This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑اعتصاب گسترده در سقز در اعتراض به حملات شیمیایی به دانشآموزان
🔸 امروز دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲، کسبه و مغازهداران سقز در اعتراض به حملات شیمیایی به دانشآموزان در مدارس در اعتصابی گسترده اند.
🔹همچنین در بیشتر مدارس #سقز، دانشآموزان و معلمان با بایکوت کلاسهای درس، حملات شیمیایی سیستماتیک علیه مدارس و دانشآموزان را محکوم کردند.
#مسمومیت_دانشآموزان
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ژینا
#کوردستان
@sarkhatism
🔸 امروز دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲، کسبه و مغازهداران سقز در اعتراض به حملات شیمیایی به دانشآموزان در مدارس در اعتصابی گسترده اند.
🔹همچنین در بیشتر مدارس #سقز، دانشآموزان و معلمان با بایکوت کلاسهای درس، حملات شیمیایی سیستماتیک علیه مدارس و دانشآموزان را محکوم کردند.
#مسمومیت_دانشآموزان
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ژینا
#کوردستان
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 چرا انقلاب فرهنگی ۱۳۵۹ را نباید از یاد برد؟
☑️ «دانشجویان» در کنار «زنان» و «کارگران» و «خلقهای تحت ستم»، چهارمین سوژهای بودند که جمهوری اسلامی از سر راه برداشتن ایشان را جزء ناگزیر فرآیند استقرار خویش میدید. اجزای این استقرار بنا به تناسب سوژههای نامبرده چنین بودند:
دانشگاه (برای بازآرایی سیستم دانش و ایدئولوژی)
کارخانه (برای بازآرایی سیستم تولید)
خانواده (برای بازآرایی سیستم بازتولید)
ناسیونالیسم (برای بازآرایی سیستم دولت)
☑️ «دانشگاه» البته که پایگاهی سیاسی برای نیروهای اپوزیسیون حاکمیت بود و بدنهی قابل توجه نیروهای چپ (به ویژه «فدائیان خلق» و «پیکار») موی دماغی برای حاکمیت بود. در شرایط هرچه بستهتر شدن شرایط سیاسی جامعه به میانجی سرکوب «شوراهای خلقی»، «شوراهای کارخانهها»، «ایجاد دشواریهای متعدد برای زنان بیحجاب»، دانشگاه بدل به «آخرین سنگر آزادی» شده بود.
☑️ امروز به واسطهی قیام ژینا و نقشآفرینی فعالانهی زنان در آن، «دانشگاه» بار دیگر به عرصهای برای نبرد تبدیل شده است.
روشن است که در هنگامهی اوجگیری مبارزات سیاسی و به تناسب آن اوجگیری سرکوب، دانشگاه نقشی مهم در حفظ تداوم قیام خواهد داشت.
تجربهی سرکوب در جریان «انقلاب فرهنگی» از این حیث اهمیت دارد که در زمانهای رژیم موفق به سرکوب این آخرین سنگر آزادی شد که دانشجویان بسیار بیش از امروز مُتشکل و سازمانمند بودند.
امروز اگر بار دیگر نیروهای سرکوبگر با ادوات سرکوب به درون دانشگاه بریزند، تکلیف چه خواهد بود؟
☑️ امروز لازم است تا رفقای دانشجو فعالیت تشکیلاتی مخفی را در دستور کار قرار دهند. اتفاقی که البته به ذهن خود آنها هم رسیده و دست اندر کار آن شدند. مسأله این است که تجربهی «سرکوب انقلاب فرهنگی» میتواند به ما سرخط دهد که چطور سرکوبگری احتمالی متوجهی دانشگاه را در شرایط غیرسازمانمند میشود خنثی کنیم.
پ.ن: ویدیو از «گفتگوهای زندان» به مناسبت ۱ اردیبهشت، سالروز انقلاب خونین ضد فرهنگی
#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
☑️ «دانشجویان» در کنار «زنان» و «کارگران» و «خلقهای تحت ستم»، چهارمین سوژهای بودند که جمهوری اسلامی از سر راه برداشتن ایشان را جزء ناگزیر فرآیند استقرار خویش میدید. اجزای این استقرار بنا به تناسب سوژههای نامبرده چنین بودند:
دانشگاه (برای بازآرایی سیستم دانش و ایدئولوژی)
کارخانه (برای بازآرایی سیستم تولید)
خانواده (برای بازآرایی سیستم بازتولید)
ناسیونالیسم (برای بازآرایی سیستم دولت)
☑️ «دانشگاه» البته که پایگاهی سیاسی برای نیروهای اپوزیسیون حاکمیت بود و بدنهی قابل توجه نیروهای چپ (به ویژه «فدائیان خلق» و «پیکار») موی دماغی برای حاکمیت بود. در شرایط هرچه بستهتر شدن شرایط سیاسی جامعه به میانجی سرکوب «شوراهای خلقی»، «شوراهای کارخانهها»، «ایجاد دشواریهای متعدد برای زنان بیحجاب»، دانشگاه بدل به «آخرین سنگر آزادی» شده بود.
☑️ امروز به واسطهی قیام ژینا و نقشآفرینی فعالانهی زنان در آن، «دانشگاه» بار دیگر به عرصهای برای نبرد تبدیل شده است.
روشن است که در هنگامهی اوجگیری مبارزات سیاسی و به تناسب آن اوجگیری سرکوب، دانشگاه نقشی مهم در حفظ تداوم قیام خواهد داشت.
تجربهی سرکوب در جریان «انقلاب فرهنگی» از این حیث اهمیت دارد که در زمانهای رژیم موفق به سرکوب این آخرین سنگر آزادی شد که دانشجویان بسیار بیش از امروز مُتشکل و سازمانمند بودند.
امروز اگر بار دیگر نیروهای سرکوبگر با ادوات سرکوب به درون دانشگاه بریزند، تکلیف چه خواهد بود؟
☑️ امروز لازم است تا رفقای دانشجو فعالیت تشکیلاتی مخفی را در دستور کار قرار دهند. اتفاقی که البته به ذهن خود آنها هم رسیده و دست اندر کار آن شدند. مسأله این است که تجربهی «سرکوب انقلاب فرهنگی» میتواند به ما سرخط دهد که چطور سرکوبگری احتمالی متوجهی دانشگاه را در شرایط غیرسازمانمند میشود خنثی کنیم.
پ.ن: ویدیو از «گفتگوهای زندان» به مناسبت ۱ اردیبهشت، سالروز انقلاب خونین ضد فرهنگی
#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔴 روز را با این تصویر از همسر مبارز شهیدمان #فریدون_محمودی در قبرستان آیچی سقز به پایان میبریم با شعری از مایاکوفسکی با ترجمهی محمد مختاری، شاعر، نویسنده و مترجمی که به دست جمهوری اسلامی به قتل رسید و امروز ۱ اردیبهشت ماه تولد اوست:
اما برای شادمانی
سیارهی ما
چندان آماده نیست!
خوشی را باید
از چنگِ روزهای آینده
بیرون کشید
در این زندگی،
مردن دشوار نیست
ساختنِ زندگی
بسیار دشوار است.
ولادیمیر مایاکوفسکی
ترجمهی محمد مختاری
#محمد_مختاری
#قتلهای_زنجیرهای
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#انقلاب_ژینا
@sarkhatism
اما برای شادمانی
سیارهی ما
چندان آماده نیست!
خوشی را باید
از چنگِ روزهای آینده
بیرون کشید
در این زندگی،
مردن دشوار نیست
ساختنِ زندگی
بسیار دشوار است.
ولادیمیر مایاکوفسکی
ترجمهی محمد مختاری
#محمد_مختاری
#قتلهای_زنجیرهای
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#انقلاب_ژینا
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 مقاومت زندگیست
براساس تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، مردی در مشهد بخاطر تذکر آمرین به معروف به حجاب مادرش با آنان درگیر میشود. در همان لحظه بسیجیها و پلیس به مرد معترض دستبند زده و میخواهند او را با خود ببرند که البته موفق نمیشوند.
این فقط یک توصیف از صحنهای است که رخ داده است. اما صدای یک زن، این صحنه را از یک سبعیت سیستماتیک از جانب جمهوری سرکوب و مقاومت فردی یک نفر متمایز میکند. صدای تنهای زنی که در میان جمعیت فریاد میکشد «نباید بذاریم ببرنش. باید با هم همدل باشیم. ما یه جمعیت بزرگیم». و بعد صدای یکصدای مردم که «ولش کن. ولش کن».
یکی از مهمترین سوالات در میانهی هر اعتراض و جنبش و رخدادی دربارهی آن اولین نفری است که صدا و حرکت را آغاز میکند. او که مانند پسرکِ داستان «لباس پادشاه» به یکباره فریاد میکشد «پادشاه لخت است» و بعد جمعیت به هلهله و خنده میافتد. اینکه چه چیزی در آن لحظه باعث میشود کسی خلاف آن سکوت جمعی حرکت کند و سنگ اول را بزند؟
از ابتدای قیام ژینا تاکنون، زنان، این فیگورهای اعتراضی، بارها آن صدا و تصویرِ نخستین بودهاند. آنها که با بدنها و صداهایشان مکرر به یادمان آوردهاند «پادشاه لخت است. ما یک جمعیت بزرگیم. و مگر میخواهند چکارمان کنند؟»
#انقلاب_زنان
#بدن_زن_مال_زن
#مقاومت_زندگیست
#جمهوری_سرکوب
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
براساس تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، مردی در مشهد بخاطر تذکر آمرین به معروف به حجاب مادرش با آنان درگیر میشود. در همان لحظه بسیجیها و پلیس به مرد معترض دستبند زده و میخواهند او را با خود ببرند که البته موفق نمیشوند.
این فقط یک توصیف از صحنهای است که رخ داده است. اما صدای یک زن، این صحنه را از یک سبعیت سیستماتیک از جانب جمهوری سرکوب و مقاومت فردی یک نفر متمایز میکند. صدای تنهای زنی که در میان جمعیت فریاد میکشد «نباید بذاریم ببرنش. باید با هم همدل باشیم. ما یه جمعیت بزرگیم». و بعد صدای یکصدای مردم که «ولش کن. ولش کن».
یکی از مهمترین سوالات در میانهی هر اعتراض و جنبش و رخدادی دربارهی آن اولین نفری است که صدا و حرکت را آغاز میکند. او که مانند پسرکِ داستان «لباس پادشاه» به یکباره فریاد میکشد «پادشاه لخت است» و بعد جمعیت به هلهله و خنده میافتد. اینکه چه چیزی در آن لحظه باعث میشود کسی خلاف آن سکوت جمعی حرکت کند و سنگ اول را بزند؟
از ابتدای قیام ژینا تاکنون، زنان، این فیگورهای اعتراضی، بارها آن صدا و تصویرِ نخستین بودهاند. آنها که با بدنها و صداهایشان مکرر به یادمان آوردهاند «پادشاه لخت است. ما یک جمعیت بزرگیم. و مگر میخواهند چکارمان کنند؟»
#انقلاب_زنان
#بدن_زن_مال_زن
#مقاومت_زندگیست
#جمهوری_سرکوب
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
🔴 زنان را بیچهره میخواهند
روابط عمومی ادارهی آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری در کمال وقاحت این عکس را از دختران دبیرستان سعید تهرانی -که رتبه اول مسابقات سرودخوانی در استان را کسبکردهاند-، منتشر کرده است.
به تصویر شطرنجی دختران و این دمتکاندادنهای ادارات استانها خوب نگاه کنیم. این تصویر مورد پسند جمهوری ضدزن اسلامی از زنان است: زنانی فاقد چهره. زنانی که مادرند. میراثشان حجاب است. و تنها رتبه و دستاوردی که میتوانند در زندگی کسب کنند فرزندآوری و تولیدمثل بیشتر است.
ماههاست انتقامشان را از دانشآموزانی که در جریان قیام ژینا، عکس جلادان را از دیوارها پایین کشیدند، علیه سلطه بر بدنهایشان قیام کردند و متشکل شدند میگیرند. دختران دانشآموز را ترور شیمیایی میکنند و از حذف تن به حذف چهرههایشان رسیدهاند. در حالیکه خودشان هم میدانند سالهاست در مقابل سنگر مقاومت زنان شکست خوردهاند.
#چهارمحالوبختیاری
#انقلاب_زنان
#بدن_زن_مال_زن
#جمهوری_ضدزن
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
روابط عمومی ادارهی آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری در کمال وقاحت این عکس را از دختران دبیرستان سعید تهرانی -که رتبه اول مسابقات سرودخوانی در استان را کسبکردهاند-، منتشر کرده است.
به تصویر شطرنجی دختران و این دمتکاندادنهای ادارات استانها خوب نگاه کنیم. این تصویر مورد پسند جمهوری ضدزن اسلامی از زنان است: زنانی فاقد چهره. زنانی که مادرند. میراثشان حجاب است. و تنها رتبه و دستاوردی که میتوانند در زندگی کسب کنند فرزندآوری و تولیدمثل بیشتر است.
ماههاست انتقامشان را از دانشآموزانی که در جریان قیام ژینا، عکس جلادان را از دیوارها پایین کشیدند، علیه سلطه بر بدنهایشان قیام کردند و متشکل شدند میگیرند. دختران دانشآموز را ترور شیمیایی میکنند و از حذف تن به حذف چهرههایشان رسیدهاند. در حالیکه خودشان هم میدانند سالهاست در مقابل سنگر مقاومت زنان شکست خوردهاند.
#چهارمحالوبختیاری
#انقلاب_زنان
#بدن_زن_مال_زن
#جمهوری_ضدزن
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شبحی بر فراز ایران در حال گشت و گذار است، شبح انقلاب زنان، نیروهای ارتجاعی برای سرکوب این شبح متحد شدەاند، از آخوندهای تهران، تا سلطنت طلبان آمریکا...
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#انقلاب_زنان
@sarkhatism
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#انقلاب_زنان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴تفاوت میان قاطعیت انقلابی و قاطعیت ارتجاعی
☑️ امروز سالگرد کشته شدن قصاب بزرگ اوین، اسدالله لاجوردی است. او زندانی رژیم شاه بود که سپس به دادستان و رئیس زندان اوین پس از انقلاب تبدیل شد.
☑️ او در ذهن مبارزان و مخالفان جمهوری اسلامی به قصاب و جنایتکاری شهره است که در شکنجه و اعدام مخالفان درنگی نمیکرد و بدترینها را علیه ایشان روا میداشت. دست آخر در سال ۱۳۶۳ به خاطر شدت قساوتهایش او را برکنار کردند. مسألهی ما حاشیههای مربوط به چگونگی برکناری او نیست.
☑️ لاجوردی میانجی مناسبی است برای گشودن بحثی دیگر: اینکه برخی از مخالفان امروز جمهوری اسلامی میپندارند در فردای سرنگونی به «قاطعیت»ی از جنس قاطعیتی که لاجوردی داشت در مواجهه با بقایای جمهوری اسلامی و مخالفان یک نظام دموکراتیک مردمی لازم است تا از حقوق مردم محافظت کند.
☑️ برای مثال این دست از افراد میگویند که اگر بقایای سپاه و بسیجیها در هیأت گروههای تکفیری همچون داعش و طالبان و القاعده علیه یک نظام دموکراتیک دست به انتحار و ترور بزنند، آیا نباید «لاجوردیوار» با قاطعیت از میان برداشتشان و یا در زندانها سرکوبشان کرد؟
☑️ پاسخ را باید اینگونه داد:
لاجوردی و لاجوردیها محصول ضدانقلاب ارتجاعیاند و نه انقلاب.
اینجا باید در این باره پرسش کرد که «انقلاب چیست و ضد انقلاب کدام؟»
ضدانقلاب میکوشد تا دگرگونیهای مثبت حاصل از یک انقلاب را خنثی کند و وضعیت را به قبل از انقلاب و حتی بدتر از آن برگرداند.
اگر خواسته باشیم از این دست نمونهها در جریان قدرتگیری جمهوری اسلامی برشماریم میتوان به این موارد اشاره کرد:
✔️ سرکوب شوراهای کارگری و دفاع از منطق سرمایه در هیأت مالکیت خصوصی و دولتی همچون دوران پهلوی.
✔️ سرکوب زنان و دفاع از منطق خانوادهی مردسالار.
✔️ سرکوب دانشجویان و اساتید دگراندیش همچون دوران پهلوی.
✔️ جایگزین شدن «بنیاد پهلوی» با بنیادهایی چون «مستضعفان» و «۱۵ خرداد» که ثروتها را چپاول کرده و انباشت کردند.
✔️ نظامیسازی مملکت با تشکیل یک گروه شبهنظامی (سپاه پاسداران).
✔️ جذب بسیاری از ساواکیها در دل وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه برای شکنجه و بازجویی از مبارزان علیه جمهوری اسلامی.
لاجوردی قاطعیتش را در چنین مسیری به جریان انداخت.
☑️ مسأله بر سر نداشتن «قاطعیت» نیست، بلکه کیفیت و مسیر آن است که مهم است.
کیفیت به این معنی که یک فرد انقلابی با هر شکلی از «اعدام» و «شکنجه» مخالف است. این به معنای مخالفت با «مبارزهی قهرآمیز» (خشونتآمیز) نیست که لازمهی انقلاب کردن و دفاع از انقلاب است. اما مبارزهی قهرآمیز نه اعدام است و نه شکنجه.
فرد انقلابی در فردای انقلاب، هم به نبرد خود برای حفظ دستاوردها و اعتلای انقلاب همت میگمارد و هم در برابر هر شکلی از شکنجه و قتل دولتی (اعدام) میایستد.
☑️ پس کسی حرف از این نمیزند که بایستیم تا بقایای سپاه و بسیج دستاوردهای یک انقلاب را بر باد فنا دهند. باید در برابرشان ایستاد و دست به خشونت انقلابی زد. اما در حین نبرد درگیر شدن و کشتن، غیر از شکنجه و اعدام است و تازه اینکه این خشونتورزی در راستای چه هدفی باشد خود تعیین کنندهی فاصلهی «انقلاب و ضد انقلاب» است.
☑️ چنین است که پل فریره، آموزگار بزرگ رهایی از ضرورت «آموزش ستمدیدگان» میگوید؛ چه اینکه اگر ستمدیدگانِ ضد وضع موجود آموزش رهایی نبینند عن قریب است که پس از انقلاب تحت تأثیر میراث ستم بر روانشان، خود به ستمگران بعدی مبدل شوند.
☑️ شاید از همین رو بود که محمد مختاری (شاعر و نویسندهی کشته شده در جریان قتلهای زنجیرهای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۷) هنگام «تحلیل شعارهای انقلاب ۱۳۵۷» نطفهی جریان ارتجاعیای را دید که بعدها به قاتلانش مبدل شدند.
☑️ چنین است که امروز ما نسبت به شعارهایی چون «مرد، میهن، آبادی» حساس میشویم و در آن بسته شدن «نطفههای فاشیسم» را میبینیم؛ یا در بطن انواع شعارهای با محتوای لمپنی و ضدزن، استعداد خطرناکی برای پیادهنظام ضدانقلاب شدن را ارزیابی میکنیم.
#انقلاب
#ضدانقلاب
#لاجوردی
#مرد_میهن_آبادی
#ارتجاع
#قاطعیت
@sarkhatism
☑️ امروز سالگرد کشته شدن قصاب بزرگ اوین، اسدالله لاجوردی است. او زندانی رژیم شاه بود که سپس به دادستان و رئیس زندان اوین پس از انقلاب تبدیل شد.
☑️ او در ذهن مبارزان و مخالفان جمهوری اسلامی به قصاب و جنایتکاری شهره است که در شکنجه و اعدام مخالفان درنگی نمیکرد و بدترینها را علیه ایشان روا میداشت. دست آخر در سال ۱۳۶۳ به خاطر شدت قساوتهایش او را برکنار کردند. مسألهی ما حاشیههای مربوط به چگونگی برکناری او نیست.
☑️ لاجوردی میانجی مناسبی است برای گشودن بحثی دیگر: اینکه برخی از مخالفان امروز جمهوری اسلامی میپندارند در فردای سرنگونی به «قاطعیت»ی از جنس قاطعیتی که لاجوردی داشت در مواجهه با بقایای جمهوری اسلامی و مخالفان یک نظام دموکراتیک مردمی لازم است تا از حقوق مردم محافظت کند.
☑️ برای مثال این دست از افراد میگویند که اگر بقایای سپاه و بسیجیها در هیأت گروههای تکفیری همچون داعش و طالبان و القاعده علیه یک نظام دموکراتیک دست به انتحار و ترور بزنند، آیا نباید «لاجوردیوار» با قاطعیت از میان برداشتشان و یا در زندانها سرکوبشان کرد؟
☑️ پاسخ را باید اینگونه داد:
لاجوردی و لاجوردیها محصول ضدانقلاب ارتجاعیاند و نه انقلاب.
اینجا باید در این باره پرسش کرد که «انقلاب چیست و ضد انقلاب کدام؟»
ضدانقلاب میکوشد تا دگرگونیهای مثبت حاصل از یک انقلاب را خنثی کند و وضعیت را به قبل از انقلاب و حتی بدتر از آن برگرداند.
اگر خواسته باشیم از این دست نمونهها در جریان قدرتگیری جمهوری اسلامی برشماریم میتوان به این موارد اشاره کرد:
✔️ سرکوب شوراهای کارگری و دفاع از منطق سرمایه در هیأت مالکیت خصوصی و دولتی همچون دوران پهلوی.
✔️ سرکوب زنان و دفاع از منطق خانوادهی مردسالار.
✔️ سرکوب دانشجویان و اساتید دگراندیش همچون دوران پهلوی.
✔️ جایگزین شدن «بنیاد پهلوی» با بنیادهایی چون «مستضعفان» و «۱۵ خرداد» که ثروتها را چپاول کرده و انباشت کردند.
✔️ نظامیسازی مملکت با تشکیل یک گروه شبهنظامی (سپاه پاسداران).
✔️ جذب بسیاری از ساواکیها در دل وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه برای شکنجه و بازجویی از مبارزان علیه جمهوری اسلامی.
لاجوردی قاطعیتش را در چنین مسیری به جریان انداخت.
☑️ مسأله بر سر نداشتن «قاطعیت» نیست، بلکه کیفیت و مسیر آن است که مهم است.
کیفیت به این معنی که یک فرد انقلابی با هر شکلی از «اعدام» و «شکنجه» مخالف است. این به معنای مخالفت با «مبارزهی قهرآمیز» (خشونتآمیز) نیست که لازمهی انقلاب کردن و دفاع از انقلاب است. اما مبارزهی قهرآمیز نه اعدام است و نه شکنجه.
فرد انقلابی در فردای انقلاب، هم به نبرد خود برای حفظ دستاوردها و اعتلای انقلاب همت میگمارد و هم در برابر هر شکلی از شکنجه و قتل دولتی (اعدام) میایستد.
☑️ پس کسی حرف از این نمیزند که بایستیم تا بقایای سپاه و بسیج دستاوردهای یک انقلاب را بر باد فنا دهند. باید در برابرشان ایستاد و دست به خشونت انقلابی زد. اما در حین نبرد درگیر شدن و کشتن، غیر از شکنجه و اعدام است و تازه اینکه این خشونتورزی در راستای چه هدفی باشد خود تعیین کنندهی فاصلهی «انقلاب و ضد انقلاب» است.
☑️ چنین است که پل فریره، آموزگار بزرگ رهایی از ضرورت «آموزش ستمدیدگان» میگوید؛ چه اینکه اگر ستمدیدگانِ ضد وضع موجود آموزش رهایی نبینند عن قریب است که پس از انقلاب تحت تأثیر میراث ستم بر روانشان، خود به ستمگران بعدی مبدل شوند.
☑️ شاید از همین رو بود که محمد مختاری (شاعر و نویسندهی کشته شده در جریان قتلهای زنجیرهای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۷) هنگام «تحلیل شعارهای انقلاب ۱۳۵۷» نطفهی جریان ارتجاعیای را دید که بعدها به قاتلانش مبدل شدند.
☑️ چنین است که امروز ما نسبت به شعارهایی چون «مرد، میهن، آبادی» حساس میشویم و در آن بسته شدن «نطفههای فاشیسم» را میبینیم؛ یا در بطن انواع شعارهای با محتوای لمپنی و ضدزن، استعداد خطرناکی برای پیادهنظام ضدانقلاب شدن را ارزیابی میکنیم.
#انقلاب
#ضدانقلاب
#لاجوردی
#مرد_میهن_آبادی
#ارتجاع
#قاطعیت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه در اعتراض به اخراج چند تن از اساتید دانشگاه
«خبر اخراج تنی چند از اساتید مطرح دانشگاه علامه طی روزهای اخیر، ما را بر آن داشت تا ضمن ایراد نکاتی، حمایت خود از این اساتید را بار دیگر اعلام و بر ضرورت ایستادگی در مقابل پادگان سازی دانشگاه تاکید کنیم. هفته گذشته انتشار خبر اخراج مهدی خویی، از اساتید دانشکده علوم اجتماعی و امروز نیز اخراج دو تن دیگر از اساتید شریف دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، آمنه عالی و حمیده خادمی بار دیگر عزم جدی سیستم سرکوب و بازوان آن در دانشگاه برای قلع و قمع این نهاد را بیش از پیش عیان ساخت. اگرچه موضع ما نیز مانند تمامی دانشجویان آزادیخواه علامه حضور مجدد اساتید اخراجی در دانشگاه است اما آنرا با گردنی کج التماس نمی کنیم چرا که آنرا حق مسلم خود می دانیم و تحقق این مهم را فریاد می زنیم. انتشار محدود نامه ای از سوی برخی دانشجویان درباره استاد عزیزمان، مهدی خویی، خاطر ما دانشجویان علامه را مکدر ساخت. نامه منتشره به دلیل موضع گیری ضعیف و ادبیات محافظه کارانه و ملتمسانه که استدعای تجدیدنظر طلبی درباره وضعیت استاد خویی که به تازگی از سمت دانشگاه با حکم قطع همکاری-بخوانید اخراج- مواجه شده، با درنظر گرفتن جمیع جهات ما را وادار به اعلام موضع در قبال چنین رویکردهایی نمود. درحالی که دوستان و همکلاسی های ما در تمامی دانشکده های دانشگاه علامه ماه هاست که به واسطه احکام منع موقت از تحصیل-اجرایی و معلق- از حق تحصیل خود محروم شده اند، نه تنها طلب بخشش یا استمداد طلبی نداشته اند بلکه همواره از موضع تحکم و قدرت با دانشگاه و مسئولان آن رفتار کرده اند. ترویج چنین گفتمان های پایین به بالایی از سمت اندکی از دانشجویان نه تنها موجب دلسردی ما دانشجویانی است که قریب به یک سالی می شود که جلوی استبداد و سرکوب و عوامل آن در دانشگاه سر خم نکرده ایم بلکه نام بردن از چنین اساتیدی که در سمت درست تاریخ ایستاده اند نباید با مفاهیمی چون تجدیدنظر طلبی، مددخواهی و محافظه کاری توامان شود. پر واضح است که چنین نامه نگاری های بروکراتیکی نه تنها باعث حضور مجدد اساتید اخراجی در دانشگاه نمی شود بلکه به صورت غیرعامدانه موجبات تضعیف شان و جایگاه آنان را فراهم می آورد. خطاب قرار دادن و ایراد درخواست کردن از ریاست دانشگاه، عبدالله معتمدی، از عوامل سرکوب دانشجویان علامه در این قسم نامه ها، نه تنها در حکم تظلم خواهی از ظالم است بلکه حاکی از آن است که نویسندگان چنین نامه هایی به درستی صاحبان دانشگاه را نشناخته اند و گویی نمی دانند که برای تحقق خواست خود باید صاحبان حقیقی دانشگاه که همان دانشجویانند را خطاب قرار داده و خواسته های خود را نیز از آنها طلب کنند».
#دانشگاه_علامه_طباطبایی
#اخراج_اساتید
#سرکوب_دانشگاه
#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#جمهوری_سرکوب
#قیام_ژینا
@atu_alive
@sarkhatism
«خبر اخراج تنی چند از اساتید مطرح دانشگاه علامه طی روزهای اخیر، ما را بر آن داشت تا ضمن ایراد نکاتی، حمایت خود از این اساتید را بار دیگر اعلام و بر ضرورت ایستادگی در مقابل پادگان سازی دانشگاه تاکید کنیم. هفته گذشته انتشار خبر اخراج مهدی خویی، از اساتید دانشکده علوم اجتماعی و امروز نیز اخراج دو تن دیگر از اساتید شریف دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، آمنه عالی و حمیده خادمی بار دیگر عزم جدی سیستم سرکوب و بازوان آن در دانشگاه برای قلع و قمع این نهاد را بیش از پیش عیان ساخت. اگرچه موضع ما نیز مانند تمامی دانشجویان آزادیخواه علامه حضور مجدد اساتید اخراجی در دانشگاه است اما آنرا با گردنی کج التماس نمی کنیم چرا که آنرا حق مسلم خود می دانیم و تحقق این مهم را فریاد می زنیم. انتشار محدود نامه ای از سوی برخی دانشجویان درباره استاد عزیزمان، مهدی خویی، خاطر ما دانشجویان علامه را مکدر ساخت. نامه منتشره به دلیل موضع گیری ضعیف و ادبیات محافظه کارانه و ملتمسانه که استدعای تجدیدنظر طلبی درباره وضعیت استاد خویی که به تازگی از سمت دانشگاه با حکم قطع همکاری-بخوانید اخراج- مواجه شده، با درنظر گرفتن جمیع جهات ما را وادار به اعلام موضع در قبال چنین رویکردهایی نمود. درحالی که دوستان و همکلاسی های ما در تمامی دانشکده های دانشگاه علامه ماه هاست که به واسطه احکام منع موقت از تحصیل-اجرایی و معلق- از حق تحصیل خود محروم شده اند، نه تنها طلب بخشش یا استمداد طلبی نداشته اند بلکه همواره از موضع تحکم و قدرت با دانشگاه و مسئولان آن رفتار کرده اند. ترویج چنین گفتمان های پایین به بالایی از سمت اندکی از دانشجویان نه تنها موجب دلسردی ما دانشجویانی است که قریب به یک سالی می شود که جلوی استبداد و سرکوب و عوامل آن در دانشگاه سر خم نکرده ایم بلکه نام بردن از چنین اساتیدی که در سمت درست تاریخ ایستاده اند نباید با مفاهیمی چون تجدیدنظر طلبی، مددخواهی و محافظه کاری توامان شود. پر واضح است که چنین نامه نگاری های بروکراتیکی نه تنها باعث حضور مجدد اساتید اخراجی در دانشگاه نمی شود بلکه به صورت غیرعامدانه موجبات تضعیف شان و جایگاه آنان را فراهم می آورد. خطاب قرار دادن و ایراد درخواست کردن از ریاست دانشگاه، عبدالله معتمدی، از عوامل سرکوب دانشجویان علامه در این قسم نامه ها، نه تنها در حکم تظلم خواهی از ظالم است بلکه حاکی از آن است که نویسندگان چنین نامه هایی به درستی صاحبان دانشگاه را نشناخته اند و گویی نمی دانند که برای تحقق خواست خود باید صاحبان حقیقی دانشگاه که همان دانشجویانند را خطاب قرار داده و خواسته های خود را نیز از آنها طلب کنند».
#دانشگاه_علامه_طباطبایی
#اخراج_اساتید
#سرکوب_دانشگاه
#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#جمهوری_سرکوب
#قیام_ژینا
@atu_alive
@sarkhatism
🔴 تاریکی ما را بلعید
اما نوری بر آن تابید، از فانوسهایی که با خون روشن نگاه داشته شدهاند
مسیر پیداست، روشنتر از همیشه
آزادی
#تشکل_دانشجویان_ستاره_دار
آبان ۱۴۰۰
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#زن_زندگی_آزادی
#آرمیتا_گراوند
#انقلاب_ژینا
#مهسا_امینی
#جنبش_دانشجویی
#نه
@sarkhatism
اما نوری بر آن تابید، از فانوسهایی که با خون روشن نگاه داشته شدهاند
مسیر پیداست، روشنتر از همیشه
آزادی
#تشکل_دانشجویان_ستاره_دار
آبان ۱۴۰۰
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#زن_زندگی_آزادی
#آرمیتا_گراوند
#انقلاب_ژینا
#مهسا_امینی
#جنبش_دانشجویی
#نه
@sarkhatism
🔴 در ستایش مبارزه و بدن مقاومت که تن به بازار نمیدهد
گروه نویسندگان #سرخط
این روزها روایت اجرای حکم شلاق یکی از خواهرانمان، رؤیا دست به دست میچرخد و تشویقها و وااسفاهاست که در فضا طنینانداز میشود. روایت زنی بینام با بلوز قرمز و دامن مشکی، پشت به عکاس و بیچهره که مبارزهاش در میان تاریکی به ما امید و مقاومت تزریق میکند تا زنی که نام پیدا میکند و روایت تن شلاقخوردهاش را مینویسد. فاصلهی میان این دو تصویر میتواند بسیار باشد و یا هیچ نباشد...
متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/4ykrnfz2
#رؤیا_حشمتی
#انقلاب_زنانه
#علیه_کالاییشدن_سیاست
#قیام_ژینا
@sarkhatism
گروه نویسندگان #سرخط
این روزها روایت اجرای حکم شلاق یکی از خواهرانمان، رؤیا دست به دست میچرخد و تشویقها و وااسفاهاست که در فضا طنینانداز میشود. روایت زنی بینام با بلوز قرمز و دامن مشکی، پشت به عکاس و بیچهره که مبارزهاش در میان تاریکی به ما امید و مقاومت تزریق میکند تا زنی که نام پیدا میکند و روایت تن شلاقخوردهاش را مینویسد. فاصلهی میان این دو تصویر میتواند بسیار باشد و یا هیچ نباشد...
متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/4ykrnfz2
#رؤیا_حشمتی
#انقلاب_زنانه
#علیه_کالاییشدن_سیاست
#قیام_ژینا
@sarkhatism
Telegraph
در ستایش مبارزه و بدن مقاومت که تن به بازار نمیدهد
این روزها روایت اجرای حکم شلاق یکی از خواهرانمان، رؤیا دست به دست میچرخد و تشویقها و وااسفاهاست که در فضا طنینانداز میشود. روایت زنی بینام با بلوز قرمز و دامن مشکی، پشت به عکاس و بیچهره که مبارزهاش در میان تاریکی به ما امید و مقاومت تزریق میکند تا…