فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝روایت بچه‌های مهجوری که #غریبانه چپ می‌کنند
ترکش‌های حسین
عوض‌شدن ما ریشه در عوضی‌شدن مسؤلین دارد

✍🏻حسین قدیانی:

سال‌ها پیش او را می‌شناختم. آن زمان‌هایی که حافظان نظام هنوز #تلگرام را خانه‌ی دشمن فرض نکرده بودند و خلق‌الله را به سوی برزخ #اینستاگرام کوچ نداده بودند. مطالبش را آن‌جا می‌خواندم...

آن یکی نامش آب‌علی است؛ ملت با دوغ‌هایش می‌شناسندش، من اما با دوره‌ی طرح ولایتی که سال نود و چار، قریب پنجاه روز در آن‌جا گذراندم‌...

این‌ها را گفتم تا به این‌جا برسم که چه کرده‌اید با ما، تا پای هم‌چو منی را از منتهی‌الیه کهگیلویه و و بویراحمد به آب‌علی و دوره‌ای که آقای مصباح مبدع آن بود باز کنید. در آن‌جا نمایش‌گاه کتاب راه بیندازید تا همین من، دو کتاب به نام‌های «ماشاءالله حزب‌الله» و «نه ده» را که قلم همین حسین بود بخرم، یک نفس بخوانم و بگویم عجب زبانی دارد؛ تیز و برنده، صریح و بدون حاشیه... و بشود الگویی برای بیانیه‌‌نویسی‌های روزگار دانشجویی‌ام و شاخ و شانه کشیدن برای استکبار جهانی که آی آمریکا! تو هیچ غلطی نمی‌توانی بکنی، ما با همین نی ساندیس‌های‌مان چشم و چالت را درمی‌آوریم...

بعد مثل انتصاب‌های‌تان، تلگرام را فیلتر و سروش را جای‌گزین آن کردید تا دست‌رسی امثال من به مطالب امثال او قطع شود. در این سال‌ها اما جسته‌گریخته می‌شنیدم که #قدیانی دیگر آن قدیانی سابق نیست که با گردنی برافراشته، از ساندیس‌خوری‌اش می‌گفت و حال و هوای قطعه‌ی بهشتی بیست و شش را تا کورترین خلوت پابرهنه‌ها می‌کشاند‌؛ او دیگر چپ کرده، رادیکال شده و به همه می‌توپد، حتی به آقای مصباح...

گذشت تا چند روز پیش که مطلب «خدایا! از آیدا به کجا رسیدم» را در استوری حامد وکیلی دیدم. خودش بود؛ ح‌سین ق‌دیانی که این‌بار گریزی به نامه‌های #شاملو به #آیدا زده بود. صفحه‌اش را دنبال کردم...

امروز اما کله‌ی سحر و بعد از نماز صبحی که به برکت حکم‌رانی فشل در مدیریت ساعت مملکت، نمی‌دانم چگونه می‌خوانمش، بنا به عادت سری به فجازی زدم تا ببینم که همین حسین، سری به صفحه‌ی کوچک و مستضعفی‌ام زده، برخی از مطالبم را خوانده، از قلمم خوشش آمده و چند تا از پست‌ها را هم‌راه با توصیه‌هایی ویراستارانه #استوری کرده است. راستش #تعجب نکردم. گویا این حرکت برایم #غریب نبود؛ چرا که عادت به ساختار‌شکنی، عبور از کلیشه‌ها و زدن به زیر میز شأن‌های خودخواسته‌ای که عده‌ای برای خود قائل‌اند تا ضروری نبینند که سیاهه‌های فالورهای‌شان را چک کنند، به نظرم هرگز جدای از مرام ح‌ق نبود...

این #مقدمه‌ را گفتم تا به این چند جمله برسم که من از منتهی‌الیه کهگیلویه و بویراحمد، کاری به آن تراز ناکوکی که جماعت خودحق‌پندار، هر روز با آن دایره‌ی خودی را تنگ‌تر می‌‌کنند، ندارم. من حتی کاری به ح‌سین ق‌دیانی و خط و ربط‌هایش هم ندارم. برای من فقط یک چیز روشن است: ما اگر رادیکال شویم، اگر چپ کنیم، اگر به همه بتوپیم و احدی، از تیر و‌ ترکش‌های‌مان در امان نماند، ریشه‌اش شماهایی هستید که قول و فعل‌تان با هم نمی‌خواند؛ شماهایی که با وقاحت می‌گویید #طبری نه عفو خورده، نه مرخصی رفته و نه در زندان است، شماهایی که با چفیه برای ما شعار حمایت از تولید ملی می‌دهید اما #سیسمونی نوه‌های‌تان را از آن‌ور آب می‌آورید، شماهایی که بچه‌های‌تان در دانش‌گاه‌های فرنگ درس می‌خوانند و در سواحل قناری، حمام آفتاب می‌گیرند اما به ما که می‌رسید، بساط بنجلی به نام #گشت‌_ارشاد را فراهم می‌آورید. فقر، فساد، تبعیض و یی‌عدالتی آن‌قدر لخت و عور از در و دیوار مملکت بالا رفته که هر که چپ نکند، یا حالش خوب نیست و یا سرش در آخوری است..‌.

آری! واقعیت آن است که شماها زیادی #راست شده‌اید و ما چاره‌ای جز #چپ کردن نداریم. همین...

پانوشت: سخت است فهماندن چیزی به کسی که نفعش در #نفهمیدن است. بر این اساس هیچ اصراری برای انتقال صحیح پیام مطلبم به بعضی از افراد که زبان‌شان از نیش و کنایه و برچسب‌زنی فراتر نمی‌رود، ندارم...

@MostafaTajzadeh
@jebheeslahatiranazad