پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#شان_نزول_آیات_سوره_تحریم

🤔#پرسش

آیا این جریان واقعیت دارد که برخی ملحدین می گویند پیامبر در خانه حفصه با #ماریه نزدیکی کرد و به حفصه گفت به کسی چیزی نگوید او هم راز پیامبر رو بر ملا کرد پیامبر هم قسم خود نزدیک #زنانش نشود بعد خدا هم دخالت کرد و در این رابطه آیات ابتدایی سوره تحریم را نازل کرد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

«به خاطر بياوريد هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخته؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت ، اگر از كار خود توبه كنيد (به نفع شما است) زيرا دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور او است، و همچنين جبرئيل و #مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنها پشتيبان او هستند»

🔰تحریم 3_4

👌در شان نزول آيات فوق روايات متعددی در كتب تفسير و حديث و تاريخ شيعه و اهل سنت نقل شده است كه ما از ميان آنها آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر مى‏ رسد انتخاب كرده‏ ايم و آن اينكه:

«پيامبر گاه كه نزد" زينب بنت جحش" (يكى از همسرانش) مى ‏رفت زينب او را نگاه مى‏داشت و از عسلى كه تهيه كرده بود خدمت پيامبر مى ‏آورد، اين سخن به گوش" عايشه" رسيد، و بر او گران آمد، مى‏گويد: من با" حفصه" (يكى ديگر از همسران پيامبر ) قرار گذاشتيم كه هر وقت پيامبر نزد يكى از ما آمد فورا بگوئيم آيا صمغ" مغافير" خورده‏ اى؟! (" مغافير" صمغى بود كه يكى از درختان حجاز به نام" عرفط" (بر وزن هرمز) تراوش مى‏ كرد و بوى نامناسبى داشت) و پيامبر مقيد بود كه هرگز بوى نامناسبى از دهان يا لباسش شنيده نشود بلكه به عكس اصرار داشت هميشه خوشبو و معطر باشد. به اين ترتيب روزى پيامبر ص نزد" حفصه" آمد، او اين سخن را به پيامبر گفت، حضرت فرمود: من" مغافير" نخورده ‏ام، بلكه عسلى نزد زينب بنت جحش نوشيدم، و من #سوگند ياد مى‏ كنم كه ديگر از آن عسل ننوشم (نكند زنبور آن عسل روى گياه نامناسبى و احتمالا مغافير نشسته باشد) ولى اين سخن را به كسى مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و به گويند چرا پيامبر
غذاى حلالى را بر خود تحريم كرده؟ و يا از كار پيامبر در اين مورد و يا مشابه آن تبعيت كنند، و يا به گوش زينب برسد و او دل‏شكسته شود).

👌ولى سرانجام او اين راز را افشا كرد، و بعدا معلوم شد اصل اين قضيه توطئه ‏اى بوده است، پيامبر سخت ناراحت شد و آيات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پايان داد كه ديگر اين گونه كارها در درون خانه پيامبر تكرار نشود) . در بعضى از روايات نيز آمده است كه پيامبر بعد از اين ماجرا يك ماه از همسران خود كناره ‏گيرى كرد و حتى #شايعه تصميم آن حضرت نسبت به طلاق آنها منتشر شد، به طورى كه سخت به وحشت افتادند و از كار خود پشيمان شدند.

📚بحار الانوار ج22 ص228

📚در المنثور ج6 ص239

📚صحیح بخاری ج6 ص194

📚تفسیر فی ظلال ج8 ص163

👌بدون شك مرد بزرگى همچون پيغمبر اسلام تنها به خودش تعلق ندارد، بلكه به تمام جامعه اسلامى و عالم بشريت متعلق است، بنا بر اين اگر در داخل خانه او توطئه ‏هايى بر ضد وى، هر چند به ظاهر كوچك و ناچيز، انجام گيرد نبايد به #سادگى از كنار آن گذشت، حيثيت او نبايد نعوذ باللَّه بازيچه دست اين و آن گردد، و اگر چنين برنامه ‏اى پيش آيد بايد با قاطعيت با آن برخورد كرد.

👌آیات فوق در حقيقت #قاطعيتى است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنين حادثه ‏اى، و براى حفظ حيثيت پيامبرش.

📚تفسیر نمونه ج24 ص273

در کنار این شان نزول مشهور شان نزول دیگری نیز برای آیات فوق ذکر شده است .

👌شیخ #طوسی در کتاب امالی خود از ابن عباس نقل می کند ؛

« حفصه رسول خدا را به همراه ماریه دید ، در حالی که آن روز ، نوبت عایشه بود ، حفصه گفت می روم به عایشه خبر می دهم ، پیامبر به او گفت از این قضیه به عایشه چیزی نگو از این پس ماریه را بر خود حرام می کنم و نزدیک او نمی روم ، اما حفصه رفت و عایشه را از این جریان #مطلع کرد ، خداوند پیامبرش را از افشاء سری که توسط حفصه صورت گرفته بود آگاه کرد ...»

📚امالی طوسی ص151

👌این شان نزول در کتاب تفسیر قمی هم ذکر شده است ، و بقیه کتب شیعه این شان #نزول را به نقل از این دو کتاب نقل کرده اند ؛

📚تفسیر قمی ج2 ص375

اما سند هر دو نقل ضعیف است و قابل اعتنا نیست .

👌در سند روایت شیخ طوسی عبد الله بن شبیب قرار دارد که #مجهول است .

📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج5 ص33

👌و محمد بن محمد بن #عبدالعزیز وجود دارد که او نیز مجهول است .

📚همان مدرک ج7 ص311

👌و عبیدالله بن عبدالله وجود دارد که او نیز #ضعیف است .

📚رجال نجاشی ص231

👌ادامه پاسخ 👇👇👇

@Rahnamye_Behesht
#پیامبر_ترک_جمله_انشاء_الله

🤔#پرسش

آیا حقیقت دارد که پیامبر اسلام برای انجام کاری ان شاء الله نگفت ، خداوند تا #چهل روز وحی را بر او قطع کرد و بر ایشان وحی نکرد ❗️آیا این جریان با عصمت ایشان منافات ندارد


💠#پاسخ💠

👌در این شکی نیست که گفتن جمله ان شاء الله به هنگام بيان تصميمهاى مربوط به آينده، نه تنها يك نوع ادب در پيشگاه خدا است، بلكه بيان اين حقيقت مهم نيز هست كه ما چيزى از خود نداريم، هر چه هست از ناحيه او است، #مستقل بالذات خدا است، و ما همه متكى به او هستيم
اين در حقيقت همان مفهوم" توحيد افعالى" است كه در عين وجود اختيار و آزادى اراده انسان، وجود هر چيز و هر كار را به مشيت خدا وابسته مى‏ كند.

👌به همین خاطر گفتن جمله مذکور در سرآغاز تمام کارها ، مورد توصیه و #سفارش قرار گرفته است .

📚وسائل الشیعه ج12 ص138 باب 97

خداوند نیز می فرماید ؛

« و هرگز نگو من فردا كارى انجام مى‏ دهم ، مگر اينكه خدا بخواهد، و هر گاه #فراموش كردى (جبران نما) و پروردگارت را بخاطر بياور، و بگو اميدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشنتر از اين هدايت كند.»

💠کهف 23-24

در شان نزول این آیه آمده است که پيامبر اسلام بدون ذكر جمله انشاء اللَّه به كسانى كه پيرامون اصحاب كهف و مانند آن سؤال كرده بودند قول توضيح و جواب داد، به همين جهت وحى الهى به مدت چهل روز به تاخير افتاد، تا به #پيامبر در اين زمينه هشدار داده شود.

📚الفقیه ج3 ص363

📚تفسیر قمی ج2 ص32

📚النوادر ، اشعری ص55

با توجه به آنکه گفتن جمله ان شاء الله #مستحب می باشد ، ترک آن از ناحیه پیامبر گرامی نوعی ترک اولی محسوب می شود که منافاتی با عصمت ایشان هم ندارد .

👌البته کسانی که حتی ترک اولی را نیز بر پیامبر بر نمی تابند ، می توانند در دلیل مذکور #مناقشه کنند که روایتی که این جریان را نقل می کند ، صحیح نیست ، و هر سه کتابی که این جریان را روایت کرده اند ، به صورت مرسل و بدون سند کامل آن را نقل کرده اند و این سبب ضعف اعتماد به آن روایت می شود .

چگونه ممکن است پیامبری که خداوند در #شان او می گوید ؛

« تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» (قلم 4) ، « برای شما در زندگی رسول خدا سر مشقی نیکویی است» (احزاب21) ، گرفتار چنین ترک اولایی شود .

آری مخاطب آیات مذکور اگر چه پیامبر اسلام است اما منظور تمام #امت هستند ، چرا که در بسیاری از آیات قرآن دیده ایم روی #سخن به پیامبران است اما مقصود و منظور توده #مردم هستند، و طبق ضرب المثل عرب از باب «#ایاک_اعنی_و_اسمعی_یا_جاره »است یعنی «روی سخنم با تو است ای کسی که نزد من هستی اما همسایه، تو بشنو » ، معادل آن در فارسی ضرب المثل معروفی است که می گویند #در_بتو_می گویم دیوار تو بشنو

📚تفسیر نمونه ج12 ص390



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⚫️ویژه نامه وفات #زینب_کبری سلام الله علیها ؛

1⃣لزوم حفظ #شان و #احترام ایشان ؛

👌با توجه به این که روز وفات این بانوی بزرگ همزمان شده است با روز طبیعت و سیزده #بدر ، شایسته مومنین است که در این روز احترام این بانو را حفظ کرده و از هتک و حرمت شکنی و انجام اموری که مستلزم حرمت
شکنی ایشان است مانند رقص و #پایکوبی و ...پرهیز کنند .

🔷امام #صادق علیه السلام فرمود:

«بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به سه چیز مستلزم شرک به خداوند می باشد .بی احترامی به #کعبه و به #قرآن و به #اهل_بیت»

📚بحار الانوار ج24 ص186

2⃣نام ایشان به #تعلیم الهی انتخاب شد؛

مرحوم بحرانی روایت می کند؛

« زمانی که زینب به دنیا آمد حضرت زهرا او را به نزد حضرت علی آورد و عرضه داشت که نامی برای او انتخاب کند.

❗️علی علیه السلام فرمود که باید #پیامبر نام او را انتخاب کند و من از پیامبر پیشی نمی گیرم این درحالی بود که پیامبر در سفر بود.

🔶زمانی که پیامبر از سفر آمد از نام نهادن بر او خود داری کرد و فرمود خداوند باید نام او را انتخاب کند .

جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آنان رساند و فرمود نام او را زینب بگذارید خداوند این نام را برای او #اختیار کرده است .سپس آنها را از مصائب او خبر داد .پیامبر گرامی گریه کردند و فرمودند:

« هر کس بر مصائب این دختر گریه کند همانند آن است که بر دو برادرش حسن و حسین گریه کرده است»

📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص947

3⃣#عبادت ایشان ؛

❗️امام #سجاد علیه السلام فرمود:

« من هیچگاه ندیدم عمه ام نماز شبش را نشسته بخواند جز شب یازدهم محرم که عمه ام حتی در آن شب حزین هم عبادت مستحبش را ترک نکرد در حالی که تمام عزیرانش را از دست داده بود و انواع مصائب بر او وارد شده بود»

📚همان مدرک ص953

4⃣علم و #معرفت آن حضرت ؛

امام سجاد در مورد ایشان فرمود:

« عمه ام بحمد الله عالمه ای هستند که تعلیم بشری ندیده اند و فهیمه ای هستند که مورد تفهیم بشری قرار نگرفته اند»

📚الاحتجاج ج2 ص305

❗️این روایت به #وضوح علم الهی ایشان را اثبات می کنند .

🔷ویا نوشته اند:

« ایشان مجلس خاصی برای زنان داشتند که زنان در آن حاضر می شدند و تفسیر قرآن را از ایشان #تعلیم می دیدند»

📚زینب الکبری ، جزائری ، ص34

📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص954

5⃣عفت و #حیای ایشان؛

یحیی المازنی می گوید:

« من مدت زیادی در مدینه همسایه امیر مومنان بودم .هیچگاه دخترش زینب را ندیدم و صدایش را نشنیدم . زمانی که می خواست برای زیارت قبر پیامبر برود شبانه از منزل خارج می شد .حسن از جانب راست و حسین از جانب چپ و امیر مومنان از پیش رو او را #همراهی می کردند .زمانی که به قبر می رسیدند روشنایی که به همراه داشتند را کم می کردند تا کسی زینب را نبیند»

📚همان مدرک ص955

6⃣عظمت و #مقام ایشان ؛

❗️در روایات وارد شده است؛

« زمانی که زینب به زیارت حسین می رفت ، #حسین به سبب تعظیم او بر می خواست و او را در جای خود می نشاند »

📚همان #مدرک ص955


7⃣برای اطلاع از جایگاه مدفن ایشان و اسناد تاریخی آن و پاسخ به شبهات در این رابطه نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛

⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/3601




#پرسمان_اعتقادی

https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#شان_نزول_آیات_افک_عایشه

🤔#پرسش

نزول آیاتی از قرآن در مورد پاکی #عایشه همسر پیامبر چنان که اهل سنت به آن معتقدند چقدر سندیت دارد ❗️


💠#پاسخ💠

خداوند می فرماید ؛

« كسانى كه آن تهمت عظيم را مطرح كردند گروهى از شما بودند، اما گمان نكنيد اين ماجرا براى شما بد است، بلكه خير شما در آن است، آنها هر كدام سهم خود را از اين گناهى كه مرتكب شدند دارند، و كسى كه بخش عظيم آن را بر عهده گرفت عذاب عظيمى براى او است _ چرا هنگامى كه اين (تهمت) را شنيديد مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند؟ چرا نگفتيد اين يك دروغ بزرگ و آشكار است؟ چرا چهار شاهد براى آن نياوردند؟ اكنون كه چنين گواهانى نياوردند آنها در پيشگاه خدا دروغگويانند_ و اگر فضل و رحمت الهى در دنيا و آخرت نصيب شما نمى‏شد به خاطر اين گناهى كه كرديد عذاب سختى به شما مى‏رسيد._ بخاطر بياوريد زمانى را كه به استقبال اين دروغ بزرگ رفتيد، و اين شايعه را از زبان يكديگر مى‏ گرفتيد، و با دهان خود سخنى مى‏گفتيد كه به آن يقين نداشتيد، و گمان مى‏كرديد اين مساله كوچكى است در حالى كه نزد خدا بزرگ است! - چرا هنگامى كه آن را شنيديد نگفتيد براى ما مجاز نيست كه به اين تكلم كنيم؟ خداوندا منزهى تو، اين بهتان بزرگى است »

🔰نور 11_15

براى آيات فوق دو شان نزول نقل شده است ؛

1⃣شان نزول اول كه مشهورتر است و در كتب تفسير اهل سنت آمده است که چنين است ؛

👌عايشه همسر پيامبر خدا مى‏ گويد: پيامبر خدا ص هنگامى كه مى‏خواست سفرى برود، در ميان همسرانش‏ قرعه مى ‏افكند، قرعه به نام هر كس مى‏آمد او را با خود مى‏برد، در يكى از غزوات قرعه به نام من افتاد، من با پيامبر ص حركت كردم، و چون آيه حجاب نازل شده بود در هودجى پوشيده بودم، جنگ به پايان رسيد، و ما باز گشتيم نزديك مدينه رسيديم، شب بود، من از لشكر گاه براى انجام حاجتى كمى دور شدم هنگامى كه بازگشتم متوجه شدم گردنبندى كه از مهره ‏هاى يمانى داشتم پاره شده است به دنبال آن باز گشتم و معطل شدم هنگامى كه بازگشتم ديدم لشكر حركت كرده، و هودج مرا بر شتر گذارده‏ اند و رفته ‏اند در حالى كه گمان مى‏ كرده ‏اند من در آنم، زيرا زنان در آن زمان بر اثر كمبود غذا سبك جثه بودند بعلاوه من سن و سالى نداشتم، به هر حال در آنجا تك و تنها ماندم، و فكر كردم هنگامى كه به منزلگاه برسند و مرا نيابند به سراغ من باز مى‏گردند، شب را در آن بيابان ماندم.

🔹اتفاقا صفوان يكى از افراد لشكر مسلمين كه او هم از لشكر گاه دور مانده بود شب در آن بيابان بود، به هنگام صبح مرا از دور ديد نزديك آمد هنگامى كه مرا شناخت بى آنكه يك كلمه با من سخن بگويد جز اينكه" إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ" را بر زبان جارى ساخت شتر خود را خواباند، و من بر آن سوار شدم او مهار ناقه را در دست داشت، تا به لشكرگاه رسيديم، اين منظره سبب شد كه گروهى درباره من شايعه ‏پردازى كنند و خود را بدين سبب هلاك (و گرفتار مجازات الهى) سازند.
كسى كه بيش از همه به اين تهمت دامن مى‏زد،" عبد اللَّه بن ابى سلول" بود.
ما به مدينه رسيديم و اين شايعه در شهر پيچيد در حالى كه من هيچ از آن خبر نداشتم، در اين هنگام بيمار شدم، پيامبر ص به ديدن مى‏آمد ولى لطف‏ سابق را در او نمى‏ ديدم، و نمى‏ دانستم قضيه از چه قرار است؟ حالم بهتر شد، بيرون آمدم و كم كم از بعضى از زنان نزديك از شايعه‏ سازى منافقان آگاه شدم.

بيماريم شدت گرفت، پيامبر به ديدن من آمد، از او اجازه خواستم به خانه پدرم بروم، هنگامى كه به خانه پدر آمدم از مادر پرسيدم مردم چه مى‏گويند؟ او به من گفت: غصه نخور به خدا سوگند زنانى كه امتيازى دارند و مورد حسد ديگران هستند درباره آنها سخن بسيار گفته مى‏شود.

👌در اين هنگام پيامبر على بن ابى طالب و" اسامة بن زيد" را مورد مشورت قرار داد كه در برابر اين گفتگوها چه كنم؟ اما اسامة گفت: اى رسول خدا ص او خانواده تو است و ما جز خير از او نديده ‏ايم (اعتنايى به سخنان مردم نكن).
و اما على گفت: اى پيامبر! خداوند كار را بر تو سخت نكرده است، غير از او همسر بسيار است، از كنيز او در اين باره تحقيق كن.


💠ادامه 👇👇👇