📝📝📝آنچه زیر پوست جامعه تغییر کرده بود
✍🏻محمد طبیبیان
مقال دوم:
✅اول این را عرض کنم که اینجانب هر چه زمان گذشته از سیاست بیشتر بیزار شده ام. در همه جوامع میزان ضایعه مالی و انسانی و آلودگی و نکبتی که این ماشین نفرین شده تولید می کند برای یک انسان معمولی قابل تحمل و مشاهده و لمس نیست. اما به این نتیجه رسیده ام که تلاش برای بهبود فضای سیاسی، و کنترل آن ماشین وظیفه همگانی است. با توجه به این مقدمه اضافه می کنم که سال های اولیه بعد از انقلاب ۱۳۵۷ که تقریباً همه در جّو هیجانی و به اصطلاح انقلابی بودند اینجانب در مورد این پرسش کنجکاو شدم که چرا در برخی جوامع انقلاب ها رخ می دهد و چرا برخی نظام های سیاسی ناگهان فرو می ریزد. چنانکه در مورد رژیم شاه تقریباً یک سال قبل جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، در مهمانی شام با شاه در تهران گفت ایران یک جزیره آرامش است و یک سال بعد بنیاد آن حکومت بر باد بود. به زبان معمولی بگویم علاقه من به مطلب یک علاقه علمی و آکادمیک بود و آن تجربه و تجربه انقلاب های دیگر جهان چرایی این حادثه های غیر منتظره را قابل توجه جلوه می داد. به عنوان نمونه و نتیجه این نوع کنجکاوی که ادامه داشته، سال قبل به صورت یک گزارش در همین کانال مطلبی آمده است، تحت عنوان نگاهی به دلائل سقوط رژیم شاه. حاصل این که یک دلیل عمده سقوط حکومت ها خود حکومت ها هستند. چگونگی این نکته را اولین عالم علم الاجتماع به نام ابن خلدون مغربی در قرن هشتم هجری بیان کرده بود و بسیار پژوهشگران بعد از او هم تقویت و توسعه دادند. در مورد این ساز و کار یک نکته را مطرح کنم. حکومت ها وقتی شروع به انقراض می کنند که عهد اولیه با مردمی که آنان را بر سر کار می آورند را فراموش کنند و برای خود جایگاهی متعالی تر از آنانی که زیر تخت را گرفته اند منظور و بینی مبارک را از باد نخوت پر کنند. چون حتی بدوی ترین حکومت ها مثل حکومت های قبیله ای و حکومت چنگیز و نادر و شاه اسماعیل و غیره هم به جز حمایت به جد و کوشش گروه هایی از قبیله یا حامیان دیگر نمی توانستند سرکار بیایند. واما در نظریه تاریخی ابن خلدون تنزل حکومت ها ممکن است طولانی مدت باشد، لیکن معمولاً زمان سقوط که فرا رسید هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود. یعنی سقوط برق آسا و در مدت ناچیزی صورت می پذیرد. در مورد جزئیات در همان گزارش سال قبل توضیح داده شده.
به یک نظریه مرتبط دیگر اشاره کنم، آن هم نظریه توماس هابز متفکر قرن هفدهم است. او استدلال می کند که یک حکومت چیزی بیش از یک قرار داد اجتماعی نیست. این قرار داد را او بین مردم و حکومتگران تلقی می کند. البته این مفهوم بعداً توسط فلاسفه سیاست متحول شد و قرار داد اجتماعی در مورد نوع و چگونگی کار کرد حکومت را قرار دادی بین جمهور مردم به حساب آوردند. با این وجود او نکته قابل توجهی را مورد کنکاش قرار می دهد. ممکن است حکومت بعضاً مواردی از قرار داد اجتماعی بین خود و مردم را نقض کند، اما پرسش او این است که در چه شرایطی منطقاً، بر اساس ذات آن قرارداد، مردم می توانند بگویند بس است. این قرار داد منتفی است و دیگر این حکومت جایگاه نداشته و عملاً کنار رفتنی است؟ پاسخ او هم این است که زمانی که حکومت از حفاظت مردم غافل شد زمان منتفی شدن آن حکومت است. این حفاظت هم شامل حفاظت از حقوق مردم است علاوه بر حفاظت از امنیت مردم، و حفاظت از منافع و از کیان کشور در مقابل اجانب. بنا بر این یک حکومت هنگامی که این حیطه ها را مخدوش کند به کندن بنیاد خود پرداخته است. موارد بزرگ وکوچک فراوان را می توان مثال زد. مثلاً وقتی مردم برای زندگی روزمره به مخابرات و اینترنت وابسته باشند و ارائه این خدمات را حکومت در انحصار خود قرار داده و طبق قرارداد ضمنی و صریح حفظ این حق مردم را تضمین کرده است اگر به دلائل دلبخواه، مثل بروز تظاهرات، این خدمات را متوقف و یا مخدوش کند، از وظیفه ای که به عهده گرفته قصور کرده است. در واقع خود را تضعیف کرده است. یا اینکه اگر قرار است قوه قضائیه طبق یک قانون اساسی، که متن قرار داد اجتماعی است، مستقل باشد اما حکومت آن را وسیله ارعاب مخالفین قرار دهد و افرادی بدون رعایت آئین دادرسی و دسترسی به وکیل و آزمون شواهد زندانی و یا اعدام شوند، از یک وظیفه و تعهد قرار داد اجتماعی قصور کرده است. در واقع خود را تضعیف کرده است. اگر جامعه در تب و تاب پندمی و تلفات متعدد قرار دارد و ورود واکسن های با کیفیت ممنوع اعلام شود حکومت در حفظ مردم قصور کرده است.
متن کامل در اینستنت ویو
https://telegra.ph/آنچه-زیر-پوست-جامعه-تغییر-کرده-بود-12-11
@MostafaTajzadeh
✍🏻محمد طبیبیان
مقال دوم:
✅اول این را عرض کنم که اینجانب هر چه زمان گذشته از سیاست بیشتر بیزار شده ام. در همه جوامع میزان ضایعه مالی و انسانی و آلودگی و نکبتی که این ماشین نفرین شده تولید می کند برای یک انسان معمولی قابل تحمل و مشاهده و لمس نیست. اما به این نتیجه رسیده ام که تلاش برای بهبود فضای سیاسی، و کنترل آن ماشین وظیفه همگانی است. با توجه به این مقدمه اضافه می کنم که سال های اولیه بعد از انقلاب ۱۳۵۷ که تقریباً همه در جّو هیجانی و به اصطلاح انقلابی بودند اینجانب در مورد این پرسش کنجکاو شدم که چرا در برخی جوامع انقلاب ها رخ می دهد و چرا برخی نظام های سیاسی ناگهان فرو می ریزد. چنانکه در مورد رژیم شاه تقریباً یک سال قبل جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، در مهمانی شام با شاه در تهران گفت ایران یک جزیره آرامش است و یک سال بعد بنیاد آن حکومت بر باد بود. به زبان معمولی بگویم علاقه من به مطلب یک علاقه علمی و آکادمیک بود و آن تجربه و تجربه انقلاب های دیگر جهان چرایی این حادثه های غیر منتظره را قابل توجه جلوه می داد. به عنوان نمونه و نتیجه این نوع کنجکاوی که ادامه داشته، سال قبل به صورت یک گزارش در همین کانال مطلبی آمده است، تحت عنوان نگاهی به دلائل سقوط رژیم شاه. حاصل این که یک دلیل عمده سقوط حکومت ها خود حکومت ها هستند. چگونگی این نکته را اولین عالم علم الاجتماع به نام ابن خلدون مغربی در قرن هشتم هجری بیان کرده بود و بسیار پژوهشگران بعد از او هم تقویت و توسعه دادند. در مورد این ساز و کار یک نکته را مطرح کنم. حکومت ها وقتی شروع به انقراض می کنند که عهد اولیه با مردمی که آنان را بر سر کار می آورند را فراموش کنند و برای خود جایگاهی متعالی تر از آنانی که زیر تخت را گرفته اند منظور و بینی مبارک را از باد نخوت پر کنند. چون حتی بدوی ترین حکومت ها مثل حکومت های قبیله ای و حکومت چنگیز و نادر و شاه اسماعیل و غیره هم به جز حمایت به جد و کوشش گروه هایی از قبیله یا حامیان دیگر نمی توانستند سرکار بیایند. واما در نظریه تاریخی ابن خلدون تنزل حکومت ها ممکن است طولانی مدت باشد، لیکن معمولاً زمان سقوط که فرا رسید هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود. یعنی سقوط برق آسا و در مدت ناچیزی صورت می پذیرد. در مورد جزئیات در همان گزارش سال قبل توضیح داده شده.
به یک نظریه مرتبط دیگر اشاره کنم، آن هم نظریه توماس هابز متفکر قرن هفدهم است. او استدلال می کند که یک حکومت چیزی بیش از یک قرار داد اجتماعی نیست. این قرار داد را او بین مردم و حکومتگران تلقی می کند. البته این مفهوم بعداً توسط فلاسفه سیاست متحول شد و قرار داد اجتماعی در مورد نوع و چگونگی کار کرد حکومت را قرار دادی بین جمهور مردم به حساب آوردند. با این وجود او نکته قابل توجهی را مورد کنکاش قرار می دهد. ممکن است حکومت بعضاً مواردی از قرار داد اجتماعی بین خود و مردم را نقض کند، اما پرسش او این است که در چه شرایطی منطقاً، بر اساس ذات آن قرارداد، مردم می توانند بگویند بس است. این قرار داد منتفی است و دیگر این حکومت جایگاه نداشته و عملاً کنار رفتنی است؟ پاسخ او هم این است که زمانی که حکومت از حفاظت مردم غافل شد زمان منتفی شدن آن حکومت است. این حفاظت هم شامل حفاظت از حقوق مردم است علاوه بر حفاظت از امنیت مردم، و حفاظت از منافع و از کیان کشور در مقابل اجانب. بنا بر این یک حکومت هنگامی که این حیطه ها را مخدوش کند به کندن بنیاد خود پرداخته است. موارد بزرگ وکوچک فراوان را می توان مثال زد. مثلاً وقتی مردم برای زندگی روزمره به مخابرات و اینترنت وابسته باشند و ارائه این خدمات را حکومت در انحصار خود قرار داده و طبق قرارداد ضمنی و صریح حفظ این حق مردم را تضمین کرده است اگر به دلائل دلبخواه، مثل بروز تظاهرات، این خدمات را متوقف و یا مخدوش کند، از وظیفه ای که به عهده گرفته قصور کرده است. در واقع خود را تضعیف کرده است. یا اینکه اگر قرار است قوه قضائیه طبق یک قانون اساسی، که متن قرار داد اجتماعی است، مستقل باشد اما حکومت آن را وسیله ارعاب مخالفین قرار دهد و افرادی بدون رعایت آئین دادرسی و دسترسی به وکیل و آزمون شواهد زندانی و یا اعدام شوند، از یک وظیفه و تعهد قرار داد اجتماعی قصور کرده است. در واقع خود را تضعیف کرده است. اگر جامعه در تب و تاب پندمی و تلفات متعدد قرار دارد و ورود واکسن های با کیفیت ممنوع اعلام شود حکومت در حفظ مردم قصور کرده است.
متن کامل در اینستنت ویو
https://telegra.ph/آنچه-زیر-پوست-جامعه-تغییر-کرده-بود-12-11
@MostafaTajzadeh
Telegraph
آنچه زیر پوست جامعه تغییر کرده بود
📝📝📝آنچه زیر پوست جامعه تغییر کرده بود ✍🏻محمد طبیبیان مقال دوم: ✅اول این را عرض کنم که اینجانب هر چه زمان گذشته از سیاست بیشتر بیزار شده ام. در همه جوامع میزان ضایعه مالی و انسانی و آلودگی و نکبتی که این ماشین نفرین شده تولید می کند برای یک انسان معمولی قابل…
🔴پيام یک اعدام
✍️عباس عبدی
🔘اعدام محسن شكاري چه پيامي دارد؟ عليرغم توصيه مكرر خيرخواهان كه مبادا از طريق اعدام قصد مواجهه با اعتراضات را داشته باشيد، معلوم شد كه توصيهها كارگر نيفتاد و شد آنچه كه شد.
🔘اكنون بايد منتظر ماند كه ديد آثار كوتاهمدت و ميانمدت و بلندمدت اين نحوه مواجهه با اعتراضات چيست؟ شايد پاسخ داده شود كه هدف از اين اعدام، ارسال پيامي نبوده، بلكه اجراي قانون بوده است. ولي طبيعي است كه اين پاسخ پذيرفتني نيست، زيرا هيچ حكم اعدامي با روال طبيعي به اين سرعت به نتيجه منتهی نميشود، در كوتاهترين زمانها نيز حداقل ماهها طول خواهد كشيد.
🔘چگونه ممکن است که مطابق گزارش خبرگزاری دادگستری، دادگاه در ۲۹ آبان برگزار شود و حکم نهایی در ۱۷ آذر اجرا شود؟ یعنی فقط با ۱۸ روز فاصله. بهعلاوه اگر اين حكم حق وي بود، پس با توجه به شرايط عمومي و حساسيت اجتماعي لازم بود كه دادگاهش علني و با حضور وكيل انتخابي و ترجيحا با حضور سه قاضي به اتهامات وي رسيدگي مي شد تا همه مردم مطلع از اتهامات و قانون شوند و طبعا مردم نير از تطبيق درست رفتار مجرم به ماده قانون حمايت ميكردند، اگر واقعا اين حكم حق وي بود، رسيدگي غيرعلني با وكيل غيرانتخابي، بيمعنا است و هيچگاه نميتواند حمايت عموم مردم را در حكم صادره به دست آورد.
🔘ولي اگر اين حكم و اجراي سريع آن با هدف درس دادن به ديگران و استفاده از عامل ترس براي بازدارندگي آن بود، بايد گفت كه چنين اقدامي ذاتا در تقابل با حقوق فردي است.
🔘بعلاوه اگر اعدام به خودي خود بتواند چنين نقشي را ايفا كند، كشتههاي خيابان و زندان كردن افراد نيز ميتوانسته چنين كند و اگر تاكنون منجر به نتيجه نشده است، حتما ايرادي در اين تحليل وجود دارد.
🔘اين اعدام ممكن است واجد پيام سومي هم باشد اين كه در مواجهه با اتفاقات اخير، ذرهاي همراهي و همدلي وجود ندارد و پيام رسمي، اعدام و حذف است و بس.
🔘همچنان كه پيشتر نيز گفتهام، برخلاف ادعاهاي رسمي، سياست موجود مبتني بر ناديده گرفتن اعتراضات است. در مقابل فقط ميخواهد تاكيد كند كه در برابر اغتشاش قرار دارد. اگر واقعا در سطح جامعه در حدود سه ماه گذشته اعتشاش در همان حدي باشد كه اتهامات محسن شكاري محكوم به اعدام بوده است، در اين صورت هزاران نفر بايد محكوم به اعدام شوند.
🔘اين نحوه تفسير موسع از مواد قانون جزا، مورد پذيرش غالب حقوقدانان نيست. پس اولين نتيجه اين رفتار بلاموضوع شدن اعتبار نهاد دادرسي است. در واقع جز فرد اعدام شده، نهاد صادركننده راي نيز به نحوي قرباني اين سياست شده است.
🔘متاسفانه محتمل است که اين سياست ايران را در مسير غيرقابل بازگشت قرار دهد. جريان اعتراضات در حال تطبيق كامل با الگوي اعتراضات مدني و خشونت پرهيز بود ولي به نظر ميرسد كه برخي افراد از اين مسير راضي نبودند و اين اعدام پيامي داشت به معترضين كه گوش كسي به شما بدهكار نيست.
🔘این اعدام حتی اگر ده درصد معترضین کف خیابان را بسوی خشونت سوق دهد فاجعهبار خواهد بود. بر خلاف هندسه، در سیاست کوتاهترین راه، مسیر مستقیم و خط راست نیست بلکه چه بسا باید مسیر طولانیتری را برای رسیدن به مقصود انتخاب کرد.
🔘خود دانید. @MostafaTajzadeh
✍️عباس عبدی
🔘اعدام محسن شكاري چه پيامي دارد؟ عليرغم توصيه مكرر خيرخواهان كه مبادا از طريق اعدام قصد مواجهه با اعتراضات را داشته باشيد، معلوم شد كه توصيهها كارگر نيفتاد و شد آنچه كه شد.
🔘اكنون بايد منتظر ماند كه ديد آثار كوتاهمدت و ميانمدت و بلندمدت اين نحوه مواجهه با اعتراضات چيست؟ شايد پاسخ داده شود كه هدف از اين اعدام، ارسال پيامي نبوده، بلكه اجراي قانون بوده است. ولي طبيعي است كه اين پاسخ پذيرفتني نيست، زيرا هيچ حكم اعدامي با روال طبيعي به اين سرعت به نتيجه منتهی نميشود، در كوتاهترين زمانها نيز حداقل ماهها طول خواهد كشيد.
🔘چگونه ممکن است که مطابق گزارش خبرگزاری دادگستری، دادگاه در ۲۹ آبان برگزار شود و حکم نهایی در ۱۷ آذر اجرا شود؟ یعنی فقط با ۱۸ روز فاصله. بهعلاوه اگر اين حكم حق وي بود، پس با توجه به شرايط عمومي و حساسيت اجتماعي لازم بود كه دادگاهش علني و با حضور وكيل انتخابي و ترجيحا با حضور سه قاضي به اتهامات وي رسيدگي مي شد تا همه مردم مطلع از اتهامات و قانون شوند و طبعا مردم نير از تطبيق درست رفتار مجرم به ماده قانون حمايت ميكردند، اگر واقعا اين حكم حق وي بود، رسيدگي غيرعلني با وكيل غيرانتخابي، بيمعنا است و هيچگاه نميتواند حمايت عموم مردم را در حكم صادره به دست آورد.
🔘ولي اگر اين حكم و اجراي سريع آن با هدف درس دادن به ديگران و استفاده از عامل ترس براي بازدارندگي آن بود، بايد گفت كه چنين اقدامي ذاتا در تقابل با حقوق فردي است.
🔘بعلاوه اگر اعدام به خودي خود بتواند چنين نقشي را ايفا كند، كشتههاي خيابان و زندان كردن افراد نيز ميتوانسته چنين كند و اگر تاكنون منجر به نتيجه نشده است، حتما ايرادي در اين تحليل وجود دارد.
🔘اين اعدام ممكن است واجد پيام سومي هم باشد اين كه در مواجهه با اتفاقات اخير، ذرهاي همراهي و همدلي وجود ندارد و پيام رسمي، اعدام و حذف است و بس.
🔘همچنان كه پيشتر نيز گفتهام، برخلاف ادعاهاي رسمي، سياست موجود مبتني بر ناديده گرفتن اعتراضات است. در مقابل فقط ميخواهد تاكيد كند كه در برابر اغتشاش قرار دارد. اگر واقعا در سطح جامعه در حدود سه ماه گذشته اعتشاش در همان حدي باشد كه اتهامات محسن شكاري محكوم به اعدام بوده است، در اين صورت هزاران نفر بايد محكوم به اعدام شوند.
🔘اين نحوه تفسير موسع از مواد قانون جزا، مورد پذيرش غالب حقوقدانان نيست. پس اولين نتيجه اين رفتار بلاموضوع شدن اعتبار نهاد دادرسي است. در واقع جز فرد اعدام شده، نهاد صادركننده راي نيز به نحوي قرباني اين سياست شده است.
🔘متاسفانه محتمل است که اين سياست ايران را در مسير غيرقابل بازگشت قرار دهد. جريان اعتراضات در حال تطبيق كامل با الگوي اعتراضات مدني و خشونت پرهيز بود ولي به نظر ميرسد كه برخي افراد از اين مسير راضي نبودند و اين اعدام پيامي داشت به معترضين كه گوش كسي به شما بدهكار نيست.
🔘این اعدام حتی اگر ده درصد معترضین کف خیابان را بسوی خشونت سوق دهد فاجعهبار خواهد بود. بر خلاف هندسه، در سیاست کوتاهترین راه، مسیر مستقیم و خط راست نیست بلکه چه بسا باید مسیر طولانیتری را برای رسیدن به مقصود انتخاب کرد.
🔘خود دانید. @MostafaTajzadeh
مرگ تدریجی زیر سایه مستدام نظام!
اسمش را «زندگی» گذاشتهایم اما گاه در سیطرهی نظام حاکم زندگی نوعی «مرگ تدریجی» است، زندگی همراه با رنج مستمر و فرسودگی و زوال مدام.
مرگ سیاسی را نباید تنها به حکم زندان و اعدام و قتل جوانان به دست حکومت محدود کرد. کافیست به وضعیت بدن و سیاستهای حاکم بر آن نگاه کنیم تا ببینیم هر آنچه که تن و روان ما را دچار زوال کرده است، ریشهی سیاسی دارد: از کمبود نیازهای اولیه همچون غذا و آب سالم و هوای تمیز گرفته تا تشویشهای روانی و محرومیتهای اجتماعی همچون حضور و پوشش و حرکت دلخواه در فضاهای عمومی.
مفهوم «مرگ تدریجی» را لورن برلانت از مشهورترین روشنفکران و نظریهپردازان فرهنگی معاصر آمریکا مطرح کرد. برلانت البته به مشکلات کشور خودش توجه داشت، ولی مفهوم «مرگ تدریجی» را میشود در تطبیق با هر نظام حاکمیت و ساختار قدرتی به کار برد، نظامی که سیاستهایی را پیاده میکند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم میکاهد اما هرگز مسوولیت وضعیت پیشآمده را نمیپذیرد.
نظام سیاسی وضعیت «مرگ تدریجی» مردمان را رقم میزند. نمیتوانیم به اوضاع و شرایط نابسامان زندگی و اضطرابهای روزمره – که محصول سیاستهای نظام است – توجه نکنیم و در عوض آدمها را بهخاطر ضعف اراده، افسردگی، سرطان و اعتیاد و دیگر عارضههای جسمی و روانی سرزنش کنیم.
@MostafaTajzadeh
چکیدهای از مقالهی برلانت را میتوانید در سایت دانشکده بخوانید:
https://daneshkadeh.org/society-mental-health/8844/
@Eshraghi_Alireza
اسمش را «زندگی» گذاشتهایم اما گاه در سیطرهی نظام حاکم زندگی نوعی «مرگ تدریجی» است، زندگی همراه با رنج مستمر و فرسودگی و زوال مدام.
مرگ سیاسی را نباید تنها به حکم زندان و اعدام و قتل جوانان به دست حکومت محدود کرد. کافیست به وضعیت بدن و سیاستهای حاکم بر آن نگاه کنیم تا ببینیم هر آنچه که تن و روان ما را دچار زوال کرده است، ریشهی سیاسی دارد: از کمبود نیازهای اولیه همچون غذا و آب سالم و هوای تمیز گرفته تا تشویشهای روانی و محرومیتهای اجتماعی همچون حضور و پوشش و حرکت دلخواه در فضاهای عمومی.
مفهوم «مرگ تدریجی» را لورن برلانت از مشهورترین روشنفکران و نظریهپردازان فرهنگی معاصر آمریکا مطرح کرد. برلانت البته به مشکلات کشور خودش توجه داشت، ولی مفهوم «مرگ تدریجی» را میشود در تطبیق با هر نظام حاکمیت و ساختار قدرتی به کار برد، نظامی که سیاستهایی را پیاده میکند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم میکاهد اما هرگز مسوولیت وضعیت پیشآمده را نمیپذیرد.
نظام سیاسی وضعیت «مرگ تدریجی» مردمان را رقم میزند. نمیتوانیم به اوضاع و شرایط نابسامان زندگی و اضطرابهای روزمره – که محصول سیاستهای نظام است – توجه نکنیم و در عوض آدمها را بهخاطر ضعف اراده، افسردگی، سرطان و اعتیاد و دیگر عارضههای جسمی و روانی سرزنش کنیم.
@MostafaTajzadeh
چکیدهای از مقالهی برلانت را میتوانید در سایت دانشکده بخوانید:
https://daneshkadeh.org/society-mental-health/8844/
@Eshraghi_Alireza
دانشکده | چکیده بحثهای دانشگاهی و تجربههای جهانی دربارهی مسایل محلی
مرگ تدریجی زیر سایه مستدام نظام | دانشکده
حاکمیت سیاستهایی را پیاده میکند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم میکاهد، اما هرگز مسوولیت وضعیت پیشآمده را نمیپذیرد. نمیتوانیم به اوضاع عمومی، شرایط نابسامان محیط کاری و اضطرابهای روزمره توجه نکنیم و در عوض راجع به ضعف اراده، اشتها، غذا، سیگار، خرید…
✅پیام مهدی کروبی بمناسبت صدور و اجرای حکم اعدام برای مردم معترض
🔻آقای خامنه ای هر اعتراض را به دشمن نسبت می دهد تا زمینه سرکوب را فراهم کند
باسمه تعالی
حکم اعدام مرحوم محسن شکاری در راستای حاکمیت فضای رعب و وحشت صادر، تایید و به سرعت اجرا شد. این در حالی ست که ایشان مرتکب قتلی نشده بود و افعالش هم مصداق محارب نبوده است.
اینجانب بیم آن دارم که اجرای این حکم مقدمهای برای صدور و اجرای احکام بیشتری در ستاندن جانها مطابق تمایل صاحب قدرت باشد، چراکه آقای خامنه ای، متاسفانه بدون توجه به بستر اعتراضها، تنها بر حذف صورت مسئله و جمعکردن آن متمرکز شده و عامدانه هر اعتراض و یا مطالبهای را به دشمن نسبت میدهد تا زمینه سرکوب آنرا فراهم کند.
از آنجاکه ایشان مردم معترض را غافل یا جاهل و یا دارای تحلیل بد میداند، با ابزار سرکوب میخواهد همه کسانی که خودکامگی فردیاش را به چالش میکشند، به نوعی متنبه کند. غافل از آنکه تئوری النصر بالرعب در قبال این ملت به ستوه آمده از ظلم، تحقیر، تبعیض و فساد دیگر کارایی ندارد.
در سرکوب خونین چند ماه گذشته تعداد زیادی از هموطنان از جمله زنان و کودکان با گلوله جنگی ماموران و لباس شخصی ها کشته شدند و یک نفر هم بابت آن جنایات تاکنون محاکمه و یا مؤاخذه نگردیده است. اما برای زخمی بر تن یک مأمور، جوانی بی پناه را در دادگاهی فرمایشی محکوم به محاربه می کنند و حکمی را که مغایرت آن با موازین شرعی و قانونی بر کسی پوشیده نیست، به سرعت اجرا می کنند. فراموش نکنید آنکه باد بکارد، طوفان درو می کند.والسلام
مهدی کروبی
شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱
@MostafaTajzadeh
🔻آقای خامنه ای هر اعتراض را به دشمن نسبت می دهد تا زمینه سرکوب را فراهم کند
باسمه تعالی
حکم اعدام مرحوم محسن شکاری در راستای حاکمیت فضای رعب و وحشت صادر، تایید و به سرعت اجرا شد. این در حالی ست که ایشان مرتکب قتلی نشده بود و افعالش هم مصداق محارب نبوده است.
اینجانب بیم آن دارم که اجرای این حکم مقدمهای برای صدور و اجرای احکام بیشتری در ستاندن جانها مطابق تمایل صاحب قدرت باشد، چراکه آقای خامنه ای، متاسفانه بدون توجه به بستر اعتراضها، تنها بر حذف صورت مسئله و جمعکردن آن متمرکز شده و عامدانه هر اعتراض و یا مطالبهای را به دشمن نسبت میدهد تا زمینه سرکوب آنرا فراهم کند.
از آنجاکه ایشان مردم معترض را غافل یا جاهل و یا دارای تحلیل بد میداند، با ابزار سرکوب میخواهد همه کسانی که خودکامگی فردیاش را به چالش میکشند، به نوعی متنبه کند. غافل از آنکه تئوری النصر بالرعب در قبال این ملت به ستوه آمده از ظلم، تحقیر، تبعیض و فساد دیگر کارایی ندارد.
در سرکوب خونین چند ماه گذشته تعداد زیادی از هموطنان از جمله زنان و کودکان با گلوله جنگی ماموران و لباس شخصی ها کشته شدند و یک نفر هم بابت آن جنایات تاکنون محاکمه و یا مؤاخذه نگردیده است. اما برای زخمی بر تن یک مأمور، جوانی بی پناه را در دادگاهی فرمایشی محکوم به محاربه می کنند و حکمی را که مغایرت آن با موازین شرعی و قانونی بر کسی پوشیده نیست، به سرعت اجرا می کنند. فراموش نکنید آنکه باد بکارد، طوفان درو می کند.والسلام
مهدی کروبی
شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱
@MostafaTajzadeh
🟩 مدعیان گفتگو پنج ماه پیش او را به بند کشیدند، با این خیال خام که صدایش را خاموش کنند! صدایش رساتر شد و مخاطبانش بیشتر.
🟢 گزیدهای از توییتهای مصطفی تاجزاده
✅ ۲۷ تیر ۱۳۹۹: رسول اکرم: «تا مىتوانید مجازاتها را از مسلمانان دور کنید و اگر راهى براى خلاصى مسلمان یافتید، آزادش بگذارید. چون امام اگر در عفو خطا کند، بهتر از آن است که در مجازات اشتباه کند.»(میزان الحکمه، باب ۷۳۶) #اعدام_نکنید
✅ ۲۴ تیر ۱۳۹۹: هیچ چیز به اندازه ریختن خون مظلوم پایههای حکومت را سست و لرزان و جامعه را به انتقامجویی و عصیان تحریک نمیکند. مردم هیچ اعدامی را با دلایل سست و باورناپذیر عادلانه نمیدانند. #اعدام_نکنید
✅ ۳۰ مرداد ۱۳۹۷: در قوه قضاییه چه خبره؟ محکومیت امیر اسماعیلی روزنامه نگار به ۱۰ سال زندان! اجرای حکم ۶ سال حبس مجید آذرپی! ۱۰۳سال زندان برای #دانشجویان! احکام سنگین علیه #دراویش از جمله حسن عبدی ۲۶ سال! بازداشت شعلهسعدی و انتقال او به زندان فشافویه! محکومیت یکساله برای غلامحسین کرباسچی!
✅ ۷ مهر ۱۳۹۹: پدر امیر حسین مرادی از متهمان اعتراضات آبان۹۸ که به اعدام محکوم شده بود، خودکشی کرد. اگر رویکرد قضایی کشور هرچه سریعتر اصلاح نشود و صدور احکام سنگین برای معترضان پایان نیابد، جامعه ممکن است زودتر از آنچه حاکمیت تصور میکند، گرفتار چرخه شوم خشونت شود. #اعدام_نکنید
✅ ۳ فروردین ۱۳۹۷: با #بهزادنبوی دوستی۴۰ ساله دارم و در طول این ایام کمتر سخنی تلختر از آنچه وی به بازجوهایش گفت، بهیاد دارم؛
«در کیفرخواست و حکم دادگاه من در زمان شاه یک کلمه دروغ نیست ولی در کیفرخواست و حکم دادگاه بعد از انقلاب من یک کلمه با واقعیت تطبیق نمیکند.»
@MostafaTajzadeh
🟢 گزیدهای از توییتهای مصطفی تاجزاده
✅ ۲۷ تیر ۱۳۹۹: رسول اکرم: «تا مىتوانید مجازاتها را از مسلمانان دور کنید و اگر راهى براى خلاصى مسلمان یافتید، آزادش بگذارید. چون امام اگر در عفو خطا کند، بهتر از آن است که در مجازات اشتباه کند.»(میزان الحکمه، باب ۷۳۶) #اعدام_نکنید
✅ ۲۴ تیر ۱۳۹۹: هیچ چیز به اندازه ریختن خون مظلوم پایههای حکومت را سست و لرزان و جامعه را به انتقامجویی و عصیان تحریک نمیکند. مردم هیچ اعدامی را با دلایل سست و باورناپذیر عادلانه نمیدانند. #اعدام_نکنید
✅ ۳۰ مرداد ۱۳۹۷: در قوه قضاییه چه خبره؟ محکومیت امیر اسماعیلی روزنامه نگار به ۱۰ سال زندان! اجرای حکم ۶ سال حبس مجید آذرپی! ۱۰۳سال زندان برای #دانشجویان! احکام سنگین علیه #دراویش از جمله حسن عبدی ۲۶ سال! بازداشت شعلهسعدی و انتقال او به زندان فشافویه! محکومیت یکساله برای غلامحسین کرباسچی!
✅ ۷ مهر ۱۳۹۹: پدر امیر حسین مرادی از متهمان اعتراضات آبان۹۸ که به اعدام محکوم شده بود، خودکشی کرد. اگر رویکرد قضایی کشور هرچه سریعتر اصلاح نشود و صدور احکام سنگین برای معترضان پایان نیابد، جامعه ممکن است زودتر از آنچه حاکمیت تصور میکند، گرفتار چرخه شوم خشونت شود. #اعدام_نکنید
✅ ۳ فروردین ۱۳۹۷: با #بهزادنبوی دوستی۴۰ ساله دارم و در طول این ایام کمتر سخنی تلختر از آنچه وی به بازجوهایش گفت، بهیاد دارم؛
«در کیفرخواست و حکم دادگاه من در زمان شاه یک کلمه دروغ نیست ولی در کیفرخواست و حکم دادگاه بعد از انقلاب من یک کلمه با واقعیت تطبیق نمیکند.»
@MostafaTajzadeh
🔺هم شرقی هم غربی: نگاه عربستان به جهان
تهران، پکن را متحد سیاسی و شربک راهبردی خود می بیند، اما سفر شی جین پنگ به ریاض نشان داد، پکن در این پنداشت با ایران همسو نیست.
برای چین روابط بین الملل، چرتکه و محل محاسبه سود و زیان است. عربستان که اقتصاد بزرگ تری از ایران دارد و روابط خارجی گسترده تری هم دارد با وجود نوپا بودن روابط با آن، شریک مهم تری است.
روابط مدرن ایران و چین پنجاه ساله و روابط با عربستان کمی بیش از سی سال است.
صد البته روابط قدیمی میان تهران و پکن، قدمت خیلی بیشتری دارد.
44 سال قبل در شهریور 1357 در حالی که ایران در آتش انقلاب می سوخت، هواکوئوفنگ رهبر چین شخصا به تهران آمد تا حمایت خود را از شاه نشان دهد و روی اهمیت روابط با ایران تاکید کند.
تنها چند روز پس از این دیدار، کشتار 17 شهریور بوقوع پیوست و این سفر به یک رسوایی دیپلماتیک تبدیل شد.
چینی ها با علم به وجود بحران در ایران، به جهت اهمیتی که برای رابطه با شاه قائل بودند، ریسک این سفر را بجان خریدند.
شاه ایران که متحد اصلی غرب در منطقه محسوب می شد، همزمان با روسیه شوروی و چین روابطی نزدیک و دوستانه داشت.
بسان چینی ها، رادیو مسکو هم با تاخیر زیاد و پس از آنکه سقوط شاه مسجل شد، لحن همدلانه خود را تغییر داد و با احتیاط به بیان وقایع ایران پرداخت.
شاه پس از تحکیم رژیمش و کسب اعتماد به نفس کافی، در پی توازن بخشی به سیاست خارجی و پیگیری به اصطلاح یک سیاست مستقل ملی از رهگذر سیاست موازنه مثبت بود: در دهه چهل با روس ها گرم گرفت و در آغاز دهه پنجاه با چینیها، همزمان روابط راهبردیش با بلوک غرب را هم حفظ کرد.
رئوس کلی این سیاست، مشابه تاکتیک های بن سلمان برای رهایی کشورش از اتکای بیش از حد به یک قطب در سیاست خارجی است.
امری که عربستان را به بازیگری مهم تبدیل کرده و با استفاده از ظرفیت های اقتصادیش، به درجه ای از عاملیت رسانده که در تاریخ این کشور بی سابقه است.
عربستان متحد سیاسی آمریکا، شریک تجاری عمده چینی ها در خاورمیانه و رفیق نفتی روس ها است.
در عین حال رهبر جهان عرب هم است. بدون هیچ لفاظی انقلابی جای مصر ناصر نشسته و اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس را در دست خود دارد.
نکته اصلی سفر شی جبن پینگ رهبر چین به عربستان هم همین است: شی عربستان را در جایگاه رهبر یک بلوک منطقه ای و هویتی بزرگ نظیر آمریکا، روسیه، هند و اتحادیه اروپا پذیرفته و سفرش را در طراز آن انجام داده است.
لحن بی سابقه رهبر چین در تایید مواضع عربستان در مورد برنامه اتمی ایران و سیاست های منطقه ای آن، کوچکترین تردیدی باقی نمی گذارد که برای این کشور رابطه با ریاض اصل و تهران فرع و تابعی از آن محسوب می شود.
در این میان تکلیف برنامه ی نگاه به شرق دولت فعلی چه می شود؟
اساسا نگاه به شرق چه معنایی دارد؟ مگر می شود در دنیای درهم تنیده کنونی، به بخشی نگاه نکرد و بخشی دیگر را دید!
شاه سابق حتی در جهان جنگ سرد که به صورت ساختاری تقسیم شده بود، دنبال تامین امنیت از طریق چند جانبه گرایی بود.
طرفه آنکه مخالفان چپ گرای وی بخشی دلبسته ی مسکو و بخشی سرسپرده پکن بودند، اما آنچه کار وی را ساخت، نه شرقی ها، بلکه روی برگرداندن غربی ها از او در کنفرانس گوادلوپ بود.
چه آن زمان و چه اکنون که قدرت های اقتصادی مهم غیر غربی سر بر آورده اند، راه و رسم جهان را غرب تعیین می کند و هنوز تا شرقی شدن جهان راهی دراز مانده است.
ممکن است در کنه دل مستبدانی چون بن سلمان و سیسی و بن زاید و الهام علیف، این آرزو لانه کرده باشد:
کاش بجای آمریکا، چین و یا روسیه کدخدای جهان بود و بی دغدغه حقوق بشر و دمکراسی تا ابد به راحتی حکومت می کردیم!
اما می دانند که چنین نمی شود و منطق قدرت چیز دیگری می گوید و "الگوی گوادلوپ" همانگونه که در جریان بهار عربی در قاهره و تونس تکرار شد، همچنان کار می کند.
معروف است که آرزو بر جوانان عیب نیست، اما...!
بدین معنا که جوان به اقتضای جوانی حق دارد رویا پیشه کند و در تحقق آن بکوشد، اما نباید دنبال آرزوهای سراب گونه ای برود که تحقق آنها محال و کوشش برای آنها، معادل از دست دادن جوانی و اتلاف عمر و هزینه است.
کشورها هم به نحوی مشمول این قاعده می شوند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1 @MostafaTajzadeh
تهران، پکن را متحد سیاسی و شربک راهبردی خود می بیند، اما سفر شی جین پنگ به ریاض نشان داد، پکن در این پنداشت با ایران همسو نیست.
برای چین روابط بین الملل، چرتکه و محل محاسبه سود و زیان است. عربستان که اقتصاد بزرگ تری از ایران دارد و روابط خارجی گسترده تری هم دارد با وجود نوپا بودن روابط با آن، شریک مهم تری است.
روابط مدرن ایران و چین پنجاه ساله و روابط با عربستان کمی بیش از سی سال است.
صد البته روابط قدیمی میان تهران و پکن، قدمت خیلی بیشتری دارد.
44 سال قبل در شهریور 1357 در حالی که ایران در آتش انقلاب می سوخت، هواکوئوفنگ رهبر چین شخصا به تهران آمد تا حمایت خود را از شاه نشان دهد و روی اهمیت روابط با ایران تاکید کند.
تنها چند روز پس از این دیدار، کشتار 17 شهریور بوقوع پیوست و این سفر به یک رسوایی دیپلماتیک تبدیل شد.
چینی ها با علم به وجود بحران در ایران، به جهت اهمیتی که برای رابطه با شاه قائل بودند، ریسک این سفر را بجان خریدند.
شاه ایران که متحد اصلی غرب در منطقه محسوب می شد، همزمان با روسیه شوروی و چین روابطی نزدیک و دوستانه داشت.
بسان چینی ها، رادیو مسکو هم با تاخیر زیاد و پس از آنکه سقوط شاه مسجل شد، لحن همدلانه خود را تغییر داد و با احتیاط به بیان وقایع ایران پرداخت.
شاه پس از تحکیم رژیمش و کسب اعتماد به نفس کافی، در پی توازن بخشی به سیاست خارجی و پیگیری به اصطلاح یک سیاست مستقل ملی از رهگذر سیاست موازنه مثبت بود: در دهه چهل با روس ها گرم گرفت و در آغاز دهه پنجاه با چینیها، همزمان روابط راهبردیش با بلوک غرب را هم حفظ کرد.
رئوس کلی این سیاست، مشابه تاکتیک های بن سلمان برای رهایی کشورش از اتکای بیش از حد به یک قطب در سیاست خارجی است.
امری که عربستان را به بازیگری مهم تبدیل کرده و با استفاده از ظرفیت های اقتصادیش، به درجه ای از عاملیت رسانده که در تاریخ این کشور بی سابقه است.
عربستان متحد سیاسی آمریکا، شریک تجاری عمده چینی ها در خاورمیانه و رفیق نفتی روس ها است.
در عین حال رهبر جهان عرب هم است. بدون هیچ لفاظی انقلابی جای مصر ناصر نشسته و اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس را در دست خود دارد.
نکته اصلی سفر شی جبن پینگ رهبر چین به عربستان هم همین است: شی عربستان را در جایگاه رهبر یک بلوک منطقه ای و هویتی بزرگ نظیر آمریکا، روسیه، هند و اتحادیه اروپا پذیرفته و سفرش را در طراز آن انجام داده است.
لحن بی سابقه رهبر چین در تایید مواضع عربستان در مورد برنامه اتمی ایران و سیاست های منطقه ای آن، کوچکترین تردیدی باقی نمی گذارد که برای این کشور رابطه با ریاض اصل و تهران فرع و تابعی از آن محسوب می شود.
در این میان تکلیف برنامه ی نگاه به شرق دولت فعلی چه می شود؟
اساسا نگاه به شرق چه معنایی دارد؟ مگر می شود در دنیای درهم تنیده کنونی، به بخشی نگاه نکرد و بخشی دیگر را دید!
شاه سابق حتی در جهان جنگ سرد که به صورت ساختاری تقسیم شده بود، دنبال تامین امنیت از طریق چند جانبه گرایی بود.
طرفه آنکه مخالفان چپ گرای وی بخشی دلبسته ی مسکو و بخشی سرسپرده پکن بودند، اما آنچه کار وی را ساخت، نه شرقی ها، بلکه روی برگرداندن غربی ها از او در کنفرانس گوادلوپ بود.
چه آن زمان و چه اکنون که قدرت های اقتصادی مهم غیر غربی سر بر آورده اند، راه و رسم جهان را غرب تعیین می کند و هنوز تا شرقی شدن جهان راهی دراز مانده است.
ممکن است در کنه دل مستبدانی چون بن سلمان و سیسی و بن زاید و الهام علیف، این آرزو لانه کرده باشد:
کاش بجای آمریکا، چین و یا روسیه کدخدای جهان بود و بی دغدغه حقوق بشر و دمکراسی تا ابد به راحتی حکومت می کردیم!
اما می دانند که چنین نمی شود و منطق قدرت چیز دیگری می گوید و "الگوی گوادلوپ" همانگونه که در جریان بهار عربی در قاهره و تونس تکرار شد، همچنان کار می کند.
معروف است که آرزو بر جوانان عیب نیست، اما...!
بدین معنا که جوان به اقتضای جوانی حق دارد رویا پیشه کند و در تحقق آن بکوشد، اما نباید دنبال آرزوهای سراب گونه ای برود که تحقق آنها محال و کوشش برای آنها، معادل از دست دادن جوانی و اتلاف عمر و هزینه است.
کشورها هم به نحوی مشمول این قاعده می شوند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1 @MostafaTajzadeh
♦️ نظام اقتدارگرایی و پی آمدهای اجتماعی آن
🔻اقتدارگرایی از ریشه اقتدار به دست می آید و در آن مسلط شدن به شخصیت، آراء و زندگی انسانها اصالت دارد. در این روش مدیریت، فردیت و اصالت فردی انسانها از آنها گرفته می شود و از انسانها، وفاداری تمام، نامحدود، بی چون و چرا و دگرگونی ناپذیر انتظار می رود.
🔻در چارچوبهای اقتدارگرا و تمامیت گرا، سعی بر آن است تا از طرح هرگونه برنامه مشخصی پرهیز گردد زیرا به محض اینکه برنامه ای تنظیم گردد نقش افراد کاهش می یابدو جایگاه برنامه و افرادی که قرار است آن برنامه را عملیاتی کنند افزایش می یابد. در نظامهای فردی و اقتدارگرا که تبعیت محض را می طلبد، "متفاوت بودن" نوعی انحراف محسوب می شود.
🔻در چنین شرایطی، فردیت می میرد و اندیشه تعطیل می گردد و زمینه باروری و نوآوری فردی هیچگاه فرصت رشد پیدا نمی کند. در چنین قالبی، به کسی اعتماد وجود دارد که دقیق تقلید می کند نه آن که از قواعد و قوانین و مقررات و اندیشه ای حمایت می کند. تفاوت پذیری، اصالت انسانی دارد و رشد و رقابت تنها در سایه تفاوت پذیری امکان پذیر است.
🔻همه باید خود را با رأس هرم و شخص شاه بسنجند و او را معیار قرار دهند هر چند که در چند ساعت دهها تناقض در او را با چشمان خود مشاهده کنند زیرا منفعت افراد و منطق وجودی آنها اتصال با رأس هرم گره خورده است.
🔻در دورۀ قاجار هرکسی که استعداد فکری و قلمی داشت مجبور می شد به روسیه، عثمانی یا اروپا مهاجرت کند زیرا متفاوت بودن و متفاوت اندیشیدن جرم محسوب میشد. هنگامی که "تفاوت ها" پذیرفته نشوند، استدالل و منطق و دلیل آوردن و در نتیجه فکر کردن رو به فراموشی می روند. افراد به تدریج مجبورمی شوند، افکار خود را مخفی کرده و خواسته های خود را پنهان نمایند.
🔸تلخیصی از کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عصر قاجار . نوشته محمود سریع القلم.
✍️تلخیص: مهدی شیرخانی
🆔@MostafaTajzadeh
🔻اقتدارگرایی از ریشه اقتدار به دست می آید و در آن مسلط شدن به شخصیت، آراء و زندگی انسانها اصالت دارد. در این روش مدیریت، فردیت و اصالت فردی انسانها از آنها گرفته می شود و از انسانها، وفاداری تمام، نامحدود، بی چون و چرا و دگرگونی ناپذیر انتظار می رود.
🔻در چارچوبهای اقتدارگرا و تمامیت گرا، سعی بر آن است تا از طرح هرگونه برنامه مشخصی پرهیز گردد زیرا به محض اینکه برنامه ای تنظیم گردد نقش افراد کاهش می یابدو جایگاه برنامه و افرادی که قرار است آن برنامه را عملیاتی کنند افزایش می یابد. در نظامهای فردی و اقتدارگرا که تبعیت محض را می طلبد، "متفاوت بودن" نوعی انحراف محسوب می شود.
🔻در چنین شرایطی، فردیت می میرد و اندیشه تعطیل می گردد و زمینه باروری و نوآوری فردی هیچگاه فرصت رشد پیدا نمی کند. در چنین قالبی، به کسی اعتماد وجود دارد که دقیق تقلید می کند نه آن که از قواعد و قوانین و مقررات و اندیشه ای حمایت می کند. تفاوت پذیری، اصالت انسانی دارد و رشد و رقابت تنها در سایه تفاوت پذیری امکان پذیر است.
🔻همه باید خود را با رأس هرم و شخص شاه بسنجند و او را معیار قرار دهند هر چند که در چند ساعت دهها تناقض در او را با چشمان خود مشاهده کنند زیرا منفعت افراد و منطق وجودی آنها اتصال با رأس هرم گره خورده است.
🔻در دورۀ قاجار هرکسی که استعداد فکری و قلمی داشت مجبور می شد به روسیه، عثمانی یا اروپا مهاجرت کند زیرا متفاوت بودن و متفاوت اندیشیدن جرم محسوب میشد. هنگامی که "تفاوت ها" پذیرفته نشوند، استدالل و منطق و دلیل آوردن و در نتیجه فکر کردن رو به فراموشی می روند. افراد به تدریج مجبورمی شوند، افکار خود را مخفی کرده و خواسته های خود را پنهان نمایند.
🔸تلخیصی از کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عصر قاجار . نوشته محمود سریع القلم.
✍️تلخیص: مهدی شیرخانی
🆔@MostafaTajzadeh
♦️مقایسه اقتصاد ایران با کشورهای منطقه / ایرانیان از این هم فقیرتر میشوند؟
🖋محمدمهدی حاتمی
🔻تا دو دهه پیش، ایران و ترکیه بهترین اقتصادهایِ منطقه بودند و تقریبا شانه به شانه یکدیگر حرکت میکردند. اما براساس گزارش بانک جهانی، در سال ۲۰۲۶ میلادی، شهروندان گرجستان، جمهوریآذربایجان، ویتنام و مصر از شهروندان ایرانی ثروتمندتر خواهند بود. گویا فردایِ ما از امروزمان غمانگیزتر است.
🔻به گزارش تجارتنیوز، مقایسه میان وضعیت شهروندان کشورهای مختلف از منظر اقتصادی، یکی از سادهترین راهها برای مقایسه شیوه حکمرانی در این کشورهاست. بر این اساس، هر چقدر درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی و شاخصهایی از این دست در یک کشور بالاتر باشند، یعنی آن کشور ثروت بیشتری تولید کرده و نظام حکمرانیِ آن، دستکم در حوزه اقتصاد، موفقتر بوده است.
🔻کجا بودیم و قرار بود کجا باشیم؟
اگر به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (موسوم به منطقه «منا» یا MENA) اکتفا کنیم، تا دو دهه پیش، ایران و ترکیه بهترین اقتصادهایِ این منطقه بودند و تقریبا شانه به شانه یکدیگر حرکت میکردند. درسال ۱۳۸۴ خورشیدی، تولید ناخالص داخلی ایران و ترکیه بر «حسب شاخص برابری قدرت خرید» (PPP) تقریبا مساوی با هم و معادل یک میلیارد دلار بود.
🔻از آنجا که جمعیت ایران و ترکیه هم تقریبا در تمام طول دهههای گذشته مشابه یکدیگر بوده، یعنی در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، شهروندان ایرانی و ترکیهای، از نظر ثروت تقریبا با یکدیگر برابر بودهاند و هر اتفاق مثبتی هم برای اقتصاد ترکیه افتاده، در طول ۱۶ سال اخیر بوده است.
🔻سال ۱۳۸۴ اما از قضا همان سالی هم هست که «سند چشمانداز توسعه ۱۴۰۴» ایران، در دوران اصلاحات به تصویب رسید، سندی که میگفت تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی، یعنی ۲۰ سال پس از تصویب سند، ایران بزرگترین اقتصاد منطقه و الگویی برای کشورهای همسایه خواهد بود.
لينك كامل مقاله
🆔@MostafaTajzadeh
🖋محمدمهدی حاتمی
🔻تا دو دهه پیش، ایران و ترکیه بهترین اقتصادهایِ منطقه بودند و تقریبا شانه به شانه یکدیگر حرکت میکردند. اما براساس گزارش بانک جهانی، در سال ۲۰۲۶ میلادی، شهروندان گرجستان، جمهوریآذربایجان، ویتنام و مصر از شهروندان ایرانی ثروتمندتر خواهند بود. گویا فردایِ ما از امروزمان غمانگیزتر است.
🔻به گزارش تجارتنیوز، مقایسه میان وضعیت شهروندان کشورهای مختلف از منظر اقتصادی، یکی از سادهترین راهها برای مقایسه شیوه حکمرانی در این کشورهاست. بر این اساس، هر چقدر درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی و شاخصهایی از این دست در یک کشور بالاتر باشند، یعنی آن کشور ثروت بیشتری تولید کرده و نظام حکمرانیِ آن، دستکم در حوزه اقتصاد، موفقتر بوده است.
🔻کجا بودیم و قرار بود کجا باشیم؟
اگر به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (موسوم به منطقه «منا» یا MENA) اکتفا کنیم، تا دو دهه پیش، ایران و ترکیه بهترین اقتصادهایِ این منطقه بودند و تقریبا شانه به شانه یکدیگر حرکت میکردند. درسال ۱۳۸۴ خورشیدی، تولید ناخالص داخلی ایران و ترکیه بر «حسب شاخص برابری قدرت خرید» (PPP) تقریبا مساوی با هم و معادل یک میلیارد دلار بود.
🔻از آنجا که جمعیت ایران و ترکیه هم تقریبا در تمام طول دهههای گذشته مشابه یکدیگر بوده، یعنی در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، شهروندان ایرانی و ترکیهای، از نظر ثروت تقریبا با یکدیگر برابر بودهاند و هر اتفاق مثبتی هم برای اقتصاد ترکیه افتاده، در طول ۱۶ سال اخیر بوده است.
🔻سال ۱۳۸۴ اما از قضا همان سالی هم هست که «سند چشمانداز توسعه ۱۴۰۴» ایران، در دوران اصلاحات به تصویب رسید، سندی که میگفت تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی، یعنی ۲۰ سال پس از تصویب سند، ایران بزرگترین اقتصاد منطقه و الگویی برای کشورهای همسایه خواهد بود.
لينك كامل مقاله
🆔@MostafaTajzadeh
تجارتنیوز
مقایسه اقتصاد ایران با کشورهای منطقه / ایرانیان از این هم فقیرتر میشوند؟
بر اساس بررسیهای IMF، در سال 2026 میلادی، شهروندان گرجستان، جمهوریآذربایجان، ویتنام و مصر از شهروندان ایرانی ثروتمندتر خواهند بود.
💢 [ فلسفه و شرایط تامل در امر انضمامی ]
✍️ دکتر زهرا مبلغ
🔺در این بیست و چند سالی که با فلسفه زیستهام، بارها این پرسش در برابرم قد افراشته که فلسفه به چه «دردی» میخورد. اکنون کاری به پیشانگارهها و پاسخهای احتمالی این پرسش ندارم.
اکنون بهوضوح میگویم بله! در بستر ایدئولوژیکی که هر امکانی برای اندیشیدن به امر انضمامی نابود شده فلسفه به هیچ دردی نمیخورد. چون اصلا فلسفه اصیلی وجود ندارد.
در همه این سالها با بهانهها و عناوین مختلف، هر ظرفیت انسانی و اجتماعیای برای تأمل در پرسشهای اجتماعی، برای تأمل در بنیادهای نظری حقوق و سیاست و اخلاق کُشته شده است.
نهادهای اندیشه از فکر خالی شدهاند. در این سالها هیچ بنیاد نظریای که نزدیک به تبدیل شدن به یک فلسفه سیاسی یا فلسفه حقوق باشد، شکل نگرفته است؛ حتی برای توجیه همین وضع موجود.
و این سرزمین، همچنانکه از منابع مادی و زیستمحیطی تهی میشود، در ساحت اندیشه نیز خشکانده میشود. علم انسانی به ترجمه و تفسیرهای دست دوم فروکاسته شده و ارتباطش را با مسألههای عینی جامعه از دست داده است.
تا همین چند وقت پیش، این وضعیت موجب دلسردی عمیق بود. هنوز هم هست. اما امروز، درست در میانه.
🔺 همین روزهایی که تجربههای تلخی از سر میگذرانیم، ناباورانه فقط به تماشای یک پدیده شکوهمند نشستهام: در حالیکه گویا اندیشه اصیل در نهادهای علمیْ ممتنع یا دستکم محدود شده، چیزی شبیه به یک موجود سیستماتیک فلسفی از میانه خواست مردم/ جامعه/ ملت در حال متولد شدن است.
🔺 من بهوضوح میبینم که یک نگاه منسجم و بسیار بنیادی نسبت به امر انسانی، به امر سیاسی، به اخلاق، بدون دخالت مستقیم نهادهای علمی، از لای ترکهای دیوارهای شهرها و روستاها، دارد روییده میشود. مثل گیاهان مقاومی که معجزهوار از لای هیچ شکافی در سنگ سربرمیآورند. امروز وقتی در غیاب هر نوع فلسفهای برای حقوق در نهاد علم، یک خواست ملی علیه حکم اعدام با استدلالهای جدی درباره ماهیت انسانیت و شهروندی و ارزش جان آدمی شکل میگیرد، و این خواست ملی با مفاهیم بنیادینی چون خواست حیات و برابری ذاتی انسانها در پیوند است، چیزی شبیه به مبانی یک فلسفه حقوق رخ مینماید.
🔺این رویش فلسفی از دیوارها و سنگها، رخداد باشکوهیست که نمیدانم چگونه و کی آغاز شده. حتما تلاشهای ناکاممانده و محدود شده اهل علم، نوشتههای سرکوب شده و در کنج کتابخانه مانده، در این رویش سهم دارند. اما این رویش، فراتر است. معجزهای که نه سرکوب میتواند شد، نه پایان مییابد.
🔺 تنها امیدی که این روزهای سخت را قابل زیستن میکند، همین رویش فلسفه و اندیشه انسانی در میانه خواست ملت برای شنیده شدن صداهای خاموش، زنان و دیگران، برای زندگی کردن است.
🌱با احترام به همه جانهایی که این نهال را آبیاری میکنند.
@MostafaTajzadeh
✍️ دکتر زهرا مبلغ
🔺در این بیست و چند سالی که با فلسفه زیستهام، بارها این پرسش در برابرم قد افراشته که فلسفه به چه «دردی» میخورد. اکنون کاری به پیشانگارهها و پاسخهای احتمالی این پرسش ندارم.
اکنون بهوضوح میگویم بله! در بستر ایدئولوژیکی که هر امکانی برای اندیشیدن به امر انضمامی نابود شده فلسفه به هیچ دردی نمیخورد. چون اصلا فلسفه اصیلی وجود ندارد.
در همه این سالها با بهانهها و عناوین مختلف، هر ظرفیت انسانی و اجتماعیای برای تأمل در پرسشهای اجتماعی، برای تأمل در بنیادهای نظری حقوق و سیاست و اخلاق کُشته شده است.
نهادهای اندیشه از فکر خالی شدهاند. در این سالها هیچ بنیاد نظریای که نزدیک به تبدیل شدن به یک فلسفه سیاسی یا فلسفه حقوق باشد، شکل نگرفته است؛ حتی برای توجیه همین وضع موجود.
و این سرزمین، همچنانکه از منابع مادی و زیستمحیطی تهی میشود، در ساحت اندیشه نیز خشکانده میشود. علم انسانی به ترجمه و تفسیرهای دست دوم فروکاسته شده و ارتباطش را با مسألههای عینی جامعه از دست داده است.
تا همین چند وقت پیش، این وضعیت موجب دلسردی عمیق بود. هنوز هم هست. اما امروز، درست در میانه.
🔺 همین روزهایی که تجربههای تلخی از سر میگذرانیم، ناباورانه فقط به تماشای یک پدیده شکوهمند نشستهام: در حالیکه گویا اندیشه اصیل در نهادهای علمیْ ممتنع یا دستکم محدود شده، چیزی شبیه به یک موجود سیستماتیک فلسفی از میانه خواست مردم/ جامعه/ ملت در حال متولد شدن است.
🔺 من بهوضوح میبینم که یک نگاه منسجم و بسیار بنیادی نسبت به امر انسانی، به امر سیاسی، به اخلاق، بدون دخالت مستقیم نهادهای علمی، از لای ترکهای دیوارهای شهرها و روستاها، دارد روییده میشود. مثل گیاهان مقاومی که معجزهوار از لای هیچ شکافی در سنگ سربرمیآورند. امروز وقتی در غیاب هر نوع فلسفهای برای حقوق در نهاد علم، یک خواست ملی علیه حکم اعدام با استدلالهای جدی درباره ماهیت انسانیت و شهروندی و ارزش جان آدمی شکل میگیرد، و این خواست ملی با مفاهیم بنیادینی چون خواست حیات و برابری ذاتی انسانها در پیوند است، چیزی شبیه به مبانی یک فلسفه حقوق رخ مینماید.
🔺این رویش فلسفی از دیوارها و سنگها، رخداد باشکوهیست که نمیدانم چگونه و کی آغاز شده. حتما تلاشهای ناکاممانده و محدود شده اهل علم، نوشتههای سرکوب شده و در کنج کتابخانه مانده، در این رویش سهم دارند. اما این رویش، فراتر است. معجزهای که نه سرکوب میتواند شد، نه پایان مییابد.
🔺 تنها امیدی که این روزهای سخت را قابل زیستن میکند، همین رویش فلسفه و اندیشه انسانی در میانه خواست ملت برای شنیده شدن صداهای خاموش، زنان و دیگران، برای زندگی کردن است.
🌱با احترام به همه جانهایی که این نهال را آبیاری میکنند.
@MostafaTajzadeh
🌿بیانیه تحلیلی جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر و بیست سالگی تاسیس؛
🔰ارائه راهکارهای راهبردی: از شناسایی و حمایت از تکثر، تقویت نهادهای مدنی در جامعه متکثر، حاکمیت شکلی و ماهوی قانون تا کمینه هنجارگذاری حقوقی/ استقبال از تشکیل هیات ملی حقیقت یاب مستقل
📌امسال در حالی روز جهانی حقوق بشر را با شعار«کرامت، آزادی و عدالت برای همه» گرامی می داریم که "جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان" قرار بود بیست سالگی خود را با برگزاری همایش«احزاب، زنان و نسل های حقوق بشر؛ ظرفیتها و چالش ها»، در این روز پاس بدارد که با ملاحظه شرایط روز کشور تاریخ برگزاری آن به موعد دیگری موکول شده است.
📌جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان به عنوان حزبی با مشی اصلاح طلبانه و رویکردی اجتماعی که برای احترام، رعایت و تحقق حقوق بشری زنان می کوشد، شعار «همه حقوق بشر برای همه» را در تمامی این سالها سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است. این حزب حقوق بشری ظرفیت و البته مسئولیت این را دارد که نظاره گری داخلی بر رعایت حقوق بشر باشد.
روز جهانی حقوق بشر است و اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار بود یک قانون اساسی برای جهان باشد ولی در حالی وارد هفتاد و پنجمین سال صدور بیانیه حقوق بشر می شویم که جهان همچنان با نقض مستمر و بی وقفه حقوق بشر دست و پنجه نرم می کند و ما نیز در ایران از این قاعده مستثنی نیستیم.
📌همچنین امسال در شرایطی این روز جهانی پاس داشته می شود که قریب سه ماه است کشور با جنبش اعتراضی مواجه شده است که التزام بیش از پیش به حقوق بنیادین بشر برای رهایی از تنش ها و تخاصمات را نشان می دهد.
در سال های گذشته مصلحان اجتماعی، کارشناسان و صاحبنظران بسیاری هشدار دادند و سیاست های اقتصادی ناکارآمد و فقرزا، فساد و تبعیض فراگیر، تحمیل سبک واحد و خاص زندگی، از جمله حجاب اجباری، بازداشت های فراقانونی، انتخابات غیر رقابتی و حداقلی و... را بسترساز شورش های اجتماعی دانستند، اما نه تنها گوش شنوایی نبود که بعضا با هشدار دهنده ها برخورد شد؛ بی اعتنا به حجم مطالبات و نارضایتی انباشته و سطح نازل اعتماد عمومی و امید اجتماعی!
در این میان و در طول سال ها بی تفاوتی، بی عملی و سوعملکرد نسبت به استیفای حقوق حقه و انسانی زنان و دختران، جامعه را حول شعار "زن، زندگی، آزادی" بسیج کرد.
در حالی که این روزها مسئولان وعده گفتگو می دهند و مدعی اند که لازمه شروع اصلاحات ایجاد آرامش در جامعه است، به محض اینکه حضور خیابانی معترضان اندکی فروکش کرد - بدون اینکه اعتراض و نارضایتی مردم کاهش یافته باشد زیرا علل اعتراض همچنان به قوت خود باقی است- اما متاسفانه خبری از گفتگو و اصلاح امور نشد و برعکس با صدور احکام تند و سنگین و اعدام های سریع مواجه شدیم که بار دیگر جامعه را ملتهب و آتش خشم را شعله ور می کند و دیگر جای ذره ای باور و امید به وعده ها هم نمی گذارد و به نظر می رسد همچنان درک درست و عمیقی از اعتراضات کنونی بدست نیامده و بطور کلی با فرافکنی و نسبت دادن آن به دشمنان خارجی و عوامل بیرونی بر همان مسیر گذشته که همان پاک کردن صورت مساله است، سلوک می شود.
📌از آنجا که امروز، بحران هایی حیات جمعی ملت و امنیت ملی کشور را تهدید می کند، فهم اقتضائاتِ برون رفت از این وضعیت اجتماعی، ضرورتی بیش از پیش دارد، زیرا اساساً امر تام اجتماعی بدین معنا است که هر پدیده را باید در نسبت با دیگر پدیده های اجتماعی سنجید. ازاین روی، باید با تعمیقِ ریشه های اجتماعیِ قوانین، «اعتباریات» را به «واقعیات» پیوند زد و این مهم، رمز بقا و ماندگاریِ نظم و نظامِ سیاسی-حقوقی است.
«تصحیح پذیری» زیربنای هر نظامِ سیاسی-حقوقی کارآمد است. انعطاف، سازگاری و اصلاحات؛ تکامل است. این قوی ترین انواع نیستند که بقا پیدا می کنند، بلکه آن هایی ماندگار هستند که بیش ترین آمادگی را برای پاسخ به تغییرات دارند. براین بنیاد، جمعیت حقوق بشر زنان راهکارهایی راهبردی برای بقا و ارتقایِ کارآمدی و افزایش ضریب امنیت ملی و همبستگی اجتماعی در نظام سیاسی-حقوقی ایران را اعلام می کند:
۱۹ آذر ۱۴۰۱
روز جهانی حقوق بشر
#جمعیت_حمایت_از_حقوق_بشر_زنان
📌ادامه بیانیه را در INSTANT VIEW بخوانید.
https://bit.ly/3HnaWE7
@MostafaTajzadeh
@hoghooghbasharezanan
🔰ارائه راهکارهای راهبردی: از شناسایی و حمایت از تکثر، تقویت نهادهای مدنی در جامعه متکثر، حاکمیت شکلی و ماهوی قانون تا کمینه هنجارگذاری حقوقی/ استقبال از تشکیل هیات ملی حقیقت یاب مستقل
📌امسال در حالی روز جهانی حقوق بشر را با شعار«کرامت، آزادی و عدالت برای همه» گرامی می داریم که "جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان" قرار بود بیست سالگی خود را با برگزاری همایش«احزاب، زنان و نسل های حقوق بشر؛ ظرفیتها و چالش ها»، در این روز پاس بدارد که با ملاحظه شرایط روز کشور تاریخ برگزاری آن به موعد دیگری موکول شده است.
📌جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان به عنوان حزبی با مشی اصلاح طلبانه و رویکردی اجتماعی که برای احترام، رعایت و تحقق حقوق بشری زنان می کوشد، شعار «همه حقوق بشر برای همه» را در تمامی این سالها سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است. این حزب حقوق بشری ظرفیت و البته مسئولیت این را دارد که نظاره گری داخلی بر رعایت حقوق بشر باشد.
روز جهانی حقوق بشر است و اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار بود یک قانون اساسی برای جهان باشد ولی در حالی وارد هفتاد و پنجمین سال صدور بیانیه حقوق بشر می شویم که جهان همچنان با نقض مستمر و بی وقفه حقوق بشر دست و پنجه نرم می کند و ما نیز در ایران از این قاعده مستثنی نیستیم.
📌همچنین امسال در شرایطی این روز جهانی پاس داشته می شود که قریب سه ماه است کشور با جنبش اعتراضی مواجه شده است که التزام بیش از پیش به حقوق بنیادین بشر برای رهایی از تنش ها و تخاصمات را نشان می دهد.
در سال های گذشته مصلحان اجتماعی، کارشناسان و صاحبنظران بسیاری هشدار دادند و سیاست های اقتصادی ناکارآمد و فقرزا، فساد و تبعیض فراگیر، تحمیل سبک واحد و خاص زندگی، از جمله حجاب اجباری، بازداشت های فراقانونی، انتخابات غیر رقابتی و حداقلی و... را بسترساز شورش های اجتماعی دانستند، اما نه تنها گوش شنوایی نبود که بعضا با هشدار دهنده ها برخورد شد؛ بی اعتنا به حجم مطالبات و نارضایتی انباشته و سطح نازل اعتماد عمومی و امید اجتماعی!
در این میان و در طول سال ها بی تفاوتی، بی عملی و سوعملکرد نسبت به استیفای حقوق حقه و انسانی زنان و دختران، جامعه را حول شعار "زن، زندگی، آزادی" بسیج کرد.
در حالی که این روزها مسئولان وعده گفتگو می دهند و مدعی اند که لازمه شروع اصلاحات ایجاد آرامش در جامعه است، به محض اینکه حضور خیابانی معترضان اندکی فروکش کرد - بدون اینکه اعتراض و نارضایتی مردم کاهش یافته باشد زیرا علل اعتراض همچنان به قوت خود باقی است- اما متاسفانه خبری از گفتگو و اصلاح امور نشد و برعکس با صدور احکام تند و سنگین و اعدام های سریع مواجه شدیم که بار دیگر جامعه را ملتهب و آتش خشم را شعله ور می کند و دیگر جای ذره ای باور و امید به وعده ها هم نمی گذارد و به نظر می رسد همچنان درک درست و عمیقی از اعتراضات کنونی بدست نیامده و بطور کلی با فرافکنی و نسبت دادن آن به دشمنان خارجی و عوامل بیرونی بر همان مسیر گذشته که همان پاک کردن صورت مساله است، سلوک می شود.
📌از آنجا که امروز، بحران هایی حیات جمعی ملت و امنیت ملی کشور را تهدید می کند، فهم اقتضائاتِ برون رفت از این وضعیت اجتماعی، ضرورتی بیش از پیش دارد، زیرا اساساً امر تام اجتماعی بدین معنا است که هر پدیده را باید در نسبت با دیگر پدیده های اجتماعی سنجید. ازاین روی، باید با تعمیقِ ریشه های اجتماعیِ قوانین، «اعتباریات» را به «واقعیات» پیوند زد و این مهم، رمز بقا و ماندگاریِ نظم و نظامِ سیاسی-حقوقی است.
«تصحیح پذیری» زیربنای هر نظامِ سیاسی-حقوقی کارآمد است. انعطاف، سازگاری و اصلاحات؛ تکامل است. این قوی ترین انواع نیستند که بقا پیدا می کنند، بلکه آن هایی ماندگار هستند که بیش ترین آمادگی را برای پاسخ به تغییرات دارند. براین بنیاد، جمعیت حقوق بشر زنان راهکارهایی راهبردی برای بقا و ارتقایِ کارآمدی و افزایش ضریب امنیت ملی و همبستگی اجتماعی در نظام سیاسی-حقوقی ایران را اعلام می کند:
۱۹ آذر ۱۴۰۱
روز جهانی حقوق بشر
#جمعیت_حمایت_از_حقوق_بشر_زنان
📌ادامه بیانیه را در INSTANT VIEW بخوانید.
https://bit.ly/3HnaWE7
@MostafaTajzadeh
@hoghooghbasharezanan
Telegraph
🌿بیانیه تحلیلی جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر و بیست سالگی تاسیس
🌿بیانیه تحلیلی جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر و بیست سالگی تاسیس؛ 🔰ارائه راهکارهای راهبردی: از شناسایی و حمایت از تکثر، تقویت نهادهای مدنی در جامعه متکثر، حاکمیت شکلی و ماهوی قانون تا کمینه هنجارگذاری حقوقی/ استقبال از تشکیل هیات…
📝📝📝پیام آیت الله ناظم زاده قمی به رئیس قوه قضائیه درباره اعدام آقای محسن شکاری
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله (ص) : "ادرأوا الحدود بالشبهات"
ریاست محترم قوه قضائیه، حجت الاسلام و المسلمین آقای محسنی اژه ای
سلام علیکم
✅خبر اعدام مرحوم آقای محسن شکاری، که در جریان اعتراضات اخیر، دستگیر شده بود، برای بسیاری از افراد، از جمله اینجانب، تاسف آور و سوال انگیز بود، زیرا اعدام این جوان از چند جهت قابل مناقشه است:
✅اولا: بر فرض که این شخص چاقو کشیده باشد و بدون خوف و با اراده اقرار کرده باشد، در صورتی که عمل او از روی خشم و عصبانیت یا درگیری با ماموران مسلح بوده نه برای اخافه، این خود شبهه ای است که مانع حکم مجازات محاربه خواهد شد.
✅ثانیا: اگر چنین خلافی برای او محرز و مسلم باشد، چرا اجازه داده نشده از طرف خانواده اش وکیل بگیرند ودر رسیدگی به پرونده و نظریات شهود و اقرار خود متهم، شاید در متقاعد کردن خانواده اعدام شده تاثیر گذار بود و یا راهی برای جلوگیری از حکم محاربه داده می شد و حکم اعدام نقض می گردید، که عدم اجرای این حکم، مطلوب شارع و مطابق رأفت اسلامی است.
✅ثالثا: مگر برای اجرای حکم اعدام، فرجام خواهی نمی شود و خود به خود با امکان فرجام خواهی زمان اجرای حکم اعدام، مدت های زیادی به تاخیر می افتد. لذا اگر این جوان هم به این سرعت، اعدام نمی شد، شاید روزنه های نجاتی یافت می گردید.
✅رابعا: مستند حکم محاربه و "من شهر سیفا لاخافه الناس"، آیه ۳۳ سوره مبارکه مائده است: "إنما جزاوا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم" که شمول این آیه شریفه بر اعدام شخص مورد نظر از دو جهت قابل تامل است:
۱ ـ ظاهر آیه این مطلب را می رساند که برای حکم اعدام، محاربه به تنهایی کافی نیست. (لذا پیامبر اسلام وقتی بر کفاری که به مسلمین حمله کرده بودند، پیروز می شد آن ها را به کیفر آیه محاربه مجازات نمی کردند.) زیرا در آیه، بعد از "یحاربون الله و رسوله" جمله "یسعون فی الارض فسادا" آمده است و بیان گر این حقیقت است که محاربه با خدا و رسول به تنهایی کیفر اعدام و... ندارد، بلکه باید در روی زمین از راه اخلال به امنیت عمومی و قتل و غارت، بر او عنوان "فسادا" (مفسد) هم صدق کند، مثل راهزنان. و بعید نیست آیه محاربه، افرادی را که چاقوکشی می کنند و با نا امنی به جان و ناموس و مال مردم حمله می کنند، نیز شامل شود. در حالی که محسن شکاری چنین قصد و رفتاری نداشته است، بلکه او در شور اعتراضات و هیاهوی معترضین دست به چاقو شده و مع الاسف یک بسیجی را مجروح کرده است.
۲ ـ مجازات محارب در آیه شریفه در چهار مرحله متناسب با چگونگی جرم آمده است، بنابر این شخصی و لو به قصد اخافه مردم، چاقو کشیده باشد ولی مرتکب قتل نفس نشده باشد، مشمول بند چهارم مجازات "ینفوا من الارض" (نفی بلد و زندان) می شود و کیفر مرگ و... برای کسی است که شخصی را کشته باشد، و فرض بر این است این جوان مرتکب قتل نشده است. لذا (بر فرض اگر آیه محاربه شامل وی می شد) در اجرای حدود، درباره ایشان باید حکم خفیف که زندان باشد، داده می شد.
خامسا: اگر انگیزه سرعت در اجرای حکم مرگ برای این جوان، به منظور ساکت کردن مردم از حضور خیابانی و امثال این ها بوده باشد، چنانچه احتمال داده شود که نتیجه به عکس باشد و خشم مردم بیشتر و سبب درگیری و کشتار وسیع تر گردد و بهانه ای برای دنیا جهت موضع گیری های خصمانه مضاعف علیه ایران گردد، آیا همین شبهه و شبهه های دیگری که اشاره شد، سبب نمی شد که از اجرای حکم اعدام خودداری شود؟ و به فرموده رسول گرامی اسلام در حدیث معتبر: "ادرأوا الحدود بالشبهات" (وسائل الشیعه، ج ۲۸، باب ۲۴ حدود و تعزیرات، ح ۴) عمل می گردید.
✅ریاست محترم قوه قضائیه، به نظر می رسد این گونه برخوردهای تند با معترضین که فرزندان این ملت و کشورند به جایی نمی رسد و قطعا این دور باطل و کور بی ثمر خواهد بود، بنابر این همان طور که در نامه قبلی در ۲۰ آبان ۱۴۰۱، به طور خصوصی برایتان ارسال کردم و به دستتان رسیده شد، اشاره کرده ام بهترین راه برای خاتمه اعتراضات این است که سلاح ها زمین گذاشته شود و از خونریزی جلوگیری گردد، زندانیان سیاسی و زندانیان اخیر که دستشان به خون کسی آغشته نشده است، آزاد و اعدام ها متوقف و راه گفتگو با مردم باز شود. همچنین رفع گرفتاری ها و مشکلات اقتصادی و رفع تبعیض ها و مجازات غارتگران و اختلاس گران ثروت ملی و نیز اجرای عدالت در تمام ابعاد نظام صورت گیرد تا آرامش حاصل شود و بهانه ای برای بیگانگان جهت تحریک عواطف مردم وجود نداشته باشد. @MostafaTajzadeh
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله (ص) : "ادرأوا الحدود بالشبهات"
ریاست محترم قوه قضائیه، حجت الاسلام و المسلمین آقای محسنی اژه ای
سلام علیکم
✅خبر اعدام مرحوم آقای محسن شکاری، که در جریان اعتراضات اخیر، دستگیر شده بود، برای بسیاری از افراد، از جمله اینجانب، تاسف آور و سوال انگیز بود، زیرا اعدام این جوان از چند جهت قابل مناقشه است:
✅اولا: بر فرض که این شخص چاقو کشیده باشد و بدون خوف و با اراده اقرار کرده باشد، در صورتی که عمل او از روی خشم و عصبانیت یا درگیری با ماموران مسلح بوده نه برای اخافه، این خود شبهه ای است که مانع حکم مجازات محاربه خواهد شد.
✅ثانیا: اگر چنین خلافی برای او محرز و مسلم باشد، چرا اجازه داده نشده از طرف خانواده اش وکیل بگیرند ودر رسیدگی به پرونده و نظریات شهود و اقرار خود متهم، شاید در متقاعد کردن خانواده اعدام شده تاثیر گذار بود و یا راهی برای جلوگیری از حکم محاربه داده می شد و حکم اعدام نقض می گردید، که عدم اجرای این حکم، مطلوب شارع و مطابق رأفت اسلامی است.
✅ثالثا: مگر برای اجرای حکم اعدام، فرجام خواهی نمی شود و خود به خود با امکان فرجام خواهی زمان اجرای حکم اعدام، مدت های زیادی به تاخیر می افتد. لذا اگر این جوان هم به این سرعت، اعدام نمی شد، شاید روزنه های نجاتی یافت می گردید.
✅رابعا: مستند حکم محاربه و "من شهر سیفا لاخافه الناس"، آیه ۳۳ سوره مبارکه مائده است: "إنما جزاوا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم" که شمول این آیه شریفه بر اعدام شخص مورد نظر از دو جهت قابل تامل است:
۱ ـ ظاهر آیه این مطلب را می رساند که برای حکم اعدام، محاربه به تنهایی کافی نیست. (لذا پیامبر اسلام وقتی بر کفاری که به مسلمین حمله کرده بودند، پیروز می شد آن ها را به کیفر آیه محاربه مجازات نمی کردند.) زیرا در آیه، بعد از "یحاربون الله و رسوله" جمله "یسعون فی الارض فسادا" آمده است و بیان گر این حقیقت است که محاربه با خدا و رسول به تنهایی کیفر اعدام و... ندارد، بلکه باید در روی زمین از راه اخلال به امنیت عمومی و قتل و غارت، بر او عنوان "فسادا" (مفسد) هم صدق کند، مثل راهزنان. و بعید نیست آیه محاربه، افرادی را که چاقوکشی می کنند و با نا امنی به جان و ناموس و مال مردم حمله می کنند، نیز شامل شود. در حالی که محسن شکاری چنین قصد و رفتاری نداشته است، بلکه او در شور اعتراضات و هیاهوی معترضین دست به چاقو شده و مع الاسف یک بسیجی را مجروح کرده است.
۲ ـ مجازات محارب در آیه شریفه در چهار مرحله متناسب با چگونگی جرم آمده است، بنابر این شخصی و لو به قصد اخافه مردم، چاقو کشیده باشد ولی مرتکب قتل نفس نشده باشد، مشمول بند چهارم مجازات "ینفوا من الارض" (نفی بلد و زندان) می شود و کیفر مرگ و... برای کسی است که شخصی را کشته باشد، و فرض بر این است این جوان مرتکب قتل نشده است. لذا (بر فرض اگر آیه محاربه شامل وی می شد) در اجرای حدود، درباره ایشان باید حکم خفیف که زندان باشد، داده می شد.
خامسا: اگر انگیزه سرعت در اجرای حکم مرگ برای این جوان، به منظور ساکت کردن مردم از حضور خیابانی و امثال این ها بوده باشد، چنانچه احتمال داده شود که نتیجه به عکس باشد و خشم مردم بیشتر و سبب درگیری و کشتار وسیع تر گردد و بهانه ای برای دنیا جهت موضع گیری های خصمانه مضاعف علیه ایران گردد، آیا همین شبهه و شبهه های دیگری که اشاره شد، سبب نمی شد که از اجرای حکم اعدام خودداری شود؟ و به فرموده رسول گرامی اسلام در حدیث معتبر: "ادرأوا الحدود بالشبهات" (وسائل الشیعه، ج ۲۸، باب ۲۴ حدود و تعزیرات، ح ۴) عمل می گردید.
✅ریاست محترم قوه قضائیه، به نظر می رسد این گونه برخوردهای تند با معترضین که فرزندان این ملت و کشورند به جایی نمی رسد و قطعا این دور باطل و کور بی ثمر خواهد بود، بنابر این همان طور که در نامه قبلی در ۲۰ آبان ۱۴۰۱، به طور خصوصی برایتان ارسال کردم و به دستتان رسیده شد، اشاره کرده ام بهترین راه برای خاتمه اعتراضات این است که سلاح ها زمین گذاشته شود و از خونریزی جلوگیری گردد، زندانیان سیاسی و زندانیان اخیر که دستشان به خون کسی آغشته نشده است، آزاد و اعدام ها متوقف و راه گفتگو با مردم باز شود. همچنین رفع گرفتاری ها و مشکلات اقتصادی و رفع تبعیض ها و مجازات غارتگران و اختلاس گران ثروت ملی و نیز اجرای عدالت در تمام ابعاد نظام صورت گیرد تا آرامش حاصل شود و بهانه ای برای بیگانگان جهت تحریک عواطف مردم وجود نداشته باشد. @MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «✅پیام مهدی کروبی بمناسبت صدور و اجرای حکم اعدام برای مردم معترض 🔻آقای خامنه ای هر اعتراض را به دشمن نسبت می دهد تا زمینه سرکوب را فراهم کند باسمه تعالی حکم اعدام مرحوم محسن شکاری در راستای حاکمیت فضای رعب و وحشت صادر، تایید و به سرعت اجرا شد. این در حالی…»
فقر از آنچه در آینه دیده میشود، به ما نزدیکتر است!
محمود اولاد
اگر متهم به سیاهنمایی نمیشوم، اینکه وزیر نفت گفته برای اینکه به واردکننده گاز و نفت تبدیل نشویم، باید 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شود، چند نکته دارد:
1- این رقم با دلار 36 هزار تومنی بیش از 8.5 میلیون میلیارد تومن میشه! تقریبا بیش از تولید ناخالص ملی!
2- نشان میده در سالهای گذشته که نرخ تشکیل سرمایه منفی بود، حتی استهلاک سرمایه هم جبران نشده و انباشت این موضوع، چه تبعات وحشتناکی دارد.
3- همین روزها وزارت نیرو هم میتونه برای برق و آب همین را بگه. صنعت و بازرگانی و کشاورزی و راه و شهرسازی (برای مسکن گفته البته که 2 برابر بودجه میشه!). یعنی نیاز انباشته سرمایهگذاری در همه زمینهها.
4- تازه اینها سرمایهگذاری لازم برای این است که وارد کننده نشویم نه اینکه به صادرات فکر کنیم یا اصولا به توسعه فکر کنیم.
5- نکته مهمتر اینکه ما صادرکننده عمده نفت و گازیم. بخش قابل توجه ارز مورد نیاز از نفت و گاز یا پتروشیمی (پایه گاز) تأمین میشه. اگر 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری نشود و قرار باشد تبدیل به واردکننده نفت و گاز شویم، تصور کنید ارز مورد نیاز برای این واردات از چه محلی قرار است تأمین شود؟ این یعنی واردات هم غیرممکن خواهد بود. یعنی ....!
6- هرچه در این بیش از 10 سال گذشته، گفتیم که حضرات! رشد در انزوا (شباهتش با رشد درونزا هم جالب بود!)، نعمت شمردن تحریم، سیاست خودکفائی و اینکه سر یک اشتباه محاسباتی با دلار 4200 تومنی، فکر کنیم یازدهمین قدرت اقتصادی جهانیم!!! و فکر کنیم با همین فرمان به اولین اقتصاد جهان تبدیل خواهیم شد، شاید چند روزی سر کنیم ولی وقتی مسائل انباشته شد، سیلی مهیب خواهد بود و نابودگر. لطفا و خواهش میکنم یک ذره روی این حرف نیاز 240 میلیارد دلاری سرمایه گذاری برای عدم تبدیل به وارد کننده نفت و گاز بیشتر فکر کنید، ببینید چه بلائی داره سر کشورمان میاد.
میدانم فعلا حضرات میگن در یک کشتی هستیم!گیر به هم ندیم! اما
"فقر از آنچه در آینه دیده میشود، به ما نزدیکتر است!"
http://t.me/maolad @MostafaTajzadeh
محمود اولاد
اگر متهم به سیاهنمایی نمیشوم، اینکه وزیر نفت گفته برای اینکه به واردکننده گاز و نفت تبدیل نشویم، باید 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شود، چند نکته دارد:
1- این رقم با دلار 36 هزار تومنی بیش از 8.5 میلیون میلیارد تومن میشه! تقریبا بیش از تولید ناخالص ملی!
2- نشان میده در سالهای گذشته که نرخ تشکیل سرمایه منفی بود، حتی استهلاک سرمایه هم جبران نشده و انباشت این موضوع، چه تبعات وحشتناکی دارد.
3- همین روزها وزارت نیرو هم میتونه برای برق و آب همین را بگه. صنعت و بازرگانی و کشاورزی و راه و شهرسازی (برای مسکن گفته البته که 2 برابر بودجه میشه!). یعنی نیاز انباشته سرمایهگذاری در همه زمینهها.
4- تازه اینها سرمایهگذاری لازم برای این است که وارد کننده نشویم نه اینکه به صادرات فکر کنیم یا اصولا به توسعه فکر کنیم.
5- نکته مهمتر اینکه ما صادرکننده عمده نفت و گازیم. بخش قابل توجه ارز مورد نیاز از نفت و گاز یا پتروشیمی (پایه گاز) تأمین میشه. اگر 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری نشود و قرار باشد تبدیل به واردکننده نفت و گاز شویم، تصور کنید ارز مورد نیاز برای این واردات از چه محلی قرار است تأمین شود؟ این یعنی واردات هم غیرممکن خواهد بود. یعنی ....!
6- هرچه در این بیش از 10 سال گذشته، گفتیم که حضرات! رشد در انزوا (شباهتش با رشد درونزا هم جالب بود!)، نعمت شمردن تحریم، سیاست خودکفائی و اینکه سر یک اشتباه محاسباتی با دلار 4200 تومنی، فکر کنیم یازدهمین قدرت اقتصادی جهانیم!!! و فکر کنیم با همین فرمان به اولین اقتصاد جهان تبدیل خواهیم شد، شاید چند روزی سر کنیم ولی وقتی مسائل انباشته شد، سیلی مهیب خواهد بود و نابودگر. لطفا و خواهش میکنم یک ذره روی این حرف نیاز 240 میلیارد دلاری سرمایه گذاری برای عدم تبدیل به وارد کننده نفت و گاز بیشتر فکر کنید، ببینید چه بلائی داره سر کشورمان میاد.
میدانم فعلا حضرات میگن در یک کشتی هستیم!گیر به هم ندیم! اما
"فقر از آنچه در آینه دیده میشود، به ما نزدیکتر است!"
http://t.me/maolad @MostafaTajzadeh
Telegram
محمود اولاد
کارشناس اقتصاد
کانالی برای تولید محتوای تحلیلهای اقتصادی- اجتماعی
طنز اقتصادی
@mahmoudolad
Mahmoud.olad@gmail.com
کانالی برای تولید محتوای تحلیلهای اقتصادی- اجتماعی
طنز اقتصادی
@mahmoudolad
Mahmoud.olad@gmail.com
جناب حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژهای
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
به استحضار میرساند آقای دکتر حمید قرهحسنلو از پزشکان خوشنام شهرستان کرج به همراه همسرشان خانم فرزانه قرهحسنلو در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۱۳ در منزل بازداشت و پس از دستگیری مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بطوریکه دندههای ایشان شکسته و آسیب ریوی ایجاد شده در حدی بوده که برای ایشان لوله سینهای (chest tube)تعبیه شده است.
متعاقباً با جسم مجروح و بدون امکان انتخاب وکیل مورد اعتماد با اتهام افساد فیالارض به دادگاه منتقل و منجر به صدور حکم اعدام شده است.
انتساب اتهام مذکور با توجه به سوابق ارزشمند خدمتی ایشان و حضور فعال در جبهههای دفاع مقدس، امور خیر و مدرسه سازی در مناطق محروم، بسیار دور از ذهن و غیر محتمل است. یقیناً انعکاس چنین رفتاری با متهمین که مغایر قانون،حقوق بشر و اصول اسلامی است و نیز صدور اینگونه احکام سنگین و غیر متعارف موجب رنگ باختن عدالت قضایی در اذهان مردم و عرصههای بینالمللی خواهد شد.
لازم به ذکر است که جامعه خدوم پزشکی ایران از روند جاری در مورد متهمین بخصوص آقای دکتر قرهحسنلو شدیداً متاسف و ملتهب است.
از جنابعالی به عنوان رئیس دستگاه قضا انتظار میرود با ورود عاجل برای پیگیری و اصلاح این رویههای قضایی بویژه در مورد حکم ناعادلانه صادر شده برای ایشان موجبات رفع نگرانی مردم و جامعه پزشکی کشور را فراهم آورده و از بروز تنشهای بیشتر جلوگیری نمایند.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
۱۴۰۱/۹/۱۹
https://instagram.com/p/Cl-uA2xII2F/
@MostafaTajzadeh
@alipsychiatrist
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
به استحضار میرساند آقای دکتر حمید قرهحسنلو از پزشکان خوشنام شهرستان کرج به همراه همسرشان خانم فرزانه قرهحسنلو در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۱۳ در منزل بازداشت و پس از دستگیری مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بطوریکه دندههای ایشان شکسته و آسیب ریوی ایجاد شده در حدی بوده که برای ایشان لوله سینهای (chest tube)تعبیه شده است.
متعاقباً با جسم مجروح و بدون امکان انتخاب وکیل مورد اعتماد با اتهام افساد فیالارض به دادگاه منتقل و منجر به صدور حکم اعدام شده است.
انتساب اتهام مذکور با توجه به سوابق ارزشمند خدمتی ایشان و حضور فعال در جبهههای دفاع مقدس، امور خیر و مدرسه سازی در مناطق محروم، بسیار دور از ذهن و غیر محتمل است. یقیناً انعکاس چنین رفتاری با متهمین که مغایر قانون،حقوق بشر و اصول اسلامی است و نیز صدور اینگونه احکام سنگین و غیر متعارف موجب رنگ باختن عدالت قضایی در اذهان مردم و عرصههای بینالمللی خواهد شد.
لازم به ذکر است که جامعه خدوم پزشکی ایران از روند جاری در مورد متهمین بخصوص آقای دکتر قرهحسنلو شدیداً متاسف و ملتهب است.
از جنابعالی به عنوان رئیس دستگاه قضا انتظار میرود با ورود عاجل برای پیگیری و اصلاح این رویههای قضایی بویژه در مورد حکم ناعادلانه صادر شده برای ایشان موجبات رفع نگرانی مردم و جامعه پزشکی کشور را فراهم آورده و از بروز تنشهای بیشتر جلوگیری نمایند.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
۱۴۰۱/۹/۱۹
https://instagram.com/p/Cl-uA2xII2F/
@MostafaTajzadeh
@alipsychiatrist
🔰نتیجه ورود به میدان خشونت
✍🏻مصطفی ملکیان
🔸اگر شما دست به خشونت بردید، اگر حکومت دست به خشونت برد، اگر منِ شهروند خشونت کردم و محیط به خاطر این خشونتهای متقابل، رادیکال و رادیکالیزهتر شد، انصافاً پیروز این میدان کیست؟ چه کسی از این میدان ظفرمند بیرون خواهد آمد؟
🔸آن کسی که از همه طرفها خشنتر، خونریزتر و سنگدلتر خواهد بود [پیروز میدان خواهد بود].
🔸وقتی که همه به خشونت روی میآورند، برنده آن کسی است که سنگدلی و قساوت بیشتری نشان میدهد. [در اینجا] کاری نداریم به اینکه چه کسی به عنوان پیروز از میدان بیرون میآید، حکومت باشد، بخشی از حکومت باشد،مردم یا هر کس دیگری، [چون] آنکه از چنین میدانی بهعنوان طرف پیروز بیرون میآید و زمام امور را در دست میگیرد، از همه خشنتر بوده است.
🔸[اما] آیا آن طرف خشن که از میدان پیروز آمده، میتواند بعد از این، ترک خشونت کند و حالا که حکومت را در دست گرفته، از فردا می تواند به مقتضای عدل، انصاف، مدارا و مسالمت، رفتار کند؟
🔸به هیچوجه! [چون] استعدادی که در این گروه است، استعداد خونریزی است که تا امروز معطوف به رقبا بوده از فردا معطوف به منِ شهروند خواهد شد.
🔸حکومتی که تا دیروز خون ریخته، نمیتواند از فردا مهربان شود؛ تا دیروز با رقبایش رفتار خشن داشت از فردا با من و شمای شهروند. بنابراین هیچگاه از محیطهای رادیکال، قدرتهایی بیرون نیامدهاند و طرف پیروزی بیرون نیامده که از فردای پیروزی انقلاب، بتواند با مهربانی با مردم رفتار کند.
@MostafaTajzadeh
✍🏻مصطفی ملکیان
🔸اگر شما دست به خشونت بردید، اگر حکومت دست به خشونت برد، اگر منِ شهروند خشونت کردم و محیط به خاطر این خشونتهای متقابل، رادیکال و رادیکالیزهتر شد، انصافاً پیروز این میدان کیست؟ چه کسی از این میدان ظفرمند بیرون خواهد آمد؟
🔸آن کسی که از همه طرفها خشنتر، خونریزتر و سنگدلتر خواهد بود [پیروز میدان خواهد بود].
🔸وقتی که همه به خشونت روی میآورند، برنده آن کسی است که سنگدلی و قساوت بیشتری نشان میدهد. [در اینجا] کاری نداریم به اینکه چه کسی به عنوان پیروز از میدان بیرون میآید، حکومت باشد، بخشی از حکومت باشد،مردم یا هر کس دیگری، [چون] آنکه از چنین میدانی بهعنوان طرف پیروز بیرون میآید و زمام امور را در دست میگیرد، از همه خشنتر بوده است.
🔸[اما] آیا آن طرف خشن که از میدان پیروز آمده، میتواند بعد از این، ترک خشونت کند و حالا که حکومت را در دست گرفته، از فردا می تواند به مقتضای عدل، انصاف، مدارا و مسالمت، رفتار کند؟
🔸به هیچوجه! [چون] استعدادی که در این گروه است، استعداد خونریزی است که تا امروز معطوف به رقبا بوده از فردا معطوف به منِ شهروند خواهد شد.
🔸حکومتی که تا دیروز خون ریخته، نمیتواند از فردا مهربان شود؛ تا دیروز با رقبایش رفتار خشن داشت از فردا با من و شمای شهروند. بنابراین هیچگاه از محیطهای رادیکال، قدرتهایی بیرون نیامدهاند و طرف پیروزی بیرون نیامده که از فردای پیروزی انقلاب، بتواند با مهربانی با مردم رفتار کند.
@MostafaTajzadeh
✅ ای جوانان وطن، جان من و جان شما
(جنبش اجتماعی _ ۳۲ )
https://t.me/Kaivan_Samimi
🔹خیزش اعتراضی و خاموشنشدنی شما، ستونهای استبداد را به لرزه درآورده و امید رهایی از جهل و جور را در دل ملت، دو چندان کرده است. در کنار این امید اما، بیم هم وجود دارد؛ بیم و ترس و نگرانی از اینکه اشتباهات نسل ما تکرار شود.
🔹ما اشتباه میکردیم که جامعه را دوقطبی یعنی سیاه و سفید میدیدیم و میخواستیم. میگفتیم یا سایر کنشگران با ما هستند و سفیدند و یا اگر با ما همنظر نباشند، لاجرم سیاهند و بر ما هستند. درنتیجه فعالین تشکلها، جزیرههایی جدا از هم بودیم و این عدم تجمیع، قدرت برتر یعنی حکومت اسلامی را قادر ساخت تا به سرکوب این نیروهای پراکنده بپردازد.
🔹هجده سال پیش سرمقالهای در مجلۀ سیاسی «نامه» که توقیف شد نوشتم، با این تیتر: «من اشتباه کردم». بررسی علل و زوایای مختلف اشتباهات من و نسل ما و در اختیار نسل جوان گذاشتن این تجارب که به بهای شکنجهشدنها، زندانها، اعدامها و طی شدن عمرهایی تحت فشار به دست آمده است باعث تقویت حرکت فعلی شده و نیز میتواند از بازتولید استبداد در شکل و شمایلی جدید جلوگیری کند تا به یک جنبش فراگیر اجتماعی تبدیل شود.
🔹شما جوانان فداکار وطن، حرکت اعتراضی ارزشمندی را شروع کردهاید و از آنجا که با اقتضائات زمانۀ مدرن آشنا هستید، مبارزۀ خود را نیز براساس علم و تجربیات اجتماعی پیش خواهید برد؛ زیرا میدانید که چرخ را دوباره نباید اختراع کرد. بنابراین شما با انرژی و صداقتی که دارید میتوانید از طریق گفتگو و همفکری با صاحبنظران مختلف، دائماً نقصها و نقاط ضعف این حرکت را کمتر کنید.
🔹شما میتوانید با پرهیز از اشتباهات ما ازجمله سیاه دیدنِ سلیقههای متفاوت از خود، باعث شوید که جمعیت کثیر خاکستریِ جامعه، همراهی میدانی با جنبش جوانان را آغاز کنند. تنها در این صورت است که تجمیع ملت، به رهایی و دموکراسی منجر خواهد شد.
🔹میتوانید در صورت پیوند با سایر مخالفان استبداد، جبهۀ نجات ملی را به وجود آورید. آری تنها این انسجام حداکثری است که میتواند با طی-کردن فرآیند دموکراتیزاسیون، تضمینکنندۀ ماندگاریِ مناسبات دموکراتیک در ایران فردای آزاد شود.
زندان سمنان
19 آذر 1401 @MostafaTajzadeh
(جنبش اجتماعی _ ۳۲ )
https://t.me/Kaivan_Samimi
🔹خیزش اعتراضی و خاموشنشدنی شما، ستونهای استبداد را به لرزه درآورده و امید رهایی از جهل و جور را در دل ملت، دو چندان کرده است. در کنار این امید اما، بیم هم وجود دارد؛ بیم و ترس و نگرانی از اینکه اشتباهات نسل ما تکرار شود.
🔹ما اشتباه میکردیم که جامعه را دوقطبی یعنی سیاه و سفید میدیدیم و میخواستیم. میگفتیم یا سایر کنشگران با ما هستند و سفیدند و یا اگر با ما همنظر نباشند، لاجرم سیاهند و بر ما هستند. درنتیجه فعالین تشکلها، جزیرههایی جدا از هم بودیم و این عدم تجمیع، قدرت برتر یعنی حکومت اسلامی را قادر ساخت تا به سرکوب این نیروهای پراکنده بپردازد.
🔹هجده سال پیش سرمقالهای در مجلۀ سیاسی «نامه» که توقیف شد نوشتم، با این تیتر: «من اشتباه کردم». بررسی علل و زوایای مختلف اشتباهات من و نسل ما و در اختیار نسل جوان گذاشتن این تجارب که به بهای شکنجهشدنها، زندانها، اعدامها و طی شدن عمرهایی تحت فشار به دست آمده است باعث تقویت حرکت فعلی شده و نیز میتواند از بازتولید استبداد در شکل و شمایلی جدید جلوگیری کند تا به یک جنبش فراگیر اجتماعی تبدیل شود.
🔹شما جوانان فداکار وطن، حرکت اعتراضی ارزشمندی را شروع کردهاید و از آنجا که با اقتضائات زمانۀ مدرن آشنا هستید، مبارزۀ خود را نیز براساس علم و تجربیات اجتماعی پیش خواهید برد؛ زیرا میدانید که چرخ را دوباره نباید اختراع کرد. بنابراین شما با انرژی و صداقتی که دارید میتوانید از طریق گفتگو و همفکری با صاحبنظران مختلف، دائماً نقصها و نقاط ضعف این حرکت را کمتر کنید.
🔹شما میتوانید با پرهیز از اشتباهات ما ازجمله سیاه دیدنِ سلیقههای متفاوت از خود، باعث شوید که جمعیت کثیر خاکستریِ جامعه، همراهی میدانی با جنبش جوانان را آغاز کنند. تنها در این صورت است که تجمیع ملت، به رهایی و دموکراسی منجر خواهد شد.
🔹میتوانید در صورت پیوند با سایر مخالفان استبداد، جبهۀ نجات ملی را به وجود آورید. آری تنها این انسجام حداکثری است که میتواند با طی-کردن فرآیند دموکراتیزاسیون، تضمینکنندۀ ماندگاریِ مناسبات دموکراتیک در ایران فردای آزاد شود.
زندان سمنان
19 آذر 1401 @MostafaTajzadeh
Telegram
کیوان صمیمی/ کانال اصلی
کیوان صمیمی بهبهانی
متولد ۱۳۲۷ آبادان
فرزند عفت و حبیبالله
مهندسی صنایع از صنعتی شریف
بازداشتها:
یکم ۱۳۴۵
دوم ۵۱
سوم ۵۴
چهارم ۶۱
پنجم ۸۷
ششم ۸۸
هفتم ۹۸
هشتم ۱۴۰۱
فعال ملی-مذهبی
مدیر مسئول مجله متوقف شدهی نامه
سردبیر مجله ایران فردا
متولد ۱۳۲۷ آبادان
فرزند عفت و حبیبالله
مهندسی صنایع از صنعتی شریف
بازداشتها:
یکم ۱۳۴۵
دوم ۵۱
سوم ۵۴
چهارم ۶۱
پنجم ۸۷
ششم ۸۸
هفتم ۹۸
هشتم ۱۴۰۱
فعال ملی-مذهبی
مدیر مسئول مجله متوقف شدهی نامه
سردبیر مجله ایران فردا
🔵🔴«سفر اژدها به صحرا، بخاطر یک پاپاسی بیشتر»
دیر زمانی #مائو رهبر حزب کمونیست چین، وقتی که میخواست باب گفتگو را با فردی بگشاید این تعبیر را بکار میبرد:
«بیایید درباره هر چیز، از جنوب کوهها تا شمال دریاها سخن بگوییم» اکنون نیز گویا رهبران خلف او به کمتر از بلعیدن منابع دریایی و معدنی کشورهای حوزه نفتخیز جنوب غرب آسیا راضی نیستند.
پیشبینی ناظران اقتصادی این است که در فرایند انتقال قدرت، تا سال ۲۰۳۰ بازتوزیع قدرت اقتصادی به سمت شرق متمایل خواهد شد.
در همین خصوص، ابتکار «یک کمربند یک راه» (Belt and Road Initiative) برنامهای عملیاتی است که از سال ۲۰۱۳ از سوی دولت چـین بـرای شکلدهی به نوعی از همگرایی میان دولتی در پهنه جهانی به ویـژه در اوراسـیا، بـه تدریج در حال اجرایی شدن است.
چین با این طرح، اهداف بزرگی را در زمینه رشد اقتصادی، به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزۀ نفوذ، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راههای ارتباطی دنبال می کند.۱
از طرفی انتقال مرکز ثقل قدرت جهان از آتلانتیک به پاسفیک موجب شد، آمریکا از مراکز سنتی حضور و نفوذ خود کاسته و متمرکز بر پاسفیک شود. خروج ایالات متحده آمریکا از عراق و افغانستان و کمرنگشدن حضور در خلیج فارس، ترجمه عملی استراتژی جدید آمریکا برای تمرکز بر پاسفیک است.۲
با معطوفشدنِ سیاستهای آمریکایی به شرقِ دور، چین درصدد برآمد تا از خلاء موجود استفاده کرده و همچون خالدبن ولید، کوه احد خاورمیانه را دور بزند و هژمونی خود را در این منطقه بسط دهد.۳
چینیها نیز با ایدههای بزرگ ولی با آرامش و مگااستراتژی صعود صلحآمیز Peaceful Rise و صلح جهان برای نیمقرن، اژدهای خفتهای بود که به پاخاست و بهعنوان قدرت دوم اقتصادی جهان، سودای تبدیل شدن به یک ابرقدرت و هماوردی با آمریکا را دارد.۴
سیاست چین در قبال مسائل منطقه خلیج فارس و خاورمیانه عموماً محافظهکارانه و نوعی بیطرفانه بوده است؛ اما سردی روابط عربستان سعودی و دولت بایدن، چینیها را به سوی شاهزادههای متمول سعودی متمایل کرد.
آنچه در سفر شی به عربستان رخ داد، از اظهارات و مغازلههای او و امضای سند راهبردی جامع تا فحوای بیانیههای مشترک چین با عربستان و شورای همکاری نشان از آن دارد که چین به احتمال زیاد تحت تاثیر الزامات گره خوردن بیسابقه منافعش در سطح منطقه با بازیگران عرب در جبهه مخالف ایران، در آیندهای نه چندان دور از محافظهکاری دیرینه خود در منطقه خاورمیانه به نفع این جبهه فاصله خواهد گرفت.۵
عوامل متعددی در شتاب عربستان در جهت تقویت مناسبات خود با چین در دوران حکمرانی بن سلمان نقش دارند، اولاً به نظر میرسد که بن سلمان با نگاهی معطوف به درک جایگاه اقتصاد در میان عناصر شکل دهنده قدرت ملی، بر خلاف اسلاف خود، اقتصاد را به متن سیاست خارجی آورده و آن را مبنای پویایی سیاست خارجی قرار داده است. او با طرحهای کلان اقتصادی در چارچوب چشم انداز 2030 و در راستای رهایی از اقتصاد نفتی به دنبال هژمونی اقتصادی در منطقه است. ازاین رو، طبیعی است که ریاض مناسبات خود با کانونهای اقتصاد جهانی به ویژه چین به عنوان قدرت اقتصادی دوم جهان را گسترش دهد. اما پر واضح است که در پس بازتعریف سیاست خارجی عربستان بر مبنای اولویتدهی به مولفه اقتصاد اهدافی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آینده نگرانه نهفته است که تا حدود زیادی معطوف به تحولات تاریخی دو دهه اخیر در خاورمیانه و حرکت این تحولات در جهت پیریزی نظم منطقهای دیگری است. ۶
برخی از نویسندگان در حوزهی کشورهای کمونیستی و توتالیتر، از این دگردیسی شگفتزده شدهاند، حال آنکه، اقتضائاتِ حاکم بر مناسبات بینالملل، هرگز مجال چنین حیرتزدگی را نمیدهد. بیژن اشتری در این خصوص چنین نوشت:
کشوری که[ایران] از حیث اقتصادی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و بی اعتنا به همه پرنسیپها و اتیکتهای سیاسی و انسانیست و بدترین روابط را با همسایگانش دارد و به جای ایجاد ثبات و صلح در منطقه صرفاً موشکها و پهپادهایش را به رخ میکشد و جز رجزخوانی کار دیگری بلد نیست باید هم که به چنین درجه نازلی سقوط کند. ۷
در حال حاضر، حجم مبادلات تجاری میان چین و مجموع کشورهای عربی ۳۳۰ میلیارد دلار از جمله ۱۸۰ میلیارد دلار با شش کشور عربی حوزه خلیج فارس است؛ این در حالی است که تراز مناسبات تجاری پکن با تهران شدیداً افت کرده و به ۱۴ میلیارد دلار رسیده است.
چین در واقع «کشور چین» نیست، بلکه «حزب کمونیست حاکم بر چین» است. برای این حزب دو چیز مهم است: زدن هر تکدلاری روی هوا و تزریق به آن قفس طلایی که برای مردم چین ساخته و دوم زیر سوال بردن «دموکراسی» به عنوان یک الگوی حکمرانی. ۹
📝این تحلیل، از تلفیق یادداشتهای چند تحلیلگر حاصل آمده است:
غلامرضا علیزاده (۱ و۳) سیدعلی طباطبایی (۲و ۴)، صابر گلعنبری (۵و ۶)، بیژن اشتری(۷) و مهدی تدینی (۹)/تحلیل و رصد
T.me/bestdiplomacy
دیر زمانی #مائو رهبر حزب کمونیست چین، وقتی که میخواست باب گفتگو را با فردی بگشاید این تعبیر را بکار میبرد:
«بیایید درباره هر چیز، از جنوب کوهها تا شمال دریاها سخن بگوییم» اکنون نیز گویا رهبران خلف او به کمتر از بلعیدن منابع دریایی و معدنی کشورهای حوزه نفتخیز جنوب غرب آسیا راضی نیستند.
پیشبینی ناظران اقتصادی این است که در فرایند انتقال قدرت، تا سال ۲۰۳۰ بازتوزیع قدرت اقتصادی به سمت شرق متمایل خواهد شد.
در همین خصوص، ابتکار «یک کمربند یک راه» (Belt and Road Initiative) برنامهای عملیاتی است که از سال ۲۰۱۳ از سوی دولت چـین بـرای شکلدهی به نوعی از همگرایی میان دولتی در پهنه جهانی به ویـژه در اوراسـیا، بـه تدریج در حال اجرایی شدن است.
چین با این طرح، اهداف بزرگی را در زمینه رشد اقتصادی، به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزۀ نفوذ، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راههای ارتباطی دنبال می کند.۱
از طرفی انتقال مرکز ثقل قدرت جهان از آتلانتیک به پاسفیک موجب شد، آمریکا از مراکز سنتی حضور و نفوذ خود کاسته و متمرکز بر پاسفیک شود. خروج ایالات متحده آمریکا از عراق و افغانستان و کمرنگشدن حضور در خلیج فارس، ترجمه عملی استراتژی جدید آمریکا برای تمرکز بر پاسفیک است.۲
با معطوفشدنِ سیاستهای آمریکایی به شرقِ دور، چین درصدد برآمد تا از خلاء موجود استفاده کرده و همچون خالدبن ولید، کوه احد خاورمیانه را دور بزند و هژمونی خود را در این منطقه بسط دهد.۳
چینیها نیز با ایدههای بزرگ ولی با آرامش و مگااستراتژی صعود صلحآمیز Peaceful Rise و صلح جهان برای نیمقرن، اژدهای خفتهای بود که به پاخاست و بهعنوان قدرت دوم اقتصادی جهان، سودای تبدیل شدن به یک ابرقدرت و هماوردی با آمریکا را دارد.۴
سیاست چین در قبال مسائل منطقه خلیج فارس و خاورمیانه عموماً محافظهکارانه و نوعی بیطرفانه بوده است؛ اما سردی روابط عربستان سعودی و دولت بایدن، چینیها را به سوی شاهزادههای متمول سعودی متمایل کرد.
آنچه در سفر شی به عربستان رخ داد، از اظهارات و مغازلههای او و امضای سند راهبردی جامع تا فحوای بیانیههای مشترک چین با عربستان و شورای همکاری نشان از آن دارد که چین به احتمال زیاد تحت تاثیر الزامات گره خوردن بیسابقه منافعش در سطح منطقه با بازیگران عرب در جبهه مخالف ایران، در آیندهای نه چندان دور از محافظهکاری دیرینه خود در منطقه خاورمیانه به نفع این جبهه فاصله خواهد گرفت.۵
عوامل متعددی در شتاب عربستان در جهت تقویت مناسبات خود با چین در دوران حکمرانی بن سلمان نقش دارند، اولاً به نظر میرسد که بن سلمان با نگاهی معطوف به درک جایگاه اقتصاد در میان عناصر شکل دهنده قدرت ملی، بر خلاف اسلاف خود، اقتصاد را به متن سیاست خارجی آورده و آن را مبنای پویایی سیاست خارجی قرار داده است. او با طرحهای کلان اقتصادی در چارچوب چشم انداز 2030 و در راستای رهایی از اقتصاد نفتی به دنبال هژمونی اقتصادی در منطقه است. ازاین رو، طبیعی است که ریاض مناسبات خود با کانونهای اقتصاد جهانی به ویژه چین به عنوان قدرت اقتصادی دوم جهان را گسترش دهد. اما پر واضح است که در پس بازتعریف سیاست خارجی عربستان بر مبنای اولویتدهی به مولفه اقتصاد اهدافی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آینده نگرانه نهفته است که تا حدود زیادی معطوف به تحولات تاریخی دو دهه اخیر در خاورمیانه و حرکت این تحولات در جهت پیریزی نظم منطقهای دیگری است. ۶
برخی از نویسندگان در حوزهی کشورهای کمونیستی و توتالیتر، از این دگردیسی شگفتزده شدهاند، حال آنکه، اقتضائاتِ حاکم بر مناسبات بینالملل، هرگز مجال چنین حیرتزدگی را نمیدهد. بیژن اشتری در این خصوص چنین نوشت:
کشوری که[ایران] از حیث اقتصادی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و بی اعتنا به همه پرنسیپها و اتیکتهای سیاسی و انسانیست و بدترین روابط را با همسایگانش دارد و به جای ایجاد ثبات و صلح در منطقه صرفاً موشکها و پهپادهایش را به رخ میکشد و جز رجزخوانی کار دیگری بلد نیست باید هم که به چنین درجه نازلی سقوط کند. ۷
در حال حاضر، حجم مبادلات تجاری میان چین و مجموع کشورهای عربی ۳۳۰ میلیارد دلار از جمله ۱۸۰ میلیارد دلار با شش کشور عربی حوزه خلیج فارس است؛ این در حالی است که تراز مناسبات تجاری پکن با تهران شدیداً افت کرده و به ۱۴ میلیارد دلار رسیده است.
چین در واقع «کشور چین» نیست، بلکه «حزب کمونیست حاکم بر چین» است. برای این حزب دو چیز مهم است: زدن هر تکدلاری روی هوا و تزریق به آن قفس طلایی که برای مردم چین ساخته و دوم زیر سوال بردن «دموکراسی» به عنوان یک الگوی حکمرانی. ۹
📝این تحلیل، از تلفیق یادداشتهای چند تحلیلگر حاصل آمده است:
غلامرضا علیزاده (۱ و۳) سیدعلی طباطبایی (۲و ۴)، صابر گلعنبری (۵و ۶)، بیژن اشتری(۷) و مهدی تدینی (۹)/تحلیل و رصد
T.me/bestdiplomacy
🔴 حکم اعدام «ماهان صدارت» از بازداشت شدگان حوادث اخیر متوقف شد
📝 محمدرضا قنبرطلب، یکی از شاکیان پرونده «ماهان صدرات»، جوان متولد ۷۸ که در جریان اعتراضات بازداشت و به محاربه متهم شد نوشت:
ملت شریف ایران
🔸به لطف الهی در نیمه شب حکم ماهان صدرات متوقف گردید. صدای مادربزرگ های ماهان ومردم کشورم که با بی اعتنایی به رسانه های بیگانه از آیت الله اژه ای درخواست رافت اسلامی نمودند شنیده شد. یاد ندارم جز روضه ارباب گریه کرده باشم اما امروز در ملاعام برای لغو حکم گریه کردم. صدای قبلی ما شنیده شد. ۴۸ ساعت وقت داریم تا فارغ از جناح بندی های سیاسی و اعتقادی با همدلی و وفاق ملی از قوه قضاییه بخواهیم که در خصوص حکم ماهان صدرات با تاسی از سیره اهل بیت علیهم السلام برخورد شود.
🕌 @jamarannews @MostafaTajzadeh
📝 محمدرضا قنبرطلب، یکی از شاکیان پرونده «ماهان صدرات»، جوان متولد ۷۸ که در جریان اعتراضات بازداشت و به محاربه متهم شد نوشت:
ملت شریف ایران
🔸به لطف الهی در نیمه شب حکم ماهان صدرات متوقف گردید. صدای مادربزرگ های ماهان ومردم کشورم که با بی اعتنایی به رسانه های بیگانه از آیت الله اژه ای درخواست رافت اسلامی نمودند شنیده شد. یاد ندارم جز روضه ارباب گریه کرده باشم اما امروز در ملاعام برای لغو حکم گریه کردم. صدای قبلی ما شنیده شد. ۴۸ ساعت وقت داریم تا فارغ از جناح بندی های سیاسی و اعتقادی با همدلی و وفاق ملی از قوه قضاییه بخواهیم که در خصوص حکم ماهان صدرات با تاسی از سیره اهل بیت علیهم السلام برخورد شود.
🕌 @jamarannews @MostafaTajzadeh
☑️ دو تجربه وزیر اسبق راه و شهرسازی از دور زدن ایران توسط چین
✍️عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهرسازی در یادداشتی دو تجربه خود از زیرپا گذاشتن منافع ملی ایران توسط چین و بدعهدی این کشور را روایت کرده است:
✔️بحث موضعگیری چین برای من هیچ تازگی نداشت. چین این رویه را سالهاست که اتخاذ کردهاست. لیکن، گروهی در تهران به هر دلیلی نمیخواستند که نشانههای آن را ببینند. شاید هم به دلیل حجم فساد فوق العادهای که پیرامون قراردادهای چینی وجود داشت و دارد. تنها دو نمونه را برایتان ذکر کنم. یکی کلی و دیگری جزیی:
1️⃣ چین سرمایهگذاری بسیار بزرگی در توسعه کریدور دریای عمان-بندر گوادر تا چین انجام دادهاست. پروژهای که به گفتهای بیش از ۴۲میلیارد دلار ارزش آن است. عبور از کوههای هندوکش با تمام ناامنیهای آن و کشور پاکستان از حیث مهندسی در مقایسه با عبور از یک مسیر موازی نسبتا مسطح از چهابهار تا چین، و تا حد زیادی آماده بهرهبردای و نیازمند سرمایهگذاری یک دهم آن پروژه به هیچ وجه قابل توجیه نیست. بخش جادهای آن تا حد زیادی موجود است و تنها نیاز به ارتقای سطح سرویس داد و بخش ریلی آن نیز تا حد زیادی اجرا شده است. تنها چیزی که این پروژه را با معنی می کند، دور زدن ایران است. در همان موقع من به چینیها پیشنهاد کردم که شما بیایید روی این پروژه سرمایه گذاری کنید و اگر میخواهید وارد خاک افغانستان شوید، از طریق خواف-هرات و سپس تاجیکستان و قرقیزستان اقدام نمایید که کمترین هزینه را دارد. به قرقیزستان رفتم و با رییس جمهور آنجا صحبت کردم. ایشان گفت من نیز موضوع را با چینیها طرح خواهم کرد. قرقیزها بهشدن نیازمند این کریدور بودند. همین پیشنهاد را با تاجیکها نیز در میان گذاشتم. چندین مکاتبه انجام دادم. لیکن، دریغ از کوچکترین پاسخ. معلوم بود که آنها تصمیم گرفتهاند ایران را دور بزنند، تا از حیث استراتژیک هیچ گونه وابستگی به ایران برای اتصال به دریای عمان و خلیج فارس نداشته باشند.
2️⃣ پروژه برقی کردن راه آهن نهران-مشهد را با هدف سرعت 200کیلومتر در ساعت و با ظرفیت حدود 40مییون مسافر در سال با مبلغی در حدود 2میلیارد دلار قطعی کردم. در سفری که آقای شی چین پینگ به تهران داشت، تنها قراردادی که امضا شد، همین یک قرارداد بود که خود او هم قبل از سفرش به تهران بر آن تاکید کرده بود که میخواهم این قرارداد در حضورمن امضا شود. دقت کنید، قرار داد. نه یادداشت تفاهم. قرارداد یعنی همه مذاکرات در باره مسیر، مشخصات فنی، قیمت و جزئیات به نتجه رسیده و همه چیز قطعی شده و دو طرف متعهد به اجرای پروژه شدهبودند. پس از آن ما می بایست 15% مبلغ پروژه را به صندوق پروژه تودیع کنیم. علیرغم تنگنای ارزی دولت، با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، بلا فاصله این کار انجام شد و امروز که این مطلب را مینویسم، این مبلغ در صندوق پروژه موجود است. یعنی چیزی در حدود 300میلیون دلار. برای شروع فعالیت، طرف چینی میبایست یک ضمانتنامه پیشپرداخت به طرف ایرانی میداد تا قرارداد فعال گردد. ضمانتنامه پیشپرداخت کمترین ریسک را دارد. چون در برابر آن، طرف قرارداد کل مبلغ را برداشت میکند. از آن تاریخ تا کنون، هنوز چینیها این ضمانتنامه را در اختیار طرف ایرانی قرار ندادهاند و قراداد امضا شده متوقف است.
✔️وقتی که حضرات سیاست نگاه به شرق را مطرح کردند، من در موقع مسئولیت نبودم. لیکن، به دلیل وظیفه ملی از تعدادی از دوستان که فکر میکردم در تصمیمگیریها و یا دستِ کم در توجیه قضایا موثرند از جمله آقایان مصباحی مقدم، احمد توکلی و مرتضی نبوی وقت گرفتم و خدمتشان رسیم و گفتم، داستان از این قرار است. این اتکا به چین، امری موهوم است. لیکن، گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. و امروز باید شاهد پرده افتادن از چنین سیاستی باشیم.
✔️چه کسی باور میکند که سیاستمداران ایران تا این حد در امور اهبردی واقعیتگریز باشند. البته من همچنان معتقد به همکاری با چین هستم. لیکن از روی هوشیاری و با حفظ منافع ملی.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍️عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهرسازی در یادداشتی دو تجربه خود از زیرپا گذاشتن منافع ملی ایران توسط چین و بدعهدی این کشور را روایت کرده است:
✔️بحث موضعگیری چین برای من هیچ تازگی نداشت. چین این رویه را سالهاست که اتخاذ کردهاست. لیکن، گروهی در تهران به هر دلیلی نمیخواستند که نشانههای آن را ببینند. شاید هم به دلیل حجم فساد فوق العادهای که پیرامون قراردادهای چینی وجود داشت و دارد. تنها دو نمونه را برایتان ذکر کنم. یکی کلی و دیگری جزیی:
1️⃣ چین سرمایهگذاری بسیار بزرگی در توسعه کریدور دریای عمان-بندر گوادر تا چین انجام دادهاست. پروژهای که به گفتهای بیش از ۴۲میلیارد دلار ارزش آن است. عبور از کوههای هندوکش با تمام ناامنیهای آن و کشور پاکستان از حیث مهندسی در مقایسه با عبور از یک مسیر موازی نسبتا مسطح از چهابهار تا چین، و تا حد زیادی آماده بهرهبردای و نیازمند سرمایهگذاری یک دهم آن پروژه به هیچ وجه قابل توجیه نیست. بخش جادهای آن تا حد زیادی موجود است و تنها نیاز به ارتقای سطح سرویس داد و بخش ریلی آن نیز تا حد زیادی اجرا شده است. تنها چیزی که این پروژه را با معنی می کند، دور زدن ایران است. در همان موقع من به چینیها پیشنهاد کردم که شما بیایید روی این پروژه سرمایه گذاری کنید و اگر میخواهید وارد خاک افغانستان شوید، از طریق خواف-هرات و سپس تاجیکستان و قرقیزستان اقدام نمایید که کمترین هزینه را دارد. به قرقیزستان رفتم و با رییس جمهور آنجا صحبت کردم. ایشان گفت من نیز موضوع را با چینیها طرح خواهم کرد. قرقیزها بهشدن نیازمند این کریدور بودند. همین پیشنهاد را با تاجیکها نیز در میان گذاشتم. چندین مکاتبه انجام دادم. لیکن، دریغ از کوچکترین پاسخ. معلوم بود که آنها تصمیم گرفتهاند ایران را دور بزنند، تا از حیث استراتژیک هیچ گونه وابستگی به ایران برای اتصال به دریای عمان و خلیج فارس نداشته باشند.
2️⃣ پروژه برقی کردن راه آهن نهران-مشهد را با هدف سرعت 200کیلومتر در ساعت و با ظرفیت حدود 40مییون مسافر در سال با مبلغی در حدود 2میلیارد دلار قطعی کردم. در سفری که آقای شی چین پینگ به تهران داشت، تنها قراردادی که امضا شد، همین یک قرارداد بود که خود او هم قبل از سفرش به تهران بر آن تاکید کرده بود که میخواهم این قرارداد در حضورمن امضا شود. دقت کنید، قرار داد. نه یادداشت تفاهم. قرارداد یعنی همه مذاکرات در باره مسیر، مشخصات فنی، قیمت و جزئیات به نتجه رسیده و همه چیز قطعی شده و دو طرف متعهد به اجرای پروژه شدهبودند. پس از آن ما می بایست 15% مبلغ پروژه را به صندوق پروژه تودیع کنیم. علیرغم تنگنای ارزی دولت، با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، بلا فاصله این کار انجام شد و امروز که این مطلب را مینویسم، این مبلغ در صندوق پروژه موجود است. یعنی چیزی در حدود 300میلیون دلار. برای شروع فعالیت، طرف چینی میبایست یک ضمانتنامه پیشپرداخت به طرف ایرانی میداد تا قرارداد فعال گردد. ضمانتنامه پیشپرداخت کمترین ریسک را دارد. چون در برابر آن، طرف قرارداد کل مبلغ را برداشت میکند. از آن تاریخ تا کنون، هنوز چینیها این ضمانتنامه را در اختیار طرف ایرانی قرار ندادهاند و قراداد امضا شده متوقف است.
✔️وقتی که حضرات سیاست نگاه به شرق را مطرح کردند، من در موقع مسئولیت نبودم. لیکن، به دلیل وظیفه ملی از تعدادی از دوستان که فکر میکردم در تصمیمگیریها و یا دستِ کم در توجیه قضایا موثرند از جمله آقایان مصباحی مقدم، احمد توکلی و مرتضی نبوی وقت گرفتم و خدمتشان رسیم و گفتم، داستان از این قرار است. این اتکا به چین، امری موهوم است. لیکن، گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. و امروز باید شاهد پرده افتادن از چنین سیاستی باشیم.
✔️چه کسی باور میکند که سیاستمداران ایران تا این حد در امور اهبردی واقعیتگریز باشند. البته من همچنان معتقد به همکاری با چین هستم. لیکن از روی هوشیاری و با حفظ منافع ملی.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 محسن را نه، خدا را شکار کردند
✍🏻 عبدالله ناصریطاهری
✅ماجرای تاریخی حسنک وزیر -که با تزویر و دروغ سلطان سلجوقی و ندیدمش بوسهل زوزنی- بر دار کشیدهشد درست مثل جوانمظلوم محسن شکاری است که او را تنها به جرم سد خیابانی و جرح یک لباس شخصی اعدام کردند و برای توجیه آن حتی حکم "محارب" را در "فقه" خود تغییر دادند، یعنی از این پس محارب کسی است که نه مردم را بلکه حکومت را بترساند و امنیت او را به خطر اندازد. در باره غیر حقوقی و غیر فقهی بودن حکم اعدام محسن شکاری زیاد نوشته اند و نگارنده نیز قصد دارد این اعدام “سرخ و سیاه” را از نگاه انسان شناسی مرور کند.
✅ابوحیان توحیدی فیلسوف اومانیست عصر رنسانس اسلامی، در یک گزاره کوتاه، اصالت و افضلیت انسان را ترسیم کرده است: “الانسان اشکل علیه الانسان”. یعنی: انسان، مسئله انسان است. به بیان روشن تر، انسان که مخلوق برتر خداوند است همیشه چالش اصلی خودش است.
✅ مفهوم این سخن آن است که هر قانون، تکلیف، قرارداد، پند و اندرز، تصمیم فردی و جمعی، تعلیم و تعلم، حکم و … باید ذیل این موجود(انسان) تعیین شود زیرا زندگی انسان ، اساس خلقت خدا است.
✅در گفتمان “اسلام معیار” که فقط متکی بر قرآن تاریخی تأویل پذیر است، این نکته در آیه ۷۲ احزاب تصریح شده است: «ما “امانت” را بر آسمان و زمین و… عرضه کردیم ولی نپذیرفتند، اما انسان بار امانت را حمل کرد …». این که این امانت چیست؟ عقل است یا معرفت و یا خلافت که به نظر نگارنده امانت، “حیات برتر” است، جای بحث دارد اما به یقین اصل اومانیسم را در صدر اسلام معیار تعریف می کند. این اصل الاصول بر این نکته تأکید دارد که شأن انسان ذیل شریعت و فقه و اخلاق تعریف نمی شود. بلکه امری “فرادینی” است و همه چیز در نظام هستی برای اوست حتی قانون که در بالا یادآوری شد.یعنی مصلحت انسان بر همه مصالح از جمله دین و حکومت برتری دارد. در این افق گفتمانی است که فهم می شود گزارهٔ “حفظ نظام، اوجب و مقدم واجبات است” غیر انسانی است.این که اومانیسم فرادینی است بدین معنا که تقسیم بندی کلاسیک آن به “اومانیسم دینی” و “اومانیسم سکولار” هم لاعقلانی است.
✅ به نظر می رسد ابوحیان توحیدی که بهترین نمادساز اومانیسم با شعار “الانسان اشکل علیه الانسان’ بوده است بهترین تبیین را در باره شعار و نماد بالا در کتاب دیگرش ، “الهوامل و الشوامل” ارائه کرده است. این کتاب پرسش و پاسخی است در مفاهمه با ابوعلی مسکویه. تأمل در سؤالات توحیدی یا همان هوامل، تفسیر کیستی اصیل انسان است. به عنوان مثال در سؤال ۹۹ پرسیده که “این که ستمگری، فطری انسان است یعنی چه؟ و یا در سؤال ۷۶ : “چگونه انسان اگر بخواهد در یک ساعت هزار دشمن برای خود درست می کند، اما درست کردن یک دوست زمان زیادی می خواهد.
✅فارغ از جواب های مسکویه، پرسش های ابوحیان جهت گیری اومانیستی انسان گرای مسلمانی را نشان می دهد که بر محوریت و مرکزیت انسان در نظام خلقت تأکید دارد. در اندیشه این مسلمان متهم به “بی دینی”، که پایه “اسلام فهمی” مدرن و عصری همین است برای هر تصمیم کلان اجتماعی باید مصلحت انسان صاحب کرامت که نهایتا مصلحت جامعه است را دید . به همین دلیل است که نواندیشان دینی علاوه بر آن که نفس احکامی چون اعدام را غیر عقلی و طبعا نامعقول می دانند همین است که کرامت و اصالت انسان در بنای این احکام نادیده گرفته شده است.
✅ در نگاه اومانیستی به اسلام، استنباط افضلیت “شهروندی” نسبت به “شرع وندی”( به تعبیر دکتر مهدی نوربخش) مستفاد می شود، همان چیزی که آیت الله منتظری در آخر عمرش بر نادیده گرفتن آن حسرت می خورد.
✅بالاتر نوشتم که اعدام امثال افکاری و شکاری با همین فقه سنتی ناکارآمد مطابقت ندارد ولی اساسا ضد انسانی است و همین نوع احکام و قوانین در جغرافیای تسنن و تشیع بود که مرگ اسلام سیاسی را در جهان معاصر رقم زد. حکومت حاکم بر ایران از آغاز جنبش “زن، زندگی، آزادی” می توانست با جدی گرفتن اعتراضات به تدبیری رو کند و مطالبه اصلی زنان را پاسخ دهد، اما ناچیز شمردن و تمسخر این جنبش/ انقلاب توسط هسته مرکزی حکومت، تدبیر مقدر را معلق کرد و تداوم تعلیق ادامه پیدا کرد و حکومت را دچار یک سرگشتگی و سرمستی کرد و نهایتا توصیه به اعدام را پیشه کردند، غافل از این واقعیت که تداوم این رویهٔ ضدفقهی، ضد حقوق بشری ، آتش انقلاب را برافروخته تر و سرعت فروپاشی را تسریع خواهد کرد.
@MostafaTajzadeh
#اعدام
#محسن_شکاری
#زن_زندگی_آزادی
#عبدالله_ناصریطاهری
https://bit.ly/3uFGZrn
https://t.me/iranfardamag
✍🏻 عبدالله ناصریطاهری
✅ماجرای تاریخی حسنک وزیر -که با تزویر و دروغ سلطان سلجوقی و ندیدمش بوسهل زوزنی- بر دار کشیدهشد درست مثل جوانمظلوم محسن شکاری است که او را تنها به جرم سد خیابانی و جرح یک لباس شخصی اعدام کردند و برای توجیه آن حتی حکم "محارب" را در "فقه" خود تغییر دادند، یعنی از این پس محارب کسی است که نه مردم را بلکه حکومت را بترساند و امنیت او را به خطر اندازد. در باره غیر حقوقی و غیر فقهی بودن حکم اعدام محسن شکاری زیاد نوشته اند و نگارنده نیز قصد دارد این اعدام “سرخ و سیاه” را از نگاه انسان شناسی مرور کند.
✅ابوحیان توحیدی فیلسوف اومانیست عصر رنسانس اسلامی، در یک گزاره کوتاه، اصالت و افضلیت انسان را ترسیم کرده است: “الانسان اشکل علیه الانسان”. یعنی: انسان، مسئله انسان است. به بیان روشن تر، انسان که مخلوق برتر خداوند است همیشه چالش اصلی خودش است.
✅ مفهوم این سخن آن است که هر قانون، تکلیف، قرارداد، پند و اندرز، تصمیم فردی و جمعی، تعلیم و تعلم، حکم و … باید ذیل این موجود(انسان) تعیین شود زیرا زندگی انسان ، اساس خلقت خدا است.
✅در گفتمان “اسلام معیار” که فقط متکی بر قرآن تاریخی تأویل پذیر است، این نکته در آیه ۷۲ احزاب تصریح شده است: «ما “امانت” را بر آسمان و زمین و… عرضه کردیم ولی نپذیرفتند، اما انسان بار امانت را حمل کرد …». این که این امانت چیست؟ عقل است یا معرفت و یا خلافت که به نظر نگارنده امانت، “حیات برتر” است، جای بحث دارد اما به یقین اصل اومانیسم را در صدر اسلام معیار تعریف می کند. این اصل الاصول بر این نکته تأکید دارد که شأن انسان ذیل شریعت و فقه و اخلاق تعریف نمی شود. بلکه امری “فرادینی” است و همه چیز در نظام هستی برای اوست حتی قانون که در بالا یادآوری شد.یعنی مصلحت انسان بر همه مصالح از جمله دین و حکومت برتری دارد. در این افق گفتمانی است که فهم می شود گزارهٔ “حفظ نظام، اوجب و مقدم واجبات است” غیر انسانی است.این که اومانیسم فرادینی است بدین معنا که تقسیم بندی کلاسیک آن به “اومانیسم دینی” و “اومانیسم سکولار” هم لاعقلانی است.
✅ به نظر می رسد ابوحیان توحیدی که بهترین نمادساز اومانیسم با شعار “الانسان اشکل علیه الانسان’ بوده است بهترین تبیین را در باره شعار و نماد بالا در کتاب دیگرش ، “الهوامل و الشوامل” ارائه کرده است. این کتاب پرسش و پاسخی است در مفاهمه با ابوعلی مسکویه. تأمل در سؤالات توحیدی یا همان هوامل، تفسیر کیستی اصیل انسان است. به عنوان مثال در سؤال ۹۹ پرسیده که “این که ستمگری، فطری انسان است یعنی چه؟ و یا در سؤال ۷۶ : “چگونه انسان اگر بخواهد در یک ساعت هزار دشمن برای خود درست می کند، اما درست کردن یک دوست زمان زیادی می خواهد.
✅فارغ از جواب های مسکویه، پرسش های ابوحیان جهت گیری اومانیستی انسان گرای مسلمانی را نشان می دهد که بر محوریت و مرکزیت انسان در نظام خلقت تأکید دارد. در اندیشه این مسلمان متهم به “بی دینی”، که پایه “اسلام فهمی” مدرن و عصری همین است برای هر تصمیم کلان اجتماعی باید مصلحت انسان صاحب کرامت که نهایتا مصلحت جامعه است را دید . به همین دلیل است که نواندیشان دینی علاوه بر آن که نفس احکامی چون اعدام را غیر عقلی و طبعا نامعقول می دانند همین است که کرامت و اصالت انسان در بنای این احکام نادیده گرفته شده است.
✅ در نگاه اومانیستی به اسلام، استنباط افضلیت “شهروندی” نسبت به “شرع وندی”( به تعبیر دکتر مهدی نوربخش) مستفاد می شود، همان چیزی که آیت الله منتظری در آخر عمرش بر نادیده گرفتن آن حسرت می خورد.
✅بالاتر نوشتم که اعدام امثال افکاری و شکاری با همین فقه سنتی ناکارآمد مطابقت ندارد ولی اساسا ضد انسانی است و همین نوع احکام و قوانین در جغرافیای تسنن و تشیع بود که مرگ اسلام سیاسی را در جهان معاصر رقم زد. حکومت حاکم بر ایران از آغاز جنبش “زن، زندگی، آزادی” می توانست با جدی گرفتن اعتراضات به تدبیری رو کند و مطالبه اصلی زنان را پاسخ دهد، اما ناچیز شمردن و تمسخر این جنبش/ انقلاب توسط هسته مرکزی حکومت، تدبیر مقدر را معلق کرد و تداوم تعلیق ادامه پیدا کرد و حکومت را دچار یک سرگشتگی و سرمستی کرد و نهایتا توصیه به اعدام را پیشه کردند، غافل از این واقعیت که تداوم این رویهٔ ضدفقهی، ضد حقوق بشری ، آتش انقلاب را برافروخته تر و سرعت فروپاشی را تسریع خواهد کرد.
@MostafaTajzadeh
#اعدام
#محسن_شکاری
#زن_زندگی_آزادی
#عبدالله_ناصریطاهری
https://bit.ly/3uFGZrn
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 محسن را نه، خدا را شکار کردند
🔷 عبدالله ناصریطاهری @iranfardamag ▪️ ماجرای تاریخی حسنک وزیر -که با تزویر و دروغ سلطان سلجوقی و ندیدمش بوسهل زوزنی- بر دار کشیدهشد درست مثل جوانمظلوم محسن شکاری است که او را تنها به جرم سد خیابانی و جرح یک لباس شخصی اعدام کردند و برای توجیه آن حتی حکم…