نوینکتاب
برسد به دست آقای دکتر #سید_عباس_صالحی @NovinketabGooya
سلام #آقای_وزیر
ابتدا دو نکته:
اول) نگارندهی این سطور، جوانی (نسبتا جوان) است که بیش از یک و نیم دهه از عمرش را در حوزه #فرهنگ و #هنر و #ادبیات گذرانده است. از #سینما و #مطبوعات گرفته تا #نمایش و ادبیات. طبیعتا طی این سالها اگر از #هوش و #استعداد بهرهی کمی هم برده باشد، به طور طبیعی و به رسم #تجربه کمی یا تا حدودی این عرصه را میشناسد و با آن و در آن #زندگی کرده است.
دوم) بسیار خوشحالیم که پس از سالها، صندلی صدارت و خلعت وزارت ارزانی کسی شد که خود اهل همین حوالی است. کسی که برخلاف گذشتگانش نه #امنیتی و #سیاسی است و نه سه سفارشی و نابلدِ در مدیریت. اینکه وزیر جدید ما یکی از جنس فرهنگ و هنر و ادبیات و البته مجرب در مدیریت است، به تنهایی میتواند اتفاق بزرگی باشد.
اما اصل حرف:
آقای وزیر. درست یک هفته پیش یعنی 28 مرداد، شما در #بهارستان از خود دفاع کردید و از آنچه میخواهید در دوران وزارت خود عملی کنید گفتید. از برنامهها و وعدهها و...
حالا امروز شما به عنوان وزیر منتخب و مورد اعتماد #مجلس پشت میز خود نشستهاید و عصر همین امروز هم وزیر قبلی را تکریم و #بدرقه میکنید. حالا دیگر موافقان و مخالفان، نطقهای خود را کردهاند و شما هم شش روز قبل از مجلس 242 #رای_اعتماد گرفتهاید. حالا شما نه گزینهی #دولت هستید و نه وزیر پیشنهادی. حالا وزیر #فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی #دولت_دوازدهم هستید. شاید زمان خوبی باشد تا کمی هم ما برای شما بگوییم و بنویسیم.
جناب وزیر
برنامه 24 صفحهای شما را در همان روزهای ارائه به مجلس خواندم. اما آنچه نگاشته شده بود (با عرض معذرت) آنچه فکر میکردیم نبود. از مجموع 24 صفحه حدود 11 صفحه آن به عنوان جلد، بسمالله، فهرست، بیوگرافی جنابعالی و چند صفحه #سفید در نظر گرفته شده بود. در صفحات باقیمانده هم بیش از دو صفحه آن به شرح مختصر اقدامات #دولت_قبل پرداخته شده بود. میماند آن 11 صفحهای که تحت عنوان «رویکردها و برنامهها» بود.
با عرض معذرت، برنامه شما هم شباهت بسیاری به برنامه گذشتگانتان دارد. کلیگویی، غیر قابل سنجش و بررسی کمی و کیفی، در برخی موارد شعاری و از همه مهمتر #تکرار همآنچه که وزرای پیش از شما در برنامه خود نوشته بودند و #عمل نکردند.
سخنان شما در جلسات دفاع را هم شنیدیم و بعدتر با دقت خواندیم. آن مجال هم جایی نبود که ما متوجه برنامههای شما شویم. باز هم کلیات و تکرار بخشی از همان برنامه #مکتوب بود و دیگر هیچ.
آقای صالحی عزیز
اینها که گفتم خط و نشان نیست؛ کشتن گربه دم حجله هم که مرام اهالی فرهنگ این #ملک و #مملکت نیست که خود کشتهی مدیریتهایی هستند که پیش از این بر آنها رفته است.
اینها درددل جماعتی است که اینبار امیدوارند، امیدوارند که بتوانند در هوایی بهتر #نفس بکشند، بیشتر #کار کنند و زندگی را برای خود و #مردم زیباتر و آرامتر کنند.
هنرمندان و فرهنگیانی که دوست دارند، در فضای امن و ایمن، و نه امنیتی کار کنند. آنان که نه میخواهند #زینت_المجالس باشند، نه بوقچی دوران #انتخابات و نه یاریدهنده بالا و پایین کردن آمارهای دولتی.
اهالی فرهنگ و هنر و ادب این آب و خاک به شما دل خوش کردهاند، حتی اگر برنامههای شما تنها #کلیات را شامل شود. آنها دلشان میخواهد پس از سالها نگاه سلیقهای از این حوزه برداشته شود و #قانون با کارکرد دقیق و درست و بههنگامش راه را باز کند. #هنرمندان برچسب و #مولفان و #مولدان بیش از این خون دل نخورند. ممیزها و #ممیزی ها به قاعده باشد و مالکان و صادرکنندگان #مجوز ها به حقوق جامعهی نجیب فرهنگ و هنر #تجاوز نکنند.
دلشان میخواهد ناظران بیش از حد و اندازه نظر ندهند و باور کنند که ساکنان سیارهی هنر و فرهنگ هم فهمیدن را #مشق کردهاند و فهمیدهاند.
آقای وزیر ارشاد
ما به #تدبیر شما #امید داریم. به حضور آدمها و مدیران #با_فرهنگ و #کاربلد . به تغییر جدی در نوع #نگاه و زاویهی دید نسبت به هنرمندان. به #زنده شدن و #طراوت دوباره. به کنار رفتن دعواها و سوءتفاهمها و سهمخواهیها. ما امیدواریم روزهای وزارت شما، برای مردم و ما #طلایی باشد.
@NovinketabGooya
ابتدا دو نکته:
اول) نگارندهی این سطور، جوانی (نسبتا جوان) است که بیش از یک و نیم دهه از عمرش را در حوزه #فرهنگ و #هنر و #ادبیات گذرانده است. از #سینما و #مطبوعات گرفته تا #نمایش و ادبیات. طبیعتا طی این سالها اگر از #هوش و #استعداد بهرهی کمی هم برده باشد، به طور طبیعی و به رسم #تجربه کمی یا تا حدودی این عرصه را میشناسد و با آن و در آن #زندگی کرده است.
دوم) بسیار خوشحالیم که پس از سالها، صندلی صدارت و خلعت وزارت ارزانی کسی شد که خود اهل همین حوالی است. کسی که برخلاف گذشتگانش نه #امنیتی و #سیاسی است و نه سه سفارشی و نابلدِ در مدیریت. اینکه وزیر جدید ما یکی از جنس فرهنگ و هنر و ادبیات و البته مجرب در مدیریت است، به تنهایی میتواند اتفاق بزرگی باشد.
اما اصل حرف:
آقای وزیر. درست یک هفته پیش یعنی 28 مرداد، شما در #بهارستان از خود دفاع کردید و از آنچه میخواهید در دوران وزارت خود عملی کنید گفتید. از برنامهها و وعدهها و...
حالا امروز شما به عنوان وزیر منتخب و مورد اعتماد #مجلس پشت میز خود نشستهاید و عصر همین امروز هم وزیر قبلی را تکریم و #بدرقه میکنید. حالا دیگر موافقان و مخالفان، نطقهای خود را کردهاند و شما هم شش روز قبل از مجلس 242 #رای_اعتماد گرفتهاید. حالا شما نه گزینهی #دولت هستید و نه وزیر پیشنهادی. حالا وزیر #فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی #دولت_دوازدهم هستید. شاید زمان خوبی باشد تا کمی هم ما برای شما بگوییم و بنویسیم.
جناب وزیر
برنامه 24 صفحهای شما را در همان روزهای ارائه به مجلس خواندم. اما آنچه نگاشته شده بود (با عرض معذرت) آنچه فکر میکردیم نبود. از مجموع 24 صفحه حدود 11 صفحه آن به عنوان جلد، بسمالله، فهرست، بیوگرافی جنابعالی و چند صفحه #سفید در نظر گرفته شده بود. در صفحات باقیمانده هم بیش از دو صفحه آن به شرح مختصر اقدامات #دولت_قبل پرداخته شده بود. میماند آن 11 صفحهای که تحت عنوان «رویکردها و برنامهها» بود.
با عرض معذرت، برنامه شما هم شباهت بسیاری به برنامه گذشتگانتان دارد. کلیگویی، غیر قابل سنجش و بررسی کمی و کیفی، در برخی موارد شعاری و از همه مهمتر #تکرار همآنچه که وزرای پیش از شما در برنامه خود نوشته بودند و #عمل نکردند.
سخنان شما در جلسات دفاع را هم شنیدیم و بعدتر با دقت خواندیم. آن مجال هم جایی نبود که ما متوجه برنامههای شما شویم. باز هم کلیات و تکرار بخشی از همان برنامه #مکتوب بود و دیگر هیچ.
آقای صالحی عزیز
اینها که گفتم خط و نشان نیست؛ کشتن گربه دم حجله هم که مرام اهالی فرهنگ این #ملک و #مملکت نیست که خود کشتهی مدیریتهایی هستند که پیش از این بر آنها رفته است.
اینها درددل جماعتی است که اینبار امیدوارند، امیدوارند که بتوانند در هوایی بهتر #نفس بکشند، بیشتر #کار کنند و زندگی را برای خود و #مردم زیباتر و آرامتر کنند.
هنرمندان و فرهنگیانی که دوست دارند، در فضای امن و ایمن، و نه امنیتی کار کنند. آنان که نه میخواهند #زینت_المجالس باشند، نه بوقچی دوران #انتخابات و نه یاریدهنده بالا و پایین کردن آمارهای دولتی.
اهالی فرهنگ و هنر و ادب این آب و خاک به شما دل خوش کردهاند، حتی اگر برنامههای شما تنها #کلیات را شامل شود. آنها دلشان میخواهد پس از سالها نگاه سلیقهای از این حوزه برداشته شود و #قانون با کارکرد دقیق و درست و بههنگامش راه را باز کند. #هنرمندان برچسب و #مولفان و #مولدان بیش از این خون دل نخورند. ممیزها و #ممیزی ها به قاعده باشد و مالکان و صادرکنندگان #مجوز ها به حقوق جامعهی نجیب فرهنگ و هنر #تجاوز نکنند.
دلشان میخواهد ناظران بیش از حد و اندازه نظر ندهند و باور کنند که ساکنان سیارهی هنر و فرهنگ هم فهمیدن را #مشق کردهاند و فهمیدهاند.
آقای وزیر ارشاد
ما به #تدبیر شما #امید داریم. به حضور آدمها و مدیران #با_فرهنگ و #کاربلد . به تغییر جدی در نوع #نگاه و زاویهی دید نسبت به هنرمندان. به #زنده شدن و #طراوت دوباره. به کنار رفتن دعواها و سوءتفاهمها و سهمخواهیها. ما امیدواریم روزهای وزارت شما، برای مردم و ما #طلایی باشد.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
هفتم/شهریور/یکهزار و سیصد و بیست زادروز زندهیاد #کیومرث_صابری_فومنی @NovinketabGooya
کاش میشد دوباره متولد بشوی #گل_آقا
سیزده سال از آن روز اردیبهشتی گذشته است و حالا جای خالی تو بیش از همیشه احساس میشود.
این روزها که نیستی، بداخلاقی، بیادبی و بیانصافی و با عرض معذرت فحاشی و دست انداختن، جای گل آقا بودن را گرفته است. حالا نه سیاسیون ما تاب و توان شنیدن صدای منتقد را دارند و نه حتی هنرمندان و دست به قلمهای ما میتوانند به خوبی تو، شاغلام، غضنفر و... حرف مردم را بزنند.
این روزها درد #مردم باید خودش خوب بشود. این وسط اگر کسی هم از مردم مایه میگذارد، اغلب به نام اقشار #آسیب_پذیر و به کام خودشان است. داستان همان دعوای سر لحاف ملانصرالدین است عزیز جان. اگر این وسط کسی هم درد مردم داشته باشد، مجبور به سکوت میشود.
کاش امروز بودی و بر شمع هفتاد و ششسالگیات میدمیدی و ما هم با داشتن تو، کمی #ادب و #اخلاق و #انصاف و مردمی بودن را مشق میکردیم.
@NovinketabGooya
سیزده سال از آن روز اردیبهشتی گذشته است و حالا جای خالی تو بیش از همیشه احساس میشود.
این روزها که نیستی، بداخلاقی، بیادبی و بیانصافی و با عرض معذرت فحاشی و دست انداختن، جای گل آقا بودن را گرفته است. حالا نه سیاسیون ما تاب و توان شنیدن صدای منتقد را دارند و نه حتی هنرمندان و دست به قلمهای ما میتوانند به خوبی تو، شاغلام، غضنفر و... حرف مردم را بزنند.
این روزها درد #مردم باید خودش خوب بشود. این وسط اگر کسی هم از مردم مایه میگذارد، اغلب به نام اقشار #آسیب_پذیر و به کام خودشان است. داستان همان دعوای سر لحاف ملانصرالدین است عزیز جان. اگر این وسط کسی هم درد مردم داشته باشد، مجبور به سکوت میشود.
کاش امروز بودی و بر شمع هفتاد و ششسالگیات میدمیدی و ما هم با داشتن تو، کمی #ادب و #اخلاق و #انصاف و مردمی بودن را مشق میکردیم.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
#چنین_گفت_زرتشت مترجم: #داریوش_آشوری با صدای: #افشین_یداللهی و آهنگسازی: #حمید_رضا_یراقچیان @NovinketabGooya
#کتاب_صوتی #چنین_گفت_زرتشت نوشتهی فیلسوف، شاعر و آهنگساز مشهور آلمانی #فردریش_نیچه و برگردان #داریوش_آشوری با صدای شیوای زندهیاد دکتر #افشین_یداللهی منتشر شده است.
چنین گفت زرتشت معروفترین #کتاب نیچه، مضمونی فلسفی و شاعرانه دارد. نام شخصیت اصلی این کتاب از نام #زرتشت پیامبر گرفته شده است. زرتشت پس از ده سال تنهایی در کوههای آلپ، به این نتیجه میرسد که باید طعم خرد و بینشهایی را که بهدست آورده با #مردم شهرش سهیم شود و به میان مردم بیاید؛ اما گوش مردم به حرفها و گفتههای او بدهکار نیست... . ادامهی داستان، تلاشهای زرتشت را برای بهراه آوردن مردم روایت میکند. در این کتاب میتوان تمام نظریات نیچه را دربارهی موضوعاتی چون ابرانسان، مرگ خدا و بازگشت جاودانه شنید.
@NovinketabGooya
چنین گفت زرتشت معروفترین #کتاب نیچه، مضمونی فلسفی و شاعرانه دارد. نام شخصیت اصلی این کتاب از نام #زرتشت پیامبر گرفته شده است. زرتشت پس از ده سال تنهایی در کوههای آلپ، به این نتیجه میرسد که باید طعم خرد و بینشهایی را که بهدست آورده با #مردم شهرش سهیم شود و به میان مردم بیاید؛ اما گوش مردم به حرفها و گفتههای او بدهکار نیست... . ادامهی داستان، تلاشهای زرتشت را برای بهراه آوردن مردم روایت میکند. در این کتاب میتوان تمام نظریات نیچه را دربارهی موضوعاتی چون ابرانسان، مرگ خدا و بازگشت جاودانه شنید.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
پیشنهادی برای #کودکان_زلزله_زده @NovinketabGooya
1- معمولا یکهفته بعداز هر #زلزله ، بازماندگان در چادر اسکان موقت مییابند که ممکن است چندماه طول بکشد. وضعیت اینطوری است: مدارس تخریب شده، کودکانی یتیم یا زخمی شدهاند، خانوادهها داغدارند، و... در این میان، #بچه_ها نه تفریحی دارند، نه درک روشنی از واقعیت و امکانات، با بهانهگیری و آزار، خانوادههای داغدار و آسیبدیده را کلافهتر از پیش میکنند. از طرفی، آسیبهای روحی این ایام بعداز زلزله، در کنار خود #فاجعه ، بر کسی پوشیده نیست.
2- بعداز زلزلهی #بم، #انجمن_نویسندگان_کودک_و_نوجوان با جمعآوری کمکهای نقدی اعضا و #مردم ، با همکاری فروشگاههایی مثل کانون پرورش فکری، به قدر یک وانت اسباببازی، سرگرمی، دفتر نقاشی و مداد و ... خرید. چندروز بعد از زلزله، یازده عضو انجمن این هدایا راهی بم شدیم. وارد شهر ارواح شده بودیم، آواربرداری ادامه داشت، و چادرهای موقت برپا شده بود، افرادی هم در ساختمانهای نیمهخراب زندگی میکردند. تا غروب، وسایل سرگرمی را بین چادرهایی که در آن بچه میدیدیدم، توزیع کردیم. نتیجه؟ باورکردنی نبود. بزرگ و کوچک، خودشان را سرگرم #بازی کرده بودند.
3- مایهی تاسف است که هربار، باید توضیح داد که بعداز زلزلههای بزرگ، علاوه بر سلامت جسم (پتو، لباس، غذا و..)، #سلامت_روان کودکان در اولویت است؛ چراکه آسیبپذیرتر هستند، اثر مستقیم بر روان زخمی خانوادههای بازمانده میگذارند، و.... درنظر بگیرید که اسکان در چادر، ممکن است ماهها طول بکشد.
4- بعضی ارگانها، گروهها و مردم، بودجهی نقدی ندارند، اما مثلا #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان امکان اهدای #اسباب_بازی دارد، انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک امکان جمعآوری و اهدای کتاب را دارد، و....
5- به کانون پرورش فکری پیشنهاد میکنم طرح قدیمی را دوباره اجراکند؛ به انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان نیز همین پیشنهاد را دارم. حرکتهای فردی، مخل کار امدادگران است. کار کردن در قالب انجمنهای مردمنهاد، با همراهی جاهایی مثل کانون پرورش فکری، #هلال_احمر و گروهها و تشکلهای «محلی»، دردسری برای امدادگران ایجاد نمیکند، و مایهی خیر است. انجمنهای فرهنگی و تخصصی مرتبط با کودکان، برای جمعآوری و ارسال هماهنگ اینگونه کمکها، با کمک اهالی #رسانه در اطلاعرسانی، پیشقدم شوند.
#حسین_نوروزی
روزنامهنگار حوزه کودک
منبع: باشگاه روزنامهنگاران ايران
عکس: تسنیم
@NovinketabGooya
2- بعداز زلزلهی #بم، #انجمن_نویسندگان_کودک_و_نوجوان با جمعآوری کمکهای نقدی اعضا و #مردم ، با همکاری فروشگاههایی مثل کانون پرورش فکری، به قدر یک وانت اسباببازی، سرگرمی، دفتر نقاشی و مداد و ... خرید. چندروز بعد از زلزله، یازده عضو انجمن این هدایا راهی بم شدیم. وارد شهر ارواح شده بودیم، آواربرداری ادامه داشت، و چادرهای موقت برپا شده بود، افرادی هم در ساختمانهای نیمهخراب زندگی میکردند. تا غروب، وسایل سرگرمی را بین چادرهایی که در آن بچه میدیدیدم، توزیع کردیم. نتیجه؟ باورکردنی نبود. بزرگ و کوچک، خودشان را سرگرم #بازی کرده بودند.
3- مایهی تاسف است که هربار، باید توضیح داد که بعداز زلزلههای بزرگ، علاوه بر سلامت جسم (پتو، لباس، غذا و..)، #سلامت_روان کودکان در اولویت است؛ چراکه آسیبپذیرتر هستند، اثر مستقیم بر روان زخمی خانوادههای بازمانده میگذارند، و.... درنظر بگیرید که اسکان در چادر، ممکن است ماهها طول بکشد.
4- بعضی ارگانها، گروهها و مردم، بودجهی نقدی ندارند، اما مثلا #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان امکان اهدای #اسباب_بازی دارد، انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک امکان جمعآوری و اهدای کتاب را دارد، و....
5- به کانون پرورش فکری پیشنهاد میکنم طرح قدیمی را دوباره اجراکند؛ به انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان نیز همین پیشنهاد را دارم. حرکتهای فردی، مخل کار امدادگران است. کار کردن در قالب انجمنهای مردمنهاد، با همراهی جاهایی مثل کانون پرورش فکری، #هلال_احمر و گروهها و تشکلهای «محلی»، دردسری برای امدادگران ایجاد نمیکند، و مایهی خیر است. انجمنهای فرهنگی و تخصصی مرتبط با کودکان، برای جمعآوری و ارسال هماهنگ اینگونه کمکها، با کمک اهالی #رسانه در اطلاعرسانی، پیشقدم شوند.
#حسین_نوروزی
روزنامهنگار حوزه کودک
منبع: باشگاه روزنامهنگاران ايران
عکس: تسنیم
@NovinketabGooya
#دشمن چیز مفیدی است، اگر کم آوردید خودتان درست کنید. دشمن یعنی کسی که شما میتوانید همه ضعفها و کم کاریهایتان را بر گردن او بیندازید. دشمن یعنی چیزی که شما میتوانید #مردم را با آن بترسانید تا ناگزیر به آغوش شما پناه بگیرند. دشمن یعنی کسی که اگر کاری کردید، با وجود او مهمتر جلوهاش دهید و اگر نکردید او را مقصر جلوه کنید. دشمن یعنی کسی که وقت و بیوقت به او فحش دهید، بی آنکه جواب فحش بشنوید. دشمن یعنی کسی که حواس مردم را پرت او کنید تا هوس نکنند که از شما چیزی بخواهند. دشمن یعنی مترسکی که با آن میتوانید بچههای بزرگ را بترسانید.
پس دشمن، با این همه خاصیت، یک موضوع حیاتی است. ولی همه خوبیاش به این است که نباشد، که اگر باشد دَمار از روزگارتان در میآورد.
از کتاب #دموکراسی_یا_دموقراضه
نوشتهی #سید_مهدی_شجاعی
با صدای: #سید_مهدی_شجاعی و #سید_شاهین_علائی_نژاد
و آهنگسازی: #ناصر_چشم_آذر
@NovinketabGooya
پس دشمن، با این همه خاصیت، یک موضوع حیاتی است. ولی همه خوبیاش به این است که نباشد، که اگر باشد دَمار از روزگارتان در میآورد.
از کتاب #دموکراسی_یا_دموقراضه
نوشتهی #سید_مهدی_شجاعی
با صدای: #سید_مهدی_شجاعی و #سید_شاهین_علائی_نژاد
و آهنگسازی: #ناصر_چشم_آذر
@NovinketabGooya
#دزدی_کار_زشتی_است مگر...
گناه حکومتهای پیشین، این بود که اموال #مردم را در جهت اهداف پلید خود خرج میکردند. در حالی که ما این اموال را در جهت اهداف پلید آنان خرج نمیکنیم، بلکه در جهت اهداف ارجمند خودمان خرج می کنیم و هر کسی که از کمترین میزان عقل و شعور برخوردار باشد، میتواند تفاوت زمین تا آسمان را میان ما و آنها ببیند.
پس ما کاملاً سر حرف خودمان هستیم که می گفتیم: «دزدی کار زشتی است» اما اکنون به یک استثنای کاملاً طبیعی که تا به حال از شدت وضوح، مغفول مانده بود، تصریح می کنیم و جمله تاریخی خود را به این ترتیب تکامل می دهیم: «دزدی کار زشتی است مگر برای اهداف متعالی.»
به عبارت دیگر، وقتی ما پول مردم را صرف تحکیم و تقویت حکومت خودمان میکنیم، در حقیقت به مردم خدمت کردهایم. و مردم یقیناً قدرشناس و سپاسگزار ما خواهند بود. یعنی به واقع اگر بخواهیم نگاه دقیقتری داشته باشیم، نباید اسم دزدی روی این کار بگذاریم و اگر میگذاریم صرفاً به این دلیل است که مردم در حکومتهای پیشین، این کار را به این اسم، صدا میکردهاند...
از کتاب #دموکراسی_یا_دموقراضه
نوشتهی #سید_مهدی_شجاعی
با صدای: #سید_مهدی_شجاعی و #سید_شاهین_علائی_نژاد
و آهنگسازی: #ناصر_چشم_آذر
@NovinketabGooya
گناه حکومتهای پیشین، این بود که اموال #مردم را در جهت اهداف پلید خود خرج میکردند. در حالی که ما این اموال را در جهت اهداف پلید آنان خرج نمیکنیم، بلکه در جهت اهداف ارجمند خودمان خرج می کنیم و هر کسی که از کمترین میزان عقل و شعور برخوردار باشد، میتواند تفاوت زمین تا آسمان را میان ما و آنها ببیند.
پس ما کاملاً سر حرف خودمان هستیم که می گفتیم: «دزدی کار زشتی است» اما اکنون به یک استثنای کاملاً طبیعی که تا به حال از شدت وضوح، مغفول مانده بود، تصریح می کنیم و جمله تاریخی خود را به این ترتیب تکامل می دهیم: «دزدی کار زشتی است مگر برای اهداف متعالی.»
به عبارت دیگر، وقتی ما پول مردم را صرف تحکیم و تقویت حکومت خودمان میکنیم، در حقیقت به مردم خدمت کردهایم. و مردم یقیناً قدرشناس و سپاسگزار ما خواهند بود. یعنی به واقع اگر بخواهیم نگاه دقیقتری داشته باشیم، نباید اسم دزدی روی این کار بگذاریم و اگر میگذاریم صرفاً به این دلیل است که مردم در حکومتهای پیشین، این کار را به این اسم، صدا میکردهاند...
از کتاب #دموکراسی_یا_دموقراضه
نوشتهی #سید_مهدی_شجاعی
با صدای: #سید_مهدی_شجاعی و #سید_شاهین_علائی_نژاد
و آهنگسازی: #ناصر_چشم_آذر
@NovinketabGooya
نوینکتاب
جا دارد که #انسان از این غصّه دق کند! @NovinketabGooya
قصه، قصهی خلخال و زن یهودی نیست. داستان حکایت آدمهایی است که سالهای سال سختی کشیدهاند و همواره برای حتی یک وجب از خاک #ایران سینه را سپر کردهاند. اما حالا وقتی به بلایی گرفتار آمدهاند، گویی موضوع چندان جدی نیست.
روی سخن با #مردم بامرام نیست؛ که معرفت آنها دستمریزاد بلند بالایی میخواهد که زبان، توانش را ندارد. حرف و سخن با مسئولانی است که نیستند. نه حاضر و نه مسئول.
مردمان نجیب #کرمانشاه حالا هم عزادار چهل روز ایستادن، بی عزیزانِ در خاک خفتهشان هستند و هم داغدار تَرَکهایی که بر زندگیشان نشسته است.
سرپل ذهاب، ازگله، ثلاث باباجانی، قصر شیرین و روستاهای با خاک یکسان شده هنوز بوی خاک و آوار میدهد. شیربچههای #کرد کرمانشاه، چهل #یلدا را تا صبح لرزیدهاند و اشک ریختهاند. آن وعدههای وعید و بعید مثل همان حلوا حلوا گفتنی است که هنوز دهان کرمانشاه را #شیرین نکرده و به این زودیها هم نمیکند.
اما میشود این چهل روز شرمندگی را از ذهن و دل مردم کرمانشاه زدود و کمک کرد تا بیشتر از این غم نبینند. میشود #زندگی را برای اهالی دیار #فرهاد «شیرین» کرد. هرچند به اندازهی کندن #بیستون سخت باشد.
پینوشت یک: کاش کاغذبازیها روزی تمام میشد و مردم سخت و سختیکشیدهی غرب، کمی ریههایشان را از هوای آرامش پر میکردند.
پینوشت دو: کدام قانون و بخشنامهای میگوید خانوادهای با کودک معلولش همچنان زیر چادر شب را صبح کند؟
پینوشت سه: آقای مسئول به این عکسها خیره شو، خیره شو!
#زلزله
#زمین_لرزه
@NovinketabGooya
روی سخن با #مردم بامرام نیست؛ که معرفت آنها دستمریزاد بلند بالایی میخواهد که زبان، توانش را ندارد. حرف و سخن با مسئولانی است که نیستند. نه حاضر و نه مسئول.
مردمان نجیب #کرمانشاه حالا هم عزادار چهل روز ایستادن، بی عزیزانِ در خاک خفتهشان هستند و هم داغدار تَرَکهایی که بر زندگیشان نشسته است.
سرپل ذهاب، ازگله، ثلاث باباجانی، قصر شیرین و روستاهای با خاک یکسان شده هنوز بوی خاک و آوار میدهد. شیربچههای #کرد کرمانشاه، چهل #یلدا را تا صبح لرزیدهاند و اشک ریختهاند. آن وعدههای وعید و بعید مثل همان حلوا حلوا گفتنی است که هنوز دهان کرمانشاه را #شیرین نکرده و به این زودیها هم نمیکند.
اما میشود این چهل روز شرمندگی را از ذهن و دل مردم کرمانشاه زدود و کمک کرد تا بیشتر از این غم نبینند. میشود #زندگی را برای اهالی دیار #فرهاد «شیرین» کرد. هرچند به اندازهی کندن #بیستون سخت باشد.
پینوشت یک: کاش کاغذبازیها روزی تمام میشد و مردم سخت و سختیکشیدهی غرب، کمی ریههایشان را از هوای آرامش پر میکردند.
پینوشت دو: کدام قانون و بخشنامهای میگوید خانوادهای با کودک معلولش همچنان زیر چادر شب را صبح کند؟
پینوشت سه: آقای مسئول به این عکسها خیره شو، خیره شو!
#زلزله
#زمین_لرزه
@NovinketabGooya
#مردم_عادت_میکنند یادتان باشد! این جمله کلید اجرای همه برنامه ها، سیاست ها و تصمیمات ماست. با #مردم هرکاری کنید، به آن کار عادت می کنند و دستتان را هم می بوسند.»
از کتاب #دموکراسی_یا_دموقراضه
نوشتهی #سید_مهدی_شجاعی
با صدای: #سید_مهدی_شجاعی و #شاهین_علائی_نژاد
و آهنگسازی: #ناصر_چشم_آذر
@NovinketabGooya
از کتاب #دموکراسی_یا_دموقراضه
نوشتهی #سید_مهدی_شجاعی
با صدای: #سید_مهدی_شجاعی و #شاهین_علائی_نژاد
و آهنگسازی: #ناصر_چشم_آذر
@NovinketabGooya
نوینکتاب
تولدتون مبارک آقای شجاعی عزیز 🌸🍃🎂 بمونید و بنویسید روزها و روزها و ما رو شریکِ لذتِ کلماتتون کنید. @NovinketabGooya
همین جمعهی پیش فهمیدم. میتوانستم بلندبلند فریاد بزنم "یافتم یافتم..." اما میدانستم آنچه کشف کردهام، پاسخی به پرسشِ درونیِ خودم بوده که "چرا این همه #سید_مهدی_شجاعی برای من عزیز است؟"
تویِ تالارِ ایوانِ شمس وقتی قرار بود نکوداشتِ شما در کنارِ سه هنرمندِ سینماگرِ پیشکسوت برگزار شود، فکرش را هم نمیکردم که وسطِ آنهمه تعریفها و تعارفها، میان آنهمه زرق و برقِ مصنوعی و جملاتِ تکراری، کسی بخواهد عیشِ جماعت را برهم بزند و کمی فکرشان را درگیر کند.
اما شما چنین کردی. آنچنان که میشد در سکوتِ سالن، صدایِ سیلیِ خوابیده بر صورتِ بهخوابرفتگان و بهخوابزدگان را شنید.
آنجا که از جامعهی "مالباخته" گفتید که میتوان دوباره سرپایش کرد و از مردمان "آمالباخته" که...
آنجا که از عوام گفتید و از جای خالی نخبگان. بی هیچ ریا و ادایی از ساختن گفتید و...
آن شب میشد صدایِ تپیدنِ قلبتان برای #ایران و #مردم و #فرهنگ را بهراحتی شنید.
همان شب بود که فهمیدم شما را نه فقط برای «کشتی پهلو گرفته»، «#پدر_عشق_و_پسر»، «سانتاماریا»، «خدا کند تو بیایی»، «#دموکراسی_یا_دموقراضه»، «آفتاب در حجاب»، «سقای آب و ادب» و... دوست دارم که دلیل اصلی و اصیلش شجاعت، شرافت و شهامتی است که در قلم و کلام شما همواره از گذشته تا اکنون جاری است.
خوشا بهحال ما که همنفسِ عصرِ زیستنِ شماییم.
سالروز ولادتتان بر ما خجسته باد و سایهی چون سروتان بر سرِ ایران و ادبیات و فرهنگش مستدام، مرد رو و مو سپیدِ دوستداشتنی.
با کلاهی از سرِ احترام برداشته و دستی به نشانهی ادب بر سینه گذاشته
ششمِ شهریورِ نود و هفت
#مهدی_رجبی
@NovinketabGooya
تویِ تالارِ ایوانِ شمس وقتی قرار بود نکوداشتِ شما در کنارِ سه هنرمندِ سینماگرِ پیشکسوت برگزار شود، فکرش را هم نمیکردم که وسطِ آنهمه تعریفها و تعارفها، میان آنهمه زرق و برقِ مصنوعی و جملاتِ تکراری، کسی بخواهد عیشِ جماعت را برهم بزند و کمی فکرشان را درگیر کند.
اما شما چنین کردی. آنچنان که میشد در سکوتِ سالن، صدایِ سیلیِ خوابیده بر صورتِ بهخوابرفتگان و بهخوابزدگان را شنید.
آنجا که از جامعهی "مالباخته" گفتید که میتوان دوباره سرپایش کرد و از مردمان "آمالباخته" که...
آنجا که از عوام گفتید و از جای خالی نخبگان. بی هیچ ریا و ادایی از ساختن گفتید و...
آن شب میشد صدایِ تپیدنِ قلبتان برای #ایران و #مردم و #فرهنگ را بهراحتی شنید.
همان شب بود که فهمیدم شما را نه فقط برای «کشتی پهلو گرفته»، «#پدر_عشق_و_پسر»، «سانتاماریا»، «خدا کند تو بیایی»، «#دموکراسی_یا_دموقراضه»، «آفتاب در حجاب»، «سقای آب و ادب» و... دوست دارم که دلیل اصلی و اصیلش شجاعت، شرافت و شهامتی است که در قلم و کلام شما همواره از گذشته تا اکنون جاری است.
خوشا بهحال ما که همنفسِ عصرِ زیستنِ شماییم.
سالروز ولادتتان بر ما خجسته باد و سایهی چون سروتان بر سرِ ایران و ادبیات و فرهنگش مستدام، مرد رو و مو سپیدِ دوستداشتنی.
با کلاهی از سرِ احترام برداشته و دستی به نشانهی ادب بر سینه گذاشته
ششمِ شهریورِ نود و هفت
#مهدی_رجبی
@NovinketabGooya