🔴 توسعه برای مرکز، ویرانی برای مردم بومی

#سرخط: دامداران مسجد سلیمانی دیروز در مقابل درب پتروشیمی مسجد سلیمان دست به تجمع زدند. این تجمع در اعتراض به تلف شدن ده‌ها راس دام آنها به وسیله‌ی نوشیدن آب آلوده به پساب پتروشیمی مسجد سلیمان بوده‌است.
بعد از خبر تلف شدن دام‌ها روابط عمومی این پتروشیمی اعلام کرده است که به زودی حوضچه‌های تبخیری می‌سازد تا پسابی وارد محیط تخلیه نشود. در ادامه هم گفته است که چنانچه علت تلف شدن دام‌ها پساب مجتمع باشد، خسارت وارده به دامدارها پرداخت می‌شود.

اما بهتر است دقیق‌تر به منطقه‌ی واقع شده‌ی پتروشیمی مسجد سلیمان نگاه کنیم. حد فاصل مسجدسلیمان و لالی، دشت زیلایی واقع شده‌است. این دشت به دلیل توسعه‌های ضدمردمی و ضد محیط‌زیستی محل تخلیه پساب و زباله‌های صنعتی مجتمع پتروشیمی و صنایع نفتی‌شده است. حالا بعد از تلف شدن این دام‌ها و پدیدار شدن عواقب هولناک تخلیه‌ی پساب‌ها یادشان آمده است که حوضچه‌های تبخیری بزنند تا از این به بعد دامی تلف نشود.
جمهوری اسلامی خوب نشان داده است که به دنبال توسعه با کمترین هزینه از جیب خود و بیشترین سود است. اول راه‌اندازی و بهره‌برداری می‌کند، بعد اگر اتفاقی افتاد و کسی اعتراضی کرد فقط بیانیه‌ای می‌دهد. در راه توسعه‌هایش حالا آب را آلوده کند یا سبب ریزگرد شود یا روستاها را زیرآب سدهایش ببرد، یا مردم بومی را آواره کند، اهمیتی ندارد. جان انسان و حیوانات و حفاظت از محیط‌زیست و معیشت مردم بومی اهمیتی ندارد. مهم اجرا کردن برنامه‌های ششم و هفتم و الی آخر خود است تا بتوانند در بازار جهانی رقابت کند. اگر در این بین موجود زنده‌ای هم تلف شود، خیلی راحت بیانیه می‌دهد که کشتیم و دیه‌اش را می‌دهیم.

#جمهوری_ویرانی
#جمهوری_وقاحت
#مسجد_سلیمان
@sarkhatism

🔴 اصل سیاست‌های ضدمردمی و زیست‌محیطی

◽️ #سرخط: محسن رضایی:«ایران را به هاب (کانون) تامین مواد غذایی برای جمعیت کشورهای منطقه یعنی ۵۰۰ میلیون جمعیت اتحادیه جنوب غرب آسیا تبدیل می‌کنم.»

◾️ بحران آب و نابودی خاک جدی‌ترین بحرانی است که این جغرافیا را تهدید می‌کند. سودای ابرقدرت شدن حکومت‌ها و قدرت‌طلبی در منطقه زاینده‌ی چنین وضعیت بحرانی در محیط زیست و زندگی مردم بوده و ادامه دارد.
این اظهار نظر محسن رضایی نه فقط معطوف به خود اوست که ریشه‌های ویران شدن زندگی مردم در جمهوری اسلامی است. این نگرش شاکله‌ی تمام سیاست‌های زیست‌محیطی در این جغرافیاست. اگر دریاچه بختگان، باتلاق گاوخونی، دریاچه‌ی ارومیه نفس‌های آخر را می‌کشند، اگر بسیاری از کشاورزان فریاد از عدم تحقق حقآبه‌ی خود سر می‌دهند، اگر بسیاری از روستاها آبی برای شرب ندارند، اگر آب را بر دهقان و طبیعت بسته‌اند، اگر با فاجعه‌بارترین دوره‌ی فرونشست خاک طرف هستیم، اگر شاهد تصویب قانونی تبدیل بسیاری از اراضی طبیعی به کشت‌وصنعت‌ها توسط نهادهای دولتی و نظامی هستیم، جواب همه‌ی اینها را در کشت‌وصنعت‌های وسیعی که برپا کردند تا محصولات کشاورزی، دامی و صنعتی را صادر کنند و جیب خود را پرتر کنند باید پیدا کرد. برای جمهوری اسلامی با همه‌ی دولت‌ها و کارگزارانش فرقی نمی‌کند چند روستا زیر آب سدها برود یا چند روستا به خاطر بی‌آبی خالی از سکنه شود، برای آنها تامین مواد غذایی برای ۵۰۰ میلیون نفر هم اهمیتی ندارد، برای آنها فقط سلطه و قدرت‌رانی اهمیت دارد. نزاعی که پیش از این بارها و بارها نه فقط گریبان‌گیر مردم جغرافیای ایران بوده، بلکه همه‌ی خلق‌های خاورمیانه را از زیست بیش از پیش محروم کرده است.

#بحران_آب
#توهمات_قدرت‌طلبانه
#جمهوری_ویرانی
@sarkhatism

🔴 #سرخط: اینجا جهنم کهمره سرخی در جمهوری اسلامی است. منابع محلی گفته‌اند شش روز از آتش‌سوزی این جنگل‌ها در زاگرس می‌گذرد. این منطقه طی این سال‌ها بارها آتش گرفته است.
جمهوری اسلامی در واکنش به این آتش‌سوزی همچون آتش‌سوزی در هورالعظیم، دیل گچساران، بمو استان فارس، جنگل‌های تنگشکن ارسنجان، جنگل‌های سردشت، جنگل‌های زریبار مریوان، جنگل‌های باشت و ممسنی و بسیاری از آتش‌سوزی‌های دیگر در این جغرافیا، ککش هم نمی‌گزد. دقیق‌تر بگوییم، جمهوری اسلامی خود با سیاست‌های ضدمردمی و ضدطبیعت مسبب چنین جهنمی برای زاگرس و دیگر مناطق است. آن‌قدر بر محور منفعت خود از طبیعت بهره کشیده است و زاگرس را با انتقال آب‌ها و سدها خشکانده، که حالا ماحصلش این سوختن و ویرانی است.
در چنین شرایطی این مردمان بومی هستند که برای مهار آتش‌سوزی‌ها گام برمی‌دارند. با همه‌ی بی امکاناتی‌ها دست به کار می‌شوند و بسیار بوده‌اند این انسان‌های شریف که در این راه جان باخته‌اند.

#کهمره_سرخی
#زاگرس #آتش_سوزی
#جمهوری_ویرانی
@sarkhatism

🔴 آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس همچنان ادامه دارد

#سرخط: نزدیک به دوازده روز است که آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس در اکثر استان‌های غربی از جمله فارس، خوزستان، ایلام و کهکیلویه و بویر احمد آغاز شده و بخش‌هایی از آن همچنان در حال سوختن است. این چندمین آتش‌سوزی این مناطق در سال جاری است. هر ساله با گرم‌تر شدن هوا آتش‌سوزی‌های بی‌پایان در این جنگل‌ها آغاز می‌شود و تنها مردم محلی‌اند که جان خود را برای خاموش کردن این آتش‌ها از دست می‌دهند. البته مسئولین جمهوری اسلامی با این که هنوز درگیر ارائه‌ی کم و کیف آمارهای انتخاباتی خود هستند، اما اظهار نظرهای وقاحت‌آمیز خود در این مورد را نیز فراموش نمی‌کنند. کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست کشور چندی پیش در مصاحبه با ایسنا گفت «آتش‌سوزی جنگل‌ها عادی است و مردم را نباید نگران کنیم». زمانی که جمهوری اسلامی از یک سو با خشکاندن این مناطق از طریق انتقال آب و سدسازی و از سوی دیگر با از بین بردن حریم جنگل‌ها امکان تسهیل و گسترش آتش‌سوزی‌ها را فراهم کرده، باید هم از بین رفتن جنگل‌های بلوط را امری «عادی» تلقی کند. همچنین مردم نیز نباید نگران باشند، چون مافیای ذغال چوب در هماهنگی با مسئولین جمهوری، از این امر عادی کاملاً استفاده خواهد کرد.
هر روز از تداوم جمهوری ویرانی و غارت، به معنی از بین رفتن کامل منابع طبیعی در آینده‌ای نزدیک است.
*فیلم‌ها مربوط به روزهای گذشته است.

#جمهوری_ویرانی
#جهوری_غارت
#زاگرس
@sarkhatism

🔴 حق مقاومت و مبارزه

امروز چهارشنبه به تاریخ ۲ تیرماه ۱۴۰۰ ماموران شهرداری قم دست به تخریب خانه‌های مردم در قلعه صدرا زده‌اند که با مقاومت مردم منطقه روبرو شده‌اند. مردم در برابر چنین وحش‌گری‌ای دست به مقابله و آتش زدن ماشین‌های شهرداری زده اند. اینها از فیلم‌ها عیان است، اما مدیران شهرداری قم گفته‌اند در پی اجرای حکم تخریب «بناهای غیرمجاز»، معترضان اقدام به آتش زدن دو خودرو و برخی دیگر از اقلام شهرداری کردند. بسیاری از رسانه‌های موافق و مخالف جمهوری اسلامی نیز خبر را با همین محتوا منتشر کرده‌اند!!

🔘 اما در پس این شکل از خبررسانی چه چیز نهفته است؟
مشخصا تصویری که غالب می‌شود «تخریب اموال شهرداری» از سوی معترضان است، که به عنوان تصویری ناپسند دیده می‌شود اما هیچ روایتی از سرکوب و سلب مالکیت مردم تحت ستم قلعه صدرای قم به ما نمی‌دهد! بسیاری از به اصطلاح فعالین و رسانه‌ها نیز ممکن است به این موضوع بپردازند که در چنین موقعیت‌هایی نمی‌شود قضاوت کرد چون از هر سو تخریب وجود دارد.
روشن و واضح بگوییم، آنکه سلب زندگی می‌کند جمهوری اسلامی با تمام سازمان‌ها و نهادهایش است. عملکرد شهرداری قم و بسیاری از نهادهای دیگر جمهوری اسلامی تنها ظلم بوده‌ است به مردم، خانه‌هایشان را ویران می‌کنند، زمین‌هایشان را مصادره می‌کنند، بیکارشان می‌کنند، گرانی را بر سرشان خراب می‌کنند و ...، آنگاه عده‌ای انتظار دارند که در چنین شرایطی، مردمی که حق زندگی‌شان توسط شهرداری و نیروهای ضدشورش گرفته می‌شود، بایستاند و نظاره‌گر ویرانی زیست ناچیزشان هم باشند.
بسیاری از رسانه‌ها به جای زدن ریشه‌ی چنین بلایایی که همان جمهوری اسلامی‌ست، درگیر بازی‌های محافظه‌کارانه‌ی خود در مورد پوشش خبرها و بی‌طرفی (بخوانید سمت و سوی قدرت ایستادن و پرهیز از هر خشونت اگر حتی گلویتان را بریدند) می‌شوند. آنها روایت‌گر نه مردم تحت ستم، که روایت‌گر صدای حاکمانند.

🛑 باید که یک صدا به عنوان محذوفان و مطرودان و حاشیه‌نشیان فریاد بزنیم که «بناهای غیرمجاز» آن کاخ جماران و حرم بنیان‌گذار جمهوری ویران‌گرتان است. «بناهای غیرمجاز» آن همه مال‌سازی، ویلاسازی و کشت‌و‌صنعت‌های شماهاست که مردمان بومی را بی‌حق از زندگی کرده است. «بناهای غیرمجاز» پروژه‌های چپاول‌گرانه‌ی قرارگاه خاتم و سپاه و تمام دست درازی‌هایتان به زندگی مردم است.

#حق_زندگی #حق_سرپناه
#حق_مقاومت_و_مبارزه
#جمهوری_ویرانی
#جمهوری_غارت #سیاست_خیابان

@sarkhatism

🔴کشاورزان آمده‌اند تا با دستگاه جوش در خانه فساد (سازمان آب) را جوش بدهند!
می‌بینید ابتکار و قدرت عمل را؟


امروز کشاورزان شرق اصفهان آمده‌اند تا تکلیف را روشن کنند. «رودخانه که آب نداره ما سازمان آب نمی‌خوایم.»

▪️ کشاورزان شرق اصفهان به تاریخ ۷ تیر در مقابل سازمان آب اصفهان برای بازپس‌گیری آب به غارت رفته‌ی خود توسط حاکمیت دست به تجمع اعتراضی زدند.
البته کشاورزان فقط دست به تجمع نزدند، آنها دقیقا دست به عمل زده‌اند. با دستگاه جوش آمده‌اند تا در سازمان آب اصفهان را جوش بدهند. این‌بار نه آنکه یک نهاد دولتی دست به پلمب جایی می‌زند، بلکه این خودِ مردمند که در سازمان آب و دولت را تخته و پلمب می‌کنند.
درست و دقیق هم می‌گویند که اینجا خانه‌ی فساد است، جایی که هیچ چیز برای مردم ندارد جز اجرای سیاست‌های ضد مردمی و غارت حق و حقوق مردم.
بهتر است این را به همه‌ی امیدواران به قدرت نشان داد که کشاورزان نه تنها امروز، که بارها نشان داده‌اند که دولت‌ها و نهادهایشان همه سروته یک کرباسند و هیچ امیدی به آنها نباید داشت. بارها با بیل و تراکتور در برابر غارت بیش از پیش جمهوری اسلامی با همه‌ی نهادهای دولتی و نظامیش سدی شدند. بازهم می‌ایستند تا روزی دوباره آب را از جمهوری اسلامی پس بگیرند.

#کشاورزان_شرق_اصفهان
#بحران_آب
#جمهوری_ویرانی
#جمهوری_غارت

@sarkhatism

🔴 در را می‌بندیم اما دیوار را فرو می‌ریزیم

کشاورزان اصفهان که در اعتراض به عملکرد سازمان آب منطقه‌ای اصفهان در را جوش داده بودند تا عبور و مرور را متوقف و این سازمان بی‌خاصیت را تعطیل کنند با شکستن نرده‌های محافظ ساختمان وارد محوطه‌ی سازمان آب شدند.
توده‌های فرودست چنین مبادی رسمی عبور و مرور را لاک و مهر می‌کنند اما دست روی دست نمی‌گذارند و برای اشغال ساختمان هم خیز برمی‌دارند. مابه‌ازای مادی و عینی شعار اصلاح‌طلب،اصولگرا/ دیگه تمومه ماجرا به انتها رسیدن همین مسیرهای «رسمی» و «قانونی» برای به دست آوردن مطالبات، مسدود کردن تمام راه‌های «رسمی» و گشودن مسیرهای ناممکن و ناموجود است. درهای ساختمانتان را جوش می‌کنیم اما دیوار را فرو می‌ریزیم و وارد می‌شویم.

#کشاورزان_شرق_اصفهان
#بحران_آب
#جمهوری_ویرانی
#جهوری_غارت
#دیگه_تمومه_ماجرا
@sarkhatism

🔴«روایت هم‌‌‌سرنوشتی فرودستانه»
روایت #امین_کیانپور، روایت زاگرس، روایت خلقی محروم

امین کیانپور، فرزند زاگرس و هم‌سرنوشت با زاگرس بود. هم‌سرنوشت با درختان استواری که از دیرباز انسان محروم زاگرس را درس استواری و خروش آموخته‌اند و در‌هم تنیدگی‌‌شان زیر وزن ویرانگر #حاکمیت_تباهی_و_کشتار در «دی» و «آبان» سراسر بار بست و سرخ شکفت. همچون خود امین که به گفته‌ی نزدیکان و شاگردان بسیارش، طی بیست و پنج سال معلمی در نهایت حوصله و عشق و استواری زبان‌زدش به تدریس پرداخته بود اما نهایتا به نشانه‌ی اعتراض در مقابل ساختمانی که نماد زورگویی دستگاه سلطه و ستم است یک‌پارچه خشم و آتش شد.
در حالی که درختان زاگرس در آتش #جمهوری_ویرانی شعله می‌کشیدند، امین، فرزند غریب زاگرس که پس از سال‌ها معلمی در نواحی محروم، مثل هم‌شهری‌های بسیار ایذه‌ای‌اش که به خاطر چپاول حاکمیت سرمایه و مرکزگرایی‌اش، و نتیجتا به خاطر ویرانی زادگاه‌شان به شهرهای مرکزی‌تر کوچانده شده‌اند، او نیز مجبور شد به اصفهان برود و پس از سال‌ها مشقت که سقفی بالای سر خانواده‌اش فراهم کرده بود، در دادگاه زور، خانه‌اش را گرفتند و آتش خشم بر جانش گشودند.
امین هم زیر سایه‌ی تاریخی سلطه‌ی فرادستان خودی و غیرخودی یک فرودست بود و هیچ تعارف فرادستانه‌ای به کارش نیامد. روایت خودش را داشت. یک فرودست لُر با روایت فرودستانه‌ی مشترک که همه‌ی خلق‌های تحت ستم را در نهایت علیه تمام اشکال پوسیده‌ی سلطه به یکدیگر پیوند خواهد داد.

فرودستان «لُر» چه در دی و آبان و چه در #اعتصابات_سراسری اخیر به درستی نشان داده‌اند که دیگر امید به هیچ مقام و سرور و «آ»* یا رسانه‌های حافظ منافع طبقاتی‌شان ندارند.
نشان دادند که دوران اسناد منگوله‌دار، تصمیم‌گیری‌های از بالا و پیشکش‌کردن القاب فرادستانه گذشته است.
نشان دادند که تاریخ را باید دوباره با زبان فرودستانه‌ی خود بنویسند. برگردند و روایت فرودستانه‌شان را از شخصیت‌های شوریده‌‌ی عمدا خط خورده در مقابل «آ»های فربه شده در خان و خان‌بازی خودی‌ها آغاز کنند.
از «بی‌بی مریم‌»هایی که «آ»های خانگی به خاطر زن بودن کمر به سرکوبش بستند اما تسلیم نشد. برای شوریدنش از سرور‌های خانگی اجازه نخواست. خود تفنگ به دست گرفت و علیه ستمگران زمانه‌اش تاخت و سنگر گرفت؛ خانه‌اش را در اصفهان مامن معترضان دورانش کرد و حرف‌های سنگین مردان خانواده‌اش را به هیچ گرفت.
همان مردانی که تنها آنان در روایت فرداستانه «نام» و «افتخار» و «قهرمان» شدند و کلاه «آ»یشان چنان قد کشید که تا هنوز عده‌ای جرئت بیرون آمدن از زیر سایه‌ی توهمش را ندارند.
ادامه‌ی روایت شورش فرودستانه‌ی بی‌بی مریم علیه ساختار پدرسالارانه‌ی ایل و طایفه و گشودن دریچه‌های رهایی بخش را حالا در دی‌ماه ۹۶ و ابان ۹۸ در زنان لُر بسیاری که برای فریادشان در خیابان‌های ایذه و مسجدسلیمان و بهبهان و... از کسی اجازه نخواستند می‌بینم. بی دلیل نیست که در ایذه ۴۷ زن تنها در دی ماه ۹۶ بازداشت شدند.
فرودستان لر دیگر پشت سر «آ» و سرور و خان راه نیفتاند. شانه به شانه علیه حاکمیت سلطه فریاد زدند و سینه سپر کردند.
در اعتصابات سراسری اخیر فرودستان لر که به خاطر از دست دادن روستاها و زمین‌های کشاورزی‌شان اغلب برای گذران معیشت و زندگی راهی عسلویه و ماهشهر و آبادان و شهرهای صنعتی می‌شوند بخش بزرگی از نیروی اعتصاب را تشکیل داده‌اند.
صدایی که پیشتاز و به خاطر ماندنی دست روی نقطه‌ی هوشیار فرودستانه گذاشت و برای مثال ایران‌اینترشنال را هدف گرفت همچون صداهای بسیاری که این اواخر از فیلم‌های اعتصابات می‌شنویم صدای کارگران لُر است. این صدا چگونه می‌تواند دیگر توهمی نسبت به فرادستان و دشمنان طبقاتی و تاریخی‌اش داشته باشد؟
آری کسی خوشش بیاید یا نه، کلاه «آ» نیز همچون سایر نمادها و القاب سلطه نزد لشکر کار و فرودستان تحت ستم افتاده است.
سوختن امین کیانپور، معلم شریف و به خشم آمده‌ی لر، هم سرنوشت با درختان سوخته‌ی دیارش زاگرس، روی دیگری هم دارد. رویی که نه سر سازش دارد و نه سر خواهش. خلق به خاک و خون کشیده‌ی امین و امین‌ها با خشم یکپارچه و توقنده‌ی خویش، با دی‌ها و آبان‌های در راه، با اعتصاباتی که افق رهایی بخش کارگران و زحمتکشان را ترسیم می‌کند در اتحادی طبقاتی به پیش می‌تازد و به شعله‌های جمهوری ویرانی پایان خواهد داد.

*آ: لقبی لری که به بزرگان مذکر ایل بختیاری اطلاق می‌شد و بیشتر مختص خان‌ها و خان‌زاده‌ها بود و کسانی که در راس ساختار ایل و طایفه قرار داشتند.

متن از «گروه نویسندگان #سرخط »

#خلق‌های_تحت_ستم
#فرودستان_لر

فیلم ارسالی از « یاران #همراه_سرخط »

@sarkhatism

🔴‌ بنا بر گزارشات آماری، ۱۱۹ بار جنگل‌های زاگرس از آغاز امسال تا کنون دچار آتش‌سوزی شده‌اند.
عجیب نیست! این دستاورد نظام سرمایه است که تنها مرز محدود‌کننده‌‌ی خود را طبیعت می‌بیند. بر این اساس همواره نه تنها در صدد به کار ‌گیری شیوه‌های دائما تهاجمی علیه طبیعت بوده بلکه همواره بنا بر ایجاد نیاز‌های تازه‌اش ناچار به تغییر این شیوه‌هاست.
کسب سود به خاطر هدف غایی این نظام منجر به فشردن هرچه بیشتر زمین در چنگ تصاحب سرمایه‌دارانه و بنا بر این ویرانی هرچه بیشتر تنوع زیستی، هوا، آب، جنگل‌ها و... می‌شود.
در ایران نیز حاکمیت همین نظام بنا بر اشکال هار تاخت و تازش با سد‌سازی‌های غیر اصولی و خارج از نیاز،‌ پروژه‌های سودجویانه‌ی انتقال آب، خشکاندن تالاب‌ها و بستر رودها به هدف بهره‌گیری از زمین‌های به چنگ‌آمده، دفع غیر اصولی و بی‌رویه‌ی پسماند‌های صنعتی در آب و زمین و هوا و همچنین آلودگی آب‌های زیرزمینی با همین متد در دفع زباله‌های شهری و... منجر به تباهی روز افزون طبیعت و ایجاد فجایع غیر قابل جبران زیست محیطی شده است.
بنا بر این عادی به نظر می‌رسد که در ۱۱۹ بار آتش‌سوزی‌ جنگل‌های زاگرس که تنها در سه فقره‌اش ۱۲۵ هکتار از جنگل‌های مریوان سوختند، آب از آب بالایان و صاحبان سرمایه تکان نخورد و خم به ابرو نیاورند. چرا که آنان خود مسببان اصلی و مهاجمان این جنگ ویران‌گرند. در این آتش‌سوزی‌ها همواره تنها فرودستانند که خود را همسرنوشت با طبیعت می‌بینند و در هر بار آتش‌سوزی این جنگل‌ها به یاری‌شان می‌شتابند.

#آتش‌سوزی_در_جنگلهای_زاگرس
#جمهوری_فاجعه
#جمهوری_ویرانی
#فجایع_محیط_زیستی

@sarkhtism

🔴 ششمین روز آتش‌سوزی در جنگل‌های گچساران

شش روز است که جنگل‌های گچساران در حال سوختن هستند. طبق آمار سنجش سازمان فضایی تا ۲۰ تیر نزدیک به هزار هکتار از این جنگل‌ها طعمه‌ی حریق شده است. جمهوری اسلامی مسبب این آتش‌هاست، مسبب خشک شدن خاک و هوا، مسبب به تاراج رفتن آب و درختان و مسبب به نظاره نشستن نابودی چنین زیستی.

#زاگرس #آتش‌سوزی
#گچساران
#جمهوری_ویرانی
@sarkhatism

🔴 نیزارهای هورالعظیم در آتش سوخت

نیزارهای خوزستان سالیان بسیاری است که با آتش و گلوله آشنایند. دنده‌های استقامتی که همیشه از لا‌به‌لایشان خون و جان بیرون می‌ریزد. در این سال‌ها جمهوری غارت با سدها و لوله‌هایش آب هورالعظیم را بلعید و به جای آب به نیزارها خون خوراند. اینک نیز در آستانه‌ی بهار، جمهوری ویرانی به شیوه‌ی خود به نیزارها و جانورانش شادباش می‌گوید.


#هورالعظیم
#جمهوری_غارت
#جمهوری_ویرانی
@sarkhatism

🔴 تداوم ویرانی گام به گام طبیعت در گچساران

در سایه‌ی بی‌توجهی مسئولان حکومتی طبیعت گچساران مانند سال‌های گذشته یک قدم دیگر به نابودی نزدیک شده است. آتش‌سوزی‌های هرساله بخش زیادی از طبیعت اطراف گچساران را نابود کرده است و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آتش‌سوزی یا اطفای به موقع حریق در این منطقه انجام نمی‌گیرد. جمهوری ویرانی با بلندگوهای تبلیغاتی وابسته قدرت خودش را به رخ می‌کشد اما از حفظ میراث طبیعی که بخشی از دارایی عمومی مردم است خودداری می‌کند. هزینه‌ای که باید صرف ایمن‌سازی و به‌سازی طبیعت شود صرف تولید انواع سلاح‌ها و مزدورپروری‌های داخلی و منطقه‌ای شده و حتی درختان و گیاهان نیز از ستم حاکم جان سالم درنمی‌برند.

#گچساران
#جمهوری_ویرانی
#نابودی_طبیعت
#حق_به_طبیعت
#محیط_زیست
@sarkhatism