🔱👑🔱گیاهخواری در فرهنگ ایرانی از منظر اسطوره به روایت شاهنامه
مقدمه🔻
🔹از آنجا که خوراک و تغذیه از دیر باز برای اهل خرد بسیار مهم بوده است و بارها از زبان حکما از پورسبنا تا دکارت شنیده ایم که می گویند بگو چه می¬خوری تا بگویم کیستی؟ این تاکید و سخنان نشان می¬دهد که تاثیر خوراک بر رفتار و نگرش و منش آدمی تا چه اندازه مهم است. شاهنامه نیز از این اصل مهم جدا نیست و حکیم فردوسی در داستان ضحاک ماردوش و کاوه آهنگر، به وارد شدن گوشت به خوراک ایرانیان اشاره می¬کند و آن را منشاء بی¬خردی و دل سخت شدن و سرآغاز داستان استبداد و ظلم بشریت بر خود و دیگران می داند.
🔹شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی از مشهورترین حماسه سراییهای جهان است و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. یکی از جذابترین داستانهای شاهنامه، داستان ضحاک مار دوش است. به درستی خلق و خوی شوم این پادشاه نمادی از خودخواهی و بی رحمی و حکومت ترس و وحشت در میان اسطوره های ایرانی است. باید اشاره کنیم که اسطوره از تاریخ جدا نیست و مرز بین تخیل و واقعیت در طول تاریخ را اسطوره می¬نامیم. می¬توان گفت اسطوره نمایانگر ریشه¬ها و باورهای عمیق هر ملت است. اما داستان اسطوره¬ای ضحاک چه ارتباطی با گیاهخواری در فرهنگ ایرانی دارد ؟ آیا گوشتخواری در #شاهنامه فردوسی، برگرفته از افسانههایی است که ریشه در حقایق فرهنگی و تاریخی ما دارد و نشان از یک رفتار و منش نادرست است؟
🔹 بر این اساس چطور میتوان گفت ایرانیان گیاهخواری را بر گوشتخواری و حیوان کشی ترجیح می دادند؟
🔹در حقیقت اگر بیشتر به جشنها، آیینها و رسوم ایرانی نگاه کنیم کشتن حیوانات و خوردن غذاهای گوشتی را در آنها نخواهیم یافت. به گونه ای که غذاهای جشنها و رسوم ما ریشه در تغذیه گیاهی دارند، انواع میوه ها و مغزها را بر سر خوانها می بینیم و نهایتا هر جشن و مراسم آش مخصوص به خود را دارد که نباید به گوشت و خون جانوری آلوده شود.
🔹برای نمونه نیاکانمان آذرگان (نهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی) را روزی خجسته میدانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. در جشن آذرگان آش یکی از خوردنی های مرسوم در آن است که به آن آش سبزی می گویند که کاملا از حبوبات و سبزیجات بود. یا آش سیزده بدر که در آن از گیاهان وحشی استفاده می شد. یا سبزی پلو که با انواع سبزیجات پخته می شد و تنوع بسیاری داشت، در شب نوروز مرسوم بود. اغلب این خوراک ها گیاهی بود همانگونه که فردوسی به آن اشاره می کند و خورشها گوشت نداشت. سابقه اضافه شدن گوشت به بسیاری از غذاهای ایرانی کمتر از هزار سال است و از حمله مغول به این سو تقریبا به همه غذاهای ایرانی گوشت اضافه شد و انواع کبابها رواج پیدا کرد.
🔹همچنین در جشنهای مشهور ایرانی باقی مانده از رسوم بسیار قدیمی مانند جشن شب #چله (یلدا)، سفرهای پر از میوههای تابستانی و پاییزی و آجیل و مغزها را میگسترانیم. در جشن #نوروز سر سفره هفت سین سماق و سنجد و سمنو (سمنک) میگذاریم جلو درب خانه را جارو میزنیم و به نیت روشنایی و نور، آب میپاشیم و سبزه میکاریم.
#فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود و او از ماندگار شدن این آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. اما خدمت شاهنامه فقط به زبان ما نبود. زنده نگه داشتن تاریخ، فرهنگ، خوراک و هنر ما نیز بی اثر از آن نیست. اکنون ما با قدرت این منظومه میخواهیم بررسی کنیم که حکیم ابوالقاسم فردوسی در #شاهنامه چگونه گوشت خواری را از نظر ایرانیان رفتاری بد میداند و آن را به اهریمنان نسبت میدهد؟
🔹در اینباره دو موضوع بسیار مهم مطرح است. یکی دین زرتشت که شاهنامه نیز آن را دین یکتا پرست غالب ایرانیان و پر از خوی نیکی میداند و دیگری افسانه های ایرانی که ریشه در واقعیتهایی گذشته دارند.
@SDPadshahiparlemani
منابع:
سالمی، کیوان (1385) اندیشه زرتشت در اوستا، انتشارات زرین مهر
سالمی، کیوان (1398) گیاهخواری رهایی انسان و زمین، انتشارات زرین مهر
سایت ویجی ها www.Vigiha.ir گیاهخواری در خوراک ایرانیان از نگاه شاهنامه 12/9/1400
🔱👑🔱@SDPadshahiparlemani
مقدمه🔻
🔹از آنجا که خوراک و تغذیه از دیر باز برای اهل خرد بسیار مهم بوده است و بارها از زبان حکما از پورسبنا تا دکارت شنیده ایم که می گویند بگو چه می¬خوری تا بگویم کیستی؟ این تاکید و سخنان نشان می¬دهد که تاثیر خوراک بر رفتار و نگرش و منش آدمی تا چه اندازه مهم است. شاهنامه نیز از این اصل مهم جدا نیست و حکیم فردوسی در داستان ضحاک ماردوش و کاوه آهنگر، به وارد شدن گوشت به خوراک ایرانیان اشاره می¬کند و آن را منشاء بی¬خردی و دل سخت شدن و سرآغاز داستان استبداد و ظلم بشریت بر خود و دیگران می داند.
🔹شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی از مشهورترین حماسه سراییهای جهان است و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. یکی از جذابترین داستانهای شاهنامه، داستان ضحاک مار دوش است. به درستی خلق و خوی شوم این پادشاه نمادی از خودخواهی و بی رحمی و حکومت ترس و وحشت در میان اسطوره های ایرانی است. باید اشاره کنیم که اسطوره از تاریخ جدا نیست و مرز بین تخیل و واقعیت در طول تاریخ را اسطوره می¬نامیم. می¬توان گفت اسطوره نمایانگر ریشه¬ها و باورهای عمیق هر ملت است. اما داستان اسطوره¬ای ضحاک چه ارتباطی با گیاهخواری در فرهنگ ایرانی دارد ؟ آیا گوشتخواری در #شاهنامه فردوسی، برگرفته از افسانههایی است که ریشه در حقایق فرهنگی و تاریخی ما دارد و نشان از یک رفتار و منش نادرست است؟
🔹 بر این اساس چطور میتوان گفت ایرانیان گیاهخواری را بر گوشتخواری و حیوان کشی ترجیح می دادند؟
🔹در حقیقت اگر بیشتر به جشنها، آیینها و رسوم ایرانی نگاه کنیم کشتن حیوانات و خوردن غذاهای گوشتی را در آنها نخواهیم یافت. به گونه ای که غذاهای جشنها و رسوم ما ریشه در تغذیه گیاهی دارند، انواع میوه ها و مغزها را بر سر خوانها می بینیم و نهایتا هر جشن و مراسم آش مخصوص به خود را دارد که نباید به گوشت و خون جانوری آلوده شود.
🔹برای نمونه نیاکانمان آذرگان (نهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی) را روزی خجسته میدانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. در جشن آذرگان آش یکی از خوردنی های مرسوم در آن است که به آن آش سبزی می گویند که کاملا از حبوبات و سبزیجات بود. یا آش سیزده بدر که در آن از گیاهان وحشی استفاده می شد. یا سبزی پلو که با انواع سبزیجات پخته می شد و تنوع بسیاری داشت، در شب نوروز مرسوم بود. اغلب این خوراک ها گیاهی بود همانگونه که فردوسی به آن اشاره می کند و خورشها گوشت نداشت. سابقه اضافه شدن گوشت به بسیاری از غذاهای ایرانی کمتر از هزار سال است و از حمله مغول به این سو تقریبا به همه غذاهای ایرانی گوشت اضافه شد و انواع کبابها رواج پیدا کرد.
🔹همچنین در جشنهای مشهور ایرانی باقی مانده از رسوم بسیار قدیمی مانند جشن شب #چله (یلدا)، سفرهای پر از میوههای تابستانی و پاییزی و آجیل و مغزها را میگسترانیم. در جشن #نوروز سر سفره هفت سین سماق و سنجد و سمنو (سمنک) میگذاریم جلو درب خانه را جارو میزنیم و به نیت روشنایی و نور، آب میپاشیم و سبزه میکاریم.
#فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود و او از ماندگار شدن این آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. اما خدمت شاهنامه فقط به زبان ما نبود. زنده نگه داشتن تاریخ، فرهنگ، خوراک و هنر ما نیز بی اثر از آن نیست. اکنون ما با قدرت این منظومه میخواهیم بررسی کنیم که حکیم ابوالقاسم فردوسی در #شاهنامه چگونه گوشت خواری را از نظر ایرانیان رفتاری بد میداند و آن را به اهریمنان نسبت میدهد؟
🔹در اینباره دو موضوع بسیار مهم مطرح است. یکی دین زرتشت که شاهنامه نیز آن را دین یکتا پرست غالب ایرانیان و پر از خوی نیکی میداند و دیگری افسانه های ایرانی که ریشه در واقعیتهایی گذشته دارند.
@SDPadshahiparlemani
منابع:
سالمی، کیوان (1385) اندیشه زرتشت در اوستا، انتشارات زرین مهر
سالمی، کیوان (1398) گیاهخواری رهایی انسان و زمین، انتشارات زرین مهر
سایت ویجی ها www.Vigiha.ir گیاهخواری در خوراک ایرانیان از نگاه شاهنامه 12/9/1400
🔱👑🔱@SDPadshahiparlemani