#کتاب #ترجمه
📚#امیر_منیعی مترجمی است که پیش از این آثاری از دنت و داکینز را ترجمه کرده و اینبار نیز کتاب The Four Horsemen را به فارسی برگردانده است که در واقع برگردانِ ملاقاتی است میان سم هریس، ریچارد داکینز، دنیل دنت و کریستوفر هیچنز که به عنوان اولین نقطه مهم در شروع بیخدایی نوین در نظر گرفته میشود. ظاهرا در همین گفتگو قرار بر شرکت آیان حرصی علی نیز بوده است که به دلایلی میسر نشده است.
برای دانلود این کتاب: اینجا
#بیخدایی_نوین
📚#امیر_منیعی مترجمی است که پیش از این آثاری از دنت و داکینز را ترجمه کرده و اینبار نیز کتاب The Four Horsemen را به فارسی برگردانده است که در واقع برگردانِ ملاقاتی است میان سم هریس، ریچارد داکینز، دنیل دنت و کریستوفر هیچنز که به عنوان اولین نقطه مهم در شروع بیخدایی نوین در نظر گرفته میشود. ظاهرا در همین گفتگو قرار بر شرکت آیان حرصی علی نیز بوده است که به دلایلی میسر نشده است.
برای دانلود این کتاب: اینجا
#بیخدایی_نوین
#کتاب
🛑بر کسی پوشیده نیست که در میان فلاسفه بیخدا، بیخدایی نوین معمولا از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. پیش از این، در باب نقد بیخدایی نوین و اندیشه های آنان مطالبی را نوشته ام اما با اینکه مدت نسبتا قابل توجهی از دوره تاریخی آنان میگذرد، منابع انتقادی در رابطه با آنان با وجود گستردگی، معمولا به شدت سطحی بوده و عمدتا در تلاش هستند بیخدایی را به طور کلی به دیدگاه چند نفر در بیخدایی نوین تقلیل داده و سپس با نقد آنان، شکست بیخدایی را به طور تمام و کمال نتیجه بگیرند. (به قولی، یعنی هاوارد سوبل را به واسطه هیچنز کنار میگذارند!) درواقع همانطور که سطح استاندارد بیخدایی نوین به اندیشه دینی دسته اول نزدیک نشده و با اندیشه بالغ متفکران آن نیز دست و پنجه نرم نمیکند (مثلا هیچنز با نقد جری فاول به جای سوئینبرن تیک آف میکشد!)، این دسته از نقدهای بیخدایی نوین هم به جای مقابله با متفکران دسته اول بیخدایی در فلسفه، بیخدایی را به دیدگاه چند نفر محدود کرده، آنان را متفکران دسته اول بیخدایی معرفی کرده و پس از برخورد و نقد آنان، اعلام پیروزی میکنند اما نتیجه این است که ادعاهای محوری بیخدایی نوین به نام بیخدایی به طور کلی خلاصه شده و بررسی دقیق از بیخدایی نوین که موضوع اصلی بود نیز در سایه الهیات فرقه ای و دفاعیات دینی خاص از دست میرود. متاسفانه کتبی که در این دسته قرار دارند به فارسی هم ترجمه شدند. با توجه به خفقان دینی، عدم وجود فلسفه و پژوهش گشوده به متفکران مختلف در ایران، نمیتوان از این سطح استاندارد انتظار بیشتری هم داشت.
📚اما نقدهای مطلوب بیخدایی نوین کدامند؟
1️⃣ اولین کتاب مجموعه مقالاتی است با عنوان «پاسخ خداباور نوین به بیخدایی نوین» که به ویراستاری رسموسن و ولیر در انتشارات راتلج به چاپ رسیده است.
A New Theist Response to the New Atheists Edited By Kevin Vallier, Joshua Rasmussen
به استثنای مقاله پل کوپن و تام ولف، که به دور از ادبیات زمین شناسی، باستان شناسی و مطالعات انجیلی نوشته شده است، تمام مقالات کتاب نقدهای بسیار مهمی را در رابطه با محوری ترین ایده های بیخدایی نوین مطرح میکنند.
2️⃣ دومین کتاب به ادعاهای تاریخی افراد مختلف در بیخدایی نوین میپردازد (که ماشاالله زیادن) و منبع مهمی برای اعتبارسنجی ادعاهای تاریخی آنان است. «بیخدایی نوین، اسطوره و تاریخ: افسانه های سیاه ضد دین معاصر» نوشته جانستون و از انتشارات پلگریو است.
The New Atheism, Myth, and History: The Black Legends of Contemporary Anti-Religion by Nathan Johnstone
3️⃣ ادعاهای آماری و جامعه شناسانه بیخدایی نوین درباره اسلام، بررسی آسیب شناسی و علل خشونت در اسلام نیز از دیگر ادعاهای محوری برخی از آنان است. بهترین کتابی که درباره بررسی این دسته از ادعاها نوشته شده، «جهاد، رادیکالیسم و بیخدایی نوین» نوشته محمدحسن خلیل از دانشگاه میشیگان و انتشارات کمبریج است.
Jihad, Radicalism, and the New Atheism By Mohammad Hassan Khalil
4️⃣ «یکتاپرستی و بیخدایی معاصر» نوشته مایکل روس، فیلسوف بیخدای آمریکایی است. این اثر بخشی از کتاب های منتشر شده کوتاه توسط انتشارات کمبریج است و شامل بررسی انتقادی بسیار خوبی از بیخدایی نوین است.
Monotheism and Contemporary Atheism by Michael Ruse
⏹کتب بسیار زیادی در این زمینه وجود دارند اما بسیاری از آنان آینه احساس گرایی و سطح پایین استانداردهای بیخدایی نوین هستند. با اینحال، در نظر من به عنوان یک بیخدا، این کتب از دیگر کتب موجود برتری های قابل توجهی از جهت تمرکز موضوع، عمق بررسی و دایره رفرنس های ذکر شده برای پشتیبانی ادعاهای خود دارند.
#بیخدایی_نوین
🛑بر کسی پوشیده نیست که در میان فلاسفه بیخدا، بیخدایی نوین معمولا از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. پیش از این، در باب نقد بیخدایی نوین و اندیشه های آنان مطالبی را نوشته ام اما با اینکه مدت نسبتا قابل توجهی از دوره تاریخی آنان میگذرد، منابع انتقادی در رابطه با آنان با وجود گستردگی، معمولا به شدت سطحی بوده و عمدتا در تلاش هستند بیخدایی را به طور کلی به دیدگاه چند نفر در بیخدایی نوین تقلیل داده و سپس با نقد آنان، شکست بیخدایی را به طور تمام و کمال نتیجه بگیرند. (به قولی، یعنی هاوارد سوبل را به واسطه هیچنز کنار میگذارند!) درواقع همانطور که سطح استاندارد بیخدایی نوین به اندیشه دینی دسته اول نزدیک نشده و با اندیشه بالغ متفکران آن نیز دست و پنجه نرم نمیکند (مثلا هیچنز با نقد جری فاول به جای سوئینبرن تیک آف میکشد!)، این دسته از نقدهای بیخدایی نوین هم به جای مقابله با متفکران دسته اول بیخدایی در فلسفه، بیخدایی را به دیدگاه چند نفر محدود کرده، آنان را متفکران دسته اول بیخدایی معرفی کرده و پس از برخورد و نقد آنان، اعلام پیروزی میکنند اما نتیجه این است که ادعاهای محوری بیخدایی نوین به نام بیخدایی به طور کلی خلاصه شده و بررسی دقیق از بیخدایی نوین که موضوع اصلی بود نیز در سایه الهیات فرقه ای و دفاعیات دینی خاص از دست میرود. متاسفانه کتبی که در این دسته قرار دارند به فارسی هم ترجمه شدند. با توجه به خفقان دینی، عدم وجود فلسفه و پژوهش گشوده به متفکران مختلف در ایران، نمیتوان از این سطح استاندارد انتظار بیشتری هم داشت.
📚اما نقدهای مطلوب بیخدایی نوین کدامند؟
1️⃣ اولین کتاب مجموعه مقالاتی است با عنوان «پاسخ خداباور نوین به بیخدایی نوین» که به ویراستاری رسموسن و ولیر در انتشارات راتلج به چاپ رسیده است.
A New Theist Response to the New Atheists Edited By Kevin Vallier, Joshua Rasmussen
به استثنای مقاله پل کوپن و تام ولف، که به دور از ادبیات زمین شناسی، باستان شناسی و مطالعات انجیلی نوشته شده است، تمام مقالات کتاب نقدهای بسیار مهمی را در رابطه با محوری ترین ایده های بیخدایی نوین مطرح میکنند.
2️⃣ دومین کتاب به ادعاهای تاریخی افراد مختلف در بیخدایی نوین میپردازد (که ماشاالله زیادن) و منبع مهمی برای اعتبارسنجی ادعاهای تاریخی آنان است. «بیخدایی نوین، اسطوره و تاریخ: افسانه های سیاه ضد دین معاصر» نوشته جانستون و از انتشارات پلگریو است.
The New Atheism, Myth, and History: The Black Legends of Contemporary Anti-Religion by Nathan Johnstone
3️⃣ ادعاهای آماری و جامعه شناسانه بیخدایی نوین درباره اسلام، بررسی آسیب شناسی و علل خشونت در اسلام نیز از دیگر ادعاهای محوری برخی از آنان است. بهترین کتابی که درباره بررسی این دسته از ادعاها نوشته شده، «جهاد، رادیکالیسم و بیخدایی نوین» نوشته محمدحسن خلیل از دانشگاه میشیگان و انتشارات کمبریج است.
Jihad, Radicalism, and the New Atheism By Mohammad Hassan Khalil
4️⃣ «یکتاپرستی و بیخدایی معاصر» نوشته مایکل روس، فیلسوف بیخدای آمریکایی است. این اثر بخشی از کتاب های منتشر شده کوتاه توسط انتشارات کمبریج است و شامل بررسی انتقادی بسیار خوبی از بیخدایی نوین است.
Monotheism and Contemporary Atheism by Michael Ruse
⏹کتب بسیار زیادی در این زمینه وجود دارند اما بسیاری از آنان آینه احساس گرایی و سطح پایین استانداردهای بیخدایی نوین هستند. با اینحال، در نظر من به عنوان یک بیخدا، این کتب از دیگر کتب موجود برتری های قابل توجهی از جهت تمرکز موضوع، عمق بررسی و دایره رفرنس های ذکر شده برای پشتیبانی ادعاهای خود دارند.
#بیخدایی_نوین
#خبر
#دنیل_دنت از بزرگان فلسفه ذهن و بیخدایی نوین درگذشت. دنت بیش از هر کس دیگری در فلسفه ذهن فعال بود، فهم خوبی از برنامه نویسی، هوش مصنوعی، زیست و علوم اعصاب داشت و به این واسطه، اندیشه عمیق تری از دیگر اعضای همراه وی در بیخدایی نوین داشت. وی را به واسطه یکی از شاگردان کهنسال #ویلفرید_سلارز شناختم.
به آزمایشگاه دانشگاه ما سری زد و درباره اختلاف چامسکی، سرل، ویتگنشتاین و معناشناسی زیستی صحبتی کردیم. در انتهای بحث پرسید «معنا چیست؟» گفتم اشتراک دامنه توزیع احتمالات عصبی با دامنه توزیع احتمالات فوریه بر صدا یا عمل. مکث کرد و گفت «نیمه کاری هنوز اما نمیدانم نیمه دیگر چیست». چند سال بعد برای ارائه ای درباره داروین به دانشگاه بازگشت. زمانی که مشغول به کار بودیم، وارد شد و گفت «یافتم! حالا به نیمه دیگر نزدیک تریم» کتاب مارک ریچارد را در کنار کتابی از میلیکان برایم گذاشت و رفت. تعجب کردم که هنوز یادش مانده بود. آدم شوخ طبع و خوش صحبتی بود. اغلب میگفت امیدوارم سالارزی های چپ گرا با سالارزی های راست دچار سرنوشت هگلی های چپ و راست نشویم. متاسفانه، پیش از موعد مصاحبه مان چشم از جهان فرو بست.
#بیخدایی_نوین
#دنیل_دنت از بزرگان فلسفه ذهن و بیخدایی نوین درگذشت. دنت بیش از هر کس دیگری در فلسفه ذهن فعال بود، فهم خوبی از برنامه نویسی، هوش مصنوعی، زیست و علوم اعصاب داشت و به این واسطه، اندیشه عمیق تری از دیگر اعضای همراه وی در بیخدایی نوین داشت. وی را به واسطه یکی از شاگردان کهنسال #ویلفرید_سلارز شناختم.
به آزمایشگاه دانشگاه ما سری زد و درباره اختلاف چامسکی، سرل، ویتگنشتاین و معناشناسی زیستی صحبتی کردیم. در انتهای بحث پرسید «معنا چیست؟» گفتم اشتراک دامنه توزیع احتمالات عصبی با دامنه توزیع احتمالات فوریه بر صدا یا عمل. مکث کرد و گفت «نیمه کاری هنوز اما نمیدانم نیمه دیگر چیست». چند سال بعد برای ارائه ای درباره داروین به دانشگاه بازگشت. زمانی که مشغول به کار بودیم، وارد شد و گفت «یافتم! حالا به نیمه دیگر نزدیک تریم» کتاب مارک ریچارد را در کنار کتابی از میلیکان برایم گذاشت و رفت. تعجب کردم که هنوز یادش مانده بود. آدم شوخ طبع و خوش صحبتی بود. اغلب میگفت امیدوارم سالارزی های چپ گرا با سالارزی های راست دچار سرنوشت هگلی های چپ و راست نشویم. متاسفانه، پیش از موعد مصاحبه مان چشم از جهان فرو بست.
#بیخدایی_نوین