فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
نامه فعالان فرهنگی و هنری به خانه سینما: آماده تحصن مقابل سازمان سینمایی هستیم

نزدیک به ۴۰۰ نفر از فعالان فرهنگی و هنری در نامه سرگشاده‌ای به هیئت مدیره خانه سینما و کمیته حمایت حقوقی و قضایی از سینماگران خواستار ارائه توضیحاتی درباره دلیل ادامه بازداشت هنرمندان شدند و اعلام کردند آماده عمل به وعده خانه سینما برای تحصن مقابل سازمان سینمایی وزارت ارشاد هستند.
در این نامه با اشاره به انتقال مژگان ایلانلو، فیلمساز به زندان قرچک از خانه سینما سئوال شده است که «چرا اقدامات صورت گرفته منجر به آزادی او و دیگر دربندان اهالی فرهنگ و هنر نشده است؟»
امضاکنندگان این نامه آزادی بیان و حق اعتراض را از حقوق اولیه‌ی تمام افراد جامعه دانسته و نوشته‌اند «هنرمند صدای رسای مردم و دلسوز جامعه است و نباید بخاطر انجام رسالت اجتماعی‌اش در زندان باشد.»
امیر اثباتی، تورج اصلانی، مجید برزگر، لیلی رشیدی، محسن شاه‌ابراهیمی، هایده صفی‌یاری، کیوان علیمحمدی، بهمن کیارستمی و علی مصفا از جمله امضاکنندگان این نامه هستند.
@MostafaTajzadeh
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین در اعتراض به اعدام جوان معترض زنده یاد محسن شکاری
خیزش خشونت پرهیزی که طی ماه های اخیر ، جوانان پر شور وطن را در هر کوی و برزن به میدان آورده در تداوم جنبش آزادی خواهانه ی مردم ایران از مشروطه تا امروز سرمایه عظیم و ارزشمندی است که امید به توسعه دموکراسی و عدالت را در ایران فردا نوید میدهد. در این میان طالبان قدرت و حافظان وضع موجود ناتوان از درک و فهم زبان و صدای ، زن زندگی آزادی ، تنها به سرکوب و منکوب کردن آن می اندیشند و در این توهم به سر میبرند که آتش فروزان اعتراضات را می توان با توسل به خشونت عریان خاموش کرد .
اعدام جوان ۲۳ ساله زنده یاد محسن شکاری نشانه ی اوج بی خردی و بی تدبیریست درحالی که خیزش اعتراضی کنونی راه خود را در بستری از امید ، زندگی ، صلح ، دوستی ، آرامش و خشونت پرهیزی جستجو میکند، نباید پاسخ آنها با بازداشت و زندان و اعدام داده شود. حاکمان گمان نبرند که میتوان با تشدید خشونت از سیاست مشت آهنین به ساحل امن و آرامش رسید و بر کرسی قدرت ماند، مگر اعدام و حبس و محرومیت مانع از خیزش های متعدد پیشین و امروز شده که تصور می شود قتل و اعدام معترضان جوان آنها را از ادامه تلاش برای ساختن زندگی بهتر و ایرانی آباد و آزاد باز خواهد داشت. بدانید شعله های خشونت و نفرتی که بپاکرده اید دامنتان را خواهد گرفت. به بند میکشید و نیاموخته اید که بند زندانی را خاموش نمیکند. میکشید و گمان میکنید چوبه دار صحنه ی اقتدار شماست. اما اعدام هر معترض نمایش استیصال و درماندگی تان و موجب ایستادگی و قوام بیشتر معترضان است. گویی نیاموخته اید که هر کس، انسانی را به ناحق به قتل برساند جامعه ای را به قتل رسانده است. ما جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین، فارق از هر تعلق سیاسی فکری، ضمن محکوم کردن ترویج و تشویق خشونت، خواستار توقف سیاستها و رفتارهای خشونت آمیز، بویژه صدور و اجرای احکام اعدام هستیم، و در کنار همه علاقه مندان توسعه، آزادی، دموکراسی و عدالت در ایران، تمامی تلاش خود را مصروف توقف چرخه خشونت میکنیم.
امضاها
۱ - رسول بداغی
۲- جعفر پناهی
۳- مصطفی تاجزاده
۴- محمد حبیبی
۵- امیر سالار داوودی
۶- حسین رزاق
۷- محمد رسول اف
۸- حسن سعیدی
۹- رضا شهابی
۱۰- علیرضا فرشی
۱۱- سعید مدنی
۱۲-مهدی محمودیان
۱۳- اکبر نعیمی
@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین در اعتراض به اعدام جوان معترض زنده یاد محسن شکاری خیزش خشونت پرهیزی که طی ماه های اخیر ، جوانان پر شور وطن را در هر کوی و برزن به میدان آورده در تداوم جنبش آزادی خواهانه ی مردم ایران از مشروطه تا امروز سرمایه عظیم…»
🔰می‌شد اعدام نشود

✍🏻کامبیز نوروزی

🔸محسن شکاری به جرم محاربه اعدام شد. اخبار قضایی می گویند “محسن شکاری …سوم مهر ماه در منطقه ستارخان تهران ضمن بستن خیابان با در دست داشتن «قمه» مردم را تهدید به هم‌صدایی و همراهی با خود می‌کرد.

🔸وی در ادامه اقدامات مجرمانه با حمله مسلحانه به یکی از نیروهای حافظ امنیت با قمه ضرباتی را به بدن وی وارد کرد و کتف سمت چپ این نیروی حافظ امنیت را به نحوی مورد ضربه قرار داد که منجر به بخیه خوردن محل زخم به تعداد ۱۳ عدد شد.”

🔸آیا آنچه شکاری انجام داده مصداق محاربه است و مجازات آن اعدام؟ ابتدا بد نیست سه حادثۀ جنایتکارانه و خونین را که در سالهای اخیر در ایران خودمان اتفاق افتاده است مرور کنیم:
سال ۱۳۹۶- حملۀ تروریستی به ساختمان مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی. در این حوادث ۱۷ نفر کشته و بیش از ۵۰ نفر زخمی شدند.

🔸سال ۱۳۹۷- حملۀ تروریستی به رژۀ نظامی در اهواز. در این واقعۀ ۲۵ نفر نظامی و غیرنظامی از جمله یک کودک ۴ ساله، کشته و ۶۰ نفر زخمی می شوند.

🔸سال ۱۴۰۱- حملۀ تروریستی به حرم شاهچراغ در شیراز. ۱۳ کشته و ۲۰ مجروح قربانیان این جنایت بودند.

🔸آن تعداد از مرتکبان این فجایع که از عملیات خود جان سالم به در بردند محاکمه و به مرگ محکوم شدند. حال این جنایتهای سازمان یافتۀ خونین وگسترده را مقایسه کنیم با آنچه محسن شکاری انجام داد. او بنا به مفاد منتشر شده از مذاکرات دادگاه چاقو در دست خیابان را بسته و سپس با اسلحۀ سرد، یعنی همان چاقو یک مأمور بسیج را مجروح کرده است. کجای عمل محسن شکاری با آنچه جانیان حمله به مجلس و رژۀ اهواز و حرم شاهچراغ انجام داده اند یکسان یا شبیه و نزدیک است که مجازاتشان هم یکسان باشد؟

🔸مثلاً عامل حمله به حرم شاهچراغ با رگبار مسلسل ۱۳ نفر را کشت و ۲۰ نفر را مجروح کرد. او پیش از محاکمه درگذشت اما اگر زنده می ماند و محاکمه می شد حتماً به حکم قانون و به درستی به اعدام محکوم می شد و به احتمال بسیار قوی به جرم محاربه. چگونه می شود عمل آن جنایتکار را با عمل محسن شکاری در یک ردیف قرار داد و هر دو را به شکل مستحق اعدام دانست؟ هیچ یک از عناصر و اجزای این دو عمل هیچگونه شباهتی به هم ندارند. اگر قرار باشد مجازات کشیدن چاقو و بستن خیابان و مجروح کردن یک نفر با مجازات کشیدن مسلسل و بستن رگبار به جمعیت مردم و قتل ۱۳ نفر و مجروح کردن ۲۰ نفر یکی باشد، اصل تناسب جرم و مجازات چه می شود؟

🔸عدالت کیفری کجا می رود؟ اجرای قانون که فقط محدود به روخوانی آن نیست. قانون اصول و مبانی و روح و اهدافی دارد که بدون فهم و رعایت آنها عدالتی حاصل نمی شود.

🔸قصد بحث در این مورد نیست آیا عمل شکاری اصلاً محاربه بوده است یا نه. اگرچه در این پرونده تحقق ارکان جرم محاربه جای گفتگو دارد و به نظر می رسد آنچه توسط او انجام شده بیشتر با مواد ۶۱۴ و ۶۱۸ منطبق است تا مواد ۲۷۹ و۲۸۲(محاربه) اما با این فرض که عمل او محاربه بوده است نکته این است که مجازات محاربه فقط اعدام نیست. یکی از مجازاتهای محاربه تبعید(نفی بلد) است.

🔸مجازات هر جرمی اقل و اکثر دارد. سقف و کف دارد. ممکن است یک جرم به شدیدترین شکل واقع شود یا بصورت خفیف تر. وقتی جرم به شکلی خفیف واقع شده باشد، مجازات سبکتر را می دهند. این از اصول حقوق جزاست. اگر عمل محسن شکاری واقعاً محاربه هم بوده باشد(که جای بحث دارد) بی نهایت سبک تر و خفیف تر از کارهایی بوده است که مهاجمان به مجلس و رژه و شاهچراغ انجام داده اند.

🔸به همین ترتیب به استناد قانون و اقتضای عدالت محسن شکاری می توانست استحقاق این را داشته باشدکه مجازات خفیف تری بگیرد و طبق بند ت از مادۀ ۲۸۲ و تبصرۀ همان ماده به نفی بلد یعنی تبعید محکوم شود و بتواند در شهری دیگر زندگی عادی خود را برای مدتی در تبعید بگذراند.

🔸شاید در حکمی که علیه شکاری صادر و اجرا شد هدف ارعابی(که یکی از اهداف مجازاتهاست) نقش بسیار مهمی داشته است. اما در مجازات ها این هدف زمانی حاصل می شود که جامعه بوی عدالت از رأی بشنود. نه بنده می توانم از طرف همۀ مردم چیزی بگویم نه هیچ کس دیگر اما این احتمال را بدهید که جامعه ازاین حکم و این اعدام حس عدالت نگرفته باشد.

🔸کشف نظر مردم ساده است. توسط یک مرجع معتبر، مانند ایسپا یک نظر سنجی ساده نظر مردم را معلوم می کند که از این اعدام چه درک و برداشتی دارند.

🔸غفلت نباید کرد که اگر جامعه حکمی را عادلانه نداند نه تنها مرعوب و متنبه نمی شود، بلکه چه بسا بساط خشم و کین توسعه یابد و پیچیده تر گردد و بازدارندگی مجازات بطور کلی از بین برود.

🔸حکم محسن شکاری اجرا شد و کار او از کار گذشت، اما در مورد سایر کسانی که در ماجراهای اخیر دستگیر شده و متهم یا محکوم به محاربه شده اند این نکات ساده فراموش نشود.

🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22225
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
🔴 نترس! اینجا نیزار خواهد شد

✍️ سایه اقتصادی‌نیا

🔺تنها طناب بود و بس بود برای آن گلوی تُرد و گردن باریک. همان طناب که به گردن صور اسرافیل و ملک‌المتکلمین انداختند، و خبرنگار روس آن را «یک سرگذشت ساده» ‌خواند و تمام: «سرگذشت این دو تن (میرزا جهانگیر خان و ملک‌المتکلمین) بسیار ساده بود. امروز ایشان را به باغ بردند و پهلوی فواره نگاه داشتند. دو دژخیم طناب به گردن ایشان انداختند. از دو سو کشیدند. خون از دهان ایشان آمد و این زمان، دژخیم سومی خنجر در دل‌های ایشان فروکرد.»

🔺این هم سرگذشت محمد مختاری بود، یک سرگذشت ساده و تمام: «چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت به روی شکم خواباند و حدود ۴ یا ۵ دقیقه طناب را تنگ کرد و آن را کشید. در این حالت دهان سوژه را با یک پارچه سفید گرفته بود تا بدین وسیله از ریختن خون به زمین و ایجاد سر و صدای احتمالی جلوگیری کند.... از روی ناخن‌ها تشخیص دادند که کار تمام شده».

🔺و ما بودیم که در آن صبح سرد یکباره همه به هم محرم شدیم. ترس ما را به هم محرم کرده بود. سوز سرمای امامزاده طاهر ما را به هم محرم کرده بود. دست هم را گرفته بودیم، غریبه‌آشنا، نگاه‌هایمان روی قبرها می‌چرخید و به هم قفل می‌شد تا به هم بگوییم نترس، نترس، نترس. اینجا نیزار خواهد شد و بر هر نی نسیمی خواهد وزید و از نفیر هر نی مرد و زنی خواهند نالید و شکایت سینۀ شرحه‌شرحه‌مان را به شهرها و دیارهای دور خواهند برد.

📎منبع و متن کامل
@kaleme @MostafaTajzadeh
حکم اعدام....

حسین نورانی نژاد

صبح که خبر اعدام محسن شکاری رسید، مادرم با چشم‌های حدقه‌زده، اول زد پشت دستش زد و وای بلندی گفت. بعد رو به من پرسید دروغه، نه؟
چیزی نگفتم.
چند لحظه مکث کرد و انگار خیالش کمی راحت شده باشد، گفت: الکی میگن که زهر چشم از مردم بگیرن. یه جایی قایمش کردن یا فرستادنش خارج و ... .
حسش را درک می‌کردم.
ظهر روز پنج‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۸ از ملاقات کابینی به بند ۲۰۹ برگشته بودیم و با هم‌سلولی‌ها سفره نهار را پهن کردیم. هرکس که از ملاقات می‌آمد به او چشم روشنی می‌گفتیم و سراغ اخبار بیرون و دیگر رفقای زندانی را می‌گرفتیم که گاهی در ملاقات‌ها همدیگر را می‌دیدیم و در این بین، بیش از هر کسی سراغ آرش رحمانی‌پور که دیروز از ما جدایش کرده بودند.
آرش حکم اعدام داشت اما به او گفته بودند که حکمش شکسته است. ما هم با اطمینان بش می‌گفتیم معلومه که می‌شکست. تو که کاری نکردی!
از دوشنبه قبلش که بازجویش را دیده بود، ساکت و مرموز گوشه‌ای کز می‌کرد و از هیجان اولیه‌اش برای برنامه‌ریزی کنکور کم شده بود. به دیوار کنار تختش که حالا به من رسیده بود هنوز کاغذهای برنامه مطالعاتی‌اش چسبیده بود و نگه داشته بودم، شاید برگردد یا بخواهد به ترتیبی برایش بفرستم. بعد از بردن آرش برای اولین بار در زندان تخت‌دار شده بودم ولی حس خوبی نداشت. آرش با سن و سال کم و رفتار مهربان و درد دل‌هایی که در آن یک ماه با هم داشتیم، انگار داداش کوچیکه‌ام شده بود. نه فقط من، همه ده پانزده هم‌اتاقی‌ها او را طور دیگری دوست داشتیم. با آن سن کم شکنجه زیادی شده بود و چهره معصوم و نوجوانانه‌اش آتش به دل می‌زد. یک روز نگذشته حسابی دلمان برایش تنگ شده بود و دعا می‌کردیم حالش خوب باشد.
از روزی که بازجویش را دید و تعریف کرد که با خواهرش هم تلفنی درباره آهنگ مورد علاقه‌شان صحبت کرده، همان خواهری که با اهرم فشار به او اعترافات مورد نظر را از آرش گرفته بودند، در خودش فرو رفته بود تا موقع خداحافظی که دوباره چشم‌هایش برق می‌زد و آغوش‌های طولانی و محکمش نشان می‌داد که او هم‌ مثل ما وابسته شده.
آنطور که می‌گفت، نگران بردنش پیش محمدرضا علی‌زمانی بود که هم‌جرم بودند و محمدرضا که با او هم یک ماه قبلش هم‌اتاق بودم، تصورات ساده‌اندیشانه‌ای برای همکاری با وزارت اطلاعات جهت مقابله با گروه‌های قومی چیده و درخواست اتاق و نیرو داده بود. آرش هم که می‌دانست اینها تصورات اشتباهی است و به جایی نخواهد رسید، از افتادن در چنین بازی‌هایی فراری بود و تنها دلش آزادی و بازگشت به زندگی عادی می‌خواست.
آن روز نهار بند۲۰۹ متفاوت شده بود. چلوگوشت مفصلی دادند و رفتار نگهبان‌ها هم فرق می‌کرد. هیچ‌کس حس خوبی نداشت. وسط تقسیم غذا بودیم که اخبار ساعت دو سیما شروع شد. در خلاصه ابتدایی اعدام دو فتنه‌گر گفته شد. نزدیک ۲۲بهمن بود و منتظر حرکتی برای ارعاب و قدرت‌نمایی پس از عاشورای۸۸ بودیم. آرش و محمدرضا را ماه‌ها پیش از انتخابات ۲۲خرداد گرفته بودند و با اینکه در دادگاه‌های مربوط به سبزها آنها را هم پای شوی اعترافات دادگاهی آورده بودند، باز در ذهنمان نمی‌گنجید که آنها باشند. آرش که اصلن. به او گفته بودند حکمت شکسته. کاری هم نکرده بود. بالاخره آنقدرها هم ... .
هیچ‌کس جیک نمی‌زد. بدون نگاه به صفحه کوچک تلویزیون، گوش‌هایمان را به مصاحبه مجری اخبار با جعفری دولت‌آبادی، دادستان وقت تهران تیز کرده بودیم که ببینیم پایان این التهاب به کجا می‌رسد. چهره‌ها گر گرفته و دست‌ها به وضوح می‌لرزید. سوال آخر درباره اسم معدومین بود.
بعد از شنیدن اسم آرش از زبان جعفری دولت‌آبادی دیگه نفهمیدیم که توضیح بیشتری داده شد یا نه. ظرف‌های غذا به هوا پرت می‌شد و بچه‌ها فقط فریاد می‌کشیدند. من دلشوره یک محکوم به اعدام دیگری هم گرفته بودم که عنقریب از ملاقات می‌آمد و این خبر ویران‌ترش می‌کرد. ولوله‌ای بر پا بود. ولی من یکی اصلن باورم نمی‌شد. مطمئن بودم که یک ترمزی، چه قانون باشد، چه رحم، چه اعتقاد، بالاخره یک کوفتی نمی‌گذارد آرش بالای دار برود. حس صبح امروز مادرم را داشتم. فکر می‌کردم آیا آرش هم خبر اعدامش را شنیده؟ چه حالی داشته؟ احتمالن بیش از هر کسی نگران خواهرش باشد. خدا کند دست کم این بازی را با خانواده آرش هماهنگ کرده باشند.
تا شب که بچه‌ها از من خواستند برای آرش دعای کمیل بخوانم، دعایی که آرش از آن خوشش آمده و هفته قبلش با جمع همراهی پراحساسی داشته بود، جلوی اشکم را گرفته بودم. حاضر به پذیرش چنین فاجعه‌ای نبودم و هنوز باوری در وجودم بود که نمی‌گذاشت قبول کنم. باوری شبیه آن سه روز بعد از اسقاط هواپیمای اوکراینی.
تا دو روز بعد که برای دادگاه اعزام شدم، هنوز قبول نمی‌کردم و سعی می‌کردم بقیه را آرام کنم. تا موقعی که در اتوبوس اعزام، طناب دار آبی رنگی را آویزان از سایبان‌های پارکینگ دم در آن اوین لعنتی دیدم. 👇👇👇👇@MostafaTajzadeh
👆👆سرباز همراهم که رد نگاهم را فهمید، گفت برای اون جوونیه که تازگی اعدام شد. به من گفتند بیا چهارپایه را بکش اما قبول نکردم. گفت که ان جوان اعدامی خیلی آرام و مظلومانه گریه می‌کرد و معلوم بود سن و سالی ندارد.
آن‌ روز چشم‌های من از حدقه بیرون زده بود و پشت دستم می‌زدم. پشت باورهایی که فرو می‌ریخت. @MostafaTajzadeh
🎧#بشنوید

🎙 منتخب #صوت سخنان #سید_مصطفی_تاجزاده در کلاب «ایران من» کلاب هاوس با عنوان: انقلابی باش؛ آنچه خواهی کن

📅۰۵/اردیبهشت‌ماه/۱۴۰۱

📌من بین این سه‌تا راه‌حلی که امروز در این بن‌بست گرفتارش هستیم، مثل بن‌بستی که در سال ۴۴ مهندس بازرگان و یارانش به آن رسیده بودند؛ بین خشونت، سیاست صبروانتظار و راه سومی که معتقدم آن‌وقت من اگر جای مهندس بازرگان بودم، آن زمان این راه را انتخاب می‌کردم؛ نقد صریح شاه و سیاست‌هایش.

📌خیلی‌خب می‌گیرند ما را و می‌اندازند زندان. بیندازند.

📌ولی با همان صراحت اعلام‌کردن به جامعه که ضمن اینکه داریم شاه یا رهبر را نقد می‌کنیم؛ ما با خارجی ارتباط نداریم؛

📌با دخالت خارجی مخالفیم؛

📌 با خشونت مخالف هستیم و طرف‌دار گفت‌وگو هستیم

📌 طرف‌دار اصلاح هستیم. ولی این وضعی که هست توی کشور و این مسیر و این نحوه‌ای که شما دارید اداره‌اش می‌کنید، کشور را به بن‌بست می‌کشاند و آینده تیره‌وتاری را برای ایران رقم می‌زند.

📌سکوت هم حاضر نیستیم بکنیم. این‌قدر می‌گوییم یا اصلاح بکنید خودتان را یا ما را بگیرید.
بله، ممکن است ۶ ماه، یک‌سال جواب ندهد.

📌یک حرف‌هایی هم بزنند که این‌ها از خودشان هستند و امنیت دارند و نمی‌دانم فلان. آن‌ها هم بگویند. آن‌ها هم یک بخشی از بالاخره واقعیت امروز جامعه ماست، به دلیل این گسترش بدبینی که وجود دارد.

📌من این راه را معتقدم بهتر از دو راه صبر و انتظار و راه خشونت می‌پسندم و معتقدم جواب می‌دهد. با تاکید بر اینکه در کوتاه‌مدت جواب نمی‌دهد و البته اگر همه بیایند، خیلی سریع‌تر جواب می‌دهد تا اینکه یک‌نفر فقط بگوید.

📌ولی اگر یک کسی، یک شهروندی، یک حزبی، یک گروهی، یک جریانی پیدا بشود که بگوید یک راه چهارمی هست که نه صبر و انتظار است، نه خشونت است، نه اصلاحات بنیادین.

📌اگر قانع‌مان کند من حاضرم دست از اصلاحات ساختاری بردارم. بگویم برویم به‌سمت راه چهارم. برای اینکه بالاخره ما را قانع می‌کند که این راه جواب می‌دهد.

📌بله، کاملا درست می‌فرمایید. خیلی کارها بود که اگر ما ۲۰ سال پیش می‌کردیم، یا مهم‌تر از آن خیلی کارها بود که اگر ما ۴۰ سال پیش می‌کردیم، اصلا به اینجا نمی‌کشیدیم.

📌ولی اینکه در گذشته خطاهایی صورت گرفته، ما که نمی‌توانیم بنشینیم و فقط غصه گذشته را بخوریم که کاشکی گذشته این جوری بود و آن جوری عمل می‌کردیم.

📌ما در حال زندگی می‌کنیم و برای آینده. بگوییم به‌رغم آن مشکلات و خطاهایی که بوده است، با توجه به خرد جمعی و با توجه به این فضای ارتباطی که همه می‌توانند باهم حرف بزنند و همه می‌توانند راه‌حل ارائه بکنند.

📌بیاییم به همدیگر بگوییم که چه کار بهتری می‌تواند اتفاق بیفتد؛ که اگر اتفاق بیفتد ما می‌توانیم به‌سمت بهروزی پیش برویم و به‌سمت حل مشکلات و به‌سمت اینکه حکومت دست و پای خودش را جمع بکند.
🆔@MostafaTajzadeh
♦️پی‌آمدهای اعدام معترضان در بحبوحه‌ی جنبش اجتماعی‌ی سراسری

🖊حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱

همان‌طوری که محتمل می‌نمود حکومت در مسیر اجرای گزینه‌ی سرکوب تام که شش وجه آن را قبلاً شرح داده ام، آخرین اقدام کوچک مقیاس را در سطح فردی آزمود و یکی از معترضان را به اتهام محاربه اعدام نمود. اما پی‌آمدهای این اقدام چیست؟


پی‌آمد اول: همان‌طور که هم‌کار عزیز ام آقای دغاغله به‌درستی نوشته اند، حکومت کوشید برای کشته‌ شده‌های جنبش اجتماعی روایت رسمی بسازد و مسوولیت آنان را به گردن نگیرد. برای نخستین بار در زبان فارسی کلمه‌ای جدید برای این کار ساخته شد: «کشته‌سازی». من در جست‌وجوهایم در تاریخ زبان فارسی چنین اصطلاحی را به این معنا پیدا نکرده ام. اما اعدام معترضان را دیگر نمی‌توان به پای کس دیگری نوشت یا از بیماری‌های روانی و غیرروانی و زمینه‌ای سخن گفت. مسؤولیت چنین اقدامی رسماً بر عهده‌ی حکومت نهاده می‌شود.

پی‌آمد دوم: اما اگر بپذیریم که اعدام معترضان به قصد مرعوب کردن آنان صورت گرفته باشد، باید گفت که نه تنها این هدف محقق نمی‌شود بل‌که بر عکس اعدام معترضان، خشم و خشونت معترضان و ناراضیان را بیش‌تر می‌سازد و مردم مخالف حکومت را بیش از پیش در اهداف رادیکال‌شان متحد می‌سازد. این اقدام به مردم معترض پیام می‌دهد که حکومت هرگز حاضر نیست تن به مصالحه بدهد و می‌خواهد با مخالفان خود تا انتها بجنگد. چنین پیامی می‌تواند به چرخه‌ی خشونت و انتقام‌گیری دامن بزند و وضع خطرناک‌تری را برای جامعه رقم بزند. اعدام معترضان در وضعیت جنبش سراسری و وضعیت رادیکالیستی عملاً سوخت رساندن به جنبش اجتماعی و شتاب بخشیدن به آن است و هم‌چون عامل شتاب‌زا عمل می‌کند.

پی‌آمد سوم: نتیجه‌ی دیگر اعدام معترضان متحد کردن محیط خارجی یا «محیط ژئوپولیتیک» (نظام سیاسی به تعبیر کاستلز) علیه نظام سیاسی است و می‌تواند آن‌ها را به اقدامات شدیدتری علیه نظام سیاسی برانگیزاند.

پی‌آمد چهارم: پی‌آمد چهارم این است که نظام سیاسی با ناکارآمد شدن انتخاب‌های قبلی به این نتیجه برسد که باید به مرحله‌ی بعد برود و شکل بسیار خشن‌تر و بزرگ‌مقیاس‌تری را برای سرکوب برگزیند. این‌چنین انتخابی می‌تواند شرایط را برای خود نظام سیاسی هر چه دشوارتر سازد و تمام راه‌های برگشت را برای تصمیمات اصلاح‌گرانه ببندد و هیچ راه بازگشتی برای سیستم باقی نگذارد.

بنابراین، پیش‌نهاد من این است که همه‌ی اشکال سرکوب متوقف شود. این راه هرگز به نتیجه‌ی مطلوبی برای کشور و برای خود نظام سیاسی نمی‌انجامد. تنها راه کم‌هزنیه پذیرش اشکالی از اصلاح رادیکال است.
#اعدام
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی

📌@MostafaTajzadeh
♦️اعدام چرا؟

🖊ناصر دانشفر

📌این روزها به قول معروف اشکم دم مشکمه، خشونت از همه سو بر سر کوی و برزن این دیار آوار می شود و حکومت در این میانه بس شتابان می تازد.

🔻من بیچاره در این دو ماه و نیمه برای پرهیز از سوریه شدن بارها و بارها به آن قسمت از معترضانی تاخته ام که خشونت را تنها چارهٔ کار می دانند و هر لحظه در کمال ناامیدی آرزو کرده ام که حاکمیت تغییر رویه دهد و راهبرد قلع و قمع مخالفان را به کنار نهاده از در رأفت درآید.
اما انگار بنا نیست این چرخهٔ معیوب را پایانی باشد و این قطار از ریل گریخته تا نابودی کامل قصد توقف ندارد.

🔻آقای اژه ای به این زودی از سیاست گفتمان نادم و پشیمان شدید؟ سرانجام این مسیر پرآشوب را هنوز درنیافته اید؟ اگر شک دارید و باور ندارید که انتهای این مسیر جز به ناکجاآباد ختم نمی شود، از ابراهیم زمان بپرسید که استراتژی داغ و درفش در دههٔ شصت به کجا انجامید؟ از او سوال کنید سپردن فوج فوج جوانان ره گم کرده به تیغ گیوتین، آیا درد این سامان دوا کرده و یا از آن دمل چرکین پس از چهار دهه همچنان چرک و خونابه می تراود؟

🔻قاضی القضات ام القرای جهان اسلام، من نه به مواد قانونی مجازات اسلامی تسلط دارم و نه توان بررسی انطباق رفتار محسن شکاری با قانون جزا را دارم، اما این را می دانم که اگر حتی او مستحق اعدام هم بود، باز هم حکومت می توانست با اتخاذ سیاست رآفت و گذشت از جان او بگذرد. چرا وقتی نوبت به نظام می رسد، لذتی که در انتقام است در عفو مردمان نمی باشد. چرا تاکتیک أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ در اندیشهٔ شما بر ساز و کار رُحَماءُ بَينَهُم توفق می یابد؟

🔻راستی شما پیروان محمد مصطفائید؟ همو که هنگام فتح مکه از خون مخالفان حربی خود هم گذشته است؟ شما شیعهٔ پور ابوطالبید؟ همانکه در واپسین لحظات حیات به فرزندان محزون، سفارش حقوق قاتل خویشتن نموده است؟
گیریم برای حفظ نظام، عطای دین اخلاق و انسانیت را به لقایش بخشیده اید، آیا عقل معاش اندیش را هم فرونهاده اید؟ مگر باور ندارید که در این سرای فانی هزار دوست کم و یک دشمن زیاد است؟ پس چرا خلق خدا را مقابل جوخهٔ اعدام قرار می دهید؟ اینها مادر ندارند، پدر ندارند؟ برادر و خواهر، قوم و خویش ندارند؟ چرا با کشتن یک نفر خیل عظیمی از مردم را با خود دشمن می کنید؟ تساهل و تسامح بیشتر به کارتان نمی خورد و به صلاحتان نیست؟مگر مدعی ختم غائله نشده اید، پس چرا به جای شعار اَلْیومُ یومُ الْمَرْحَمَة فریاد اَلْیوْم یومُ الْمَلْحَمَةَ سر داده اید؟ مگر برای پاک کردن ننگ کشتن معترض، وزیر خارجهٔ کذابتان را روانهٔ بوسنی نکرده اید؟ پس چرا در پی ادعای مسخرهٔ این بی وجود، یکی را به دار می کشید تا دروغ شاخدار او تنها یکی دو روز بعد بر خلق اول و آخر جهان عیان گردد؟

🔻ما نظام شاه و شاهنشاهی را به زیر کشیدیم تا در اوین و قصر تخته شود، ساواک از حیز انتفاع ساقط و هرگز تنی به شکنجه آشنا نگردد، طناب دار و جوخه های مرگ برچیده شود و در یک کلام، ملت و مملکت در امان باشد. حال چرا و به چه علت سیاست النصر بالرعب سرلوحهٔ کارتان شده؟ چرا به کردستان و سیستان لشکر می کشید؟ در رشت، شیراز و اصفهان بی شوکر و باتوم و پینت بال روز خود شب نمی کنید؟ چرا شهردار پایتخت ام القرای اسلامی، در برترین دانشگاه این سرزمین گلوی جوانان وطن را نشانه می رود و مسئول عدالتخانه این کلام سخیف را با حکمی چنین دردآور به منصهٔ ظهور می رساند؟
فاین تذهبون؟ رئیس قوهٔ قضا، شما بناست از خون مردمان حمایت کنید، وظیفه دارید خون از دماغ کسی به ظلم جاری نشود و باید که تا سرحد امکان از سر مهر و عطوفت با مردمان برخورد نمایید، پس چرا اعدام؟ اینان که حکم به خلاصشان می دهید هموطنند، دشمن نیستند که اگر هم بودند می بایست بر رسم این سرزمین با دوستان مروت با دشمنان مدارا می کردید. شما را به خدا دیگر حکم به کشتن ندهید که این خونها نه تنها شما را هلاک که ایران را ویرانه می کند.

🆔@MostafaTajzadeh
ایلام و گذر از اصلاح طلبی...

🖊آرش خاندل

🔻از دوم خرداد ۷۶ شهر ایلام یکی از پایگاه‌های اصلی رأی اصلاح‌طلبان بود. شاهد مدعا آنکه حتی در انتخابات‌های مجلس هفتم و هشتم که فضای کلی کشور متمایل به عدم مشارکت در انتخابات بود کاندیداهای اصلاح‌طلب در ایلام با اقبال مواجه بودند و داریوش قنبری راهی مجلس شد.

🔻اتفاقات چند ماه اخیر اما نشان‌گر تغییر الگوی کنش شهروندان ایلام است. برگزاری تجمعات اعتراضی با نقش محوری و پررنگ زنان، هم‌دردی گسترده با خانواده‌های کشته‌شدگان اعتراضات و در نهایت اعتصاب اصناف مختلف بازار در پاسخ به دو فراخوان سه روزه بیان‌گر تغییر رویکرد کنشی است. با وجود فشار نهادهای امنیتی، عزم فراگیر شهروندان به تعطیلی قریب به صد در صد بازار منجر شد و در مقابل دادستان حکم به پلمب مغازه‌های رؤسای‌اتحادیه‌های صنفی و پاساژها و مجتمع‌های تجاری داد.

🔻ظرفیت اجتماعی یادشده که با خشونت پرهیزترین شیوه ممکن _اعتصاب_ با استبداد مقابله می‌کند، آب بر آتش کسانی‌ ‌می‌ریزد که محافظه‌کاری‌ در دفاع از حقوق مردم را با خطر گسترش خشونت توجیه می‌کنند. از سه ماه گذشته تا کنون مردم با شیوه‌های مدنی و خشونت‌پرهیز خواستار تغییرات اساسی ‌در روند اداره کشور شدند.

🔻خشونت‌ معترضین به نسبت کل جمعیت در حکم استثناء است در حالی‌که خشونت سیستماتیک حاکمیت _کشتار،قطع عضو و آسیب‌های جبران‌ناپذیر_ بزرگترین خطری‌است که متوجه ایران و مردمش است. مردم مصمم به انجام تغییرند و تنها راه کم کردن هزینه، همراهی گروهای مرجع با آنهاست.

🆔@MostafaTajzadeh
♦️اعدام محسن شکاری ، انگیزه دادن به معترضین و مخالفان

✍️ بیژن اشتری


♦️اعدام محسن شکاری به نظرم بزرگ‌ترین اشتباه اتاق فکر جمهوری اسلامی برای خاموش کردن اعتراض‌های خیابانی‌ است.
هیچ حرکتی نمی‌توانست به اندازه این حرکت به مخالفان و معترضین انگیزه بدهد.
جمهوری اسلامی با این اقدام خط بطلانی کشید بر همه سیاست ‌های "گفت و گو" محورش و با این کار عملا همه‌ی قدرت مانوردهی خود را برای ساکت کردن معترضین به باد فنا داد.جمهوری اسلامی با اعدام این جوان، خواسته و ناخواسته، کاری کرد که سیاست جذب و بهره‌گیری‌اش از نیروهای میانجی برای آرام‌سازی معترضین شکست قطعی بخورد.

🔻در چنین شرایطی هیچ نیروی میانی‌ و حد واسطی امکان و جرئت کوچک‌ترین حمایتی از جمهوری اسلامی را ندارد .
نظام گزینه مقابله‌ی خشونت آمیز با مخالفان را عملا به خود تحمیل کرده و خود را از هر گزینه‌ی احتمالی دیگری محروم .اعدام‌ها اگر ادامه پیدا کند به روند ریزش حامیان نظام شتاب بیشتری می‌بخشد و کار را برای زیست و بقای پایوران نظام در جامعه‌ای که از فرط نفرت و کینه ، دست به نقد در حال انفجار است، دشوارتر و چه بسا ناممکن می‌سازد و در مقابل موجب اتحاد و انسجام بیشتر در صفوف مخالفان نظام می‌شود.

🔻کسانی که ایده‌ی اعدام‌درمانی را برای خاموش کردن اعتراض‌های خیابانی مطرح و اجرا کرده‌اند در این خیال اشتباه بوده و هستند که با این اقدامشان موجب ترس مخالفان نظام می‌شوند غافل از این‌که نود روز گذشته ثابت کرد که ترس کارآیی سابق خود را مطلقا از دست داده است.
اعدام در شرایط فعلی هیچ کارکردی ندارد جز پمپاژ انگیزه به معترضین و تشدید ریزش نیروهای نظام.

🆔@MostafaTajzadeh
چه کسی مردم را می‌ترساند؟

✍️ دکتر محمدرضا افخمی

دیروز خبر آمد که جوان بیست و سه‌ساله ای به نام محسن شکاری اعدام شد. اتهام او بستن خیابان و مجروح کردن یک عضو بسیج با سلاح سرد در محله خودش -ستارخان- بود که عنوان محاربه -اخافه و سلب امنیت مردم با سلاح- گرفت و به قیمت جانش تمام شد.

🔹 لطفا آمران یا عاملان به سوالات من پاسخ دهند:

۱) عنوان اتهامی و مجازات کسی که نوجوان موتورسواری را که از سر کار برمی‌گردد بدون دلیل در خیابان با تفنگ ساچمه‌ای به گلوله می‌بندد و بدنش را سوراخ سوراخ می‌کند، چیست؟

۲) عنوان اتهامی و مجازات کسی که برای ایجاد وحشت و رعب در مردم می گوید: "اگر از جانتان سیر شدید به اعتراضات خیابانی بپیوندید، بخصوص اگر چهره زیبایی دارید" چیست؟

۳) عنوان اتهامی و مجازات کسی که پای فردی را که دستگیر کرده و آن فرد کاملا در اختیار او و همقطارانش است از فاصله بسیار نزدیک هدف تیر جنگی قرار می دهد چیست؟

۴) مجازات و عنوان اتهامی فردی که ضمن کتک زدن یک معترض به قصد ارعاب و ایجاد وحشت فریاد می زند که "بچه ها را هم می کشیم "چیست؟

۵) عنوان اتهامی و مجازات کسانی که خودروی حامل یک خانواده را از فاصله نزدیک با گلوله جنگی به رگبار می بندند و کودک ده ساله مملو از امید و آرزو را می‌کشند، چیست؟

۶) عنوان اتهامی و مجازات کسانی که به قصد ترساندن و ایجاد ناامنی برای مردم خودروها و موتورسیکلت های آنها را که در خیابان پارک شده تخریب و بلکه نابود می کنند یا با شکستن شیشه و در خانه ها وارد منازل مردم می‌شوند، چیست؟

۷) عنوان اتهامی و مجازات کسی که زنان را حین خروج از مرکز خرید یا در زمان ایستادن در صف عابر بانک بی هیچ دلیلی به زمین می زند و ضرب و شتم‌ می‌کند و ترس و وحشت را در عمق وجود او می‌ریزد، چیست؟

۸) عنوان اتهامی و‌ مجازات ‌کسی که یک نوجوان هفده ساله بی سلاح را از ناحیه سر با گلوله جنگی هدف قرار می دهد و‌ جنازه او را بی هیچ عاطفه و انسانیتی با وانت از مهلکه دور می‌کند، چیست؟

۹) عنوان اتهامی و‌ مجازات کسانی که یک جوان غیر مسلح و تنها را چندنفری و با قساوت هرچه تمام‌تر کتک می زنند و با موتور از رویش رد می شوند و در حالی که نیمه جان است با تفنگ ساچمه ای از نیم متری به او شلیک می‌کنند، چیست؟

۱۰) عنوان اتهامی و مجازات کسانی که ضمن دستگیری دختران و زنان جوان برای ارعاب و تحقیر اقدام به لمس و فشردن مناطق تناسلی آنها در جمع همقطارانشان می کنند، چیست؟

🔹 اگر محسن شکاری در عنفوان جوانی به جرم بستن خیابان و مجروح کردن یک بسیجی باید اعدام شود با افرادی که مرتکب اعمال فوق شده اند چه باید کرد؟ مردم ما از محسن شکاری‌ها بیشتر می‌ترسند و سلب امنیت می‌شوند یا از اینهایی که شرح شاهکارهایشان رفت.

🆔@MostafaTajzadeh
🔰اطلاعیه حزب مجمع ایثارگران در اعتراض به اعدام یکی از معترضین و تشدید خشونت

🔺بسم الله الرحمن الرحیم

🔸اجرای حکم اعدام یکی از معترضین جوان در شامگاه چهارشنبه۱۶ آذر آن هم در شرایطی که باید فضای جامعه رو به آرامش و شنیدن صدای اعتراضات مردم پیش می‌رفت، نشان می‌دهد خیرخواهی‌ها و پیشنهادهای اصلاح‌طلبان به حاکمیت در خصوص پرهیز از هرگونه شتاب‌زدگی و اعمال خشونت در مجازات معترضین و همچنین دوری از رفتارهای شائبه‌برانگیز در روند برگزاری دادگاه‌ها و رعایت دقیق آیین دادرسی و برخورداری متهمان از وکلای تعیینی، نه تنها مورد استقبال قرار نگرفته بلکه حتی نیم نگاهی هم به آنها نشده است.

🔸بی‌توجهی مسئولان سیاسی و امنیتی نظام به پیشنهادها و نظرات اصلاح‌طلبان و دیگر دلسوزان در حالی صورت می‌گیرد که در روزهای اخیر، جلسات متعددی از سوی برخی اعضای شورای عالی امنیت ملی و قوه قضاییه با تعدادی از اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های مستقل برگزار شده و طی آن، پیشنهادهای زیادی در راستای حفظ حقوق اساسی شهروندان و حق بیان و حق اعتراض از سوی مردم به حاکمیت ارائه شده است.

🔸طبعا اصلاح‌طلبان در این گفتگوها به هیچوجه در جستجوی مشارکت در قدرت نبوده و نیستند و هدف آنان درخواست از حاکمان برای تغییر رویه حکومت در برخورد با مردم و ضرورت اجرای قانون اساسی و پرهیز دادن حکومت از برخوردهای خشن و غلط با مردم بوده است. متاسفانه در حالی که در این جلسات با اکثریت نظرات ارائه شده ابراز همراهی می‌شود اما در عمل هیچ توجهی به این نظرات نمی شود.

🔸حاکمان تصور می‌کنند با توسل به خشونت و اعدام می توانند جلوی موج مردمی اعتراضات را بگیرند؟ این یک خطای استراتژیک در برخورد با مطالبات تلنبارشده مردمی است که در چند دهه گذشته به نظرات آنان توجه نشده و با امنیتی و انتظامی کردن همه محیط‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و رسانه‌ای و اقتصادی، همه را مجبور به سکوت و همراهی کرده‌اند.

🔸اعتراضات ریشه در بی‌تدبیری حکومت دارد و به اجرا نشدن قانون اساسی و تحمیل حاکمیت اقتدارگرا به جای مردم‌سالاری و دمکراسی باز می‌گردد. در برخورد با این گونه اعتراضات، تمکین به قانون و تن دادن به مطالبات مردمی، تنها راه‌حل است. ما تردید نداریم که خشونت، خشونت می‌آورد و قطعا در این سلسله خشونت‌ها، شروع کننده حاکمیتی است که به جای به رسمیت شناختن حق مخالف و اجرای قانون اساسی در زمینه برگزاری تجمعات قانونی، اقدام به سرکوب معترضان کرد و فضای خشونت را بر کشور حاکم ساخت.

🔸«حزب مجمع ایثارگران» بار دیگر حاکمان را از توسل به زور و خشونت حتی خشونت ظاهرا قانونی نهی می‌کند زیرا نتیجه آن را به زیان آینده کشور تلقی کرده و مردم را قربانیان اصلی این روند غلط می‌داند.

🔺ما معتقدیم:
اول- کسانی که بی‌گناه و تنها به دلیل معترض بودن در زندان هستند، در اسرع وقت باید آزاد شوند تا احساس کینه و انتقام رشد نکند و بتدریج آرامش بر جامعه حاکم شود.
دوم- حکومت باید به سرعت برای تغییر روند اداره کشور تصمیم بگیرد و با بازگشت به قانون اساسی، مردم را محور اداره کشور قرار دهد و مطالبات آنان را مبنای تصمیم‌گیری برای آینده بداند.
سوم- محاکمه کسانی که به اتهامات مختلف در زندان به سر می‌برند، باید به زمانی موکول شود که حکومت تن به مطالبات قانونی مردم و معترضان داده و روند اداره کشور را به سمت اصلاحات اساسی هدایت کرده باشد.
چهارم- عاملان ضرب و شتم مردم و مسئولان قتل جوانان مردم در سطح شهرهای مختلف اعم از ماموران انتظامی و نیروهای بسیجی و گروه‌های خودسر، شناسایی و به جرایم آنان هم به صورت همزمان رسیدگی شود. حکومت باید به مردم مصیبت‌دیده حوادث اخیر اجازه طرح شکایت علیه نیروهای انتظامی را بدهد تا معلوم شود که حاکمان، این طیف از جامعه را هم مردم این کشور می‌دانند.
پنجم- در مورد متهمان قتل نیروهای انتظامی یا بسیجی یا داوطلبان حاضر در صحنه، به جنبه‌های عمومی جرم توجه نشود زیرا عامل برانگیزنده اعتراضات، رفتار حکومت بوده است که مجرای قانونی حرکت‌های اعتراضی را مسدود کرده و باعث رخدادهای اخیر شده است.

🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22229
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
♦️تهدید نویسندگان و میهن دوستانی که قلم و اندیشه را برای آبادی و آزادی ایران می‌رقصانند.

اینبار دکتر مصطفی مهرآیین.

🔻دکتر مصطفی مهرآیین در کانال تلگرامی خود از تهدید به اعتراف اجباری و بازداشت خود از سوی برخی نهادها و اشخاص خبر داد.

🔻ایشان در آخرین دقایق روز جمعه ۱۸ آبان با انتشار متن زیر همچون دیگر دغدغه مندانی که با تهدید ،ارعاب و بستن کانالهای تحلیل و خبریشان به سکوت واداشته شدند. به نظر میرسد شاهد محدودیت و ممنوعیتهای جدی برای ایشان باشیم

متن تلگرامی دکتر مصطفی مهرآیین که در کانال شخص اش منتشر کرد👇👇👇

♦️قصه تلخ فکر کردن در این جامعه

📌با هر مطلبی که درباره شرایط کشور در این کانال منتشر میکنم از جاهای متفاوت پیام میاد که اینو بردار و دیگه چیزی ننویس و سکوت کن و خودتو قربانی نکن و...‌.آخرینش امشب بود که از جایی پیام دادن میایم سراغت و ازت اعتراف اجباری میگیریم و.....این وضعیت را نمیشه چیزی نامید جز تصمیم یک نظام سیاسی به نابود کردن خودش و جامعه بدون اینکه بدونه چرا داره اینکارو میکنه.چشم اگر با ساکت شدن من و امثال من مشکلات شما و جامعه حل میشه ما ساکت میشیم، ولی اندک دانش من به من و شما میگه که این شیوه مدیریت جامعه راه به تباهی داره.

🆔@MostafaTajzadeht
🔴 در برابر اعدام

✍️ امیر مازیار

▫️امروز همه ما، بیش از هر زمان دیگر، وظیفه داریم که در برابر رویه‌های ظالمانه دستگاه قضا بایستیم. مجراهای معمول برای ایجاد تغییر و تحول پیشاپیش مسدود شده‌است. در چنین شرایطی جامعه مدنی باید همه توان خود را به شکلی موثر به کار گیرد. پیش‌تر هم نوشتم که در شرایط کنونیِ جامعه، جدا از اعتراضات مردمی، نیروهای موثر و صاحب نفوذ سیاسی و غیرسیاسی نیز باید نقش ایفا کنند.

▫️ایستادگی در برابر رویه‌های باطل، ظالمانه و خلاف حقوق‌بشر (و حتی خلاف قانون!) دستگاه‌ قضا باید از کانون‌های اصلی فعالیت این نیروها باشد. قدم نخست محکومیت علنی، مستند و مدلّل این رویه‌ها است.
دانشگاه و استادان آن، حقوق‌دانان، قضات و وکلا، چهره‌های محبوب و مردمی و شخصیت‌های سیاسی و فی‌الجمله همه اشخاص صاحب نام و نفوذ در جامعه باید با زبانی روشن و محکم در این‌باره بنویسند و اقداماتی عملی برای ممانعت از آن انجام دهند.

▫️جریان‌های سیاسی اگر می‌خواهند در فضای امروز ایران نقشی موثر ایفا کنند باید آرایشی جدید پیدا کنند و با همه توان سیاسی در مقابل انواع خشونتی که از جانب حکومت در برابر اعتراضات انجام می‌گیرد بایستند و اقدامات عملی منسجم و متحد انجام دهند. این افراد، نیروها و جریان‌ها، خلاف مردم عادی، " صدا" و حتی قدرت عمل دارند و باید به رساترین شکل این صدا را بلند کنند و قدرت هر چند محدودشان را به‌کار گیرند.

▫️خلاف آنچه ممکن است به نظر آید محکومیت علنی این اعمال از جانب چهره‌های مشهور و نیروهای سیاسی قدرت زیادی دارد همانطور که اثر همراهی هنرمندان و ورزش‌کاران را در اعتراضات اخیر و واکنش طرف مقابل به آن را دیدیم. اکنون زمان آن است که افرادی که حتی تا کنون ساکت بوده‌اند، به شکل فردی و جمعی، این اعمال خلاف قانون و خلاف حق را محکوم کنند. شاید در این میان استادان دانشگاه‌‌ها ،حقوق‌دانان و چهره‌های سیاسی نقشی جدی‌تر بر عهده داشته‌باشند.

▫️فراموش نکنیم سکوت و بی‌عملی ما در این مرحله به قیمت از دست رفتن "جان" افراد تمام می‌شود. سکوت و انفعال ما همراهی با این روندهای ویرانگر است. در برابر "اعدام" و همه احکام و رویه‌های خشن و ظالمانه برای خاموش‌کردن اعتراضات و تضییع حقوق مردم بایستیم، راه‌حل سیاسی و حقوقی را پیش چشم حاکمان و عرصه عمومی قرار دهیم و تاکید کنیم که مسئولیت همه خشونت‌ها و خونریزی‌ها در جامعه بر عهده حکومتی است که در برابر خواست مردم و حق مطلق حاکمیت آنها می‌ایستد و به راه‌حل‌های سیاسی تن نمی‌دهد.

*کانال نویسنده
@MostafaTajzadeh
امام خمینی این روزها را می‌دید که می‌گفت بترسید از روزی که مردم، باطن شما را بشناسند

حسین قدیانی «نویسنده اصولگرا» در یادداشتی نوشت: هیچ وقت فکر نمی‌کردم دفاع از جمهوری اسلامی به کاری سخت‌تر از کاویدن اعماق زمین در معادن تبدیل شود. از قرار نظام دلش را خوش کرده به همین اقلیتی که هنوز زیرنویس تلویزیون کامل نشده، حاضری می‌زند در صحنه. الباقی مردم باید بترمگند سر جای‌شان و الا به جرم ایجاد ناامنی، حکم محاربه می‌گیرند. کاش آن‌هایی که امنیت را خط‌قرمز می‌خوانند، چوبه‌ی دار را اول به رخ آخوندهایی بکشند که کاری جز پاشیدن بذر ناامنی در اذهان عمومی ندارند. اشکال بزرگ جمهوری اسلامی این است: علم‌الهدی اگر ذهن بسیاری از مردم را ناامن کند، جوابش فقط دو خط توئیت است اما جوانی اگر خیابانی را ببندد، پاسخش اعدام. حضرات می‌گویند با یک بسیجی هم درگیر شده و چند تایی بخیه روی بدنش به یادگار گذاشته. سلمنا! لطف کنید و برای خودتان هم حکم اعدام ببرید با این همه رد بخیه که بر جسم و جان این مردم باقی گذاشته‌اید. هنوز مهسا امینی زنده بود که ناظر بر برخی صحنه‌ها، جماعتی دل‌سوز و خیرخواه از ضرورت حذف گشت ارشاد نوشتند. این تذکر را حتی منی که در عهد بوق، موافق این گشت بودم هم قلمی کردم. واضح بود که از یک جا به بعد، گشت منحوس ارشاد، دیگر نه به کار دفاع از حجاب می‌آمد و نه به کار مقابله با بدحجابی؛ فقط داشت تولید ناامنی می‌کرد. قشنگ هم معلوم بود که پشت رل گشت ارشاد، دشمن نشسته و مترصد یک فرصت است. پس مصداق مسلم محاربه با نظام، خود جمهوری اسلامی است که آن‌قدر سرانش برای تعطیلی گشت ارشاد دست‌دست کردند تا مسئله‌ی ژینا پیش آمد. کو آن قاضی حق‌مدار که برای یک‌یک اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، نیز برای پیرمردهای بی‌خاصیت مجمع تشخیص که آخرش هم نفهمیدند ادامه‌ی گشت ارشاد به مصلحت نظام نیست، حکم محاربه صادر کند؟ واقعیت آن است که گوش کر شما خیابان‌ها را شلوغ کرد. به آن بسیجی هم فی‌الواقع خودتان چاقو زدید؛ با نفهمی‌تان. چاقو در زبان رئیس‌دفتر مصباح است که حتی در این روزها هم که مردم فی‌نفسه عصبانی‌اند، باز می‌خواهد عصبانی‌ترشان کند. محاربه فقط محاربه با جمهوری اسلامی نیست؛ محاربه با جمهور هم محاربه است. خمینی این روزها را می‌دید که می‌گفت بترسید از روزی که مردم باطن شما را بشناسند. کارتان به جایی رسیده که تحمل حرف امام را هم ندارید. ملاک حال فعلی جمهوری اسلامی است که انگار اصرار دارد تخم کینه در سینه‌ی جمهور بکارد. بی‌خود نیست که جز در جمع هواداران‌تان، هر کجا می‌روید، هو می‌شوید. جنگ علی با بی‌عدالتی بود، نه با مردم. علی زور ذوالفقار را به پیشانی‌های پینه‌بسته می‌رساند؛ افهم!
@MostafaTajzadeh
🔰واکنش معنادار فرزند شهید همت به اعدام یک معترض

✍🏻مصطفی همت پسر شهید محمد ابراهیم همت نوشت:

🔸فکر می کنند مردم ایران دسته ای گنگ هستند که نه می بینند و نه می شنوند و هرچه بخواهند می توانند به خوردشان بدهند.

🔸سوالی که باید خودشان و طرفدارانشان از خود بپرسند این است: محمدرضاشاه چند نفر را کشت که شد ظالم و جنایتکار و خونخوار؟
ما چند نفر را کشتیم؟

🔸مشخص است ذره ای به حرفهایی که خودشان در مورد جنایتکاری شاه پهلوی گفته اند اعتقاد ندارند که اگر داشتند سرنوشتش را می دیدند و از آن درس می گرفتند و همان راهی که میگویند حکومت پهلوی رفت نمی رفتند.

🔸شاید با خود می گویند محمدرضا اگر به قدر کفایت می کشت حکومتش سرنگون نمی شد.

@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کابل: ام القری جهان اسلام!

نصب یک کره زمین عظیم در کابل خبرساز شده است. این ماکت افغانستان را بزرگتر از نقشه واقعی خود نشان می دهد.
این ماکت پیش از آنکه نشان دهنده طمع های ژئوپولتیک طالبان باشد، بیانگر توهمات ایدئولوژیک و رویاهای انقلابی آنهاست:
"افغانستان اسلامی " ام القری و مرکز جهان و شکست دادن نسبتا آسان آمریکا، فرمولی جادویی برای صدور انقلاب به دیگر کشورهاست.
افغان ها دهه هاست اسیر این دست توهماتند.
کودتای کمونیستی اردیبهشت 1357 آغاز این روند بود. خواب " افغانستان انقلابی" و " میهن سوسیالیستی "چنان به کامشان شیرین آمده بودکه واقعیت روستایی بودن جمعیت و ساختار قبایلی کشور هم نمی توانست آن را پاره کند!
آنها "افغانستان دموکراتیک "را مترقی و مطابق سیر تکاملی تاریخ و آمریکا رامرتجع و رو به قهقرا می دیدند!
کمونیست های سابق واسلام گرایان امروز، دو روی یک سکه اند: تلفیق ذهنیت قبیله ای و جهان روستایی با شرارت ایدئولوژی های مدرن.
حزب دموکراتیک خلق هم مثل طالبان دارای دو جناح بود:خلقی ها تندروتر و برگردانی از شبکه حقانی و پرچمی ها میانه روتر و معادل جناح قندهار طالب ها!
#صلاح_الدین_خدیو
@MostafaTajzadeh
کشته‌شدن ۶۷ روزنامه‌نگار در سال ۲۰۲۲؛ فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران خواستار اقدام فوری شد
https://ifj-farsi.org/?p=8969

با افزایش تعداد روزنامه‌نگاران زندانی و کشته شده در سال ۲۰۲۲، فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران(IFJ) مجدداً از جامعه بین‌المللی خواست تا اقدام ملموسی برای حفاظت از ایمنی و آزادی روزنامه‌نگاران انجام دهند.

در این شرایط، تصویب کنوانسیون پیشنهادی فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برای تامین ایمنی و استقلال خبرنگاران ضروری است.

بر اساس آخرین آماری که فدراسیون پیش از روز جهانی حقوق بشر منتشر کرده، تنها در سال جاری میلادی ۶۷ مورد قتل روزنامه‌نگاران هنگام انجام وظیفه ثبت شده است.

این در حالی است که این آمار در مقایسه با ۴۷ مورد در سال گذشته، روندی افزایشی داشته است.

در جنگ در اوکراین ۱۲ روزنامه‌نگار کشته شده‌اند که بالاترین آمار در ۲۱ کشوری است که حوادث مرگبار برای خبرنگاران در آنها ثبت شده است.

پس از اوکراین در مکزیک ۱۱ نفر و در هائیتی ۶ خبرنگار توسط گروه‌های تبهکار مافیایی کشته شده‌اند.

علاوه بر این روزنامه‌نگاران در کلمبیا هم دوباره با خشونت روزافزونی مواجه شده‌اند و این کشور پس از جنگ داخلی خونبار داخلی درسال‌های گذشته، دوباره به منطقه کشتار روزنامه‌نگاران تبدیل شده است.

در منطقه آسیا، در سال اول ریاست جمهوری جدید فیلیپین، ۴ روزنامه‌نگار کشته شده‌اند و در بحران سیاسی پاکستان هم ۵ روزنامه‌نگار جان خود را از دست داده‌اند.

خاورمیانه و جهان عرب هم شاهد افزایش موارد قتل‌ روزنامه‌نگاران از ۳ مورد در سال گذشته به ۵ مورد تا دسامبر ۲۰۲۲ بوده است. تیراندازی در روز روشن به شیرین ابوعاقله، خبرنگار کهنه‌کار الجزیره، از جمله این قتل‌ها است.

امسال همچنین تاکنون ۴ خبرنگار در کشور چاد کشته شده‌اند و بر این اساس آفریقا کمترین تعداد کشته‌شدگان را در بین پنج منطقه فهرست شده توسط فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران دارد.

پس از آفریقا، قاره آمریکا با ۲۹، آسیا اقیانوسیه با ۱۵، اروپا با ۱۴ و خاورمیانه و جهان عرب با ۵ مورد کشته، قرار دارند.

آنتونی بلانگر، دبیرکل فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران در این رابطه گفت: «افزایش قتل روزنامه‌نگاران بسیار نگران‌کننده است و زنگ خطری برای دولت‌ها در سراسر جهان است تا برای دفاع از روزنامه‌نگاری، به عنوان یکی از ستون‌های کلیدی دموکراسی، اقدام کنند».

آقای بلانگر همچنین افزود: «عدم اقدام فوری، تنها به نفع کسانی است که به دنبال سرکوب جریان آزاد اطلاعات هستند. زمان آن فرا رسیده است که مجمع عمومی سازمان ملل، کنوانسیون پیشنهادی فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران در مورد ایمنی و استقلال خبرنگاران را تصویب کند.»

گزارش فدراسیون همچنین حاکی از افزایش سرکوب سیاسی در سال ۲۰۲۲ از چین تا بلاروس و از مصر تا هنگ کنگ، ایران، میانمار، ترکیه و روسیه برای تضعیف رسانه‌ها و سرکوب اعتراضات برای آزادی است.

در تمامی این موارد روزنامه‌نگاران از اولین قربانیان این سرکوب‌ها بوده‌اند. در حال حاضر حداقل ۳۷۵ روزنامه‌نگار، پشت میله‌های زندان هستند.

این آمار از دو سال پیش که فدراسیون شروع به انتشار فهرست‌های روزنامه‌نگاران زندانی به مناسبت روز جهانی حقوق بشر کرد، به بالاترین میزان رسیده است.

چین و دولت وابسته‌اش در هنگ کنگ با ۸۴ روزنامه‌نگار زندانی در صدر این فهرست هستند و پس از آن میانمار با ۶۴، ترکیه با ۵۱، ایران با ۳۴، بلاروس با ۳۳، مصر با ۲۳، روسیه با ۲۹، عربستان سعودی با ۱۱، یمن با ۱۰، سوریه با ۹ و هند با ۷ روزنامه‌نگار زندانی در رتبه‌های بعدی این فهرست قرار دارند.

آنتونی بلانگر در این خصوص هم گفت: «این ارقام باعث بدبینی و تردید در اراده سیاسی دولت‌ها برای مقابله با چنین تهدیدات جدی علیه آزادی رسانه‌ها شده است.»

آقای بلانگر همچنین افزود: «تعداد روزنامه‌نگارانی که صرفاً به خاطر انجام کارشان بازداشت می‌شوند، اعلامیه های حقوق بشر و آزادی رسانه‌ها را به چالش کشیده است. زمان آن فرا رسیده که جامعه بین‌المللی برای آزادی همه روزنامه‌نگارانی که بدون هیچ اتهام قانونی در زندان هستند اقدام کند.»
...............................
🔗کانال تلگرام فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران
@IFJFarsi
@MostafaTajzadeh
📲ارتباط با ما:
@Ifj_farsi
🤳ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
https://t.me/IFJFarsi
https://twitter.com/IFJFarsi
http://instagram.com/IFJFarsi
https://www.facebook.com/IFJFarsi
.................................