علاقه #هگل به #تاریخ ایران و تاثیر #فلسفه او بر #فلسفه_ایرانشهر دکتر #جواد_طباطبایی
شما شاید چیزهایی در باره فلسفه ایرانشهر استاد جواد طباطبایی شنیدهاید...
موضوعی که متعصبان #مذهبی و قوم گرایان (از جمله حسن عباسی) به شدت مخالف آن هستند.
اما شاید نمیدانستید که فلسفه ایرانشهری استاد جواد طباطبایی تا چه اندازه تحت تاثیر فلسفه هگل قرار دارد و ریشههایی در نظریات هگل در باره ایران دارد.
اما چرا تاریخ و تمدن ایران برای هگل مهم بود؟
یکی از مسائلی که برای هگل مهم بود ، حفظ هویت و فردیت افراد در جامعه بود.
از نظر هگل جامعه یکدست، یکنواخت و یک رنگ که همه مردم آن اندیشه و تفکر یکسانی دارند ، قطعاً ایراد دارد و جامعه سالم متنوع است و به تنوع احترام میگذارد.
حکومتی خوب است که در پی یکدست سازی و یکسان سازی مردم با علایق و سلایق مختلف نباشد.
به همین خاطر هگل هخامنشیان را تحسین میکرد و ایران را نخستین امپراتوری (Reich به آلمانی) تاریخ بشر میدانست.
چون ایرانیان بر اقوام متعددی با ادیان ، زبانها و فرهنگهای مختلف حکومت میکردند اما در پی تحمیل دین ، زبان یا فرهنگ خاصی بر این مردمان نیامدند!
به این ترتیب اقوام مختلف هویت خود را در ایران حفظ میکردند.
هگل ایرانیان را نخستین نماینده انتقال راستین تاریخ از شرق به غرب میدانست.
از نظر او ایرانیان نخستین ملت واقعاً تاریخی هستند و از بعد از هخامنشیان است که وارد تاریخ پیوسته میشویم.
هگل معتقد بود که تاریخ ایران را باید در کنار اروپا خواند در حالی که ملل آسیایی همچون چینیها به معنای واقعی از این تاریخ جهانی جدا هستند.
هگل معتقد بود که اولین بار از ایران است که نور بر تمدن بشری میتابد و زرتشت را بانی این پرتو افکنی میداند. او ایرانیان را به خاطر این تحسین میکند که توانستند به مدت طولانی یک امپراتوری بزرگ را که از اقوام متعددی تشکیل میشد اداره کنند» کشور را از آشوب دور نگهدارند و در عین حال طوری مدیریت کنند که هویت اقوام حفظ شود.
اندیشههای هگل درباره ایران عمیقاً بر فلسفه ایرانشهری استاد طباطبابی تأثیر گذاشته است.
فلسفه ایرانشهری بر خلاف چیزهایی که مخالفانش میگویند نژادستیزانه و ستیزه جویانه نیست بلکه اتفاقاً برعکس بر زندگی مسالمت آمیز و آزادانه اقوام مختلف در کنار هم تأکید دارد. این حفظ هویت اقوام زیر پرچم یک کشور. همان نقطه آغاز علاقه هگل به ایران است.
منبع: گئورک ویلهلم فریدریش هگل، عقل در تاریخ، ترجمه حمید عنایت، انتشارات شفیعی، ۱۳۷۹، قسمت گزیدهای درباره ایران.
#فرهنگ #پارسی #اندیشه
@Roshanfkrane
شما شاید چیزهایی در باره فلسفه ایرانشهر استاد جواد طباطبایی شنیدهاید...
موضوعی که متعصبان #مذهبی و قوم گرایان (از جمله حسن عباسی) به شدت مخالف آن هستند.
اما شاید نمیدانستید که فلسفه ایرانشهری استاد جواد طباطبایی تا چه اندازه تحت تاثیر فلسفه هگل قرار دارد و ریشههایی در نظریات هگل در باره ایران دارد.
اما چرا تاریخ و تمدن ایران برای هگل مهم بود؟
یکی از مسائلی که برای هگل مهم بود ، حفظ هویت و فردیت افراد در جامعه بود.
از نظر هگل جامعه یکدست، یکنواخت و یک رنگ که همه مردم آن اندیشه و تفکر یکسانی دارند ، قطعاً ایراد دارد و جامعه سالم متنوع است و به تنوع احترام میگذارد.
حکومتی خوب است که در پی یکدست سازی و یکسان سازی مردم با علایق و سلایق مختلف نباشد.
به همین خاطر هگل هخامنشیان را تحسین میکرد و ایران را نخستین امپراتوری (Reich به آلمانی) تاریخ بشر میدانست.
چون ایرانیان بر اقوام متعددی با ادیان ، زبانها و فرهنگهای مختلف حکومت میکردند اما در پی تحمیل دین ، زبان یا فرهنگ خاصی بر این مردمان نیامدند!
به این ترتیب اقوام مختلف هویت خود را در ایران حفظ میکردند.
هگل ایرانیان را نخستین نماینده انتقال راستین تاریخ از شرق به غرب میدانست.
از نظر او ایرانیان نخستین ملت واقعاً تاریخی هستند و از بعد از هخامنشیان است که وارد تاریخ پیوسته میشویم.
هگل معتقد بود که تاریخ ایران را باید در کنار اروپا خواند در حالی که ملل آسیایی همچون چینیها به معنای واقعی از این تاریخ جهانی جدا هستند.
هگل معتقد بود که اولین بار از ایران است که نور بر تمدن بشری میتابد و زرتشت را بانی این پرتو افکنی میداند. او ایرانیان را به خاطر این تحسین میکند که توانستند به مدت طولانی یک امپراتوری بزرگ را که از اقوام متعددی تشکیل میشد اداره کنند» کشور را از آشوب دور نگهدارند و در عین حال طوری مدیریت کنند که هویت اقوام حفظ شود.
اندیشههای هگل درباره ایران عمیقاً بر فلسفه ایرانشهری استاد طباطبابی تأثیر گذاشته است.
فلسفه ایرانشهری بر خلاف چیزهایی که مخالفانش میگویند نژادستیزانه و ستیزه جویانه نیست بلکه اتفاقاً برعکس بر زندگی مسالمت آمیز و آزادانه اقوام مختلف در کنار هم تأکید دارد. این حفظ هویت اقوام زیر پرچم یک کشور. همان نقطه آغاز علاقه هگل به ایران است.
منبع: گئورک ویلهلم فریدریش هگل، عقل در تاریخ، ترجمه حمید عنایت، انتشارات شفیعی، ۱۳۷۹، قسمت گزیدهای درباره ایران.
#فرهنگ #پارسی #اندیشه
@Roshanfkrane