فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
منتخب توییت‌های روز


✍🏽 عبدالرضا داوری
‌‌‌‏تنها نهادی که پس از انقلاب تعطیل شد، نهاد دانشگاه بود تا بنام انقلاب فرهنگی، اساتید و دانشجویان غیراسلامی را اخراج و این نهاد مدرن را به بستری برای کادرسازی و اسلامیزاسیون علوم مبدل کنند؛ با اینحال پس از ۴۲سال، هنوز ناکامی ج.ا را در لیبرال بودن و سکولار بودن نهاد دانشگاه میدانند.

✍🏽 محمد فاضلی
‌‏ ‏روباهه سریع در حال فرار بود. یکی گفت: کجا؟ گفت در جنگل هر کسی سه بیضه داشته باشد، یکیش را می کشند. گفت تو که دو تا بیضه داری، گفت آره، ولی اول می کشند بعد می شمرند.
راست گفته بود. پلنگ قائمشهر را هم اول کشتند بعد بیهوش کردند. روباهه واقع بین بود.

✍🏽 سعید شریعتی
‌‏امسال قرائن بیشتری یافتم که بسیاری از متدینان برای حفظ جایگاه و اعتبار دین به جدایی و فاصله‌گذاری میان دین و سیاست رسیده‌اند.
سکولاریسم پیشتر به عنوان حذف دین از عرصه سیاست فهمیده می‌شد.
با گونه رشد یابنده‌ای از سکولاریسم مواجهیم که به حذف سیاست از حوزه دین رسیده است.

✍🏽 داوود حشمتی
‌‌‏اینترنت در تهران به طرز عجیبی کند شده. به آنتن‌های موبایل دقت کنید 4Gرا تبدیل به 3g کردند.
تازه میشه فهمید دلیل اصرار دولت برای بازگشایی دانشگاه‌ و حتی مدارس باوجود آخر سال بودن این بود که بتوانند اینترنت را راحت کند کنند
صیانت بدون قانون اجرا شده مبارکتان

✍🏽 بهرنگ سهرابی
‌‏کاش ایلان ماسک بیاد ایران رو‌ بخره. جهنم و ضرر اسمشم بذاره «ایلان»

✍🏽 وحید اشتری
‌‌‏در مراسم احیای دانشگاه شریف، حجت الاسلام ‎#قاسمیان عدالتخواهان را "سگهای هار بی قلاده" و "آمد نیوز داخلی" خوانده است.
این حجم از عصبانیت از چنین آدم اهل فضلی بعید است ولی حجم افتضاح و گند و کثافت ‎#سیسمونی_گیت به قدری بالاست که جز با فحاشی به عدالتخواهان موضع دیگری نمی‌توان گرفت.

✍🏽 سیامک قاسمی
‌‌‌#روسیه تحریم شد، ‎#روبل سقوط کرد، بانک مرکزی روسیه نرخ بهره را یک شبه از ۹/۵ درصد به ۲۰ درصد رساند، روبل شروع به تقویت کرد و وقتی به محدوده قبل رسید دوباره به ۱۷ درصد کاهش داد.

کاش از دوستان روس‌تان یاد بگیرید که تورم و ارز را با سیاست های پولی کنترل می‌کنند، نه بگیر و ببند!

✍🏽 بهنام صمدی
‏یه نماینده گفته چین هم اینترنت ملی داره و کسی معترض نیست

هر وقت صادراتتون به ۳۳۰۰ میلیارد دلار، GDP به ۱۷.۷ تریلیون دلار و رشد اقتصادیتون به ۸ درصد رسید شما اصلا بزن اینترنت رو کلا قطع کن ما با دود ارتباط برقرار می‌کنیم
حتی چین از تعالیم کمونیسم دست کشیده شما بیخیال نمی‌شید

✍🏽 عبدالناصر همتی
‏نوشته بودم اگر دولت ‎#_تسویه_تنخواه (بدهی به
بانک مرکزی) را ریالی انجام
داده باشد،موجب کاهش۱۰واحد درصدی ‎#_پایه_پولی دراسفند میشود و قابل تقدیرخواهد بود. متاسفانه ‎#_پایه_پولی دراسفند نه تنها کاهش، بلکه افزایش ۵ واحد درصدی داشته است.
لذا، بنظر نمیرسد اقدام
قابل تقدیری باشد.

✍🏽 داود مدرسی یان
‌‏ ‏سایت ‎@Khamenei_fa"، یک هفته بعداز تحریف بیانات رهبری،حالا برای تطهیر ‎#قالیباف، بیانات ۴۳ سالِ رهبرانقلاب را شخم زده تا مثلاً بچه‌های عدالتخواه که قالیباف را نقد کرده‌اند خوارج معرفی کند! آیا این کار، با نظر شخص رهبر انقلاب بوده؟ آیا رهبری عزیز بچه‌های عدالتخواه را خوارج می‌داند؟!

✍🏽 علی نیک جو
‌‌‌‏تواب ها آدم های خطرناکی هستند.تندتر وافراطی تر از اصل جنس.نه فقط برای اینکه صداقت خودرا به تواب ساز نشان دهند بلکه برای اینکه سرپوشی برتناقضهای درونی خود بگذارند بامکانیسم دفاعی reaction formation /واکنش معکوس به ضد خود بدل میشوندوچنین میپندارند که خودشانند.پس ترحم انگیزهم هستند

✍🏽 محسن ماندگاری
‌‌‏ ‌‌‏آقای آقامیری عضو شورای شهر امروز ضمن حمله به منتقدان ‎#قاليباف اشاره ای به مظلومیت شهردار هم کرده و فرموده‌اند کاری بر سر ‎#زاکانی آورده‌اند که حتی نمی‌تواند داماد خود را در شهرداری استخدام کند.
سبحان الله!
شرم و حیا هم دیگه از بین رفته. حتی دیگه تلاش نمیکنند ظاهر را هم حفظ کنند!

✍🏽 نیما قدکپور
‌‌‏مکرون با فاصله ۱۶ درصد، بین ۳،۵ تا ۴ میلیون رای بیشتر رییس جمهور شد.۵ سال پیش این فاصله بین او و راست افراطی بیش از ۳۳ درصد بود و ۲۰۰۲ اولین بار فاصله بین شیراک و پدر مارین لوپن، بیش از ۵۰ درصد بود. فاشیسم پشت در نشسته است و اروپا در خواب است

✍🏽 محمد حسن نجمی
‌‌‏نشریه روزانه معاونت سیاسی سپاه امروز هم درباره ماجرای ‎#سیسمونی مطلب منتشر کرده:
«در روزهای اخیر، به اسم شفافیت و افشاگری، درباره سفر فرزند یک مقام مسئول به ترکیه، اتفاقاتی افتاد که عایدی‌ای جز هزینه سازی برای آبروی کشور و خوشحالی دشمنان و مخالفان ملت ایران در پی نداشت»
#قالیباف

@MostafaTajzadeh
🔸بحران معیشت و بحران امنیت‌ملی

🔹بیانیه نهضت آزادی ایران

@nehzatazadiiran

📌دولت سیزدهم در برخورد با بحران عظیم اقتصادی و جهت رفع کسری بودجه و تامین هزینه‌های فزاینده خود، ساده‌اندیشانه و با بهره‌گیری از عنوانی تبلیغاتی موسوم به «واقعی کردن قیمت‌ها» بنا بر ادعایی واهی که افزایش قیمت‌ها را محدود به چهار قلم کالا می‌دانست، اقدام به افزایش بهای دلار، دستکاری در پایه پولی کشور و چاپ بی‌ضابطه اسکناس کرد که نتیجه آن در رشد فزاینده قیمت کالاهای مصرفی و حذف ارز ترجیحی تبلور یافت، موجبات فقیرتر شدن طبقه متوسط و فرودست را فراهم آورد و حیات اخلاقی و معیشت محرومان را به مخاطره جدی انداخت.

📌کتمان نمی‌توان کرد که ایران ِ ۱۴۰۱ مبتلا به انباشت ابربحران‌های ساختاری است که شامل عوامل گوناگونی در تمام حوزه‌های سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اخلاق و حتی محیط زیست می‌شود، اما تحلیل همه‌جانبه این بحران‌ها دلالت دارند که تجمیع ناعادلانه قدرت سیاسی، بحران کارآمدی حاکمیت، تنزل سرمایه اجتماعی، کاهش روزافزون شاخص‌های حکمرانی مطلوب و در نهایت، تنزل شدید مشارکت ملی در فرآیندهای انتخاباتی و نقش انکارناشدنی تمامیت‌خواهان در رشد متعمدانه ناامیدی اجتماعی از اصلاح امور در چارچوب ظرفیت‌های قانون اساسی، مهم‌ترین دلایل وضعیت حاد کنونی را توضیح می‌دهد.

📌نهضت آزادی ایران مشفقانه به حاکمیت هشدار می دهد که حق اجتماعات اعتراضی مسالمت آمیز را به رسمیت بشناسد و با ایجاد بستر‌های قانونی و افزایش رواداری دستگاه‌های نظامی و امنیتی، از بروز خشونت و تبعات آن اجتناب کند و از هم‌وطنان عزیزمان که زیر فشار روز افزون معیشت به ستوه آمده‌اند و می‌خواهند رنج‌های خود را به امید تغییر و بهبود امور فریاد کنند، درخواست می شود که اعتراضات خود را به نحو مسالمت‌آمیز و اجتناب از هرگونه خشونت مدیریت کنند.

📌نهضت آزادی ایران باور دارد که اگرچه «بحران سیاسی» تنها بحران حاکم بر جامعه امروز نیست، اما گام نخست جهت برون‌رفت از این وضعیت مخاطره‌آمیز و یافتن هرگونه راه‌حل موثر جهت عبور از بحران های کنونی نیز، جز با اولویت تغییرات در ساختار سیاسی میسر نخواهد بود و در یک کلام، توفیق فرآیندی که از آن به «جراحی اقتصادی» تعبیر می‌شود، بدون یک جراحی عمیق سیاسی و بازنگری در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت سیاسی در ایران به سرانجام نخواهد رسید.

@nehzatazadiiran

📎متن کامل بیانیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-06-01
اقتصاد، نا آرامی و توهمات دولتمردان

✍️محمدرضا یوسفی

🔗آقای رئیسی علت اعتراضات را به عامل خارجی با هدف نابود کردن موفقیت های یکسال اخیر دولت نسبت داده است(خبرگزاری دانشجو، 5 آبان 1401). اما بسیاری از تحلیلگران، عامل اقتصاد را در اعتراضات اخیر پر رنگ دانسته اند.

🔗شاخص های كلان اقتصادی ايران نشان می دهد که سطح رفاه مردم به شدت کاهش یافته، درآمد سرانه در پایان دهه 90، یک سوم کمتر از سال 90 بوده است. سرمایه گذاری در دهه 90 نزولی بوده است. متوسط رشد سرمایه گذاری در دهه 90، منفی 6.8 بوده است. ارزش تجارت خارجی افت 33 میلیارد دلاری کرد. از سوی دیگر اقتصاد ایران در این دهه بسیار بی ثبات بوده است. تداوم این شرایط در یک دهه، موجب کاهش شدید سطح آستانۀ تحمل مردم و آسیب های اجتماعی شده است.

🔗بنا بوده است که در برنامه ششم، متوسط رشد کل 8 درصدی باشد ولی منفی 1. درصد بود. بهره وری 2.8 رشد داشته باشد اما منهای 1.04 منفی بوده است. تورم 9 درصد باشد ولی 37 درصد بوده است. سرمایه گذاری 21 درصد باشد اما تنها 4. درصد بوده است. نیمی از سالهای دهه 90، رشد اقتصادی منفی بوده است. عملکرد رئیسی با همه وعده های بزرگ انتخاباتیش، نه تنها به بهبود وضعیت کمک نکرد بلکه شرایط را بدتر کرد.

🔗مرکز آمار، رشد اقتصادی ایران در سال 1400 را 4.3 و بانک مرکزی 4.4 درصد اعلام کردند. اما ترکیب بخشهای اقتصادی نشان می دهد که بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن به ترتیب رشد منفی 5.8 و 6.2 را تجربه کرده است و رشد کل، معلول رشد درآمد نفتی و خدمات بوده است. از سوی دیگر، نکتۀ قابل تامل، روند کاهنده رشد در طی فصول است. نرخهای رشد به ترتیب چهار فصل عبارت از 6.9، 4.4، 4.1 و 2.2 بودند که بالاترین نرخ رشد به سه ماهه اول سال که مربوط به دولت روحانی بوده است بر می گردد ( شاخص های کلان اجتماعی اقتصادی ایران، 1401).

🔗نرخ تورم در سالهای 1399 و 1400 به ترتیب، 36.4 و 40.2 بوده است. نرخ تورم در ماههای اول سال 1401 روند نزولی داشت اما از مرداد ماه روند آن صعودی بوده است. نکته مهم، افزایش شکاف تورمی کل با تورم خوراکیها است. در حالی که در سال 99، این شکاف 2.6 درصد بوده در سال 1400 این شکاف به 10.3 درصد رسیده و در مرداد 1401 به 15.4 درصد افزایش یافت که به معنای فشار بیشتر به اقشار آسیب پذیر است. تورم دهکهای مختلف نیز همین امر را تایید می کند. بیشترین فشار به سه دهک پایینی و کمترین فشار به سه دهک بالایی جامعه وارد آمده است. چنانچه نرخهای تورمی استانی نیز نشان می دهد که بالاترین نرخ های تورم به ترتیب متعلق به استانهای کهگلویه، ایلام و لرستان بوده است. در حالی تورم تهران از تورم کشوری کمتر است. و این بیان کننده رشد نابرابری منطقه ای و فقر شدیدتر مناطق محروم است.

🔗به گزارش نماگر 107 بانک مرکزی، صادرات نفتی ایران که در سال 97، 57 میلیارد دلار بود به دلیل فشارهای تحریمی در سال های 98 و 99 روند نزولی داشته و به ترتیب، به 26 و 21 میلیارد دلار کاهش یافت. با روی کارآمدن بایدن و کاهش فشار تحریمی، صادرات نفتی ایران در سال 1400 به 39 میلیارد دلار و صادرات غیرنفتی نیز از 29 میلیارد دلار به 41 میلیارد دلار افزایش یافت. افزایش 30 میلیارد دلاری صادرات کل به دلیل کاهش فشار تحریمی بوده و بخش مهمی از آن معلول افزایش قیمت و مقدار نفت بوده است.

🔗بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان سال 1400 نسبت به سه ماهه اول این سال که دولت روحانی بر سر کار بود، 326 همت کاهش یافته است. این امر با توجه به افزایش درآمدهای دولت در این سال طبیعی بوده است اما از طرفی، بدهی دولت در همین دوره به بانکها 327 همت و بدهی شرکتهای دولتی نیز به بانک مرکزی و بانکها نیز 87 همت افزایش یافته است.

🔗در سال 1401 تاکنون، بانک مرکزی از طریق فشار به شرکتهای دولتی، حدود 120 همت از آنان اخذ کرده است و در نتیجه، شرکتهای دولتی و بانکها با کاهش نقدینگی روبرو شده، بدهی شرکتهای دولتی و بانکها افزایش یافته است. این امر حکایت از حساب سازی دولت دارد. از این رو رشد پایه پولی در سال 1400، 31.6 بوده که از سال 1399 بیشتر بوده است.

🔗بدون تردید، تداوم رکود تورمی، شدت یافتن دوباره تحریم ها، عدم گشایش افق در روابط بین الملل و در نتیجه فشارهای مضاعف به زندگی مردم، رفتارهای تحقیر آمیز با آنان و ... زمینه ساز اعتراضات اخیر شده است. دولت با اتخاذ روشهایی مانند آزادسازی ها، افزایش شدید قیمت خدمات دولتی، افزایش درآمدهای مالیاتی با فشار بیشتر بر بخشهای مولد جامعه و رها سازی بخشهای دلالی و بخش های عمومی غیردولتی، خصولتی ها، به فکر کاهش کسری بودجه بوده است.

🔗بنابراین وقتی جناب رئیسی از موفقیت های یکسال اخیر دولت سخن می گوید دقیقا باید مشخص کند که چه تغییراتی در متغیرهای کلان اقتصادی جامعه رخ داده است.

@MostafaTajzadeh
🔺 اقتصاد، ناآرامی و توهمات دولتمردان

✍️دکترمحمدرضا یوسفی

آقای رئیسی علت اعتراضات را به عامل خارجی با هدف نابودکردن موفقیت‌های یکسال اخیر دولت نسبت داده است (خبرگزاری دانشجو، ۵آبان ۱۴۰۱) اما بسیاری از تحلیلگران، عامل اقتصاد را در اعتراضات اخیر پررنگ دانسته‌اند.
شاخص‌های كلان اقتصادی ايران نشان می‌دهد که سطح رفاه مردم به‌شدت کاهش یافته، درآمد سرانه در پایان دهه ۹۰ یک‌سوم کمتر از سال ۹۰ و سرمایه‌گذاری در دهه ۹۰ نزولی و متوسط رشد سرمایه‌گذاری در این دهه، منفی ۶.۸ بوده است. ارزش تجارت خارجی افت ۳۳میلیارد دلاری داشت و از سوی دیگر، اقتصاد ایران در این دهه بسیار بی‌ثبات بود. تداوم چنین شرایطی در یک دهه، موجب کاهش شدید سطح آستانۀ تحمل مردم و آسیب‌های اجتماعی شده است.
بنا بود که در برنامه ششم، متوسط رشد کل، ۸ درصدی باشد؛ ولی منفی یک‌درصد بود. قرار بود بهره‌وری ۲.۸ رشد داشته باشد اما منهای ۱.۰۴، منفی بوده است. بنابود تورم ۹درصد باشد ولی ۳۷درصد بوده است؛ سرمایه‌گذاری ۲۱درصد باشد اما تنها ۴.درصد بوده است. نیمی از سالهای دهه ۹۰، رشد اقتصادی منفی بوده است. عملکرد
رئیسی با همه وعده‌های بزرگ انتخاباتی‌اش، نه‌تنها به بهبود وضعیت کمک نکرد بلکه شرایط بدتری پدید آمد.
مرکز آمار، رشد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۰ را ۴.۳ و بانک مرکزی ۴.۴درصد اعلام کردند. اما ترکیب بخشهای اقتصادی نشان می‌دهد که بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن به‌ترتیب رشد منفی ۵.۸ و ۶.۲ را تجربه کرده است و رشد کل، معلول رشد درآمد نفتی و خدمات بوده است. ازسوی دیگر، نکتۀ قابل تامل، روند کاهنده رشد در طی فصول است. نرخهای رشد به‌ترتیب چهارفصل عبارت از ۶.۹، ۴.۴، ۴.۱ و ۲.۲ بودند که بالاترین نرخ رشد به سه‌ماهه اول سال که مربوط به دولت روحانی بوده است بر می‌گردد ( شاخص‌های کلان اجتماعی اقتصادی ایران، ۱۴۰۱).

نرخ تورم در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به‌ترتیب، ۳۶.۴ و ۴۰.۲ بوده است. نرخ تورم در ماههای اول سال ۱۴۰۱ روند نزولی داشت اما از مردادماه روند آن صعودی بوده است.
نکته مهم، افزایش شکاف تورمی کل با تورم خوراکی‌هاست. درحالی‌که در سال ۹۹، این شکاف ۲.۶درصد بوده، در سال ۱۴۰۰ این شکاف به ۱۰.۳درصد رسید و در مرداد ۱۴۰۱ به ۱۵.۴درصد افزایش یافت که به‌معنای فشار بیشتر به اقشار آسیب‌پذیر است. تورم دهکهای مختلف نیز همین امر را تایید می‌کند. بیشترین فشار به سه دهک پایینی و کمترین فشار به سه دهک بالایی جامعه وارد آمده است. چنانچه نرخهای تورمی استانی نیز نشان می‌دهد که بالاترین نرخ‌های تورم به‌ترتیب متعلق به استانهای کهگیلویه، ایلام و لرستان بود؛ درحالی‌که تورم تهران از تورم کشوری کمتر است که بیان‌کننده رشد نابرابری منطقه‌ای و فقر شدیدتر مناطق محروم است.
به‌گزارش نماگر ۱۰۷ بانک مرکزی، صادرات نفتی ایران که در سال ۹۷، ۵۷میلیارددلار بود به‌دليل فشارهای تحریمی در سال‌های ۹۸ و ۹۹ روند نزولی داشته و به‌ترتیب به ۲۶ و ۲۱میلیارددلار کاهش یافت.

با روی کارآمدن بایدن و کاهش فشار تحریمی، صادرات نفتی ایران در سال ۱۴۰۰ به ۳۹میلیارددلار و صادرات غیرنفتی نیز از ۲۹میلیارددلار به ۴۱میلیارددلار افزایش یافت. افزایش ۳۰میلیارددلاری صادرات کل، به‌دليل کاهش فشار تحریمی بوده و بخش مهمی از آن معلول افزایش قیمت و مقدار نفت بوده است.

بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان سال ۱۴۰۰ نسبت به سه‌ماهه اول این سال که دولت روحانی بر سر کار بود، ۳۲۶همت کاهش یافته است. این امر با توجه به افزایش درآمدهای دولت در این سال طبیعی بوده است اما از طرفی، بدهی دولت در همین دوره به بانکها ۳۲۷همت و بدهی شرکتهای دولتی نیز به بانک مرکزی و بانکها نیز ۸۷همت افزایش یافته است.

در سال ۱۴۰۱ تاکنون، بانک مرکزی از طریق فشار به شرکتهای دولتی، حدود ۱۲۰همت از آنان اخذ کرده است و در نتیجه، شرکتهای دولتی و بانکها با کاهش نقدینگی روبرو شده، بدهی شرکتهای دولتی و بانکها افزایش یافته است. این امر حکایت از حساب‌سازی دولت دارد؛ ازاین‌رو رشد پایه پولی در سال ۱۴۰۰، ۳۱.۶ بوده که از سال ۱۳۹۹ بیشتر بوده است.

بدون تردید، تداوم رکود تورمی، شدت یافتن دوباره تحريم‌ها، عدم گشایش افق در روابط بین‌الملل و درنتیجه فشارهای مضاعف به زندگی مردم، رفتارهای تحقیرآمیز با آنان و... زمینه‌ساز اعتراضات اخیر شده است.

دولت با اتخاذ روشهایی مانند آزادسازیها، افزایش شدید قیمت خدمات دولتی، افزایش درآمدهای مالیاتی با فشار بیشتر بر بخشهای مولد جامعه و رهاسازی بخشهای دلالی و بخش‌های عمومی غیردولتی، خصولتی‌ها، به فکر کاهش کسری بودجه بوده است؛ بنابراین وقتی جناب رئیسی از موفقیت‌های یکسال اخیر دولت سخن می‌گوید دقیقا باید مشخص کند که چه تغییراتی در متغیرهای کلان اقتصادی جامعه رخ داده است.
@MostafaTajzadeh
🟤 جمهوری اسلامی

✍️ علیرضا غریب‌دوست
مشاور اسبق وزیر دادگستری
و همکار افتخاری پویش فکری توسعه

▪️من همواره موافق «سقوط نظام به هر قیمتی» نبوده‌ام و نیستم و با شناختی که از ساختار هزارتوی و پیچیدهٔ‌ قدرت دارم، صرف‌نظر از اینکه از ریختن هیچ خونی برای آزادی استقبال نمی‌کنم، معتقد نیستم «جمهوری اسلامی» با فراخوان برای تظاهرات در خیابان‌ و اعتصاب سراسری و نظایر آنها قابل براندازی باشد.

▪️اما با قاطعیت معتقدم این ساختار حکمرانی به سه دلیل اصلی، حتماً و قطعاً به‌دست مقامات عالیرتبه کنونی نظام و نه به‌دست مردم یا اپوزیسیون، سرنگون خواهد شد.

▪️نخست اینکه این نظام به‌دلیل عبور از «قانون اساسی» و اصرار بر «تمامیت‌خواهی» دیگر هیچ‌یک از اوصاف «جمهوری» را ندارد و اساساً امکانی برای «مردم‌سالاری» باقی نمانده است.

▪️دوم اینکه قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین باعث شده است که وصف «اسلامی» و جنبهٔ‌ دینی نظام حکمرانی نیز به‌نحوی انکارناپذیر از بین برود.

▪️سوم اینکه «ناکارآمدی» ناشی از فقدان حضور و همراهی خردمندان و صاحب‌نظران در حکمرانی به‌حدی وضعیت نظام جمهوری اسلامی را شکننده کرده که بعید است بتواند مشکلات و مسائل فوق‌العاده پیچیدهٔ کشور را حل کند.

▪️جمهوری اسلامی به «عبور از بحران» بدون حل‌کردن مسائل عادت کرده است و فکر می‌کند صرف عبور از بحران‌ها نشانگر فتح و پیروزی است.

▪️مسئولان کشور در برابر حجم سنگینی از بحران‌های رها‌شده و حل‌نشده به‌دلیل ناتوانی ناشی از ناکارآمدی، فقط نظاره‌گر هستند و برنامه‌ای ندارند. فرصت‌های بسیاری را با تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی از دست داده‌اند و سرمایه اجتماعی لازم برای مقابله با بحران‌ جدید را ندارند، بحران‌هایی نه از جنس جنبش اعتراضی زن، زندگی، آزادی

▪️بلکه به مراتب ساده‌تر مانند
▫️بحران تأمین آب شرب شهرها
▫️بحران گاز و انرژی
▫️بحران آلودگی هوا
▫️بحران محیط زیست بحران فرونشست زمین
▫️بحران‌های مالی تورم و افزایش پایه پولی ارزش پول ملی
▫️بحران بیکاری خلق پول بدون پشتوانه و نمونه‌هایی اینچنین که برخی از آنها در دیگر کشورها نیز وجود دارند.

▪️و در نهایت این ساختار به‌دلیل عدول از فلسفه وجودی خود که همان «عدالت» و «دادگستری» بوده است و هم‌افزایی بحران‌ها با ناکارآمدی، به نقطهٔ دفاع‌ناپذیربودن می‌رسد و در آن نقطه هیچ‌کس از این نوع حکمرانی دفاع نخواهد کرد.

▪️نمونه‌ی اخیر آن اخراج جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد بود که در تاریخ حقوق بین‌الملل بی‌سابقه است. هیچ حقوقدان شاخصی حاضر به دفاع از نظام نشد و نظام هم از هیچ حقوقدان برجسته‌ای برای جلوگیری از این کمپین کمک نخواست چون می‌دانست رفتارش قابل دفاع نیست.
@MostafaTajzadeh
🔹این یادداشت را در سایت پویش فکری توسعه بخوانید.
☑️دولت سیزدهم در هر دقیقه ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیارد تومان پول خلق می‌کند/ خلق پول، پاشنه آشیل مهم اقتصاد ایران

✔️شهریور سال جاری و در نخستین روز هفته دولت بود که عبدالناصر همتی در پیامی خطاب به رئیسی نوشت که «جناب رئیسی ضمن عرض تبریک هفته دولت، به نظرم در خصوص شیوه استقراض از بانک مرکزی و میزان خلق پول، اطلاعات درست به شما نداده اند. از اول مهر ۱۴۰۰ تا پایان تیز ۱۴۰۱ و فقط در ۱۰ ماه، معادل ۱۳۴ هزار میلیارد تومان در دولت شما پول چاپ شده است. اثر نقدینگی آن فراتر از ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان می‌باشد.»

✔️همین پیغام ساده، اما با موجی از اظهارنظر‌های مختلف مواجه شد که بیش از همه نشان می‌داد که چاپ پول و افزایش پایه پولی مساله‌ای است که در دولت سیزدهم وجود دارد، اما به جای حل مشکل به دنبال فرافکنی هستند که به طور مداوم این چاپ بی رویه اسکناس را با دولت‌های یازدهم و دوازدهم مقایسه کنند.

✔️حال، اما ادعای پیمان مولوی درباره این که دولت رئیسی هر ثانیه ۴۵ میلیون تومان نقدینگی خلق می‌کند بار دیگر مساله بحران بزرگ چاپ پول بدون پایه را در کشور خاطرنشان کرد.

✔️مولوی اخیرا گفته است که: «نقدینگی از ۵۵۰۰ هزار میلیارد تومان گذشته است و یعنی از ابتدای سال، هر ثانیه ۴۵ میلیون تومان پول توسط دولت خلق می‌شود و این بدون رشد اقتصادی، خروجی اش همان تورم است که از آن مجددا دولت مالیات اخذ می‌کند و این چرخه ادامه خواهد داشت.»

✔️چاپ هر ثانیه ۴۵ میلیون تومان چنین مفهومی دارد که در هر دقیقه دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پول خلق شده است و این یعنی در هر ساعت رقمی حدود ۱۶۲ میلیارد تومان پول توسط دولت سیزدهم خلق می‌شود.

✔️برای درک ترسناک‌تر بودن این ارقام باید توجه کرد که روند خلق پول به این صورت به آن معناست که در هر یک شبانه روز که خورشید می‌رود و باز می‌گردد، دولت سیزدهم رقمی حدود سه هزار و ۸۸۸ میلیارد تومان پول بدون پشتوانه در این کشور خلق می‌کند.

🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
این ساختار حکمرانی قطعا بدست مقامات عالی رتبه نظام سرنگون خواهد شد

✍️علیرضا غریب‌دوست

من همواره موافق «سقوط نظام به هر قیمتی» نبوده و نیستم و با شناختی که از ساختار هزارتوی و پیچیده‌ی قدرت دارم، صرف نظر از اینکه از ریختن هیچ خونی برای آزادی استقبال نمی‌کنم، معتقد نیستم «جمهوری اسلامی» با فراخوان برای تظاهرات در خیابان‌ و اعتصاب سراسری و نظایر آنها قابل براندازی باشد؛ اما با قاطعیت معتقدم این ساختار حکمرانی به سه دلیل اصلی، حتما و قطعاً به‌دست مقامات عالیرتبه کنونی نظام و نه به‌دست مردم یا اپوزیسیون، سرنگون خواهد شد.

نخست اینکه، این نظام به‌دلیل عبور از «قانون اساسی» و اصرار بر «تمامیت خواهی» دیگر هیچ یک از اوصاف «جمهوری» را نداشته و اساساً امکانی برای «مردمسالاری» باقی نمانده است.

دوم اینکه قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین باعث شده که وصف «اسلامی» و جنبه‌ دینی نظام حکمرانی نیز به نحوی غیرقابل انکار از میان برود.

سوم اینکه «ناکارآمدی» ناشی از فقدان حضور و همراهی خردمندان و صاحبنظران در حکمرانی به حدی وضعیت نظام جمهوری اسلامی را شکننده کرده که بعید است بتواند مشکلات و مسائل فوق‌العاده پیچیده کشور را حل کند.
جمهوری اسلامی به «عبور از بحران» بدون حل کردن مسائل عادت کرده و فکر می‌کند صرف عبور از بحران‌ها نشانگر فتح و پیروزی است.
مسئولان کشور در برابر حجم سنگینی از بحران‌های رهاشده و حل نشده به‌دلیل ناتوانی ناشی از ناکارآمدی، فقط نظاره‌گر هستند و برنامه‌ای ندارند. فرصت‌های بسیاری را با تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی از دست داده و سرمایه اجتماعی لازم برای مقابله با بحران‌ جدید را ندارند، بحران‌هایی نه از جنس جنبش اعتراضی "زن،زندگی،آزادی" بلکه به‌مراتب ساده‌تر مانند:
•بحران تامین آب شرب شهرها
•بحران گاز و انرژی
•بحران آلودگی هوا
•بحران محیط زیست
•بحران فرونشست زمین
•بحران‌های مالی تورم و افزایش پایه پولی ارزش پول ملی
•‌بحران بیکاری
•خلق پول بدون پشتوانه
و نمونه‌هایی اینچنین که برخی از آنها در دیگر کشورها نیز وجود دارند و در نهایت این ساختار به‌دلیل عدول از فلسفه وجودی خود که همان «عدالت» و «دادگستری» بوده است و هم‌افزایی بحران‌ها با ناکارآمدی، به نقطه‌ غیرقابل دفاع بودن می‌رسد و در آن نقطه هیچ‌کس از این نوع حکمرانی دفاع نخواهد کرد.
نمونه‌ اخیر آن اخراج جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد بود که در تاریخ حقوق بین‌الملل بی‌سابقه است.

هیچ حقوقدان شاخصی حاضر به دفاع از نظام نشد و نظام هم از هیچ حقوقدان برجسته‌ای برای جلوگیری از این کمپین کمک نخواست چون می‌دانست رفتارش قابل دفاع نیست.
@MostafaTajzadeh
🔰نکاتی در خصوص بودجه۱۴۰۲، تورم، نرخ ارز و نرخ بهره

✍️عبدالناصر همتی

🔹لایحه بودجه ارائه شده برای سال ۱۴۰۲، متأسفانه همچنان اشکالات همیشگی ساختاری را در بر دارد و ویژه گی های یک سند مالی محکم و متوازن برای دخل و خرج سالانه دولت را ندارد . تاکید بر درآمدهای غیر قابل تحقق و فروض غیر واقعی و رشد نامتوازن هزینه های جاری، کسری پنهان بودجه و نیز تاکید بیش از حد بر مالیات، از مشخصات لایحه بودجه است. با توجه به شرایط بسیارسخت اقتصادی مردم، افزایش شدید مالیات ها می تواند آثار نامطلوبی در جامعه داشته باشد.
🔹علت العللِ معضل تورم مزمن و درد بی درمان اقتصاد ایران زیاده خواهی و زیاده خرجی دولت ها بوده و هست که به صورت همان کسری بودجه سالانه و عملیات فرا بودجه ای ظهور پیدا می کند، این موضوع در یک دهه اخیر با فشار تحریمها وکاهش شدید درآمدهای ارزی افزایش یافته است .
🔹بانک مرکزی باید قدرت پاس نکردن چک های بی محل دولت را داشته باشد ، اما در کشور ما روند امور و تأمین مالی به نحو دیگری است. تا زمانی که رابطه مالی دولت و بانک مرکزی و درآمدهای نفتی اصلاح اساسی نشود تغییر جدی را در این خصوص نخواهیم دید. بطور مثال، نهادها و وزارتخانه ها ، حتی نهادهای نظارتی، شب عید همه از بانک مرکزی پی گیرند تاتخصیص های بی محل را به نحوی از محل پول پر قدرت تامین کنند. که این خود بخشی از همان حکمرانی غلط اقتصادی است.
🔹عامل اثر گذار دیگر بر تورم معضل ناترازی روبه تزاید بانک‌ها است و تا فکر جدی برای رفع این مشکل مزمن بیش از دو دهه گذشته، چه در بانکهای خصوصی وچه در بانکهای دولتی نشود، تاثیر این عامل درتورم تداوم خواهد داشت.بر اساس آخرین گزارش آماری اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی از رقم۱۶۰ هزارمیلیاردتومان عبور کرده است.این رقم بی‌سابقه است. بعلاوه، نتیجه «ریپو»، یعنی ارائه اوراق دولتی نزد بانکها به بانک مرکزی جهت دریافت منابع موردنیاز،که یک انبساط پولی است درپایان دی ماه ،به رقم ۱۱۲ هزارمیلیارد تومان رسیده است.
🔹بنابراین، در پایان دی ماه جمع برداشت بانکها از دو روش به رقمی بیش از ۲۷۰ هزار میلیارد تومان میرسد که حتماً پایه پولی را ،که در واقع همان چاپ پول پرقدرت است، افزایش میدهد.این میزان برداشت بانکها بتدریج با عدد ۸ ضریب فزاینده نقدینگی، منجر به حجم بیشتری از نقدینگی میشود و اگر همانطور که قبلا نیز تذکر دادم، چاره جویی نشود، براساس منطق علم اقتصاد، و با توجه به نرخ رشد پایین اقتصادی، نتیجه اش بالا رفتن سطح قیمتها یعنی تورم خواهد شد.با توجه به محدودیت های ارزی، تورم حاصله میتواند فشار بر بالا رفتن نرخ ارز را هم تشدید کند .
🔹کنترل نرخ ارز در گرو چاره جویی برای تورم است . تا زمانی که رشد پایه پولی و رشد حجم نقدینگی در حدود ۳۵-۴۰ درصد باشد و نرخ تورم در محدوده ۴۰-۵۰ درصد بماند وچاره جویی نشود، بدون تزریق قابل توجه ارز، تثبیت بلندمدت نرخ ارز مقدور نخواهد بود.که البته این روش تثبیت بدون حل معضل تورم بالا،باعث تقویت نرخ حقیقی ارز و موجب تحدید صادرات و تولید و تشدید واردات و خروج سرمایه خواهد شد.
🔹از نظر تئوری، برای کنترل تورم باید سیاست پولی انقباضی باشد و این یعنی باید نرخ بهره واقعی مثبت شود تا در کنار سایر اقدامات شاید بتوان در کوتاه مدت نرخ تورم را مهار کرد. لازمه این سیاست نیز این است که تکلیف بانکهای ناتراز مشخص شودتا بالابردن نرخ سود بتواند موجب کاهش تقاضا و فشار تورمی بشود. در چنین شرایطی، به صورت جدی باید ترازنامه بانکها را کنترل و مراقب کرد و از ذخایر بانک مرکزی محافظت نمود و تلاش جدی در کم کردن انبساط ترازنامه بانک مرکزی به عمل آورد.

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 آیا این ساختار حکمرانی بدست مقامات عالی رتبه نظام سرنگون خواهد شد؟

✍️علیرضا غریب‌دوست

من همواره موافق «سقوط نظام به هر قیمتی» نبوده و نیستم و با شناختی که از ساختار هزارتوی و پیچیده‌ی قدرت دارم، صرف نظر از اینکه از ریختن هیچ خونی برای آزادی استقبال نمی‌کنم، معتقد نیستم «جمهوری اسلامی» با فراخوان برای تظاهرات در خیابان‌ و اعتصاب سراسری و نظایر آنها قابل براندازی باشد؛ اما با قاطعیت معتقدم این ساختار حکمرانی به سه دلیل اصلی، حتما و قطعاً به‌دست مقامات عالیرتبه کنونی نظام و نه به‌دست مردم یا اپوزیسیون، سرنگون خواهد شد.

نخست اینکه، این نظام به‌دلیل عبور از «قانون اساسی» و اصرار بر «تمامیت خواهی» دیگر هیچ یک از اوصاف «جمهوری» را نداشته و اساساً امکانی برای «مردمسالاری» باقی نمانده است.

دوم اینکه قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین باعث شده که وصف «اسلامی» و جنبه‌ دینی نظام حکمرانی نیز به نحوی غیرقابل انکار از میان برود.

سوم اینکه «ناکارآمدی» ناشی از فقدان حضور و همراهی خردمندان و صاحبنظران در حکمرانی به حدی وضعیت نظام جمهوری اسلامی را شکننده کرده که بعید است بتواند مشکلات و مسائل فوق‌العاده پیچیده کشور را حل کند.
جمهوری اسلامی به «عبور از بحران» بدون حل کردن مسائل عادت کرده و فکر می‌کند صرف عبور از بحران‌ها نشانگر فتح و پیروزی است.

مسئولان کشور در برابر حجم سنگینی از بحران‌های رهاشده و حل نشده به‌دلیل ناتوانی ناشی از ناکارآمدی، فقط نظاره‌گر هستند و برنامه‌ای ندارند. فرصت‌های بسیاری را با تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی از دست داده و سرمایه اجتماعی لازم برای مقابله با بحران‌ جدید را ندارند، بحران‌هایی نه از جنس جنبش اعتراضی "زن،زندگی،آزادی" بلکه به‌مراتب ساده‌تر مانند:
•بحران تامین آب شرب شهرها
•بحران گاز و انرژی
•بحران آلودگی هوا
•بحران محیط زیست
•بحران فرونشست زمین
•بحران‌های مالی تورم و افزایش پایه پولی ارزش پول ملی
•‌بحران بیکاری
•خلق پول بدون پشتوانه
و نمونه‌هایی اینچنین که برخی از آنها در دیگر کشورها نیز وجود دارند و در نهایت این ساختار به‌دلیل عدول از فلسفه وجودی خود که همان «عدالت» و «دادگستری» بوده است و هم‌افزایی بحران‌ها با ناکارآمدی، به نقطه‌ غیرقابل دفاع بودن می‌رسد و در آن نقطه هیچ‌کس از این نوع حکمرانی دفاع نخواهد کرد.
نمونه‌ اخیر آن اخراج جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد بود که در تاریخ حقوق بین‌الملل بی‌سابقه است.

هیچ حقوقدان شاخصی حاضر به دفاع از نظام نشد و نظام هم از هیچ حقوقدان برجسته‌ای برای جلوگیری از این کمپین کمک نخواست...

📌@Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
📝📝📝گوشت و دلار، اشک و آه / این طبقات محروم جامعه هستند که باید بار سنگین سوءمدیریت‌ها را به دوش بکشند

✍️پیمان مولوی

آدام اسمیت در اظهارنظری جالب توجه می‌گوید: «نانوا و قصاب و سبزی‌فروش و... به خاطر خوشایند من و شما فعالیت نمی‌کنند، آنها برای سود و منفعت است که کار می‌کنند.» این یک عبارت کلیدی است که چشم‌انداز پیش روی فعالیت‌های اقتصادی و صنفی را در همه اعصار روشن می‌کند.

عجیب‌ترین رخداد در زمان اعلام افزایش نرخ گوشت به ۵۰۰ هزار تومان، افراد و جریاناتی هستند که خبر گوشت ۵۰۰ هزار تومانی را تکذیب کرده و اعلام کردند گوشت ۵۰۰ هزار تومان نیست، بلکه ۴۷۰ یا ۴۸۰ هزار تومان است! بعد از این برخوردها، احتمالات طی روزهای آینده باید منتظر واکنش‌هایی از این دست در صدا و سیما و... باشیم که اساسا مصرف گوشت برای سلامتی خانواده‌های ایرانی ضرر دارد و بهتر است که مردم اصلا گوشت نخورند!

اما آیا وضعیت قیمت گوشت را می‌توان جدا از تحولات سایر شاخص‌های اقتصادی تحلیل و ارزیابی کرد؟ باید بدانیم، قیمت گوشت بالا رفته چون قبلا نرخ دلار هم با افزایش نرخ مستمر مواجه شده است، چون نرخ سکه و خودرو و... هم با رشد فزاینده مواجه شده‌اند.

وقتی کسری بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی در اتمسفر اقتصادی ایجاد می‌شود، معنایش، یعنی استقراض بیشتر، یعنی رشد نقدینگی افزون‌تر، یعنی توسعه پایه پولی بالا و نهایتا تورم بیشتر. این تورم بدون تردید در زندگی مردم اثران ویرانگری دارد و باعث حذف اقلام اساسی از سفره‌های مردم می‌شود. نه فقط گوشت قرمز از سفره خانواده‌های ایرانی حذف شده است، بلکه حتی لبنیات و برنج و تخم‌مرغ هم در حال محو شدن از سفره‌های مردم هستند./تعادل

♦️
کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
📝📝📝شاخص اقتصادی مهم در خصوص پیش‌بینی رفتار قیمت دلار و سایر بازارهای مالی◽️
.
افزایش سطح تورم انتظاری و سیاست‌گذاری نادرست بانک مرکزی در خصوص تعیین نرخ بهره متناسب با تورم، باعث افزایش سهم پول از نقدینگی و ایجاد التهاب در بازارها از جمله دلار در ایران شده است.

از شروع سال ۹۷ و تشدید تحریم های غرب علیه ایران، چشم انداز کاهش درآمدهای ارزی دولت و به دنبال آن کسری بودجه دولت و افزایش رشد نقدینگی بوجود آمد. این چشم انداز منجر به افزایش سطح تورم انتظاری در اقتصاد ایران شد بطوریکه از جذابیت نرخ سپرده بانکی بشدت کاسته شد و سپرده های بانکی به سایر بازارها جهت حفظ ارزش پول پناه بردند. این درحالی است که سیاست‌گذار تقریبا هیچ اقدام موثری جهت افزایش نرخ بهره حقیقی انجام نداده و پایین ماندن نرخ بهره نسبت به تورم، خود به ناترازی سیستم بانکی و رشد نقدینگی و درنهایت رشد تورم دامن زده است.
.
نسبت پول به نقدینگی‌در‌آخرین آمار منتشر شده بانک مرکزی به بیش از ۲۳٪ افزایش یافته که طی یک دهه اخیر‌ رکورد محسوب میشود. افزایش سطح پول نشان‌دهنده عدم جذابیت سود سپرده بانکی نسبت به سطح تورم انتظاری و التهاب در بازارهای مالی و اقتصاد ایران است. سیاست‌گذار میبایست بطور عاجل در مسیر کاهش این نسبت قدم بردارد که مقدمات آن میتواند افزایش نرخ بهره حقیقی و کنترل رشد پایه پولی و نقدینگی باشد. سطح رشد پایه پولی‌و‌نقدینگی هرکدام ۳۴٪ است که بسیار بالا است و به دلیل استقراض غیر مستقیم دولت از بانک مرکزی به دلیل کسری‌‌بودجه ، متاسفانه کاهشی در آن دیده نمیشود.
.

نقدینگی به کل سپرده‌هایی توسط مردم نزد بانک‌ها سپرده گذاری شده است میگونید که به دو بخش‌ پول و شبه‌پول قابل تفکیک است. پول به سپرده‌های جاری و کوتاه‌مدت تلقی میشود که سود پایینی به آنها تعلق میگیرد و قابلیت چک کشیدن و ورود سریع آن به چرخه اقتصادی توسط فرد وجود دارد. در عوض، شبه پول به سپرده‌های‌بلندمدت گویند که به آن سود به نسبت بالایی تعلق میگیرد و برداشت آن پیش‌از موعد شامل جریمه میشود و به بیانی دیگر قابلیت ورود آن به چرخه اقتصادی توسط فرد وجود ندارد.⚪️
@bamdad_institute @MostafaTajzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریدمن استدلال کرد که تورم همیشه در نتیجه تغییر مقدار پایه پولی به وجود می‌آید، و نه تغییر میزان تولید کالا و خدمات. فریدمن مشاهده کرد اگر پایه پولی دو برابر شود در حالیکه مقدار کالاها و خدمات موجود در اقتصاد ثابت بماند، به طور کلی قیمت‌ها و دستمزدها دو برابر می‌شوند.

♦️
کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 ام‌الفساد مشکلات اقتصادی ایران تحریم‌ است

✍️آلبرت بغزیان:

پس از رشد نقدینگی، توسعه پایه پولی و ظهور کسری بودجه به مساله تحریم‌ها می‌رسیم. به دلیل تحریم‌های اقتصادی است که دولت با مشکل عدم تعادل در هزینه‌هایش مواجه می‌شود، کسری  بودجه شکل می‌گیرد، رشد نقدینگی حاصل می‌شود و نهایتا تورم شکل می‌گیرد.

این یک چرخه است که مشخص می‌کند چرا اقتصاد ایران با یک چنین مشکلاتی مواجه شده است. اما تاسف‌آور اینکه دولت سیزدهم اعلام می‌کند، مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت‌ها ارتباطی با تحریم‌ها ندارد.

مگر می‌شود تحریم‌ها در افزایش تورم نقشی نداشته باشد؟ اگر بپذیریم ریشه تورم، منشأ پولی دارد، باید قبول کنیم ‌ ام‌الفساد مشکلات در اقتصاد ایران، تحریم‌های اقتصادی است.

تحریم‌ها هم شکل می‌گیرد، چرا که متولیان اقتصادی، متوجه نیستند اظهارنظرهای پوپولیستی و غیرعالمانه‌شان چه تاثیری در بروز مشکلات دارد. ایران باید مشکلاتش را با کشورهای دیگر  حل کند و مشکل تحریم‌ها را پشت سر بگذارد تا تورم هم مهار شود./تعادل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝کسری درمان ناپذیر بودجه

✍️ علی‌اکبر نیکواقبال

آنچه در طول سال‌های گذشته همواره در اقتصاد ایران تکرار شده و به نطر می‌رسد با وجود برخی بحث‌های کوتاه‌مدت هرگز راهکاری برای آن در نظر گرفته نمی‌شود، معضل کسری بودجه است که نه‌تنها عملکرد اقتصادی در کوتاه‌مدت را نشان می‌دهد که هر ساله سهم مهمی در مشکلات اقتصادی جاری و آینده کشور دارد. بودجه سند اصلی عملکرد اقتصادی دولت در هر سال است. به این معنی که ابتدا درآمدهایی که دولت در یک سال خواهد داشت را پیش‌بینی می‌کنند و سپس بر اساس آن هزینه‌هایی در نظر گرفته می‌شود

اگر بخشی از این درآمدها محقق نشود، عملا دولت با دو گزینه رو به رو است. یا باید از هزینه‌های خود کم کند یا راهی برای درآمد پیدا کند که پیش‌بینی نشده بوده است. نگاهی به عملکرد سال‌های گذشته نشان می‌دهد که دولت‌ها عملا به بودجه عمرانی کشور بی‌اعتنا بوده‌اند و هر جا که درآمدها محدود شده، سهم این بودجه را کاهش داده‌اند، موضوعی که در بلندمدت آسیبی جدی به اقتصاد کشور می‌زند. از سوی دیگر، امروز در بسیاری از کشورها، تصدی‌گری اقتصادی دولت به حداقل رسیده و بخش خصوصی نقش‌آفرین اصلی به شمار می‌رود، در ایران اما همچنان بخش مهمی از اقتصاد در اختیار دولت است و با توجه به نبود برنامه‌ریزی دقیق و ساختاری، این مساله برای اقتصاد کشور مشکلات فراوانی ایجاد کرده است.

امروز ما با شرکت‌ها و نهادهایی طرفیم که از نظر اقتصادی سال‌های طولانی است که زیانده هستند اما با توجه به دولتی بودن، همچنان بودجه دریافت می‌کنند و به کار خود ادامه می‌دهند. این بودجه‌گیری باعث شده تا از سویی، اصلاحات اساسی در این شرکت‌ها انجام نشود و از سوی دیگر دولت همچنان برای آنها هزینه کند. اگر این پول‌ها را در کنار حمایت‌های سالانه دولت از اقشار و نهادهای مختلفی قرار دهیم که بسیاری از آنها در رسیدن به اهدافشان ناکام هستند می‌بینیم که ما با تصمیمات غلط، عملا شانس حضور خود در اقتصاد بین‌المللی را کاهش داده‌ایم.

پس یا باید دولت را کوچک کرد که لااقل در برنامه‌های کوتاه‌مدت اثری از آن دیده نمی‌شود یا باید هزینه‌ها را کاهش داد که با توجه به اینکه بخش مهمی از بودجه امروز دولت را هزینه‌های جاری می‌سازند بسیار دشوار است یا از جایی جدید درآمد داشت که با توجه به محدودیت‌ها عملا گزینه استقراض یا افزایش پایه پولی باقی می‌ماند که خود عاملی برای تمام مشکلات در سال‌های گذشته است. اقتصاد ایران در محاصره این فرایند قرار گرفته و اثری از تصمیم‌گیری برای خروج از آن دیده نمی‌شود. /تعادل

کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 تحلیلی درباره ناترازی پولی و فنر تازه اقتصاد ایران

✍️ سیامک قاسمی

برای اولین بار حداقل در ۱۲ سال اخیر رشد پایه پولی اقتصاد ایران با شدت قابل توجهی - بیشتر از ده درصد - بیشتر از رشد نقدینگی بوده است و این یک ناترازی تازه در اقتصاد است.

با توجه به ترکیب پایه پولی که حاصل جمع خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی، خالص بدهی دولت به بانک مرکزی و خالص بدهی بانک‌ها به بانک‌ مرکزی است، این رشد شدید پایه پولی را باید ناشی از اضافه برداشت شديد بانک‌ها از بانک مرکزی یا همان افزایش شدید خالص بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی دانست.

اما داستان چیست؟ داستان در تغییر سیاست دولت رییسی است که مسیر جبران کسری بودجه و تسهیلات تکلیفی را به جای بانک مرکزی بر روی دوش شبکه بانکی سوار کرده است و این بدهی‌های دولت به بانک‌ها، باعث افزایش ناترازی شدید سیستم بانکی و استقراض از بانک مرکزی شده است.

این میزان قفل شدن منابع سيستم بانکی در تسهیلات بانک‌ها به دولت، منجر به کاهش توان وام‌دهی یا همان توان خلق پول بانک‌ها شده و به همین دلیل ضریب فزاینده بانکی از ۸ درصد به ۷.۳ رسیده است و در نتیجه سرعت رشد نقدینگی کند شده است.

بدیهی است که این ناترازی هم مثل هر ناترازی دیگری باید به تراز در اقتصاد تبدیل شود و با توجه یه نقش حیاتی سیستم بانکی در تامین مالی کسب‌وکارها بویژه کوچک و متوسط، رکود و کاهش سرعت گردش پول و عدم امکان وام‌دهی بانک‌ها ناشی از این انقباض، دامن اکثر کسب‌وکارها را گرفته و خواهد گرفت.

به نظر می‌رسد فنر جدیدی در اقتصاد ایران ایجاد شده است، فنر پایهپولی بر زیر نقدینگی .

@siamak_ghassemi @MostafaTajzadeh
📝📝📝چاپ پول در کدام سال‌ها رکورد زد؟

طی سال‌های پس از ۱۳۵۷، تنها در سه سال رشد پایه پولی بیشتر از مقدار آن در ۱۴۰۱ بوده است.

سال ۱۳۷۴ رشد #پایه_پولی تحت تأثیر عواملی از جمله بحران بازپرداخت‌ بدهی‌های ارزی رکورد ۴۳٫۷ درصدی زد. با این حال، رشد پایه پولی پس از آن در ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷ رکوردزنی کرد و تا ۴۷٫۶ درصد افزایش یافت.

پس از آن دوره‌ای از کاهش نسبی و نوسان حول میانگین بلندمدت ۲۲ درصدی شکل گرفت. اما از سال ۱۳۹۷ و با بازگشت تحریم‌ها، رشد پایه پولی عمدتاً از ناحیه کسری بودجه دولت و ناترازی‌های افزایش‌یافته نظام بانکی روندی صعودی را آغاز کرد.

از سال ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۱ پایه پولی به طور متوسط سالانه ۲۲٫۳۳ درصد رشد کرده است. اما رشد آخرین سال، یعنی رشد ۴۲٫۴ درصدی ۱۴۰۱ بیست واحد درصد بیشتر از این میانگین بلندمدت است. این سطح از اختلاف رشد پایه پولی با میانگین بلندمدت آن باعث شده بسیاری از اقتصاددانان هشدار دهند که این بار ممکن است وضعیت رشد متغیرهای پولی از کنترل دولت به طور کامل خارج شود و سطوح تورم پنجاه درصد و بالاتر به وضعیت جدید بلندمدت اقتصاد ایران تبدیل شود.

@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 چرا تورم در دولت‌های اصولگرا بیشتر افزایش پیدا می‌کند؟

✍️ دکتر علی چشمی

در پاسخ به این پرسش که چرا تورم در دولت‌های اصولگرا بیشتر از دولت‌های اصلاح‌طلب افزایش پیدا می‌کند، می‌توان به سه دلیل اشاره کرد:

1-نکته نخست تنظیم روابط خارجی در دولت‌های اصولگراست که بیشتر به سمت غرب‌ستیزی و نزدیکی روابط به سمت روسیه و چین است. این موضوع از آنجا در تورم خود را نشان می‌دهد که منشأ درآمدی اقتصاد ما نفت، پتروشیمی، محصول‌های شیمیایی، فلزات اساسی و کشاورزی است. این مجموعه محصولات و کالاهایی که ترکیب اصلی صادرات ما را شکل می‌دهد، بیشتر برای غرب مناسب است یا بازارش تحت تاثیر سیاست‌های غرب مانند تحریم است. دولت‌های اصولگرا با بر هم‌زدن روابط با غرب مانند دولت آقای احمدی‌نژاد به منشأ درآمد ارزی آسیب می‌زنند و با بالا رفتن نرخ ارز و شکل‌گیری و تشدید کسری بودجه و ناترازی در اقتصاد در نهایت تورم بیشتری ایجاد می‌کنند.

2-نکته دوم این است که دولت‌های اصولگرا به بهانه‌های متعدد در ابعاد مختلف مثل بخش فرهنگی که به‌طور مثال در این روزها مساله پوشش بیشتر در کانون توجه قرار داشته است، به منشأ درآمدزایی افراد آسیب می‌رسانند. به‌طور مثال برخی از فعالیت‌های اقتصادی را به دلیل همین حساسیت‌ها جریمه، محدود یا متوقف می‌کنند که اثر مستقیمی روی ایجاد ثروت و درآمد بر جای می‌گذارد. حتی در حوزه گردشگری که مداخلات وضوح بیشتری داشته، این محدودیت‌ها بیشتر شده است. اثرات غیرمستقیم این سیاست‌ها البته بسیار فراتر از مثال‌های ساده‌ای است که زدم. با محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها و توقف فعالیت‌های اقتصادی علاوه بر اینکه تولید محدود و به‌طور مصداقی، مهاجرت بسیاری از کارآفرینان و نوآفرینان تشدید می‌شود، در نهایت به افزایش پایه پولی و پمپاژ آن منجر می‌شود که آثار تورمی به دنبال دارد.

3-نکته سوم نگاه دولت‌های اصولگرا به دموکراسی است. اصولگرایان بر مبنای فکری که دارند، مشروعیت قدرتشان را از مردم نمی‌دانند. بنابراین خواسته‌ها و مطالبات مردم در سیاستگذاری این دولت‌ها جایگاه برجسته‌ای ندارد. به‌طور مثال یکی از خواسته‌های عمومی، مهار تورم است اما در عمل دولت اقدام‌هایی انجام می‌دهد که همسو با خواسته عمومی نیست. به‌طور مثال بسیار واضح بود که حذف تخصیص دلار 4200تومانی در آن شرایط تورم شدیدتری را ایجاد می‌کند. با این حال دولت سیزدهم در بدترین شرایط ممکن، اقدام به حذف تخصیص ارز با دلار 4200تومانی کرد. نگاه دولت‌های اصولگرا به دموکراسی در دولت آقای رئیسی بسیار برجسته‌تر و آشکارتر از دولت آقای احمدی‌نژاد خودش را نشان داد. به‌طور مثال دولت آقای احمدی‌نژاد بعد از انتخابات سال 1388 و در دور دوم دولتش، در آذر سال 1389 هدفمندی یارانه‌ها را آغاز کرد. در مقابل اما دولت اصولگرای فعلی توجه چندانی به خواسته‌ها و مطالبات مردم در شرایط سخت اقتصادی نداشته است.

اگر بخواهم در مقایسه با دولت‌های اصولگرا، به دولت‌های اصلاح‌طلب هم نظری داشته باشم، این را باید بگویم که اگرچه اصلاح‌طلبان چندان همگن نیستند اما در حوزه سیاست خارجی قرابت بیشتری با غرب دارند و در مسائل فرهنگی هم بیشتر اهل مدارا و تساهل هستند و از این منظر فشار کمتری به شاخص تورم وارد می‌کنند.
به‌طور مثال دولت آقای خاتمی با وجود اینکه به خاطر کاهش قیمت جهانی نفت در مضیقه درآمد ارزی بود، توانست در کنترل تورم بهتر از دیگر دولت‌ها عمل کند.

یکی دیگر از اقدامات اساسی دولت آقای خاتمی ایجاد صندوق ذخیره ارزی برای کنترل درآمد نفتی بود که با رویکرد سخت‌گیرانه، توانست نتایج قابل قبولی به ثبت برساند. البته این صندوق که نقش تثبیت‌کنندگی در اقتصاد داشت، در دوره آقای احمدی‌نژاد برچیده شد و اساساً به شکل و کارکرد دیگری درآمد. دولت اصلاح‌طلب برای تثبیت اقتصاد و جلوگیری از شوک‌های وارده به اقتصاد از جمله شوک نفتی نگاه بلندمدت داشت اما دولت اصولگرا این قاعده را به هم زد. این نظم و انضباط و رویکردهای اصلاحی در اقتصاد به‌طور مشابهی در دولت‌های اصولگرا به هم خورد. در واقع می‌توان گفت بخش عمده‌ای از بدنه دولت‌های اصولگرا چون از طریق فرهنگ و سازوکارهای آن مشغول حامی‌پروری هستند، بودجه عمومی را به جای اینکه صرف زیربناها، حمل‌ونقل، آب، انرژی و ارتباطات که بخش مولدتری هستند، کنند به بخش‌های دیگر اختصاص می‌دهند.

دولت‌های اصولگرا به دلیل پررنگ بودن رگه‌های ایدئولوژیک، بیشتر به رگه‌های فرهنگی که غیرمولدتر است، توجه دارند. همین تغییر نگاه روی مساله کسری بودجه، تشدید ترازها و تضعیف بخش تولید (ناشی از کمبود نقدینگی) بسیار تاثیر گذاشته است. /تجارت فردا

کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
📝📝📝نه موضعی جدید و نه رفع ابهامی

✍🏻سرمقاله هم‌میهن
۸ شهریور ۱۴۰۲

هر گفت‌وگوی رسانه‌ای جدید یا برای اعلام مواضع جدید است و یا با هدف رفع ابهامات انجام می‌شود. در گفت‌وگوی دیروز آقای رئیسی نه موضعی جدید اظهار شد و نه هیچ ابهامی را رفع کرد، بلکه ابهامات و پرسش‌های بیشتری را هم شکل داد. موضع جدیدی نبود، چون همه مواضع اعلام‌شده تکرار مکررات گذشته بود. این مواضع چه درست و چه نادرست باشند، لزومی به تکرار نیست، بلکه باید به رفع ابهامات پرداخت.

ابهامات چه بود؟ برخی از ابهامات گذشته بدون آن‌که کوششی برای رفع آنها بشود، تکرار شد. نمونه آن تورم است. می‌گویند این دولت تورم ۶۰ درصد را گرفته و به ۴۶ درصد رسانده است. تورم ۶۰ درصد نقطه به نقطه شهریور سال ۱۴۰۰ است. آن را باید با تورم نقطه به نقطه مقایسه کرد که در سال ۱۴۰۱، به حدود ۶۹درصد رسید.

به علاوه، قول ایشان در تبلیغات انتخاباتی، تک‌رقمی کردن تورم بود و نه ۴۷ درصد. اگر هم می‌خواهند تورم سالانه را مقایسه کنند که تورم در سال۹۹ تا پایان ۱۴۰۱ به ترتیب برابر با ۳۶، ۴۰ و ۴۱ بوده است، نشان می‌دهد که روند افزایشی داشته است و نه کاهشی یا نصف و تک‌رقمی شدن. پرسش این است که چرا سخنان یک مقام رسمی تا این اندازه‌ مغایر با آمار رسمی است؟

ایشان تصویری زیبا از وضع جامعه و رضایت مردم و آینده اقتصاد و عملکرد دولت ارائه می‌کند، ولی ای‌کاش فرصت می‌کردند و سخنان دیروز رئیس صندوق توسعه ملی، سخنان دو روز پیش‌ رئیس سازمان برنامه و بودجه و سخنان دیروز رئیس کل بانک مرکزی خود را می‌خواندند تا متوجه شوند که به قول یکی از آنان، ناترازی‌های موجود در اقتصاد فقط بخش روی آب کوه ناترازی‌ها است. به قول آن دیگری، با سرعت در حال عقب افتادن از همسایگان خود هستیم، به نحوی که ممکن است به نوع جدیدی از مستعمره تبدیل شویم! و به قول سومی، بخش مهمی از مشکل بانک‌ها برداشت‌های دولت است، اینها اظهارات بالاترین مقامات اقتصادی دولت و منصوبین خود آقای رئیس‌جمهور است و نه ما.

اگر گفت‌وگوی جناب آقای رئیسی برای دلگرم کردن مردم است، اطمینان کنید که دل مردم با چگونگی وضعیت موازنه خرج و دخل جیب آنان گرم یا سرد می‌شود و نه با این سخنان و اگر به آنچه گفتند باور قلبی دارند، باید گفت که کلا باید از اصلاح امور ناامید شد.

ایشان فرمودند که غربی‌‌ها در مذکرات عقب‌نشینی کردند. چه خوب! پس چرا جزئیات مذاکرات را اظهار نمی‌کنید؟ چرا از این عقب‌نشینی استفاده نکردید؟ مسئول مذاکرات هم گفت که تفاهم کردیم ولی نگفتند که چه چیزی داده شد و چه چیزی گرفته شد. تاکید کردند که؛ اگر در زمان انعقاد برجام این دولت سر کار بود توافق را دقیق‌تر تنظیم می‌کرد تا گرفتاری‌های امروز ایجاد نشود. خُب حالا که هستید، همین کار را بکنید. شما که می‌گویید قدرتمندتر شده‌اید، چرا نمی‌توانید چنین کاری را انجام دهید؟ کسی مانع شما نیست. حتی منتقدان‌تان هم از شما حمایت می‌کنند و طرفداران نیز دربست و چشم‌بسته دفاع می‌کنند.

ظاهراً آقای رئیس‌جمهور مشاوران قوی و کارکشته‌ای ندارند و فقط برخی اصطلاحات را تکرار می‌کنند. برای نمونه به این جملات دقت کنیم، که دولت برخلاف گذشته که سفره مردم به دلار وابسته بود، برنامه دلارزدایی از معیشت مردم را دارد.

این نشان می‌دهد آقای رئیس‌جمهور گمان می‌کنند که دلار گران می‌شود و اقتصاد ایران را خراب می‌کند. اولاً اگر دلار در جهان گران شود، تماماً به سود ایران است، زیرا اصلی‌ترین کالای صادراتی ما و نیز ذخایرمان به دلار است درحالی‌که واردات ما از کشورهای دیگر و به ارزهای دیگر است. ثانیاً آنچه در چهارراه استانبول اتفاق می‌افتد گران شدن دلار نیست، بلکه بی‌ارزش شدن پول ملی، یعنی ریال است. اگر همین امروز تمام صادرات و واردات ما قطع شود و حتی به یک دلار هم نیاز نداشته باشیم، باز هم وضع همین است و شاید بدتر شود، زیرا بی‌ارزش شدن پول ما به دلیل آنچه که رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان و برنامه گفته‌اند، یعنی رشد نقدینگی و پایه پولی ادامه خواهد داشت. ارزش دلار فرقی نکرده است. در چند سال اخیر ارزش آن در مقایسه با یورو و پوند تقریباً ثابت بوده است. پس مشکل ما دلار نیست، مشکل ریال و بی‌ارزش شدن به دلیل سیاست‌های جاری است.

https://B2n.ir/w13649
@MostafaTajzadeh
@hammihanonline
📝📝📝 پیامدهای حبس آماری

✍🏻 دکتر علی سرزعیم

تصمیم به حبس آمارها و عدم انتشار آنها تصمیمی ناپسند است که از بس در کشور ما تکرار شده به سنتی نادرست و در عین حال عادی تبدیل شده است.
پیامدهای حبس آماری

شاید نخستین‌بار در دولت آقای احمدی‌نژاد این مساله رخ داد؛ اما دولت آقای روحانی با همه ادعاهایش درباره شفافیت و آزادی دسترسی به اطلاعات، خود در حبس انتشار آمارهای اقتصادی کوتاهی نکرد.

چند سال بود که بانک مرکزی آمار تورم را منتشر نمی‌کرد با این توهم که با انتشار این آمار، تورم بیشتر می‌شود؛ اما در عمل دید که با عدم انتشار آمار تورم، نرخ تورم کاهش نیافت؛ ولی نظام کارشناسی و تحلیلگری از نهاده‌های اصلی فعالیتش باز ماند. انتشار داده‌های مهمی در حوزه حساب‌های ملی در آن دولت متوقف شد و این انتظار بود که در دولت آقای رئیسی این سنت ناپسند کنار گذاشته شود.

متاسفانه گویی امور بر همان مدار می‌گردد و قرار نیست رویه‌های عملکردی تغییر چندانی کند. از پاییز سال گذشته انتشار داده‌های بخش مسکن متوقف شده است و این‌بار مرکز آمار هم به بانک مرکزی پیوسته و از انتشار گزارش‌های آماری خود درباره این بخش خودداری می‌کند.

می‌توان حدس زد که باز همان توجیه نخ‌نمای قدیمی در کار است که اگر داده‌های مربوط به افزایش قیمت مسکن منتشر شود، قیمت مسکن بیشتر افزایش خواهد یافت. میان دانشگاهیان و کارشناسان کسی هست که به چنین فرضیه‌ای باور داشته باشد؟ باری تنها یک جمله برای تنبه به زندانبانان آمار کافی است گفته شود و آن این است که وقتی داده‌ها منتشر نشود، حدس‌های بدبینانه مجال بیشتری می‌یابد تا حدس‌های خوش‌بینانه. به‌عنوان مثال اگر کسی بگوید فلان شخص محترم را می‌شناسی؟ نمی‌دانی چه جرمی انجام داده است! این تعبیر موهوم کافی است ذهن‌ها را به خلجان درآورد که فلان شخص چه جرمی کرده است؟ آیا دزدی کرده است؟ آیا مرتکب قتل شده است؟ آیا تجاوز به عنف مرتکب شده است؟ کسی با خود فکر نمی‌کند که ممکن است ناسزا گفته باشد یا تهمت زده باشد و شخص مقابل از او شکایت کرده باشد.در فضای بدبینانه امروز کافی است داده‌ها را منتشر نکنید تا افراد حداکثر سوءظن درباره روند امور را مبنای قضاوت خود کنند. لذا اگر نگران انتظارات بدبینانه هستید، خود با دست خود زمینه تشدید آن را فراهم نکنید و بگذارید داده‌ها آزادانه از وضعیت جاری سخن بگویند.

نکته آخر آنکه وقتی از بهبود کسب‌وکار سخن گفته می‌شود، کسی توجه ندارد که شغل تحلیلگری هم نوعی کسب‌وکار است که این کسب‌وکار با داده، ادامه حیات می‌یابد. اگر داده‌ها محبوس باشند (مثل قیمت مسکن) یا با تاخیر خیلی زیاد منتشر شوند (مثل آمار نقدینگی و پایه پولی)، دست تحلیلگران از عرضه تحلیل‌های بهنگام خالی خواهد بود و نمی‌توانند نقش مورد انتظار خود را برای عاملان اقتصادی ایفا کنند. قطعا کسانی که تصمیم به زندانی کردن داده‌ها می‌گیرند، در تخریب کسب‌وکار تحلیلگران، مقصر و مدیون هستند.

منبع: دنیای اقتصاد

♦️
کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
📝📝📝رکورد تاریخی رشد پایه پولی در کشور

آمارهای بانک مرکزی ایران نشان می‌دهد که رشد #پایه_پولی در فروردین امسال نسبت به ماه مشابه پارسال با ثبت یک رکورد تاریخی به ۴۵ درصد رسیده است.

پایه پولی نتیجه چاپ پول بدون پشتوانه بانک مرکزی به‌دلیل استقراض گسترده دولت است که منجر به افزایش #تورم می‌شود.

آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد فروردین امسال بدهی دولت ابراهیم رئیسی به بانک مرکزی، ۶۵ هزار میلیارد تومان نسبت به ماه مشابه پارسال افزایش یافته است.

همچنین بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی نیز با رشد ۱۴۸ درصدی نسبت به فروردین سال گذشته به ۳۵۵ هزار میلیارد تومان رسیده است.

علت اصلی رشد بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی ناشی از آن است که دولت علاوه‌بر استقراض مستقیم از بانک مرکزی، به‌صورت غیرمستقیم و یا از طریق بانک‌های کشور از بانک مرکزی استقراض می‌کند.

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز ۱۲ اردیبهشت با انتشار گزارشی از رشد ۶۱ درصدی بدهی‌های دولت و شرکت‌های دولتی در سال ۱۴۰۱ نسبت به شهریور ۱۴۰۰ خبر داد.
@MostafaTajzadeh
@Sobhema_ir