سرخط
Video
🔴 دوستان خوب اسرائیل چه کسانی هستند؟
با پیروزی خاویر میلی در انتخابات ریاستجمهوری آرژانتین در روزهای اخیر، در کنار انواع دار و دستههای فاشیستی، مقامات دولتی و رسانههای اسرائیلی و نیز برخی رسانههای ایرانی از این انتخاب استقبال کردند و آن را اتفاقی خوب تعبیر کردند. رسانهها و مقامات اسرائیلی و شاخهی فارسیزبان آنها در رسانههای ایرانی با توصیف خاویر میلی به عنوان «دوست نزدیک اسرائیل» از او تجلیل کردند. به ویژه که خاویر میلی قول داده مانند آمریکا سفارت کشورش را از تلآویو به بیتالمقدس (اورشلیم) منتقل کند، اسرائیل را «متحد طبیعی» آرژانتین در دوران ریاست جمهوری خودش خوانده و ابراز علاقه کرده است که دین خودش را به دین یهودیت تغییر دهد. او در ضمن در تجمع حامیان اسرائیل در آرژانتین شرکت کرده بود. بعد از پیروزی خاویر میلی در انتخابات ریاست جمهوری سفیر اسرائیل در بوینس آیرس و هیاتی از مرکز یهودی «آمیا» که مورد حمایت دولت اسرائیل است، جزء اولین کسانی بودند که به دیدار او رفتند و پیروزیاش را تبریک گفتند.
اکنون ببینیم که این «دوست خوب اسرائیل» چه کسی است. خاویر میلی مخالف سقطجنین در هر صورتی، مخالف آموزش رایگان و آموزش مسائل جنسی در مدارس، موافق حمل سلاح و موافق حذف هر گونه کمکهای اجتماعی و منکر تغییرات اقلیمی است.
این مواضع ارتجاعی در کشوری است که بنا به گزارش پادکست هنگامه «آرژانتین (احتمالا) اولین کشوری است که تیمی از وکلا رهبران نظامی را دادگاهی کردند که با محکومیت پنج عضو حکومت نظامی، از جمله خورخه ویدلا و امیلیو ماسرا، به حبس ابد پایان یافت.
- در سال ۱۹۹۴، اولین کشور در آمریکای لاتین بود که قانونی را علیه خشونت خانگی تصویب کرد.
در سال ۲۰۰۲، پایان خودخواسته بارداری را در موارد تجاوز جنسی، زنای با محارم یا خطر برای جان مادر قانونی کرد. در ۲۰۲۱ کلا (در ۱۴ هفته اول بارداری) قانونی شد.
در سال ۲۰۰۹، قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن تبعیض علیه افراد بر اساس گرایش جنسی یا هویت جنسی غیرقانونی است.
در سال ۲۰۱۰، اولین کشور در آمریکای لاتین بود که ازدواج همجنسگرایان را قانونی کرد.
آرژانتین یک کشور پیشگام در آموزش رایگان برای همه بود. در اوایل قرن بیستم، آرژانتین یک سیستم آموزش عمومی رایگان را اجرا کرد که برای همه شهروندان، صرف نظر از نژاد، قومیت، یا طبقه اجتماعی آزاد بود.»
با این وجود به دلیل اجرای سیاستهای نولیبرالی در دولت راستگرای کارلوس منم از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۹ نوعی از سیاستهای اقتصادی در آرژانتین اجرا شد که اثرات مخرب آن هرگز پایان نیافت. علاوه بر اینکه در دوران ریاست جمهوری کارلوس منم آرژانتین تا مرز قحطیای عمومی پیش رفت اکنون نیز در نتیجهی اثرات مخرب همان دوران تورم سالانه در آرژانتین حدود ۱۴۳ درصد است و این کشور همچنان بدهی زیادی هم دارد.
چنانکه معلوم است برای دولت اسرائیل نیز مانند جمهوری اسلامی «دوست خوب» کسی است که حاضر است از جنایات آن حکومت دفاع کند حتی اگر موجود نفرتانگیزی باشد که هیچ فرقی با آخوندهای مرتجع مقیم قم ندارد و به راحتی میتواند تبدیل به «دوست خوب» شخص علی خامنهای هم شود و با هم بنشینند و علیه آخرین راههای جلوگیری از سقط جنین، سرکوب همجنسگرایان، پولی کردن آموزش و نابود کردن هر شکلی از تامین اجتماعی تبادل تجربه و فکر کنند.
#صهیونیسم_فاشیسم_است
#مرتجعان_جهان_متحد_شوید
@sarkhatism
با پیروزی خاویر میلی در انتخابات ریاستجمهوری آرژانتین در روزهای اخیر، در کنار انواع دار و دستههای فاشیستی، مقامات دولتی و رسانههای اسرائیلی و نیز برخی رسانههای ایرانی از این انتخاب استقبال کردند و آن را اتفاقی خوب تعبیر کردند. رسانهها و مقامات اسرائیلی و شاخهی فارسیزبان آنها در رسانههای ایرانی با توصیف خاویر میلی به عنوان «دوست نزدیک اسرائیل» از او تجلیل کردند. به ویژه که خاویر میلی قول داده مانند آمریکا سفارت کشورش را از تلآویو به بیتالمقدس (اورشلیم) منتقل کند، اسرائیل را «متحد طبیعی» آرژانتین در دوران ریاست جمهوری خودش خوانده و ابراز علاقه کرده است که دین خودش را به دین یهودیت تغییر دهد. او در ضمن در تجمع حامیان اسرائیل در آرژانتین شرکت کرده بود. بعد از پیروزی خاویر میلی در انتخابات ریاست جمهوری سفیر اسرائیل در بوینس آیرس و هیاتی از مرکز یهودی «آمیا» که مورد حمایت دولت اسرائیل است، جزء اولین کسانی بودند که به دیدار او رفتند و پیروزیاش را تبریک گفتند.
اکنون ببینیم که این «دوست خوب اسرائیل» چه کسی است. خاویر میلی مخالف سقطجنین در هر صورتی، مخالف آموزش رایگان و آموزش مسائل جنسی در مدارس، موافق حمل سلاح و موافق حذف هر گونه کمکهای اجتماعی و منکر تغییرات اقلیمی است.
این مواضع ارتجاعی در کشوری است که بنا به گزارش پادکست هنگامه «آرژانتین (احتمالا) اولین کشوری است که تیمی از وکلا رهبران نظامی را دادگاهی کردند که با محکومیت پنج عضو حکومت نظامی، از جمله خورخه ویدلا و امیلیو ماسرا، به حبس ابد پایان یافت.
- در سال ۱۹۹۴، اولین کشور در آمریکای لاتین بود که قانونی را علیه خشونت خانگی تصویب کرد.
در سال ۲۰۰۲، پایان خودخواسته بارداری را در موارد تجاوز جنسی، زنای با محارم یا خطر برای جان مادر قانونی کرد. در ۲۰۲۱ کلا (در ۱۴ هفته اول بارداری) قانونی شد.
در سال ۲۰۰۹، قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن تبعیض علیه افراد بر اساس گرایش جنسی یا هویت جنسی غیرقانونی است.
در سال ۲۰۱۰، اولین کشور در آمریکای لاتین بود که ازدواج همجنسگرایان را قانونی کرد.
آرژانتین یک کشور پیشگام در آموزش رایگان برای همه بود. در اوایل قرن بیستم، آرژانتین یک سیستم آموزش عمومی رایگان را اجرا کرد که برای همه شهروندان، صرف نظر از نژاد، قومیت، یا طبقه اجتماعی آزاد بود.»
با این وجود به دلیل اجرای سیاستهای نولیبرالی در دولت راستگرای کارلوس منم از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۹ نوعی از سیاستهای اقتصادی در آرژانتین اجرا شد که اثرات مخرب آن هرگز پایان نیافت. علاوه بر اینکه در دوران ریاست جمهوری کارلوس منم آرژانتین تا مرز قحطیای عمومی پیش رفت اکنون نیز در نتیجهی اثرات مخرب همان دوران تورم سالانه در آرژانتین حدود ۱۴۳ درصد است و این کشور همچنان بدهی زیادی هم دارد.
چنانکه معلوم است برای دولت اسرائیل نیز مانند جمهوری اسلامی «دوست خوب» کسی است که حاضر است از جنایات آن حکومت دفاع کند حتی اگر موجود نفرتانگیزی باشد که هیچ فرقی با آخوندهای مرتجع مقیم قم ندارد و به راحتی میتواند تبدیل به «دوست خوب» شخص علی خامنهای هم شود و با هم بنشینند و علیه آخرین راههای جلوگیری از سقط جنین، سرکوب همجنسگرایان، پولی کردن آموزش و نابود کردن هر شکلی از تامین اجتماعی تبادل تجربه و فکر کنند.
#صهیونیسم_فاشیسم_است
#مرتجعان_جهان_متحد_شوید
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 جمهوری اسلامی کاری با «فلسطین» کرده که آنچه دیرزمانی رمز همبستگی مردمی در منطقه بود، اکنون به محرک واکنشهای هیستریکی در ایران بدل شده با این ترجیعبند که «به ما چه؟ کشتار فلسطین مسأله ما نیست»!
اما فلسطین مسأله ماست چون:
جمهوری اسلامی، رژیمی منطقهای است و انقلاب علیه آن هم نمیتواند فقط داخلی باشد؛ ما در این انقلاب، نیازمند متحدان مترقی در سرتاسر این منطقه هستیم.
فلسطین مسأله ماست چون برعکس این ادعای وارونه و طلبکارانه که «پول ما خرج مردمِ فلان جا شده!» اتفاقاً این مردم فلسطین، عراق، سوریه و لبنان هستند که باید از ما طلبکار باشند که چرا اجازه دادهایم «پول ما» برای سرکوب آنها خرج شود؟ و چرا آنها باید هزینه انقلاب نکردن در ایران را با پوست و گوشت و خون و آوارگیشان پرداخت کنند؟!
فلسطین مسأله ماست چون همانطور که یهودیت، صهیونیسم نیست؛ حماس هم فلسطین نیست.
چون رهایی از بنیادگرایی اسلامی در منطقه، بدون رهایی از بنیادگرایی نوع یهودی که هفتاد سال است در شکل معاصرش در قلب فلسطین کاشته شده ممکن نیست. چون علیرغم تخاصم ظاهری این دو، پیوندهای عمیق تاریخی و متقابلاً تقویتکنندهای میانشان وجود دارد و هر دو زن*ستیز، کودککش، واپسگرا، ویرانگر و جنگافروزند. در این شبکه پیچیده منافع و رقابتهای منطقهای، با چنین نگاهی است که حق «زن، زندگی و آزادی» در ایران همانقدر به مسأله زن در افغانستان گره خورده که به حق «زمین، زندگی و آزادی» در فلسطین یا کردستان؛ و در یک چشمانداز انقلابی نمیتوان به شکلی پایدار به یکی بدون اعتنا به دیگری دست یافت.
#فلسطین #اسرائیل #صهیونیسم #کرانه_باختری #غزه
از صفحهی «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»
@sarkhatism
اما فلسطین مسأله ماست چون:
جمهوری اسلامی، رژیمی منطقهای است و انقلاب علیه آن هم نمیتواند فقط داخلی باشد؛ ما در این انقلاب، نیازمند متحدان مترقی در سرتاسر این منطقه هستیم.
فلسطین مسأله ماست چون برعکس این ادعای وارونه و طلبکارانه که «پول ما خرج مردمِ فلان جا شده!» اتفاقاً این مردم فلسطین، عراق، سوریه و لبنان هستند که باید از ما طلبکار باشند که چرا اجازه دادهایم «پول ما» برای سرکوب آنها خرج شود؟ و چرا آنها باید هزینه انقلاب نکردن در ایران را با پوست و گوشت و خون و آوارگیشان پرداخت کنند؟!
فلسطین مسأله ماست چون همانطور که یهودیت، صهیونیسم نیست؛ حماس هم فلسطین نیست.
چون رهایی از بنیادگرایی اسلامی در منطقه، بدون رهایی از بنیادگرایی نوع یهودی که هفتاد سال است در شکل معاصرش در قلب فلسطین کاشته شده ممکن نیست. چون علیرغم تخاصم ظاهری این دو، پیوندهای عمیق تاریخی و متقابلاً تقویتکنندهای میانشان وجود دارد و هر دو زن*ستیز، کودککش، واپسگرا، ویرانگر و جنگافروزند. در این شبکه پیچیده منافع و رقابتهای منطقهای، با چنین نگاهی است که حق «زن، زندگی و آزادی» در ایران همانقدر به مسأله زن در افغانستان گره خورده که به حق «زمین، زندگی و آزادی» در فلسطین یا کردستان؛ و در یک چشمانداز انقلابی نمیتوان به شکلی پایدار به یکی بدون اعتنا به دیگری دست یافت.
#فلسطین #اسرائیل #صهیونیسم #کرانه_باختری #غزه
از صفحهی «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»
@sarkhatism
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ گرگومیشِ صهیونیسم
▫️رؤیاهای استعماری، کابوسهای نژادپرستانه و آیندههای آزادشده
۲۷ مارس ۲۰۲۴
نوشتهی: رُزالیند پچسکی
ترجمهی: سیدسجاد هاشمینژاد، شیما مقدسی و پارسا زنگنه
🔸 «صهیونیسم زمینهی تاریخی واقعی رشد خود، هزینهی سیاسیاش برای ساکنان محلی فلسطین و تبعیضات ظالمانهی ستیزهجویانهاش میان یهودیان و غیریهودیان را پنهان کرده یا باعث ناپدیدیشان شده است … امروزه تنها موضوعی که اسرائیل را بهمثابهی یک جامعه به هیجان میآورد، موضوع فلسطینیها است: نفی فلسطینیها، ثابتترین رشتهای است که در سرتاسر بافهی صهیونیسم تنیده شده است.»
🔸 از زمانی که ادوارد سعید فقید، محقق و فعال فلسطینی سخنان بالا را نوشت، تا الان که بیش از چهل سال از آن میگذرد، تغییرات زیادی رخ داده است. اکنون به لطف یک جنبش مقاومت قدرتمند که با پیوستن فلسطینیها، یهودیان، مسلمانان، مسیحیان، سکولارها و سایر فعالان همبسته با فلسطین همراه بوده، مسئلهی فلسطین در صحنهی جهانیْ مشهود و زنده است. همزمان با این امر، «مسئلهی صهیون» اما، با انبوهی از توشههای تاریخیِ پرپیچوخم همراه است. زمانی که صهیونیستهای یهودی ایدهی فلسطین را بهعنوان سرزمینی بدون مردم، برای مردمی بدون سرزمین از آن خود کردند، به این واقعیت که فلسطین سرزمینی خالی از مردم نیست کاملاً آگاه بودند. با این وجود، آنها تصمیم گرفتند با مردم محلی عرب بهمثابهی مردمی «نامرئی»، مردمی «غریبه» و بهمثابهی مردمی که از اروپاییها پایینتر هستند، رفتار کنند. بهطور خلاصه، با آنها همچون کسانی رفتار کنند که گویی واقعاً مردم نیستند. سعید نوشت که نژادپرستی «زمینهی تاریخی واقعی رشد صهیونیسم است».
🔸 همگنسازی یهودیان بهمثابهی یک هویت ملی یا نژادیِ واحد که بهطور جداییناپذیری مقید به کشور اسرائیل است، خود نوعی یهودستیزی محسوب میشود که ریشههایی بسیار قدیمی دارد. صهیونیسم، یک ایدئولوژی و مجموعهای از کردوکارها بوده که، مطابق با خاستگاههایش در اروپای قرن نوزدهم، نظامی نژادپرستانه را مبتنی بر استعمارگری سکونتگزین تأسیس کرده است. این نظام نژادپرستانه، مانند تمام نظامهای نژادپرستی دیگر، یک نژادپرستیِ دووجهی را در دستور کار خود قرار داده است: نژادپرستیِ رو به بیرون و در قبال «دیگریها»، و نژادپرستی رو به درون در قبال خود. همسویی اولیهی این نظام نژادپرستانه با مفروضات اروپایی در مورد برتری غرب و سفیدپوستان، هم مبتنی بر و هم ایجادکنندهی سرکوب و طرد عربهای فلسطینی، آفریقای شمالی و مسلمانان بود، حال آنکه معادلسازی یهودیبودگییش با وفاداری به یک دولتِ منحصراً یهودی به نام اسرائیل، خود مستلزم تلاشهایی برای نژادیسازی، سفیدسازی و ملیسازیِ یهودیان شده است. این وجه دوم، از طریق درونیسازی کلیشهی یهودیان بهمثابهی یک «نژاد»، که در هر مکانی جز وطن یهودی غریبهاند، بهشکلی ویرانگر به سوی یهودستیزی راه برده است. درنتیجه اگر کسی یک یهودیِ ضدصهیونیست باشد، به او نهتنها برچسب «از-خود-متنفر»، بلکه برچسب خائن بودن نیز میزنند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-40P
#فلسطین
#صهیونیسم
#آپارتاید
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ گرگومیشِ صهیونیسم
▫️رؤیاهای استعماری، کابوسهای نژادپرستانه و آیندههای آزادشده
۲۷ مارس ۲۰۲۴
نوشتهی: رُزالیند پچسکی
ترجمهی: سیدسجاد هاشمینژاد، شیما مقدسی و پارسا زنگنه
🔸 «صهیونیسم زمینهی تاریخی واقعی رشد خود، هزینهی سیاسیاش برای ساکنان محلی فلسطین و تبعیضات ظالمانهی ستیزهجویانهاش میان یهودیان و غیریهودیان را پنهان کرده یا باعث ناپدیدیشان شده است … امروزه تنها موضوعی که اسرائیل را بهمثابهی یک جامعه به هیجان میآورد، موضوع فلسطینیها است: نفی فلسطینیها، ثابتترین رشتهای است که در سرتاسر بافهی صهیونیسم تنیده شده است.»
🔸 از زمانی که ادوارد سعید فقید، محقق و فعال فلسطینی سخنان بالا را نوشت، تا الان که بیش از چهل سال از آن میگذرد، تغییرات زیادی رخ داده است. اکنون به لطف یک جنبش مقاومت قدرتمند که با پیوستن فلسطینیها، یهودیان، مسلمانان، مسیحیان، سکولارها و سایر فعالان همبسته با فلسطین همراه بوده، مسئلهی فلسطین در صحنهی جهانیْ مشهود و زنده است. همزمان با این امر، «مسئلهی صهیون» اما، با انبوهی از توشههای تاریخیِ پرپیچوخم همراه است. زمانی که صهیونیستهای یهودی ایدهی فلسطین را بهعنوان سرزمینی بدون مردم، برای مردمی بدون سرزمین از آن خود کردند، به این واقعیت که فلسطین سرزمینی خالی از مردم نیست کاملاً آگاه بودند. با این وجود، آنها تصمیم گرفتند با مردم محلی عرب بهمثابهی مردمی «نامرئی»، مردمی «غریبه» و بهمثابهی مردمی که از اروپاییها پایینتر هستند، رفتار کنند. بهطور خلاصه، با آنها همچون کسانی رفتار کنند که گویی واقعاً مردم نیستند. سعید نوشت که نژادپرستی «زمینهی تاریخی واقعی رشد صهیونیسم است».
🔸 همگنسازی یهودیان بهمثابهی یک هویت ملی یا نژادیِ واحد که بهطور جداییناپذیری مقید به کشور اسرائیل است، خود نوعی یهودستیزی محسوب میشود که ریشههایی بسیار قدیمی دارد. صهیونیسم، یک ایدئولوژی و مجموعهای از کردوکارها بوده که، مطابق با خاستگاههایش در اروپای قرن نوزدهم، نظامی نژادپرستانه را مبتنی بر استعمارگری سکونتگزین تأسیس کرده است. این نظام نژادپرستانه، مانند تمام نظامهای نژادپرستی دیگر، یک نژادپرستیِ دووجهی را در دستور کار خود قرار داده است: نژادپرستیِ رو به بیرون و در قبال «دیگریها»، و نژادپرستی رو به درون در قبال خود. همسویی اولیهی این نظام نژادپرستانه با مفروضات اروپایی در مورد برتری غرب و سفیدپوستان، هم مبتنی بر و هم ایجادکنندهی سرکوب و طرد عربهای فلسطینی، آفریقای شمالی و مسلمانان بود، حال آنکه معادلسازی یهودیبودگییش با وفاداری به یک دولتِ منحصراً یهودی به نام اسرائیل، خود مستلزم تلاشهایی برای نژادیسازی، سفیدسازی و ملیسازیِ یهودیان شده است. این وجه دوم، از طریق درونیسازی کلیشهی یهودیان بهمثابهی یک «نژاد»، که در هر مکانی جز وطن یهودی غریبهاند، بهشکلی ویرانگر به سوی یهودستیزی راه برده است. درنتیجه اگر کسی یک یهودیِ ضدصهیونیست باشد، به او نهتنها برچسب «از-خود-متنفر»، بلکه برچسب خائن بودن نیز میزنند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-40P
#فلسطین
#صهیونیسم
#آپارتاید
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
گرگومیشِ صهیونیسم
رؤیاهای استعماری، کابوسهای نژادپرستانه … نوشتهی: رُزالیند پچسکی ترجمهی: سیدسجاد هاشمینژاد، شیما مقدسی و پارسا زنگنه صهیونیسم ایدئولوژیای است که خلق جماعت (باستانی) یهودی را با ادعای حاکم…