♦️جنبش اجتماعی و مغاک تقابل
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ آبان ۱۴۰۱
گاهی سخن گفتن بسیار دشوار میشود. بزنگاههایی تاریخی هست که زبان ناکارآمد میشود. اما من میخواهم دقیقه و نکته ی حساسی را با مخاطبانی بگویم که بسیاری از آنان آکنده از خشم و نفرت و نارضایتیی انباشته شده اند. چنین لحظهی تاریخیای میتواند سرنوشت یک ملت و یک کشور را تغییر بدهد. نظام سیاسیای که بدترین گزینه را برای مواجهه با معترضان مخالف خود برمیگزیند و با سرکوب همهجانبه میکوشد اعتراض مخالفان را خاموش کند، دچار سقوط اخلاقی می شود. در این وضع معترضان بهلحاظ اخلاقی دست برتر را خواهند داشت.
اما وقتی مغاک سرکوب دهن میگشاید، خطری متوجه جنبش اجتماعی میشود: اینکه جنبش خلق و خوی مخالف را بهتمامی از آن خود کند و مثل آن بشود. در طیی تقابل، دو طرف مستعد این هستند که بهسان هم بشوند. اینجا است که تأکید بر اعتراض مدنی اهمیت پیدا میکند.
نیچه گزینگویههای بسیار تکاندهندهای دارد که از آن بوی فرزانهگیی بسیار ژرفی برمیخیزد. او از مغاک تقابل سخن میگوید:
«آن که با هیولا می ستیزد، باید بپاید که خود در این میانه هیولا نشود. اگر دیرزمانی در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت.»
در باب مغاک تقابل تأمل کنیم.
#خشونت
#روحانیت
#عمامهپرانی
#اعتراض_مدنی
#خشونتپرهیزی
#خیزش_اجتماعی
#اعتراض_غیرمدنی
#جناییشدن_اعتراض
@NewHasanMohaddesi @MostafaTajzadeh
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ آبان ۱۴۰۱
گاهی سخن گفتن بسیار دشوار میشود. بزنگاههایی تاریخی هست که زبان ناکارآمد میشود. اما من میخواهم دقیقه و نکته ی حساسی را با مخاطبانی بگویم که بسیاری از آنان آکنده از خشم و نفرت و نارضایتیی انباشته شده اند. چنین لحظهی تاریخیای میتواند سرنوشت یک ملت و یک کشور را تغییر بدهد. نظام سیاسیای که بدترین گزینه را برای مواجهه با معترضان مخالف خود برمیگزیند و با سرکوب همهجانبه میکوشد اعتراض مخالفان را خاموش کند، دچار سقوط اخلاقی می شود. در این وضع معترضان بهلحاظ اخلاقی دست برتر را خواهند داشت.
اما وقتی مغاک سرکوب دهن میگشاید، خطری متوجه جنبش اجتماعی میشود: اینکه جنبش خلق و خوی مخالف را بهتمامی از آن خود کند و مثل آن بشود. در طیی تقابل، دو طرف مستعد این هستند که بهسان هم بشوند. اینجا است که تأکید بر اعتراض مدنی اهمیت پیدا میکند.
نیچه گزینگویههای بسیار تکاندهندهای دارد که از آن بوی فرزانهگیی بسیار ژرفی برمیخیزد. او از مغاک تقابل سخن میگوید:
«آن که با هیولا می ستیزد، باید بپاید که خود در این میانه هیولا نشود. اگر دیرزمانی در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت.»
در باب مغاک تقابل تأمل کنیم.
#خشونت
#روحانیت
#عمامهپرانی
#اعتراض_مدنی
#خشونتپرهیزی
#خیزش_اجتماعی
#اعتراض_غیرمدنی
#جناییشدن_اعتراض
@NewHasanMohaddesi @MostafaTajzadeh
♦️پیآمدهای اعدام معترضان در بحبوحهی جنبش اجتماعیی سراسری
🖊حسن محدثیی گیلوایی۱
همانطوری که محتمل مینمود حکومت در مسیر اجرای گزینهی سرکوب تام که شش وجه آن را قبلاً شرح داده ام، آخرین اقدام کوچک مقیاس را در سطح فردی آزمود و یکی از معترضان را به اتهام محاربه اعدام نمود. اما پیآمدهای این اقدام چیست؟
پیآمد اول: همانطور که همکار عزیز ام آقای دغاغله بهدرستی نوشته اند، حکومت کوشید برای کشته شدههای جنبش اجتماعی روایت رسمی بسازد و مسوولیت آنان را به گردن نگیرد. برای نخستین بار در زبان فارسی کلمهای جدید برای این کار ساخته شد: «کشتهسازی». من در جستوجوهایم در تاریخ زبان فارسی چنین اصطلاحی را به این معنا پیدا نکرده ام. اما اعدام معترضان را دیگر نمیتوان به پای کس دیگری نوشت یا از بیماریهای روانی و غیرروانی و زمینهای سخن گفت. مسؤولیت چنین اقدامی رسماً بر عهدهی حکومت نهاده میشود.
پیآمد دوم: اما اگر بپذیریم که اعدام معترضان به قصد مرعوب کردن آنان صورت گرفته باشد، باید گفت که نه تنها این هدف محقق نمیشود بلکه بر عکس اعدام معترضان، خشم و خشونت معترضان و ناراضیان را بیشتر میسازد و مردم مخالف حکومت را بیش از پیش در اهداف رادیکالشان متحد میسازد. این اقدام به مردم معترض پیام میدهد که حکومت هرگز حاضر نیست تن به مصالحه بدهد و میخواهد با مخالفان خود تا انتها بجنگد. چنین پیامی میتواند به چرخهی خشونت و انتقامگیری دامن بزند و وضع خطرناکتری را برای جامعه رقم بزند. اعدام معترضان در وضعیت جنبش سراسری و وضعیت رادیکالیستی عملاً سوخت رساندن به جنبش اجتماعی و شتاب بخشیدن به آن است و همچون عامل شتابزا عمل میکند.
پیآمد سوم: نتیجهی دیگر اعدام معترضان متحد کردن محیط خارجی یا «محیط ژئوپولیتیک» (نظام سیاسی به تعبیر کاستلز) علیه نظام سیاسی است و میتواند آنها را به اقدامات شدیدتری علیه نظام سیاسی برانگیزاند.
پیآمد چهارم: پیآمد چهارم این است که نظام سیاسی با ناکارآمد شدن انتخابهای قبلی به این نتیجه برسد که باید به مرحلهی بعد برود و شکل بسیار خشنتر و بزرگمقیاستری را برای سرکوب برگزیند. اینچنین انتخابی میتواند شرایط را برای خود نظام سیاسی هر چه دشوارتر سازد و تمام راههای برگشت را برای تصمیمات اصلاحگرانه ببندد و هیچ راه بازگشتی برای سیستم باقی نگذارد.
بنابراین، پیشنهاد من این است که همهی اشکال سرکوب متوقف شود. این راه هرگز به نتیجهی مطلوبی برای کشور و برای خود نظام سیاسی نمیانجامد. تنها راه کمهزنیه پذیرش اشکالی از اصلاح رادیکال است.
#اعدام
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
📌@MostafaTajzadeh
🖊حسن محدثیی گیلوایی۱
همانطوری که محتمل مینمود حکومت در مسیر اجرای گزینهی سرکوب تام که شش وجه آن را قبلاً شرح داده ام، آخرین اقدام کوچک مقیاس را در سطح فردی آزمود و یکی از معترضان را به اتهام محاربه اعدام نمود. اما پیآمدهای این اقدام چیست؟
پیآمد اول: همانطور که همکار عزیز ام آقای دغاغله بهدرستی نوشته اند، حکومت کوشید برای کشته شدههای جنبش اجتماعی روایت رسمی بسازد و مسوولیت آنان را به گردن نگیرد. برای نخستین بار در زبان فارسی کلمهای جدید برای این کار ساخته شد: «کشتهسازی». من در جستوجوهایم در تاریخ زبان فارسی چنین اصطلاحی را به این معنا پیدا نکرده ام. اما اعدام معترضان را دیگر نمیتوان به پای کس دیگری نوشت یا از بیماریهای روانی و غیرروانی و زمینهای سخن گفت. مسؤولیت چنین اقدامی رسماً بر عهدهی حکومت نهاده میشود.
پیآمد دوم: اما اگر بپذیریم که اعدام معترضان به قصد مرعوب کردن آنان صورت گرفته باشد، باید گفت که نه تنها این هدف محقق نمیشود بلکه بر عکس اعدام معترضان، خشم و خشونت معترضان و ناراضیان را بیشتر میسازد و مردم مخالف حکومت را بیش از پیش در اهداف رادیکالشان متحد میسازد. این اقدام به مردم معترض پیام میدهد که حکومت هرگز حاضر نیست تن به مصالحه بدهد و میخواهد با مخالفان خود تا انتها بجنگد. چنین پیامی میتواند به چرخهی خشونت و انتقامگیری دامن بزند و وضع خطرناکتری را برای جامعه رقم بزند. اعدام معترضان در وضعیت جنبش سراسری و وضعیت رادیکالیستی عملاً سوخت رساندن به جنبش اجتماعی و شتاب بخشیدن به آن است و همچون عامل شتابزا عمل میکند.
پیآمد سوم: نتیجهی دیگر اعدام معترضان متحد کردن محیط خارجی یا «محیط ژئوپولیتیک» (نظام سیاسی به تعبیر کاستلز) علیه نظام سیاسی است و میتواند آنها را به اقدامات شدیدتری علیه نظام سیاسی برانگیزاند.
پیآمد چهارم: پیآمد چهارم این است که نظام سیاسی با ناکارآمد شدن انتخابهای قبلی به این نتیجه برسد که باید به مرحلهی بعد برود و شکل بسیار خشنتر و بزرگمقیاستری را برای سرکوب برگزیند. اینچنین انتخابی میتواند شرایط را برای خود نظام سیاسی هر چه دشوارتر سازد و تمام راههای برگشت را برای تصمیمات اصلاحگرانه ببندد و هیچ راه بازگشتی برای سیستم باقی نگذارد.
بنابراین، پیشنهاد من این است که همهی اشکال سرکوب متوقف شود. این راه هرگز به نتیجهی مطلوبی برای کشور و برای خود نظام سیاسی نمیانجامد. تنها راه کمهزنیه پذیرش اشکالی از اصلاح رادیکال است.
#اعدام
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
📌@MostafaTajzadeh