زیر سقف آسمان
10K subscribers
2.84K photos
619 videos
420 files
3.12K links
زیر سقف آسمان مقام یک جست‌وجوگر است.
آرشیو تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی
جامعه شناس و استاد دانشگاه

تماس:
@Ziresagfeasman2017
Download Telegram
♦️بیژن عبدالکریمی: بیان فلسفی مقاومت مذبوحانه‌ی پدرسالاری در برابر جنبش ژینا

✍️ دکتر محمدحسین
بادامچی
۲۲ تیر ۱۴۰۲

بیژن عبدالکریمی را به واسطه مصاحبه اخیرش با یورونیوز نمی‌توان شماتت کرد. او سخنگوی فلسفی و خودآگاه تاریخ مذکر ماست که دارد نسبت به فروپاشی پدرسالاری زنهار می‌دهد. فلسفه‌ی او بر خلاف بسیاری فلسفه‌دانان لفاظی نیست بلکه اشاره به بنیادهای حقیقت دارد: اما حقیقت دیروز و نه فردایی که ما انتظار می‌کشیم.

اگر بخواهیم هایدگری سخن بگوییم بنیاد تمدن ما دین نیست بلکه تمدن دینی نام انکشاف عظیمی در تاریخ دیروز ما بود که اکنون در حال کشف حجاب آنیم. «حجاب» همان نماد گشتل قدسی ما بود که در پنوپتیکون ولایی وجود ایرانی را به ابژگی و اسارت کشیده بود. #ژینا نام انکشاف تازه‌ای است که بر اقلیم برهوت ما طلوع کرده. سوژه‌ی این تاریخ نوین فردایی «زن» و افق آن «زنده‌گی و آزادی» است.

عبدالکریمی درست می‌گوید. تاریخ سنتی ما نازاست از زاییدن عزیزی چون ژینا و شیرزنان هم‌رکابش. انسان، دموکراسی، آزادی و حقوق مدنی در خاک این تاریخ مذکر نمی‌روید. نور روشنایی و درخشش اختیار و هیجان آری‌گویی به زنده‌گی از سیاهچاله این پدرسالاری یارای فرار ندارد. این نام تاریخ است که در این اقلیم در حال دگرگونی است.

«زن» بنیاد مفقود دموکراسی‌خواهی در ایران است. او نبود که تاریخ معاصر بیداری ما هم جز نوسازی سلطنت و تسلیح ولایت و اسلامی کردن ساواک و تکنیکی کردن عرفان ثمر یا بهتر بگویم زقوم تازه‌ای حاصل نکرد. اکنون که «زن ناشزه» به صحنه آمده تا مذکر بودن «فتنه‌ای» که همیشه مؤنث پنداشته شده بود رسوا کند، تازه لکنت زبان پارسی که در سایه قساوت پدرسالاری به زبان صغارت و بردگی مستحیل شده بود، برای تلفظ «کلمه طیبه‌ی آزادی» جرأت یافته است.

عبدالکریمی شاگرد صوفیان مرگ‌اندیشی چون داوری اردکانی و سروش، و فیلسوف پدرسالاری‌ست و طبیعی‌ست که مردگان خو کرده به تاریکی را از فرارسیدن نور زنده‌گی هشدار می‌دهد. تاریخ تاریک مذکر ما رو به اتمام است و انکشاف فردا بالطبع فیلسوف و دین تازه‌ای می‌خواهد که زنانه است.


#بادامچی
#عبدالکریمی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
♦️مقایسه و نقدی در قول محدثی درباره بحران سنت

✍️ دکتر محمدحسین
بادامچی
۲۲ تیر ۱۴۰۲

🔻بعد از نگارش یادداشت «بیژن عبدالکریمی: بیان فلسفی مقاومت مذبوحانه پدرسالاری در برابر جنبش ژینا» صوت مقاله شفاهی «اتوپیای زمینی فرنگ: از سنت‌اندیشی تا بحران سنت» دکتر حسن محدثی (دقیقه ۵۸ تا ۸۷ این فایل صوتی که بخاطر دلالت سیاسی آن بر جنبش ژینا مورد تذکر میزبان جلسه نیز قرار گرفت و به مجادلاتی دامن زد که شرح آن در کانال زیر سقف آسمان ایشان آمده) را شنیدم و متوجه همسویی زیادی میان این دو رویکرد شدم. حسن محدثی در این گفتار خود معتقد است که ایرانیان در مواجهه با فرنگ، اتوپیایی زمینی دیدند که همزمان هم مسحورشان کرد و هم تنفر و غلیان سنت‌گرایی را دامن زد. به عقیده او تجربه معاصر ایران در مسیر اعتبارزدایی کامل از سنت اسلامی-ایرانی حرکت کرده و جنبش ژینا با محوریت زنان طنینی از تجددخواهیِ دوباره به صحنه بازگشته دارد؛ هرچند به عقیده او مطالبات زنان سلبی است و باید به سطحی ایجابی ارتقا یابد.

🔻علی‌رغم جهت‌گیری کلی مشترک، دیدگاه من چهار تفاوت انتقادی عمده با رویکرد محدثی دارد:

۱. اولا محدثی دیدگاهی ذات‌گرایانه به سنت و مدرنیته دارد و حال آنکه در نظرگاه من هم سنت و هم مدرنیته باید به عنوان دو وضعیت زمان‌مند و مکان‌مند تاریخی قلمداد شوند. چه دین در این جامعه و تاریخ و چه مدرنیته و غرب، به نحو خاصی بر ما منکشف شده است که با اشکال آن در میان دیگر اقوام متفاوت است. بنابراین چیزی تحت عنوان سنت ناب، اسلام ناب، مدرنیته ناب یا غرب ناب وجود ندارد که ما شیفته یا گریزان از آن باشیم. همه این مفاهیم در واقع برساخته‌های درون خود ماست. ما ایرانیان همواره به جهان چنان نگریسته‌ایم که بوده‌ایم و جز در لحظات معدود و سهمگین تغییر انکشاف، پیله‌ی به ظاهر مقدس خود را رها نکرده‌ایم و برعکس همان را ملاک و میزان درک دیگران کرده‌ایم؛ مِن جمله عمده اسلام‌شناسی و غرب‌شناسی ما که چیزی بیش از تکرار سلطنت و ولایت و دیکتاتوری پدرسالاران نیست.

۲. دوم اینکه بر پایه نکته فوق در بحران سنت و روی کردن به تجدد با محدثی موافقم اما آن را در دوگانگی سنت اسلامی-ایرانی و مدرنیته نمی‌بینم بلکه شکلی از سنت هژمون و شکلی از مدرنیته‌ی هژمون -که اتفاقا در یکصد سال اخیر پهلوی و جمهوری اسلامی در ائتلاف با هم بودند- دچار بحران شده است.

۳. سوم اینکه بر خلاف خوانش مدرنیستی محدثی، درمانی که سوژه زنانه جنبش ژینا پیش می‌نهد برآمده از غرب ناب -که طبق بیان قبلی ممتنع است- یا رخدادی در سطح‌مانده از قبیل غربزدگی و شرق‌زدگی نیست، بلکه انکشاف تازه‌ای درون وجود خود ایرانی ماست که تا کنون تحت سلطه پدرسالاری در خانه‌ها مطرود اما زایا و ‌پاینده بوده است. جنبش ژینا نه دین را کنار می‌گذارد و نه غرب را بلکه فهم شایع را پس زده و ظرفیتهای تازه‌ای درون هردوی آنها را پیش می‌آورد که برای هردو گروه مدعیان هم تازه است: هم غریبان از فمینیسم ایرانی در حیرت شده‌اند و هم دینداران از خدای زنانه و معنویت منهای ولایتی که زنان به آن ایمان یافته‌اند هراسان شده‌اند.

۴. چهارم اینکه از بیان فوق به خوبی برمی‌آید که مطالبات زنان به هیچ وجه سلبی نیست و انکشاف و جهان نویی را پیش‌نهاده. حجاب امری ساده و پیش‌پاافتاده نبوده که بگوییم زنان تنها خواهان اختیاری شدن آن هستند. هر دینداری به خوبی می‌داند که حجاب بنیاد روان‌شناختی و نظم اجتماعی دینداریِ قرنها حاکم پدرسالارانه است و به همین دلیل است که حیثیتی و ناموسی شده و خاستگاه اصلی هویت‌جویی اسلام‌گرایان و بنیاد ستیز آنان با هر نوع آزادی است. کشف حجاب خرق سنت متصلب، مندرس و ارتجاعی و کشف انکشاف تازه‌ای است که ایجابی‌ترین بنیاد هستی‌شناختی ایران فردا خواهد بود.


#زنان
#سنت
#بادامچی
#عبدالکریمی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
♦️لزوم فراروی‌ی زنان از وحدت سلبی به وحدت ایجابی: پاسخی به دکتر بادامچی

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی
۲۲ تیر ۱۴۰۲

از برادر عزیز ام دکتر بادامچی به خاطر زحمات‌شان سپاس‌گزار ام و بابت توجه‌شان قدردانی می‌کنم! اما بعد:

۱. فصلی از کتاب انکشاف فرنگ نوشته‌ی آقای دکتر معتمد دزفولی به وضع زنان غربی و ایرانی‌ی معاصر مربوط بود و از این رو من نیز در سخن‌رانی بدان پرداختم. همواره علاقه‌مند ام در باره‌ی شرایط کنونی سخن بگویم و سخن من نیز در آن جلسه مبتنی بر دست‌گاه فکری‌ام بود. همین‌جا اعلام می‌کنم اگر کسی ظرفیت یا جرأت و شجاعت شنیدن سخنانی در باره‌ی وضع کنونی‌ی جامعه ندارد، مجبور نیست من و امثال مرا دعوت به سخن‌رانی کند. کارگزار فرهنگی‌ی مورد نظر نیز از روی ترس از این‌گونه سخنان، در گفتار ام خلل ایجاد کرد و راه توهین و تحقیر را پیش گرفت و نتیجه‌اش را هم شاهد بود. بعد از انتشار محتوای جلسه چند بار با من تماس گرفته شد که آن مطالب مربوط به جلسه یا کامنت‌های مخاطبان را حذف کنم که نپذیرفتم.

۲. اما دکتر بادامچی‌ی عزیز آرای مرا در باره‌ی زنان با آرای برادر عزیز دیگر ام دکتر بیژن عبدالکریمی هم‌سو دانسته است اما هیچ سند و شواهدی ارائه نکرده است. این مایه‌ی شگفتی است. من ضمن احترام به دکتر عبدالکریمی‌ی عزیز با صراحت عرض می‌کنم که قرابتی بین آرا و افکار من در باره‌ی زنان با آرای دکتر عبدالکریمی‌ در باره‌ی زنان وجود ندارد. من این نوع داوری در باره‌ی دیدگاه‌ام در باره‌ی زنان را ناشی از شتاب‌زده‌گی‌ی دکتر بادامچی‌ی عزیز می‌دانم. اگر ایشان برخی از یادداشت‌های مرا در باره‌ی این موضوع می‌خواندند، هرگز چنین مقایسه‌ای نمی‌کردند. دست‌کم پیش‌نهاد می‌کنم دو یادداشت زیر را از من بخوانند.

https://t.me/NewHasanMohaddesi/8335

https://t.me/NewHasanMohaddesi/8143

۳. اما ادعای ذات‌انگارانه در باره‌ی سنت و مدرنیته را رد می‌کنم. در این مورد هم ایشان هیچ سند و شواهدی ذکر نکرده اند. بر عکس، من نه ذات‌انگارانه بل‌که به‌صورت تاریخی از چهار مرحله‌ی سنت اسلامی-ایرانی در دوران معاصر ایران سخن گفته ام: مرحله‌ی نهفته‌گی، مرحله‌ی قیام، مرحله‌ی انکشاف، مرحله‌ی اعتبارزدایی. بر عکس ایشان، من معتقد ام کثیری از ایرانیان از پیله‌ی سنت بیرون رفته اند و تحولاتی اساسی در حیات اجتماعی ی ایرانیان معاصر رخ داده است و جامعه‌ی ما وارد عصر پسادینی و مرحله‌ی نهایی‌ی اعتبارزدایی از سنت وارد شده است.

۴. تقابل دو سنت قدمایی‌ و سنت جدید (سنت اسلامی-ایرانی و سنت مدرن) در دویست سال اخیر در تمام ارکان حیات اجتماعی‌ی ما دنبال شده و رخ داده است و در این چالش مداوم تمامی‌ی معارفی که موید سنت اسلامی-ایرانی بوده است دچار بحران و بی‌اعتباری شده اند؛ از کلام و حدیث و فلسفه‌ی اسلامی گرفته تا تفسیر و عرفان اسلامی و هیأت و نجوم و طبیعیات و پزشکی‌ی سنتی و اسلامی و تاریخ‌نگاری‌ی اسلامی و علم‌النفس و انسان‌شناسی‌ و غیره. علاوه بر همه‌ی این‌ها، شیوه ی زنده‌گی‌ی ایرانیان از اساس دگرگون شده و جامعه‌ی ایرانی به‌شدت متکثر و موزاییکی شده است. کسی که این همه را ندیده پس چه چیزی را دیده است؟

۵. من هرگز نگفته ام که آن‌چه در جامعه‌‌ی ما رخ داده از غرب یا از غرب ناب آمده است. اساساً معتقد ام که هیچ امر نابی در این جهان وجود ندارد و همه‌ی امور اجتماعی آغشته به زمینه‌ی اجتماعی اند. من معتقد ام که تحولات اجتماعی-سیاسی در ایران ممکن است که در پاره‌ای‌ موارد محرک‌های بیرونی داشته باشند اما تا آن عوامل تغییر در زمینه‌ی اجتماعی‌ی ایرانی پذیرفته نشوند و جای پایی در خاک زمینه‌ی اجتماعی‌ی ایرانی پیدا نکنند، نمی توانند تحول مؤثری ایجاد کنند. وضع زنان ایرانی نیز همین‌گونه است. زنان ایرانی بعد از مشروطه از موقعیت رعیت مضاعف پا فراتر نهاده اند و بدل به رعیت مدرن شده اند و در جنبش شهریور ۱۴۰۱ به سوژه‌ی تحول‌خواه بدل شده اند.

ادامه دارد. 👇👇👇


#زنان
#سنت
#بادامچی
#عبدالکریمی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
۶. من هم‌چنان بر این نکته تأکید دارم که وحدت زنان ایرانی در حال حاضر وحدتی سلبی است و این به‌رغم ارزش‌مند بودن کافی نیست. وقتی به‌عنوان یک محقق جامعه‌شناسی به زنان و رفتارهای‌شان می‌نگریم چه می‌بینیم؟ ابتدا زنان و دخترانی در سنین مختلف و در شهرهای مختلف می‌بینیم که بخشی از آنان حجاب از سر برداشته شده اند و آشکارا و صریح‌تر از همیشه در حال مقاومت علیه حجاب تحمیلی هستند؛ هنجار پوششی که تحت نام دین و گاه تحت نام قانون در طول چهل و چهار سال بدان فرا خوانده و امر شده اند. آن‌ها مقاومتی را علیه این حجاب اجباری از سال ۱۳۵۷ آغاز کرده اند و اکنون صریح‌تر و بی‌پرده‌تر از همیشه این مقاومت را در خیابان‌های شهر و فضاهای عمومی نمایش می‌دهند؛ آن‌قدر که امام جمعه‌ی رشت و نماینده‌ی ولی‌ی فقیه در گیلان نیز در یک جلسه‌ی رسمی و در پشت تریبون از آنان اعلام بیزاری می‌کند. تقابل میان دو نیرو اکنون به اوج خود رسیده است. اما این وحدت محصول تجربه‌ی مشترک ستم علیه زنان است. آن‌‌ها آن‌چه بر آنان رفته است را به‌منزله‌ی ستم تجربه کرده اند و اکنون علیه این نیروی تحمیل‌گر به مقابله برخاسته اند. اما شکل عالی‌ی وحدت وحدت ایجابی است. هر وقت که زنان ایرانی یک برنامه‌ی اقدام مشترک ایجابی برای ایجاد تحول در وضعیت زنان ایرانی ارائه کنند و برای تحقق چنین برنامه‌ای بکوشند، آن‌گاه می‌توانیم بگوییم زنان ایرانی به به‌ترین شکل توانسته اند خود را به‌منزله‌ی سوژه‌ی کنش‌گر تحول‌خواه محقق کنند. این‌چنین برنامه‌ای از نظر من می‌بایست فراتر از سیاست روزمره باشد و ابعاد مختلف حیات اجتماعی‌ی زنان را پوشش بدهد و ترجیحاً مسالمت‌آمیز و گفت و گوگرانه و صلح‌آمیز دنبال بشود و پیش برود.

#زنان
#سنت
#بادامچی
#عبدالکریمی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
♦️در پاسخ دکتر محدثی: توضیحی درباره یک سوء تفاهم و نقد دست کم گرفتن جنبش زنان

✍️ دکتر محمدحسین
بادامچی
۲۲ تیر ۱۴۰۲

🔺جناب دکتر حسن محدثی از سر لطف دو یادداشت انتقادی بنده درباره مصاحبه دکتر بیژن عبدالکریمی و سخنرانی خودشان را بازنشر کرده و مرقومه‌ای در پاسخ اینجانب نگاشته‌اند. با اینحال ظاهرا جمله اول یادداشت دوم دچار کژتابی بوده و سوء تفاهمی ایجاد کرده است. در جمله اول من از احساس قرابت و همسویی دیدگاه خود با دکتر حسن محدثی گفته‌ام که متأسفانه به اشتباه چنین برداشت شده که من همسویی میان دیدگاه دکتر محدثی و عبدالکریمی را فرض گرفته‌ام. شاید چون من دفاع دکتر محدثی از جنبش ژینا و تخطئه‌ی آن توسط دکتر عبدالکریمی را بدیهی و بدون نیاز به توضیح بیشتر فرض کرده‌ام چنین ابهامی در کلام بوجود آورده است.

🔺در بند سوم و چهارم پاسخ، دکتر محدثی مراحل اعتبارزدایی از سنت را در تاریخ دویست ساله اخیر ایران مطرح کرده‌اند و نتیجه گرفته‌اند که ایرانیان از پیله سنت بیرون آمده‌اند که کاملا مورد قبول من هم هست و دقیقا از همین حیث به نقد سنت‌گرایی مذبوحانه و نابهنگام دکتر عبدالکریمی پرداخته‌ام.

🔺اما سخن من در نقد بند پنجم پاسخ ایشان اینجاست که فهم ایرانی از فرنگ و آزادی زن فرنگی چه در شکل متدینانه و چه در شکل تجددمآبانه‌ی آن در دو سده‌ی اخیر هرگز خارج از ابژه‌انگاری جنسی زن نبوده است و از این حیث جنبش ژینا تحولی بی‌سابقه و انفسی در شخصیت و عمق روان ایرانی است که بسا اصیلتر و زیربنایی‌تر از منازعات ایدئولوژیک معاصر است و نمی‌توان آنرا به صرف گذار از سنت به تجدد توضیح داد.

🔺در بند ششم دکتر محدثی همچنان بر سلبی بودن جنبش زنان ایران پافشاری کرده و آنرا صرفا در مقوله به زعم ایشان محدود ردّ حجاب سر تفسیر کرده درحالیکه در نقد خود به ایشان کوشیدم توضیح دهم که خیزش زنان علیه صغارت و حجاب تا میزان بنیادهای تاریخی پدرسالاری سیاسی مذهبی و اجتماعی را که تنها گفتمان و شکل زیست مشروع در ایران بوده ، از اساس ویران کرده و طرح تازه‌ای پیش نهاده که برای اولین بار می‌تواند ایران را از سیاهچاله تاریک پدرسالاری برهاند و در مسیر آزادی، زنده‌‌گی، دموکراسی و کرامت انسان قرار دهد که تا کنون مطالبه واقعی دیگر طبقات مذکر و فاسد‌شده‌ی جامعه‌ی ایرانی نبوده است.




🔸محدثی: درود بر برادر عزیز ام آقای دکتر بادامچی! سپاس‌گزار ام از توجه مجدد شما و عذرخواهی می‌کنم که دریافت درستی از متن شما نداشته ام! در مورد «بند ششم» هم احتمال می‌دهم تا حد زیادی حق با شما باشد. نگرانی‌ی من فقط این است که زنان بعد از عبور از این مشکل و با کنار رفتن نیروی مقابل، پیوندشان را از دست بدهند و در باره‌ی امور اجتماعی‌ی مهم‌تر مربوط به زنان به هم‌کنشی نائل نشوند. از شما برادر اندیشه‌مند و فرهیخته بسیار ممنون ام که چراغ بحث و گفت‌وگو را روشن نگه می‌دارید!


#زنان
#سنت
#بادامچی
#عبدالکریمی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi