🔴رشد حدود هزار واحدی نماگر بورس در ۱۰دقیقه آغازین معاملات امروز
🔹شاخص کل بورس تهران در این لحظه در ارتفاع یک میلیون و ۱۴۱هزار واحد قرار گرفته است.
🔹نمادهای فارس، برکت و کویر بیشترین تأثیر مثبت و نمادهای حکشتی، شبندر و وبملت بیشترین اثر منفی را بر روند حرکت شاخص گذاشتهاند.
#خبر #بورس
@Roshanfkrane
🔹شاخص کل بورس تهران در این لحظه در ارتفاع یک میلیون و ۱۴۱هزار واحد قرار گرفته است.
🔹نمادهای فارس، برکت و کویر بیشترین تأثیر مثبت و نمادهای حکشتی، شبندر و وبملت بیشترین اثر منفی را بر روند حرکت شاخص گذاشتهاند.
#خبر #بورس
@Roshanfkrane
یجایی خوندم نوشته بود:
" زن ها وانمود می کنن ضعیف تر هستن تا مرد احساس تکیه گاه بودن کنه؛ ولی تازه بعد رفتنشون می فهمی این تویی که تکیه داده بودی."
#اندیشه #بانوان
@Roshanfkrane
" زن ها وانمود می کنن ضعیف تر هستن تا مرد احساس تکیه گاه بودن کنه؛ ولی تازه بعد رفتنشون می فهمی این تویی که تکیه داده بودی."
#اندیشه #بانوان
@Roshanfkrane
🔴مراجعه به روانشناس را جدی بگیریم !
جامعهی ما پر شده از بیمارانی که از شدت دردِ کهنهی روانشان، گلوی آرامشِ یکدیگر را فشار میدهند، که مشکلشان را نمیپذیرند و از ترس قضاوتها، درمان را پس میزنند، بیمارانی که پشتِ میزها نشسته و با روانی گسیخته و ناآرام، میلیونها نفر را مبتلا به فقر و یأس و بلاتکلیفی کردند. و مردمی که غدهی سرطانیِ روحشان بقدری وسعت یافته که دیگر نه چشمانشان میبیند، نه گوش هایشان میشنود، مردمی که از شدتِ درد؛ در اعماقِ سکوتی نجیبانه، فریاد میزنند، سکوتی که حکم اعدام جمعیِ شان است !
سلامت روحیِ افراد، میزان سلامت و اصالتِ یک جامعه را مشخص می کند .
باید فرهنگ سازی شود !
روانشناسی شغل نیست، یک رسالتِ حیاتی و مقدس است !
رسالتی که این روزها؛ تاوان بایکوتِ کورکورانهاش را پس میدهیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Roshanfkrane
جامعهی ما پر شده از بیمارانی که از شدت دردِ کهنهی روانشان، گلوی آرامشِ یکدیگر را فشار میدهند، که مشکلشان را نمیپذیرند و از ترس قضاوتها، درمان را پس میزنند، بیمارانی که پشتِ میزها نشسته و با روانی گسیخته و ناآرام، میلیونها نفر را مبتلا به فقر و یأس و بلاتکلیفی کردند. و مردمی که غدهی سرطانیِ روحشان بقدری وسعت یافته که دیگر نه چشمانشان میبیند، نه گوش هایشان میشنود، مردمی که از شدتِ درد؛ در اعماقِ سکوتی نجیبانه، فریاد میزنند، سکوتی که حکم اعدام جمعیِ شان است !
سلامت روحیِ افراد، میزان سلامت و اصالتِ یک جامعه را مشخص می کند .
باید فرهنگ سازی شود !
روانشناسی شغل نیست، یک رسالتِ حیاتی و مقدس است !
رسالتی که این روزها؛ تاوان بایکوتِ کورکورانهاش را پس میدهیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Roshanfkrane
💞نامهای به دختران سرزمینم...
چند اعتراف تلخ پدرانه و چند نکته هست که شاید نتوانم رو در رو و چشم در چشم برایت بگویم اما آنها را برایت مینویسم.
دخترم فریاد بزن!
دخترها باید فریاد زدن هم بلد باشند. این اسطوره قدیمی دختر و اشک را تو دور بریز. اگر جایی در حقت بیعدالتی شد، اگر تعرضی به حقت و به جسمت شد، بایست، نترس، با صدایی رسا حرفت را بزن، و اگر لازم شد فریاد بزن. «هیس دخترها فریاد نمیزنند» برای دوران ما بود. شما اشتباه ما را تکرار نکنید.
دخترم از عاشقشدن نترس!
روزی عاشق خواهی شد. از این که عاشق شوی نترس. تو آرزوی پسرکی خواهی بود و آن پسرک تمام رویای تو. شاید شکست عشقی بخوری، شاید حتی فریب بخوری. اما یادت باشد عاشق شدن بخشی از مسیر بزرگ شدن آدمی است. مهم آناست که تو و او حریمها را رعایت کنید. مهم این است که تا آنجا که میتوانی درست انتخاب کنی و فریب نخوری. اما اگر اشتباه کردی و یا فریب خوردی، دوباره بلندشو. دوباره عشق را تجربه کن. اگر در عاشق شدن اشتباه کردی، سعی نکن با پناه بردن به نفرت از خودت و دیگران انتقام بگیری.
تو از زندان فرار کن!
دخترم! میخواهم اعتراف کنم؛ اعترافی تلخ! من به اندازه کافی شجاع نبودم. اگر به اندازه کافی شجاع بودم تو را به زندان نمیبردم. همان زندانی که خودم در آن بودم. عمر من در زندان گذشت؛ زندان نمره، امتحان، معدل، کنکور، ترم و مدرک. تو زندگیات را هدر نده. کارنامهات برای من همهچیز نیست! همهچیز نمره زیستشناسی، توان و معادله چندمجهولی نیست. برای من مهم این است که بتوانی از زندگی لذت ببری، بتوانی سخاوتمندانه ببخشی، و بتوانی جهان کوچک اطرافت را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفتهای، تحویل دهی. از زندان فرارکن! نه اینکه مدرسه نروی، برو؛ حتما برو! اما در زندان نمره، امتحان، معدل، کنکور، ترم و مدرک نمان! علم و مدرک را یکی ندان!
به خودت برس! شیکپوش باش!
به خودت احترام بگذار! لباس خوب بپوش! سِت هم بپوش! به خودت برس! اما نگذار در حد یک عروسک تنزل پیداکنی، نگذار طعمه چشمهای هرزه شوی. لباس، نشانه شخصیت آدمی است، اما نگذار لباس همهی شخصیت تو باشد. بین شیکپوشی و ... فاصله ای است که تو خود آن را بهتر میدانی. من چیزی نمیگویم!
و در آخر کمتر تلویزیون نگاه کن و بیشتر روزنامه و کتاب بخوان!
#مجتبی_لشکر_بلوکی
#بانوان
@Roshanfkrane
چند اعتراف تلخ پدرانه و چند نکته هست که شاید نتوانم رو در رو و چشم در چشم برایت بگویم اما آنها را برایت مینویسم.
دخترم فریاد بزن!
دخترها باید فریاد زدن هم بلد باشند. این اسطوره قدیمی دختر و اشک را تو دور بریز. اگر جایی در حقت بیعدالتی شد، اگر تعرضی به حقت و به جسمت شد، بایست، نترس، با صدایی رسا حرفت را بزن، و اگر لازم شد فریاد بزن. «هیس دخترها فریاد نمیزنند» برای دوران ما بود. شما اشتباه ما را تکرار نکنید.
دخترم از عاشقشدن نترس!
روزی عاشق خواهی شد. از این که عاشق شوی نترس. تو آرزوی پسرکی خواهی بود و آن پسرک تمام رویای تو. شاید شکست عشقی بخوری، شاید حتی فریب بخوری. اما یادت باشد عاشق شدن بخشی از مسیر بزرگ شدن آدمی است. مهم آناست که تو و او حریمها را رعایت کنید. مهم این است که تا آنجا که میتوانی درست انتخاب کنی و فریب نخوری. اما اگر اشتباه کردی و یا فریب خوردی، دوباره بلندشو. دوباره عشق را تجربه کن. اگر در عاشق شدن اشتباه کردی، سعی نکن با پناه بردن به نفرت از خودت و دیگران انتقام بگیری.
تو از زندان فرار کن!
دخترم! میخواهم اعتراف کنم؛ اعترافی تلخ! من به اندازه کافی شجاع نبودم. اگر به اندازه کافی شجاع بودم تو را به زندان نمیبردم. همان زندانی که خودم در آن بودم. عمر من در زندان گذشت؛ زندان نمره، امتحان، معدل، کنکور، ترم و مدرک. تو زندگیات را هدر نده. کارنامهات برای من همهچیز نیست! همهچیز نمره زیستشناسی، توان و معادله چندمجهولی نیست. برای من مهم این است که بتوانی از زندگی لذت ببری، بتوانی سخاوتمندانه ببخشی، و بتوانی جهان کوچک اطرافت را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفتهای، تحویل دهی. از زندان فرارکن! نه اینکه مدرسه نروی، برو؛ حتما برو! اما در زندان نمره، امتحان، معدل، کنکور، ترم و مدرک نمان! علم و مدرک را یکی ندان!
به خودت برس! شیکپوش باش!
به خودت احترام بگذار! لباس خوب بپوش! سِت هم بپوش! به خودت برس! اما نگذار در حد یک عروسک تنزل پیداکنی، نگذار طعمه چشمهای هرزه شوی. لباس، نشانه شخصیت آدمی است، اما نگذار لباس همهی شخصیت تو باشد. بین شیکپوشی و ... فاصله ای است که تو خود آن را بهتر میدانی. من چیزی نمیگویم!
و در آخر کمتر تلویزیون نگاه کن و بیشتر روزنامه و کتاب بخوان!
#مجتبی_لشکر_بلوکی
#بانوان
@Roshanfkrane
#قصه
بوی خوب کلوچه
خرگوش دست طلا از بازار برگشت، دست و صورتش را شست. یکی یکی خریدها را از سبد بیرون گذاشت و گفت:«آرد، تخم مرغ، بکینگ پودر، شیر، شکر، به به همه چیز آماده است» برای پخت کلوچه دست به کار شد او ده تا کلوچه ی خوشمزه توی فر گذاشت.
یک ساعت دیگر بوی کلوچه های دست طلا توی جنگل پیچید. پرپری به مامان کلاغه گفت:«مامانی بوی کلوچه ی خوشمزه می آید من دلم کلوچه می خواهد»
مامان کلاغه بالش را روی سر پرپری کشید و گفت:«بو از خانه ی دست طلاست » بعد هم پرواز کرد و به خانه ی دست طلا رفت.
تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید.
دست طلا در را باز کرد و مامان کلاغه را پشت در دید. مامان کلاغه گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید»
دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی»
مامان کلاغه رویش نشد بگوید:«یک کلوچه هم به پرپری من بده»
گفت:«چه قدر خوب نوش جان» و پر زد و به خانه اش برگشت.
دم سفید و برفولک توی کوچه بازی می کردند، دم سفید گفت:«وای چه بوی خوبی می آید» برفولک گفت:«بوی کلوچه است»
دم سفید جستی زد و گفت:«بیا برویم خانه و به مامان سنجابی بگوییم برایمان کلوچه بپزد»
به خانه که رسیدند مامان سنجابی در حال شستن لباس ها بود، دم دراز گفت:«مامانی بوی کلوچه می آید»
برفولک گفت:«من دلم کلوچه می خواهد»
مامان سنجابی لباس را روی سبد گذاشت و گفت:«بو از خانه ی دست طلاست »
بعد هم از روی شاخه ها پایین آمد و به خانه ی دست طلا رفت.
تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید.
دست طلا در را باز کرد و مامان سنجابی را پشت در دید.
مامان سنجابی گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید.»
دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی»
مامان سنجابی رویش نشد بگوید:«دوتا کلوچه بده برای دم سفید و برفولک ببرم»
گفت :«چقدر خوب نوش جان» و جست زد و به خانه اش برگشت.
دم دراز و مخملی و کپل داشتند تلویزیون نگاه می کردند، کپل یک هو بو کشید و گفت:«چه بوی خوشمزه ای می آید»
مخملی هم بو کشید و گفت:«بوی کیک می آید»
دم دراز دمش را تکان داد و گفت:«بوی کلوچه است»
مامان موشک از توی آشپزخانه گفت:«بو از خانه ی دست طلاست»
راه افتاد و به خانه ی دست طلا رفت.
تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید.
دست طلا در را باز کرد و مامان موشک را پشت در دید.
مامان موشک گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید»
دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی»
مامان موشک رویش نشد بگوید:«سه تا هم بده برای دم دراز و مخملی و کپل ببرم» گفت:«چقدر خوب نوش جان» و به خانه اش برگشت.
دست طلا کلوچه های پخته را از توی فر بیرون آورد. ان ها را توی سبد گذاشت و راه افتاد.
اول به خانه ی مامان کلاغی رفت وبلند صدا زد:«مامان کلاغی می شود بیایی پایین » مامان کلاغی پر زد و زیر درخت روی زمین نشست.
دست طلا دوتا کلوچه از توی سبد بیرون آورد و گفت:«این دو تا کلوچه مال شما و پرپری جان بخورید نوش جان»
مامان کلاغی تشکر کرد و به لانه برگشت.
دست طلا به خانه ی مامان سنجابی رفت بلند صدا زد:«مامان سنجابی می آیی پایین؟» مامان سنجابی از شاخه ها پرید پایین، دست طلا سه تا کلوچه از توی سبد بیرون اورد و گفت:«این سه تا کلوچه مال شما و دم سفید و برفولک جان، بخورید نوش جان»
مامان سنجابی تشکر کرد و در را بست.
دست طلا راه افتاد و به خانه ی مامان موشک رفت، در زد، مامان موشک در باز کرد. دست طلا چهارتا کلوچه از توی سبد بیرون آورد و گفت:«این چهارتا کلوچه مال شما و دم دراز و مخملی و کپل جان بخورید نوش جان »
مامان موشک از دست طلا تشکر کرد و گفت:«بفرمایید تو همسایه چای تازه دم آماده است کلوچه با چای دور هم می چسبد.»
چشمان دست طلا از خوشحالی برقی زد و با خوردن چای و کلوچه دور هم خستگی اش در رفت.
#باران
قصه های کودکانه
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
بوی خوب کلوچه
خرگوش دست طلا از بازار برگشت، دست و صورتش را شست. یکی یکی خریدها را از سبد بیرون گذاشت و گفت:«آرد، تخم مرغ، بکینگ پودر، شیر، شکر، به به همه چیز آماده است» برای پخت کلوچه دست به کار شد او ده تا کلوچه ی خوشمزه توی فر گذاشت.
یک ساعت دیگر بوی کلوچه های دست طلا توی جنگل پیچید. پرپری به مامان کلاغه گفت:«مامانی بوی کلوچه ی خوشمزه می آید من دلم کلوچه می خواهد»
مامان کلاغه بالش را روی سر پرپری کشید و گفت:«بو از خانه ی دست طلاست » بعد هم پرواز کرد و به خانه ی دست طلا رفت.
تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید.
دست طلا در را باز کرد و مامان کلاغه را پشت در دید. مامان کلاغه گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید»
دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی»
مامان کلاغه رویش نشد بگوید:«یک کلوچه هم به پرپری من بده»
گفت:«چه قدر خوب نوش جان» و پر زد و به خانه اش برگشت.
دم سفید و برفولک توی کوچه بازی می کردند، دم سفید گفت:«وای چه بوی خوبی می آید» برفولک گفت:«بوی کلوچه است»
دم سفید جستی زد و گفت:«بیا برویم خانه و به مامان سنجابی بگوییم برایمان کلوچه بپزد»
به خانه که رسیدند مامان سنجابی در حال شستن لباس ها بود، دم دراز گفت:«مامانی بوی کلوچه می آید»
برفولک گفت:«من دلم کلوچه می خواهد»
مامان سنجابی لباس را روی سبد گذاشت و گفت:«بو از خانه ی دست طلاست »
بعد هم از روی شاخه ها پایین آمد و به خانه ی دست طلا رفت.
تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید.
دست طلا در را باز کرد و مامان سنجابی را پشت در دید.
مامان سنجابی گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید.»
دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی»
مامان سنجابی رویش نشد بگوید:«دوتا کلوچه بده برای دم سفید و برفولک ببرم»
گفت :«چقدر خوب نوش جان» و جست زد و به خانه اش برگشت.
دم دراز و مخملی و کپل داشتند تلویزیون نگاه می کردند، کپل یک هو بو کشید و گفت:«چه بوی خوشمزه ای می آید»
مخملی هم بو کشید و گفت:«بوی کیک می آید»
دم دراز دمش را تکان داد و گفت:«بوی کلوچه است»
مامان موشک از توی آشپزخانه گفت:«بو از خانه ی دست طلاست»
راه افتاد و به خانه ی دست طلا رفت.
تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید.
دست طلا در را باز کرد و مامان موشک را پشت در دید.
مامان موشک گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید»
دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی»
مامان موشک رویش نشد بگوید:«سه تا هم بده برای دم دراز و مخملی و کپل ببرم» گفت:«چقدر خوب نوش جان» و به خانه اش برگشت.
دست طلا کلوچه های پخته را از توی فر بیرون آورد. ان ها را توی سبد گذاشت و راه افتاد.
اول به خانه ی مامان کلاغی رفت وبلند صدا زد:«مامان کلاغی می شود بیایی پایین » مامان کلاغی پر زد و زیر درخت روی زمین نشست.
دست طلا دوتا کلوچه از توی سبد بیرون آورد و گفت:«این دو تا کلوچه مال شما و پرپری جان بخورید نوش جان»
مامان کلاغی تشکر کرد و به لانه برگشت.
دست طلا به خانه ی مامان سنجابی رفت بلند صدا زد:«مامان سنجابی می آیی پایین؟» مامان سنجابی از شاخه ها پرید پایین، دست طلا سه تا کلوچه از توی سبد بیرون اورد و گفت:«این سه تا کلوچه مال شما و دم سفید و برفولک جان، بخورید نوش جان»
مامان سنجابی تشکر کرد و در را بست.
دست طلا راه افتاد و به خانه ی مامان موشک رفت، در زد، مامان موشک در باز کرد. دست طلا چهارتا کلوچه از توی سبد بیرون آورد و گفت:«این چهارتا کلوچه مال شما و دم دراز و مخملی و کپل جان بخورید نوش جان »
مامان موشک از دست طلا تشکر کرد و گفت:«بفرمایید تو همسایه چای تازه دم آماده است کلوچه با چای دور هم می چسبد.»
چشمان دست طلا از خوشحالی برقی زد و با خوردن چای و کلوچه دور هم خستگی اش در رفت.
#باران
قصه های کودکانه
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
قصه چرا دعوا می کنی
@IranTabesh/iranTabesh.com
#قصه_شب
#شب_بخیر_كوچولو
#قصه_صوتی
🔴قصه کودکانه ی چرا دعوا میکنی🔴
خوب بخوابید خوشگلای من💝❤️
🌙⭐️ #شب_بخیر 😴
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
#شب_بخیر_كوچولو
#قصه_صوتی
🔴قصه کودکانه ی چرا دعوا میکنی🔴
خوب بخوابید خوشگلای من💝❤️
🌙⭐️ #شب_بخیر 😴
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
آتشسوزی عظیم در پالایشگاه شهید تندگویان تهران
رئیس مرکز فرماندهی و کنترل پلیس پیشگیری تهران:
🔺دقایقی قبل گزارشی مبنی بر آتشسوزی در پالایشگاه تهران واقع در شهرری به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ واصل شد.
🔺هماکنون عوامل امدادی، اورژانس، آتشنشانی و انتظامی در محل حاضر شدهاند.
🔺به گفته این مقام انتظامی این حادثه تاکنون مصدوم نداشته است.
مدیر کل بحران استان تهران:
🔺یکی از خطوط اضطرار گاز مایع در پالایشگاه تهران دچار آتشسوزی شده است.
#حوادث
@Roshanfkrane
رئیس مرکز فرماندهی و کنترل پلیس پیشگیری تهران:
🔺دقایقی قبل گزارشی مبنی بر آتشسوزی در پالایشگاه تهران واقع در شهرری به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ واصل شد.
🔺هماکنون عوامل امدادی، اورژانس، آتشنشانی و انتظامی در محل حاضر شدهاند.
🔺به گفته این مقام انتظامی این حادثه تاکنون مصدوم نداشته است.
مدیر کل بحران استان تهران:
🔺یکی از خطوط اضطرار گاز مایع در پالایشگاه تهران دچار آتشسوزی شده است.
#حوادث
@Roshanfkrane
Shab E Vasl-Doholchi.Com
MohammadReza Shajarian-Doholchi.Com
تصنیف «شب وصل» اثری قدیمی مربوط به دوران قاجار که توسط غلامحسین درویش از آهنگسازان به نام آن دوران ساخته شده است. استاد محمدرضا شجریان با همخوانی همایون شجریان در آلبوم «آهنگ وفا» این اثر را با تنظیمی جدید با همراهی گروه آوا مجددا بازخوانی کرده اند. آلبوم آهنگ وفا در سال ۱۳۷۸ منتشر شده، شعر این تصنیف توسط ملک الشعرای بهار سروده شده است.
به شب وصلت جانا دیوانه شدم
به شمع رویت جانا پروانه شدم
به مه روی تو من جانا حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم
به حال من نگر دلبر دلبر
زار و نزارم جانا زار و نزارم
شیدای توام تاج سرم بیا به سرم
رسوای تو ام چشم ترم بنشین به برم
عاشقم کردی جانا دلم را بردی
به زلف سر کجت دلبر دلبر
گم شده دلم جانا گم شده دلم
به ماه عارضت دلبر دلبر
حل کن مشکلم جانا حل کن مشکلم
به شب وصلت جانا دیوانه شدم
به شمع رویت جانا پروانه شدم
به مه روی تو من جانا حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم
به ماه عارضت دلبر دلبر
حل کن مشکلم جانا حل کن مشکلم
#محمد_رضا_شجریان #شجریان
#موسیقی
@Roshanfkrane
به شب وصلت جانا دیوانه شدم
به شمع رویت جانا پروانه شدم
به مه روی تو من جانا حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم
به حال من نگر دلبر دلبر
زار و نزارم جانا زار و نزارم
شیدای توام تاج سرم بیا به سرم
رسوای تو ام چشم ترم بنشین به برم
عاشقم کردی جانا دلم را بردی
به زلف سر کجت دلبر دلبر
گم شده دلم جانا گم شده دلم
به ماه عارضت دلبر دلبر
حل کن مشکلم جانا حل کن مشکلم
به شب وصلت جانا دیوانه شدم
به شمع رویت جانا پروانه شدم
به مه روی تو من جانا حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم
به ماه عارضت دلبر دلبر
حل کن مشکلم جانا حل کن مشکلم
#محمد_رضا_شجریان #شجریان
#موسیقی
@Roshanfkrane
🔺 آذری جهرمی: همانهایی که منتقد حضور ما در فضای مجازی بودند، امروز استفاده و ترویج میکنند!
وزیر ارتباطات در واکنش به حضور کاندیداها در توئیتر و اظهارات آنها درباره رفع فیلتر توییتر:
🔹 اینکه برخی قبلا انتقاداتی به پلتفرمها و حضور در شبکههای مجازی داشتند و امروز از این فضا استفاده میکنند، اتفاق خوبی است.
🔹 ما سه چهار سال بد و بیراه شنیدیم که چرا در فضای مجازی حضور دارید؛ امروز همانهایی که انتقاد میکردند استفاده و ترویج میکنند!
🔹 نباید این را تخطئه کنیم که چرا استفاده میکنند، باید از این فرصت استفاده کنیم و حضور جریانساز درست تقویت کنیم.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
وزیر ارتباطات در واکنش به حضور کاندیداها در توئیتر و اظهارات آنها درباره رفع فیلتر توییتر:
🔹 اینکه برخی قبلا انتقاداتی به پلتفرمها و حضور در شبکههای مجازی داشتند و امروز از این فضا استفاده میکنند، اتفاق خوبی است.
🔹 ما سه چهار سال بد و بیراه شنیدیم که چرا در فضای مجازی حضور دارید؛ امروز همانهایی که انتقاد میکردند استفاده و ترویج میکنند!
🔹 نباید این را تخطئه کنیم که چرا استفاده میکنند، باید از این فرصت استفاده کنیم و حضور جریانساز درست تقویت کنیم.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔴 ۲میلیارد بده تا مطمئن شویم در اردوی خارج از کشور پناهنده نمیشوی
🔹 عاطفه احمدی عضو تیم ملی اسکی بانوان ایران گفت: یک ضمانتنامه دو میلیاردی از ما گرفتهاند برای اینکه وقتی سفر رفتیم در خارج نمانیم و پناهنده نشویم.
+ پاک کردن صورت مسئله یکی از شاخصه های مسئولین کشورمون هست !
خب بیشعورا اگه برای ورزشکاران رفاه و آرامش به ارمغان میآوردین چرا باید حتی فکر پناهندگی به کشورهای اروپایی و غیر به سرشون بزنه چه برسه به اینکه برن و پناهنده بشن؟
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔹 عاطفه احمدی عضو تیم ملی اسکی بانوان ایران گفت: یک ضمانتنامه دو میلیاردی از ما گرفتهاند برای اینکه وقتی سفر رفتیم در خارج نمانیم و پناهنده نشویم.
+ پاک کردن صورت مسئله یکی از شاخصه های مسئولین کشورمون هست !
خب بیشعورا اگه برای ورزشکاران رفاه و آرامش به ارمغان میآوردین چرا باید حتی فکر پناهندگی به کشورهای اروپایی و غیر به سرشون بزنه چه برسه به اینکه برن و پناهنده بشن؟
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگه بخوام فاجعهی فرهنگی رو معنا کنم این ویدیو به طور کامل اون رو توضیح میده ...
کلا ملتی هستیم که هیچی برامون مهم نیست و خیلی راحت از کنارش رد میشیم!
#جالب #اجتماعی
@Roshanfkrane
کلا ملتی هستیم که هیچی برامون مهم نیست و خیلی راحت از کنارش رد میشیم!
#جالب #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☝️ دختر یاسرعرفات به نام سهوی همراه مادرش سهی فارغ التحصیل دانشگاه پاریس، هردوی آنها در پاریس زندگی میکنند و از ثروتمند ترین افراد دنیا به شمار میروند، سرمایه آنها بالغ بر ھشت میلیارد دلار است. گویندە میگوید: «خدا عوض بده به مادران ایرانی که سال ۵۷ طلاهایشان را در راه پیروزی فلسطین به یاسر عرفات اهدا کردند..
#جالب
@Roshanfkrane
#جالب
@Roshanfkrane