نقدآگین
10.6K subscribers
2.74K photos
1.93K videos
67 files
5.05K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📕گفتگوی یک عالم اسلامی با خداناباوران

👥مصاحبه‌ٔ «مجله‌ٔ خداناباوران عرب» با
#احمد_قبانچی
(۲/۶)

سؤال– نظر شما در باب مسیحیت و یهودیت چیست؟ و به طور خاص نظرتان در باب آیین بهایی که اخیرا در کشورهای عربی، به ویژه مصر، گسترش یافته چیست؟

قبانچی: همان‌طور که پیشتر اشاره کردم مسیحیت و یهودیت و نیز آیین بهایی و دیگر ادیان و مذاهب، درست مثل اسلام، تقسیم‌بندی‌هایی اجتماعی‌اند و از جانب خدا دین فرود نمی‌آید. همان‌طور که جامعه‌شناس آلمانی دورکیم اشاره کرد این تقسیم‌بندی‌ها برای حفظ انسجام اجتماعی و تقویت مناسبات میان اعضای یک جامعه است. دین -تا آن‌جایی که برای تقویت هویت اجتماعی افراد جامعه است- مانند نژاد، زبان و وطن است. اما آن‌چه دین الهی است ایمان خالصی است که انسان با قلب خود با آن زندگی می‌کند، این ایمان خود را در قالب عشق و توکل به خداوند و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی و ایده‌آل‌های انسانی نشان می‌دهد. دین الهی همان چیزی است که به آن وجدان می‌گوییم. وجدان ندای درونی خداوند در همه‌ی انسان‌ها است. هر فردی وظیفه دارد که در زندگی خودش به آوای وجدان‌اش گوش فرا دهد، حالْ دین‌ و مذهب‌اش هر چه که می‌خواهد باشد، زیرا خداوند به دل‌های آدمیان نظر می‌کند و نه به ظاهر آن‌ها -چنان‌چه در حدیث مشهوری به همین نکته اشاره شده است.

سؤال– شما بارها به این نکته اشاره کرده‌اید که فهم ظاهرگرا از متون و عقاید دینی را ردّ می‌کنید، نظر شما در باب متن قرآن و معنای کمال، که در حدیث، سنت و میراث دینی آمده، چیست؟

قبانچی: ما نیاز داریم ساز و کارهای علم هرمنوتیک را در فرایند فهم متن دینی به کار گیریم. بدون به کارگیری این ساز و کارها اهداف وحی نمی‌تواند برای ما الهام‌بخش باشد و نمی‌توانیم میراث نبوی را دریابیم. زیرا فهم ظاهرگرا از متون دینی، که الان در نهادهای دینی رایج است، موجب می‌شود که در فهم گذشتگان از متون دینی باقی بمانیم و در آن جمود بیابیم، این در حالی است که حقایق و فرهنگ‌ها با تغییر نیازها و افکار انسانی تغییر می‌کند و در نتیجه احکام شرعی و فکر دینی نیز تغییر می‌کند. این بدان معنا است که:

۱- نمی‌توان متن دینی را، بدون در نظر گرفتن بافتار و بستر تاریخی‌ شکل‌گیری‌اش، بر شرایط تاریخی دیگری که بسیار متفاوت از گذشته است، پیاده کرد.

۲- باید تأثیر بنیان‌های فکری و پیش‌انگاشته‌های مفسر و فقیه در فرایند فهم متن را در نظر گرفت.

۳- نباید متن دینی را تابع تمایلات مفسر ساخت و در نتیجه در تفسیر خود به نتایجی دست یافت که از عقل و واقعیت و اهداف شارع فاصله داشته باشد.

۴- باید از تعابیر مجازی و استعاری که در متون دینی آمده فهم درستی به دست آورد و دست به ترجمه‌ی فرهنگی این تعابیر بر اساس شیوه‌ای غیر تحت اللفظی زد. نباید پنداشت که منظور از کلماتی که در متون دینی آمده معنای لغوی آن‌ها است و یا این کلمات قرار است واقعیت خارجی را بازتاب دهد و از آن حکایت کند، بلکه تصور درست این است که منظور از این کلمات چیزی ماورای معانی لغوی آن‌هاست و این‌ها جنبه‌ی توصیه‌ای دارد و احکامی انشایی است.

سؤال– شما در بحث‌های خود عموماً به فلسفه مراجعه می‌کنید. در مقایسه با دیگر ارزش‌ها ارزش فلسفه چیست؟

قبانچی: پرسش شما یک مقدار فاقد پیچیدگی لازم است. ما فلسفه‌ی واحدی نداریم، بلکه فلسفه‌های متعدد داریم و نیز معیار فلسفی واحدی وجود ندارد که بتوان به آن مراجعه کرد. منتهی، فلسفه عقلانیت را در انسان تقویت می‌کند، و این چیزی است که برای فهم دین در زمانه‌ی کنونی به آن نیاز داریم -در زمانه‌ای که اندیشه‌ی دینی به خرافات و باورهای غیر اخلاقی بسیاری آلوده شده است. این نیاز چیزی است که اولیای دین به شدت با آن مقابله می‌کنند و فلسفه را حرام می‌دانند و مردم را از عقلانیت بر حذر می‌دارند، آن هم با این توجیه که دین خدا را با عقل نمی‌توان فهمید و عقل بشری از فهم دین و شریعت ناتوان است. نتیجه‌ی چنین فکری این است که مردم در عقب‌ماندگی و در غل و زنجیر جهل و تقلید از ارباب دین باقی می‌مانند. کسی که هر خرافاتی را به اسم دین می‌پذیرد، راه درازی تا تروریست شدن ندارد.

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📻 پادكست
📸 اینستاگرام

🌾@Naqdagin
📕گفتگوی یک عالم اسلامی با خداناباوران

👥مصاحبه‌ٔ «مجله‌ٔ خداناباوران عرب» با
#احمد_قبانچی
(۳/۶)

سؤال– امروزه علم حتی از بدیهیات عقل بشری نیز عبور کرده است، نظر شما در باب ناسازگاری علم جدید با متون دینی چیست؟

قبانچی: علم از بدیهیات عقل بشری عبور نکرده است، بلکه بدیهیات عقل بشری تغییر می‌کند. هر عصری بدیهیات نظری و علمی خود را دارد. در گذشته نظریه‌ی بطلمیوسی در علم هیأت قدیم بدیهی به شمار می‌آمد، تا این‌که نظریه‌ی کوپرنیک از راه رسید و اکنون این نظریه از بدیهیات است. نظریه‌ی شورا و بیعت در گذشته بدیهی بود، اما الان دموکراسی جای آن را گرفته است. ناسازگاری علم جدید با متون دینی مسأله‌ی مهمی است. این مسأله را می‌توان با پیروی از روش‌های مدرن در الهیات حل کرد. این ناسازگاری را گاهی با تمایز نهادن میان روش علمی با روش در دین و گاهی با این نکته که کار دین توصیف است اما کار دین ارزش‌گذاری است، یا این‌که علم ظواهر طبیعت و قوانین طبیعی را توصیف می‌کند اما دین سبک زیست معینی را توصیه می‌کند، حل می‌کنند. این یعنی علم به عقل نظری تعلق دارد و دین به عقل عملی. نظریه‌های دیگری نیز برای حل تعارض علم و دین پیشنهاد شده که جای بحث آن‌ در این‌جا نیست.

سؤال– بسیاری از مسلمانان به اعجاز علمی و ادبی قرآن اعتقاد دارند، آیا شما با آن‌ها موافق‌اید؟ به نظر شما چگونه ممکن است قرآن معجزه باشد؟

قبانچی: در بحث‌های خود و نیز در کتاب‌ام با عنوان «راز اعجاز قرآنی» (سرّ الإعجاز القرآنی) با دلایل فراوان نشان داده‌ام که چیزی به عنوان اعجاز علمی یا ادبی یا غیبی در قرآن -آن‌چنانی که علمای اسلام ادعا می‌کنند- وجود ندارد؛ اکنون البته جای بحث مفصل در این باب نیست. اما اعجاز قرآنی معقول در نظر من یکی از این دو امر است: ۱- نظریه‌ی صَرفه که معتزله، و از میان شیعیان، سید مرتضی به آن باور داشتند؛ ۲- اعجاز وجدانی.

سؤال– شما را به سبک منحصر به فردتان در تفکر و تحلیل مسائل می‌شناسند. برداشت و منظور شما از جهان غیب به طور خاص چیست؟

قبانچی: گاهی منظور از جهان غیب متافیزیک است، و گاهی منظور جهانی ورای جهان ظاهری است، و گاهی نیز منظور علم اختصاصی خداوند است. گاهی منظور از جهان غیب امری هستی‌شناختی است و گاهی منظور امری معرفت‌شناختی است.

مثلا سؤال می‌شود که آیا اصلا جهانی غیبی وجود دارد؟ و یا سؤال می‌شود که دلیلی داریم که وجود چنین جهانی را اثبات کند؟ و این‌که آیا می‌توان چنین جهانی را با عقل ثابت کرد و یا این‌که ناچاریم به دین مراجعه کنیم؟ و حدود و ثغور عالم غیب چیست؟

به خاطر همین، این پرسش پیچیده‌ای است و باید منظور خود را از پرسش معلوم کنید. اما بگذارید چند کلمه‌ای جواب بدهم تا پرسش را بدون جواب نگذاشته باشم. مادی‌گرایان عموما به جهانی ماورای ماده باور ندارند، حالْ آن جهانِ ماورا حاوی روح باشد یا خدا یا دیگر موجودات مجرد، اما عارفان تمام ادیان و فرهنگ‌های بشری بر وجود جهان دیگری در درون این جهان ظاهری اتفاق نظر دارند، در نظر آن‌ها هر چیزی، از علم گرفته تا انسان و متن دینی ظاهری دارد و باطنی. و ما نیز بر همین عقیده‌ایم.

سؤال– شما در برخی از بحث‌های خودتان تفاوتی میان غیب مطلق و ارتباط آن با خداوند نهاده‌اید، خداوند و مطلق را چگونه توضیح می‌دهد و رابطه‌ی میان این دو از دیدگاه فلسفی شما چیست؟

قبانچی: منظور از «میان این دو» میان کدام دو چیز است؟ عموماً ارتباط با خدا مسأله‌ای عقلی، فکری و نظری نیست، بلکه مسأله‌ای عاطفی، احساسی و قلبی است. عقل نظری توانایی وارد شدن در این زمینه را ندارد، همان‌طور که کانت نشان داد. و این همان دیدگاهی است که عارفان مسلمان و غیر مسلمان با آن موافق‌اند. انسان در ابتدا در درون خود میلی به ارتباط با خداوند احساس می‌کند سپس در این مسیر پیش می‌رود تا این‌که تصویری از خداوند ذره-ذره در ذهن او شکل می‌گیرد. ایمان به خدا امری عقلی نیست بلکه از نیاز انسان به خدا ناشی می‌شود.

سؤال– نظر شما در باب خدا چیست؟ او را چگونه درمی‌یابید؟

قبانچی: این پرسش نیاز به پاسخی طولانی دارد، خواهش می‌کنم پرسش‌هایی عمیق و پردامنه مثل این پرسش را مطرح نکنید. بهتر آن است که به طور مشخص‌تر و جزیی‌تر پرسش مطرح کنید، زیرا خدا مقوله‌ی پیچیده‌ای است و دیدار با خداوند و شناخت او نیز چنین است. این‌ها از آن دسته اموری است که پیامبران، عارفان و فلاسفه با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند. شایسته است که از ایمان به خدا سخن بگوییم نه از خود خدا. تا جایی که به انسان مربوط می‌شود، ایمان به خدا مهم‌تر از خود خداست زیرا این ایمان است که سرنوشت انسان را تعیین می‌کند و زندگی او را جهت می‌بخشد. خدا جز از طریق ایمان وارد زندگی انسان نمی‌شود و انسان از رهگذر ایمان‌اش است که به خدا می‌پیوندد و هر کس ایمان به خدا را در دل خود نیابد...

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:

🌾@Naqdagin
📕گفتگوی یک عالم اسلامی با خداناباوران

👥مصاحبه‌ٔ «مجله‌ٔ خداناباوران عرب» با
#احمد_قبانچی
(۴/۶)

...خدا را در زندگی خود نخواهد دید حتی اگر در ذهن خودش به وجود خدا باور داشته باشد. این یعنی ایمان عبارت است از عشق به خدا نه باور به خدا. هر کس عشق به خدا را در قلب خود نیابد خدا را در زندگی خود نخواهد یافت.

سؤال– نظر شما در باب اهل سنت چیست؟

قبانچی: آیا منظور اهل سنت از دیدگاه مذهبی است یا منظور افرادی است که سنی مذهب‌اند؟ آیا منظور اهل سنت از دیدگاه اخلاقی است یا منظور درستی اعتقادات آن‌ها است یا منظور عِرق ملی آن‌ها یا عقلانیت‌شان است؟ این پرسش هم مبهم است و نیاز به واضح‌سازی دارد.

نمی‌دانم چرا پرسش‌هایتان فاقد دقت لازم است. در هر حال، همان‌طور که پیشتر گفتم مذهب سنی وضع و حال‌اش همان وضع و حال مذهب شیعی است، هر دو برساخته‌ای بشری است و نه چیزی که خدا فروفرستاده باشد.

گاهی تفاوت شیعه و سنی از نظر تاریخی این است که اهل سنت از اسلام جنبه‌ی سیاسی و حکومتی‌اش را برگرفتند و خواستار تشکیل حکومت دینی به عنوان اصلی از اصول دین اسلام شدند این در حالی است که در مقابل شیعیان در تاریخ اسلام جانب مخالفت و اعتراض را در پیش گرفتند و از آن رو فهم‌شان از اسلام عاطفی‌تر از اهل سنت شد و در نتیجه خرافی‌تر از ‌آن‌ها شد. اهل سنت نیز به نوبه‌ی خود در طول تاریخ بی رحم‌تر از شیعیان بوده‌اند، زیرا حکومت‌ کردن چنین اقتضایی داشته است.

تروریسم بیشتر ریشه در صفوف اهل سنت دارد، درست همان‌طور که خرافه بیشتر ریشه در صفوف شیعیان دارد و خدا از تروریسم و خرافه، هر دو، بر کنار است.

از آن‌جا که تشیع از نظر تاریخی بعدتر از اهل سنت شکل گرفت و در قالب یک اپوزیسیون سیاسی ظاهر شد، هر کس که با حکومت دینی و خلفا مخالف بود به تشیع می‌پیوست و پشت سنگر دین پناه می‌گرفت و سلطه‌ی سیاسی را متهم به بی دینی می‌کرد تا خودش به ارتداد و بی دینی متهم نشود.

از این رو مطالب ساختگی و دروغ در میراث شیعی بیش از میراث اهل سنت است، اما طرف قوی داستان (یعنی اهل سنت) نیازی به دروغ‌پردازی و غلو نداشت بلکه حکومت به زور و شمشیر نیاز داشت.

از این همین رو می‌بینیم که شیعیان کمتر به پیامبر و قرآن تمسک می‌کنند زیرا قرآن و پیامبر از نظر تاریخی حاکم بودند و قرآن نقش خود را در تأیید قدرت و حکومت با شمشیر ایفا می‌کرد.

در مقابل اما اهل سنت دائما به قرآن و سنت نبوی ارجاع می‌دادند زیرا اهل سنت در این دو امر تأیید مذهب خود و مشروعیت‌بخشی به حکومت‌گری‌شان را می‌یافتند -حتی اگر در رأس چنین حکومتی کسی مثل صدام می‌بود.

سؤال– آیا شما معتقدید که خداوند از خداناباوران، به خاطر خداناباوری‌شان، انتقام خواهد گرفت؟

قبانچی: این بستگی به تصور ما از خداوند دارد. اگر خداوند را کسی مثل صدام تصور کنیم (ر.ک. «چهره و شخصیّتِ الله در قرآن؛ الله در هیأت سلطانی مستبد و مذکّر» و «ترسا؛ ترسنده از خدا یا محمد؟») که آدم‌ها را مجبور می‌کرد به زعامت خودش اعتراف کنند، آن‌گاه بله خدا از شما و تمام بی ایمان‌ها انتقام خواهد گرفت (ر.ک. شکنجه جاودان مرتد ولو اخلاقی و ایمان آورده به دینی دیگر یا تصور متفاوت از خدا، در ۲۱۷ بقره)، زیرا بر اساس چنین تصوری ایمان به خدا (مثل اعتراف به زعامت صدام) شرط وجود داشتن آدم‌ها و بالارفتن آن‌ها از پله‌های ترقی خواهد بود.

اما اگر خداوند را این‌گونه تصور کنیم که جهان را آفریده است تا جود و کرم و فضل خود را افاضه کند، آن‌گاه معنای این تصور این است که خداوند تمام مخلوقات‌اش را دوست دارد، و آن‌گاه معتقد به قانونی اخلاقی در هستی (شبیه قوانین طبیعی در عالم) می‌شویم. این قانون اخلاقی بر خوب و بد اعمال انسان اثر می‌گذارد، اگر آدمی کار نیک کند نیکی می‌بیند و اگر کار بد کند، بدی می‌بینید.

فرد خداناباوری که کار نیک را پیشه‌ی خود سازد و با دیگران از روی عشق رفتار کند در زندگی خود خیر می‌بیند و مؤمنی که به وجود خدا باور دارد اما به الزامات این ایمان تن در نمی‌دهد و عمل صالح در پیش نمی‌گیرد و خیر مردم را نمی‌خواهد بلکه زیستی خودخواهانه و سوداگرانه در پیش می‌گیرد، بدی خواهد دید.

سؤال– چگونه می‌توان میان مسلمانی که اسلام را خود شخصا درک کرده است با مسلمانی که تقلید کورکورانه می‌کند، تفاوت نهاد؟

قبانچی: اسلام سنتی و اسلام کوچه و بازار اسلامی است که از فرد طاعت کورکورانه می‌طلبد، اما کسی که خود را از زیر فشار اجتماعی و دین کوچه و بازار بیرون بکشد و به وجدان و عقل خود رجوع کند اسلام حقیقی (ر.ک. «علامه‌ی ملخ‌خور و توجیه برده‌داری» و «کدام اسلام اصیل؟») را خواهد یافت، و این اسلامی است که تنها دعوت به فراگیری صِرف نمی‌کند بلکه این اسلام حرکت در مسیر خیر و صلاح عمومی است و لازمه‌ی چنین اسلامی ایستادن در مقابل جامعه و افکار رایج در آن است.

(ادامه دارد)



🌾@Naqdagin
📕گفتگوی یک عالم اسلامی با خداناباوران

👥مصاحبه‌ٔ «مجله‌ٔ خداناباوران عرب» با
#احمد_قبانچی
(۵/۶)

سؤال– وقتی «مجله‌ی خداناباوران عرب» از شما دعوت به گفت‌وگو کرد، واکنش شما چه بود؟

قبانچی: واکنش خاصی نداشتم. من دوستان خداناباور بسیاری دارم. من در دین خودم خط‌کشی میان آدم‌ها بر اساس عقیده و مذهب و فکر را نمی‌یابم، بلکه این خط‌کشی بر اساس انسانیت و ارزش‌های اخلاقی است. به باور من خداناباوری هم یک سبک زیست است درست مثل خداباوری. کسی که خدا را در عقل و زندگی خود نمی‌یابد، حق دارد که خدا را انکار کند، بلکه وظیفه دارد خدا را انکار کند تا در دام تزویر و ریا نیفتد. منظورم این است که وقتی فرد خداناباوری که خدا را در عالم نمی‌بیند و نیازی هم به خدا نمی‌بیند، می‌گوید خدا وجود ندارد، گفتار او از نظر اخلاقی کاملا درست است. وقتی هم مؤمنی می‌گوید خدا وجود دارد، گفتار او نیز از نظر اخلاقی کاملا درست است، زیرا او به خدا نیاز دارد و او را دائما در هستی و حیات خود حاضر می‌بیند. خداوند از جنس اشیاء موجود در جهان خارج نیست، خداوند با درون انسان پیوندی عمیق دارد.

سؤال– به خداناباور عرب چگونه می‌نگرید؟ نظر شما به طور خاص در باب او چیست؟

قبانچی: این پدیده را پدیده‌ی مبارکی می‌بینم و نشان از حرکتی رو به کمال در فضای فکر عربی دارد. خداناباوران شروع کرده‌اند به بیرون آمدن از تاری جادویی که جامعه به دور آن‌ها تنیده است، آن‌ها به فشار عرفی، اجتماعی و فشار دین سنتی که از لحظه‌ی تولد بر دوش فرد-فرد جامعه نهاده می‌شود، وقعی نمی‌نهند.

پیشتر گفتم آن‌چه که امروزه به عنوان دین اسلام با آن مواجه‌ایم، ربطی به خدا ندارد، بلکه این دین تبدیل به بتی شده است که به جای خدا پرستیده می‌شود.

هر انسانی که به آزادگی و عقل خودش حرمت می‌نهد وظیفه دارد از این دین خارج شود
، درست همان‌طور که مسلمانان صدر اسلام از دین شرک به دین توحید پیوستند.

قدم اول در مسیر کمال آن است که انسان بت اجتماع را بشکند (حالْ آن بت هر چه که می‌خواهد باشد)، این بت‌شکنی همان «لا اله» است که همان الحاد و خداناباوری است. آن‌گاه است که این خداناباوری مقدمه و راهی می‌شود برای ایمان حقیقی. خداناباور نباید تصور کند که با خداناباوری‌اش به انتهای خط رسیده و کار آخر شده است. به این معنا الحاد مقدمه‌ی ضروری ایمان است. اما چیزهایی که بیش از همه مرا نسبت به دوستان خداناباورم به نگرانی می‌اندازد، دو چیز است:

۱- این‌که برخی از دوستان خداناباور ما، از روی ترس از واکنش‌های جامعه در مقابل آن‌ها، به دام تزویر و نفاق بیفتند و خداناباوری‌شان را بروز ندهند و با این کار چه بسا در ورطه‌ی زشت‌ترین رذیلت اخلاقی، که همانا نفاق و دو رویی است، بیفتند. آن‌ها باید خداناباوری‌شان را با شجاعت علنی کنند، درست مثل بزرگانی مانند شهید حسین مروه(۱) فهد(۲) و هادی علوی(۳) و مارکسیست‌های دیگری که صاحبان وجدان‌های بیدار بودند و اگر این کار را نکنند محکوم به تن در دادن به دین سنتی مردم کوچه و بازار خواهند بود.

من معتقدم مهم‌ترین چیزی که یک انسان می‌تواند داشته باشد آزادگی و استقلال‌اش است. اگر کسی این دو را از دست بدهد هر چیز دیگری هم که داشته باشد دیگر هیچ اهمیتی ندارد: می‌خواهد مؤمن باشد یا ملحد، مسلمان باشد یا کافر، شیعه باشد یا سنّی، فرهیخته باشد یا عوام.

خداناباوران ما نباید وضع و حال‌شان وضع و حال برخی از مارکسیست‌های روزگار ما باشد که بر سر در حزب مرکزی‌شان پارچه می‌زنند که: «شهادت حضرت فاطمه زهراء (ع) را به پیشگاه حضرت صاحب الزمان تسلیت عرض می‌کنیم»!

۲- نگرانی دوم‌ام آن است که مبادا خداناباوری برخی از دوستان ما ناشی از مسؤولیت‌گریزی و عدم پایبندی‌شان به ارزش‌های اخلاقی باشد.

سؤال– نظر شما در مورد ظهور و بروزی که خداناباوران عرب اخیرا در فضای رسانه‌ای یافته‌اند چیست؟

قبانچی: همان‌طور که پیشتر گفتم این را پدیده‌ی مبارکی می‌دانم که نشان از وجود حرکتی به سوی عقلانیت و تمدن و رها شدن از غل و زنجیر عرف و تقدس‌تراشی‌های باطل دارد.

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📻 پادكست
📸 اینستاگرام

🌾@Naqdagin
📕گفتگوی یک عالم اسلامی با خداناباوران

👥مصاحبه‌ٔ «مجله‌ٔ خداناباوران عرب» با
#احمد_قبانچی
(۶/۶)

سؤال– این روزها در مصر قانون اساسی جدید در حال تدوین است و خواسته‌ی برخی آن است که خداناباوران مصری هم نماینده‌ای در تدوین قانون اساسی داشته باشند. نظر شما در باب حقوق انسانی و شهروندیِ خداناباوران عرب و حضور سیاسی کمرنگ و خجالت‌زده‌ی آن‌ها چیست؟

قبانچی: با این درخواست خداناباوران موافق نیستم و کافی است که ما سکولاریسم بخواهیم زیرا این عنوان عامی است که تمام گروه‌های سکولار را بدون هیچ تمایزی در بر می‌گیرد. خداناباوران گروهی جدای از اجتماع نیستند، پس صِرف شهروند بودن تمام حقوق آن‌ها را تأمین می‌کند. این بحث البته از جهت سیاسی بود.

ولی از جهت فرهنگی خداناباوران لازم است که زیر عنوان خداناباوری دست به عمل و تحرک بزنند تا ذهنیت جوامع عربی تکانی بخورد و جمود فرهنگی و دینی در میان آن‌ها شکسته شود.

در هر صورت، آن‌چه در مصر در قالب انقلاب علیه حزب دینی در حال رخ دادن است، گشایشی به سوی پیشرفت، شکوفایی و انسانیت است و معتقدم این نخستین انقلاب به معنای صحیح کلمه بعد از انقلاب فرانسه است، یعنی انقلابی که انگیزه‌های ایدئولوژیک و دینی در آن راه ندارد بلکه انگیزه‌ی انسانی و عقلی در آن وجود دارد.

سؤال– اگر فرزند شما یا یکی از نزدیکان‌تان به صراحت بگوید که خداناباور شده است، رابطه‌ی شما با او چه تغییری می‌کند؟

قبانچی: اگر خداناباوری او ناشی از عقل و وجدان باشد، یعنی خداناباوری قشری نباشد، رابطه‌ی من با او تغییری نمی‌کند. همان‌طور که ایمان افراد به دو دسته‌ی ایمان قشری و ایمان معنوی تقسیم می‌شود، خداناباوری نیز به دو دسته‌ی خداناباوری قشری و خداناباوری معنوی تقسیم می‌شود. خداناباوری قشری زاده‌ی هوا و هوس و گریز از تکلیف اخلاقی و دینی و حاصل مسؤولیت‌ناپذیری است.

اما خداناباوری معنوی حاصل حس انسانی و آگاهی به کثرت شرور در عالم و نیافتن خداوند در عقل و وجدان است و نیز حاصل مشاهده‌ی قتل و ظلم و تعدی و خون‌ریزی به اسم الله و دین است. وجدان چنین فرد خداناباوری او را به انکار خدا و اسلام و خدای ادیان دیگر سوق داده است؛ او خداناباور معنوی است.

سؤال– و پرسش آخر این‌که، برای خوانندگان خداباور و خداناباور مجله‌ی ما چه توصیه‌ای دارید؟

قبانچی: به آن‌ها می‌گویم که در این دوره و زمانه که تروریسم، نزاع قومی، دیگری‌ستیزی و از خود بیگانگی سکه‌ی رایج شده است، آن‌چه ما به شدت به آن نیاز داریم دین نیست، بلکه ارزش‌های اخلاقی، بازگشت به وجدان و عشق و پرورش ارزش‌های انسان‌گرایانه است.

هویت انسانی ما اکنون بر اثر سیطره‌ی هویت‌های پوشالی و غیرحقیقی مانند هویت دینی، مذهبی و قومی و مانند آن‌ گرفتار بحرانی حقیقی شده است. پس از آن که برای ما ثابت شد این هویت‌ها پوچ و پوشالی است، باید به هویت حقیقی خود باز گردیم و آن همانا هویت انسانی است. ما پیش از آن که مسلمان، شیعی یا خداناباور باشیم، انسان‌ایم.


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📻 پادكست
📸 اینستاگرام

🌾@Naqdagin
نقدآگین
#نقد_قرآن #نقد_ادبی 📽 چگونه محمد به شیوهٔ ادبی قرآن رسید؟ این اولین قسمت از مجموعۀ «#اعجاز_ادبی؟!» است که در آن به نقد ادعای بزرگ اعجاز ادبی می‌پردازیم. در این #مستند انتقادی، #سراج_حیانی به ادعای «اعجاز ادبی» قرآن می‌پردازد و با بیان اجمالی ملاک‌ها، و…
#نقد_قرآن #نقد_ادبی

📽اعجاز ادبی قرآن کجاست؟

این دومین قسمت از مجموعۀ «#اعجاز_ادبی؟!» است که در آن به نقد و بررسی ادعای بزرگ اعجاز ادبی می‌پردازیم.

در این #مستند انتقادی #احمد_قبانچی، روحانی نواندیش شیعه، به رد خرافهٔ اعجاز ادبی قرآن همت می‌گمارد و به مقایسهٔ بخشی از #نهج‌_البلاغه با بخشی از قرآن می‌پردازد.

همچنین قبانچی قرآن را کلام «خدای خالق» نمی‌داند، بلکه می‌گوید آنان که قرآن را به خدا نسبت می‌دهند به تمسخر هستی‌بخش مطلق پرداخته‌اند؛ چرا که هم از نظر فصاحت و بلاغت با متنی ضعیف روبروییم، و هم متن سرشار از تناقضات عقلی، علمی و اخلاقی است.

قبانچی قرآن را حاصل «خدای ذهن محدود محمد و قومش» می‌داند و حجتی برای آن‌ها؛ از این رو آن را حجتی برای مردمان این زمان (با این دگرگونش عظیم عقلی-اخلاقی-علمی) نمی‌شناسد، و اصالت هدایت را به ندای وجدانی هر فرد انسان، با هر عقیده و مذهب و مرامی که بدان باور یافته، می‌دهد.

🌐ادامهٔ توضیحات (اینجا)

🖌#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: خرمدین
🖍ویراستاری: جیم.حا، عبدالله

📸در اینستاگرام (اینجا) بی‌‌ داعش‌شکن ببینید.



🌾@Naqdagin
نقدآگین
#نقد_قرآن #نقد_ادبی چگونه محمد به شیوهٔ ادبی قرآن رسید؟ 🖌#ترجمه: #جیم_حا این اولین قسمت از مجموعۀ «#اعجاز_ادبی؟!» است که در آن به نقد ادعای بزرگ اعجاز ادبی می‌پردازیم. در این #مستند انتقادی، #سراج_حیانی به ادعای «اعجاز ادبی» قرآن می‌پردازد و با بیان اجمالی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_قرآن #نقد_ادبی

📺 نهج‌البلاغه پیروز تحدی!

🖌
#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین| این دومین قسمت از مجموعۀ «#اعجاز_ادبی؟!» است که در آن به نقد و بررسی ادعای بزرگ اعجاز ادبی می‌پردازیم.

🔻 در این #مستند انتقادی #احمد_قبانچی، روحانی نواندیش شیعه، به رد خرافهٔ اعجاز ادبی قرآن همت می‌گمارد و به مقایسهٔ بخشی از #نهج‌_البلاغه با قرآن می‌پردازد.

🔻همچنین قبانچی قرآن را کلام «خدای خالق» نمی‌داند، بلکه می‌گوید آنان که قرآن را به خدا نسبت می‌دهند به تمسخر هستی‌بخش مطلق پرداخته‌اند؛ چرا که هم از نظر فصاحت و بلاغت با متنی ضعیف روبروییم، و هم متن سرشار از تناقضات عقلی، علمی و اخلاقی است.

🔻قبانچی قرآن را حاصل «خدای ذهن محدود محمد و قومش» می‌داند و حجتی برای آن‌ها؛ از این رو آن را حجتی برای مردمان این زمان (با این دگرگونش عظیم عقلی-اخلاقی-علمی) نمی‌شناسد، و اصالت هدایت را به ندای وجدانی هر فرد انسان، با هر عقیده و مذهب و مرامی که بدان باور یافته، می‌دهد.

⬅️ ادامه (اینجا)

📸 در اینستاگرام| یوتیوب ببینید.


پست مرتبط:
📺
زهر مار اسلام داعشی با مایونز الاهی قمشه‌ای
📺اعجاز ادبی قرآن؟! (قسمت یکم: سنجش سبک قرآن



🌾@Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 #نهج‌البلاغه پیروز تحدی| اعجاز ادبی قرآن کجاست؟

اعجاز ادبی قرآن؟! (قسمت دوم)

🖌#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین| در این #مستند انتقادی #احمد_قبانچی، روحانی نواندیش شیعه، به رد خرافهٔ اعجاز ادبی قرآن همت می‌گمارد و به مقایسهٔ بخشی از #نهج‌_البلاغه با قرآن می‌پردازد.

🔻همچنین قبانچی قرآن را کلام «خدای خالق» نمی‌داند، بلکه می‌گوید آنان که قرآن را به خدا نسبت می‌دهند به تمسخر هستی‌بخش مطلق پرداخته‌اند؛ چرا که هم از نظر فصاحت و بلاغت با متنی ضعیف روبروییم، و هم متن سرشار از تناقضات عقلی، علمی و اخلاقی است.

🔻قبانچی قرآن را حاصل «خدای ذهن محدود محمد و قومش» می‌داند و حجتی برای آن‌ها؛ از این رو آن را حجتی برای مردمان این زمان (با این دگرگونش عظیم عقلی-اخلاقی-علمی) نمی‌شناسد، و اصالت هدایت را به ندای وجدانی هر فرد انسان، با هر عقیده و مذهب و مرامی که بدان باور یافته، می‌دهد. ⬅️ ادامه (اینجا)

📸 در اینستاگرام| یوتیوب ببینید.


🗄پست مرتبط:
📺
زهر مار اسلام داعشی با مایونز الاهی قمشه‌ای
📺اعجاز ادبی قرآن؟! (قسمت یکم: سنجش سبک قرآن)


#نقد_قرآن #نقد_ادبی



🌾@Naqdagin
#نقد_قرآن #نقد_اسلام #بازاندیشی

📺 احمد قبانچی: محمد صادق بود، اما قرآن کلام خدا نیست
— نقدی بر وحی‌‌‌شناسی و الاهیات قرائت رسمی اسلام

🍂 آخوند #احمد_قبانچی از روحانیون تجدیدنظرطلب مشهور جهان عرب محسوب می‌شود. او که روزگاری در حوزه‌های علمیه ایران نیز درس خوانده، مباحث روشنفکران مسلمانان ایرانی (چون دکتر سروش و مجتهد شبستری و...) را نیز دنبال می‌کرده و طعم بازداشت و بازجویی حکومت داعشی-آخوندی را نیز چشیده‌است.

🍂 این دومین کلیپ از اوست که توسط همیاران نقدآگین ترجمه می‌شود؛ با این تفاوت که همیاران گوینده نیز یاری کردند تا این گفتار نه چندان کوتاه را به شکل دوبله، تقدیم مخاطبان نقدأگین کنیم. تیتر این ویدیو در کانال رسمی او این بوده: «خدای انبیا را تصدیق نمی‌کنم».

✍️ #ترجمه: #عبدالله
🎙 گوینده: کارن

🔗 در یوتیوب ببینید:
⚜️ https://youtu.be/k7NY1X3y3xM


🗄پست مرتبط:
📺 اعجاز ادبی قرآن؟! قبانچی: نهج‌البلاغه پیروز تحدی‌ست
📻 معضلی به نام «نهاد پیامبری» (در دفاع از صدیقه وسمقی و نقد منتقدانش)
📻 «پیامبری»، از خدا یا ساختهٔ انسان؟
📻 اسلام، حکومت اسلامی و تاریخ جنون



🌾 نقدآگین
نقدآگین
#نقد_قرآن #نقد_ادبی 📺 نهج‌البلاغه پیروز تحدی! 🖌#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین| این دومین قسمت از مجموعۀ «#اعجاز_ادبی؟!» است که در آن به نقد و بررسی ادعای بزرگ اعجاز ادبی می‌پردازیم. 🔻 در این #مستند انتقادی #احمد_قبانچی، روحانی نواندیش شیعه، به رد خرافهٔ اعجاز…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_قرآن #نقد_اسلام #بازاندیشی

📺 احمد قبانچی: محمد صادق بود، اما قرآن کلام خدا نیست
— نقدی بر وحی‌‌‌شناسی و الاهیات قرائت رسمی اسلام

🍂 آخوند #احمد_قبانچی از روحانیون تجدیدنظرطلب مشهور جهان عرب محسوب می‌شود. او که روزگاری در حوزه‌های علمیه ایران نیز درس خوانده، مباحث روشنفکران مسلمانان ایرانی (چون دکتر سروش و مجتهد شبستری و...) را نیز دنبال می‌کرده و طعم بازداشت و بازجویی حکومت داعشی-آخوندی را نیز چشیده‌است.

🍂 این دومین کلیپ از اوست که توسط همیاران نقدآگین ترجمه می‌شود؛ با این تفاوت که همیاران گوینده نیز یاری کردند تا این گفتار نه چندان کوتاه را به شکل دوبله، تقدیم مخاطبان نقدأگین کنیم. تیتر این ویدیو در کانال رسمی او این بوده: «خدای انبیا را تصدیق نمی‌کنم».

✍️ #ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: #عبدالله
🎙 گوینده: کارن

🔗 تماشا در یوتیوب | اینستاگرام: قسمت ۱ - قسمت ۲

🗄 پست‌های مرتبط



🌾 نقدآگین
#فهرست هشتگ‌های نقدآگین

✍️هر یک از این هشتگ‌ها، یک صفحه از صفحات ویژه نقدآگین‌ هستند که علاقه‌مندان به هر دسته موضوعی، بسادگی می‌توانند با دنبال کردن آن هشتگ، راحت‌تر به محتوای مطلوب خود دسترسی پیدا کنند👇

۱- #نقد_اسلام، با مطالبی از #حجت‌الله_نیکویی، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی #ایمان_سلیمانی، #اسکپتیک و...

۲. #نقد_قرآن، با مطالبی از #حجت‌الله_نیکویی، #علیرضاموثق، #ایمان_سلیمانی و...

۳. #بازاندیشی: نگاه تجدیدنظرطلبانه در دین یا تاریخ‌نگاری سنتی، با مطالبی از #زهیر_میرکریمی، #مدی، #محسن_بنائی، #آرمین_لنگرودی، #امین_قضایی، #احمد_قبانچی، #دن_گیبسون، #امیرحسین_ترکاشوند، #محمدعلی_امیرمعزی

۴. #روشنفکری_دینی: طرح مباحث نواندیشان مسلمان یا به‌اصطلاح روشنفکران دینی برای فهم بهتر قرائت‌های مدرن از اسلام و نقد و بررسی عقلانی‌تر اسلام، با مطالبی از #عبدالکریم_سروش، #سروش_دباغ، #آرش_نراقی و...

۵. #نقد_روشنفکران: نقد روشنفکران و نواندیشان (اعم از مسلمان و دیندار یا غیر آن)، با مطالبی از #علیرضاموثق و #حجت‌الله_نیکویی و..

۶- #نقد_ادیان، با مطالبی از #محمد_رضوانی، #مدی، #ریچارد_داوکینز و..

۷- #اسطوره‌شناسی: نگاهی همدلانه با اسطوره‌ها جهت فهم بهتر انسان، تاریخ و جامعه ایرانی، با مطالبی از #مدی، #راتین_مهراسپند و #شروین_وکیلی و...

۸. #ایران

۹. #حکومت_اسلامی، با مطالبی از #رضا_زمان، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی و...

۱۰. #استمرارطالبان: پیرامون ابزارهای فریب و سرکوب نرم حکومت داعشی

۱۱. #روشیعه: پیرامون سلطه‌گری و نفوذ روسیه (و چین و دیگر قدرت‌ها) در منطقهٔ میان‌رودان، خصوصن روی (حکومت) شیعه

۱۲. #نقد_شیعه، با مطالبی از #کمال_حیدری، #محمد_رضوانی و...

۱۳. #آخوندیسم

۱۴. #زنان: بررسی مسائل حوزه زنان، با تأکید بیشتر بر جامعه ایران و مشکلاتی که اسلام و حکومت اسلامی برای آنها افزوده، با مطالبی از: #علیرضاموثق و...

۱۵. #نقد_فرهنگ

۱۶. #اپوزیشنقد: نقد و بررسی به‌اصطلاح اپوزیسون و عوامل درجا زدن یا انحطاط آن و گاردهای خطای کوچک و بزرگش

۱۷. #نقد_چپ با تأکید بیشتر بر #چپ_ایرانی

۱۸. #نقد_رسانه

۱۹. #مغلطجات: آموزش مغالطه‌های رایچ و یا طرح مثال‌هایی از مغالطات

۲۰. #تفکر_انتقادی

۲۱. #فلسفیدن: مباحث مربوط به اندیشه و فلسفه

۲۲. #چیستا: مباحث علمی، اعم از آنکه به دین و فلسفه مرتبط باشد یا نباشد.

۲۳. #درسگفتار، با مطالبی از #امین_بزرگیان، #علینجات_غلامی، #حجت‌الله_نیکویی، #محمد_رضوانی و...

۲۴. #خیالپرسه: ادبیات، اعم از ادبیات داستانی یا مباحث نظری پیرامون نویسندگان/شاعران
#صادق_هدایت #فردوسی #شاهنامه #حافظ #خیام و...

۲۵. #شعرانه

۲۶. #نقد_ادبی: نقد ادبی آثار، اعم از کتب به‌اصطلاح مقدس (چون قرآن) و آثار ادبی معاصر یا کلاسیک ایران/جهان

۲۷. #تئاتر

۲۸. #پرفورمنس‌آرت

۲۹. #بزمگه: رقص‌ و شادی‌های تنانه

۳۰. #بوقت_آواز

۳۱. #نوا

۳۲. #نگار_نو: تکثیر تصاویر زیبا، جالب یا تابوشکنانه

۳۳. #گزیده‌فیلم

۳۴. #نقد_فیلم

۳۵. #گزیده‌سخن

۳۶. #پادکستکش: جستجویی برای شکار از دنیای پادکست‌ها و بازنشر و معرفی آنها

۳۷. #پادکست_نقدآگین: پادکست اختصاصی نقدآگین که متون ارزشمند و برگزیده انتقادی را با کمک همیاران گوینده‌ای از میان مخاطبان، بازخوانی می‌کنیم.

۳۸. #مصاحبه و #گفتگو

۳۹. #مستند

۴۰. #کتاب: کتابخانه نقدآگین

۴۱. #نقد_کتاب: نقد یا معرفی یک کتاب ارزشمند

۴۲. اشارات و تنبیهات (هشتگ نیست و می‌توان با سرچ در کانال یافتش و دنبال کرد): یادداشت‌هایی مختصر پیرامون موضوعات مختلف

۴۳. #نقدخند: لبخندی برای رهایی موقت

۴۴. #تجربه_زیسته

۴۵. #زیست‌روان: بررسی مباحث مربوط به روان و زندگی، با مطالبی از #محمدرضا_ابراهیمی و...

۴۶. #خورنقد: بررسی عادات غذایی از منظر علمی و اخلاقی، با مطالبی از #مایکل_گرگر و...

۴۷. #حیوان‌دوستی: کوششی برای تجدیدنظر در رابطهٔ وحشیانه و غیرصمیمی ما با دیگر فرزندان مام زمین

۴۸. #آینه_تاریخ: بررسی حوادث مهم تاریخی

۴۹. #در_چنین_روزی: گزارشی فشرده از برخی حوادث تاریخ ایران و جهان در هر روز تقویم

۵۰. #ویدیو_تحلیل: نقد و بررسی جزئی‌تر برخی کلیپ‌ها

۵۱. #گزارش

۵۲. #ترجمه

۵۳. #فهرست‌: گردآوری مطالب در موضوعی خاص
🗄فهرست پادکست نقدآگین
🗄
فهرست پرونده‌های روی میز

۵۴. #خبر_نقدآگین: اطلاع‌رسانی از امور مهم چنل

۵۵. #اختصاصی_نقدآگین: کتاب‌ها،‌ ترجمه‌ها و مصاحبه‌های اختصاصی کانال، با مطالبی از #فریدون_فرخ، #بابک_ایرانی، #عبدالله، #بابک و...

📓مرگ مسمای اسلام و بقای نامش؛ پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید (مناظرات علیرضا موثق)
🎙مصاحبه با دکتر محسن بنائی (جلسه ۱: قسمت ۱ | قسمت ۲؛ جلسه ۲: قسمت ۱| قسمت ۲)

۵۶. #خلاصه‌کلیپ (طرح آتی نقدآگین): ارائه‌ خلاصه‌ای از کلیپ‌های ارزنده جهان تا آخرین محتوای روز انتقادی را بشکل اجمالی درمیان گذاریم.
📺 اعتماد غیرعقلانی محمد به مدعی جبرئیلی
#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین

🔗 در یوتیوب ببینید؛ هر لایک و کامنت‌، ۳ حوری، یا ۱.۵ غلمان، یا ۰.۵ شتر ثواب داره:

👉 https://youtu.be/UKQaqyFo7U4

🍂 #احمد_قبانچی -روحانی نواندیش مسلمان و شیعه- از نبوت و اساس تصدیق وحی توسط محمد بن عبدالله پرسش می‌کند.

🍂 این سومین کلیپ از اوست که توسط همیاران نقدآگین ترجمه شده.

🍂 آخوند احمد قبانچی از روحانیون نواندیش و تجدیدنظرطلب مشهور جهان عرب محسوب می‌شود. او که روزگاری در حوزه‌های علمیه ایران نیز درس خوانده، مباحث روشنفکران مسلمانان ایرانی (چون دکتر سروش و مجتهد شبستری و...) را نیز دنبال می‌کرده‌است و طعم بازداشت و بازجویی #حکومت_اسلامی را نیز چشیده‌است.

🍂 بخاطر آزادی نسبی‌ای که در عراق دارد، برخلاف آیت‌الله #کمال_حیدری که تحت انواع فشار و محدودیت تا سر حد تکفیر و حصر قرار گرفته، می‌تواند آزادانه‌تر مباحث نواندیشانه خود را با مخاطبان عرب‌زبان طرح کند.

🍂 جامعه عرب‌زبان در زمینه #نقد_اسلام بشکل روش‌مند و رادیکال، و بهره‌گیری از #تفکر_انتقادی در #نقد_ادیان و تولید محتوای غنی در این زمینه‌، صدها قدم از جامعه ما جلوتر است.



🌾 نقدآگین
📺 اعتماد غیرعقلانی محمد به مدعی جبرئیلی
#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین

🔗 ویدئو در یوتیوب 👉
🔗 ویدئو در اینستاگرام 👉

🍂 #احمد_قبانچی -روحانی نواندیش مسلمان و شیعه- از نبوت و اساس تصدیق وحی توسط محمد بن عبدالله پرسش می‌کند.

🍂 این سومین کلیپ از اوست که توسط همیاران نقدآگین ترجمه شده.

🍂 آخوند احمد قبانچی از روحانیون نواندیش و تجدیدنظرطلب مشهور جهان عرب محسوب می‌شود. او که روزگاری در حوزه‌های علمیه ایران نیز درس خوانده، مباحث روشنفکران مسلمانان ایرانی (چون دکتر سروش و مجتهد شبستری و...) را نیز دنبال می‌کرده‌است و طعم بازداشت و بازجویی #حکومت_اسلامی را نیز چشیده‌است.

🍂 بخاطر آزادی نسبی‌ای که در عراق دارد، برخلاف آیت‌الله #کمال_حیدری که تحت انواع فشار و محدودیت تا سر حد تکفیر و حصر قرار گرفته، می‌تواند آزادانه‌تر مباحث نواندیشانه خود را با مخاطبان عرب‌زبان طرح کند.

🍂 جامعه عرب‌زبان در زمینه #نقد_اسلام بشکل روش‌مند و رادیکال، و بهره‌گیری از #تفکر_انتقادی در #نقد_ادیان و تولید محتوای غنی در این زمینه‌، صدها قدم از جامعه ما جلوتر است.



🌾 نقدآگین
قرآن معجزه نیست و تحدی قرآن امری باطل و نادرست است؛ زیرا سخنوران عرب می‌توانند مانند قرآن را بیاورند

🍂 آیت‌الله محمد آصف محسنی (از مراجع تقلید شیعه) در کتاب خویش «مشرعة بحار الانوار»، اعترافی بزرگ می‌کند و می‌نویسد: «و أما الإتیان بمثل سورة الکوثر والعصر وأمثالهما فالظاهر عدم التحدی به، بل الظاهر تیسره للفضلاء. فتأمل» (منبع: کتاب مشرعة بحار الأنوار، نوشته شیخ آصف محسنی، جلد ۱ صفحه ۳۲۳، انتشارات موسسه معارف)؛ #ترجمه: «اما ظاهر آن است که آوردن سوره‌هایی مانند کوثر و عصر و مانند آن‌ها مورد تحدی قرار نگرفته‌است، بلکه آوردن مانند آن‌ها برای افراد فاضل امکان‌پذیر است؛ پس تأمل کن!».

🍂 آیت‌الله محسنی معتقد است که سخنوران عرب، می‌توانند مانند سوره‌های کوچک قرآن را بیاورند، در نتیجه، تحدی قرآن امری باطل و نادرست است.

🍂 تحدی قرآن به‌قدری موضوع مسخره‌ای‌ست که حتا مراجع و علمای خودشان نیز اعتراف می‌کنند که سخنوران عرب می‌توانند مانند آن، بلکه بهتر از آن را بیاورند.


🗄پست مرتبط
📺 اعجاز ادبی قرآن؟! نهج‌البلاغه پیروز تحدی‌ست

#نقد_قرآن


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM