روانشـناسی برای زندگی | PsychollogyForLife
28.1K subscribers
15K photos
1.47K videos
208 files
13.4K links
هدف کانال « آموزش مهارت های زندگی و آموزش قوانین برای بهتر زیستن برای افزایش کیفیت در تمام ابعاد زندگی (مالی، روابط، جسمانی، معنوی) »

به حضورتان مفتخریم❤️
با انتشار پست های مفید حمایت کنید

جوابگویی تبلیغات فقط👇🏻
@Excellentefficiency
Download Telegram
#برشی_از_یك_کتاب

تعریف کودک درون

کودک درون جنبۀ شاد، دوست‌داشتنی، بازیگوش، احساساتی و هیجان‌انگیز شماست. این حالت متناسب با حالت و سطح انرژی‌تان متغیر خواهد بود. گاهی اوقات بسته به اوضاع جاری زندگی‌تان احساس متفاوتی خواهید داشت. کودک درونتان، مانند کودک برون، معمولاً شاد، خوش‌دل و ماجراجوست.
روان‌شناسان می‌گویند کودک درون جنبۀ بچگانۀ انسان است و شامل تمام آموخته‌ها و تجربه‌هایی می‌شود که در دوران کودکی، قبل از بلوغ، یاد گرفته و تجربه کرده‌اید. کودک درون معرف واحد نیمه‌مستقلی است که تابع ذهن آگاه شماست. کودک درون به آن بخش از وجود هر کدام از ما اشاره دارد که بسیار سرزنده، پرانرژی، خلاق و کامل است.

نکات مربوط به کشف کودک درونتان✦

یادگیری چگونگی کشف کودک درونتان به شما اجازه خواهد داد زندگی شاد و متعادلی را تجربه کنید. در اینجا به بعضی از نکات مهم درباره کشف کودک درونتان اشاره می‌کنیم.

محدود کردن اعمالتان را متوقف کنید. همیشه در نظر بگیرید اکنون در مقایسه با دوران کودکی‌تان چقدر به‌صورت خودجوش رفتار می‌کنید. به‌جای بی‌اعتنایی و چشم‌پوشی، سعی کنید به آن ندای درونی گوش کنید که می‌گوید چیز جدیدی را امتحان کن.

از تجسمتان استفاده کنید. همیشه به خودتان اجازۀ خیال‌پردازی بدهید، هم در اعمالتان و هم در تفکرتان. همچنین، باید چند فعالیت خلاق بیابید تا بتوانند تجسم و تخیلتان را فعال کنند. بدین‌منظور می‌توانید از کتاب‌های رنگ‌آمیزی، هنرهای دستی و نقاشی، تمرین و نواختن یک ساز استفاده کنید.

اوقاتی از زندگی‌تان را به خندیدن و لبخند زدن اختصاص دهید. همه در زندگی مشکل ‌دارند اما این موضوع باعث نمی‌شود دلیلی برای لبخند زدن و خندیدن نداشته باشید. بعضی از فعالیت‌ها زندگی‌تان را جالب‌تر و مهیج‌تر می‌سازند. بسته به سلیقه‌تان، می‌توانید با بچه‌ها بازی کنید، به موسیقی دلخواهتان گوش دهید یا کارتون‌ها یا فیلم‌های کمدی را تماشا کنید.

با استفاده از احساسات خود، از دنیای اطرافتان لذت ببرید. لحظه‌ای را به یاد بیاورید که دنیا چقدر روشن و درخشان به نظر می‌رسید. باید زمانی را به شکرگزاری و تحسین بوها و رنگ‌های اطرافتان اختصاص بدهید. همچنین، باید از غذاها، پارچه‌ها و خیلی از چیزهای دیگر لذت ببرید.

با این گام‌های ساده، می‌توانید کندوکاو و معاینۀ کودک درونتان را شروع کنید. اگر متوجه شدید کودک درونتان به علت اتفاقات و تجربیات گذشته احساس رنجیدگی و آسیب‌دیدگی می‌کند، برای شفای او اقدام کنید.

ادامه دارد ...


📖 شفای کودک درون
( بخشش و پذیرش را یاد بگیرید. از گذشته‌تان رها شوید و خودتان را دوست داشته باشید تا کودک درون جریحه‌دار و خسته‌تان شفا یابد. )
✍🏻 چارلز ویتفیلد
📝 علی‌اکبر قاری‌نیت

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

بررسی چگونگی شفای کودک درونتان✦

درد و رنج‌های عاطفی‌ که در دوران کودکی‌تان کشیده‌اید، ممکن است با گذشت زمان گسترش یافته باشند. با گذشت زمان ممکن است به فردی نابهنجار، آشفته و حساس تبدیل شوید. به‌همین‌دلیل است که این‌قدر به‌صورت مکرر در گذشته زندگی می‌کنید. اگر کودک درونتان را مداوا نکنید، هرگز به شادی، خوشبختی،‌ خشنودی و رضایتی که سزاوارش هستید، دست نخواهید یافت. مداوای کودک درونتان می‌تواند ساده باشد. برخی از گام‌هایی که باید برای شفای کودک درونتان بردارید، ازاین‌قرارند:

گام اول: اعتماد کودک درونتان را به دست آورید. برای شفای کودک درون جریحه‌دار شده‌تان، ابتدا باید اعتماد ایجاد کنید. کودک درون شما نیاز دارد به شما اعتماد کند. کودک درونتان باید بفهمد شما اینجا برای محافظت از او و پرورش او حضور دارید؛ مانند پدر و مادری که همیشه هستند.

گام دوم: دردهای کودک درونتان را درک کنید. مانند یک کودک وحشت‌زده، باید به کودک درونتان کمک کنید تا بجنگد و به کار خود ادامه دهد. سوگ کودک درونتان را درک کنید و آن را بپذیرید. احساس درد و رنج عمیق، پشیمانی، غم و اندوه و حتی ناامیدی داشته باشید. بعد از درک، پذیرش و احساس درد کودک درونتان، یک گام به شفای آن نزدیک‌تر می‌شوید.

گام سوم: خشم و عصبانیت خود را کنار بگذارید. فکر کنید که عصبانی و خشمگین شدن طبیعی است و این بدان معنی نیست که باید تمام اوقات حالت دیوانه‌ها را داشته باشید. با گذشت کردن، باید فرصت شفای کودک درونتان را بیابید. بخشودن خودتان می‌تواند عشق و محبت و مهربانی را برای خودتان و دیگران به ارمغان آورد.

گام چهارم: با تنهایی بجنگید. این نیز روشی برای معالجه کودک درون رنجیده‌تان است. مطمئن باشید کودک درونتان احساس می‌کند که شما او را پذیرفته‌اید و خود واقعی‌اش را تشخیص می‌دهد. باید به کودک واقعی کمک کنید تا از احساسات گناه، مطرود بودن و تنها شدن فاصله بگیرد.

با این گام‌های ساده درباره شفای کودک درونتان، شانس بیشتری برای داشتن یک زندگی جدید و مهیج پیدا می‌کنید. قدرت کودک درونتان را دست‌کم نگیرید. آیا آمادۀ شفا دادن به کودک درونتان هستید؟ مداوای آن را شروع کنید و از اثرات مثبت آن در زندگی‌تان بهره‌مند شوید.

صرف‌نظر از سن، شما در گذشته مشکلات و غم و غصۀ زیادی را تجربه کرده‌اید. این‌ها ممکن است زورگویی، تنهایی، توهین، ترک کردن، ناایمنی یا بی‌توجهی و بی‌مهری از طرف خانواده‌تان باشند که همه این‌ها بر وضعیت فعلی‌تان تأثیر می‌گذارند. این رنج‌ها و غصه‌ها به‌آسانی شفا پیدا نمی‌کنند. این احساسات را مانند سایر احساسات تا به امروز همراه خود دارید.

برای التیام خاطرات بد و دردهای گذشته‌تان، باید کمی دربارۀ شفای کودک درونتان اطلاعات داشته باشید. با شفای کودک درونتان می‌توانید ذهن و روحتان را نیز مداوا کنید. فرصت می‌یابید اعتمادبه‌نفس خود را به دست آورید، ببخشید و درد و رنج را فراموش کنید. درنتیجه، می‌توانید زندگی بهتر و شادتری داشته باشید.


📖 شفای کودک درون
( بخشش و پذیرش را یاد بگیرید. از گذشته‌تان رها شوید و خودتان را دوست داشته باشید تا کودک درون جریحه‌دار و خسته‌تان شفا یابد. )
✍🏻 چارلز ویتفیلد
📝 علی‌اکبر قاری‌نیت

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

قصد و نیت خود را پنهان کنید
هرگز هدف و قصد خود را رو نکنید. دیگران را در وهم و تردید نگه دارید. دلیلی ندارد اهدافی که در ذهن دارید، برایشان فاش سازید. اگر آن‌ها افکار شما را ندانند، نمی‌توانند برای دفاع آماده شوند. آن‌ها را طوری هدایت کنید که از مسیر اصلی شما دور شوند. اجازه دهید وقتی متوجه قصدتان شوند که دیگر کاری از دستشان برنمی‌آید.

همیشه کمتر از نیاز، صحبت کنید
اگر می‌خواهید افرادی را تحت تأثیر قرار دهید، بدانید که هر چه بیشتر صحبت کنید، آدمی معمولی به نظر می‌رسید و نمی‌توانید شرایط را تحت کنترل درآورید. حتی اگر موضوع بحث شما بسیار ساده است، آن را با ابهام و پررمز و راز بیان کنید. یادتان باشد وقتی زیاد حرف بزنید، ممکن است جمله‌ای نابخردانه از دهانتان خارج شود.

📖 48 قانون قدرت
(راهنمای عملی قدرتمند شدن و مسلح شدن در برابر قدرت)
✍🏻 رابرت گرین نویسنده امریکایی

ادامه دارد ...  ‌‏

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

عشق وسواس گونه چیست؟

پس از تجربه ى بیش از دو دهه روان درمانى با مراجعان بى شمارى که داشته ام، توانستم چهار ویژگى اصلى را، که به من و همچنین مراجعانم نشان مى دهد آنها دچار وسواس وابستگى عاطفى اند (نه عشق)، به این صورت تشریح کنم:

✸ پیش از اینکه آنها به درد عشق (به خیال خودشان) دچار شوند، همواره در آرزو و حسرت و نوعى چشم انتظارى براى حضور عشقى در زندگى شان به سر مى برده اند.

✸ فرد گرایش و رغبتى ناخودآگاه و تشنگىِ خاصى دارد که خود را از آنِ دیگرى بداند یا دیگرى را از آن خود فرض کند.

✸ اغلب، این افراد به کسى چنین احساسات عاشقانه اى را مى ورزند که یا آنها را طرد کرده است یا بنا به دلایلى، نظیر ناهمگونى میانشان، برایشان دست نیافتنى تلقى مى شود.

✸ اگر فرد مورد علاقه شان آنان را طرد کند، به رفتارها و اعمال غیرمعقولانه یا خودتخریبى دست می‌زنند.

طول این کتاب، براى توصیف و تشریح شدت و تکرار رفتارهاى غیرمنطقى و خاص این افراد، همواره کلمه ى «وسواس» را به کار مى برم. از نظر واژه نامهٔ روان شناسى، وسواس در دو نوع «وسواس فکرى» و «وسواس عملى»، به تکرار و اصرار بر انجام مکرر رفتارها و بروز تفکراتى گفته مى شود که فرد از مهار و متوقف کردنِ آنها غالبا عاجز است و مقاومت در برابر چنین رفتارهایى او را دچار عجز و اضطراب مى کند؛ به عبارتى، تکرار برخى رفتارها و افکار پُراصرار و پى درپى (مانند وسواس عملىِ شست وشو یا وسواس فکرى شمارش اعداد). در این کتاب، به جاى کاربرد جداگانه ى اصطلاح وسواس عملى (رفتارى) و وسواس فکرى، تنها از واژهٔ وسواس یاد کرده ام که شامل هر دوى آنهاست.

وسواس عاشقانه جنسیت نمى شناسد؛ یعنى هم زن و هم مرد را مى تواند مبتلا کند و هریک مى توانند هم به این نوع وابستگى عاطفى وسواس گونه و ظاهرا عاشقانه به فرد دیگرى مبتلا شوند و هم ممکن است هدف یا سوژهٔ عشقى فرد دیگرى قرار بگیرند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

وسواس عشقى، مجموعه اى از تناقضات

در نگاهى واقع گرایانه مى توان گفت که وسواس عشقى در حقیقت، هیچ شباهتى به عشق واقعى ندارد، بلکه صرفا کشش و اصرار شدید بر چنین احساسى، بیشتر شبیه اشتیاقى بیمارگونه براى داشتن چیزى است، چنان که حتى اگر با فرد مورد نظر رابطه هم داشته باشند، گویى هنوز برایشان کافى نیست. پس به دنبال عشق، توجه، تعهد و اطمینان خاطر بیشترِ فرد مقابل به خودشان و برعکس، هستند تا آنجا که مى بینیم رابطه اى ابتدا، به نظر کاملاً قوى و اطمینان بخش شروع شده است، اما خواسته ها و تقاضاهاى بى حدوحصر و کنترل و وسواسى که فرد عاشق در این مسیر از خود نشان مى دهد، رفته رفته معشوق را، اعم از زن یا مرد، به ورطهٔ ترک رابطه مى کشاند.

این دسته از افراد عاشق عموما بر احساسات غلیانى خود کنترل چندانى ندارند و تنها نیازهاى عاطفى وسواس گونه و افراطى و وابستگى هاى ناخودآگاهشان آنان را هدایت مى کند که این امر غالبا به قیمت قربانى شدن یا نادیده گرفته شدن خواسته ها و نیازهاى فرد مقابل تمام مى شود، درحالى که عشق سالم و منطقى مبتنى بر اعتماد و توجه و احترام متقابل است، وسواس عشقى لبریز از احساس مالکیت و ترسِ ازدست دادن فرد مقابل و حسادت است. وسواس هاى عاشقانه گاه مى توانند به خشونت کشیده شوند و خطرناک باشند. در مجموع مى توان گفت که در رابطهٔ عاشقانه ى مبتنى بر وسواس، اطمینان خاطر و آرامش و نهایتا حس خوب آزادى و اختیار وجود ندارد.

آیا شما هم یکى از این عاشقان وسواسى هستید؟

توجه داشته باشید که در این کتاب به هیچ وجه قصد نداریم بر هر احساس عاشقانهٔ قوى و ارتباطى شورانگیز برچسب وسواس عشقى بزنیم. به علاوه، من خودم شخصا آدم رمانتیکى هستم و براى این گونه احساسات ارزش و احترام قائلم. البته که من هم عاشقِ روشن کردن شمع سر میز شام و تماشاى فیلمى جالب یا اپرایى دیدنى و یا رقصى دونفره در سالن رقصم. صادقانه بگویم که من هم هنگام تجربهٔ جوانه زدن نخستین شکوفه هاى عشق در دوران جوانى ــ مانند بسیارى از افراد دیگر ــ رفتارها و احساساتى طوفانى از خود نشان داده ام و مراحلى را طى کرده ام که تا حد زیادى، مشابه رفتارهاى همین عشاق وسواسىِ مورد بحثمان در این کتاب بوده است، اما مى خواهم بگویم که ممکن است فرد درگیر رابطهٔ عاشقانهٔ پرکشش و شدیدى شود، اما وسواس گونه نباشد.

تفاوت و تمایز احساسات وسواس گونه و افراطى با عشق سالم در این است که نوع و شدت چنین عواطفى در مسیر عشقى طبیعى و سازنده رشد نمى کند. در نمودهاى رفتارى وسواسى هاى عاطفى در مسیر عاشقى شان مى بینیم که مى توانند خانواده شان را نادیده بگیرند، دوستانشان را کنار بگذارند و فعالیت هایى را که همواره بدان ها مى پرداختند، رها کنند تا سراپا، در فرد مقابل ذوب شوند و در این مسیر، همان طور که دنیایشان کوچک تر و محدودتر مى شود، انتظاراتشان از فرد مقابل و کنترلِ او بیشتر و بیشتر مى گردد. این افراد از معشوق خود نیز انتظار دارند که مانند آنان، توجه متقابل نشان دهد و در برابر خواسته ها و انتظاراتشان مقاومت نکند. بزرگ ترین کابوس عشق هاى این چنینى براى فرد عاشق این است که شاید روزى معشوقْ او را ترک کند.

غالبا زمانى که معشوق رغبتى به چنین فردى نشان نمى دهد یا او را ترک مى کند، عاشق حاضر نیست احساساتش و میل شدیدِ خواستن و داشتن معشوق را در وجود خود مهار یا متوقف کند. چه بسا که حتى بیش ازپیش، براى داشتن او و ادامهٔ ارتباطشان جرى تر و مصرّتر شود. در اینجا، به تعدادى از ویژگى هاى بارز این الگوى عاشقى مى پردازیم.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

❏ ماشهٔ این عشق غالبا با طردشدن و نادیده گرفته شدن کشیده مى شود


براى روشن ترشدن این مسئله که آیا شما در بروز احساستان به فردى که با او هم اکنون ارتباط دارید یا در گذشته داشته اید و یا در ارتباط خود با یکى از آشنایان و اطرافیان، درگیر نوع وسواس گونه اى از عشق شده اید یا خیر، فهرستى فراهم کرده ام که با پاسخ دادن به پرسش هاى آن، مى توانید به درک بهترى از موقعیت خود دست یابید.
برخى از این پرسش ها مى تواند حتى موجب بروز شرمندگى، احساس گناه، ناراحتى یا خشم در شما شود، اما لطفا سعى کنید پرسشنامه را تا انتها به پایان برسانید. چراکه این احساسات ناخوشایند نشان مى دهد که زنگى در وجود شما به صدا درآمده است و چیزهایى را از لایه هاى زیرین افکار و احساستان به سطح آگاهى تان مى کشاند. پس وقتى متوجه واقعیت ها و اشتباه بودن برخى مسائل شوید، براى اصلاح آن اقدام خواهید کرد.

پرسشنامه

۱. آیا پیوسته دلتنگ و بى قرار فردى مى شوید که کنارتان حضور ندارد یا از نظر عاطفى به شما علاقه اى ندارد و یا همیشه پیشتان نیست و از شما دور است؟
۲. آیا شما به امید آن روزى زندگى مى کنید که فرد مورد نظرتان از آنِ شما شود؟
۳. آیا تصور مى کنید که اگر فرد مورد نظر را خیلى دوست داشته باشید، او نیز به شما علاقه مند مى شود و عاشقتان خواهد شد؟
۴. آیا بر این باورید که اگر پیوسته و جدى پیگیر این فرد باشید، او نیز نهایتا شما را خواهد پذیرفت و به عشقتان روى خوش نشان خواهد داد؟
۵. آیا زمانى که این فرد شما را پس مى زند یا طردتان مى کند، میزان علاقه تان افزایش مى یابد؟
۶. آیا وقتى این فرد شما را پیوسته طرد مى کند، از دست او خشمگین مى شوید و حس انتقام در وجودتان زنده مى شود؟
۷. آیا از اینکه مى بینید این فرد شما را نادیده مى گیرد و پس مى زند، حس قربانى و مظلومیت به شما دست مى دهد؟
۸. آیا این فرد دنیاى ذهنى و افکارتان را تا بدین حد اشغال کرده که غذاخوردن و خوابیدن یا انجام کارهاى روزانه ى شما مختل شده است؟
۹. آیا تصور مى کنید زندگى شما تنها با این فرد معنا مى یابد؟
۱۰. آیا شما بى اختیار، پى درپى به او تلفن مى کنید؟ پیام مى دهید؟ یا زمانى طولانى، منتظر تماس یا پیامِ او مى مانید؟
۱۱. آیا بى خبر به در منزلش مى روید؟
۱۲. آیا دائما مى خواهید بدانید که این فرد کجاست؟ چه مى کند؟ با چه کسى است؟ آیا هرگز پنهانى، او را تعقیب کرده اید؟
۱۳. آیا هرگز پا را فراتر گذاشته و سعى کرده اید به این فرد یا اموالش (مانند اتومبیلش) آسیب برسانید یا به خودتان آسیب بزنید؟

اگر پاسخ شما به سه یا تعداد بیشترى از این پرسش ها مثبت باشد، مى توان گفت که درگیر یکى از همان وسواس هاى عشقى شده اید، اما بااین حال ناچار نیستید دچار هراس و تشویش شوید. چراکه این نوعِ عاشقى بیمارى ژنتیکى نیست که نتوانید از دام آن رهایى یابید، بلکه شما و بسیارى از افراد دیگر به کمک روشى معقول مى توانید بیاموزید که راه هاى منطقى و سالم تر دیگرى براى برآوردن نیاز به عشق و دوست داشته شدن وجود دارد. باید بدانید و مطمئن باشید که مى توانید بر وسواس غلبه یابید. کافى است بدانید مى توانید هر آنچه در پى باور و یادگیرى هاى اشتباه، وارد نظام رفتارى تان شده است، محو و کم رنگ و بى تأثیر کنید. براى اینکه بتوانید خود را از اسارت تارهاى چسبنده ى عشق وسواسى خلاص کنید، باید ابتدا دریابید که این نیرو و احساسات تا چه میزان بر زندگى شما تأثیر گذاشته و آن را تحت کنترل خود درآورده است. هرچند مطمئنم گفتنش آسان تر از عمل به آن است. رفتارهاى وسواس گونه و اختلالات فکرىِ وسواسى خودبه خود سازوکارها و اهرم ها و دکمه هاى خاص، یعنى انکار و پنهان کارى، و همچنین پیچیدگى منحصربه فرد خود را دارند، اما من به شما نشان مى دهم که چگونه با شناسایى درست این اهرم ها و آگاهى از سازوکار آنها مى توانید تغییرات مثبتى در زندگى خود پدید آورید.

توجه
اگر در پاسخگویى به پرسشنامه اى که در صفحه ى پیش ارائه شده است، به آخرین پرسش پاسخ مثبت داده اید، باید علاوه بر مطالعهٔ این کتاب، از مشاور یا روان شناس نیز کمک بگیرید. چراکه ممکن است به خود یا فرد دیگرى آسیب برسانید.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

عقدهٔ ناجى بودن

همه ى آدم ها در زندگى شان مشکل دارند، اما مشکلات او همیشه خیلى پیچیده به نظر مى آمد. واقعا دلم برایش مى سوخت. تصور مى کردم باید هر طور شده، کمکش کنم. خیال مى کردم اگر بتوانم او را از ورطهٔ این مشکلات بیرون بکشم، دیگر همه چیز درست خواهد شد. واقعا چه آدم ابله و خوش خیالى بودم!

برخى افراد که گرایش هاى وسواسى عاطفى دارند، یعنى بعضى از این عاشقان وسواسى، ناخودآگاه و مانند آهن ربا، به سوى افرادى کشیده مى شوند که مشکلات و درگیرى هاى زیادى در زندگى داشته اند یا دارند، نظیر فردى که از عهدهٔ پیداکردن هیچ شغلى یا ادامهٔ آن برنمى آید، شخصى معتاد یا الکلى که همواره درگیر مشکلاتى، مانند بى انگیزگى و تنبلى، است. برخى از این افراد ممکن است دچار اختلالات جنسى مزمن باشند یا در نمونه هاى خشن ممکن است سوءپیشینه هاى اخلاقى، قانونى یا ضرب وشتم داشته باشند، اما مشکلاتشان هرچه باشد، فردى که با آنها رابطهٔ عاشقانه دارد، سخت بر این باور است که مى تواند مانند یک ناجى، فرد مورد نظر را از ورطهٔ این مشکلات و ناکارآمدى ها نجات دهد. این عاشقان وسواسى بر این تصور اشتباه اند که اگر مثلاً در برابر چنین فردى عشق زیادى از خود بروز دهند یا به او خدمت کنند و یا هرچه در چنته دارند آشکار کنند و بیش از اندازه، وى را مهم شمارند و به او توجه نشان دهند، مى توانند معشوق یا همسر مطلوبى از فرد مورد نظر بسازند که همواره آرزویش را داشته اند.

نوع متفاوتى از پیگیرى معشوق

هر رابطهٔ وسواسىِ عاطفى ـ عاشقانه که ما تاکنون در این کتاب بدان ها پرداخته ایم، طردشدن محور اصلى پدیدآمدن این معضلات است، اعم از اینکه فرد مقابل به مرور قطع رابطه کرده باشد یا با فرد دیگرى رابطه داشته باشد، اما در اینجا، ما با نوع دیگرى از این عاشقان وسواسى مواجهیم، یعنى ناجى ها؛ کسانى که همواره به نوعى، درگیر رابطه با فرد مقابلشان هستند. حتى مى بینیم که بسیارى از این ناجى ها با فرد مورد نظرشان زندگى یا ازدواج مى کنند. ظاهرا فرد وسواسى در این رابطهٔ نزدیک و هم زیستى تنگاتنگ، دیگر نیازى ندارد که فرد مقابل را دائما تعقیب کند و پیگیر کارهایش باشد. چراکه همواره کنار اوست، اما بااین حال، این دسته هم در دایرهٔ معیوبى از پیگیرى هاى معشوق (اما به شکلى متفاوت) گرفتار و اسیرند.

نیاز به اینکه به تو نیاز داشته باشند

وقتى ناجى در رابطه با فرد مقابل، به نقطه اى برسد که حس کند معشوق به وجود او نیاز دارد و بدون او نمى تواند زندگى کند، گویى بر ترسى که هر عاشقى دارد، یعنى ترس از طردشدن و پایان رابطه، غلبه مى کند و دیگر خیالش راحت است که معشوقش به او وابسته است و بدون او نمى تواند به زندگى اش ادامه دهد و همواره کنارش مى ماند. پس جاى تعجبى ندارد که بسیارى از این افراد که گرایش هاى نهفتهٔ عاشق وسواسى بودن را دارند، به سوى افراد مشکل دار کشیده مى شوند و عهده دار نقش ناجى مى گردند.

ایمان این افراد به توانایى خود براى حل مشکلات فرد مورد علاقه شان و کشیدن بار مسئولیت هاى او، از نیاز به «مورد نیازبودنشان» تغذیه مى شود، اما واقعیت گزنده این است که چنین باور نادرستى هرقدر هم که قوى باشد، قادر به فائق آمدن بر مشکلات فرد مقابل و کمک به حل آن نیست. به عبارتى، برخلاف ناجى ها و قهرمانان افسانه اى، این گونه ناجى هاى عاشق هرگز پیروز از میدان بیرون نمى آیند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

آیا شما هم یک ناجى هستید؟

براى اینکه کمکتان کنم تا بدانید آیا شما هم یکى از این ناجى هاى ازخودگذشته هستید، پرسشنامه اى تهیه کرده ام و فهرستى از رفتارهاى مذکور را در اینجا برایتان ارائه مى کنم.

توجه داشته باشید که هیچ ایرادى ندارد اگر به فرد مورد علاقه تان یا همسرتان براى حل مشکلات و غلبه بر دردسرهایى که به وجود مى آورد، یارى رسانید مشروط به اینکه چنین مشکل تراشى هایى پیوسته و مکرر رخ ندهد. براى خود ما نیز پیش مى آید که گاه نیاز به دستى داریم که به یارى مان بیاید، اما اگر حل مشکلات و درگیرى هاى فرد مقابلتان به موضوع اصلى و محور زندگى روزانه تان تبدیل شود و شما بیشتر از او براى رفع مشکلاتش بکوشید و فرد مقابل انگیزه و انرژى و تلاش کمى براى به عهده گرفتن مسئولیت ها و حل مسائلش نشان دهد، پس مى توان گفت که شما یک ناجى هستید. لطفا قدرى وقت بگذارید و فهرست زیر را بررسى کنید تا بدانید که آیا شما هم یک ناجى هستید یا خیر.

تصور مى کنید که مى توانید فرد مقابلتان را عوض کنید؟

۱. براى اینکه ناکارآمدى یا بى مسئولیتى و یا خطاهاى او را جبران و مخفى کنید و یا از او هنگام رویارویى با عواقب خطاهایش محافظت کنید، ناچارید پیوسته دروغ بگویید.
۲. شما دائما در حال نجات او از مشکلات مالى اش هستید.
۳. فرد مقابل مرتب از شما پول قرض مى گیرد و کمتر پیش مى آید پول شما را پس دهد.
۴. فرد مورد نظر دربارهٔ گذشته، خانواده، ازدواج یا روابط قبلى اش و یا شغلش دائما به شما دروغ مى گوید.
۵. بارها به شما خیانت کرده است و شما او را بخشیده اید.
۶. مواد مخدر یا الکل مصرف مى کند.
۷. قمارباز است.
۸. در اَشکال گوناگونِ عاطفى، زبانى یا فیزیکى، شما را آزار مى دهد یا به شما آسیب مى رساند.
۹. دائما درگیرى ها و مشکلات قانونى پیدا مى کند.

شما دائما درگیرید

۱. سعى مى کنید او را به جلسات ترک اعتیاد یا روان درمانى ببرید.
۲. سعى مى کنید به او کمک کنید اعتیاد یا عادت مضرى را ترک کند، مانند قمارکردن، مشروب خوارى.
۳. سعى مى کنید برایش شغلى دست وپا کنید.
۴. به او کمک مى کنید تا بر مشکلات یا نارسایى هاى جنسى اش فائق آید.
۵. از اینکه نمى توانید مشکلاتش را حل کنید یا کمکش کنید آنها را حل کند، احساس بى کفایتى و گناه مى کنید.
۶. دائم سعى مى کنید به او بفهمانید که اگر رفتارهاى مخرب و نادرستش را تغییر دهد، چقدر همه چیز بهتر خواهد شد.

حتى اگر یکى از عبارات مذکور توصیف حال شما باشد، مى توان گفت که یک ناجى هستید؛ یعنى بدون اینکه تردیدى به خودتان راه دهید، در حال یافتن راه حل هایى براى کمک به حل مشکلات طرف مقابلتان هستید. این معضلات مى تواند مشکلات مالى، جنسى، عاطفى یا اعتیاد باشد و در حیطهٔ توان یا تخصص شما هم نباشد. میزان زیادى از وقت و انرژى شما صرف برطرف کردن و حل مشکلات مى شود طورى که غالبا احساس بى رمقى و خستگى مى کنید.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

عوضی‌های جذاب

متأسفانه دنیا پر از آدم هایى است ظاهرا جذاب، که هیچ بویى از وجدان، اخلاق، تعهد یا پشیمانى از آسیبى که به دیگران مى زنند نبرده اند. آنها استادانه فردى را که عاشقشان شده است، به انحاى مختلف بازى مى دهند و از او سوءاستفاده مى کنند. البته یکى از انواع این سوءاستفاده ها بهره ورى مالى و جنسى و عاطفى است. اصطلاحا در روان شناسى، به این افراد «جامعه ستیز» یا «مردم ستیز» مى گویند.

جامعه ستیزها یا به عبارتى، مردم ستیزها در شروعِ هر رابطه اى مى توانند شخصیت هایى جذاب، تأثیرگذار، مبهم، اغواگرایانه، نمایشى، پیگیر و ناامید از خود بروز دهند که دائما شما را با کارهایشان غافلگیر مى کنند. آنها ابتدا، عواطف و احساسات و هیجان مى پراکنند، هاله اى از اتفاقات جذاب و جالب و متفاوت، نظیر عشق، ماجرا، دست ودلبازى، توجه، پیشنهادهاى جذاب، و زمانى که حرف مى زنند گویى کلمات از اعماق وجودشان با صداقت بیرون مى آید.

سوسیوپات ها در بدو ورود به دوستى ها و رابطه ها و دایره هاى انسانى، ابتدا خیره کننده و معصوم و باتوجه مى آیند و وانمود مى کنند که به شما اهمیت مى دهند. به همین دلیل، دلنشین و دوست داشتنى به نظر مى آیند، قول و قرارها و گفته هایشان آنها را از درون و بیرون باورکردنى جلوه مى دهد، اما همهٔ اینها تنها از درونى خالى نشأت مى گیرد و ریشه در هیچ خاکى ندارد. اینها خود آسیب خورده هاى بزک شده اند؛ یعنى خود را با تزئیناتى مانند توجه، درک، دوست داشتن و همدلى مى آرایند و همچون شیطان، به زندگى شما قدم مى گذارند. سوسیوپات ها سوءاستفاده گرند، به شکلى مزمن دروغگو و متظاهرند و از همه بیشتر، بازیگر و بازى دهنده اند. روش زندگى شان به طریقى است که براى هرکسى که به آنها اطمینان کرده است یا دوستشان دارد و عاشقشان است و یا روى آنان سرمایه گذارى کرده است، رنج و عذاب و دردسر به جا مى گذارند و سرانجام، رذیلانه و طلبکارانه طرف مقابل را ترک مى کنند.

آسیب هایی که این افراد به طرف مقابل مى زنند مى تواند در رابطه اى دونفره در قالب دوستى، عاطفى یا سرمایه گذارى مالى و تجارى روى دهد، اما نکتهٔ توجه برانگیز این است که ازآنجاکه چنین افرادى به دلیل آسیب هاى کودکى و اتفاقاتى که در دوران رشدشان پشت سر گذاشته اند، فاقد بن مایه هاى طبیعى و رشدیافتهٔ عاطفى و احساسى‌اند، پس معمولاً در این ماجراها خودشان کمترین آسیب ها و زخم هاى عاطفى را مى خورند و فقط طلبکارانه و با انواع توجیهات از معرکه مى گریزند.

در لایه هاى عاطفى و شخصیتى آنها گیرنده هاى اخلاق و وجدان و تمامى عواملى که مى تواند کسى را دچار احساس عذاب وجدان، گناه، اضطراب یا قضاوت اخلاقى کند، شکل نگرفته یا بد شکل گرفته است و یا اصلاً وجود ندارد. به همین دلیل، از اینکه کسى را بیازارند، از او سوءاستفاده کنند یا به او از نظر عاطفى و مالى و غیره آسیب بزنند، ملالى به خود راه نمى دهند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

همه می‌خواهند بهتر و قوی‌تر باشند. مهم نیست که چه رؤیایی داشته باشیم و چه برنامه‌ای برای رسیدن به آن بریزیم. رفتارهای ما در تک‌تک قدم‌های مسیرمان مؤثر هستند. به همین دلیل، خیلی مهم است که بدانیم ریشه این رفتارها چیست، چطور می‌توانیم آن‌ها را کنترل کنیم و از همه مهم‌تر، رفتارهایمان را به نفع خودمان تغییر بدهیم.

واقعیت این است که تغییر سخت نیست، اما زمان‌بر است. اگر عوامل مؤثر بر رفتارهایمان را بشناسیم و برای تغییر آن‌ها تلاش کنیم، کم‌کم با جهان تازه‌ای روبرو می‌شویم؛ دنیایی که در آن، رسیدن به رؤیاها غیرممکن نیست، دنیایی که در آن سریع عقب‌نشینی نمی‌کنیم، از کوره در نمی‌رویم و بالغ زندگی می‌کنیم.

پس بهتر است با بررسی و شناخت این عوامل مؤثر، یک‌بار برای همیشه در مسیر درست قدم برداریم. درنهایت، فراموش نکنید که اگر دیگران می‌توانند این کار را انجام دهند، شما نیز می‌توانید!

📖 همه چیز را تغییر بده
💭 کری پترسون، جوزف گرنی، دیوید مکسفیلد، ران مک میلان و ال سوئیتزلر

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife