پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
سوال

به متن زیر پاسخ دهید

اصول کافی مهم‌ترین منبع شناخت باورهای شیعیان است.

#شیخ مفید که از معاصران #کلینی به‌شمار می‌رود، درباره کتاب #کافی می‌نویسد:

کتاب کافی از برترین کتاب‌های #شیعه و پرفایده‌ترین آنهاست.


با توجه به اهمیت اصول کافی در نزد شیعیان , به نمونه ایی از این گفته های گهربار و حیاتی , این کتاب توجه بفرمایید

و بدینسان جوامع مسلمان به رستگاری خواهند رسید


روايت از #علی (ع):

اولين حيوانی که پس از رسول خدا(ص) از دنيا رفت #عفير #خر_رسول خدا بود!

اين خر با رسول خدا صحبت کرده بود ! 😳

و گفته بود :
پدر و مادرم فدای تو، پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و ..نقل کرده که #نوح (ع) جد من را در کشتی گذاشت

و به مردم گفت ای مردم از نسل اين خر، خری متولد ميشود که رسول خدا بر او سوار ميشود، و من خوشحالم که آن خر هستم !

ـ “عن امير المومنين علی قال ان اول شيی من ادواب توفی هو عفير حمار رسول الله ذالک الحمار کلم رسول الله فقال بابی انت و امی ………))

📚منبع:
اصول کافی جلد ۱ ص ۱۸۴- کتاب الحجه باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله


پاسخ

این روایت در کافی امده است و اصل آن چنین است:

« از علی (ع) روایت شده: اولين حيوانی که پس از رسول خدا از دنيا رفت، عفير (الاغ) رسول خدا بود! اين الاغ وقتی پیامبر دنیا را وداع گفت ، افسار خود را پاره کرد . به بیابان زد تا به چاه بنی خطمه در قبا رسید . خود را به درون آن انداخت و آن جا قبرش شد. این الاغ با رسول خدا صحبت کرده و گفته بود : پدر و مادرم فدای تو، پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و ...نقل کرده که نوح جد من را در کشتی گذاشت . دستی به پشت آن کشید و گفت: ای مردم از نسل اين خر، خری متولد مي شود که رسول خدا بر او سوار مي شود، و من خوشحالم که آن خر هستم»

❗️توجه به چند نکته لازم است

1⃣این مضمون روایت را علمای اهل سنت نیز نقل مرده اند مانند ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق ج4 ص232 ابن کثیر در البدایه و النهایه ج6 ص166 و مقریزی در امتاع الاسماع ج5 ص267 و سیوطی در خصائص الکبری،ص64

👌پس اهل سنت نمی توانند به ما اشکال کنند چرا که خودشان نیز این مضمون را نقل کرده اند

2⃣علمای اصولی معتقدند که صحیح است کتاب شریفی کافی از کتب معتبر نزد تشیع است اما چنان نیست که تمام روایات آن صحیح باشد لذا باید هر روایتی را جدا جدا مورد بررسی قرار داد روی این جهت روایت بالا را از حیث سند مرسل و ضعیف می دانند

📚مراه العقول،ج3 ص48

3⃣به فرض صحت روایت نیز اشکالی به کافی شریف وارد نیست به این بیان :


❗️روایت در نگاه اول و با نظر غیر منصفانه پذیرفتنی نمی نماید ،ولی با کمی دقت و توجه می بینیم معنای معقول و قابل قبولی دارد و غلو و اغراق و توهینی در آن ها نیست.


♦️این که اولین حیوانی که بعد از پیامبر از دنیا رفته ، الاغ رسول خدا بوده و الاغ چنین و چنان ؛


⚫️اولا :سخن راوی ناظر به حیواناتی است که در منزل رسول خدا بوده و پیامبر از آن ها استفاده می کرده و تیمارشان می نموده، مثل اسب و الاغ و گاو و شتری که در حاشیه زندگی پیامبر بوده اند.

⚫️دوما: انس حیوانات به صاحب شان یک موضوع طبیعی است. اما در این جا بعضی حیوانات انس خاصی به پیامبر داشته ، می تواند دلایل متعددی داشته باشد . برای کسی که معتقد باشد حتی سنگ ریزه های عالم می تواننند درک و شعور داشته باشند ( و طبق گفته قرآن تسبیح و ستایش خداوند کنند) عجیب نیست که یک حیوان ، وابستگی شدید به پیامبر داشته باشد.


⚫️سوم؛ آیا سخن گفتن از انس حیوان به صاحبش که انسانی غیر عادی بوده ، عجیب و ناپسند می باشد ؟ کسی که این مطلب را ناپسند می داند ، در مورد تعریف خدا از سگ اصحاب کهف چه می گوید؟


⚫️چهارم: سخن گفتن این حیوان عجیب بوده و غیر قابل قبول است؟مگر خدا از شنیدن سخن مورچگان توسط پیامبرش سلیمان در قرآن سخن نگفته است؟ آیا آن را هم نمی پذیرید؟ اگر آن را بپذیریم ، دلیلی ندارد که این مورد را غیر قابل قبول بدانیم.


⚫️پنجم: این که حیوان از نسل الاغی باشد که نوح بر کشتی سوار کرده ؛ الاغ در عالم حیوانی به اذن خدا از این تولد آگاهی داشته و بدان بر همنوعانش افتخار کرده باشد، عجیب است یا خبر دادن امام معصوم از این مکالمه ؟


👌فکر نمی کنیم هیچ کدام از این ها با اصول اعتقادی ما منافات داشته یا نشانه غلو باشد، گر چه ما حکم به صحت قطعی این حدیث هم نکرده ایم اما بر فرض صحت روایت باز هم اشکالی بر کافی شریف نمی باشد




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#شیخ_انصاری_و_ولایت_فقیه

🤔#پرسش


جوابهای شما قانع کننده نیست در مورد ولایت فقیه شما یک طرفه قضاوت میکنید .مثلا شیخ انصاری ولایت فقیه راقبول ندارد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، اسلام دینی سیاسی و حکومتی است و به حکم آیات و روایات ، مسلمین ناگزیر هستند که برای اجرای دستورات اسلام ، حکومتی دایر کنند ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3995

👌روشن است که کسی باید در راس حکومت باشد که نسبت به احکام اسلامی آگاهی داشته باشد تا بتواند احکام اسلامی را در جامعه پیاده کند و نیز اهل گناه و معصیت نباشد تا مبادا حکومت رافدای هوای نفس خودش کند و چنین کسی همان است که ما از او تعبیر می کنیم به « فقیه عادل »

👌آیات قرآن و روایات متعددی نیز موید این حکم روشن عقلی مبنی بر ولایت فقیه می باشد ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/854
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/441
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/927



فقهای شیعه هم در طول تاریخ عقیده به ولایت فقیه داشته اند که ما از برخی از آنها در گذشته یاد کرده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3768


👌از جمله این فقها ، شیخ بزرگوار انصاری است . شيخ در كتاب مكاسب به مشهور بودن ولايت فقيه بين اصحاب تصريح كرده است: «... كما اعترف به جمال المحققين فى باب الخمس بعد الاعتراف بان المعروف بين الاصحاب كون الفقهاء نواب الامام عليه السّلام ؛ « همان‏گونه كه جمال المحققين در باب خمس اعتراف كرده به اينكه در ميان شيعه معروف است كه فقيه نايب امام مى‏ باشد ...».

📚کتاب المکاسب ج 3 ص 559

وى در كتاب القضاء و الشهادات در مورد ولايت عامه فقيه مى‏ گويد ؛

«حكم فقيه جامع الشرايط در تمام فروع احكام شرعى و موضوعات حجت و نافذ است؛ زيرا مقصود از لفظ [حاكم‏] كه در مقبوله آمده، نفوذ حكم او در تمام شئون و زمينه ‏هاست و مخصوص امور قضايى نيست؛ همانند آنكه سلطان وقت كسى را به عنوان حاكم معين كند كه مستفاد از آن تسلط او بر تمام شئون مربوط به حكومت- اعم از جزئى و كلى- است. ازاين‏رو، امام عليه السّلام لفظ [حكم‏] را كه مخصوص باب قضاوت است، [در مقبوله‏] به كار نبرده، بلكه به جاى آن لفظ «حاكم» را به كار برده تا عموميت نفوذ سلطه او را برساند؛ با اينكه مناسب سياق اين بود كه امام عليه السّلام بفرمايد: فانى قد جعلته عليكم حكما.

📚القضاء و الشهادات ص 48

نيز در ادامه مى ‏گويد ؛ «و منه يظهر كون الفقيه مرجعا فى امور العامه » « و از آن، مرجعيت فقيه جامع الشرايط در تمامى شئون عامه مرتبط با امت روشن مى ‏شود».

📚همان ص 49

وى در مورد توقيع شريف نيز مى‏ فرمايد ؛

« گرچه صدر روايت مربوط به احكام شرعى كلى است، امّا تعليل قول امام عليه السّلام كه مى ‏فرمايد فقها حجت من بر شمايند، مى‏ رساند كه همه احكام صادره از سوى او نافذ و حجت است؛ زيرا در مقام نماينده ولى عصر (عج) حكم نموده است. »

📚همان منبع

بر اين اساس، شيخ جواز حكميت فقيه در خصومات را شعبه ‏اى از ولايت مطلقه فقيه مى ‏داند كه از سوى معصوم عليه السّلام به او اعطا شده است ؛

« بى‏ گمان حكم فقيه در موضوعات قضايى، نافذ و حجت است و تعليلى كه امام عليه السّلام براى پذيرفتن حكم فقيه بيان داشته، مى‏ رساند كه پذيرش حكم فقيه [جامع شرايط] در مسائل قضايى، فرع پذيرفتن همه احكام صادره از سوى اوست و اختصاصى به امور قضايى ندارد؛ زيرا وى نماينده امام معصوم است، همان‏گونه كه توقيع شريف بر آن دلالت دارد و در مقبوله نيز به طور مطلق، امام فقيه را حاكم و حجت قرار داد. بنابراين ولى هرچه حكم كند، نافذ است».

📚همان منبع

🔸ادامه 👇
#شیخ_مفید_و_شهادت_فاطمه_س

🤔#پرسش

شيخ مفيد اعتقادى به شهادت حضرت فاطمه عليها السلام توسط حضرت عمر ندارند

اين اعتقاد را از كتب شيخ مفيد اثبات ميكنيم و شيخ مفيد در اين مسئله و حتى در اصل وجود فرزندى به نام محسن تشكيك كرده

شيخ مفيد از بزرگان شيعه تقرير جالبى دارد مبنى بر اينكه خليفه دوم عمر ابن خطاب رضي الله عنه مسلمان است و ازدواج با او از نظر شرعى جايز است
مشخص است اگر شيخ مفيد اعتقاد به اين داشته كه عمر ابن خطاب قاتل حضرت فاطمه عليها السلام است قطعا حكم به ناصبى بودن او ميداد و در مذهب شيعه ، شخص ناصبى كافر نجس است و ازدواج با او جايز نيست
شيخ مفيد در كتاب المسائل السرويه صفحه 91 ازدواج با عمر ابن خطاب رضي الله عنه را جايز ميداند
او عمر ابن خطاب را مسلمانى گمراه معرفى ميكند اما اين گمراهى سبب خروج وى از دين اسلام نشده .
📙 كتاب المسائل السرويه ص91
شيخ مفيد در كتاب الارشاد ص255 در مورد تعداد فرزندان امير المؤمنين تصريح ميكند بعضى از شيعيان گفته اند كه فاطمه عليها السلام فرزندى به نام محسن داشته و طبق نظر اين بعضى از شيعيان تعداد فرزندان اميرمؤمنان به بيست و هشت فرزند ميرسد و الله اعلم .
⛔️ دقت كنيد ميگويد اين نظر بعضى از شيعيان است و الله أعلم ...
متن عربى : وفي الشِّيعةِ 👈من يَذكرُ أنّ فاطمةَ صلواتُ الله عليها أسقطَتْ بعدَ النّبي ولداً ذكَراً كانَ سَمّاه رسولُ اللّهِ ـ وهوحملُ ـ مُحَسِّنَاً 👈فعلى قولِ هذهِ الطّائفةِ أولادُ أَميرِ المؤمنينَ ثمانيةٌ وعشرونَ ، واللّهُ أعلمُ
📙 كتاب الارشاد ص 255

⛔️ دقت شود به عبارت فعلى قول هذه الطائفه = طبق نظر اين گروه از شيعيان يعنى شيخ مفيد خودش را جزو اين گروه نميداند


💠#پاسخ💠

👌این که فاطمه صدیقه سلام الله ، مورد هجوم خلفاء واقع شد و به شهادت رسید ، مورد اجماع تمام علمای نامی شیعه در طول تاریخ بوده است که در ذیل می توانید بیشتر بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8346

چنان که شيخ الطائفه ، شیخ طوسی ، شاگرد شيخ مفيد و سيد مرتضى مى ‏گويد ؛

«و آنچه انكار كرده‏ اند، زدن فاطمه عليها السّلام است. در حالى كه روايت شده كه فاطمه عليها السّلام را، تازيانه زدند.» مشهور است و در ميان شيعه در اين باره اختلافى وجود ندارد كه عمر به شكم او زد چنان كه بچه ‏اش را سقط كرد. جنين سقط شده، محسن ناميده شد. روايت اين جريان نزد آنان مشهور است. همين‏گونه مشهور است كه وقتى عده ‏اى به فاطمه عليها السّلام پناه آوردند و از بيعت با خليفه سرپيچى كردند، دار و دسته حكومت خواستند كه خانه را به روى زهرا عليها السّلام آتش زنند. هيچ كس نمى‏ تواند روايت اين ماجرا را انكار كند. زيرا روايت وارده از طريق اهل سنت، بوسيله بلاذرى و ديگران را بيان كرديم روايت شيعه مستفيض است و در آن اختلافى ندارند»

📚تلخيص الشافى، ج 3، ص 156

اينكه شيخ طوسى شاگرد شیخ مفيد، اجماع را تقرير مى‏ كند و آن را از مسلّمات مى ‏گيرد، دلالت دارد كه استادش یعنی شیخ مفید ، در رأس قائلان و مدافعان از اين اجماع بوده است. در غير اين صورت بيان اين مسأله با اين جزم، و قاطعيت و وضوح تمام توسط شيخ طوسى درست نبود. چه يكى از استادانش كه احدى از موافقان و مخالفان در تبحّر وى در اين قضايا ترديد ندارد، مخالف اجماع است و آن را از اساس انكار مى‏ كند ، بنابراین ، نقل قول شیخ طوسی روشن ترین دلیل بر آن است که شیخ مفید ، قضیه شهادت حضرت زهرا س را قبول داشته است .

🔸ادامه 👇
#شیخ_صدوق_و_کتاب_مدینه_العلم

🤔#پرسش

علمای شیعه به كتب خودشان هم ترحم نكرده و اكثر كتب معتبر خودشان را هم نابود كرده اند.
شيخ حسين بن عبد الصمد الحارثي العاملي [والد البهائي العاملي] در کتاب وصول الأخیار الي أصول الأخبار مينویسد:
کتب اصول خمسه ما کافی کلینی و 👈🏿مدینه العلم👉🏿 و من لایحضره الفقیه و استبصار و تهذیب است که محتوای آن بیشتر احادیث روایت شده از پیامبر نزد ماست ...
در این سند مهم پدر شیخ بهايی عاملی از فقها و علمای معتبر شیعه در قرن دهم هجری اعتراف میکند که کتب معتبر شیعه به جای ۴ کتاب امروز که به کتب اربعه معروف هستند فی الواقع ۵ کتاب بوده و آنهارو به عنوان اصول خمسه مینامیدند و اسم کتابی به میان می آورد تحت نام [مدینه العلم] که علمای عمامه به سر خائن شیعه این کتاب را مفقود ساخته اند.
چرا اين كتاب در چند صد سال اخير نابود شده است، سئوال سختى نيست و بايد پاسخ را در تسلط صفويها بر اين مذهب و دادن شاخ و بالهاى جديد و تراشيدن اصول و فروع جديد براى اين مذهب جست.
▪️شیخ عباس قمی نيز در کتاب منازل السائرین میگوید:
متن عربي: للسيّد ابن طاووس : ص ٨٥ ، عن كتاب مدينة العلم للشيخ الصدوق ، وهو من الكتب المهمّة بمنزلة التهذيب والفقيه وقد ضاع 
#ترجمه:
سید بن طاووس از کتاب مدینه العلم شیخ صدوق و این کتاب از کتاب های مهم در ردیف اعتبار التهذیب و من لایحضرالفقیه بوده و این کتاب مفقود شد!!!
این کتاب مدینه العلم از شیخ صدوق به عنوان یکی از مهم ترین اصول و کتب شیعه معروف بوده و از نظر اعتبار و اهمیت در سطح کتاب هایی نظیر کافی و من لایحضر الفقیه و تهذیب بوده که به راحتی مفقود يا مفقوديده شده است.
زيرا اين كتابها در دست خود آخوندهاى بزرگ بوده است و نه در گوشه خيابان.
حال بازهم از شما ميپرسم، یعنی بی دروپیکر تر از مذهب شیعه که يكى از معتبرترين کتب حدیثی آن پس از ده قرن از عمر آن مفقود شود در كل تاريخ وجود داشته است؟شايد هم قابل تحريف نبوده و بهترين راه نابود آن بوده است ❗️❗️


💠پاسخ💠

👌ملحد متوهم ، این تصویر گری را می کند که علمای شیعه با شیخ صدوق مخالف بوده اند و کتاب او یعنی مدینه العلم را از بین برده اند ، چون با عقاید علمای شیعه همخوانی نداشته است .

در حالی که نمی داند ، شیخ صدوق از بزرگان و ارکان مکتب شیعه است و ادعای دشمنی علمای شیعه با شیخ صدوق تنها توهمی است که از ناحیه ملحدین مفتخور مطرح می شود .

👌رجالی معروف نجاشی در مورد شیخ صدوق چنین می گوید ؛

« او شیخ و فقیه ما و آبروی و چهره درخشان شیعه در خراسان بود.در حالی که جوانی کم سن و سال بود بزرگان شیعه از او استماع حدیث و اخذ معارف کرده اند»

📚رجال النجاشی،ص389

👌شیخ طوسی ،شیخ الطائفه در رجال خود از صدوق چنین یاد می کند ؛

« او جلیل القدر ،حافظ ،آگاه به فقه و اخبار و رجال و دارای تالیفات زیادی می باشد»

📚رجال الطوسی، ص495

❗️و در کتاب فهرست خود چنین می آورد ؛

« او جلیل القدر و حافظ حدیث و بصیر و آگاه به رجال و ناقد و صاحب نظر در اخبار است که در میان علما و دانشمندان اهل قم همانند او در فراوانی و سرشاری علم و از حفظ داشتن حدیث دیده نشده است و دارای حدود سیصد تصنیف و کتاب است»

📚الفهرست ص157

نجاشی نقل می کند ؛

« ابو الحسن على بن حسين بن موسى بن بابوُيِه قمى ( پدر شیخ صدوق ) شيخ قمى‏ ها در روزگار خود و پيشوا و فقيه و معتمَد آنان، به عراق آمده بود و با ابو القاسم حسين بن روح ( نائب امام عصر علیه السلام ) كه خدايش رحمت كناد ملاقات كرد و مسائلى از او پرسيد و بعد از آن، توسّط على بن جعفر بن اسود، نامه‏ اى برايش نوشت و خواهش كرد كه از جانب او نوشته‏ اى به صاحب عليه السلام برساند و در آن از ايشان بخواهد كه دعا كند خداوند، به او پسرى روزى كند.
امام عليه السلام به او نوشت: «در اين خصوص، برايت دعا كرديم و به زودى دو فرزند پسر نيك، روزى خواهى شد». پس، ابو جعفر ( شیخ صدوق ) و ابو عبد اللّه، از كنيزى برايش متولّد شدند.ابو عبد اللّه حسين بن عبيد اللّه مى‏ گفت: از ابو جعفر شنيدم كه مى ‏گويد: من، با دعاى صاحب الأمر عليه السلام متولّد شده ‏ام، و به اين مى‏ باليد. »

📚رجال نجاشی ص 261 _ بحار الانوار ج 51 ص 306

👌ذهبی رجالی اهل سنت هم در مورد شیخ صدوق می نویسد ؛

« رییس امامیه و دارای تصانیف مشهور بین شیعه بوده است »

📚سیر اعلام النبلاء ج 16 ص 303

شیخ صدوق دارای کتابی به نام «مدينة العلم» بوده كه نجاشى از آن ياد كرده است ؛

📚رجال نجاشی ، ص 389

و شيخ طوسى آن را بزرگتر از كتاب «من لا يحضره الفقيه» دانسته است ؛

📚الفهرست ص 157

👌اين كتاب تا زمان شيخ عبد الصمد پدر شيخ بهايى در دسترس بود و از آن پس ديگر اثرى از آن ديده نمى‏ شود .

📚الذریعه ج 20 ص 252

🔸ادامه 👇