Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
ظلم در احراز صلاحیت ها؟
شبکه تهران امروز عصر در اخبار عصرگاهی به طور رسمی اعلام کرد که شورای نگهبان از روز شنبه نظر خود را درباره صلاحیت 40 نفر (همان 40 نفری که صدا و سیما با تصویر و پلاکارد در معابر عمومی به مردم نشان داده است) از کاندیداها تا آخر هفته اعلام خواهد کرد.
آیا شورای نگهبان این خبر را تأیید می کند؟
آیا امثال بنده که تمامی شرایط مصرح در قانون اساسی را دارا هستیم، از قبل رد صلاحیت شده ایم و باید ظلمی را که از این طریق بر ما وارد می شود، بدون هیچ دلیلی تحمل کرده و همچون سابق دم نزنیم؟
اگر جواب مثبت است، دلیل این همه زحمت و هزینه برای بیش از 500 نفر ثبت نام کننده چه بوده است؟ همان 40 نفر را اجازه ثبت نام می دادید و یک نفر را به عنوان رئیس جمهور با رأی حداقلی به ملت معرفی می کردید.
اصلا انتخابات به این صورت چه معنا و مفهومی دارد؟ این روش انتخاب افراد که نمایانگر انتخابات در نظامی آزاد نیست، بلکه دیکتاتوری محض در پوشش انتخابات است؟
می خواهید از خودتان یک نفر را انتخاب کنید، چرا ملت را بازی می دهید؟ از ابتدا اعلام می کردید به جز این 40 نفر که هرکدام در نابسامانی وضعیت فعلی نقش اساسی دارند، کس دیگری را نمی پذیرید. ما هم این همه خود و دیگران را به زحمت نمی انداختیم.
من از همین امروز صراحتا اعلام می کنم چنانچه شورای محترم نگهبان بر اخباری که به طور مستمر از رسانه حاکمیت پخش می شود، مهر تأیید زده و با سکوت آنرا تکذیب نکند، نه فقط رأی نخواهم داد، بلکه انتخابات را برای همیشه تحریم خواهم کرد و رابطه خود را با نظام کاملا قطع خواهم کرد.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
شبکه تهران امروز عصر در اخبار عصرگاهی به طور رسمی اعلام کرد که شورای نگهبان از روز شنبه نظر خود را درباره صلاحیت 40 نفر (همان 40 نفری که صدا و سیما با تصویر و پلاکارد در معابر عمومی به مردم نشان داده است) از کاندیداها تا آخر هفته اعلام خواهد کرد.
آیا شورای نگهبان این خبر را تأیید می کند؟
آیا امثال بنده که تمامی شرایط مصرح در قانون اساسی را دارا هستیم، از قبل رد صلاحیت شده ایم و باید ظلمی را که از این طریق بر ما وارد می شود، بدون هیچ دلیلی تحمل کرده و همچون سابق دم نزنیم؟
اگر جواب مثبت است، دلیل این همه زحمت و هزینه برای بیش از 500 نفر ثبت نام کننده چه بوده است؟ همان 40 نفر را اجازه ثبت نام می دادید و یک نفر را به عنوان رئیس جمهور با رأی حداقلی به ملت معرفی می کردید.
اصلا انتخابات به این صورت چه معنا و مفهومی دارد؟ این روش انتخاب افراد که نمایانگر انتخابات در نظامی آزاد نیست، بلکه دیکتاتوری محض در پوشش انتخابات است؟
می خواهید از خودتان یک نفر را انتخاب کنید، چرا ملت را بازی می دهید؟ از ابتدا اعلام می کردید به جز این 40 نفر که هرکدام در نابسامانی وضعیت فعلی نقش اساسی دارند، کس دیگری را نمی پذیرید. ما هم این همه خود و دیگران را به زحمت نمی انداختیم.
من از همین امروز صراحتا اعلام می کنم چنانچه شورای محترم نگهبان بر اخباری که به طور مستمر از رسانه حاکمیت پخش می شود، مهر تأیید زده و با سکوت آنرا تکذیب نکند، نه فقط رأی نخواهم داد، بلکه انتخابات را برای همیشه تحریم خواهم کرد و رابطه خود را با نظام کاملا قطع خواهم کرد.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
آقای رئیسی پس از تماس با برخی از صاحب نظران سیاسی با دیدگاه های متناقض به منظور مشورت و تعامل درباره آینده سیاسی کشور و پیداکردن راهکارهای مناسب، در اقدامی دیگر تعدادی از اقتصاددانان، این بار هم با دیدگاه های کاملا متناقض را دور هم جمع کرد تا با آنها در خصوص آینده اقتصادی کشور مشورت کند! افزون بر این، بسیاری از دعوت شدگان شناخت درستی از علم اقتصاد ندارند و سالهاست با ایراد نظرات غیرعلمی و صرفا ژورنالیستی، ضربات مهلکی بر پیکر نحیف اقتصاد ایران وارد کرده اند.
از منظر علمی و کارشناسی ممکن است اقدام رئیس جمهور منتخب (یا به قول بعضی ها، منتصب!) قابل توجه باشد اما با دقت در گذشته و مواضع سیاسی اقتصادی دعوت شدگان بر هر شخص بیطرفی معلوم می شود که افراد دعوت شده با دیدگاه های متناقض و ناهمسو با یکدیگر، همان کسانی هستند که طی دهه های گذشته در دولت های پیشین راهکارهای اقتصادی ارایه می دادند. یعنی، راهکارهایی ارایه داده اند که مدلل وضعیت نابسامان کنونی اقتصاد کشور است. کسانی که برای بودن و ماندن در حاکمیت هیچگاه نتوانستند و نخواستند علت العلل مصایب اقتصادی را آشکار سازند. به صراحت بگویند: مشکل اقتصادی ایران چیست؟
آقای رئیسی اما کسانی را دعوت نکرد که بدون رودربایستی به علت نابسامانی ها اشاره کنند؛ برعکس، همان افراد با همان گله ها؛ همان راهکارهای تکراری و همان توصیه های غیرکارشناسی و غیرعلمی که نه فقط در گذشته نتوانستند گره ای از مشکلات فراوان ملت ایران را باز کنند بلکه روز به روز بر نابسامانی ها و مشکلات اضافه کردند و ملت و جامعه اقتصادی کشور را در چاه ویلی فرو برده اند که بیرون آوردنشان شبیه به معجزه است.
برخی از مشاوران آقای رئیسی را می شناسم؛ موضع گیری های سیاسی اقتصادی آنها را می دانم و وابستگی شدیدشان را به جناح خاص سیاسی.
افراد دعوت شده توصیه شده از طرف مشاوران آقای رئیسی به طور قطع قادر نخواهند بود هیچ کمکی به وضعیت نابسامان کنونی کرده و جامعه را از منجلابی نجات دهند که خودشان باعث آن هستند. این افراد با راهکارهای متناقض، غیرکارشناسانه، فرصت طلبانه و در بسیاری از مواقع شبیه "نان به روز خوردن"، سبب خواهند شد شرایط به مراتب وخیم تر شده و آینده ای نامعلوم و نگران کننده را برای جامعه ملتهب ایران ترسیم خواهند کرد.
قدم های نسنجیده آقای رئیسی که حکایت از روش های پوپولیستی برای کسب محبوبیت میان به زعم خودش نخبگان است، راه به جایی نخواهند برد و او با این روش ها هرگز نخواهد توانست ناجی ملت ایران باشد.
آقای رئیسی به جای انجام این اقدامات نمایشی بی حاصل، باید بتواند تیم اقتصادی یکدستی را انتخاب کند که واقعا دلشان برای ملت ایران بتپند و نخستین اولویت شان، حفظ منافع ملی باشد؛ هرچند با شناختی که از اطرافیان آقای رئیسی دارم، مطمئن نیستم این اتفاق بیافتد و دیری نخواهد پایید که مردم دلشان برای آقای روحانی تنگ شود!
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
از منظر علمی و کارشناسی ممکن است اقدام رئیس جمهور منتخب (یا به قول بعضی ها، منتصب!) قابل توجه باشد اما با دقت در گذشته و مواضع سیاسی اقتصادی دعوت شدگان بر هر شخص بیطرفی معلوم می شود که افراد دعوت شده با دیدگاه های متناقض و ناهمسو با یکدیگر، همان کسانی هستند که طی دهه های گذشته در دولت های پیشین راهکارهای اقتصادی ارایه می دادند. یعنی، راهکارهایی ارایه داده اند که مدلل وضعیت نابسامان کنونی اقتصاد کشور است. کسانی که برای بودن و ماندن در حاکمیت هیچگاه نتوانستند و نخواستند علت العلل مصایب اقتصادی را آشکار سازند. به صراحت بگویند: مشکل اقتصادی ایران چیست؟
آقای رئیسی اما کسانی را دعوت نکرد که بدون رودربایستی به علت نابسامانی ها اشاره کنند؛ برعکس، همان افراد با همان گله ها؛ همان راهکارهای تکراری و همان توصیه های غیرکارشناسی و غیرعلمی که نه فقط در گذشته نتوانستند گره ای از مشکلات فراوان ملت ایران را باز کنند بلکه روز به روز بر نابسامانی ها و مشکلات اضافه کردند و ملت و جامعه اقتصادی کشور را در چاه ویلی فرو برده اند که بیرون آوردنشان شبیه به معجزه است.
برخی از مشاوران آقای رئیسی را می شناسم؛ موضع گیری های سیاسی اقتصادی آنها را می دانم و وابستگی شدیدشان را به جناح خاص سیاسی.
افراد دعوت شده توصیه شده از طرف مشاوران آقای رئیسی به طور قطع قادر نخواهند بود هیچ کمکی به وضعیت نابسامان کنونی کرده و جامعه را از منجلابی نجات دهند که خودشان باعث آن هستند. این افراد با راهکارهای متناقض، غیرکارشناسانه، فرصت طلبانه و در بسیاری از مواقع شبیه "نان به روز خوردن"، سبب خواهند شد شرایط به مراتب وخیم تر شده و آینده ای نامعلوم و نگران کننده را برای جامعه ملتهب ایران ترسیم خواهند کرد.
قدم های نسنجیده آقای رئیسی که حکایت از روش های پوپولیستی برای کسب محبوبیت میان به زعم خودش نخبگان است، راه به جایی نخواهند برد و او با این روش ها هرگز نخواهد توانست ناجی ملت ایران باشد.
آقای رئیسی به جای انجام این اقدامات نمایشی بی حاصل، باید بتواند تیم اقتصادی یکدستی را انتخاب کند که واقعا دلشان برای ملت ایران بتپند و نخستین اولویت شان، حفظ منافع ملی باشد؛ هرچند با شناختی که از اطرافیان آقای رئیسی دارم، مطمئن نیستم این اتفاق بیافتد و دیری نخواهد پایید که مردم دلشان برای آقای روحانی تنگ شود!
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
حضرت آیت الله خامنه ای
مقام محترم رهبری
با سلام و احترام
ابتدا به عنوان یک انقلابی از دهه پنجاه تا کنون، یک معلم و یک استاد دانشگاه به عرض می رسانم:
بوی دگرگونی، شورش، انقلاب یا هرچه می خواهید اسمش را بگذارید، سراسر کشور را پر کرده است.
مقام محترم رهبری:
متعاقب فشارهای شدید اقتصادی، کاهش شدید ارزش پول ملی، به زیر خط فقر رفتن اکثر آحاد جامعه، بی اعتبار شدن پاسپورت ایرانی، تحریم های گسترده بین المللی، بی تدبیری در واکسیناسیون عمومی و تلف شدن جان هزاران نفر از هموطنان و....... از یکطرف و همچنین، مشارکت حداقلی ملت در انتخابات مهندسی شده مجلس و ریاست جمهوری و نارضایتی اکثریت مردم از عملکرد نظارت استصوابی شورای نگهبان از طرف دیگر؛
اکنون همان طور که استحضار دارید، مجلس اقلیت دو طرح موسوم به صیانت را تصویب کرده که نخستین آن به نابودی برجام و ادامه و پایداری تحریم ها علیه ملت ایران منجر شده است و دومی به دنبال نابودی کسب و کار خیل عظیمی از کاربران در فضای مجازی، جلوگیری از دسترسی به فضای اطلاعات علمی و مقالات و یافته های سایت های خارجی توسط استادان، دانشجویان و پژوهشگران، ایجاد دسترسی سختگیرانه به اینترنت و در نهایت محروم کردن ملت ایران از یافته های تازه اطلاعاتی، فناوری و در نتیجه، کشیدن دیوار انزوا پیرامون جامعه خواهد شد؛ چیزی شبیه کره شمالی!
مطمئن باشید در صورت استمرار این دو طرح ضد ملی و طرح های مشابه که صد در صد علیه منافع ملی هستند و افزون بر ایجاد نارضایتی فراوان در میان قاطبه ملت، هزینه های سنگینی بر جامعه وارد کرده و موجبات فساد، رانت و ویژه خواری در میان کاسبان تحریم می شود، بغض ملت را سرانجام خواهد ترکاند و مقدمات برچیده شدن نظام سیاسی را فراهم خواهد کرد.
از جنابعالی به عنوان رهبر کشور تقاضا دارم اگر به آینده و استمرار این نظام که مدتهاست از مسیر اولیه و ارزش های انقلابی فاصله گرفته است، علاقه مندید، هرچه زودتر جلوی این قبیل طرح ها را گرفته و دست طراحان آنرا که قطعا در صدد نابودی نظام و منافع ملی کشورند، قطع و از ادامه فعالیت های ضد مردمی شان ساقط نمایید. درغیراینصورت، باید منتظر التهابات بسیار شدیدی توسط ملتی باشید که تنگناهای اقتصادی و سلامتی جانشان را به لب رسانده و فقط منتظر جرقه ای برای انتقام گیری از مسئولان نظام هستند.
تا چشم باز می کنید خواهید دید: نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان.
باور بفرمائید:
دگرگونی و متاسفانه انقلابی دیگر نزدیک است.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
مقام محترم رهبری
با سلام و احترام
ابتدا به عنوان یک انقلابی از دهه پنجاه تا کنون، یک معلم و یک استاد دانشگاه به عرض می رسانم:
بوی دگرگونی، شورش، انقلاب یا هرچه می خواهید اسمش را بگذارید، سراسر کشور را پر کرده است.
مقام محترم رهبری:
متعاقب فشارهای شدید اقتصادی، کاهش شدید ارزش پول ملی، به زیر خط فقر رفتن اکثر آحاد جامعه، بی اعتبار شدن پاسپورت ایرانی، تحریم های گسترده بین المللی، بی تدبیری در واکسیناسیون عمومی و تلف شدن جان هزاران نفر از هموطنان و....... از یکطرف و همچنین، مشارکت حداقلی ملت در انتخابات مهندسی شده مجلس و ریاست جمهوری و نارضایتی اکثریت مردم از عملکرد نظارت استصوابی شورای نگهبان از طرف دیگر؛
اکنون همان طور که استحضار دارید، مجلس اقلیت دو طرح موسوم به صیانت را تصویب کرده که نخستین آن به نابودی برجام و ادامه و پایداری تحریم ها علیه ملت ایران منجر شده است و دومی به دنبال نابودی کسب و کار خیل عظیمی از کاربران در فضای مجازی، جلوگیری از دسترسی به فضای اطلاعات علمی و مقالات و یافته های سایت های خارجی توسط استادان، دانشجویان و پژوهشگران، ایجاد دسترسی سختگیرانه به اینترنت و در نهایت محروم کردن ملت ایران از یافته های تازه اطلاعاتی، فناوری و در نتیجه، کشیدن دیوار انزوا پیرامون جامعه خواهد شد؛ چیزی شبیه کره شمالی!
مطمئن باشید در صورت استمرار این دو طرح ضد ملی و طرح های مشابه که صد در صد علیه منافع ملی هستند و افزون بر ایجاد نارضایتی فراوان در میان قاطبه ملت، هزینه های سنگینی بر جامعه وارد کرده و موجبات فساد، رانت و ویژه خواری در میان کاسبان تحریم می شود، بغض ملت را سرانجام خواهد ترکاند و مقدمات برچیده شدن نظام سیاسی را فراهم خواهد کرد.
از جنابعالی به عنوان رهبر کشور تقاضا دارم اگر به آینده و استمرار این نظام که مدتهاست از مسیر اولیه و ارزش های انقلابی فاصله گرفته است، علاقه مندید، هرچه زودتر جلوی این قبیل طرح ها را گرفته و دست طراحان آنرا که قطعا در صدد نابودی نظام و منافع ملی کشورند، قطع و از ادامه فعالیت های ضد مردمی شان ساقط نمایید. درغیراینصورت، باید منتظر التهابات بسیار شدیدی توسط ملتی باشید که تنگناهای اقتصادی و سلامتی جانشان را به لب رسانده و فقط منتظر جرقه ای برای انتقام گیری از مسئولان نظام هستند.
تا چشم باز می کنید خواهید دید: نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان.
باور بفرمائید:
دگرگونی و متاسفانه انقلابی دیگر نزدیک است.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
✍ جناب آقای رئیسی
ریاست محترم جمهوری
با سلام و احترام
✅ تبریکات مرا پذیرا باشید.
قرار است طی چهار سال آینده سکان اداره کشور در دستان شما باشد که تمامیت حاکمیت به ظاهر با شما یکدست است. (لطفا به واژه "به ظاهر" توجه ویژه ای داشته باشید!) فعلا رهبری، قوای قضائیه و مقننه، سپاه، بسیج، نیروهای خودسر، لباس شخصی، محافظه کاران و دلواپسان و حتی شهرداری تهران از سنخ همفکران و یاران شما هستند و قرار است همگی ظاهرا شما را در مسؤولیت خدمت رسانی به ملت یاری رسانند ان شاءالله.
✅ این ها را گفتم که خاطرنشان سازم برای برطرف کردن "معلول هایی" ازجمله:
🔹 ادامه فقر و محرومیت اقشار مختلف جامعه؛
🔹 نابرابری های شدید اقتصادی و اجتماعی؛
🔹 ناکارآمدی و سوء مدیریت شدید در واکسیناسیون عمومی؛
🔹 فسادهای گسترده در تمامی بازارها و بخش های اقتصادی ازجمله بازار پول و سرمایه؛
🔹 نابسامانی های شدید در بازار کالا؛
🔹 کاهش شدید قدرت خرید مردم؛
🔹 رکود و تعطیلی پیاپی بنگاه های اقتصادی؛
🔹 نابسامانی تجارت خارجی؛
🔹 بی اعتبار شدن پول ملی و پاسپورت و اعتبار ایران و ایرانی در سطوح بین المللی؛
🔹 تبعیض و ادامه فقر و محرومیت در استان های مرزی و محروم؛
🔹 ناکارآمدی وزیران، معاونان و مجریان؛
🔹 مشکلات آب و فاضلاب استان های مختلف ازجمله خوزستان؛
🔹 ادامه تبعیض های جنسیتی (زنان)، قومی و عقیدتی؛
🔹 ناتوانی در رفع تحریم ها و میدان دادن به کاسبان تحریم؛
🔹 ادامه حصر و زندانی دلسوزان ملت؛
🔹 بی اعتنایی به سرمایه های اجتماعی ازجمله نخبگان و استادان دانشگاه، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان و....؛
🔹 نادیده گرفتن مشکلات جوانان ازجمله مسکن، بیکاری، ازدواج و ازهمه مهمتر ناامیدی به آینده و آلام روحی آنان؛
🔹 و ده ها مشکلات ریز و درشت از طرف قوه مجریه دیگر هیچ عذر و بهانه ای نخواهید داشت؛
اما؛
✅ هم شما می دانید و هم دوستانتان در حاکمیت، تا زمانی که "علت" مشکلات پیگیری نشود، پرچم مرگ و تخاصم با آمریکا در دستان یاران شما بلند باشد، مشارکت در سازوکارهای اقتصاد بین الملل وجود نداشته باشد و کاسبان تحریم در پناه و سایه لجاجت های هسته ای بر طبل ادامه تحریم ها بکوبند؛ اکثر معلول های فوق الذکر و درمجموع، وضعیت جامعه بهتر که نخواهد شد؛ روز به روز بر ابعاد وخامت آن افزوده خواهد شد.
✅ مشاوران شما حتما جنابعالی را در مورد چگونگی قرارگرفتنتان در صندلی ریاست جمهوری و مشارکت حداقلی ملت در انتخابات مطلع کرده اند؛ اما هرچه بود گذشت و ملت ایران هم در طول و عرض تاریخ یاد گرفته است که "می گذارد و می گذرد" ولی مثل این روزها که جان به لب شده است یکباره از جلد "گذشتن ها" بیرون آمده و دودمان ها را بر باد می دهد.
✅ این بار هم ملت ایران برای آخرین بار "می گذارد و می گذرد" اما به یاد داشته باشید، در مقابل این ملت مسئولیت سنگینی را بر دوش نهاده اید و کوچکترین غفلت و اشتباه این بار، آخرین اشتباه نظام ایدئولوژیک توتالیتر شما و یارانتان خواهد بود که دیگر ملت نه می گذارد و نه می گذرد.
✅ برای نجات نظام بیایید نشان دهید که حاکمیت در ایران می تواند غم ملت را بخورد و "فقط" منافع ملی در سرلوحه افکار و اعمال اوست.
✅ شما اکنون رئیس جمهور ملت ایران هستید؛ رئیس جمهور اقلیتی نیستید که بر طبل سلایق ایدئولوژیک و تحجرگرایانه می کوبند. پس ملت ایران را با هر سلیقه، عادت، رفتار، عقیده و هنجاری دوست داشته باشید، به آنها احترام گذاشته و حق انتخاب دهید. برایشان خدمت کنید و آنها را از مصایب و مشکلات شدید کنونی خارج سازید.
✅ برایتان از صمیم قلب آرزوی موفقیت در خدمت به ملت محروم و بی پناه ایران را دارم.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
ریاست محترم جمهوری
با سلام و احترام
✅ تبریکات مرا پذیرا باشید.
قرار است طی چهار سال آینده سکان اداره کشور در دستان شما باشد که تمامیت حاکمیت به ظاهر با شما یکدست است. (لطفا به واژه "به ظاهر" توجه ویژه ای داشته باشید!) فعلا رهبری، قوای قضائیه و مقننه، سپاه، بسیج، نیروهای خودسر، لباس شخصی، محافظه کاران و دلواپسان و حتی شهرداری تهران از سنخ همفکران و یاران شما هستند و قرار است همگی ظاهرا شما را در مسؤولیت خدمت رسانی به ملت یاری رسانند ان شاءالله.
✅ این ها را گفتم که خاطرنشان سازم برای برطرف کردن "معلول هایی" ازجمله:
🔹 ادامه فقر و محرومیت اقشار مختلف جامعه؛
🔹 نابرابری های شدید اقتصادی و اجتماعی؛
🔹 ناکارآمدی و سوء مدیریت شدید در واکسیناسیون عمومی؛
🔹 فسادهای گسترده در تمامی بازارها و بخش های اقتصادی ازجمله بازار پول و سرمایه؛
🔹 نابسامانی های شدید در بازار کالا؛
🔹 کاهش شدید قدرت خرید مردم؛
🔹 رکود و تعطیلی پیاپی بنگاه های اقتصادی؛
🔹 نابسامانی تجارت خارجی؛
🔹 بی اعتبار شدن پول ملی و پاسپورت و اعتبار ایران و ایرانی در سطوح بین المللی؛
🔹 تبعیض و ادامه فقر و محرومیت در استان های مرزی و محروم؛
🔹 ناکارآمدی وزیران، معاونان و مجریان؛
🔹 مشکلات آب و فاضلاب استان های مختلف ازجمله خوزستان؛
🔹 ادامه تبعیض های جنسیتی (زنان)، قومی و عقیدتی؛
🔹 ناتوانی در رفع تحریم ها و میدان دادن به کاسبان تحریم؛
🔹 ادامه حصر و زندانی دلسوزان ملت؛
🔹 بی اعتنایی به سرمایه های اجتماعی ازجمله نخبگان و استادان دانشگاه، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان و....؛
🔹 نادیده گرفتن مشکلات جوانان ازجمله مسکن، بیکاری، ازدواج و ازهمه مهمتر ناامیدی به آینده و آلام روحی آنان؛
🔹 و ده ها مشکلات ریز و درشت از طرف قوه مجریه دیگر هیچ عذر و بهانه ای نخواهید داشت؛
اما؛
✅ هم شما می دانید و هم دوستانتان در حاکمیت، تا زمانی که "علت" مشکلات پیگیری نشود، پرچم مرگ و تخاصم با آمریکا در دستان یاران شما بلند باشد، مشارکت در سازوکارهای اقتصاد بین الملل وجود نداشته باشد و کاسبان تحریم در پناه و سایه لجاجت های هسته ای بر طبل ادامه تحریم ها بکوبند؛ اکثر معلول های فوق الذکر و درمجموع، وضعیت جامعه بهتر که نخواهد شد؛ روز به روز بر ابعاد وخامت آن افزوده خواهد شد.
✅ مشاوران شما حتما جنابعالی را در مورد چگونگی قرارگرفتنتان در صندلی ریاست جمهوری و مشارکت حداقلی ملت در انتخابات مطلع کرده اند؛ اما هرچه بود گذشت و ملت ایران هم در طول و عرض تاریخ یاد گرفته است که "می گذارد و می گذرد" ولی مثل این روزها که جان به لب شده است یکباره از جلد "گذشتن ها" بیرون آمده و دودمان ها را بر باد می دهد.
✅ این بار هم ملت ایران برای آخرین بار "می گذارد و می گذرد" اما به یاد داشته باشید، در مقابل این ملت مسئولیت سنگینی را بر دوش نهاده اید و کوچکترین غفلت و اشتباه این بار، آخرین اشتباه نظام ایدئولوژیک توتالیتر شما و یارانتان خواهد بود که دیگر ملت نه می گذارد و نه می گذرد.
✅ برای نجات نظام بیایید نشان دهید که حاکمیت در ایران می تواند غم ملت را بخورد و "فقط" منافع ملی در سرلوحه افکار و اعمال اوست.
✅ شما اکنون رئیس جمهور ملت ایران هستید؛ رئیس جمهور اقلیتی نیستید که بر طبل سلایق ایدئولوژیک و تحجرگرایانه می کوبند. پس ملت ایران را با هر سلیقه، عادت، رفتار، عقیده و هنجاری دوست داشته باشید، به آنها احترام گذاشته و حق انتخاب دهید. برایشان خدمت کنید و آنها را از مصایب و مشکلات شدید کنونی خارج سازید.
✅ برایتان از صمیم قلب آرزوی موفقیت در خدمت به ملت محروم و بی پناه ایران را دارم.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
از کاستی های نظام نگرشی رهبران جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون که در دولت سیزدهم به اوج خود رسیده و ترکیب کابینه پیشنهادی دلالت از آن دارد، بی اعتنایی به سنت های مورد قبول جامعه ایرانی و خم شدن به سوی نگرش طالبانیسم است؛ نگرشی که هیچگاه جامعه ایرانی تحمل آن را نداشته و رهبران سیاسی- ایدئولوژیک بر مسند قدرت نشسته باید بدانند که جامعه آن را به شدت پس خواهد زد.
به طور کلی، سنت ، فرآیندي تجميعی از انتقال، تنظیم و به کار بستن ارزش هاي فرهنگي، ايماني و اعتقادي در ظرف زمان است. این میراث گرانبها که نسل به نسل برای جامعه ایرانی به دست آمده و دوباره توسط نسل هاي بعدي انتقال داده مي شوند اجازه می دهد تا نه تنها حقیقت های ثابت و کلی اعتقادي را جست و جو و کشف کرد، بلکه اهمیت و اعتبار ارزش هایی را که براي ترسيم آينده اي بهتر به دست می آوریم، درک کنیم.
رهبران سیاسی باید درک کنند که حتی سنت های دینی و فرهنگی ارزش هایشان را نه توسط میل و ارادة تحميلي و مستبدانة رهبران سیاسی و اجداد، بلکه بر اساس "یادگيري، تعقل و شناخت" به دست آورده اند. در ظرف تاریخ، دیدگاهی بر اساس ايمان و ارزش هاي اخلاقي از زندگی واقعی نمو می یابد و گذشت زمان می تواند راهنمایی برای زندگی گذشته، حال و آینده فراهم کند.
جامعه ایرانی یاد گرفته است که سنت، منفعل نیست بلکه فرآیندي فعال و پوياست که مي تواند دريافتي هاي بشر را تغییر شکل دهد و آن ها را در وضعیتي خلاق به عنوان خمیر مایة آینده، به جریان درآورد.
"تحولات تاریخی سنت" در جامعه ایرانی به طور جدی ناشی از دریافت و گذشت زماني است که تغيير مي کند و با نگرش هاي آرمان گرايي و تغییرناپذیر يا مدل هاي ایدئولوژیک- توتالیتر مورد تأیید رهبران سیاسی کنونی که معتقدند همه چيز قابل کنترل است؛ متوقف نمي شود؛ بلکه در این کاربرد، بنا بر اعتقادات ايماني، ويژگي ها وصفات مشخص فردي و موقعیت آنها، سنت به تکامل و پويايي ادامه مي دهد و به خوبي تغييرات زمان را ازجمله، تغييرات و روابط اقتصادي را درک مي کند و بنابراين، ارزش هاي اخلاقي را همگام با تغييرات به جلو هدايت مي کند. دراین شرایط است که جامعه ایرانی خواهد توانست ازلحاظ اقتصادی و سیاسی به مرز توسعه یافتگی دست پیدا کند.
جامعه ایرانی آموخته است که سنت و فرهنگ، براي تکرار گذشته و روزگار قدیم يا صرفاً براي یادآوری عملکرد اجدادمان نیست، بلکه عصر جدید با افق جدید و نیازهای جدید ايجاب مي کند که یادگیری و واکنش های خود را در آن جهت طراحي کنيم. این امر سنت را قادر می سازد تا با معنای جدیدی سخن بگوید و بنابراین، سنت که دربرگيرندة ارزش هاي اخلاقي قابل تغيير است، علیرغم میل رهبران سیاسی- ایدئولوژیک به پويايي ادامه داده و غنی تر و پربارتر می شود.
در این نگرش، در سنت می توان تلاشي مؤثر برای مواجه شدن با چالش های توسعة اقتصادی - سیاسی و فرهنگی براي ایجاد آینده ای شایسته برای نسلی که می آید، داشت. در اين ميان، شایستگی بشر، ارزش های اخلاقي نشأت گرفته از مذهب و توجه به فضیلت های انسانی، همه نمادهايی از سیستمي شایسته برای سنت و فرهنگ است که طي زمان باقی می مانند و روند توسعة اقتصادي یا سیاسی در جامعه را مشخص مي کنند. فرایندی که در ساختار متحجرانه طالبانیسم که بخش عمده ای از نظام فکری دولت سیزدهم را تشکیل می دهد، متبلور نبوده جایگاهی ندارد.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
به طور کلی، سنت ، فرآیندي تجميعی از انتقال، تنظیم و به کار بستن ارزش هاي فرهنگي، ايماني و اعتقادي در ظرف زمان است. این میراث گرانبها که نسل به نسل برای جامعه ایرانی به دست آمده و دوباره توسط نسل هاي بعدي انتقال داده مي شوند اجازه می دهد تا نه تنها حقیقت های ثابت و کلی اعتقادي را جست و جو و کشف کرد، بلکه اهمیت و اعتبار ارزش هایی را که براي ترسيم آينده اي بهتر به دست می آوریم، درک کنیم.
رهبران سیاسی باید درک کنند که حتی سنت های دینی و فرهنگی ارزش هایشان را نه توسط میل و ارادة تحميلي و مستبدانة رهبران سیاسی و اجداد، بلکه بر اساس "یادگيري، تعقل و شناخت" به دست آورده اند. در ظرف تاریخ، دیدگاهی بر اساس ايمان و ارزش هاي اخلاقي از زندگی واقعی نمو می یابد و گذشت زمان می تواند راهنمایی برای زندگی گذشته، حال و آینده فراهم کند.
جامعه ایرانی یاد گرفته است که سنت، منفعل نیست بلکه فرآیندي فعال و پوياست که مي تواند دريافتي هاي بشر را تغییر شکل دهد و آن ها را در وضعیتي خلاق به عنوان خمیر مایة آینده، به جریان درآورد.
"تحولات تاریخی سنت" در جامعه ایرانی به طور جدی ناشی از دریافت و گذشت زماني است که تغيير مي کند و با نگرش هاي آرمان گرايي و تغییرناپذیر يا مدل هاي ایدئولوژیک- توتالیتر مورد تأیید رهبران سیاسی کنونی که معتقدند همه چيز قابل کنترل است؛ متوقف نمي شود؛ بلکه در این کاربرد، بنا بر اعتقادات ايماني، ويژگي ها وصفات مشخص فردي و موقعیت آنها، سنت به تکامل و پويايي ادامه مي دهد و به خوبي تغييرات زمان را ازجمله، تغييرات و روابط اقتصادي را درک مي کند و بنابراين، ارزش هاي اخلاقي را همگام با تغييرات به جلو هدايت مي کند. دراین شرایط است که جامعه ایرانی خواهد توانست ازلحاظ اقتصادی و سیاسی به مرز توسعه یافتگی دست پیدا کند.
جامعه ایرانی آموخته است که سنت و فرهنگ، براي تکرار گذشته و روزگار قدیم يا صرفاً براي یادآوری عملکرد اجدادمان نیست، بلکه عصر جدید با افق جدید و نیازهای جدید ايجاب مي کند که یادگیری و واکنش های خود را در آن جهت طراحي کنيم. این امر سنت را قادر می سازد تا با معنای جدیدی سخن بگوید و بنابراین، سنت که دربرگيرندة ارزش هاي اخلاقي قابل تغيير است، علیرغم میل رهبران سیاسی- ایدئولوژیک به پويايي ادامه داده و غنی تر و پربارتر می شود.
در این نگرش، در سنت می توان تلاشي مؤثر برای مواجه شدن با چالش های توسعة اقتصادی - سیاسی و فرهنگی براي ایجاد آینده ای شایسته برای نسلی که می آید، داشت. در اين ميان، شایستگی بشر، ارزش های اخلاقي نشأت گرفته از مذهب و توجه به فضیلت های انسانی، همه نمادهايی از سیستمي شایسته برای سنت و فرهنگ است که طي زمان باقی می مانند و روند توسعة اقتصادي یا سیاسی در جامعه را مشخص مي کنند. فرایندی که در ساختار متحجرانه طالبانیسم که بخش عمده ای از نظام فکری دولت سیزدهم را تشکیل می دهد، متبلور نبوده جایگاهی ندارد.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
مدتیست خبر اخراج دکتر بیژن عبدالکریمی دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال از دانشگاه؛ ذهن بسیاری از استادها، دانشجویان و اصحاب علم و اندیشه را متأثر ساخته است. دیروز هم یکی از دانشجویان در دفترم پرسید چرا درباره اخراج این استاد دانشگاه موضع گیری نکرده ام. گفتم که این رخداد جدیدی در ایران نیست. پس از انقلاب بسیاری از استادان را از دانشگاه های ایران اخراج و به تعبیر خودشان پاکسازی! کردند و پس از آن هم هر کس به مذاقشان خوش نمی آمد به گونه ای او را از سر راه برمی داشتند که اوج آن پس از وقایع 88 و زمان آقای احمدی نژاد مشاهده شد که ده ها نفر از استادان مبرز را اخراج یا مجبور به بازنشستگی زود هنگام کردند. یاد خاطره ای افتادم که پیشتر آن را به مناسبت های مختلف بازگو کرده ام.
در کوران انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم بود که آقای احمدی نژاد با تقلب توانست رئیس جمهور شود. من نیز در کنار بسیاری از دلسوزان به روند انتخابات اعتراض کردیم و گفتیم که در انتخابات تقلب شده است. پس از آن بود که هرکس چنین حرفی می زد، بازداشت، زندانی یا تهدید به حبس می شد.
در همین ایام بود که رییس وقت دانشگاه تهران- دکتر رهبر- از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران خواست که در تریبون آزاداندیشی دانشگاه فعال شوند. برایم خبر مسرت بخشی بود. فکر کردم روح تازه ای بر کالبد خاموش دانشگاه دمیده شده است. مقالاتی را که به تدریج نوشته بودم در مجلدی کامل کردم که حدود 200 صفحه می شد و آنرا برای رییس دانشگاه تهران ارسال کردم به امید آنکه از من در تریبون آزاداندیشی دعوت شود. اما دیری نپایید که یک روز صبح.......
در دفتر کارم مشغول نوشتن بودم که دو نفر از اعضای هیأت علمی دانشکده که از دوستان بسیار صمیمی و قدیمی ام هستند، به دفترم آمدند. تعجب کردم. سابقه نداشت که دکتر فرزین وش و دکتر کمیجانی هر دو با هم به دفترم بیایند. با لبخند به آنها خوش آمد گفتم اما دلم گواهی می داد که خبری در راه است. خود را آماده کردم تا بشنوم.....
احساس کردم که هر دو در گفتن موضوعی که مأمور به انتقال آن به من بودند، تردید دارند و با احتیاط و ادب می خواهند سخن بر زبان آورند. خلاصه کلامشان این بود: وبلاگی را که نوشته هایم را هر روز در آن تحریر می کردم تعطیل کنم. درواقع، مجموعه مقالاتی که برای رییس دانشگاه تهران فرستاده بودم، همان هایی بودند که پیشتر در وبلاگ نوشته بودم.
گفتم: اگر تعطیل نکنم؟
گفتند: از طرف حراست دانشگاه و ...... حکم جلب شما را آماده دارند.
گفتم: چرا وبلاگ را فیلتر نمی کنند؟
گفتند: وقتی می توانند خودت را فیلتر کنند، چه نیازی به فیلتر کردن وبلاگ است!
ظاهراً ارسال مقالات کار دستم داده بود و گمان کردم که موضوع در هیأت رئیسه دانشگاه مطرح و به حراست دانشگاه و...... کشیده شده است.
گفتم: فکر می کردم که تریبون آزاداندیشی به معنای اظهار آزادانه اندیشه و افکار است؟
همه با هم خندیدیم.
موضوع را با رییس وقت دانشکده دکتر خلیلی در میان گذاشتم. کاملاً در جریان بود.
پرسید: آیا موضوع محترمانه مطرح شد؟!
گفتم: از این محترمانه تر نمی شد!
وبلاگ تعطیل شد و من در جایی دیگر به سرودن اشعار و قطعات عرفانی پرداختم!
واقعاً شنیدن اخراج تولید کننده تفکر از مراکز علمی آنقدر مشمئز کننده و تهوع آور است که نه فقط روح و کالبد دانشگاه را جریحه دار و داغدار می کند، بلکه داغ ننگی بر پیشانی حاکمیت برای همیشه باقی می گذارد. این بار هم تاریخ دوباره تکرار شده است تا باری دیگر نشان دهد که توسعه نیافتگی اتفاقی نیست!
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
در کوران انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم بود که آقای احمدی نژاد با تقلب توانست رئیس جمهور شود. من نیز در کنار بسیاری از دلسوزان به روند انتخابات اعتراض کردیم و گفتیم که در انتخابات تقلب شده است. پس از آن بود که هرکس چنین حرفی می زد، بازداشت، زندانی یا تهدید به حبس می شد.
در همین ایام بود که رییس وقت دانشگاه تهران- دکتر رهبر- از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران خواست که در تریبون آزاداندیشی دانشگاه فعال شوند. برایم خبر مسرت بخشی بود. فکر کردم روح تازه ای بر کالبد خاموش دانشگاه دمیده شده است. مقالاتی را که به تدریج نوشته بودم در مجلدی کامل کردم که حدود 200 صفحه می شد و آنرا برای رییس دانشگاه تهران ارسال کردم به امید آنکه از من در تریبون آزاداندیشی دعوت شود. اما دیری نپایید که یک روز صبح.......
در دفتر کارم مشغول نوشتن بودم که دو نفر از اعضای هیأت علمی دانشکده که از دوستان بسیار صمیمی و قدیمی ام هستند، به دفترم آمدند. تعجب کردم. سابقه نداشت که دکتر فرزین وش و دکتر کمیجانی هر دو با هم به دفترم بیایند. با لبخند به آنها خوش آمد گفتم اما دلم گواهی می داد که خبری در راه است. خود را آماده کردم تا بشنوم.....
احساس کردم که هر دو در گفتن موضوعی که مأمور به انتقال آن به من بودند، تردید دارند و با احتیاط و ادب می خواهند سخن بر زبان آورند. خلاصه کلامشان این بود: وبلاگی را که نوشته هایم را هر روز در آن تحریر می کردم تعطیل کنم. درواقع، مجموعه مقالاتی که برای رییس دانشگاه تهران فرستاده بودم، همان هایی بودند که پیشتر در وبلاگ نوشته بودم.
گفتم: اگر تعطیل نکنم؟
گفتند: از طرف حراست دانشگاه و ...... حکم جلب شما را آماده دارند.
گفتم: چرا وبلاگ را فیلتر نمی کنند؟
گفتند: وقتی می توانند خودت را فیلتر کنند، چه نیازی به فیلتر کردن وبلاگ است!
ظاهراً ارسال مقالات کار دستم داده بود و گمان کردم که موضوع در هیأت رئیسه دانشگاه مطرح و به حراست دانشگاه و...... کشیده شده است.
گفتم: فکر می کردم که تریبون آزاداندیشی به معنای اظهار آزادانه اندیشه و افکار است؟
همه با هم خندیدیم.
موضوع را با رییس وقت دانشکده دکتر خلیلی در میان گذاشتم. کاملاً در جریان بود.
پرسید: آیا موضوع محترمانه مطرح شد؟!
گفتم: از این محترمانه تر نمی شد!
وبلاگ تعطیل شد و من در جایی دیگر به سرودن اشعار و قطعات عرفانی پرداختم!
واقعاً شنیدن اخراج تولید کننده تفکر از مراکز علمی آنقدر مشمئز کننده و تهوع آور است که نه فقط روح و کالبد دانشگاه را جریحه دار و داغدار می کند، بلکه داغ ننگی بر پیشانی حاکمیت برای همیشه باقی می گذارد. این بار هم تاریخ دوباره تکرار شده است تا باری دیگر نشان دهد که توسعه نیافتگی اتفاقی نیست!
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Telegram
attach 📎
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
🌓نگاه روانشناسانه برتون به مکتب سورئالیسم
#دکتررحیمی_بروجردی
با نیم نگاهی به سرنوشت ملت ایران
«آندره برتون »(1966- 1896) شاعر، نویسنده، پیشگام و نظریه پرداز سوررئالیست در 19 فوریه در نورماندی از پدر و مادری فرانسوی از طبقة متوسط دیده بهجهان گشود و دوران کودکی اش را در بریتانی سپری کرد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در حومة پاریس به اتمام رسانده و فارغ التحصیل رشتة روانشناسی از دانشگاه گردید و با نظریه های «فروید» آشنا شد.
«آندره برتون» در آشکارسازی، قوام و ماندگاری هولوگرام اندیشة "سورئالیسم" نقش محوری داشت. وی در تشریح "سورئالیسم" می گوید:
"سورئالیسم: اسم، مذکر، عمل غیرارادی مطلقاً روانی که بتوان با توسل به آن، عملکرد واقعی اندیشه را به کلام یا نوشتار یا هر روش دیگری بیان کرد. اندیشه، باید بدون دخالت هرگونه کنترل از جانب عقل، خارج از هرگونه دغدغة اخلاقی القا شود.
«سورئالیسم» همیشه کوشیده است به دو نوع مسئله پاسخ دهد: نوع اول به مفاهیم جاودان مربوط مى شود؛ و نوع دوم به مفاهیم جارى؛ ما عقیده داریم، هم در واقعیت و هم در رؤیا، ذهن باید به چیزى فراتر از لایة آشکار رویدادها برسد و به آگاهى از لایه پنهان رویدادها دست یابد...
از امروز تا قرن ها بعد، هر اتفاقى که راهى جدید براى رهایى بیشتر ذهن پیش بگیرد، «سورئالیست» است."
او در قطعة زیر باعنوان: «پنج راه برای کشتن انسان»، با نگاه زیبایی شناسانة خاص خود و همچنین تلفیق شهود هنری یا تخیل با واقعیت، شکل ویژه ای از «اقتصاد سورئالیستی» را از منظر روانشناسانه به معرض نمایش گذاشته و نتیجه می گیرد که قرارگیری «انسان اقتصادی» در دنیای ماشینی امروز، نمادی از مرگ است و بدین ترتیب، عصیان خویش را نسبت به نظام اقتصادی سرمایه داری عیان می سازد.
لازم به ذکر است که بسیاری از منتقدان نظام سرمایه داری، چه در نظریه پردازی یا در عمل، تحت تأثیر همین آرای ادیبانه که ملهم از نگاه روانشناسانه برتون است، قرار می گرفتند.
آثار «آندره برتون» تاکنون به زبان های مختلف و با نام های مختلف منتشر شده اند. از آن جمله: "نادیا"، "عشق دیوانه وار" و "آرکان".
تحلیل روانشناسانه سورئالیستی او را در مورد عاقبت بشر در قطعه زیر می توان جستجو کرد:
راه های پر زحمتی هست برای کشتن انسان
می توانید وادارش کنید الواری را حمل کند تا نوک تپه، و میخکوبش کنید
برای انجام صحیح این کار، شما نیاز دارید به جمعی از مردمِ صندل به پا،
خروسی که بانگ سر بدهد، خرقه ای برای تشریح اندام، کمی سرکه
و مردی برای کوبیدن میخ ها سر جایشان
یا می توانید فولادی با طولی مشخص انتخاب کنید که به شیوه ای سنتی شکل داده شده، تراش یافته،
و سعی کنید فرو کنیدش در قفسی فلزی که او به تن دارد
اما برای این کار، شما نیاز دارید به اسب های سفید، درخت های انگلیسی، مردانی با تیر و کمان،
حداقل دو پرچم، یک شاهزاده، و یک قصر که در آن ضیافت بگیرید
در زمان رهایی از نجیب زادگی، می توانید که اگر باد موافق باشد،
گازهایی بر او بدمید؛ اما در این صورت، شما نیاز دارید
به چند متر از خاک گل آلود، تقسیم شده به چند گودال،
و نیازی به ذکر نیست که پوتین هایی سیاه، چاله های بمب ها،
مقدار بیشتری خاک، آفت طاعون موش ها، دو جین آواز و چند کلاهِ گِردِ ساخته از فولاد،
در عصر هواپیما، می توانید پرواز کنید چند متر بالای سرِ قربانی
و از شرش خلاص شوید با فشار یک شاسی
در این صورت، تمام چیزی که احتیاج دارید
یک اقیانوس است، دو نظام حکومتی، دانشمندان ملت،
چند کارخانه، یک قاتل دیوانه و زمینی که هیچ کس برای سال های مدید به آن احتیاج نداشته باشد.
همان طور که در آغاز گفتم، راه های پر زحمتی هست برای کشتن انسان؛
ساده ترین، بی واسطه ترین، و تمیزترینش
همین که ببینید او جایی در میانة قرن بیستم زندگی می کند
و همان جا رهایش کنید
پ.ن. با اجازه برتون می خواهم چند مصرع آخر شعر برتون را این طور عوض کنم:
"همان طور که در آغاز گفتم، راه های پر زحمتی هست برای کشتن ایرانی؛
ساده ترین،
بی واسطه ترین،
و تمیزترینش
همین که ببینید او جایی در
"ایران"
زندگی می کند
همان جا رهایش کنید"
#آندره_برتون
#سورئالیسم
#روانشناسی
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
#دکتررحیمی_بروجردی
با نیم نگاهی به سرنوشت ملت ایران
«آندره برتون »(1966- 1896) شاعر، نویسنده، پیشگام و نظریه پرداز سوررئالیست در 19 فوریه در نورماندی از پدر و مادری فرانسوی از طبقة متوسط دیده بهجهان گشود و دوران کودکی اش را در بریتانی سپری کرد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در حومة پاریس به اتمام رسانده و فارغ التحصیل رشتة روانشناسی از دانشگاه گردید و با نظریه های «فروید» آشنا شد.
«آندره برتون» در آشکارسازی، قوام و ماندگاری هولوگرام اندیشة "سورئالیسم" نقش محوری داشت. وی در تشریح "سورئالیسم" می گوید:
"سورئالیسم: اسم، مذکر، عمل غیرارادی مطلقاً روانی که بتوان با توسل به آن، عملکرد واقعی اندیشه را به کلام یا نوشتار یا هر روش دیگری بیان کرد. اندیشه، باید بدون دخالت هرگونه کنترل از جانب عقل، خارج از هرگونه دغدغة اخلاقی القا شود.
«سورئالیسم» همیشه کوشیده است به دو نوع مسئله پاسخ دهد: نوع اول به مفاهیم جاودان مربوط مى شود؛ و نوع دوم به مفاهیم جارى؛ ما عقیده داریم، هم در واقعیت و هم در رؤیا، ذهن باید به چیزى فراتر از لایة آشکار رویدادها برسد و به آگاهى از لایه پنهان رویدادها دست یابد...
از امروز تا قرن ها بعد، هر اتفاقى که راهى جدید براى رهایى بیشتر ذهن پیش بگیرد، «سورئالیست» است."
او در قطعة زیر باعنوان: «پنج راه برای کشتن انسان»، با نگاه زیبایی شناسانة خاص خود و همچنین تلفیق شهود هنری یا تخیل با واقعیت، شکل ویژه ای از «اقتصاد سورئالیستی» را از منظر روانشناسانه به معرض نمایش گذاشته و نتیجه می گیرد که قرارگیری «انسان اقتصادی» در دنیای ماشینی امروز، نمادی از مرگ است و بدین ترتیب، عصیان خویش را نسبت به نظام اقتصادی سرمایه داری عیان می سازد.
لازم به ذکر است که بسیاری از منتقدان نظام سرمایه داری، چه در نظریه پردازی یا در عمل، تحت تأثیر همین آرای ادیبانه که ملهم از نگاه روانشناسانه برتون است، قرار می گرفتند.
آثار «آندره برتون» تاکنون به زبان های مختلف و با نام های مختلف منتشر شده اند. از آن جمله: "نادیا"، "عشق دیوانه وار" و "آرکان".
تحلیل روانشناسانه سورئالیستی او را در مورد عاقبت بشر در قطعه زیر می توان جستجو کرد:
راه های پر زحمتی هست برای کشتن انسان
می توانید وادارش کنید الواری را حمل کند تا نوک تپه، و میخکوبش کنید
برای انجام صحیح این کار، شما نیاز دارید به جمعی از مردمِ صندل به پا،
خروسی که بانگ سر بدهد، خرقه ای برای تشریح اندام، کمی سرکه
و مردی برای کوبیدن میخ ها سر جایشان
یا می توانید فولادی با طولی مشخص انتخاب کنید که به شیوه ای سنتی شکل داده شده، تراش یافته،
و سعی کنید فرو کنیدش در قفسی فلزی که او به تن دارد
اما برای این کار، شما نیاز دارید به اسب های سفید، درخت های انگلیسی، مردانی با تیر و کمان،
حداقل دو پرچم، یک شاهزاده، و یک قصر که در آن ضیافت بگیرید
در زمان رهایی از نجیب زادگی، می توانید که اگر باد موافق باشد،
گازهایی بر او بدمید؛ اما در این صورت، شما نیاز دارید
به چند متر از خاک گل آلود، تقسیم شده به چند گودال،
و نیازی به ذکر نیست که پوتین هایی سیاه، چاله های بمب ها،
مقدار بیشتری خاک، آفت طاعون موش ها، دو جین آواز و چند کلاهِ گِردِ ساخته از فولاد،
در عصر هواپیما، می توانید پرواز کنید چند متر بالای سرِ قربانی
و از شرش خلاص شوید با فشار یک شاسی
در این صورت، تمام چیزی که احتیاج دارید
یک اقیانوس است، دو نظام حکومتی، دانشمندان ملت،
چند کارخانه، یک قاتل دیوانه و زمینی که هیچ کس برای سال های مدید به آن احتیاج نداشته باشد.
همان طور که در آغاز گفتم، راه های پر زحمتی هست برای کشتن انسان؛
ساده ترین، بی واسطه ترین، و تمیزترینش
همین که ببینید او جایی در میانة قرن بیستم زندگی می کند
و همان جا رهایش کنید
پ.ن. با اجازه برتون می خواهم چند مصرع آخر شعر برتون را این طور عوض کنم:
"همان طور که در آغاز گفتم، راه های پر زحمتی هست برای کشتن ایرانی؛
ساده ترین،
بی واسطه ترین،
و تمیزترینش
همین که ببینید او جایی در
"ایران"
زندگی می کند
همان جا رهایش کنید"
#آندره_برتون
#سورئالیسم
#روانشناسی
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
Telegram
attach 📎
Forwarded from دکتر علیرضا رحیمی بروجردی
پس از انقلاب اسلامی، حجاب بانوان ایرانی از چالش های اجتماعی- فرهنگی در جامعه ایرانی شده و هر روز که میگذرد این موضوع نه چندان مهم از منظر شریعت اسلامی، وضعیت ناگوارتری را به ویژه میان نسل جدید به خود میگیرد. مشاهده کرده ام این نسل برای مخالفت با حجاب حتی از انجام سایر واجبات اسلامی مثل نماز و روزه سر باز می زنند و حتی از آن ابزاری ساخته اند برای مخالفت علنی با نظام سیاسی و ایجاد چالش های اجتماعی.
از اینکه حجاب از دستورات شرع مقدس اسلام بوده و رعایت آن در جامعه خوب است، در آن حرفی نیست، اما باید دانست که بسیاری از دستورات اسلامی بالذات خوب اند و بسیاری دیگر بالتبع با این تفاوت که آنچه بالذات خوب است دائمی است و آنچه بالتبع خوب است، میتواند دایمی نباشد. به همین دلیل است که دستورات اسلامی همه از ماهیت یکسانی برخوردار نبوده و بنابراین از کلیشه واحدی در اجرا تبعیت نمیکنند.
قبل از ورود به موضوع این نکته را خاطرنشان کنم که گزاره های اخلاقی و گزاره های دینی، انشایی و اعتباری صِرف نیستند تا حاکی از واقعیت نفس الامری نباشند. اصلاً اخلاق بدون "واقعیت عینی" و وجود نفس الامر، پوچ و بی معنا خواهد بود. پاسخ به اشکال مطلق بودن اخلاق را به قرار زیر میتوان خلاصه کرد: باید بین مطلق بودن اخلاق و مطلق بودن فعل اخلاقی فرق گذاشت. فعل یا رفتار اخلاقی (به تعبیر استاد مطهری) نمیتواند مطلق و ثابت باشد، بلکه با توجه به اعتبارات و شرایط مختلف، متفاوت است. استاد مطهری در بسیاری از آثار خود (برای مثال: تعلیم تربیت در اسلام ص 148) اشاره میکند که: یک فعل میتواند به اعتباری، اخلاقی باشد، و به اعتبار دیگر ضداخلاقی. براي مثال، گرفتن مال یتیم اگر به منظور سرقت باشد، بد است؛ اما اگر به منظور جلوگیری از هدر رفتن آن و ایجاد منفعت برای یتیم باشد، خوب است. همچنین راستگویی نیز حکم ثابتی ندارد که مطلقاً خوب باشد یا مطلقاً بد. راستگویی از آنجهت که راستگویی است خوب است؛ اما نه به این معنا که در همه جا و تحت هر شرایطی باید راست گفت؛ بلکه اگر راست گفتن، فتنه انگیز بود و در مقابل، دروغ گفتن مصلحت آمیز بود، آن وقت راستگویی بد است.
به بیان دیگر، خوب و بد دو قسم اند: بعضی بالذّات خوبند و برخی بالتبع و به دلیل اینکه وسیله ای برای رسیدن به خوبیهای بالذات هستند. مثلاً عفت بالذات خوب است و لذا استثنا بردار نیست، اما حجاب بالتبع خوب است، از اینرو در میان بعضی اقوام و ملیتها خوب تلقی میشود و در میان اقوام دیگر بی حجابی خوب است. معیار تشخیص خوبی در این مسئله به حجاب و بی حجابی برنمی گردد؛ بلکه این امر ناشی از صفت عفت است که در فطرت بشر نهاده شده است.
حجاب به خودی خود و با قطع نظر از عفت و عفاف خوب نیست؛ بلکه چون وسیله ای برای حفظ عفت یا عفاف در جامعه است، خوب است. اما عفت صفتی است که خوبی بالذات دارد. حتی فاسدترین و بی عفت ترین زنان دنیا هم معتقدند که بی عفتی بد است و عفاف پسندیده و خوب است. بنابراین خوبی های بالذات، مطلق و دائمی هستند اما خوبی های بالتبع، متغیر و نسبی. با این توضیحات بسیار مختصر، نمی توان خوبی بالتبع را برای جامعه اجباری کرد که حجاب از جمله آنهاست. برای مثال، بسیاری از نظام های سیاسی حتی نظام های سکولار، بی عفتی در جامعه را نهی کرده و با توسل به قانون از آن جلوگیری می کنند چراکه بی عفتی بالذات بد است اما در بسیاری از مقولات که خوبی بالتبع هستند، حتی در نظام های دینی هم اجبار لازم نیست و جامعه در انتخاب آن آزاد گذاشته شده است چراکه اجبار می تواند آثار خوبی بالتبع را مخدوش کرده و نامطلوب جلوه دهد. حجاب هم از همین مقولات است که شارع مقدس اسلام ضمن تأکید بر رعایت آن، برایش اجباری را قایل نشده و مردم را در انتخاب آن مخیر گذاشته است؛ همانطور که در زمان رسول الله، خلفای راشدین و ائمة معصومین، هیچگاه حجاب اجباری مرسوم نبود و کسی را به دلیل رعایت نکردنش اجبار نمی کردند.
"حجاب اجباری" سبب وهن و به سخره گرفتن "حجاب اسلامی" می شود؛ در حالی که "حجاب اختیاری" سبب پایداری "فرهنگ حجاب پذیری" و احترام به حجابی می شود که مورد تأکید شارع مقدس اسلام بوده که درنهایت عفت و ویژگی عفاف را در جامعه تسری داده و نهادینه خواهد کرد. کسانیکه مخالف "حجاب اسلامی" اند، بهتر است بر طبل "حجاب اجباری" بکوبند که سرانجامی جز وهن و بی اعتباری "حجاب اسلامی" نخواهد داشت ضمن آنکه حجاب اجباری حداقل در شرایط کنونی جامعه، جمعیت زیادی از جوانان را از اسلام بری کرده و نسبت به سایر احکام اسلامی بی تفاوت می سازد. حداقل مدافعان نظام سیاسی کنونی در نظر داشته باشند که حجاب اجباری موتور محرکی برای مخالفت های گسترده با نظام سیاسی در ایران خواهد بود و چه بسا نطفه براندازی نظام سیاسی در رحم حجاب اجباری به تدریج رشد و نمو پیدا کند.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
از اینکه حجاب از دستورات شرع مقدس اسلام بوده و رعایت آن در جامعه خوب است، در آن حرفی نیست، اما باید دانست که بسیاری از دستورات اسلامی بالذات خوب اند و بسیاری دیگر بالتبع با این تفاوت که آنچه بالذات خوب است دائمی است و آنچه بالتبع خوب است، میتواند دایمی نباشد. به همین دلیل است که دستورات اسلامی همه از ماهیت یکسانی برخوردار نبوده و بنابراین از کلیشه واحدی در اجرا تبعیت نمیکنند.
قبل از ورود به موضوع این نکته را خاطرنشان کنم که گزاره های اخلاقی و گزاره های دینی، انشایی و اعتباری صِرف نیستند تا حاکی از واقعیت نفس الامری نباشند. اصلاً اخلاق بدون "واقعیت عینی" و وجود نفس الامر، پوچ و بی معنا خواهد بود. پاسخ به اشکال مطلق بودن اخلاق را به قرار زیر میتوان خلاصه کرد: باید بین مطلق بودن اخلاق و مطلق بودن فعل اخلاقی فرق گذاشت. فعل یا رفتار اخلاقی (به تعبیر استاد مطهری) نمیتواند مطلق و ثابت باشد، بلکه با توجه به اعتبارات و شرایط مختلف، متفاوت است. استاد مطهری در بسیاری از آثار خود (برای مثال: تعلیم تربیت در اسلام ص 148) اشاره میکند که: یک فعل میتواند به اعتباری، اخلاقی باشد، و به اعتبار دیگر ضداخلاقی. براي مثال، گرفتن مال یتیم اگر به منظور سرقت باشد، بد است؛ اما اگر به منظور جلوگیری از هدر رفتن آن و ایجاد منفعت برای یتیم باشد، خوب است. همچنین راستگویی نیز حکم ثابتی ندارد که مطلقاً خوب باشد یا مطلقاً بد. راستگویی از آنجهت که راستگویی است خوب است؛ اما نه به این معنا که در همه جا و تحت هر شرایطی باید راست گفت؛ بلکه اگر راست گفتن، فتنه انگیز بود و در مقابل، دروغ گفتن مصلحت آمیز بود، آن وقت راستگویی بد است.
به بیان دیگر، خوب و بد دو قسم اند: بعضی بالذّات خوبند و برخی بالتبع و به دلیل اینکه وسیله ای برای رسیدن به خوبیهای بالذات هستند. مثلاً عفت بالذات خوب است و لذا استثنا بردار نیست، اما حجاب بالتبع خوب است، از اینرو در میان بعضی اقوام و ملیتها خوب تلقی میشود و در میان اقوام دیگر بی حجابی خوب است. معیار تشخیص خوبی در این مسئله به حجاب و بی حجابی برنمی گردد؛ بلکه این امر ناشی از صفت عفت است که در فطرت بشر نهاده شده است.
حجاب به خودی خود و با قطع نظر از عفت و عفاف خوب نیست؛ بلکه چون وسیله ای برای حفظ عفت یا عفاف در جامعه است، خوب است. اما عفت صفتی است که خوبی بالذات دارد. حتی فاسدترین و بی عفت ترین زنان دنیا هم معتقدند که بی عفتی بد است و عفاف پسندیده و خوب است. بنابراین خوبی های بالذات، مطلق و دائمی هستند اما خوبی های بالتبع، متغیر و نسبی. با این توضیحات بسیار مختصر، نمی توان خوبی بالتبع را برای جامعه اجباری کرد که حجاب از جمله آنهاست. برای مثال، بسیاری از نظام های سیاسی حتی نظام های سکولار، بی عفتی در جامعه را نهی کرده و با توسل به قانون از آن جلوگیری می کنند چراکه بی عفتی بالذات بد است اما در بسیاری از مقولات که خوبی بالتبع هستند، حتی در نظام های دینی هم اجبار لازم نیست و جامعه در انتخاب آن آزاد گذاشته شده است چراکه اجبار می تواند آثار خوبی بالتبع را مخدوش کرده و نامطلوب جلوه دهد. حجاب هم از همین مقولات است که شارع مقدس اسلام ضمن تأکید بر رعایت آن، برایش اجباری را قایل نشده و مردم را در انتخاب آن مخیر گذاشته است؛ همانطور که در زمان رسول الله، خلفای راشدین و ائمة معصومین، هیچگاه حجاب اجباری مرسوم نبود و کسی را به دلیل رعایت نکردنش اجبار نمی کردند.
"حجاب اجباری" سبب وهن و به سخره گرفتن "حجاب اسلامی" می شود؛ در حالی که "حجاب اختیاری" سبب پایداری "فرهنگ حجاب پذیری" و احترام به حجابی می شود که مورد تأکید شارع مقدس اسلام بوده که درنهایت عفت و ویژگی عفاف را در جامعه تسری داده و نهادینه خواهد کرد. کسانیکه مخالف "حجاب اسلامی" اند، بهتر است بر طبل "حجاب اجباری" بکوبند که سرانجامی جز وهن و بی اعتباری "حجاب اسلامی" نخواهد داشت ضمن آنکه حجاب اجباری حداقل در شرایط کنونی جامعه، جمعیت زیادی از جوانان را از اسلام بری کرده و نسبت به سایر احکام اسلامی بی تفاوت می سازد. حداقل مدافعان نظام سیاسی کنونی در نظر داشته باشند که حجاب اجباری موتور محرکی برای مخالفت های گسترده با نظام سیاسی در ایران خواهد بود و چه بسا نطفه براندازی نظام سیاسی در رحم حجاب اجباری به تدریج رشد و نمو پیدا کند.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
#مصطفی_تاجزاده
#دکتررحیمی_بروجردی
مشغول مطالعه بودم که گوشی همراه زنگ زد. نگاه کردم؛ آزاده با استقامت سرکار خانم محتشمی پور همسر مبارز نستوه و مقاوم دکتر مصطفی تاجزاده بود که امکان ارتباط تلفنی با وی را از زندان برایم فراهم می کرد که از او بی نهایت سپاسگزارم. مکالمه تلفنی با کسی که برای آزادی ایران، از زندگی و خانواده اش گذشته تا خودش اسیر شود اما ایران سرافراز و مقاوم مسیر مقاومت و آزادگی را طی کند، در آستانه عید سعید فطر، برایم عیدی باشکوهی از سوی اراده برتر بود.
مفهوم مبارزه در فرهنگ ايران زمين از چنان اهميتي برخوردار بوده كه بخش قابل توجهي از ادبيات اين سرزمين به آن اختصاص يافته است. داستان آرش كمانگير همیشه برایم تداعی کننده مبارزات خالصانه مصطفی تاجزاده برای رهایی وطن و غلبه بر بدی بوده است. داستان آرش کمانگیر در شاهنامه و مبارزه اهريمن (از اوستايي انگرهمَينيو) كه نمادي از بدنهادي، پليدي و زايل كنندة كارهاي نيک بوده، با اهورامزدا كه آگاه، مدبر، نيكجو و خواستار زيبايي و دوستي است، بر فرهنگ و سنت هاي ايرانيان سايه افكنده است. داستان اين گونه به پايان مي رسد كه سرانجام، اهريمن به دست اهورامزدا نابود شده و کار جهان يکسره به نيکي و سرور مي انجامد. در اين ميان، انسان، امشاسپندان و ديگر ايزدان (فرشته ها) و موجودات نيک (مزدا آفريده) که تمامي توسط اهورامزدا آفريده شده اند، در مبارزه اي جانانه با دئوه ها ( ديوها) که موجودات و پديده هايي اهريمني اند، در تلاشي کيهاني براي غلبة نيکي بر بدي، در مبارزه اي مستمر، روزگار مي گذرانند.
در تاریخ سرزمین کهنسال ایران، مبارزان فراوانی برای آزادی وطن، تلاش و مبارزه اي پیگیر کرده و زندگي خود را برای غلبه نيکي بر بدی در مبارزه اي مستمر، به میهن خود ارزانی داشته اند. در این میان، مصطفی تاجزاده از جمله کسانی است که از جوانی سودای نيک خواهی، آزادی و سربلندی ایران را در سر داشت و با تبعیت از منشور تغییرات به مثابه یکی از اصول زندگی با سختی ها، کژی ها ناملایمات، بدی ها، زورگویی ها و ستم مبارزه می کرد تا ایران سرافراز باشد و ملت ایران در آرامش، شادی، سلامتی و آسایش روزگار بگذرانند.
صدای مصطفی تاجزاده از پشت تلفن بسیار امیدوارکننده، با صلابت و مقاوم بود. او تلویحا اشاره کرد که تمامیت زندگی خود را وقف مبارزه با ستم کرده است؛ ضمن آنکه با مطالعه مستمر در زندان و کسب آگاهی از وضعیت ایران، دلش برای ایران و ایرانی هر لحظه می تپد. در پایان مکالمه، به تمام استادان دانشگاه تهران و همراهان "گروه دما" سلام و دعا رساند و عید سعید فطر را تبریک و تهنیت گفت. متقابلا سلام همه را رساندم و برایش بهترین ها و آزادی هرچه سریعتر از اسارت را آرزو کردم تا به زودی در ایرانی آزاد و مستقل در کنار هم زندگی توأم با آرامشی را سپری کنیم. او در خداحافظی، آینده ای روشن را برای ملت ایران آرزو کرد........
.......از همه این حرف ها گذشته، شنیدن صدای دوست دوران نوجوانی در میانسالی (یا شاید ورود به دوران کهنسالی) لطف و طراوت زیادی دارد که غیرقابل وصف است.......
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad @MostafaTajzadeh
#دکتررحیمی_بروجردی
مشغول مطالعه بودم که گوشی همراه زنگ زد. نگاه کردم؛ آزاده با استقامت سرکار خانم محتشمی پور همسر مبارز نستوه و مقاوم دکتر مصطفی تاجزاده بود که امکان ارتباط تلفنی با وی را از زندان برایم فراهم می کرد که از او بی نهایت سپاسگزارم. مکالمه تلفنی با کسی که برای آزادی ایران، از زندگی و خانواده اش گذشته تا خودش اسیر شود اما ایران سرافراز و مقاوم مسیر مقاومت و آزادگی را طی کند، در آستانه عید سعید فطر، برایم عیدی باشکوهی از سوی اراده برتر بود.
مفهوم مبارزه در فرهنگ ايران زمين از چنان اهميتي برخوردار بوده كه بخش قابل توجهي از ادبيات اين سرزمين به آن اختصاص يافته است. داستان آرش كمانگير همیشه برایم تداعی کننده مبارزات خالصانه مصطفی تاجزاده برای رهایی وطن و غلبه بر بدی بوده است. داستان آرش کمانگیر در شاهنامه و مبارزه اهريمن (از اوستايي انگرهمَينيو) كه نمادي از بدنهادي، پليدي و زايل كنندة كارهاي نيک بوده، با اهورامزدا كه آگاه، مدبر، نيكجو و خواستار زيبايي و دوستي است، بر فرهنگ و سنت هاي ايرانيان سايه افكنده است. داستان اين گونه به پايان مي رسد كه سرانجام، اهريمن به دست اهورامزدا نابود شده و کار جهان يکسره به نيکي و سرور مي انجامد. در اين ميان، انسان، امشاسپندان و ديگر ايزدان (فرشته ها) و موجودات نيک (مزدا آفريده) که تمامي توسط اهورامزدا آفريده شده اند، در مبارزه اي جانانه با دئوه ها ( ديوها) که موجودات و پديده هايي اهريمني اند، در تلاشي کيهاني براي غلبة نيکي بر بدي، در مبارزه اي مستمر، روزگار مي گذرانند.
در تاریخ سرزمین کهنسال ایران، مبارزان فراوانی برای آزادی وطن، تلاش و مبارزه اي پیگیر کرده و زندگي خود را برای غلبه نيکي بر بدی در مبارزه اي مستمر، به میهن خود ارزانی داشته اند. در این میان، مصطفی تاجزاده از جمله کسانی است که از جوانی سودای نيک خواهی، آزادی و سربلندی ایران را در سر داشت و با تبعیت از منشور تغییرات به مثابه یکی از اصول زندگی با سختی ها، کژی ها ناملایمات، بدی ها، زورگویی ها و ستم مبارزه می کرد تا ایران سرافراز باشد و ملت ایران در آرامش، شادی، سلامتی و آسایش روزگار بگذرانند.
صدای مصطفی تاجزاده از پشت تلفن بسیار امیدوارکننده، با صلابت و مقاوم بود. او تلویحا اشاره کرد که تمامیت زندگی خود را وقف مبارزه با ستم کرده است؛ ضمن آنکه با مطالعه مستمر در زندان و کسب آگاهی از وضعیت ایران، دلش برای ایران و ایرانی هر لحظه می تپد. در پایان مکالمه، به تمام استادان دانشگاه تهران و همراهان "گروه دما" سلام و دعا رساند و عید سعید فطر را تبریک و تهنیت گفت. متقابلا سلام همه را رساندم و برایش بهترین ها و آزادی هرچه سریعتر از اسارت را آرزو کردم تا به زودی در ایرانی آزاد و مستقل در کنار هم زندگی توأم با آرامشی را سپری کنیم. او در خداحافظی، آینده ای روشن را برای ملت ایران آرزو کرد........
.......از همه این حرف ها گذشته، شنیدن صدای دوست دوران نوجوانی در میانسالی (یا شاید ورود به دوران کهنسالی) لطف و طراوت زیادی دارد که غیرقابل وصف است.......
🌴
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎