پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#خاتم_پیامبران_انگشتر

🤔#پرسش

با توجه به شبهاتی که بهاییت در رابطه با خاتمیت پیامبر اسلام مطرح می کنند و ایشان را خاتم پیامبران نمی دانند این سوال را داشتم که اول لفظ #خاتم به معنای انگشتر بوده یا پایان دادن به چیزی به معنای خاتم بوده ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

« ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيماً » « محمد پدر #هيچيك از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرين پيامبران است و خداوند به هر چيز آگاه است.» ( احزاب 40)

معناى خاتم با اين‏كه روشن است ( زيرا ماده خَتْم در تمام كتب لغت عرب به معناى پايان دادن به چيزى است ) ولى پاره‏ اى از وسوسه‏ هاى منحرفان ايجاب مى‏ كند كه توضيح بيشترى درباره آن داده شود.

ابن فارس كه از علماى معروف لغت در قرن چهارم هجرى مى‏ باشد در مُعْجَم مَقائيس اللّغة ذیل ماده ختم مى ‏گويد: «ختم، يك معناى اصلى بيشتر ندارد و آن رسيدن به پايان چيزى است و اين‏كه مهر زدن بر چيزى را ختم مى‏ گويند نيز از همين باب است، زيرا هميشه بعد ازپايان دادن چيزى بر آن مهر مى‏ نهند».

👌خليل ابن احمد كه از قديمى‏ ترين مولفان و #محققان لغت عرب است و در قرن دوم هجرى در عصر ائمه معصومين عليهم السلام مى ‏زيسته است؛ در معناى خاتِم و خاتَم مى‏ گويد: «خاتِم هر چيزى، پايان و آخر آن است؛ و خاتَم به معناى مُهرى است كه بر گِل مى ‏زنند»

📚کتاب العین، ماده ختم

👌هنگامى كه نامه تمام مى ‏شد و آن را مى ‏بستند براى اين‏كه بيگانه ‏اى آن را نگشايد، قطعه گِل نرمى بر محلّى كه #بسته شده بود مى ‏زدند و روى آن را مهر مى‏ كردند، بطورى كه براى گشودن آن راهى جز شكستن مهر نبود.

ساير ارباب لغت نيز همين معنى را تعقيب كرده‏ اند، و خاتَم را به معناى چيزى كه سبب پايان است و يا ُهرى كه در پايان مى‏ زنند تفسير كرده‏ اند.

🔸در كتاب التحقيق كه بررسى جامعى است روى منابع مهم لغت، بعد از نقل اقوال بزرگان لغت عربى مى‏ گويد: «تحقيق اين است كه اين ماده ريشه واحدى دارد و آن در مقابل آغاز است؛ يعنى #كامل شدن چيزى و به آخر و انتها رسيدن »

📚التحقیق ماده ختم

گاه گفته مى‏ شود خاتَم به معناى #زينت است؛ بنابراين مفهوم آيه چنين است كه پيامبر اسلام زينت تمام پيامبران بود، نه پايان دهنده آنها.

👌ولى بايد توجه داشت كه خاتَم هرگز به معناى زينت نيامده بلكه به معناى انگشتر است و اين تعبير بسيار نادرستى است كه گفته شود پيامبر اسلام انگشتر پيامبران است. تازه همان گونه كه گفتيم معنى اصلى خاتَم هرگز انگشتر نبوده بلكه به معناى مهرى بوده كه در پايان #نامه يا بر نامه ‏ها و كتاب‏هايى را كه لاك و مهر مى‏ كردند مى‏ زدند، و از آنجا كه مهر زدن در خاتَم و پايان قرار مى ‏گيرد، نام خاتم بر وسيله ‏اى كه به آن نامه را پايان مى‏ دادند، گذارده شده است (توجه داشته باشيد كه خاتَم، به فتح تاء، به معناى «ما يَخْتِمُ بِهِ» يعنى: چيزى كه به آن ختم مى‏ كنند مى ‏باشد.)

قابل توجه اين‏كه در عصر نزول قرآن و قرن‏ها بعد از آن، مهر اصلى اشخاص، روى انگشترهاى آنها بود، و به وسيله #انگشتر خود نامه‏ ها را مهر مى ‏كردند، به همين دليل در حالات پيامبر آمده «انَّ خاتَمَ رَسُولِ اللَّهِ كانَ مِنْ فِضَّةٍ نَقْشُهُ مَحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله»: «انگشتر پيامبر خدا از نقره بود و نقش آن محمد رسول اللَّه بود.»

📚سنن بیهقی ج 10 ص 128

👌در بعضى از تواريخ آمده كه از جمله حوادث سال ششم هجرى اين بود كه به پيامبر عرض كردند شما كه براى سران كشورها و پادشاهان نامه مى‏ نويسيد، آنها نامه ‏هاى بدون مهر را نمى ‏خوانند، به همين دليل پيامبر #انگشترى براى خود انتخاب كرد تا نامه‏ ها را با آن مهر كند.

📚سفینه البحار ج 1 ص 367

👌در كتاب طبقات كبرى نيز آمده است كه پيامبر اسلام هنگامى كه تصميم گرفت دعوت خود را گسترش دهد و به پادشاهان و #سلاطين جهان نامه بنويسد دستور داد انگشترى براى او ساختند كه روى آن مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه نوشته شده بود و نامه‏ هاى خود را با آن مهر مى‏ كرد.

📚طبقات الکبری ج 1 ص 258

👌با اين توضيح روشن مى ‏شود كه امروز گر چه خاتَم به انگشترهاى تزيينى نيز گفته مى‏ شود، ولى در زمان نزول قرآن و #مدت‏ها بعد از آن به انگشترهايى مى‏ گفتند كه با آن نامه‏ ها را پايان مى ‏دادند، و يا نامه‏ ها را مى ‏بستند و بر محل بسته شده مهر مى‏ نهادند.

👌به هر حال کسی که كمترين آشنايى با معناى اين واژه در ادبيات عرب و ريشه اصلى اين لغت و مشتقات و موارد #استعمال آن به وضوح اين معنا را اثبات مى‏ كند كه كلمه خاتَمَ النَّبِييّنَ هيچ معنايى جز پايان دهنده پيامبران نمى‏ تواند داشته باشد.

📚پیام قرآن ج 8 ص 442




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نامه_31_نهج_البلاغه_عصمت_امام_حسن_علیه_السلام

🤔#پرسش

🔆 متن و ترجمه نامه 1⃣3⃣ نهج البلاغه
( ✉️نامه به فرزندش امام حسن در سال 31 هجری ، وقتی از جنگ صفین باز میگشت و به سرزمین [حاضرین] رسیده بود. )

💥مشاهده کنید در نهج البلاغه علی به وضوح شخصیت حسن را شرح داده و پسرش را آدمی دنیا پرست و گرفتار هوس معرفی کرده است ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌امام حسن علیه السلام ، طبق تصریح روایات شیعه و اهل سنت ، یک شخصیت ممتاز و ستوده بوده که به عنوان سید و آقای #جوانان بهشت معرفی شده که خداوند بهشتیان را به وجود ایشان زینت داده و بارها با پای پیاده به حج مشرف شدند و چندین بار ، تمام اموال خود را در راه خداوند بخشیدند ، و مصداق آیه تطهیر و مودت می باشد و محبت به ایشان مصداق محبت به خداوند و دشمنی با ایشان #مصداق دشمنی با خداوند است .

📚بحار الانوار ج 43 ص 263 باب 12_ فضائل الخمسه من الصحاح السته ج 3 ص 168 به بعد

👌بی شک چنین شخصیت ممتازی که زینت و سرور بهشتیان است ، هیچگاه اهل دنیا و غرق در #شهوات نمی شود . بلکه از هر گونه ناپاکی و ناخالصی پاک و مطهر است ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛

« من و علی و #حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین ، مطهر و معصوم هستیم »

📚کمال الدین ج 1 ص 280

و فرمود ؛

« هر کس می خواهد رستگار شود ، به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند ، زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و #خطایی معصوم هستند »

📚عیون الاخبار ج 2 ص 57

👌علی علیه السلام در وصف فرزندش امام حسن علیه السلام و سایر امامان فرمودند ؛

« آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه #گرفتار سهو و نسیان نمی شوند »

📚بحار الانوار ج 25 ص 351

ایشان از همان کودکی مورد #عنایت الهی بوده اند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛

« زمانی که امام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس #هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند »

📚بحار الانوار ج 25 ص 39

حال آنچه مورد اشکال #معاند قرار گرفته است ، نامه 31 نهج البلاغه است که امام علیه السلام خطاب به فرزندش ، امام حسن می فرماید ؛

« اين نامه به فرزندى است آرزومند، آرزومند چيزهايى كه هرگز دست يافتنى نيست و در راهى #گام نهاده است كه ديگران در آن گام نهادند و هلاك شدند (و چشم از جهان فرو بستند) كسى كه هدف بيمارى‏ها و گروگان روزگار، در تيررس مصائب، بنده دنيا، بازرگان غرور، بدهكار و اسير مرگ، هم‏پيمان اندوه‏ها، قرين غم‏ها، آماج آفات و بلاها، مغلوب شهوات و جانشين مردگان است.»

🔸معاند می گوید ، این تعبیرات چگونه با شخصیت #معصوم امام حسن علیه السلام همخوانی دارد ؟

👌گویی #معاند توجه ندارد که اين گونه تعبيرات در مقام اندرز و نصيحت پدرانه به فرزند، مطلبى رايج است. مهم اين است كه گر چه مخاطب در اين نامه يك نفر است؛ ولى هدف همه شيعيان و مسلمانان جهان، بلكه فرزندان آدم ‏اند؛ گويى امام عليه السلام به عنوان پدر همه انسان‏ها سخن مى ‏گويد و مخاطبش امام حسن عليه السلام به عنوان همه #فرزندان، مورد نظر است.

📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 460

نظیر این تعابیر در گفتگوهای روزانه ما و در ادبیات زبانهای مختلف دیده می شود که انسان روی سخن را به کسی می داند اما هدفش این است که دیگران بشنوند و به اصطلاح ؛ « به در می گوید #دیوار بشنوند» یا عرب به این ضرب المثل می گوید « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره »( مخاطبم تویی ولی همسایه تو بشنو)

👌شاهد این سخن آن است که در آیه 23 اسراء خداوند پیامبر را مخاطب قرار می دهد و می فرماید ؛

« پرودگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید . هرگاه یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند کمترین اهانتی به آنها روا مدار و #گفتار بزرگوارانه به آنها بگو»

👌در این آیه پیامبر را #مخاطب قرار داده است در حالی که می دانیم پیامبر سالیان دراز قبل از نبوت پدر و مادر خود را از دست داده بود . بنابراین این گونه تعابیر به صورت خطاب به پیامبر و تفهیم امت است و از قبیل همان ضرب المثل معروف « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» که یکی از فنون #بلاغی می باشد بیان شده است .

📚پیام قرآن ج7 ص 158

👌در آن نامه نهج البلاغه هم ، اگر چه مخاطب امام حسن علیه السلام است ، اما مخاطبین اصلی تمام امت هستند که علی علیه السلام از موضع پدری پیر و با تجربه اقدام به نصحیت و اندرز آنان می کند و از آنجا كه امام عليه السلام به مقتضاى حديث معروف «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» ( بحار الانوار ج 16 ص 95) پدر #تمام امّت است، مخاطب در اين وصيّت‏نامه در واقع همه امّتند.



#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#نامه_علی_علیه_السلام_به_ابوموسی_اشعری_توهم_توهین

🤔#پرسش

آیا علی ابن ابیطالب آدم بی تربیت و فحاشی بوده است ❗️❗️❗️❗️

در کتاب سفینه البحار شیخ عباس قمی جلد ۸ صفحه ۴۷۳ امده :

روی ابومخنف ( از شیعیان ثقه می باشد )

من عبدالله علی امیر المومنین الی عبدالله بن قیس اما بعد 👈یا ابن الحائک یا عاض ایر ابیه👉

علی در نامه ای به ابوموسی اشعری می نویسد : از بنده خدا علی بن ابی طالب امیر مومنان به ابوموسی اشعری والی کوفه ، ای بافنده زاده ، ای کسی که آلت پدرت را خورده ای ❗️❗️


💠#پاسخ💠

1⃣در مورد سب و دشنام به دیگران و حرمت و موارد استثناء آن ، در گذشته بحث مفصلی داشته ایم ، نمایه ذیل را مطالعه فرمایید ؛


💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7822

2⃣شیخ عباس قمی در کتاب سفینه البحار ، نقل مذکور را از کتاب بحار الانوار علامه مجلسی می آورد .

📚بحار الانوار ج 32 ص 86

علامه مجلسی هم نقل مذکور را از کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید سنی مذهب می آورد ؛

📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 14 ص 10

👌در ذیل ثابت کرده ایم که ابن ابی الحدید سنی مذهب بوده است :

https://t.me/Rahnamye_Behesht/14607



ابن ابی الحدید هم بدون ذکر سند ، به نقل از « ابو مخنف » نقل مذکور را می آورد . 👌 بنابراین ؛

🔸1 _ مستند اصلی نقل فوق یکی از کتب اهل سنت است نه تشیع .

🔸2_ در کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید هم نقل مذکور بدون سند آمده است که این گواه بر ضعف روایت مذکور است .

3⃣ جریان نامه علی علیه السلام به عبد الله بن قیس یا همان ابوموسی اشعری ، در نهج البلاغه نامه 63 هم آمده است ، اما تعبیر مذکور در آن نیست .

ماجراى نامه چنين است كه وقتى امام امير المؤمنين عليه السلام با لشكر خود به سوى‏ بصره آمد و آتش جنگى را كه طلحه و زبير و عايشه برافروخته بودند خاموش كند دو نفر از ياران خود به نام محمد بن جعفر و محمد بن ابى بكر را براى بسيج مردم كوفه فرستاد. گروهى از مردم كوفه بعد از شنيدن پيام على عليه السلام شبانه به سراغ ابوموسى‏ اشعرى رفتند تا با او در اين زمينه مشورت كنند كه آيا همراه اين دو نفر به سوى على عليه السلام حركت كنند يا نه. ابو موسى (با لحن شيطنت ‏آميزى) گفت: اگر راه آخرت را مى‏ خواهيد در خانه‏ هاى خود بنشينيد و تكان نخوريد و اگر راه دنيا را مى‏ خواهيد همراه اين دو نفر حركت كنيد و به اين ترتيب مانع از خروج اهل كوفه شد. اين سخن به نمايندگان على عليه السلام رسيد. آنها شديدا به ابو موسى اعتراض كردند. او در پاسخ گفت: بيعت عثمان بر گردن على و بر گردن من و گردن‏هاى شماست‏ و مطابق نقل دیگر گفت مردم! ياران محمد و اصحاب او، نسبت به مسائل از ديگران آشناترند و اين فتنه‏اى كه برپا شده انسان خواب در آن بهتر از بيدار و بيدار نشسته بهتر از ايستاده است ... بنابراين‏ شمشيرها را در غلاف كنيد و وارد اين معركه نشويد (او با اين شيطنت مى ‏خواست امام را در حكومت و خلافتش به ضعف بكشاند، زيرا از پرونده تاريك خود باخبر بود)

به ‏هرحال هنگامى كه سخنان نابخردانه ابوموسى به على عليه السلام رسيد، امام نامه فوق را براى او نوشت. خلاصه نامه توبيخ شديد ابوموسى و دعوت به حركت كردن با مردم كوفه به‏ سوى امام و عزل او از فرماندارى كوفه در صورت عدم شركت و نكوهش او به سبب موضع‏ گيرى‏ هاى نابخردانه اوست.

📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص 249

4⃣تعبیر « یا عاض ایر ابیه » با توجه به آنکه « عاض » به معنای « گاز گیرنده » و « ایر » هم به معنای « آلت تناسلی » است چنین معنا می شود ؛ « ای کسی که گاز گیرنده آلت پدرش است » چنین تعبیر در زبان عرب ، ضرب المثلی است برای کسی که قدم در جای پای پدران گمراهش بر می دارد و از طریقه پدرانش جدا نمی شود ، چنان که علامه مجلسی در شرح عبارت مذکور می نویسد ؛

« شاید معنای سخن مذکور ، اخذ و گرفتن سنت پدر کافر و تن دادن به رویه جهل گونه و تعصب گونه و پر عیب پدر باشد »

📚بحار الانوار ج 32 ص 91




#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir