🔴 خارج از ایران و بحرانهای پیشِ رو
🔹 نکاتی پیرامونِ «آن چند نفر»
❇️ احمد نیکخواه
🔺پیش از آغاز: حتماً شهروندِ ایراناند، آنها که ایران را در چمدانهایشان گذاشته و رفتهاند. حتماً با دلشورهی ایران زندگی میکنند. حتماً ایران را با چشمهای بیقرار مادر به یاد میآورند. حتماً ایران را دوست دارند. آنها شهروندِ ایراناند حتی اگر بیرون از مرزهای ملی باشند. خود رفته باشند، یا اخراج شده باشند، تردیدی نیست که دل در گروِ میهن دارند و در آرزو و تمنایِ آن، روزگار میگذرانند. با این حال، میهندوستی و ایرانی بودن، مانع از گفتگوی انتقادی نمیشود. شهروندیِ کشور، مانع از خطاهای بزرگِ تاریخی نمیشود و گروههایِ ذینفع را به مثابه مردمِ مظلومِ تحتِ ستم، نمیانگارد. قصدِ این یادداشت، با اذعان و احترام به همهی کسانی که بیرون از ایران زندگی میکنند، اما دامن زدن به گفتگویی بیپروا، صریح و انتقادی به ویژه در خصوص وقایعِ اخیر است. 🔻
▪️ همهی حرفِ این یادداشت در همین پاراگرافِ آغازین به عرض میرسد:
🔸مردم، این پهنهی نامنسجمِ نایکپارچه، این تمامیتِ متعارضِ متکثرِ پراکنده، این پرمسئلهای که یک کلِ همسان و همبسته نیست، این فرّارِ گریزپا و نابچنگ که در اختیار قرار نمیگیرد و تن به اهلی شدن نمیدهد، خود باید از جانبِ خود سخن بگوید، خود باید متشکل شود. هیچ جریانی، آن بالا، آن بیرون، آنکه رهبرِ خودخوانده است، این مردم را نمیتواند مصادره، تسخیر، تصرف و تعبیر کند. هیچ معنای از بیرون اخذ شدهای را نمیتوان بر مردم، بار کرد. این اضافهباری که درونجوشیده نیست و مهمانِ ناخواندهای که بر این سفره خود را ولینعمت میخواند، به این خانه راه ندارد. به تعبیر بزرگی، اگر هر شخص یا جریانی میخواهد با مردم باشد، نه جلوتر از آنها و نه حتی همشانه و همعرض، که عقبتر از مردم بایستد و به جایِ روحیهی نامطبوعِ رهبرپنداری و پیشقراولی، یاوری و دلاوری کند. تنها امکانی باشد برای شنیدنِ این مفهومی که بر سرش دعواست و وکیل و وصی و قیم، نمیپذیرد. اینبار هر که هست و هر چه ادعا میکند، به طرفة العینی به پرسش گرفته میشود: از منابعِ مالی، تا منابعِ رسانهایاش، تا گذشته و پیشینه و سابقهاش، به تمامه موردِ راستیآزمایی قرار میگیرند. رأیِ این مردم را به سادگی نه میتوان مالک شد و نه دگربار معبری از آنها ساخت به خلقِ فاجعهای تازه. تنها میتوان پژواکِ پویشهای تاریخیشان را شنید و بدان اذعان کرد و در برابرش، تواضع داشت.
▪️ خبر آمد که به محضِ تحویلِ سالِ میلادی، چند شخصی که عمدتاً برای مردم ایران نامهای آشنایی نیز دارند، در توییتی مشترک، از آزادی و عدالت و همبستگی و سازماندهی در ایران گفتهاند و بهنحوی شائبهی نوعی همیابی را در نیروهای اپوزیسیونِ خارج از ایران، تقویت کردهاند. در این خصوص و فارغ از اینکه این همیابی، ائتلاف بوده یا نوعی کار مشترکِ چند نفره و واجد چه میزانی از اثرگذاری یا قوتِ اجرایی و ... است و بحثهای نظریِ مربوط به آن، اما برخی نکات حائز اهمیت وجود دارد که برای همفکری و دامن زدن به گفتگوی بیشتر، به اشتراک گذاشته میشود. در این متن و از این همیابی، به اختصار به «آن چند نفر» تعبیر میشود.
🔸بحرانِ نمایندگی: ایران و پیشتر از آن جهان، به طور کلی از بحرانِ نمایندگی رنج میبرد. سیستم لیبرال دموکراسی مبتنی بر نمایندگیِ گروههای متعدد اجتماعی در قالبهای سنتی احزاب و اتحادیهها و ... اکنون با دشواریهای بسیاری روبروست. فوکویاما با طرح مقولهی هویت، مانوئل کاستلز با طرح بحث گسیختگی و مایکل سندل با پیش کشیدن بحث بحرانِ شایستهسالاری نشان دادهاند که بخشِ گستردهی جنبشهای اجتماعی جدیدِ برآمده در غرب، در نتیجهی نوعی منطقِ حذف و بیرونگذاریِ مردمان، سربرآورده است. بحرانِ نمایندگی، به نوعی جدال برای به رسمیت شناخته شدن توسط قاطبهی ملتها دامن زده است. «آن چند نفر»، دچارِ بحرانِ نمایندگیاند....
@MostafaTajzadeh
متن کامل:
https://bit.ly/3QkA2pQ
#ایران_فردا
#بحران_نمایندگی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
🔹 نکاتی پیرامونِ «آن چند نفر»
❇️ احمد نیکخواه
🔺پیش از آغاز: حتماً شهروندِ ایراناند، آنها که ایران را در چمدانهایشان گذاشته و رفتهاند. حتماً با دلشورهی ایران زندگی میکنند. حتماً ایران را با چشمهای بیقرار مادر به یاد میآورند. حتماً ایران را دوست دارند. آنها شهروندِ ایراناند حتی اگر بیرون از مرزهای ملی باشند. خود رفته باشند، یا اخراج شده باشند، تردیدی نیست که دل در گروِ میهن دارند و در آرزو و تمنایِ آن، روزگار میگذرانند. با این حال، میهندوستی و ایرانی بودن، مانع از گفتگوی انتقادی نمیشود. شهروندیِ کشور، مانع از خطاهای بزرگِ تاریخی نمیشود و گروههایِ ذینفع را به مثابه مردمِ مظلومِ تحتِ ستم، نمیانگارد. قصدِ این یادداشت، با اذعان و احترام به همهی کسانی که بیرون از ایران زندگی میکنند، اما دامن زدن به گفتگویی بیپروا، صریح و انتقادی به ویژه در خصوص وقایعِ اخیر است. 🔻
▪️ همهی حرفِ این یادداشت در همین پاراگرافِ آغازین به عرض میرسد:
🔸مردم، این پهنهی نامنسجمِ نایکپارچه، این تمامیتِ متعارضِ متکثرِ پراکنده، این پرمسئلهای که یک کلِ همسان و همبسته نیست، این فرّارِ گریزپا و نابچنگ که در اختیار قرار نمیگیرد و تن به اهلی شدن نمیدهد، خود باید از جانبِ خود سخن بگوید، خود باید متشکل شود. هیچ جریانی، آن بالا، آن بیرون، آنکه رهبرِ خودخوانده است، این مردم را نمیتواند مصادره، تسخیر، تصرف و تعبیر کند. هیچ معنای از بیرون اخذ شدهای را نمیتوان بر مردم، بار کرد. این اضافهباری که درونجوشیده نیست و مهمانِ ناخواندهای که بر این سفره خود را ولینعمت میخواند، به این خانه راه ندارد. به تعبیر بزرگی، اگر هر شخص یا جریانی میخواهد با مردم باشد، نه جلوتر از آنها و نه حتی همشانه و همعرض، که عقبتر از مردم بایستد و به جایِ روحیهی نامطبوعِ رهبرپنداری و پیشقراولی، یاوری و دلاوری کند. تنها امکانی باشد برای شنیدنِ این مفهومی که بر سرش دعواست و وکیل و وصی و قیم، نمیپذیرد. اینبار هر که هست و هر چه ادعا میکند، به طرفة العینی به پرسش گرفته میشود: از منابعِ مالی، تا منابعِ رسانهایاش، تا گذشته و پیشینه و سابقهاش، به تمامه موردِ راستیآزمایی قرار میگیرند. رأیِ این مردم را به سادگی نه میتوان مالک شد و نه دگربار معبری از آنها ساخت به خلقِ فاجعهای تازه. تنها میتوان پژواکِ پویشهای تاریخیشان را شنید و بدان اذعان کرد و در برابرش، تواضع داشت.
▪️ خبر آمد که به محضِ تحویلِ سالِ میلادی، چند شخصی که عمدتاً برای مردم ایران نامهای آشنایی نیز دارند، در توییتی مشترک، از آزادی و عدالت و همبستگی و سازماندهی در ایران گفتهاند و بهنحوی شائبهی نوعی همیابی را در نیروهای اپوزیسیونِ خارج از ایران، تقویت کردهاند. در این خصوص و فارغ از اینکه این همیابی، ائتلاف بوده یا نوعی کار مشترکِ چند نفره و واجد چه میزانی از اثرگذاری یا قوتِ اجرایی و ... است و بحثهای نظریِ مربوط به آن، اما برخی نکات حائز اهمیت وجود دارد که برای همفکری و دامن زدن به گفتگوی بیشتر، به اشتراک گذاشته میشود. در این متن و از این همیابی، به اختصار به «آن چند نفر» تعبیر میشود.
🔸بحرانِ نمایندگی: ایران و پیشتر از آن جهان، به طور کلی از بحرانِ نمایندگی رنج میبرد. سیستم لیبرال دموکراسی مبتنی بر نمایندگیِ گروههای متعدد اجتماعی در قالبهای سنتی احزاب و اتحادیهها و ... اکنون با دشواریهای بسیاری روبروست. فوکویاما با طرح مقولهی هویت، مانوئل کاستلز با طرح بحث گسیختگی و مایکل سندل با پیش کشیدن بحث بحرانِ شایستهسالاری نشان دادهاند که بخشِ گستردهی جنبشهای اجتماعی جدیدِ برآمده در غرب، در نتیجهی نوعی منطقِ حذف و بیرونگذاریِ مردمان، سربرآورده است. بحرانِ نمایندگی، به نوعی جدال برای به رسمیت شناخته شدن توسط قاطبهی ملتها دامن زده است. «آن چند نفر»، دچارِ بحرانِ نمایندگیاند....
@MostafaTajzadeh
متن کامل:
https://bit.ly/3QkA2pQ
#ایران_فردا
#بحران_نمایندگی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 خارج از ایران و بحرانهای پیشِ رو
❇️ احمد نیکخواه @iranfardamag 🔺پیش از آغاز: حتماً شهروندِ ایراناند، آنها که ایران را در چمدانهایشان گذاشته و رفتهاند. حتماً با دلشورهی ایران زندگی میکنند. حتماً ایران را با چشمهای بیقرار مادر به یاد میآورند. حتماً ایران را دوست دارند. آنها شهروندِ…