فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝به نام خدای رنگین‌کمان

به نام زن زندگی آزادی

بیانیه ششم مجمع دانش آموختگان ايران اسلامي در پی خیزش آزادی خواهانه مردم ایران

بیش از یک قرن از حرکت آزادی خواهانه و دموکراسی خواهانه مردم ایران و چهل و چهار سال از عزم جدی مردم برای حاکمیت قانون و حکمرانی مردم بر مردم و تبلور حکومت عادلانه‌ی مبتنی بر آرای همه‌ی مردم می‌گذرد.
(ان الله لایغیرو مابقوم حتی یغیرو ما بانفسهم)
اما آنچه کماکان دیده می‌شود تفاسیر و اجراهای استصوابی از قانون است؛ سیاستگذاران و مجریانی که گویی آن همه تلاش و خون دل خوردن و از دست رفتن جان‌های گرانمایه رابه هیچ می‌انگارند.
امروز درحالی به روزهای پایانی اولین سال از قرن جدید خورشیدی پا می‌گذاریم که فریاد آزادی خواهی مردم ایران، بلندتر از گذشته است. بیش از پنج ماه از جنبش آزادی خواهی «زن، زندگی، آزادی» برای استقرار حاکمیت قانون بر جامعه و پایان دادن به رویه‌های ابتر و روشهای سلیقه‌ای و استصوابی گذشته است. لیکن آنچه مردم را ناامید تر کرده است، ناامیدی از حرکت‌های اصلاحی در جامعه می‌باشد، متاسفانه تمام دربها بسته و همه‌ی حرکت‌ها به بن‌بست منتج شده و با بی اعتنایی سخت حاکمان مواجه گشته است.
اتفاقات تلخ و غم‌انگیز ماه‌های گذشته، معلول عللی است که نباید چشم‌ها را بر روی آنها بست. نگرانی‌هایی که در سطح جامعه، خود را به صورت اعتراضات گسترده نشان داد، توجه به این نکته را به ذهن‌های بیدار متبادر می‌کند که تغییرات ساختاری و جدی در سطح مدیریت کلان کشور، انتظاری شایسته و بایسته است.
عدم توجه به هشدارهای دلسوزان ایران که به قول مرحوم بازرگان، شاید آخرین افراد و گروه‌هایی باشند که به زبان سیاست با حاکمیت سخن می‌گویند و به بن‌بست کشاندن گفتگوی کاربردی به عنوان راهِ برون رفت از مشکلات امروز جامعه‌ی ایرانی، نشان از همان تفاسیر و مجریان استصوابی دارد.
مجمع دانش آموختگان ایران اسلامي معترض هست که چرا به هشدارهای جناب آقای خاتمی توجه نشد و چرا حاکمیت نتوانست به اصلاح درون زا دست بزند و اصلاحات مورد نظر مردم را محقق سازد؟ و چون حاکمیت به خواست و مطالبات مردم بی توجهی کرد راهی جز پیمودن راه مهندس موسوی برای مردم و جریان‌های مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... باقی نگذاشته است که بیانیه مهندس موسوی بیانگر همین واقعیات مبتلابه کشور است،
مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی این دو خط را مانند دو مرحله نهایی در پیش روی حاکمیت می‌داند. به اعتقاد «ما» وضعیت فعلی در عرصه‌های داخلی؛ با اعتراضات گسترده از یک طرف و عرصه های خارجی؛ با اجماع جهانی برای عدم وجود ج‌اسلامی از طرف دیگر ، تنها دوگام را برای حاکمیت باقی گذارده است:
گام اول اصلاح ساختاری و رفع مشکلات سیاسی، اجتماعی و سیاسی می باشد که گریبان جامعه را گرفته است و این اصلاحات را با برگشت به مردم و حذف هر آنچه در این ۴۴سال، حکومت را از مردم دور کرده، می‌دانیم، و گام دوم اما به هسته‌های سخت قدرت مربوط می‌گردد که به عدم پذیرشِ اصلاحات در ساختار حاکمیت و استنکاف از تغییرات اساسی و عدم توجه به خواست‌ها و مطالبات مردم تمایل دارد و در پی تاسیس حکومت اسلامی و حذف قطعی جمهوریت نظام است؛ به این هسته سخت قدرت هشدار می‌دهیم که هرحرکتی بدون همراه داشتن مردم که نشانه اش در همه‌پرسی آزاد و عادلانه و منصفانه مورد قبول مردم مشخص می‌شود، به سوی سقوط حتمی منجر خواهد شد و با اجماع جهانیِ صورت‌ گرفته علیه ج‌اسلامی، روزهای سخت‌تری را برای مردم و کشور رقم خواهند زد و بدانند که با توجه به مخالفت اکثریت ایرانیان با وضعیت موجود و ‌مخالفت با عاملان این وضعیت، که آن را حاکمیت یک دست شده می‌دانند، ج‌اسلامی را برابر اجماع جهانی تنها گذارده و از آن بیش از حال روی‌گردان خواهند گردید و در چنین شرایطی است که سقوط هر حاکمیتی حتمی و بلاشک صورت خواهد گرفت.
مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی پیشنهاد می‌کند توجه به توصیه‌های آقایان #خاتمی، #موسوی و #تاج‌زاده به عنوان راه برون‌ رفت از وضعیت فعلی و قدم گذاردن به وضعیت مطلوب، که همانا خواست مردم برای تحقق حاکمیت قانون می باشد، به فوریت مورد بررسی و اقدام قرار گیرد.
مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی ضمن به رسمیت شناختن جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تاکید می‌کند بازنگری ساختاری در اصول، رویکردها و ساختارهای حاکمیتی و نیز قانون اساسی و تامین آزادی فرد فرد آحاد جامعه از الزامات امروز جامعه ایران است.
باشد که ایرانی برای همه ایرانیان با محوریت قانون و در راستای اهداف توسعه پایدار کشور و در مسیر حاکمیت خرد و توجه به خواست‌های مردم و منافع ملی و استقلال کشور، تعامل برد-برد با دنیا را شاهد باشیم.
والسلام علی من تبع الهدی
مجمع دانش‌آموختگان ایران اسلامی
@majdnewss @MostafaTajzadeh
🎧#بشنوید

🎙منتخب
#صوت #سید_مصطفی_تاجزاده در کلاب هاوس

#تاجزاده: اگر می‌خواهید جمهوری اسلامی بماند، دمکراتیکش کنید. بگذارید مردم خودشان انتخاب کنند.

📌یکی از چیزهای عجیبی که باز توی این تحریف‌ها صورت گرفته است، من این را ۲-۳ بار عرض کردم. با بازجوها هم یک‌وقتی این بحث را داشتم. می‌گفتند آقا! حفظ نظام اوجب واجبات است. این مال آیت‌الله خمینی است.

📌می‌گفتم شما از حفظ نظام، اوجب واجبات است این را در می‌آورید که با هر روشی، با هر سرکوبی، با هر بگیروببندی به قول خودتان با چنگ و دندان می‌خواهید از نظام پاسداری کنید؟

📌من به شما یک راه عقلانی نشان می‌دهم. از شما این سوال را می‌کنم. بروید ببینید، بپرسید، بگویید رژیم‌های دیکتاتوری باثبات هستند یا رژیم‌های دمکراتیک؟

📌اگر می‌خواهید جمهوری اسلامی بماند، دمکراتیکش کنید. بگذارید مردم خودشان انتخاب کنند.

📌اگر دیکتاتوری کنید، ولو توی شش‌ماه، یک‌سال، دوسال، ممکن است بتوانید مردم را سرکوب کنید؛ دیریازود ور خواهید افتاد.

📌من صریح بگویم خدمت شما. من حتی بین استبداد دینی و استبداد سکولار، اگر امر مخیر شود بین این دوتا؛ حتما استبداد سکولار را ترجیح می‌دهم. چون خطرش را برای دین و دنیای مردم کمتر از استبداد دینی می‌دانم.

📌معلوم است که یک دمکراسی آزادی که همه باشند، ایده‌آل من است و از همه چیز بیشتر ترجیح می‌دهم. ای‌کاش یک روزی بتوانیم در ایران شاهد استقرارش باشیم. ولی تا آن‌وقت که فعلا این نظام هست.

📌بدانید دخالت سپاه، هم خود سپاه را از چشم مردم می‌اندازد. هم اختلافات را به درون سپاه می‌کشد. به‌نفعش است کنار بکشد.

📌بگوید من یک سپاه ملی هستم. همان جایگاهی را پیدا کند که دوره جنگ بود.

📌آیت‌الله خمینی‌اش دوره جنگ اجازه نداد سپاه مقدرات کشور را در دست بگیرد.

📌آیت‌الله خامنه‌ای حق ندارد، دوره صلح مقدرات ما را دست سپاه بدهد، این فاجعه است.

📌بله، در کوتاه‌مدت می‌توانید شما آدم‌ها را ساکت بکنید و ما هم هیچ کاری نتوانیم بکنیم. اما این جواب نمی‌دهد.

🆔@MostafaTajzadeh
🆔️@policyonline123
🎬منتخب مصاحبه #تاجزاده با عبدی مدیا

سیدمصطفی تاجزاده: وقتی‌که ولایت‌فقیه در قانون‌اساسی آمد، عملاً مسئولیت حکومت را به مرجعیت یا به روحانیت یا به هردو دادیم. کثیری از انحرافات اصلی انقلاب به این دلیل شد که حکومت آخوندی شد.

🔷مجری: آقای تاجزاده شما با ولایت‌فقیه مخالفید؟

تاجزاده: نه.

🔷مجری: با اصل ولایت‌فقیه در قانون‌اساسی؟

تاجزاده: بله، الان با آوردن اصل ولایت‌فقیه در قانون‌اساسی مخالفم. آن‌وقت خیلی موافق بودم و خودم جزو کسانی بودم که تلاش کردیم تا در قانون‌اساسی بیاید. باز کسی نگوید شما طرفدار [ولایت‌فقیه] نبودید. سه‌اشکالی که دهه اول داشتیم و ما را به امروز و اینجا کشیده است :
📌۱- ولایت‌فقیه را در قانون‌اساسی آوردیم، این را من می‌خواهم برایتان باز کنم که چه اتفاقی افتاد.

📌۲- تداوم اشغال سفارت آمریکاست که یک صبغه دینی و ایدئولوژیک به درگیری ما با آمریکا داد و دائمی‌اش کرد.

📌۳- ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر بود که مناسبات را در کشور نظامی کرد. تا وقتی عملاً آیت‌الله خمینی در سال آخری که زنده بود، [صلح را پذیرفت] چون سال آخر ایشان صلح را پذیرفت و بعد هم که به رحمت خدا رفت. این سه‌تا ریشه مشکلات سه دهه بعدی ماست، اما مهم‌ترینش همین ولایت‌فقیه است.
اینجا دو تا بحث است: من هرگز بحثم این نیست که ولایت‌فقیه درست یا غلط است، این بحث متکلمین و فقهاست. من از منظر تأثیراتش در اجتماع و از این زاویه که در قانون‌اساسی باشد یا نباشد می‌گویم. به فرض اینکه این اندیشه درست باشد من این انتقاد را دارم مطرح می‌کنم، اگر غلط باشد که اصلاً هیچ. اگر غلط باشد که از اول چه در قانون‌اساسی بیاید یا نیاید غلط است.

🔷مجری: غلط از نظر فقها و علما منظورتان است؟

تاجزاده: از نظر دینی یعنی از نظر واقع دینی مثل اینکه کار غلطی است و اصلاً مبنا و پشتوانه‌ای نداشته باشد. (مثل اعتقادی که اکثر فقها دارند.) می‌گویند: بحث ولایت‌فقیه اصلاً تشکیل حکومت نیست. من وارد آن حوزه نمی‌شوم چون تخصصم نیست، آن را علما با هم بحث کنند. من می‌گویم اگر درست باشد، آوردنش در قانون‌اساسی بزرگ‌ترین انحراف است. غلط باشد که اصلاً هیچ. یعنی کسی با من بحث نکند به این دلیل و آن دلیل ولایت‌فقیه درست است، می‌گویم خیلی خوب درست است؟ ما نباید می‌آوردیم.

🔷مجری: با فرض درست بودنش، می‌فرمائید که غلط است؟

تاجزاده: با فرض درست بودنش، بزرگ‌ترین انحراف آوردن آن در قانون‌اساسی بود، چرا؟ تمام انتقادهایی که به ما می‌شد در سال اول انقلاب، این بود که آیت‌الله خمینی دارد حکومت آخوندی در ایران تشکیل ‌دهد و تمام تلاش ایشان این بود که من [می‌خواهم] جمهوری‌اسلامی تشکیل دهم، من حکومت آخوندی تشکیل نمی‌دهم. انتقادهایی که منتقدین می‌کنند - از جمله آن چیزی که آقای دکتر مصطفی رحیمی نوشته بود - را ایشان می‌گفت: «آن انتقادات به حکومت آخوندی وارد است نه به جمهوری‌اسلامی. ما که نمی‌خواهیم حکومت آخوندی تشکیل بدهیم، ما می‌خواهیم جمهوری باشد و مردم باشد، چیزی با اسلام مغایرت نداشته باشد.» مثل مشروطه که یک حکومت سکولار بود اما با مذهب مشکلی نداشت.

🔷مجری: مذهب.

تاجزاده: چون طبق اصل دوم متمم قانون‌اساسی نباید چیزی با اسلام مغایر می‌بود. بنابراین فرقی ازاین‌جهت ‏ نمی‌کرد. اما با آوردنش در قانون‌اساسی چه اتفاقی افتاد؟ نیاوردنش مثل عراق امروز است، یعنی عملاً آیت‌الله سیستانی الان نقش ولایت‌فقیه را در آنجا ایفا می‌کند. در امور مهم دخالت می‌کند. اگر داعش حمله کند، اگر بین گروه ها و دولت اختلاف بیفتد و هرج‌ومرج بخواهد در جامعه شکل بگیرد، اگر انتخابات باشد دعوت مردم به انتخاب‌کردن و شرکت‌کردن بدون اینکه از حزب خاصی یا لیست خاصی حمایت کند. بنابراین نقش کلان خودش را دارد ایفا می‌کند، ولی در قانون‌اساسی هیچ‌کاره است. آقای سیستانی الان در قانون‌اساسی عراق چه کاره است؟ هیچ‌کاره‌ی مطلق.

🔷مجری: نقشی ندارد.

تاجزاده: هیچ‌نقشی ندارد ولی در سیاست عملی عراق چقدر تأثیرگذار است؟

🔷مجری: بسیار تأثیرگذار است.

تاجزاده: بسیار تأثیرگذار است. بنابراین من منکر نقش روحانیت نیستم. منکر نقش مرجعیت نیستم. تاکید دارم نباید در قانون‌اساسی باشد. حالا با آوردنش چه اتفاقی میفتد؟ ما آن زمان نمی‌فهمیدیم و من این را سال‌ها بعد فهمیدم و بعد به همین جهت هم منتقدش شدم. وقتی‌که ولایت‌فقیه در قانون‌اساسی آمد، عملاً مسئولیت حکومت را ما دادیم به مرجعیت یا به روحانیت یا به هردو.

🔷مجری: یا همان حکومت آخوندی که شما [گفتید].

تاجزاده: که حکومت آخوندی باشد، اثرش چه شد؟ کثیری از انحرافات اصلی انقلاب به‌دلیل این شد که حکومت آخوندی شد.
🆔@MostafaTajzadeh
امروز چهارشنبه 16 فروردین 1402 به واسطه دوست آزادی‌خواه سرکار خانم فخرالسادات محتشمی‌پور، چند دقیقه‌ای با جناب #تاجزاده تلفنی صحبت کردم.

یعنی آقا مصطفی قابل دانست و به خانم محتشمی‌پور فرمودند که تماسش از #اوین را به من وصل کند.

برای من این صحبت تلفنی انرژی بخش و الهام بخش بود.

#سید_مصطفی_تاجزاده با اینکه در زندان است، از آنجا به همه امیدواری و قوت قلب می‌دهد. او مثل همیشه قوی بود.

ما در راهی قدم می‌زنیم که تاجزاده معرفی کرده است، نه چشم بسته و مرید‌گونه، که با عقل، مطالعه و اطمینان.

سید جان، سال نو مبارک، زبانت چون همیشه برنده، جانت سلامت، راهت پر رهرو و هموار، نفست چاق و تنت سالم باد.

https://t.me/sfandiar_abdolahi @MostafaTajzadeh
زهرا احمدی

سلام و احوالپرسی بغض آلود امروز من با جناب تاج زاده چنان غیر منتظره بود که نمی دانستم چه بگویم؟
ترسیدم گریه امان از من بگیرد .
تمام این روزهایی که تاج زاده عزیز در بند است ، روزی نبوده که برای آزادی اش دعا نکرده باشم. برای همه آزادگان در بند ولی برای تاج زاده بیشتر و همیشه!
تاج زاده که برای من نماد شرافت و سلامت و بزرگی است.
در کنارش آموختم که باید در مقابل مردم پاسخگو بود
یاد گرفتم که باید به مردم اعتماد کرد و برای حفظ این اعتماد نباید در موضع ظالم و مظلوم قرار گرفت!
به هیچ بهانه ای و بنا به هیچ ارتباطی نباید تصمیم ناحق گرفت .
اشتباهات ما در دوران مدیریت صرفا به نام ما ثبت نمی شود بلکه در دید مردم به کل نظام اداره کشور باز می گردد
همه وقت هایی که در پست های مدیریتی بودم
رهنمودهای جناب تاج زاده بود که مرا به سلامت از گردنه های سخت عبور داد
دستم پاک ماند،
دل در گرو قدرت نداشتم و پیوسته آمادگی جدا شدن از همه موقعیت هایی را داشتم که برای رسیدن به آنها هیچ گاه و با هیچ کس مذاکره ای نکرده بودم
از تاج زاده آموختم که موقعیت و منابع در اختیار تنها امانت هایی هستند که باید درست و به جا استفاده شوند .
تاج زاده مهارت مدیریت را در عمل به من آموخت و به من فرصت داد مشق مدیریت کنم.
از ظهر امروز که دوست نازنینم # خانم_محتشمی عزیز ‌و جناب #تاجزاده لطف کردند و تماس گرفتند برای تبریک سال جدید و احوالپرسی در قلبم احساس غرور کردم که با تمام دغدغه هایشان ، بزرگ منشانه دوستان را مفتخر به تماس می کنند
به نقل از #قیصر

ای جاده‌های گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه‌ها به در آیید!
ای روز آفتابی
ای مثل چشم‌های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که می‌گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
#مصطفی_تاجزاده
#فخراسادات_محتمشی_پور
📝📝📝کوی یاس

✍🏻 اسفندیار_عبداللهی

کوی یار، کوی شجاعت، کوی صراحت و کوئی که #سید_مصطقی_تاجزاده پلاک ۱ آن را مأمن خود کرد و البته نتوانست در آن چند صباحی را درست و درمان بیاساید، چون آسوده خاطر نبود از زندگی ایرانیان. اما در پلاک ۱ کوی یاس زندگی می‌خندد، تحرک است و امید.

امروز پنجشنبه ۱۵ تیر، در همین کوی، این کوی امید، برای بار دوم با آقا مصطفی #تاجزاده تلفنی صحبت کردم. در حد چند جمله. خب شلوغ بود، چند تن دیگر از دوستان که البته همه را هم نمی شناختم، باید صحبت می‌کردند. نمی‌خواستم زیاد مصدع زمان شوم. همین مقدار که از قلب زندان، سخن می‌گفت و قلبش با ما بود و از ما با او، کفایت می‌کرد.

قرار بود ساعت ۱۸ منزل آ مصطفی باشم، اما به دلایلی یک ساعت دیرتر رسیدم.

فخر_السادات_محتشمی‌پور، دختر و دامادش و اقارب طبقه همکف را صندلی چیده بودند، برای مهمانان، برای دوستداران #تاج‌_زاده. می‌خواستند عید غدیر را به او و خانواده‌اش حضورا تبریک بگویند.

بدون تعارف؛ احساس نکردم مهمانم، احساس نکردم آمصطفی تاجزاده حضور ندارد، اصلا.

کاراکتر خانم محتشمی‌پور مگر جایی برای ناامیدی می‌گذارد.؟

@sfandiar_abdolahi
✍🏻خلیل_جوادی

مصطفی_تاجزاده را در یک کلمه "انسان" می شناسم، انسانی شجاع و اندیشمند، انسانی شریف و فدا کار، انسانی پاکدست و دیگر خواه.
مفهوم اصلاح طلبی در معنای واقعی واژه، نزد همه ی عقلا و مصلحان خوشایند است و مبنای عقلانی دارد.
اگر تاجزاده را اصلاح طلب و مصلحی با معنای فوق در نظر بگیریم صحیح است.

اما بی انصافی است اگر اورا در کنار جماعتی منفعت طلب که صرفا عنوان اصلاح طلبی را یدک می کشند قرار دهیم.

از ما بهتران و کامنت گذاران حرفه ای در شبکه های اجتماعی که از اتاق فکر دشمن مزد و خط می گیرند، سعیشان بر این است که اورا یکی از اصلاح طلبان متعارف جلوه دهند.
در تصورات ذهنی من حساب تاجزاده از مریّشان فرصت طلب که از "کنارگذر" اصلاحات به سمت میدان اصولگرایی!!! در حرکت بوده و به طمع گدایی پست، با ضرباهنگِ ملودی ملایم و نخ نمای میخ و نعل، حرکات موزون انجام می دهند، همیشه جدا بوده است.

تاجزاده را دورادور می شناختم، اولین دیدارم با او در اواخر دهه ی هفتاد در دانشگاه علامه بود. وقتی وارد سالن شد در صندلی کنار دست من نشست و بدون این که مرا بشناسد برادرانه دست داد و صمیمانه و رفیقانه احوال پرسی کرد و با امواج مثبتی که از وجودش فوران می کرد، مهرش به دلم نشست.

ایشان در آن تاریخ پس از زندانی شدن وزیر، سرپرستی وزارت کشور را به عهده داشتند.

در آن تاریخ ارتباط و رفاقتی بین ما شکل نگرفت.

زمان گذشت تا رسیدیم به سال ۸۷.
در آن سالها فایل صوتی شعر طنز "محکمه ی الهی" از سروده های بنده مورد استقبال مردم قرار گرفته بود، لذا برای شعرخوانی به خانه ی هنرمندان دعوت شدم که مدیریت و میزبانی آن همایش به عهده ی سرکار خانم محتشمی پور، همسر همسو و صاحب قلمِ مصطفی تاجزاده بود.

آقای تاجزاده هم حضور داشتند؛ سیاه مشق های من موافق ذوقشان از آب در آمد ورفت و آمدمان شروع شد و از سلامت فکر و گنج دانششان بهره ها بردم.

آوازه ی شجاعت و شهامت و رایحه ی شرافتش که از زندان به گوش و شامه ی همگان می رسد، اماراستش را بخواهید دلم برای بذله گویی های خرد آلود و حکمت آمیزش تنگ شده است.


#سیدمصطفی_تاجزاده
#تاجزاده
#زندان
https://www.instagram.com/p/CuehCoWOo5q/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
@MostafaTajzadeh
📝📝📝حمله به ماشین فخرالسادات محتشمی پور حین ملاقات با همسرش!

ماشین همسر سیدمصطفی #تاج‌زاده این روزها به منزله عصای دستی برای جابه جایی او و به ویژه طی کردن مسیر منزل تا #اوین است. یک دستگاه پژو ۲۰۷ قدیمی که حاصل سالها سلامت اقتصادی خانواده تاجزاده است، اما امروز به گفته فخری #محتشمی در مقابل چشم دوربین های نظارتی اوین و سالن ملاقاتش، این خودرو، مورد تهاجمی کینه توزانه قرار گرفت و تخریب شد!

محتشمی پور در این باره نوشت: « آیا آسیب قرار است فقط به خودرو برسد یا صاحب آن هم که اتفاقا به بازداشت غیرقانونی همسرجانش در سالگرد هجوم وحشیانه به خانه اش معترض است، #مصونیت ندارد؟ /صبح ما

@MohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh
‏قسمت اول گفت‌وگو با ‎#فخرالسادات_محتشمی_پور فردا سه شنبه ۲۷ تیرماه، در ‎#دیدارنیوز و یوتیوب و حساب‌های دیدارنیوز در شبکه‌های اجتماعی، منتشر می‌شود.

#تاجزاده#سید_مصطفی_تاج_زاده
#رکن_سه#سکولاریسم#رفراندوم#اوین#میرحسین_موسوی

pic.twitter.com/YDpsghp428‌‌‌
@MostafaTajzadeh
https://t.me/sfandiar_abdolahi
📝📝📝 خاطره‌ای از محاکمه‌ام در دادگاه ویژه روحانیت قم

✍️ احمد حیدری:

در سال 1389 به خاطر درج نامه آقای #تاجزاده به رهبری در وبلاگم، از طرف "معاون قضایی دادستان کل و دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه" به "توهین به مقامات عالیه نظام، تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب علیه مقامات و تبلیغ به نفع گروه ها و سازمانهای مخالف نظام" متهم شدم و بعد از مراجعه به دادگاه عمومی و ارجاع پرونده‌ام به دادگاه ویژه روحانیت تهران و تقاضایم بعد از مراجعه مبنی بر ارجاع پرونده‌ام به قم، در اسفند 1393 به دادگاه ویژه قم احضار گردیدم و با دادیار شعبه ... آقای ... که یک روحانی تقریبا هم‌سال خودم بود، مواجه گشتم. او مرا بازجویی کرد و قراری 50 میلیونی صادر نمود. چون زمین خانه‌ام وقفی است، دادیار گفت معلوم نیست این مقدار ارزش داشته باشد و باید کارشناسی شود حال آن که قیمتش در آن زمان حدود 500 میلیون بود. چون دیر وقت بود، بازداشت شدم و روز بعد با تودیع وثیقه آزاد گشتم.

«منِ ساده دل» روز بعد از آزادی برای نصیحت دادیار! به دادگاه مراجعه کردم و بعد از عرض سلام، به این مضمون عرض کردم: «من و شما هر دو طلبه و روحانی هستیم، هر دو برای برپایی این نظام و انقلاب تلاش کرده‌ایم، هر دو سرباز این نظام و در خدمت استقرارش بوده‌ایم، هر دو معتقد به خدا، پیامبر، نظام، ولایت فقیه و امام(قدّس سرّه) هستیم و هر دو برای تعالی نظام و محبوبیت و مقبولیت هر چه بیشتر رهبری تلاش می‌کنیم؛ حالا با هم اختلاف نظرهایی هم داریم، چرا شما با من مثل یک دشمن و ضد انقلاب و... برخورد می‌کنید؟»، آقای دادیار متعجب از حرف‌های من، جمله‎ای گفت که مرا میخکوب کرد! او گفت: وقتی زنگ زدند که شما برای دیدن من آمده‌ای و اجازه ورود می‌خواهی، فکر کردم [بعد از گذراندن یک شبانه روز در زندان] متنبه شده‌ای و آمده‌ای توبه کنی؟ تو که هنوز حرف‌های دو روز پیش [روز بازجویی] را می‌زنی؟

آری از نگاه دادیار و بعد هم قاضی شعبه و قاضی تجدید نظر و ...، من منحرف از اسلام و گمراه بودم که باید توبه می‌کردم لذا مرا به زندان و شلاق محکوم کردند ولی من و امثال من برای رضای خدا و برای مردمی ماندن نظام دینی تلاش کرده و محرومیت‌ها را به جان خریده‌ایم لذا مدتی بعد از آزادی از زندان، در سال 95 همان دادیار را در نماز جمعه قم دیدم و خود را معرفی کردم. خودش را به تجاهل زد و به او گفتم می‌دانم که مرا به خوبی می‌شناسی و به یاد داری و بدان فردای قیامت، سر پل صراط جلویت را خواهم گرفت! ولی مگر امثال او از پل صراط می‌ترسند؟

بعد از ملاقات با دادیار و ناامید از تأثیر سخنم در قلب و روح او، به محل کارم در مرکز ملی پاسخگویی دفتر تبلیغات اسلامی قم مراجعه کردم که دیدم مسئول دفتر رئیس مرکز که از دوستان صمیمی‌ام بود، می‌خواهد حرفی را به من بزند ولی نمی‌تواند. بالاخره همکارش به من گفت: شما از امروز دیگر نمی‌توانی در این مرکز مشغول باشی و من فهمیدم همان روز به مرکز زنگ زده و آنها را از همکاری با من منع کرده‌اند. بعد هم روز محاکمه، این اقدام غیر قانونی دادیار را به قاضی گفتم که ناشنیده گرفت و بعد از گذراندن محکومیت هم، مکتوب از دادستان خواستم این محرومیت را بردارند ولی... بعد هم به رئیس حراست دفتر تبلیغات با واسطه گفتم که گفته بود اگر ایشان را بپذیرم، خود باید بروم!

همین‌جا لازم است از دوستان روحانی و طلبه‌ام دفاع کنم و به مردم عزیز بگویم بسیاری از روحانی‌ها و طلبه‌ها دلشان با مردم، همراه و زبانشان گویای سخن مردم است ولی از ترس اخراج از حوزه و قطع شهریه، جرأت اظهار عقیده واقعی خود را ندارند و اگر معدودی مثل بنده عقایدمان را آشکارا می‌گوییم، نه به خاطر شجاعت فوق العاده ما و ترس دیگران است بلکه جهتش آن است که آنان با «نان بریدن و لب بستن» از طرف قدرت مواجهند که نمونه نازلش را دادگاه با بنده انجام داد و مرکز ملی پاسخگویی و دیگر مراکز حوزوی نه آن وقت و نه بعد از آن، جرأت پذیرفتن مرا نداشتند. البته من چون حقوق بازنشستگی سپاه را داشته و دارم، توانستم به راهم ادامه دهم و اگر زندگی من هم به شهریه وابسته بود، قطعا با ادامه دادن، با قطع شهریه و اخراج از حوزه و ... مواجه می‌شدم و به طور طبیعی نابود می‌گردیدم. امید است مردم عزیز این مشکل غالب روحانی‌ها و طلبه‌ها را درک کرده و از قصور وتقصیر آنان در همراهی با خواسته‌های بحق‌شان درگذرند.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝عیسی بر صلیب

(درباره نامه #تاجزاده)

✍🏻عبدالکریم سروش

@DrSoroush
@MostafaTajzadeh