📝📝📝تعقیب و گریز در مکّه
حاجی خودتی
✍️ حسن محدثی
✅حضور دکتر فضل در کنار ما و گفت و شنودهایی که من با او داشتم و زندهگیای که با هم کردیم، بصیرتی داشت که لازم است دربارهی آن چیزهایی بنویسم. غیر از خوبیهای خود او که قبلاً به آن اشاراتی کردم، حضوراَش در کناراَم مرا به خوداندیشی وامیداشت.
✅ او دیندار بود و من هم دیندار؛ اما این کجا و آن کجا! اوایل فکر میکردم میتوانم با مفهومسازیای ساده این فرق را توضیح دهم: او دینداری سنّتی بود و من مدرن. او تعبّدی دیندار بود و من انتقادی. حالا میبینم که این حرفها هم خیلی انتزاعی است. آنچه ما زیستیم و در میان ما بود واقعیتر و ملموستر بود. من که نباید در اینجا هم واقعیّت را به شکل مفهوم در آورم، باید برای آنچه زندهگی کردهام مفاهیم گویایی بسازم: او میخواست خود را برای دین بسازد و من میخواستم دین را از آنِ خوداَم بکنم.
✅بنابراین، او در مسیر طاعت و تسلیم و اخلاص پیش میرفت و نقداَش متوجّه بودن و زیستن خوداَش بود. پس او چیزی تعریف شده و واجد اقتدار را میپذیرفت که اسماش بود دین. خُب من این جوری نبودم و این، او را نسبت به نگاه و حرفهایم و گاه عملاَم حسّاس میکرد. در نظر او آدمی چون من در دینداریام خودسر بهنظر میآمد: چیزی در این حدود! اما من هم نمیخواستم دین را مطابق امیال و لذتها و یا به قول قُدما شهوات خوداَم دربیاورم و خوداَم بشوم معیار و ملاک. از این لحاظ من هم به خوداَم نگاهی انتقادی داشتم.
✅من هم همیشه خوداندیشی و خودارزیابی را در زندهگی دینیام حیاتی دانسته بود و در من هم در حدِّ خوداَم هیچگاه خوداندیشی دینی تعطیلبردار نبود. پس به این خودانتقادیِ دینی باور داشتم و در زندهگیام حضور داشت. مسألهاَم این بود که آنچه به نام دین یا امر دینی به من عرضه میشد باید چند مرحله را در من طی میکرد: نخست از نظر فکری، میبایست منطقی قابل دفاع و خردپذیر میداشت و با دیگر افکاراَم جور درمیآمد؛ سپس از نظر ارزشی، انسانی میبود؛ و در نهایت، از نظر وجودی در من احساس دینیای پدید میآورد که بهدنبالاش شور و شوق پیگیری آن و زیستن بر اساس آن بیاید. این است که من نمیخواستم زور بزنم تا خوداَم را مطابق آن امر دینی شکل بدهم، مگر آن که مطمئن میشدم ضعفی اخلاقی در من هست که مانع ایجاد این شور و شوق میشود. افشای آن هم برعهدهی همین خودانتقادی دائمی بود.
✅در نظر من آنچه دینی بود میبایست در من چون بذری جُنبنده بروید و ببالد و بعد من مشتاق این روییدن و جوانه زدن بشوم و پرورشاش بدهم. اما روش دکتر فضل با سختگیری بر خود همراه بود، تا جاییکه آرامآرام این سختیها آسان شود و بعد هم لذّتبخش. او لذّت دینی بودن را در انتها میخواهد و من در ابتدا. برای من لذّتاش باید در آغاز باشد تا بعد سختیهای بزرگاش را آسانتر تحمّل کنم. او احتمالاً زمانی که به سن تکلیف رسید نماز خوانده است (چه میدانم شاید! دارم از پیش خوداَم حدس میزنم که قاعدتاَ باید این جوری بوده باشد)، من امّا از وقتی نماز خواندهام که احساس کردهام دلام میخواهد نماز بخوانم و به آن نیاز دارم. پس برای من چیزی از جنس تکلیف نبود. چیزی "خواستنی" بود. عبادتی که تکلیفی باشد، شبیه کار اداری میشود؛ دو رکعت نماز بهجا میآورم برای آقای رئیس قربتاً الی الله!... ادامه(متن کامل) را در فایل #PDF زیر بخوانید.
- بخش قبلی (نهم) این سفرنامه را در لینک زیر بخوانید:
https://t.me/IranSociology/6780
🌐جامعه شناسی👇
@IRANSOCIOLOGY
@MostafaTajzadeh
حاجی خودتی
✍️ حسن محدثی
✅حضور دکتر فضل در کنار ما و گفت و شنودهایی که من با او داشتم و زندهگیای که با هم کردیم، بصیرتی داشت که لازم است دربارهی آن چیزهایی بنویسم. غیر از خوبیهای خود او که قبلاً به آن اشاراتی کردم، حضوراَش در کناراَم مرا به خوداندیشی وامیداشت.
✅ او دیندار بود و من هم دیندار؛ اما این کجا و آن کجا! اوایل فکر میکردم میتوانم با مفهومسازیای ساده این فرق را توضیح دهم: او دینداری سنّتی بود و من مدرن. او تعبّدی دیندار بود و من انتقادی. حالا میبینم که این حرفها هم خیلی انتزاعی است. آنچه ما زیستیم و در میان ما بود واقعیتر و ملموستر بود. من که نباید در اینجا هم واقعیّت را به شکل مفهوم در آورم، باید برای آنچه زندهگی کردهام مفاهیم گویایی بسازم: او میخواست خود را برای دین بسازد و من میخواستم دین را از آنِ خوداَم بکنم.
✅بنابراین، او در مسیر طاعت و تسلیم و اخلاص پیش میرفت و نقداَش متوجّه بودن و زیستن خوداَش بود. پس او چیزی تعریف شده و واجد اقتدار را میپذیرفت که اسماش بود دین. خُب من این جوری نبودم و این، او را نسبت به نگاه و حرفهایم و گاه عملاَم حسّاس میکرد. در نظر او آدمی چون من در دینداریام خودسر بهنظر میآمد: چیزی در این حدود! اما من هم نمیخواستم دین را مطابق امیال و لذتها و یا به قول قُدما شهوات خوداَم دربیاورم و خوداَم بشوم معیار و ملاک. از این لحاظ من هم به خوداَم نگاهی انتقادی داشتم.
✅من هم همیشه خوداندیشی و خودارزیابی را در زندهگی دینیام حیاتی دانسته بود و در من هم در حدِّ خوداَم هیچگاه خوداندیشی دینی تعطیلبردار نبود. پس به این خودانتقادیِ دینی باور داشتم و در زندهگیام حضور داشت. مسألهاَم این بود که آنچه به نام دین یا امر دینی به من عرضه میشد باید چند مرحله را در من طی میکرد: نخست از نظر فکری، میبایست منطقی قابل دفاع و خردپذیر میداشت و با دیگر افکاراَم جور درمیآمد؛ سپس از نظر ارزشی، انسانی میبود؛ و در نهایت، از نظر وجودی در من احساس دینیای پدید میآورد که بهدنبالاش شور و شوق پیگیری آن و زیستن بر اساس آن بیاید. این است که من نمیخواستم زور بزنم تا خوداَم را مطابق آن امر دینی شکل بدهم، مگر آن که مطمئن میشدم ضعفی اخلاقی در من هست که مانع ایجاد این شور و شوق میشود. افشای آن هم برعهدهی همین خودانتقادی دائمی بود.
✅در نظر من آنچه دینی بود میبایست در من چون بذری جُنبنده بروید و ببالد و بعد من مشتاق این روییدن و جوانه زدن بشوم و پرورشاش بدهم. اما روش دکتر فضل با سختگیری بر خود همراه بود، تا جاییکه آرامآرام این سختیها آسان شود و بعد هم لذّتبخش. او لذّت دینی بودن را در انتها میخواهد و من در ابتدا. برای من لذّتاش باید در آغاز باشد تا بعد سختیهای بزرگاش را آسانتر تحمّل کنم. او احتمالاً زمانی که به سن تکلیف رسید نماز خوانده است (چه میدانم شاید! دارم از پیش خوداَم حدس میزنم که قاعدتاَ باید این جوری بوده باشد)، من امّا از وقتی نماز خواندهام که احساس کردهام دلام میخواهد نماز بخوانم و به آن نیاز دارم. پس برای من چیزی از جنس تکلیف نبود. چیزی "خواستنی" بود. عبادتی که تکلیفی باشد، شبیه کار اداری میشود؛ دو رکعت نماز بهجا میآورم برای آقای رئیس قربتاً الی الله!... ادامه(متن کامل) را در فایل #PDF زیر بخوانید.
- بخش قبلی (نهم) این سفرنامه را در لینک زیر بخوانید:
https://t.me/IranSociology/6780
🌐جامعه شناسی👇
@IRANSOCIOLOGY
@MostafaTajzadeh
Telegram
جامعه شناسی
📝 خانهی سادهی خدا در محاصرهی اَبراج
( #حاجی_خودتی / 9)
✍️ #حسن_محدثی
@IRANSOCIOLOGY
پیش از این گفتم که دربارهی رابطهی خوداَم و دکتر فضل در این چهل روز خواهم نوشت. بهنظرام الآن که در وسط بازگویی قصّهی همراهیمان از عرفات تا مَنا هستم، فرصت مناسبی…
( #حاجی_خودتی / 9)
✍️ #حسن_محدثی
@IRANSOCIOLOGY
پیش از این گفتم که دربارهی رابطهی خوداَم و دکتر فضل در این چهل روز خواهم نوشت. بهنظرام الآن که در وسط بازگویی قصّهی همراهیمان از عرفات تا مَنا هستم، فرصت مناسبی…
Forwarded from جامعهشناسی
ویژه_نامه_ی_حملات_تروریستی_در_تهران.pdf
1.3 MB
Forwarded from جامعهشناسی
مبانی فلسفی اندیشهی شریعتی.pdf
293.7 KB
Forwarded from جامعهشناسی
ترور_به_مثابه_رمزگشایی_ساده_از_واقعیتی.pdf
295.1 KB
Forwarded from جامعهشناسی
گزارش جدید آکسفام- شکاف جهانی.pdf
319.2 KB
📝تریلیونرهای خیّر!
⚠️شکاف نجومی درآمدی بزرگترین خطر جهانی
✍️ غلامحسین دوانی - #PDF
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⚠️شکاف نجومی درآمدی بزرگترین خطر جهانی
✍️ غلامحسین دوانی - #PDF
🌐جامعه شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📝📝📝ثروت هشت نفر اول جهان به تنهایی بیش از ثروت نصف جمعیت فقیر جهان بوده و ثروت بیل گیتس (٧۵ میلیارد دلار) نیز به تنهایی بیش از ثروت هشت نفر اول کانادا (۶٣ میلیارد دلار) است.
✍🏻بازنشر/ آکسفام افشا کرده که:
✅ «اقلیت صاحب قدرت اقتصادی در همکاری و هماهنگی با قدرت سیاسی در سطح جهان با تقلب و فریبکاری در شیوه مدیریت امور اقتصادی، دموکراسی را تضعیف کرده و شرایطی را به وجود آورده که امروزه ثروت هشت نفر از ثروتمندترین افراد با دارایی ۵٠ درصد از جمعیت جهان برابر است». نابرابریهای اجتماعی– اقتصادی باعث پیدایش پدیده تریلیونر در ٢۵ سال اخیر (که تنها از طریق سود سهام و… روزانه بیش از ۶٠٠ میلیون دلار بر درآمد آنها افزوده میشود) شده بهطوریکه عموم این تریلیونرها از ترس عواقب سیاسی ثروت خود اقدام به تأسیس بنگاهها و مؤسسات خیریه کردهاند که تأسیس این بنگاهها هم در راستای فرار مالیاتی و پنهانکردن مقاصد دخل و خرج صاحبان این ثروت است. این گزارش که با عنوان «در خدمت یک اقلیت محدود» در آستانه برگزاری جلسات مجمع اقتصادی داووس منتشر شده، پیامدهای مهلک افزایش نابرابریهای اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته جهان را با جزئیات دقیق بررسی کرده است. همزمانی انتشار گزارش با برگزاری اجلاس داووس به این دلیل بوده که آکسفام تلاش دارد در این گزارش روی پیامدهای درآمیختن قدرت اقتصادی با مراکز تصمیمگیریهای سیاسی و تأثیرات مخرب آن بر نحوه مدیریت جامعه، دموکراسی و گسترش فقر و بیعدالتی تأکید و تمرکز کند و هشدار دهد و بگوید: «بدون انجام اقدامات مشخص و قاطع برای مقابله با نابرابریهای اقتصادی، حقوق ویژه یک اقلیت محض در مقابل بیحقی اکثریت ادامه یافته و تأثیرات آن زندگی نسلهای آینده را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد».
✅یک درصد از مردم با ثروتی حدود ۱۱۰ تریلیون دلار صاحب ۴۶ درصد از کل ثروت جهان بوده و شرکتهای فراملیتی و افراد ثروتمند با استفاده از شبکه بزرگی از بهشتهای مالیاتی ثروت خود را پنهان کرده و از پرداخت مالیات میگریزند!
✅آکسفام (Oxfam) چیست؟ آکسفام یک مؤسسه غیرانتفاعی تحقیقاتی است که مرکز آن در لندن بوده و به نام مؤسسه خیریه و توسعه بینالمللی «آکسفام» در سال ١٩۴٢ تأسیس شد و هدف آن ریشهکنکردن فقر و تحقیقات سیاسی – اقتصادی است.... متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
- متن کامل این گزارش را در فایل #PDF زیر بخوانید.
@IRANSOCIOLOGY
@MostafaTajzadeh
✍🏻بازنشر/ آکسفام افشا کرده که:
✅ «اقلیت صاحب قدرت اقتصادی در همکاری و هماهنگی با قدرت سیاسی در سطح جهان با تقلب و فریبکاری در شیوه مدیریت امور اقتصادی، دموکراسی را تضعیف کرده و شرایطی را به وجود آورده که امروزه ثروت هشت نفر از ثروتمندترین افراد با دارایی ۵٠ درصد از جمعیت جهان برابر است». نابرابریهای اجتماعی– اقتصادی باعث پیدایش پدیده تریلیونر در ٢۵ سال اخیر (که تنها از طریق سود سهام و… روزانه بیش از ۶٠٠ میلیون دلار بر درآمد آنها افزوده میشود) شده بهطوریکه عموم این تریلیونرها از ترس عواقب سیاسی ثروت خود اقدام به تأسیس بنگاهها و مؤسسات خیریه کردهاند که تأسیس این بنگاهها هم در راستای فرار مالیاتی و پنهانکردن مقاصد دخل و خرج صاحبان این ثروت است. این گزارش که با عنوان «در خدمت یک اقلیت محدود» در آستانه برگزاری جلسات مجمع اقتصادی داووس منتشر شده، پیامدهای مهلک افزایش نابرابریهای اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته جهان را با جزئیات دقیق بررسی کرده است. همزمانی انتشار گزارش با برگزاری اجلاس داووس به این دلیل بوده که آکسفام تلاش دارد در این گزارش روی پیامدهای درآمیختن قدرت اقتصادی با مراکز تصمیمگیریهای سیاسی و تأثیرات مخرب آن بر نحوه مدیریت جامعه، دموکراسی و گسترش فقر و بیعدالتی تأکید و تمرکز کند و هشدار دهد و بگوید: «بدون انجام اقدامات مشخص و قاطع برای مقابله با نابرابریهای اقتصادی، حقوق ویژه یک اقلیت محض در مقابل بیحقی اکثریت ادامه یافته و تأثیرات آن زندگی نسلهای آینده را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد».
✅یک درصد از مردم با ثروتی حدود ۱۱۰ تریلیون دلار صاحب ۴۶ درصد از کل ثروت جهان بوده و شرکتهای فراملیتی و افراد ثروتمند با استفاده از شبکه بزرگی از بهشتهای مالیاتی ثروت خود را پنهان کرده و از پرداخت مالیات میگریزند!
✅آکسفام (Oxfam) چیست؟ آکسفام یک مؤسسه غیرانتفاعی تحقیقاتی است که مرکز آن در لندن بوده و به نام مؤسسه خیریه و توسعه بینالمللی «آکسفام» در سال ١٩۴٢ تأسیس شد و هدف آن ریشهکنکردن فقر و تحقیقات سیاسی – اقتصادی است.... متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
- متن کامل این گزارش را در فایل #PDF زیر بخوانید.
@IRANSOCIOLOGY
@MostafaTajzadeh
Forwarded from اتچ بات
📜 #مقاله: احساس ناامني در تجربه #زنانه از زندگي روزمره
✍ نویسندگان: #یوسف_اباذری #صادقی فسايی سهيلا, حميدی نفيسه
@IranSociology
چکیده:
هدف مقاله حاضر بررسي احساس ناامني در تجربه اي است كه زنان از زندگي روزمره در فضاهاي شهري دارند. اگرچه ممكن است فضاهاي شهري مخاطرات گوناگوني را براي اقشار اجتماعي مختلف ايجاد كند، اما به نظر مي رسد زنان به دليل داشتن بدن زنانه اي كه مي تواند از سوي مردان با خطراتي چون #تجاوز و اعمال #خشونت مواجه شود، تجربه ويژه اي از احساس نا امني از زندگي در فضاي شهري را تجربه مي كنند و اين تجربه در ميان گروه هاي مختلف زنان و در طبقات #اجتماعي مختلف، داراي برخي ويژگي هاي مشابه است. براي تشريح اين تجربه ويژه زنانه، در اين مقاله به مصاحبه با چهل تن از زنان ساكن در شهر #تهران پرداخته و از آنان خواسته ايم كه به تشريح نحوه مديريت بدن خود در مواجهه با خطرات شهري و نيز احساس نا امني حاصل از زندگي و آمد و شد در فضاهاي شهري بپردازند.
كليد واژه: زندگي روزمره، تجربه زيسته، تجربه زنانه، #مقاومت، #استراتژی، #تاكتيك، #بدن، احساس ناامنی
💢متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعه شناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
✍ نویسندگان: #یوسف_اباذری #صادقی فسايی سهيلا, حميدی نفيسه
@IranSociology
چکیده:
هدف مقاله حاضر بررسي احساس ناامني در تجربه اي است كه زنان از زندگي روزمره در فضاهاي شهري دارند. اگرچه ممكن است فضاهاي شهري مخاطرات گوناگوني را براي اقشار اجتماعي مختلف ايجاد كند، اما به نظر مي رسد زنان به دليل داشتن بدن زنانه اي كه مي تواند از سوي مردان با خطراتي چون #تجاوز و اعمال #خشونت مواجه شود، تجربه ويژه اي از احساس نا امني از زندگي در فضاي شهري را تجربه مي كنند و اين تجربه در ميان گروه هاي مختلف زنان و در طبقات #اجتماعي مختلف، داراي برخي ويژگي هاي مشابه است. براي تشريح اين تجربه ويژه زنانه، در اين مقاله به مصاحبه با چهل تن از زنان ساكن در شهر #تهران پرداخته و از آنان خواسته ايم كه به تشريح نحوه مديريت بدن خود در مواجهه با خطرات شهري و نيز احساس نا امني حاصل از زندگي و آمد و شد در فضاهاي شهري بپردازند.
كليد واژه: زندگي روزمره، تجربه زيسته، تجربه زنانه، #مقاومت، #استراتژی، #تاكتيك، #بدن، احساس ناامنی
💢متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعه شناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
📝📝📝 جنبش غذای نذری؛ کجا نذری بدهیم یا کجا نذری بخوریم؟
✍ دکتر #عباس_کاظمی
✅ در آبان 1394 در مجله اندیشه پویا مقاله ای نوشتم (مجدد در کانال باز نشر می کنم) با عنوان جنبش غذای نذری که مورد نقد و مناقشه زیادی قرار گرفته بود. در آنجا استدلال کردم که اگرچه غذای نذری همیشه در فرهنگ شیعی حضور داشته است اما به تدریج جای خود را در میان مراسم باز کرده است و دوگانه «مراسم- غذا »جای خود را به «غذا- مراسم » داده است. در برخی شکلهای جدید تر ما با پدیده «غذای بدون مراسم » نیز مواجه هستیم، مانند خانه ها و مکان هایی که در روزهای آخر دهه محرم صرفا غذا می دهند و ما با صفهای نذری بی شماری مواجه می شویم. استدلال این بود که غذا فی نفسه برای خود عاملیت یاقته است و هستند مردمی که بدون توجه به مناسک از طریق غذا خود را به پدیده ای چون محرم مرتبط می کنند. در برخی موارد غذا آنقدر نقش مهمی پیدا می کند که جنبشی را در زندگی روزانه در ایام محرم حول خود پدید می اورد، آیینی خاص خود که شامل ایستادن در صف، جمع کردن غذا از اینجا و آنجا و در نهایت خوردن غذا در خیابان یا در منزل را پدید می اورد و سایتهایی چون سایت نذری یاب نیز مسیری آسانتر را برای پیدا کردن غذاهای نذری پدید اورده است. این سایت مکانهای توزیع نذری را برای شهروندان روشن ساخته است و استقبال خوبی از سوی مردم را در پی داشته است.
✅ در حالی که سایت نذری یاب مقوم چیزی به عنوان عطش خوردن نذری است بهتر بود سایتی درست می شد تا مشخص می کرد ما نذری های خود را کجاها توزیع کنیم؟ در کدام نقاط شهری نیازمندان بیشتری وجود دارند که به غذا محتاجند؟ محل تجمع کارتن خوابها و خیابان خوابها کجاست؟ چه محلاتی از شهر بیشتر به غذا نیاز خواهند داشت که نذری دهندگان غذاهایشان را بعد از طبخ در انجا توزیع کنند؟
✅ نمی گویم که غذای نذری باید صرفا در میان نیازمندان توزیع شود، می دانم که برای برخی افراد غذای نذری با مقوله شفا و برای برخی دیگر با مقوله انجام مناسک دینی گره خورده است اما متاسفانه در پخش غذای نذری برای گروههای نیازمند اولویت قایل نیستیم، ما فراموش می کنیم وقتی یخچالهای مان از غذاهای نذری پر است، نیازمندانی در گوشه شهر به هر دلیلی غذایی در سفره ندارند.
✅ بیاید غذاهای نذری خود را به فقرا توزیع کنیم، بیاید نذری خوردن را به شکمچرانی تقلیل ندهیم. بیاید سایتهایی طراحی کنیم و از طریق آن محلات و اماکن ( خیریه ها . سازمانهای نگهداری افراد نیازمند) نیازمند را شناسایی کنیم و غذاهای نذری خود را در انجا توزیع کنیم.
✅متن کامل مقاله "جنبش غذای نذری" را در فایل #pdf
منبع: کانال عباس کاظمی
🌐جامعه شناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
@MostafaTajzadeh
✍ دکتر #عباس_کاظمی
✅ در آبان 1394 در مجله اندیشه پویا مقاله ای نوشتم (مجدد در کانال باز نشر می کنم) با عنوان جنبش غذای نذری که مورد نقد و مناقشه زیادی قرار گرفته بود. در آنجا استدلال کردم که اگرچه غذای نذری همیشه در فرهنگ شیعی حضور داشته است اما به تدریج جای خود را در میان مراسم باز کرده است و دوگانه «مراسم- غذا »جای خود را به «غذا- مراسم » داده است. در برخی شکلهای جدید تر ما با پدیده «غذای بدون مراسم » نیز مواجه هستیم، مانند خانه ها و مکان هایی که در روزهای آخر دهه محرم صرفا غذا می دهند و ما با صفهای نذری بی شماری مواجه می شویم. استدلال این بود که غذا فی نفسه برای خود عاملیت یاقته است و هستند مردمی که بدون توجه به مناسک از طریق غذا خود را به پدیده ای چون محرم مرتبط می کنند. در برخی موارد غذا آنقدر نقش مهمی پیدا می کند که جنبشی را در زندگی روزانه در ایام محرم حول خود پدید می اورد، آیینی خاص خود که شامل ایستادن در صف، جمع کردن غذا از اینجا و آنجا و در نهایت خوردن غذا در خیابان یا در منزل را پدید می اورد و سایتهایی چون سایت نذری یاب نیز مسیری آسانتر را برای پیدا کردن غذاهای نذری پدید اورده است. این سایت مکانهای توزیع نذری را برای شهروندان روشن ساخته است و استقبال خوبی از سوی مردم را در پی داشته است.
✅ در حالی که سایت نذری یاب مقوم چیزی به عنوان عطش خوردن نذری است بهتر بود سایتی درست می شد تا مشخص می کرد ما نذری های خود را کجاها توزیع کنیم؟ در کدام نقاط شهری نیازمندان بیشتری وجود دارند که به غذا محتاجند؟ محل تجمع کارتن خوابها و خیابان خوابها کجاست؟ چه محلاتی از شهر بیشتر به غذا نیاز خواهند داشت که نذری دهندگان غذاهایشان را بعد از طبخ در انجا توزیع کنند؟
✅ نمی گویم که غذای نذری باید صرفا در میان نیازمندان توزیع شود، می دانم که برای برخی افراد غذای نذری با مقوله شفا و برای برخی دیگر با مقوله انجام مناسک دینی گره خورده است اما متاسفانه در پخش غذای نذری برای گروههای نیازمند اولویت قایل نیستیم، ما فراموش می کنیم وقتی یخچالهای مان از غذاهای نذری پر است، نیازمندانی در گوشه شهر به هر دلیلی غذایی در سفره ندارند.
✅ بیاید غذاهای نذری خود را به فقرا توزیع کنیم، بیاید نذری خوردن را به شکمچرانی تقلیل ندهیم. بیاید سایتهایی طراحی کنیم و از طریق آن محلات و اماکن ( خیریه ها . سازمانهای نگهداری افراد نیازمند) نیازمند را شناسایی کنیم و غذاهای نذری خود را در انجا توزیع کنیم.
✅متن کامل مقاله "جنبش غذای نذری" را در فایل #pdf
منبع: کانال عباس کاظمی
🌐جامعه شناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
@MostafaTajzadeh
Forwarded from اتچ بات
📝روان شناسی گرایی و نابرابری اجتماعی
✍️ دکتر #محمدباقر_تاج_الدین [جامعه شناس]
@IranSociology
🔹چندی پیش در نوشته ای از یکی از دوستان جامعه شناس به نام دکتر فردین علیخواه خواندم که روان شناسی گرایی در جامعه ما می خواهد راه حلی برای نابرابری های اجتماعی گسترده باشد و صدا و سیما هم مرتب از روان شناسان دعوت می کند که برای جامعه نسخه های فردی بپیچند و تنها بر توانمندی های فردی تکیه و تأکید کنند تا از پسِ انبوهی از مشکلات خویش برآیند، بدون توجه به ساختارها و الگوهای فرهنگی و اجتماعی بیمار و رنجوری که هر روز افراد جامعه را رنجورتر و بیمار تر می خواهند. افسوس که عموما جای جامعه شناسان در این بحث های مهم خالی است. این دوست گرامی ما حقیقتا نکات نغز و خواندنی ای گفتند و در تأیید گفته های ایشان من نیز متن زیر را بنا بر بضاعت اندک خویش قلمی می کنم.
🔹روان شناسی گرایی جریانی است که کوشش می کند تمامی مشکلات و گرفتاری های فرد و جامعه را بر عهده خودِ فرد بگذارد و راه حل تمامی این مشکلات را نیز در فرد و توانمندی های او جستجو کند. به عبارت دیگر، روان شناسی گرایی دیدگاه ها، رفتارها و عملکردهای منفی، نادرست و غیر عقلانیِ فرد از یک سو و تنبلی، سستی، کم کاری و بی انگیزگی او از سوی دیگر را از جمله عوامل مهم عقب ماندگی و یا فقر و محرومیت فرد تلقی می کند. همان گونه که ملاحظه می شود روان شناسی گرایی همه موانع موفقیت و پیشرفت فرد را در خودِ فرد جستجو می کند و بر این اساس معتقد است تا خود فرد نخواهد و اقدام نکند هیچ اتفاق مثبتی هم در زندگی اش رخ نمی دهد. در یک نگاه کلی شاید این دیدگاهی که روان شناسی گرایی ارائه می کند چندان نادرست هم نباشد و حقیقتا باید گفت انسان دارای توانمندی های فردی فراوانی است که در صورت بروز و ظهور این توانمندی ها می تواند به اهداف مهمی دست پیدا کند. اما در نقد این دیدگاه باید گفت انسان در خلاء زندگی نمی کند، بلکه موجودی فرهنگی و اجتماعی است. توانمندی های انسان درون جامعه و فرهنگی که در آن زندگی می کند هم می تواند فرصت بروز و ظهور پیدا کند و هم سرکوب شود. گویی روان شناسی گرایی به این نکته مهم و بنیانی توجه ندارد که رفتارها و عملکردهای فرد و حتی ذهن و اندیشه او تا حدود زیادی محصول الگوها و ساختارهای جامعه و فرهنگی است که در آن متولد شده و تربیت یافته است.... ادامه متن را در فایل #PDF زیر بخوانید.
📌متن کامل این یادداشت را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعه شناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
✍️ دکتر #محمدباقر_تاج_الدین [جامعه شناس]
@IranSociology
🔹چندی پیش در نوشته ای از یکی از دوستان جامعه شناس به نام دکتر فردین علیخواه خواندم که روان شناسی گرایی در جامعه ما می خواهد راه حلی برای نابرابری های اجتماعی گسترده باشد و صدا و سیما هم مرتب از روان شناسان دعوت می کند که برای جامعه نسخه های فردی بپیچند و تنها بر توانمندی های فردی تکیه و تأکید کنند تا از پسِ انبوهی از مشکلات خویش برآیند، بدون توجه به ساختارها و الگوهای فرهنگی و اجتماعی بیمار و رنجوری که هر روز افراد جامعه را رنجورتر و بیمار تر می خواهند. افسوس که عموما جای جامعه شناسان در این بحث های مهم خالی است. این دوست گرامی ما حقیقتا نکات نغز و خواندنی ای گفتند و در تأیید گفته های ایشان من نیز متن زیر را بنا بر بضاعت اندک خویش قلمی می کنم.
🔹روان شناسی گرایی جریانی است که کوشش می کند تمامی مشکلات و گرفتاری های فرد و جامعه را بر عهده خودِ فرد بگذارد و راه حل تمامی این مشکلات را نیز در فرد و توانمندی های او جستجو کند. به عبارت دیگر، روان شناسی گرایی دیدگاه ها، رفتارها و عملکردهای منفی، نادرست و غیر عقلانیِ فرد از یک سو و تنبلی، سستی، کم کاری و بی انگیزگی او از سوی دیگر را از جمله عوامل مهم عقب ماندگی و یا فقر و محرومیت فرد تلقی می کند. همان گونه که ملاحظه می شود روان شناسی گرایی همه موانع موفقیت و پیشرفت فرد را در خودِ فرد جستجو می کند و بر این اساس معتقد است تا خود فرد نخواهد و اقدام نکند هیچ اتفاق مثبتی هم در زندگی اش رخ نمی دهد. در یک نگاه کلی شاید این دیدگاهی که روان شناسی گرایی ارائه می کند چندان نادرست هم نباشد و حقیقتا باید گفت انسان دارای توانمندی های فردی فراوانی است که در صورت بروز و ظهور این توانمندی ها می تواند به اهداف مهمی دست پیدا کند. اما در نقد این دیدگاه باید گفت انسان در خلاء زندگی نمی کند، بلکه موجودی فرهنگی و اجتماعی است. توانمندی های انسان درون جامعه و فرهنگی که در آن زندگی می کند هم می تواند فرصت بروز و ظهور پیدا کند و هم سرکوب شود. گویی روان شناسی گرایی به این نکته مهم و بنیانی توجه ندارد که رفتارها و عملکردهای فرد و حتی ذهن و اندیشه او تا حدود زیادی محصول الگوها و ساختارهای جامعه و فرهنگی است که در آن متولد شده و تربیت یافته است.... ادامه متن را در فایل #PDF زیر بخوانید.
📌متن کامل این یادداشت را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعه شناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
📝📝📝 رابطه عاطفی را چگونه به خوبی تمام کنیم؟
✍🏼مجله موفقیت
✅در حال حاضر، در جامعه بین افراد روابطی وجود دارد که به قول دکتر شریعتی با جرقه ای آغاز و اکنون به صاعقه تبدیل شده است. طرفین به این نتیجه رسیده اند که اصلا با هم وجه مشترکی ندارند و مدت هاست روزمرگی را تجربه می کنند. اکنون مانده اند چگونه این رابطه بی ارزش را تمام کنند. این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد.
✅قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: ترس از اینکه دیگران نمی توانند دوستمان داشته باشند.
✅متاسفانه اکثر ما روش درست قطع رابطه را بلد نیستیم: به همین خاطر نه فقط نمی توانیم ناراحتی قطع رابطه را به حداقل برسانیم، بلکه با رفتارهای اشتباه، اوضاع را بر فرد مقابل سخت می کنیم و خودمان هم وارد وضعیتی می شویم که نمی توانیم رفتارهایمان را نقد کنیم.
✅برخورد عاقلانه و اخلاقی با کسی که زمانی نگرانمان بوده و دوستمان داشته است، شجاعت می خواهد اما شجاعت همه ماجرا نیست، ما باید بتوانیم برای خودمان احترام قائل باشیم و کاری کنیم که دو طرف بعد از این شکست، بتوانند دوباره به زندگی برگردند.
✅البته نمی شود برای قطع رابطه دستورالعملی ساده و کم هزینه توصیه کرد اما مجله «روانشناسی امروز» »Psychology Today» منتشر شده در کانادا، هفته گذشته، نکته هایی را پیشنهاد داده است تا به کمک آنها درد و رنج اجتناب ناپذیر قطع رابطه به حداقل برسد و هر دو طرف به لحاظ احساسی صدمه مادام العمر نبینند.
✅البته فراموش نکنید تلخ تر از همه تلخی های یک رابطه، تن دادن به تداوم رابطه نه به خاطر عشق که به خاطر نگرانی، ترس و دلسوزی است...
@IranSociology
@MostafaTajzadeh
متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید
https://attach.fahares.com/ki2WEuZ6yoWuP77bPOn9iQ==
✍🏼مجله موفقیت
✅در حال حاضر، در جامعه بین افراد روابطی وجود دارد که به قول دکتر شریعتی با جرقه ای آغاز و اکنون به صاعقه تبدیل شده است. طرفین به این نتیجه رسیده اند که اصلا با هم وجه مشترکی ندارند و مدت هاست روزمرگی را تجربه می کنند. اکنون مانده اند چگونه این رابطه بی ارزش را تمام کنند. این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد.
✅قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: ترس از اینکه دیگران نمی توانند دوستمان داشته باشند.
✅متاسفانه اکثر ما روش درست قطع رابطه را بلد نیستیم: به همین خاطر نه فقط نمی توانیم ناراحتی قطع رابطه را به حداقل برسانیم، بلکه با رفتارهای اشتباه، اوضاع را بر فرد مقابل سخت می کنیم و خودمان هم وارد وضعیتی می شویم که نمی توانیم رفتارهایمان را نقد کنیم.
✅برخورد عاقلانه و اخلاقی با کسی که زمانی نگرانمان بوده و دوستمان داشته است، شجاعت می خواهد اما شجاعت همه ماجرا نیست، ما باید بتوانیم برای خودمان احترام قائل باشیم و کاری کنیم که دو طرف بعد از این شکست، بتوانند دوباره به زندگی برگردند.
✅البته نمی شود برای قطع رابطه دستورالعملی ساده و کم هزینه توصیه کرد اما مجله «روانشناسی امروز» »Psychology Today» منتشر شده در کانادا، هفته گذشته، نکته هایی را پیشنهاد داده است تا به کمک آنها درد و رنج اجتناب ناپذیر قطع رابطه به حداقل برسد و هر دو طرف به لحاظ احساسی صدمه مادام العمر نبینند.
✅البته فراموش نکنید تلخ تر از همه تلخی های یک رابطه، تن دادن به تداوم رابطه نه به خاطر عشق که به خاطر نگرانی، ترس و دلسوزی است...
@IranSociology
@MostafaTajzadeh
متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید
https://attach.fahares.com/ki2WEuZ6yoWuP77bPOn9iQ==