نهضت جنگل
51 subscribers
621 photos
277 videos
1 file
208 links
Download Telegram
☑️ میر حبیب الله مدنی تولمی از همراهان میرزاکوچک جنگلی که متصدی امور داخلی نهضت جنگل بود. وی مدتی فرماندار لنگرود و تا سال پنجاه زنده بود. پدربزرگش آیت‌الله سید حبیب‌الله مسجد جامع کاسه فروشان را در بازار رشت زمان قاجار بنا نهاده بود. نیای سادات مدنی تولمین در دوره صفویه از سبزوار خراسان به تولمات صومعه‌سرا آمده بود. میر احمد مدنی فرزند سید یحیی و برادر میر حبیب‌الله عضو هیئت اتحاد اسلام در نهضت جنگل و مدیر روزنامه پرورش از دیگر اعضای معروف این خاندان است.





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ تصویر اصلی ( اورجینال ) از #یفرم_خان_ارمنی





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ تصویر اصلی ( اورجینال ) از #یفرم_خان_ارمنی


یپرم دراویدیان معروف به " یارم خان ارمني " از اهالی بوروسوم قفقاز بود که در آغاز جوانی به رزمندگان ارمني پیوست و برای مقابله با ظلم #ستمگران_عثمانی به ارمنستان غربی اعزام شد. پس از مدت‌ها پیکار بی‌امان علیه عثمانی، به اتفاق چند تن از هم رزمانش به دست نیروهای مرزی روسیه تزاری دستگیر و پس از محاکمه به جزیره ساخلین روسیه تبعید شد.

او به گونه‌ای شگفت‌انگیز از اردوگاه مرگبارش گریخت. نخست خود را به #ژاپن رساند و پس از گذراندن راهی دراز به #ایران آمد و دوباره به ارمنستان رفت و به فدراسیون انقلابی ارمني پیوست. نامبرده در سال ۱۲۷۹ خورشیدی از طرف فرقه فدارسیون انقلابی ارمني برای تشکیل حزب در گیلان مأموریت یافت. وی در دوره حضورش در گیلان در اداره راه‌سازی مشغول به کار شد و سپس در رشت کوره آجرپزی راه انداخت و به آجرپزی مشغول شد. یفرم خان در دوره مشروطه گیلان در واقعه باغ مدیریه رشت که توسط کمیته ستار صورت گرفت نقش فعال داشت. وی فرماندهی ستون سوم حمله و محاصره دارلحکومه رشت را در این رویداد بر عهده داشت و فرمانده ارامنه گیلان در دوره مشروطه نیز بود.
وی که مدتی ریاست نظمیه #تهران را هم بر عهده داشت، عاقبت در جنگ با ابوالفتح میرزا سالارالدوله ( برادر محمدعلی شاه، مدعی تاج و تخت ایران ) در بیست‌ونهم اردیبهشت ماه ۱۲۹۱ خورشیدی در سن چهل و چهار سالگی در قلعه شورجه همدان کشته شد. و چندی بعد در کلیسای مریم مقدس تهران مدفون شد.





https://t.me/Nehzate_Jangal/972

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ این تصویر ناب یفرم ( یپرم ) خان ارمني را در داخل کالسکه همراه با نفراتش نشان می‌دهد که در عصر #مشروطه در سال‌های دهه ۱۲۸۰ خورشیدی در حال عبور از یکی از رودخانه های گیلان و گویا حومه رشت هستند.





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ یـِپرم داویدیان گانتاکتسی ( Yeprem Davidian) زاده ۱۲۴۷ خورشیدی در گنجه – درگذشته ۱۲۹۱ خورشیدی در کرمانشاه جنگ شورجه؛
معروف به یپرم‌خان ارمنی، از انقلابیون و یکی از رهبران نظامی انقلاب مشروطه بود.





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ عده‌ای از اعضای گروه فوج نجات تبریز.
سال ۱۹۰۹ میلادی.





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ یپرم‌خان (نشسته راست) و جعفر قلی سردار اسعد بختیاری در لباس رزم به اتفاق گروهی از مجاهدین مسلح ارمنی و بختیاری





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ گروه پطروس ملیک آندریاسیان در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، ۱۹۱۰ میلادی توسط روسیه تزاری در تبریز اعدام شدند.





🆔 @Nehzate_Jangal
نهضت جنگل
☑️ تصویر اصلی ( اورجینال ) از #یفرم_خان_ارمنی یپرم دراویدیان معروف به " یارم خان ارمني " از اهالی بوروسوم قفقاز بود که در آغاز جوانی به رزمندگان ارمني پیوست و برای مقابله با ظلم #ستمگران_عثمانی به ارمنستان غربی اعزام شد. پس از مدت‌ها پیکار بی‌امان علیه عثمانی،…
☑️ مقبره یپریم خان (یـِپرم داویدیان گانتاکتسی) در کلیسای مریم مقدس تهران


🔰 یپرم‌خان در یکی از نبردها در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ خورشیدی برابر با ۱۹ مه ۱۹۱۲ (میلادی) در نزدیکی قلعه شورجه در همدان توسط عبدالباقی خان چهاردولی (اسدآباد) و محمود خان پسر عباس خان چناری کشته شد.

آثار باقی‌مانده از وی هم‌اکنون در موزه کلیسای وانک در اصفهان قابل بازدید برای عموم است.





https://t.me/Nehzate_Jangal/973

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ یپرم خان ارمنی در سال ۱۲۴۷ خورشیدی برابر با ۱۸۶۸ (میلادی) در روستای بارسوم در نزدیکی شهر گنجه زاده شد.


🔰 نخست و در آغاز جوانی به رزمندگان ارمنی پیوست و برای مقابله با ظلم ستمگران عثمانی به ارمنستان غربی اعزام شد. پس از مدت‌ها پیکار بی‌امان علیه عثمانی، به اتفاق چند تن از هم رزمانش به دست نیروهای مرزی روسیه تزاری دستگیر و پس از محاکمه به جزیرهٔ ساخالین روسیه تبعید شد.

او به گونه‌ای شگفت‌انگیز از اردوگاه مرگبارش گریخت. نخست خود را به ژاپن رساند و پس از گذراندن راهی دراز به ایران آمد و دوباره به ارمنستان رفت و به فدراسیون انقلابی ارمنی پیوست. در سال ۱۲۷۹ خورشیدی یپرم از طرف فرقه فدراسیون انقلابی ارمنی برای تشکیل حزب در گیلان مأموریت یافت. وی در دوره حضورش در گیلان در اداره راه‌سازی مشغول به کار شد و سپس در رشت کوره آجرپزی راه انداخت و به آجرپزی مشغول شد. یپرم‌خان در رویداد باغ مدیریه رشت نقش فعال داشت. وی فرماندهی ستون سوم حمله و محاصره دارالحکومه رشت را در این رویداد بر عهده داشت.

🔰 گروهی از قفقازیان و ارمنیان به عنوان کارگر به رشت آمده و در آنجا مشغول به کار شدند. این کارگرها بعدها فوج مجاهدین فدایی ارمنی را شکل دادند که به سرکردگی یپرم‌خان در سال ۱۳۲۷ ق همراه با سپهدار تنکابنی از رشت راهی تهران شدند.
یپرم که همواره مراقب اوضاع بود، از طریق مارتینوف، معاون بانک روس، مطلع شد که اگزان بلانوف، رئیس بانک، قصد دارد به دستور مقامات مرکزی در گیلان جنگ و خون ریزی به راه اندازد. یپرم با گزارش ماجرا به کمیتهٔ گیلان بی‌وقفه در جهت مقابله با تحرکات بلانوف به پا خاست.

در همان اثنا در جنگ‌های کشتار ارمنی-تاتار ۱۹۰۵–۱۹۰۷، مادر یپرم کشته‌شد. یپرم بلافاصله به گنجه و زادگاهش بارسوم رفت و پس از زیارت قبر مادرش در راه بازگشت مدتی در باکو توقف و در آنجا با تنی چند از مشروطه خواهان ایرانی ملاقات‌هایی کرد و سپس به گیلان بازگشت.

یپرم در بازگشت چهار قبضه اسلحهٔ نیمه اتوماتیک ماوزر با خود به همراه آورد و در اختیار کمیتهٔ گیلان قرار داد. به درخواست کمیته یک روز پس از آن همسر یپرم، بانو آناهید، به باکو عزیمت کرد و شش قبضه تپانچهٔ ماوزر دیگر با خود به رشت آورد. به این ترتیب با کمک یپرم و همسرش انبار اسلحه و مهمات گیلان تشکیل شد و توسعه یافت.
در رویداد استبداد صغیر به تبریز آمد و دوشادوش مجاهدان با سپاه محمدعلی شاه به نبرد پرداخت در گشایش تهران همراه بود و پیروزی مشروطه خواهان را دید. سپس به ریاست نظمیه (شهربانی) گمارده شد. او کوشش‌های بسیاری در نبرد با مشروطه ستیزان انجام داد.
هیچ‌کس در صدد نادیده گرفتن نقش یپرم در امور مهمی همچون تسخیر تهران، ایجاد امنیت در این شهر، سرکوب مخالفان مشروطه و سامان بخشی به نیروی انتظامی برنیامده است. با این حال وی متهم به امور زیر است:

صدور حکم اعدام شیخ فضل‌الله نوری

طراحی برنامه از بین بردن ضدانقلابیون

طراحی برنامه فرار حیدر عمو اوغلی

دست داشتن در واقعه پارک اتابک و خلع سلاح نیروهای ستارخان





https://t.me/Nehzate_Jangal/975

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ روی هم رفته مقام و منصبی که نصیب یپرم شده بود نه مطلوب حزب بود و نه ناظر بر منافع آن، ولی چنان‌که روزنامهٔ آرشالوس در شماره اول ژوئن ۱۹۱۲ خود می‌نویسد یپرم مجبور بود با شرایط موجود سازگاری نشان دهد، زیرا مسئله بنیادین نجات ایران را پیش رو داشت.

«گرچه عده بسیاری از این وضعیت صدمه می‌دیدند، ولی آنچه برای یپرم اهمیت داشت این بود که در این کار شهرت و اعتبار انقلابی وی صدمه می‌دید، به خصوص در دوران اخیر که شرایط جدیدی بر مملکت حاکم شده بود. بر این امر همه واقف بودند، هم محیطی که او را پرورانده بود و هم خود یپرم، ولی راه گریزی وجود نداشت، زیرا حتی یک نفر در عرصه حاضر نبود که هم عملکردش با خواسته‌های زمان همسو باشد و هم و لااقل جزئی از جان فشانی، جدیت، وقوف و پاک‌سیرتی یپرم را در خود داشته باشد.»

نقش یپرم در حکم اعدام شیخ فضل‌الله نوری به دامنهٔ اختیارات یک رئیس شهربانی محدود بود. جلسهٔ دادگاه به عهده یک هیئت منصفه شش نفره به ریاست شیخ ابراهیم زنجانی بود و هیچ‌یک از اعضای هیئت منصفه مسیحی نبودند. در جلسهٔ محاکمه، چنان‌که مدیر نظام در خاطرات خود می‌نویسد، یپرم با تأخیر و بدون جلب توجه حاضران وارد دادگاه شده‌است.

رفتار نیروهای انتظامی نسبت به شیخ دستگیرشده کاملاً محترمانه بوده‌است. مهدی ملک‌زاده می‌نویسد:

«مجاهدینی که شیخ را دستگیر نموده بودند ذره‌ای بی‌احترامی نسبت به وی نشان نداده و هیچ عملی که باعث شکنجه روحی یا بدنی وی شده باشد مرتکب نشده بودند و می‌توان گفت که رفتار نسبتاً محترمانه‌ای داشته‌اند».

در مراسم اعدام شیخ فضل‌الله نوری یپرم حضور نداشت. بعدها، کسانی که در صدد برآمدند تا از شیخ قدیسی بسازند، بدون توجه به حکم و منطق تاریخ، سعی در پوشاندن صحنهٔ اعدام وی در هاله‌ای از معجزات کردند و به دنبال یافتن سپر بلایی برآمدند و برای این منظور کسی مناسب تر از یپرم ارمنی نمی‌توانست باشد.
یپرم نگران حفظ پیروزی انقلاب ایران بود ولی، با موضع‌گیری‌های درست خود، هرگز دست به کاری نزد که خودسرانه یا خارج از مجوز مقامات دولتی و انقلابیون سطح بالا باشد و متهم ساختن وی به خودسری اتهامی غیرمنصفانه است.

🔰 مورگان شوستر می‌نویسد:

«از طرف وزرا، حکمی به یپرم‌خان رسید که بیست تن از ارتجاعیون را دستگیر نماید ولی یک ساعت قبل از آنکه حکم مزبور به موقع اجرا گذاشته شود، سپهدار که رئیس‌الوزراء بود، تلفنی به یپرم‌خان دستور داد که حکم مزبور را موقوف بدارد. یپرم گفت سپهدار بی شبهه حکم به استخلاص اشخاص مزبور خواهد نمود، در صورتی‌که امر او را مخالفت نموده و حکمش را امتثال نکنم چون سپهدار با بعضی از روحانیون روابط دوستانه دارد شاید مرا به این عنوان که کافر می‌باشم بدنام و لکه دار نموده و به این وسیله خود را از نظر صنفی قهرمان و شخص اول قلم دهد. عقیده بپرم این بود که باید خود سپهدار را دستگیر نمود ولی به ملاحظه اتهام در آن امر تردید داشت.»





https://t.me/Nehzate_Jangal/976

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ برخی از نویسندگان نوشته‌اند که یپرم‌خان شخصاً شیخ را دستگیر کرده‌است. مهدی انصاری در مورد جلسات دادگاه می‌نویسد:

«ضمن سئوالات یپرم از در پائین آهسته وارد شد و پنج شش قدم پشت سر آقا برای او صندلی گذاشتند، نشست، آقا ملتفت آمدن او نشد، یک مرتبه آقا از مستنطقین پرسید، یپرم کدامیک از شما هستید.»

(این سند موید دو مسئله است: یکی آنکه یپرم‌خان، شیخ را دستگیر نکرده بود، زیرا در آن صورت او را می‌شناخت و نیازی به پرسش نداشت. دوم آنکه یپرم عضو دادگاه نبود و برای او صندلی مجزا گذاشتند و در جایگاه اعضای دادگاه عالی انقلاب ننشست)

🔰 در خاطرات صادق مستشارالدوله ذکر شده که دولت بر آن بود که سه انقلابی قفقازی - از جمله حیدرخان عمواوغلی، از ایران اخراج شوند.

دولت، با مشاهده چنین وضعیتی، سعی کرد تا با کمک علمای نجف ستارخان و باقرخان را از صحنه دور کند ولی موفق نشد، گرچه علمای مذکور، طی تلگرافی که از نجف مخابره کردند، از این دو مجاهد دعوت به عمل آوردند که به جای ورود به تهران از راه قزوین رهسپار نجف شوند.

ولی ستارخان این دعوت را نپذیرفت. اوضاع همچنان متشنج بود و روز به روز بر دامنهٔ تشنج افزوده می‌شد. در این شرایط، دولت با موافقت شخص ستارخان تصمیم گرفت در طول سه روز خلع سلاح عمومی را به مرحلهٔ اجرا درآورد (۲۶ ژوئن ۱۹۱۰). طبیعی است که انجام این کار به یپرم، رئیس شهربانی تهران و مسئول حفظ امنیت پایتخت، سپرده شود:

گرچه با این عمل، آن‌ها (یعنی دولت) مشارکت خود را با واپس گرایان توطئه‌گر برملا می‌ساختند ولی به هر حال یپرم در کار جلوگیری از آن‌ها با پاره‌ای معذورات اخلاقی روبه رو بود. او از یک طرف به عنوان مسئول تأمین امنیت کشور مؤظف بود با تمهیداتی از بروز اغتشاشات جلوگیری کرده و نظم و امنیت شهر را برقرار سازد؛ و از طرف دیگر نیز به عنوان یک انقلابی و هم‌رزم سابق گردنکشان امروز، که دوش به دوش آن‌ها علیه حکومت مطلقه مبارزه نموده و علیه شاه سابق جنگیده بود، برای وی بسیار مشکل بود که دست به اقدامات شدیدی علیه آن‌ها بزند. از این رو سعی داشت قضیه را از راه مسالمت‌آمیز و دور از خشونت حل کند ولی سرکردگان یاغی که لبریز از حس انتقام جویی بودند از هرگونه سازش و آشتی خودداری می‌نمودند. آن‌ها با اتکا به نیروی خود و شاید هم پشتیبانی حامیانشان نه تنها ضرب الاجل تسلیم سلاح و ترک پارک را ندیده گرفتند بلکه خود آغازگر منازعات شدند. آن‌ها بر روی نیروهای انتظامی مستقر در اطراف پارک، که دورادور مراقب اوضاع بودند، آتش گشودند و ماهیت اصلی خود را علنی ساختند. در مقابل چنین رفتار تحریک آمیزی، یپرم چه می‌توانست بکند جز این که با اقدامی نظامی حرکت سرکش آن‌ها را که اکنون دیگر به یک شورش علنی تبدیل شده بود سرکوب نماید





https://t.me/Nehzate_Jangal/977

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ دربارهٔ واقعه پارک اتابک کسروی می‌نویسد:

روز پنجشنبه دوازدهم تیر ماه چون ستارخان از مجلس بازگشت چنان‌که در آنجا زبان داده بود به کسان خود دستور داد که تفنگ و فشنگ خود را گردآورده برای سپردن به دولت آماده باشند و چنین گفت:(کاری نکنید که کاسه بر سر ما شکند) کسانی از پیرامون ناخرسندی نموده می‌گفتند:(با این دشمنی که میان شما با یفرم خان و دیگران است پس از گرفتن ابزار جنگ با شما و سالار رفتار دیگر پیش خواهند گرفت) ستارخان گفت:(این دولت را ما خودمان برانگیخته‌ایم و شایسته نیست که با او نافرمانی کنیم)

داشناکسوتیون این نهضت در وفاداری به مرامنامه حزب خود که: «هر جا که قوی تری است باید طرف ضعیف تر را گرفت.» در جنبش مشروطه ایران شرکت جست و بهترین یاران خود را در این راه از دست داد. بیش از سیصد سرباز ارمنی، از ارمنی‌های ایران و ارمنستان، در انقلاب مشروطیت ایران شرکت داشته‌اند. یکی از یاران یپرم خان، (پطروس ملیک آندریاسیان)معروف به پطروس خان بود که توسط روسیه تزاری اعدام شد. «پطروس خان یکی از مأموریت‌های او حفظ اموال و جواهرات سلطنتی بود و امروز موزه جواهرات ایران بقای بخش عمده‌ای از اشیاء موجود خود را مرهون کوشش و تلاش او می‌باشد. او در سال ۱۹۱۲ به دار آویخته شد.»

اسماعیل رائین در کتاب خود اسامی ۵۲ نفر از سربازهای ارمنی را که در این راه کشته شده‌اند ارائه می‌دهد.

🔰 مهدی ملک‌زاده یپرم را چنین توصیف می‌کند:

مردی که بزرگ‌ترین چهرهٔ جنگ‌های قزوین، کرج، بادامک (شهریار)، تصرف تهران، جنگ علیه شاهسون‌های آذربایجان و جنگ علیه ارشدالدوله و سالارالدوله بود و اگر حمل به گزافه گویی نباشد شجاع‌ترین شجاعان و قهرمان رزمندگان مشروطیت بود که در دوره‌ای تاریخی زندگی کرد و در جنگی که با مقایسه با جنگ‌های قبلی اهمیت چندانی نداشت با یک گلوله از این جهان رفت هنگامی که پیروزی را در آغوش گرفته بود.

رزمندگانی که از سر عشق و سرگشتگی از این همه تهور و شهامت او را پدر می‌نامیدند. حتی مسلمانان نیز او را به لفظ ارمنی هایریک (پدر) می‌خواندند.

🔰 سرداری بزرگ که ستارخان ضمن تمجید از دلاوری‌های او دربارهٔ مجاهدت‌های او و رزمندگانش که آنان را (دغا) می‌نامیدند، گفته‌است:

اگر من ۲۰۰ نفر از این دغاهای داشناکسوتیون می‌داشتم توپ‌ها را برداشته تا «پطر» (سنپترزبورگ) یکسره می‌رفتم

🔰 یپرم‌خان در یکی از نبردها در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ خورشیدی برابر با ۱۹ مه ۱۹۱۲ (میلادی) در نزدیکی قلعه شورجه در همدان توسط عبدالباقی خان چهاردولی (اسدآباد) و محمود خان پسر عباس خان چناری کشته شد. آثار باقی‌مانده از وی هم‌اکنون در موزه کلیسای وانک در اصفهان قابل بازدید برای عموم است.





https://t.me/Nehzate_Jangal/978

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ شاهدخت اشرف در خاطرات خود و در وصف خصوصیات اخلاقی #رضاشاه مینویسد :

علیرغم برنامه کاری فشرده‌ای که پدرم داشت اکثر روزها ناهار را با فرزندان خود میل میکرد، روزی من که هنوز کودکی بودم با پیراهن بدون آستین برای ناهار به دفتر او ‌رسیدم
برای چند ثانیه با چشمانی غضب آلود به من نگاه‌کردند و سپس گفتند بلافاصله لباست را عوض کن و دیگر هرگز آستین کوتاه نپوش

چند سال بعد زمانی که ۱۶ سال داشتم پدرم، من، خواهرم شمس و مادرم را از تصمیم خود برای پایان دادن به حجاب مطلع کردند و در ادامه گفتند

این سخت‌ترین کاریست که در زندگی پر فراز و نشیبم انجام میدهم
علیرغم میل باطنی و باورهای مذهبیم باید از شما بخواهم بدون حجاب در انظار عمومی ظاهر شوید
برای رساندن ایران به کشورهای پیشرفته جهان نمیتوانم نقش نیمی از جمعیت ایران را ندیده بگیرم و شاهد ضایع شدن استعداد و حقوق آنها باشم .

#حجاب
#جاوید_شاه





🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ #دکتر_ابراهیم_حشمت
( عکس رنگی شده است )


در سال۱۲۶۴، در روستای "شهراسر طالقان" چشم به جهان گشود. زمانیکه ابراهیم ۱۸ سال داشت، پدرش او را برای تحصیل به تهران فرستاد و نامش را در مدرسه #آلیانس_فرانسه ثبت نمود. او سپس در مدرسه #دارالفنون به تحصیل #طب مشغول شد. در سال ۱۳۲۸ ه‌.ق شاهسون‌ها در اردبیل علیه دولت "مشروطه" طغیان کردند و ابراهیم که اینک طبیب شده بود، به عنوان پزشک ارتش برای سرکوبی طغیان شاهسون‌ها اولین ماموریت و سفر جنگی خود را آغاز نمود. هنگامی که روس‌ها در سال ۱۳۲۹ قمری برابر با سال ۱۲۸۶ شمسی از طریق آستارا به خاک ایران تجاوز کرده و به شهرهای رشت و انزلی هجوم آوردند، " جمعیت اتحاد اسلام" که دکتر حشمت از اعضای فعال آن بود، به مقابله و مبارزه با روس‌ها پرداخت. ریاست شورای نظامی جنگل در #صومعه‌سرا ( کسما و سپس در گوراب زرمیخ شهرستان صومعه‌سرا ) با میرزا کوچک خان و در #لاهیجان با دکتر حشمت بود.
نهضت جنگل تنها با قزاقستان و ایادی دولتی دست به گریبان نبود، بلکه قوای #انگلستان هم در سرکوب جنگل نقش مهم و موثری ایفا کرد. حمله قوای دولتی به فرماندهی #ایوب_خان_میرپنج از یکسو و حمایت هواپیماهای انگلیس از آن‌ها و بمباران مواضع جنگلی‌ها مجال به نهضت جنگل نمی‌داد، تا آنکه دکتر حشمت تصمیم گرفت با توجه به امان نامه‌ای که حکومت مرکزی داده است تسلیم قوای قوای دولتی شود، هر چند میرزاکوچک خان با تصمیم او مخالف بود. بعد از تسلیم شدنش، #سرتیپ_عبدالجواد_قریب (متین الملک) در دادگاه سیلی محکمی به صورت دکتر حشمت زد، این برخورد خوشایند دیگران نبود. محاکمه دکتر حشمت زود پایان یافت و در ساعت پنج بعدازظهر همان روز او را با درشکه ای به میدان اعدام آوردند. دکتر حشمت از درشکه پیاده شد و با شجاعت تمام، دلیرانه و استوار به پای چوبه دار رفت. دکتر حشمت در روز چهاردهم اردیبهشت سال ۱۲۹۸ شمسی به شهادت رسید. پیکر ایشان را #کاس_آقا_حسام معروف به خیاط که از آزادی خواهان قدیمی مقیم رشت بود تحویل گرفت و در گورستان محله چله خانه به خاک سپرد.

#روحش_شاد_یادش_گرامی 🎋🎋🎋



https://t.me/Nehzate_Jangal/987
https://t.me/Nehzate_Jangal/724

https://t.me/Nehzate_Jangal/950

🆔 @Nehzate_Jangal
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑️ فیلم صامت جالبی از نحوه عبور خطرناک ایل بختیاری از رودخانه کارون در سال 1925 میلادی با استفاده از خیک باد کرده بز! این فیلم توسط مریان کوپر و ارنست بی. شودزاک کارگردانی شده و به کوچ طایفه بابااحمدی (بختیاری‌ها بامدی) از طوایف ایل بختیاری می‌پردازد.





🆔 @Nehzate_Jangal
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"مجلس شورای ملی" و "شورای ملی تصمیم" در نطفه به توپ بسته شد!

#سیاوش_امانیه

لینک یوتیوب با کیفیت بالا👇

https://youtu.be/82ftsHNf-QI


@Rastakhiz_Simorgh1339
☑️ ‏کاریکاتور معروفی که حدود ۱۹۰۷
در نشریه فکاهی «پانچ»
در لندن منتشر شد
و کنایه‌ای است به قرارداد ۱۹۰۷
شیر (بریتانیا) به خرس (روسیه) می‌گوید تو با سر گربه (ایران)
بازی کن و من با دمش...!!





🆔 @Nehzate_Jangal