سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار MyDataCo | BPMS
297 subscribers
283 photos
22 videos
1 file
407 links
ارائه دهنده نرم افزار مدیریت فرآیند کسب و کار BPMS
مای پروسس - www.MyData-co.com
آموزش BPMN
تماس با مدیر کانال: @MyDataCo
Download Telegram
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment.png
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

فرآیند عبارتست از یک سری فعالیتهای مرتبط به هم که برای رسیدن به هدفی خاص انجام می شوند. فرایند را می توان یک زنجیره ارزش دانست که هر مرحله (هر دانه زنجیر) ارزشی به مرحله قبل می افزاید. بنابراین،فرایندهای کسب و کار عبارتند از فعالیتهای اساسی در سازمان که محدود به مرزهای وظیفه ای نیستند و منابع انسانی، مهارتهای مدیریتی و فناوری را به منظور تمرکز سازمان بر استراتژی ایجاد ارزش برای ذینفعان و بخصوص مشتریان به هم مرتبط می کنند.
مدیریت فرایند محور (Process Based Managment) عبارتست از شناخت مدیریت فرایندهای کسب و کاری که هدفشان، برآورده ساختن نیازهای مشتریان است. سیستم مدیریت فرایند محور بر جریان کار در طول سازمان تمرکز می کند. این جریان کار با خواسته های مشتریان شروع و با تامین رضایت مشتری که کالاها یا خدمات با کیفیتی را با قیمت مناسب و به موقع دریافت کرده است به پایان می رسد. درواقع فرایند نشان می دهد که چگونه کار در طول نواحی وظیفه ای داخلی سازمان انجام می شود. مدیریت فرایند محور، روابط تامین کنندگان و مشتریان و بقیه بخش های کسب و کار را با فرایندهای کسب و کار نشان می دهد. در سیستم مدیریت فرایند محور، همواره اشتیاق برای بهبود مستمر در سازمان وجود دارد. در سازمانهای فرایند محور چون کارکنان یک فرایند کامل را انجام می دهند و نه یک جزء کوچک کار را، رضایت مشتری دارند؛ چرا که احساس می کنند کاری را به پایان رسانده اند که در سازمانهایی که زیرساختهای فرایندی لازم را دارند عامل وحدت بخش بوده است.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment1.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

در تعریف فرایندگرایی (اصطلاح فرایندگرایی و فرایند محوری یکسان به کار برده شده است) چنین گفته می شود که روشی است که با محور قراردادن فرایندهای کسب و کار و حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده، برای سازمان مزیت رقابتی به ارمغان می آورد. برای این کار نیازمند مدیریت فرآیندها هستیم که مجموعه‌ی پیوسته ای از فعالیت هایی شامل: مستندسازی، بهبود (بهبودهای اساسی و تدریجی) و مدیریت فرایندهای سازمانی است. با مدیریت فرآیندها، تصمیمات اطلاعات محور بوده و بر اساس معیارهایی نظیر رضایت مشتری، کیفیت، زمان مناسب پاسخگویی و هزینه ها، گرفته می شوند.
وظیفه پایش کارایی و عملکرد فرایند و تسهیل تغییرات فرایند بر عهده مدیر و مشاور فرایند است. مدیریت فرایندها از طریق فناوری مدیریت فرایندهای کسب و کار، و نرم افزارهای BPMS به صورت چشمگیری توانمند شده اند.
در روزهای آتی گامهایی که یک سازمان باید در راه فرایندگرایی بردارد، ارائه خواهد شد.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment1.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

فعالیتهای موردنیاز جهت فرایندگرایی:
تشخیص فرایندها: اولین گام از مسیر فرآیندگرایی شناسایی فرایندها است، در این گام باید برای آنها نام و عنوان نیز برگزید. شناسایی و نامگذاری فرایندها گامی بسیار حساس و بنیادین است. پاره ای از سازمانها خود را گول زده و فعالیتهای وظیفه ای کنونی را فرایند به حساب می آورند. فرایندها از مرزهای سازمانهای موجود گذر می کنند. در شناسایی فرایندها باید کارهای سازمان را به صورت افقی بررسی کرده و از نگرش بالا به پایین یا عمودی خودداری کرد.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment1.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

فعالیتهای موردنیاز جهت فرایندگرایی:
شناسانــــدن اهمیت فرایندها به همه دست اندرکاران: گام دوم در جهت فرایندگرایی شناساندن فرایندها و اهمیت آنها به همه مدیران، کارکنان و نمایندگان دور و نزدیک است به نحوی که باید فرایندها، نام آنها، ورودیها و خروجیها و ارتباطات آنها برای همه افراد ملموس باشد. روی آوردن به فــرایند محوری وظیفه افراد را بی درنگ تغییر نمی دهد، ولی دید آنها را گسترده تر کرده و به کل کار توجه می دهد و روحیه کار تیمی را تقویت می سازد. با این بینش واژه کارگر با دیدگاه محدود و وظیفه گرای آن، جای خود را به فرایندگر، می دهد. فرایندگر کسی است که می داند با کار خود بــه نتیجه بخش شدن یک فرایند یاری می رساند.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment1.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

فعالیتهای موردنیاز جهت فرایندگرایی:
انتخاب معیار ارزیابی برای اطمینان از کارکرد درست فرایندها: سومین گام در جهت فرایندگرایی انتخاب معیاری برای ارزیابی است، باید بتوان پیشرفت کار فرآیندها را اندازه گرفت و در آن صورت به معیارهایی نیازمندیم. این معیارها می توانند برحسب ضرورت برپایه خواسته مشتری یا بر پایه نیازهای خود سازمان (مانند هزینه فرایند و به کارگیری درست منابع)واقع شوند. معیارهای همگون در کارکرد فرایندی، افراد را به صورت یک تیم منسجم درخواهد آورد.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment1.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

فعالیتهای موردنیاز جهت فرایندگرایی:
به کارگیری مدیریت فرایندگرا: سازمان فرایند محور بایستی همواره در بهسازی فرایندهای خود بکوشد زیرا این رویکرد کاری پیوسته و مداوم است. بنابراین، عمده فعالیت مدیریتی این گونه سازمانها اداره و پیشبرد درست فـــــرایندها در بالاترین توان آنها، بهره گیری از فرصتها در بهسازی فرایندها، و پیگیری در کاربرد فرصتها است. فرایند محوری یک طرح موقتی نبوده، بلکه راه و روشی دائمی و فراگیر است.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment2.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

عوامل حياتي موفقيت در گذار از مديريت وظيفه اي به مديريت فرايند محور:
تغيير فضاي ذهني:
يکي از مشکلات فراگير در سازمان ها بخشي نگري است. به اين معنا که مديران و کارکنان هر بخش به جاي توجه به منافع کل سازمان، تنها منافع واحد خود را درنظر مي گيرند. مثلاً بخش توليد براي پايين آوردن هزينه توليد هر واحد اقدام به توليد حداکثر مي کند، بدون درنظر گرفتن اين مسئله که اين اقدام ممکن است موجب انباشت موجودي کالا شود و سازمان در فروش آن مشکل پيدا کند. سازمان بايد اين طرزفکر را ترويج کند که تمامي مديران و کارکنان اثر کار و تصميم خود را بر کل سازمان درنظر بگيرند.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment2.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

عوامل حياتي موفقيت در گذار از مديريت وظيفه اي به مديريت فرايند محور:
طراحي نقشه فرايند:
فهم فرايند از طريق طراحي نقشه فرايند تسهيل مي شود. طراحي دقيق نقشه فرايند، فرايندها را به فعاليت هاي قابل اندازه گيري تبديل مي کند و براساس آنها مسئوليت ها تعيين و عملکرد طبق آنها سنجيده مي شود.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment2.jpg

#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

عوامل حياتي موفقيت در گذار از مديريت وظيفه اي به مديريت فرايند محور:
اندازه گيري فرايند:
اندازه گيري فرايند، زباني مشترک ايجاد مي کند که سازمان را قادر مي سازد اهداف استراتژيک را به کارهايي موثر در سطح عملياتي ترجمه کند. به بيان ديگر، اهداف واستراتژي ها را به سنجه هايي (METRICS) ملموس تنزل مي دهد که طبق آنها افراد و تيم ها مي توانند عملکردشان را ارزيابي کنند.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment2.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

عوامل حياتي موفقيت در گذار از مديريت وظيفه اي به مديريت فرايند محور:
به کارگيري روش هاي مديريت فرايند محور:
مهمترين روش هاي مديريت فرايند محور عبارتند از:
1) تخصيص مجدد حق تصميم گيري: اجراي سيستم مديريت فرايند محور، مستلزم گذار از ساختار سلسله مراتبي فرمان دهي و کنترل گذشته به رويکرد غيرمتمرکز تقويت کارکنان است. در اين رويکرد، اختيارات کارکنان بيشتر و کنترل بر آنان کمتر مي شود.
2) ساختار سازماني متناسب: سازمان ها بايد نوعي ساختار ايجاد کنند که درعين اينکه مديريت فرايندي را تسهيل مي کند مزاياي تخصص هاي وظيفه اي را نيز حفظ کند. تشکيل تيم هاي ميان وظيفه اي، با دادن حق تصميم گيري کافي به آنان، يکي از بهترين راه هاي جمع بين اين دو رويکرد است.
3) سيستم اندازه گيري عملکرد: هر سازمان بايد يک سيستم اندازه گيري عملکرد طراحي کند که کارکنان را براي فعاليت درجهت نيل به اهداف سازمان برانگيزاند. براي ارزيابي کارکنان در شغل هاي فعلي شان رويکردي سيستماتيک به اندازه گيري عملکرد موردنياز است. هدف سيستم اندازه گيري عملکرد ايجاد ارتباط بين مشارکت هريک از کارکنان و موفقيت کلي سازمان است. درواقع اين سيستم بايد بتواند سهم هريک ازکارکنان را در موفقيت سازمان محاسبه کند.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment3.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

مفهوم مسئولیت در سازمانهای فرایند محور:
در نظام فرایند محور، کسی نمی تواند به بهانه مسئولیت شانه از زیر بار مسئولیت خود خالی کند. سرپرستی به معنای سنتی آن، ویژه سازمانهای وظیفه گراست. تنها وظایف ساده و محدود، نیازمند سرپرستی است که نظارت بر انجام کل کار را برعهده می گیرد. هیچ سرپرست جداگانه و بیرونی نمی تواند فعالیتهای گسترده یک فرد و یا یک تیم را در راه اجرای یک فرایند نظارت کند. در سازمانهای فرایند محور، دست به دست شدنهای سنتی وجود ندارد که نیازمند به گماشتن سرپرستانی برای پایش و نظارت بر آنها باشد. در اینجا جریان کار پیوسته است و به بخشهای جداگانه تقسیم نمی شود. بنابراین، نقشی برای سرپرستان سنتی وجود ندارد و همراه با این دگرگونی، اختیارات سرپرستان و مدیران خط مقدم نیز به کارکنان عملیاتی منتقل می گردد.
مفهوم مسئولیت و اختیار در نظام فرایند محور، مکمل یکدیگرند. نظامهای سنتی که کارکنان را تنها به کارکردن و مدیران را به اداره وا میداشت، موجب پیدایش رده های فراوان سرپرستــی و مدیریت می شد که هیچ کار ارزش افزایی انجام نمی دادند، از سوی دیگر، کارکنان از اختیار و آگاهیهای لازم برای انجام کارهای ارزش افزای خود محروم بودند. چنین سازمانهایی بسیار پرهزینه، هدردهنده، منابع، و آماده برای بروز اشتباهات و برخوردهای کاری هستند. همچنین بسیار خشک و انعطاف ناپذیر می شوند، زیرا اختیارها را از کارکنان واقعی سلب و مانع به کارگیری آفرینندگی و ابتکار عمل آنها می گردند. در سازمانهای فرایند محور، کارکنان مسئول هر دو جنبه کار یعنی انجام کار و نیز خوب انجام یافتن آن هستند و جدایی چشمگیری میان انجام دادن و مدیریت کردن وجود ندارد و به واقع مدیریت بخشی از کار هر فرد است.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment3.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

تحول نقش مدیریت در سازمانهای فرایند محور:
در شناخت طبیعت مدیریت، دو پرسش اساسی باید مطرح شود. یکی اینکه «مدیران چه چیزی را مدیریت می کنند؟» و دیگری «چرا مدیران به امر مدیریت می پردازند؟»
دیدگاه سنتی این است که مدیران کارهایی راانجام می دهند که از عهده کارکنان برنمی آید. در آن دیدگاه، کارگران افرادی ساده، غیرقابل اعتماد از لحاظ انجام درست کار، و به نسبت درخصوص دانش لازم درمـــورد کار کم سواد هستند و باید توسط مدیران رهبری شوند. چنانچه کارکنان را فاقد توانائیهای ذهنی لازم برای انجام کارهای پیچیده بدانیم و وظیفه اصلی ایشان را پرداختن به کارهای مشخص و یکنواخت به حساب آوریم، در آن صورت نقش سـرپرستان و مدیران در سازمان آشکار می شود. آنها تنها افرادی کلیدی هستند که کارهای شرکت را به سامان می آورند و مسئول درست انجام یافتن فعالیتها هستند. بنابراین، بخشی از وظایف مدیر، کنترل، بخشی سـرپرستی و بخشی نیز دایه گری بود. این نسخه ای بودکه برای مدیران سنتی می پیچیدند و اداره ها، واحدهای تشکیل دهنده سازمان بودند. همه نقشهای مدیریتی برپایه این لایه های اداری پیاده می شد.
ولی در سازمانهای فرایند محور، این دیدگاه جایی ندارد. کارها ی ساده که نیازمند به سر پرستی مستقیم هستند در سازمانهای فرایندمحور حالت پیچیده و گسترده ای به خود می گیرند که تنهاسرپرستی درحدکلی وبنیادین را طلب می کنند. کارکنان واحدهای فرایند محور بایدتوان انجام کارهایی را داشته باشند که نیازمند به درک، خودمختاری، پذیرش مسئولیت وتصمیم گیری هستند . چنین کارکنانی به سرپرست احتیاج ندارند،بنابراین مفهوم سنتی سرپرست ومدیر از بین می رود. سازمانهای به گونه ای طراحی شوند که توجه به مشتری وتامین ارزشهای مورد نظر وی اساس کار باشد، چنین مفهومی باید به هدف اصلی مدیریت تبدیل گردد. بنابراین،مدیران سنتی بایدعهده دارنقش تازه ای شوند که صاحب کار یاصاحب فرایند عنوان گرفته است. چنین فردی نه مسئول انجام وظایف یک اداره، بلکه در پی اجرای سراسری فعالیتهای سازنده یک فرایند است. توجه داشته باشید که برخلاف مدیر یک طرح یا پروژه که به طور موقت زمینه اجرای یک فرایند را آماده می کند، نقش صاحبکار وکار او پیوسته و دا ئمی است. در ضمن با گماشتن صاحبکار نباید پنداشت که همه مسئولیتها تنها متوجه اوست. درفعالیتهای فرایند محور همه افراد خود را مسئول کل کارو فرایند می دانند و بدان گونه عمل می کنند.
روشن است که در آغاز روی آوردن سازمان به فرایند محوری، مسئولیت صاحب فرایند بیشتر است. رفته رفته و با جا افتادن افراد در جریان امور، هرکدام سهم بیشتری از صاحبکاری یا صاحب فرایندی را به خود اختصاص خواهند داد. توجه داشته باشیدکه مدیریت در مفهوم تازه اش اداره واحدها، بودجه و افراد نیست، عمده کار، مدیریت فرایندها است.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment3.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

مسئولیتهای مدیر فرآیند در یک سازمان فرآیند محور :

1. طراحی : فرض کنید که یک شرکت گروهی از افراد را آماده کرده است تا فرایند تولید یک فرآورده را به عهده گیرند. هرچند باید آنها از اختیار کامل برخوردار و به دور از بوروکراسی پیچیده و دست و پاگیر باشند، ولی یک نفر باید به آنها چگونگی آغاز کار، گامهای ضروری و نظم اجرایی را نشان دهد. در روش فرایند محوری وجود اختیار به معنای هرج و مرج نیست و افراد نمی توانند کارها را تنها بدان گونه که خود می اندیشند انجام دهند. بنابراین، وظیفه مدیر یا به عبارت بهتر صاحبکار است که اعضای تیم را در راه انجام دادن کار راهنمایی کند. او مسئول آماده کردن طرح نخستین، طراحی فرآورده، آماده کردن اسناد و آموزش کارکنان درخصوص اجرای فرایند است. توجه داشته باشید که برای طراحی مناسب فرایند، فرد باید از زمینه های مهندسی و فنون آن برخوردار بوده و ابزار کار را نیز در اختیار داشته باشد. بدین ترتیب در اشغال سمتهــای مدیریتی، تحصیلات ویژه نقش عمده ای پیدا می کند. ما نمی توانیم از هر فرد عادی انتظار داشته باشیم که به طراحی یک فرایند بپردازد.
2. مربیگری: پس از آنکه کارکنان برپایه طرح فرایند، آموزش یافتند، صاحبکار یا مدیر همواره برای دادن کمکها و راهنمائیها در موقعیتهای دشوار در کنار آنها است. ممکن است هریک از کارکنان در بخشی از فرایند خبره باشند، ولی صاحبکار بر کل فرایند اشراف و آگاهی دارد. به عبارت دیگر، همه اعضا از فرایند تصویری دارند، ولی بزرگترین تصویر در نزد مدیر یا صاحبکار است.
یکی از وظایف مهم مدیر پیشگیری از شکست کارهای تیمی است. تنها با نامگذاری، گروهی از افراد مستقل به یک تیم تبدیل نمی شوند. این کار به آموزش و یادگیری نیاز دارد. هرچند که اعضای تیم بر اصول و هدفهای تعیین شده فرایند توافق داشته باشند، بازهم بنا به علل مختلف از قبیل تفاوتهای شخصیتی، دیدگاههای گوناگون، درجهت حساسیت و نگرانی افراد و... امکان بروز اختلاف وجود دارد. اینجا وظیفه مدیر یا صاحبکار است که پاپیش نهاده و اعضای تیم را در راه رفع مشکل یاری برساند.
3. تامین منابع و همراستایی: کارکنان عامل اجرای فرایند هستند و صاحبکار نماینده آن. وظیفه صاحبکار یا مدیر تامین نیازهای مالی و دیگر منابع ازجمله ابزار وتسهیلات لازم برای عملیات فرایند است.
گرچه هرکدام از صاحبکاران فرایندها می کوشند تا پشتیبانی و نظر دیگران را برای فرایند خود به دست آورند، ولی از سوی دیگر بایستی هدف، کل سازمان باشد. کارکرد خوب یک فرایند کافی نیست، آنها باید با همدیگر کارایی داشته باشند و با اهداف کلی سازمان همراستا باشند.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈
www.MyProcess.ir/TlgImg/ProcessBasedManagment3.jpg
#مطلب_مدیریتی #فرآیند #فرآیند_محور #مدیریت_فرآیند_محور #Process_Based #Process #Process_Based_Managment

ساختار سازمانی در سازمانهای فرآیند محور:
کارهای فرایندی به تشکیل تیم های مناسب نیازمند است ولی این سوال مطرح می شود که جای این تیم ها در ساختار سنتی کجاست؟ در نظام فرایند محور، کارکنان می بایست دارای اطلاعات و اختیار تصمیم گیری گسترده باشند و این دیدگاه در ساختار سنتی که نیاز به سرپرستی را قانون طبیعت می داند، گناهی نابخشودنی است. بنابراین، ساختار سنتی، کارکنانش، روش مدیریتی، فرهنگ سازمانی و روشهای ارزیابی و پاداش دهی آن، توان اجرای فرایندگرایی را نخواهند داشت مگر اینکه شاهد تغییراتی در آنها باشیم. ساختار سازمانی یکی ازمهمترین قسمتهایی است که در آن شاهد تغییرات اساسی خواهیم بود.
در مطالب قبلی به وظایف مدیران در ساختار جدید و آنچه انجام می دهند اشاره شد و اینک باید به گروهها و کسانی که امر آموزش پایه ای را به عهده دارند، بپردازیم. توجه دارید که این گروهها تیم نیستند زیرا تیم گروهی است که صاحب فرایند یا مدیر، آن رارهبری می کند. می توان این بخش را مرکز خبرگی نامید. مراد از مرکز خبرگی دسته ای از کارکنان سازمان است که مهارت و حرفه ویژه ای دارند. میتوان گفت فرایند محوری اداره های وظیفه ای پیشین را به دو بخش تقسیم کرده است: تیم فرایندی یعنی جایی که کار انجام می شود و مرکز خبرگی یعنی جایی که افراد پرورش میابند و مهارت کسب می کنند و بازدهش مهندسانی است که خود طرحها و نقشه های مهندسی را می آفرینند و در تیم های فرایندی به کارهای ابتکاری فراوان می پردازند.
در مرکز خبرگی کوشش می شود تا مهارتها در بالاترین و بهترین حد ممکن گسترش یافته و تکمیل شوند. یک یا چند مربی در مرکز گماشته می شود تا به گسترش مهارتهای اعضا بپردازند و همواره مطمئن شوند که آخرین
دستاوردهای حوزه کار خود را موردتوجه قرار داده اند.
با تجسم ساختاری که شرح دادیم، به تیمهای فرایندی مستقلی می رسیم که با راهنمایی مدیر یا (صاحبکار) وپشتیبانی مربی به کار سرگرم هستند.

👈ادامه دارد👇
💯 نرم افزار مای پروسس
👉 www.MyProcess.ir 👈