اولین واکنش رسمی سید #مصطفی_تاجزاده پیرامون پیشنهاد
#مهدی_نصیری در باره گفتگوی تاجزاده - شاهزاده
خانم محتشمی پور در گزارشی از آخرین ملاقات خود (اول خرداد ۱۴۰۳) با همسرش آقای سید مصطفی تاجزاده در زندان اوین به نقل از وی نوشته است:
"در مورد پیشنهاد آقای مهدی نصیری هم که چندی پیش مطرح کردهاند گفت: من قبلا نظرم را در گفتوگو با آقای حسین رزاق اعلام کردم و همچنان برهمان نظر هستم اما چرا بعضی دوستان اینقدر نامهربانانه و گاه با ادبیاتی خشن و اقتدارگرایانه به شخص آقای نصیری انتقاد یا حمله کردند، به جای آنکه نقد و نظر خود را در مورد پیشنهاد او بیان کنند. ما که نباید در زمین امنیتیها بازی کنیم."
آقای تاجزاده پیشتر از گفتگو با همه جریانهای سیاسی از جمله جریان پادشاهی مشروطه و آقای رضا پهلوی در چارچوب دموکراسی و تامین منافع ملی استقبال کرده بود.
او گفته بود: "راهی جز گفتگو، راهی جز برسمیت شناختن یکدیگر و راهی جز آشتی ملی نداریم." / مهدی نصیری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
#مهدی_نصیری در باره گفتگوی تاجزاده - شاهزاده
خانم محتشمی پور در گزارشی از آخرین ملاقات خود (اول خرداد ۱۴۰۳) با همسرش آقای سید مصطفی تاجزاده در زندان اوین به نقل از وی نوشته است:
"در مورد پیشنهاد آقای مهدی نصیری هم که چندی پیش مطرح کردهاند گفت: من قبلا نظرم را در گفتوگو با آقای حسین رزاق اعلام کردم و همچنان برهمان نظر هستم اما چرا بعضی دوستان اینقدر نامهربانانه و گاه با ادبیاتی خشن و اقتدارگرایانه به شخص آقای نصیری انتقاد یا حمله کردند، به جای آنکه نقد و نظر خود را در مورد پیشنهاد او بیان کنند. ما که نباید در زمین امنیتیها بازی کنیم."
آقای تاجزاده پیشتر از گفتگو با همه جریانهای سیاسی از جمله جریان پادشاهی مشروطه و آقای رضا پهلوی در چارچوب دموکراسی و تامین منافع ملی استقبال کرده بود.
او گفته بود: "راهی جز گفتگو، راهی جز برسمیت شناختن یکدیگر و راهی جز آشتی ملی نداریم." / مهدی نصیری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
Audio
گفتگوی چالشی #مهدی_نصیری با
#رضا_علیجانی پیرامون ایده "از تاجزاده تا شاهزاده"
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
#رضا_علیجانی پیرامون ایده "از تاجزاده تا شاهزاده"
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
Audio
گفتگوی #مهدی_نصیری با
#مهرداد_خوانساری پیرامون ایده از تاجزاده تا شاهزاده
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
#مهرداد_خوانساری پیرامون ایده از تاجزاده تا شاهزاده
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
🔰#رضا_شاه برای ایران چه کرد؟
از خوانندگان:
جناب آقای نصیری
در یکی از گفتگوهایتان اظهار داشتید که ما در مورد قضاوت نسبت به دوران پهلوی بی انصافی کردیم و افزودید که الانمن به کارنامه نظام پهلوی نمره مثبت می دهم، گر چه به هیچ وجه منکر ضعفها و خطاهای بعضا فاحش نظام پهلوی نیستم و مساله را صفر و صدی نمی بینم.
حالا بنده از شما خواهش می کنم متن زیر را که در گروهی دیدم و به خدمات رضا شاه به ایران می پردازد، در کانالتان درج کنید تا من و بسیاری دیگر را بابت انصاف ورزی و عدم تعصبتان خوشحال کرده باشید: 👇
📌*رضا شاه می گوید :
ﻫـﻨﮕـﺎﻣﯽ ﮐـــﻪ ﻣـﻦ ﺁﻣــــﺪﻡ
ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺷﺖ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ روسیه ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺷﻮﺭﻭﯼِ ﮔﯿﻼﻥ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﺋﯿﺲ جمهور ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ
ﻭ ﺑﻨﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺒﺮ ﭼﺎﭖ ﻣﯽﮐﺮﺩ...
( این کار تجزیه طلبی و خیانت به ایران بوده است )*
*ﺩﺭ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﻣﺮﮐﺰﯼ ( ﺍﻣﯿﺮ ﻣﻮﯾﺪ ﺳﻮﺍﺩ ﮐﻮﻫﯽ ) ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺷﺖ
ﻭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ...
ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﺷﺮﻗﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ در دست ﺩﻭ ﻃﺎیفه ﺗﺮﮐﻤﻦ ﺑﻮﺩ...
ﺷﻤﺎﻝ ﻏﺮﺑﯽ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻣﻌﺰﺯ ﺑﺠﻨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﺍﯾﻞ ﺷﺎﺩﻟﻮ ﺑﻮﺩ*
*ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﻭ ﻧﻮﺍﺣﯽ ﻫﻢ ﻣﺮﺯ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﻣﺎﮐﻮﺋﯽ ﺑﻮﺩ*
*ﻏﺮﺏ ﺍﺭﻭﻣﯿﻪ ﻭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺁﻗﺎ ﺳﻤﯿﺘﻘﻮ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﻣﯽﮐﺮﺩ*
*ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ در ﺩﺳﺖ عشایر ﺍﯾﻞ بزرگ ﺷﺎﻫﺴﻮﻥ ﻭ ﻫﻤﺪﺍﻥ در ﺩﺳﺖ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﺩ*
*ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ، ﺑﻠﻮﭺ ﻫﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﻥ ﺳﺮﮐﺮﺩﻩ ﺑﻠﻮﭺﻫﺎ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽﺯﺩ
ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﯾﺎﺭ ﺭﺳﺘﻢ ﺩﺳﺘﺎﻥ نیز ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ تجزیه شده ﺑﻪ ﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎﻥ ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻥ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪ*
*ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ استان ﻣﺴﺘﻘﻞِ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ ﻭﯾﺰﺍ میگرفتند
*ﻭ حاکم ﺁﻧﺠﺎ شیخ خزعل زیر تحریک اعراب و انگلیس ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻧﻤﯽﺩﺍﺩ
و خیال جداسازی خوزستان از ایران را داشت*
*گروهی از ﺮﮐﻤﻦﻫﺎ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻣﯿ ﮑﺮﺩﻧﺪ*
*ﻣﺮﮐﺰ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺤﻞ ﺟﻮﻻﻥ ﯾﺎﻏﯿﺎﻥ ﻭ جمعی از ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺷﻮﺭﺷﯽ ﺑﻮﺩ*
* ﻧﺎﯾﺐ ﺣﺴﯿﻦ ﮐﺎﺷﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺑﺎﺝ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﻫﺮ ﺟﻨﺎﯾﺘﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺍ ﻣﯽﺩﺍﺷﺖ ...!*
*رضاخان جوزدانی و جعفرقلی خان چرمهینی در نجف آباد و لنجان اصفهان به راهزنی مشغول بودند*
*ﺷﻤﺎﻝ ﮐﺸﻮﺭ در ﺩﺳﺖ ﺭﻭﺱ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ
ﻭ جنوب ﺩﺳﺖ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻫﺎ .!*
*ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻫﺎ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭼﺎﭖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣـﻖِ ﺗـﻮﺣـّﺶ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ*
*ﺗﺮﺍﺧﻢ ﻭ ﺳﻮﺯﺍﮎ ﻭ ﻣﺎﻻﺭﯾﺎ نه ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﻌﺎﺩِ ﯾﮏ " ﮐﺸﻮﺭ " ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ*
*٩٥% ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻧﺸﯿﻦ ﯾﺎ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ*
*ﺁﻥ ﺍﻧﺪﮎ ﺷﻬﺮﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﯽ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ*
*٩٨% مردم ﺳﻮﺍﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ و ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ*
*ﺭﺍﻩ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩ*
*ﺍﺭﺗﺶ ﻭ ﺑﺎﻧﮏ ﻭ ﺷﯿﻼﺕ ﻭ ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻤﺮﮎ ﻭ ... در ﺩﺳﺖ ﺍﺟﻨﺒﯽ ﺑﻮﺩ*
*ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﮏ ﺷﺒﻪ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﺶ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺿﺮﺑﺖ ﺁﺧﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ بودند
ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﻮﺏ ...؟!*
*ﻭ ....*
*ﻫـﻨﮕـﺎﻣـﯽ ﮐـــﻪ ﻣـﻦ ﻣـﯽﺭﻓـــﺘﻢ،
برای ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﯽ ﻭ ﺳﭙﻪ، ﺍﺭﺗﺶ ﻧﻮﯾﻦ ، (ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ، ﻫﻮﺍﯾﯽ ، ﺯﻣﯿﻨﯽ ) ﺭﺍﺩﯾﻮ ، ﻣﺪﺭﺳﻪ ، ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻧﯽ ، ﺭﺍﻩ ﺁﻫﻦ ﺳﺮﺍﺳﺮﯼ ، ﺻﻨﺎﯾﻊ ، ﻓﺮﻫﻨﮕﺴﺘﺎﻥ ، ﮊﺍﻧﺪﺍﺭﻣﺮﯼ و پلیس ، ﺩﺍﻧﺸﺴﺮﺍﯼ ﻋﺎﻟﯽ ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ، ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺳﺎﺯﯼ ، ﺛﺒﺖ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ، ﺑﯿﻤﻪ ، ﻣﻮﺯﻩ ، فرودگاه ، ﻓﺪﺭﺍﺳﯿﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻭ.....
ساخته بودم*
*ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺘﯿﺎﺯﺍﺕ استعماری ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻟﻐﻮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ*
*ﺯﻧﺎﻥ که نیمی از جمعیت بودند
فعالانه ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ*
*ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ*
*ﺧﺎﻧﺴﺎﻻﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ*
*ﺩﺍﺩﮔﺴﺘﺮﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ*
*ﻭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻗﻀﺎ ﮐﻪ ﺍﻭﻗﺎﻑ ﻭ ﻣﮑﺘﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪِ ﺍﺣﯿﺎﯼ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ١٦ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻧﻔﺖ ﺑـﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ...!*
*به شما القا کردند که ﺑﻪ ﻣﻦ بگویید :
ﻗﻠﺪﺭ
ﺗﺮﯾﺎکی
بی سواد
*ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ﺑﯽﺳﻮﺍﺩ بودم اما دانشگاه تهران را ساختم*
*ﻗﻠﺪﺭ ﺑﻮﺩﻡ
اما ارتش منظم را برای ایران ساخته و تجهیز کردم*
*من ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ تریاک ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﮐﺮﺩم
ﺗﺮﯾﺎﮐﯽ ﺑﻮﺩﻡ*
*حال بگویید ....
ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥِ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾـﺮﺍﻥ ﭼـﻪ ﮐﺮﺩﯾﺪ ...!؟.*
*هنگامی که مامور انگلیسی مرا برای تبعید به جزیره موریس در آفریقای جنوبی سوار بر کشتی کرد پرسید
نگرانی؟
من پاسخ دادم :
نه من به فرزندان ایران باور دارم* /
#مهدی_نصیری
#تاریخ_معاصر #اجتماعی #سیاسی
#پهلوی
@Roshanfkrane
از خوانندگان:
جناب آقای نصیری
در یکی از گفتگوهایتان اظهار داشتید که ما در مورد قضاوت نسبت به دوران پهلوی بی انصافی کردیم و افزودید که الانمن به کارنامه نظام پهلوی نمره مثبت می دهم، گر چه به هیچ وجه منکر ضعفها و خطاهای بعضا فاحش نظام پهلوی نیستم و مساله را صفر و صدی نمی بینم.
حالا بنده از شما خواهش می کنم متن زیر را که در گروهی دیدم و به خدمات رضا شاه به ایران می پردازد، در کانالتان درج کنید تا من و بسیاری دیگر را بابت انصاف ورزی و عدم تعصبتان خوشحال کرده باشید: 👇
📌*رضا شاه می گوید :
ﻫـﻨﮕـﺎﻣﯽ ﮐـــﻪ ﻣـﻦ ﺁﻣــــﺪﻡ
ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺷﺖ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ روسیه ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺷﻮﺭﻭﯼِ ﮔﯿﻼﻥ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﺋﯿﺲ جمهور ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ
ﻭ ﺑﻨﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺒﺮ ﭼﺎﭖ ﻣﯽﮐﺮﺩ...
( این کار تجزیه طلبی و خیانت به ایران بوده است )*
*ﺩﺭ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﻣﺮﮐﺰﯼ ( ﺍﻣﯿﺮ ﻣﻮﯾﺪ ﺳﻮﺍﺩ ﮐﻮﻫﯽ ) ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺷﺖ
ﻭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ...
ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﺷﺮﻗﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ در دست ﺩﻭ ﻃﺎیفه ﺗﺮﮐﻤﻦ ﺑﻮﺩ...
ﺷﻤﺎﻝ ﻏﺮﺑﯽ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻣﻌﺰﺯ ﺑﺠﻨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﺍﯾﻞ ﺷﺎﺩﻟﻮ ﺑﻮﺩ*
*ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﻭ ﻧﻮﺍﺣﯽ ﻫﻢ ﻣﺮﺯ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﻣﺎﮐﻮﺋﯽ ﺑﻮﺩ*
*ﻏﺮﺏ ﺍﺭﻭﻣﯿﻪ ﻭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺁﻗﺎ ﺳﻤﯿﺘﻘﻮ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﻣﯽﮐﺮﺩ*
*ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ در ﺩﺳﺖ عشایر ﺍﯾﻞ بزرگ ﺷﺎﻫﺴﻮﻥ ﻭ ﻫﻤﺪﺍﻥ در ﺩﺳﺖ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﺩ*
*ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ، ﺑﻠﻮﭺ ﻫﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﻥ ﺳﺮﮐﺮﺩﻩ ﺑﻠﻮﭺﻫﺎ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽﺯﺩ
ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﯾﺎﺭ ﺭﺳﺘﻢ ﺩﺳﺘﺎﻥ نیز ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ تجزیه شده ﺑﻪ ﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎﻥ ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻥ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪ*
*ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ استان ﻣﺴﺘﻘﻞِ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ ﻭﯾﺰﺍ میگرفتند
*ﻭ حاکم ﺁﻧﺠﺎ شیخ خزعل زیر تحریک اعراب و انگلیس ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻧﻤﯽﺩﺍﺩ
و خیال جداسازی خوزستان از ایران را داشت*
*گروهی از ﺮﮐﻤﻦﻫﺎ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻣﯿ ﮑﺮﺩﻧﺪ*
*ﻣﺮﮐﺰ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺤﻞ ﺟﻮﻻﻥ ﯾﺎﻏﯿﺎﻥ ﻭ جمعی از ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺷﻮﺭﺷﯽ ﺑﻮﺩ*
* ﻧﺎﯾﺐ ﺣﺴﯿﻦ ﮐﺎﺷﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺑﺎﺝ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﻫﺮ ﺟﻨﺎﯾﺘﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺍ ﻣﯽﺩﺍﺷﺖ ...!*
*رضاخان جوزدانی و جعفرقلی خان چرمهینی در نجف آباد و لنجان اصفهان به راهزنی مشغول بودند*
*ﺷﻤﺎﻝ ﮐﺸﻮﺭ در ﺩﺳﺖ ﺭﻭﺱ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ
ﻭ جنوب ﺩﺳﺖ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻫﺎ .!*
*ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻫﺎ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭼﺎﭖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣـﻖِ ﺗـﻮﺣـّﺶ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ*
*ﺗﺮﺍﺧﻢ ﻭ ﺳﻮﺯﺍﮎ ﻭ ﻣﺎﻻﺭﯾﺎ نه ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﻌﺎﺩِ ﯾﮏ " ﮐﺸﻮﺭ " ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ*
*٩٥% ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻧﺸﯿﻦ ﯾﺎ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ*
*ﺁﻥ ﺍﻧﺪﮎ ﺷﻬﺮﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﯽ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ*
*٩٨% مردم ﺳﻮﺍﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ و ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ*
*ﺭﺍﻩ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩ*
*ﺍﺭﺗﺶ ﻭ ﺑﺎﻧﮏ ﻭ ﺷﯿﻼﺕ ﻭ ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻤﺮﮎ ﻭ ... در ﺩﺳﺖ ﺍﺟﻨﺒﯽ ﺑﻮﺩ*
*ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﮏ ﺷﺒﻪ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﺶ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺿﺮﺑﺖ ﺁﺧﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ بودند
ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﻮﺏ ...؟!*
*ﻭ ....*
*ﻫـﻨﮕـﺎﻣـﯽ ﮐـــﻪ ﻣـﻦ ﻣـﯽﺭﻓـــﺘﻢ،
برای ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﯽ ﻭ ﺳﭙﻪ، ﺍﺭﺗﺶ ﻧﻮﯾﻦ ، (ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ، ﻫﻮﺍﯾﯽ ، ﺯﻣﯿﻨﯽ ) ﺭﺍﺩﯾﻮ ، ﻣﺪﺭﺳﻪ ، ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻧﯽ ، ﺭﺍﻩ ﺁﻫﻦ ﺳﺮﺍﺳﺮﯼ ، ﺻﻨﺎﯾﻊ ، ﻓﺮﻫﻨﮕﺴﺘﺎﻥ ، ﮊﺍﻧﺪﺍﺭﻣﺮﯼ و پلیس ، ﺩﺍﻧﺸﺴﺮﺍﯼ ﻋﺎﻟﯽ ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ، ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺳﺎﺯﯼ ، ﺛﺒﺖ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ، ﺑﯿﻤﻪ ، ﻣﻮﺯﻩ ، فرودگاه ، ﻓﺪﺭﺍﺳﯿﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻭ.....
ساخته بودم*
*ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺘﯿﺎﺯﺍﺕ استعماری ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻟﻐﻮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ*
*ﺯﻧﺎﻥ که نیمی از جمعیت بودند
فعالانه ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ*
*ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ*
*ﺧﺎﻧﺴﺎﻻﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ*
*ﺩﺍﺩﮔﺴﺘﺮﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ*
*ﻭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻗﻀﺎ ﮐﻪ ﺍﻭﻗﺎﻑ ﻭ ﻣﮑﺘﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪِ ﺍﺣﯿﺎﯼ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ١٦ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻧﻔﺖ ﺑـﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ...!*
*به شما القا کردند که ﺑﻪ ﻣﻦ بگویید :
ﻗﻠﺪﺭ
ﺗﺮﯾﺎکی
بی سواد
*ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ﺑﯽﺳﻮﺍﺩ بودم اما دانشگاه تهران را ساختم*
*ﻗﻠﺪﺭ ﺑﻮﺩﻡ
اما ارتش منظم را برای ایران ساخته و تجهیز کردم*
*من ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ تریاک ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﮐﺮﺩم
ﺗﺮﯾﺎﮐﯽ ﺑﻮﺩﻡ*
*حال بگویید ....
ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥِ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾـﺮﺍﻥ ﭼـﻪ ﮐﺮﺩﯾﺪ ...!؟.*
*هنگامی که مامور انگلیسی مرا برای تبعید به جزیره موریس در آفریقای جنوبی سوار بر کشتی کرد پرسید
نگرانی؟
من پاسخ دادم :
نه من به فرزندان ایران باور دارم* /
#مهدی_نصیری
#تاریخ_معاصر #اجتماعی #سیاسی
#پهلوی
@Roshanfkrane
📌این گفتگو در ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ قبل از سفر #مهدی_نصیری به کانادا صورت گرفت و قرار بود بلافاصله پس از سفر منتشر شود اما انتشار آن از سوی آقای عبداللهی به تاخیر افتاد تا این که دیشب انتشار یافت.
نصیری بعد از رسیدن به کانادا بخش زیادی از این مبحث را در اظهارات و گفتگوهای مختلف مطرح کرده و پیرامون آن به بحث با صاحب نظران پرداخته و همچنان این گفتگوها ادامه خواهد داشت.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
https://youtu.be/tTe9_DuKm2Y
نصیری بعد از رسیدن به کانادا بخش زیادی از این مبحث را در اظهارات و گفتگوهای مختلف مطرح کرده و پیرامون آن به بحث با صاحب نظران پرداخته و همچنان این گفتگوها ادامه خواهد داشت.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
https://youtu.be/tTe9_DuKm2Y
YouTube
نسخه مهدی نصیری برای نجات ایران
این گفتگو در ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ قبل از سفر مهدی نصیری به کانادا صورت گرفت و قرار بود بلافاصله پس از سفر منتشر شود اما انتشار آن از سوی آقای عبداللهی به تاخیر افتاد تا این که دیشب انتشار یافت.
نصیری بعد از رسیدن به کانادا بخش زیادی از این مبحث را در اظهارات…
نصیری بعد از رسیدن به کانادا بخش زیادی از این مبحث را در اظهارات…
◀️ انتخابات و دروغگویی سیستماتیک!
✍ #مهدی_نصیری
جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام و سیستم، اوصاف متعددی دارد: فشل و ناکارآمد، فاسد، مستبد و سرکوبگر اما به نظرم برجستهترین وصف سیستماتیکش دروغگویی است.
این وصف هر روزه نمودهایی دارد اما در ایام انتخابات و تبلیغات انتخاباتی جلوههای ویژهای پیدا میکند. همه دروغ میگویند: از خود نظام گرفته تا دستگاههای سیاسی و رسانههای حکومتی تا نامزدها، حتی نامزد اصلاح طلبان.
نظام میگوید انتخابات و رأی مردم برایش تعیینکننده است، در حالی که به دروغ رأیگیری مهندسی شده و استصوابی را انتخابات می نامد.
کاندیداها به رهبر و سیاستهایش اعلام وفاداری میکنند اما در تبلیغات انتخاباتی وعدههایی میدهند که همگی در تعارض با سیاستهای رهبر است. کاندیداهایی که مدافع حجاب اجباری و فیلترینگ فضای مجازی بودهاند با صراحت تمام و به دروغ خود را مخالف آن اعلام میکنند.
صدا و سیما در ایام تبلیغات، فضای اظهار نظر را اندکی باز میکند و حتی کارشناسی را که در شرایط عادی اجازه ورود به رسانه را برای دقایقی به او نمیدهد، به عنوان مجری و پرسشگر به کار میگیرد، اما بلافاصله در فردای انتخابات دوباره چهره سانسورچی خود را نشان میدهد.
نامزدی که میداند اختیارات وزیر خارجه اش در حد صفر است، وعده تغییر سیاست خارجی را میدهد و البته موقع ثبت نام هم اعلام کرده که مجری سیاستهای رهبری است و در سخنرانیهای انتخاباتی اش هم تاکید میکند که ذوب در مقام معظم است!
نامزدهایی که تا چند روز قبل به تبعیت از رهبر فرهمندشان کشور را در قلهها می دیدند، در نطقها و مناظرات انتخاباتی، تصویری ویران از کشور عرضه کرده و خود را منجی ایران معرفی میکنند! و دهها دروغ دیگری که همه شاهد آن هستیم.
چه جنایت عظیمی جمهوری اسلامی در حق این ملت و کشور کرده است که اولا به عنوان یکی از دروغگوترین نظامهای سیاسی دنیا شناخته میشود و ثانیا آن چنان جمعی از الیت و نخبگان و نیز بخشی از مردمش را به تحقیر کشانده که امید دارند در بستری گسترده از دروغ و دروغگویی، راهی برای نجات جامعه بگشایند.
ظاهرا در ایران، تنها با استقرار یک نظام دینیِ مبتنی بر ولایت فقیه میشد چنین سیستم فاسد، فشل، مستبد و دروغگویی را در هالهای از تقدس مستقر کرد و یک ملت را این چنین به استیصال و انسداد کشاند اما آیا تا کی باید در برابر این سیستم تمکین کرد؟ آیا ملت ایران واجد این استعداد نیست که نظامی نو را برای خود ترسیم کند و با همراهی و اتحاد روشنفکران و نخبگان و جریانهای سیاسی خود در پی استقرار آن بر آید؟!
ممکن است گفته شود با این نظام نمیتوان سرشاخ شد و باید او را با دروغ و تملق و حیله، رام و سربه راه کرد، خب اگر نظام از شما زرنگتر بود، چی؟ تا که میخواهید یوغ بندگیاش را به گردن داشته باشید و شاهد ویرانی و تمام شدن ایران باشید؟! پس خداوند صفت شجاعت و فداکاری و ایثار را برای چه شرایط و روزهایی در وجود آدمیان به ودیعت نهاده است؟!
https://t.me/iranazadvaabad
@Roshanfkrane
✍ #مهدی_نصیری
جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام و سیستم، اوصاف متعددی دارد: فشل و ناکارآمد، فاسد، مستبد و سرکوبگر اما به نظرم برجستهترین وصف سیستماتیکش دروغگویی است.
این وصف هر روزه نمودهایی دارد اما در ایام انتخابات و تبلیغات انتخاباتی جلوههای ویژهای پیدا میکند. همه دروغ میگویند: از خود نظام گرفته تا دستگاههای سیاسی و رسانههای حکومتی تا نامزدها، حتی نامزد اصلاح طلبان.
نظام میگوید انتخابات و رأی مردم برایش تعیینکننده است، در حالی که به دروغ رأیگیری مهندسی شده و استصوابی را انتخابات می نامد.
کاندیداها به رهبر و سیاستهایش اعلام وفاداری میکنند اما در تبلیغات انتخاباتی وعدههایی میدهند که همگی در تعارض با سیاستهای رهبر است. کاندیداهایی که مدافع حجاب اجباری و فیلترینگ فضای مجازی بودهاند با صراحت تمام و به دروغ خود را مخالف آن اعلام میکنند.
صدا و سیما در ایام تبلیغات، فضای اظهار نظر را اندکی باز میکند و حتی کارشناسی را که در شرایط عادی اجازه ورود به رسانه را برای دقایقی به او نمیدهد، به عنوان مجری و پرسشگر به کار میگیرد، اما بلافاصله در فردای انتخابات دوباره چهره سانسورچی خود را نشان میدهد.
نامزدی که میداند اختیارات وزیر خارجه اش در حد صفر است، وعده تغییر سیاست خارجی را میدهد و البته موقع ثبت نام هم اعلام کرده که مجری سیاستهای رهبری است و در سخنرانیهای انتخاباتی اش هم تاکید میکند که ذوب در مقام معظم است!
نامزدهایی که تا چند روز قبل به تبعیت از رهبر فرهمندشان کشور را در قلهها می دیدند، در نطقها و مناظرات انتخاباتی، تصویری ویران از کشور عرضه کرده و خود را منجی ایران معرفی میکنند! و دهها دروغ دیگری که همه شاهد آن هستیم.
چه جنایت عظیمی جمهوری اسلامی در حق این ملت و کشور کرده است که اولا به عنوان یکی از دروغگوترین نظامهای سیاسی دنیا شناخته میشود و ثانیا آن چنان جمعی از الیت و نخبگان و نیز بخشی از مردمش را به تحقیر کشانده که امید دارند در بستری گسترده از دروغ و دروغگویی، راهی برای نجات جامعه بگشایند.
ظاهرا در ایران، تنها با استقرار یک نظام دینیِ مبتنی بر ولایت فقیه میشد چنین سیستم فاسد، فشل، مستبد و دروغگویی را در هالهای از تقدس مستقر کرد و یک ملت را این چنین به استیصال و انسداد کشاند اما آیا تا کی باید در برابر این سیستم تمکین کرد؟ آیا ملت ایران واجد این استعداد نیست که نظامی نو را برای خود ترسیم کند و با همراهی و اتحاد روشنفکران و نخبگان و جریانهای سیاسی خود در پی استقرار آن بر آید؟!
ممکن است گفته شود با این نظام نمیتوان سرشاخ شد و باید او را با دروغ و تملق و حیله، رام و سربه راه کرد، خب اگر نظام از شما زرنگتر بود، چی؟ تا که میخواهید یوغ بندگیاش را به گردن داشته باشید و شاهد ویرانی و تمام شدن ایران باشید؟! پس خداوند صفت شجاعت و فداکاری و ایثار را برای چه شرایط و روزهایی در وجود آدمیان به ودیعت نهاده است؟!
https://t.me/iranazadvaabad
@Roshanfkrane
Telegram
ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.
پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238
تماس برای آگهی
@Hmostafavy
حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.
پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238
تماس برای آگهی
@Hmostafavy
حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
◀️ در شهر کوران یک چشم پادشاست! / در فضائل رییس جمهور جدید
✍ #مهدی_نصیری
📝برای آقای دکتر پزشکیان احترام قائلم. همان طور که برای همه کسانی که از جمهوری اسلامی به ستوه آمده اند و چون خود را در برابر هیولای بی رحم و البته مقدسی! تصور می کنند که کاری از دستشان برای مهار آن بر نمی آید، به پزشکیان رای داده اند تا روزنه ای بگشایند احترام قائلم و البته خود بر این باورم که این مسیری نیست که دستاوردی برای ایران و مردمش داشته باشد و باید همه به عبور از این حکمرانی فاجعه بار بیاندیشند. اینها همه درست اما نباید در باره آقای پزشکیان غلو کرد.
پزشکیان نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی است که سالها از امکانات و مزایای نمایندگی ـ که اندک نیست ـ بهره مند بوده و در عین حال به امر پزشکی و جراحی خود می پرداخته و در آمد مناسبی هم داشته است. (مقایسه کنید با تعداد زیادی از رزیدنتهای پزشکی که به خاطر فشارهای مالی دست به خودکشی می زنند)
آقای پزشکیان جز در مواردی اندک که به عملکرد برخی دستگاهها نقد داشته و البته همیشه ی خدا هم ثناگوی رأس نظام بوده و خود را مطیع وی می دانسته، در برابر انبوهی از مفاسد و غارتگری ها و قانون شکنی ها در طول سالیان گذشته و نیز در برابر فجایع و جنایات نظام در کشتار مردم معترض در سالهای ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و جنبش مهسا سکوت کرده و یا واکنشی اندک و نرم داشته است. چرا؟ آیا او نماینده مجلسی که وظیفه و حق داشته در برابر هر فساد و تباهی و قانون شکنی حداقل اعتراض زبانی داشته باشد، نبوده ؟ آیا اگر احساس می کرده کاری از دستش بر نمی آید، نباید به حکم همان آموزه های علوی ای که از حفظ دارد، رخت خود را از این ورطه حکمرانی تباه و ضد مردم بیرون می کشیده است؟!
بله! جمهوری اسلامی آن چنان تصویری از حاکم و مدیر و مسئول ارائه داده که آقای پزشکیان با این همه ضعف و کاستی، برای عده ای قدیس جلوه کرده است. پزشکیان کجا و دیگر نامزدهای بی شرم و آزرم ریاست جمهوری کجا؟ پزشکیان کجا و امامان جمعه زمین خوار و موقوفه خوار و فلان رییس قوه و سردار فاسد سپاه کجا؟
پزشکیان کجا و آن مقامات کاخ گردی که برای هر کاخ گردی شان باید صدها نیروی تدارکاتی و حفاظتی و نیمی از پدافند تهران بسیج شود و گاه چندین هواپیما برای فریب امنیتی به پرواز در بیایند و اسبان ویژه سواری شان با ماشینهای ویژه حمل شود و بعد جماعت شیفته شان بابت ساده زیستی شان غصه بخورند و بر شیفتگی و عشق کر و کور کننده شان بیافزایند، کجا؟
ما ملتی تحقیر شده و سرکوب گردیده با حکومتی عجین با زر و زور و تزویر هستیم که سطح توقعات و انتظاراتمان از حاکمانمان در حد نازلترین کشورهای دنیا شده و رییس جمهوری (با پایین ترین میزان رای نسبت به روسای جمهور دیگر) که اگر در یک نظام دموکراتیک بود، ای بسا تاکنون از صحنه سیاست ورزی توسط مردم کنار گذاشته شده بود، فرشته جلوه می کند! آری در شهر کوران یک چشم پادشاست!
اخیرا نوحه ای از مردم دزفول در فضای مجازی منتشر شد که نوحه خوان به برخی مصائب جاری ملت ایران می پردازد و در پایان هر بندی از نوحه با لحنی آکنده از سوز و گداز با لهجه دزفولی می گوید: آخ سرزمینوم😭
https://t.me/iranazadvaabad
@Roshanfkrane
✍ #مهدی_نصیری
📝برای آقای دکتر پزشکیان احترام قائلم. همان طور که برای همه کسانی که از جمهوری اسلامی به ستوه آمده اند و چون خود را در برابر هیولای بی رحم و البته مقدسی! تصور می کنند که کاری از دستشان برای مهار آن بر نمی آید، به پزشکیان رای داده اند تا روزنه ای بگشایند احترام قائلم و البته خود بر این باورم که این مسیری نیست که دستاوردی برای ایران و مردمش داشته باشد و باید همه به عبور از این حکمرانی فاجعه بار بیاندیشند. اینها همه درست اما نباید در باره آقای پزشکیان غلو کرد.
پزشکیان نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی است که سالها از امکانات و مزایای نمایندگی ـ که اندک نیست ـ بهره مند بوده و در عین حال به امر پزشکی و جراحی خود می پرداخته و در آمد مناسبی هم داشته است. (مقایسه کنید با تعداد زیادی از رزیدنتهای پزشکی که به خاطر فشارهای مالی دست به خودکشی می زنند)
آقای پزشکیان جز در مواردی اندک که به عملکرد برخی دستگاهها نقد داشته و البته همیشه ی خدا هم ثناگوی رأس نظام بوده و خود را مطیع وی می دانسته، در برابر انبوهی از مفاسد و غارتگری ها و قانون شکنی ها در طول سالیان گذشته و نیز در برابر فجایع و جنایات نظام در کشتار مردم معترض در سالهای ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و جنبش مهسا سکوت کرده و یا واکنشی اندک و نرم داشته است. چرا؟ آیا او نماینده مجلسی که وظیفه و حق داشته در برابر هر فساد و تباهی و قانون شکنی حداقل اعتراض زبانی داشته باشد، نبوده ؟ آیا اگر احساس می کرده کاری از دستش بر نمی آید، نباید به حکم همان آموزه های علوی ای که از حفظ دارد، رخت خود را از این ورطه حکمرانی تباه و ضد مردم بیرون می کشیده است؟!
بله! جمهوری اسلامی آن چنان تصویری از حاکم و مدیر و مسئول ارائه داده که آقای پزشکیان با این همه ضعف و کاستی، برای عده ای قدیس جلوه کرده است. پزشکیان کجا و دیگر نامزدهای بی شرم و آزرم ریاست جمهوری کجا؟ پزشکیان کجا و امامان جمعه زمین خوار و موقوفه خوار و فلان رییس قوه و سردار فاسد سپاه کجا؟
پزشکیان کجا و آن مقامات کاخ گردی که برای هر کاخ گردی شان باید صدها نیروی تدارکاتی و حفاظتی و نیمی از پدافند تهران بسیج شود و گاه چندین هواپیما برای فریب امنیتی به پرواز در بیایند و اسبان ویژه سواری شان با ماشینهای ویژه حمل شود و بعد جماعت شیفته شان بابت ساده زیستی شان غصه بخورند و بر شیفتگی و عشق کر و کور کننده شان بیافزایند، کجا؟
ما ملتی تحقیر شده و سرکوب گردیده با حکومتی عجین با زر و زور و تزویر هستیم که سطح توقعات و انتظاراتمان از حاکمانمان در حد نازلترین کشورهای دنیا شده و رییس جمهوری (با پایین ترین میزان رای نسبت به روسای جمهور دیگر) که اگر در یک نظام دموکراتیک بود، ای بسا تاکنون از صحنه سیاست ورزی توسط مردم کنار گذاشته شده بود، فرشته جلوه می کند! آری در شهر کوران یک چشم پادشاست!
اخیرا نوحه ای از مردم دزفول در فضای مجازی منتشر شد که نوحه خوان به برخی مصائب جاری ملت ایران می پردازد و در پایان هر بندی از نوحه با لحنی آکنده از سوز و گداز با لهجه دزفولی می گوید: آخ سرزمینوم😭
https://t.me/iranazadvaabad
@Roshanfkrane
Telegram
ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.
پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238
تماس برای آگهی
@Hmostafavy
حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.
پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238
تماس برای آگهی
@Hmostafavy
حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
بدرقه دکتر #خسرو_علیکردی به زندان مشهد
✍#مهدی_نصیری
امروز از کلگری کانادا زنگ زدم تا با دکتر خسرو علیکردی که از فعالان سیاسی و مدنی مشهد است، خوش و بشی داشته باشم و احوالپرسی کنم، متوجه شدم با روحیه ای عالی و سرشار از شجاعت و امید به آینده ایران آباد و آزاد، چند ساعت دیگر عازم زندان است و لذا او را تلفنی بدرقه و برای او و همه زندانیان سیاسی وطن آرزوی رهایی کردم.
خسرو علیکردی وکیل پایه یک دادگستری ساکن مشهد، فرزند شهید جنگ ۸ ساله شهباز علیکردی و برادر زاده شهید ذبیح الله علیکردی است. وی دارای دکترای حقوق و متاهل و دارای دو فرزند دختر ۱۳ و ۷ ساله است.
علیکردی از تابستان سال گذشته و به دنبال وفات مرحوم غلامحسین مکی وکیل زندانیان سیاسی مشهد، وکالت زندانیانی همچون فاطمه سپهری و برادرانش و دیگر اعضای بیانیه ۱۴ و زندانیان سیاسی گمنام و برخی خانوادههای دادخواه همچون ابوالفضل آدینهزاده را به عهده گرفته بود که به دنبال آن با پرونده سازی مواجه و به ۲ سال زندان، ۲ سال تبعید، ۲ سال ممنوعیت از اشتغال به وکالت، ۲ سال ممنوعالخروجی و ۲ سال عدم فعالیت در فضای مجازی محکوم و از اول اسفند ۱۴۰۲ دوران حبس خود را سپری میکند.
علیکردی از تاریخ ۲۱ تیرماه با وثیقه ۵ میلیارد تومانی و همچنین ضمانت برادرش دکتر جواد علیکردی به مدت ۸ روز در مرخصی از زندان بود و جمعه ۲۹ تیرماه بدنبال عدم تمدید مرخصی به زندان وکیلآباد مشهد بازگشت.
این وکیل شریف و دربند، عضو شورای مرکزی جبهه ملی خراسان است.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍#مهدی_نصیری
امروز از کلگری کانادا زنگ زدم تا با دکتر خسرو علیکردی که از فعالان سیاسی و مدنی مشهد است، خوش و بشی داشته باشم و احوالپرسی کنم، متوجه شدم با روحیه ای عالی و سرشار از شجاعت و امید به آینده ایران آباد و آزاد، چند ساعت دیگر عازم زندان است و لذا او را تلفنی بدرقه و برای او و همه زندانیان سیاسی وطن آرزوی رهایی کردم.
خسرو علیکردی وکیل پایه یک دادگستری ساکن مشهد، فرزند شهید جنگ ۸ ساله شهباز علیکردی و برادر زاده شهید ذبیح الله علیکردی است. وی دارای دکترای حقوق و متاهل و دارای دو فرزند دختر ۱۳ و ۷ ساله است.
علیکردی از تابستان سال گذشته و به دنبال وفات مرحوم غلامحسین مکی وکیل زندانیان سیاسی مشهد، وکالت زندانیانی همچون فاطمه سپهری و برادرانش و دیگر اعضای بیانیه ۱۴ و زندانیان سیاسی گمنام و برخی خانوادههای دادخواه همچون ابوالفضل آدینهزاده را به عهده گرفته بود که به دنبال آن با پرونده سازی مواجه و به ۲ سال زندان، ۲ سال تبعید، ۲ سال ممنوعیت از اشتغال به وکالت، ۲ سال ممنوعالخروجی و ۲ سال عدم فعالیت در فضای مجازی محکوم و از اول اسفند ۱۴۰۲ دوران حبس خود را سپری میکند.
علیکردی از تاریخ ۲۱ تیرماه با وثیقه ۵ میلیارد تومانی و همچنین ضمانت برادرش دکتر جواد علیکردی به مدت ۸ روز در مرخصی از زندان بود و جمعه ۲۹ تیرماه بدنبال عدم تمدید مرخصی به زندان وکیلآباد مشهد بازگشت.
این وکیل شریف و دربند، عضو شورای مرکزی جبهه ملی خراسان است.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
◀️ مشت محکم پزشکیان باید حواله چه کسانی شود؟
✍#مهدی_نصیری
آقای پزشکیان که سخنوری اش در دوره فترت ـ بین رای آوری تا مشروعیت بخشی به رای مردم از جانب حاکم مطلقه ـ تا روضه خوانی نیز گل انداخت و البته کار دستش داد و تعبیری موهن نسبت به انبوه مردمی که در انتخابات شرکت نکرده بودند، از زبانش خارج شد، در صدد اصلاح سخنش بر آمد و مشت محکم را حواله «دشمن» کرد اما به نظرم اشتباه دیگری را مرتکب شد.
یکی از زیانبارترین ابعاد ایدئولوژیک انقلاب ۵۷ خلق مقوله ای به عنوان دشمن بود تا بار همه بی لیاقتی ها و ناکارآمدیها به گردن آن انداخته شود و حاکمان از مسئولیت پاسخگویی به عملکرد سرتاسر خسارت بار خود شانه خالی کنند. این راهبرد دشمن ساز از تبعات فرهنگ چپ و اسلام تکفیری بود که دست به دست هم دادند و آمریکا و غرب ستیزی را در زمره اجزای ماهیتی جمهوری اسلامی تا به امروز قرار دادند. کلمه دشمن و دشمنان یکی از پربسامد ترین واژه ها در سخنرانی ها و بیانیه های حاکمان بوده است تا در سنگر گیری پشت آن، همه مسئولیتهای خود را در قبال چهل و اندی سال حکمرانی بحران آفرین و ایران سوزشان انکار کنند و همه چیز را به گردن دشمن بیاندازند.
اکنون دیگر بر همگان روشن شده است که بدترین دشمن ایران و مردمش، استبداد، یکه سالاری، بی اعتنایی به خواست مردم، بی خاصیت کردن همه نهادهای تصمیم گیر و تخیلات و توهمات ایدئولوژیک نظام بوده است و اگر هم در مواردی قدرتهایی را به واکنش و یا تهدید و یا اقدامی خصمانه واداشته است، دقیقا محصول این نوع حکمرانی بوده است.
اگر آقای پزشکیان گمان می کند که دشمنی به نام استکبار آمریکا و یا اسراییل وجود دارد که مانع از پیشرفت ایران بوده و حاکمان در جایگاه حکمرانی خردورزانه بوده اند و باید مشت محکمش را در سخنرانی ها نثار این استکبار کند به خطا رفته و وارد بازی همیشگی نظام شده و در دوران ریاستش دستاوردی برای ایران و مردمش نخواهد داشت. پزشکیان اگر مایل به استفاده از مشت محکم است باید آن را نثار حاکمان صاحب قدرت و مافیاهای رنگارنگ چسبیده به حاکمیت کند.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍#مهدی_نصیری
آقای پزشکیان که سخنوری اش در دوره فترت ـ بین رای آوری تا مشروعیت بخشی به رای مردم از جانب حاکم مطلقه ـ تا روضه خوانی نیز گل انداخت و البته کار دستش داد و تعبیری موهن نسبت به انبوه مردمی که در انتخابات شرکت نکرده بودند، از زبانش خارج شد، در صدد اصلاح سخنش بر آمد و مشت محکم را حواله «دشمن» کرد اما به نظرم اشتباه دیگری را مرتکب شد.
یکی از زیانبارترین ابعاد ایدئولوژیک انقلاب ۵۷ خلق مقوله ای به عنوان دشمن بود تا بار همه بی لیاقتی ها و ناکارآمدیها به گردن آن انداخته شود و حاکمان از مسئولیت پاسخگویی به عملکرد سرتاسر خسارت بار خود شانه خالی کنند. این راهبرد دشمن ساز از تبعات فرهنگ چپ و اسلام تکفیری بود که دست به دست هم دادند و آمریکا و غرب ستیزی را در زمره اجزای ماهیتی جمهوری اسلامی تا به امروز قرار دادند. کلمه دشمن و دشمنان یکی از پربسامد ترین واژه ها در سخنرانی ها و بیانیه های حاکمان بوده است تا در سنگر گیری پشت آن، همه مسئولیتهای خود را در قبال چهل و اندی سال حکمرانی بحران آفرین و ایران سوزشان انکار کنند و همه چیز را به گردن دشمن بیاندازند.
اکنون دیگر بر همگان روشن شده است که بدترین دشمن ایران و مردمش، استبداد، یکه سالاری، بی اعتنایی به خواست مردم، بی خاصیت کردن همه نهادهای تصمیم گیر و تخیلات و توهمات ایدئولوژیک نظام بوده است و اگر هم در مواردی قدرتهایی را به واکنش و یا تهدید و یا اقدامی خصمانه واداشته است، دقیقا محصول این نوع حکمرانی بوده است.
اگر آقای پزشکیان گمان می کند که دشمنی به نام استکبار آمریکا و یا اسراییل وجود دارد که مانع از پیشرفت ایران بوده و حاکمان در جایگاه حکمرانی خردورزانه بوده اند و باید مشت محکمش را در سخنرانی ها نثار این استکبار کند به خطا رفته و وارد بازی همیشگی نظام شده و در دوران ریاستش دستاوردی برای ایران و مردمش نخواهد داشت. پزشکیان اگر مایل به استفاده از مشت محکم است باید آن را نثار حاکمان صاحب قدرت و مافیاهای رنگارنگ چسبیده به حاکمیت کند.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
◀️ بازگشت به خانه
✍ #مهدی_نصیری
@nasiri1342238
📝خداوند ارواح همه رفتگان را غرق در رحمت و شادی کند. مرحوم مادرم، هر گاه از مهمانی یا سفر بر می گشتیم، همین که وارد خانه می شد، می گفت: «ای جان، هیچ جا خانه خود آدم نمی شود.» بله واقعا هیچ جا خانه خود آدم نمیشه، اما منظورم در اینجا از خانه، محل سکونت نیست که از این جهت خانه فرزندمان که در ایام سفر کانادا ساکن آن بودیم، عین خانه خودمان و بلکه بهتر از آن بود. محمد جان برایمان سنگ تمام گذاشت و بیش از آنچه در وسع و وقتش بود، از ما پذیرایی کرد و ایام بسیار خوشی را برایمان رقم زد.
منظورم از خانه در اینجا وطن است که هیچ سرزمین دیگری هر چند وسیع، زیبا، تمیز، مهمان پذیر و اهل مهربانی و مدارا با غریبه ها و مهاجران، مانند کانادا، نمی تواند حس غربت را از تو زایل کند و باعث فراموشی وطن شود. به خصوص اگر احساست این باشد که وطن در اسارت و اشغال حکمرانی ای ناکارآمد، سرکوبگر و نابود کننده زندگی و شادی و پیشرفت و آرامش از آن نوع که جلوه هایی از آن را در کانادا و بسیاری از دیگر کشورها می بینی، گرفتار آمده باشد و نیاز به کمک فرزندان خود دارد.
دیدن و ملاقات هموطنان در کانادا گر چه از یک سو مایه شادی بود اما از سوی دیگر بیانگر وضعیت اسفبار و جهنمی بود که حاکمیت برای مردم ایران ایجاد کرده و بسیاری را به فکر مهاجرت و فرار از دامن پرمهر وطن انداخته است.
وقتی عازم کانادا بودیم برخی از مزدوران سایبری از چگونگی تامین هزینه این سفر در فضای مجازی پرسیده بودند. همینان که در برابر ایلغار ثروت مردم توسط حاکمیت و اختلاسهای نجومی و بی سابقه و یا کم سابقه در تاریخ حکمرانی ها سکوت و به جهاد حقیرانه ماله کشی مشغول اند. اکنون برای اطلاع آنان می گویم: کل هزینه این سفر و سفر مقدماتی آن به ترکیه برای اخذ ویزا توسط محمد پرداخت شد.
همچنین برای مقایسه وضعیت فرزندانم با فرزندان برخی از مسئولان در جمهوری اسلامی بگویم که برای هیچ یک از آنان هزینه مدرسه غیرانتفاعی و خصوصی (به جز دو سال راهنمایی و یک سال دبیرستان برای محمد) نکردم. محمد سه سال دبیرستان را در دو دبیرستان از مناطق متوسط و محروم قم گذراند و بدون یک ساعت معلم خصوصی موفق به قبولی در رشته زبان انگلیسی دانشگاه علامه شد و از همان دوران دانشجویی تدریس زبان را برای تامین زندگی خود آغاز کرد. فاطمه و مصطفی هم تمام دوران تحصیلشان را در مدارس و دانشگاه دولتی (به استثنای دو سال تحصیل مصطفی در دانشگاه آزاد) گذراندند که فاطمه مدرک کارشناسی فقه و حقوق را از پردیس دانشگاه تهران در قم و مصطفی کارشناسی آی تی را از دانشگاه فنی و حرفه ای و آزاد اخذ کرد. مصطفی به کار در شرکتی خصوصی در زمینه برنامه نویسی مشغول و در تلاش برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه غرب است. برای اشتغال دخترم فاطمه و همسرم خانم مزینانی هم با وجود داشتن مدرک کارشناسی علوم تربیتی و ارشد قران و حدیث، کمترین اقدامی نکردم و هر دو به خانه داری مشغولند.
در تمام این سالها قدمی برای پارتی بازی و سفارش در مورد فرزندان و بستگان و آشنایانم در هیچ امری بر نداشتم.
همان طور که پیشتر در ویدئویی گفتم محمد با تلاش شخصی خود و بدون کمترین سفارش یا همراهی من، همکاری با خبرگزاری آسوشیتدپرس را در تهران آغاز و پس از ۱۵ سال همکاری با هزینه خود به کانادا مهاجرت و موفق به همکاری با شبکه سی بی سی کانادا در ایالت آلبرتا و شهر کلگری شد.
اکنون که در راه بازگشت به وطن هستیم به همان اندازه که در آمدن به کانادا به شوق دیدار فرزند شاد بودیم، مبتهج و مسرور به دیدن مجدد وطن و هموطنان و اقوام و دیگر فرزندانمان هستیم و این شعر خانم بهبهانی را زمزمه می کنیم که:
دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میشویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
مسیر برگشتمان فردا از گلگری به فرانکفورت و با توقفی چند ساعته از آنجا به تهران است.
۵ مرداد ۱۴۰۳
#اجتماعی
@Roshanfkrane
✍ #مهدی_نصیری
@nasiri1342238
📝خداوند ارواح همه رفتگان را غرق در رحمت و شادی کند. مرحوم مادرم، هر گاه از مهمانی یا سفر بر می گشتیم، همین که وارد خانه می شد، می گفت: «ای جان، هیچ جا خانه خود آدم نمی شود.» بله واقعا هیچ جا خانه خود آدم نمیشه، اما منظورم در اینجا از خانه، محل سکونت نیست که از این جهت خانه فرزندمان که در ایام سفر کانادا ساکن آن بودیم، عین خانه خودمان و بلکه بهتر از آن بود. محمد جان برایمان سنگ تمام گذاشت و بیش از آنچه در وسع و وقتش بود، از ما پذیرایی کرد و ایام بسیار خوشی را برایمان رقم زد.
منظورم از خانه در اینجا وطن است که هیچ سرزمین دیگری هر چند وسیع، زیبا، تمیز، مهمان پذیر و اهل مهربانی و مدارا با غریبه ها و مهاجران، مانند کانادا، نمی تواند حس غربت را از تو زایل کند و باعث فراموشی وطن شود. به خصوص اگر احساست این باشد که وطن در اسارت و اشغال حکمرانی ای ناکارآمد، سرکوبگر و نابود کننده زندگی و شادی و پیشرفت و آرامش از آن نوع که جلوه هایی از آن را در کانادا و بسیاری از دیگر کشورها می بینی، گرفتار آمده باشد و نیاز به کمک فرزندان خود دارد.
دیدن و ملاقات هموطنان در کانادا گر چه از یک سو مایه شادی بود اما از سوی دیگر بیانگر وضعیت اسفبار و جهنمی بود که حاکمیت برای مردم ایران ایجاد کرده و بسیاری را به فکر مهاجرت و فرار از دامن پرمهر وطن انداخته است.
وقتی عازم کانادا بودیم برخی از مزدوران سایبری از چگونگی تامین هزینه این سفر در فضای مجازی پرسیده بودند. همینان که در برابر ایلغار ثروت مردم توسط حاکمیت و اختلاسهای نجومی و بی سابقه و یا کم سابقه در تاریخ حکمرانی ها سکوت و به جهاد حقیرانه ماله کشی مشغول اند. اکنون برای اطلاع آنان می گویم: کل هزینه این سفر و سفر مقدماتی آن به ترکیه برای اخذ ویزا توسط محمد پرداخت شد.
همچنین برای مقایسه وضعیت فرزندانم با فرزندان برخی از مسئولان در جمهوری اسلامی بگویم که برای هیچ یک از آنان هزینه مدرسه غیرانتفاعی و خصوصی (به جز دو سال راهنمایی و یک سال دبیرستان برای محمد) نکردم. محمد سه سال دبیرستان را در دو دبیرستان از مناطق متوسط و محروم قم گذراند و بدون یک ساعت معلم خصوصی موفق به قبولی در رشته زبان انگلیسی دانشگاه علامه شد و از همان دوران دانشجویی تدریس زبان را برای تامین زندگی خود آغاز کرد. فاطمه و مصطفی هم تمام دوران تحصیلشان را در مدارس و دانشگاه دولتی (به استثنای دو سال تحصیل مصطفی در دانشگاه آزاد) گذراندند که فاطمه مدرک کارشناسی فقه و حقوق را از پردیس دانشگاه تهران در قم و مصطفی کارشناسی آی تی را از دانشگاه فنی و حرفه ای و آزاد اخذ کرد. مصطفی به کار در شرکتی خصوصی در زمینه برنامه نویسی مشغول و در تلاش برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه غرب است. برای اشتغال دخترم فاطمه و همسرم خانم مزینانی هم با وجود داشتن مدرک کارشناسی علوم تربیتی و ارشد قران و حدیث، کمترین اقدامی نکردم و هر دو به خانه داری مشغولند.
در تمام این سالها قدمی برای پارتی بازی و سفارش در مورد فرزندان و بستگان و آشنایانم در هیچ امری بر نداشتم.
همان طور که پیشتر در ویدئویی گفتم محمد با تلاش شخصی خود و بدون کمترین سفارش یا همراهی من، همکاری با خبرگزاری آسوشیتدپرس را در تهران آغاز و پس از ۱۵ سال همکاری با هزینه خود به کانادا مهاجرت و موفق به همکاری با شبکه سی بی سی کانادا در ایالت آلبرتا و شهر کلگری شد.
اکنون که در راه بازگشت به وطن هستیم به همان اندازه که در آمدن به کانادا به شوق دیدار فرزند شاد بودیم، مبتهج و مسرور به دیدن مجدد وطن و هموطنان و اقوام و دیگر فرزندانمان هستیم و این شعر خانم بهبهانی را زمزمه می کنیم که:
دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میشویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
مسیر برگشتمان فردا از گلگری به فرانکفورت و با توقفی چند ساعته از آنجا به تهران است.
۵ مرداد ۱۴۰۳
#اجتماعی
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎