🔴 مدرسهی ملل اصفهان منطقهی آزاد استثمار و تحقیر معلمان
مدرسهی ملل اصفهان یکی از آن مدارسی که در موج خصوصیسازی و کالاییسازی آموزش و پولی شدن مدارس توسط شخصی به نام «فریناز کلباسی» تاسیس شده است و شامل کودکستان و دبستانهای دخترانه و پسرانه میشود که در آنها زبان انگلیسی و فرانسه را نیز به کودکان آموزش میدهند. کسی که در سایت این مدرسه به نقل از او نوشته شده: «در دنيایی كه ارتباطات آنچنان پيشرفت كرده و اهميت دارد، افراد موفق فقط كسانی هستند كه بتوانند انديشه و دانسته و احساسات خود را بهتر و موثرتر ارائه كنند و برای برقراری اين ارتباط موثر، كسب مهارتها و استفاده به موقع از اطلاعات در دنيای امروز، دانستن زبان ديگر ملل جهت آشنايی با فرهنگهای مختلف و معرفی فرهنگ ايران اسلامی در مجامع بينالمللی، امری است اجتنابناپذير».
این مجموعهی آموزشی نزدیک به ۲۰ سال سابقه دارد و از سال ۱۳۹۶ موفق به اخذ مجوز رسمی آموزش بینالملل از شورای عالی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و همچنین از وزارت آموزش و پرورش کشور فرانسه گردیده است. کلباسی مدعی است در سال ٢٠١٧ مدال شوالیهی پالم آكادميک را از دولت فرانسه دریافت کرده است.
مطابق معمول با ادعاهای زیبایی روبروییم که هیچ کم از ویدئوهای انگیزشی اینستاگرام ندارد. ضامن موفقیت دانشآموزان مدرسهی ملل البته پول هنگفتی است که خانوادههای آنان دارند تا فرزندانشان را به چنین مدرسهای بفرستند. هرچند در یک مورد تعداد زیادی از همین والدین از ملل اصفهان شکایت کرده و تعزیرات حکومتی حکم جریمهی سیصد میلیون تومنیای علیه خانم شوالیه صادره کرده است...
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2t7td438
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#مدرسه_ملل_اصفهان
@sarkhatism
مدرسهی ملل اصفهان یکی از آن مدارسی که در موج خصوصیسازی و کالاییسازی آموزش و پولی شدن مدارس توسط شخصی به نام «فریناز کلباسی» تاسیس شده است و شامل کودکستان و دبستانهای دخترانه و پسرانه میشود که در آنها زبان انگلیسی و فرانسه را نیز به کودکان آموزش میدهند. کسی که در سایت این مدرسه به نقل از او نوشته شده: «در دنيایی كه ارتباطات آنچنان پيشرفت كرده و اهميت دارد، افراد موفق فقط كسانی هستند كه بتوانند انديشه و دانسته و احساسات خود را بهتر و موثرتر ارائه كنند و برای برقراری اين ارتباط موثر، كسب مهارتها و استفاده به موقع از اطلاعات در دنيای امروز، دانستن زبان ديگر ملل جهت آشنايی با فرهنگهای مختلف و معرفی فرهنگ ايران اسلامی در مجامع بينالمللی، امری است اجتنابناپذير».
این مجموعهی آموزشی نزدیک به ۲۰ سال سابقه دارد و از سال ۱۳۹۶ موفق به اخذ مجوز رسمی آموزش بینالملل از شورای عالی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و همچنین از وزارت آموزش و پرورش کشور فرانسه گردیده است. کلباسی مدعی است در سال ٢٠١٧ مدال شوالیهی پالم آكادميک را از دولت فرانسه دریافت کرده است.
مطابق معمول با ادعاهای زیبایی روبروییم که هیچ کم از ویدئوهای انگیزشی اینستاگرام ندارد. ضامن موفقیت دانشآموزان مدرسهی ملل البته پول هنگفتی است که خانوادههای آنان دارند تا فرزندانشان را به چنین مدرسهای بفرستند. هرچند در یک مورد تعداد زیادی از همین والدین از ملل اصفهان شکایت کرده و تعزیرات حکومتی حکم جریمهی سیصد میلیون تومنیای علیه خانم شوالیه صادره کرده است...
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2t7td438
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#مدرسه_ملل_اصفهان
@sarkhatism
Telegraph
🔴 مدرسهی ملل اصفهان منطقهی آزاد استثمار و تحقیر معلمان
مدرسهی ملل اصفهان یکی از آن مدارسی که در موج خصوصیسازی و کالاییسازی آموزش و پولی شدن مدارس توسط شخصی به نام «فریناز کلباسی» تاسیس شده است و شامل کودکستان و دبستانهای دخترانه و پسرانه میشود که در آنها زبان انگلیسی و فرانسه را نیز به کودکان آموزش میدهند.…
سرخط
Photo
🔴 لباس استثمار بر تن کارگران در مانتوفروشی آناهیتا
به مناسبت هشت مارس، تجارب استثمار امروز را از محیط کاری انتخاب کردهایم که میتوان به نوعی متقاطعبودن انواع ستم من جمله ستم جنسی-جنسیتی را در بستری که سرمایهداری برای کاسبان و سرمایهداران فراهم کرده با وضوح بیشتری مشاهده کرد: «مانتو فروشی آناهیتا». جایی که اگرچه فروشندگی در آن به زنان منحصر نمیشود، اما میتوان دید که عمدهی فروشندگان این صنف «زنان» هستند. زنانی که لابد به حکم زنبودن انواع کارهای بازتولیدی و خانگی نظیر تمیزکردن مغازه و تیکشیدن و برقانداختن فروشگاه به شکلی ذاتی در حیطهی وظایف آنان قرار میگیرد. نیروهای کار ارزانی که با اشکال متنوعی از بردگی اقتصادی، سکسیسم روزمره و سیستماتیک مواجهاند. مورد هیزی و دستمالیشدن قرار میگیرند و در برابر خشونتهای جنسیای که تجربه میکنند ناچار به سکوت میشوند.
میپرسید چرا میمانند و از کارشان بیرون نمیزنند؟ کافی است به زنانهتر شدن آمار فقر و بیکاری نگاه کنید. بنابر آمار تیرماه سال جاری، نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران تنها در حدود ۱۳ درصد است. سکوت و ماندن این زنان در قواعد نابرابر و بهرهکشانه بازار کار نه از سر عدم عاملیت و سوژگی سیاسی برای برهمزدن قواعد بازی بلکه از سر بیکاری و بیثباتکاری است، برای اینکه بتوانند شغل خود را به هر قیمتی که هست حفظ کنند.
بسیاری از این زنان کارگر از انحصار زمانشان در دستان کارفرما مینویسند. گوشیهایشان از آنان گرفته میشود، برای چایخوردن، غذاخوردن و حتی دستشوییرفتن باید اجازه بگیرند تا مبادا ثانیهای چرخ سرمایه از حرکت بازایستد. این شرایط اسفناک یادآور فصلی از کاپیتال است که در آن مارکس به دزدیدن زمان کارگر برای غذا و استراحت، و بحران بازتولیدی، به تفصیل مینویسد و زمان را به عنوان جوهر سرمایه صورتبندی میکند.
این روزهای اسفندماه که مانتوفروشیها و لباسپوشی مملو از جمعیت خریداران لباس سال نوست، یادمان نرود پشت ویترین به ظاهر زیبای این فروشگاهها و مغازهها چه حجم از استثمار نیروی کاری در جریان است. روایت امروز یاران #همراه_سرخط از مانتوفروشی آناهیتا در خیابان هفتتیر را باهم بخوانیم:
«مطالبی که راجع به نحوه برخورد فروشگاهها و مغازهها با کارگران و فروشندگان خوندم دقیقا یاد خودم افتادم ....همین رفتار ها با منم شده بود تحقیر شدن و…. با کسی نباید حرف میزدیم، گوشی رو ازمون میگرفتن و موقع خروج تحویل میدادن، بدون اجازه نمیتونستیم چیزی بخوریم یا حتی بریم چایی بریزیم. چای ساعت مشخصی داشت و اونم باید اجازه میگرفتیم.
با اینکه کار من فروشندگی بود، هفتهای یک بار باید آشپزخونه فروشگاه رو تمیز میکردم هر روز هم غرفه رو باید تمیز میکردم و تی میکشیدم. صاحب و مدیر فروشگاه، که مرد بسیار هیزی بود و کسی از دست آزارهای کلامیش در امان نبود، بیجهت میاومدن و سرمون داد میزدن و واقعا با بهونههای الکی ...حقوق خیلی کمی میدادن، بدون مرخصی، ساعت کاری شبهای عید از نه صبح تا دو نصف شب و روز های عادی نه صبح تا یازده شب بود، بدون حق بیمه. من بعد از فروشگاه آناهیتا در فروشگاه دیانا هم چند سال کار کردم و هر دو همینطور بود.
اینم یادم رفت بگم فروشندهها باید دستشویی، آشپزخونه، آینهها و ویترین رو تمیز میکردن و کف سالن رو هر روز تی میزدن در حالی که جزو وظایفشون تعریف نشده بود. اما اگر نمیکردی اخراج میشدی.
آسیب روانیای که تو اون دوران این افراد به من وارد کردند هیچ وقت فراموش نمیکنم. سختی کار، ساعت زیاد کاری، آزارهای کلامی مدیر فروشگاه و حقوق کم واقعا تبدیل به جهنمی برای همهی فروشندههای اون فروشگاه شده بود.»
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#مانتوفروشی_آناهیتا
@sarkhatism
به مناسبت هشت مارس، تجارب استثمار امروز را از محیط کاری انتخاب کردهایم که میتوان به نوعی متقاطعبودن انواع ستم من جمله ستم جنسی-جنسیتی را در بستری که سرمایهداری برای کاسبان و سرمایهداران فراهم کرده با وضوح بیشتری مشاهده کرد: «مانتو فروشی آناهیتا». جایی که اگرچه فروشندگی در آن به زنان منحصر نمیشود، اما میتوان دید که عمدهی فروشندگان این صنف «زنان» هستند. زنانی که لابد به حکم زنبودن انواع کارهای بازتولیدی و خانگی نظیر تمیزکردن مغازه و تیکشیدن و برقانداختن فروشگاه به شکلی ذاتی در حیطهی وظایف آنان قرار میگیرد. نیروهای کار ارزانی که با اشکال متنوعی از بردگی اقتصادی، سکسیسم روزمره و سیستماتیک مواجهاند. مورد هیزی و دستمالیشدن قرار میگیرند و در برابر خشونتهای جنسیای که تجربه میکنند ناچار به سکوت میشوند.
میپرسید چرا میمانند و از کارشان بیرون نمیزنند؟ کافی است به زنانهتر شدن آمار فقر و بیکاری نگاه کنید. بنابر آمار تیرماه سال جاری، نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران تنها در حدود ۱۳ درصد است. سکوت و ماندن این زنان در قواعد نابرابر و بهرهکشانه بازار کار نه از سر عدم عاملیت و سوژگی سیاسی برای برهمزدن قواعد بازی بلکه از سر بیکاری و بیثباتکاری است، برای اینکه بتوانند شغل خود را به هر قیمتی که هست حفظ کنند.
بسیاری از این زنان کارگر از انحصار زمانشان در دستان کارفرما مینویسند. گوشیهایشان از آنان گرفته میشود، برای چایخوردن، غذاخوردن و حتی دستشوییرفتن باید اجازه بگیرند تا مبادا ثانیهای چرخ سرمایه از حرکت بازایستد. این شرایط اسفناک یادآور فصلی از کاپیتال است که در آن مارکس به دزدیدن زمان کارگر برای غذا و استراحت، و بحران بازتولیدی، به تفصیل مینویسد و زمان را به عنوان جوهر سرمایه صورتبندی میکند.
این روزهای اسفندماه که مانتوفروشیها و لباسپوشی مملو از جمعیت خریداران لباس سال نوست، یادمان نرود پشت ویترین به ظاهر زیبای این فروشگاهها و مغازهها چه حجم از استثمار نیروی کاری در جریان است. روایت امروز یاران #همراه_سرخط از مانتوفروشی آناهیتا در خیابان هفتتیر را باهم بخوانیم:
«مطالبی که راجع به نحوه برخورد فروشگاهها و مغازهها با کارگران و فروشندگان خوندم دقیقا یاد خودم افتادم ....همین رفتار ها با منم شده بود تحقیر شدن و…. با کسی نباید حرف میزدیم، گوشی رو ازمون میگرفتن و موقع خروج تحویل میدادن، بدون اجازه نمیتونستیم چیزی بخوریم یا حتی بریم چایی بریزیم. چای ساعت مشخصی داشت و اونم باید اجازه میگرفتیم.
با اینکه کار من فروشندگی بود، هفتهای یک بار باید آشپزخونه فروشگاه رو تمیز میکردم هر روز هم غرفه رو باید تمیز میکردم و تی میکشیدم. صاحب و مدیر فروشگاه، که مرد بسیار هیزی بود و کسی از دست آزارهای کلامیش در امان نبود، بیجهت میاومدن و سرمون داد میزدن و واقعا با بهونههای الکی ...حقوق خیلی کمی میدادن، بدون مرخصی، ساعت کاری شبهای عید از نه صبح تا دو نصف شب و روز های عادی نه صبح تا یازده شب بود، بدون حق بیمه. من بعد از فروشگاه آناهیتا در فروشگاه دیانا هم چند سال کار کردم و هر دو همینطور بود.
اینم یادم رفت بگم فروشندهها باید دستشویی، آشپزخونه، آینهها و ویترین رو تمیز میکردن و کف سالن رو هر روز تی میزدن در حالی که جزو وظایفشون تعریف نشده بود. اما اگر نمیکردی اخراج میشدی.
آسیب روانیای که تو اون دوران این افراد به من وارد کردند هیچ وقت فراموش نمیکنم. سختی کار، ساعت زیاد کاری، آزارهای کلامی مدیر فروشگاه و حقوق کم واقعا تبدیل به جهنمی برای همهی فروشندههای اون فروشگاه شده بود.»
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#مانتوفروشی_آناهیتا
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 استثمار در فروشگاه کیف و کفش شیکو ۳
زمانی که از تجربهی استثمار سخن گفته میشود، در وهلهی اول ممکن است ذهن بسیاری از ما به سوی مراکز و بنگاههای تولیدی و تجاری بزرگ و زنجیرهای رود که صدها کارگر در آن مشغول به کار هستند و یا کارفرما با احداث چندین شعبه از برند خود نیروی کار بزرگی را به خدمت گرفته است. اما همچنان که در مجموعه #تجارب_استثمار نیز دیدهایم، سازوکار بازار آزاد ایجاب میکند که خردترین کارفرماها نیز برای تداوم فعالیت خود از قاعدهی یکسانی پیروی کنند که همانا منطق سود است. تفاوتی چندانی ندارد که با یک فروشگاه کفشفروشی در گوشهی خیابان گلشهر کرج مواجه باشیم یا یک فروشگاه زنجیرهای با شعبی در سراسر کشور. انباشت ارزش اضافه از افزودن به نرخ استثمار نیروی کار شاغل در آن به دست میآید و تنها با دزدی از ساعات کار نیروی کار است که کارفرما میتواند به فکر احداث شعب دیگر بیافتد. روایت کوتاهی که امروز میخوانیم متعلق به یکی از کارگران سابق فروشگاه کیف و کفش «شیکو ۳» است که شاهد مثالی بر مدعای بالاست. یک فروشگاه در گلشهر کرج که «رضایتهای مشتری» را بر تارک صفحات مجازیاش سنجاق میکند، اما استثمار نیروی کارش را پشت زرق و برق محصولاتش پنهان نگاه میدارد.
▪️ «من مدتی توی فروشگاه کیف و کفش شیکو ۳ کار کردم و خیلی خوشحالم که بیشتر نموندم.
این آقا حقوق کافی به فروشندهها نمیداد و ساعتی ۲۵ هزار تومن، دیگه نهایتن ساعتی ۲۸ هزار تومن میداد که خیلی کمتر از حقوق کاره.
علاوه بر این هیچ مرخصیای در کار نبود جز دو روز در ماه که اونم با منت میداد. یعنی حتی اگر مریض هم بودیم باید میرفتیم سر کار.
هیچ عیدیای بهمون تعلق نمیگرفت مگر اینکه تا آخر اسفند بچهها میرفتن سر کار که تقریبن تو اسفند ماه هم کار دو برابر بود.
یعنی اگر بهمن ماه از کار میاومدی بیرون عیدی ماههای قبل رو نمیگرفتی.
سر کار هم که با این حقوق کم اصلن نباید بیکار میموندی و مدام باید خودتو مشغول میکردی وگرنه میگفتن کار نمیکنی.
بیمهای هم که در کار نبود».
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#فروشگاه_شیکو
@sakhatism
زمانی که از تجربهی استثمار سخن گفته میشود، در وهلهی اول ممکن است ذهن بسیاری از ما به سوی مراکز و بنگاههای تولیدی و تجاری بزرگ و زنجیرهای رود که صدها کارگر در آن مشغول به کار هستند و یا کارفرما با احداث چندین شعبه از برند خود نیروی کار بزرگی را به خدمت گرفته است. اما همچنان که در مجموعه #تجارب_استثمار نیز دیدهایم، سازوکار بازار آزاد ایجاب میکند که خردترین کارفرماها نیز برای تداوم فعالیت خود از قاعدهی یکسانی پیروی کنند که همانا منطق سود است. تفاوتی چندانی ندارد که با یک فروشگاه کفشفروشی در گوشهی خیابان گلشهر کرج مواجه باشیم یا یک فروشگاه زنجیرهای با شعبی در سراسر کشور. انباشت ارزش اضافه از افزودن به نرخ استثمار نیروی کار شاغل در آن به دست میآید و تنها با دزدی از ساعات کار نیروی کار است که کارفرما میتواند به فکر احداث شعب دیگر بیافتد. روایت کوتاهی که امروز میخوانیم متعلق به یکی از کارگران سابق فروشگاه کیف و کفش «شیکو ۳» است که شاهد مثالی بر مدعای بالاست. یک فروشگاه در گلشهر کرج که «رضایتهای مشتری» را بر تارک صفحات مجازیاش سنجاق میکند، اما استثمار نیروی کارش را پشت زرق و برق محصولاتش پنهان نگاه میدارد.
▪️ «من مدتی توی فروشگاه کیف و کفش شیکو ۳ کار کردم و خیلی خوشحالم که بیشتر نموندم.
این آقا حقوق کافی به فروشندهها نمیداد و ساعتی ۲۵ هزار تومن، دیگه نهایتن ساعتی ۲۸ هزار تومن میداد که خیلی کمتر از حقوق کاره.
علاوه بر این هیچ مرخصیای در کار نبود جز دو روز در ماه که اونم با منت میداد. یعنی حتی اگر مریض هم بودیم باید میرفتیم سر کار.
هیچ عیدیای بهمون تعلق نمیگرفت مگر اینکه تا آخر اسفند بچهها میرفتن سر کار که تقریبن تو اسفند ماه هم کار دو برابر بود.
یعنی اگر بهمن ماه از کار میاومدی بیرون عیدی ماههای قبل رو نمیگرفتی.
سر کار هم که با این حقوق کم اصلن نباید بیکار میموندی و مدام باید خودتو مشغول میکردی وگرنه میگفتن کار نمیکنی.
بیمهای هم که در کار نبود».
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#فروشگاه_شیکو
@sakhatism
سرخط
Photo
🔴 شهر کتاب پاسداران؛ تکیه به دیوار برای رفع خستگی ممنوع
این چندمین روایتی است که از استثمار در «شهر کتاب» به دستمان رسیده؛ یکی از معروفترین و پرطرفدارترین اماکن «فرهنگی» کشور.
از خلال تکتک این روایات، میتوان الگوی ثابتی برای استثمار «کارگران فرهنگی» شاغل در این مجموعه پیدا کرد که نشان میدهد تحقیر کارکنان مجموعه و اجبار آنان به «تکریم مشتری»، بر خلاف خواست فروشندگان و حتی مشتریان، نه تصمیم فردی این مدیر و آن سرپرست، بلکه فرمان از بالای صاحبان مجموعه است.
برای صاحب سرمایه، کارگر نه یک انسان، که «واحدی» برای کسب سود است؛ رباتی که اجازهی خسته شدن یا بیمار شدن بر اثر شرایط غیرانسانی کار را ندارد، اگر بیمار شود، اجازهی مرخصی استعلاجی ندارد، اگر لاجرم ناچار به درخواست مرخصی درمانی شود، به طرفهالعینی با ربات تازهنفس و محتاج به کار دیگری جایگزین خواهد شد.
پیشاپیش در جواب تمام کسانی که میگویند ممنوعیت نشستن در طول ساعت کاری یا زمان استراحت کوتاه در همهجای دنیا قانونی، عادی و پذیرفته شده است، میگوییم: چنین قوانینی در هر جای دنیا، غیرانسانی و حاصل جایگزین کردن کسبوکارهای خرد با کمپانیهای بزرگ و فروشگاههای زنجیرهای است.
روایت یکی از کارکنان مجموعه را با هم بخوانیم:
«ماجرای من برمیگرده به اردیبهشت ۱۴۰۱، در شهر کتاب پاسداران. خیلی تجربه عجیبی بود و البته وحشتناک. هیچکس حق نداشت گوشی دستش باشه و باید سر پا میایستادیم. اتفاقا همان روزهای اول جلسهای با مدیریت بود که من آخراش رسیدم. تقریبا از هفت صبح جلسه شروع شده بود و منم نیم ساعت آخر رسیدم.
علنا مدیریت اونجا داشت میگفت مشتری که میاد داخل باید خودتونو مظلوم کنید و بهش التماس کنید و باهاشون لاس بزنید تا ازتون خرید کنن وگرنه میتونید از شهرکتاب برید. ما نیروی فعال میخوایم.
حتی اجازه نداشتیم به ستون تکیه بدیم که استراحت کنیم. شاید باورش سخت باشه حتی اجازه نداشتیم دستمون رو رو قفسهها بذاریم برای تکیه دادن.
مثل یک برده فقط نیم ساعت زمان ناهار خوردن داشتیم. تازه اگه مشتری داشتیم باید میرفتیم.
یک ربع هم عصر استراحت داشتیم در حد یک قهوه.
تعجب میکردم انگار آدمهای اونجا تسخیر شده بودن. عاشق شهرکتاب بودن و هیچی تو سرشون نمیرفت، فقط بخاطر اینکه اونجا محیط نسبتا باکلاسی داشت.
خیلیها فکر میکنن شهرکتاب پاسداران جای خوشگل و منحصربهفردیه. ولی برای نیروی کار واقعا اینطوری نیست. واقعا اذیتتون میکنن و ازتون مثل برده کارمیکشن.»
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#شهر_کتاب
#تهران
@sarkhatism
این چندمین روایتی است که از استثمار در «شهر کتاب» به دستمان رسیده؛ یکی از معروفترین و پرطرفدارترین اماکن «فرهنگی» کشور.
از خلال تکتک این روایات، میتوان الگوی ثابتی برای استثمار «کارگران فرهنگی» شاغل در این مجموعه پیدا کرد که نشان میدهد تحقیر کارکنان مجموعه و اجبار آنان به «تکریم مشتری»، بر خلاف خواست فروشندگان و حتی مشتریان، نه تصمیم فردی این مدیر و آن سرپرست، بلکه فرمان از بالای صاحبان مجموعه است.
برای صاحب سرمایه، کارگر نه یک انسان، که «واحدی» برای کسب سود است؛ رباتی که اجازهی خسته شدن یا بیمار شدن بر اثر شرایط غیرانسانی کار را ندارد، اگر بیمار شود، اجازهی مرخصی استعلاجی ندارد، اگر لاجرم ناچار به درخواست مرخصی درمانی شود، به طرفهالعینی با ربات تازهنفس و محتاج به کار دیگری جایگزین خواهد شد.
پیشاپیش در جواب تمام کسانی که میگویند ممنوعیت نشستن در طول ساعت کاری یا زمان استراحت کوتاه در همهجای دنیا قانونی، عادی و پذیرفته شده است، میگوییم: چنین قوانینی در هر جای دنیا، غیرانسانی و حاصل جایگزین کردن کسبوکارهای خرد با کمپانیهای بزرگ و فروشگاههای زنجیرهای است.
روایت یکی از کارکنان مجموعه را با هم بخوانیم:
«ماجرای من برمیگرده به اردیبهشت ۱۴۰۱، در شهر کتاب پاسداران. خیلی تجربه عجیبی بود و البته وحشتناک. هیچکس حق نداشت گوشی دستش باشه و باید سر پا میایستادیم. اتفاقا همان روزهای اول جلسهای با مدیریت بود که من آخراش رسیدم. تقریبا از هفت صبح جلسه شروع شده بود و منم نیم ساعت آخر رسیدم.
علنا مدیریت اونجا داشت میگفت مشتری که میاد داخل باید خودتونو مظلوم کنید و بهش التماس کنید و باهاشون لاس بزنید تا ازتون خرید کنن وگرنه میتونید از شهرکتاب برید. ما نیروی فعال میخوایم.
حتی اجازه نداشتیم به ستون تکیه بدیم که استراحت کنیم. شاید باورش سخت باشه حتی اجازه نداشتیم دستمون رو رو قفسهها بذاریم برای تکیه دادن.
مثل یک برده فقط نیم ساعت زمان ناهار خوردن داشتیم. تازه اگه مشتری داشتیم باید میرفتیم.
یک ربع هم عصر استراحت داشتیم در حد یک قهوه.
تعجب میکردم انگار آدمهای اونجا تسخیر شده بودن. عاشق شهرکتاب بودن و هیچی تو سرشون نمیرفت، فقط بخاطر اینکه اونجا محیط نسبتا باکلاسی داشت.
خیلیها فکر میکنن شهرکتاب پاسداران جای خوشگل و منحصربهفردیه. ولی برای نیروی کار واقعا اینطوری نیست. واقعا اذیتتون میکنن و ازتون مثل برده کارمیکشن.»
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#شهر_کتاب
#تهران
@sarkhatism
🔴پدیدهی استثمار و اوضاع «همهجای جهان»
گروه نویسندگان #سرخط
از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را میگذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها میخواهند استثمار را طبیعیسازی (نرمالایز) کنند به این معنی که چون همهجای جهان وضعیت همین است پس طبیعی است که در ایران هم وضعیت همین باشد و جای اعتراضی نیست چون استثمار در همهجای جهان یک پدیدهی طبیعی، عادی و ضروری است. اما برخی دیگر با نوشتن این کامنت میخواهند یادآوری کنند هرچند استثمار غیرانسانی است اما امیدی برای مقابله با آن وجود ندارد چون همهجای جهان وضعیت همین است و شرایط نیروی کاری که در ایران استثمار میشود تفاوتی با شرایط نیروی کار در همهجای جهان ندارد.
☑️ گذشته از این معانی متفاوت میخواهیم به محتوای خود این کامنتها بپردازیم: آیا همهجای جهان اوضاع همین است؟ پاسخ ما در وهلهی اول به این پرسش هم مثبت است و هم منفی و در این یادداشت تلاش میکنیم به شکل مختصر مسئله را توضیح بدهیم...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/w2ym9vn3
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
گروه نویسندگان #سرخط
از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را میگذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها میخواهند استثمار را طبیعیسازی (نرمالایز) کنند به این معنی که چون همهجای جهان وضعیت همین است پس طبیعی است که در ایران هم وضعیت همین باشد و جای اعتراضی نیست چون استثمار در همهجای جهان یک پدیدهی طبیعی، عادی و ضروری است. اما برخی دیگر با نوشتن این کامنت میخواهند یادآوری کنند هرچند استثمار غیرانسانی است اما امیدی برای مقابله با آن وجود ندارد چون همهجای جهان وضعیت همین است و شرایط نیروی کاری که در ایران استثمار میشود تفاوتی با شرایط نیروی کار در همهجای جهان ندارد.
☑️ گذشته از این معانی متفاوت میخواهیم به محتوای خود این کامنتها بپردازیم: آیا همهجای جهان اوضاع همین است؟ پاسخ ما در وهلهی اول به این پرسش هم مثبت است و هم منفی و در این یادداشت تلاش میکنیم به شکل مختصر مسئله را توضیح بدهیم...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/w2ym9vn3
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
Telegraph
🔴پدیدهی استثمار و اوضاع «همهجای جهان»
از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را میگذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها میخواهند استثمار را طبیعیسازی (نرمالایز) کنند به این معنی…
سرخط
Photo
🔴 مرگ (قتل) یک پرستار دیگر به نام مرضیه احمدی در اصفهان
خبر دلخراش است، اما جدید نه. باز هم یک پرستار دیگر به دلیل فشارهای زیاد کاری و استرسهای ناشی از کار درگذشت.
بر اساس گزارشها، #مرضیه_احمدی سرپرستار اتاق عمل بیمارستان شریعتی اصفهان، بر اثر سکته ناشی از فشار کار زیاد و استرس مفرط جان باخته است.
شرایط سخت و طاقتفرسای پرستاران، کمبود شدید منابع و نیروی انسانی در این حرفه، ساعات کار طولانی و عدم تناسب دستمزدها و حقوق و مزایا با میزان کار صورتگرفته، فشار روانی شدید و درآمد ناکافی تنها گوشهای از مسائلی است که پرستاران با آن دست به گریباناند. وجود سلسله مراتب سازمانی بشدت تحقیرکننده و فقدان نهادهای حمایتی باعث شده خودکشی پرستاران و مرگهایی- بخوانید قتلهای خاموشی- از این دست، به سرخط اخبار مرتبط با پرستاران و رزیدنتها بدل شود.
فشار کار مفرط که منجر به اضطراب و افسردگی، خستگی مزمن و اختلالات خواب، آسیبها و بیماریهای جسمی و سایر بیماریها در پرستاران شده، ضرورت مراقبت از سلامت روان و جسم پرستاران را بیش از گذشته حائز اهمیت کرده است. موضوعی که نه تنها در اولویت وزارت بهداشت و نهادهای موجود نیست بلکه مانند تمامی موارد دیگر تنها با برخورد حذفی یا راهکارهایی نظیر ممنوعالخروج کردن پرستاران و .. پاسخ یافته است.
#قتل_خاموش_پرستاران
#خودکشی_پرستاران
#استثمار
#فشار_کاری
#دستمزد_پایین
@sarkhatism
خبر دلخراش است، اما جدید نه. باز هم یک پرستار دیگر به دلیل فشارهای زیاد کاری و استرسهای ناشی از کار درگذشت.
بر اساس گزارشها، #مرضیه_احمدی سرپرستار اتاق عمل بیمارستان شریعتی اصفهان، بر اثر سکته ناشی از فشار کار زیاد و استرس مفرط جان باخته است.
شرایط سخت و طاقتفرسای پرستاران، کمبود شدید منابع و نیروی انسانی در این حرفه، ساعات کار طولانی و عدم تناسب دستمزدها و حقوق و مزایا با میزان کار صورتگرفته، فشار روانی شدید و درآمد ناکافی تنها گوشهای از مسائلی است که پرستاران با آن دست به گریباناند. وجود سلسله مراتب سازمانی بشدت تحقیرکننده و فقدان نهادهای حمایتی باعث شده خودکشی پرستاران و مرگهایی- بخوانید قتلهای خاموشی- از این دست، به سرخط اخبار مرتبط با پرستاران و رزیدنتها بدل شود.
فشار کار مفرط که منجر به اضطراب و افسردگی، خستگی مزمن و اختلالات خواب، آسیبها و بیماریهای جسمی و سایر بیماریها در پرستاران شده، ضرورت مراقبت از سلامت روان و جسم پرستاران را بیش از گذشته حائز اهمیت کرده است. موضوعی که نه تنها در اولویت وزارت بهداشت و نهادهای موجود نیست بلکه مانند تمامی موارد دیگر تنها با برخورد حذفی یا راهکارهایی نظیر ممنوعالخروج کردن پرستاران و .. پاسخ یافته است.
#قتل_خاموش_پرستاران
#خودکشی_پرستاران
#استثمار
#فشار_کاری
#دستمزد_پایین
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 خودکشی یک پرستار دیگر این بار در کرمانشاه
«پریستار» خبر داده است که ساسان احمدی، پرستار ۳۲ سالهی بیمارستان خمینی کرمانشاه دوماه پس از عدم تمدید قرارداد و در نتیجهی فشارهای روحی با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داده است. قرارداد او از دیماه سال گشته دیگر تمدید نشد؛ به مانند بسیاری دیگر از پرستاران طرحی که در دوران اوج پاندمی کرونا با تلاشهای بیوقفه و شبانهروزی خود با مرگ دست و پنجه نرم کردن، اما پاداشی جز تعدیل و عدم تمدید قرارداد دریافت نکردند. دوستان نزدیک ساسان به پریستار گفتند که او همواره پرتلاش بود و در دوران کاری خود همواره به همکارانش در دیگر بخشها کمک میکرد، اما پس از بیکاری دچار افسردگی شد. او در دوران پاندمی خودش نیز به دنبال مخاطرات شغلش کرونای شدیدی گرفته بود اما توانسته بود بر آن غلبه کند. اما امروز بر تختهای همان بیمارستانی که جان بیماران را نجات میداد، جان سپرد.
در سالی که گذشت پرستاران یکی از اصلیترین گروههای مزدبگیری بودند که پیوسته فریاد اعتراضشان در خصوص وضعیت سخت معیشتی خود را بلند کردند. وضعیت قراردادها، شیوهی تعرفهگذاری خدمات پرستاری، اضافهکاری اجباری، پرداختی ناچیز و تبعیض میان کادر درمان اصلیترین دلایل اعتراضشان بود. پرستارانی که بارها در بیمارستانهای مختلف دست زدند اما در راستای تحقق مطالباتشان قدمی از قدم برداشته نشد. با وجود این که حوزهی پرستاری با کمبود شدید منابع و نیروی انسانی روبروست و همین امر به تشدید شرایط سخت و طاقتفرسا و ساعات طولانی کار آنان منجر شده، اما پرستاران بسیاری چون ساسان از کار بیکار میشوند که فجایع این چنینی نیز بر مصائب شغل پرستاری افزوده شود.
در سایهی عدم وجود تشکلهای مستقل صنفی قدرتمند، ساسان و ساسانها نه هنگامی که با شرایط دشوار کاری خود درگیرند و نه هنگامی که بیکارشان میکنند، نمیتوانند آنچنان که باید صدای اعتراض خود را بلند کنند و به دنبال این تکافتادگی استیصالی اینچنینی بر برخیشان چیره میشود. در چنین وضعیتی باید بار دیگر تاکید کرد که ضرورت سازماندهی و ایجاد هسته/کمیتههای محل کار صرفا برای افزایش آگاهی طبقاتی و برنامهریزی برای اعتصاب نیست، بلکه میتوان این هستهها را به منظور ایجاد سازوکاری حمایتی از همکاران تعلیقی/اخراجی استوار کرد و همزمان با ایجاد صندوقهایی کوچک و جلب حمایتهای مالی سالم، هم از این فجایع جلوگیری کرد و هم کارآمدی سازماندهی را به صورت عینی مشاهده کرد.
#ساسان_احمدی
#پرستاران
#خودکشی_پرستاران
#استثمار
#ضرورت_سازماندهی
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
«پریستار» خبر داده است که ساسان احمدی، پرستار ۳۲ سالهی بیمارستان خمینی کرمانشاه دوماه پس از عدم تمدید قرارداد و در نتیجهی فشارهای روحی با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داده است. قرارداد او از دیماه سال گشته دیگر تمدید نشد؛ به مانند بسیاری دیگر از پرستاران طرحی که در دوران اوج پاندمی کرونا با تلاشهای بیوقفه و شبانهروزی خود با مرگ دست و پنجه نرم کردن، اما پاداشی جز تعدیل و عدم تمدید قرارداد دریافت نکردند. دوستان نزدیک ساسان به پریستار گفتند که او همواره پرتلاش بود و در دوران کاری خود همواره به همکارانش در دیگر بخشها کمک میکرد، اما پس از بیکاری دچار افسردگی شد. او در دوران پاندمی خودش نیز به دنبال مخاطرات شغلش کرونای شدیدی گرفته بود اما توانسته بود بر آن غلبه کند. اما امروز بر تختهای همان بیمارستانی که جان بیماران را نجات میداد، جان سپرد.
در سالی که گذشت پرستاران یکی از اصلیترین گروههای مزدبگیری بودند که پیوسته فریاد اعتراضشان در خصوص وضعیت سخت معیشتی خود را بلند کردند. وضعیت قراردادها، شیوهی تعرفهگذاری خدمات پرستاری، اضافهکاری اجباری، پرداختی ناچیز و تبعیض میان کادر درمان اصلیترین دلایل اعتراضشان بود. پرستارانی که بارها در بیمارستانهای مختلف دست زدند اما در راستای تحقق مطالباتشان قدمی از قدم برداشته نشد. با وجود این که حوزهی پرستاری با کمبود شدید منابع و نیروی انسانی روبروست و همین امر به تشدید شرایط سخت و طاقتفرسا و ساعات طولانی کار آنان منجر شده، اما پرستاران بسیاری چون ساسان از کار بیکار میشوند که فجایع این چنینی نیز بر مصائب شغل پرستاری افزوده شود.
در سایهی عدم وجود تشکلهای مستقل صنفی قدرتمند، ساسان و ساسانها نه هنگامی که با شرایط دشوار کاری خود درگیرند و نه هنگامی که بیکارشان میکنند، نمیتوانند آنچنان که باید صدای اعتراض خود را بلند کنند و به دنبال این تکافتادگی استیصالی اینچنینی بر برخیشان چیره میشود. در چنین وضعیتی باید بار دیگر تاکید کرد که ضرورت سازماندهی و ایجاد هسته/کمیتههای محل کار صرفا برای افزایش آگاهی طبقاتی و برنامهریزی برای اعتصاب نیست، بلکه میتوان این هستهها را به منظور ایجاد سازوکاری حمایتی از همکاران تعلیقی/اخراجی استوار کرد و همزمان با ایجاد صندوقهایی کوچک و جلب حمایتهای مالی سالم، هم از این فجایع جلوگیری کرد و هم کارآمدی سازماندهی را به صورت عینی مشاهده کرد.
#ساسان_احمدی
#پرستاران
#خودکشی_پرستاران
#استثمار
#ضرورت_سازماندهی
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 استعفای جمعی ۲۰ پرستار در چالوس
جمعی ۲۰ نفره از پرستاران بیمارستان طالقانی چالوس در اعتراض به مشکلاتی نظیر عدم وجود تجهیزات، عدم وجود دارو، عدم حضور به موقع پزشکان، خدمات نامناسب و عدم مدیریت در این بیمارستان به صورت جمعی استعفا دادند.
در حالی که در روزهای گذشته با موجی از خودکشی پرستاران و کادر درمان به دلیل شرایط سخت کاری، وضعیت بد معیشتی و حقوقهای اندک روبرو بودهایم، عدم نبود امکانات کافی نیز به این دشواری کار افزوده است.
در عینحال مقامات حکومتی مانند همیشه با تکذیبها و تائیدها و اظهارات ضد و نقیض تلاش کردهاند این خبر را پنهان کنند. از جمله مدیر شبکه بهداشت و درمان چالوس ضمن تکذیب خبر استعفای جمعی پرستاران، نبود و نامناسب بودن تجهیزات پزشکی در بیمارستان طالقانی را تایید کرده است.
#پرستاران
#استثمار
#ضرورت_سازماندهی
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
جمعی ۲۰ نفره از پرستاران بیمارستان طالقانی چالوس در اعتراض به مشکلاتی نظیر عدم وجود تجهیزات، عدم وجود دارو، عدم حضور به موقع پزشکان، خدمات نامناسب و عدم مدیریت در این بیمارستان به صورت جمعی استعفا دادند.
در حالی که در روزهای گذشته با موجی از خودکشی پرستاران و کادر درمان به دلیل شرایط سخت کاری، وضعیت بد معیشتی و حقوقهای اندک روبرو بودهایم، عدم نبود امکانات کافی نیز به این دشواری کار افزوده است.
در عینحال مقامات حکومتی مانند همیشه با تکذیبها و تائیدها و اظهارات ضد و نقیض تلاش کردهاند این خبر را پنهان کنند. از جمله مدیر شبکه بهداشت و درمان چالوس ضمن تکذیب خبر استعفای جمعی پرستاران، نبود و نامناسب بودن تجهیزات پزشکی در بیمارستان طالقانی را تایید کرده است.
#پرستاران
#استثمار
#ضرورت_سازماندهی
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 باز خبر هم خودکشی یک پرستار، این بار در کرمان
در ادامهی فاجعهی خودکشی کادر درمان، پرستار دیگری به نام «بهار کرمنژاد» به زندگی خود پایان داده است.
به گفتهی منبعی مطلع از وضعیت این پرستار جوان، دلیل این فاجعه باز هم فشار کار، شیفتهای طولانی و طاقتفرسا و شرایط نامساعد معیشتی بوده.
در طول یک سال گذشته، بارها شاهد اعتراضات خیابانی کادر درمان در شهرهای مختلف بودهایم.
چندین ماه است که پرستاران شیرازی، تقریبا هر هفته در اعتراض به وضعیت بیثبات قراردادهای کاری، اضافهکاری اجباری، تعرفههای پرداختی پایین و تبعیض میان کادر درمان به خیابان میآیند.
چند هفته پیش، ۲۰ پرستار در چالوس، در اقدامی اعتراضی، استعفای دستهجمعی دادند.
هفتهای نیست که خبر خودکشی یا مرگ یک پرستار یا رزیدنت به دلیل فشار بالای کار منتشر نشود.
کادر درمان در شهرهای مختلف، تنها نیرویی بود که بی هیچ چشمداشتی در طول دوران پاندمی کرونا یکتنه برای کنترل پاندمی و کمک به بیماران زندگی خود را به خطر انداخت. هنوز تصویر تمام پرستاران و پزشکانی که با اهمالکاری عمدی حکومت در طول پاندمی جان خود را از دست دادند را از یاد نبردهایم.
در وضعیتی که وجود تشکلهای مستقل صنفی ممنوع و ناممکن است، باید بر تنها راه موجود، یعنی ضرورت سازمانیابی گروههای مختلف مزدبگیر برای پیشبرد مطالبات خود، برنامهریزی اعتصابات و اعتراضات سراسری، برقراری پیوند ارگانیک میان اقشار مختلف مزدبگیر و ایجاد هستههای حمایتی دوباره و دوباره تاکید کرد.
#بهار_کرمپور
#خودکشی_پرستاران
#استثمار
#کادر_درمان
#مبارزات_صنفی
#ضرورت_سازماندهی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
در ادامهی فاجعهی خودکشی کادر درمان، پرستار دیگری به نام «بهار کرمنژاد» به زندگی خود پایان داده است.
به گفتهی منبعی مطلع از وضعیت این پرستار جوان، دلیل این فاجعه باز هم فشار کار، شیفتهای طولانی و طاقتفرسا و شرایط نامساعد معیشتی بوده.
در طول یک سال گذشته، بارها شاهد اعتراضات خیابانی کادر درمان در شهرهای مختلف بودهایم.
چندین ماه است که پرستاران شیرازی، تقریبا هر هفته در اعتراض به وضعیت بیثبات قراردادهای کاری، اضافهکاری اجباری، تعرفههای پرداختی پایین و تبعیض میان کادر درمان به خیابان میآیند.
چند هفته پیش، ۲۰ پرستار در چالوس، در اقدامی اعتراضی، استعفای دستهجمعی دادند.
هفتهای نیست که خبر خودکشی یا مرگ یک پرستار یا رزیدنت به دلیل فشار بالای کار منتشر نشود.
کادر درمان در شهرهای مختلف، تنها نیرویی بود که بی هیچ چشمداشتی در طول دوران پاندمی کرونا یکتنه برای کنترل پاندمی و کمک به بیماران زندگی خود را به خطر انداخت. هنوز تصویر تمام پرستاران و پزشکانی که با اهمالکاری عمدی حکومت در طول پاندمی جان خود را از دست دادند را از یاد نبردهایم.
در وضعیتی که وجود تشکلهای مستقل صنفی ممنوع و ناممکن است، باید بر تنها راه موجود، یعنی ضرورت سازمانیابی گروههای مختلف مزدبگیر برای پیشبرد مطالبات خود، برنامهریزی اعتصابات و اعتراضات سراسری، برقراری پیوند ارگانیک میان اقشار مختلف مزدبگیر و ایجاد هستههای حمایتی دوباره و دوباره تاکید کرد.
#بهار_کرمپور
#خودکشی_پرستاران
#استثمار
#کادر_درمان
#مبارزات_صنفی
#ضرورت_سازماندهی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 استعفای جمعی ۴۰ پرستار بیمارستان شهدای تجریش
بعد از انتشار خبر استعفای دستهجمعی ۲۰ پرستار در چالوس در تائید و تکذیبهای متعاقب آن، اینبار نزدیک به ۴۰ پرستار و کادر اتاق عمل بیمارستان شهدای تجریش در اعتراض به سختی کار استعفا دادهاند.
آنها در این استعفای جمعی «عدم رسیدگی و پاسخ به پیگیریهای مکرر در خصوص مطالبات خود اعم از نرخ کم و توهینآمیز اضافهکاری و حقوق و نرخ پایین کارانه و عدم پرداخت تعرفه طبق دستورالعمل مصوب، حق اشعه، حق لباس و حق مسکن مصوب وزارت کار، شیفتهای بدون توافق اضافه و سنگین و کمبود نیروی کار انسانی و فشار کار زیاد وارده به پرسنل، فقدان احترام در محیط کار و انجام کارهای نامرتبط و خارج از حیطهی شرح وظایف مانند کارهای مرتبط با داروخانه، منشی، کمکبهیار و...» را دلیل این استعفای جمعی اعلام کردهاند.
مسئولان بیمارستان به جای پاسخ به این مطالبات تلاش کردهاند با ایجاد جو ارعاب و وحشت از امضای بیشتر این طومار جلوگیری کنند. گفتنی است در هفتههای گذشته، همزمان با شیوع بیسابقهی خودکشی در میان پرستاران که ناشی از سختی کار و حقوق پایین است، پرستاران و کادر درمان در شهرهای مختلف از جمله باغملک، بوشهر، شیراز، صومعهسرا، تهران، یاسوج، لامرد و ... دست به تجمعات اعتراضآمیز زدهاند.
#پرستاران
#استثمار
#ضرورت_سازماندهی
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
بعد از انتشار خبر استعفای دستهجمعی ۲۰ پرستار در چالوس در تائید و تکذیبهای متعاقب آن، اینبار نزدیک به ۴۰ پرستار و کادر اتاق عمل بیمارستان شهدای تجریش در اعتراض به سختی کار استعفا دادهاند.
آنها در این استعفای جمعی «عدم رسیدگی و پاسخ به پیگیریهای مکرر در خصوص مطالبات خود اعم از نرخ کم و توهینآمیز اضافهکاری و حقوق و نرخ پایین کارانه و عدم پرداخت تعرفه طبق دستورالعمل مصوب، حق اشعه، حق لباس و حق مسکن مصوب وزارت کار، شیفتهای بدون توافق اضافه و سنگین و کمبود نیروی کار انسانی و فشار کار زیاد وارده به پرسنل، فقدان احترام در محیط کار و انجام کارهای نامرتبط و خارج از حیطهی شرح وظایف مانند کارهای مرتبط با داروخانه، منشی، کمکبهیار و...» را دلیل این استعفای جمعی اعلام کردهاند.
مسئولان بیمارستان به جای پاسخ به این مطالبات تلاش کردهاند با ایجاد جو ارعاب و وحشت از امضای بیشتر این طومار جلوگیری کنند. گفتنی است در هفتههای گذشته، همزمان با شیوع بیسابقهی خودکشی در میان پرستاران که ناشی از سختی کار و حقوق پایین است، پرستاران و کادر درمان در شهرهای مختلف از جمله باغملک، بوشهر، شیراز، صومعهسرا، تهران، یاسوج، لامرد و ... دست به تجمعات اعتراضآمیز زدهاند.
#پرستاران
#استثمار
#ضرورت_سازماندهی
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اعتراض اهالی سمیرم به استثمار منابع طبیعی منطقه
به صدای رسا و بیترس این زن گوش کنید که بر سر اوباش یگان ویژه فریاد میزند: « بیاین برین تا فیلم نگیرم، از اینجا دور شید...»
مردمی که به خوبی میدانند در برابر غارتگران خاک و آبشان باید مقاومت کنند. میدانند حراست از منابع طبیعی بومی یعنی چه.
غارتگران حاکم تصمیم گرفتهاند آب رودخانهی «ماربر» را به ذوب آهن اصفهان منتقل کنند و این برای مردم منطقه به معنی نابودی محیطزیست و در عین حال اجبار به پرداخت پول برای استفاده از آبی است که متعلق به آنهاست.
در چنین بزنگاههایی است که باید بار دیگر بر لزوم ادارهی شورایی منابع طبیعی و حق بنیادین ساکنین بومی برای تصمیمگیری چگونگی استفاده از این منابع تاکید کرد.
#سمیرم
#رودخانهی_ماربر
#ذوب_آهن_اصفهان
#ستم_طبقاتی
#استثمار_محیط_زیست
#جمهوری_غارت
#ادارهی_شورایی
@sarkhatism
به صدای رسا و بیترس این زن گوش کنید که بر سر اوباش یگان ویژه فریاد میزند: « بیاین برین تا فیلم نگیرم، از اینجا دور شید...»
مردمی که به خوبی میدانند در برابر غارتگران خاک و آبشان باید مقاومت کنند. میدانند حراست از منابع طبیعی بومی یعنی چه.
غارتگران حاکم تصمیم گرفتهاند آب رودخانهی «ماربر» را به ذوب آهن اصفهان منتقل کنند و این برای مردم منطقه به معنی نابودی محیطزیست و در عین حال اجبار به پرداخت پول برای استفاده از آبی است که متعلق به آنهاست.
در چنین بزنگاههایی است که باید بار دیگر بر لزوم ادارهی شورایی منابع طبیعی و حق بنیادین ساکنین بومی برای تصمیمگیری چگونگی استفاده از این منابع تاکید کرد.
#سمیرم
#رودخانهی_ماربر
#ذوب_آهن_اصفهان
#ستم_طبقاتی
#استثمار_محیط_زیست
#جمهوری_غارت
#ادارهی_شورایی
@sarkhatism
🔴 پانزدهمین روز اعتصاب کارگران کاغذپارس
«فقط کف خیابون بدست میاد حقمون». این را کارگران کاغذپارس امروز ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ درحالی فریاد میزنند که در ۱۵امین روز اعتصاب خود قرار دارند. و به راستی چه کسانی بهتر از ستمدیدگان و کارگران، اهمیت خیابان و اعتصاب و قطعکردن شریانهای حیاتی سرمایه را درک میکنند.
کارگران اخراجی کاغذ پارس در کنار سایر کارگران امروز نیز در مقابل فرمانداری شهرستان شوش با مشتهای گرهکرده و افراشته شعار میدهند:
«ما کارگر کاغذپارس
علیه ظلم و بیداد
میجنگیم میجنگیم»
یکی از اصلیترین مطالبات این کارگران حذف واسطهها و پیمانکارانیست که سالهاست به استثمار نیروهای این شرکت مشغولاند و به طرق مختلف حقوق آنها را پایمال میکنند.
#اعتصاب
#کارگران_کاغذپارس
#استثمار
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_کارگری
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
«فقط کف خیابون بدست میاد حقمون». این را کارگران کاغذپارس امروز ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ درحالی فریاد میزنند که در ۱۵امین روز اعتصاب خود قرار دارند. و به راستی چه کسانی بهتر از ستمدیدگان و کارگران، اهمیت خیابان و اعتصاب و قطعکردن شریانهای حیاتی سرمایه را درک میکنند.
کارگران اخراجی کاغذ پارس در کنار سایر کارگران امروز نیز در مقابل فرمانداری شهرستان شوش با مشتهای گرهکرده و افراشته شعار میدهند:
«ما کارگر کاغذپارس
علیه ظلم و بیداد
میجنگیم میجنگیم»
یکی از اصلیترین مطالبات این کارگران حذف واسطهها و پیمانکارانیست که سالهاست به استثمار نیروهای این شرکت مشغولاند و به طرق مختلف حقوق آنها را پایمال میکنند.
#اعتصاب
#کارگران_کاغذپارس
#استثمار
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_کارگری
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 مرگ سه پرستار بر اثر فشار کاری
✔️ وقتی از فشار استثمار میگوییم دقیقا از چه حرف میزنیم؟
دبیرکل خانه پرستار کشور گفت: طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوتشان، «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. امروز، پرستاری که در بیمارستانهای ما کار میکند، یک پرستار خسته و بیانگیزه و فرسایش داده شده است که اگر مهاجرت نمیکند، ترک کار میکند و تغییر شغل میدهد.
سندروم کاروشی چیست؟
🖊 میوا سادو، گزارشگر شبکهی NHK ژاپن بود که روز ۲۴ ژوئیهی ۲۰۱۳ در حالی که مشغول انجام وظیفه در جریان پوشش انتخابات شهرداری توکیو، بود درگذشت و پیکرش را در حالی که تلفن همراه در دستش بود پیدا کردند.
🖊 پزشکان بیدرنگ اعلام کردند میوا سادو از نارسایی قلبی مادرزادی مرده است. اما وزارت کار ژاپن بیشتر تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که علت مرگ او کاروشی (Karoshi) یعنی فشار کاری بوده است. ماه پیشاش او با ۱۵۹ ساعت اضافهکاری خودش را خرد کرده بود. به عبارت دیگر، چهار هفتهی پیاپی روزانه به اندازهی دو نوبت هشت ساعته کار کرده بود. مقدار غیررسمی اضافهکاریاش احتمالا از این هم تجاوز میکرد. در هفتههای پس از مرگ او، پدرش محتویات گوشی و رایانهی او را زیرورو کرد و پی برد که در ماه پیش از مرگش دستکم ۲۰۹ ساعت اضافه کار کرده است.
🩸 باری پیشتر از این فاجعه و درجهی استثمار پرستاران نوشته بودیم. امروز به نظر میرسد با اعلام اخبارِ مرگ نه بر اثر خودکشی که بر اثر «کاروشی» باید به فکر «اقدامِ مؤثر» علیه نظمِ سرمایهی انسان بر باد ده باشیم.
به راستی که در سرمایهداری، «کار به لاشهی زمان» فروکاسته میشود و برای سرمایهداران (چه در هیأت کلاسیک کارخانهدار باشند، چه رئیس بیمارستان، چه مدیر مدرسه باشد و چه رئیس دانشگاه) چیزی جز هرچه بیشتر انباشته شدن این ساعت کار مهم نیست. پرستاران تو گویی دستمال کاغذیهایی هستند که با فین کردن باید بهدورشان انداخت و بستهی جدیدی خرید. این است قانون انباشت سرمایه.
#کاروشی
#مرگ_پرستاران
#انباشت_سرمایه
#استثمار
#بیمارستان
@sarkhatism
✔️ وقتی از فشار استثمار میگوییم دقیقا از چه حرف میزنیم؟
دبیرکل خانه پرستار کشور گفت: طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوتشان، «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. امروز، پرستاری که در بیمارستانهای ما کار میکند، یک پرستار خسته و بیانگیزه و فرسایش داده شده است که اگر مهاجرت نمیکند، ترک کار میکند و تغییر شغل میدهد.
سندروم کاروشی چیست؟
🖊 میوا سادو، گزارشگر شبکهی NHK ژاپن بود که روز ۲۴ ژوئیهی ۲۰۱۳ در حالی که مشغول انجام وظیفه در جریان پوشش انتخابات شهرداری توکیو، بود درگذشت و پیکرش را در حالی که تلفن همراه در دستش بود پیدا کردند.
🖊 پزشکان بیدرنگ اعلام کردند میوا سادو از نارسایی قلبی مادرزادی مرده است. اما وزارت کار ژاپن بیشتر تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که علت مرگ او کاروشی (Karoshi) یعنی فشار کاری بوده است. ماه پیشاش او با ۱۵۹ ساعت اضافهکاری خودش را خرد کرده بود. به عبارت دیگر، چهار هفتهی پیاپی روزانه به اندازهی دو نوبت هشت ساعته کار کرده بود. مقدار غیررسمی اضافهکاریاش احتمالا از این هم تجاوز میکرد. در هفتههای پس از مرگ او، پدرش محتویات گوشی و رایانهی او را زیرورو کرد و پی برد که در ماه پیش از مرگش دستکم ۲۰۹ ساعت اضافه کار کرده است.
🩸 باری پیشتر از این فاجعه و درجهی استثمار پرستاران نوشته بودیم. امروز به نظر میرسد با اعلام اخبارِ مرگ نه بر اثر خودکشی که بر اثر «کاروشی» باید به فکر «اقدامِ مؤثر» علیه نظمِ سرمایهی انسان بر باد ده باشیم.
به راستی که در سرمایهداری، «کار به لاشهی زمان» فروکاسته میشود و برای سرمایهداران (چه در هیأت کلاسیک کارخانهدار باشند، چه رئیس بیمارستان، چه مدیر مدرسه باشد و چه رئیس دانشگاه) چیزی جز هرچه بیشتر انباشته شدن این ساعت کار مهم نیست. پرستاران تو گویی دستمال کاغذیهایی هستند که با فین کردن باید بهدورشان انداخت و بستهی جدیدی خرید. این است قانون انباشت سرمایه.
#کاروشی
#مرگ_پرستاران
#انباشت_سرمایه
#استثمار
#بیمارستان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 با کرونا جنگیدیم، حمایتی ندیدیم
برای دومین هفتهی متوالی پرستاران و کارکنان کادر درمان فسا، در اعتراض به وضعیت بد معیشتی، فشار بالای کار و عدم پاسخگویی دولت به مطالبات صنفی کادر درمان، در مقابل ساختمان فرمانداری این شهر دست به تجمع اعتراضی زدهاند.
موج هولناک مرگ و خودکشی بر اثر فشار کار، اضافهکاری اجباری، شیفتهای طولانی، دستمزد پایین و نبود ایمنی در مقابل بیماریهای واگیردار چندین سال است که به جان کادر درمان افتاده و در طی چند ماه گذشته شتاب گرفته.
هفتهای نیست که خبر خودکشی پزشک، رزیدنت یا پرستاری را نشنویم. همین دیروز، دبیر «خانهی پرستار» رسما اعلام کرد که در یک ماه گذشته سه پرستار به دلیل فشار بالای کار جانشان را در خواب از دست دادهاند.
کادر درمان از یک سو در حال استثمار مداوم و وحشیانهی دولت و کارفرماست و از سوی دیگر، ضعیفترین حلقهی زنجیر نظام بهداشت و درمان است که در بیمارستانها و درمانگاهها باید به تنهایی پاسخگوی نیاز مراجعین یا هدف خشم و کینهی آنها از ناکارآمدی سیستم درمان باشد.
این جانهای عزیز که تک به تک از دست میروند، همانهایی بودند که یکتنه و بدون هیچ حمایت یا چشمداشتی در تمام طول دوران پاندمیک زندگی خود را برای کمک به بیماران قمار کردند.
همان روزهایی که جلاد حاکم و جیرهخوارانش پاندمی را از اساس انکار میکردند، یا بعدتر که خونخواران تا مرفق فاسد از واردات واکسن جلوگیری کردند تا با مسخرهبازی مستعان و دروغ واکسن ساخت وطن، پول به جیب بزنند، کادر درمان از جان خود مایه گذاشت تا آمار مرگومیر را پایین بیاورد.
حالا در خیابانند تا بدیهیترین حقوق خود را طلب کنند. صدای پرستاران باشیم.
#اعتراضات_صنفی
#کادر_درمان
#پرستاران
#استثمار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
برای دومین هفتهی متوالی پرستاران و کارکنان کادر درمان فسا، در اعتراض به وضعیت بد معیشتی، فشار بالای کار و عدم پاسخگویی دولت به مطالبات صنفی کادر درمان، در مقابل ساختمان فرمانداری این شهر دست به تجمع اعتراضی زدهاند.
موج هولناک مرگ و خودکشی بر اثر فشار کار، اضافهکاری اجباری، شیفتهای طولانی، دستمزد پایین و نبود ایمنی در مقابل بیماریهای واگیردار چندین سال است که به جان کادر درمان افتاده و در طی چند ماه گذشته شتاب گرفته.
هفتهای نیست که خبر خودکشی پزشک، رزیدنت یا پرستاری را نشنویم. همین دیروز، دبیر «خانهی پرستار» رسما اعلام کرد که در یک ماه گذشته سه پرستار به دلیل فشار بالای کار جانشان را در خواب از دست دادهاند.
کادر درمان از یک سو در حال استثمار مداوم و وحشیانهی دولت و کارفرماست و از سوی دیگر، ضعیفترین حلقهی زنجیر نظام بهداشت و درمان است که در بیمارستانها و درمانگاهها باید به تنهایی پاسخگوی نیاز مراجعین یا هدف خشم و کینهی آنها از ناکارآمدی سیستم درمان باشد.
این جانهای عزیز که تک به تک از دست میروند، همانهایی بودند که یکتنه و بدون هیچ حمایت یا چشمداشتی در تمام طول دوران پاندمیک زندگی خود را برای کمک به بیماران قمار کردند.
همان روزهایی که جلاد حاکم و جیرهخوارانش پاندمی را از اساس انکار میکردند، یا بعدتر که خونخواران تا مرفق فاسد از واردات واکسن جلوگیری کردند تا با مسخرهبازی مستعان و دروغ واکسن ساخت وطن، پول به جیب بزنند، کادر درمان از جان خود مایه گذاشت تا آمار مرگومیر را پایین بیاورد.
حالا در خیابانند تا بدیهیترین حقوق خود را طلب کنند. صدای پرستاران باشیم.
#اعتراضات_صنفی
#کادر_درمان
#پرستاران
#استثمار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 اعتصاب کارگران پیمانی پتروشیمی مکران
کارگران شرکت «آوای جهانبین پارسیان»، از شرکتهای پیمانی مشغول به کار در پتروشیمی «مکران» چابهار، از روز شنبه،۲۲ اردیبهشت، در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه خود در اعتصاب هستند.
این کارگران که عمدتا بلوچ هستند، از زمان تعطیلات نوروز تا کنون حقوق و دستمزدی دریافت نکردهاند.
منابع محلی گزارش دادهاند که تجمع اعتراضی امروز، ۲۴ اردیبهشت، در محل پتروشیمی مکران، با دخالت نیروهای حراست مواجه شده و بین کارگران و نیروهای حراست درگیری اتفاق افتاده است.
#بلوچستان
#چابهار
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_کارگری
#پتروشیمی_مکران
#استثمار
#جمهوری_غارت
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
کارگران شرکت «آوای جهانبین پارسیان»، از شرکتهای پیمانی مشغول به کار در پتروشیمی «مکران» چابهار، از روز شنبه،۲۲ اردیبهشت، در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه خود در اعتصاب هستند.
این کارگران که عمدتا بلوچ هستند، از زمان تعطیلات نوروز تا کنون حقوق و دستمزدی دریافت نکردهاند.
منابع محلی گزارش دادهاند که تجمع اعتراضی امروز، ۲۴ اردیبهشت، در محل پتروشیمی مکران، با دخالت نیروهای حراست مواجه شده و بین کارگران و نیروهای حراست درگیری اتفاق افتاده است.
#بلوچستان
#چابهار
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_کارگری
#پتروشیمی_مکران
#استثمار
#جمهوری_غارت
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴کارخانهی طنین پیک سبلان اردبیل و شیوهی بردهداری نوین
گزارش ارسالی از یاران #همراه_سرخط
هر آنچه در خبرگزاریها و صفحات متعدد اینترنتی در مورد کارخانهای به نام «طنین پیک سبلان اردبیل» میتوان یافت؛ عبارت است از افتخاراتی همچون: «تامین بخشی از توپهای جام جهانی در کنار شرکتهای بزرگی مانند آدیداس»، «واحد نمونه ملی در بین تمام واحدهای کارگری کشور» و یا دارای رسالتهایی همانند «کمک به توسعه ورزش مدارس و روستایی» میباشد. حتی «صفا سراج مهدیزاده» به عنوان مدیرعامل شرکت، خود را مفتخر میداند که بدون دریافت ريالی تسهیلات بانکی مشغول فعالیت [اقتصادی] بوده و ريالی بدهکار بانک، بیمهها و مالیات نیست. اما آنچه کارگران خط تولید این شرکت در مورد شرایط کاری آنجا میگویند، پرده از چهرهی متفاوتی از این شرکت برمیدارد. شرکتی که در بین کارگران، به محلی برای «بردهداری نوین» معروف شده است.
کارخانه طنین پیک سبلان اردبیل در سال ۱۳۸۹ به مدیریت فریدون سراج مهدیزاده در شهرک صنعتی شماره ۲ اردبیل جهت تامین نیاز توپهای ورزشی ایران در اردبیل با برند بتـا شروع به کار کرد. محصولات تولیدشده در این شرکت شامل توپهای ورزشی: فوتبال، فوتسال، بسکتبال، والیبال، هندبال و سایر لوازم ورزشی است.
طبق تحقیقات میدانی انجام شده، حقوق کارگران خط تولید که اکثر فرآیند پروسهی تولید و بستهبندی آن اعمالی کاملا فیزیکی است، کمتر از حقوق قانون کار بوده و اغلب کارگران آن به دلیل شرایط و فشارهای سخت کاری موجود، این شرکت را ترک میکنند. حال اینکه مزایای سختی کار نیز شامل کارگران نمیشود. این در حالی است که در قسمت لاستیکسازی و بلیدرسازی که مواد اولیه لاستیک توپ در این واحد تولید میشود، ماده شیمیایی مورد استفاده کربنات سدیم و بچینگ بوده و مستقیما ریهها را درگیر کرده و در درازمدت باعث ابتلای سرطان ریه در فرد میشود. زیرا تنفس این ماده شیمیایی میتواند به عوارض نامطلوبی مانند تنفس مجاری تنفسی، سرفه، تنگی نفس، آسم و مشکلات ریوی منجر شود.
این کارخانه در ۳ شیفت اما نه بصورت چرخشی بلکه غیرمنظم فعالیت میکند که در این بین حقوق کارگران «حق شیفت» در شیفت عصر و شب نیز پرداخت نمیشود. در اقدامی کاملا غیرقانونی حتی کارگران به مدت ۳ هفته در شیفت شب پشت سر هم به اجبار کار میکنند در صورتی هم که کارگران اعتراضی به این موضوع بکنند، مستقیما توسط مدیریت اخراج خواهند شد. گفتنی است کارخانههای سهشیفته چرخشی، بایستی حق شیفت عصر و شیفت شب کارگران را پرداخت نمایند. و تمامی شیفتها بصورت چرخشی و منظم ادامه پیدا کند، زیرا این موضوع در قانون کار مندرج شده. کارگران این کارخانه که در شیفتهای عصر و شب با فشار شدید کاری مواجه هستند، همیشه از عدم پرداخت حق شیفتها و آمار بیش از حد در شیفت شب شکایت میکنند.
فیش حقوقی ماهیانه به کارگران ارائه نشده و حتی عکسبرداری از آن نیز ممنوع است. فیش حقوقی کارگران باید هر ماه بعد از واریز شدن حقوق به کارگران ارائه شود تا از ریز واریزیها و کسریهای حقوق خود مطلع شوند. عدم اعطای فیش حقوق به کارگران و عکس نگرفتن از آن در این کارخانه به منزله این است که کارگر در زمان اخراج و تسویه بدون در دست داشتن مدرکی، نتواند به اداره کار شکایت کند.
عدم اعطای مرخصی به کارگران در صورت لزوم، از دیگر مواردی است که در کارخانه مذکور رایج است. در حالی که در قانون کار، برای کارگران ماهی دو و نیم روز مرخصی قید شده. اما در کارخانه طنین پیک سبلان اعطای مرخصی به کارگران ممنوع است. در شرایط اضطراری نیز، کارگر باید یک هفته قبل درخواست مرخصی نماید و اگر به تایید دفتر تولید رسید مرخصی با هزار مکافات اعطا میشود. در غیر این صورت مرخصیای نیز شامل حال کارگران نمیشود.
ضمنا طبق دستور مدیریت کارخانه و واحد آموزش، کارگران بایستی تمامی تعطیلات مندرج در تقویم را در شرکت حضور داشته باشند. چنانچه عدم حضور نیروها در روز تعطیل در کارخانه غیبت و اخراج کارگر را در پی دارد. با این وجود شرکت طنین پیک سبلان اضافهکاریهای اجباری را به بهانههای واهی یا پرداخت نمیکند یا کسر کرده و دیرتر پرداخت مینماید. حتی با قانونی که در شرکت وضع کردهاند؛ با مرخصی رفتن نیروها نیز یک ساعت از مبلغ اضافهکاری کارگران کسر میگردد.
طبق قوانین وضع شده در کارخانه طنین پیک سبلان، که با برنامهریزیهای واحد آموزش و مدیریت مهدیزاده انجام شده است، تمامی کارگران خط تولید باید مثل یک برده آمار خط تولید را انجام دهند. آمارهایی بیش از حد توان یک کارگر است.
#طنین_پیک_سبلان
#اردبیل
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
@sarkhatism
گزارش ارسالی از یاران #همراه_سرخط
هر آنچه در خبرگزاریها و صفحات متعدد اینترنتی در مورد کارخانهای به نام «طنین پیک سبلان اردبیل» میتوان یافت؛ عبارت است از افتخاراتی همچون: «تامین بخشی از توپهای جام جهانی در کنار شرکتهای بزرگی مانند آدیداس»، «واحد نمونه ملی در بین تمام واحدهای کارگری کشور» و یا دارای رسالتهایی همانند «کمک به توسعه ورزش مدارس و روستایی» میباشد. حتی «صفا سراج مهدیزاده» به عنوان مدیرعامل شرکت، خود را مفتخر میداند که بدون دریافت ريالی تسهیلات بانکی مشغول فعالیت [اقتصادی] بوده و ريالی بدهکار بانک، بیمهها و مالیات نیست. اما آنچه کارگران خط تولید این شرکت در مورد شرایط کاری آنجا میگویند، پرده از چهرهی متفاوتی از این شرکت برمیدارد. شرکتی که در بین کارگران، به محلی برای «بردهداری نوین» معروف شده است.
کارخانه طنین پیک سبلان اردبیل در سال ۱۳۸۹ به مدیریت فریدون سراج مهدیزاده در شهرک صنعتی شماره ۲ اردبیل جهت تامین نیاز توپهای ورزشی ایران در اردبیل با برند بتـا شروع به کار کرد. محصولات تولیدشده در این شرکت شامل توپهای ورزشی: فوتبال، فوتسال، بسکتبال، والیبال، هندبال و سایر لوازم ورزشی است.
طبق تحقیقات میدانی انجام شده، حقوق کارگران خط تولید که اکثر فرآیند پروسهی تولید و بستهبندی آن اعمالی کاملا فیزیکی است، کمتر از حقوق قانون کار بوده و اغلب کارگران آن به دلیل شرایط و فشارهای سخت کاری موجود، این شرکت را ترک میکنند. حال اینکه مزایای سختی کار نیز شامل کارگران نمیشود. این در حالی است که در قسمت لاستیکسازی و بلیدرسازی که مواد اولیه لاستیک توپ در این واحد تولید میشود، ماده شیمیایی مورد استفاده کربنات سدیم و بچینگ بوده و مستقیما ریهها را درگیر کرده و در درازمدت باعث ابتلای سرطان ریه در فرد میشود. زیرا تنفس این ماده شیمیایی میتواند به عوارض نامطلوبی مانند تنفس مجاری تنفسی، سرفه، تنگی نفس، آسم و مشکلات ریوی منجر شود.
این کارخانه در ۳ شیفت اما نه بصورت چرخشی بلکه غیرمنظم فعالیت میکند که در این بین حقوق کارگران «حق شیفت» در شیفت عصر و شب نیز پرداخت نمیشود. در اقدامی کاملا غیرقانونی حتی کارگران به مدت ۳ هفته در شیفت شب پشت سر هم به اجبار کار میکنند در صورتی هم که کارگران اعتراضی به این موضوع بکنند، مستقیما توسط مدیریت اخراج خواهند شد. گفتنی است کارخانههای سهشیفته چرخشی، بایستی حق شیفت عصر و شیفت شب کارگران را پرداخت نمایند. و تمامی شیفتها بصورت چرخشی و منظم ادامه پیدا کند، زیرا این موضوع در قانون کار مندرج شده. کارگران این کارخانه که در شیفتهای عصر و شب با فشار شدید کاری مواجه هستند، همیشه از عدم پرداخت حق شیفتها و آمار بیش از حد در شیفت شب شکایت میکنند.
فیش حقوقی ماهیانه به کارگران ارائه نشده و حتی عکسبرداری از آن نیز ممنوع است. فیش حقوقی کارگران باید هر ماه بعد از واریز شدن حقوق به کارگران ارائه شود تا از ریز واریزیها و کسریهای حقوق خود مطلع شوند. عدم اعطای فیش حقوق به کارگران و عکس نگرفتن از آن در این کارخانه به منزله این است که کارگر در زمان اخراج و تسویه بدون در دست داشتن مدرکی، نتواند به اداره کار شکایت کند.
عدم اعطای مرخصی به کارگران در صورت لزوم، از دیگر مواردی است که در کارخانه مذکور رایج است. در حالی که در قانون کار، برای کارگران ماهی دو و نیم روز مرخصی قید شده. اما در کارخانه طنین پیک سبلان اعطای مرخصی به کارگران ممنوع است. در شرایط اضطراری نیز، کارگر باید یک هفته قبل درخواست مرخصی نماید و اگر به تایید دفتر تولید رسید مرخصی با هزار مکافات اعطا میشود. در غیر این صورت مرخصیای نیز شامل حال کارگران نمیشود.
ضمنا طبق دستور مدیریت کارخانه و واحد آموزش، کارگران بایستی تمامی تعطیلات مندرج در تقویم را در شرکت حضور داشته باشند. چنانچه عدم حضور نیروها در روز تعطیل در کارخانه غیبت و اخراج کارگر را در پی دارد. با این وجود شرکت طنین پیک سبلان اضافهکاریهای اجباری را به بهانههای واهی یا پرداخت نمیکند یا کسر کرده و دیرتر پرداخت مینماید. حتی با قانونی که در شرکت وضع کردهاند؛ با مرخصی رفتن نیروها نیز یک ساعت از مبلغ اضافهکاری کارگران کسر میگردد.
طبق قوانین وضع شده در کارخانه طنین پیک سبلان، که با برنامهریزیهای واحد آموزش و مدیریت مهدیزاده انجام شده است، تمامی کارگران خط تولید باید مثل یک برده آمار خط تولید را انجام دهند. آمارهایی بیش از حد توان یک کارگر است.
#طنین_پیک_سبلان
#اردبیل
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بازداشت پنج کشاورز معترض به تخریب محیطزیست در هشترود
در پی تجمع اعتراضی اهالی روستاهای نزدیک به رودخانهی «قرانقوچای»، به برداشت ماسه از بستر رودخانه و فعالیت کارگاههای ماسهشویی، دستکم پنج نفر از معترضین با دخالت خشونتآمیز نیروی انتظامی بازداشت شدهاند. هویت این افراد «رحمت سعیدی»، «جعفر شریفی»، «داوود شریفی»، «هادی شریفی» و «عقیل طالبی» عنوان شده است.
کشاورزان منطقه میگویند که برداشت ماسه سبب تغییر عمق رودخانه و خسارت به کشتوکار شده و علیرغم اینکه موفق شدهاند حکم منع فعالیت این کارگاهها را از دادگاه بگیرند، اما «مافیتی ماسه» بخشی از منطقه را حصارکشی کزده و کماکان به فعالیت خود ادامه میدهد.
استفادهی مداوم و غیراصولی از منابع طبیعی، تصرف این منابع، تخریب محیطزیست و سرکوب افراد بومی که صاحبان اصلی منابع طبیعی هر منطقه و تنها افراد ذیصلاح و صاحب دانش کافی برای تصمیمگیری در مورد چگونگی بهرهگیری از آن هستند، سالهاست که تبدیل به رویهی سیستماتیک جمهوری اسلامی شده است.
اینجاست که بار دیگر باید بر لزوم ادارهی شورایی منابع طبیعی، اعمال قدرت مستقیم ساکنین بومی هر منطقه و اعتماد به دانش آنها برای استفاده از این منابع تاکید کرد.
#هشترود
#آذربایجان
#اعتراضات_کشاورزان
#استثمار_محیط_زیست
#ادارهی_شورایی
@sarkhatism
در پی تجمع اعتراضی اهالی روستاهای نزدیک به رودخانهی «قرانقوچای»، به برداشت ماسه از بستر رودخانه و فعالیت کارگاههای ماسهشویی، دستکم پنج نفر از معترضین با دخالت خشونتآمیز نیروی انتظامی بازداشت شدهاند. هویت این افراد «رحمت سعیدی»، «جعفر شریفی»، «داوود شریفی»، «هادی شریفی» و «عقیل طالبی» عنوان شده است.
کشاورزان منطقه میگویند که برداشت ماسه سبب تغییر عمق رودخانه و خسارت به کشتوکار شده و علیرغم اینکه موفق شدهاند حکم منع فعالیت این کارگاهها را از دادگاه بگیرند، اما «مافیتی ماسه» بخشی از منطقه را حصارکشی کزده و کماکان به فعالیت خود ادامه میدهد.
استفادهی مداوم و غیراصولی از منابع طبیعی، تصرف این منابع، تخریب محیطزیست و سرکوب افراد بومی که صاحبان اصلی منابع طبیعی هر منطقه و تنها افراد ذیصلاح و صاحب دانش کافی برای تصمیمگیری در مورد چگونگی بهرهگیری از آن هستند، سالهاست که تبدیل به رویهی سیستماتیک جمهوری اسلامی شده است.
اینجاست که بار دیگر باید بر لزوم ادارهی شورایی منابع طبیعی، اعمال قدرت مستقیم ساکنین بومی هر منطقه و اعتماد به دانش آنها برای استفاده از این منابع تاکید کرد.
#هشترود
#آذربایجان
#اعتراضات_کشاورزان
#استثمار_محیط_زیست
#ادارهی_شورایی
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کار هنری از مجموعهی «لکههای سفید»
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
گروهی از هنرمندان معترض در یک پرفورمنس اعتراضی با موضوع «لکهی سفید» (آغ لکه)، اعتراض خود را در اطراف شهر به نمایش گذاشتهاند.
هنرمندان لکههای اعتراضی خود را روی اشیا و درختان بریده شده ثبت کردهاند.
فعالین هنری، لکهی سفید را به شکلی نمادین گسترش دادهاند که برای درد جامعه و محیطزیست را نمایان کرده و صدای تبعیض را به جامعه گوشزد میکند.
#لکههای_سفید
#آغلکه
#هنر_اعتراضی
#تبعیض
#استثمار_محیط_زیست
@sarkhatism
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
گروهی از هنرمندان معترض در یک پرفورمنس اعتراضی با موضوع «لکهی سفید» (آغ لکه)، اعتراض خود را در اطراف شهر به نمایش گذاشتهاند.
هنرمندان لکههای اعتراضی خود را روی اشیا و درختان بریده شده ثبت کردهاند.
فعالین هنری، لکهی سفید را به شکلی نمادین گسترش دادهاند که برای درد جامعه و محیطزیست را نمایان کرده و صدای تبعیض را به جامعه گوشزد میکند.
#لکههای_سفید
#آغلکه
#هنر_اعتراضی
#تبعیض
#استثمار_محیط_زیست
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 تهدید و احضار پرستاران معترض به هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری
در شرایطی که مدتهاست هر چند روز یک بار خبر خودکشی یا مرگ بر اثر فشار کار پرستاران و اعضای کادر درمان رسانهای میشود، پرستاران معترض در شهرهای مختلف از احضار خود به هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری و تهدید به عدم تمدید قرار داد خبر میدهند.
چند ماه پیش، پرستاران بیمارستانی در چالوس در اعتراض به وضعیت اسفبار و غیرانسانی کاری خود استعفای دستهجمعی داده بودند، پرستاران بیمارستانهای استان فارس هر چند هفته یک بار در اعتراض به این شرایط به خیابان میآیند، در کرمان، تهران، اهواز، کرمانشاه و بسیاری از دیگر شهرها برای پیگیری مطالبات خود دست به کنشهای اعتراضی زدهاند. آن دسته از اعضای کادر درمان که امکان عملی مهاجرت دارند، پیش از آن که به لحظهی فروپاشی روانی برسند، یکی پس از دیگری برای کار در کشورهای دیگر اقدام میکنند. همین چند وقت پیش، رییسکل سازمان نظام پرستاری با اشاره به تاکید «علی خامنهای»، صاحب خودخواندهی جان و مال ما، از اقدامات عملی برای جلوگیری از مهاجرت کادردرمان خبر داده بود.
حالا، در تازهترین واکنش به اعتراضات به حق این کارگران، بسیاری از آنها را احضار و تهدید به اخراج کردهاند.
دبیرکل خانهی پرستار، در تایید این خبر گفته: «پرستاران شرکتی حق اعتراض ندارند، چون بلافاصله فسخ قرارداد و اخراج میشوند و پرستاران رسمی نیز احضار و تنبیه میشوند».
پاسخ جمهوری اسلامی به اعتراض همان رویهی همیشگی است: نه حق فریاد زدن داری، نه حق رفتن. بمان و بمیر.
#اعتراضات_صنفی
#کادر_درمان
#پرستاران
#استثمار
#جمهوری_سرکوب
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatsim
در شرایطی که مدتهاست هر چند روز یک بار خبر خودکشی یا مرگ بر اثر فشار کار پرستاران و اعضای کادر درمان رسانهای میشود، پرستاران معترض در شهرهای مختلف از احضار خود به هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری و تهدید به عدم تمدید قرار داد خبر میدهند.
چند ماه پیش، پرستاران بیمارستانی در چالوس در اعتراض به وضعیت اسفبار و غیرانسانی کاری خود استعفای دستهجمعی داده بودند، پرستاران بیمارستانهای استان فارس هر چند هفته یک بار در اعتراض به این شرایط به خیابان میآیند، در کرمان، تهران، اهواز، کرمانشاه و بسیاری از دیگر شهرها برای پیگیری مطالبات خود دست به کنشهای اعتراضی زدهاند. آن دسته از اعضای کادر درمان که امکان عملی مهاجرت دارند، پیش از آن که به لحظهی فروپاشی روانی برسند، یکی پس از دیگری برای کار در کشورهای دیگر اقدام میکنند. همین چند وقت پیش، رییسکل سازمان نظام پرستاری با اشاره به تاکید «علی خامنهای»، صاحب خودخواندهی جان و مال ما، از اقدامات عملی برای جلوگیری از مهاجرت کادردرمان خبر داده بود.
حالا، در تازهترین واکنش به اعتراضات به حق این کارگران، بسیاری از آنها را احضار و تهدید به اخراج کردهاند.
دبیرکل خانهی پرستار، در تایید این خبر گفته: «پرستاران شرکتی حق اعتراض ندارند، چون بلافاصله فسخ قرارداد و اخراج میشوند و پرستاران رسمی نیز احضار و تنبیه میشوند».
پاسخ جمهوری اسلامی به اعتراض همان رویهی همیشگی است: نه حق فریاد زدن داری، نه حق رفتن. بمان و بمیر.
#اعتراضات_صنفی
#کادر_درمان
#پرستاران
#استثمار
#جمهوری_سرکوب
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatsim
سرخط
Video
🔴 بنگلادش، پایتخت استثمار جهان از لنز جنبش دانشجویی
☑️ در بنگلادش، این قطب جدید صنعت آسیا که خیلی در بوق و کرنا میکنندش، دارند دانشجوها را سلاخی میکنند. بر اثر اعتراضات دانشجویی، سرکوب دولت باعث کشته شدن بیش از ۲۰۰ تن شده که عموما به ضرب گلولهی مستقیم کشته شدند. اینترنت قطع شده، اعلام حکومت نظامی سراسری شده و مای ساکن در ایران بیش از هر چیز یاد «آبان ۹۸» خودمان میافتیم.
☑️ اعتراضات از جایی آغاز شد که دانشجویان خواستار لغو "سیستم سهمیهبندی مشاغل" شدند. دادگاه عالی بنگلادش ۲ هفته پش در حکمی اعلام کرد که ۳۰ درصد از مشاغل دولتی باید به خویشان و وابستگانِ نیروهایی که در جنگ استقلال از پاکستان شرکت داشتند، اختصاص یابد؛ پیشتر دانشجویان به این سهیمهها اعتراض داشتند و مساله له دادگاه عالی ارجاع داده شده بود.
☑️ با صدور حکم دادگاه دانشجویان دریافتند که دولت و دستگاه قضایی برنامهای برای رفع این تبعیض ندارند و اعتراضات را سازماندهی کردند.
شیخ حسینه نخستوزیر ( از سال ۲۰۰۹ تاکنون بر مسند قدرت نشسته است) ، که سالهاست مخالفان سیاسی را به اشکال مختلف سرکوب میکند، دانشجویان معترض را به دشمنانی تشبیه کرد که مانند سال ۱۹۷۱ با پاکستان همکاری میکردند و با این سخنان آتش خشم دانشجویان را شعلهور ساخت.
☑️ سال گذشته هم بنگلادش صحنهی درگیریهای وسیع خیابانی کارگران معترض با پلیس بود که طی این اعتراضات یک ماهه پنج کارگر به ضرب گلوله نیروهای ضد شورش به قتل رسیدند.
مقاومت شرکتهای چندملیتی حوزه پوشاک باعث شد دولت بدون هیچ اغماضی در برابر کارگران بایستد، اما پس از تعهد بنگلادش در پی تذکرات سازمان جهانی کار، این روند اندکی تعدیل شد.
☑️ پس از سرکوب خونین کارگران معترض صنایع پوشاک این کشور ، اخیرا دولت بنگلادش در جهت اجرای مقاوله نامهها و تعهدات این کشور به سازمان جهانی کار همچنین افزایش دستمزد اقدام کرد . با اقدام دولت در ماه گذشته میلادی (قبل از جولای) برای اصلاح مزد در پی فشارهای جنبش اعتراضی کارگران و پذیرش الگوی کار شایسته از سوی ILO ، اعتراض کارفرمایان و مالکان شرکتهای چندملیتی پوشاک این کشور را برانگیخت. کارفرمایان و مالکان صنایع پوشاک در اقدامی جمعی قصد نشان دادن مقاومت در برابر این تصمیم را از خود دارند. مالکان صنایع پوشاک بنگلادش تهدید به بستن کارخانه ها در صورت افزایش حداقل دستمزد کردند.
☑️ کارگران عمدتاً زن صنعت پوشاک در بنگلادش در شرایط استثمار شدید با دستمزدهای اندک قرار دارند. تعداد کارگران زن این بخش که تاکنون ۸۰ درصد از کل نیروی کار را تشکیل میداد، به دلیل شرایط سخت کار، تبعیض، ساعات کار طولانی و حقوق کم و سایر مسائل، کاهش شدیدی داشته و سهم مردان بخاطر سختی کار افزایش یافته است.
🖊 این است چهرهی کریه «قطب صنعت» جدید آسیا. زیر بار اعداد «رُشد صنعتی» و «موفقیتهای اقتصادی» جنازههای انبوه کارگران است که از نظرها پنهان میماند.
#بنگلادش
#جنبش_دانشجویی
#استثمار_کارگران
#پوشاک
#قطب_صنعت
#سهمیهبندی_مشاغل
#شیخ_حسینه
@sarkhatism
☑️ در بنگلادش، این قطب جدید صنعت آسیا که خیلی در بوق و کرنا میکنندش، دارند دانشجوها را سلاخی میکنند. بر اثر اعتراضات دانشجویی، سرکوب دولت باعث کشته شدن بیش از ۲۰۰ تن شده که عموما به ضرب گلولهی مستقیم کشته شدند. اینترنت قطع شده، اعلام حکومت نظامی سراسری شده و مای ساکن در ایران بیش از هر چیز یاد «آبان ۹۸» خودمان میافتیم.
☑️ اعتراضات از جایی آغاز شد که دانشجویان خواستار لغو "سیستم سهمیهبندی مشاغل" شدند. دادگاه عالی بنگلادش ۲ هفته پش در حکمی اعلام کرد که ۳۰ درصد از مشاغل دولتی باید به خویشان و وابستگانِ نیروهایی که در جنگ استقلال از پاکستان شرکت داشتند، اختصاص یابد؛ پیشتر دانشجویان به این سهیمهها اعتراض داشتند و مساله له دادگاه عالی ارجاع داده شده بود.
☑️ با صدور حکم دادگاه دانشجویان دریافتند که دولت و دستگاه قضایی برنامهای برای رفع این تبعیض ندارند و اعتراضات را سازماندهی کردند.
شیخ حسینه نخستوزیر ( از سال ۲۰۰۹ تاکنون بر مسند قدرت نشسته است) ، که سالهاست مخالفان سیاسی را به اشکال مختلف سرکوب میکند، دانشجویان معترض را به دشمنانی تشبیه کرد که مانند سال ۱۹۷۱ با پاکستان همکاری میکردند و با این سخنان آتش خشم دانشجویان را شعلهور ساخت.
☑️ سال گذشته هم بنگلادش صحنهی درگیریهای وسیع خیابانی کارگران معترض با پلیس بود که طی این اعتراضات یک ماهه پنج کارگر به ضرب گلوله نیروهای ضد شورش به قتل رسیدند.
مقاومت شرکتهای چندملیتی حوزه پوشاک باعث شد دولت بدون هیچ اغماضی در برابر کارگران بایستد، اما پس از تعهد بنگلادش در پی تذکرات سازمان جهانی کار، این روند اندکی تعدیل شد.
☑️ پس از سرکوب خونین کارگران معترض صنایع پوشاک این کشور ، اخیرا دولت بنگلادش در جهت اجرای مقاوله نامهها و تعهدات این کشور به سازمان جهانی کار همچنین افزایش دستمزد اقدام کرد . با اقدام دولت در ماه گذشته میلادی (قبل از جولای) برای اصلاح مزد در پی فشارهای جنبش اعتراضی کارگران و پذیرش الگوی کار شایسته از سوی ILO ، اعتراض کارفرمایان و مالکان شرکتهای چندملیتی پوشاک این کشور را برانگیخت. کارفرمایان و مالکان صنایع پوشاک در اقدامی جمعی قصد نشان دادن مقاومت در برابر این تصمیم را از خود دارند. مالکان صنایع پوشاک بنگلادش تهدید به بستن کارخانه ها در صورت افزایش حداقل دستمزد کردند.
☑️ کارگران عمدتاً زن صنعت پوشاک در بنگلادش در شرایط استثمار شدید با دستمزدهای اندک قرار دارند. تعداد کارگران زن این بخش که تاکنون ۸۰ درصد از کل نیروی کار را تشکیل میداد، به دلیل شرایط سخت کار، تبعیض، ساعات کار طولانی و حقوق کم و سایر مسائل، کاهش شدیدی داشته و سهم مردان بخاطر سختی کار افزایش یافته است.
🖊 این است چهرهی کریه «قطب صنعت» جدید آسیا. زیر بار اعداد «رُشد صنعتی» و «موفقیتهای اقتصادی» جنازههای انبوه کارگران است که از نظرها پنهان میماند.
#بنگلادش
#جنبش_دانشجویی
#استثمار_کارگران
#پوشاک
#قطب_صنعت
#سهمیهبندی_مشاغل
#شیخ_حسینه
@sarkhatism