فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.41K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «عدالت اقتصادی در دولت اعتدالی»

🔻🔻🔻مقاله‌ای از فاطمه قابل‌رحمت منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

از متن:

🖊 نابرابری درآمدی، یکی از هدف‌های اصلی است که عموما در برنامه‌های توسعه به آن پرداخته می‌شود. در ایران با توجه به مبانی فکری سیاست‌گذاران در تدوین برنامه‌های توسعه، بسیار کم از این مفهوم استفاده شده و عموما مفهوم «عدالت اقتصادی» و یا «عدالت اجتماعی» به جای «نابرابری درآمدی» کار رفته است

🖊 با توجه به سیاست‌های بازتوزیعی اول انقلاب و شعارهای عدالت‌طلبانه و متاثر از ایدئولوژی انقلابی، همچنین به دلیل استمرار در پرداخت یارانه‌های مستقیم و غیرمستقیم (نرخ دولتی ارز، یارانه‌های حامل‌های انرژی و...) که اولی برای رضایت طبقه فرودست به‌عنوان پایگاه اجتماعی دولت و دومی برای جبران ناکارآمدی بنگاه‌های تولیدی پرداخت می‌شد، به نظر می‌رسد که دولت در ایران بعد از انقلاب در قبال همه‌ی طبقات رویکرد بازتوزیعی داشته است

🖊 در شرایط انتخاباتی، به‌دلیل ضعف نهادمندی در جامعه‌ی مدنی مانند احزاب سیاسی و سندیکاها، نامزدهای انتخابات با جناح‌گرایی و تشکیل باندهای ناپایدار، از میان حامیان عضوگیری می‌کنند و از طریق ارائه وام و تسهیلات، کاریابی، ارتقای شغل، استخدام در بدنه دولت بدون شایستگی و کمک مالی و... هواداریابی کرده که روند گذار به دموکراسی را مختل و ناکارآمد می‌کند


🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید

tinyurl.com/y3bwmtfw

#فاطمه_قابل_رحمت #برنامه_توسعه #عدالت_اجتماعی #اقتصاد_سیاسی

🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial

🔸 نشانی وب‌سایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
✍️بهمن احمدی امویی در پژوهش خود درباره اقتصاد سیاسی سازمان تأمین اجتماعی می‌نویسد

🖍شناخت نیروهای رسمی و غیررسمی مؤثر بر ساختار فکری مدیران و تصمیم‌‏سازان، دست‏‌کم در حوزه سازمان تأمین اجتماعی، اهمیت ویژه‌‏ای برای سیاست‏‌گذاران و کنش‌گران در این عرصه دارد. پرسش محوری و اساسی این پژوهش این است که سرانجام صندوق‏‌های حمایتی و مشخصاً تأمین اجتماعی در چالش بین وسوسه‏‌های یک سیاستمدار و دغدغه‌‏های یک کارشناس چه می‌‏شود؟ و در عمل، کدام‏یک بر دیگری ترجیح داده ‏شده و چرا؟ برای رسیدن به این هدف و جواب سؤال محوری این پژوهش، سؤالات زیر باید پاسخ داده می‌‏شد:

1️⃣ نگرش سیاست‏‌گذاران و تصمیم‌‏گیران به صندوق‌‏های بازنشستگی و به‏‌ویژه تأمین اجتماعی چیست؟

2️⃣چه عواملی بر ساختار فکری مدیران و تصمیم‌‏سازان در موضوع تأمین اجتماعی و اصلاحات صندوق‌‏ها تأثیرگذار است؟ این عوامل در میان گرایش‌‏های سیاسی مختلف چه تفاوت‌‏هایی دارند؟

3️⃣تمایز عمده میان نگرش نمایندگان مجلس و دولت به حوزه تأمین اجتماعی در چیست؟

4️⃣نظر مقامات ارشد دولت و دیگر نهادهای تصمیم‌‏ساز نسبت به سازمان تأمین اجتماعی چه بوده است؟

5️⃣دیدگاه نمایندگان مجلس در این‌‏باره چیست؟ و نقش آن‏‌ها در ایجاد وضعیت موجود چه اندازه است؟

6️⃣دیدگاه گروه‏‌های سیاسی کشور نسبت به صندوق‌‏های حمایتی و سازمان تأمین اجتماعی چه تفاوت‌‏هایی با یکدیگر دارد؟

7️⃣تعارض منافع مدیران و بدنه سازمان در سازمان تأمین اجتماعی تا چه میزان بر ضعف و کاهش ناکارآمدی سازمان تأمین اجتماعی تأثیر داشته است؟

8️⃣آیا دیدگاه خاص و مشخصی نسبت به سازمان تأمین اجتماعی در اذهان تصمیم‌‏سازان کشور وجود دارد؟

🗞متن کامل این پژوهش را در شماره ۵ مجله مشق فردا بخوانید

♦️نسخه فیزیکی مشق فردا از طریق لینک زیر قابل تهیه است:
mashghenow.com/shop

♦️نسخه دیجیتال مشق فردا از طریق کتابخوان‌های زیر قابل دسترسی است:
فیدیبو | طاقچه | جار

#مشق_فردا #بهمن_احمدی_امویی #اقتصاد_سیاسی #تأمین_اجتماعی

🔸به کانال «مشق فردا» بپیوندید:
🆔 @mashghefarda
🔹 علل توسعه نیافتگی ایران پس از انقلاب از منظر اقتصاد سیاسی

✍️ مهران صولتی


☘️ کتاب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی مجموعه ای از گفت و گوهای بهمن احمدی امویی با برخی از مسئولین سازمان برنامه و بودجه کشور در دوران پس از انقلاب است. عزت الله سحابی، محسن نوربخش، مسعود نیلی، حسین عادلی و محمدعلی نجفی از جمله کسانی هستند که در آغاز دهه هشتاد خورشیدی و در این کتاب با ایشان گفت و گو شده است. اقتصاد سیاسی روشی برای مطالعه پدیده های اجتماعی است که تاثیرات متقابل اقتصاد و سیاست بر یکدیگر را بررسی می کند. اگر چه یافتن نکات مشترک برای علل توسعه یافتگی ایران از میانه این گفت و گوها دشوار است ولی برخی از علت ها را می توان به شرح زیر فهرست کرد:

چپ زدگی اقتصاد کشور: سیطره اندیشه های مارکسیستی بر سپهر سیاست ایران در دوران قبل از انقلاب واقعیتی انکار ناپذیر است. عطش برابری خواهی هم تاسیس دولتی را مطالبه می کرد که با تمرکزگرایی قادر به تحقق عدالت و برخورداری مستضعفین باشد. اندیشه های چپ همچنین با فروکوفتن سرمایه داری در افکار عمومی برخی از عمده ترین مفاهیم اقتصاد بازار از جمله مالکیت خصوصی، رقابت آزاد و مکانیسم بازار را به معنای همنوایی با امپریالیسم و قربانی کردن طبقه کارگر ارزیابی می کردند. به جز بازرگان و مطهری اکثریت روشنفکران و روحانیان از جمله شریعتی، بنی صدر، سحابی و بهشتی نیز از این فضا متاثر بودند.

تلاش برای طراحی اقتصاد اسلامی: انقلاب ها پس از گذار از وجه سلبی خود یعنی برانداختن رژیم پیشین به سراغ وجه ایجابی می روند یعنی می کوشند تا در عمل نشان دهند که طرحی نو درافکنده و در مسیری متفاوت از گذشته راه می پویند. ایده ایجاد اقتصاد اسلامی در سال های نخستین انقلاب نیز از چنین منطقی پیروی می کرد ولی هر چه پیشتر رفتند انبان خود را تهی تر یافتند. آن چه در کتاب های محدود متفکران مسلمان درباره اقتصاد اسلامی آمده بود صرفا اشاراتی در حد بسیار کلی بود که نمی شد از آن ها راهکارهایی برای عملیاتی شدن استخراج کرد. تلاشی ناکام که صرفا باعث اتلاف زمان و منابع انسانی کشور شد.

فقدان برنامه روشن اقتصادی: سیر پیروزی انقلاب ۵۷ به قدری سریع و غیر منتظره بود که ناظران را شگفت زده و انقلابیون را غافلگیر کرد. حاصل اما به قدرت رسیدن کسانی بود که نه از تجربه حکمرانی برخوردار بودند و نه برنامه ای برای رفع مشکلات اقتصادی موجود داشتند. این واقعیت موجب شد که سهم سیاست مداران در تصمیم سازی های اقتصادی افزایش یافته و دورانی طولانی از به کارگیری روش آزمون و خطا آغاز شود. قانون اساسی هم به مثابه راهنمای حکمرانی کشور از چنین شرایطی تاثیر پذیرفت و به ملغمه ای از اندیشه های متعارض تبدیل شد.

موازی سازی نهادی: برخی از اقتصاددانان پدیده تداخل نهادهای موازی را علت اصلی بسیاری از ناکارآمدی های پس از انقلاب به ویژه در عرصه اقتصادی می دانند. انقلاب ها توطئه اندیشند و با بزرگنمایی خطر ضد انقلاب به غیریت سازی دامن می زنند. هراس از بازگشت ضد انقلاب و بی اعتمادی به ساختارهای باقی مانده از رژیم پیشین به حدی است که انقلابیون چاره ای جز بدیل سازی برای نهادهای موجود ندیده و سازمان های موازی را شکل می دهند. مصیبت اما این جاست که پس از فرونشستن التهابات انقلابی نه تنها این نهادهای موازی برچیده نمی شوند بلکه موجبات تشدید ناکارآمدی ها را نیز فراهم می آورند.

فقدان برنامه های اقتصادی در احزاب: در کشورهای توسعه یافته این احزاب هستند که ابتدا برنامه های اقتصادی/ سیاسی/ فرهنگی خود را ارائه و سپس نامزدهای معتقد به این برنامه ها را در معرض آرای عمومی قرار می دهند. در ایران اما احزاب صرفا در حد و اندازه گعده های سیاسی ظاهر شده و قادر به ارائه دیدگاه های دقیق اقتصادی خود نیستند. از سوی دیگر معمولا افراد استخوان دار و صاحب نظر نیز قادر به اخذ تایید صلاحیت جهت ورود به پارلمان نمی باشند. نتیجه چنین رویکردی برآمدن نامزدهای خلق الساعه، بدون برنامه و ژلاتینی هستند که بیش از منافع ملی به منافع منطقه ای/ شخصی پایبند بوده و فرصت طلبانه در بین جناح های سیاسی جا به جا می شوند.
@MostafaTajzadeh
@solati_mehran

#توسعه
#اقتصاد_سیاسی