فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
◽️سعید مدنی تنها به اسم مدنی نیست، به صفت هم به غایت مدنی است. مردی که عمری در تتبع و تحقیق در احوال گروه‌های مطرود و آسیب دیده اجتماع گذراند و برای آن راه‌کارهای عملی و گره‌گشا ارائه کرد.‌ استادی که جامعه شناسی را از دالان تنگ دانشگاه به کف جامعه پیوند زد. مصلحِ مشفقی که دوست و دشمن بر خیرخواهی و نیک‌نفسی و علم و استقلال و سلامت نفس او مذعن و گواه هستند.
۹ سال حبس و بند برای چنین اندیشمندِ فرهیخته ای واجد چه پیامی برای اصلاح جویان و عموم مردم است؟

✍🏻 #علی_نیک‌جو
#از_رنجی_که_میبریم

https://www.instagram.com/p/CmlVbLCKRwT/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🆔@alipsychiatrist @MostafaTajzadeh
📗 بارها گفته شده که "جنبش های توتالیتر" از آزادی های دموکراتیک برای از میان برداشتن همین آزادی ها سو استفاده می کنند.این قضیه تنها به زیرکی اهریمنیِ رهبران جنبش و ساده دلیِ کودکانه توده ها ارتباط ندارد.آزادی های دموکراتیک، باید برپایه برابری همه شهروندان در برابر قانون، استوار باشند.اما با این همه، این آزادی ها تنها در جایی معنا و کارکرد ارگانیک پیدا می کنند که شهروندان آنجا، در گروه هایی عضویت داشته و از جانب خود در این گروه ها نماینده داشته باشند و یا در یک نوع سلسله مراتب اجتماعی و سیاسی قرار داشته باشند. فروریختگی نظام طبقاتی یعنی نظام قشربندی اجتماعی و سیاسی دولت های ملی اروپا، که بی گمان" یکی از رویدادهای مهیج در تاریخ اخیر آلمان" بود، برای پیدایش نازیسم بسیار موثر افتاد؛ درست همچنان که عدم وجود قشربندی اجتماعی در میان جمعیت اکثرا روستایی روسیه، این" مردم پراکنده و محروم از هرگونه آموزش سیاسی که تقریبا با هیچ ایده ای آشنایی نداشتند تا براثر آن به یک اقدام متعالی دست بزنند" برای بلشویک ها در جهت واژگونی حکومت دموکراتیک کرنسکی بسیار مطلوب بود.
@MostafaTajzadeh
📗 توتالیتاریسم
#هانا_آرنت
#محسن_ثلاثی
#نشر_ثالث
#معرفی_کتاب
#علی_نیک‌جو
#فلسفه_سیاسی
🆔@alipsychiatrist
🔴 این روحِ مُصَفّی و مُزکّی ...
❇️ برای سعید مدنی

🔷 سیدحسین موسوی

▪️ خبر آمد که دادگاه بدوی، 9 سال حکم داده است. می‌شد پس از مدتی شما هم بازنشسته شوید آقای دکتر! شما که از دهه هفتاد، سابقه‌ی سال‌های متمادی زندان و تبعید در کارنامه‌تان هست. می‌شد از همین زندان رفتن‌ها، سرمایه اجتماعی و نمادینی خلق کنید و با همین رزومه‌ها در پیشگاهِ خلق و خدا روسفید باشید! می‌شد بگویند که کارتان را کرده‌اید و وظیفه‌تان را پس از انتشار این همه کتاب در خصوص فقرا و روسپیان و کودکان کار و خیابان و اعتیاد و خشونت و بحران آب خوزستان و اعتراضاتِ آبان 98 و ... انجام داده‌اید و وقتش رسیده که در زیر سایه درختِ رضایت از خویش، کمی بیاسایید و قدر ببینید.

🔸می‌شد شما هم مسیری را بروید که برخی پیمان‌کارانِ سیاسی طی می‌کنند! می‌شد بدل به کارشناسِ توصیفی-تحلیلی شوید شبیه به آن‌ها که در دامگهِ حادثه، بی‌طرف می‌مانند و جانِ خویش می‌رهانند! شما بر همه‌ی این‌ها مُحق بودید و هستید. می‌شد کمی خودتان را راضی نگه دارید که بالاخره کار را به سرفصلی رسانده‌اید و اکنون فرصت استراحت و دمی آسودن است و باید این «بارِ هستی» را به دیگران سپرد. می‌شد برکنار ماندن و چشم بستن و کرکره‌ی وجدان را پایین کشیدن و از قِبَلِ زندان‌های پیشین، نصیب و بهره بردن و تویِ سر این‌وآن، آوار شدن و مرعوب کردنِ هرآن کس که در این مدار و بر این قرار، نبوده و نیست.

▪️ مسئله اما همین است که با خود کنار نمی‌آیید. این روحیه را در برخی پیروانِ شریعتی، می‌توان به‌وضوح دید. آن‌ها که بر سر عهد می‌مانند و از تلاش‌ها و رنج‌هایشان سرمایه نمی‌سازند و نصیب نمی‌برند. آن‌ها که در سویی می‌ایستند تا با بضاعت‌هایشان، صدای کسانی را انعکاس دهند که در توزیع رانتِ عمومی‌شده و در زمانه‌ی «فاجعۀ پلید مصلحت‌پرستی - که چون همه‌کس‌گیر شده است، وقاحتش از یاد رفته و بیماری‌ای شده است که از فرط عمومیتش، هر که از آن سالم مانده باشد بیمار می‌نماید»، واجدِ هیچ صدایی نیستند. آن‌ها که فرودست‌تر از آن‌اند که جایی در این نظامِ توزیع سرمایه‌ها، داشته باشند.

🔸در این تنازعِ همه‌گیر، در میادینِ تخاصمِ اجتماعی رقابتی که هر کس را آورده و بهره‌ای است و هر کسی در تعیین نسبت با قدرت و ثروت و اشکال متعدد سرمایه قرار دارد، شما تصمیم گرفته‌اید که جانِ پالوده را از این زمانه‌ی داشتن‌ها و خواستن‌ها برهانید. پیراستنِ روح و جان و دست کشیدن و بر سر میراث معامله نکردن و مجامله‌ی اهل قدرت نگفتن، آن هم درست در موقعیتی که امکانش فراهم است و زندگیِ مصرفی و پرافتخار، برقرار، کار سترگی است که تنها قلیلی از پسِ آن برمی‌آیند و بر مدارش زندگی می‌کنند. آن‌ها که زیستن را به نحو متفاوتی مشق می‌کنند و از این تنها سفر کردن، خوف و هراس به دل راه نمی‌دهند.

▪️ همین روحِ مصفی و مزکی است که شریعتی آن را چنین تصویر می‌کند: «رنج، نفی و عبث تیغ‌های برانی که راه دنیا را به‌سوی آخرت می‌برد و هموار می‌سازد، چه، برای نان دیگران دغدغه داشتن و برای کسب آن تلاش کردن، در نخستین قدم، دغدغه‌ی نان را در خویش کشتن و نان خویش را از دست نهادن است.» این «خردِ خرده‌بینِ حسابگرِ مصلحت‌پرست که بر دو شاه‌بال «هجرت» از «هست» و «معراج» به «باشد» بندهای بی‌شمار می‌زند، در زیر گام‌های این کاروان شعله‌های بی‌قرار شوق»، از پیش نابود شده است. خودسازیِ انقلابی، در عصری هر چیزی به متر و معیار بازار خرید و فروش می‌شود، تنها امکانی است که می‌توان بدان مؤمن بود. امکانی که مجذوبِ این زندگیِ در زرورق پیچیده و زراندود، نمی‌شود و در برابر تهدیدها و تطمیع‌ها، سپر نمی‌اندازد.

#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#علی_شریعتی
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3PTznv2
https://t.me/iranfardamag
📝📝📝 دفتر اطلاعات و تحقیقات وزارت خارجه آمریکا در گزارشی که در سال ۱۳۴۴ تهیه کرده است، اوضاع سیاسی ایران را چنین گزارش کرده است:

" شاه کنونی فقط پادشاه نیست. درعمل، نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح هم هست. تمام تصمیمات مهم دولت را یا خود اتخاذ می کند، یا باید پیش از اجرا به تصویب او برسد. هیچ انتصاب مهی در کادر اداری ایران بی توافق او انجام نمی گیرد. کار سازمان امنیت را به طور مستقیم در دست دارد. روابط خارجی ایران را هم خودش اداره می کند. انتصاب کادر دیپلماتیک هم با اوست. ترفیعات ارتش از درجه سروانی به بالا تنها با فرمان مستقیم او صورت می پذیرد. طرح های اقتصادی...از تقاضای اعتبار خارجی گرفته تا محل تاسیس یک کارخانه...همه برای تصمیم گیری نهایی به شاه ارجاع داده می شود. اداره دانشگاه ها نیز بالمآل در دست اوست. هم اوست که تصمیم می گیرد چه کسانی به جرم فساد محاکمه خواهند شد. نمایندگان مجلس را او برمی گزیند. در عین حال، تعیین میزان آزادی عمل مخالفان در مجلس هم به عهده اوست. تصمیم نهایی در مورد لوایحی که به تصویب مجلس می رسد با اوست. شاه یقین دارد که در شرایط فعلی، حکومت فردی او تنها راه حکمروایی بر ایران است

📗 نبرد قدرت در ایران
#محمد_سمیعی
#نشر_نی
#تاریخ_‌سیاسی
#معرفی_کتاب
#علی_نیک‌جو

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CnDCGEfqf-p/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🆔@alipsychiatrist
📗 ...در سراسر جهان نگاه های تازه ای به نقش دین در جهان شکل گرفت...

سکولاریسم همواره کوشیده است نقش دین را در شعله ور کردن آتش خشونت و جنگ پر رنگ کند. در ادبیات سکولار، دین منشا اصلی درگیری و ترور و نزاع های فرقه ای معرفی می گردد و حذف دین، معادل حذف خونریزی قلمداد می شود....ولی سکولاریسم، خود کارنامه سیاهی است. نباید فراموش کرد که قرن بیستم که آن را باید سکولارترین قرن دانست، خود خون بارترین قرن تاریخ بشر نیز بود. در خشونت های آن قرن که غالبا رنگ دینی و مذهبی نداشت، به ویژه در دو جنگ جهانی، ۱۸۷ میلیون نفر که بخش مهمی از آنان غیر نظامیان شامل زنان و کودکان بی پناه بودند، بی رحمانه کشته شدند. مرگ بارترین سلاح های تاریخ، یعنی سلاح های کشتار جمعی شیمیایی و هسته ای، هولناک ترین جنایت ها را رقم زد. جهانیان مشاهده کردند که دولت های مدرن و سکولار در عرصه خونریزی و جنایت، گوی سبقت را از همگنان ربودند و دین زدایی نه تنها به صلح جهانی کمکی نکرد، بلکه خشونت ها را در همه سطوح افزایش داد. شاید به این خاطر بود که در پایان آن قرن، دین گرایی دوباره سیر صعودی گرفت. انقلاب اسلامی ایران از نخستین مصادیق خیزش مجدد دین در جهان بود.


📗 نبرد قدرت در ایران
چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟
#محمد_سمیعی
#نشر_نی
#تاریخ_‌سیاسی
#معرفی_کتاب
#علی_نیک‌جو
#تکه‌ای_ازمتن
🆔@alipsychiatrist @MostafaTajzadeh
Ghanoun Asasi-Gorji
@IranePaydar_Official
مسئله‌شناسی حکمرانی در ایران
قانون اساسی
(نسخهٔ صوتی)

ریشه‌های مسائل و بحران‌های محیط‌زیستی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران امروز را می‌توان در سامانهٔ حکمرانی ایران جستجو کرد. سامانه‌ای که ضعف‌های موجود در آن سبب کاهش کیفیت حکمرانی و در نتیجه بروز بحران‌هایی بزرگ شده است.

مجموعهٔ ايران پایدار در تلاش است در بخش مسئله‌شناسی حکمرانی در ایران به مهمترین ضعف‌های سامانهٔ حکمرانی در ایران پرداخته و به راهبردها و راهکارهایی برای بازآرایی نظام حکمرانی ایران دست یابد.

یکی از مهمترین بخش‌های نظام‌های حکمرانی کشورها، قوانين اساسی است؛ بر این اساس در اولین برنامه از سلسله برنامه‌های مسئله‌شناسی حکمرانی در ایران با حضور دکتر علی‌اکبر گرجی اَزَندَریانی، به موضوع قانون اساسی در ایران پرداخته شده است.

عضویت در کست‌باکس ایران پایدار بهترین روش برای دریافت نسخهٔ صوتی برنامه‌های این مجموعه است.

نسخهٔ تصویری در یوتیوب و آپارات

#ایران_پایدار
#مهستان
#علی_اکبر_گرجی_ازندریانی

⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایران‌شناسی و ایران‌شناسی بنیانی برای پایداری ایران.

https://t.me/iranepaydar_official @MostafaTajzadeh
🔻از دور که نگاه کنیم، این بنا که در امتداد خط افق و در مقابل یک تپه قرار گرفته، عظمت و شکوهی خاص دارد و نشانه هایی از جلال و جبروت گذشته را در خود حفظ کرده است. از فاصله دور حال و هوایی دارد شبیه به کاخ پادشاهان. اما هر چه نزدیک تر شویم، کاخ بیشتر و بیشتر به خانه ای ویران مبدل می شود. دیوارهای جا به جا ریخته و ویران، چشم را آزار می دهند.

🔻طوری که انگار عامل ناشناخته ننگین و فلاکت باری آن نمای باشکوه و شاهانه را چرک و آلوده می کند. انگار دیوارها جذام گرفته باشند. نه پنجره ای دیده می شود و نه شیشه ای، تنها میله های ضخیم آهنین که یکدیگر را قطع می کنند و این جا و آن جا صورت های نحیف و نزار محکومی یا دیوانه ای به آن ها چسبیده.


این است چهره زندگی از فاصله نزدیک.


📗آخرین روز یک محکوم
📗 ویکتور هوگو
بنفشه فریس آبادی
#نشر_چشمه
#تکه‌ای_ازمتن
#علی_نیک‌جو
#معرفی_کتاب

🆔@MostafaTajzadeh
📗 این در شهر پاریس بود - و نه در مسکو یا پکن- که #پل_پوت و همراهانش در اوایل دهه ۱۹۵۰ شالوده های اعتقادی ای را پایه ریزی کردند که بر روی آن کابوس #خمرهای_سرخ شکل می گرفت.

سیهانوک[ پادشاه کامبوج] و مشاورین فرانسوی او دوست داشتند این گونه وانمود کنند که پدیده خمرهای سرخ ناشی از آلوده شدن اذهان پل پوت و دوستانش به اندیشه های استالینیستیِ تبلیغ شده توسط حزب کمونیست فرانسه [ بزرگ ترین حزب فرانسه در اوایل دهه پنجاه] بوده است. اما واقعیت چیز دیگری است. پل پوت و رفقایش نه از استالین تاثیر پذیرفته بودند و نه از مائو تسه تونگ.استالین و مائو هر دو سهم های خویش را در شکل گیری " کامپوچیای دموکراتیکِ" پل پوت داشتند اما آن ماترک روشنفکری خارجی ای که زیربنای انقلاب کامبوجی را تشکیل می داد در درجه نخست فرانسوی بود.
و به راستی چگونه می توانست طور دیگری باشد؟ زبان، شکل دهنده قطعات سازنده تفکر است. آن دانشجویان کامبوجی به زبان فرانسوی صحبت می کردند؛ آنها در مدارس فرانسوی درس خوانده بودند؛ و در یک کشور مستعمره فرانسه بزرگ شده بودند. آن منشوری که آنها از پشتش دنیای بیرون را می دیدند، فرانسوی بود...


📗 کابوس سرخ
📗 فیلیپ شورت
📗 بیژن اشتری
#نشر_ثالث
#علی_نیک‌جو
#معرفی_کتاب
#تکه‌ای_ازمتن
#کامبوج
@alipsychiatrist @MostafaTajzadeh
📝📝📝 هرس

✍🏻 نسیم مرعشی

نوال دست می کشید به جای گلوله ها و قلبش تیر می کشید.بن خاک شده دیوارها را می دید و نخل های خشکیده بی سر را.شهر را بین این همه آوار پیدا نمی کرد.این جا خرمشهر نبود.استخوان های خرد شده تنی بود که بعد هزار سال از قبر درش آورده باشند و روی زمین چیده باشندش.

...نوال چشم هایش را بست و راه افتاد.ساختمان ها را یکی یکی به ذهن آورد و قدم به قدم ردشان کرد تا رسید به درخت بزرگ گل کاغذی سرکوچه سپهر.چشم هایش را به هوای سایه درخت باز کرد.آفتاب چشم هایش را به درد آورد.جای کوچه زمینی خالی دید که حتا بن دیوار هم در آن دیده نمی شد.نوال چشم هایش را بست و در کوچه جلو رفت.خانه های همسایه را رد کرد و رسید به خانه خودش. دست دخترهایش را گرفت و از دری که نبود رد شد.با احتیاط، که به تاق شمشاد بالای در نخورد.چشم هایش را لحظه ای باز کرد و دوباره بست.به دخترها گفت بنشینند روی پله ،ده قدم جلوتر.خودش روی خاک زانو زد.دخترها روی زمین خالی سرگردان بودند.نوال به شان تشر زد"بشینید دیگه.خونه تونه ئی جان"

دخترها چسبیدند به هم زیر آفتاب.نوال دست کشید به خاک .کنارش زد.چیزی زیر خاک بود.با ناخن خراشیدش.آن قدر که رد خون افتاد به خاک و نقش موزائیک پیدا شد.آرام گرفت.در خانه خودش بود.موزائیک های حیاط شان را می شناخت.

نشر چشمه

#خوزستان
#معرفی_کتاب
#علی_نیک‌جو
@alipsychiatrist @MostafaTajzadeh
او اسم این را می گذارد "دید وسیع"؛ اما در واقع چیزی نیست جز ترس از عمل کردن.او عاشق کلمات و احکام اخلاقی پر طمطراق است،اما برای کسانی که این جهان را می سازندبه کاری نمی آید.تنها آدم های مهم دنیا همین آدم های اهل عمل هستتد.و این جا در آلمان یکی از همین عمل گرایان ظهور کرده است.مردی پرشور که دارد همه چیز را تغییر می دهد.

زندگی یک ملت به طرفه العینی زیر و رو می شود،چون مرد عمل آمده است و من هم به او می پیوندم.فکر نکن موج دارد من را می برد.زندگی بی مصرفی را که فقط حرف بود و هیچ دستاوردی نداشت،رها می کنم.به این جنبش عظیم نوین تکیه می کنم .عمل می کنم،پس هستم.در برابر عمل،حرفی برای گفتن ندارم،من درباره نتیجه اعمالمان سوالی نمی پرسم.لزومی ندارد.می دانم که این اعمال درست است.چون ضروری است.آدم هایی که اینقدر شور و اشتیاق دارندممکن نیست به راه های خطا کشیده شوند.


📗 گیرنده شناخته نشد
✍🏻 کاترین تیلور
◽️بهمن دارلشفایی

پ.ن:
این داستان در سال ۱۹۳۸ نوشته شد
زمانی که هنوز
جنگ جهانی دوم شروع نشده بود

#روان_شناسی_اجتماعی
#معرفی_کتاب
#علی_نیک‌جو
#پوپولیسم

🆔@alipsychiatrist @MostafaTajzadeh
📝📝📝روشنفکری و دین شناسی در تاریخ معاصر

✍🏻علیرضا علوی تبار

از دیدگاه و موضع اجتماعی-سیاسی، #روشنفکران_مذهبی در عین حفظ #استقلال و #هویت خاص خویش کاملاً تحت تأثیر سرمشق غالب در هر دوره بوده اند. در واقع در هر دوره از زمان مواضع روشنفکران ایرانی از سر مشقی تأثیر می پذیرفته است و همین سرمشق، شباهت میان کارکرد اجتماعی روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی را نشان می داده است.

از نظر #سرمشق غالب، می توان سه دوره را تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از یکدیگر متمایز ساخت. 

دین شناسی دوره اول: این دوره مقارن با #روشنفکری دوره مشروطه است و شاخص ترین چهره آن سید جمال الدین اسدآبادی است. پرسش هایی که در این دوره در مقابل دین قرار می گیرند چندان عمیق نبوده و از تنوع زیادی برخوردار نیستند؛ از این رو، پاسخ هایی که از جانب روشنفکران مذهبی برای آنها تدارک می شود نیز چندان متنوع نیست.

اصلی ترین ویژگی های #دین_شناسی روشنفکران را در این دوره می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

۱. بازگشت به سنت صدر اسلام و پاک کردن اسلام از خرافات
۲. محکوم کردن سنت پرستی کورکورانه و تقلید صرف
۳. طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ملیت گرایی های افراطی محلی و منطقه ای
۴. مبارزه با استبداد و پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید معطوف به حاکمیت مردم
۵. پذیرش علم و فن جدید و اعتقاد به عدم مغایرت دین با آنها

دین شناسی دوره دوم: با شکستن فضای فرهنگی-سیاسی دوره رضاخان محیطی امیدوار و پرنشاط در عرصه فکری و اجتماعی ایران پدید آمد و منجر به تولید اندیشه ها و حرکت های اجتماعی متعدد گشت؛ تفسیر #روشنفکران از دین نیز، طی این دوران عمق و ابعاد گوناگون یافت. شاخص ترین اسلام شناس روشنفکر این دوره، مهندس #مهدی_بازرگان است. البته تنها بازرگان نیست که این گونه دین را تفسیر می کند و می فهمد، بلکه بسیاری از روشنفکران و حتی روحانیان تحت تأثیر این سرمشق قرار می گیرند.

دین شناسی دوره سوم: دوره سوم که همزمان است با دوره غرب ستیزی، به عنوان سرمشق غالب روشنفکری با چهره شاخصی چون دکتر #علی_شریعتی مشخص می شود.

در موقعیت کنونی، در زمینه تفسیر و درک مفاهیم دینی نیز که مختص روشنفکران مذهبی است می توان از غلبه چند گرایش و دیدگاه سخن گفت؛ گرایش ها و دیدگاه هایی که درک و تفسیر دین در سایه آنها و تحت تأثیر آنها صورت می پذیرد؛ برخی از این عناصر به شرح زیرند:

۱. پذیرش دیدگاه «واقع باوری انتقادی» به عنوان مبدأ شناخت شناسی. واقع باوری انتقادی اگرچه به وجود واقعیت و قابل حصول بودن آن باور دارد و در عرصه معرفت، هدف را وصول به حقیقت می داند اما اولاً ذهن و فاعل شناسایی را صرفاً منفعل و آینه وار نمی بیند و شناخت را حاصل تأثیر و تأثر متقابل میان فاعل شناسایی و موضوع شناخت می داند(دیدگاه عینکی در شناخت).ثانیاً، شناخت را امری پیچیده می داند و معتقد است به آسانی نمی توان از شناختنی حق و کامل دم زد.

۲. رهیافتی واحد به سه حوزه مختلف دین، فلسفه و علم رویکرد جدید روشنفکری دینی اگر چه استقلال سه حوزه مختلف بینش دینی تفکر فلسفی و دید علمی را می پذیرد، اما در هر سه حوزه از رویکردی واحد که همانا عقلانیت انتقادی است برخوردار است؛ عقلانیتی که هم به نقد و سنجش نقادانه می پردازد و هم به محدودیت های خود واقف است.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23954
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝دیکتاتورها چگونه سرنگون می‌شوند؟

دیکتاتورها گمان می‌کنند که می‌توان تاریخ را دور زد، اما با تکرار اشتباهات فاحش گذشتگان، آن‌ها صرفاً به فهرست مستبدان بازنده تاریخ افزوده می‌شوند و میراثی از کینه، دشمنی، تفرقه و حماقت را برای دیگران به جا می‌گذارند.

دو سوم مردم جهان در نظام‌های دیکتاتوری زندگی می‌کنند، با این وجود اطلاعات ما درباره این نظام‌ها بسیار اندک است. در این سخنرانی دکتر ناتاشا ازرو درباره تفاوت نظام‌های دیکتاتوری، اهمیت این تفاوت‌ها و چگونگی سرنگونی آن‌ها سخن می‌گوید.

دکتر ناتاشا ازرو استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه اسکس و پژوهشگر متخصص در حکومت‌های دیکتاتوری است. او تاکنون دو کتاب درباره رژیم‌های دیکتاتوری و رهبران آنها نوشته است: «دیکتاتورها و نظام‌های دیکتاتوری: شناخت رژیم‌های استبدادی و رهبران آنها» و «سیاست نظام دیکتاتوری: نهادها و پیامدها در رژیم‌های استبدادی».

ترجمه و زیرنویس: #رکسانا_شیرخورشیدی و #علی_نانوایی
بازبینی و ادیت: #شهاب_غدیری
این ویدئو را از صفحه وزین هم‌پرسه تقدیم می‌کنیم
@MostafaTajzadeh
📗 از تلویزیون گزارش های عجیب و غریبی پخش می‌شد؛ مثلا یه پیرزنه را نشان می‌داد که شیر گاوش را می‌دوشید و داخل بطری می‌ریخت، بعد یه گزارشگرِ دزیمتر به دست، بهش نزدیک می‌شد و دزیمتر را می‌گرفت کنار بطری...اندازه‌گیری شروع می‌شد..." خودتون ببینید! همه چی طبیعیه...هیچ مشکلی نیست. تازه فاصله اینجا تا رآکتور فقط ده کیلومتره"
بعدش مردمو نشون می‌داد که دارن تو رودخونه پریپیات شنا می‌کنن و آفتاب می‌گیرن... یه کم اون‌ور تر میشه رآکتور رو دید، با توده مه‌ای که اطرافشه...و باز دوباره تجزیه تحلیل شروع می‌شد که: "رسانه‌های غربی الکی می‌خوان مردمو بترسونن و دارن زیادی قضیه را بزرگش می‌کنن"


📗 صداهایی از چرنوبیل
✍🏻 سوتلانا آلکسیویچ
سمانه پرهیزکاری
#نشر_میلکان
#معرفی_کتاب
#تکه‌ای_از_متن

پ.ن:
یاد بهمن ۹۸ افتادم. دورانی که کرونا ایران را در سیطره خود درآورده بود و مراجع رسمی مملکت در حال انکار آن بودند. اوایل اسفند انتخابات مجلس برگزار می‌شد و شهر قم به شدت آلوده شده بود. خبرنگار صدا و سیما گزارش‌های سفارشی تهیه می‌کرد که قم چقدر مصفاست و همه این حرف‌ها شایعه است و ما با حضور در انتخابات مشت محکمی می‌زنیم و چه و چه....

اما در میانه آن حجم از انکار که با همراهی خجالت بار وزارت بهداشت هم تلفیق شد، یک صدا بلند گفت که "کرونا پدر ما را از ما گرفت". برادران #مولایی بر این سانسور فاجعه‌بار ترک انداختند. بیست و سی باز هم اما دروغ پراکنی را رها نمی کرد و با نشان دادن فیلم دکتر مولایی در آی‌سی‌یو مدعی شد که چون پیرهن آستین کوتاه بر تن دارد مربوط به تابستان است!

چقدر همه چیز دنیا در همه جای آن شبیه هم است...
تصور نکنیم که در جهان آزاد چیزی جز همین روایات و سکانس‌ها وجود دارد. غرب هم جز این نیست. ببینید سکوتِ حامیانه مشمئز کننده هولناکِ حقوق بشری غرب را از "هولوکاست غزه"...

بازجو_خبرنگار هم همه جا هست؛
از تخت بیمارستان همین خانمی که همین امروز در سی و یک سالگی و با داشتن یک فرزند احتمال می‌رود برای همیشه فلج شده باشد،
تا سالها پیش در اوکراین و شوروی،
تا همین امروز در زندانی در فرانسه و دربرابر چشمان" پاول دوروف"

بشریت همه جا شبیه هم است.


✍🏻 #علی_نیک‌جو

@alipsychiatrist
@MostafaTajzadeh
📝📝📝مبارزات کارگری و یک تجربه از جامعه سوئد

✍🏿
#علی_تقی‌پور

دو سال پیش سر ساختمان، کار برنامه‌ریزی نشده‌ای پیش آمد که مجبور شدم از دوتا از کارگران ساختمانی شرکت (به سوئدی نجاران ساختمانی می گویند) بخواهم سریع به فلان طبقه بیایند و کمک کنند،دیدم چهره‌شان کمی درهم رفت، اول گمان کردم لحن بدی بکار بردم ولی واقعا این‌طور نبود،در نظرم طبیعی بود که بعنوان مسئول این بخش پروژه اگر زنگ زدم اینها سریع حاضر شوند.

امروز صبح دوره آموزشی آن‌لاینی داشتیم،مربی دوره در بخشی از آموزش، به این نکته تاکید کرد که هر تکلیفی که به کارگران می‌دهید  باید در جلسه‌ای مشترک -عموما صبح‌ها پیش از آغاز کار یا در انتهای وقت صبحانه و ناهار در میز غذاخوری یا اتاق دیگر،در شرایط آرام و برابر- به آنها اعلام کنید تا آنها فرصت پرسش و بحث با شما را داشته باشند،در سرپروژه و هنگامی که آنها در حال انجام کار دیگری هستند حتی المقدور وظیفه جدیدی محول نکنید چون ممکن است توهین آمیز به نظرشان برسد، چون در سرساختمان وقتی جسم و ذهن‌شان درگیر کاری ست در آن فرصت اندک نمی‌توانند به درستی به تکلیف جدید فکر کنند و از شما پرسش کنند،کارگران نمی خواهند و نباید مطیع بی چون و چرایی فرامین شما باشند.

در توضیح دلایل این‌ کار این نکته را ذکر کرد که:«اگر کارگران خودشان‌ و شما را که مسئول و ناظر آنها هستید،مطیع طرح و پلان از پیش تعیین شده با مشورت آنها ببینید، از فن و توانایی خود بیشتر در جهت ارتقا کار بهره می‌برند؛ و اگر به گونه ای رفتار کنید که آنها خود را مطیع فرمان شما ببیند، بخشی از توانایی خود در حل مشکلات بزرگ و کوچک را بکار نمی گیرند و شما را به عنوان مسئول به هر بهانه ای به چالش می‌کشند تا برای حل این‌مشکل فکر چاره باشید و چون شما به همه‌ی جزئیات کار اجرایی مثل آنها مسلط نیستید در ارائه راه حل به مشکل برمی‌خورید،و این حربه‌ای است که کارگران برای نشان دادن نارضایتی از رفتار شما بکار می برند که نشانه مدیریت ضعیف شماست».

این نکات را به تجربه می توان آموخت،ولی اینکه سیستمی به شکل نهادمند این نکات ریز را آموزش می‌دهد،و هوش‌یاری و حساسیت ایجاد می‌کند بسیار در افزایش بهره‌وری کار تاثیر دارد.

نهاد بازار چندان دموکراتیک نیست، رضایت و قرارداد دو طرفه  در اکثر موارد شرط نهایی است،نهاد تولید اما باید به سمت ارزش ها و نرم‌های دموکراتیک پیش‌رود و ارزش‌ها انسانی‌تری در آن نهادینه شود چرا که انسان‌ها یک سوم از عمر روزانه خود را در آن صرف می کنند و متاثر از نظام ارزش‌گذاری آن هستند و اگر در نهاد تولید تن به اشکالی از سلطه و تبعیض و یا به عبارت دیگر تحقیر دهند، در نهاد‌های مدنی دیگر و در جامعه به طور کل، ممکن است این ضدارزش‌ها را ترویج و به شکل دیگر بازتولید کنند یا راحت تر به سلطه دولت و تبعیض جامعه تن دهند.

غول استبداد ریشه‌های بسیاری دارد که آگاهانه و ناآگاهانه خود ما بخشی از  دستگاه بازتولید ضدارزش‌های آن و در نهایت بقا و تدوام آن هستیم.

اگر سندیکا یا نهاد‌های کارگری‌ای  نباشند که در جامعه این حساسیت‌ها و هوش‌یاری ها را برانگیزند و نهاد تولید را دموکراتیک‌تر کنند،چرخش قدرتی که احزاب سیاسی به دنبال آن هستند  چیزی جز بازتولید این چرخه معیوب نخواهد بود.

جامعه‌ای که در نهاد تولید تن به اشکال مختلف سلطه و تبعیض می‌دهد در نهاد سیاست نمی‌تواند چندان تحول پایداری در جهت استقرار ارزش‌های دموکراتیک حاصل کند،مبارزه برای جامعه دموکراتیک را باید در نهاد تولید جدی‌تر گرفت و بر نقش جنبش های کارگری تاکید بیشتری کرد.
@dourneveshtha
@MostafaTajzadeh