نهضت جنگل
50 subscribers
650 photos
288 videos
1 file
227 links
Download Telegram
☑️ در همین راستا محتوای کتاب‌های درسی جمهوری باکو ازتحریف‌های شگفت‌آور ضد تاریخی که نمونه‌های زیر، قابل تأملند پر شده است:

‏روی جلد کتاب آتا یوردو (سرزمین پدری)،کتاب درسی تاریخ کلاس پنجم دبستان جمهوری باکو، نقشه باکو به‌علاوه شمال غرب ایران چاپ شده است!!

‏همچنین درکتاب‌های درسی باکو، شاه اسماعیل صفوی و نادرشاه افشار، پادشاهان امپراتوری خیالی آذربایجان معرفی می‌شوند و ایرانی بودنشان انکار می‌شود!!؟ و اغلب مفاخر و شاعران و اندیشمندان ایرانی تاریخ و میراث فرهنگی ایرانی همچون نظامی گنجوی، خواجه نصیرالدین توسی، بابک خرمدین، ستارخان و باقر خان، تارایرانی، چوگان ایرانی، هنرفرشبافی ایرانی هم متعلق به باکو خوانده می‌شوند.!!

موسیقی عاشیقلار ایرانی که در زمان شاه اسماعیل صفوی در ایران بنیان نهاده شد، در سکوت مقام های فرهنگی ایرانی، توسط جمهوری باکو، به نام این کشور 30 ساله در یونسکو ثبت جهانی شد!!

هنر اجرای آذربایجانی (ساخت و نواختن آذربایجانی تار) بدون نام بردن از هنرمندان ایرانی و کشور ایران توسط جمهوری باکو، به نام این کشور در یونسکو به ثبت جهانی رسید که اعتراض استاد داریوش پیرنیاکان، سخنگوی خانه موسیقی ایرران را در پی داشت.

باکو همچنین مدت هاست در تدارک است تا آیین چله که یکی از آیین‌های باستانی و ملی ایران با پیشینه ای ۸ هزار ساله است را به نام جمهوری باکو به ثبت جهانی یونسکو برساند!!

کار به جایی رسید که باکو برای داشتن تنها ۲۰ هزار هکتار گوشه‌ای از انتهای ۲ میلیون هکتار جنگل‌های شمال ایران معروف به هیرکانی، چندین سال درتکاپو بود تا این جنگل‌ها را به‌عنوان میراث طبیعی جهانی اختصاصی باکو به ثبت جهانی برساند!! که یونسکو به دلیل دفاع جانانه متخصصان میهن‌پرست ایرانی از حق ایران به ویژه پروفسور سیدمحسن حسینی، با خواست ناحق باکویی‌ها مخالفت کرد و خوشبختانه این جنگل‌ها، به طور اختصاصی به نام ایران به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید آن هم در محل اجلاس در باکو!!

‏فرجام سخن اینکه، شناسایی عجولانه استقلال باکو، بدون الزام تغییر نام آن جمهوری (برعکس آنچه در عدم شناسایی مقدونیه توسط یونان، تا عملی شدن الزام یونان برای تغییر نام مقدونیه شاهد بودیم)، و نیز ‌سهل‌انگاری غیر قابل توجیه سفارت ایران در باکو در سی سال گذشته پس از اعلام استقلال، به تبلیغات رسمی ضد ایرانی باکو و توسعه محتویات جعلی کتاب‌های درسی باکو، عامل اصلی رشد لگام‌گسیخته شست‌وشوی مغزی خصومت ورزی ضدایرانی باکو شده است که توجه نهادهای مسوول دیپلماتیک و فرهنگی ایران به اولویت‌های زیر می‌تواند در تغییر این شرایط موثرباشد:

۱- الزام بازنگری و تغییر نگرش انتخاب افراد به عنوان سفیر ایران در باکو و الزام رصد دقیق نهادهای مسوول به عملکردشان؛

۲-تغییر نام جمهوری باکو به عنوان پیش شرط ادامه رابطه دیپلماتیک با این کشور، به این دلیل که نام کنونی آن تهدید مستقیم امنیت ملی و تمامیت سرزمینی ایران است و کاربرد رسمی نام ایران شمالی تا انجام تغییرنام آن جمهوری؛- الزام جعل‌زدایی از تاریخ و حذف موارد پرشمار دروغ و تحریف‌های ضد ایرانی از کتاب‌های درسی تاریخ پایه‌های گوناگون تحصیلی جمهوری باکو؛

۴- الزام پشتیبانی همه‌جانبه از تالشی‌ها و تات‌های آن سوی مرزهای ایران، در صورت ادامه تحریک‌های قومی پان‌ترکیسم در آذربایجان ایران توسط باکو و تغییر مکان کنسولگری ایران درنخجوان به تالشان؛

۵- پیوند مجدد جمهوری خودمختار نخجوان به استان آذربایجان شرقی و تبریز برای رفع محاصره طبیعی و جغرافیایی نخجوان و ارتباط آسان با باکو مثل سی سال گذشته، با تضمین تامین همیشگی سوخت و برق و مایحتاج این منطقه درقالب کشور ایران.



https://t.me/Nehzate_Jangal/1221

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ در برابر تهدیدهای ترکیه علیه تمامیت ارضی ایران در آذربایجان هم:

‏۱- شناسایی نسل‌کشی ارمنیان توسط ترکیه، باید در دستور کار قرار گیرد.

۲- حمایت همه‌جانبه از حقوق ۳۰ میلیون هم‌تبار مظلوم کرد در کردستان اشغالی ترکیه و تاکید بر کاربرد نام‌های کردیه و ایران باختری باید مورد تاکید ایرانیان قرار گیرد.

۳- الزام جعل‌زدایی از تاریخ و حذف موارد پرشمار دروغ و تحریف‌های ضد ایرانی از کتاب‌های درسی تاریخ پایه‌های گوناگون تحصیلی جمهوری باکو؛

۴- الزام پشتیبانی همه‌جانبه از تالشی‌ها و تات‌های آن سوی مرزهای ایران، در صورت ادامه تحریک‌های قومی پان‌ترکیسم در آذربایجان ایران توسط باکو و تغییر مکان کنسولگری ایران درنخجوان به تالشان؛

۵- پیوند مجدد جمهوری خودمختار نخجوان به استان آذربایجان شرقی و تبریز برای رفع محاصره طبیعی و جغرافیایی نخجوان و ارتباط آسان با باکو مثل سی سال گذشته، با تضمین تامین همیشگی سوخت و برق و مایحتاج این منطقه درقالب کشور ایران.

در برابر تهدیدهای ترکیه علیه تمامیت ارضی ایران در آذربایجان هم:

‏۱- شناسایی نسل‌کشی ارمنیان توسط ترکیه، باید در دستور کار قرار گیرد.

۲- حمایت همه‌جانبه از حقوق ۳۰ میلیون هم‌تبار مظلوم کرد در کردستان اشغالی ترکیه و تاکید بر کاربرد نام‌های کردیه و ایران باختری باید مورد تاکید ایرانیان قرار گیرد.

دکتر میر مهرداد میرسنجری، استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک




https://t.me/Nehzate_Jangal/1231

🆔 @Nehzate_Jangal
☑️ #بادکوبه (جمهوری جعلی باکو، آذربایجان اشغالی)، ایران صفوی را امپراتوری صفوی آذربایجان؟! می نامد و پرچم تاریخی ‎#شیروخورشید صفوی را هم متعلق به باکو معرفی می کند!!
نتیجه بی تفاوتی مسوولان به نمادهای تاریخی و معنوی ایران و بی عملی سفیر ذوب درباکوی ایران درخودداری ازکمترین اعتراضی به باکو (#بادکوبه) برای آموزش رسمی این مزخرفات.




🆔 @Nehzate_Jangal
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☑️ شیر و خورشید از کجا آمد..؟!



🆔 @Nehzate_Jangal
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☑️ نماد شیر و خورشید بیانگر چیست..؟!





🆔 @Nehzate_Jangal
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☑️ تاریخچه پرچم نماد شیر و خورشید نشان ایران




🆔 @Nehzate_Jangal
تاريخچه شیر و خورشید |  احمد کسروی | کتاب صوتی ممنوعه نایاب | آوای…
avaye buf آوای بوف
☑️ #کتاب_صوتی تاريخچه شیر و خورشید |  احمد کسروی | کتاب صوتی ممنوعه رایگان نایاب | آوای بوف | AVAYEBUF | متن کامل

تاریخچه شیر و خورشید | احمد کسروی | قاسم قره داغی | کتاب صوتی رایگان | آوای بوف

تاریخچه شیر و خورشید نخستین بار در سال ۱۳۰۹ منتشر شد. آنچه می خوانید از روی نسخه چاپ سال «۲۵۳۶» از انتشارات رشدیه تهیه و تنظیم شده است. این تاریخچه از این نظر اهمیت دارد که برای نخستین بار به کند و کاو در منابع تاریخی و ادبی پرداخته تا ریشه پیدایش شیر و خورشید را به مثابه نماد ملی ایرانیان که بر پرچم و سکه های آنها نقش می بست، دریابد.


كتاب تاريخچه شير و خورشيد يكی از مهمترين آثار پژوهشی شادروان كسروی است. او در اين كتاب منحصر به فرد، به تاريخچه نگاره شير و خورشيد در ايران و چگونگی پيدايش آن پرداخته و كوشيده است تا در دل تاريخ كهن ايران، منشا پيدايش اين نماد را رصد كند.




🆔 @Nehzate_Jangal
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑️ تاریخچه شیروخورشید از نگاه #احمد_کسروی ..



🆔 @Nehzate_Jangal
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☑️ این کلیپ تنها بجهت آشنایی شما همراهان گرامی، با کلیپ هایی که بصورت حرفه‌ای و موشکافانه در حال تزریق افکار مغرضانه خود بوسیله دستکاری و تحریف حقایق تاریخی، به اذهان عمومی جامعه هستند...




🆔 @Nehzate_Jangal
نهضت جنگل
☑️ گیلگمش: قدیمی ترین بخش ادبیات، 4000 ساله دنیا است. گیلگمش اولین نسخه ادبیات دنیا است، این یک داستان است. نمونه های قدیمی تر از آن نیز وجود دارد. اعتقاد بر این است که کتیبه کیش، از ایران، قدیمی ترین کتیبه های گلی، حدود 5500 سال پیش است. ایران بخشی از تاریخ…
⚠️🚨 #هشدار

📩 در این مطلب (نامه سرگشاده) بصورت تفصیلی و بسیار محدود به ریشه ایرانستیزی و آرزوی دیرینه نابودی #ایران که توسط قومی وحشی و اهریمنی مدت‌هاست در حال اجرا می‌باشد، می‌پردازیم:


متأسفانه بعلت عدم آگاهی جامعه امروزی به حقایق تاریخی و از همه مهم‌تر عدم وجود انگیزه و رغبت لازم در شناخت پیشینه تاریخی در نسل امروزی؛ رسانه‌های ایرانستیز در حال تزریق اطلاعات غلط در لابلای مطالب اصلی هستند تا مخاطبان را فریب دهند..

ریشه ایرانستیزی برخلاف آنچه عنوان شده که به دو قوم عرب و رومی ها در طول تاریخ بازمی‌گردد!!؛ ریشه این دشمنی به قوم خزرهای یهودی تبار بازمی‌گردد که محل سکونتشان امروزه در نزدیکی #بادکوبه (باکوی فعلی، آذربایجان اشغالی) می‌باشد، ریشه کینه و دشمنی قوم خونریز #خزرهای_یهودی بسیار دیرینه تر از حمله اعراب و حتی بسیار پیشتر از حمله اسکندر مقدونی به ایران باز می‌گردد، قدمتی به دیرینگی دوران پسا #میترائیسم و حتی ماقبل از ظهور حضرت موسی در بین بنی‌اسرائیل...؛ متأسفانه در طول چند صده اخیر و هزارهٔ گذشته کلیه‌ی کتب و دست نوشته‌های باستانی از حقایق تاریخی ایران با حذف کتب تاریخی توسط همین قوم دسترسی ما به حقایق باستانی این مرز و بوم را بسیار محدود کرده و در کمال تأسف تنها مرجع به تاریخ گذشته ایران باستان توسط تاریخ نگران یهودی تبار و یا نویسنده هایی که تحت تسلط و یا نفوذ همین #خزرهای ایرانستیز بوده‌اند، موجود و قابل مطالعه می‌باشد...

منطقه فعلی #بادکوبه، #اردبیل ، #زنجان، #قزوین (کاسپین) و بخش غربی مازندران فعلی از کرانه غربی چالوس رود به سمت #شهسوار (تنکابن) جزئی لاینفک از ولایت #گیلان(امروزی) بوده‌اند، که به استثنای #بادکوبه که در دوران ننگین قاجار از منطقه گیلان و کشور کهن #ایران_عزیز توسط تحمیل قراردادی ننگین با عنوان #عهدنامه‌ی_گلستان جدا شده بود، سایر مناطق نامبرده تا دوران پهلوی دوم جزئی از خاک استان یکم یعنی استان گیلان بودند(که منطقه غربی چالوس رود و شهسوار در دوران پهلوی اول از گیلان جدا شدند)، #گیلان بزرگ که سرزمین و خاستگاه گیلها و دیلمیان بوده (پس از حمله اعراب به ایران،دیلمیان با شکست اعراب بخش اعظمی از خاک ایران را بازستاندند؛ چند صده بعد پس از حجوم مغول و سیطره ترک‌ها بر خاک ایران، همین قوم گیل و دیلم بودند که با نجات #شاه_اسماعیل_اول از اردبیل کنونی ((که آن‌زمان یکی مناطق تالش زبان بود)) زمینه نجات ایران از چنگال #ترکان_عثمانی را فراهم آوردند...

#همراهان_گرامی؛ تا به اینجا سعی در آشنایی شما با محدوده جغرافیایی #ولایت_گیلان پس از حمله اعراب داشتیم، گیلان منطقه‌ای بسیار کهن با پیشینه تاریخی و فرهنگی بسیار غنی که حتی محدود جنوبی امروزی غازان روسیه بخشی از این حدود مقدس بوده...
دیاری که قبل از گیلها و دیلمانی ها محل سکونت #قوم_آمارد و قبل از آنها تحت سیطره اقوامی کهن ایرانی بانام #کاس_ها بوده است، کاس یا همان قوم کاسپین که اسم دریای کاسپین از آنها سرچشمه گرفته است، اما اگر دقت کنید تنها کشور آذربایجان اشغالی اسم این دریا را بانام جعلی دریای خزر معرفی میکند..!!، متأسفانه بعلت نفوذ شدید بهائیان(مسلمانان یهودی تبار، که برای نفوذ در میان مسلمانان ایران و ایجاد تفرقه در بین مذاهب تشیع و اهل سنت و از همه مهمتر با پیشینه های تجاری ، اقتصادی و ژورنالیستی این قوم یهودی کلیه زمینه‌های چاپ پول، ضرب سکه، تسلط بر بخش آموزش و نشر اطلاعات #روزنامه_نگاری که بعدها رادیو و تلویزیون به آن اضافه شد را به شاخه #بهائیان سپردند...) حتی تا اویل دوران دولت اصلاحات در کتب درسی ایران نیز با نام #دریای_خزر به مردم و دانش‌آموزان که نسل آینده و آینده سازان هر جامعه‌ای هستند، معرفی می‌شد!! که متأسفانه هم‌اکنون نیز بجای استفاده از نام #دریای_کاسپین برای فریب اذهان عمومی از نام #دریای مازندران استفاده می‌کنند!!

قوم کاسپین در حواشی مناطق ساحلی ، دجله ها که با کوهستانهای پیاپی محصور شده بود می‌زیستند، درست در دوران تسلط تمدن فیلیسیتی ها در سواحل شرقی دریای مدیترانه و شرق رود نیل که امروزه با نام فلسطین از آن یاد می‌شود...

#بخش_اول

https://t.me/rakik_nameh/1790
https://t.me/Nehzate_Jangal/1257
https://t.me/Nehzate_Jangal/890
https://t.me/Nehzate_Jangal/888


🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_دوم ((بررسی عوامل و علت ماهیت #ایرانستیزی، یهودیان #قوم_خزر و دشمنی دیرینه آنها با اقوام #کاسپین یا گیلان امروزی و #فیلیسیتیها یا فلسطین امروزی))


همانگونه که عنوان شد، کلیه کتب تاریخی در دسترس تحت قلم یا نفوذ یهودیان از تاریخ گذشتگان برجای مانده و هیچ ردپایی از حقایق پیشینیان ما بصورت مستند و تحریف نشده در دسترس ما موجود نمی‌باشد...

همانگونه که قبلا عنوان شده، برخلاف تحریف اسناد و تاریخ نوشته‌های غلطی که توسط تاریخنگاران (ژورنالیسم) یهود تبار در دسترس قرار داده‌اند؛ #گیلگمش که در الواح سومری و از پادشاهان منطقه بابِل(عراق امروزی) از آن یاد شده، شخصیتی اسطوره‌ای از اقوامی بوده اند که به دلایلی نامعلوم دیار #گیلان کنونی را ترک و به منطقه بين‌النهرين مهاجرت کرده و تا مرزهای مصر کنونی را تحت تسلط و سلطه خویش در آورده بودند، (منطقه مورد مناقشه سوریه و اسرائیل یا فلسطین اشغالی با نام عربی جولان که عبری زبان‌ها با نام گولان که ریشه در کلمه گیلان محلی که تحت سلطه گیلانیان در آنزمان بوده است...

برای جمع‌بندی این مقاله که از حوصله مخاطبان خارج نشود،چون آنقدر این مطالب ریشه‌ای، عمیق و بسیار کهن می‌باشد که در صورت دسترسی به منابع صحیح و قابل استناد میتوان کتاب‌ها در این مورد نوشت..
همانگونه در مقاله‌ای که پیشتر در #رکیک_نامه منتشر کردیم (https://t.me/rakik_nameh/1847)
و عوامل حقیقی دشمنی قوم یهود را خارج از شناخت،دانش و علوم امروزی مان عنوان نمودیم((باید اشاره کنیم که برخلاف تصور اذهان عمومی، قوم یهود در پایه حداقل به دو گروه می‌توان تقسیم کرد، گروه اول که پیروان مذهبی حضرت موسی و #تورات هستند، که همانها به شاخه‌هایی مفصل تقسیم می‌شوند و بخش دوم که #یهودیت را در عمل به قومیت تعبیر کرده نه به یک دین #ابراهیمی ...؛ همانگونه که در آخرین کتاب الهی قرآن از آن یاد شده: عده‌ای در میان همین قوم بسیار محتاط، مذهبی و اهل دیانت و با ایمان به قیامت هستند که عده‌ی کثیری از همین قسمت به دین اسلام گرویدند و ميان آنها مؤمنانی هستند بسیار یکتاپرست و پایبند به شعائر و موازین انسانی و اخلاقی...
#قوم_خزر و یهودیانی که در باطن بسیار #ایرانستیز و در انتظار نابودی و کشتار بی‌رحمانه ایرانیان به سرمیبرند، گروه مورد بحث ما میباشند؛ هر چند دو گروه ممکن است در ظاهر برای ما مردم عادی قابل شاخت نباشند..!))

جنگهای اول و دوم جهانی همانند حادثه ۱۱ سپتامبر بسیار عجولانه و در اصل برای رسیدن به مقصودی نهایی آغاز شدند که آشنایی افکار عمومی و آمادگی آنها با نام #نبرد_سوم یا جنگ سوم جهانی بوده، این اسم کلمه‌ای رمز آلود برای آغاز لحظه موعود است..!!
که به نبرد نهایی خیر و شر اشاره دارد، نبرد سوم که همان نبرد نهایی شیاطین و یکتاپرستان یا جنگ سوم که میان نور و تاریکی رُخ خواهد داد...

زمین برخلاف آنچه امروز مجددا رسانه ای شده تخت نبوده، بلکه زمین در مقیاسی بسیار عظیم تر از آن بخش ناچیزی است که به ما نمایانده اند؛ اگر در مثالی بخواهیم مقایسه کنیم فرق مقیاس این پنج قاره و شش دریا!!
که بعنوان زمین کروی به ما معرفی کرده‌اند با ابعاد حقیقی زمین، فاصله‌ی مساحتی آن بین چیزی حدود #شهر_ری و #فلات_ایران بین مساحت اعلامی آنها و مساحت حقيقي زمین فرق وجود دارد، ما با جهان هایی بسیار گسترده و ناشناخته مواجه خواهیم شد..!!

همانگونه که در قرآن نیز یاد شده موجودات زنده زمین را جن و انس نام برده...
که جن و انس موجودات و سربازان نور و یکتاپرست هستند..
اهریمنان یا سربازان تاریکی را باعنوان شیاطین به آنها اشاره کرده (چه انسان و یا از جنیان)

اگر توجه کرده باشید از دوران دولت رفسنجانی بهائی در رژیم اهریمنی به بعد، ما شاهد حجوم بی امان جویندگان عتیقه و گنج یابهای غیر قانونی که بصورت غیر اصولی و گسترده از آن تاریخ به بعد با رُشد وصف ناپذیری در حال تخریب و تاراج گنجینه‌های مدفون در قلب خاک ایران زمین هستند، که در میان همین اقشار عنوان شده به دنبال گنجینه‌های خسروپرویز که خزانه‌داری آن زمان قبل از حجوم اعراب در نقاط مختلف ایران مدفون و پنهان کرده‌اند می‌باشند...

و نکته قابل تأمل آن است که کلیه این دفینه ها پس از نزاع و کشتار میان گنج یابها که اگر هم پس از اکتشاف زنده بمانند به دست عناصر اطلاعات سپاه افتاده و همگی به عنصری با نام رمز کارشناس حقیقی(یهودی) به جهت کارشناسی و قیمت گذاری ارسال می‌شود...

برخلاف انتظار، یهودیان در این مناطق الخصوص منطقه گیلان امروزی (گبری ها) به دنبال گنجینه‌هایی بسیار ارزشمندتر از طلاها و الماس‌های باستانی هستند..

آنها بدنبال چند کتاب (سه کتاب) باستانی می‌باشند که از دوران حکومت گبری ها (چهل گوش) که پس نبردی که پیشینه‌ای نامعلوم داشته و منجر به کوچ عظیم قوم #گیلمش از این دیار شدند (بعلت فرار و خوفی نامعلوم) می‌باشند...
کتبی بسیار ارزشمند که به استناد تایید و تاکید دانشمندان علوم غریبه قوم یهود الخصوص شاخه #یهودیان_خزری در #بادکوبه در بخش غربی گیلان امروزی مدفون است...

در جمعبندی نهایی باید اشاره کنیم، به محض دسترسی به این کتب سه گانه و اجرای مراسمی خاص، هاله های انرژی بسیار آسیب پذیر خواهند شد و نبرد پنهان تاریکی مجددا علنی خواهد شد...
تنها کتابی که به نبرد دوم یل نبرد خیر و شر که با پیروزی نور بر تاریکی موجب تولد #ایران و قدرت گرفتن و تسلط پادشاهان #ایران_باستان بر جهان آن دوران شد، کتاب گمشده(پنهان شده) و اساطیری شاهنامه می‌باشد، که به بهانه حمله اعراب با نفوذ و تحریک یهودیان خیبر، با آتش زدن کتابخانه‌های گندی شاپور و همچنین توسط تحریک پیشگویان یهودی قبل از اعراب توسط اسکندر مقدونی کتابخانه کاخ آپادانا، به آتش کشیده شدند(به تاراج رفتند، که هم‌اکنون در اختیار وایتیکان میباشد) متأسفانه تنها خلاصه ای از رویدادهای شاهنامه که توسط #فردوسی_بزرگ به نثر تبدیل شده در دسترس میباشد...

ترس یهودیان از بازگشت قدرت از همین منطقه گیلان و نبرد مجدد برعلیه نیروی تاریکی و سلطه مجدد آنها بر جهان میباشد..

آنها قصد داشته تا پس از دسترسی به کتب سه‌گانه و اجرای قربانی به اهریمن و شیاطین (سربازان) جسم مادی دهند...



https://t.me/rakik_nameh/1847

🆔 @Nehzate_Jangal
در خاتمه باید اشاره کنیم، از منظر علوم و دانش امروزی و تاریخی که تحت نفوذ و تسلط همین قومی که از بانیان تأسیس و گسترش نظام آموزشی و نگارش کتب قابل دسترس نسل های معاصر می‌باشند، به گونه‌ای از پیش حساب شده ارتباط ما ایرانیان را با ریشه های فرهنگی و دانش تاریخی و باستانی مان را قطع نموده و آنچه مد نظر خودشان میباشد را بعنوان علوم فرهنگی، تاریخی و دانش امروزی به ما و نسل‌های معاصر آموزش داده‌اند.
به گونه‌ای که موجب قطع ارتباط ما با دانش و فرهنگ و تاریخ غنی ما ایرانیان با پیشینیان متمدن، اجداد و نیاکان یکتاپرستمان که پس شکست اهریمنان و سلطه برجهان با اشراف کامل برعلومی گرانبها که به آن بوسیله برجهانیان حکمرانی عادلانه میکردند؛ با نسل‌های منقطع با پیشینیان هرآنچه خواستند کردند...

متأسفانه برخلاف آنچه که انتظار می‌رود و نسل بشر بصورت عقلانی هرچقدر به‌سوی آینده حرکت می کند باید با پیشرفت و توسعه بیشتری مواجه شود!
همانند جامعه‌ی ایرانی پس از شورش ۵۷ که تحت کنترل و هدایت بهائیان یا یهودیان تازه مسلمان ایران، هر چقدر از فردای ۵۷ و پس از حکومت #آریامهر_فقید ، #محمدرضا_شاه_پهلوی فاصله گرفتند، به واسطه و بهانه جنگ ۸ ساله ووو... به مرور تا امروز باید اعتراف کرده لحظه به لحظه چه از لحظ مادی و چه از لحاظ علمی، فرهنگی در تمامی زمینه‌ها بصورت عامدانه و حساب شده دچار پس رفتی عمیق نسبت به گذشته نچندان دور خود یعنی #دوران_طلایی_سلطنت_پهلوی، شده‌اند...

شوربختانه بعلت نبود رسانه‌های جمعی در گذشته، همانند این روزها که موجب نشر آگاهی میان جامعه میهن‌پرست و شکست رژیم اهریمنی ملاهای بهائی و حکومت تحت سلطه بهائیان یهودی شده، از دوران هخامنشی که توسط اسکندر سقوط کرد مطمئنا جهشی بزرگ بسوی عقب ماندگی نسبت به گذشتگان داشته، همانند حمله اعراب که با دسيسه یهودیان مدینه موجب تخریب ایران شد و موج عظیم بعدی پس رفت را شاهد بودیم و در موج بزرگ بعدی، ایران تحت سلطه‌ قوم ایرانستیز قاجار که تحت نفوذ آخوندهای یهودی تبار بار دیگر به پس رفتی تاریخی و جنگهای خانمانسوز و تجزیه‌ای مجدد مبتلا شد..

همانگونه که در مطالب و تصاویر رضاشاه بزرگ هویدا می‌باشد، از فرهنگ غنی ایران برای ایرانیان تنها پشکلی ناچیز و طاعون، وبا و شپش به جامانده بود...

آنقدر این قوم کینه‌توز و ایران ستیز هستند، که پس از نابودی سرزمین برادران آریایی آلمان با برنامه ریزی یهودیان #اشک_نازی صورت پذیرفت و چه مصیبتهایی که بر سر بازماندگان آلمان، زنان و کودکانشان که نیامد...
مصیبتهایی که دقیقا در تاریخ ایران و پس از حمله اعراب به میهن عزیزمان که تحت سلطنت خسروپرویز بود، تحمیل شد...

میهن‌پرستان، خواهشمندم با کنار گذاشتن تبلیغات و فریبهای این قوم اهریمنی، به جنایات یک سال گذشته ارتش اسرائیل در قبال جنایات و کشتارهای بی‌رحمانه ای که بر علیه کودکان، زنان و مردم غیر نظامی فلسطین مرتکب شده‌اند توجه کنید.


باور داشته باشید، بنا به گواه تاریخی که توسط قلم بدستان مزدور و تاریخنگاران یهودی تبار از ما مخفی نگهداشته شده، اگر ما نتوانیم این رژیم آخوندهای بهائیان تازه مسلمان را ساقط کنیم،باید مطمئن باشیم که جنایات بس سهمگین تر از مردمان غزه و فلسطینیان در انتظار ما خواهد بود، همانگونه که مزدوران حماس تحت تسلط فرماندهان یهودی تبار به ظاهر مسلمان خود موجب آغاز یک جنگ خانمانسوز که با بدست آوردن آن بهانه وارد خاک غزه شده و آنچنان کشتاری را با قساوت تمام رقم زدند...

پس از آنکه دستشان از پاکسازی اطراف اسرائیل خالی شد، اگر ما رژیم اهریمنی بهائیان را ساقط نکرده باشیم!
سپاه همانند حماس یک بهانه رسانه پسندانه در اختیارشان گذاشته تا به پشتوانه آن، خاک ایران را به توبره کشیده تا به آرزوی دیرینه خویش برسند...

"* مطمئنا مطابق دانشی که تحت آموزش سیستم آنها بدست آمده، گفتار بالا در ادبیاتی ترین تشبیه، تنها یک افسانه می‌توان یاد کرد!
اما مطمئن باشید تاریخ ایران دقیقا تنها قسمتی به گوشمان رسیده که پسوند افسانه را حمل میکرده...؛ این قوم با وهم خدمت دیرینه به اهریمن در اندیشه ای پوچ به سر می‌برند که پس جنگ سوم و به قدرت رسیدن شیاطین می‌توانند اینبار پس از نابودی کامل #ایران و #ایرانیان برروی خرابه‌های آنها حکومتی جهانی بنا کرده و بر دنیا حکومت کنند، غافل از آن حقیقت هستند که اهریمن دشمن قسم خورده #آدم است...
از همه مهم‌تر، #همواره_نور_بر_تاریکی_پیروز_است ...

اطمینان کامل داشته باشید که باردیگر #ایرانیان_یکتاپرست با شکست مجدد اهریمن جهان را در تحت سلطه الهی خویش به آرامش، امنیت و نور یکتاپرستی بازخواهند گرداند و همانند اجدادشان بر دنیا مجددا حکومت خواهند کرد؛ حکومتی تحت کنترل سیستم اخلاقی و انسانی مطابق موازین ایرانی..!!

#حقیقت_بر_فریب_پیروز_خواهد_شد
#صرفا_جهت_حفظ_هوشیاری




https://t.me/rakik_nameh/1846
🆔 @Nehzate_Jangal
Forwarded from رکیک نامه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑️ برگ برنده برای استقلال کامل میهن،در کف خیابان های ایران است..!!

از چهارچوب مبارزات مدنی، هرگز نباید خارج شویم. چون رژیم اهریمنی با کمک مجاهدین یا برادر خوانده ایرانستیز خویش، ممکن از با برگ مبارزات مسلحانه و تبدیل مبارزات مدنی به جنگی داخلی؛ جنازه متعفن رژیم اهریمنی که سقوط کرده را تا فصل خیانتی دیگر ادامه دهد...

مراقب پیشاهنگان قاآنی، مزدوران طالبان در ایران باشید!
قاآنی در زمان حیات سلمانی مسئول مرزهای شرقی و جبهه افغانستان بود، پس از مرگ سلیمانی و رسیدن به راس هرم قدرت در سپاه قدس، شاهد بازگشت طالبان در افغانستان و حجوم مهاجران افغان بصورت فله‌ای در ایران بودیم!

سیستم را دست کم نگیریم؛ آنها از ایران مقتدر و قدرتمند الخصوص ایران پادشاهی تحت سلطنت خاندان ایرانساز پهلوي و حضور #شاهنشاه #رضاشاه_دوم_پهلوی به شدت در حراس هستند...

#صرفا_جهت_حفظ_هوشیاری


#یادآوری: 👇👇👇

https://t.me/rakik_nameh/1847
https://t.me/rakik_nameh/1862
https://t.me/rakik_nameh/1770
https://t.me/rakik_nameh/1364
https://t.me/rakik_nameh/1677
https://t.me/rakik_nameh/1664

@rakik_nameh
🌞
☑️ شاه اسماعیل یکم (۱۷ ژوئیه ۱۴۸۷ – ۲۳ مهٔ ۱۵۲۴) نخستین شاه دودمان صفوی و بنیان‌گذار امپراتوری صفوی بود که از ۱۵۰۱ تا ۱۵۲۴ میلادی به عنوان شاه ایران حکومت کرد.پادشاهی او را غالباً سرآغاز تاریخ ایران مدرن و یکی از امپراتوری‌های باروت دانسته‌اند. گسترش مذهب شیعه در ایران به اجبار که در زمان او آغاز شد، با اینکه تا آن هنگام اکثریت مردم ایران سنی و شافعی مذهب بودند، پیامدهای بزرگی در تاریخ ایران داشت که تنها منفعت سیاسی کوتاه‌مدت آن، جدا کردن دولت رو به رشد صفوی از همسایگان سنی قدرتمند خود (خلافت عثمانی در غرب و خانات بخارا در شرق) و تمایز در مرزهای غربی بود.



🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_نخست


حکومتی که شاه اسماعیل یکم بنیان‌گذاشت بیش از دو قرن دوام آورد و در دوران اوج خود در زمان شاه عباس بزرگ، بر تمام ایران امروز، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، قفقاز جنوبی، عراق، کویت، افغانستان، بخش‌هایی از سوریه، ترکیه، پاکستان، ازبکستان و ترکمنستان حکومت می‌کرد.

تأسیس دوبارهٔ ایران به‌عنوان یک پایگاه اقتصادی بین شرق و غرب، ایجاد دولت و دیوان‌سالاری، نوآوری در معماری و حمایت از صنایع دستی و هنر از دیگر دستاوردهای امپراتوری صفوی بود. شاه اسماعیل یکم موفق شد در خلال ۱۰ سال، پس از حرکت از لاهیجان به اردبیل و فتح تبریز، از آنجا سراسر ایران از کرمان و پارس و خراسان تا خوزستان و عراق کنونی را زیر پرچم یک دولت واحد شیعی درآورد.

شاهان صفوی دین ایرانیان را به شیعه دوازده‌امامی تغییر دادند و مرزهای ایران را با مذهب شیعه تعریف کردند که باعث شد در آینده پس از تأسیس دولت–ملت‌های مدرن، هنوز یک مرزبندی عقیدتی مرزهای ایران را تعریف کند و در دوره‌هایی تندروی‌های شیعی (به‌خصوص شیخ‌الاسلام‌ها) باعث بروز درگیری در مناطق مرزی و کوچک‌تر شدن ایران می‌شد؛ مثلاً تندروی‌های محمدباقر مجلسی در اوائل قرن ۱۸ میلادی در ایجاد تنفر نسبت به اهل تسنن خراسان که منجر به هجوم افغان‌ها به اصفهان و از بین رفتن دولت صفویه در ۱۷۲۲ میلادی شد و یک هویت افغان را در شمال شرق خراسان تثبیت کرد که در قرون بعدی از عوامل جدایی افغانستان و کوچک‌تر شدن ایران شد.

جد پدری شاه اسماعیل یکم بنا بر منبعی از نسخهٔ خطی کتاب صفوةالصفا نگاشتهٔ ابن بزاز اردبیلی که خود یکی از شاگردان شیخ صفی‌الدین اردبیلی بوده، به وی منسوب می‌شود.

همچنین به نقل از کتاب سلسلةالنسب صفویه نوشتهٔ ابدال زاهدی، نسب صفی‌الدین اردبیلی به موسی کاظم هفتمین پیشوای شیعیان و نهایتاً به علی بن ابی‌طالب می‌رسد.

دودمان صفوی از زمان صفی‌الدین اردبیلی شامل شیخ‌های صوفی بود و نام این دودمان نیز برگرفته از اوست. صفی‌الدین با دختر شیخ زاهد گیلانی ازدواج کرد و وارث طریقت زاهدیه پدرزنش شد که پس از او، به طریقت صفویه شهرت یافت.

اسماعیل یکم فرزند مارتا و شیخ حیدر بود که در سال ۱۴۸۷ میلادی در اردبیل به دنیا آمد. مادرش مارتا یا عالم‌شاه بیگم، دختر اوزون حسن، مقتدرترین فرمانروای آق‌قویونلو‌ها و همسر مسیحی او تئودورا معروف به دسپینا خاتون بود.

دسپینا خاتون دختر ژان چهارم آخرین امپراتور ترابوزان بود. او در قراردادی برای محافظت از امپراتوری ترابوزان در برابر ترکان عثمانی با اوزون حسن ازدواج کرده بود

زمینه‌های شیعی صفویه
دو تن از نوادگان صفی‌الدین به نام شیخ جنید و پسرش شیخ حیدر این طریقت را ستیزه‌جویانه‌تر کردند و کوشش ناموفقی برای گسترش قلمرو خود داشتند. در زمان شیخ جنید (مرگ ۱۴۶۰م) پدر بزرگ اسماعیل صفویه را از یک فرقه صوفیانه که حول یک مرید سازماندهی شده بود، به یک جنبش نظامی فعال با سیاست فتح و سلطه تبدیل کرد. او اولین رهبر معنوی صفوی بود که گسترش آموزه‌های شیعه و خصوصاً غلات دوازده‌امامی را حمایت کرد. پیروانش جنید را تجسم خداوند می‌دانستند.

شیخ حیدر (۱۴۵۹–۱۴۸۸م) به عنوان رهبر صفویه جاه طلبی سیاسی پدرش را دنبال کرد. در زمان او صفویه به عنوان یک جنبش سیاسی شیعی دوازده امامی به‌طور فزاینده‌ای تبلور یافت و حیدر در نظر پیروانش یک شخصیت الهی بود. وی با مریدان جنگجوی ترکمان خود که بعد‌ها به دلیل بر سر داشتن کلاه قرمز رنگ قزلباش (به معنای سرخ‌سر در زبان ترکی) خوانده می‌شدند، برای جهاد علیه مسیحیان چرکس به نواحی قفقاز حمله کردند. توسعه‌طلبی حیدر باعث شد که با شروان‌شاهان وارد جنگ شود. سلطان یعقوب آق‌قویونلو در این جنگ به کمک شروانشاهان رفت و نهایتاً حیدر تیر خورد و به اسارت درآمد و جان خود را از دست داد




https://t.me/Nehzate_Jangal/1265

🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_دوم


اسماعیل در ۲۵ رجب سال ۸۹۲ (۱۷ ژوئیه ۱۴۸۷) در اردبیل متولد شد. به گفته دانشنامه مشگین‌شهر، او در مشگین‌شهر متولد شده است.

اسماعیل تنها یک‌سالگ داشت پدرش را از دست داد. (در رجب ۸۹۳) پس از مرگ حیدر فرزندانش نیز به اسارت درآمدند. در این زمان، اسماعیل کودکی شیرخوار بود. او به همراه مادر و دو برادرش در شهر اصطخر در استان فارس، به‌مدت چهار سال و نیم زندانی شدند.

در این دوره سلطان یعقوب آق‌قویونلو مرد و بین فرزندانش رستم و بایسنقر جنگ درگرفت و رستم برای مقابله با بایسنقر، «سلطان علی» برادر بزرگ اسماعیل و خانواده‌اش را آزاد کرد، تا بتواند از پشتیبانی قزلباشان خانقاه اردبیل برخوردار شود. سلطان علی با شکوه فراوان وارد تبریز شد و با سپاهی از صوفیان، بایسنقر را شکست داد. رستم از قدرت سلطان علی به وحشت افتاد و وی را در میانهٔ راه تبریز و اردبیل به قتل رساند. سلطان علی برادر هفت‌ساله‌اش اسماعیل را به یاران صمیمی و وفادارش سپرد.
در شرایطی که مریدان طریقت صفویه از ترس نابودی کامل خاندان صفوی توسط دشمنانشان، اعضای خانواده را برای سال‌ها پنهان نگه داشتند.


در اردبیل و لاهیجان
اسماعیل مدتی پنهانی در اردبیل زیست و سپس برای امنیت بیشتر به لاهیجان انتقال داده شد و نزد امیر آن‌جا «کارکیا میرزا علی» پناه گرفت. کارکیا میرزا علی فرمان‌روای محلی لاهیجان و دیلمان که شیعه و سادات و دوستدار خاندان صفوی بود در تربیت اسماعیل خردسال اهتمام کرد. اسماعیل تا سال ۹۰۵ قمری با مراقبت‌های شمس‌الدین لاهیجی که از فضلای آن دیار بود فارسی، عربی، قرآن و مبانی و اصول شیعه دوازده‌امامی را فرا گرفت.همچنین در این مدت، زیر نظر هفت تن از بزرگان صوفی لاهیجان فنون رزم را نیز آموخت.

بدین ترتیب اسماعیل از یک سو زیر تأثیر فرهنگ صوفیانه خانقاه شیخ صفی‌الدین بود و از سوی دیگر احتمالاً در گیلان با برخی آموزه‌های ایران باستان و تشیع دوازده‌امامی آشنا شده و مجموعهٔ این آموزه‌ها او را برای تبدیل شدن به یک حاکم مقتدر، فرماندهٔ نظامی و یک پیشوای مذهبی عالی آماده ساخت.

قزلباشان به بهانهٔ زیارت آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی، با کسب اجازه از کارکیا اسماعیل را به اردبیل بردند. هدف قزلباش‌ها از این کار خروج از حیطهٔ کارکیا بود.قزلباشان به همراه اسماعیل به منطقهٔ خلخال رفتند و نزدیک به سه ماه در روستاهای اطراف خلخال اقامت داشتند. آن‌ها در این مدت با برخی قبایل آناتولی ارتباط بر قرار کرده و از آن‌ها می‌خواستند که ترکان قزلباش را بسیج کرده به ایران بفرستند. در مدت سه ماه، حدود دو هزار قزلباش به شیوه‌های مختلف از آناتولی وارد ایران شده و به اردوی اسماعیل پیوستند.در این هنگام اسماعیل فقط ۱۲ سال و یک ماه سن داشت. از وقتی که اسماعیل از لاهیجان بیرون آمده بود تا هنگامی که در ارزنجان اردو زد در حدود هفت هزار ترک آناتولی به اردویش پیوستند که بیشتر از نُه قبیله زیر بودند:

ایل شاملو از شمال شرق مدیترانه و شمال غرب شام
تکلو از ناحیه جنوبی آناتولی
افشار از ناحیه آناتولی
قاجار از شمال و شرق آناتولی
روملو از ناحیه آناتولی
قرامان از منطقه کیلیکیه در جنوب آناتولی و اطراف قونیه
ورساق از منطقه کیلیکیه در شمال دریای مدیترانه
ذوالقدر از بخش علیای فرات بین سوریه و ترکیه کنونی
استاجلو از شرق آناتولی


در سال ۹۰۵ ق، هفت تن از سران قزلباش در ارزنجان یک جلسه مشورتی با حضور شاه اسماعیل برگزار کردند تا در مورد حرکت جهادی خود تصمیم بگیرند؛ موضوعی که در این جلسه مطرح بود این بود که برای جهاد به گرجستان حمله کنند یا ایروان را بگیرند که منطقه‌ای مسیحی‌نشین و حاکمانشان از خاندان‌های دیرین ایرانی و بازمانده از دوران پارتیان و ساسانیان بودند. عده‌ای نیز پیشنهاد دادند به روستاهای آذربایجان حمله کنند و عده‌ای نیز بر این عقیده بودند مدت زمان بیشتری در ارزنجان بمانند تا ترکان بیشتری به لشکرشان بپیوندند و سپس به آذربایجان یورش برده، آنجا را از آن خود کنند.

اسماعیل ابتدا با ایل شاملو که از شمال شرق مدیترانه و شمال غرب شام به قریه شاملو (در نزدیکی تبریز) مکرراً نقل مکان می‌کردند و علوی نیز بودند و اکثر یاران عقیدتی‌اش از این ایل بودند، برای گردآوری سپاه بیشتر به قره‌باغ و وان رفت و در سال ۹۰۶ قمری، همراه با هفت هزار سپاهی قزلباش به سمت شروان لشکر کشید. در جنگی که نزدیک قلعه گلستان روی داد، فرخ یسار با وجود بیست هزار جنگاور مغلوب و کشته شد. اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جای آن‌که وقت خود را برای محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالی شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. ایلات ترک بهارلو و قبایل ساری‌قمیش هم به سرکردگی حسن‌خان به شاه اسماعیل پیوستند.





https://t.me/Nehzate_Jangal/1265

🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_سوم:


اسماعیل در سال ۹۰۷ قمری (۸۸۰ ش/۱۵۰۱ م) در نبرد شرور که در نزدیکی نخجوان رخ داد، الوند بیگ آق‌قویونلو را مغلوب کرد و از آنجا پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت.

شاه اسماعیل یکم صفوی قیام مؤثر خود را ضد امیران آق‌قویونلو به سال ۹۰۷ قمری، از اردبیل آغاز کرد ولی پایتخت خود را به تبریز انتقال داد. با این وجود، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی‌الدین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی به‌شمار می‌رفت و از تقدس و احترام خاصّی بهره‌مند بود.

وی که تنها چهارده سال داشت به کمک مریدانی که اغلب از تبار شاملو بوده و سخت به او معتقد بودند شاه ایران شد و دودمان خویش را به نام جدش صفی‌الدین، «صفویه» نامید.

اسماعیل پس از تسلط بر تبریز، فرمان داد تا استخوان‌های عاملان کشته شدن پدرش شیخ حیدر از گور بیرون آورده شده و در ملأ عام در کنار سرهای بریده شدهٔ دزدان و روسپیان سوزانیده شوند. قبر سلطان یعقوب آق‌قویونلو در «باغ قیصریه» (امامزاده چهارمنار در بازار تبریز امروزی) نبش شده و استخوان‌هایش سوزانیده شد.

وی ۱۲ نفر از زیباترین جوانان خانواده‌های ثروتمند تبریزی را برای بهره‌گیری جنسی (لواط) به اقامتگاه خود در کاخ هشت‌بهشت تبریز انتقال داد و پس از آن آنها را به امرای زیر دست خود سپرد که آنها نیز همان کنند.

شخص شاه اسماعیل علاوه بر آنکه لواط‌گر قهاری بود، از همان سنین نوجوانی‌اش از می‌گساران قهار نیز به‌شمار می‌رفت. ذکر این اعمال وی در نوشته‌های مداحان استوار صفویان ازجمله غیاث‌الدین خواندمیر، میرمحمود خواندمیر، ابراهیم امینی و حسن‌بیگ روملو آمده است.

این اقدامات به شورش مردم تبریز منجر شد و بیش از ۲۰ هزار نفر از اهالی شهر در این قضایا کشته شدند. نهایتاً مردم تبریز لباس قرمزرنگی را که شعار شاه اسماعیل بود به تن کردند و مردم پایتخت و دیگر شهرها به اطاعت او درآمدند.

اسماعیل در شهر تبریز مذهب تشیع را به‌عنوان مذهب رسمی اعلام نمود. بیشتر مردم در آن‌زمان سنی مذهب بودند و اُمرای قزلباش این مطلب را به شاه اسماعیل یادآور شدند؛ یک شب پیش از تاج‌گذاری نزد او رفتند و گفتند:
«قربانت شویم، دویست سیصد هزار خلق که در تبریز است، چهار دانگ آن همه سنی‌اند و از زمان حضرات تا حال این خطبه را کسی در تبریز برملا نخوانده و می‌ترسیم مردم بگویند که پادشاه شیعه نمی‌خواهیم و نعوذ باالله اگر رعیت برگردند چه تدارک در این باب توان کرد؟ پادشاه فرمودند: خدای عالم و حضرات ائمهٔ معصومین همراه من‌اند و من از هیچ‌کس باک ندارم. به‌توفیق الله تعالی، اگر رعیت حرفی بگوید شمشیر می‌کشم و یک کس زنده نمی‌گذارم!»

درباره علت تثبیت مذهب شیعه استدلال‌های بسیاری شده است. به عقده موسی موسوی اصفهانی، جنگ‌ها با عثمانی با مسئله حرمت جنگ مسلمان با مسلمان در تضاد بود و افراد زیادی بودند که با جنگ و خون ریزی هم‌کیشان خود مخالف بوده و اعتقاد داشتند که باید به خلافت عثمانی پیوست و از امر خلیفه مسلمین اطاعت نمود. مذهب جدیدی که شاه اسماعیل بر ایران تحمیل نمود از این عمل جلوگیری کرد همچنین با شیعه‌شدن اهل سنت، اختلاف حنفی و شافعی از میان برداشته شد، ولی بعدها مبدل به اختلاف حیدری و نعمتی گردید.

قداست اسماعیل برای قزلباشان
ویرایش
تقدس اسماعیل یکم و دیگر شاهان صفوی به حدی بود که هرکس به دربار آنها می‌رفت بایستی در برابرشان سجده می‌کرد.

گیوسافات باربارو جهانگرد اروپایی می‌نویسد:

«این صوفی مورد پرستش مردم است و همچون خداوند در نظرشان است. سربازانش به عشق او بدون اینکه زرهی بر تن کنند، به میدان جنگ می‌روند به این امید که مرشد و آقایشان از آن‌ها حمایت خواهد کرد. آن‌ها تمنی شهادت به‌خاطر او را دارند و سینه‌چاک و هراسان به پیش می‌تازند، درحالی که نام او را به‌جای نام خدا بر زبان دارند. وقتی که یکی از آنها بر زمین می‌افتد، نام شیخ را بر زبان می‌آورد و این دو معنی دارد: یکی اینکه معنی خدا برای آنها دارد و دوم اینکه او را به‌عنوان پیامبر خدا می‌پرستند. همان‌طوری که مسلمانان می‌گویند: لا اله الا الله، قزلباشان می‌گویند: لا اله الا اسماعیل ولی‌الله.»




https://t.me/Nehzate_Jangal/1265

🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_چارم


هنگام اقامت شاه اسماعیل در مراغه که مناره بلندی در آنجا بود، ایلچی سلطان بایزید دوم به حضور او رسید. شاه اسماعیل برای آنکه به ایلچی نشان دهد مریدانش تا چه حد مشتاق جان‌فشانی در راه اجرای فرامین او هستند، دستور داد اعلام کنند هرکس پادشاه خود را دوست دارد از منار خود را بیاندازد. فوراً صد نفر خود را انداخته و نوبت به یکدیگر نمی‌دادند. ایلچی برخاست و شفاعت کرد تا پادشاه از این درگذشت.

شاه اسماعیل کلیهٔ وظایف اداری و کشوری را به قزلباشان یا ایرانیانی سپرد که در اعتقادشان به تشیع صفوی جای شک و شبهه‌ای نبود و بسیاری از آنان پیشینهٔ طولانی در کارهای دیوانی داشتند. نامدارترین مردان او عبارت بودند از: امیر زکریا تبریزی، محمود خان دیلمی، شمس‌الدین لاهیجی، امیر نجم رشتی، نجم ثانی، میر سید شریف شیرازی و شمس‌الدین اصفهانی

شاه اسماعیل یکم با فتوحات سریع و پی در پی، بیشتر ایران‌زمین و بخش‌هایی از ترکیه کنونی را تحت حاکمیت خود قرار داد.

مراحل اصلی گسترش قلمرو صفویه در ایران عبارت بود از: فتح فارس و عراق عجم (۱۵۰۳م/۹۰۷–۹۰۸ق). مازندران و گرگان و یزد (۱۵۰۴م/۹۰۹ق)، دیاربکر (۱۵۰۵–۱۵۰۷م/۹۱۱–۹۱۳ق)، شیروان (۱۵۰۸م/۹۱۵–۹۱۹ق). حکام محلی خوزستان، لرستان و کردستان نیز در سال ۱۵۰۸م/۹۱۴ق تسلیم فرمانروایی وی شدند و در همان سال، اسماعیل با تسخیر تمام عراق، آخرین قلمرو باقی‌مانده تحت تسلط آق‌قویونلو را فتح کرد. با تسخیر بغداد، اسماعیل نفوذ حکومت صفویه را از داخل ایران به مرز‌های خارج از ایران گسترش داد.

بعد از فرار سلطان مراد آق قویونلو از شیراز به بغداد و سپس‌ دیاربکر، یکی از فرماندهان نامدار او به نام باریک بیک پرناک در عراق عرب باقی مانده و در به وسیله نیرو های باقی مانده سلطان مراد توانست آنجا را زیر استیلای خود درآورد.اما در سال ۹۱۴ قمری شاه اسماعیل یکی از خدام مخصوص خود را به نام خلیل بیک به عنوان سفیر سوی باریک بیک در بغداد فرستاد تا او را دعوت به فرمانبرداری کند که مورد پذیرش باریک بیک قرار گرفت و کلاه قزلباشی بر سر بگذاشت ولی در عوض از شاه اسماعیل درخواست کرد که حکومت بغداد را در دست او نگه دارد که مورد قبول شاه واقع نگشت.بدین ترتیب باریک بیک آماده مقابله با شاه اسماعیل شد.اما پس مدتی باریک بیک دچار ترس و اضطراب از احتمال یاری رساندن شیعیان بغداد به سپاه صفوی در صورت محاصره آن شهر شد و در آخر پیش از اینکه سپاه شاه اسماعیل که فرماندهی آن بر عهدهٔ یکی از سردارانش به نام حسین بیک بود به شهر برسد برسد،باریک بیک پرناک سوی عثمانی گریخت و هنگامی که سپاه حسین بیک به بغداد رسید،مردم دروازه ها را به روی او گشودند و بغداد و دیگر نقاط عراق به صلح فتح شد.

سلطان بایزید دوم در سال ۱۵۰۴ میلادی که اسماعیل در اصفهان بود، سفیری نزد او فرستاد و با انتقاد از فعالیت‌های ضد سنی اسماعیل هشدار داد که اگر اهل سنت در قلمرو اسماعیل امن نباشند، روابط میان آنها هرگز بهبود نخواهد یافت. او هشدار داد که شاه به خاطر صدمه زدن به مسلمانان مسئول خواهد بود. پاسخ اسماعیل این بود که سفیر عثمانی را مجبور کرد تا آتش زدن دو نفر را که حداقل یکی از آنها سنی بود تماشا کند؛ سپس او را وادار به خوردن گوشت خوک کرد. سپس اسماعیل فرستاده‌ای به استانبول فرستاد و از سلطان تقاضا کرد طرابزون (منطقه‌ای که مادر بزرگ مسیحی‌اش دسپینا خاتون از آنجا بود) به او سپرده شود.

در ۲۷ سپتامبر ۱۵۰۸ میلادی، فرستاده شاه اسماعیل که خود را در لباس یک درویش استتار کرده بود با فرماندار قلعه ونیزی نافپلیو در یونان ملاقات کرد و پیامی مبنی بر ابراز دوستی با مسیحیان و تنفر از عثمانی‌ها به او ابلاغ کرد.

دو فرستاده دیگر شاه اسماعیل در ماه مارس ۱۵۰۸ و مه ۱۵۰۹ به ونیز رسیدند و پیشنهاد دوستی و اتحاد علیه عثمانی‌ها را ارائه کردند.

پاپ ژولیوس دوم (۱۵۰۳–۱۵۱۳ م) در سال ۱۵۰۷ به مانوئل یکم پادشاه پرتغال و در سال ۱۵۰۸ میلادی به لادیسلاس دوم پادشاه بوهمیا و مجارستان در مورد ضرورت دخالت دادن شاه اسماعیل در جنگ با عثمانی‌ها نامه نوشت.

در ۱۶ ژوئن ۱۵۰۸ میلادی، شاه لهستان لادیسلاس دوم شخصاً سفیری به ایران فرستاد. شاه اسماعیل دو نامه هم به پاپ لئون دهم فرستاد که در ژوئیه ۱۵۱۵ و ژوئن ۱۵۲۱ به‌دست او رسیدند.

پس از شکست در جنگ چالدران (۱۵۱۴ م/۸۹۳ ش) اسماعیل تلاش خود را برای یافتن متحدان مسیحی گسترش داد. فرستاده او علی بیگ، در ۱۳ مه ۱۵۱۵ به ردس، مقر شوالیه هاسپیتالر رسید. هاسپیتالر قبلاً همراه پدربزرگ مادری اسماعیل، اوزون حسن، علیه عثمانی‌ها جنگیده بود و اسماعیل او را یک متحد قدیمی می‌دانست.




https://t.me/Nehzate_Jangal/1265

🆔 @Nehzate_Jangal