Forwarded from امتداد
✅ سخنرانی #بهاره_هدایت و #حسین_نورانینژاد در ستاد شمالشهر امتداد
📅سهشنبه ۱۹ اردیبهشت - ساعت ۱۸
📍ستاد انتخابانی حزب اتحاد/ #منطقه_اصفهان
📅سهشنبه ۱۹ اردیبهشت - ساعت ۱۸
📍ستاد انتخابانی حزب اتحاد/ #منطقه_اصفهان
🚩 سخنرانی ملایم رهبری و چند نکته
#حسین_نورانینژاد
🔹آیتالله خامنهای معمولن دو سخنرانی مهم سالانه دارد. اولی را در نوروز و در مشهد و حرم امام رضا ایراد میکند و دومی را در مرقد امام خمینی و سالگرد درگذشت ایشان.
امسال هم این سخنرانی انجام شد و چند نکته به چشمم آمد:
1️⃣ یکی لحن ایشان که ملایمتر از پیش و بهخصوص پیش از جنبش مهسا بود. این ویژگی تا حدی در پیام نوروزی دیروز هم بود، جایی که خیلی گذرا به وجود تلخیها در سال گذشته اشاره کرد، هرچند منظور آن مسایل اقتصادی به نظر میرسید و به زمینه نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی پرداخته نشد. امروز هم البته معترضان را درصدی بسیار اندک برشمرد ولی در کل تهاجمی نبود.
2️⃣ نقد مدیریت اقتصادی کشور در دهه ۹۰ که به نظر تبرئه دولت فعلی از مشکلات و مقصر دانستن دولت روحانی برداشت میشد. دیروز هم در پیام نوروزی در بحث جذب سرمایه این نقد به دهه پیش مطرح شد. باید ببینیم در آینده حسن روحانی چه دفاعی از خود و دولتش میکند بهخصوص که عملکرد دولت اولش زمانی که سیاست خارجیاش به سد داخلی و خارجی نخورده بود، جواب خوبی داده بود.
3️⃣ بحث ایجاد دوقطبی بین ملت و خطرات آن که حرف درستی است اما نکته اینجاست که تاکنون بیشترین دوقطبیسازی از سوی حاکمیت بوده با عناوینی چون با بصیرت و بی بصیرت، انقلابی و غیر انقلابی، با حجاب و بی حجاب، ولایی و غیر ولایی و ... . نتیجه اینکه قطبی از اقلیت شکل گرفته که امکان رشد بیشتر و راهیابی به مصادر حکومتی و مدیریتی دارد و قطبی غیر خودی که گاه ممکن است از حقوق سادهای چون حق تحصیل و اشتغال دولتی و روزنامهنگاری و سینماگری و ... هم محروم باشد. اگر بحث نفی دوقطبیسازی ملت جدی شد، به نظر باید این تغییر از بالا شروع شود. مگر اینکه بگویند این با ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ناسازگار است که اگر کسی چنین بگوید، تبعیض سیستماتیک را تایید کرده است.
4️⃣ عدم اشاره به انتخابات بود در حالی که امسال، سال انتخابات است. کاملن مشخص است که همگان به اعتبار کاملن مخدوش شده انتخابات به واسطه نظارت استصوابی واقفند، چه آن را به زبان بیاورند و چه با سکوت درباره آن، به این واقعیت اقرار کنند. به هر حال دموکراسی اسلامی، جمهوری اسلامی و هر عنوان دیگری که بخواهد جامعه را به دو قطب خودی و غیر خودی تقسیم کند، عملا با مفهوم همهفهم دموکراسی ناسازگاری دارد. واژه اسلامی که بر سر جمهوری نشسته یا قید است و یا صفت. اگر جمهوری اسلامی به اعتبار رای مردم و اکثریت مسلمان آن جمهوری اسلامی شده است، پس اسلامی بودن آن صفت است مادامی که مردم بخواهند. تازه آن هم با حفظ حقوق اساسی آحاد ملت با هر دیدگاهی. اما اگر قید باشد، مدافعان آن باید تفاوتش با امارت یا حکومت اسلامی را توضیح دهند و بگویند که چگونه میتوان در جامعه متکثری چون ایران مانع از شکلگیری دوقطبی خودی و غیرخودی شد. اینها پرسشهایی برآمده از برخی تناقضات است که دست کم من تاکنون پاسخ قانعکنندهای دربارهشان ندیدهام.
5️⃣ و نکته آخر درباره بحث قانون اساسی و تغییرات و اصلاحات ساختاری است. اینها حرف دشمن نیست. اینها نکاتی است که از دل تجربه سالیان جمهوری اسلامی و از دل نیاتی مثبت و دلسوزانه مطرح شده است و مطرحکنندگان آن بابتش هزینه زیادی پرداخته و هنوز میپردازند.
🔹اولا کاش راه بر بحث آزاد و بدون لکنت برای این بحث بدون ارجاع به بحث دشمن باز شود و کسانی که به دلیل طرح این مباحث زندانی شدهاند مانند سید مصطفی تاج زاده و سعید مدنی و دیگران آزاد شوند.
🔹 ثانیا پذیرفته شود که مرجع نهایی رد و تایید این دیدگاهها ملتی باشد که مرتبا بر آگاهی آنها تاکید میشود. راه این مساله هم چیزی جز انتخابات آزاد و رفراندوم نیست.
♦️ اینهایی که گفته شد مسائل سخت و غامضی نیستند. آینده کشور هم با پذیرش این اصول بدیهی روشنتر خواهد بود وگرنه حال بد مردم و شرایط وخیم کشور روزبهروز بدتر خواهد شد.
♦️میدانم که عدهای میگویند خسته نمیشوید از این همه تکرار و نصیحت؟ پاسخ اینکه چرا، خسته و ناامید از تاثیرگذاری هستیم اما گفتنش ضرر ندارد. شاید عدهای در نیروهای میانه که هنوز دستشان به جایی میرسد کمک کنند تا ریلگذاری به مسیری رهنمون شود که از آیندهای بدتر از امروز جلوگیری شود. این حرفها نافی و مانع کنشهای دیگر هم نیست. دیگر بعید است کسی چشمش باز باشد و نفهمد که ادامه این مسیر چه عواقب تلخی برای مردم و کشور دارد. عواقبی که پاسوز همه خواهد شد.
توکل بر خدا
#هبوط_ناتمام
@hosseinnoorani @MostafaTajzadeh
#حسین_نورانینژاد
🔹آیتالله خامنهای معمولن دو سخنرانی مهم سالانه دارد. اولی را در نوروز و در مشهد و حرم امام رضا ایراد میکند و دومی را در مرقد امام خمینی و سالگرد درگذشت ایشان.
امسال هم این سخنرانی انجام شد و چند نکته به چشمم آمد:
1️⃣ یکی لحن ایشان که ملایمتر از پیش و بهخصوص پیش از جنبش مهسا بود. این ویژگی تا حدی در پیام نوروزی دیروز هم بود، جایی که خیلی گذرا به وجود تلخیها در سال گذشته اشاره کرد، هرچند منظور آن مسایل اقتصادی به نظر میرسید و به زمینه نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی پرداخته نشد. امروز هم البته معترضان را درصدی بسیار اندک برشمرد ولی در کل تهاجمی نبود.
2️⃣ نقد مدیریت اقتصادی کشور در دهه ۹۰ که به نظر تبرئه دولت فعلی از مشکلات و مقصر دانستن دولت روحانی برداشت میشد. دیروز هم در پیام نوروزی در بحث جذب سرمایه این نقد به دهه پیش مطرح شد. باید ببینیم در آینده حسن روحانی چه دفاعی از خود و دولتش میکند بهخصوص که عملکرد دولت اولش زمانی که سیاست خارجیاش به سد داخلی و خارجی نخورده بود، جواب خوبی داده بود.
3️⃣ بحث ایجاد دوقطبی بین ملت و خطرات آن که حرف درستی است اما نکته اینجاست که تاکنون بیشترین دوقطبیسازی از سوی حاکمیت بوده با عناوینی چون با بصیرت و بی بصیرت، انقلابی و غیر انقلابی، با حجاب و بی حجاب، ولایی و غیر ولایی و ... . نتیجه اینکه قطبی از اقلیت شکل گرفته که امکان رشد بیشتر و راهیابی به مصادر حکومتی و مدیریتی دارد و قطبی غیر خودی که گاه ممکن است از حقوق سادهای چون حق تحصیل و اشتغال دولتی و روزنامهنگاری و سینماگری و ... هم محروم باشد. اگر بحث نفی دوقطبیسازی ملت جدی شد، به نظر باید این تغییر از بالا شروع شود. مگر اینکه بگویند این با ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ناسازگار است که اگر کسی چنین بگوید، تبعیض سیستماتیک را تایید کرده است.
4️⃣ عدم اشاره به انتخابات بود در حالی که امسال، سال انتخابات است. کاملن مشخص است که همگان به اعتبار کاملن مخدوش شده انتخابات به واسطه نظارت استصوابی واقفند، چه آن را به زبان بیاورند و چه با سکوت درباره آن، به این واقعیت اقرار کنند. به هر حال دموکراسی اسلامی، جمهوری اسلامی و هر عنوان دیگری که بخواهد جامعه را به دو قطب خودی و غیر خودی تقسیم کند، عملا با مفهوم همهفهم دموکراسی ناسازگاری دارد. واژه اسلامی که بر سر جمهوری نشسته یا قید است و یا صفت. اگر جمهوری اسلامی به اعتبار رای مردم و اکثریت مسلمان آن جمهوری اسلامی شده است، پس اسلامی بودن آن صفت است مادامی که مردم بخواهند. تازه آن هم با حفظ حقوق اساسی آحاد ملت با هر دیدگاهی. اما اگر قید باشد، مدافعان آن باید تفاوتش با امارت یا حکومت اسلامی را توضیح دهند و بگویند که چگونه میتوان در جامعه متکثری چون ایران مانع از شکلگیری دوقطبی خودی و غیرخودی شد. اینها پرسشهایی برآمده از برخی تناقضات است که دست کم من تاکنون پاسخ قانعکنندهای دربارهشان ندیدهام.
5️⃣ و نکته آخر درباره بحث قانون اساسی و تغییرات و اصلاحات ساختاری است. اینها حرف دشمن نیست. اینها نکاتی است که از دل تجربه سالیان جمهوری اسلامی و از دل نیاتی مثبت و دلسوزانه مطرح شده است و مطرحکنندگان آن بابتش هزینه زیادی پرداخته و هنوز میپردازند.
🔹اولا کاش راه بر بحث آزاد و بدون لکنت برای این بحث بدون ارجاع به بحث دشمن باز شود و کسانی که به دلیل طرح این مباحث زندانی شدهاند مانند سید مصطفی تاج زاده و سعید مدنی و دیگران آزاد شوند.
🔹 ثانیا پذیرفته شود که مرجع نهایی رد و تایید این دیدگاهها ملتی باشد که مرتبا بر آگاهی آنها تاکید میشود. راه این مساله هم چیزی جز انتخابات آزاد و رفراندوم نیست.
♦️ اینهایی که گفته شد مسائل سخت و غامضی نیستند. آینده کشور هم با پذیرش این اصول بدیهی روشنتر خواهد بود وگرنه حال بد مردم و شرایط وخیم کشور روزبهروز بدتر خواهد شد.
♦️میدانم که عدهای میگویند خسته نمیشوید از این همه تکرار و نصیحت؟ پاسخ اینکه چرا، خسته و ناامید از تاثیرگذاری هستیم اما گفتنش ضرر ندارد. شاید عدهای در نیروهای میانه که هنوز دستشان به جایی میرسد کمک کنند تا ریلگذاری به مسیری رهنمون شود که از آیندهای بدتر از امروز جلوگیری شود. این حرفها نافی و مانع کنشهای دیگر هم نیست. دیگر بعید است کسی چشمش باز باشد و نفهمد که ادامه این مسیر چه عواقب تلخی برای مردم و کشور دارد. عواقبی که پاسوز همه خواهد شد.
توکل بر خدا
#هبوط_ناتمام
@hosseinnoorani @MostafaTajzadeh
📝📝📝موقعیت مهدی، موقعیت ما
✍🏻#حسین_نورانینژاد
✅دو یادداشت نیمهکاره داشتم. اولی را درباره ۱۲ فروردین و ابهامات و تناقضات درونی جمهوری اسلامی مشغول نوشتن بودم که فیلم ماست ریختن یکی از اراذل جاهل، روی سر دو زن در مشهد روانم را به هم ریخت. حسب عادت پناه بردم به نوشتن. میانه نوشتن درباره آن و ربط دادنش به ضعفهای ساختاری بودم که دیدم تلویزیون فیلم موقعیت مهدی را نشان می دهد. برخی دلبستگیهای قدیمیام زنده شد و تصمیم گرفتم به این بُعد دیگر از وجودم نیز مجال بروز دهم. قبلا فیلم را دیده بودم و نفسم را گرفته بود. دوباره پایش نشستم و باز نفسگیر بود.
✅سعی میکردم جلوی هقهق را بگیرم و همین بغضم را سنگینتر میکرد. به نظرم فیلم چیزی نبود جز یک روایت ساده و بیپیرایه و بدون اغراق از باکریها. پرسوجوهایم همین را تایید کرده. حتی تلاش نمیکرد اتفاقات رخ داده را داغتر از واقعیتشان کند یا به قول آن جوک مربوط به مداحان، زهرماری قاطیاش کند تا اشک بگیرد. شاید خیلی کمتر از واقعیت هم بود. اما همین هم در نهایت عظمت و شکوه بود. واقعیت نسلی از خودگذشته، پاکباز، شجاع، مخلص، باعاطفه، بامرام، بامعرفت و تکرار نشدنی که حاصل تمام ایثارگریهایشان، وضعیت تلخ و افتضاح کنونی است. واحیرتا! واحسرتا! تناقضی عجیب که سالهاست درون بسیاری از نسل میانه، همچون من را درگیر خود نگه داشته و از ما تصویری مالهکش ساخته است. چرا؟ چون خودشان را قبول داریم اما دستاوردشان را نه.
✅میانه فیلم به این فکر میکردم که آیا چنین سرمایه انباشت شدهای از انسانهای صادق و ایثارگر و نجیب و بیتوقع و دیگرخواه، بار دیگر تکرار میشود؟ با این سرمایه انسانی چه شد؟ مثالی در ذهنم آمد. مشهور است که دوره احمدینژاد بهترین زمان برای جهش اقتصادی و توسعهای ایران به واسطه درآمد بیسابقه نفت بود. اما مدیریت غلط، آن سرمایه را سوزاند. مدیریت و هدایتی مبتنی بر نابلدی، ندانمکاری، اسراف در مصرف، و خلاصه ناآگاهی نسبت به مدیریت درست چنان سرمایهای عظیم.
✅سرمایه انسانی نسل انقلاب نیز به چنین سرنوشتی دچار شد. نسلی سرشار از انگیزههای بیآلایش و پاک، همراه با نجابت و سادگی و اعتماد صددرصد به سیستم حاکم و رهبران و همبستگی فوقالعاده بالای اجتماعی و پذیرش بینالمللی بالا و احترام جهانی به انقلاب مردمی ۵۷. فرصتی بینظیر برای گذاری پایدار به توسعه، دموکراسی، آزادی و ....
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@hosseinnoorani
🆔@MostafaTajzadeh
✍🏻#حسین_نورانینژاد
✅دو یادداشت نیمهکاره داشتم. اولی را درباره ۱۲ فروردین و ابهامات و تناقضات درونی جمهوری اسلامی مشغول نوشتن بودم که فیلم ماست ریختن یکی از اراذل جاهل، روی سر دو زن در مشهد روانم را به هم ریخت. حسب عادت پناه بردم به نوشتن. میانه نوشتن درباره آن و ربط دادنش به ضعفهای ساختاری بودم که دیدم تلویزیون فیلم موقعیت مهدی را نشان می دهد. برخی دلبستگیهای قدیمیام زنده شد و تصمیم گرفتم به این بُعد دیگر از وجودم نیز مجال بروز دهم. قبلا فیلم را دیده بودم و نفسم را گرفته بود. دوباره پایش نشستم و باز نفسگیر بود.
✅سعی میکردم جلوی هقهق را بگیرم و همین بغضم را سنگینتر میکرد. به نظرم فیلم چیزی نبود جز یک روایت ساده و بیپیرایه و بدون اغراق از باکریها. پرسوجوهایم همین را تایید کرده. حتی تلاش نمیکرد اتفاقات رخ داده را داغتر از واقعیتشان کند یا به قول آن جوک مربوط به مداحان، زهرماری قاطیاش کند تا اشک بگیرد. شاید خیلی کمتر از واقعیت هم بود. اما همین هم در نهایت عظمت و شکوه بود. واقعیت نسلی از خودگذشته، پاکباز، شجاع، مخلص، باعاطفه، بامرام، بامعرفت و تکرار نشدنی که حاصل تمام ایثارگریهایشان، وضعیت تلخ و افتضاح کنونی است. واحیرتا! واحسرتا! تناقضی عجیب که سالهاست درون بسیاری از نسل میانه، همچون من را درگیر خود نگه داشته و از ما تصویری مالهکش ساخته است. چرا؟ چون خودشان را قبول داریم اما دستاوردشان را نه.
✅میانه فیلم به این فکر میکردم که آیا چنین سرمایه انباشت شدهای از انسانهای صادق و ایثارگر و نجیب و بیتوقع و دیگرخواه، بار دیگر تکرار میشود؟ با این سرمایه انسانی چه شد؟ مثالی در ذهنم آمد. مشهور است که دوره احمدینژاد بهترین زمان برای جهش اقتصادی و توسعهای ایران به واسطه درآمد بیسابقه نفت بود. اما مدیریت غلط، آن سرمایه را سوزاند. مدیریت و هدایتی مبتنی بر نابلدی، ندانمکاری، اسراف در مصرف، و خلاصه ناآگاهی نسبت به مدیریت درست چنان سرمایهای عظیم.
✅سرمایه انسانی نسل انقلاب نیز به چنین سرنوشتی دچار شد. نسلی سرشار از انگیزههای بیآلایش و پاک، همراه با نجابت و سادگی و اعتماد صددرصد به سیستم حاکم و رهبران و همبستگی فوقالعاده بالای اجتماعی و پذیرش بینالمللی بالا و احترام جهانی به انقلاب مردمی ۵۷. فرصتی بینظیر برای گذاری پایدار به توسعه، دموکراسی، آزادی و ....
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@hosseinnoorani
🆔@MostafaTajzadeh
Telegraph
✅موقعیت مهدی، موقعیت ما
🔹دو یادداشت نیمهکاره داشتم. اولی را درباره ۱۲ فروردین و ابهامات و تناقضات درونی جمهوری اسلامی مشغول نوشتن بودم که فیلم ماست ریختن یکی از اراذل جاهل، روی سر دو زن در مشهد روانم را به هم ریخت. حسب عادت پناه بردم به نوشتن. میانه نوشتن درباره آن و ربط دادنش…