سرخط
9.31K subscribers
21.8K photos
16.7K videos
347 files
1.22K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
سرخط
Photo
🔴 چهره اش را خوب به یاد دارم. اواسط سال ۷۴ است. بیش از پیش و گاهی هر هفته به دیدن پدرم می­ آید. بیشترِوقت­ها یک بارانی بلند و روشن بر تن دارد و یک عینک ته استکانی که چشم­هایش را بزرگ می­کند. از راهرو وارد خانه می­شود. از کنار من که در هال خانه روی زمین بازی می­کنم، رد می­شود و به مهمانخانه می رود. بعد پدرم را می­بینم که در مهمانخانه را می­بندد...
تصویر بعدی اواسط اردیبهشت ۷۵ است و جلسه جمع مشورتی کانون نویسندگان است. باز همانجا، در هال خانه مان، چهره­ اش را بازمی­شناسم. کنار چند نویسنده­ ی دیگر ایستاده و باهم صحبت می­کنند.
دو ماه بعد از بین حرف­های پدر و مادرم می­شنوم که غفار تماس گرفته و به پدرم هشدار داده که به سفر ارمنستان نرود. به دیگران نیز هشدار داده که «همه­ تان را می­ اندازند به ته دره».
پدرم به سفر ارمنستان نمی­رود. و مدتی بعد خبر می­رسد که تلاش کرده­ اند اتوبوس حامل نویسندگان را طی نقشه­ ای به قعر دره پرتاب کنند. غفار حسینی که در سال ۷۴ تا آبان ۷۵ بارها بازجویی و تهدید شده بود، به درستی دریافته بود که وزارت اطلاعات نقشه­ ی قتل نویسندگان را دنبال می­کند.
او را بیستم آبان، در خانه­ اش و در تنهایی و انزوای ماه­ های آخر عمرش، کشتند. امروز بیست و چهارمین سالگرد قتل اوست.

#غفار_حسینی
#کانون_نویسندگان_ایران
#علیه_فراموشی #علیه_سکوت #قتل‌_های_زنجیره‌ای #جمهوری_کشتار



برگرفته از فیس‌بوک سهراب مختاری



@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 اطلاعیه‌ی کانون نویسندگان ایران درباره‌ی تبعید کیوان صمیمی


تبعید به قصدِ کشتنِ تدریجی

چهارشنبه، ۲۸ دی ماه، #کیوان_صمیمی زندانی سیاسی ۷۳ ساله که در اعتراض به قتل تبهکارانه‌ی بکتاش آبتین نامه‌ای با عنوان «قتل شبه عمد» نوشته بود، به دلیل انتشار این نامه از زندان اوین به زندان مرکزی کرج تبعید شد.
خبرها حاکی از آن است که زندانبانان، صمیمی را به بهانه‌ی رسیدگی به قطع شدن کارت تلفن او از بند خارج کرده‌اند، اما ساعاتی بعد مشخص می‌شود او به زندان دیگری تبعید شده است. به گفته‌ی مصطفی نیلی، وکیل کیوان صمیمی، تبعید این زندانی سیاسی با فشار نهادهای امنیتی صورت گرفته و او را «با توسل به خشونت و زور از زندان اوین خارج و به کرج منتقل کرده‌اند» و او حتی نتوانسته وسایل و داروهایش را با خود ببرد. نیلی افزوده است که کیوان صمیمی «در یکی از کلانتری‌های شهر کرج نگهداری می‌شود تا به ندامتگاه مرکزی این شهر منتقل شود».
پیش از این کانون نویسندگان ایران در خبری هشدار داده بود که احتمال تبعید این زندانی سیاسی وجود دارد و سلامت و جان او در خطر جدی است.
حکم دو سال زندان کیوان صمیمی، رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، فعال سیاسی و عضو شورای فعالان ملی‌ مذهبی ایران که مبتلا به بیماری قلبی است، آذر ماه ۱۳۹۹ و در اوج همه‌گیری کرونا اجرا شد. نگه داشتن او در زندان احتمال وقوع فاجعه‌ای دیگر را برای یک زندانی سیاسی بالا می‌برد. در روزهای اخیر جمعی از زندانیان سياسی در اعتراض به قتل بکتاش آبتین در زندان‌های مختلف دست به اعتراض و اعتصاب غذا زده‌اند و پاسخ حکومت که مسئول جان و سلامت آنهاست تا کنون چیزی جز ضرب و شتم و تبعید نبوده است.

#کیوان_صمیمی
#کانون_نویسندگان_ایران
@sarkhatism
🔴 گزارش کانون نویسندگان ایران از تداوم فضای امنیتی بعد از قتل بکتاش آبتین

کانون نویسندگان ایران با انتشار گزارشی به مجموعه‌اقدامات دستگاه امنیتی بعد از قتل بکتاش آبتین پرداخته است. در این گزارش از جمله به احضار اکبر معصوم‌بیگی و آیدا عمیدی به دادسرای امنیتی مقدس، فشار به خانواده‌ی بکتاش آبتین برای لغو مراسم چهلم، تهاجم به مراسم چهلم و بازداشت و پرونده‌سازی برای برخی از شرکت‌کنندگان اشاره شده است.
در پایان کانون نویسندگان ایران با تاکید بر خواست آزادی دو عضو در بند خود، رضا خندان مهابادی و آرش گنجی و همه‌ی زندانیان سیاسی، بر دادخواهی در مورد قتل بکتاش آبتین تاکید کرده است.
#کانون_نویسندگان_ایران
#بکتاش_آبتین

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 افزایش فشار به فرامرز سه‌دهی، شاعر عضو کانون نویسندگان ایران

کمی دورتر از دسترسی رسانه‌ها و دورتر از شهرهای بزرگ و مرکزی، بسیاری از افراد تحت فشارهای شدید امنیتی قرار دارند اما اخباری از آنها در رسانه‌ها نیست.
فرامرز سه‌دهی، شاعر خوزستانی ساکن شهرستان بهبهان یکی از این افراد است که نهادهای امنیتی و قضایی، با محوریت اطلاعات سپاه و دادگاه انقلاب مدت‌هاست او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، برایش پرونده‌سازی کرده‌اند، پیج اینستاگرام او را تحت اختیار گرفته‌اند و تهدید صدور حکم قضایی را روی سر او نگاه داشته‌اند به طوری که زندگی عادی این شاعر عضو کانون نویسندگان ایران مختل شده است.
در روند انتقام‌گیری نهادهای امنیتی از مردم و ساکنان بهبهان که منجر به چندین پرونده‌ی قضایی برای آنان شده، فرامرز سه‌دهی را در اسفند ۱۳۹۹ به مدت ده روز در اطلاعات سپاه مورد بازجویی قرار داده‌اند. به گفته‌ی منابع مطلع شاعر را صبح‌ها به بازداشتگاه اطلاعات سپاه می‌برده‌اند و شب‌ها او را به خانه‌اش بازمی‌گردانده‌اند. در این مرحله از او در مورد «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تبلیغ به نفع گروه‌ها و سازمان‌های مخالف» بازجویی کرده و او را تحت فشار گذاشته‌اند.
سرانجام بعد از رفت و برگشت‌های مکرر پرونده میان مراجع امنیتی و قضایی، فرامرز سه‌دهی را در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ در شعبه‌ی ۱۳ دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اهواز به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محاکمه و سپس او را با قرار کفالت آزاد کرده‌اند. مصداق «جرائم» این شاعر پست‌های اینستاگرامی و برخی اشعار منتشرشده در کتاب‌هایی بوده که با مجوز وزارت ارشاد منتشر شده است. گویا دستگاه قضایی اعتقاد داشته وزارت سانسور به خوبی وظایف خودش را انجام نداده است.
اشعاری که تصویر آنها را می‌بینید از اینستاگرام فرامرز سه‌دهی برداشته شده که اکنون در اختیار نهادهای امنیتی است.
#کانون_نویسندگان_ایران
#سرکوب_روزمره

@sarkhatism
خبر
علیرضا آدینه، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران بازداشت شد

#علیرضا_آدینه ، شاعر و عضو پیشین هیئت دبیران #کانون_نویسندگان_ایران صبح امروز ۹ آذرماه بازداشت شد.
ماموران امنیتی حکومت حوالی ساعت ۸ صبح به خانه‌ی آدینه هجوم برده‌اند و پس از تفتیش خانه، موبایل و لپ‌تاپ او را ضبط کرده‌اند.
علیرضا آدینه در تاریخ یکم مهرماه نیز برای بازجویی به یکی از ساختمان‌های وزارت اطلاعات احضار شده و مورد تهدید قرار گرفته بود.
از نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری او تا کنون اطلاعی در دست نیست.
.
.
🔴 بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران
به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد قتل تبهکارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

از متن:

▪️ در نظر برخی کسان که تاریخ از همین امروز آغاز می‌شود، سلاخی کردن پروانه اسکندری و داریوش فروهر در خزان سال 1377 و در پی آن قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای ارجمند و مؤثر کانون نویسندگان ایران، واقعه‌ای شگفت و تکان‌دهنده بود در سیر وقایع ملالت‌بار روزمره که یکی چند روزی ذهن خفتگان را برمی‌انگیخت و سپس در پستوی هزار دالان روزمرگی و غفلت و بی‌خبری گُم می‌شد. اما جنایت‌های سیاسی- حکومتی سال 77 تاریخچه‌ای بس خونبار و درازآهنگ داشت که اگر ریشه‌های پلید و ضد بشری آن شناخته نشود و یک بار برای همیشه از میان نرود، بی‌گمان جنایت پشت جنایت از کُشته‌ها پشته خواهد ساخت، چنان که این روزها ساخته است، و بر ما روشن نخواهد شد که چرا ندای آزادی‌خواهانه‌ای که از زن ایرانی در اسفند سال 1357 برخاست، از مرد ایرانی پاسخی نگرفت و به دست حاکمان تازه به قدرت رسیده در نطفه خفه شد، در دو سه ماه گذشته پرچم خونینی شد برای باز پس گرفتن حق آزاد و برابر زیستن و به دور افکندن یوغ بردگی واپس‌گرایان حاکم. بانگی که در اسفند 57 برخاست پژواکی داشت که در 1401 به گوش جان شنیده شد.

▪️ آنچه امروز در خیابان‌های سراسر ایران، در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها و «سوله»های گمنام و بی‌نام و نشان بر جوانان و مردم بپاخاسته و به جان آمده‌ی جنبش آزادی‌خواهی ما می‌گذرد، بی گمان پیوندی ناگسستنی دارد با فریاد حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه‌ای که سراسر این چهار دهه را درنوردیده است و تا دستیابی به آزادی همچنان طنین‌انداز خواهد بود. به گمان ما، دور نیست روزی که تبهکاران برای همه‌ی این جنایت‌ها و نابکاری‌ها یکجا در پیشگاه مردم ایران حساب پس بدهند.

▪️ کانون نویسندگان ایران یاد ستم‌کشتگان پاییز سال 1377 را گرامی می‌دارد و روز جمعه 18 آذر ساعت 3 بعد از ظهر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران می‌کند.


متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2owkfs4b

#کانون_نویسندگان_ایران
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
🔴 بیست و چهارمین سالگرد محمد مختاری و محمد جعفر پوینده
۱۸ آذر، امامزاده طاهر، ارسالی از یاران #همراه_سرخط

امروز بنا بود که با اعلام قبلی کانون نویسندگان ایران، مراسم سالگرد محمد مختاری و محمد جعفر پوینده برگزار شود که به گزارش کانون نیروهای امنیتی از همان دقایق نخست مانع برگزاری هرگونه مراسم بر مزار مختاری و پوینده شدند. یکی از یارانمان نیز در پیامی مشابه با ارسال تصاویر بالا برایمان نوشته است:

«تعداد زیاد نیروهای لباس شخصی اجازه تشکیل مراسم را به هیچ وجه نداد
از ساعت ۳ بیشتر از ۵۰ تا ۶۰ لباس شخصی در اطراف ارامگاه حضور داشتند
رفته رفته حوالی ساعت ۴
۳۰ تا ۴۰ نفر گارد ویژه هم به ان ها اضافه شدند
این ویدیو برای لحظات اولیه است
بعد از ورود به ارامگاه امکان فیلم برداری یا عکس نبود»

#محمد_مختاری
#محمد_جعفر_پوینده
#کانون_نویسندگان_ایران
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی

@sarkhatism
🔴 آیدا عمیدی، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران ۱۴ آذرماه با یورش نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به منزلش دستگیر شد و با وجود گذشت نزدیک به یک ماه، همچنان در بازداشت به سر می‌برد.

#آیدا_عمیدی
#کانون_نویسندگان_ایران
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی

@sarkhatism
🔴 علی اسداللهی، شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران پس از گذشت ۴۹ روز از بازداشت همچنان در انفرادی و ممنوع‌الملاقات است. روز گذشته همسر او از ضرب و شتم او در بازداشتگاه سپاه داده خبر داده بود.

#علی_اسداللهی
#کانون_نویسندگان_ایران
#تهران
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی

@sarkhatism
🔴 کیوان مهتدی، نویسنده و مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، ممنوع‌الملاقات شده است.

آنیشا اسداللهی، مترجم و همسر کیوان مهتدی، در حساب توتیتری خود از افزایش فشار بر خود و ممنوع‌الملاقاتی همسرش خبر داده. او می‌گوید:
«هفته‌ای که گذشت، با احضارها و تهدید‌های زیادی همراه بود و حالا باید این خبر را هم اضافه کنم که کیوان مهتدی از سه‌شنبه‌ی این هفته ممنوع‌الملاقات شده».
مهتدی روز ۱۹ اردیبهشت سال جاری، به همراه اسدالهی بازداشت و در دادگاه به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» و «تبلیغ علیه نظام» به ترتیب به پنج سال و یک سال حبس محکوم شده است.
گفتنی‌ست بازداشت این دو مترجم، بخشی از موج سرکوب وسیعی بود که طی آن چندین فعال کارگری، معلم و فعال سیاسی دستگیر شدند.

#کیوان_مهتدی
#زندانی_سیاسی
#کانون_نویسندگان_ایران

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 حمایت کانون نویسندگان ایران از دانشجویان دانشگاه هنر

پوشش اجباری به ضرب سرکوب

چهارشنبه ۲۴ خردادماه شماری از دانشجویان دانشگاه هنر در اعتراض به پوشش تحمیلی حاکمیت در پردیس باغ ملی این دانشگاه تحصن کردند. حوالی ساعت ۲ رئیس حراست این دانشگاه بی‌محابا بر دانشجویان معترض حمله برده و در نتیجه تنی چند از دانشجویان آسیب دیده‌اند. همچنین در خبرها آمده که از آغاز این تحصن حراست دانشگاه از رسانیدن آب و مواد خوراکی به دانشجویان و استفاده‌ی آنان از سرویس‌ بهداشتی جلوگیری کرده
است.
حاکمیت جمهوری اسلامی از آغاز تاسیس در پی اعمال سلیقه‌ی قشری-ایدئولوژیک خود، یک‌دست‌سازی فرهنگی و سبک زندگی تک‌سنگ‌وار بوده است و با دست‌و‌‌دل‌بازی هزینه‌های هنگفتی در این راه صرف کرده و آسیب‌های جبران‌‌ناپذیری بر مردم به‌جان‌آمده وارد آورده است.
چنان‌که پیداست، باوجود اعتراضات فراگیر به برخوردهای خشونت‌آمیز با پوشش آزادانه و انتخابی پس از کشته‌شدن مهسا (ژینا) امینی، هم‌چنان به روش‌های گوناگون مانند پلمب‌ مراکز خرید، کتاب‌فروشی‌ها، کافه‌ها و رستوران‌ها، دخالت ماموران حکومتی به نام «آمران به معروف» در مترو و مکان‌های عمومی در لباس «مردم»، استفاده از تابلوهای شهر برای تبلیغ پوشش مطابق با ذهنیت استبدادی و یکسان‌سازانه‌ی خود می‌کوشد از خواستِ به‌حقِ آزادی بی‌قیدوشرط پوشش جلوگیری کند و اگر کسی «ناهنجاری» کرد «به حکم قانون گردنش را بشکند».
پیام صریح و روشن این رفتارهای خشونت‌آمیز جز این نیست: هر حرکت آزادی‌خواهانه را بی‌درنگ سرکوب می‌کنیم! هر صدای مخالف را ساکت می‌کنیم مگر آن‌که در ‌چهارچوب‌های عقیدتی ما و از مجرای رسانه‌های ما بیرون آید.
شک نیست که مسئولیت هرگونه آسیب به دانشجویان و همه‌ی کسانی که در پی اعتراض به‌ آزادی‌کشی و بیان به‌حقِ خواسته‌ی خود با سرکوب و خشونت عریان رو‌به‌رو می‌شوند متوجه آمران و عاملان این سرکوب‌هاست.

#کانون_نویسندگان_ایران
#دانشگاه_هنر
#بیانیه
@sarkhatism
🔴 حبیب موسوی، شاعر و نوسنده اهل گرگان روز گذشته دوشنبه ۹ مرداد پس از احضار به اطلاعات سپاه گرگان بازداشت شده است.

«شاید زیاد پیش نیاید
مردی به زیبایی‌ی خودش گریه کند
جز شب‌هایی که یک پری‌ی کوچکِ خیابانی
گم شدگی‌اش را در شهر
از او پرسیده باشد
و ... »

#حبیب_موسوی
#کانون_نویسندگان_ایران
@sarkhatism
🔴 تولد بکتاش آبتین بر سر مزارش

جمعی از فعالان و زندانیان سیاسی سابق در زادروز بکتاش آبتین بر مزار او گردهم آمدند و یاد او را گرامی داشتند. امروز ۲۵ آذر، زادروز بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران است که در دی‌ماه ۱۴۰۰ در زندان به واسطه‌ی ابتلا به کرونا و تاخیر در رسیدگی و درمان به قتل رسید.

#بکتاش_آبتین
#کانون_نویسندگان_ایران
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 گرامی باد یاد بکتاش آبتین، ستم‌کشته‌ی راه آزادی

پیش از ظهر ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۰، قلب پرشور بکتاش آبتین از تپش ایستاد. زندان‌بانان حکومت که در بی‌اعتنایی به جان و سلامت زندانیان، کارکشته‌اند، این‌بار نیز پس از ابتلای مجدد آبتین به کرونا، به‌رغم‌ علائم آشکار بیماری، با اخلال عامدانه در روند درمان او، «جنایت عمدی» دیگری را کلید زدند؛ آبتین را پس از چندین روز سرگردانی میان بند و بهداری شبانه به بیمارستان طالقانی بردند، به تخت بیمارستان زنجیر کردند، در بی‌خبری مطلق جامعه او را شبانه‌روز آزار دادند و سرانجام جسم نیمه‌جانش را به خانواده‌ سپردند. کار از کار گذشته بود و چنان‌که خودش، بریده بریده، در روزهای آخر بر زبان می‌آورد در آن مهلکه مرگ را پیش چشمانش آورده بودند.

بکتاش آبتین آزادی‌خواه و آزاد‌اندیش بود. در برابر سرکوب و ستم، سکوت و مصالحه نمی‌شناخت. کانون نویسندگان ایران را پرچم‌دار آزادی‌خواهی می‌دانست و عضو پایدار کانون بود. مبارزه را فضیلت می‌شناخت و از همین رو ایستاد و جان بر سر آرمان‌های ‌خود نهاد. هم‌ او‌ که پیش از زندان در پیامی گفته بود:

«امروز به اندازه‌ی کافی شاعر خوب، فیلمساز خوب، هنرمند خوب داریم. چیزی که کم داریم این است که یک سری آدم بایستند و مبارزه کنند»

اکنون دو سال از قتل حکومتی آبتین گذشته است. او خود نبود تا جنبش آزادی‌خواهانه‌ی مردم را ببیند. او‌ نبود تا دلاوری زنان را بستاید و همچون همیشه دوشادوش مردم به جان آمده بایستد. نبود تا در برابر جنایت و سرکوب حاکمیت همراه یاران کانونی‌اش باشد و بانگ آزادی‌خواهی برآورد. اما عزم و آرمان آبتین در یاد و آثارش ماندگار است و در قلب مردم آزادی‌خواه زنده می‌ماند.

گرامی‌‌داشت یاد آبتین، پاسداشت پایداری و ایستادگی است، پاسداشت آنان که چشم بر آزادی‌کشی نمی‌بندند و جانشان را نیز در راه تحقق آزادی دریغ نمی‌کنند. اکنون که حکومت به ضرب و‌ زور، گرد یأس می‌پراکند و سایه‌ی سنگین خفقان را بر سر و سامان مردم می‌گستراند، اکنون که صدای دادخواهان را خفه می‌کند تا مگر دادخواهی به محاق رود، کانون نویسندگان ایران یاد بکتاش را به یاد همه‌ی ستم‌کشتگان راه آزادی؛ همچون محمد مختاری و محمدجعفر پوینده و ... گره می‌زند و به بانگ بلند اعلام می‌کند که دادخواه جان جوان پرپر شده‌ی آبتین است و تا روشن شدن تمامی ابعاد این جنایت و محاکمه‌ی عاملان و مقصران آن از پا نمی‌نشیند.

روز دوشنبه ۱۸ دی ساعت ۱۵ در گورستان امامزاده عبدالله شهرری در کنار خانواده و دیگر دوستداران بکتاش آبتین مزار او را گلباران می‌کنیم.

کانون نویسندگان ایران

۱۶ دی‌ ۱۴۰۲

#بکتاش_آبتین
#کانون_نویسندگان_ایران
#جمهوری_جنایت
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پرویز بابایی درگذشت!

پرویز بابایی (۱۳۱۱ - ۱۴۰۳) مترجم و عضو قدیمی کانون نویسندگان ایران عصر روز هجدهم فروردین درگذشت.

او از آن‌دست انسان‌هایی بود که تجسم خودساختگی‌اند، برآمدگان از اعماق که به اوج می‌رسند؛ چونان کارگری حروف‌چین که نویسنده و مترجمی کلام‌آفرین. آن‌چه او را در این راه همراه و یاور بود پشتکار، خستگی‌ناپذیری و آرمان‌های انسانی بود که تا واپسین دم حیات با خود داشت و آثار و اثرات آن‌ها را چه در کوشش‌های اجتماعی و چه در کنش‌های ادبی‌اش می‌توان مشاهده کرد و نیز در پذیرش عضویت کانون نویسندگان ایران. اگر این‌یک را به سبب مخالفت تام و تمام با سانسور و دفاع از آزادی‌ بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برگزید، برابری‌خواهی چراغ راهنمای کنش‌های اجتماعی‌ و انتخاب آثار برای ترجمه‌هایش بود: «تاریخ جهان» (کریس هارمن)، «اومانیسم و سوسیالیسم» (جورج نواک)، «پراگماتیسم در سنجش یا سوسیالیسم علمی» (جورج نواک)، «تاریخ عرب در قرون جدید» (ولادیمیر لوتسکی)، «زندگی و آثار رافائل»، «فرهنگ اصطلاحات فلسفه»، «گزیده نوشته‌های کارل مارکس» (کارل مارکس)، «کانت و فلسفه معاصر» (لوسین گلدمن)، «دموکراسی و انقلاب» (جورج نواک) عنوان‌های بخشی از تالیف‌ها و ترجمه‌های او است. پرویز بابایی که دیر زیست و نیک زیست، خود کتاب تاریخ شفاهی افت‌وخیزهای سیاسی و اجتماعی در ایران بود. او نیز مانند بسیاری از انسان‌های آرمان‌خواه که در نظام‌های استبدادی برای بهتر کردن جهان پا به میدان می‌گذارند و کیفر می‌بینند در زمان پهلوی بارها به زندان افتاد که اولین آن در نوجوانی‌اش بود. در تمامی این سال‌ها کتاب‌هایش بارها گرفتار سانسور و حذف شد، با وجود این پرویز بابایی دمی از تلاش بازنایستاد و به آن‌چه باور داشت پشت نکرد. حضورش در جلسات کانون نویسندگان ایران تا جایی که توش و توان بدن یاری کرد مستمر بود. بارها در مقام رئیس سنی، مجمع عمومی کانون را افتتاح کرد و به آن رسمیت بخشید. بی‌گمان جای او به‌سادگی پر نمی‌شود.

کانون نویسندگان ایران درگذشت این یار و یاور دیرین خود را به خانواده و جامعه فرهنگی مستقل کشور تسلیت می‌گوید و در مراسم خاک‌سپاری او در کنار خانواده و دوستان او خواهد بود. یادش گرامی باد!

کانون نویسندگان ایران

۱۹ فروردین ۱۴۰۳


#پرویز_بابایی
#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 «آزادی اندیشه ... ضرورت است.»
به مناسبت پنجاه‌و ششمین سال تاسیس کانون نویسندگان ایران

پنجاه‌و شش سال پیش، در اردیبهشت ۱۳۴۷، «یک ضرورت» جمعی از شاعران‌ و نویسندگان را گرد هم آورد؛ نیاز به ایجاد تشکل صنفی بدون هیچ وابستگی‌ به قدرت و نهادهای حکومتی و در برابر اقدام به تشکیل کنگره‌ای فرمایشی به نام «کنگره‌ی نویسندگان و شعرا و مترجمان». آنان به‌درستی دریافته‌بودند که هدف از چنین برنامه‌هایی نظارت و تسلط حکومت بر اهل قلم است و سرپوشی بر سرکوب صداهای مستقل و اختناق و خفقان حاکم بر جامعه؛ می‌دانستند که آفرینش و شکوفایی واقعی هنر و ادبیات جز در سایه‌ی آزادی اندیشه ‌و بیان ممکن نیست و دست‌درازی حکومت‌ها بر ذهن‌ و زبان آدمی، وهن آدمی است؛ می‌دانستند مبارزه با روش‌های نوین سانسور و دفاع از آزادی بیان، شکل و تشکلی نو می‌طلبد. پس گرد هم آمدند‌ و طرحی نو درانداختند: کانون نویسندگان ایران!

پنجاه‌وشش سال از تاسیس یگانه تشکل مستقل و پایدار اهل قلم در ایران می‌گذرد. اکنون با نگاهی گذرا بر این تاریخ پرفراز و نشیب می‌توان دریافت که روشن نگه‌داشتن این‌گونه چراغ در این سرزمین با وجود حکومت‌هایی مستبد چه مایه دشوار و چه اندازه جان‌فرسا است. تهدید و بازداشت ‌و آزار و اذیت اعضا از ابتدای تاسیس که ناگزیر در ادوار مختلف به تعطیلی‌ موقت و گاه طولانی‌اش انجامید؛ قتل اعضای موثر و متعهد آن در میانه‌ی دهه‌ی هفتاد؛ احضار پی‌درپی اعضا در سال‌های اخیر و پرونده‌سازی و صدور احکام زندان بلندمدت برای آن‌ها و... نشان می‌دهد که بیش از نیم قرن مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان، ایستادگی‌ بر مواضع آزادی‌خواهانه‌ مندرج در منشور و اساس‌نامه‌ی کانون نویسندگان ایران، نه کاری‌ست خرد!

امروز، در نتیجه‌ی سال‌ها تلاش و مداومت کسانی که جان‌ و عمر خویش را در این راه نهاده‌اند، مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی اندیشه ‌و بیان دیگر به خواستی عمومی بدل شده ‌است؛ آن‌چنان که دو سال پیش و در بحبوحه‌ی جنبش زن‌ زندگی ‌آزادی نیز ضرورتش بارها از زبان‌‌ و صداهایی بعید به گوش همگان رسید.

در پنجاه‌و ششمین سالگرد تأسیس کانون نویسندگان ایران ضمن شادباش به یاران و اهل قلم، یاد جان‌باختگان راه آزادی ـ احمد میرعلایی، غفارحسینی، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و بکتاش آبتین ـ و یاران درگذشته‌ را که با نور زندگی‌شان چندی از این مسافت طولانی و نفس‌گیر را روشن کرده‌اند گرامی می‌داریم.


کانون نویسندگان ایران

۳۱ فروردین ۱۴۰۳

#کانون_نویسندگان_ایران
#آزادی_بیان
#آزادی_اندیشه
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 قرق گورستان توسط دشمنان بامداد و آزادی
ممانعت از برگزاری مراسم بزرگداشت احمد شاملو

به گزارش کانون نویسندگان ایران «عصر روز سه‌شنبه دوم مرداد، شماری از اعضای کانون نویسندگان ایران همراه با گروهی از دوستداران احمد شاملو در امامزاده طاهر کرج حضور یافتند تا در بیست‌و چهارمین سالگرد درگذشت شاعر یاد او را گرامی دارند. اما پیش از آنها لشکری از ماموران امنیتی و انتظامی و لباس شخصی گورستان را قرق کرده و درها را بسته بود. ماموران در پاسخ کسانی که می‌خواستند وارد گورستان شوند می‌گفتند: قرار است مراسم برگزار شود و قبرستان تعطیل است! اصرار برخی اعضای کانون برای گشوده شدن در راه به جایی نبرد. با جمع شدن افراد ماموران بارها به جمعیت اخطار دادند که: محل را ترک کنید. حاضران به‌ناچار به سمت فضای سبز جوار گورستان رفتند و آنجا جمع شدند. ماموران امنیتی برای فشار آوردن به جمعیت جز اصرار برای ترک محل یکی از اعضای هیئت دبیران کانون (رضا خندان) را نیز تحت فشار گذاشتند که از جمعیت بخواهد محل را ترک کنند اما او از این کار سر باز زد. پس از دور شدن ماموران امنیتی لحظاتی بعد چند نیروی گارد ویژه آمدند و به جمعیت اخطار دادند. در میان این کشمکش‌ها که هر لحظه بیم برخورد می‌رفت حاضران چند عکس به‌یادگار گرفتند. امسال میزان فشار و ممانعت حتی از سال پیش که دوستداران شاملو برای چند دقیقه توانستند بر مزار او حاضر شوند و ادای احترام کنند بیشتر و سخت‌تر بود. پس از متفرق شدن جمعیت برای بعضی از حاضران پیامک توقیف خودرو به دلیل "بی‌حجابی" فرستاده شده بود.
با این همه احترام به شاملو همانطور که در بیانیه‌ی امسال کانون آمده است:"تجلیل از آزادی‌ست و تقدیر از آزادیخواهی" و به بیان دیگر نکوداشت شاملو حرمت گذاشتن به همه‌ی نویسندگان مستقل، ضد سانسور و حامی آزادی بیان است. گویا همین وجه نمادین است که حاکمیت هر سال مامورانش را برای جلوگیری از مراسم و حتی حضور ساده‌ی اعضای کانون و دوستداران شاملو به گورستان گسیل می‌دارد.»
دشمنی با احمد شاملو فصل مشترک سلطنت و ولایت است، از کیهان لندن تا کیهان تهران، از زباله‌دانی «من و تو» تا زباله‌دانی «بیست و سی» و از ماموران یونیفرم‌پوش ولایی تا الوات زنجیرپاره‌کرده‌ی سلطنتی در تنفر از شاملو و آزادی اشتراک نظر و عمل دارند.

#احمد_شاملو
#کانون_نویسندگان_ایران
#سرکوب_فراگیر

@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism