This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝وقتی در سال ۱۶۰۰ میلادی، #جوردانو_برونو فيلسوف ايتاليايی را پس از گذراندن ۸ سـال در سياهچالهای خوفناك دادگاه انگيزاسيون (تفتيش عقايد) به ميدان كامپودی فيوری شـهر رُم آورده بودند تا زنده زنده در آتش بسوزانند، او را به يك ستون آهنين بستند و انبوهی ازهيزم برای سوزاندن او جمـع كرده بودند، او هـم ساكت بود و چيزی نمیگفت؛ ناگهان اتفاقی افتاد و جملهای را بهزبان آورد كه در تاريخ ماندنی شد.
✅ آن اتفاق اين بود كه ناگهان ديدند پيرزنی نزديك شد وتكه هيزمی دردست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آنرا به روی هيـزمها انداخت. برونو گويی عمل اين پيرزن مغز استخوانش را سوزانده بود، سکوتش را شکست و گفت: "لعنت بر اين جهل مقدست!"
✅در چنين جهلی، شخص جاهل در جهل میسوزد، ولی برای خدا میسوزد. گرسنگی، فقر، فلاكت، بيماری، جنگ و دشمنی، جنايت و آدمكشی، همه را به قصد قربت تحمل میكند و جالب اينكه از هرگونه روشـــنگری نیز میهراسد!
✅از کتاب جهل مقدس؛ مصطفی محقق داماد
✅در این سکانس بسیار دیدنی، برونو میگوید؛ من اشتباه کردم که به همت کلیسا چشم دوخته بودم و به یاری او قصد مبارزه با جهل و نادانی را داشتم.
🆔@MostafaTajzadeh
✅ آن اتفاق اين بود كه ناگهان ديدند پيرزنی نزديك شد وتكه هيزمی دردست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آنرا به روی هيـزمها انداخت. برونو گويی عمل اين پيرزن مغز استخوانش را سوزانده بود، سکوتش را شکست و گفت: "لعنت بر اين جهل مقدست!"
✅در چنين جهلی، شخص جاهل در جهل میسوزد، ولی برای خدا میسوزد. گرسنگی، فقر، فلاكت، بيماری، جنگ و دشمنی، جنايت و آدمكشی، همه را به قصد قربت تحمل میكند و جالب اينكه از هرگونه روشـــنگری نیز میهراسد!
✅از کتاب جهل مقدس؛ مصطفی محقق داماد
✅در این سکانس بسیار دیدنی، برونو میگوید؛ من اشتباه کردم که به همت کلیسا چشم دوخته بودم و به یاری او قصد مبارزه با جهل و نادانی را داشتم.
🆔@MostafaTajzadeh