نقدآگین
9.96K subscribers
2.56K photos
1.63K videos
65 files
4.39K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 زن در ادیان سامی: مظهر شرارت و شهوت (+)


#زنان #نقد_ادیان


🌾@Naqdagin
📘«کلوچه‌»شدن در بساط «خاله‌»ها، تلخ‌ترین فرجام طرد زنان  
— نگاهی به وضعِ روسپی‌گری در کانال‌های تلگرامی

✍🏻 #سیمین_کاظمی

🍂 در زیر پست یک صفحۀ خبری اینستاگرام، کامنتی را می‌بینم که در آن نوشته شده‌است «خاله هستم، کلوچه دارم در سراسر ایران». کامنت به نظر عجیب می‌رسد و ربط خاله و کلوچه، نامشخص. پروفایلش را نگاه می‌کنم، آدرس یک کانال تلگرام در آن درج شده‌است. بعد از باز کردن کانال، معنای کلوچه و خاله‌ای که کلوچه عرضه می‌کند، روشن می‌شود!

 🍂 این کانال و کانال‌های مشابه، در واقع، ویترین فروشگاه‌های سکس در ایران هستند که در آن‌ها، مشخصات بدن زنان درج شده و آپشن‌ها و امکانات و شرایط فروش سکس اعلام شده‌است. نحوۀ کار این کانال‌ها، حکایت از آن دارد که در جامعه‌ای که پرهیزگاری جنسی در آن یک ارزش مهم به حساب می‌آید، و روابط جنسی فرا-زناشویی ممنوع، و تخطی از آن مستوجب آن مجازات‌های سنگین است، عرضۀ سکس همچون کالاهای دیگر، در حال انجام است و دسترسی به بدن زنان روسپی، از خرید یک کنترل تلویزیون آسان‌تر است.

🍂 روسپی‌گری در ایران مانند بسیاری دیگر از نقاط جهان، پدیدۀ تازه‌ای نیست، و هر چند بعد از انقلاب ۵۷، بساط علنی آن برچیده شد، اما در تمام این سال‌ها به شکل زیرزمینی تداوم داشته‌است؛ گیریم که در سالهای بعد از «شهر نو و خانم‌رئیس‌ها» خبری نباشد، اما خاله‌ها سر برآورده‌اند و گردانندگان مؤسسات به‌ظاهر «همسریابی و ازدواج»، بر صندلی قوادهای سابق تکیه زده‌اند.

🍂 در جامعۀ امروز، بسیاری از پدیده‌ها تغییر کرده‌اند، و روسپی‌گری نیز به عنوان پدیده‌ای اجتماعی، تغییرات قابل توجهی داشته‌است که بیشتر در راستای انطباق با ممنوعیت‌ها و گریز از قوانین بوده‌است. به نظر می‌رسد، سوداگران سکس با در نظر گرفتن و دریافتن تابوها و حساسیت‌هایی که ممکن است به تجارت‌شان آسیب بزند، تغییر استراتژی داده و توانسته‌اند با شرایط اجتماعی بعد از انقلاب کنار بیایند.

🍂 یکی از مهمترین تغییرات، حل مسأله مکان رابطۀ جنسی است که از وضعیتی متمرکز  به وضعیت «منتشر» تغییر یافته و خانه‌های یکی از طرفین رابطه (اغلب زن‌ها)، آنها را از روسپی‌خانه بی‌نیاز می‌کند. علاوه بر این، همچون کسب-و-کارهای دیگر، از ظرفیت فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی برای یافتن فروشندگان و خریداران استفاده می‌شود و زنان به عنوان اشیائی جنسی، در طیفی متنوع از لحاظ شکل و قیمت، در اختیار مشتریان قرار می‌گیرند.

🍂 تغییر دیگر، تلاش برای قبح‌زدایی از روسپی‌گری و عادی‌سازی خرید و فروش سکس بوده‌است، که با استفاده از ادبیاتی متفاوت و به‌کار گرفتن واژگانی خاص که تاکنون به نهاد ازدواج تعلق داشته‌اند، میسر شده‌است. در ادبیات جدید روسپی‌گری، «سکس غیرقانونی و تن‌فروشی زنان» در فضای مجازی، زیر عنوان «همسریابی، صیغه و ازدواج موقت» ترویج و «دستمزد روسپی‌ها» تحت عنوان «مهریه»، پرداخت می‌شود. در واقع، دست‌اندرکاران فروش سکس، مسأله را به‌گونه‌ای پیش می‌برند که تمایز بین «ازدواج» بعنوان امری قانونی و «خرید و فروش سکس» بعنوان عملی غیرقانونی و نیز یک آسیب اجتماعی، محو شود.

🍂 اگر فعالیت کانال‌های تلگرامی مشغول به «تجارت سکس» را بخش آشکار قضیه و به اصطلاح قلۀ کوه یخی در نظر بگیریم که بقیه‌اش قابل رؤیت نیست، می‌توان گفت که اکنون، بازار سکس در ایران، بازار پررونقی است که در سکوت، خفا، رهاشدگی و بدون مانع جدی به حیات خود ادامه می‌دهد و آسیب‌ها و پیامدهایش را نیز می‌گستراند.

🍂 تبعات منفی چنین وضعیتی، تنها به آسیب‌های فردی (مانند ناامنی زنان روسپی و در معرض خشونت و تحقیر قرار گرفتن‌شان) و پیامدهای بهداشتی (همچون شیوع بیماری‌های مقاربتی و ایدز و هپاتیت) محدود نمی‌شود، بلکه رواج روسپی‌گری بعنوان آسیبی که در زمینۀ فرودستی زنان و کالا شدگی بدن‌شان شکل گرفته، به تثبیت و بازتولید این وضعیت نیز منجر می‌شود.

🍂 «کلوچه‌شدن زنان» در بازار تاریک سکس، افشاکنندۀ جامعه‌ای است که در آن، انسانیت زنان لگدمال شده و پایه‌های ساختار اقتصادی و سیاسی‌اش، بر پایمال شدن سهم زنان استوار شده‌است. در چنین جامعه‌ای که شأن انسانی  و حقوق اجتماعی زنان نادیده گرفته می‌شود و  به نیازهای نیمی از جمعیت پاسخ شایسته داده نمی‌شود؛ قابل انتظار است که با افزایش بیکاری و فقر، تنها داشته و سرمایۀ زن، به بدنش منحصر شود که به‌ناگزیر و برای گذران زندگی، و به مانند شیءای که فاقد حرمت و کرامت است، در بازار سکس به فروشش بگذارد. تشبیه تکان‌دهندۀ کلوچه، به‌راستی بیانگر وضعیت این دسته از زنان است که ابتدا از آنها «انسانیت‌زدایی» شده، سپس در قالب کالا به بازار عرضه می‌شوند، آن هم کالایی کم‌ارزش که لذتی گذرا و آسان را به مشتریان ارزانی می‌دارد، کالایی همچون «کلوچه».  


#زنان #نقد_فرهنگ #حکومت_اسلامی



🌾 @Naqdagin@drsiminkazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 اگر دستور ادیان نبود، آیا باز هم فرزندان‌ خود را «مثلۀ جنسی/ختنه» می‌کردید؟

🎙#کریستوفر_هیچنز


#نقد_ادیان #مردان #زنان


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 روان‌کاویِ گرایش به «جادو و جادوگری»

🎙دکتر #محمدرضا_ابراهیمی


#زیست‌روان #زنان


🌾 @Naqdagin | @DrEbrahime
📘وحشتِ مردها از سرشتِ خویش
— پیرامون عللِ روانشناختیِ حجاب اجباری

✍🏻 #علیرضاموثق

۱) عموم مردها خودارضایی و استمناء کرده‌اند و یا می‌کنند؛ آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۹۰ درصد از مردها تجربهٔ جلق زدن را داشته‌اند (در جایی آمار ۹۸ درصد هم دیده‌ام). تجربهٔ سکس با محارم (مادر و خواهر و امثالهم) در خواب را نیز باید به تجربهٔ جلق زدن افزود.

۲) در جهان سنت، عکسِ جنیفر لوپز و یا سایتِ پورن برای تهیهٔ سوژهٔ ذهنی و تصویرسازی از اندام زن‌ها برای خودارضایی وجود نداشت؛ لذا منبعِ تهیهٔ سوژهٔ ذهنی برای جلق زدنِ مردها، همین زن‌های کوچه و بازار و دوست و فامیل بود و مردها باید پدر خودشان را در می‌آوردند تا چند سانتیمتر ساقِ پا و سینه پیدا می‌کردند و بعد، به سرعت به گوشه‌ای خلوت می‌خزیدند و با تصویرسازی و تخیل، می‌جلقیدند.

۳) مردها با «قیاس به نفس» و با شنیدنِ وضعیتِ روانشناختیِ مردهای دیگر در گفتگوهای خصوصی با آنها، از این قضیه مطلع می‌شدند و به خاطرِ احساسِ گناهِ جنسی و نیز انحصارگرایی و خودخواهی و خودشیفتگی، می‌ترسیدند که خواهر و مادر و زن و بچهٔ خودشان، سوژهٔ جلق زدنِ دیگر مردها شوند؛ اما عموماً «از جلق زدن با نوامیسِ دیگران» به اندازهٔ «جلق زدن با نوامیسِ خودشان توسط دیگران» وحشت نداشتند.

۴) در عالم سنت، عموماً «قدرت» نزد مردها بود؛ زیرا جنگ‌ها و مشاغل، عموماً با نیرویِ یدی پیوند داشت و از آن تغذیه می‌کرد و مثل زمان حاضر، علم و تکنولوژی مطرح نبود تا زن‌ها (که غالباً به لحاظ جسمی از مردها ضعیف‌تر هستند) نیز بتوانند در آن زمینه عرض اندام و جلوه‌گری کنند؛

🔺لذا مردها توانستند با زور، زن‌ها را به پستوی خانه محدود کنند یا برای رهایی از ترسِ «جلق زدن»، یک گونیِ سیاه و چاقچور روی سر زن‌ها بکشند.

🍂 واضح است که کسی نمی‌تواند در ملاءِ عام به یک زن تجاوز جنسی کند تا مردها نگران آسیبِ فیزیکی دیدنِ زن‌ها به واسطهٔ تحریک جنسیِ مردها باشند.

🍂 از طرف دیگر، یک‌سری از مردها که مقداری هوششان از مردهای دیگر بیشتر بود، شروع کردند با «کاسه‌کلک‌بازی» و مغالطه، برای این رفتار ظالمانه (یعنی حجاب اجباری برای زن‌ها و فرستادن آنها به پستوی خانه)، اصناف توجیه تئوریک با صبغهٔ اخلاقی و یا شرعی دست و پا کردن و بافتن، اما چون در عموم مردها نوعی حماقت خاص وجود دارد، شعورشان نرسید که حتی زن چادری یا حتی «گنبد مساجد» که شبیه به پستان زنان است نیز می‌تواند سبب تحریک جنسی و یا سوژهٔ جلق زدن باشد(!) و به نوعی با «خود-گول-مالی»، سر خودشان را شیره مالیدند و با پوشاندن مو و ساقِ پا و خلاصه هر قسمت از بدن زن که می‌توانستند و حتی با «پنهان کردن صدای زن‌ها از گوش مردها»، برای فرار از این ترس، یعنی فی‌الواقع، ترس از سرشتِ بدوی و حشریِ خودشان، اقدام کردند.

🍂 نقل است که در قدیم، مردها از اینکه گالشِ پلاستیکیِ ناموس‌شان جلوی دربِ خانه و در معرضِ دید باشد، می‌ترسیدند و به‌تبع آن، مانعِ این امر می‌شدند تا مبادا مردهای دیگر با دیدن گالشِ پلاستیکی، به یادِ پایِ نوامیس‌شان بیافتند و وفق تحلیل این نوشتار، پا و بدن آنها را برای جلق زدن، در تخیلشان تداعی کنند(!) و یا مردها در جلوی مردهای دیگر، زنشان را با نام پسر بزرگشان خطاب می‌نمودند؛ برای مثال او را حسین صدا می‌کردند(!) و یا هنوز که هنوز است، عکس زن‌ها عموماً در اعلامیهٔ فوتشان نشان داده نمی‌شود، ولو مرحومه یک پیرزن باشد(!)

۵) شاید ادعا و گمان شود که برخی از بانوان به صورتِ «اختیاری» حجاب اسلامی را انتخاب می‌کنند، اما در اینجا باید توجه داشت که:

اولاً) آنها در ذیل نرم‌افزاری که مردها در طول تاریخ مردسالار تهیه کرده‌اند و در مغزشان فرو رفته‌است تنفس و تفکر می‌کنند و از پشت آن «لنز کبود و ظالمانه» به جهان می‌نگرند.

ثانیاً) قضیهٔ «حیا و عفت و تعادل در قوهٔ شهوت» و یا پرهیز از «تبرج و عطشِ جلبِ توجه» و رشد در روند هرم مازلو، ربطی ضروری به حجاب «اسلامی-داعشی-طالبانی» ندارد و می‌توان بدون حجاب اسلامی نیز فرهیخته و عفیف و اخلاقی و متعادل بود و بالعکس، با حجاب اسلامی و چادر نیز می‌توان بی‌عفت و بی‌حیا و رذل و نامتعادل و اهل تبرج بود.

ثالثاً) همانطور که در فوق اشاره شد، ماشاءالله جلوی تحریکِ جنسیِ مردهایِ رشدنایافته و بدوی که مغزشان به‌جای فسفر، پر است از «تستوسترون» را با پوششِ چادر نیز نمی‌توان گرفت و باید فکری برای آموزش و اصلاحِ روانِ رنجورِ ایشان و درمان «سندروم آلت بی‌قرار» کرد.


#مردان #زنان #زیست‌‌روان


🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 لیلیت (۱)
— همسر اول آدم قبل از حوا

🍂 لیلیت، زن اول آدم، موجودی‌ست که به‌دلیل ابهام در بخشی از کتاب‌های مذهبی قدیمی جان گرفته‌است. داستانی که از داستان شناخته‌شده آفرینش انسان متفاوت است و بر اساس آن، آدم قبل از حوا،‌ همسر دیگری داشت که به دلیل اختلاف نظرش با آدم و اصراری که به برابری زن با مرد داشت، از دست آدم در بهشت فرار کرد.


#نقد_ادیان #اسطوره‌شناسی #زنان


🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 لیلیت (۲)
— زنِ فراریِ آدم

🍂 براساس روایتی متفاوت از داستان آفرینش، قبل از حوا،‌ خدا زنی را به اسم لیلیت بعنوان همسر آدم خلق کرده‌بود، اما لیلیت که خودش رو برابر با آدم می‌دید، حاضر به تبعیت از اون نبود و در نهایت، از باغ عدن فرار می‌کنه.

🍂 در ویدیوی قبلی‌ (همسر اول آدم قبل از حوا) دربارۀ اصل داستان آفرینش و لیلیت صحبت شد. در این ویدیو جزییات بیشتری از داستان لیلیت بیان می‌شود.


#نقد_ادیان #اسطوره‌شناسی #زنان


🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 لیلیت؛ از الهه تا شیطان

🍂 لیلیث در اساطیر کهن میانرودان خدای طوفان بوده و او را به بادها نسبت می‌داده‌اند. نخستین بار چهره لیلیث در میان گروهی از خدایان بادها و طوفان‌های سومری در ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد به چشم می‌خورد که به لیلیتو موسوم بودند. بسیاری از صاحبنظران پیدایش نام لیلیث را در زمانی حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ارزیابی کرده‌اند. در افسانه‌ها و روایات یهود، لیلیث در اساطیر یهودی به عنوان یکی از خدایان شب و در ترجمه انگلیسی شاه جیمز کتاب اشعیای نبی به عنوان جغد ذکر شده‌است. در منابع متاخر یهودی، مثل تلمود بابلی، از لیلت به عنوان همسر اول آدم نام برده شده‌است. البته بسیاری از منابع سنتی ربانی، از جمله ابن میمون و مناخیم میری، وجود لیلیث را رد می‌کنند. از او در منابع مندائی نیز یاد شده‌است.

🗄پست مرتبط

📕در باب ختنه

#نقد_ادیان #اسطوره‌شناسی #زنان


🌾 @Naqdagin