روشنفکران
69.8K subscribers
49.4K photos
41.2K videos
2.39K files
6.78K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
از دور ریختن عقایدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس میکردم!

#بوف_کور
#صادق_هدایت

#تیکه_کتاب #اندیشه

@Roshanfkrane
✍️نامۀ سرگشادۀ #صادق_زیباکلام به رئیس‌جمهور | ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

🔺️مطالبات مدنی کردها با اتهام «تجزیه‌طلبی» محو نمی‌شود.


جناب حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی
رئیس جمهوری اسلامی ایران

🔹️با سلام و تحیات
دعوت از جناب «نچیروان بارزانی»، رئیس اقلیم کردستان، اقدام مثبتی بود در جهت تنش‌زدایی میان اربیل و تهران. متأسفانه دیواری از بی‌اعتمادی میان تهران و اربیل از بدو تأسیس کردستان عراق حاکم بوده. واقعیت تلخ آن است که مسئولین اقلیم همواره از بدو تشکیل آن، مورد شک و بی‌اعتمادی تهران بوده‌اند. آن‌ها متهم هستند که اقلیم را بصورت کانونی در آورده‌اند برای حضور دشمنان جمهوری اسلامی، یعنی آمریکا و اسرائیل. اتهام دیگر آن است که اقلیم، پناهگاهی شده برای مخالفین و معترضین کرد ایرانی.

🔹️در اینکه اسرائیلی‌ها از هر موقعیتی برای نفوذ در ایران استفاده می‌کنند، تردیدی نیست. این هم حق اربیل است که با هر کشوری، از جمله آمریکا، رابطه داشته باشد. و بالأخره این هم یک واقعیتی است که بسیاری از کردهای معترض و مخالف با جمهوری اسلامی، برای مصون‌ماندن از مجازات، به کردستان عراق پناه می‌برند. اگر پناهجویان مرتکب اقدام نظامی علیه ایران نشوند، چگونه می‌توان از اربیل انتظار داشت که آنان را اخراج یا محبوس نماید؟

🔹️متأسفانه تهران رویکردش با اقلیم، بیشتر دیپلماسی «اقتدار نظامی» بوده تا تلاش در جهت دیالوگ و همزیستی. ایران بارها اربیل را مورد حملات نظامی قرار داده. کردها بیش از آنکه علامت دوستی و مودت از تهران دیده باشند، همواره با تهدیدات نظامی روبرو بوده‌اند. جای تأسف است که رابطه با طالبان افغانستان از اولویت بیشتری برای ایران برخوردار بوده تا اقلیم کردستان. اقلیم کردستان یقیناً نروژ، فرانسه یا آمریکا نیست، اما وضعیت دمکراسی در آن در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر خاورمیانه، افتخارآمیز است. در اربیل نه کسی به‌اتهام مخالفت با حکومت زندانی می‌شود و نه مطبوعات زیر نظر حکومت هستند. به علاوه، یک دوجین تلویزیون غیرحکومتی فعالیت دارند.

🔹️اقلیم البته با مشکلات بسیاری روبروست. از مشکلات مدیریتی گرفته تا بی‌مهری‌های تهران، آنکارا و بغداد، که تمایلی به موفقیت یک منطقۀ خودمختار کردنشین ندارند. اما اگر تجربۀ اقلیم هم با شکست روبرو شود، مسئلۀ کردها همچنان باقی می‌ماند. تجربۀ جوامع دیگر نشان داده که فقط «دمکراسی» تأمین‌کنندۀ مطالبات حقوق مدنی اقلیت‌های قومی و مذهبی بوده. تجربۀ ایران خودمان ظرف یک قرن گذشته، نشان داده که سرکوب، آنان را وادار به سکوت می‌کند، اما آنقدرها طول نمی‌کشد که مطالباتشان باز جوانه می‌زند.

ایام بکام باد
#صادق_زیباکلام

#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ نمایشگاه کتاب، یا تریبون نماز جمعه؟ | ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

🔹️در ورزش کشتی، اصطلاحی هست بنام «مال خود» کردن؛ زمانی که یک کشتی‌گیر موفق می‌شود «یک خم» حریف را در دست بگیرد. حالا شده حکایت نمایشگاه کتاب. نظام نمایشگاه کتاب را «مال خود» کرده. هم بصورت مادی، هم معنوی. یک‌خط در میان، غرفه‌های نمایشگاه تعلق به یکی از ده‌ها نهادهای حکومتی دارد. این جدا از غرفه‌های بزرگی است که رسانه‌ها و خبرگزاری‌های حکومتی همچون «فارس»، «تسنیم»، «ایرنا»، «صداوسیما» و نهادهای حوزوی در اختیار دارند. بعلاوه، نمایشگرهای بزرگ، یکسره تبلیغات حکومتی را پخش می‌کنند. گروه گروه دانش‌آموزان را مرتب به نمایشگاه می‌آورند که مشخص است اقدام امور تربیتی آموزش و پرورش است. جالب است که در خصوص حجاب هم من ندیدم متعرض کسی شوند و یا تذکر بدهند. درحالی‌که بعضاً بازدیدکنندگانی بدون حجاب بودند. همان رویکرد انتخابات و راهپیمایی‌های حکومتی، که مهم نیست حجاب بانوان چگونه است، مهم، «حضور» آنان پای صندوق رأی و یا در راهپیمایی ۲۲ بهمن است.

🔹️نمایشگاه کتاب که می‌توانست فی‌نفسه یک امر فرهنگی شود و جوانان، دانشجویان و اقشار و لایه‌های کتاب‌خوان را با آثار و تألیفات نویسندگان مورد علاقۀشان آشنا سازد، تبدیل شده به یک نمایشگاه تبلیغات دینی حکومتی. در سال‌های گذشته، نمایشگاه کتاب واقعاً رویدادی فرهنگی بود. بسیاری می‌آمدند تا با کارهای جدید نویسندگان مورد علاقۀشان آشنا شوند. مسئولین اصراری نداشتند که «نمایشگاه کتاب» را تبدیل به «تریبون نماز جمعه» نمایند و شرکت کنندگان را به‌راه راست هدایت نمایند. اما نظام که با افول اجتماعی و فرهنگی روبرو شده و روزبه‌روز دارد پایگاه اجتماعی‌اش را بالأخص در میان جوانان از دست می‌دهد، جدای از آموزش و پرورش، صداوسیما، حوزه‌های علمیه و یک‌دوجین سازمان‌ها و نهادهای تبلیغاتی، حتی از ۱۰ روز نمایشگاه کتاب هم نمی‌گذرد. به نمایشگاه کتاب متوسل شده، تا شاید از نمد آن بتواند برای مقاصد فرهنگی‌اش کلاهی بدوزد.

🔹️تبدیل نمایشگاه کتاب به تریبون تبلیغات حکومتی باعث شده که بسیاری از شهروندان، مثل سابق دیگر اشتیاقی به بازدید از آن نداشته باشند. بعلاوه، شماری از ناشرین آزاداندیش‌تر هم عطای شرکت در نمایشگاه را به لقای آن بخشیده‌اند. این‌ها همه تأسف‌آور است و اگر نظام اصراری نمی‌داشت که نمایشگاه کتاب را تبدیل به تریبون نماز جمعه نماید، نمایشگاه می‌توانست لااقل درصدی از جوانان کشور را به‌سمت کتابخوانی هدایت کند.
#صادق_زیباکلام

#انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
هر دم از این باغ!! بری می رسد


🔸#صادق_زیبا‌کلام زندانی شد!

مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرد: در پی قطعی شدن برخی احکام پرونده‌های قضایی صادق زیبا کلام، این فرد جهت اجرای احکام صادره وارد زندان شد.
جزئیات را اینجا ببینید

🔸استاد احمدعابدینی روحانی مجتهد منتقد به زندان محکوم شد

بيست ماه حبس تعزيري و 2 سال توقيف سايت
به نام خداوند آن مهرگستر مهربان
به اطلاع دوستاني كه پيوسته در بارۀ حكم دادگاه اينجانب احمد عابديني مي‌پرسيدند. به عرض مي رسانم كه امروز 22 .2 . 403 از دادسراي ويژه روحانيت زنگ زدند و رفتم و حكم صادر شده براي خودم را ديدم  كه 20 ماه حبس تعزيري به خاطر فعاليت تبليغي انحرافي مغاير و مخل به شرع مقدس( تبليغ عقيدۀ وهابيت و خلاف مسلمات فقه مانند پاك دانستن سگ زينتي) و ششماه حبس تعزيري به خاطر توهين به مقام رهبري محكوم شده ام كه در رأي آمده: فقط اشد آنها در باره‌ام اجرا گردد.
و نطر به اينكه عمدۀ فعاليت تبليغي‌ام در فضاي مجازي صورت گرفته است به عنوان تكميل مجازات تعزيري سايت من در پيام رسانهاي گوناگون به مدت دو سال توقيف گردد.
و در آخر نوشته: اين رأي حضوري و ظرف 20 روز از طرف مبادي ذي ربط قابل تجديد نظر خواهي در دادگاه تجديد نظر ويژه روحانيت مي‌باشد.
#شهاب‌الدین_حائری_شیرازی

#خبر #انتقادات #اجتماعی #سیاسی

@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان آقای #مهدی_نصیری در مورد دکتر #صادق_زیباکلام سه روز قبل از زندان رفتن ایشان
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
💢 فرودِ تشت‌ها از بام

✍️#اشکان_دانیالی

در روزهایی که با کم رونق‌ترین مشارکتِ مردمی انتخابات در تاریخِ جمهوری‌اسلامی مواجه‌‌بودیم و جریانِ انقلابی بدون رقبایِ معتدل و اصلاح‌طلب واردِ دورِ دوم انتخابات شد، در اتفاقی عجیب نو‌اصولگرایان به رهبری ریاست مجلس و سوپر‌انقلابی‌ها با سخن‌وری پدیده سیاسی خود؛ علی‌اکبر رائفی‌پور، زایش‌گر انواعِ بازارِ مکاره، با افشاگری علیهِ یکدیگر به خوبی نشان دادند که چقدر فضایِ سیاسی در میانِ اصولگرایان آلوده به انواع و اقسامِ پشتِ پرده‌هایی‌ است که مردم و فعالان جامعه از بطن آن به این شکل بی‌خبرند.

سوال اساسی این است این‌ها چرا برای مجلس ۷ درصدی که مشخص است کاره‌ایی در سیاست واقعی کشور نیست، تمامی آبروی داشته و نداشته خود را به حراج می‌گذارند؟

افشاگری‌ها تا جایی پیش رفته که حجت‌الاسلام محبی از تیم قالیباف، استاد درس نخوانده را به فحشا نیز متهم می‌کند!

ما تصور می‌کردیم این صفات برای انگ و برچسب برای اصلاح‌طلبان یا نیروهایِ ملی بکار‌می‌رود.  نمی‌دانستیم تا این اندازه کسانی که کباده دین می‌کشند نیز اهلِ داستان‌اند! البته باید گفت: از کوزه همان برون تراود که در‌ اوست!

جالب آن‌جاست که رقبایِ داخلی و یا خارجی‌ نواصولگرایان این افشا‌گری‌ها را نمی‌کنند بلکه این خودِ جریانِ اصول‌گرایی است که وحدت مصنوعی خود را برای ریاست بر مجلس فدا کرد و یکی پس از دیگری تشت رسوایی‌شان از بام می‌افتد.

در این میان بسیاری به #مهدی_نصیری نقد می‌کنند که چرا ایده جدید و تازه‌اش را رونمایی کرده و بسیاری دیگر نیز نقد می‌کنند که چرا حالا. و چرا گذشته خود را نقد می‌کنید؟

می‌توان پاسخ داد با این سطحِ مبتذل مردان سیاسی کشور که متعلق به اردوگاه نظام و انقلاب‌اند و اینچنین به جان یکدیگر می‌افتند و انگار نه انگار که برای خدمت به مردم وارد مجلس می‌شوند شجاعت و صداقتِ امثال #مهدی‌_نصیری و #صادق_زیباکلام و #مصطفی_تاجزاده‌ها را باید ستود که در بین این‌ها نیستند و از اردوگاهِ آن‌ها سال‌هاست که جدا شده‌ و به دنبال ایده‌های تازه و جدید برای آینده ایران و ایرانی می‌گردند.

@Roshanfkrane
آنچه زیباکلام نگفت!

دکتر #رحیم_قمیشی

سال ۱۳۷۰ تازه از دانشگاه صنعتی شریف انتقالی گرفته و رفته بودم دانشگاه تهران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
شانس من بود دکتر #صادق_زیباکلام، همان سال تازه از انگلیس، درسش که تمام شده بود، برگشته بود ایران و کلاس‌های درسش شروع شده بودند.
خیلی با سایر استادها فرق می‌کرد. نمی‌توانست یک‌جا بایستد.
طول و عرض کلاس را طی می‌کرد و درس می‌داد. صندلی را برمی‌گرداند و روی آن می‌نشست. ساعت قدیمی‌اش را که زنجیر بلندی داشت از جیبش درمی‌آورد و نگاه زمان می‌کرد.
همه چیزش برایم جالب بود، هیچوقت ادای استادهای با کلاس را درنمی‌آورد.
با آن ساس‌بندی که از روی دوشش می‌آمد و بجای کمربند شلوارش را نگاه می‌داشت، دیگر دیدنی‌تر هم می‌شد.
از همه اینها جذاب‌تر نوع درس دادنش بود. انگار با تاریخ و شخصیت‌هایش زندگی کرده بود.
رفته بود دانشگاه انگلیس و دیده بود منابع تاریخ ایران در آنجا ده برابر کتابخانه مرکزی ایران است و بسیار متعجب شده بود.

کلاسش در دانشگاه تهران یکی از شلوغ‌ترین کلاس‌ها بود. دفتر کار استادی‌اش مثل سایر استادها در  راهروی طبقه دوم نبود. رفته بود در انتهای کتابخانه دانشکده حقوق، یک میز گذاشته بود و آنجا را کرده بود دفتر کارش.
خیلی هم بد نمره بود! من که بعدها از شاگردان ممتاز دانشکده شدم، کمترین نمره‌ در کارنامه‌ام یعنی ۱۶ را ایشان داده بود! ولی از او دلخور نبودم. می‌گفت اگر همان چیزی که من در کلاس گفتم را بنویسید، که نمره ندارد!! شما باید یاد بگیرید متفاوت بنویسید. نظر خودتان را بنویسید.
و من که از رشته فنی آمده بودم رشته انسانی شاخ در می‌آوردم.

یک روز که شنید من رشته مهندسی مکانیک شریف را رها کرده و آمده‌ام علوم سیاسی بخوانم، نه برداشت و  نه‌گذاشت، و گفت " رحیم تو دیوانه‌ای!"
رنگ صورتم عوض شد. گفتم دکتر، تو فوق لیسانس شیمی‌ات را گذاشتی، دکترای علوم سیاسی گرفتی، به من می‌گویی دیوانه!؟
بلافاصله گفت من پدرم ملّاک (صاحب مِلک و مُکنت) بوده، من از این رشته پول نمی‌خواهم در بیاورم.
من هم برای اینکه کم نیاورم گفتم؛
- استاد، پدر من چند ملاک زیر دستش بوده‌اند!
نمی‌دانم چرا باور کرد، بلافاصله گفت؛
- پس مشکلی نیست، فقط بدان اینجا نان ندارد!
یادم هست همان روز آمدم میدان انقلاب، اول کارگر جنوبی، خواستم سوار مینی‌بوس‌های امیراباد بشوم بروم خوابگاه، دیدم همان دو تومان کرایه‌اش را ندارم. پیاده تمام مسیر را رفتم و به این خالی‌بندی‌ام می‌خندیدم.

من از زیباکلام یاد گرفتم باید حرف‌های "نو" زد، نه تکراری.
من از زیباکلام یاد گرفتم اندیشمند شدن ادا و اصول ندارد.
او به من یاد داد تاریخ را باید از نو خواند. هر چه قبلا نوشته‌اند شاید دروغ باشد.
او به من فهماند عرصه علم، عرصه پول درآوردن نیست.
زیباکلام کلی از خاطرات زندان قبل از انقلابش را برایم گفته بود، و اینکه آنجا به چه شخصیت‌هایی آموزش زبان انگلیسی داده، شخصیت‌هایی که بعدها همه کاره شدند و با او غریبه!

زیباکلام به من همان موقع‌ها گفت رشته‌های انسانی و بخصوص علوم اجتماعی و سیاست، چقدر در ایران مظلومند، و چقدر تصمیم‌گیرندگان و مقامات، در این زمینه‌ها بیسوادند.
و البته زیباکلام به من نگفته بود؛
زدن حرف‌های جدید زندان هم دارد!
وابسته نبودن به قدرت محکومیت هم دارد.
او نگفته بود در بین آنها که هیچ سواد علمی ندارند، اظهارنظر کردن چه عواقبی دارد!
نگفت دیکتاتورها زندگی آدم‌ها را تباه هم می‌کنند.
نگفت باید کلی کتاب بخوانی، کلی تحقیق کنی، کلی مقاله بنویسی، بعد یک قاضی کم‌سواد می‌آید و می‌نویسد "شما علیه نظام تبلیغ کرده‌ای!" و تمام.

او حالا تجربه زندان جمهوری اسلامی را طی می‌کند، به جرم داشتن اندیشه.
هیچوقت نپرسیده بودم قبل از انقلاب هم به جرم اندیشیدن رفته بود زندان؟
حتما پس از آزادی حرف‌های زیادی دارد.
ناگفته‌هایش را باید تکمیل کند.
چرا به این روز افتادیم؟
چرا به قرون وسطی برگشتیم!
چرا ملتی متمدن، مدیرانی چنین دارد؟
چرا این همه مردم خوش‌اندیشه
گرفتار عده‌ای بد اندیش و بدسیرت شدند!

و دوباره بگوید
"ما چگونه  ما شدیم"

موضوعات مرتبط را
در اینجا 👉 ببینید

#انتقادات #اجتماعی #سیاسی #مذهبی

@Roshanfkrane