پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#انکار_وفات_پیامبر_توسط_عمر

🤔#پرسش

آیا راست است که عمر پس از شهادت پیامبر گرامی منکر #وفات ایشون بود و می گفت پیامبر نمرده است ❗️انگیزه اش از این کار چی بوده


💠#پاسخ💠

👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛

« پس از وفات پیامبر عمر می گفت پیامبر خدا وفات نکرده است بلکه روحش عروج کرده است ، همان گونه که روح موسی عروج کرد و به خدا سوگند پیامبر نمی میرد تا آن که دست و زبان کسانی را ببرد ، عمر همچنان این سخن را می گفت تا آنکه دهانش از تهدید و سخن گفتن کف کرد ، عباس برخاست و گفت بی گمان پیامبر وفات یافته است و او نیز انسان است و همانند دیگر انسان ها دگرگونی و زوال می پذیرد ...مغیره نیز می گفت به خدا سوگند پیامبر خدا وفات کرده است ، عمر گفت دروغ می گویی پیامبر خدا وفات نیافته است بلکه تو در پی فتنه ای پیامبر خدا وفات نمی کند تا آنکه منافقان را نابود کند ، ابوبکر که مدینه نبود خودش را به مدینه رساند و دید عمر همچنان برای مردم سخن می راند ، ابوبکر به او گفت سکوت اختیار کن ، عمر ساکت شد و ابوبکر آیه خواند ؛ « بی گمان تو ( ای پیامبر ) می میری و آنان نیز می میرند » و نیز این آیه را « محمد جز پیامبری نیست که پیش از او هم پیامبرانی بوده اند ، آیا اگر بمیرد یا کشته شود از دین او باز می گردید » خواند ، سپس گفت هر کس محمد را می پرستید بداند که محمد درگذشته است و هرکس خدا را می پرستد پس خدا زنده است و نمی میرد ، عمر گفت آیا این آیه در کتاب خدا است ، ابوبکر گفت آری ، عمر گفت ای مردم این ابوبکر و ریش سفید مسلمانان است پس با او بیعت کنید ...»

📚سنن دارمی ج1 ص42

📚الطبقات الکبری ج2 ص267

📚مسند احمد بن حنبل ج10 ص44

📚صحیح بخاری ج3 ص1341

👌پیامبر گرامی با #سم به شهادت می رسد ، مدینه تکان می خورد و خبر شهادت پیامبر همه جا منتشر می شود ، تنها کسی که خبر را قاطعانه تکذیب می کند و تلاش دارد با تهدید از گسترش آن جلوگیری کند ، عمر بن خطاب است ، عباس با عمر سخن می گوید اما قانع نمی شود ، مغیره میگوید پیامبر درگذشته است ولی عمر او را دروغگو می خواند و به فتنه انگیزی متهم می کند ، ابوبکر که در #سنح و بیرون مدینه قرار دارد با خبر وفات پیامبر خود را به مدینه می رساند ، عمر با سخنان ابوبکر قانع می شود که پیامبر درگذشته است ، آیا واقعا عمر نمی دانست که پیامبر درگذشته است و عمری ابدی ندارد

💠موضع عمر حرکتی #سیاست مدارانه در جهت زمینه سازی همان چیزی بود که پیش تر او و ابوبکر به خاطر آن بر خلاف فرمان صریح پیامبر از رفتن با سپاه اسامه سرباز زدند ، و از کتابت وصیت پیامبر خود داری کردند .

❗️ابن ابی الحدید عالم #سنی مذهب می گوید ؛


« ما می گوییم شان عمر بالاتر از این است که به آنچه در این واقعه بیان داشته یعنی انکار وفات پیامبر ، باور داشته باشد ، لیکن چون عمر دانست که پیامبر خدا وفات یافته است ترسید در کار پیشوایی امت فتنه درگیرد و مردم از انصار گرفته تا دیگران از آنها روی گردانند ، پس چنین مصلحت دید که با ادعای وفات نیافتن پیامبر مردم را آرام نگه دارد تا ابوبکر که غائب بود بیاید و چون با ابوبکر همراه شد اضطرابش پایان یافت و پشت گرم شد و تمایل مردم به او و اطاعت از او فزونی گرفت و در این هنگام از #ادعای خود دست کشید »

📚شرح نهج البلاغه ج2 ص42



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#علی_خیر_البشر_من_ابی_فقد_کفر

🤔#پرسش

آیا روایت علی خیر البشر، من شک فیه فقد کفر که می گوید علی بهترین مردم است و هرکه در این واقعیت تردید کند کافر شده است روایتی #قطعی است و در کتب اهل سنت آمده است ❗️برخی از اهل سنت #منکرند


💠#پاسخ💠

👌روایت « علی خیر البشر من ابی فقد کفر » از جمله نقل های متواتر است که در روایات فراوانی از کتب اهل سنت و تشیع آمده است و قابل #انکار نمی باشد .

خطیب بغدادی از علمای اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛

« على بهترين آفريده (يا بهترين بشر) است و كسى كه در اين مورد شك كند #كافر است »

📚تاریخ بغداد ج7 ص421

👌و در نقل دیگر می آورند که فرمود ؛

« كسى كه على را #بهترين مردم نداند، كافر است‏»

📚تاریخ بغداد ج3 ص19

📚تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج9 ص419

📚الریاض النضره ج2 ص220

📚ذخائر العقبی ص96

👌گنجى شافعى در كفاية الطالب از عطا نقل مى ‏كند كه از عايشه درباره على عليه السلام پرسيدم او در جواب گفت: «ذاكَ خَيرُ الْبَشَرِ لايَشُكٌّ فيهِ الّا كافِراً!»: «او بهترين افراد #بشر است، و در اين معنى جز كافران ترديد نمى‏ كنند»

📚کفایه الطالب ص118

👌و نيز در همان كتاب از حذيفه نقل شده كه مى‏ گويد از پيامبر اكرم شنيدم كه مى‏ فرمود: «عَلِىٌّ خَيْرُ الْبَشَرِ، مَنْ ابى فَقَدْ كَفَرَ»: «على عليه السلام بهترين انسان‏ها است، و هر كس نپذيرد #كافر است» .

📚همان مدرک

علاوه بر اسناد مذکور این مضمون را علمای فراوان دیگری از اهل سنت نقل کرده اند ؛

📚نهایه العقول ، فخر رازی ، بنابر نقل مناقب الکاشی ص114

📚کنزالعمال ، متقی هندی ، ج6 ص159

📚المناقب المرتضویه ، علامه ترمذی ، ص106

📚کنوز الحقائق ، مناوی ص98 و ...

👌این مضمون در روایات فراوانی از کتب #شیعه هم آمده است ؛

📚بحار الانوار ج38 ص1 باب 56 تتمه ابواب النصوص ...

یکی از مصادیق اين تعبيرات ناظر به آن است شخصيت على علیه السلام بعد از پيامبر اسلام بهترين انسانها بوده است.

👌بنابراین ، نکته روشنی که از روایات فوق دانسته می شود همان افضليت على عليه السلام نسبت به همه ياران پيامبر گرامی می باشد ، و از آنجا كه مقدم داشتن غير افضل بر افضل كارى است زشت و ناپسند، به هيچ حسابى نمى ‏توان غير او را بر او #مقدم داشت؛ و بايد نخستين خليفه و جانشين پيامبر گرامی او باشد. خواه تعيين خلافت از سوى خدا باشد كه ما به آن معتقديم يا از سوى خلق و مردم؛ كه اهل سنت به آن #عقيده دارند.

📚پیام قرآن ج9 ص251




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#انکار_خداوند_افتادن_پرده_بر_ابزار_شناخت_کفار

🤔#پرسش

ترس و دلهره و تهديد تنها روش الله براى گسترش اسلام است
در آيات ٦ و ٧ سوره بقره چنين آمده است:
كسانى كه كافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏ كند كه آنان را از عذاب بترسانى يا نترسانى ايمان نخواهند آورد. الله بر دل ها و گوش هاى آنان مهر نهاده و بر چشم هايشان پرده‏ اى افكنده شده و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست.
▪️ادمين:
كافر يعنى كسى كه استدلالات محمد و قرآن،
او را قانع نكرده است، به همين دليل ترسى از عذاب ندارد چون ميداند دروغى بيش نيست،
اما نكته جالب اين است كه در ادامه ميگويد: دليل اين كفرشان اين است كه الله پرده اى را روى دل و چشم و گوششان كشيده! ولى با اين تفاصيل عذاب خواهند كشيد!
١) كافر از عذاب نميترسد زياد تلاش نكنى او را بترسانى
٢) خود الله دل چشم و گوششان را پوشانده و اين دليل كفرشان است
▪️سئوال: شما هيچ ارتباط منطقى در اين جملات ميبينيد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌كسى كه حقيقتى را با اين كه حقانيت آن را مى‏ داند، منكر مى‏ شود، كافر است، ولى نادان نيست؛ زيرا او اين حقيقت را مى‏ داند. مانند كسى كه با دلايل قوى، وجود خداوند برايش به اثبات رسيده، ولى بر اثر انگيزه‏ هايى خاص، انكار خداوند متعال را بر زبان مى‏ راند. او به سان كسى است كه امام على عليه السلام در توصيفش مى ‏فرمايد ؛

« نشانه‏ هاى هستى خداوند، بر اقرار قلب منكِر خداوند، گواهى مى‏ دهد. »

📚نهج البلاغه ، خطبه 49

یعنی این نوع از منكران ذات پاك خداوند ، در زبان انكارش مى ‏كنند ولى در دل به بركت آثار صنع او به وجودش اقرار دارند. حتى ممكن است خويش را در صف منكران پندارند در حالى كه نور وجود او در اعماق جانشان پرتو افكن است همان گونه كه قرآن مجيد مى‏ گويد: «هر گاه از آنان بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را مسخّر كرده است؟ مى ‏گويند: اللّه، با اين حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مى ‏سازند ... و اگر از آنان بپرسى چه كسى از آسمان آبى فرستاده و به وسيله آن زمين را پس از مردنش زنده كرده است؟ مى‏گويند: اللّه، بگو حمد و ستايش مخصوص خدا است، ولى بيشتر آنها نمى‏ دانند»

🔸سوره عنكبوت، آيه 61- 63.

براى نمونه، فرعون و پيروانش، بر اساس گزارش قرآن، حقيقت را شناختند و به برهان‏هاى آشكارى كه پيامبر خدا (موسى عليه السلام) بر وجود خداوند و پيامبرىِ خويش اقامه كرد، يقين داشتند؛ ولى به جهت خودبرتربينى، تكبّر، طغيان و گنهكارى، از اعتراف بدان، سر باز زدند و موسى عليه السلام را تكذيب كردند و وجود خداوند را منكر شدند. قرآن درباره آنان مى‏ گويد ؛

«وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا » « و با آن كه دل‏هايشان بدان يقين داشت، آن را از روى ظلم و تكبّر، انكار كردند». ( نمل 14 )

فرعون و پيروانش با شنيدن استدلال‏هاى روشن و منطق نيرومند موسى عليه السلام و ديدن معجزاتش مى‏ دانستند و يقين داشتند كه موسى عليه السلام راست مى‏ گويد و خدايى كه وى از او سخن مى ‏گويد و مدّعى پيام‏ آورى از جانب اوست و مردم را به پرستش او فرا مى‏ خواند، آفريدگار جهان و جهانيان است؛ ليكن بر خلاف اين يقين و اطمينان قلبى، آيات خدا را انكار كردند و پيامبرش را تكذيب نمودند و آن را افسانه انگاشتند.

📚دانش نامه عقاید اسلامی ، ج 1 ص 63

لذا در حديثى از امام صادق ع مى‏ خوانيم كه ضمن برشمردن اقسام پنجگانه كفر يكى از اقسام آن را « كفر جحود » مى ‏شمرد، و يكى از شعبه‏ هاى جحود را چنين بيان مى‏ فرمايد ؛ « هو ان يجحد الجاحد و هو يعلم انه حق قد استقر عنده » « آن عبارت از چيزى است كه انسان آن را انكار كند در حالى كه مى‏ داند حق است و نزد او ثابت است » سپس به آيه مورد بحث استشهاد مى‏ کند »

📚كافى جلد 2 باب وجوه الكفر ص287.

🔸ادامه 👇