فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.42K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 دادگاه علنی روزنامه‌نگاران و چند نکته قابل تأمل

✍🏻
محسن صالی‌خواه /روزنامه‌نگار۱۴۰۲/۳/۳/

#الهه_محمدی و #نیلوفر#حامدی - دو بانوی خبرنگاری که فوت غریبانه مهسا امینی را به گوش جامعه و بعد جهان رساندند- قرار است ۸ و  ۹ خرداد مقابل میز #قاضی_صلواتی قرار بگیرند. یکی از قضاتی که به عدم استقلال و هماهنگی کامل با نهادهای امنیتی شناخته می‌شود. می‌دانیم که مطالبه اهل مطبوعات برای برگزاری علنی این دادگاه به دیواری سنگی خواهد خورد. اما ذکر چند نکته در این خصوص، بسیار مهم است.
.
اگر دادگاه پشت درهای بسته برگزار شود، شائبه پرونده‌سازی و زهرچشم گرفتن از اهالی مطبوعات مستقل، بیش از آنچه امروز در ذهن ماست، تقویت و به یقین تبدیل می‌شود.

یا اسنادی متقن و حقیقی مبنی بر این اتهامات یعنی "همکاری با دولت متخاصم امریکا، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام" وجود ندارد،  یا قرار است به سبک پرونده‌های مشابه - مثل محیط زیستی‌ها یا عبدالرسول دری اصفهانی - بدون ارائه سند محکم، مستندهایی ساخته و از تلویزیون پخش شود تا حداقل بخش وفادار به حکومت، این ادعا را بپذیرند. بیش از ۲۰۰ روز بازداشت، سوالات زیاد در این خصوص به وجود می‌آورد.
.
بعید است که تا کنون توانسته باشند اعتراف خلاف واقع از این دو خانم روزنامه‌نگار بگیرند. در این صورت با توجه به موارد مشابه، احتمالا تا کنون مورد استفاده قرار می‌گرفت. یا شاید اگر موفق به انجام این کار شده باشند، طی روزهای آینده اقدام به پخش آن‌ها کنند؛ اما بعید است.

با توجه به گذشت بیش از هشت ماه از بازداشت موقت! این دو‌ روزنامه‌نگار‌ که قاعدتاً همراه با بازجویی‌های تخصصی بوده، و تلاش‌هایی برای قطور کردن پرونده‌ها انجام شده، اگر داگاه علنی برگزار شود، بسیاری از مطالب مطرح شده در دادگاه به چالش کشیده خواهد شد. ضابط محترم فشار می‌آورد که دادگاه علنی برگزار نشود. هرچند که این قاضی به خصوص و به طور کلی این پرونده‌ها برای علنی برگزار نکردن دادگاه‌ها، نیازی به فشار ندارند. برای توضیح در خصوص روند دادرسی ناعادلانه نیز خود را موظف نمی‌بینند.
.
احتمال برگزار دادگاه علنی، درصد ناچیزی بیشتر از -۰- است. تجربیات قبلی به ما می‌گویدکه حکم با نظر ضابط، با هدف دادن درس عبرتی به روزنامه‌نگاران مستقل و دغدغه‌مند، و همچنین اثبات توطئه بودن اعتراضات پاییز ۱۴۰۱، صادر شده است.

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝حکم صادره!

✍🏻سروش دباغ

در بخشی از حکم صادره دربارۀ #افسانه_بایگان، بازیگرِ مشهور و نام آشنای سینما به جرم  گذاشتنِ کلاه بر سر و فرو نهادنِ حجاب اجباری آمده است:

«#متهم پس از عدم امکان فعالیت بازیگری ناشی از افزایش سن متعاقب یک دوره فعالیت هنری طولانی و به جهت فقدان حمایت خانوادگی اجتماعی و رهاشدگی از سوی مسئولین غافل یا کاهل متولی، فرهنگ سینما و تلویزیون تحت مدیریت ذهنی مراکز ترویج فحشاء داخلی متصل به کانونهای ترویج فحشاء خارجی قرار گرفته و با مورد سوء استفاده واقع شدن ناشی از ضعف‌های شخصیتی در پروژه قبح‌زدایی از گناهان کبیره لواط، زنا، مساحقه (هم جنس بازی زنانه) ... و برهنگی و لختی و ... با هدف اندلوسیزه کردن جامعه ایرانی در نقش پیاده‌نظام تشویق گر به بی‌حجابی ایفای وظیفه نموده.».

افزون بر حکم زندان تعلیقی، قاضی از  ایشان و برخی دیگر از هنرمندانِ مشهور که از حقوق شهروندیِ خویش استفاده کرده و ترک حجاب اجباری گفته اند، خواسته هفته ای یک بار به روانپزشک مراجعه کنند تا آنچه «شخصیت ضداجتماعی» نامیده شده، مورد درمان قرار گیرد.

«خط غلط، دفتر غلط، املاء غلط، انشاء غلط». به نزد نگارنده، صدور چنین حکمی از سوی قاضیِ پرونده، #سند_رسوایی است از آنچه سوگمندانه در حال حاضر در #قوۀ_قضائیه می گذرد. فارغ از اینکه متن بالا بیش از آنکه حقوقی باشد، از جنسِ فحش نامه است؛ نمایانگر گیر و گرفت ها و خبط و خطاهای آشکارِ شخص قاضی و نویسندۀ متن است: 

اولا، تشخیصِ اختلال  شخصیت ضد اجتماعی ( anti-social personality disorder) ، تنها در حوزۀ صلاحیت و تخصصِ روان پژوهان ( روان پزشک، روانشناس...) است و لا غیر. قاضی صلاحیت علمیِ سخن گفتن در این باب را ندارد.

حداکثر کاری که یک #قاضی در عرف قضاییِ دنیا انجام می دهد، از این قرارست که وقتی متهمی رفتاری مخلّ امنیت شهروندان انجام می دهد و فی المثل شیشه می شکند و با دیگران در کوچه و خیابان درگیر می شود و دعوا می کند ( نه اینکه به جای حجاب اجباری کلاه بر سر گذارد و یا کلاه خود را هم بردارد!!!)؛ به روانپزشک و یا روان درمانگری معرفی می شود برای بررسی سلامت روان و در صورت نیاز، فی المثل  گذارندن دوره ای نظیر مدیریت خشم ( anger mangament).

شخصا در کسوت روان درمانگر، چندین بار ارجاعاتی از این دست داشته ام و پس از برگزاری جلسات با درمانجو، گزارشی برای قاضی نوشته ام. اما هیچگاه، قاضی پای در کفش روان پژوهان نمی کند و حدّ را نگه می دارد، که « نگه دار سر رشته تا نگه دارد».

ثانیا، به فرض که فلانی واجد بهمان اختلال رفتاری باشد، ( که در مورد کنونی صدق نمی کند)؛ به چه حقی، به صورت علنی در این باب سخن گفته شده و اطلاع رسانی شده؟! مگر «اصل رازداری» اجازه می دهد دربارۀ کسی، بدون اطلاع و اجازه اش سخن رود و آنچه را متعلق به زندگی و حریم شخصی او هست،  پیش چشم همگان قرار داد؟؟!!  حقیقتا اسباب تاسف و تعجب است. این رفتارها، هم غیر حرفه ای ست و زشت و زننده و رماننده، هم با شهودهای اخلاقی عرفی، منافات تامّ دارد.                                                                         
ثالثا. در جای جای متن صادره، نویسنده کوشیده متهم را  تحقیر و تحفیف کند و برنجاند. قاعدتا انسانی که از سلامت روان بالا و عزت نفس ( self-esteem)  مکفی برخوردارست، نیازی به تخفیف دیگران ندارد. از قضا، کسانیکه به تعبیر کارن هورنای، روانکاوِ نو فرویدی سدۀ بیستمی، فاصله ای عمیق میان خودانگاره ( self-image) و خودانگاره آرمانیِ ( idealized self-image)  خود حس می کنند و حال خوشی ندارند و پاشان و پریشان اند و از رضایت درونی بی بهره و  چندان دوست داشتنِ خود ( self-love) را نچشیده اند؛ برای تسکین و مرهم موقت نهادن بر روانِ خود، به برون افکنی( externalization)  روی می آورند و در مقام تخفیف و تحقیر دیگران بر می آیند و رفتار می کنند.  ظاهرا حال کسی که چنین متن سخیف و تاسف برانگیزی را از سر خشم و  بغض نوشته، خوش نیست و باید برای سلامت روان خود چاره ای بیندیشد، بلکه بهبود یابد و بیش از این خود و دیگران را آزار ندهد:                                                                        
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم 
 تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir