فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا ایران از تلۀ بحران ارزی خارج نمی‌شود؟

🔹در دهۀ گذشته٬ اقتصاد ایران با چهار بحران بزرگ ارزی مواجه شده که هر کدام آن‌ها به‌تنهایی می‌تواند تبعات سنگینی برای اقتصاد و رفاه خانوار ایجاد کند.

🔹اما ریشه‌های اصلی این بحران‌های ارزی چه بودند و چه عواملی می‌توانستند مانع از انفجار این بمب‌ها در اقتصاد ایران شوند؟ چه عواملی بیشترین اثر را بر بازار ارز در ایران داشته‌اند؟ اگر تحریم نبود، بازار ارز ایران چه فضایی داشت؟

📍دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان به این سوالات پاسخ می‌دهد.

ویدئوی کامل این برنامه را می‌توانید در سایت فردای اقتصاد مشاهده نمایید.
📝📝📝ما در برابر «حکومت استبدادی» یک مشتیم

✍🏻نرگس محمدی

عکسی از دختر نلسون ماندلا دیدم که برای آزادی پدرش مشتی گره کرده بالای سرش برده بود ، چهره اش غم و خشم و انتظار را فریاد می زد.

عکس بعدی از ماندلا در لحظه های آزادی اش بود ، او هم با مشتی گره کرده، مقاومت و پیروزی را به تصویر می کشید.

«مشت گره کرده»

مشتهای گره کرده مان را چه در داخل زندان ، چه زمان آزادی در بیرون زندان، چه در خیابان های ایران و چه در راهپیمایی های خارج کشور به نشان هم پیمانی برای مقاومت، سرزندگی و تداوم مبارزه تا روز پیروزی نگه خواهیم داشت.

ما در مقابل ظلم حکومت دینی استبدادی زن ستیز یک مشتیم .
مشت ما نشان صلابت و عزم ما برای پیروزی است. ما برای آزادی و برابری و دموکراسی در کنار همیم.

@MostafaTajzadeh
مهندس میرحسین موسوی: من از این راه برنمی‌گردم و در این راه ان‌شاءالله خواهم بود.


مهندس موسوی:

📌ارتباط من با شماها قطع خواهد شد.

📌ولی من یقین دارم که حضور شما در صحنه ادامه پیدا خواهد کرد.

📌بنده خدمت شما مردم عرض می‌کنم که اهل برگشتن از این راه نیستم.

📌نه برگشتی، نه اینکه از شعارهایم برگردم.

📌من از این راه برنمی‌گردم و در این راه ان‌شاءالله خواهم بود.

مهدی کروبی:

🔷 مهندس موسوی آیا خودش را برای آن دشواری‌ها و مشکلات، کاملا آماده کرده است؟ که معلوم نیست چه به سرمان می‌آید؟


مهندس موسوی:

📌با درک همین خطرات من وسط صحنه آمده‌ام و ان‌شاءالله خواهم بود.

📌ارتباط من با شماها قطع خواهد شد.

📌بنده خدمت شما مردم عرض می‌کنم که اهل برگشتن از این راه نیستم.

📌با درک همین خطرات من وسط صحنه آمده‌ام و ان‌شاءالله خواهم بود.

🆔@MostafaTajzadeh
پیامبر و عدالت ترازویی ؛

#دکتر_ناصر_مهدوی

✍️پیشتر یاد‌آوری شده‌بود که در قرآن‌کریم؛ از مسلمان تقاضا نشده که چون مسلمان هستند؛ مدیریت و حکومت را نیز باید به دست‌گیرند و بر مردم حکمرانی کنند ؛ برعکس می‌توان از این کتاب مقدس استنباط کرد که حتی اگر مدیریت جامعه در اختیار افراد غیر مسلمان و حتی افراد خدا ناباور باشد اما در اِعمالِ سیاست ؛ عدالت را مراعات کنند؛ وظیفه مسلمانان است که از چنین حاکمانی تبعیت کنند و تا زمانی که به حقوق مردم احترام می‌گذارند؛ دوستی خود را از چنین اشخاصی دریغ نورزند ۰
☘️با چنین تصویری از قرآن؛ پرسش این است که رابطه دین با اجتماع و سیاست چه می‌شود و چگونه می‌توان نسبت دین و سیاست را توضیح داد؟ در پاسخ عرض می‌کنم؛ آنچه خداوند از مسلمانان می‌خواهد این است که روحیه عدالت‌خواهی خود را تقویت کنند و از اینکه زیر بار حاکمی ظالم و جباری مردم ستیز بروند اجتناب ورزند.
☘️زیرا حکومت و امر سیاسی پدیده‌ای است کاملا عرفی و دنیوی و حق تاسیس و چگونگی تنظیم آن فقط با مردم است۰
یعنی وظیفه اصلی پیامبران تعلیم اخلاق و معنویت است نه تعیین شیوه حکومت یک سرزمین.
آنچه پیامبر بر آن تاکید دارد پرورش فضیلت عدالت‌خواهی و زدودن تبعیض و نابرابری از جامعه است تا هرکجا که هستند از زندگی عادلانه دفاع و بر رفتار ظالمانه اعتراض کنند.
☘️اگر با این تحلیل موافق باشیم و حکومت را حق انسانها بدانیم، پرسش دوم اینجاست که پیامبر از چه نوع عدالتی سخن می‌گوید و آن را برای سالم سازی جامعه ضروری می داند؟
دکتر عبدالکریم سروش اصطلاح جالب و مهمی در ذهن دارند که می‌گویند : نوع عدالتی که قرآن بدان سفارش کرده عدالت ترازویی است ۰ معنی سخن این است که فرد هنگامی انسانی عادل و منصف و با فضیلت شمرده می‌شود که در رفتار و مناسبات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی‌اش؛ با ترازو و میزان مطابقت داشته باشد. به عبارتی روشن‌تر؛ وقتی کسی را می‌توان انسان عادل خطاب کرد که او در برابر امکاناتی که از دیگران دریافت می‌کند؛ خدماتی متناسب با آن ارائه کند و از طریق کم‌فروشی و تقلب ؛ چشم عدالت و انصاف را کور نکند
☘️در قرآن می‌خوانیم؛ پیمانه را تمام و کمال دهید و از کم‌فروشان نباشید؛ و خدمات و اجناس خود را با قسطاس(ترازوی) مستقیم بسنجید؛ چه در غیر این صورت از زیانکاران و ظالمان خواهیدبود(سوره شعرا).
کاسبی که در برابر دریافت کامل پول؛ جنس نامرغوب می‌دهد؛ استاد دانشگاهی که در مقابل حقوق مناسب حرف‌های بی‌محتوا تعلیم می‌دهد؛ تولیدکننده‌ای که اهمیتی به کیفیت کالای تولیدشده نمی‌دهد؛ پلیسی که در حفظ جان و مال مردم کوتاهی می‌کند؛ روحانیی که بجای تقویت معنویت؛ راه خدا را می‌بندد و نمونه‌های بسیار دیگر ؛؛؛؛ از جنس افرادی هستند که روح عدالت را زخمی کرده و در گسترش فساد نقش مهمی ایفا می کنند. چرا ؟ ☘️چون با کم‌فروشی و بدفروشی ؛ ترازوی حق را بر هم می‌زنند و موجب تباهی می‌شوند. در میان آنچه ذکر شد شاید زشت‌ترین صورت کورکردن چشم انصاف و عدالت توسط زمامدارانی تحقق می‌یابد که از طریق مردم به قدرت می رسند ؛ اعتماد مردم را برای تصدی ریاست به دست می گیرند ؛ با آنها پیمان می‌بندند که حافظ منافع مردم باشند اما وقتی به قدرت می‌رسند کم‌فروشی می‌کنند و تامین منافع شخصی و گروهی خود را بر حفظ حقوق مردم ترجیح می‌دهند.
☘️با این تفسیر باید گفت؛ چنین افرادی نه تنها با نخستین تعلیم پیامبر یعنی عدالت ترازویی سر عناد و سرکشی ورزیده‌اند که حتی در انسانیت آنان نیز باید تردید کرد.
به این دلیل بوده که امام حسین ( ع) به حاکمان ظالم و جماعت نادانی که از آنها حمایت می کردند ؛ می‌فرماید: اگر دین ندارید انسان باشید و آزاد باشید ۰ یعنی افرادی که بدهکار یک ملت می‌شوند و در حق آنها با کم‌فروشی و شکستن عهد و پیمان ظلم می‌کنند؛ عملا از دایره مسلمانی بیرون بوده و از فضیلت‌های بزرگ انسانی نیز محروم می شوند .
☘️ نتیجه اینکه ؛ شرط اصلی پیروی از پیامبر و گرامیداشت بعثت و رسالت او ؛ زندگی با معیارهای عادلانه و بکار بردن ترازوی حق در مناسبات انسانی است☘️
@MostafaTajzadeh
@kanoon_neskan
جبار رحمانی، پژوهشگر و جامعه شناس: قطعا بروز بعدی اعتراضات، فراگیرتر و حتی چه‌بسا با انرژی بیشتری هم خواهد بود.

📌ببین وقتی می‌شود گفت تمام شد که یا مردم منصرف شده باشند، یا مردم آنچه که می‌خواستند را به دست آورده باشند.

📌لذا ازاین‌جهت این قضیه تمام نشده است.

📌یک زخمی است که در جامعه وجود دارد.

📌به‌هرحال نزدیک به چندصد آدم کشته شده‌اند.

📌حالا به روایتی تا حدود ۵۰۰-۶۰۰ آدم کشته شده‌اند و خب هیچ‌کسی هم مسئولیت قتل این‌ها را بر عهده نگرفته است.

📌از آن‌ور در ازای این، اتفاقا چندنفر هم اعدام شده‌اند.

📌یعنی در جامعه یک اتفاقی افتاده است که هزینه جانی داشته است برایش و کل کشور هم درگیر بوده است. یعنی ما یکی از فراگیرترین اعتراضات را داشتیم.

📌به‌همین‌خاطر پایان‌یافتن این را نمی‌شود حرف زد. به نظر من اصلا پایان نیافته است.

📌اتفاقی که می‌افتد این است که خب، چی می‌شود؟

📌به نظر می‌رسد این خشم فعلا در ابرازش پایان یافته یا حداقل آرام شده، خیلی خفیف شده است. ولی این در مرحله بعد احتمالا در یک (چون فاصله اعتراضات در جامعه ایران خیلی کوتاه شده، می‌شود گفت) در مرحله بعد و در یک زمان کوتاه‌تری دوباره برمی‌گردد.

📌احتمالا با یک محرک بعدی و با یک فشار بعدی و شاید هم با فشار بیشتر برگردد.

📌به‌همین‌خاطر به نظر می‌رسد که تصور پایان‌یافتن، یا تصور به‌شدت خوشبینانه است، مبتنی بر داده‌های غلط. یا تصوری که قرار است انگاری جامعه یا سیاست یا چیزی غافل بشود. یعنی گمراه‌کننده است.

📌به‌همین‌خاطر در مجموع می‌شود گفت که نه. اصلا پایان نیافته است.

📌جامعه مصرتر و مصمم‌تر شده است.

📌حالا خب، نحوه بروز بعدیش دیگر نمی‌دانیم. نمی‌شود از الان دقیقا پیش‌بینی کرد.

📌ولی قطعا بروز بعدی فراگیرتر و حتی چه‌بسا با انرژی بیشتری هم خواهد بود.


🆔@MostafaTajzadeh
آنچه پوتین درست فهمید: رئیس‌جمهور روسیه در مورد حمله به اوکراین اشتباهات زیادی مرتکب شد، اما نه درباره همه چیز

استفان والت/فارن پالیسی

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هنگامی که تصمیم به حمله به اوکراین گرفت بسیاری از موارد و مسائل را اشتباه قلمداد کرد. او در مورد توان نظامی ارتش خود اغراق کرد. او قدرت ناسیونالیسم (ملی گرایی) اوکراین و توانایی نیرو‌های مسلح پهپادی آن کشور برای دفاع از خاک خود را دست کم گرفت. به نظر می‌رسد که او اتحاد غرب، سرعت کمک رسانی ناتو و سایر کشور‌ها به اوکراین و و تمایل و توانایی کشور‌های وارد کننده انرژی برای اعمال تحریم‌ها علیه روسیه و کنار گذاشتن صادرات انرژی آن کشور را اشتباه ارزیابی کرده است. او هم چنین ممکن است تمایل چین برای حمایت از خود را بیش از حد ارزیابی کرده باشد. پکن در حال خرید مقادیر زیادی نفت و گاز از روسیه است، اما از مسکو حمایت دیپلماتیک یا کمک‌های نظامی ارزشمندی به عمل نیاورده است. اگر تمام این اشتباهات را کنار یکدیگر قرار دهید همگی نتیجه تصمیمی است که با پیامد‌های منفی برای روسیه تا مدت‌ها پس از خروج پوتین از صحنه سیاست نیز باقی خواهند ماند. مهم نیست که جنگ چگونه پیش می‌رود روسیه ضعیف‌تر و با قدرت تاثیرگذاری کم‌تر از قبل خواهد بود و اگر پوتین راه دیگری را انتخاب می‌کرد به نفع روسیه بود. با این وجود، اگر با خود صادق باشیم (چرا که صداقت بیرحمانه در زمان جنگ امری ضروری است) باید بپذیریم که رئیس جمهور روسیه نیز برخی مسائل را درست متوجه شده و برخی کار‌ها را درست انجام داده است. هیج یک از تصمیمات او برای آغاز جنگ یا شیوه‌ای که روسیه جنگ را راه اندازی کرد قابل توجیه نیستند. قضاوت پوتین اشتباه بود. او عناصری را دست کم گرفت که باعث ارتکاب اشتباهات اش شد: دست کم گرفتن حریف و اشتباه خواندن عناصر کلیدی موقعیت.

با این وجود، او چه چیزی را درست متوجه شد؟ دولت بایدن امیدوار بود که طرح موضوع تهدید "تحریم‌های بی سابقه" پوتین را از حمله منصرف ساخته و سپس امیدوار بود که اعمال این تحریم‌ها ماشین جنگی او را خفه کند، نارضایتی مردم روسیه را تشدید کرده و پوتین را مجبور به تغییر مسیر سازد. پوتین وارد جنگ شد و متقاعد شده بود که روسیه می‌تواند تحریم‌هایی که ممکن است غرب اعمال کند را دور بزند. پوتین تاکنون ثابت کرده در این زمینه حق با او بوده است. هنوز اشتهای کافی برای مواد خام روسیه (از جمله انرژی) وجود دارد تا کرملین بتواند اقتصاد خود را تنها با کاهش جزئی تولید ناخالص داخلی حفظ کند. پیامد‌های درازمدت ممکن است شدیدتر باشند، اما او حق داشت که فرض کند تحریم‌ها به تنهایی نتیجه درگیری را برای مدتی طولانی تعیین نمی‌کنند.

🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
🔴 بیانیه ۹۰ نفر از کنشگران مطالبه گر بندر انزلی در محکومیت احضار همکاران محترم خانم‌ها: رقيه (فریبا) انامى، صفاملكى، زهرا صياد دلشادپور و رقيه دلخوش به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان گیلان
همراه با فهرست اسامی

به نام خداوند رنگین کمان!

🔸 در ادامه فشارهای غیر قانونی علیه فعالان صنفی، چهار نفر از معلمان دلسوز #مهسا_امینی انزلی خانم‌ها انامی، ملکی، صیاد دلشادپور و دلخوش علاوه بر محرومیت غیر قانونی از امتیاز رتبه بندی، با اتهاماتی سراسر واهی به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان گیلان احضار شدند. درحالی‌که همکاران نامبرده از بهترین و زبده‌ترین معلمان انزلی در سالهای اخیر محسوب می‌شوند و به واسطه‌ی خلاقیت‌های خاص آموزشی و به کارگیری شیوه‌های بدیع آموزشی، در گذشته از آنها تقدیر به عمل آمده است، در هفته‌های اخیر با اتهاماتی همچون شرکت در تحصن و اعتراض و تجمعات غیر قانونی و... به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان احضار شده‌اند. با نگاهی به کارنامه هر یک از این معلمان می‌توان دریافت متأسفانه آموزش و پرورش به جای حمایت و تجلیل از معلمان دلسوزی که به واسطه تعطیلی اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان) همواره حامی جدی دانش آموزان بی بضاعت بوده‌اند، اینک آنها را در جایگاه متهم با اتهامات واهی نشانده و علیه آنها پرونده سازی کرده است.

🔸خانم #رقیه_انامی از خوشنام‌ترین و بهترین معلمان انزلی در کنار همکاران دیگری علاوه برتهيه كپسول اكسيژن براى بيمارستان انزلی، در خرید ۸۰ گوشی اندروید، برای بچه‌های مظلوم در دوران کرونا برای محروم نماندنشان از آموزش مجازی مشارکت داشته است.

🔸متاسفانه با همدستی آموزش و پرورش انزلی و هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان با نهادهای پیدا و پنهان و صحنه گردانان پشت پرده، در اقدامی که از حافظه تاریخ، هرگز بانیان و عاملان آن، پاک نخواهد شد، علیه شریف‌ترین و باسوادترين معلمان انزلی پرونده سازی شده است.

🔸خانم #صفا_ملکی که از بهترین دبیران شیمی شهر انزلی است و در پی دستگیری ۴ آبان، هم اکنون به قید وثیقه بسیار سنگین آزاد است و در انتظار تشکیل دادگاه و محاکمه خود به سر می‌برد، از کسانی است که ضمن محرومیت از امتیاز رتبه بندی، به این هیئت فراخوانده شده است.

🔸خانم #زهرا_صياد دلشادپور كه يكى از بهترين وباسوادترين معلم‌هاى انزلى‌ست و همواره به نحوى از انحاء يار و مدكار دانش آموزان بى بضاعت بوده و هست علاوه بر محرومیت از امتياز رتبه بندى، پرونده‌اى پر از اتهامات نادرست نیز براى وى گشوده شده است.

🔸خانم #رقيه_دلخوش هم دیگر همکار شریف و نجیب انزلی است که علاوه بر محرومیت از امتیاز رتبه بندی، هیئت تخلفات او را احضار کرده است.

🔸ما جمعی از کنشگران مطالبه گر انزلی ضمن محکوم کردن فشارهای غیر قانونی به همکارانمان، خواهان مختومه شدن پرونده آنها هستیم. در شرایطی که آموزش و پرورش حتی اولویت آخر دست اندرکاران امر برای بهبود شرایط آموزشی نبوده است، این نهاد در اقدامی نابه جا، در کنار جفا کنندگان به آموزش و پرورش، خود عَلَم تقابل آشکار با معلمان کنشگر و تضییع حقوق مادی و معنوی آنها را بر پای نموده است که پیامدی جز لکه دار شدن حیثیت مدیران و مسئولان دخیل، در سینه تاریخ و شرمساریشان در برابر فرهنگ مداران استان و شهر پر افتخار انزلی را در پی نخواهد داشت. آیا این اقدام نابه جای آموزش و پرورش انزلی و استان در تعدی و ظلم غیر قانونی به این همکاران تلاشگر و عزتمند، فراموش شدنی است؟

🔸ما امضا کنندگان این بیانیه خواهان اقدام فوری آموزش و پرورش در مختومه کردن پرونده این همکاران خدوم و عذر خواهی از آنها هستیم. کسانی که برای حفظ صندلی‌ها آن هم برای پُست‌های کوچک و بی ارزش، حاضر می‌شوند، همکارانی چنین‌ شریف و محبوب را قربانی کنند، نمی‌دانند دستاوردی جز شرمساری و روسیاهی تاریخ، ارمغانشان نخواهد بود.

فهرست کامل اسامی را در لینک پائین بخوانید👇
https://bit.ly/3lyeUkr
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زیویش_أزأیي
🆔
@kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
عبدالکریم سروش علیه «عبدالکریم سروش»!
طاها پارسا

یک) عبدالکریم سروش، خطابه درخشانی در مدح آزادی دارد؛ «آزادی چون روش». او در این خطابه که متن مکتوب آن در شماره ۳۷ نشریه کیان منتشر شد، آزادی را به مانند «برهنگی»، «برگیرنده حجاب و ترجمان احوال» می‌خواند:

«آزادی چون روش، چون آینه، چون برهنگی، چون موسیقی، چون شراب و چون آفتاب، برگیرنده حجاب و ترجمان احوال است، تنها به خدمت حاکمان در نمی‌آید تا عامه را به خاصه بنمایاند، و جای جاسوسان و خبرچینان را پر کند، و توفیق در تدبیر ملک و ملت آورد، برکات و خدمات او بسی بیش از اینهاست. جامعه و مردم هم در سایه آن، «‌جامعه‌تر » و «مردم‌تر»ند، یعنی به خصلت گوهری خویش نزدیکترند، از نفاق و استتار فارغند، با خود برهنه و یگانه‌اند، دو چهره ندارند و همانند که می‌نمایند و از آنجا که راز آنجا که «در کارگاه هستی از کفر ناگزیرست » دهان کفر هم درین جامعه گشاده‌تر است، لکن کفر بی‌نفاق. چرا که همین که جامعه در نقاب رود، کفر هم نقابی از نفاق برخواهد گرفت، و عفونتی مرکب و مضاعف به دنیا خواهد آورد. حقیقت هم در او برهنه‌تر است. که گرچه کژخوانان و خام چشمان را زبان دارد، برای محققان غنیمت است. و چه نعمتی است این برهنگی و یگانگی که هم چهره مؤمنان را سپید می‌کند و هم پرده منافقان را می‌درد؛ هم متاع صالح را می‌نمایاند هم متاع طالح را…
از این روش پرستاری باید کرد که ماندن و سرافراز ماندنش مرهون عزم و لطف خواستاران و پرستاران است و اگر قدر نبیند و بر صدر ننشیند، ای بسا که غروبی بی‌طلوع کند‌. قانون‌های این جامعه برهنه را نیز حرمت باید نهاد که خادم آزادی و پاسدار برهنگی‌اند و بار امانتی را می‌برند که آسمان از کشیدنش ناتوان ماند. گوهرشان اگرچه منع است، لـکـن مـنع از مزاحمت‌های آزادی دزد و رفع پرده‌های برهنگی‌پوش» (عبدالکریم سروش، کیان، شماره ۳۷)
در این بند از این خطابه، هفت بار واژه «برهنه/برهنگی» آمده است و هر بار برهنگی به‌مثابه‌ی یک ارزش در برابر استتار و نفاق و کفر نشسته و ستایش شده. گویی برای نویسنده هیچ واژه‌ای مانند «برهنگی» نتوانسته است معنای آزادی را به‌مثابه روش برساند. تعبیر سروش از مردمی که «به خصلت گوهری خویش نزدیکترند، از نفاق و استتار فارغند، با خود برهنه و یگانه‌اند، دو چهره ندارند و همان‌اند که می‌نمایند»؛ یادآور رباعی ۸۶ خیام به تصحیح صادق هدایت است:

شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی / هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا؛ شیخا، هر آن‌چه گویی هستم/ آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی؟

دوم) و با این همه شباهت و نزدیکی، چرا برهنگی(به‌معنای نداشتن هرگونه پوشش و لباس) نمودی عینی از آزادی و رهایی از قید همه‌چیز نباشد؟ مخصوصا برای زن‌ که پیش‌تر -و شاید برای بعضی‌ها هنوز هم!- موجودی متعلق به منزل و فضای خصوصی بود و «بدن»‌‌اش گاهی «ناموس» مرد نام داشت و روزی شرف و غیرت پدر. آیا در این‌جا «برهنگی» معنایی جز دلیری زنان در پس‌گرفتن تن، و رهایی و آزادی از قید گروه‌های خانوادگی و اجتماعی دارد*؟ یا نه فردانیت زن باید انکار شود و هنوز هم برهنگیِ زن به مثابه «امتحانی» برای قبولی در چشم مردان به‌شمار آید؛ چنانچه آزادی به مثابه اباحه!

سوم) برخی از سخنان اخیر عبدالکریم سروش من را به‌مانند بسیاری دیگر شگفت‌زده کرد و آزرد. اگر در همین نزدیکی‌ها دیداری به‌رسم این سال‌ها با او دست می‌داد و از من می‌پرسید در یک کلمه «معترضان جنبش ژینا چه می‌خواهند؟» می‌گفتم: برهنگی! در این جنبش «زن» می‌خواهد به‌مثابه انسان رسمیت بیابد تا پوشیدن‌ یا برهنگیِ او برای ما مردان معنای جنسی و جنسیتی و «امتحان‌دادن» نداشته باشد. معترضان می‌خواهند «زندگی» کنند آن‌‌چنان که هستند نه آن‌گونه که حکومت و دیگران می‌خواهند. آن‌ها می‌خواهند خودشان باشند، به تعبیر شما «همان که می‌نمایند، برهنه و یگانه». و معترضان «آزادی» می‌خواهند، و آزادی چونان روش به تعبیر عبدالکریم سروش همان برهنگی است و «چه نعمتی است این برهنگی و یگانگی…». باری، «زن، زندگی، آزادی» همان «برهنگی» است.

متن کامل در تلگرام
دو جدال سفسطی
عبدالکریم سروش

غوغاییان در اعتراض به سخنان اخیر من (در‌باره‌ی مدعیان رهبری خیزش اخیر و همچنین نامه‌ی مهم آقای میرحسین موسوی) دو اتهام را به من وارد کرده‌اند که اکنون می‌کوشم تا به آن دو تهمت شبهه‌ناک پاسخ گویم. اولی اتهام زن‌ستیزی و دومی اتهام تعطیل دانشگاه‌ها و تصفیه‌ی استادان در سال‌های آغازین انقلاب. البته سخنان من برای ناسزاگویانی نیست که فضای رسانه‌ای را پر کرده اند بلکه برای عاقلان و منصفان است.

متن کامل در تلگرام
🔴پیامدهای انسجام نگاه بین الملل علیه ایران

🔷رحمان قهرمان‌پور

▪️واقعیت امر این است که بعد از حمله روسیه به اوکراین و ناکامی غرب در برابر روسیه، نظام بین الملل وارد دوران جدیدی شده و به نظر می رسد محاسبات قدرت های بزرگ در برخورد با کشورها و دولت های دیگر در حال تغییر است.

🔸بعد از جنگ سرد یک تفکری در اروپا حاکم شد و آلمان و فرانسه در ترویج این تفکر نقش اساسی داشتند. مطابق این اندیشه گفته شد اروپا در تعامل با روسیه و خرید انرژی از این کشور می تواند زمینه را برای تعامل روسیه و غرب و دست برداشتن این کشور از بلندپروازی های خودش در اروپای شرقی فراهم کند. به عبارت دیگر این تفکر معتقد بود تعامل با روسیه بهترین روش برای مهار تهدیداتی است که روسیه برای غرب ایجاد کرده و قصد برهم زدن معماری امنیتی اروپا را دارد.

▪️همین تفکر بود که در حمله روسیه به گرجستان در سال 2010 و اشغال کریمه در 2014 ترجیح داد وارد درگیری با این کشور نشود. اما حمله سراسری روسیه به اوکراین و نزدیک شدن آن به مرزهای ناتو و تهدید جدی معماری امنیتی اروپای بعد از جنگ جهانی دوم، این تفکر را در المان و فرانسه به چالش کشید. همان زمان خانم آنا باربروک وزیر خارجه آلمان گفت جهان بعد از حمله روسیه به اوکراین دیگر به عقب باز نخواهدگشت و شاهد بودیم آلمان بودجه صد میلیارد یورویی برای تقویت نظامی خودش تصویب کرد.

🔸در چند ماهی که از جنگ اوکراین گذشته، همین تحولی که در آلمان اتفاق افتاد در کشورهای دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی، بریتانیا هم رخ داد. انسجام محور لیبرال دموکراسی های ثروتمند به رهبری آمریکا بعد از جنگ اوکراین، کار را برای روسیه بسیار دشوار کرده است. نظام بین الملل وارد دوره جدیدی از تقابل لیبرال دموکراسی های ثروتمند در آمریکا و آسیا با کشورهای اقتدارگرا که روسیه و چین در رأس آنها قرار دارند، شده است. طبیعتا این وضعیت برای چین خوشایند نیست و به نظر می رسد چین با توجه به بحران های روسیه به این جمعبندی رسیده که به تدریج از میزان حمایت خودش از روسیه بکاهد و سعی کند در تقابل میان غرب و روسیه از درافتادن با این تقابل جلوگیری کند. ولی در هر صورت این اتفاق در نظام بین الملل رخ داده و کشورهای غربی به این جمعبندی رسیده اند که تقابل غرب با دولتهای اقتدارگرا و به طور خاص روسیه و چین تداوم پیدا خواهد کرد و بر همین اساس بر خیلی از کشورها مانند اندونزی، هند، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره جنوبی فشار اوردند که جایگاه خودشان را مشخص کنند و حداقل به سمت حمایت از روسیه حرکت نکنند.

▪️در این چارچوب و فضای نوظهور، کمک ایران به روسیه و ارسال پهپاد و استفاده روسیه آنها در جنگ با اوکراین، باعث چرخش نگاه آمریکا و اروپا از ایران شد. اولین پیامد آن هم تعلیق مذاکرات برجام و کاهش انگیزه غرب برای احیای آن بود. بعد از آن اعتراضات در ایران رخ داد و کشورهای اروپایی به این جمعبندی رسیدند که اعتراضات ادامه پیدا خواهند کرد و تحلیل قبلی آنها که ایران حاضر به تعامل با غرب نیست را در آنها تقویت کرد. یعنی در نگرش جدید اندیشکده ها و رسانه های آمریکا و اروپا نسبت به ایران ترویج می شود که ایران در تقابل غرب و دولت های اقتدارگرا جانب روسیه را دارد و بنابراین غرب احساس می کند امکان تعامل به سبک و شیوه گذشته با ایران وجود ندارد.

🔸پیامد این وضعیت افزایش فشارها و تحریم ها علیه ایران است که نه تنها در سطح بین الملل بلکه در سطح منطقه هم این فشارها در حال افزایش است. یعنی اخباری منتشر شده که آمریکا به کشورهای همسایه ایران فشار آورده که میزان تعاملات تجاری و دلاری خودشان با تهران را محدود کنند.

▪️کلیه این اتفاقات، شواهد و علائم سخت تر شدن اوضاع سیاست خارجی برای ایران و تقویت روند ایران هراسی است که به نوعی بعد از توافق برجام در سال 2015 کمرنگ شده بود.
#ایران_فردا
#رحمان_قهرمان‌پور
#نظام_بین‌الملل_و_ایران
https://bit.ly/3JKu8Ny
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
🔴تجارب زلزله‌ی خوی؛
▪️نگاهی به ثبت جامعه‌شناسی فاجعه

🔶محترم رحمانی

🔹زمین می‌لرزد، خرابی، ویرانی، آوارگی، رنج و درد و از جمله سرما( 15 درجه زیر صفردر زلزله خوی) و یا گرمای طاقت فرسا را با خود همراه می‌کند و مردمان و دیگر موجودات زنده مناطق زلزله‌زده با روزهای سخت و دشواری دست و پنجه نرم می‌کنند و حداقل زیست خوراکی، پوشاکی و..... آنان با بحران و نبود امکانات همراه می‌شود که اثرهای درازمدت آن تا زمان طولانی ادامه دارد.

▪️بلایای طبیعی، بخشی از تاریخ شهرهای سرزمینمان را تشکیل داده است. از بین رفتن کامل شهرها(مثل شهر سلماس نزدیک خوی در یک قرن پیش و ساخته شدن مجدد آن) و یا آسیب بسیار جدی به بافت جمعیتی و ...آن‌ها ، مرگ و ویرانی را با خود همراه کرده است. زلزله‌های بوئین زهرا، طبس، دیلمان، بم، سرپل ذهاب و اکنون خوی از جمله زلزله‌های ویرانگری است که تجارب بسیاری را به اصحاب علوم مهندسی، انسانی و اجتماعی آموخته و جامعه شناسی فاجعه یکی اززیر مجموعه‌های شناخت بلاهای طیعی و از جمله زلزله است که جامعه‌شناسان بسیاری بدان تاکید ورزیده و می ورزند.

🔹به نظرآنان، حال که مناطق مختلفی در ایران بر گسل‌هایی قرار گرفته که هر لحظه احتمال زلزله در مناطق شناسایی شده وجود دارد و نیز آب و هوای ایرانی دارای شرایطی است که وقوع سیلاب‌های فصلی هر لحظه در آن وجود دارد - که آخرین‌ آن سیل خوزستان، سیستان بلوچستان و تهران بود – ستادهای بحران در تمامی نواحی و مناطق ایران باید نقش چنان فعال و توانایی را از پیش و پس از زمان وقوع بازی کنند و برای حل بحران‌ها نیز باید در آمادگی کامل به سر برند تا از عمق فاجعه و پیامدهای آن جلوگیری به عمل آید.

▪️حتی اگر هوا بیش از حد سرد و یا گرم هم نباشد سازه‌های کلان شهری در شیراز و یا خوزستان و تهران و..و...گاه بسیار بحران ساز و فاجعه آمیز است و هشدارهای آنان مثل متروپل و پلاسکو و... از پیش اعلام شده است.

🔹حکومت و ارگان‌های وابسته بدان نظیر هلال احمر و سازمان‌های ذی‌ربط دیگر، با توجه به منابعی که در دست دارند عموما در اندازه بحران و فاجعه و ظرفیت مورد توقع در بحران ها ورود پیدا نمی‌کنند(که کاهش جدی اعتماد عمومی و رابطه مخدوش دولت و ملتمیز در ان نقش اساسی دارند)آن چنان که "مرتضی محمودزاده" ؛ ساکن خوی و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ارومیه در صحنه و میدان پژوهش ترسیم کرده است: «صدای مردم این مصیبت بزرگ به اندازه کافی و به مانند حوادث دیگردر سایرنقاط ایران به گوش مردم عزیز کشورم و همچنین مسئولین نرسید.»/1

▪️ این شاهد در صحنه، حادثه را چنین ترسیم می‌کند: «اوایل بهمن ماه است یک تکان...برق ها قطع شد، یکی فریاد می زد و دیگری دنبال گمشده است...سرمای 8 بهمن 1401 خبر از قهر زمین و وقوع زمین لرزه ای به بزرگی 9/5 ریشتر در شهرستان خوی داد. زمینی که دهان باز کرد و خانه‌هایی که بی مهری زمین و زمان را به خود دیدند.»

🔹بنا به روایت محمودزاده اهالی خوی که خود نوع‌دوست‌اند و بارها به نقاط دیگر کشور یاری رسانده‌اند آن شب ها را در سرمای منفی 15 درجه درچادرها ماندند و یا به دلیل فقدان چادر در ماشین سپری کردند و 100 پس لرزه متوسط و شدید را از سر گذراندند ومتاسفانه از امکان بهره وری ازسرویس های بهداشتی و... محروم ماندند.

▪️ در این میان بدنه همبسته مردمی که نمی‌تواند در قبال فجایع طبیعی بی‌تفاوت باشد عزم جزم دارد تا هدایا و کمک ها را زودتر به مناطق زلزله زده برساند که البته همیشه با تنگ‌نظری و دشواری‌های امنیتی روبرو می‌شود و برخی حساب‌ها نیز که امکان این کمک رسانی را داشتند - به جای تماس ستادهای بحران و هماهنگی با افراد سلبریتی و ورزشی- مسدود شدند و چنین اقدام‌هایی درچنین دقایق و روزهای فاجعه آمیزی با هیچ منطقی سازگاری ندارد.

🔹محمود زاده به عنوان یک جامعه شناس و یک شهروند خوی تجربه سرما و جدی نگرفتن حادثه را توسط مردم و مسئولین گوشزد کرده و از مردم ایران درخواست انعکاس صدای مردم خوی را دارد تا در سرمای روزهای آتی از فاجعه های بعدی جلوگیری شود. چرا که انعکاس کاستی ها و تجارب چنین زلزله‌ای اعم از ماشین‌خوابی، لرزش کودکان در سرما و آوارگی در خیابان بیش از آن که معنای تبلیغاتی و نمایشی داشته باشد تلاشی برای جلوگیری از اتفاقات بعدی و نیز برنامه°ریزی درست و جدی برای شهرستانی است که صد بار لرزیده و کمک های جدی را در میان‌مدت و درازمدت طلب می‌کند و مشارکت و یاری سایر هم وطنان را ضروری می‌نماید.

#ایران_فردا
#زلزله_خوی
#محترم_رحمانی
https://bit.ly/3XDL23t
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
--------------------
1- (t.me/iran_sociology & www.isa.org.ir)
☑️علی‌حسینی، دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب و نماینده ادوار مجلس در گفتگو با امتداد: شاه در دهه پنجاه، کم‌کم احساس خداوندی می‌کرد

✍🏻امتداد-محمد جعفری:
محمدرضا علی حسینی، زندانی و مبارز سیاسی و دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب، جانباز جنگ تحمیلی و نماینده ادوار پنجم و ششم مجلس در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به زمینه‌های بروز انقلاب ۵۷ در ایران، اظهار داشت: متاسفانه بعضی‌ها، کاری کرده‌اند که، نسل جدید بر این تصور شده که واقعا مردم در سال ۵۷ از روی سرخوشی دست به انقلاب زدند. اما اولا اینکه، ممکن است که مثلا هزار نفر، دوهزار نفر یا فرضا یک میلیون نفر انسان گول و فریب خورده و دست به اقداماتی بزنند ولی، توده ملت وقتی بسیج شده و آن همه کشته و مجروح می‌دهد، بعید است که بتوان همه این اقدامات را از روی سرخوشی دانست.

✔️در زمان رژیم گذشته، تبعیض و فقر در میان مردم از حکمرانی در کشور معروف بوده و این اصطلاح به وجود آمده بود که تنها خانواده هزارفامیل وضع خوبی داشته و اموال مملکت را در اختیار دارند. منظور از هزار فامیل، همان منتسبین به خانواده شاه بود.

✔️مردم از فقر و تبعیض به سطوح آمده بودند و اساسا سوال این خواهد بود که منظور آقایان کدام سرخوشی بوده که منجر به انقلاب مردم شده است؟ به عنوان نمونه، اعضای یک خانواده هم از ترس ساواک و نفوذ آن، واهمه داشتند در کنار هم علیه شاه جمله‌ای به زبان بیاورند. خفقان بیداد می‌کرد. به عنوان نمونه، تنها نسخه‌ای از اسامی شهدایی که فقط در بهمن ماه سالیان منتهی به انقلاب به جوخه اعدام سپرده شدند را به عنوان ضمیمه می‌آورم که ببینیم چقدر آزادی بیان و تحمل عقیده مخالف حکومت وجود داشت.

✔️شاه در دهه پنجاه، کم کم احساس خداوندی می‌کرد و خفقان حول محور عدم نقد او در کشور بیداد می‌کرد. ما در زندان‌های قصر، قزل‌قلعه، قرلحصار و شهرهای مختلف، جوانان روشنفکر و تحصیلکرده‌ای داشتیم که بسیاری از آن‌ها به دلایل سیاسی در حبس به سر می‌بردند.

✔️در دوره کنونی اما، موارد مهمی وجود دارد که اصلا نمی‌توان از کنار آن به سادگی گذشت. نابرابری‌ها در زمان جمهوری اسلامی هم به وفور وجود دارد و طبقاتی که ما خودمان در اوایل انقلاب آن‌ها را به عنوان خانواده‌های معمولی می‌شناختیم، الان با استفاده از رانت‌های بسیار کلان به ثروت‌های کلانی رسیدند.

✔️تبعیض در زمان شاه، همانطور که گفتم وجود داشت اما به نظر می‌رسد که فاصله طبقاتی امروزه در مواردی بیشتر هم شده است. به عبارت دیگر، نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها، نه تنها در دوره پس از انقلاب از بین نرفت که ای بسا در پاره‌ای از موارد بیشتر هم شد.


✔️الان در وضعیت بحرانی هستیم که حاکمان باید به هشدارهای کنونی توجه کنند. توصیه ما به جوانان این است که اگر ما در پنج دهه قبل سادگی کردیم از این پس باید بسیار سنجیده عمل کنیم. اگر چیزی را نمی‌خواهیم باید به جایگزین آن هم فکر کنیم تا دوباره از چاله در نیامده و به چاه بیفتیم.

🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
☑️در حوزه اقتصاد دچار فروماندگی شده‌ایم/ در سطح اجتماع نشانه‌های فروپاشی مشهود است/ با کلاف سردرگمی از بحران‌ها مواجهیم

✍🏻افتصاد۲۴-میرا قربانی‌فر :
وضعیت اقتصاد ایران در همه ابعاد دچار چالش های جدی شده است و احتمالا روز‌های آتی شرایط پیچید‌ه تری را نیز تجربه خواهد کرد. سوال این است که در چنین شرایطی دولت ابراهیم رئیسی که با وعده های بسیار بر سر کار آمد و حالا حتی بودجه ای که نوشته است با حواشی بسیار رو به رو شده چطور از پس بحران برخواهد آمد.

🗣دکتر حجت میرزایی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، درباره این روند به اقتصاد ۲۴ می‌گوید: «نماینده‌ها هم می‌گویند امسال، سال آخر دوره ماست و کسی با برنامه کاری ندارد. با توجه به این‌که سال انتخابات است حتی اگر در بهار سال آتی به برنامه‌ هفتم برسند از جهاتی برای آن‌ها بهتر است. اکنون باید چانه‌زنی و تمرکز خود را بر روی بودجه بگذارند. ضمن این‌که این بودجه با وضعیتی که دولت دارد جای چانه‌زنی زیادی ندارد و حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد بودجه نیز سهم هزینه‌های جاری است».

✔️من در روز‌های اخیر برای رسیدن به نتیجه درباره بودجه سال بعد، چهار راه پیشنهاد دادم که یک راه آن این است که با یک لایحه دو فوریتی دو خطی، برنامه ششم برای یک سال دیگر تمدید شود، زیرا آن‌چه در مناسبات اقتصادی کشور و عملکرد دولت و سهم مناطق و بخش‌ها تعیین کننده است چانه زنی‌های شب بودجه است و برای چانه‌زنی نیز اکنون فصل برنامه‌ریزی نیست.

✔️دولت مجبور است حقوق و دستمزد کارکنان را افزایش دهد و هزینه‌ سوخت و اجاره ساختمان‌های دولتی و هزینه‌های دیگر را بپردازد. در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد هزینه‌های جاری نیز هزینه‌های پرسنلی است و با موضوع رتبه‌بندی معلمان و همسان سازی حقوق بازنشستگان دولت ناچار به پرداخت آن است.

✔️واقعیت این است که ما با یک کلاف سردرگم مواجه هستیم که از هر سو بخواهیم مشکل را برطرف کنیم سوی دیگر با بحران و مشکل مواجه می‌شود و تنها راه آن دو مؤلفه‌ای است که عرض کردم و چاره‌ای جز این‌که به سمت حکمرانی خوب برویم و مناسبات خود را با مردم در داخل تغییر دهیم، نداریم. همچنین باید دولت و مجلسی با رأی حداکثری که برآمده از فضائل و دانایی و فرهیختگی مردم باشد در یک انتخابات آزاد رقابتی انتخاب شود. باید در شرایطی مبتنی بر اعتماد مسائل را حل کرد و اگر این موضوع حل نشود مناظرات با دنیا نیز مشکل را برطرف نمی‌کند.

🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
Zibaye Man ~ Musico.IR
Majid Ahmadi ~ Musico.IR
آلبوم معروف به گنگستر شهر آمل آقای مجید احمدی، نه تنها مبتذل نیست، بلکه با ذوق و سلیقه بسیار خوبی تلاش کرده تا گویش شیرین مازنی را فراگیر کند و در این کار بسیار هم موفق بوده است. به نظرم باید به او جایزه هم داد.

قابل توجه آن مسوول محترمی که این آهنگ را مبتذل خوانده بود

@azarijahromi @MostafaTajzadeh
📝📝📝 «گانگستر شهر آمل بُومه»

✍️ محمد منصورنژاد

به عنوان یک مازندرانی (و فرزند «رینه» از توابع شهرستان امل) می خواهم درباره آهنگ «گانگستر شهر آمل بومه» چند نکته ای بنویسم:

1. بارها درباره این نکته می اندیشیدم و می پرسیدم که چرا موسیقی¬های مازندرانی (مازرنی/ تبری)، کمتر در حد ملی درخشیدند و به صورت محدودتر مورد اقبال عمومی قرار گرفتند! اما در باب این آهنگ، ناگهان ورق برگشت و درست باید برعکس پرسید: چه شده است که این آهنگ تا این حد به سرعت مورد استقبال مردم قرار گرفته است؟ اگر بگویند «فضای مجازی» عامل اصلی است، مگر سایر نغمات تبری، در فضای مجازی دست بدست نمی شوند؟ پس بحث فقط به فضای مجازی باز نمی گردد.

2. برخی آمارها حکایت از آن دارد که بعد از استان تهران (حدود 13 میلیون جمعیت) و مازندران (نزدیک به 3 میلیون جمعیت)، استان قم که از نظر جمعیت حتی استان بیستم ایران هم نیست (با کمتر از 1 و نیم میلیون جمعیت)، از این آهنگ بیشترین استقبال را داشته است! راستی چرا؟ در قم که مثلا مرکز تشیع جهان است و در هر کوچه ای چند روحانی با مردم زندگی می کند و نزدیک به 100 هزار روحانی زن و مرد در حال تحصیل، تدریس و تحقیق اند، چرا باید از چنین موسیقی استقبال کنند که حتی یک آمال و آرمانشهر صاحب این ترانه، با استانداردهای حوزوی سازگار نباشد! (بلکه در تعارض باشند!) آیا نمی توان نتیجه گرفت مردم راهی که کارشناسان دینی می گویند را حتی در شهرهای مذهبی، هم خیلی نمی پیمایند؟

3. اما هنوز هم به این نکته نپرداختیم که دلیل اقبال عمومی به ویژه نسل زد (z)، از این سنخ ترانه ها چیست؟ از نظر نگارنده دست کم این نکات به ذهن می رسند بدون اینکه مدعا آن باشد که علت و دلیل این اتفاق، همین مواردند:

یک: خسته شدن جامعه و نسل جوان از انبوه شعارهای باصطلاح مذهبی، تکراری، خسته کننده و همه جایی! (از مدرسه تا مسجد، حتی پارک و محیط ورزشی!).
قاعده ساده ای اصحاب «اقتصاد» دارند: عرضه زیاد، باعث ارزان شدن جنس می شود! مگر لازم است تا مردم این همه با مظاهر ارزشی، شعایر دینی و نمادهای مذهبی مواجه باشند (به ویژه که از سوی متولیان، درست عکس این شعارها و تبلیغات عمل می شود!)

دو: خسته شدن جامعه و به ویژه نسل نو، از اجباری شدن امور مثلا خوب؛ از لباس و حجاب اجباری، تا سرود اجباری، راهپیمایی اجباری، فیلم سازی و فیلم بینی اجباری و ...؛
اجباری شدن، یعنی گره زدن تحقق خواسته ها به گشت ارشاد، باتوم، گاز اشک آور، و سیاسی کردن اموری که مربوط به حوزه عمومی اند و در اصل ربطی به دولت و حکومت ندارد! مردم از «سیاست زدگی» خسته اند و هر آن چه که در آن قالب های رسمی جا نگیرد، برایشان جذاب می آید. مردم می خواهند «زندگی» کنند! و با این حرکت ها در حقیقت به وضع موجود، اعتراض می کنند!

سه: «ساختارشکنی»، از ویژگی های نوجوانان و جوانان است. وگرنه افراد، معمولا در سنین بالا محافظه کارانه تر عمل می کنند. «نسل انقلاب و جنگ»، با حضور در عرصه انقلاب و جنگ، به نحوی انرژی هایش را خارج از نُرم عادی و ساختارهای متعارف، با اشکال متنوع (مبارزه، خط شکنی، خشم شبانه، و....) تخلیه می کرد. اما نسل فعلی همان انرژی و هیجان را (که حتی در عصرارتباطات تشدید هم شده و «نسل زد» در سطح جهانی، ساختارشکن تر از نسل های پیشین اند) دارد، اما جایی برای تخلیه نیروهای درونی و اظهار وجود ندارد. چه بسا برای رقص و جشنی! احضار می شوند و... اینجاست تا سوژه ای فراتر از ساختارهای معمولی می بینند، از آن استقبال می کند.

چهار: جدای از محتوای ساختارشکنانه (که ممکن است باب طبع بسیاری نباشد)، اما انصافا موسیقی این آهنگ و نغمات آن بسیار خوب انتخاب شده و دلها را می لرزاند؛ «خواننده» نیز حق آن محتوا را بسیار خوب ادا کرده است.

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝‌ تحقیر روش فرعون بود و تکریم روش پیامبر

✍️شهاب‌الدین‌حائری‌شیرازی

"رفتار تحقیر آمیز وزیر آموزش و پرورش در قضیه معلم قائمشهری به همبستگی بیشتر مردم انجامید.
مردم همین رفتار توأم با حمایتگری را با دیگر محذوفین سیستم نظیر اساتید دانشگاه و...هم داشته باشند"

فرض کنید پس از پخش شدن کلیپ معلم‌ قائمشهری بجای اخراج، نامه زیر از وزیر آموزش وپرورش در فضای مجازی منتشر می‌شد.

«این نامه خیالی است!»

سرکار خانم ...
با سلام و احترام
در طی روزهای گذشته فیلم کوتاهی از کلاس درس شما. در فضای مجازی منتشر شده که مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. در این فیلم کوتاه دانش آموزان شما با شادی و نشاط در حال همخوانی ترانه ای با لهجه زیبای محلی هستند.
آنچه که بیش از هر چیزی نمایان است کلاس پرشور، شاد و پر نشاطی است که نتیجه ی عملکرد ستودنی و درخشان شماست.
ریتم و آهنگ زیبا در کنار لهجه ی اصیل مازنی در کنار هیجان دانش آموزان شما ، لحظات شعف انگیزی برای من ایجاد نمود.
با بررسی معنای اشعار دریافتم که کلیت این ترانه معطوف به عشق و دوست داشتن است‌.
بر این عقیده ام که شما می توانید با انتخاب های بهتر و استفاده از اشعار متین، که در ترانه های اصیلتان موجود است، مفاهیم زیبای انسانی و اخلاقی را در دل و ذهن فرزندانمان رشد داده و در تعالی فرزندان ایران عزیز موثر باشید.
صمیمانه از شما در خواست میکنم با علاقه و عشق به کار خود ادامه دهید و خستگی ناپذیر باشید.

امضا وزیر آموزش و پرورش

البته در جامعه استبدادزده که شخص خود در فرایندی از تحقیر رشد یافته چنین متنی توأم با تکریم دیگران و به رسمیت شناختن سلایق آنها کمتر مسبوق به سابقه است.
گفته اند: الناس علی دین ملوکهم، مردم بر روش و سبک زندگی حاکمان خود هستند.

معلمان از همین رفتار اخراجی وزیر اموزش پرورش، تحقیر دریافت می‌کنند نه فقط یک معلم که تمام معلمان این سرزمین، تحقیر دریافت کردند که نه تنها به‌ سادگی سلیقه تربیتی وآموزشی آنها نادیده گرفته می‌شود بلکه قبل از آنکه تذکر و تعهدی دریافت کنند اخراج می‌شوند و اخراج را هم در رسانه‌ها اعلان می‌کنند تا تحقیر به جان همه بنشیند!
خود وزیر هم همین رفتار تحکم‌آمیز را از مقامات بالاتر دریافت کرده که چنین آنچه خورده از جای دیگر را بازتاب می‌دهد.

رفتار وزیر آموزش و پرورش یک نمونه از رفتارهای بازتاب دهنده تحقیر است که این روزها روال شده.
همین الان بستن فضای مجازی یک تحقیر تمام عیار است برای ملتی که از این طریق معیشت خود را مدیریت می‌کنند.
تیپ رفتاری حاکمیت در ناآرامی‌های ۱۰۰ روزه هم تحقیر آمیز بود که به جای عذرخواهی، دست بالا بلند شدند و بعدتر هر اعتراضی را اغتشاش نام نهاده و سرکوب نمودند.
مردم بایست در مقابل این رفتارهای تحقیرآمیز حاکمیتی از یکدیگر در قبال حاکمان بیمار یا ناآگاه حمایت کنند.
دقیقا مثل رفتار حمایتگر در مقابل یک مهاجم.
در موضوع معلم قائمشهری این اتفاق بخوبی افتاد با استخدام ایشان توسط باشگاه نساجی.
در قبال حذف اساتید دانشگاه یا کارگران هم بجاست همین اتفاق بیافتد و اساتید و افراد محذوف توسط بخش خصوصی به کار گرفته شوند.
این افراد آرامش و آسایش خود را فدای دفاع از حقوق مردم کردند لذا بایست توسط همین مردم حمایت شوند.
رفتار توأم با تحکم و تحقیر و استخفاف در قران رفتار فرعونی معرفی شده
«فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ؛ و فرعون قومش را ذلیل و زبون داشت تا همه مطیع فرمان وی شدند که آنها مردمی فاسق و نابکار بودند.۵۴ زخرف»
رفتار خانم معلم که جهت القای فضای شاد در محیط کلاس گاه از مضمون یک ترانه شاد استفاده نموده نه تنها قبیح نیست که در خور توجه و نمایشگر خلاقیت وی هست و نهایتا قابل تذکر بود که از متن ومحتوی دیگری استفاده نمایند اما رفتار وزیر اموزش وپرورش رفتاری خلاف عقل وشرع و به قول قران فرعونی است.

https://t.me/virayeshe_zehn @MostafaTajzadeh
📝📝📝 هم میرحسین موسوی / هم سید محمد خاتمی

✍🏻 _محمدجواد مظفر_ (همراه با فایل صوتی)

سر انجام دوازده سال از حصر غیر قانونی، مظلومانه و حیرت آور رهبران جنبش سبز گذشت!
حصری که بی تردید آن عزیزان در درازای سال های بسیار «زهر هجری چشیده اند که مپرس». مجازاتی که در راه دفاع از حقوق ملت در جریان انتخابات ۸۸ متحمل شده اند.

پدیده حصر خانگی در جمهوری اسلامی که از حصر فقیه عالیقدر، یگانه دوران مرحوم آیت الله منتظری باب و سرانجام نصیب عزیزانی چون مهندس میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی شد. پدیده ای که در هیچ متن قانونی نیامده است. معلوم نیست انتهای این مجازات کجاست؟ این که بگویند اینان از کاری که کرده اند توبه کنند فاقد هرگونه توجیه قانونی، عقلانی و عرفی است. از شما می پرسم فرض کنید فردی به اتهام سیاسی، سرقت، اختلاس، قاچاق مواد مخدر و حتی قتل (غیر عمد) و نظایر آن به سال ها زندان محکوم شده. آیا با پایان یافتن دوران محکومیت او شرطی به نام توبه از کاری که کرده برای آزادی وی در قانون وجود دارد؟! اگر چنین نیست که حتما نیست، چرا باید دوازده سال حصر که فاقد هرگونه وجاهت قانونی و عرفی است با شرط توبه پایان پذیرد؟ آن هم از چه چیز، از دفاع از آراء مردم توبه کنند؟!

شرح این هجران و این سوز جگر / این زمان بگذار تا وقت دگر

و اما

بیانیه میرحسین موسوی در راه گره گشایی از بن بست سیاسی کنونی، یک بار دیگر خیرخواهی و درک واقعیت های زمانه را از او به معرض نمایش گذاشت.

از حاکمیت می پرسم: اگر قرار باشد راه برون رفتی از شرایط کنونی پیدا شود جز این است که باید در یک همدلی ملی و نگاه فارغ از دشمنی و سوءظن به دلسوزان این آب و خاک، به تفاهم رسید؟ وگرنه حکومت ناگزیر است تنها به سرکوب و ارعاب متوسل شود که امیدوارم به این نتیجه رسیده باشد که شدنی نیست و با اتخاذ این مسیر ره به جایی نخواهد برد.

در اینجا لازم می دانم به همه ی گرایش ها و دلسوختگان سیاسی تذکار دهم که بر خلاف برداشت و تعابیر رادیکال، بیانیه های میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی تضاد و تعارض اساسی باهم نداشته و در هر دو بیانیه افق های راه گشایی از تفاهم بر سر اشتراکات در جهت آینده امید بخش وجود دارد. بی تردید رسیدن به نقاط اشتراک بین پیشنهادات موسوی و خاتمی در یک گفتگو و مراودۀ دموکراتیک امکان پذیر است.

به صراحت می گویم: چرا باید دلسوزان و خیرخواهانی چون سید مصطفی تاجزاده، سعید مدنی، محمدرضا جلائی پور، مهدی محمودیان و ده ها زن و مرد ایران دوست و خیرخواه ملک و ملت به جای آنکه در حال برنامه ریزی و تلاش برای حل مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور باشند، در زندان به سر برند؟

بی تردید صدها زن و مرد عالم و آگاه در کشور وجود دارند که در صورت فراهم شدن شرایط لازم می توانند به یک منشور مشترک و بن بست شکن با محوریت بیانیه های مهندس موسوی و سید محمد خاتمی برسند و آینده ای امید بخش را رقم زنند.

حکومت نیز بداند با تصلب شرایط و چشم پوشی از توانایی دلسوختگان با سلیقه های متفاوت با حاکمیت ره به جایی نخواهد برد و کشور را به ورطۀ خطرناکی خواهد کشاند.

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
@MostafaTajzadeh
خطبه جمعه 28 بهمن 1401
شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید
🎙 #فایل_صوتی سخنان شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه اهل سنت زاهدان

📅 تاریخ: ۲۸ بهمن ۱۴۰۱

🆔@molanaabdolhamid
🆔@policyonline123 @MostafaTajzadeh
◀️اسلام جمهوری اسلامی چه نسبتی با اسلام محمدی دارد؟

✍️مهدی نصیری

جمهوری اسلامی گر چه به نام و ادعای اسلام ناب محمدی ص، بنیاد نهاده شد اما از آغاز و به تدریج، از ویژگی‌های اسلام محمدی فاصله گرفت و خود اسلامی جدید ارائه کرد و اکنون مغاکی عظیم بین آنچه خاتم پیامبران - درود خداوند بر او و خاندانش باد - از آسمان دریافت کرد و در عمل نشان داد با آنچه نظام ج ا به نام اسلام می کند، وجود دارد.
مهمترین ویژگی اسلام محمدی، نرمی، رحمانیت و اجتناب از اکراه و تحمیل بوده که موجب گرایش گسترده مردم به دین می شده اما جمهوری اسلامی در نقطه مقابل، مظهر اسلام جباری و تحمیلی شده و گروه گروه مردم را از دین خارج می کند.
پیامبر در روز فتح مکه در حالی که مسلمانان با خشم و غضب خواستار انتقامی سخت از جانیان و قاتلان مشرک بودند و شعار یوم الملحلمه.(کشتاری سخت) سر داده بودند، بلافاصله به برادر و وصی خود گفت: علی جان شعار را عوض کن و بگو امروز یوم المرحمة (روز مهربانی و گذشت) حتی از قاتلان جگر خوار است. یعنی هم می بخشیم و هم فراموش می کنیم.
جمهوری اسلامی چهل و دو سال است که حتی آنان را که دست به جنایتی نزده اند و فقط همکار رژیم پیشین یا مخالف نظری ج ا بوده و لو آن که اهل علم و فضیلت و هنر باشند، نمی بخشد و برای دستگیری و مجازات آنان طرح و برنامه دارد.
نظام، حصر غیر قانونی و غیر انسانی دو فرزند و مقام و دوست سابق خود را (موسوی و کروبی)‌ خط قرمز اعلام می کند و باب هر گونه وساطت و رحمت را می بندد.
او همچنین به حصر و کنترل یکی از نجیب ترین و مصلح ترین فرزندان این مرز و بوم (سید محمد خاتمی) که همچنان دلبسته اصلاح، و نه عبور خشونت آمیز و خونین است، ادامه می دهد.
محمد ص آن قدر به گله و اعتراض و انتقاد و بعضا ناسزای برخی افراد امت خود گوش می داد که بدخواهانش با تمسخر او را گوش و ساده لوح خطاب می کردند، و در اینجا بود که خداوند مظلومیت رسول خود را تاب نیاورد و به دفاع از او پرداخت و آیه نازل کرد و گفت: گوش فرادادن محمد به مردم مایه خیر است.
اما در جمهوری اسلامی بسیاری از نخبگان و کارشناسان دلسوز باید در حسرت یک ارتباط و دیالوگ و گفت و شنود صریح و غیر تشریفاتی با ولی فقیه که گاه ولی امر مسلمین نیز خوانده می شود، بمانند و سوگمندانه شاهد افول و ویرانی کشور باشند‌.
لذا باید گفت نسبت میان اسلام جمهوری اسلامی با اسلام محمدی، تقابل و تعارض است و نه تساوی و حتی تشابه!
@nasiri1342238 @MostafaTajzadeh
♦️ میرحسین موسوی چه راهکاری دارد؟

🖊مصطفی محب‌کیا


🔻12 سال حصر خانگی که قرار بود محصوران را از نظرها و یاد و سپهر سیاسی ایران دور کرده و بی‌اثر سازد، نتوانست مثمرثمر باشد. حالا میرحسین موسوی بیانیه‌ای داده و فضای سیاسی را متاثراز خویش کرده است. شاید از آن شبی که در برابر دوربین‌ها و رو به مجری صدا و سیما مشت‌اش را بر میز کوبید و گفت «بنده یک فرد انقلابی هستم» باید 13 سال می‌گذشت تا اثبات شود سخنش لاف سیاسی نیست. یک انقلابی است که در 81 سالگی حق انقلاب را برای نسل جوان امروزی نیز به رسمیت می‌شناسد.

🔻بیانیه‌ی اخیر موسوی واجد اهمیت فراوانی است. درست زمانی که اصلاح‌طبان میان دو تیغ سرکوب حاکمیت و تبلیغات سنگین رسانه‌های فارسی زبان خارجی، ابتکار عمل را از دست داده و منفعلانه تماشاگر صحنه‌ی سپهر سیاسی در ایران بودند، این بیانیه فضای جدیدی را در مسیر مبارزات دموکراسی‌خواهی در داخل کشور گشود. بیانیه‌ای که بلافاصله مورد حمایت چهره‌های شاخصی از روشنفکران و زندانیان سیاسی قرار گرفت.

🔻دال مرکزی این بیانیه آن‌جایی است که بحران بحران ها را «ساختار تناقض آلود و غیرقابل دوام نظام اساسی کشور» می‌داند. همان تناقضی که مهندس سحابی در مجلس خبرگان قانون اساسی در مخالفت با اصل ولایت فقیه به آن اشاره کرد. مهندس سحابی هم در مجلس خبرگان و هم در سخنرانی عمومی و هم در جلسه خصوصی به آقای خمینی گفته بود تناقض‌ذاتی این قانون اساسی که بخشی دموکراتیک و بخشی غیردمکراتیک است باعث فروپاشی سیستم خواهد شد.(1) میرحسین و بسیاری از مردم به چشم دیده‌اند که تلاش‌های اصلاحی که در بخش انتخاباتی ساختار پی‌گرفته شد توسط هسته سخت قدرت و نهادهای حقوقی ذیل آن طرد و سرکوب شده است. اگر دولت اصلاحات از بخش انتخابی و تا حدودی دموکراتیک ساختار مجال ظهور یافت، اما بخش دیگر همین ساختار با تمام ابزارهای حقوقی و قانونی‌اش آن را زمین زد و تلاش‌های سال 88 را نیز از اساس عقیم گذاشت. از دل بخش غیرپاسخگوی همین ساختار چنان باندهای فسادی شکل گرفته که مجال ذره ای تغییر وضع موجود را نداده و نمی‌دهند. پس بحران بحران ها همین ساختار دوگانه و تناقض آلود است و راه حل اساسی آن نیز اصلاح بنیادین و رویداد تغییرات در ساختار است. اما پرسش اساسی اینجاست که این تغییر چگونه بدست می‌آید؟ درک و فهم سرمنشا بحران بخشی ازمسئله و بخش مهمتر مسئله راه حل برون رفت از بحران می باشد.

🔻شاید حتی خاتمی هم در ساختاری بودن بحران شک و تردید نداشته باشد. اما استراتژی حل مسئله است که تفاوت ایجاد می‌کند. اینکه حکومت تن به تغییر نمی‌دهد و توان سرکوب بالایی دارد یک واقعیت است. اما چگونه می‌توان از این واقعیت عبور کرد؟

🔻تا زمانی که بین قدرت حاکمیت مستقر و توان جامعه مدنی، توازنی برقرار نشود، راهی برای تغییر باز نخواهد شد. کسانی چون سید محمد خاتمی و طیفی از اصلاح طلبان و بسیاری از مبارزین آزادیخواه و صدیق برای این عدم توازن یک اعتبار ذاتی قایل هستند و هر گونه تغییر را منوط به خواست و اراده ی حاکمیت می‌دانند. در واقع عاملیت جامعه مدنی را ذیل و تحت تاثیر عاملیت و اراده‌ی حکومت تعریف می‌کنند. به همین خاطر راهکاری که پیش رو می‌گذارند ، درخواست اصلاحات از خود قدرت مستقر است. حتی اگر به ساختاری بودن بحران ها هم وقوف نظری داشته باشند، ایده ی اصلاح و تغییر اساس ساختار را ممکن و مطلوب نمی‌دانند چرا که باعث تقویت انگیزه ی سرکوب حکومت و ایجاد بی‌ثباتی می شود.

🔻از سوی دیگر کسانی دیگر در بیرون از مرزها پرچم مخالفت را با جمهوری اسلامی را بلند کرده و به پشتوانه‌ی رسانه‌های فارسی زبان دنبال القای خوانش شاذ خود از اعتراضات و همچنین رهبری آن هستند. ایشان هم به این توان سرکوب حکومت واقفند و می‌دانند برهم زدن این عدم توازن قوا میان جامعه و حکومت امر سهل‌الوصولی نیست. اما راهکار ایشان رجوع به خود حاکمیت نیست. بلکه خواهان دخالت نیروهای خارجی و قدرت های بین‌المللی در بازی سیاست داخلی ایران هستند. از تحریم ها حمایت می‌کنند. با ترامپ نامه‌نگاری می‌کنند. با دست راستی‌ترین جنگ طلبان امریکایی عکس یادگاری می‌گیرند. در محل نشست ناتو حاضر می‌شوند. خواهان حذف جمهوری اسلامی ایران از معادلات و مسابقات و معاهدات بین‌المللی می‌باشند. صراحتا هم اعلام می‌کنند دنبال وکالت گرفتن از مردم برای گفتگو با قدرت‌های خارجی در مسیر براندازی جمهوری‌اسلامی هستند....

متن کامل:
https://bit.ly/3xugmr1

🆔@MostafaTajzadeh