پیشنهاد‌های فوری مهم
2.03K subscribers
650 photos
209 videos
5 files
671 links
کانال کاملا غیررسمی برای پیشنهادهای شما

شما پیشنهاد می‌دهید و ما منتشر می‌کنیم.

ماموریت: به شما پیشنهادی بدهیم که نتوانید آن را رد کنید...[ اسمایلی مارلون براندو ]

هدف: اوقات خود را هدفمند به بطالت بزنید.

ارتباط با ما و تبلیغات:
@Shariftoday_admin
Download Telegram
«مهمان توام»

#پیشنهاد
#دکلمه #شعر #موسیقی
🎧 دکلمه «مهمان توام» را با صدای علی‌محمد مودب و موسیقی امیرحسین سمیعی بشنوید.

🔸 شعر این دکلمه از زنده‌یاد محمد قهرمان است و دفتر موسیقی شهرستان ادب زحمت تولید آن را کشیده است.

@Pishnahadable
Mosaddegh
Mahdi Akhavan Sales
#پیشنهاد #موسیقی #شعر

👤چلچراغ:
🎧 شعر مهدی اخوان ثالث به یاد دکتر مصدق را با صدای خود او بشنوید. موسیقی این قطعه از مجید درخشانی است.

🔸 این شعر را برای زنده‌یاد دکتر مصدق گفته‌ام. در آن وقت‌ها، در سال ۳۵، نمی‌شد اسم مصدق را ببری؛ این بود که بالای شعر نوشتم: برای پیر محمد احمدآبادی. من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریبا محکوم کرده بودند. وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می‌بردند، او را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه‌ای به تنهایی راه می‌رفت و قدم می‌زد؛ مثل شیری درون قفس.

دیدی دلا که یار نیامد
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وآن صبح زرنگار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وان ضیف نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را
غم خورد و غم‌گسار نیامد
آن کاخ‌ها ز پایه فروریخت
و آن کرده‌ها به کار نیامد
سوزد دلم به رنج و شکیبت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
خشکید چشم چشمه و دیگر
آبی به جویبار نیامد
ای شیر پیر بسته به زنجیر
کز بندت ایچ عار نیامد
سودت حصار و پیک نجاتی
سوی تو و آن حصار نیامد...

@Pishnahadable
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«هویت روزگار ما»

#پیشنهاد
#کلیپ #شعر
👤یوسف:
۱۶ تا ۱۸ سپتامبر، یعنی همین دیروز و امروز و فردا سالگرد قتل عام دردناک پناهجویان فلسطینی در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا در جنوب بیروت به دست نیروهای رژیم صهیونیستی و نیروهای شبه‌نظامی فالانژ لبنانی است؛ فاجعه‌ای در سال ۱۹۸۲ میلادی که در آن چند هزار آواره فلسطینی به فجیع‌ترین شکل ممکن شکنجه شدند، زجر کشیدند و در نهایت جان‌شان را از دست دادند.

🔸 محمود درویش، شاعر فلسطینی در ویدئوی بالا شعری که در توصیف این حادثه سروده را می‌خواند؛ شعری که حزن است و حزن است و حزن.

صبرا
تقاطع دو خیابان در یک بدن
صبرا
نزول روح بر سنگ
صبرا هیچ‌کس نیست

صبرا
هویت روزگار ماست
تا همیشه.

@Pishnahadable
«آدمی شاعر نمی‌شود مگر به جبر اندوه»

#پیشنهاد
#سایت #شعر
👤عرفان:
سراغ شعر شاعران خارجی رفتن شاید برای برخی فقط کلاس داشته باشد و محتوای توییت‌های فیواستارشونده در اختیارشان قرار بدهد ولی عده‌ای دیگر هم هستند که کشش و جذبه معنا و مفهوم و عمق و محتوای اشعار شاعران آن‌ور آب‌هاست که باعث می‌شود کنار سعدی و حافظ و مولوی و بیدل و صائب و سهراب و نیما و اخوان سری هم به اشعار فرنگی بزنند و وقتی از مجرای ترجمه شعر از لباس فرم بیرون آمد، معنای خالص را با جان و دل بنوشند و کرور کرور حظ باشد که بر وجودشان سرازیر شود؛ از محمود درویش فلسینی تا پابلو نرودای شیلیایی، از ناکامورای ژاپنی تا الیوت انگلیسی، از پوشکین روسی تا اریش فرید آلمانی، از سیلویا پلات آمریکایی تا بورخس آرژانتینی؛ همه‌شان درد مشترک داشته‌اند که شعر دوایش بوده و هرکه درد را چشیده باشد، حرف‌شان را به هر زبای که گفته باشند، می‌فهمد.

🔸 امروز در تقویم ایران روز بزرگ‌داشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی نام‌گذاری شده ولی به سبک رونالدینیو تصمیم گرفتم بهتان یک سایت از آرشیو اشعار شاعران جهان پیشنهاد بدهم؛ «اکولالیا» وب‌سایتی‌ست که خودش را آرشیو شعر شاعران جهان معرفی می‌کند. کمی بزرگ‌تر از دهانش حرف زده ولی آرزو که بر جوانان عیب نیست. زیاد شاید سایتش پروپیمان نباشد ولی عوضش در آن بهتان خوش می‌گذرد و حسابی هوایی می‌شوید. خوبی‌اش این است که برای برخی اشعار صوت هم بارگذاری شده و می‌توانید هم ترجمه شعر را بخوانید و هم بشنوید. سر زدن بهش قطعا می‌تواند حال‌تان را خوب کند؛ شک نکنید!

echolalia.ir

@Pishnahadable
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد»

#پیشنهاد
#شعر
👤امیرحسین:
شعرخوانی زیبای حامد عسگری در رادیوایران را در کنار اجرای منصور ضابطیان ببینید و بشنوید و مست شوید و حظ ببرید و جان تازه کنید. عیدتان مبارک!

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دل‌شوره ما بود، دل‌آرام جهان شد

در اول آسایش‌مان سقف فروریخت
هنگام ثمر دادن‌مان بود، خزان شد

زخمی به گل کهنه ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد

آنگاه همان زخم، همان کوره کوچک
شد قله یک آه، مسیرِ فوران شد

با ما که نمک‌گیر غزل بود، چنین کرد
با خلق ندانیم چه‌ها کرد و چنان شد

ما حسرت و دل‌تنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد

جان را به تمنای لبش بردم و نگرفت
گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد

یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم، رمضان شد

یک حافظ کهنه دو سه تا عطر گل سر
رفت و همه دلخوشی‌ام یک چمدان شد

باهرکه نوشتیم چه‌ها کرد، به ما گفت
مصداق همان وای به حال دگران شد

@Pishnahadable
«عشق است و آتش و خون»

#پیشنهاد #شعر #موسیقی
👤نسرین:
۱۴ فوریه ۲۰۱۹ است؛ یعنی همان روز ولنتاین. غوغا تابان، خواننده افغانستانی قطعه‌ای از شعر رامین مظهر را می‌خواند و در شبکه‌های اجتماعی خودش منتشر می‌کند. اثر غوغا تابان به سرعت در بین کاربران افغانستانی فیس‌بوک و توییتر دست به دست می‌شود و در پویش «به عقب برنمی‌گردیم» زنان افغانستانی هم جای خودش را پیدا می‌کند.

🔸 پویش «به عقب برنمی‌گردیم» زمانی آغاز شد که در حاشیه مذاکرات صلح افغانستان، زمزمه‌هایی از بازگشت طالبان و اعطای سهم به آنها در حکومت این کشور شنیده شد؛ چرا که این نگرانی شکل گرفت که دستاوردهایی مثل آزادی بیان، حقوق سیاسی و مدنی زنان و انتخابات در نتیجه مذاکرات صلح با طالبان از دست برود.

🔸 رامین مظهر در هنگام حمله آمریکا به افغانستان تنها پنج سال داشت. او اکنون ۲۳ سال دارد، در کابل بزرگ شده و در دانشگاه کابل زبان و ادبیات فارسی خوانده و هم‌اکنون به عنوان خبرنگار در کابل مشغول فعالیت است. گفت‌وگویی خواندنی با او را از اینجا می‌توانید بخوانید. در بخشی از این گفت‌وگو او می‌گوید «دشوار است وقتی پاره‌های پراکنده تن دوستان و اعضای خانواده‌ات را از پیاده‌رو، خیابان و دیوارهای کوچه جمع می‌کنی، بیایی از هنر برای هنر بگویی.»

دم به دم و منزل به منزل دوستت دارم
بر ضد سنت‌های قاتل دوستت دارم
تو مومن استی و نمازت بوسه‌هایت است
تو فرق داری، اعتراضت بوسه‌هایت است
از عشق، از امید، از فردا نمی‌ترسی
می‌بوسمت در بین طالب‌ها نمی‌ترسی
می‌بوسمت در گوشه مسجد نمی‌لرزی
در بین عطر وحشی سنجد… نمی‌لرزی
می‌بوسمت در تاکسی‌ها، در خیابان‌ها
می‌بوسمت بر ضد تکفیر مسلمان‌ها
در بین زخم و خون و تاول‌ها بگیر از لب
در بین شلیک مسلسل‌ها بگیر از لب
می‌بوسمت در بین بغض و سوگواری‌ها
می‌بوسی‌ام در دار و گیر انتحاری‌ها
می‌بوسی‌ام تا لحظه‌ای در آسمان باشیم
در شهر پیر و مردنی‌شان جوان باشیم
گرچه جوانی تیغِ مانده روی گردن بود
با ناله ظاهر هویدا گریه کردن بود
تنها به خانه ماندن و تنها سفر کردن
با جیب خالی تا ته دنیا سفر کردن
مانند بغضی زیر باران منفجر گشتن
با «سید قطبی» در خیابان منفجر گشتن
شب‌ها «غزالی» خواندن و خواب بدی دیدن
هر برگ گل را در نگاه مرتدی دیدن
در مدرسه آموختن قتل برادر را
چاقو زدن از پشت، گل‌های صنوبر را
شاعر شدن، در حسرتِ با ماه خوابیدن
با «خادم دین رسوال‌الله» خوابیدن
سهم تو از این شهر تنها ناسپاسی است
هر اشک من یک مهره خوب سیاسی است
آرام می‌آیی بغل می‌گیرمت آرام
گریه نکن، گریه نکن می‌میرمت، آرام
می‌بوسم اشک جاریِ بر گونه‌هایت را
موی ترا، لب‌های خشکت را، صدایت را
با من بگو، یک عمر لب را دوختی ارچند
گریه نکن باغ انارم، سوختی ارچند
غنچه گل نورسته بر روی مزار من!
بر شانه‌ام سر را بمان دار و ندار من
می‌بوسمت در تاکسی‌ها در خیابان‌ها
می‌بوسمت ضد غزالی‌خواندن آن‌ها
می‌بوسمت در منبر مسجد نمی‌ترسی
هرچند می‌خوانندمان ملحد، نمی‌ترسی
در بین زخم و خون و تاول‌ها بگیر از لب
در بین شلیک مسلسل‌ها بگیر از لب
می‌بوسمت در بین بغض و سوگواری‌ها
می‌بوسی‌ام در دار و گیر انتحاری‌ها
می‌بوسی‌ام در سوگواری‌ها و محفل‌ها
می‌بوسمت بر ضد فتواهای قاتل‌ها

@Pishnahadable
«خستگانت را شکیبایی نماند»

#پیشنهاد
#شعر
#پادکست
👤جواد:
ای کسانی که امروز هم به هزار دلیل، غزل یا حکایتی از سعدی نخوانده‌اید! خسرو شکیبایی گزیده‌ای از حکایات گلستان برایتان خوانده و حالا دیگر بهانه‌ای ندارید.

🔸انتخاب حکایات عالی است، صدا و لحن اجرای عمو خسرو بی‌نظیر است و موسیقی که کارن همایون‌فر ساخته، هیچ کاستی ندارد. خلاصه گل در بر است و می بر کف، اما معشوق به کام نیست! انگار باب عشق و جوانی را کنار گذاشته و تنها از باب‌های اخلاقی گلستان حکایت گزیده‌اند.

🔸 این کتاب‌های صوتی را می‌توانید به صورت رایگان از نواک بشنوید.

🎧 کتاب صوتی ۴۰ حکایت از گلستان سعدی

🎧 کتاب صوتی ۱۲ حکایت از گلستان سعدی

@Pishnahadable
«وقتی استاد کم می‌آورد»

#پیشنهاد
#پادکست
#شعر
👤محمد:
سعدی را با غزل‌های عاشقانه و حکایت‌های پندآموزش می‌شناسیم، با تصویرسازی‌ها و فضاسازی‌ها و مضامینی که وقتی سخنش به جان‌مان نشست، می‌گوییم که «جانا! سخن از زبان ما می‌گویی». حالا با این پیش‌فرض ابیات زیر را بخوانید:

مدامش به خون دست و خنجر خضاب
بر آتش دل خصم از او چون کباب

ندیدمش روزی که ترکش نبست
ز پولاد پیکانش آتش نجست

پلنگانش از زور سرپنجه زیر
فرو برده چنگال در مغز شیر

🔸 در کمال تعجب ابیات بالا از شاهنامه فردوسی نیست و در آغاز باب «رضا» از بوستان سعدی می‌توانید پیدایشان کنید. سعدی در اینجای بوستان وقتی با طعنه یک رهگذر مواجه می‌شود، می‌خواهد فن و هنر خودش را به رخ بکشد و شروع می‌کند به شعر حماسی و پهلوانی سرودن.

🔸 #امیر_خادم سال ۹۸ به مناسبت روز بزرگداشت سعدی که می‌شود امروز، در پادکست #فردوسی‌خوانی به همین شعر می‌پردازد. سعدی در این شعر که بیشتر درباره اهمیت قضا و قدر و ناتوانی انسان در مقابل آن است، ادای ساختار شاهنامه را درمی‌آورد ولی بعضی ابیات از قوت لازم برخوردار نیست و توی ذوق می‌زند؛ مثل بیت زیر:

چو گنجشک روز ملخ در نبرد
به کشتن چه گنجشک پیشش چه مرد

🔸 امیر خادم این‌طور می‌گوید که سعدی عناصر شعر پهلوانی را به تصویرسازی‌های مجزا و بدون ریشه تقلیل می‌دهد و همین‌جاست که کمیت شعر حماسی و پهلوانی‌اش لنگ می‌زند، چرا که برخلاف شعر تغزلی و عاشقانه در اشعار حماسی و پهلوانی تقلیل داستان‌ها و روایت‌ها به عناصر کوچک در راستای تصویرسازی موردنظر شاعر مرسوم نیست.

🔸 همچنین خادم از تفاوت جهان‌بینی فردوسی و سعدی در نگاه به قضا و قدر و سرنوشت می‌گوید؛ آنجا که در شاهنامه شخصیت‌ها با وجود آگاهی از تقدیر فعالانه در مقابل آن کنش می‌کنند ولی سعدی در این شعر تقدیر را دست‌مایه‌ای می‌داند برای توجیه پدیده‌ها و حوادثی که نمی‌توانیم توضیح‌شان دهیم.

🔸 این قسمت از پادکست فردوسی‌خوانی را با صدای امیر خادم، دکترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه آلبرتا در castbox می‌توانید گوش کنید.

@Pishnahadable
«شیرازه گلستان»

#پیشنهاد #پادکست #شعر
👤سام:
نظریه‌ای وجود دارد که طبق آن افسردگی، کار سعدی را به نوشتن گلستان می‌کشاند، اما چه این نظریه درست باشد و چه یک افسانه خالی از سرشت واقعیت، زبان سعدی در گلستان ملاک و معیار زبان فارسی دیروز و امروز بوده و هست. زبان گلستان آن‌قدری با فارسی امروز درآمیخته که تعداد زیادی از ضرب‌المثل‌هایی که در گفتار و نوشتارمان به کار می‌بریم تا جان کلام‌مان به جان مخاطب بنشیند، جملات نغزی‌ست که سعدی در گلستان آورده. اگر هم زبان را ابزار تفکر به شمار آوریم، شاید بتوانیم پا را فراتر از حیطه تشابه‌مان به سعدی از نظر نوشتن و گفتن بگذاریم و با کمی جرئت و جسارت بگوییم که ما اصلا مثل سعدی فکر می‌کنیم و می‌اندیشیم.

🔸 سام فرزانه در فصل سوم برنامه «شیرازه» رادیو بی‌بی‌سی و در تعطیلات نوروز ۱۳۹۵ سراغ گلستان سعدی رفت و سعی کرد در ۱۳ قسمت حدودا ده‌دقیقه‌ای درباره تحفه‌هایی که سعدی در گلستانش اصحاب را هدیه آورده، صحبت کند. همچنین در هر برنامه یک کتاب مرتبط با موضوع برنامه هم از سوی فرزانه معرفی شد. این پادکست‌ها را در SoundCloud می‌توانید بشنوید و از گلستان بیشتر از قبل حظ و بهره ببرید.

🎧 دیباچه (کتاب «سعدی، شاعر عشق و زندگی» اثر محمدعلی همایون کاتوزیان)
🎧 زبان سعدی (کتاب «سعدی» اثر ضیاء موحد)
🎧 زمانه سعدی (کتاب «جدال با سعدی در عصر تجدد» اثر کامیار عابدی)
🎧 عدالت (کتاب «نظریه‌ای در باب عدالت» اثر جان رالز)
🎧 زبان ما و تفکر سعدی (کتاب «درجه صفر نوشتار» اثر رولان بارت)
🎧 زنان (کتاب «ریشه‌های زن‌ستیزی در ادبیات کلاسیک فارسی» اثر مریم حسینی)
🎧 شاهدگرایی و شاهدبازی (کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» اثر سیروس شمیسا)
🎧 تربیت (کتاب «گلستان سعدی» از روی نسخه تصحیح‌شده محمدعلی فروغی و ویرایش هوشنگ گلشیری)
🎧 پیری و جوانی (کتاب «دفترچه خاطرات و فراموشی» اثر محمد قائد)
🎧 سیاست (کتاب «تجدد و تجددستیزی در ایران» اثر عباس میلانی)
🎧 دین و مدارا (کتاب «نامه‌های عین‌القضات همدانی»)
🎧 طنز سعدی (کتاب «طنز فاخر سعدی» اثر ایرج پزشک‌زاد)
🎧 سفر و غربت (کتاب «حدیث غربت سعدی، جستارهایی در ادبیات فرهنگ» اثر رضا فرخ‌فال)

@Pishnahadable
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«حال ندارید بخوانید، حداقل بشنوید»

#پیشنهاد #موسیقی #شعر
👤فرزاد:
سعدی خواندن شیرین است، چون سعدی شیرین و نغز نظم و نثر می‌گوید؛ آن هم نظم و نثری که در قرن ۲۱ هم‌چنان گرفتار خیلی‌هایش هستیم، بدیهیات و ابتدائیاتی که مکرر شنیدنش دل را نمی‌زند و ذوق را کور نمی‌کند و اخلاق و منشی که هنوز به زینتش آراسته نشده‌ایم و به همین خاطر روزگارمان وضعش این است.

🔸 سعدی‌نامه یا بوستان را جناب مصلح‌الدین شیرازی به عنوان اولین اثرش در حین سفر و در ده باب سروده است؛ عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، قناعت، تربیت، شکر، توبه و مناجات. نشر تلسک خوانش کاملی از اشعار بوستان را به مناسبت روز سعدی (اول اردیبهشت) با آواز مجتبی عسگری و گویندگی احسان چریکی و آهنگ‌سازی سیاوش ولی‌پور منتشر کرده است؛ بیش از ۱۰ ساعت سعدی خالص و دوست‌داشتنی و درس‌آموز.

🔸 این آلبوم را از بیت‌تونز می‌توانید خریداری کنید. ۵۰ هزار تومان هزینه‌اش را هم بگذارید پای فارسی‌دوستی و پاس‌داشت این قند شیرین مکرر و زحمت جاودانی سعدی و رفقا.

@Pishnahadable
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«عزای تو حماسه است»

#پیشنهاد #شعر #عاشورا
👤سیدصادق:
شعر عاشورایی حسین منزوی با خوانش بهروز رضوی:

ای خون اصیلت به شتک‌ها ز غدیران
افشانده شرف‌ها به بلندای دلیران

جاری شده از کرب‌وبلا آمده آنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران

تو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشیدضمیران

ای جوهر سرداری سرهای بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیران

خرگاه تو می‌سوخت در اندیشه تاریخ
هربار که آتش زده شد بیشه شیران

آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب
نظم تو پراکنده و اردوی تو ویـران

و آن روز که با بیرقی از یک سر بی‌تن
تا شام شدی قافله‌سالار اسیران

تا باغ شقایق بشوند و بشکوفند
باید که ز خون تو بنوشند کویران

تا اندکی از حق سخن را بگزارند
باید که ز خونت بنگارند دبیران

حد تو رثا نیست، عزای تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معرکه‌گیران

@Pishnahadable
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«ما را یکی‌تر باشد آن گوهر»

#پیشنهاد #شعر

درود ای هم‌زبان، من از بدخشانم
همان مازندرانِ داستان‌های کهن
آن زادگاه این زبان ناب اجداد و نیاکانت

تو گر نامی، نشانم من
تنت را روح و جانم من

من ایرانم!
خراسان در تن من می‌تپد
پیوسته در رگ‌های من جاری است
بشناسم

بنی آدم گر از یک گوهرند
ما را یکی‌تر باشد آن گوهر

درود ای هم‌زبان
من هم از ایرانم

@Pishnahadable
«ما را یکی‌تر باشد آن گوهر»

#پیشنهاد #شعر
👤منیژه:
در روزهایی که دل‌هایمان بیشتر از تهران و خراسان و مازندران، شورِ کابل و هرات و بدخشان و پنجشیر را می‌زند، در روزهایی که مرزها از کم‌رنگی تنه به تنه جلوه ستاره‌ها وسط ظهر تابستان می‌زند، در روزهایی که هم‌زبانی مقدمه هم‌دلی می‌شود و در روزهایی که وطن، داغ پاره جداافتاده‌اش را بر سینه دارد، از افغانستان شنیدن و خواندن و دیدن آرام‌مان هم نکند، وصل‌مان می‌کند به مردم و کوه‌ها و دره‌ها و دشت‌هایی که حس وطن بهشان داریم، هرچند شاید تا آخر عمر یک‌بار هم از نزدیک نبینیم‌شان.

🔸 شعرخوانی زیبای غفران بدخشانی، شاعر افغانستانی را ببینید در حضور هوشنگ ابتهاج و شعری که پیوند زبانی و فرهنگی ایران و افغانستان را به یاد می‌آورد:

درود ای هم‌زبان، من از بدخشانم
همان مازندرانِ داستان‌های کهن
آن زادگاه این زبان ناب اجداد و نیاکانت

تو از تهران، من از کابل
من از زابل، من از سیستان
تو از مشهد، ز غزنی و هَریوایَم
تو از شیراز و من از بلخ می‌آیم

اگر دست حوادث در سر من تیغ می‌کارد
و گر بیداد و استبداد می‌بارد
نوایَم را اگر دزدیده‌اند از من
سکوت تیره‌ای در خانه‌ی خورشید گسترده است گر دامن
سیه پوشان نیک‌اندیش و فوج ِ سربداری در رگانم رخش می‌رانند

مرا بشناس
من آنم که دماغم بوی جوی مولیان دارد
و آمویی میان سینه‌ام پیوسته در فریاد و جریان است
و در چین ِ جبین مادرم روح ِ فرانک می‌تپد
از روی و از مویش فروهر می‌تراود‌، مهر می‌بارد
و سام و زالِ سام و رستم و سهراب و آرش را
من و این پاک‌کیشان کمانکش را
به قول راز‌های سینه تاریخ، پیوندی است دیرینه

نگاهم کن، نه!
نه با توهین و با تحقیر و با تصغیر
نگاهم کن‌، نگاهت گر پذیرد، برگ سیمایم
ز بومسلم و سِیس و بومقنّع صورتی دارد

درست، امروز شرح داستان و داستان با توست
و اما استخوان قهرمان داستان با من

تو گر نامی، نشانم من
تنت را روح و جانم من

من ایرانم!
خراسان در تن من می‌تپد
پیوسته در رگ‌های من جاری است
بشناسم

بنی آدم گر از یک گوهرند
ما را یکی‌تر باشد آن گوهر

درود ای هم‌زبان
من هم از ایرانم

@Pishnahadable
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«بنشین، شعر تازه دم کردم»

#پیشنهاد
#شعر
👤پوریا:
شعرخوانی زیبا و عاشقانه و خیال‌انگیز و حسرت‌بار سید تقی سیدی در رادیوایران را در کنار اجرای منصور ضابطیان در این ظهر جمعه ببینید و بشنوید و عاشقی کنید که دنیا به کام عاشقان است و بس!

کاش مى‌شد که حرف‌هایم را، روبه‌روى تو، مو به مو بزنم
تا که آزرده‌خاطرت نکنم، باز باید به شعر رو بزنم

بنشین، شعر تازه دم کردم، باز هم تشنه شنیدن باش
روى یک قله رو به آغوشم، باش و آماده پریدن باش

تو در آغوش من؟ چه رویایى، حیف در شعر واقعیت نیست
عاقبت در مجاز مى‌میرم، بودنت حیف، بى‌نهایت نیست

در کنار منى و تصویرت، در دل استکان نمى‌افتد
چای خود را بنوش عزیز دلم، حرف من از دهان نمى‌افتد

ضربه‌اى سخت زد به احساسم، عشق، با این‌که حسن نیت داشت
رفتى و بعد رفتنت گفتم، آه، پس مرگ هم حقیقت داشت

مردهایى که خوب مى‌بینند، مثل من از بقیه پیرترند
خاطره‌هاى کمترى دارند، مردهایى که سربه‌زیرترند

گرچه لبخند می‌زنى، بر عکس، سرد و بى‌اشتیاق مى‌افتى
لنگ پیچیدگی‌ست فعلِ شدن، ساده باش، اتفاق مى‌افتى

@Pishnahadable
ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
یوسفعلی میرشکاک
#پیشنهاد #موسیقی #شعر

🎧 شعرخوانی یوسفعلی میرشکاک در وصف پیامبر اکرم (ص) را بشنوید.

ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
نمی‌گیرد خدا هم در دلم جای محمد را

پس از عمری که چون پروانه بر گِرد علی گشتم
در این آیینه دیدم نقش سیمای محمد را

به بینایی امیر عرصه تجرید خواهی شد
کنی گر سرمه‌ات خاک کف پای محمد را

جهان را سر به سر آیینه روی علی دیدی
علی خود آینه‌ست ای دل تماشای محمد را

محمد «من رءانی» گفت و موسی «لن ترانی» دید
چه در دل داشت عیسی جز تمنای محمد را

شبی کآفاق را آیینه نور خدا دیدم
خدا می‌دید در آیینه سیمای محمد را

چطور آخر همین گوشی که جز دشنام نشنیده‌ست
شنید آخر به جان لحن دل‌آرای محمد را

چه باید گفت از آن شب، آن شب قدس اهورایی
که من با خویشـتن دیدم مدارای محمد را

که می‌داند که یوسف با همین آلوده‌دامانی
شنید آخر ندای گرم و گیرای محمد را

شب صبح ازل پیوند رویایی! تو می‌گویی
همین من دیدم آیا روی زیبای محمد را؟

سگ کوی علی هستم ولی دزدانه می‌بینم
علی بر سینه دارد داغ سودای محمد را

@Pishnahadable
Taasiyan
Hatari
#پیشنهاد #موسیقی #شعر

🎧 شعر «تاسیان» را با صدای سایه بشنوید. تنظیم این قطعه از حامد طاری‌ست.

🔸 امروز نود و چهارمین سالروز تولّد هوشنگ ابتهاج است.

@Pishnahadable
«شیرازه گلستان»

#پیشنهاد #پادکست #شعر
👤سام:
نظریه‌ای وجود دارد که طبق آن افسردگی، کار سعدی را به نوشتن گلستان می‌کشاند، اما چه این نظریه درست باشد و چه یک افسانه خالی از سرشت واقعیت، زبان سعدی در گلستان ملاک و معیار زبان فارسی دیروز و امروز بوده و هست. زبان گلستان آن‌قدری با فارسی امروز درآمیخته که تعداد زیادی از ضرب‌المثل‌هایی که در گفتار و نوشتارمان به کار می‌بریم تا جان کلام‌مان به جان مخاطب بنشیند، جملات نغزی‌ست که سعدی در گلستان آورده. اگر هم زبان را ابزار تفکر به شمار آوریم، شاید بتوانیم پا را فراتر از حیطه تشابه‌مان به سعدی از نظر نوشتن و گفتن بگذاریم و با کمی جرئت و جسارت بگوییم که ما اصلا مثل سعدی فکر می‌کنیم و می‌اندیشیم.

🔸 سام فرزانه در فصل سوم برنامه «شیرازه» رادیو بی‌بی‌سی و در تعطیلات نوروز ۱۳۹۵ سراغ گلستان سعدی رفت و سعی کرد در ۱۳ قسمت حدودا ده‌دقیقه‌ای درباره تحفه‌هایی که سعدی در گلستانش اصحاب را هدیه آورده، صحبت کند. همچنین در هر برنامه یک کتاب مرتبط با موضوع برنامه هم از سوی فرزانه معرفی شد. این پادکست‌ها را در SoundCloud می‌توانید بشنوید و از گلستان بیشتر از قبل حظ و بهره ببرید.

🎧 دیباچه (کتاب «سعدی، شاعر عشق و زندگی» اثر محمدعلی همایون کاتوزیان)
🎧 زبان سعدی (کتاب «سعدی» اثر ضیاء موحد)
🎧 زمانه سعدی (کتاب «جدال با سعدی در عصر تجدد» اثر کامیار عابدی)
🎧 عدالت (کتاب «نظریه‌ای در باب عدالت» اثر جان رالز)
🎧 زبان ما و تفکر سعدی (کتاب «درجه صفر نوشتار» اثر رولان بارت)
🎧 زنان (کتاب «ریشه‌های زن‌ستیزی در ادبیات کلاسیک فارسی» اثر مریم حسینی)
🎧 شاهدگرایی و شاهدبازی (کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» اثر سیروس شمیسا)
🎧 تربیت (کتاب «گلستان سعدی» از روی نسخه تصحیح‌شده محمدعلی فروغی و ویرایش هوشنگ گلشیری)
🎧 پیری و جوانی (کتاب «دفترچه خاطرات و فراموشی» اثر محمد قائد)
🎧 سیاست (کتاب «تجدد و تجددستیزی در ایران» اثر عباس میلانی)
🎧 دین و مدارا (کتاب «نامه‌های عین‌القضات همدانی»)
🎧 طنز سعدی (کتاب «طنز فاخر سعدی» اثر ایرج پزشک‌زاد)
🎧 سفر و غربت (کتاب «حدیث غربت سعدی، جستارهایی در ادبیات فرهنگ» اثر رضا فرخ‌فال)

@Pishnahadable
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«حال ندارید بخوانید، حداقل بشنوید»

#پیشنهاد #موسیقی #شعر
👤فرزاد:
سعدی خواندن شیرین است، چون سعدی شیرین و نغز نظم و نثر می‌گوید؛ آن هم نظم و نثری که در قرن ۲۱ هم‌چنان گرفتار خیلی‌هایش هستیم، بدیهیات و ابتدائیاتی که مکرر شنیدنش دل را نمی‌زند و ذوق را کور نمی‌کند و اخلاق و منشی که هنوز به زینتش آراسته نشده‌ایم و به همین خاطر روزگارمان وضعش این است.

🔸 سعدی‌نامه یا بوستان را جناب مصلح‌الدین شیرازی به عنوان اولین اثرش در حین سفر و در ده باب سروده است؛ عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، قناعت، تربیت، شکر، توبه و مناجات. نشر تلسک خوانش کاملی از اشعار بوستان را به مناسبت روز سعدی (اول اردیبهشت) با آواز مجتبی عسگری و گویندگی احسان چریکی و آهنگ‌سازی سیاوش ولی‌پور منتشر کرده است؛ بیش از ۱۰ ساعت سعدی خالص و دوست‌داشتنی و درس‌آموز.

🔸 این آلبوم را از بیت‌تونز می‌توانید خریداری کنید. ۵۰ هزار تومان هزینه‌اش را هم بگذارید پای فارسی‌دوستی و پاس‌داشت این قند شیرین مکرر و زحمت جاودانی سعدی و رفقا.

@Pishnahadable
من نمی دانستم معنی هرگز را
هوشنگ ابتهاج
#پیشنهاد #موسیقی #شعر

🎧 شعر «خانه دل‌تنگ غروبی خفه بود» را با صدای هوشنگ ابتهاج و چاشنی آهنگ «شبان آهسته می‌گریم» پرواز همای بشنوید.

خانه دل‌تنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پُر شد
من به خود گفتم
یک روز گذشت
مادرم آه کشید
زود برخواهد گشت

ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آن روز چو می‌رفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمی‌دانستم معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟

آه ای واژه شوم
خو نکرده‌ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه
که بیایند عزیزانم آه…

@Pishnahadable
من نمی دانستم معنی هرگز را
هوشنگ ابتهاج
#پیشنهاد #موسیقی #شعر

🎧 شعر «خانه دل‌تنگ غروبی خفه بود» را با صدای هوشنگ ابتهاج و چاشنی آهنگ «شبان آهسته می‌گریم» پرواز همای بشنوید.

خانه دل‌تنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پُر شد
من به خود گفتم
یک روز گذشت
مادرم آه کشید
زود برخواهد گشت

ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آن روز چو می‌رفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمی‌دانستم معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟

آه ای واژه شوم
خو نکرده‌ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه
که بیایند عزیزانم آه…

@Pishnahadable