پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#مس_آلت

🤔#پرسش

لطفا به متن زیر از کانال ضد #دین پاسخ دهید ❗️

◾️ #امام_صادق : فرو كردن انگشت در #واژن در هنگام نماز، نماز را باطل نميكند.

بدون دادن هيچ توضيحى اصل روايت و ترجمه آنرا خدمتتان مينويسم.

#متن_عربى روايت از كتاب وسائل الشيعه:
محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن محمد بن أحمد ، عن أحمد بن الحسن بن علي ، عن عمرو بن سعيد ، عن مصدق بن صدقة ، عن عمار بن موسى ، عن أبي عبدالله عليه‌السلام ، في المرأة تكون في الصلاة فتظن أنها قد حاضت ، قال : تدخل يدها ، فتمس الموضع ، فإن رأت شيئا انصرفت ، وإن لم تر شيئا أتمت صلاتها

#ترجمه:
#امام_صادق می گوید: درباره زنی که در نماز است و گمان می برد که حیض شده است. امام فرمود: دستش را داخل ببرد و موضع را لمس نماید، پس اگر چیزی دید ، نمازش را قطع کند و اگر چیزی ندید پس نمازش را تمام کند.

منبع:
وسائل الشيعة ط-آل البیت نویسنده : العلامة الشيخ حرّ العاملي جلد : ١ صفحه : ٢٧٠

فقط تجسم كنيد يك خانمى در حين نماز در مسجد با لباس و چادر نماز بخواهد انگشتش را وارد واژنش كند!!!..............

همانطور که خوانديد در نزد دانشمند ترين امام شيعه كه كل مذهبشان را برگرفته از تعليمات ايشان ميدانند، ميگويد فرو كردن دست در واژن، در زنان و در حين نماز نه وضو و نه نماز را باطل نميكند.


💠#پاسخ💠

👌به راستی انسان از شدت جهل و عداوت این مدعیان نقد تشیع تعجب می کند که چگونه با تحریف روایت می خواهند مطلبی را به مخاطبان خود القاء کند .

امام علیه السلام مبین احکام الهی است . یکی از احکام خداوند در مورد نماز و وضو آن است که اگر انسان پس از وضو گرفتن آلت خود را #مس کند وضوی او باطل نمی شود .

🔰امام باقر علیه السلام فرمود ؛

« مس فرج وضو را باطل نمی کند »

📚التهذیب ج1 ص22

👌معاویه بن عمار از امام صادق علیه السلام سوال کرد در مورد مردی که در نماز واجبش دست به آلتش می زند ، آیا وضو و نمازش باطل می شود

👌امام علیه السلام پاسخ داد مس آلت سبب بطلان وضو و در پی آن نماز نمی شود ( لا باس به )

📚الاستبصار ج1 ص88

بر این اساس عمار بن موسی از امام صادق علیه السلام سوال می کند در مورد زنی که در حال نماز خواندن است که گمان می کند حیض شده است تکلیفش چیست ؟ ( زیرا با ثبوت حیض شدن نمازش باطل است و ادامه دادن نماز جایز نیست و حرام است ).

👌امام علیه السلام برای این که زن گرفتار حرام نشود راهکاری ارائه می دهد، می فرماید اگر امکانش است و می تواند موضع را از زیر چادر لمس کند ، چنین بکند ، اگر خونی احساس کرد ، دیگر به نماز ادامه ندهد و اگر چیزی ندید نماز را ادامه دهد .

حال کجای این سخن امام #ایراد دارد که شما به آن اشکال می گیرید ❗️




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#کشتن_کردها

🤔#پرسش

لطفا به متن زیر پاسخ دهید ❗️

امام_حسن_عسكرى: كردها را فقط با شمشير تنبيه كنيد
در معتبرترين كتاب روائى شيعيان روايت صحيح السندى آمده كه در آن از #امام_حسن_عسكرى در مورد رفتار با #كردها سئوال ميشود كه ايشان دستور قتل عام كردها را صادر ميكند.

#متن_عربى روایت در الکافی:
عن أحمد بن أبي عبد الله وغيره أنه كتب إليه يسأله عن الأكراد فكتب إليه لا تنبهوهم إلا بحد السيف.

#ترجمه:
از احمد بن ابى عبدالله نقل شده كه به امام حسن عسكرى نامه نوشته و در مورد كردها از ايشان كسب تكليف كرده و امام حسن عسكرى در پاسخ مينويسد كه: كردها را بايد فقط با #شمشير تنبيه كرد.

#منبع:
فروع كافى جلد ٧ صفحه ٢٩٧


💠#پاسخ💠

👌شیخ کلینی روایت مذکور را در باب کشتن #دزد می آورد ، یعنی کشتن با شمشیر برای کردهایی است که دزدی می کنند .

💠توضیح #بیشتر ؛

منظور روایت تمام کردها نیستند ، بلکه با توجه به «ال » « الاکراد » که برای عهد #ذهنی است ، کسانی از کردها مورد سوال قرار گرفته اند که برای راوی و امام مشخص بودند و آنان هم کردهایی بوده اند که در آن زمان اقدام به دستبرد و دزدی و زور گیری و ارعاب مردم می کردند ، امام علیه السلام حدی که بر آنها جاری می شود را کشتن با #شمشیر بیان می کند .

👌علامه مجلسی می نویسد ؛

« منظور از کردها در روایت ، دزد های کرد می باشد نه تمام آنان ، زیرا در زمان ائمه غالب کردها ، به واسطه تربیت نا صحیح دزدی و زور گیری می کردند ، شیخ کلینی نیز تصریح کرده اند که منظور کردهای دزد می باشد نه #تمام کردها »

📚مراه العقول ج24 ص57

👌شیخ حر عاملی نیز روایت را در باب جایز بودن کشتن راهزنان و دزدان راه نقل می کند ، یعنی منظور روایت کردهایی هستند که اقدام به ارعاب و زورگیری و دستبرد و راهزنی می کردند که برای انسان جایز است جهت دفاع از خود ، آنها را بکشد .

📚وسائل الشیعه ج28 ص382




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#پرواز_با_فیل

💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى


مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦



💠#پاسخ💠

👌نخست باید توجه کرد که نقل فوق سندا #ضعیف است ، چرا که این روایت از سوی سه راوی به نامهای ؛ « احمد بن منصور الرمادی _ شاذان بن عمر _ مره بن قصبیه بن عبد الحمید » نقل شده است که هر سه مهمل و مجهول هستند .

📚تنقیح المقال ج 34 ص 317 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 399

🔸از ضعف سندی هم که بگذریم ، این روایت امر غیر ممکنی را ممکن نمی کند.
حضرت مسیح نیز شبیه آن را انجام می داد چنان که خداوند از او نقل می کند که می گفت ؛

« من از گل ، چیزی به شکل #پرنده می سازم ، سپس در آن می دمم و به فرمان خدا پرنده ای می گردد » ( آل عمران 49)

👌 در روایات ما آمده است که خداوند به امامان گرامی تمام #معجزات انبیاء را داده است و آنان قادر بر انجام #تمام معجزات انبیاء گذشته بوده اند .

📚بحار الانوار ج27 ص29 باب 13 انهم یقدرون علی جمیع معجزات الانبیاء و ج26 ص159 باب 12 انهم اعطوا ما اعطاه الله الانبیاء

کسانی که می گویند چنین معجزاتی از امور #محال است و مورد قبول ما نمی باشد ، توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع #نقيضين و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى‏ شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى‏ معناست، مثل اين‏كه پيامبر یا امام بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى ‏آن‏كه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى ‏دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد).

بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى ‏باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل #تحقق نمى‏ باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد .

📚پیام قرآن ج 7 ص 270




#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
https://sapp.ir/poorseman
#پاسخی_به_کانال_معاند

🤔#پرسش


عدم طهارت #امام_حسين در كتب معتبر شيعه

علامه محمد باقر مجلسى در كتاب ملاذ الأخيار خود روايت صحيحى را از زراره و او هم از زبان امام باقر آورده كه در آن به عدم طهارت امام حسين پس از قضاى حاجت اشاره كرده است.
#متن_عربى روايت چنين آمده است:
ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاجَعْفَرٍ يَقُولُ‌:كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ يَتَمَسَّحُ مِنَ الْغَائِطِ بِالْكُرْسُفِ وَ لَا يَغْسِلُ.
#ترجمه: زراره میگوید از امام باقر شنیدم که فرمود:
#امام_حسین هرگاه مدفوع می‌کرد خودش را نمی شست و فقط مقداری پارچه(پنبه) می‌مالید!!
در ادامه در مورد صحت اين حديث مينويسد:
الحديث الثامن عشر: #صحيح

💥 آيا چنين آدمى ميتواند امام و معصوم باشد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌طبق احکام اسلامی مخرج غائط و مدفوع به دو شیوه قابل تطهیر و پاک شدن است ؛

1⃣تطهیر از طریق آب

2⃣تطهیر از طریق پارچه یا سنگ یا مانند اینها

📚وسائل الشیعه ج 1 ص 348 باب 30

👌با توجه به این که اسلام آیین #سهل و آسانی است ، چنان که خداوند می فرماید ؛

« او شما را برگزید و در دین خود تکلیف #مشقت باری برای شما قرار نداد »

🔷حج 78

🔸یا پیامبر گرامی می فرماید ؛

« من مبعوث به آئین #سهل و #آسانی شده ام »

📚#بحار الانوار ج30 ص548


🔸یا علی علیه السلام فرمود ؛

« محبوبترین دینی که خداوند برایتان برگزیده است شریعت حنفیه و سهل و آسان ( اسلام ) است »

📚الفقیه ج 1 ص 12

👌بر اساس این سهل و آسانی مورد #اشاره ، و با توجه به آنکه گاها ممکن است در برخی از مناطق و زمان ها ، آب جهت #تطهیر یافت نشود ، شرط تطهیر مخرج غائط ، تنها تطهیر با #آب لحاظ نشده است ، بلکه تطهیر با پارچه و سنگ نیز جائز شمرده شده است ، اگر چه همواره تطهیر با آب بهتر است .

قرآن می فرماید ؛

« الله توابین و متطهیرین و پاکیزگان را دوست دارد » ( بقره 222)

👌در روایات متعددی ، تطهیر مخرج غائط با آب #مصداق آیه شمرده شده است که انسان را جزء دسته متطهرین قرار می دهد .

📚الکافی ج 3 ص 18 _ خصال یک جلدی ص 192

صاحب مجمع البیان در ذیل آیه شریفه « والله یحب المطهرین » ( توبه 108) ( خداوند #پاکیزگان را دوست دارد ) می نویسد ؛

« گفته شده است که مصداق آیه کسانی هستند که مخرج بول و غائط را با آب تطهیر می کنند ، این معنا از امام باقر و صادق علیهما السلام نقل شده است »

📚مجمع البیان ج 3 ص 73

👌بنابراین تطهیر مخرج با آب رجحان و اولویت دارد ، اما اگر آب در دسترس نبود ، شریعت سهل و آسان اسلام ، تطهیر با پارچه یا سنگ را هم جایز شمرده است .

اگر در نقل مورد استناد معاند ، از تطهیر مخرج با پارچه و پنبه توسط امام حسین علیه السلام سخن به میان آمده است ، مربوط به زمان هایی بوده است که آب در #دسترس نبوده است مانند زمان مسافرت یا زمان های دیگر و چنین نبوده که امام علیه السلام همواره تطهیر با پارچه و پنبه را بر تطهیر با آب ترجیح دهد .





#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
https://sapp.ir/poorseman‌
#تعداد_یاران_امام_حسین_علیه_السلام

🤔#پرسش

آیا تعداد یاران حسین بن علی ۷۲ نفر بوده‌ است؟


✍🏻یکی از دروغ‌هایی که شیعیان دائماً تکرار می‌کنند، این است که اصحاب حسین بن‌علی ۷۲ نفر بوده‌ و به شهادت رسیده‌اند؛ اما وقتی به کتب معتبر تاریخی می‌نگریم، می‌بینید که تعداد یاران حسین بسیار بیش از این تعداد بوده است.

مسعودی(۳۴۶ هـ)مورخ مشهور مسلمان در کتاب خویش می‏‌نویسد:

#متن_عربى: «... فعدل الی کربلا و هو فی مقدار خمسمأة فارس من اهل بیته و اصحابه و نحو مأه رجل...».

#منبع: مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳ صفحه ۶۱، انتشارات منشورات دارالهجره، چاپ قم

مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳، صفحه ۷۵، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت

#ترجمه: حسین بن علی به کربلا رسید، در حالی که او را پانصد نفر از اهل بیت و اصحابش سواره و صد نفر نیز پیاده، همراهی می‌کردند.

مسعودی در ادامه می نویسد:

#متن_عربی: و کان جمیع من قتل الحسین فی یوم عاشورا بکربلا سبعه و ثمانین...

ترجمه: و تمام کشته شدگان یاران حسین بن علی در روز عاشورا در کربلا ۸۷ نفر بوده اند.

✍🏻بر طبق کلام "علی‌بن‌حسین‌مسعودی"، حسین بن علی ۶۰۰ نفر یار داشت و فقط ۸۷ نفر از آن کشته شدند؛ پس آنچه در خصوص ۷۲ نفر گفته شده از اساس باطل و دروغ است.




💠#پاسخ💠

👌بيشتر منابع معتبر، شمار سپاهيان امام عليه السلام را 72 نفر، گزارش كرده‏ اند ؛

📚الأخبار الطوال ص 256، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج 6 ص 2628، البداية و النهاية: ج 8 ص 178. تاریخ الطبری ج 5 ص 422_ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 56

شيخ مفيد رحمه ‏الله مى‏ نويسد ؛


« حسين بن على عليه السلام، هنگام صبحگاه و بعد از نماز صبح، يارانش را [براى نبرد،] آماده كرد. آنان، سى و دو سوار و چهل پياده بودند. »

📚الارشاد ج 2 ص 95

👌بنابراین #مشهور آن است که تعداد یاران امام حسین علیه السلام ، هفتاد و دو تن بوده اند ، اگر چه پاره ‏اى از منابع، عدد ياران امام عليه السلام را 82 نفر، ( المناقب ج 4 ص 98) و برخى 114 نفر ( مقتل الحسین خوارزمی ، ج 2 ص 4) و برخى 145 نفر، ( مثیر الاحزان ص 54) و برخى صد و هفتاد نفر، ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ششصد نفر ( مروج الذهب ج 3 ص 70) و برخى هزار نفر ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ارقام ديگرى گزارش كرده ‏اند. ( الطبقات الکبری ج 1 ص 46۵)

👌نكته قابل توجّه، اين كه در #تبيين آمار شهداى كربلا، بجز امام عليه السلام، مشخّصات 154 نفر، ارائه مى‏ شود كه حدود 72 تن از آنها از خاندان امام حسين عليه السلام و پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام بوده ‏اند.


بنا بر اين، ممكن است آنچه در گزارش مشهور آمده، اشاره به همين افراد باشد، و نيز مى تواند اشاره به ياران امام عليه السلام قبل از ملحق شدن كسانى باشد كه به تدريج به ايشان پيوسته ‏اند؛ زيرا گزارش‏هايى از #پيوستن بيست تا سى نفر به امام عليه السلام حكايت دارند، چنان كه احتمال دارد برخى اسامى، به دليل تصحيف، تكرار شده باشند.


📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 6 ص 84



#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
#علی_علیه_السلام_و_ترک_تقیه

🤔#پرسش

اثبات كفر امام على با استناد به احاديث شيعه

#متن عربى روايت: محمد بن إدريس في آخر (السرائر) نقلا من كتاب مسائل الرجال ومكاتباتهم مولانا علي بن محمد من مسائل داود الصرمي قال : قال لي : يا داود لو قلت : إن تارك التقية كتارك الصلاة لكنت صادقا.
#ترجمه :اگربگویم تارک تقیه همانند تارک نماز است درست گفته ام
#منبع :
وسائل الشيعة ط-آل البیت نویسنده : العلامة الشيخ حرّ العاملي جلد : ١٦ صفحه : ٢١١

با استناد به اين روايت و روايات مشابه، #على راه كفر پيش گرفته و #كافر شده است، زيرا ميتوانست با تقيه كردن خليفه سوم شود و به امامتى كه طبق ادعاى شيعه از سوى خدا به او تفويض شده بود برسد.
اما وى تقيه نكرد وخلافت به #عثمان رسيد وبدين نحو على به دستور الله و پيامبرش پشت كرد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌 این نحو شبهه پراکنی نشانه نهایت جهل و نادانی نسبت به تقیه و جایگاه آن در فقه تشیع است .

بدون شك مواردى وجود دارد كه در آنجا تقيه كردن حرام است و آن در موردى است كه تقيه به جاى اينكه سبب حفظ نيروها شود مايه نابودى يا به خطر افتادن مكتب گردد، و يا فساد عظيمى ببار آورد، در اين گونه موارد بايد سد تقيه را شكست و پى ‏آمدهاى آن را هر چه بود پذيرا شد .

📚تفسیر نمونه ج 11 ص 426

براساس منطق شيعه، تقيه در شرايطى واجب، ولى در برخى شرائط‍‌ نيز حرام است، و انسان در آن شرائط‍‌ نبايد تقيه كند. گروهى تصور مى‌كنند كه شيعه مطلقا تقيه را واجب مى‌داند، درحالى‌كه اين تصور غلط‍‌ بوده و روش پيشوايان شيعه هرگز چنين نبوده است.زيرا آنان با در نظر گرفتن شرائط‍‌ و رعايت مصالح و مفاسد، در هر زمان راهى خاص و مناسب را انتخاب مى‌كردند و لذا مى‌بينيم كه گاه تقيه نكرده و جان و مال خود را در راه اظهار عقيده فدا مى‌كردند.اصولا پيشوايان معصوم شيعه غالبا به وسيلۀ شمشير يا زهر جفاى دشمنان به شهادت رسيده‌اند، درحالى‌كه يقينا اگر آنان به حاكمان عصر خويش چهرۀ خوش و زبان شيرين نشان مى‌دادند، قدرتمندان حاكم چه‌بسا بزرگترين و عالى‌ترين مقامات را نيز در اختيار آنان مى‌نهادند؛ ولى آنها خوب مى‌دانستند كه تقيّه (فى المثل در برابر يزيد) مايۀ نابودى دين و محو مذهب است.

📚منشور عقاید امامیه ص 227

🔸ادامه 👇
#بیزاری_علی_علیه_السلام_از_کوفیان

🤔پرسش

تنفر #امام_على از شيعيان

#امام_علی در #نهج_البلاغه کسانی را که ادعای پیروی از اورا دارند و خود را شيعه مينامند، چنین مورد نکوهش قرار داده است:
#متن_عربى :
«وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي اسْتَنْفَرْتُكُمْ لِلْجِهَادِ فَلَمْ تَنْفِرُوا وَ أَسْمَعْتُكُمْ فَلَمْ تَسْمَعُوا وَ دَعَوْتُكُمْ سِرّاً وَ جَهْراً فَلَمْ تَسْتَجِيبُوا وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَلَمْ تَقْبَلُوا أَ شُهُودٌ كَغُيَّابٍ وَ عَبِيدٌ كَأَرْبَابٍ أَتْلُو عَلَيْكُمْ الْحِكَمَ فَتَنْفِرُونَ مِنْهَا وَ أَعِظُكُمْ بِالْمَوْعِظَةِ الْبَالِغَةِ فَتَتَفَرَّقُونَ عَنْهَا وَ أَحُثُّكُمْ عَلَي جِهَادِ أَهْلِ الْبَغْيِ فَمَا آتِي عَلَي آخِرِ قَوْلِي حَتَّي أَرَاكُمْ مُتَفَرِّقِينَ أَيَادِيَ سَبَا تَرْجِعُونَ إِلَي مَجَالِسِكُمْ وَ تَتَخَادَعُونَ عَنْ مَوَاعِظِكُمْ أُقَوِّمُكُمْ غُدْوَةً وَ تَرْجِعُونَ إِلَيَّ عَشِيَّةً كَظَهْرِ الْحَنِيَّةِ عَجَزَ الْمُقَوِّمُ وَ أَعْضَلَ الْمُقَوَّمُ أَيُّهَا الْقَوْمُ الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ الْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ الْمُبْتَلَي بِهِمْ أُمَرَاؤُهُمْ صَاحِبُكُمْ يُطِيعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّامِ يَعْصِي اللَّهَ وَ هُمْ يُطِيعُونَهُ لَوَدِدْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ مُعَاوِيَةَ صَارَفَنِي بِكُمْ صَرْفَ الدِّينَارِ بِالدِّرْهَمِ فَأَخَذَ مِنِّي عَشَرَةَ مِنْكُمْ وَ أَعْطَانِي رَجُلًا مِنْهُم»ّ
#ترجمه:
و هر آينه، ملتهاي جهان صبح مي كنند در حالي كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند، من صبح مي كنم در حالي كه از ستمگري رعیت خود وحشت دارم شما را براي جهاد با دشمن برانگيختم، اما كوچ نكرديد، حق را بگوش شما خواندم ولي نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت ننموديد، پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد آيا حاضران غائب مي باشيد؟ و يا بردگاني در شكل مالكان؟! فرمان خدا را بر شما مي خوانم از آن فرار مي كنيد، و با اندرزهاي رسا و گويا شما را پند مي دهم از آن پراكنده مي شويد، شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مي كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرق شده، به جلسات خود باز مي گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مي دهيد تا اثر تذكرات مرا از بين ببريد، صبحگاهان كجيهاي شما را راست مي كنم، شامگاهان به حالت اول برمي گرديد، چونان كمان سختي كه نه كسي قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليت راست شدن را خواهد داشت اي مردمي كه بدنهاي شما حاضر و عقلهاي شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مي كند، شما با او مخالفت مي كنيد، اما رهبر شاميان خداي را معصيت مي كند، از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد.
#منبع:
[خطبه ۹۷نهج البلاغه]

تقديم به ايرانيان فريب خورده بدست ملاهاى دوزارى.
اين مذهب ساخته ذهن فاسد ملاهاست و حتى خود #امامان_شيعه از آنها تنفر داشته اند.



💠#پاسخ💠

👌علی علیه السلام در این خطبه از کوتاهی های « #رعیت » خود گله می کند « اخاف ظلم رعیتی »

« رعیت » #عامه_مردم را گویند که حاکم و پادشاهی بر آنان حکومت می کند .

📚معجم الوسیط ، ماده رعی

👌مردمی که علی علیه السلام بر آنان حکومت می کرد ، تماما شیعه علی علیه السلام نبودند ، بلکه دارای عقاید و گرایش ها و مشرب های گوناگونی بودند که تنها به عنوان یک حاکم سیاسی با علی علیه السلام بیعت کرده بودند ، نه رهبر واجب الاطاعه از جانب خداوند .

علی علیه السلام در کلام دیگری روشن کردند که اکثر #رعیتشان از مریدان خلفای سابق بودند که چون سنگی در برابر اصلاحات علی علیه السلام قرار گرفته بودند .

🔸ادامه 👇
#نهی_علی_علیه_السلام_از_گریه_کردن

🤔#پرسش

عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان

در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.

امالی صدوق ص ۳۹۶

٨) روايت بعدی از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه‏ الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را می‏پیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳


💠#پاسخ💠

قلب انسان كانون عواطف است و اين عواطف مخصوصا هنگامى كه شديد باشد، در همه وجود انسان اثر مى ‏گذارد. هنگامى كه عزيزى از دست رود، قلب متلاطم مى ‏گردد و اشك جارى مى ‏شود، بغض گلوى انسان را مى‏ گيرد و زبان به اظهار اشتياق به عزيز از دست رفته مى‏ پردازد. اينها هيچ‏كدام ممنوع نيست، بلكه ممدوح است .

در حديثى مى‏ خوانيم ؛ «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه (در جنگ موته) به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى‏ شد شديدا براى آنها گريه مى ‏كرد و مى ‏گفت: آنها براى من سخن مى‏ گفتند و با آنها انس مى‏ گرفتم، هردو باهم رفتند».

📚الفقیه ج 1 ص 177

و نيز در داستان جنگ احد مى ‏خوانيم ؛ «هنگامى كه پيغمبر به مدينه بازگشت از هر خانه ‏اى صداى گريه و زارى براى شهيدى به گوش آن حضرت رسيد كه بازماندگان بر شهيدانشان مى‏ گريستند جز خانه عمويش حمزه، پيغمبر بسيار ناراحت شد و گفت: ولى حمزه گريه كنندگانى ندارد. اهل مدينه كه از اين سخن‏
باخبر شدند قسم ياد كردند كه هرگز بر عزيز از دست رفته‏ اى گريه نكنند مگر اينكه نخست براى حمزه نوحه‏ گرى كنند و بگريند» و اين سنّت همچنان تا امروز (زمانى كه امام باقر عليه السّلام اين حديث را بيان مى‏ فرمود ادامه دارد).

📚همان ص 183

حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در چشمان حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى ‏گريد و قلب محزون مى ‏شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى‏ گويم»

📚الکافی ج 3 ص 262

🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛

« گریه کردن بر فراق عزیزان موجب تسکین و آرامش انسان می شود »

📚الفقیه ج 1 ص 187


👌در نقل دیگری آمده است ؛

« فاطمه عليها السلام براى پدر خود نوحه كرد و رسول خدا دستور داد براى حمزه نوحه‏ گرى كنند. »

📚بحار الانوار ج 82 ص 84

در نقل دیگری آمده است ؛

« امام باقر به امام صادق علیهما السلام سفارش كرد که از مالم فلان مقدار را اختصاص بده تا نوحه گران برایم ( بعد از مرگم ) تا ده سال در منی و در ایام منی ، نوحه گری و عزاداری کنند ( تا آل پیامبر فراموش نشوند )»

📚الکافی ج 5 ص 117 _ الفقیه ج 1 ص 182

در نقل دیگری آمده است ؛

« دخترى از امام صادق عليه السلام درگذشت، حضرت، يك سال بر او گريست، سپس فرزند ديگر او از دنيا رفت، باز حضرت يك سال نوحه‏ گرى كرد، آنگاه كه اسماعيل فوت كرد، ناله او شدت يافت، برخى به امام صادق عليه السلام گفتند ؛ چرا از خانه تو، صداى ناله شنيده مى‏ شود؟ در پاسخ فرمود ؛ « آنگاه كه حمزه درگذشت، پيامبر دستور داد زنان مدينه بر او نوحه سرايى كنند، چون او نوحه ‏گرى ندارد.»

📚کمال الدین ج 1 ص 73 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 241

🔸ادامه 👇
#قصاص_در_فحاشی

🤔#پرسش

پيشواى شيعيان و توصيه به فحاشى
تمامى پيشوايان عقيدتى دنيا به اخلاق و ادب توصيه ميكنند، اما در مذهب آبكى شيعه، توصيه به فحاشى يكى از مهمترين وصاياى آنهاست
#متن_عربى:
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي الْمَمْلُوكِ يَدْعُو الرَّجُلَ لِغَيْرِ أَبِيهِ قَالَ أَرَى أَنْ يُعْرَى جِلْدُهُ قَالَ وَ قَالَ فِي رَجُلٍ
دُعِيَ لِغَيْرِ أَبِيهِ أَقِمْ بَيِّنَتَكَ أُمَكِّنْكَ مِنْهُ فَلَمَّا أَتَى
بِالْبَيِّنَةِ قَالَ إِنَّ أُمَّهُ كَانَتْ أَمَةً قَالَ 👈لَيْسَ
عَلَيْكَ حَدٌّ سُبَّهُ كَمَا سَبَّكَ 👉.
خلاصه #ترجمه: شخصى براى امام تعريف ميكند كه مورد فحاشى قرار گرفته و او نيز فحاشى كرده است. امام على به او ميگويد، اگر به شما فحاشى شد، شما هم فحاشى كنيد.
#منبع: ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار نویسنده : علامه مجلسى جلد: ١٦ صفحه: ١٧٣ ❗️❗️


💠#پاسخ💠

فحاشی و دشنام دادن به دیگران ، از گناهان واضح و کبیره در اسلام است که در قبح و حرمت آن کسی ، شک و تردیدی ، ندارد .

👌پیامبر گرامی فرمود ؛

« از دشنام گويى بپرهيزيد؛ زيرا خداوند عزّوجلّ ناسزاگوىِ بد دهن را دوست ندارد »

📚بحار الانوار ج 79 ص 110

👌و فرمود ؛

« وارد شدن به بهشت بر هر ناسزاگويى حرام است »

📚میزان الحکمه ج 9 ص 56

على عليه السلام به نقل از پیامبر گرامی فرمود ؛

« خداوند بهشت را بر هر فحّاش بدزبان بى ‏شرمى كه باكى ندارد چه گويد و چه شنود، حرام كرده است؛ زيرا اگر وارسى كنى خواهى يافت كه يا زنا زاده است يا شيطان در نطفه او شريك بوده است. عرض شد. اى پيامبر خدا! آيا شيطان در مردم هم شريك مى‏ شود؟ فرمود: آرى، مگر اين سخن خداوند عزّوجلّ را نخوانده ‏اى كه: «و در اموال و فرزندان ايشان شريك شو» ( اسراء 64 ) »

📚الکافی ج 2 ص 323

امام صادق عليه السلام به نقل از پيامبر گرامی فرمود ؛

« آيا شما را خبر ندهم كه كم شباهت ‏ترين شما به من كيست؟ عرض كردند: چرا،
اى پيامبر خدا. فرمود: ناسزاگوىِ بد دهنِ بد زبان ....»

📚الکافی ج 2 ص 291

👌و فرمود ؛

« دشنام گويى و بدزبانى و دريدگى، از [نشانه‏ هاى‏] نفاق است »

📚بحار الانوار ج 79 ص 113


قبح فحاشی آنجایی بیشتر می شود که انسان با فحاشی ، دیگران را به زنا و اعمال منافی عفت ، نسبت دهد ، چنان که قرآن می فرماید ؛

« كسانى كه زنان پاكدامن را متهم مى‏ كنند سپس چهار شاهد (بر ادعاى خود) نمى ‏آورند آنها را هشتاد تازيانه بزنيد، و شهادتشان را هرگز نپذيريد، و آنها فاسقانند- مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند كه خداوند غفور و رحيم است. » ( نور 4_5)

پیامبر گرامی فرمود ؛

« كسى كه نسبت زنا به مرد يا زن پاكدامنى بدهد خداوند كردار نيكش را از بين مى‏ برد و روز قيامت هفتاد هزار ملك او را از پيش و پس تازيانه مى‏ زنند، پس او را به آتش مى‏ اندازند »

📚عقاب الاعمال ص 335

امام رضا ع فرمود ؛

« خداوند عز و جل تهمت زدن به زنان پاك‏دامن را حرام كرده است؛ چون موجب از ميان رفتن نَسَب‏ها و نفى فرزند و باطل شدن ارث و ميراث و وا نهادن تربيت و از بين رفتن شناخت‏ها و گناهان بزرگ و ديگر عوامل منجر به تباهى بشر مى‏ شود. »

📚الفقیه ج 3 ص 565

حرمت قذف و فحاشی ، حتی به غیر مسلمانان هم ثابت است ، چنان که راوی می گوید ؛

« امام صادق ع را دوستى بود كه هرجا حضرت ميرفت از آقا جدا نميشد و غلامى از اهل سند داشت روزى در بازار كفشدوزان همراه حضرت در حركت بود و غلام پشت سرشان مي آمد پس آن مرد سه مرتبه به پشت سرش نگاه كرد و غلام را كه دنبال كارى مى ‏خواست بفرستد، نديد در مرتبه چهارم كه او را ديد گفت «يا ابن الفاعله» اى پسر زن زانيه كجا بودى آن حضرت دست به پيشانى مباركش زد و فرمود سبحان اللّه مادرش را قذف ميكنى من گمان مى ‏كردم تو صاحب ورع هستى و پيدا شد كه هيچ و رعى با تو نيست.

عرض كرد: فدايت شوم مادرش از اهل سند و از كفار است. حضرت فرمود: آيا نميدانى كه هر طايفه ‏اى را عقد و نكاحى است (يعنى هر قومى باصطلاح خودشان نكاح صحيحى و زنائى دارند مادامى كه شرعا ثابت نشود كه مطابق مذهب خودشان زنا نموده ‏اند نمى‏ شود آنها را قذف كرد) پس فرمود از من دور شو، راوى حديث مى‏ گويد ديگر تا حضرت زنده بود نديدم كه با او رفيق شود »

📚الکافی ج 2 ص 324

🔸ادامه 👇
#خواستگاری_علی_ع_از_ام_ابان

🤔#پرسش

امام على زنان را فقط براى رابطه جنسى ميخواست و چيزى به نام عشق و عاطفه را نميفهميد!
#ترجمه:
أم أبان دختر عتبة بن ربیعة همسر یزید بن أبی سفیان بود و سپس یزید فوت کرد،
همسرش و علی بن ابيطالب از او خواستگاری کرد ولی او جواب منفی داد. به او گفتند: آیا علی بن ابی طالب پسر عموی رسول الله و همسر فاطمه و پدر حسن و حسین را ردّ می کند که حال او در اسلام آشکار است؟
گفت: بله، عشق او در دلم اثر نمی کند. برای کسی که زن او شود چیزی حاصل نمی شود مگر نشستن او میان ران های زن در حالی دارای سردی عاطفه با زنان است.
#متن_عربى: كانت أمّ أبان بنت عتبة بن ربيعة عند يزيد بن أبي سفيان فمات عنها، فخطبها علي عليه السّلام فردّته، فقيل لها: أتردّين علي بن أبي طالب ابن عم رسول اللّه و زوج فاطمة و أبا الحسن و الحسين، و حاله في الإسلام حاله؟ قالت: نعم، لا أوثر هواه على هواي، ليس لامرأته منه إلا جلوسه بين شعبها الأربع، و هو صاحب صر من النساء.
#منبع: نثر الدر في المحاضرات٫ أبو سعد منصور بن الحسين الآبي٫ جلد ٤ صفحه۴۲ ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌این نقل دارای ضعف سندی است و تنها در منابع اهلسنت ، آن هم بدون سند قابل اعتماد و ضعیف نقل شده است و از چند جهت اشکالاتی بر آن وارد است ؛

1⃣به تصریح علمای اهلسنت ، ام ابان بنت عتبه ، خواهر هند و خاله معاویه بوده است ؛

📚اسد الغابه ج 6 ص 299

این یعنی در محیطی رشد کرده است که هند ، در آن محیط بوده است .

👌هند ، مادر معاویه مشهور به فاحشگی و زنا بوده است .

امام حسن علیه السلام خطاب به معاویه فرمود ؛

« مى‏ دانى كه در كدام بستر به دنيا آمده ‏اى؟ »

📚تذکره الخواص ص 200 _ شرح ابن ابی الحدید ج 6 ص 288 _ جمهره خطب العرب ج 2 ص 22

سبط بن جوزی می نویسد ؛

« اصمعى و كلبى در كتاب «مثالب» مى ‏گويند: معنى سخن حسن به معاويه كه مى‏ دانى در كدام بستر به دنيا آمده‏ اى، اين است كه در باره معاويه گفته مى‏ شد او از يكى از اين چهار تن است ؛

« عمارة بن وليد بن مغيره مخزومى، مسافر بن ابى عمرو، ابو سفيان، عباس بن عبد المطلب. »و اينها همنشينان ابو سفيان بودند و بعضى از آنها متهم به داشتن رابطه با «هند» بود. عمارة بن وليد از زيباترين مردان قبيله قريش بود. در باره مسافر بن ابى عمرو، كلبى مى ‏گويد: عقيده عمومى مردم اين است كه معاويه از او است، زيرا بيش از همه مردم به «هند» عشق مى ‏ورزيده است و وقتى «هند» آبستن گشته و معاويه را در شكم داشته مسافر ترسيده كه بگويد از او است و به همين جهت گريخته و پيش پادشاه حيره رفته و مقيم گشته است‏ »

📚تذکره الخواص ص 202

زمخشرى نیز در «ربيع الابرار» مى‏ نويسد ؛

«معاويه منسوب به چهار مرد بود: ابو عمرو بن مسافر، عمارة بن وليد، عباس بن عبد المطلب، صباح- آوازه خوان سياه پوستى كه برده عمار بود »

📚ربیع الابرار ج 3 ص 551

زياد بن ابيه در نامه ‏اى در جواب معاويه كه به او طعنه زده و از مادرش سميه ياد كرده بود مى‏ نويسد ؛

«اين كه با اشاره به مادرم سميه به من طعنه زده ‏اى، اگر من فرزند سميه ‏ام تو فرزند عده‏ اى هستى»

📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 16 ص 183

👌قابل قبول نیست که علی ع از ام ابان خواستگاری کرده باشد ، با این که روشن بوده است که ام ابان در محیط فاسدی رشد کرده بود ، خصوصا آنکه پیامبر گرامی می فرمود ؛

«اى مردم! از خضراى دِمَن (زيباى بدگُهر) بپرهيزيد». گفتند: اى پيامبر خدا! خضراى دمن چيست؟ فرمود: «زن زيبا در رويشگاه و خانواده بَد»

📚الكافي ج 5 ص 332 _ تهذيب الأحكام ، ج 7 ص 403

2⃣ام ابان اعتقاد باطلی و دروغینی ، در مورد عمر بن خطاب داشت و معتقد بود که عمر از امر دنیا غافل شده است و تمام توجهش به آخرت است و گویی خدایش را به عینه می بیند ؛

📚کنزالعمال ج 13 ص 198 _ مستدرک حاکم ، ج 3 ص 377

در حالی که عمر به خاطر حب جاه و مقامی که به دنیا داشت ، خلافت علی ع را غصب کرد و آن جنایات را در حق فاطمه صدیقه س روا داشت ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11962

👌در روایات ما از ازدواج با چنین کسانی که دید مثبتی به اهلبیت ع ندارند و از دشمنان آنان طرفداری می کنند ، نهی شده است ، چنان که در روایتی آمده است که امام باقر ، همسر خود را طلاق داد ، يكى از خدمتكاران ايشان گفت ؛

« فدايت شوم! چرا طلاقش داديد؟ فرمود: «من از على عليه السلام ياد كردم و او از ايشان، بد گفت. بنا بر اين، خوش نداشتم كه آتشگیری از آتشگیرهای جهنّم را به پوستم بچسبانم».

📚الكافي ج 6 ص 55

قابل قبول نیست که علی ع ، طالب ازدواج با چنین زنی بوده باشد ❗️

🔸ادامه 👇
#توضیح_سخن_علی_ع_در_مورد_عباس_و_عقیل

🤔#پرسش

اندر حكايت امام اول شيعيان

در كتاب سليم ابن قيس كه اولين كتاب تاريخى شيعيان است حكايتى را از على نقل كرده است .

#متن_عربى: قال علي بن ابي طالب: و بقیت بین جلفین جافیین ذلیلین حقیرین عاجزین العباس و عقیل، و کانا قریبی العهد بکفر .
#ترجمه: علي بن ابي طالب ميگويد: کسی برایم نماند مگر من بودم و دو عامى تندخوى بدبخت ناتوان خوار و ذلیل ، عباس و عقیل، که تازه از کفر به اسلام روى آورده بودند .
▪️از ديد علی بن ابی طالب، عموی پیامبر که تنها یاور علی مانده بود. فردی بدبخت و ناتوان و ذلیل بوده است!!
که حتی اگر چنین چيزى بوده نیز ادب حکم و احترام به بزرگتر اقتضا ميكرد وى مراعات كند ولی علی ادب را رعایت نمیکند و متعجب است که چرا کسی وی را حمایت نکرده است ❗️❗️


💠#پاسخ💠

مطابق برخی از نقلها ، عباس و عقیل ، مورد مدح پیامبر قرار گرفته بودند و پیامبر گرامی دستور به حسن رفتار با آنها را می داد .

👌شيخ طوسى از جابر انصارى روايت كرده است كه ؛

« عبّاس مرد بلند قامت و خوش رو بود، روزى به خدمت حضرت رسول خدا آمد، چون حضرت را نظر بر او افتاد تبسّم نمود و فرمود كه: اى عمّ تو صاحب جمالى. عبّاس گفت: يا رسول اللّه! جمال مرد به چه چيز است؟ فرمود: به راستى گفتار در حقّ. پرسيد كه كمال مرد به چه چيز است؟ فرمود كه: پرهيزكارى از محرّمات و نيكى خلق. »

📚امالی طوسی ص 497

از امام رضا عليه السّلام روايت شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛

«حرمت مرا در حقّ عبّاس رعايت كنيد كه او بقيّه پدران من است. »

📚بحار الانوار ج 22 ص 286 _ امالی طوسی ص 362

و فرمود ؛

« هر كه آزار كند عباس را آزار من كرده است زيرا كه عمّ آدمى شبيه پدر است‏ »

📚امالی طوسی ص 273

همینطور در مورد عقیل این نقل مشهور است که ؛

« روزى على بن ابى طالب از رسول خدا پرسيد كه: يا رسول اللّه! آيا تو عقيل‏ را دوست مى‏ دارى؟ فرمود: بلى و اللّه او را دوست مى‏ دارم به دو دوستى يكى دوستى او و ديگر آنكه ابو طالب او را دوست مى‏ داشت، و بدرستى كه فرزندان او كشته خواهند شد در محبت فرزندان تو و ديده ‏هاى مؤمنان بر ايشان خواهد گريست و ملائكه مقربان بر ايشان صلوات خواهند فرستاد. پس رسول خدا آن قدر گريست كه آب ديده ‏اش بر سينه ‏اش جارى شد و فرمود: به خدا شكايت مى‏ كنم آنچه به اهل بيت من خواهد رسيد بعد از من‏ »

📚امالی صدوق ص 111

👌البته نقلهایی در مذمت آن دو وارد شده است ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛

« در باب احوال عباس و مدح و ذم او احاديث متعارض است، اكثر علما به خوبى او ميل نموده ‏اند و آنچه از احاديث ظاهر مى ‏شود آن است كه او در مرتبه كمال ايمان نبوده است و عقيل‏ نيز به او شبيه است‏ »

📚حیاه القلوب ج 4 ص 1590

بی شک امیر مومنان که نفس پیامبر است ؛

📚بحار الانوار ج 40 ص 26

👌هیچگاه بر خلاف امر پیامبر گرامی ، عباس و عقیل را مورد آزار قرار نمی دهد ، با توجه به این مقدمه در پاسخ به ملحد یاد آور می شویم ؛

در کافی شریف نقل است که سدیر می گوید ؛

👌« خدمت امام باقر عليه السّلام بوديم، سخن از امورى به ميان آمد كه مردم پس از پيامبر پديد آوردند، و اينكه چقدر امير المؤمنين عليه السّلام را خرد كردند. مردى از آن جماعت گفت: خداوند روزگارت را سامان بخشد، در آن هنگام ارجمندى و عدّه‏ بنى هاشم چه شده بود؟ امام باقر عليه السّلام فرمود ؛

« در آن روزگار چه كسى از بنى هاشم باقى مانده بود؟! تنها جعفر و حمزه بودند كه در گذشته بودند و تنها دو مرد ناتوان و خوار و نو اسلام يعنى عبّاس و عقيل حضور داشتند كه آنها هم از طلقاء ( و آزاد شدگان ) ، بودند. بخدا سوگند اگر حمزه و جعفر در صحنه مى ‏بودند آن دو نفر [ابو بكر و عمر] به خلافت دست نمى ‏يافتند، و اگر آن دو شاهد كارهاى ابو بكر و عمر بودند آنها را از ميان مى‏ بردند. »

📚الکافی ج 8 ص 190

🔸ادامه 👇
#رابطه_بین_گشادی_یقه_و_موی_بینی_با_بیماری_جذام

🤔#پرسش

امام صادق: گشاد بودن يقه و داشتن موى بينى نشانه بيمارى جزام است

على بن ابراهيم قمى گويد: امام صادق فرمود:
گشاد بودن يقه پيراهن و رويش مو در بينى، امان از بيمارى جذام است.
سپس فرمود: مگر سخن شاعر را نشنيده‌اى كه گويد:«پيراهنم را نخواهى ديد مگر گشاده گريبان و آستين
#متن_عربى: عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَلِيٍّ اَلْقُمِّيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: سَعَةُ اَلْجُرُبَّانِ وَ نَبَاتُ اَلشَّعْرِ فِي اَلْأَنْفِ أَمَانٌ مِنَ اَلْجُذَامِ ثُمَّ قَالَ أَمَا سَمِعْتَ قَوْلَ اَلشَّاعِرِ وَ لاَ تَرَى قَمِيصِي إِلاَّوَاسِعَ اَلْجَيْبِ وَ اَلْيَدِ
#منبع: الکافي ج ۶، ص ۴۷۹


💠#پاسخ💠

👌ملحدین بیسواد فضای مجازی ، در نقل روایت مذکور ، مرتکب دو اشتباه و تدلیس و بیسوادی شده اند .

مدعی شده اند که گشاد بودن یقه و بودن مو در بینی ، نشانه بیماری جذام است ، در حالی که روایت مذکور می گوید این دو مورد امان از بیماری جذام است .

👌و در یک بیسوادی آشکار ، جذام را به غلط « جزام » نوشته اند و این هم شاهدی دیگری بر جهل و بیسوادی این جماعت بیگانه از خداوند می باشد .

روایت مذکور چنین است که از امام صادق ع نقل می شود که فرمود ؛

« سَعَةُ الْجُرُبَّانِ وَ نَبَاتُ الشَّعْرِ فِي الْأَنْفِ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ ثُمَّ قَالَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الشَّاعِر وَ لَا تَرَى قَمِيصِي إِلَّا وَاسِعَ الْجَيْبِ وَ الْيَد »

«گشادى‏ گريبان و روييدن مو در بينى مايه ايمنى از جذام است» ، سپس فرمود: «مگر نشنيده ‏اى سخن شاعر را كه گفته است: پيراهن مرا تنها گشاده‏ گريبان و گشاده ‏آستين مى ‏بينى؟».

📚الکافی ج 6 ص 479

در این رابطه ، توجه به نکاتی لازم است ؛

1⃣روایت مذکور سندا ، ضعیف است ، چنان که علامه مجلسی در ذیل روایت ، متذکر این نکته می شود ؛ « ضعیف علی المشهور »

📚مراه العقول : ج 22 ص 371

در سند آن ، « معلی بن محمد » وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید که مضطرب الحدیث و مذهب بوده است ؛

📚رجال نجاشی : ص 418

👌و « منصور بن عباس » وجود دارد که او نیز مضطرب الامر بوده است ؛ « کان مضطرب الامر »

📚رجال نجاشی : ص 413

و « علی القمی » ، وجود دارد ، که او نیز مجهول است ؛

📚زبده المقال من معجم الرجال : ج 2 ص 95

2⃣اگر ضعف سندی آن نیز ، نادیده گرفته شود ، علامه مجلسی در شرح روایت ، تحلیل جالبی دارد و می گوید ؛

« در بيشتر نسخه ‏ها، «سعة الجنب (فراخى پهلو)» آمده است و مقصود از فراخى سينه، يا گشاده‏ رويى و گشاده ‏خويى است و يا اين تعبير، كنايه از شادى و شادمانى است، آن گونه كه در برابر، تنگى سينه، كنايه از اندوه و انديشناكى است؛ چرا كه فراوانى اندوه و انديشه، موادّ سوداوى ‏اى را ايجاد مى‏ كند كه خود، به وجود آورنده جذام ‏اند. در برخى از نسخه ‏ها نيز «سعة الجيب (گشادگى گريبان)» آمده و اين نيز داراى وجهى است؛ چرا كه با وجود فراخى گريبان، بخارهايى كه در بدن است، امكان خارج شدن مى ‏يابند و در بدن، حبس نمى‏ شوند تا خَلطهاى بد را پديد آورند. در برخى از نسخه‏ ها نيز «سعة الجبين (فراخى پيشانى)» آمده و اين نيز به معناى حقيقى و معناى مجازى محتمل است.

مقصود از «مويى كه در بينى مى ‏رويد» در اين متن، يا فراوانى خود به خودى موها و يا فراوانى حاصل از نچيدن آنهاست؛ چونان كه روايت شده كه چيدن اين موها، سبب جذام مى‏ شود، زيرا به كمك موهاى بينى، مواد سوداوى از بدن بيرون مى ‏روند، در حالى كه با چيدن اين موها، خروج اين مواد از بدن، كاهش مى‏ یابد. از همين روى است كه غالباً جذام از بينى آغاز مى ‏شود. »

« توضيح سعة الجنب بالجيم و النون في أكثر النسخ فالمراد إما سعة خلقه أو كناية عن الفرح و السرور كما أن ضيق الصدر كناية عن الهم و ذلك لأن كثرة الهموم تولد المواد السوداوية المولّدة للجذام و في بعض النسخ بالجيم و الياء المثناة التحتانية و له وجه إذ لا تحتبس البخارات في الجوف فيصير سببا لتولد الأخلاط الردية و في بعضها سعة الجبين و هو أيضا يحتمل الحقيقة و المجاز. و الشعر الذي يكون في الأنف أي كثرة نباته أو عدم نتفه كما ورد أن نتفه يورث الجذام لأن بشعر الأنف تخرج الموادّ السوداويّة و بنتفه يقل خروجه و لذا تبتدئ الجذام غالبا بالأنف »

📚بحار الانوار ج 59 ص 213

🔸ادامه 👇