Forwarded from اتچ بات
🔴 #شایسته_سالاری
#نظریه_انفجار_نادانی
کاواساکی نظریهپرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیدهای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان میکند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد! این نظریه میگوید:
مدیران درجه یک، کسانی را استخدام میکنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایینتر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همینطور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند).
لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه میشوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را میشود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:
از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوشترند و مرا به نقد میکشند یا کسانی هستند که همرده من یا پایینترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟
در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوشتر، مطلعتر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟
آیا تعداد کسانی که از من باهوشتر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟
در سازمان سیاسی کشور اگر شاهد بروز فساد سیستماتیک هستیم یکی از عوامل موثر همین مساله انفجار نادانی است . با این تفاوت این انفحار نادانی از بالاترین رده های کشوری شروع می شود و حتی رهبر در بیت خود افرادی را به کار می گمارد که از خود او کم هوشتر و بیشتر از گروه چاپلوسان و افراد مطیع هستند و به این روش همه ساختار مدیریتی کشور پر می شود از افرادی چاپلوس و ناتوان و ناکارآمد که جز منافع حقیر شخصی چیزی در مخیله شان راه ندارد و هزینه چاپلوسی خود را با دزدی و اختلاس و استفاده از رانت و بهره مندی ار سفره انقلاب دریافت کرده و هرآنچه انجام می دهند را مجاز و محق می دانند به همین دلیل هست که قبح فساد ریخته و حتی کسانی که تا گلو در فساد غوطه می خورند در مردم آن هشدار می دهند . در واقع دز چنین سیستمی هیچ جایی برای شابسته سالاری وجود ندارد و هیچ شخص شایسته را تحمل نمیشود و ریشه و دلیل فرار مغزها و استعدادها در حوزه های مختلف نیز همین انفجار نادانی در کشور هست .
#نظریه_انفجار_نادانی
کاواساکی نظریهپرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیدهای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان میکند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد! این نظریه میگوید:
مدیران درجه یک، کسانی را استخدام میکنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایینتر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همینطور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند).
لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه میشوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را میشود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:
از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوشترند و مرا به نقد میکشند یا کسانی هستند که همرده من یا پایینترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟
در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوشتر، مطلعتر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟
آیا تعداد کسانی که از من باهوشتر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟
در سازمان سیاسی کشور اگر شاهد بروز فساد سیستماتیک هستیم یکی از عوامل موثر همین مساله انفجار نادانی است . با این تفاوت این انفحار نادانی از بالاترین رده های کشوری شروع می شود و حتی رهبر در بیت خود افرادی را به کار می گمارد که از خود او کم هوشتر و بیشتر از گروه چاپلوسان و افراد مطیع هستند و به این روش همه ساختار مدیریتی کشور پر می شود از افرادی چاپلوس و ناتوان و ناکارآمد که جز منافع حقیر شخصی چیزی در مخیله شان راه ندارد و هزینه چاپلوسی خود را با دزدی و اختلاس و استفاده از رانت و بهره مندی ار سفره انقلاب دریافت کرده و هرآنچه انجام می دهند را مجاز و محق می دانند به همین دلیل هست که قبح فساد ریخته و حتی کسانی که تا گلو در فساد غوطه می خورند در مردم آن هشدار می دهند . در واقع دز چنین سیستمی هیچ جایی برای شابسته سالاری وجود ندارد و هیچ شخص شایسته را تحمل نمیشود و ریشه و دلیل فرار مغزها و استعدادها در حوزه های مختلف نیز همین انفجار نادانی در کشور هست .
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 #شایسته_سالاری
#نظریه_انفجار_نادانی
کاواساکی نظریهپرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیدهای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان میکند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد! این نظریه میگوید:
مدیران درجه یک، کسانی را استخدام میکنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایینتر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همینطور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند).
لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه میشوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را میشود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:
از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوشترند و مرا به نقد میکشند یا کسانی هستند که همرده من یا پایینترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟
در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوشتر، مطلعتر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟
آیا تعداد کسانی که از من باهوشتر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟
در سازمان سیاسی کشور اگر شاهد بروز فساد سیستماتیک هستیم یکی از عوامل موثر همین مساله انفجار نادانی است . با این تفاوت این انفحار نادانی از بالاترین رده های کشوری شروع می شود و حتی رهبر در بیت خود افرادی را به کار می گمارد که از خود او کم هوشتر و بیشتر از گروه چاپلوسان و افراد مطیع هستند و به این روش همه ساختار مدیریتی کشور پر می شود از افرادی چاپلوس و ناتوان و ناکارآمد که جز منافع حقیر شخصی چیزی در مخیله شان راه ندارد و هزینه چاپلوسی خود را با دزدی و اختلاس و استفاده از رانت و بهره مندی ار سفره انقلاب دریافت کرده و هرآنچه انجام می دهند را مجاز و محق می دانند به همین دلیل هست که قبح فساد ریخته و حتی کسانی که تا گلو در فساد غوطه می خورند در مردم آن هشدار می دهند . در واقع دز چنین سیستمی هیچ جایی برای شابسته سالاری وجود ندارد و هیچ شخص شایسته را تحمل نمیشود و ریشه و دلیل فرار مغزها و استعدادها در حوزه های مختلف نیز همین انفجار نادانی در کشور هست .
#نظریه_انفجار_نادانی
کاواساکی نظریهپرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیدهای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان میکند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد! این نظریه میگوید:
مدیران درجه یک، کسانی را استخدام میکنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایینتر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همینطور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند).
لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه میشوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را میشود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:
از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوشترند و مرا به نقد میکشند یا کسانی هستند که همرده من یا پایینترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟
در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوشتر، مطلعتر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟
آیا تعداد کسانی که از من باهوشتر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟
در سازمان سیاسی کشور اگر شاهد بروز فساد سیستماتیک هستیم یکی از عوامل موثر همین مساله انفجار نادانی است . با این تفاوت این انفحار نادانی از بالاترین رده های کشوری شروع می شود و حتی رهبر در بیت خود افرادی را به کار می گمارد که از خود او کم هوشتر و بیشتر از گروه چاپلوسان و افراد مطیع هستند و به این روش همه ساختار مدیریتی کشور پر می شود از افرادی چاپلوس و ناتوان و ناکارآمد که جز منافع حقیر شخصی چیزی در مخیله شان راه ندارد و هزینه چاپلوسی خود را با دزدی و اختلاس و استفاده از رانت و بهره مندی ار سفره انقلاب دریافت کرده و هرآنچه انجام می دهند را مجاز و محق می دانند به همین دلیل هست که قبح فساد ریخته و حتی کسانی که تا گلو در فساد غوطه می خورند در مردم آن هشدار می دهند . در واقع دز چنین سیستمی هیچ جایی برای شابسته سالاری وجود ندارد و هیچ شخص شایسته را تحمل نمیشود و ریشه و دلیل فرار مغزها و استعدادها در حوزه های مختلف نیز همین انفجار نادانی در کشور هست .
Telegram
attach 📎