زیر سقف آسمان
10K subscribers
2.84K photos
619 videos
420 files
3.12K links
زیر سقف آسمان مقام یک جست‌وجوگر است.
آرشیو تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی
جامعه شناس و استاد دانشگاه

تماس:
@Ziresagfeasman2017
Download Telegram
♦️ایرانیان و پنج برساخت از غرب

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۴ مرداد ۱۴۰۲

در روز سال‌گرد نهضت مشروطه به سر می‌بریم و دوست عزیز من دکتر رحیم محمدی در پاسخ به یک پرسش از نوعی نسبت ما با غرب سخن گفته اند.

من در مقاله‌ی غرب‌شناسی‌ی رضا داوری و کارکردهای و نتایج آن” از اهمیت شناخت غرب‌شناسی‌‌ی ایرانیان سخن گفته ام و در آن‌جا ایده‌های اولیه‌ی خود را نگاشته ام و گفته‌ ام در سده‌های اخیر ما ایرانیان می‌توانیم خود را در غرب‌شناسی‌مان ببینیم. به‌عبارت دیگر، ما می‌توانیم از خود بپرسیم که ما چه‌گونه بوده ایم که چنین برساختی از غرب پدید آورده ایم. ما در بودن‌های مختلف‌مان برساخت متفاوتی از غرب پدید آورده ایم و هر بار یکی از این برساخت‌های اجتماعی از غرب بر جهان اجتماعی‌ی ما مسلط بوده و توانسته بر همان اساس جهان ما را بسازد. این‌جا نیز یادآوری می‌کنم بل‌که بهانه‌ای گردد برای بحث و گفت‌وگو.

مطابق بررسی‌های اولیه‌ی من ما ایرانیان پنج برساخت از غرب و غربی پدید آورده ایم:

۱.
غرب به‌منزله‌ی مجموعه‌ای از جوامع طرف معامله‌ی اقتصادی و تجاری و نظامی: این تلقی‌ی ایرانیان از غرب در دوره‌ی حکومت ترکمانان آق قویونلو‌ها (به ره‌بری‌ی اوزون حسن) و نیز در دوره‌ی صفویان بوده است؛

۲.
غرب به‌منزله‌ی بهشتی زمینی: این برساخت در دوره‌ی پیش از قاجار و دوره‌ی قاجاریه شکل گرفت و هنوز کم و بیش در میان بسیاری از ایرانیان وجود دارد (بنگرید به سه اثر از دکتر فرامرز معتمد دزفولی). بسیاری از ایرانیان هنوز غرب را بهشتی زمینی می‌بینند؛

۳.
غرب به‌منزله‌‌ی استعمارگر، امپریالیست، و استکبار: این برساخت از غرب توسط انقلابیون مسلمان و چپ‌ها و بعدها انقلابیون پس از انقلاب شکل گرفت و در بعد از انقلاب توسط امثال دکتر رضا داوری‌ و شاگردان‌اش و روحانیان مفهوم‌پردازی و نظریه‌پردازی شد؛

۴.
غرب به‌منزله‌ی تمدن مدرن و تجدد: این تلقی بیش‌تر در میان دانش‌گاهیان و دانش‌پژوهان ایرانی پروده و ارائه شد (به‌عنوان مثال بنگرید به اثر دو رویه‌ی تمدن غرب

۵.
غرب به‌منزله‌ی بدیلی برای شرق (از نظر نژادی یا تاریخی یا تمدنی یا انسانی یا حتا جغرافیایی): این تلقی که غرب و شرق را از بن متفاوت می‌بیند نیز به‌‌طور پراکنده در برخی از آثار ایرانیان دیده شده است.


در سده‌های اخیر غرب و غربی مهم‌ترین دیگری‌ی ما است؛ یک دیگری‌ی چالش‌برانگیز که هر بار ما با برساختی از آن، خود را شناخته ایم و جهانی دیگر برای خویش رقم زده ایم. تا اطلاع ثانوی غرب مهم‌ترین دیگری‌ی ایران و ایرانیان است. برای ساختن جهان اجتماعی‌مان در دهه‌های آینده چه نوع غرب‌شناسی را می‌بایست پدید آوریم و چه برساخت اجتماعی‌ای از غرب می‌بایست ارائه کنیم؟ این پرسش از نظر من در نظریه‌پردازی‌ی اجتماعی‌ی ایرانیان پرسشی اساسی و مهم است.

به‌نظر می‌رسد برخی از این برساخت‌های اجتماعی از غرب دیگر فاقد اعتبار شده اند، اما برخی از آن‌ها هم‌چنان نیرومند اند و نیازمند نقد و بررسی‌ی جدی اند. نکته‌ی مهم این است که برخی از این برساخت‌های اجتماعی از غرب از غربیان گرفته شده اند؛ نظیر غرب به‌منزله‌ی استعمارگر، امپریالیست، استکبار.

غرب را شاید بتوان با ده‌ها صفت توصیف کرد. اما در هر برساخت اجتماعی برخی از این صفت‌ها برجسته شده و اولویت یافته و بر صفات دیگر غلبه یافته است.

اینک بار دیگر می‌بایست بپرسیم: غرب کدام است؟ ما کدام ایم؟
https://t.me/RahimMohamadi/1742


#غرب
#داوری
#محمدی
#غرب‌شناسی
#برساخت_اجتماعی_غرب

@NewHasanMohaddesi