آیونیا
844 subscribers
102 photos
16 videos
10 files
174 links
نگاه اندیشه در وردپرس
Negahehandisheh.wordpress.com
Twitter: Azad_rad

پادکست نگاه اندیشه را از castbox دنبال کنید.
Download Telegram
#کریستوفر_هیچنز را سخت میتوان فراموش کرد.

مدتی است که یکی از به اصطلاح سوارکاران #نوآتئیسم فوت شده است. هیچنز درباره هرچیزی می نوشت و مهارت مثال زدنی در سخنرانی و سخنوری داشت. با اینکه خبری از ملاحظات فلسفی عمیق در آثار وی نیست اما توجه وی به تمامیت خواهی و نقدهای تند وی، هیچنز را تبدیل به نویسنده ای میکند که به سختی میتوان فراموشش کرد. National Review در دسامبر ۲۰۲۰ مطلبی را تحت عنوان «دلتنگ هیچنز» نوشت که حکایت غیبت صدای هیچنز را بیان میکرد (مطلبی که مرتب توسط دیگران در دیگر مجلات نیز تکرار شده بود). کمی پس از مرگ وی، کتابی درباره وی نوشته شد که ادعا میکرد هیچنز در لحظات پایانی مرگش در بیخدایی خود به شک افتاده بود. کتابی که به لطف واکنش همسر و دوستان هیچنز به نقد گرفته شد. بعد از گذشت مدتی مجددا اسم هیچنز به چشم خورد. اینبار #مارتین_امیس نویسنده مشهور انگلیسی و از دوستان نزدیک هیچنز در سبک اتوبیوگرافیک خیالی فضایی را نیز به وی اختصاص داد. (همچنین در مجله فرانسوی Le Express چند روز قبل اما بازهم اسم هیچنز در تیتر خبرها وارد شده. ظاهرا شخصی به دنبال نگارش یک بیوگرافی از زندگی هیچنز بوده که با واکنش منفی همسر وی روبرو شده. کرول بلو، همسر هیچنز مخالفت خود را با «موجه بودن» نویسنده و نگاه وی به زندگی هیچنز را در مطلبی بیان کرده و از دیگران درخواست کرده است که با این نویسنده خاص همکاری نکنند. در میان واکنش های مختلف به این بیانیه، مجله The Nation مطلبی را نوشته که شاید واکنشی منطقی تر به این قضیه را داشته باشد. با توجه به اینکه هیچنز در زمان زندگی خود کسی را برای نگاشتن زندگینامه خود انتخاب نکرده و همینطور به این دلیل که گسترده نوشته ها و تاثیر وی به شکل قابل توجهی ماندگار شده است، بعید میرسد بتوان گفت که شخصی خاصی «شایستگی» نوشتن یک زندگینامه را دارد یا نه. هیچنز و ایده هایش امروز دیگر فقط به نویسندگان و خاندان روزنامه نگار هیچنز و دوستان وی تعلق ندارند. با اینکه حاصل هرچه باشد فاصله زیادی با قدرت کلام و قلم هیچنز دارد اما نمیتوان میراث فکری و سیاسی یک فرد را با رد و تایید نگهبانی کرد.
#خبر #آرشیو
🗄#آرشیو #مقاله

#آدامز و #رابسون در مقاله خود استدلال میکنند که غیبت تجارب دینی را نیز باید موازی با وجود #تجارب_دینی برای افراد در بررسی های قرینه گرایانه وارد کرد. در نظر آنان میتوان غیبت تجربه حضور خدا را به صورت معرفتی، امتیازی برای بیخدایی دانست.
#آرشیو #بلاگ #تنظیم_ظریف_کیهانی #نقد

. در این پست، با فرض وجود طراحی دقیق به دنبال یافتن تبیینی برای آن هستیم. با توجه به تعهدات هستی‌شناسانه خداباوری و طبیعت‌گرایی، در ادامه این بخش استدلال خواهم کرد که احتمال طراحی دقیق هستی با توجه به تعهدات دو دیدگاه، برخلاف خداباوری به پیش‌بینی طبیعت‌گرایی و البته فیزیکالیسم نزدیک‌تر بوده و به دنبال آن طراحی دقیق تحت طبیعت‌گرایی محتمل تر خواهد بود.

#طبیعت_گرایی
#بدبینی #فلسفه

نیمه خالی لیوان – فلسفه بدبینی مقدمه

با اینکه گاها گوشه هایی از محتوی اندیشه‌های بدبینی را در آثار عام موسیقی، سریال و فیلم ها دیده‌ایم، اما این نگرش‌ها غالبا انسجام خاصی را از گرایش‌های بدبینی ارائه نمیدهند. همین نگرش باعث شده تا با وارد کردن تعداد زیادی از شعرا، نویسندگان و یا برخی چهره های سلبریتی (مانند شخصیت فیلم های وودی آلن یا دکتر هاس که هیو لری در آن ایفای نقش کرده است)، بدبینی را به جای یک دیدگاه فلسفی برابر با وضعیتی روانی تحلیل و بررسی کرد. در این سری از پست ها، قصد دارم ارائه منسجم تری از این نگرش فلسفی ارائه کنم...

ادامه متن را میتوانید در لینک پایین بخوانید.

#آرشیو
#خداناباوری #پژوهش #معنا

📃پژوهش تمپلتون درباره دیدگاه خداناباوران به معنا، ارزش و سطح اطمینان آنان

🗃بنیاد تمپلتون درسال 1987 توسط جان تمپلتون مسیحی ایونجلیک، سرمایه دار و خیّر آمریکایی پایه گذاری شد. بنیادی که تحقیقات و کمک های مالی خود را به رشته های مختلف علمی، الهیاتی و فلسفی ارائه میکند به ویژه زمانی که موضوعات مورد نظر در پیوند مواضع جامعه، علم و دین باشد. تلاش این بنیاد بیشتر تکیه بر نگاهی مصالحه گرایانه است که در تلاش برای نشان دادن همسو بودن یا حداقل در تضاد نبودن دین و علم است. این بنیاد همچنین سالانه به اشخاصی که در زمینه های مورد نظر آنان کار میکنند، جایزه ای را تحت عنوان جایزه تمپلتون اهدا میکند. آنچه توجه من را جلب کرده است اما تحقیقی است که {مدتی قبل} با حمایت مالی از سمت این بنیاد درباره بیخدایان و ندانم‌گرایان منتشر شده که در واتیکان نیز در کنفرانسی دو روزه ارائه شد.

برای خواندن متن کامل این تحقیق: اینجا

#آرشیو
#بیخدایی #طبیعت_گرایی

نگاهی به احتمال پیشین بیخدایی - بخش اول

چنانچه ندانیم در میان ادیان کدامیک درست است، واضح است که با اینکه ادیان مختلفی وجود دارند، ممکن است هرکدام از آنان اشتباه باشند. اگر ادیان یکتاپرستی را در نظر بگیریم، از آنجایی که هرکدام از آنان ادعای کمال کرده و دارای ادعاهای شاخصی هستند که صدق آنان با ادعاهای دیگر ادیان مشترکا متضاد است آنگاه، با فرض درستی هر دین، باید احتمال درستی ادیان دیگر را برضد آن به عنوان احتمال خطای انتخاب یک دین در میان ادیان به حساب آورد. در آینده بخش دوم در این بررسی، از آنجایی که بررسی حاضر فرض میکند که تفاوت های دینی به عنوان احتمالات مانع الجمع باید در نظر گرفته شوند، به نقد نوعی از کثرت‌گرایی دینی میپردازم که میتواند برای آنچه گفته شد، دردسر ساز باشد.

ادامه مطلب : اینجا

#آرشیو
#متفرقه #آرشیو

📚در سال 2016 کتابی از #جان_لافتس، مسیحی سابق و بیخدای امروزی، از شاگردان ویلیام لین کریگ را به فارسی ترجمه کردم اما زمانی که با جامعه فارسی زبان بیشتر آشنا شدم و نظرخواهی کردم، متوجه شدم که از لحاظ نحوی ضعیف نیستم اما از لحاظ معناشناسی به ویژه در سطح عبارات کوتاه هنگام ترجمه برابرهای بومی شده و معمول در فارسی را کمتر میدانم و یا اینکه به دنبال ساختار زبان فرانسه، اصرار بر ترجمه تمامی ضمایر ، معرفه یا نکره بودن واژه ها داشتم. البته هنوز به طور کلی، با ترجمه درگیرم و در تلاشم بیشتر و بهتر یادبگیرم اما دلیل اینکه این تجربه را مطرح میکنم این است که متوجه شدم این ترجمه توسط گروه خوش ذوقی از عزیزان ایرانی در آلمان قرار است ترمیم شده و منتشر شود، فقط امیدوارم اشاره ای هم به همین تلاش نصفه نیمه ما در ترجمه بکنند. در همان سال،جان لافتس از این ترجمه با خبر بود و آن را در وبگاه خود به اشتراک گذاشت.

#ترجمه
#بیخدایی #تاریخ #الغای_بردگی

📃 فعالان بیخدا و آزاداندیش در جنبش الغای بردگی – مختصری از آرشیو و بازنشرها

🔴در بازه تعطیلات کریمس فرصتی برای گشت و گذارهای حاشیه ای در تاریخ بیخدایی داشتم. در این پست قصد دارم به معرفی چند کتاب و مقاله درباره چند شخصیت متفاوت از میان بیخدایان و آزادانیشان و بیشتر به شرح داستان آنان بپردازم که در میان فعالان الغای بردگی حضور داشتند. تاریخ بیخدایی در دو دهه اخیر شاهد انقلابی در انتشارات آکادمیک در تاریخ، جامعه‌شناسی و ادبیات است. این روند فرخنده، ورود و بررسی دوباره مورخان از آرشیوهای تاریخی را نیز ممکن ساخته است. نتیجه این پژوهش‌ها گاها زدودن گرد و غبار از شخصیت های بیخدایی در تاریخ بوده است و در دیگر موارد، کنار زدن افسانه ها و یا یادآوری شخصیت های فراموش شده در جنش های تاریخی و اجتماعی. در حال نوشتن مطلبی مفصل در اینباره هستم اما هرچه با خود کلنجار رفتم گفتم شاید نوشتن مطلبی کوتاه در این مورد خالی از لطف نباشد. در تاریخ ادبیات جنبش الغای بردگی اغلب عینکی دینی به چشم زده میشود که الغای آن را به طور انحصاری، به نام دین، مسیحیت و فعالان مسیحی می‌نویسند. این خوانش تاریخی اما باید چشم خود را بر حمایت طولانی مدت ادیان از برده‌داری را کنار بگذارد. به هرحال، از آنجایی که ساخت و پرداخت های آکادمیک به بیخدایی در تاریخ به تازگی مسیر دیگری را آغاز کرده است، بدون شک بازنگری های تاریخی در ادبیات حاکم، چه رسد به در ذهن ملل، به شکل قابل توجهی زمان بر خواهد بود. پست حاضر به بررسی برخی از این شخصیت ها میپردازد. (اشکالاتی در متن هست که تصحیح خواهد شد اما گزارش دهید، ممنون میشوم).

#آرشیو #معرفی #حقوق_بشر