اختصاصی سینماسینما/ رخشان بنیاعتماد: هنرمند، مزدور و رعیتِ اربابان پادگانی نیست
رخشان بنیاعتماد به موضوع ممنوع از کار کردن هنرمندان، در یادداشتی که در اختیار سینماسینما قرار داد، واکنش نشان داد.
در این یادداشت آمده است:
هنرمندِ بیاعتنا به شرایط جامعه، هنرمند نیست. هنرمند، مزدور و رعیت اربابانِ پادگانی نیست که سر به امربری خم کند.
ممنوعالکار کردن هنرمندان سینما و تئاتر، اعلامشده و نشده، برای ارعاب همهی اهالی فرهنگ و هنر است تا چشم بر اتفاقات پیرامون ببندند.
گرو گرفتنِ حق مسلم کار و بیان، به ازای سکوت و انفعال در برابر فشار و تنگنا و رنجی که در این دوران بر مردمان تحمیل شده، رسم دولتمردی نیست!
رخشان بنیاعتماد
۲۷ مرداد ۱۴۰۱
#رخشان_بنی_اعتماد
@MostafaTajzadeh
@cinemacinemair
رخشان بنیاعتماد به موضوع ممنوع از کار کردن هنرمندان، در یادداشتی که در اختیار سینماسینما قرار داد، واکنش نشان داد.
در این یادداشت آمده است:
هنرمندِ بیاعتنا به شرایط جامعه، هنرمند نیست. هنرمند، مزدور و رعیت اربابانِ پادگانی نیست که سر به امربری خم کند.
ممنوعالکار کردن هنرمندان سینما و تئاتر، اعلامشده و نشده، برای ارعاب همهی اهالی فرهنگ و هنر است تا چشم بر اتفاقات پیرامون ببندند.
گرو گرفتنِ حق مسلم کار و بیان، به ازای سکوت و انفعال در برابر فشار و تنگنا و رنجی که در این دوران بر مردمان تحمیل شده، رسم دولتمردی نیست!
رخشان بنیاعتماد
۲۷ مرداد ۱۴۰۱
#رخشان_بنی_اعتماد
@MostafaTajzadeh
@cinemacinemair
امروز ۲۸ مرداد است، روزی که دولت های آمریکا و انگلیس در مقابله با نهضت مردمی ایران برای ملی کردن صنعت نفت و تثبیت دولت ملی دکتر مصدق به طراحی و انجام یک کودتا دست زدند و با دستیاری اراذل و اوباش و سلطنت طلبان دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون و دیکتاتوری وابسته و استبداد سیاه محمدرضا شاه پهلوی را بمدت ۲۵ سال بر کشور ما حاکم کردند، و فرصت تاریخی بزرگی را از ملت ما برای دستیابی به رشد و توسعه و حاکمیت قانون و دموکراسی گرفتند. در مقابله با این وضعیت بود که انقلاب اسلامی شکل گرفت و با پشتوانه کم نظیر مردمی به سرنگونی نظام دیرینه سلطنتی انجامید. در واقع ریشه و بنیاد انقلاب اسلامی را باید در رخداد کودتای ۲۸ مرداد و نامشروع بودن حاکمیت پهلوی جست، و دریافت که چرا شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پرچم انقلابیون شد؟ و چرا تا امروز وجه ضد آمریکائی و انگلیسی سیاست خارجی نظام موجود توجیه عام دارد؟ و کشور ما هنوز نتوانسته است سیاست موازنه منفی دکتر مصدق، که در زبان انقلاب به نه غربی، نه شرقی ترجمه شد، عملی کند و... @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
امروز ۲۸ مرداد سالگشت کودتای آمریکایی انگلیسی علیه دولت محمد مصدق است اکنون وپس از چند دهه عاملان آن واقعه خود اسنادشان را منتشر کرده اند👇👇👇👇👇👇
در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادن نقش سازمان سیا در رهبری اقدام فوق، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا بهشمار آورد.[۲۶][۵۴]
در ژوئن ۲۰۱۷ سازمان سیا ضمن تأیید نقش خود در کودتا اسنادی در این زمینه منتشر نمود.[۵][۵۵]
در اسنادی که از طبقهبندی محرمانه خارج شدهاند ارجاعاتی به رمز آژاکس (رمز عملیات آمریکاییها در کودتای ۲۸ مرداد که از نام شوینده ایجکس شرکت کولگیت-پالمولیو گرفته شدهاست) وجود دارد.[۵۶] این اسناد از جمله شامل پروندههای کاری کرمیت روزولت است که در روزهای منتهی به کودتا در تهران به سر میبرد.[۲۶] این اسناد که در آرشیو آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و نیز مجله فارن پالیسی منتشر شدند، بر اساس قانون دسترسی آزادی به اطلاعات در ایالات متحده آمریکا در اختیار همگان قرار گرفت. این اسناد بخشی از یک مجموعه سند و گزارش بزرگتر به نام «نبرد ایران» هستند که توسط تاریخنگاران سازمان سیا و صرفاً برای مصرف داخلی در اواسط دهه هفتاد میلادی تدوین شدهاند.[۵۷]
خبر برگشت شاه به ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد در یک نشریه انگلیسی زبان-ترجمه: شاه بازمیگردد، کودتای نظامی دولت مصدق را واژگون کرد.
این سند نخستین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شده بود، اما بخشهای مهم آن از جمله بخش سوم موسوم به «اقدام پنهان» که در واقع تشریح عملیات کودتا است، به علاوه همه اشارات مستقیم به «تیپیآژاکس» (TPAjax) که اسم رمز عملیات بود، در دسترس عموم قرار نگرفته بود.[۵۷]
مجله «فارن پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژهای چندلایه و پیچیده را همزمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیماییها و اعتراضات خیابانی.» بخشی از اسناد سیا دربارهٔ ایران که به مقطع کودتا مربوط میشوند در دهه ۱۹۶۰ از میان رفتهاند. سیا ادعا میکند در بایگانیهای امن خود جای کافی برای نگهداری آنها نداشتهاست. سیا در مقدمه یکی از سندهای متعلق به سال ۱۹۵۴ است مینویسد: «در پایان ۱۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمیتواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد.» «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاستهایی سازنده اداره کند.» بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که
دولتهای غربی بتوانند دربارهٔ بازار نفت با آن به توافق برسند.[۲۶]
در جریان این افشاسازیها، بریتانیاییها از آمریکاییها خواستند از انتشار اسنادی در آن به نقش سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا در این کودتا هیچ اشاره مستقیمی شده باشد خودداری کنند. @MostafaTajzadeh
در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادن نقش سازمان سیا در رهبری اقدام فوق، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا بهشمار آورد.[۲۶][۵۴]
در ژوئن ۲۰۱۷ سازمان سیا ضمن تأیید نقش خود در کودتا اسنادی در این زمینه منتشر نمود.[۵][۵۵]
در اسنادی که از طبقهبندی محرمانه خارج شدهاند ارجاعاتی به رمز آژاکس (رمز عملیات آمریکاییها در کودتای ۲۸ مرداد که از نام شوینده ایجکس شرکت کولگیت-پالمولیو گرفته شدهاست) وجود دارد.[۵۶] این اسناد از جمله شامل پروندههای کاری کرمیت روزولت است که در روزهای منتهی به کودتا در تهران به سر میبرد.[۲۶] این اسناد که در آرشیو آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و نیز مجله فارن پالیسی منتشر شدند، بر اساس قانون دسترسی آزادی به اطلاعات در ایالات متحده آمریکا در اختیار همگان قرار گرفت. این اسناد بخشی از یک مجموعه سند و گزارش بزرگتر به نام «نبرد ایران» هستند که توسط تاریخنگاران سازمان سیا و صرفاً برای مصرف داخلی در اواسط دهه هفتاد میلادی تدوین شدهاند.[۵۷]
خبر برگشت شاه به ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد در یک نشریه انگلیسی زبان-ترجمه: شاه بازمیگردد، کودتای نظامی دولت مصدق را واژگون کرد.
این سند نخستین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شده بود، اما بخشهای مهم آن از جمله بخش سوم موسوم به «اقدام پنهان» که در واقع تشریح عملیات کودتا است، به علاوه همه اشارات مستقیم به «تیپیآژاکس» (TPAjax) که اسم رمز عملیات بود، در دسترس عموم قرار نگرفته بود.[۵۷]
مجله «فارن پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژهای چندلایه و پیچیده را همزمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیماییها و اعتراضات خیابانی.» بخشی از اسناد سیا دربارهٔ ایران که به مقطع کودتا مربوط میشوند در دهه ۱۹۶۰ از میان رفتهاند. سیا ادعا میکند در بایگانیهای امن خود جای کافی برای نگهداری آنها نداشتهاست. سیا در مقدمه یکی از سندهای متعلق به سال ۱۹۵۴ است مینویسد: «در پایان ۱۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمیتواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد.» «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاستهایی سازنده اداره کند.» بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که
دولتهای غربی بتوانند دربارهٔ بازار نفت با آن به توافق برسند.[۲۶]
در جریان این افشاسازیها، بریتانیاییها از آمریکاییها خواستند از انتشار اسنادی در آن به نقش سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا در این کودتا هیچ اشاره مستقیمی شده باشد خودداری کنند. @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
سلام. خاطرات آیت الله منتظری از جریان کودتا شنیدنی و خواندنی است
چه کسانی در سقوط دولت دکتر مصدق نقش داشتند؟
آیت الله منتظری:
در قضیه مرحوم مصدق، دربار شاه توده نفتی ها را فرستاد -حتی در وشنوه که آیت الله بروجردی تابستانها در آنجا بودند- علیه روحانیت شعار بدهند و تظاهرات کنند، تا جایی که آیت الله بروجردی تماس گرفت و گفت این چه وضعی است که راه انداخته اید! دربار شاه میخواست با دکتر مصدق مبارزه کند و با این کارها علیه مصدق جوسازی میکرد.
دربار توده ای ها را تحریک میکرد که علیه روحانیت و علیه دین شعار بدهند که وقتی آقای مصدق را میخواهند کنار بزنند کسی از او حمایت نکند، اوضاع جوری شده بود که ما وقتی در وشنوه داشتیم جامع الاحادیث را مقابله میکردیم و سی چهل نفر بودیم، خبر آوردند که مصدق سقوط کرد، یکی از آقایان سجده شکر به جا آورد که الحمدلله دیگر از شرشان راحت شدیم و خطر از اسلام برطرف شد!
درباری ها با این بازی ها میخواستند زمینه فراهم کنند که برای سقوط دکتر مصدق روحانیت با آنها همراهی کند.
بر اساس سیاستی که عرض کردم بعدا معلوم شد به اسم کمونیستها و به تحریک دربار نامه هایی به علما و آخوندها نوشته میشد و آنها را تهدید میکردند که مثلا شما را میکشیم، و چنین و چنان میکنیم
آقای حاج آقا حسن رضویان نجف آبادی برای من نقل کرد که من قبل از سقوط دکتر مصدق رفتم نزد آقای ابوالقاسم پاینده -صاحب امتیاز و موسس مجله صبا که نجف آبادی بود و سابقه طلبگی داشت و گاهی در مجله اش به پر و پای آخوندها هم میپیچید و یک چیزهایی راجع به آخوندها مینوشت - گفت:
من دیدم ابوالقاسم پاینده در یک صفحه بزرگ اسامی بسیاری از روحانیون رانوشته، بعد منشی اش را صدا زد و متنی را به او داد، و گفت بیا این متن را برای این آدرسها بفرست.
گفت من آن وقت نفهمیدم که آن متن چه بود، بعد که مصدق سقوط کرد شنیدم به علما نامه هایی تهدید آمیز نوشته شده...
به ابوالقاسم پاینده گفتم آن متن که تو آن روز به منشی ات دادی و گفتی برای آخوندها بفرست تهدید آخوندها نبود؟
خنده اش گرفت و گفت بله.
ابوالقاسم پاینده با دربار مربوط بود، معلوم شد او را مامور کرده اند که چون آخوندها را میشناسد یک متن را به اسم کمونیستها تنظیم کند و بفرستد و با این کار آنان را مرعوب کند، توده نفتی ها با پول انگلستان و حمایتهای دربار تحریک میشدند تا مردم را از دولت دکتر مصدق و چپ روی بترسانند و مردم متوسل به دربار و شاه بشوند و مثلا بگویند صد رحمت به شاه.
همین " تقی فداکار " که آن زمان از اصفهان وکیل مجلس شد، معروف بود که میگفتند انگلیسی است و از توده ایهای نفتی است.
#خاطرت جلد اول صفحه ۱۵۹
@MostafaTajzadeh
کانال فقیه دور اندیش
http://t.me/va3moharam
چه کسانی در سقوط دولت دکتر مصدق نقش داشتند؟
آیت الله منتظری:
در قضیه مرحوم مصدق، دربار شاه توده نفتی ها را فرستاد -حتی در وشنوه که آیت الله بروجردی تابستانها در آنجا بودند- علیه روحانیت شعار بدهند و تظاهرات کنند، تا جایی که آیت الله بروجردی تماس گرفت و گفت این چه وضعی است که راه انداخته اید! دربار شاه میخواست با دکتر مصدق مبارزه کند و با این کارها علیه مصدق جوسازی میکرد.
دربار توده ای ها را تحریک میکرد که علیه روحانیت و علیه دین شعار بدهند که وقتی آقای مصدق را میخواهند کنار بزنند کسی از او حمایت نکند، اوضاع جوری شده بود که ما وقتی در وشنوه داشتیم جامع الاحادیث را مقابله میکردیم و سی چهل نفر بودیم، خبر آوردند که مصدق سقوط کرد، یکی از آقایان سجده شکر به جا آورد که الحمدلله دیگر از شرشان راحت شدیم و خطر از اسلام برطرف شد!
درباری ها با این بازی ها میخواستند زمینه فراهم کنند که برای سقوط دکتر مصدق روحانیت با آنها همراهی کند.
بر اساس سیاستی که عرض کردم بعدا معلوم شد به اسم کمونیستها و به تحریک دربار نامه هایی به علما و آخوندها نوشته میشد و آنها را تهدید میکردند که مثلا شما را میکشیم، و چنین و چنان میکنیم
آقای حاج آقا حسن رضویان نجف آبادی برای من نقل کرد که من قبل از سقوط دکتر مصدق رفتم نزد آقای ابوالقاسم پاینده -صاحب امتیاز و موسس مجله صبا که نجف آبادی بود و سابقه طلبگی داشت و گاهی در مجله اش به پر و پای آخوندها هم میپیچید و یک چیزهایی راجع به آخوندها مینوشت - گفت:
من دیدم ابوالقاسم پاینده در یک صفحه بزرگ اسامی بسیاری از روحانیون رانوشته، بعد منشی اش را صدا زد و متنی را به او داد، و گفت بیا این متن را برای این آدرسها بفرست.
گفت من آن وقت نفهمیدم که آن متن چه بود، بعد که مصدق سقوط کرد شنیدم به علما نامه هایی تهدید آمیز نوشته شده...
به ابوالقاسم پاینده گفتم آن متن که تو آن روز به منشی ات دادی و گفتی برای آخوندها بفرست تهدید آخوندها نبود؟
خنده اش گرفت و گفت بله.
ابوالقاسم پاینده با دربار مربوط بود، معلوم شد او را مامور کرده اند که چون آخوندها را میشناسد یک متن را به اسم کمونیستها تنظیم کند و بفرستد و با این کار آنان را مرعوب کند، توده نفتی ها با پول انگلستان و حمایتهای دربار تحریک میشدند تا مردم را از دولت دکتر مصدق و چپ روی بترسانند و مردم متوسل به دربار و شاه بشوند و مثلا بگویند صد رحمت به شاه.
همین " تقی فداکار " که آن زمان از اصفهان وکیل مجلس شد، معروف بود که میگفتند انگلیسی است و از توده ایهای نفتی است.
#خاطرت جلد اول صفحه ۱۵۹
@MostafaTajzadeh
کانال فقیه دور اندیش
http://t.me/va3moharam
Telegram
فقیه دور اندیش
آشنایی با آثار و اندیشه های
فقیه دور اندیش حضرت آیت الله العظمی منتظری
و اطلاعیه های ستاد بزرگداشت سوم محرم سالگرد ارتحال فقیه عالیقدر
کانال فقیه دور اندیش
@va3moharam
ارتباط با ما
https://t.me/va3moharamadmin
فقیه دور اندیش حضرت آیت الله العظمی منتظری
و اطلاعیه های ستاد بزرگداشت سوم محرم سالگرد ارتحال فقیه عالیقدر
کانال فقیه دور اندیش
@va3moharam
ارتباط با ما
https://t.me/va3moharamadmin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصدق و حافظه تاریخی ملت.!
♦️به گمانم برای ثبت مصدق درتاریخ نه زادروزش در 29 اردیبهشت و نه سالروزش در 14 اسفند به کار می آید نه ۲۸مرداد و نه حتی روزملی شدن صنعت نفت...
قسمت شگفت وعبرت آمیز زندگی او فصل محاکمه ی نظامی مصدق است!
♦️برگشتن ورق روزگار برای کسی که در دوره ای قلب یک کشوردر سینه اش می تپید و ناگهان در اتفاقی نه چندان تازه ۱۳سال تنهایی نصیبش میشود بدون اعتراضی بدون هیاهویی بدون حتی پچ پچ درگوشی درباره او در جامعه خفته آن روزگار...
انگار کن کسی اصلا اورا نمیشناخته...
قیامی برای دفاع از او که بماند حتی وکیلی نیز برای حضور در دادگاه فرمایشی اش قدعلم نمیکند!
♦️دیالوگی دارد جمشیدهاشم پور در"آوازقو" وقتی جوان پرشروشور فیلم سینه سپرگلوله کرده برای خواسته هایش، با افسوس به اومیگوید:
افکارعمومی حافظه ی ضعیفی دارند.!/مصدق به روایت اسناد و تاریخ
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
♦️به گمانم برای ثبت مصدق درتاریخ نه زادروزش در 29 اردیبهشت و نه سالروزش در 14 اسفند به کار می آید نه ۲۸مرداد و نه حتی روزملی شدن صنعت نفت...
قسمت شگفت وعبرت آمیز زندگی او فصل محاکمه ی نظامی مصدق است!
♦️برگشتن ورق روزگار برای کسی که در دوره ای قلب یک کشوردر سینه اش می تپید و ناگهان در اتفاقی نه چندان تازه ۱۳سال تنهایی نصیبش میشود بدون اعتراضی بدون هیاهویی بدون حتی پچ پچ درگوشی درباره او در جامعه خفته آن روزگار...
انگار کن کسی اصلا اورا نمیشناخته...
قیامی برای دفاع از او که بماند حتی وکیلی نیز برای حضور در دادگاه فرمایشی اش قدعلم نمیکند!
♦️دیالوگی دارد جمشیدهاشم پور در"آوازقو" وقتی جوان پرشروشور فیلم سینه سپرگلوله کرده برای خواسته هایش، با افسوس به اومیگوید:
افکارعمومی حافظه ی ضعیفی دارند.!/مصدق به روایت اسناد و تاریخ
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
نوید شاهد- سیدحسین تاجزاده که در 18 سالگی به اسارت نیروهای بعثی درآمد، از لحظههای به اسارت درآمدنش در دام سربازان بعثی گفته است.
به گزارش خبرنگار نوید شاهد سیدحسین تاجزاده، 18 ساله بود که در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت نیروهای بعثی درآمد. وی که آن زمان دیپلم ریاضی داشت، به عنوان نیروهای بسیجی در لشگر 27 محمدرسولالله خدمت میکرد و نزدیک به هشت سال از زندگی خود را در کمپ 8 اردوگاه الانبار (معروف به عنبر) سپری کرد. وی خاطراتش را در کتاب «آسمان فکه» به ثبت رسانده است.
وقتی آخرین تلاشها برای به اسارت نرفتن، ناکام ماند. وی درباره نحوه اسارتش میگوید: طی عمليات والفجر مقدماتي هنگامی که از ناحیه ران و ساق پا مجروح شده بودم، اسير شدم. عمليات از قبل لو رفته بود و با موفقيت همراه نشد. من صبح عمليات مجروح شدم و قدرت حرکت نداشتم.
تاجزاده با بیان اینکه حضور در منطقه پوشیده از رمل امکان حرکت را دشوار میکند، ادامه میدهد: مناطق رملی خاک بسيار نرمي دارند و راه رفتن روي آن به سادگي امکانپذير نیست. با توجه به اینکه منطقه خاک رس نرمی داشت؛ اگر سالم هم بودم، به سختی میتوانستم سینهخیز حرکت کنم. به دلیل شدت جراحت، بیهوش شده بودم و حول و حوش ساعت9 يا 10 صبح بود که به هوش آمدم و ديدم يکسري شهدا اطراف من هستند و يکسري مجروح به فاصله از من قرار داشتند و يک نفر از مجروحها در لشگر عاشورا بود. اين بنده خدا مجروح بود و آمد به من ملحق شد.
این آزاده جنگ تحمیلی روایت میکند: من به صورت درازکش خودم را روي زمین ميکشيدم و حرکت ميکرديم آن دوست من هم که مجروح بود مثل من زمين گير شده بود و خودش را روي زمین ميکشيد و کاملاً مشخص بود که علميات موفق نبوده است.
وی با اشاره به توانایی خود در مسیریابی میگوید: به دوستم گفتم اگر صبر کنيم تا شب شود من ميتوانم شما را جابجا کنم. چون من هم مسیر را ميدانستم و هم اينکه از طريق جهتيابي ستارهها ميتوانستم مسير را پيدا کنيم. آنجا تپههاي رملي بود و خيلي سخت نبود و ما بايد چند کيلومتر ميرفتيم.
وی درباره نحوه مواجهه با نیروهای عراقی توضیح میدهد: حدود 50 يا 100 متري را حرکت کرده بودیم که حس کرديم نيروهايي از دور دارند به ما نزديک ميشوند و احساس می کردیم نيروي عراقي هستند. ما روي زمين رملي افتاده بوديم. به آن دوستم گفتم که ديگر نميتوانيم حرکت کنيم. با سختي به آنجا رسيده بوديم. به دوستم گفتم که باید خودمان را به مردن بزنيم تا عراقيها کاري به ما نداشته باشند.
تاجزاده تعریف میکند: يادم نمي رود حدفاصل بين من و دوستم که روي زمين افتاده بوديم 10-15 متر عرض سيم خاردار توپي بود و عراقيها آن طرف بودند. ما هم اين طرف بوديم. احتمال مرگ خيلي زياد بود و تا آن موقع عراقيها همه را ميکشتند و هيچ مجروحي زنده نميماند که اين بنده خدا احساس ترس ميکرد و مدام حرف میزد. اصرار کردم که ساکت باشد. عراقيها داشتند نزديک ميشدند. آنجا شهيد زياد بود و جنازهها افتاده بود و شايد يکسري هم مجروح بودند که ما تشخيص نميداديم که زنده هستند يا نه. دو نفر از عراقيها به طرف ما آمدند. تقريباً به فاصله 10 متري ما که رسيدند، من يک باره ديدم که همان دوستم، روي دو پا ايستاد و سالم سالم بود.
تاجزاده تعریف میکند: زماني که عقبنشيني بود اصطلاحاً ما ميگفتيم کپ کردهاند و نيروهايي بودند که از ترس کپ ميکردند و تمام قدرت بدني آنها گرفته ميشد و قادر نبودند که حرکت کنند و من تصور ميکردم که او مجروح شده و اصلاً قدرت حرکت ندارد! خلاصه، دوستم رفت و من تو ذهنم اين را آماده کرده بودم که او بر نخواهد گشت چون برگشتي وجود نداشت. زمان اجازه اين کار را نمي داد. عراقيها که بالای سر ما آمدند، من خودم را زدم به مردن و تکان نميخوردم و اين دوستم هم به اصرار من خوابيده بود و تکان نميخورد اما هر چه عراقي ها نزديکتر ميشدند، استرسش بيشتر ميشد. به محض اينکه عراقيها آمدند بالاي سر ما او بلند شد و روي دو پا ايستاد و از کنار من بلند شد و عراقي هم متوجه شدند که ما زنده هستيم! ادامه دارد👇👇 @MostafaTajzadeh
به گزارش خبرنگار نوید شاهد سیدحسین تاجزاده، 18 ساله بود که در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت نیروهای بعثی درآمد. وی که آن زمان دیپلم ریاضی داشت، به عنوان نیروهای بسیجی در لشگر 27 محمدرسولالله خدمت میکرد و نزدیک به هشت سال از زندگی خود را در کمپ 8 اردوگاه الانبار (معروف به عنبر) سپری کرد. وی خاطراتش را در کتاب «آسمان فکه» به ثبت رسانده است.
وقتی آخرین تلاشها برای به اسارت نرفتن، ناکام ماند. وی درباره نحوه اسارتش میگوید: طی عمليات والفجر مقدماتي هنگامی که از ناحیه ران و ساق پا مجروح شده بودم، اسير شدم. عمليات از قبل لو رفته بود و با موفقيت همراه نشد. من صبح عمليات مجروح شدم و قدرت حرکت نداشتم.
تاجزاده با بیان اینکه حضور در منطقه پوشیده از رمل امکان حرکت را دشوار میکند، ادامه میدهد: مناطق رملی خاک بسيار نرمي دارند و راه رفتن روي آن به سادگي امکانپذير نیست. با توجه به اینکه منطقه خاک رس نرمی داشت؛ اگر سالم هم بودم، به سختی میتوانستم سینهخیز حرکت کنم. به دلیل شدت جراحت، بیهوش شده بودم و حول و حوش ساعت9 يا 10 صبح بود که به هوش آمدم و ديدم يکسري شهدا اطراف من هستند و يکسري مجروح به فاصله از من قرار داشتند و يک نفر از مجروحها در لشگر عاشورا بود. اين بنده خدا مجروح بود و آمد به من ملحق شد.
این آزاده جنگ تحمیلی روایت میکند: من به صورت درازکش خودم را روي زمین ميکشيدم و حرکت ميکرديم آن دوست من هم که مجروح بود مثل من زمين گير شده بود و خودش را روي زمین ميکشيد و کاملاً مشخص بود که علميات موفق نبوده است.
وی با اشاره به توانایی خود در مسیریابی میگوید: به دوستم گفتم اگر صبر کنيم تا شب شود من ميتوانم شما را جابجا کنم. چون من هم مسیر را ميدانستم و هم اينکه از طريق جهتيابي ستارهها ميتوانستم مسير را پيدا کنيم. آنجا تپههاي رملي بود و خيلي سخت نبود و ما بايد چند کيلومتر ميرفتيم.
وی درباره نحوه مواجهه با نیروهای عراقی توضیح میدهد: حدود 50 يا 100 متري را حرکت کرده بودیم که حس کرديم نيروهايي از دور دارند به ما نزديک ميشوند و احساس می کردیم نيروي عراقي هستند. ما روي زمين رملي افتاده بوديم. به آن دوستم گفتم که ديگر نميتوانيم حرکت کنيم. با سختي به آنجا رسيده بوديم. به دوستم گفتم که باید خودمان را به مردن بزنيم تا عراقيها کاري به ما نداشته باشند.
تاجزاده تعریف میکند: يادم نمي رود حدفاصل بين من و دوستم که روي زمين افتاده بوديم 10-15 متر عرض سيم خاردار توپي بود و عراقيها آن طرف بودند. ما هم اين طرف بوديم. احتمال مرگ خيلي زياد بود و تا آن موقع عراقيها همه را ميکشتند و هيچ مجروحي زنده نميماند که اين بنده خدا احساس ترس ميکرد و مدام حرف میزد. اصرار کردم که ساکت باشد. عراقيها داشتند نزديک ميشدند. آنجا شهيد زياد بود و جنازهها افتاده بود و شايد يکسري هم مجروح بودند که ما تشخيص نميداديم که زنده هستند يا نه. دو نفر از عراقيها به طرف ما آمدند. تقريباً به فاصله 10 متري ما که رسيدند، من يک باره ديدم که همان دوستم، روي دو پا ايستاد و سالم سالم بود.
تاجزاده تعریف میکند: زماني که عقبنشيني بود اصطلاحاً ما ميگفتيم کپ کردهاند و نيروهايي بودند که از ترس کپ ميکردند و تمام قدرت بدني آنها گرفته ميشد و قادر نبودند که حرکت کنند و من تصور ميکردم که او مجروح شده و اصلاً قدرت حرکت ندارد! خلاصه، دوستم رفت و من تو ذهنم اين را آماده کرده بودم که او بر نخواهد گشت چون برگشتي وجود نداشت. زمان اجازه اين کار را نمي داد. عراقيها که بالای سر ما آمدند، من خودم را زدم به مردن و تکان نميخوردم و اين دوستم هم به اصرار من خوابيده بود و تکان نميخورد اما هر چه عراقي ها نزديکتر ميشدند، استرسش بيشتر ميشد. به محض اينکه عراقيها آمدند بالاي سر ما او بلند شد و روي دو پا ايستاد و از کنار من بلند شد و عراقي هم متوجه شدند که ما زنده هستيم! ادامه دارد👇👇 @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
خاطرات دوران اسارت سید حسین تاجزاده (قسمت دوم)
من آن موقع که اسير شدم، عربی را بلد بودم. عراقي گفت من يک مسير باز ميکنم و تو بيا. يک مسير توي سيم خاردار باز کردند. او رفت و نفر دوم عراقي نظرش به من جلب شد و او از کنار من بلند شد و عراقي به عربي به من گفت: تو هم که خوابيدي بلند شو من تکان نخوردم به حساب اينکه کشته شدم. دوباره گفت و دفعه سوم تفنگ خود را کشيد و يک دانه تير درست در 10 قدمي من روي زمين زد و خورد درست پايين کف پاي من و خاک رمل بلند شد ولي من باز تکان نخوردم و چون پايم تير خورده بود و يکي دو تا تير اضافي هم اگر ميخورد فرقي نميکرد. دوباره تکرار کرد و 3 بار زد و من تقريباً يادم ميآيد که هر 20 سانت يا 30 سانت او به اطراف بدن من تير ميزد. ولي به بدن من تير نميخورد میخواست مرا مجبور کند که من بلند شوم. در نهايت رسيد به سر من و ديگر داشت تير ميزد و يک دانه تير بالاي سر من زد.
این آزاده جنگ تحمیلی درباره لحظه اسارتش میگوید: حس کردم شايد اگر بلند نشوم، او احساس ميکند که من مردهام و تير خلاص را ميزند و ممکن است رگبار را بزند. لذا من مجبور شدم که حرفي بزنم و وقتي تير را آورد روي سر من و من متوجه شدم که آن جدي ميخواهد بزند، دستم را بلند کردم و به او گفتم پايم شکسته و نميتوانم بلند شوم. گفت: عيب نداره خودت را بکشان کنار سيم خاردار، من خودم مي آيم تو را بلند ميکنم و ميآورم و من آن مسير را که حالت سراشيبي داشت خودم را کشيدم کنار سيم خاردار و او آمد راه را باز کرد و دست مرا کشيد تا کنار سنگر خودشان که آنجا نشسته بودند. دوستم هم آنجا بود او صحيح و سالم بود و من چيزي نداشتم که به او بگويم واقعاً هم مي توانست خودش را نجات دهد و هم ميتوانست باعث اسارت ما نشود اما قسمت اين بود که ما وارد اردوگاه شویم.
حدود 12 ساعت طول کشید تا به شهر الاماره عراق رسیدیم. در آنجا سالمها را از مجروحها جدا کردند و آن دوستم که سالم بود از من جدا شد و من ديگر او را نديدم. اسم او را اصلاً يادم نيست چون خاطره خوبي از ايشان ندارم. به الانبار آمدیم و ما را بردند بیمارستان. آنجا درمانهاي اوليه براي شکستگي را انجام دادند و بعد به سمت اردوگاه عنبر رفتیم و حدود 3 یا 4 روز در بيمارستانی معروف به نيروي هوايي ماندیم.
وی در توضیح شرایط اردوگاه عنبر توضیح داد: هر اردوگاه در اصل مکاني محصور در سيم خاردار و داخل يک پادگاني نظامي بود که سه تا ساختمان داشت که سه تا بلوک مجزا از هم داشت. ارتباط داشتن با این سه بلوک ممنوع بود يعني نميشد رفت و آمد کرد و هر بلوک 8 تا آسايشگاه داشت. يعني جمعاً 24 تا آسايشگاه ميشد و هر آسايشگاه به طور متوسط 60 اسير داشت و مساحت هر آسايشگاه هم چيزي حدود 6 متر در 17 متر بود و به ازاي هر يک فرد، یک متر مربع براي هر کس فضا بود. به هر بلوک قاطع میگفتند و هر ساختمان دو طبقه بود و هر طبقه چهار تا به صورت طولي يعني هم نور شمال را داشت و هم نور جنوب را داشت و دو تا راه پله داشت که يکي راه پله مياني بود و يکي راه پله کناري بود که اين هشت تا آسايشگاه که يک بلوک ميشد.
من آن موقع که اسير شدم، عربی را بلد بودم. عراقي گفت من يک مسير باز ميکنم و تو بيا. يک مسير توي سيم خاردار باز کردند. او رفت و نفر دوم عراقي نظرش به من جلب شد و او از کنار من بلند شد و عراقي به عربي به من گفت: تو هم که خوابيدي بلند شو من تکان نخوردم به حساب اينکه کشته شدم. دوباره گفت و دفعه سوم تفنگ خود را کشيد و يک دانه تير درست در 10 قدمي من روي زمين زد و خورد درست پايين کف پاي من و خاک رمل بلند شد ولي من باز تکان نخوردم و چون پايم تير خورده بود و يکي دو تا تير اضافي هم اگر ميخورد فرقي نميکرد. دوباره تکرار کرد و 3 بار زد و من تقريباً يادم ميآيد که هر 20 سانت يا 30 سانت او به اطراف بدن من تير ميزد. ولي به بدن من تير نميخورد میخواست مرا مجبور کند که من بلند شوم. در نهايت رسيد به سر من و ديگر داشت تير ميزد و يک دانه تير بالاي سر من زد.
این آزاده جنگ تحمیلی درباره لحظه اسارتش میگوید: حس کردم شايد اگر بلند نشوم، او احساس ميکند که من مردهام و تير خلاص را ميزند و ممکن است رگبار را بزند. لذا من مجبور شدم که حرفي بزنم و وقتي تير را آورد روي سر من و من متوجه شدم که آن جدي ميخواهد بزند، دستم را بلند کردم و به او گفتم پايم شکسته و نميتوانم بلند شوم. گفت: عيب نداره خودت را بکشان کنار سيم خاردار، من خودم مي آيم تو را بلند ميکنم و ميآورم و من آن مسير را که حالت سراشيبي داشت خودم را کشيدم کنار سيم خاردار و او آمد راه را باز کرد و دست مرا کشيد تا کنار سنگر خودشان که آنجا نشسته بودند. دوستم هم آنجا بود او صحيح و سالم بود و من چيزي نداشتم که به او بگويم واقعاً هم مي توانست خودش را نجات دهد و هم ميتوانست باعث اسارت ما نشود اما قسمت اين بود که ما وارد اردوگاه شویم.
حدود 12 ساعت طول کشید تا به شهر الاماره عراق رسیدیم. در آنجا سالمها را از مجروحها جدا کردند و آن دوستم که سالم بود از من جدا شد و من ديگر او را نديدم. اسم او را اصلاً يادم نيست چون خاطره خوبي از ايشان ندارم. به الانبار آمدیم و ما را بردند بیمارستان. آنجا درمانهاي اوليه براي شکستگي را انجام دادند و بعد به سمت اردوگاه عنبر رفتیم و حدود 3 یا 4 روز در بيمارستانی معروف به نيروي هوايي ماندیم.
وی در توضیح شرایط اردوگاه عنبر توضیح داد: هر اردوگاه در اصل مکاني محصور در سيم خاردار و داخل يک پادگاني نظامي بود که سه تا ساختمان داشت که سه تا بلوک مجزا از هم داشت. ارتباط داشتن با این سه بلوک ممنوع بود يعني نميشد رفت و آمد کرد و هر بلوک 8 تا آسايشگاه داشت. يعني جمعاً 24 تا آسايشگاه ميشد و هر آسايشگاه به طور متوسط 60 اسير داشت و مساحت هر آسايشگاه هم چيزي حدود 6 متر در 17 متر بود و به ازاي هر يک فرد، یک متر مربع براي هر کس فضا بود. به هر بلوک قاطع میگفتند و هر ساختمان دو طبقه بود و هر طبقه چهار تا به صورت طولي يعني هم نور شمال را داشت و هم نور جنوب را داشت و دو تا راه پله داشت که يکي راه پله مياني بود و يکي راه پله کناري بود که اين هشت تا آسايشگاه که يک بلوک ميشد.
Telegram
attach 📎
تشکیل پرونده جدید برای کیوان صمیمی
بر اساس گزارشها از ایران، برای کیوان صمیمی پروندهای جدید باز شده است.
مصطفی نیلی، وکیل آقای صمیمی در توییتی اعلام کرد: «با تشکیل یک پرونده جدید، امروز اتهام اجتماع و تبانی موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی به #کیوان_صمیمی تفهیم شد. پرونده در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین تشکیل شده و تفهیم اتهام از طریق نیابت به دادسرای سمنان در زندان سمنان انجام شد.»
تشکیل پرونده قضایی جدید برای آقای صمیمی هفتاد و چهار ساله در حالی است که او اکنون دوران محکومیت دو ساله خود را در زندان سمنان سپری میکند و کمتر از چهار ماه از آن باقی مانده است.
@MostafaTajzadeh
........…………………..
🔗کانال تلگرام فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران
@IFJFarsi
........…………………..
بر اساس گزارشها از ایران، برای کیوان صمیمی پروندهای جدید باز شده است.
مصطفی نیلی، وکیل آقای صمیمی در توییتی اعلام کرد: «با تشکیل یک پرونده جدید، امروز اتهام اجتماع و تبانی موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی به #کیوان_صمیمی تفهیم شد. پرونده در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین تشکیل شده و تفهیم اتهام از طریق نیابت به دادسرای سمنان در زندان سمنان انجام شد.»
تشکیل پرونده قضایی جدید برای آقای صمیمی هفتاد و چهار ساله در حالی است که او اکنون دوران محکومیت دو ساله خود را در زندان سمنان سپری میکند و کمتر از چهار ماه از آن باقی مانده است.
@MostafaTajzadeh
........…………………..
🔗کانال تلگرام فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران
@IFJFarsi
........…………………..
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران
تشکیل پرونده جدید برای کیوان صمیمی
بر اساس گزارشها از ایران، برای کیوان صمیمی پروندهای جدید باز شده است.
مصطفی نیلی، وکیل آقای صمیمی در توییتی اعلام کرد: «با تشکیل یک پرونده جدید، امروز اتهام اجتماع و تبانی موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی به کیوان صمیمی تفهیم شد. پرونده در شعبه ۲ بازپرسی…
مصطفی نیلی، وکیل آقای صمیمی در توییتی اعلام کرد: «با تشکیل یک پرونده جدید، امروز اتهام اجتماع و تبانی موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی به کیوان صمیمی تفهیم شد. پرونده در شعبه ۲ بازپرسی…
♦️پس ازگذشت چهاردهه از انقلاب از هر۱۰جوان۵نفر میل به مهاجرت از ایران را دارند!این یعنی خالی شدن ایران از نیروی انسانی کارآمد(که از مهدکودک تادانشگاه برایشان هزینه شده)وساخت نیروی کارِ آماده و ارزان قیمت برای اروپاوآمریکا!نسبت این روزهابا آرمانهای۵۷ یک نسبت بشدت«ضد انقلابی»ست!
✍️ همایون جعفری
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
✍️ همایون جعفری
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
*این قانون تشکل های اجتماعی است نیست ، طرح مقابله با تشکل ها و صیانت از آنهاست*
📝روزبه کردونی
1️⃣اخیرا متنی با عنوان پیش نویس قانون تشکل های اجتماعی که توسط مرکز پژوهش های مجلس تدوین شده در فضای عمومی منتشر گردیده است.
*2️⃣مطالعه محتوای پرایراد، متناقض و درهم این متن بیانگر آن است که این پیش نویس در اصل برای مقابله با تشکل های اجتماعی و فعالیت های داوطلبانه تهیه شده است .*
*3️⃣تشدید نگاه امنیتی و سلبی ، سخت گیرانه تر کردن و چند مرحله ای کردن فرایند مجوز ، تاسیس و فعالیت مجموعه های مردم نهاد و پیش بینی مراحل پیچیده اداری برای کنشگری مدنی ، روح کلی حاکم بر این متن است .*
⬅️در واقع این پیش نویس با نگاه مقابله با فعالیت های دواطلبانه و صیانت از تشکل ها تدوین شده است .
4️⃣این نگاه سلبی و واپس گرایانه به کنشگری داوطلبانه و فعالیت های مجموعه های مردم نهاد در حالی در متن این پیش نویس متبلور شده است که *فرهنگ، تاریخ و آموزههای اخلاقی ما انباشته از توصیههای مفیدی است که افراد را به امور داوطلبانه ترغیب میکند.*
5️⃣نکته حائز اهمیت دیگر درباره فعالیت های داوطلبانه ، بازده اقتصادی این فعالیت ها است. در مطالعه انجام شده در کشورهای اروپایی برای تخمین ارزش پولی ساعات اختصاص داده شده به فعالیت های داوطلبانه و با درنظرگرفتن ارزش دلار آمریکا در سال 2013 برای 40 ساعت کار در هفته و 52 هفته در سال برآورد شده *ارزش اقتصادی فعالیت های داوطلبانه در منطقه OECD ،مبلغی معادل یک تریلیون دلار آمریکا (حدود دو درصد تولید ناخالص داخلی این کشورها) بوده است.* ارزش اقتصادی فعالیت های داوطلبانه ، در آلمان بیش از 117 میلیارد دلار، در انگلستان 60 میلیارد دلار، در استرالیا 49 میلیارد دلار، در کانادا 36 میلیارد دلار و در ژاپن 33 میلیارد دلار برآورد شده است.
⬅️⬅️ *جمع بندی آنکه* در حالیکه ، تسهیل و گسترش فعالیتهای داوطلبانه و آنچه امروز به عنوان مفهوم توسعه خیر جمعی در گفتمان عمومی جامعه از آن یاد می شود، هم برای توسعه اقتصادی- اجتماعی و ارتقای رفاه جامعه و هم برای ارتقای سلامت ، مهارت و رفاه فرد داوطلب مفید است ، *متاسفانه متن پیش نویس منتشر شده با عنوان قانون تشکل های اجتماعی دقیقا معطوف به مقابله با فعالیت های داوطلبانه است .* @MostafaTajzadeh
https://t.me/rkardooni99
📝روزبه کردونی
1️⃣اخیرا متنی با عنوان پیش نویس قانون تشکل های اجتماعی که توسط مرکز پژوهش های مجلس تدوین شده در فضای عمومی منتشر گردیده است.
*2️⃣مطالعه محتوای پرایراد، متناقض و درهم این متن بیانگر آن است که این پیش نویس در اصل برای مقابله با تشکل های اجتماعی و فعالیت های داوطلبانه تهیه شده است .*
*3️⃣تشدید نگاه امنیتی و سلبی ، سخت گیرانه تر کردن و چند مرحله ای کردن فرایند مجوز ، تاسیس و فعالیت مجموعه های مردم نهاد و پیش بینی مراحل پیچیده اداری برای کنشگری مدنی ، روح کلی حاکم بر این متن است .*
⬅️در واقع این پیش نویس با نگاه مقابله با فعالیت های دواطلبانه و صیانت از تشکل ها تدوین شده است .
4️⃣این نگاه سلبی و واپس گرایانه به کنشگری داوطلبانه و فعالیت های مجموعه های مردم نهاد در حالی در متن این پیش نویس متبلور شده است که *فرهنگ، تاریخ و آموزههای اخلاقی ما انباشته از توصیههای مفیدی است که افراد را به امور داوطلبانه ترغیب میکند.*
5️⃣نکته حائز اهمیت دیگر درباره فعالیت های داوطلبانه ، بازده اقتصادی این فعالیت ها است. در مطالعه انجام شده در کشورهای اروپایی برای تخمین ارزش پولی ساعات اختصاص داده شده به فعالیت های داوطلبانه و با درنظرگرفتن ارزش دلار آمریکا در سال 2013 برای 40 ساعت کار در هفته و 52 هفته در سال برآورد شده *ارزش اقتصادی فعالیت های داوطلبانه در منطقه OECD ،مبلغی معادل یک تریلیون دلار آمریکا (حدود دو درصد تولید ناخالص داخلی این کشورها) بوده است.* ارزش اقتصادی فعالیت های داوطلبانه ، در آلمان بیش از 117 میلیارد دلار، در انگلستان 60 میلیارد دلار، در استرالیا 49 میلیارد دلار، در کانادا 36 میلیارد دلار و در ژاپن 33 میلیارد دلار برآورد شده است.
⬅️⬅️ *جمع بندی آنکه* در حالیکه ، تسهیل و گسترش فعالیتهای داوطلبانه و آنچه امروز به عنوان مفهوم توسعه خیر جمعی در گفتمان عمومی جامعه از آن یاد می شود، هم برای توسعه اقتصادی- اجتماعی و ارتقای رفاه جامعه و هم برای ارتقای سلامت ، مهارت و رفاه فرد داوطلب مفید است ، *متاسفانه متن پیش نویس منتشر شده با عنوان قانون تشکل های اجتماعی دقیقا معطوف به مقابله با فعالیت های داوطلبانه است .* @MostafaTajzadeh
https://t.me/rkardooni99
Telegram
فراشرح
🔹️ما پیمان خود را نه با پیروزی که با نبرد بسته ایم 🔹️
این کانال ویژه یادداشتهای روزبه کردونی میباشد.
ارتباط با ادمین :
@rkardooni55
این کانال ویژه یادداشتهای روزبه کردونی میباشد.
ارتباط با ادمین :
@rkardooni55
همه در یک تله خطرناک افتادهایم/ برای شرارت معبد میسازیم
محمدجواد غلامرضاکاشی، تحلیلگر سیاسی و اجتماعی:
🔹آنکه لوله توپ را تنها ضامن ثبات ما میداند و اصرار میورزد آرامش از لوله توپ درمیآید، کاملاً زمینی و عینی به موضوع نگاه میکند.
🔹کسانی که ستیز را سویه اصلی سیاست گرفتند و از لوله توپ سخن گفتند، آرامشی برای بشر به ارمغان نیاوردند. آرامش از طریق لوله توپ، آیه نحسی است که در عرصه روابط بینالملل صادق نمایی میکند، آنگاه به داخل رسوخ میکند.
🔹ما همه در یک تله خطرناک افتادهایم. حال که در این عالم دستمان به سیب درخت قامت هیچ آرمان بزرگ انسانی نرسیده، برای شرارت معبدی ساختهایم و به نام واقعیت دیگران را به ستایش آن دعوت میکنیم./اعتماد آنلاین
@MostafaTajzadeh
محمدجواد غلامرضاکاشی، تحلیلگر سیاسی و اجتماعی:
🔹آنکه لوله توپ را تنها ضامن ثبات ما میداند و اصرار میورزد آرامش از لوله توپ درمیآید، کاملاً زمینی و عینی به موضوع نگاه میکند.
🔹کسانی که ستیز را سویه اصلی سیاست گرفتند و از لوله توپ سخن گفتند، آرامشی برای بشر به ارمغان نیاوردند. آرامش از طریق لوله توپ، آیه نحسی است که در عرصه روابط بینالملل صادق نمایی میکند، آنگاه به داخل رسوخ میکند.
🔹ما همه در یک تله خطرناک افتادهایم. حال که در این عالم دستمان به سیب درخت قامت هیچ آرمان بزرگ انسانی نرسیده، برای شرارت معبدی ساختهایم و به نام واقعیت دیگران را به ستایش آن دعوت میکنیم./اعتماد آنلاین
@MostafaTajzadeh
رئیس محترم قوه قضائیه
جناب آقای محسنی اژه ای
با سلام
مطلعید که همسرم سید مصطفی تاجزاده شامگاه جمعه ۱۷ تیرماه با هجوم تعداد زیادی از مأمورین امنیتی سپاه در منزلمان بازداشت شد( در حالیکه بازداشت در شب استثنائی است که درموارد معین و مشخص اعمال میگردد و به زعم اتفاق حقوقدانان خلاف قاعده بوده و مشمول همسر اینجانب نمیگردد) و از آن تاریخ تاکنون در سلول انفرادی دوالف محروم از حقوق اولیه اش (نظیر ملاقات و تماس تلفنی و سایر موارد)به سر می برد.
از آنجا که احیاء و برقراری حقوق فرد تحت نظر و بازداشتی یا نگرانی ها و بی خبری های خانواده زندانی از جمله مواردی است که با ایام تعطیلات تباین ندارد ناگزیر روز جمعه دست به قلم شدم تا نگرانی شدید خود و خانواده همسر عزیزم، سید مصطفی تاجزاده را از بی توجهی دستگاه قضا نسبت به وضعیت سلامت ایشان اعلام کنم که به تشخیص پزشکان متخصص در معرض مخاطره جدی قرار دارد.
جناب آقای اژه ای
یادآور می شود نامه هشدارآمیز انجمن اسلامی جامعه پزشکی مبنی بر احتمال مخاطرات جدی قلبی وعروقی برای همسر روزه دارم با توجه به بیماری فشارخون بالا در تاریخ ۲۴ مردادماه، یعنی پس از ۳۷ روز بازداشت انفرادی و ۲۴ روز روزه داری اعتراضی ایشان نسبت به روند غیرقانونی بازداشتش، به دست شما رسیده است. و با کمال تأسف طی این ۵ روز هیچ واکنش رسمی از ناحیه دستگاه قضایی و مسئولین مربوطه در پاسخ به این هشدار و درخواست انسانی، حقوقی وشرعی مندرج در نامه نشان داده نشده است.
رئیس محترم قوه قضائیه
اینجانب ضمن اعلام بی خبری محض از همسر عزیزم که صرفا به دلیل بیان دیدگاه های منتقدانه خود مورد قهر و غضب قرار گرفته و خود و خانواده اش پیش از هرگونه محاکمه عادلانه محکوم به مجازات های ناعادلانه شده اند، دادخواهی خود را خدمت شما و عموم هموطنان عزیزم عرضه می دارم.
بدیهی است ادامه بی اعتنایی به هشدارهای پزشکی وتبعات مخاطره آمیز آن برعهده شماست که بارها بر استقلال دستگاه قضا وتوجه به حقوق زندانیان تأکید داشته اید.
فخرالسادات محتشمی پور
همسر آزاده دربند سید مصطفی تاجزاده
۲۸ مرداد ۱۴۰۱ @MostafaTajzadeh
جناب آقای محسنی اژه ای
با سلام
مطلعید که همسرم سید مصطفی تاجزاده شامگاه جمعه ۱۷ تیرماه با هجوم تعداد زیادی از مأمورین امنیتی سپاه در منزلمان بازداشت شد( در حالیکه بازداشت در شب استثنائی است که درموارد معین و مشخص اعمال میگردد و به زعم اتفاق حقوقدانان خلاف قاعده بوده و مشمول همسر اینجانب نمیگردد) و از آن تاریخ تاکنون در سلول انفرادی دوالف محروم از حقوق اولیه اش (نظیر ملاقات و تماس تلفنی و سایر موارد)به سر می برد.
از آنجا که احیاء و برقراری حقوق فرد تحت نظر و بازداشتی یا نگرانی ها و بی خبری های خانواده زندانی از جمله مواردی است که با ایام تعطیلات تباین ندارد ناگزیر روز جمعه دست به قلم شدم تا نگرانی شدید خود و خانواده همسر عزیزم، سید مصطفی تاجزاده را از بی توجهی دستگاه قضا نسبت به وضعیت سلامت ایشان اعلام کنم که به تشخیص پزشکان متخصص در معرض مخاطره جدی قرار دارد.
جناب آقای اژه ای
یادآور می شود نامه هشدارآمیز انجمن اسلامی جامعه پزشکی مبنی بر احتمال مخاطرات جدی قلبی وعروقی برای همسر روزه دارم با توجه به بیماری فشارخون بالا در تاریخ ۲۴ مردادماه، یعنی پس از ۳۷ روز بازداشت انفرادی و ۲۴ روز روزه داری اعتراضی ایشان نسبت به روند غیرقانونی بازداشتش، به دست شما رسیده است. و با کمال تأسف طی این ۵ روز هیچ واکنش رسمی از ناحیه دستگاه قضایی و مسئولین مربوطه در پاسخ به این هشدار و درخواست انسانی، حقوقی وشرعی مندرج در نامه نشان داده نشده است.
رئیس محترم قوه قضائیه
اینجانب ضمن اعلام بی خبری محض از همسر عزیزم که صرفا به دلیل بیان دیدگاه های منتقدانه خود مورد قهر و غضب قرار گرفته و خود و خانواده اش پیش از هرگونه محاکمه عادلانه محکوم به مجازات های ناعادلانه شده اند، دادخواهی خود را خدمت شما و عموم هموطنان عزیزم عرضه می دارم.
بدیهی است ادامه بی اعتنایی به هشدارهای پزشکی وتبعات مخاطره آمیز آن برعهده شماست که بارها بر استقلال دستگاه قضا وتوجه به حقوق زندانیان تأکید داشته اید.
فخرالسادات محتشمی پور
همسر آزاده دربند سید مصطفی تاجزاده
۲۸ مرداد ۱۴۰۱ @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
🟢 منتخب توییتهای روز
🟢 با موضوع بازداشت سید مصطفی تاجزاده
✍️ Ali Shakourirad
☘️ پته سیاستِ «هرکی هرچی میخواد بگه، بگه. ما پوستمان را کلفت میکنیم و کار خودمان را پیش میبریم ولی در عوض ادعای وجود آزادی میکنیم» با بازداشت آقای تاجزاده روی آب ریخت.
تلاش آقای اژهای برای اعتباربخشی به دستگاه قضایی به دستانداز افتاد و حرف رهبری در باره استقلال قضات بر زمین.
✍️ Seyed Sadegh Kashani
☘️ سخنگوی قوه قضاییه امروز درباره پرونده #مصطفی_تاجزاده گفت: «یک اتهام تشویش اذهان عمومی و یک تبلیغ علیه نظام دارد.» اولی که در صلاحیت دادگاه انقلاب نیست دومی هم که حداکثر یکسال زندان دارد. پس این بگیر و ببند و بازداشت موقت برای چه بوده است؟؟
✍️ Seyedhoseyn P
☘️ پرونده #وحیداشتری #تاجزاده و #سپیدهرشنو
دارد نواقص سیستم رسیدگی پرونده های سیاسی، امنیتی و امنیتی شده! را در مقابل صورتمان فریاد که نه! جیغ می کشد به نظرم با هر طرز تفکری باید این سه پرونده را پیگیری کرد
✍️ Negaran Iran
☘️ اژهای رئیس دستگاه قضا:
«با من صریح و بدون لکنت حرف بزنید !!!»
بعد از بیش از بیست سال لطفاً به شکایت #سید_مصطفی_تاجزاده از #احمد_جنتی رسیدگی کنید !!!
✍️ Golshan
☘️ تداوم #بازداشت_موقت #تاجزاده نشان از ضعف جدی #قوه_قضاییه دراجرای قانون دارد. جرم اواعلام شد اماآیااین جرم مجوز هجوم شبانه به خانهاش و ادامه بازداشت موقت اوست؟چرا به توضیح صریح قانون مجازات اسلامی دررابطه باقرارها ازجمله تبدیل قراروشرایط #بازداشت عمل نمیکنید؟ #عدالت_پرنده_زخمی!
✍️ 🇮🇷A.Bahmani🇮🇷
☘️ ضارب #سلمان_رشدی با روزنامه نیویورک تایمز مصاحبه کرده. میشه رفتار با زندانیان آمریکا و ایران را مقایسه کرد؟ کدام به عدالت نزدیکتر است؟
#سپیده_رشنو_كجاست؟
#مصطفی_تاجزاده کجاست؟
✍️ Aghaie-J
☘️ #سکوت_تاجزاده در دادگاه ، فریادی بود بر سر کسانی که دستگاه قضایی را ابزار می خواهند.
برچسب های ناچسب به تاجزاده نمی چسبد.. میهن پرستی - گفتگومداری -خشونت پرهیزی صداقت - پاکدستی و همچنین مطالبه گری دلسوزانه و قانون محورانه از مصطفی تاجزاده یک نماد و سمبل ساخته است..
✍️ محمدرضا فیض
☘️ #مصطفی_تاجزاده برای آزادی ما در زندان به سر میبرد #سپیده_رشنو برای دفاع از کرامت زنان ما ربوده شده است #ناهيد_شيربيشه برای دادخواهی از خون جوانان ما زندانی شده است وظیفه ما هست که از این قهرمانان دفاع کنیم
✍️ انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
☘️ ابراز نگرانى #انجمن_اسلامى_جامعه_پزشكى از تداوم بازداشت دكتر #تاجزاده و نگهدارى يك ماهه اين زندانى سياسى در #زندان_انفرادى و تقاضاى معاينه او توسط پزشكان معتمد.
✍️ مخلص🇮🇷
☘️ #مصطفی_تاجزاده زنداني سياسي كه بدون رعايت هيچيك از موازين قانوني اتهامات سياسي، بازداشت و محاكمه مي شود نمادي بارز از نظام قضائي و برخوردهاي خودسرانه در ق قضائيه است.در قانون اساسي ج اسلامي نبايد كسي بدليل بيان عقايد سياسي بازداشت شود ولي …
#freeTajzade #تاجزاده_را_آزاد_كنيد
✍️ هادی فلاح
☘️ یه شکایتی از سردار مشفق شد، یه شکایتی هم سید #مصطفی_تاجزاده از جنتی، عصاره فضایل نظام کرد، تا حالا روال بردایورت بود، ولی الان با توجه به فتح قلل جدید، شاکی رو میگیرن!
#دادخواهان_سلامت
#مهدی_محمودیان
@MostafaTajzadeh
🟢 با موضوع بازداشت سید مصطفی تاجزاده
✍️ Ali Shakourirad
☘️ پته سیاستِ «هرکی هرچی میخواد بگه، بگه. ما پوستمان را کلفت میکنیم و کار خودمان را پیش میبریم ولی در عوض ادعای وجود آزادی میکنیم» با بازداشت آقای تاجزاده روی آب ریخت.
تلاش آقای اژهای برای اعتباربخشی به دستگاه قضایی به دستانداز افتاد و حرف رهبری در باره استقلال قضات بر زمین.
✍️ Seyed Sadegh Kashani
☘️ سخنگوی قوه قضاییه امروز درباره پرونده #مصطفی_تاجزاده گفت: «یک اتهام تشویش اذهان عمومی و یک تبلیغ علیه نظام دارد.» اولی که در صلاحیت دادگاه انقلاب نیست دومی هم که حداکثر یکسال زندان دارد. پس این بگیر و ببند و بازداشت موقت برای چه بوده است؟؟
✍️ Seyedhoseyn P
☘️ پرونده #وحیداشتری #تاجزاده و #سپیدهرشنو
دارد نواقص سیستم رسیدگی پرونده های سیاسی، امنیتی و امنیتی شده! را در مقابل صورتمان فریاد که نه! جیغ می کشد به نظرم با هر طرز تفکری باید این سه پرونده را پیگیری کرد
✍️ Negaran Iran
☘️ اژهای رئیس دستگاه قضا:
«با من صریح و بدون لکنت حرف بزنید !!!»
بعد از بیش از بیست سال لطفاً به شکایت #سید_مصطفی_تاجزاده از #احمد_جنتی رسیدگی کنید !!!
✍️ Golshan
☘️ تداوم #بازداشت_موقت #تاجزاده نشان از ضعف جدی #قوه_قضاییه دراجرای قانون دارد. جرم اواعلام شد اماآیااین جرم مجوز هجوم شبانه به خانهاش و ادامه بازداشت موقت اوست؟چرا به توضیح صریح قانون مجازات اسلامی دررابطه باقرارها ازجمله تبدیل قراروشرایط #بازداشت عمل نمیکنید؟ #عدالت_پرنده_زخمی!
✍️ 🇮🇷A.Bahmani🇮🇷
☘️ ضارب #سلمان_رشدی با روزنامه نیویورک تایمز مصاحبه کرده. میشه رفتار با زندانیان آمریکا و ایران را مقایسه کرد؟ کدام به عدالت نزدیکتر است؟
#سپیده_رشنو_كجاست؟
#مصطفی_تاجزاده کجاست؟
✍️ Aghaie-J
☘️ #سکوت_تاجزاده در دادگاه ، فریادی بود بر سر کسانی که دستگاه قضایی را ابزار می خواهند.
برچسب های ناچسب به تاجزاده نمی چسبد.. میهن پرستی - گفتگومداری -خشونت پرهیزی صداقت - پاکدستی و همچنین مطالبه گری دلسوزانه و قانون محورانه از مصطفی تاجزاده یک نماد و سمبل ساخته است..
✍️ محمدرضا فیض
☘️ #مصطفی_تاجزاده برای آزادی ما در زندان به سر میبرد #سپیده_رشنو برای دفاع از کرامت زنان ما ربوده شده است #ناهيد_شيربيشه برای دادخواهی از خون جوانان ما زندانی شده است وظیفه ما هست که از این قهرمانان دفاع کنیم
✍️ انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
☘️ ابراز نگرانى #انجمن_اسلامى_جامعه_پزشكى از تداوم بازداشت دكتر #تاجزاده و نگهدارى يك ماهه اين زندانى سياسى در #زندان_انفرادى و تقاضاى معاينه او توسط پزشكان معتمد.
✍️ مخلص🇮🇷
☘️ #مصطفی_تاجزاده زنداني سياسي كه بدون رعايت هيچيك از موازين قانوني اتهامات سياسي، بازداشت و محاكمه مي شود نمادي بارز از نظام قضائي و برخوردهاي خودسرانه در ق قضائيه است.در قانون اساسي ج اسلامي نبايد كسي بدليل بيان عقايد سياسي بازداشت شود ولي …
#freeTajzade #تاجزاده_را_آزاد_كنيد
✍️ هادی فلاح
☘️ یه شکایتی از سردار مشفق شد، یه شکایتی هم سید #مصطفی_تاجزاده از جنتی، عصاره فضایل نظام کرد، تا حالا روال بردایورت بود، ولی الان با توجه به فتح قلل جدید، شاکی رو میگیرن!
#دادخواهان_سلامت
#مهدی_محمودیان
@MostafaTajzadeh
زبان الکن و زبان بدون لکنت!
رئیس قوۀ قضائیه گفته است: "با من صریح و بدون لکنت حرف بزنید."
نمیتوان بیان چنین کلامی از سوی آقای محسنی اژهای را نادیده گرفت، اما با توجه به تجربههای گذشته و جاری، در صورتی که دستگاه قضایی در برابر حرفهای غیرِصریح و الکن ما نیز از خود طاقت و تحمل نشان دهد، خودش خیلی پیشرفت به حساب میآید!
بنابراین، با همان زبان استفهامی و الکن از آقای محسنی میپرسم:
ماجرای سپیدۀ رشنو چیست؟ چرا دستگیر شده و در کجا به سر میبرد؟ پخش "اعترافات" وی با آن وضعیت دردناک در تلویزیون در چه شرایطی و طبق کدام قانون صورت گرفت؟
تأیید حکم وکلا و فعالانی که تمام اقدام شان "قصد شکایت" از مسئولان بلندپایه نزد قوۀ قضائیه نظام بود، با کدام موازین قانونی و شرعی قابل توجیه است؟
ارجاع پروندۀ مصطفی تاجزاده به شعبۀ 15 دادگاه انقلاب که به صدور احکام شدید و غلیظ علیه معترضان سیاسی معروف است و حتی شیخ صادق آملی نیز نوع برگزاری محاکمۀ معترضان به انتخابات سال 88 توسط ریاست آن را تاب نیاورد، به معنای ارسال چه پیامی به جامعۀ سیاسی کشور است؟
این نوع پرسشها بدبختانه بیشمار است.
آیا همۀ این اقدامات رأساً از سوی دستگاه قضایی انجام میشود؟ اگر میشود پس آن وعدۀ تحول کجا رفت؟ اما اگر سررشتۀ این قبیل امور همچنان به دست "ضابطان" است، پس وعدۀ کنترل و مهار ضابطان چه شد؟
وقتی همین زبان الکن و استفهامی نیز میتواند پروندهسازی از سوی "دستگاههای ضابط" را به دنبال داشته باشد، واقعاً دعوت ریاست قوۀ قضائیه از منتقدان برای صریح و بدون لکنت حرف زدن با وی، چه معنا و مقصودی دارد؟
این نوع دعوتها مرا به یاد سید محمد خاتمی در روزگار ریاستش بر قوۀ مجریه میاندازد. آقای خاتمی در آن دوران بخصوص دانشجویان را مرتب به پرسشگری و انتقاد از وضعیت دعوت میکرد، اما هنگامی که دانشجویی به دلیل پرسشگری یا انتقادش مورد تعقیب قضایی قرار میگرفت و به زندان میافتاد، آقای خاتمی برای نجات او خود را مسلوبالاختیار معرفی میکرد!
در همان زمان خطاب به او نوشتم: آخر این چه کاری است؟ دعوت به نقد از طرف بالاترین مرجع اجرایی کشور و آنگاه اعلام ناتوانی در حفظ امنیت منتقد؟
ناگفته نماند که رؤسای جمهور پس از خاتمی نیز خود را مسلوبالاختیار معرفی کردند، اما تاکنون چنین حرفی از طرف رؤسای قوۀ قضائیه زده نشده است. اگر واقعاً رئیس قوۀ قضائیه هم اختیار کافی برای اداره و بهبود عملکرد دستگاه تحت مدیریت خود نداشته باشد، پس اقتداری که ژان بُدن آن را در انحصار دولتها فرض کرده، در کجا پنهان شده است؟ در برخی دستگاههای اصطلاحاً ضابط؟
#احمد_زیدآبادی
#محسنی_اژه_ای
#سپیده_رشنو
#مصطفی_تاجزاده
#محمد_خاتمی
@ahmadzeidabad
@MostafaTajzadeh
رئیس قوۀ قضائیه گفته است: "با من صریح و بدون لکنت حرف بزنید."
نمیتوان بیان چنین کلامی از سوی آقای محسنی اژهای را نادیده گرفت، اما با توجه به تجربههای گذشته و جاری، در صورتی که دستگاه قضایی در برابر حرفهای غیرِصریح و الکن ما نیز از خود طاقت و تحمل نشان دهد، خودش خیلی پیشرفت به حساب میآید!
بنابراین، با همان زبان استفهامی و الکن از آقای محسنی میپرسم:
ماجرای سپیدۀ رشنو چیست؟ چرا دستگیر شده و در کجا به سر میبرد؟ پخش "اعترافات" وی با آن وضعیت دردناک در تلویزیون در چه شرایطی و طبق کدام قانون صورت گرفت؟
تأیید حکم وکلا و فعالانی که تمام اقدام شان "قصد شکایت" از مسئولان بلندپایه نزد قوۀ قضائیه نظام بود، با کدام موازین قانونی و شرعی قابل توجیه است؟
ارجاع پروندۀ مصطفی تاجزاده به شعبۀ 15 دادگاه انقلاب که به صدور احکام شدید و غلیظ علیه معترضان سیاسی معروف است و حتی شیخ صادق آملی نیز نوع برگزاری محاکمۀ معترضان به انتخابات سال 88 توسط ریاست آن را تاب نیاورد، به معنای ارسال چه پیامی به جامعۀ سیاسی کشور است؟
این نوع پرسشها بدبختانه بیشمار است.
آیا همۀ این اقدامات رأساً از سوی دستگاه قضایی انجام میشود؟ اگر میشود پس آن وعدۀ تحول کجا رفت؟ اما اگر سررشتۀ این قبیل امور همچنان به دست "ضابطان" است، پس وعدۀ کنترل و مهار ضابطان چه شد؟
وقتی همین زبان الکن و استفهامی نیز میتواند پروندهسازی از سوی "دستگاههای ضابط" را به دنبال داشته باشد، واقعاً دعوت ریاست قوۀ قضائیه از منتقدان برای صریح و بدون لکنت حرف زدن با وی، چه معنا و مقصودی دارد؟
این نوع دعوتها مرا به یاد سید محمد خاتمی در روزگار ریاستش بر قوۀ مجریه میاندازد. آقای خاتمی در آن دوران بخصوص دانشجویان را مرتب به پرسشگری و انتقاد از وضعیت دعوت میکرد، اما هنگامی که دانشجویی به دلیل پرسشگری یا انتقادش مورد تعقیب قضایی قرار میگرفت و به زندان میافتاد، آقای خاتمی برای نجات او خود را مسلوبالاختیار معرفی میکرد!
در همان زمان خطاب به او نوشتم: آخر این چه کاری است؟ دعوت به نقد از طرف بالاترین مرجع اجرایی کشور و آنگاه اعلام ناتوانی در حفظ امنیت منتقد؟
ناگفته نماند که رؤسای جمهور پس از خاتمی نیز خود را مسلوبالاختیار معرفی کردند، اما تاکنون چنین حرفی از طرف رؤسای قوۀ قضائیه زده نشده است. اگر واقعاً رئیس قوۀ قضائیه هم اختیار کافی برای اداره و بهبود عملکرد دستگاه تحت مدیریت خود نداشته باشد، پس اقتداری که ژان بُدن آن را در انحصار دولتها فرض کرده، در کجا پنهان شده است؟ در برخی دستگاههای اصطلاحاً ضابط؟
#احمد_زیدآبادی
#محسنی_اژه_ای
#سپیده_رشنو
#مصطفی_تاجزاده
#محمد_خاتمی
@ahmadzeidabad
@MostafaTajzadeh
🔹🔹🔹میر حسین و جمعبندی ۱۱ ساله
هر نام پرشکوهی به ننگینترین جرائم تعلّق میگیرد
✍️ابوالفضل قدیانی / علی رضا رجایی
♦️ بیانیه اخیر میرحسین موسوی همانقدر که حاکمیت و امپراتوریِ از رونق افتاده رسانهای آن را به تکاپو انداخت، به همان اندازه اصلاحطلبیِ بوروکراتیک را در سکوت و خاموشی فروبرد و این، طبیعت هر استراتژی محاسبهشدهای است که مرزبندیهای تعیینکننده و اجتنابناپذیر را رقم میزند.
♦️میرحسین نشان داد که چگونه نظام سیاسی ایران با دستکاریِ سیستماتیک در حقیقت، گونهای مخرّب از آگاهی کاذبِ واپسگرا و ارتجاعی را از خاستگاه دین ترویج میکند که همچون هالهای از تقدّسمابیِ دروغین به گرداگرد ساختاری حصار کشیدهاست که یک سویه آن استیلای سیاسی-مذهبی است ، یک سویه آن قدرت نامحدود نظامیان است و یک سویه آن نیز بهکارگیری نیروی سازمانیافته اوباشِ قدّارهبند- در هر لباس و با هر اسمی- برای سرکوب جنبشهای مردمی است.
♦️همین ساختار است که گونهای امپریالیسم منطقهایی را پیش میبرد تا کشورها و سرزمینهای تحتالحمایه بهمثابه برجوباروهایی از حریم استمرار قدرت آن محافظت کنند. این امپریالیسم منطقهایی همان دستگاه استیلاجویانهای است که با گستاخی تمام بقای رژیم سوریه را حتّی از حفظ استان خوزستان ایران مهمتر دانست و برای استمرار این رژیم"کودککُش"به هیچ حدّ و مرز اخلاقی و سیاسی نیز قائل نبود.
♦️میرحسین با هشدار نسبت به موروثی شدن حکومت، خطر استمرار ساختارمند همین نظامی را یادآور میشود که در آبان ۹۸صراحتاً محتوای سیاسی-ایدئولوژیک آن،یعنی "حکومت دینی" و "ولیفقیه با اختیارات مطلقه" را نقد کرد.
♦️بیانیه کوتاه میرحسین به تعبیر بسیاری آب در لانه مورچگان بود و نیز تجدید میثاقی با جنبش آزادیخواهانه و عدالتطلبانه مردمِ"بهستوهآمده از دیکتاتوری و گرسنگی و فقر و بیعدالتی و مجالس قلّابی" تا "باشد روزی که قنداقهپوشهای ما زیر قنداقههای تفنگ بزرگ نشوند".
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
هر نام پرشکوهی به ننگینترین جرائم تعلّق میگیرد
✍️ابوالفضل قدیانی / علی رضا رجایی
♦️ بیانیه اخیر میرحسین موسوی همانقدر که حاکمیت و امپراتوریِ از رونق افتاده رسانهای آن را به تکاپو انداخت، به همان اندازه اصلاحطلبیِ بوروکراتیک را در سکوت و خاموشی فروبرد و این، طبیعت هر استراتژی محاسبهشدهای است که مرزبندیهای تعیینکننده و اجتنابناپذیر را رقم میزند.
♦️میرحسین نشان داد که چگونه نظام سیاسی ایران با دستکاریِ سیستماتیک در حقیقت، گونهای مخرّب از آگاهی کاذبِ واپسگرا و ارتجاعی را از خاستگاه دین ترویج میکند که همچون هالهای از تقدّسمابیِ دروغین به گرداگرد ساختاری حصار کشیدهاست که یک سویه آن استیلای سیاسی-مذهبی است ، یک سویه آن قدرت نامحدود نظامیان است و یک سویه آن نیز بهکارگیری نیروی سازمانیافته اوباشِ قدّارهبند- در هر لباس و با هر اسمی- برای سرکوب جنبشهای مردمی است.
♦️همین ساختار است که گونهای امپریالیسم منطقهایی را پیش میبرد تا کشورها و سرزمینهای تحتالحمایه بهمثابه برجوباروهایی از حریم استمرار قدرت آن محافظت کنند. این امپریالیسم منطقهایی همان دستگاه استیلاجویانهای است که با گستاخی تمام بقای رژیم سوریه را حتّی از حفظ استان خوزستان ایران مهمتر دانست و برای استمرار این رژیم"کودککُش"به هیچ حدّ و مرز اخلاقی و سیاسی نیز قائل نبود.
♦️میرحسین با هشدار نسبت به موروثی شدن حکومت، خطر استمرار ساختارمند همین نظامی را یادآور میشود که در آبان ۹۸صراحتاً محتوای سیاسی-ایدئولوژیک آن،یعنی "حکومت دینی" و "ولیفقیه با اختیارات مطلقه" را نقد کرد.
♦️بیانیه کوتاه میرحسین به تعبیر بسیاری آب در لانه مورچگان بود و نیز تجدید میثاقی با جنبش آزادیخواهانه و عدالتطلبانه مردمِ"بهستوهآمده از دیکتاتوری و گرسنگی و فقر و بیعدالتی و مجالس قلّابی" تا "باشد روزی که قنداقهپوشهای ما زیر قنداقههای تفنگ بزرگ نشوند".
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
🔶 عوام شهرکرد و همدان آب ندارند؛ ایرادی ندارد!
🔸 جمعه ۲۱ مرداد ۱۴۰۱
🔹 گوشی را که روشن کردم پیام یکی از عوام را دیدم. دیشب صحبتهای شهباز از خواصالمله را برایم ارسال کرده بود. شهباز به عوام گفته نگران نباشند چون وضعیت از این که هست بدتر نمیشود. حیف شد. عادت کردهایم بگوییم فردا دریغ از امروز....
🔸 شنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۱
🔹 توییت زهره خواصالمله تهران را درباره ماهواره ایرانی که روسها مدعی هستند آنها ساختهاند خواندم. گفت همانطور که ماهواره ما به فضا میرود اروپاییها در حال جمع کردن هیزم برای زمستان هستند. همینطور است. وقتی از دستاورد میگوییم دقیقا منظورمان همین چیزهاست....
🔸 یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۱
🔹 احمد، خواصالدوله امور داخله اعلام کرد که قرار گرفتن ایران در بین ده اقتصاد برتر دنیا گزافه نیست و شدنیست. صحیح است. کافیست اقتصاد ما نقاهت بعد از جراحی را به خوبی بگذراند. اصلا همین که خواصالدوله امور داخله درباره اقتصاد صحبت میکند نشان میدهد ما میتوانیم بین ده اقتصاد برتر دنیا باشیم...
🔸 دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱
🔹 وضعیت اینترنت چند روزیست که باعث آرامش خاطر همه خواص و بخشهای بزرگی از عوام شده است. صیانت یعنی همین! عوام باید یاد بگیرند که چطور از اینترنت استفاده کنند. رتبهبندی جدید کشورها با توجه به سرعت اینترنتشان را هم دیدم. خوشبختانه در رده ۱۴۵ قرار داریم....
🔸 سهشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۱
🔹 صبح را با صحبتهای سعید از اصلاحیون آغاز کردم. گفت که آرامش از لوله توپ درمیآید و نه از توافق. به همین خاطر آرزو کرد که توافق صورت نگیرد. امیدوارکننده است. نشان میدهد اصلاحیون در حال فکر کردن به کارهای بدشان هستند و بالاخره دارند میفهمند که نباید همه چیز را به توافق گره بزنند....
🔸 چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱
🔹 احساس میکنم خواص با کارهایشان در حال امتحان کردن صبر و حوصله من در خاطرهنویسی هستند عیبی ندارد. من که همیشه گفتهام عوامالملک بودن کار سختیست. چون همیشه باید زحمات خواص را برای عوام توضیح بدهی. تصمیم دارم امروز و فردا زحمات خواص را به این شکل برای عوام توضیح بدهم که وارد جزئیات نشوم و اجازه بدهم عوام خودشان درباره زحمات خواص فکر کنند....
🔸 پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱
🔹 هوا خنک شده است. عدهای میگویند عوام در شهرکرد و همدان وبعضی شهرها آب ندارند. عیبی ندارد. کمی تحمل کنند آب میآید. در اخبار، مسائلی مانند شدن یا نشدن توافق، جریمه کردن بدحجابان، بودن یا نبودن اینترنت و یک سری چیزهای بیاهمیت دیگر از این دست...
🔹 ادامه مطلب در INSTANT VIEW ...👇
🖋 عوام الملک
📎 متن کامل این مطلب را در سایت بخوانید. @MostafaTajzadeh
🔸 جمعه ۲۱ مرداد ۱۴۰۱
🔹 گوشی را که روشن کردم پیام یکی از عوام را دیدم. دیشب صحبتهای شهباز از خواصالمله را برایم ارسال کرده بود. شهباز به عوام گفته نگران نباشند چون وضعیت از این که هست بدتر نمیشود. حیف شد. عادت کردهایم بگوییم فردا دریغ از امروز....
🔸 شنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۱
🔹 توییت زهره خواصالمله تهران را درباره ماهواره ایرانی که روسها مدعی هستند آنها ساختهاند خواندم. گفت همانطور که ماهواره ما به فضا میرود اروپاییها در حال جمع کردن هیزم برای زمستان هستند. همینطور است. وقتی از دستاورد میگوییم دقیقا منظورمان همین چیزهاست....
🔸 یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۱
🔹 احمد، خواصالدوله امور داخله اعلام کرد که قرار گرفتن ایران در بین ده اقتصاد برتر دنیا گزافه نیست و شدنیست. صحیح است. کافیست اقتصاد ما نقاهت بعد از جراحی را به خوبی بگذراند. اصلا همین که خواصالدوله امور داخله درباره اقتصاد صحبت میکند نشان میدهد ما میتوانیم بین ده اقتصاد برتر دنیا باشیم...
🔸 دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱
🔹 وضعیت اینترنت چند روزیست که باعث آرامش خاطر همه خواص و بخشهای بزرگی از عوام شده است. صیانت یعنی همین! عوام باید یاد بگیرند که چطور از اینترنت استفاده کنند. رتبهبندی جدید کشورها با توجه به سرعت اینترنتشان را هم دیدم. خوشبختانه در رده ۱۴۵ قرار داریم....
🔸 سهشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۱
🔹 صبح را با صحبتهای سعید از اصلاحیون آغاز کردم. گفت که آرامش از لوله توپ درمیآید و نه از توافق. به همین خاطر آرزو کرد که توافق صورت نگیرد. امیدوارکننده است. نشان میدهد اصلاحیون در حال فکر کردن به کارهای بدشان هستند و بالاخره دارند میفهمند که نباید همه چیز را به توافق گره بزنند....
🔸 چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱
🔹 احساس میکنم خواص با کارهایشان در حال امتحان کردن صبر و حوصله من در خاطرهنویسی هستند عیبی ندارد. من که همیشه گفتهام عوامالملک بودن کار سختیست. چون همیشه باید زحمات خواص را برای عوام توضیح بدهی. تصمیم دارم امروز و فردا زحمات خواص را به این شکل برای عوام توضیح بدهم که وارد جزئیات نشوم و اجازه بدهم عوام خودشان درباره زحمات خواص فکر کنند....
🔸 پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱
🔹 هوا خنک شده است. عدهای میگویند عوام در شهرکرد و همدان وبعضی شهرها آب ندارند. عیبی ندارد. کمی تحمل کنند آب میآید. در اخبار، مسائلی مانند شدن یا نشدن توافق، جریمه کردن بدحجابان، بودن یا نبودن اینترنت و یک سری چیزهای بیاهمیت دیگر از این دست...
🔹 ادامه مطلب در INSTANT VIEW ...👇
🖋 عوام الملک
📎 متن کامل این مطلب را در سایت بخوانید. @MostafaTajzadeh
🔴 نامهٔ رئیس جبههٔ اصلاحات ایران به رئیس قوهٔ قضاییه در مطالبهٔ آزادی مصطفی تاجزاده
متن این نامه که در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ارسال شده است از این قرار است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب حجتالاسلام والمسلمین، آقای محسنیاژهای؛ ریاست محترم قوه قضائیه
با عرض سلام و تعزیت ایام شهادت سالار شهیدان، حسین بن علی(ع) و یاران باوفایش،
احتراما، مستحضرید آقاى سیدمصطفی تاجزاده که چهرهای سیاسی است حدود یک ماه قبل توسط مأموران اطلاعات سپاه بازداشت شده و از آن هنگام تاکنون در انفرادی نگهداری شده است.
نظر به اینکه ایشان جز نشر نظرات و تحلیلها، كنشى نداشته است و همهٔ آنها در دسترس همگان بوده و هست، احتمال فرار، تبانى و امحاء آثار جرم كه دلايل قانونی برای صدور قرار بازداشت است، وجود نداشته و به طریق اولیٰ اکنون که تحقیق مقدماتی انجام و کیفرخواست صادر و رسیدگی تعیین وقت شده است، ادامه بازداشت بلاموضوع است.
با توجه به موارد فوق، به نیابت از طرف «جبههٔ اصلاحات ایران» مصرانه از آن مقام محترم میخواهم اولاً قرار بازداشت تبديل و ايشان در اسرع وقت آزاد شوند. ثانياً به پرونده ایشان در دادگاهی بر اساس «قانون رسیدگی به جرایم سیاسی» مصوب سال ٩۵ بهصورت علنی و در حضور هیأت منصفه و در شعبهای و توسط دادرسانی رسیدگی شود که بیطرفی و عدالت آنان مورد تایید وجدان عمومی جامعه باشد. ثالثاً ضابطان امنيتى را از مداخله بىرویه در پرونده و به خصوص تحمیل نظر بر قاضی بازدارند.
انتظار میرود آن مقام محترم در جهت تحقق وعدهها و رویکردهای اولیه خویش، در این زمینه دستور اقدامات مقتضی صادر فرمایند.
با تشکر
بهزاد نبوی
رئیس جبهه اصلاحات ایران
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
🔹 کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران
@jebheheslahat @MostafaTajzadeh
متن این نامه که در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ارسال شده است از این قرار است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب حجتالاسلام والمسلمین، آقای محسنیاژهای؛ ریاست محترم قوه قضائیه
با عرض سلام و تعزیت ایام شهادت سالار شهیدان، حسین بن علی(ع) و یاران باوفایش،
احتراما، مستحضرید آقاى سیدمصطفی تاجزاده که چهرهای سیاسی است حدود یک ماه قبل توسط مأموران اطلاعات سپاه بازداشت شده و از آن هنگام تاکنون در انفرادی نگهداری شده است.
نظر به اینکه ایشان جز نشر نظرات و تحلیلها، كنشى نداشته است و همهٔ آنها در دسترس همگان بوده و هست، احتمال فرار، تبانى و امحاء آثار جرم كه دلايل قانونی برای صدور قرار بازداشت است، وجود نداشته و به طریق اولیٰ اکنون که تحقیق مقدماتی انجام و کیفرخواست صادر و رسیدگی تعیین وقت شده است، ادامه بازداشت بلاموضوع است.
با توجه به موارد فوق، به نیابت از طرف «جبههٔ اصلاحات ایران» مصرانه از آن مقام محترم میخواهم اولاً قرار بازداشت تبديل و ايشان در اسرع وقت آزاد شوند. ثانياً به پرونده ایشان در دادگاهی بر اساس «قانون رسیدگی به جرایم سیاسی» مصوب سال ٩۵ بهصورت علنی و در حضور هیأت منصفه و در شعبهای و توسط دادرسانی رسیدگی شود که بیطرفی و عدالت آنان مورد تایید وجدان عمومی جامعه باشد. ثالثاً ضابطان امنيتى را از مداخله بىرویه در پرونده و به خصوص تحمیل نظر بر قاضی بازدارند.
انتظار میرود آن مقام محترم در جهت تحقق وعدهها و رویکردهای اولیه خویش، در این زمینه دستور اقدامات مقتضی صادر فرمایند.
با تشکر
بهزاد نبوی
رئیس جبهه اصلاحات ایران
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
🔹 کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران
@jebheheslahat @MostafaTajzadeh
تو درد بکش، من هم داد میکشم
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ برخی مسئولان سالهاست، و در صدر آنها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفتهاند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد میکشم» نامگذاری میکنم.
✅ بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضربخوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست میگذارد روی عضوی که شدید درد میکند، فشار میدهد، به بیمار هم میگوید اینجا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد میکشد.
✅ بیمار در چنین حالتی حتماً میگوید پزشکجان، من دردم میآید، تو چرا داد میکشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم میگوید: من دارم داد میکشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی کنند؛ من دارم جلب توجه میکنم.
✅ حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد میکشند آنها هم داد میکشند. آنها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد میکشند. آنها جلب توجه میکنند. آنها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین میدهند.
✅ آنها چیزی درباره علت درد نخواندهاند و حتی یافتهها و دانستههای دیگران درباره بیماری را هم نمیخوانند. من چندی پیش در متنی با عنوان «چرا لگن سوار میشویم؟» خلاصهای از گزارش تحقیق و تفحص مجلس دهم درباره صنعت خودروسازی و علت فساد و ناکارآمدی در آنرا ارائه کردم. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله میکنند، با اطمینان میشود گفت آن گزارش را نخواندهاند، حتی در سخنانشان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمیکنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسألهشان درد فروش گرانقیمت پراید نیست، آنها داد میکشند.
✅ #پوپولیسم_نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد میکشد و هر قدر صدایش بلندتر میشود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار میشود؛ هیچ چیز درباره علت نمیگوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد میکشد.
✅ رفتار «تو درد بکش من هم داد میکشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح میدهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نانشان هم در بقای فضای مجازی است. آنها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق میرساند همین فضای مجازی است. جملات سخنانشان را کوتاه طراحی میکنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.
✅ پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی میدهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علتشناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد میکشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینهها و سیاستهای منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضربخوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه میآید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.
✅ آقایان و خانمهای دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشهها، گزارهها، گزینهها، سیاستها، اقدامات و برنامههای منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژههای کلیشهای سراسر تهی چیزی میدانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکردهاند یا بر کاری نگماردهاند. @MostafaTajzadeh
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ برخی مسئولان سالهاست، و در صدر آنها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفتهاند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد میکشم» نامگذاری میکنم.
✅ بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضربخوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست میگذارد روی عضوی که شدید درد میکند، فشار میدهد، به بیمار هم میگوید اینجا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد میکشد.
✅ بیمار در چنین حالتی حتماً میگوید پزشکجان، من دردم میآید، تو چرا داد میکشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم میگوید: من دارم داد میکشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی کنند؛ من دارم جلب توجه میکنم.
✅ حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد میکشند آنها هم داد میکشند. آنها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد میکشند. آنها جلب توجه میکنند. آنها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین میدهند.
✅ آنها چیزی درباره علت درد نخواندهاند و حتی یافتهها و دانستههای دیگران درباره بیماری را هم نمیخوانند. من چندی پیش در متنی با عنوان «چرا لگن سوار میشویم؟» خلاصهای از گزارش تحقیق و تفحص مجلس دهم درباره صنعت خودروسازی و علت فساد و ناکارآمدی در آنرا ارائه کردم. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله میکنند، با اطمینان میشود گفت آن گزارش را نخواندهاند، حتی در سخنانشان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمیکنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسألهشان درد فروش گرانقیمت پراید نیست، آنها داد میکشند.
✅ #پوپولیسم_نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد میکشد و هر قدر صدایش بلندتر میشود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار میشود؛ هیچ چیز درباره علت نمیگوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد میکشد.
✅ رفتار «تو درد بکش من هم داد میکشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح میدهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نانشان هم در بقای فضای مجازی است. آنها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق میرساند همین فضای مجازی است. جملات سخنانشان را کوتاه طراحی میکنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.
✅ پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی میدهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علتشناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد میکشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینهها و سیاستهای منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضربخوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه میآید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.
✅ آقایان و خانمهای دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشهها، گزارهها، گزینهها، سیاستها، اقدامات و برنامههای منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژههای کلیشهای سراسر تهی چیزی میدانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکردهاند یا بر کاری نگماردهاند. @MostafaTajzadeh