@Roshanfkrane
دو قرن سکوت 39
کتاب صوتی
کل این کتاب را بالمس هشتگ👇
#دو_قرن_سکوت
درکانال روشنفکران گوش کنید
کتابی که به 200سال ممنوع بودن تمام زبان ها غیر از عربی در ایران از اجبار اعراب میپردازد
#تاریخ
بخش پایانی
@Roshanfkrane
کل این کتاب را بالمس هشتگ👇
#دو_قرن_سکوت
درکانال روشنفکران گوش کنید
کتابی که به 200سال ممنوع بودن تمام زبان ها غیر از عربی در ایران از اجبار اعراب میپردازد
#تاریخ
بخش پایانی
@Roshanfkrane
🍁🌾🍁🌾
#دو کشور به نام #ایران وجود دارد... A و B
🍁🌾
شما شهروند کدام هستید ؟؟
#ایران_A
بیشتر جمعیت این کشور عدهای هستند که برای آنها #دلار ۳۹۰۰ الی ۴۲۰۰ تومانی موجود است ،
#اقتصاد همیشه برای اینها رونق دارد . #آمریکا در این کشور هیچ غلطی نمیتواند بکند ،
مردمان این کشور #خودروی_ملی ندارند و تمامی خودروهای آنها اروپایی ، آمریکایی و #ضدگلوله است ،
همگی چند کاخ و #ویلا و خانه دارند ، بیکار هم باشند کلی #پسانداز دارند ،
قوانین راهنمایی و رانندگی برای این افراد #مفهومی ندارد و با انداختن در #خطوط BRT با ماشین خودشان تمام مشکلات ترافیکی آنها برطرف میشود ،
هم آب دارند هم هوا دارند هم گاز ، انرژی #هستهای هم حق #مسلم آنهاست ، چون ۲۴ ساعته برق دارند مشکلی از بابت گرمی هوا هم ندارند ،
این مردم در اوقات #فراغت به آمریکا و اروپا سفر میکنند و تفریحشان گرفتن #ویزای شینگن است ، کلا آنقدر همه چیز ; گل و بلبل است که جهانیان به آن کشور #گل و #بلبل میگویند !!
#ایران_B
بیشتر جمعیت این کشور #کارمندکارگر ، راننده تاکسی ، #آژانس_اسنپ ، پیک موتوری ، کارشناس دیپلمه ، فروشنده ، #کشاورزمعلم ، استاد دانشگاه و #دانشجو هستند....
#دلار در این کشور از ۸۵۰۰ الی ٩٠٠٠ تومان بهفروش میرسد ، همه آنها #فیلتر هستند ، در اوج گرمای تابستان دو ساعت در روز #برق ندارند ، با #بحران آب دست و پنجه نرم میکنند ،
بیشترشان خانه ندارند ، بابت آسفالت یک بزرگراه کلی #مالیات میپردازند ، به تمام کشورهای فقیر ناخواسته کمک میکنند و تازه از مردم همان کشورها هم #فحش میشنوند ،
رسانۀ #ملی ندارند ، یک مشت #دزد حرفهای در رأس امور کشور هستند ،
هیچکس جرأت #اعتراض کردن به دزدها را ندارد ، خودروی ملی آنها نوعی #ارابۀ_مرگ است ،
رفاه اکثر مردم در حد همان خوردن #نان_شب است ، #آمریکا در این کشور از صبح تا شب در حال #غلط کردن است ، #گل در این کشور پیدا نمیشود و #بلبلان را هم اعدام کردهاند ...
من در ( ایران B ) زندگی میکنم و دوست دارم ویزای ( ایران A ) را داشته باشم تا متوجه شوم فرق کشور من با آن کشوری که از صبح تا شب در دهان #آمریکا میکوبد چیست ...
🍁🌾🍁🌾
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🍁🌾🍁🌾
#دو کشور به نام #ایران وجود دارد... A و B
🍁🌾
شما شهروند کدام هستید ؟؟
#ایران_A
بیشتر جمعیت این کشور عدهای هستند که برای آنها #دلار ۳۹۰۰ الی ۴۲۰۰ تومانی موجود است ،
#اقتصاد همیشه برای اینها رونق دارد . #آمریکا در این کشور هیچ غلطی نمیتواند بکند ،
مردمان این کشور #خودروی_ملی ندارند و تمامی خودروهای آنها اروپایی ، آمریکایی و #ضدگلوله است ،
همگی چند کاخ و #ویلا و خانه دارند ، بیکار هم باشند کلی #پسانداز دارند ،
قوانین راهنمایی و رانندگی برای این افراد #مفهومی ندارد و با انداختن در #خطوط BRT با ماشین خودشان تمام مشکلات ترافیکی آنها برطرف میشود ،
هم آب دارند هم هوا دارند هم گاز ، انرژی #هستهای هم حق #مسلم آنهاست ، چون ۲۴ ساعته برق دارند مشکلی از بابت گرمی هوا هم ندارند ،
این مردم در اوقات #فراغت به آمریکا و اروپا سفر میکنند و تفریحشان گرفتن #ویزای شینگن است ، کلا آنقدر همه چیز ; گل و بلبل است که جهانیان به آن کشور #گل و #بلبل میگویند !!
#ایران_B
بیشتر جمعیت این کشور #کارمندکارگر ، راننده تاکسی ، #آژانس_اسنپ ، پیک موتوری ، کارشناس دیپلمه ، فروشنده ، #کشاورزمعلم ، استاد دانشگاه و #دانشجو هستند....
#دلار در این کشور از ۸۵۰۰ الی ٩٠٠٠ تومان بهفروش میرسد ، همه آنها #فیلتر هستند ، در اوج گرمای تابستان دو ساعت در روز #برق ندارند ، با #بحران آب دست و پنجه نرم میکنند ،
بیشترشان خانه ندارند ، بابت آسفالت یک بزرگراه کلی #مالیات میپردازند ، به تمام کشورهای فقیر ناخواسته کمک میکنند و تازه از مردم همان کشورها هم #فحش میشنوند ،
رسانۀ #ملی ندارند ، یک مشت #دزد حرفهای در رأس امور کشور هستند ،
هیچکس جرأت #اعتراض کردن به دزدها را ندارد ، خودروی ملی آنها نوعی #ارابۀ_مرگ است ،
رفاه اکثر مردم در حد همان خوردن #نان_شب است ، #آمریکا در این کشور از صبح تا شب در حال #غلط کردن است ، #گل در این کشور پیدا نمیشود و #بلبلان را هم اعدام کردهاند ...
من در ( ایران B ) زندگی میکنم و دوست دارم ویزای ( ایران A ) را داشته باشم تا متوجه شوم فرق کشور من با آن کشوری که از صبح تا شب در دهان #آمریکا میکوبد چیست ...
🍁🌾🍁🌾
#اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #دو_پژوهش
اولی در سال 1353
و
دومی
سی سال بعد
در سال 1383
#جالب ببینید که در این سی سال چی رو از دست دادیم !
صحبت های جالب یک جامعه شناس شجاع در شبکه 3 تلویزیون👏👍
#جامعه_شناسی
#اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
اولی در سال 1353
و
دومی
سی سال بعد
در سال 1383
#جالب ببینید که در این سی سال چی رو از دست دادیم !
صحبت های جالب یک جامعه شناس شجاع در شبکه 3 تلویزیون👏👍
#جامعه_شناسی
#اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
Two Steps from Hell
@BIKALAM_NAVA
#دو_قدم_تا_جهنم ، نام یک کمپانی آهنگسازی در آمریکاست که در زمینه موسیقی #تریلر فیلم و در زمینه موسیقی بازی و برنامه های تلویزیونی فعالیت می کند . این گروه توسط Nick Phoenix و Thomas j.Bergersen تاسیس شده و تا کنون برای تریلر فیلم های شوالیه تاریکی برمی خیزد ، تلقین ، چندین نسخه از فیلم هری پاتر و مردان ایکس ، دزدان دریایی کارائیب و … آهنگسازی کرده است . این گروه همچنین موسیقی متن بازی هایی چون Resident Evil 6 ، Mass Effect 2 ، Mass Effect 3 و برنامه های تلویزیونی ای چون Game of Thrones, Sherlock, The Walking Dead و … را نیز در سابقه ی خود ثبت نموده . جالب است بدانید که آهنگ “Heart of Courage” در بازی های یورو ۲۰۱۲ و همچنین المپیک ۲۰۱۲ لندن نیز مورد استفاده قرار گرفته است .
عنوان این ترَک #حماسی "اسب بالدار" است و برگزیدەای از آلبوم آوازی Vanquish میباشد.
2016
@Roshanfkrane
عنوان این ترَک #حماسی "اسب بالدار" است و برگزیدەای از آلبوم آوازی Vanquish میباشد.
2016
@Roshanfkrane
روشنفکران
📕 کتاب صوتی #دو_قرن_سکوت ✍️عبدالحسین زرین کوب دو قرن سکوت دوقرن سکوت ♦️ کتابی درباره سرگذشت ایران در دو سدهٔ نخست پس از سلطهٔ اعراب است. نام کتاب به خفقان و سکوت حاکم بر ایران در آن دو قرن اشاره دارد. هیچ کسی در ان زمان 200سال! حق سخن گفتن به زبان غیر عربی…
.
#کتاب دو قرن سکوت 👆
دوقرن سکوت
#دو_قرن_سکوت
درخواست مخاطبین
این کتاب بیشتر ادبیات ایران را از زمان هجوم عربها تا ادبیات معاصر را بررسی می کند می شود گفت کتاب مرجع ای است برای بررسی تاریخی ادبیات ایران پس از ساسانیان
من پیشنهاد می کنم اگر دوستان مایل هستند کتاب های دکتر زرین کوب را مطالعه کنند کتاب (نه شرقی نه غربی بلکه انسانی )دکتر گزینه خوبی است و ارزشمند
#تاریخ
@Roshanfkrane
#کتاب دو قرن سکوت 👆
دوقرن سکوت
#دو_قرن_سکوت
درخواست مخاطبین
این کتاب بیشتر ادبیات ایران را از زمان هجوم عربها تا ادبیات معاصر را بررسی می کند می شود گفت کتاب مرجع ای است برای بررسی تاریخی ادبیات ایران پس از ساسانیان
من پیشنهاد می کنم اگر دوستان مایل هستند کتاب های دکتر زرین کوب را مطالعه کنند کتاب (نه شرقی نه غربی بلکه انسانی )دکتر گزینه خوبی است و ارزشمند
#تاریخ
@Roshanfkrane
چند خط کتاب
در برابر سیل هجوم تازیان، شهرها و قلعه های بسیار ویران گشت. خاندان ها و دودمان های زیاد برباد رفت. نعمتها و اموال توانگران را تاراج کردند و غنائم و انفال نام نهادند. دختران و زنان ایرانی را در بازار مدینه فروختند و سبایا و اسرا خواندند. از پیشه وران و برزگران که دین مسلمانی را نپذیرفتند باج و ساو گران به زور گرفتند و جزیه نام نهادند.
همه ی این کارها را نیز عربان در سایه شمشیر و تازیانه انجام می دادند. هرگز دربرابر این کارها هیچکس آشکارا یارای اعتراض نداشت حد و رجم و قتل و حرق، تنها جوابی بود که عرب خاصه در عهد امویان بهرگونه اعتراضی می داد.
#دو_قرن_سکوت
#عبدالحسین_زرینکوب
@Roshanfkrane
در برابر سیل هجوم تازیان، شهرها و قلعه های بسیار ویران گشت. خاندان ها و دودمان های زیاد برباد رفت. نعمتها و اموال توانگران را تاراج کردند و غنائم و انفال نام نهادند. دختران و زنان ایرانی را در بازار مدینه فروختند و سبایا و اسرا خواندند. از پیشه وران و برزگران که دین مسلمانی را نپذیرفتند باج و ساو گران به زور گرفتند و جزیه نام نهادند.
همه ی این کارها را نیز عربان در سایه شمشیر و تازیانه انجام می دادند. هرگز دربرابر این کارها هیچکس آشکارا یارای اعتراض نداشت حد و رجم و قتل و حرق، تنها جوابی بود که عرب خاصه در عهد امویان بهرگونه اعتراضی می داد.
#دو_قرن_سکوت
#عبدالحسین_زرینکوب
@Roshanfkrane
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دید بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
#دو_بیتی
#بابا_طاهر
#ادبیات
@Roshanfkrane
که هر چه دید بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
#دو_بیتی
#بابا_طاهر
#ادبیات
@Roshanfkrane
#دو_مداد_سیاه
کانال روشنفکران
از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاهشان در مدرسه
مرد اول میگفت:
«چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بیمسئولیت و بیحواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم. روز بعد نقشهام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد از دوستانم برمیداشتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم، ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم. بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه[ گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفهای شدم!»
مرد دوم میگفت:
«دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت:«خوب چه کار کردی بدون مداد؟» گفتم:«از دوستم مداد گرفتم.» مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه. چیزی از من نخواست. مادرم گفت:«پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟» گفتم:«چگونه نیکی کنم؟» مادرم گفت:«دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم میشود میدهی و بعد از پایان درس پس میگیریم.» خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آنقدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند. حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر هستم.»
#اندیشه #تربیتی #مهربانی
#کودک #پرورشی #انگیزشی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاهشان در مدرسه
مرد اول میگفت:
«چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بیمسئولیت و بیحواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم. روز بعد نقشهام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد از دوستانم برمیداشتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم، ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم. بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه[ گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفهای شدم!»
مرد دوم میگفت:
«دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت:«خوب چه کار کردی بدون مداد؟» گفتم:«از دوستم مداد گرفتم.» مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه. چیزی از من نخواست. مادرم گفت:«پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟» گفتم:«چگونه نیکی کنم؟» مادرم گفت:«دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم میشود میدهی و بعد از پایان درس پس میگیریم.» خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آنقدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند. حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر هستم.»
#اندیشه #تربیتی #مهربانی
#کودک #پرورشی #انگیزشی
@Roshanfkrane
سخنی با جنابِ رئیس جمهور.!
کانال روشنفکران
🖋 #حمیدرضا_رحیمیان
#گیلانغرب ۱۴۰۲/۱/۲۸
جناب رئیسی.!
قدیما در شهرستانِ دورافتاده #گیلانغرب
در استان کرمانشاه
یک #اتوبوس ایران پیما بود که به آن
"تی بی تی" میگفتیم و یک شوفرِ زبر دست و کارکشته داشت. خدایش بیامرزد زنده یاد مرحومِ #اسماعیل_صفریان را.!
#زوار محترم گیلانغربی سفرِ امامِ غریب، امام رضا "ع " در مشهد مقدس را با همین اتوبوس و با مسئولیت و رانندگی مرحوم "اسماعیل صفریان" به سر منزل مقصود میرساندند. مسیر و جاده های پر پیچ و خم و پر خطرِ قبل از #انقلاب، توسط راننده متعهد و متخصصِ #فوق، بدون هیچگونه هراسی، با شور و شوق مضاعف طی میشد و زوار هم در کمال "امنیت و آرامش" با حداقل موجودی آنزمان، با دستانی پر و سوغاتیهای رنگارنگ به خانه و کاشانه خود بر میگشتند.
نقش و مسئولیتِ خطیرِ زنده یاد "اسماعیل صفریان" نه به عنوان یک شوفر و راننده کارکشته، بلکه به عنوان یک رهبر و راهنما در طول رفت و برگشتِ سفری زمینی، از غربی ترین نقطه کشور به شرق کشور، "خراسان بزرگ" در آن دوران بسیار حائز #اهمیت بود.
و اما
جناب #رئیسی، رئیس جمهور محترم.!
#دو_فاکتور پر اهمیتی که بتواند جانِ چهل و اندی مسافر را در طول اینچنین سفرِ پُرخطری به ساحل امن برساند، فقط و فقط "تعهد و تخصص" بوده است و بس.!
این دو فاکتور #مکمل یکدیگرند. یعنی بدون هر کدام از این دو فاکتور، فاکتور دیگری فاقد ارزش و کوچکترین #راندمان خواهد بود.
زنده یاد "اسماعیل صفریان" و یا حتی دیگر رانندگانی که اگر فاقد یکی از این دو فاکتور حیاتی بودند تحت هر شرایطی هرگز به خود #اجازه نمیدادند پا بر رکاب اتوبوس گذارند و مسئولیت جان و مال مسافران خود را بر عهده گرفته و به خطر اندازند. و موجبات #نفرین ابدی مسافران و بازماندگان را برای خود به ارمغان آورند.
آری جناب رئیسی.!
حضرتعالی در حالی شوفریِ اتوبوسِ اجرایی بزرگی به نام #ایران را بر عهده گرفتید که حتی "شاگرد شوفر" هم
نبوده اید.!
شوربختانه شما فرقِ پدالِ گاز و ترمز را هم بلد نبودید. شما همچنان بدون هیچگونه تخصص و تعهدی در جایگاه آن شوفرِ ماهرِ اتوبوس، که آب و روغنِ موتورِ ماشین را خوب میفهمد و با صدای دلنشینِ کاستِ #حمیرا "کویر سمنان" را با گازهای ممتدش در مینوردد و در برگشت از پیچ و خم جاده "چالوس" دنده عوض میکند و معکوس میدهد و با چهچهه های کاست #ایرج لذت میبرد و خم به ابرو نمی آورد، نشسته اید. و لحظه به لحظه خود و مسافرین بخت برگشته و بیخبر و باخبر را، به لبه پرتگاه نشانده اید.
کوتاه سخن آنکه
درخبرها هم گویا جدیدا "دستور" داده اید به نیت "امام هشتم" ۸ فروند هواپیمای مسافربری بسازند.
از اینکه دانشمندان متخصص و متعهد ایرانی توانایی ساخت هواپیما داشته باشند شکی نیست، یقین بدانید امروز ما را دانسته یا ندانسته به لب پرتگاه برده اید.!
محض رضای خدا و آن "امام رئوف" تا مردم به ته دره سقوط نکرده اند پا را بر پدالِ ترمز نهید،
"کاستِ تلاوتِ تلقین یاسینِ عبدالباسط" را خاموش کرده، ترمز دستی را بیابید و بکشید و برای همیشه از #اتوبوس پیاده شوید.!
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
🖋 #حمیدرضا_رحیمیان
#گیلانغرب ۱۴۰۲/۱/۲۸
جناب رئیسی.!
قدیما در شهرستانِ دورافتاده #گیلانغرب
در استان کرمانشاه
یک #اتوبوس ایران پیما بود که به آن
"تی بی تی" میگفتیم و یک شوفرِ زبر دست و کارکشته داشت. خدایش بیامرزد زنده یاد مرحومِ #اسماعیل_صفریان را.!
#زوار محترم گیلانغربی سفرِ امامِ غریب، امام رضا "ع " در مشهد مقدس را با همین اتوبوس و با مسئولیت و رانندگی مرحوم "اسماعیل صفریان" به سر منزل مقصود میرساندند. مسیر و جاده های پر پیچ و خم و پر خطرِ قبل از #انقلاب، توسط راننده متعهد و متخصصِ #فوق، بدون هیچگونه هراسی، با شور و شوق مضاعف طی میشد و زوار هم در کمال "امنیت و آرامش" با حداقل موجودی آنزمان، با دستانی پر و سوغاتیهای رنگارنگ به خانه و کاشانه خود بر میگشتند.
نقش و مسئولیتِ خطیرِ زنده یاد "اسماعیل صفریان" نه به عنوان یک شوفر و راننده کارکشته، بلکه به عنوان یک رهبر و راهنما در طول رفت و برگشتِ سفری زمینی، از غربی ترین نقطه کشور به شرق کشور، "خراسان بزرگ" در آن دوران بسیار حائز #اهمیت بود.
و اما
جناب #رئیسی، رئیس جمهور محترم.!
#دو_فاکتور پر اهمیتی که بتواند جانِ چهل و اندی مسافر را در طول اینچنین سفرِ پُرخطری به ساحل امن برساند، فقط و فقط "تعهد و تخصص" بوده است و بس.!
این دو فاکتور #مکمل یکدیگرند. یعنی بدون هر کدام از این دو فاکتور، فاکتور دیگری فاقد ارزش و کوچکترین #راندمان خواهد بود.
زنده یاد "اسماعیل صفریان" و یا حتی دیگر رانندگانی که اگر فاقد یکی از این دو فاکتور حیاتی بودند تحت هر شرایطی هرگز به خود #اجازه نمیدادند پا بر رکاب اتوبوس گذارند و مسئولیت جان و مال مسافران خود را بر عهده گرفته و به خطر اندازند. و موجبات #نفرین ابدی مسافران و بازماندگان را برای خود به ارمغان آورند.
آری جناب رئیسی.!
حضرتعالی در حالی شوفریِ اتوبوسِ اجرایی بزرگی به نام #ایران را بر عهده گرفتید که حتی "شاگرد شوفر" هم
نبوده اید.!
شوربختانه شما فرقِ پدالِ گاز و ترمز را هم بلد نبودید. شما همچنان بدون هیچگونه تخصص و تعهدی در جایگاه آن شوفرِ ماهرِ اتوبوس، که آب و روغنِ موتورِ ماشین را خوب میفهمد و با صدای دلنشینِ کاستِ #حمیرا "کویر سمنان" را با گازهای ممتدش در مینوردد و در برگشت از پیچ و خم جاده "چالوس" دنده عوض میکند و معکوس میدهد و با چهچهه های کاست #ایرج لذت میبرد و خم به ابرو نمی آورد، نشسته اید. و لحظه به لحظه خود و مسافرین بخت برگشته و بیخبر و باخبر را، به لبه پرتگاه نشانده اید.
کوتاه سخن آنکه
درخبرها هم گویا جدیدا "دستور" داده اید به نیت "امام هشتم" ۸ فروند هواپیمای مسافربری بسازند.
از اینکه دانشمندان متخصص و متعهد ایرانی توانایی ساخت هواپیما داشته باشند شکی نیست، یقین بدانید امروز ما را دانسته یا ندانسته به لب پرتگاه برده اید.!
محض رضای خدا و آن "امام رئوف" تا مردم به ته دره سقوط نکرده اند پا را بر پدالِ ترمز نهید،
"کاستِ تلاوتِ تلقین یاسینِ عبدالباسط" را خاموش کرده، ترمز دستی را بیابید و بکشید و برای همیشه از #اتوبوس پیاده شوید.!
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
روشنفکران
هوالجمیل
خدایا نفسمان را از مدح وذم مداحان وملامتگران پاک نگه دار و توفیق مجاهدت با آن نفس سرکش را ده،
تا فرعونهای درونمان را سرکوب کرده وبه مرحله اطمینان برسیم.
بعداز ظهر پنج شنبه ۱۴۰۲/۸/۱۱در محضر استاد #غلامحسین_امیرخانی بودم.
مهمانی از دیار #کردستان، #بیجار
با کوله باری ازدست نوشته های نزدیک به سه دهه کار و تلاش مداوم و خلق آثارمتعدد و چندین جلد کتاب به خط شکسته نستعلیق
#دو_اثر_در_نیم_نگاه
استاد : دست بسیار محکم و قوی! افسوس راه و مشق اشتباه ! و مقصر مربی تو ، آثار درویش عبدالمجید طالقانی و گلستانه بایست الگوی مشق تو می بود!
زحمات استاد کابلی و استاد حیدری و تربیت این همه شاگرد در سطح کشور چه ؟!
استاد : هیچ ! شیوه ی من در آوردی !
دردا و دریغا! مذمت آثار درویش به وسیله ی خوشنویسان هم عصرش ! آخر او هم از ظرفش سر ریز شده بود و شیوه ی من در آوردی ابداع کرده بود !
بن مایه ی هنر و جان مایه ی این دیر پای بی انتها در خلاقیت و نو آوری و عشق است.در این عالم هنر بازی جز عده ای به حقیقت والا نمی رسند.
جهان عشق است ودیگر زرق سازی
همه بازی است الا عشق بازی
گویا کف و سوت و هورا و القاب و عناوین رهروان راه به درازای تاریخ ، مرید و مراد را به درد سر انداخته و زمینه ساز چنین تنگ نظریهایی شده ! هنرمندی که بایست وحدت نگاهش به کثرت نگاه ها پیوند می خورد و چنین داوری نمی کرد، و بسیار متاسف هستم که دریای لطیف و زلال هنر را غبار منیت ها مکدر کرده است.
.اگر این است فضل اهل هنر
خنکا آن کسی که بی هنر است
پاسخ سوال دوم در راستای سکوت انجمن خوشنویسان ایران در مقابل جور هایی که به مردم رفت وروزهای تلخی که داشتیم قانع کننده نبود.
کوله بار نیمه بازم را بستم و فاتحه ی هنر را خواندم وبا خود این شعر را زمزمه کردم و برگشتم !
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری
✍ #لیلا_عباسی
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #هنر
#هنرمندان
@Roshanfkrane
هوالجمیل
خدایا نفسمان را از مدح وذم مداحان وملامتگران پاک نگه دار و توفیق مجاهدت با آن نفس سرکش را ده،
تا فرعونهای درونمان را سرکوب کرده وبه مرحله اطمینان برسیم.
بعداز ظهر پنج شنبه ۱۴۰۲/۸/۱۱در محضر استاد #غلامحسین_امیرخانی بودم.
مهمانی از دیار #کردستان، #بیجار
با کوله باری ازدست نوشته های نزدیک به سه دهه کار و تلاش مداوم و خلق آثارمتعدد و چندین جلد کتاب به خط شکسته نستعلیق
#دو_اثر_در_نیم_نگاه
استاد : دست بسیار محکم و قوی! افسوس راه و مشق اشتباه ! و مقصر مربی تو ، آثار درویش عبدالمجید طالقانی و گلستانه بایست الگوی مشق تو می بود!
زحمات استاد کابلی و استاد حیدری و تربیت این همه شاگرد در سطح کشور چه ؟!
استاد : هیچ ! شیوه ی من در آوردی !
دردا و دریغا! مذمت آثار درویش به وسیله ی خوشنویسان هم عصرش ! آخر او هم از ظرفش سر ریز شده بود و شیوه ی من در آوردی ابداع کرده بود !
بن مایه ی هنر و جان مایه ی این دیر پای بی انتها در خلاقیت و نو آوری و عشق است.در این عالم هنر بازی جز عده ای به حقیقت والا نمی رسند.
جهان عشق است ودیگر زرق سازی
همه بازی است الا عشق بازی
گویا کف و سوت و هورا و القاب و عناوین رهروان راه به درازای تاریخ ، مرید و مراد را به درد سر انداخته و زمینه ساز چنین تنگ نظریهایی شده ! هنرمندی که بایست وحدت نگاهش به کثرت نگاه ها پیوند می خورد و چنین داوری نمی کرد، و بسیار متاسف هستم که دریای لطیف و زلال هنر را غبار منیت ها مکدر کرده است.
.اگر این است فضل اهل هنر
خنکا آن کسی که بی هنر است
پاسخ سوال دوم در راستای سکوت انجمن خوشنویسان ایران در مقابل جور هایی که به مردم رفت وروزهای تلخی که داشتیم قانع کننده نبود.
کوله بار نیمه بازم را بستم و فاتحه ی هنر را خواندم وبا خود این شعر را زمزمه کردم و برگشتم !
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری
✍ #لیلا_عباسی
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #هنر
#هنرمندان
@Roshanfkrane