Forwarded from WorldMeditation🔷🔷
هر لحظه ارزشمند است. خطر در این است که انسان لحظه را از دست بدهد، اگر شخصی هشیار باشد،
نمی تواند لحظه ها را از دست بدهد، درک لحظه و استفاده از آن یعنی توسعه آگاهی .
#Osho
@WorldMeditation
نمی تواند لحظه ها را از دست بدهد، درک لحظه و استفاده از آن یعنی توسعه آگاهی .
#Osho
@WorldMeditation
شما جهان را آنطور که هست نمیبینید
بلکه طوری جهان را میبینید که
ذهنتان به شما دیکته میکند
#Osho
🍁 T.me/Ravan6enasiCalmMind
بلکه طوری جهان را میبینید که
ذهنتان به شما دیکته میکند
#Osho
🍁 T.me/Ravan6enasiCalmMind
#متفاوت_بیندیشیم👇
محکوم کردن دیگران ،
ناشی از فریبکاری ذهن شماست.
شاید علتش این است که نمی خواهید خودتان را محکوم کنید.
این امر اغلب اتفاق می افتد
این یک کلک روانی است .
ما غالبا آنچه را در خودمان دوست نداریم در دیگران می بینیم،
یک دزد فکر می کند همه آدمها دزدند
این تصور برای او طبیعی است راهی برای #محافظت از نفس است.
همه انرژی شما باید بر خودتان متمرکز شود .
اگر به مشاهده خودتان بپردازید متوجه می شوید که به تدریج نکات منفی از میان می روند و نکات مثبت بیشتری ظاهر می شود .
در این مشاهده امکانات فراوانی برای دگرگونی وجود دارد.
مثلا اگر خشم خود را مشاهده کنید به زودی خواهید دید که قدرت اولیه اش را از دست داده است گویی رو به خاموشی می رود.
انرژیتان را صرف مشاهده خویش کنید نه دیگران.
#Osho
🍁 T.me/Ravan6enasiCalmMind
محکوم کردن دیگران ،
ناشی از فریبکاری ذهن شماست.
شاید علتش این است که نمی خواهید خودتان را محکوم کنید.
این امر اغلب اتفاق می افتد
این یک کلک روانی است .
ما غالبا آنچه را در خودمان دوست نداریم در دیگران می بینیم،
یک دزد فکر می کند همه آدمها دزدند
این تصور برای او طبیعی است راهی برای #محافظت از نفس است.
همه انرژی شما باید بر خودتان متمرکز شود .
اگر به مشاهده خودتان بپردازید متوجه می شوید که به تدریج نکات منفی از میان می روند و نکات مثبت بیشتری ظاهر می شود .
در این مشاهده امکانات فراوانی برای دگرگونی وجود دارد.
مثلا اگر خشم خود را مشاهده کنید به زودی خواهید دید که قدرت اولیه اش را از دست داده است گویی رو به خاموشی می رود.
انرژیتان را صرف مشاهده خویش کنید نه دیگران.
#Osho
🍁 T.me/Ravan6enasiCalmMind
قلب مرکز شهوات نیست؛ بلکه مرکز مهر است
و فردی را که در قلبش زندگی میکند نمیتوان شهوانی خواند، ولی میتوان او را با مهر خواند.
ولی شهوت از مرکز جنسی میآید، تمام شهوات از مرکز جنسی میآید. میتوانی در مرکز قلب باشی و از سکس لذت ببری، ولی از قلب فقط عشق میتواند جاری شود، نه شهوت. آنگاه سکس ات شهوانی نخواهد بود، بلکه بارش مهر است بر دیگری.
عشق یک جریان بسیار ساکت، غیرتهاجمی و تقریبا منفعل است؛
ولی سکس شهوت است، خشونت است، تهاجم است، فتح دیگری با فشار و با یک انرژی قوی است.
عشق نمیتواند تجاوز کند، و سکس همیشه به انواع راهها تجاوز میکند. سکس تجاوز است حتی اگر از نظر قانونی تجاوز نباشد و نام ازدواج بر آن گذاشته باشند. ولی در مرکز ذهن،
تجاوز وجود دارد
تو فقط سعی داری به شخص دیگر تجاوز کنی، تهاجمی هستی، و این تجاوز میتواند به کسی شود که به ظاهر همسر توست.
و هر آنچه که قبل از سکس انجام بدهی فقط یک پیش آمیزش است، فقط برای رسیدن به همان هدف نهایی یعنی تجاوز است
برای همین است که وقتی دو نفر ازدواج میکنند، معاشقههای پیش از آمیزش ناپدید میشوند، زیرا که خیالشان نسبت به اینکه دیگری در اختیار دارند راحت است.
وقتی برای نخستین بار با پسر یا دختری دیدار میکنی، مقدار زیادی پیش آمیزش وجود دارد! قبل از اینکه وارد رابطهی جنسی شوی باید به نقش بازی کردن ادامه بدهی، تا که سکس به نظر تجاوز نیاید، ولی آن تجاوز در ذهن هست، در ذهن وجود دارد: در ذهنت پیوسته به پایان فکر میکنی و همه چیز فقط ترغیب است و اغوا، فقط برای اینکه تمام آن چیز عاشقانه به نظر برسد! ولی هرچه بیشتر با آن پسر یا دختر صمیمی میشوی، پیش آمیزش کمتری وجود خواهد داشت؛ اگر ازدواج کنید، پیش آمیزش هم وجود ندارد. آنوقت سکس چیزی مستقیم است:
کاری که باید انجام و تمام شود...
ًبه این نگاه کن:
اگر دو نفر واقعاً عاشق هم باشند؛ آنوقت نه تنها پیش آمیزش، بلکه پس آمیزشی هم وجود خواهد داشت.
اگر دو نفر عاشق هم نباشند، آنوقت سکس اتفاق میافتد و آنان به خواب میروند و پس آمیزشی هم وجود نخواهد داشت. حتی پیش آمیزش هم وجود ندارد و پس آمیزش غیرممکن است، زیرا چه فایده دارد؟
آن چیز اتفاق افتاده، به هدف رسیدهای. تجاوز در ذهن است.
مرکز جنسی فقط تجاوز را میشناسد، مرکز تهاجم است.
سکس به آسانی میتواند به خشونت تبدیل شود زیرا یک شهوت است، یک تجاوز است
عشق، مرکز قلب یا مرکز عشق کاملاً متفاوت است. غیرخشن است، منفعل است
مرکز قلب مرکز شهوت نیست، بلکه مرکز مهر است. و مهر مطلقا با شهوت متفاوت است، این را به یاد بسپار: شهوت باید به مهر تبدیل شود، فقط آنوقت است که از مرکز سکس به مرکز قلب حرکت میکنی
آنوقت است که مرکز جنسی تابع مرکز عشق، مرکز قلب میشود و پایینتر از بالاتر پیروی میکند.
آنوقت مرکز پایینتر کیفیتی کاملاً متفاوت خواهد داشت، کیفیت عوض میشود
وقتی سکس از عشق پیروی کند، سکس زیبا میشود، یک وقار و یک برکت میشود. این همان سکسی است که میگویم اگر رخ بدهد دیدار ملکوتی انرژیها میشود.
اما وقتی که عشق از سکس پیروی کند که در اکثریت اینچنین است، عشق زشت میشود، نیرویی ویرانگر میگردد، همدیگر را توسط عشق و به نام عشق نابود میکنید.
تمام دادگاههای دنیا پر از اشخاصی هستند که عاشق همدیگر بودهاند و اینک برای هم ویرانگر شدهاند
پنجاه درصد از ازدواجها کاملاً از هم
می پاشد، و آن پنجاه درصد دیگر به نوعی ادامه میدهند، نه بخاطر عشق، بلکه به دلایل دیگر:
بخاطر بچهها، بخاطر جامعه، بخاطر فامیل، بخاطر آبرو، بخاطر پول و به دلایل دیگر، ولی نه از روی عشق
نیمی دیگر کاملاً از هم پاشیده است. عشق بسیار ویرانگر شده زیرا که از مرکز پایینتر پیروی میکند.
این را به یاد بسپار:
این باید قانون درونی تو شود:
همیشه به یاد داشته باش که پایین تر باید از بالاتر پیروی کند
آنوقت همه چیز زیباست و یک برکت. هیچ چیز را نباید انکار کرد، نیازی به انکار هیچ چیز نیست؛ فقط بگذار که بالاتر هدایت کند؛ زیرا پایینتر، با پیروی از بالاتر کیفیتی دگرگون دارد. و اگر قرار باشد که بالاتر از پایینتر پیروی کند، همه چیز زشت میشود.
#Osho
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
و فردی را که در قلبش زندگی میکند نمیتوان شهوانی خواند، ولی میتوان او را با مهر خواند.
ولی شهوت از مرکز جنسی میآید، تمام شهوات از مرکز جنسی میآید. میتوانی در مرکز قلب باشی و از سکس لذت ببری، ولی از قلب فقط عشق میتواند جاری شود، نه شهوت. آنگاه سکس ات شهوانی نخواهد بود، بلکه بارش مهر است بر دیگری.
عشق یک جریان بسیار ساکت، غیرتهاجمی و تقریبا منفعل است؛
ولی سکس شهوت است، خشونت است، تهاجم است، فتح دیگری با فشار و با یک انرژی قوی است.
عشق نمیتواند تجاوز کند، و سکس همیشه به انواع راهها تجاوز میکند. سکس تجاوز است حتی اگر از نظر قانونی تجاوز نباشد و نام ازدواج بر آن گذاشته باشند. ولی در مرکز ذهن،
تجاوز وجود دارد
تو فقط سعی داری به شخص دیگر تجاوز کنی، تهاجمی هستی، و این تجاوز میتواند به کسی شود که به ظاهر همسر توست.
و هر آنچه که قبل از سکس انجام بدهی فقط یک پیش آمیزش است، فقط برای رسیدن به همان هدف نهایی یعنی تجاوز است
برای همین است که وقتی دو نفر ازدواج میکنند، معاشقههای پیش از آمیزش ناپدید میشوند، زیرا که خیالشان نسبت به اینکه دیگری در اختیار دارند راحت است.
وقتی برای نخستین بار با پسر یا دختری دیدار میکنی، مقدار زیادی پیش آمیزش وجود دارد! قبل از اینکه وارد رابطهی جنسی شوی باید به نقش بازی کردن ادامه بدهی، تا که سکس به نظر تجاوز نیاید، ولی آن تجاوز در ذهن هست، در ذهن وجود دارد: در ذهنت پیوسته به پایان فکر میکنی و همه چیز فقط ترغیب است و اغوا، فقط برای اینکه تمام آن چیز عاشقانه به نظر برسد! ولی هرچه بیشتر با آن پسر یا دختر صمیمی میشوی، پیش آمیزش کمتری وجود خواهد داشت؛ اگر ازدواج کنید، پیش آمیزش هم وجود ندارد. آنوقت سکس چیزی مستقیم است:
کاری که باید انجام و تمام شود...
ًبه این نگاه کن:
اگر دو نفر واقعاً عاشق هم باشند؛ آنوقت نه تنها پیش آمیزش، بلکه پس آمیزشی هم وجود خواهد داشت.
اگر دو نفر عاشق هم نباشند، آنوقت سکس اتفاق میافتد و آنان به خواب میروند و پس آمیزشی هم وجود نخواهد داشت. حتی پیش آمیزش هم وجود ندارد و پس آمیزش غیرممکن است، زیرا چه فایده دارد؟
آن چیز اتفاق افتاده، به هدف رسیدهای. تجاوز در ذهن است.
مرکز جنسی فقط تجاوز را میشناسد، مرکز تهاجم است.
سکس به آسانی میتواند به خشونت تبدیل شود زیرا یک شهوت است، یک تجاوز است
عشق، مرکز قلب یا مرکز عشق کاملاً متفاوت است. غیرخشن است، منفعل است
مرکز قلب مرکز شهوت نیست، بلکه مرکز مهر است. و مهر مطلقا با شهوت متفاوت است، این را به یاد بسپار: شهوت باید به مهر تبدیل شود، فقط آنوقت است که از مرکز سکس به مرکز قلب حرکت میکنی
آنوقت است که مرکز جنسی تابع مرکز عشق، مرکز قلب میشود و پایینتر از بالاتر پیروی میکند.
آنوقت مرکز پایینتر کیفیتی کاملاً متفاوت خواهد داشت، کیفیت عوض میشود
وقتی سکس از عشق پیروی کند، سکس زیبا میشود، یک وقار و یک برکت میشود. این همان سکسی است که میگویم اگر رخ بدهد دیدار ملکوتی انرژیها میشود.
اما وقتی که عشق از سکس پیروی کند که در اکثریت اینچنین است، عشق زشت میشود، نیرویی ویرانگر میگردد، همدیگر را توسط عشق و به نام عشق نابود میکنید.
تمام دادگاههای دنیا پر از اشخاصی هستند که عاشق همدیگر بودهاند و اینک برای هم ویرانگر شدهاند
پنجاه درصد از ازدواجها کاملاً از هم
می پاشد، و آن پنجاه درصد دیگر به نوعی ادامه میدهند، نه بخاطر عشق، بلکه به دلایل دیگر:
بخاطر بچهها، بخاطر جامعه، بخاطر فامیل، بخاطر آبرو، بخاطر پول و به دلایل دیگر، ولی نه از روی عشق
نیمی دیگر کاملاً از هم پاشیده است. عشق بسیار ویرانگر شده زیرا که از مرکز پایینتر پیروی میکند.
این را به یاد بسپار:
این باید قانون درونی تو شود:
همیشه به یاد داشته باش که پایین تر باید از بالاتر پیروی کند
آنوقت همه چیز زیباست و یک برکت. هیچ چیز را نباید انکار کرد، نیازی به انکار هیچ چیز نیست؛ فقط بگذار که بالاتر هدایت کند؛ زیرا پایینتر، با پیروی از بالاتر کیفیتی دگرگون دارد. و اگر قرار باشد که بالاتر از پایینتر پیروی کند، همه چیز زشت میشود.
#Osho
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
یک چیز را همواره به یاد بسپار:
انرژی از ذهن تو درست تر است پس هرجا که انرژی تو را هدایت کرد به سادگی به دنبالش برو.
ذهن بسیار مخرب است
ذهن مخالف انرژی است
ذهن همیشه می خواهد انرژی ات را کنترل کند
ذهن دغدغه کنترل دارد ، اداره کننده است ، مدیریت می کند و به خاطر کنترلش به بسیاری از چیزها که طبیعی و مورد نیاز هستند اجازه نمی دهد .
اگر کسی می خواهد به درستی رشد کند به تمام پدیده های انرژی نیاز دارد نباید تمایزی وجود داشته باشد اما ذهن سرکوب گر بزرگی است.
انرژی خردمندتر از ذهن است زیرا ذهن دیرتر آمده است و انرژی همیشه بوده است.
#Osho
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
انرژی از ذهن تو درست تر است پس هرجا که انرژی تو را هدایت کرد به سادگی به دنبالش برو.
ذهن بسیار مخرب است
ذهن مخالف انرژی است
ذهن همیشه می خواهد انرژی ات را کنترل کند
ذهن دغدغه کنترل دارد ، اداره کننده است ، مدیریت می کند و به خاطر کنترلش به بسیاری از چیزها که طبیعی و مورد نیاز هستند اجازه نمی دهد .
اگر کسی می خواهد به درستی رشد کند به تمام پدیده های انرژی نیاز دارد نباید تمایزی وجود داشته باشد اما ذهن سرکوب گر بزرگی است.
انرژی خردمندتر از ذهن است زیرا ذهن دیرتر آمده است و انرژی همیشه بوده است.
#Osho
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
زمانی که درد و رنجی به سراغتان می آید، این فرصتی برای بیداری است که هستی در اختیارتان گذاشته است. اما شما چه می کنید؟
شما بدنبال یافتن یک دارو می روید.
این دارو ممکن است که الکل مواد مخدر سکس پول و یا قدرت سیاسی باشد.
هر چیزی میتواند باشد.
هر چیزی که شما را در ناآگاهی و غفلت نگهداشته و مشغولتان کند یک دارو است.
داروها تنها در داروخانه فروخته نمیشوند.
آنها همه جا در دسترس هستند.
اما اینها حقیقتاً دارو نیستند، سم هستند.
وقتی رنج به سراغ انسان می آید، هشداری از جانبِ زندگی است که زمان بیداری فرا رسیده است، ولی شما آن را با یک دارو فرو می نشانید. ممکن است احساس درماندگی کنید، ولی بیدار نمی شوید و با شدت و خشونتِ بیشتر به فرار تان از دستان زندگی ادامه می دهید.
#Osho
جملاتی که زندگی شما را تغییر خواهد داد👌 | PsychollogyForLife
شما بدنبال یافتن یک دارو می روید.
این دارو ممکن است که الکل مواد مخدر سکس پول و یا قدرت سیاسی باشد.
هر چیزی میتواند باشد.
هر چیزی که شما را در ناآگاهی و غفلت نگهداشته و مشغولتان کند یک دارو است.
داروها تنها در داروخانه فروخته نمیشوند.
آنها همه جا در دسترس هستند.
اما اینها حقیقتاً دارو نیستند، سم هستند.
وقتی رنج به سراغ انسان می آید، هشداری از جانبِ زندگی است که زمان بیداری فرا رسیده است، ولی شما آن را با یک دارو فرو می نشانید. ممکن است احساس درماندگی کنید، ولی بیدار نمی شوید و با شدت و خشونتِ بیشتر به فرار تان از دستان زندگی ادامه می دهید.
#Osho
جملاتی که زندگی شما را تغییر خواهد داد👌 | PsychollogyForLife
#قصه_ناگفتنی_عشق
قسمت اول
هر نوزادی زیبا و دوست داشتنی است. چون با عشق متولد شده است.
ولی بعد به مرور، در درون او بگونه ای اختلال ایجاد می شود.
هر نوزدای خیلی زیباست،
هر نوزادی خیلی دوست داشتنی است، آیا هرگز نوزاد زشتی دیده اید؟
زیبایی نوزاد ربطی به زیبایی جسمی اش ندارد، بلکه از جوهر درونی او می آید
چراغ عشق او با درخشش می سوزد و پرتو های آن از تمام روزنه های بدن او ساطع می شود، و تلألواش به هر طرف پخش می شود
به هر طرف که نگاه می کند، با عشق می نگرد.
ولی در طول رشدش این عشق را از دست می دهد، و ما به این روند کمک می کنیم.
ما به او نمی آموزیم که چگونه عشق بورزد، ما به او می آموزیم که چطور در مقابل آن جبهه بگیرد، چگونه از آن برحذر باشد. ما به او می آوزیم که عشق خطرناک است، خیلی خطر ناک
ما به او می آموزیم که بدگمان شود،
پر از تردید و شک باشد
ما به او یاد می دهیم که باید اینطور باشد، زیرا در غیر این صورت دیگران از او سواستفاده خواهند کرد
ما به او می گوییم که دنیا سرشار از نیرنگ و خدعه و عدم صداقت است، و این مطلبی است همه جایی، و اگر او مواظب نباشد دیگران سرش کلاه می گذارند و لختش می کنند
ما به او می گوییم که دزدان در همه جا در کمینند.
ما از این واقعیت که خداوند همیشه در همه جا حضور دارد کاملاً غافلیم.
ولی هرگز فراموش نمی کنیم که دزدان همه جا هستند.!!!
بنابراین ما فرزندانمان را طوری تربیت می کنیم که همواره در مقابل دزدان هوشیاری باشند و جبهه بگیرند.
وقتی این گونه و با این روش بچه ها را تربیت می کنیم و پرورش می دهیم، آنوقت نمی توانیم عشق را به آنها بیاموزیم، چون عشق خطرناک است.
عشق:
یعنی پذیرفتن،
یعنی اعتماد،
و مظنون بودن یعنی اینکه همواره مراقب باشید که کسی چیزی از شما ندزدد، هوشیاری دائمی، گویی که هر لحظه از هر طرف به شما حمله خواهد شد
به این ترتیب قبل از اینکه حمله ای رخ بدهد، شما خود یک مهاجم می شوید، و این روش را بهترین راه مراقبت از خود می بینید.
ما به فرزندانمان می آموزیم که مثل قراول ها شوند، و این گونه ما این کار را می کنیم، وقتی بچه ای آموخت که اینگونه رفتار کند، می گوییم حالا او بالغ شده است. در حالیکه حالا توانایی عشق ورزیدن او کاملاً از بین رفته است
از این به بعد او شروع می کند همواره در اطرافش دشمن ببیند. و وقتی که او حتی به پدرش هم شک می کند.
می گوییم او صلاحیت ورود به جامعه را پیدا کرده است.
می گوییم دیگر او یک بچه نیست و کسی نمی تواند سرش کلاه بگذارد، و متأسفانه حالا اوست که سر دیگران را کلاه می گذارد.
#Osho
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
قسمت اول
هر نوزادی زیبا و دوست داشتنی است. چون با عشق متولد شده است.
ولی بعد به مرور، در درون او بگونه ای اختلال ایجاد می شود.
هر نوزدای خیلی زیباست،
هر نوزادی خیلی دوست داشتنی است، آیا هرگز نوزاد زشتی دیده اید؟
زیبایی نوزاد ربطی به زیبایی جسمی اش ندارد، بلکه از جوهر درونی او می آید
چراغ عشق او با درخشش می سوزد و پرتو های آن از تمام روزنه های بدن او ساطع می شود، و تلألواش به هر طرف پخش می شود
به هر طرف که نگاه می کند، با عشق می نگرد.
ولی در طول رشدش این عشق را از دست می دهد، و ما به این روند کمک می کنیم.
ما به او نمی آموزیم که چگونه عشق بورزد، ما به او می آموزیم که چطور در مقابل آن جبهه بگیرد، چگونه از آن برحذر باشد. ما به او می آوزیم که عشق خطرناک است، خیلی خطر ناک
ما به او می آموزیم که بدگمان شود،
پر از تردید و شک باشد
ما به او یاد می دهیم که باید اینطور باشد، زیرا در غیر این صورت دیگران از او سواستفاده خواهند کرد
ما به او می گوییم که دنیا سرشار از نیرنگ و خدعه و عدم صداقت است، و این مطلبی است همه جایی، و اگر او مواظب نباشد دیگران سرش کلاه می گذارند و لختش می کنند
ما به او می گوییم که دزدان در همه جا در کمینند.
ما از این واقعیت که خداوند همیشه در همه جا حضور دارد کاملاً غافلیم.
ولی هرگز فراموش نمی کنیم که دزدان همه جا هستند.!!!
بنابراین ما فرزندانمان را طوری تربیت می کنیم که همواره در مقابل دزدان هوشیاری باشند و جبهه بگیرند.
وقتی این گونه و با این روش بچه ها را تربیت می کنیم و پرورش می دهیم، آنوقت نمی توانیم عشق را به آنها بیاموزیم، چون عشق خطرناک است.
عشق:
یعنی پذیرفتن،
یعنی اعتماد،
و مظنون بودن یعنی اینکه همواره مراقب باشید که کسی چیزی از شما ندزدد، هوشیاری دائمی، گویی که هر لحظه از هر طرف به شما حمله خواهد شد
به این ترتیب قبل از اینکه حمله ای رخ بدهد، شما خود یک مهاجم می شوید، و این روش را بهترین راه مراقبت از خود می بینید.
ما به فرزندانمان می آموزیم که مثل قراول ها شوند، و این گونه ما این کار را می کنیم، وقتی بچه ای آموخت که اینگونه رفتار کند، می گوییم حالا او بالغ شده است. در حالیکه حالا توانایی عشق ورزیدن او کاملاً از بین رفته است
از این به بعد او شروع می کند همواره در اطرافش دشمن ببیند. و وقتی که او حتی به پدرش هم شک می کند.
می گوییم او صلاحیت ورود به جامعه را پیدا کرده است.
می گوییم دیگر او یک بچه نیست و کسی نمی تواند سرش کلاه بگذارد، و متأسفانه حالا اوست که سر دیگران را کلاه می گذارد.
#Osho
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
خودت را سرزنش نکن
خودت را رد نکن
دشمن خودت نباش
به خودت عشق بورز و با خودت دوستانه رفتار کن
و همانگونه که هستی خودت را بپذیر
هیچ اشکالی در تو نیست
نمیگویم که نیاز به هیچ دگرگونی نداری.
نیاز داری
اشکالات بسیاری وجود دارند، ولی آن اشکالات گناه نیستند، ناخوشی و بیماری هستند.
اعمال شما میتواند خطا باشد،
ولی خودتان خطا نیستید.
شما تماماً همانگونه که هستید پذیرفته شدهاید.
وجود شما والاترین گلی است که روی این زمین روییده است. شما نمک این زمین هستید. هرچقدر هم پرخطا
شما شکوه این جهان هستی هستید.
به جای سرکوب و سرزنش، خودتان را بپذیرید
هرگونه دگرگونی توسط این پذیرش است که ممکن خواهد بود.
تو هستی، زیرا خداوند تو را دوست دارد.
تو وجود داری، برای همین است که تمامی جهان هستی از تو حمایت میکند.
تو وجود داری زیرا که ارزش تمام این دردسرها را داری!
خودت را بپذیر، نسبت به خودت نگرشی عاشقانه داشته باش
نه گناه و نه سرزنش
آن خطاها در وجود تو نیست، بلکه در کردار توست
در رفتار تو است و نه در خود تو
و آن خطاها به این سبب وجود دارند که تو هشیاری نداری
آن هشیاری در تو خفته است، در خوابی سنگین است! فقط باید بیدارش کنی.
#Osho
👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
خودت را رد نکن
دشمن خودت نباش
به خودت عشق بورز و با خودت دوستانه رفتار کن
و همانگونه که هستی خودت را بپذیر
هیچ اشکالی در تو نیست
نمیگویم که نیاز به هیچ دگرگونی نداری.
نیاز داری
اشکالات بسیاری وجود دارند، ولی آن اشکالات گناه نیستند، ناخوشی و بیماری هستند.
اعمال شما میتواند خطا باشد،
ولی خودتان خطا نیستید.
شما تماماً همانگونه که هستید پذیرفته شدهاید.
وجود شما والاترین گلی است که روی این زمین روییده است. شما نمک این زمین هستید. هرچقدر هم پرخطا
شما شکوه این جهان هستی هستید.
به جای سرکوب و سرزنش، خودتان را بپذیرید
هرگونه دگرگونی توسط این پذیرش است که ممکن خواهد بود.
تو هستی، زیرا خداوند تو را دوست دارد.
تو وجود داری، برای همین است که تمامی جهان هستی از تو حمایت میکند.
تو وجود داری زیرا که ارزش تمام این دردسرها را داری!
خودت را بپذیر، نسبت به خودت نگرشی عاشقانه داشته باش
نه گناه و نه سرزنش
آن خطاها در وجود تو نیست، بلکه در کردار توست
در رفتار تو است و نه در خود تو
و آن خطاها به این سبب وجود دارند که تو هشیاری نداری
آن هشیاری در تو خفته است، در خوابی سنگین است! فقط باید بیدارش کنی.
#Osho
👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
شناختن زندگی یعنی:
زندگی را زندگی کردن، نترس بودن،
حرکت کردن در ناامنی
زیرا زندگی اساساً پدیدهای ناامن است؛ حرکت کردن در ناشناخته است، همیشه در حال تغییر کردن و تازه شدن است؛
زندگی کردن یعنی: مسافر ناشناخته شدن و حرکت همراه با زندگی به هرکجا که هدایت کند؛ آواره و سیار شدن است.
به نظر من معنی سلوک این است:
همیشه آماده بودن برای ترک شناخته و راحتیهای آن وحرکت به سوی ناشناخته
البته، با ناشناخته ناامنی وجود دارد، ناراحتی و عدم رفاه وجود دارد
حرکت در ناشناخته یعنی حرکت در خطرات
زندگی خطرناک است؛ پر از خطر و مخاطره است
به این دلیل، مردم شروع میکنند به بستن خودشان
آنان در سلولهای زندان خود زندگی میکنند. سلولهایی تاریک، ولی امن.
اما با اینگونه زندگی کردن قبل از اینکه مرگ فرا برسد، آنان پیشاپیش مردهاند
به یاد بسپار: اگر راحتی را انتخاب کنی، اگر امنیت را انتخاب کنی، اگر پول و قدرت و مادیات را انتخاب کنی، اگر آشنا را انتخاب کنی و از پرش در ناشناخته پرهیز کنی
آنگاه زندگی را انتخاب نکردهای
زندگی پدیدهای ناشناخته است. میتوانی آن را زندگی کنی، ولی نمیتوانی آن را در دستهایت تصاحب کنی، نمیتوانی به آن بچسبی.
میتوانی همراه آن به هر کجا که هدایت میکند حرکت کنی
باید همچون یک ابر سپید بشوی
هر کجا که باد هدایت کند بروی، ندانی که کجا میرود.
#Osho
👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
زندگی را زندگی کردن، نترس بودن،
حرکت کردن در ناامنی
زیرا زندگی اساساً پدیدهای ناامن است؛ حرکت کردن در ناشناخته است، همیشه در حال تغییر کردن و تازه شدن است؛
زندگی کردن یعنی: مسافر ناشناخته شدن و حرکت همراه با زندگی به هرکجا که هدایت کند؛ آواره و سیار شدن است.
به نظر من معنی سلوک این است:
همیشه آماده بودن برای ترک شناخته و راحتیهای آن وحرکت به سوی ناشناخته
البته، با ناشناخته ناامنی وجود دارد، ناراحتی و عدم رفاه وجود دارد
حرکت در ناشناخته یعنی حرکت در خطرات
زندگی خطرناک است؛ پر از خطر و مخاطره است
به این دلیل، مردم شروع میکنند به بستن خودشان
آنان در سلولهای زندان خود زندگی میکنند. سلولهایی تاریک، ولی امن.
اما با اینگونه زندگی کردن قبل از اینکه مرگ فرا برسد، آنان پیشاپیش مردهاند
به یاد بسپار: اگر راحتی را انتخاب کنی، اگر امنیت را انتخاب کنی، اگر پول و قدرت و مادیات را انتخاب کنی، اگر آشنا را انتخاب کنی و از پرش در ناشناخته پرهیز کنی
آنگاه زندگی را انتخاب نکردهای
زندگی پدیدهای ناشناخته است. میتوانی آن را زندگی کنی، ولی نمیتوانی آن را در دستهایت تصاحب کنی، نمیتوانی به آن بچسبی.
میتوانی همراه آن به هر کجا که هدایت میکند حرکت کنی
باید همچون یک ابر سپید بشوی
هر کجا که باد هدایت کند بروی، ندانی که کجا میرود.
#Osho
👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife