فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.42K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 رسانه ملی مال همه ملت است واقعا؟
امیدوارم مدیران سیما جواب بدهند!

✍🏼عليرضا کمیلی

خیلی از دوستان از منظر #عدالت به نقد رسانه ملی پرداخته اند و صرفا دیده نشدن طبقه مستضعف را فریاد می زنند حال آنکه #تبعیض نیز یکی از رویه های این رسانه است.

من اگر خودم را جای یک شهروند #اهل_سنت بگذارم و رسانه ملی نظام اسلامی را به نظاره بنشینم اینها را می بینم :

اول بگویم که انصافا بخش مهمی از محتوای #رسانه_ملی مناسب همه مذاهب است ولی اینها هم هست :

شبکه #کودک از مخاطبان خواسته تا شعری را اجرا کرده از خود فیلم بگیرند و بفرستند. شعر اینگونه شروع می شود: 'من بچه شیعه هستم خدا را می پرستم...' و تا انتها معارف شیعی را که برخی مشترک و برخی اختلافی است را می شمرد.

یا خواسته اذان بگویند. خب این که مشترک است ولی چرا اذان نوجوان اهل سنت کشور را پخش نمی کنید؟!

روحانیون محترم شیعه دائما به بیان احکام و تاریخ اسلام به روایت خودشان مشغول اند و هیچ سخنران اهل سنتی حق ندارد حتی برای #تبیین عقیده خودش بدون ذکر موارد اختلافی وارد رسانه ملی شود الا در برخی شبکه های استانی آن هم بدون اذن ورود به تاریخ اسلام و نوعا محدود به بیان احکام.

حتی ظاهرا قرائت های #قرآن، صرفا از اهل سنت خارج روا و برای داخلی ها دارای محدودیت هایی است! حداقل بنده از #شبکه قرآن پخش قرائت اهل سنت ایران را ندیده ام.

خب حالا #انصاف بدهید. من نوعی باید بگذارم بچه ام پای چنین تلویزیونی بزرگ شود؟ اول خودتان را جای یک اهل سنت بگذارید بعد جواب بدهید. اگر بخواهم هویت بچه ام حفظ بشود و رسانه ملی هم فقط رنگ #شیعی داشته باشد باید چه کنم؟ به رسانه هایی که در #سعودی و امارات تاسیس شده روی بیاورم که باز نگران تغییر #هویت او هستم و راهی دیگر هم ندارم...

نگارنده قائل نیست که نباید عقاید شیعه بیان شود ولی معتقد است اولا دیگران هم باید فرصت بیان عقاید خود را بیابند و ثانيا کسی نباید حق داشته باشد #عقیده دیگری را زیر سوال ببرد. می تواند روایت خودش را از تاریخ، عقیده یا احکام بیان کند و بگذرد و لزومی ندارد دیگری را زیر سوال ببرد.

@komeilialireza
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 سندرم هیبت استاد

محمود دهقانی
دکترای روانشناسی بالینی


#سندرم_هیبت_استاد
افراد زیادی سال‌ها از سوی یک استاد یا روان‌درمانگر به طور مداوم مورد بدرفتاری‌(#تجاوز_روانی) قرار می‌گیرند، آنها با وجود همه زخم‌های عمیقی که در این رابطه می‌بینند، همچنان استاد را ایده‌آل می‌بینند و خود را در محضرش بی‌کفایت و شرمسار از ناتوانی در خرسندسازی او.

هرچه هست از قامت ناساز بی‌اندام ماست ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست.

#سندرم_برده_بی‌آزار_و_سینوهه
وقتی سینوهه شبی را به مستی در کنار رود نیل بخواب می‌رود و صبح روز بعد که یکی از برده‌های مصر که گوش‌ها و بینی‌اش را به نشانۀ بردگی بریده بودند را بالای سر خود می بیند در ابتدا می ترسد اما وقتی به بی آزار بودن برده پی‌می‌برد ...


متاسفانه جنبه‌های بیمارگونه فرهنگ تا مغز استخوان جامعه متاستاز می‌دهد.

https://mobile.twitter.com/MahmoodDehghan4/status/1292337454419267585

📌پ.ن:

علی نیک‌جو
روان‌پزشک و روان‌درمانگر

موضوع مذکور به ویژه در حوزه آموزش روان درمانی و نیز تعلقات به یک مکتب روان کاوی و بر صدر نشاندن آن و بالتَبَع استاد مربوطه و منکوب کردن سایر مکاتب و فعالینِ دیگرِ زیر رشته ها پررنگ و در عین حال تاسف بار است‌.

این امر ممکن است درهمه جای دنیا رواج داشته باشد، اما با توجه به فرهنگِ آسیب زننده مریدومرادی و متاثر از ادبیات عرفانی در شرق، گویا در این این گوشه دنیا آسیب زنندگی بیشتری پیدا کرده است.

" خداسازی" در مجموعه هایی که روزی قرار بود رسم انقیاد و بردگی براندازند، طنز تلخی است که شاهدش هستیم.این گونه شد که طریقی که قرار بود رسم #حقیقت_جویی برافرازد ، بیرقِ #هویت_یابی بالا برد .حالا دیگر موضوع، "کشف و ساخت" حقیقتِ نسبی نبود، بلکه احساس نوع مبتذلی از #بودن شد که از مسیر آویخته شدن به یک مکتب یا یک اتوریته محقق می شد.مراکز علمی به مثابه کالت هایی درآمد که #دیگری برایش #دشمن هویتی شد و لجن مال کردنش تکلیف و نشانه ای از وفاداری به استاد.

چقدر فضای روان درمانی از انچه قصد و افاده آن می کرد دور شده است.پیدا کردن #فردیت ، #دگر_بودگی و #خود_بسندگی غایات سایکوتراپی است که به وسیله "برخی" از نام آوران و مشهور شدگانِ این رشته ذبح شده است و پیروان هم به تعبید و تکریم ایشان نشسته اند. بدین قرار اتاق درمان و جلسات آموزشی که قرار بود آزادگی و حرمت نفس بیافرینند، خود به گفتمان #ارباب_رعیتی دامن زدند و پای بند دیگری بر تخته بند ما شدند.

این امر تنها مختص فضای آموزش روان درمانی نیست بلکه به وجه فزاینده ای در محیط های آکادمیک و دانشگاهیِ سایر رشته ها نیز به چشم می خورد.برخی از اساتید (اساتید؟؟) و اعضای هیات علمی به یمن وجود تضعیف شده برخی از دانشجویان خود را در موقعیت و جایگاهی تصور می کنند که هر نوع برخورد غیر حرفه ای و غیر اخلاقی را مجاز می دانند.طرفه آنکه دانشجویان هم گاه به تملق این "خودشیفتگان بدخیم" می نشینند.این حد از اسارت و سرسپردگی در برابر #اتوریته در محیطی که بنا بر وظیفه ذاتی خود قرار بود شجاعت زا و زبون زدا باشد ،گاه اشمئزاز آور تجربه می شود.

البته که حواریون فقط به تخریب خود ننشسته اند، بلکه شاید بیش از آن در حق معلمی ظلم کرده اند که مواجهه با صیقل نقد می توانست بر غنا و رشد او بیفزاید .علی الاسف اغلب چنین اتفاقی حادث نشده است و در نتیجه آنچه شاهدش هستیم ، قدسیت بخشی به افراد و فضایی است که قرار بود قدسیت زدایی کنند.

گفتمان مبتنی بر "هر آنچه آن خسرو کند ،شیرین بود"؛ جز عقب ماندگی و خسران باری نخواهد آورد. این شجره خبیثه را آبیاری نکنیم.

@alipsychiatrist
🆔 @MostafaTajzadeh
https://twitter.com/QJ8GE2ZOzZLzSAH/status/1292518274136190977?s=19
ویژگی های اساتید برتر.pdf
629.3 KB
📝📝📝 اساتید برتر چه ویژگی هایی دارند؟

اساتید برتر چه چیز را می دانند و می فهمند؟

چگونه آمادۀ تدریس میشوند؟

از دانشجویان خود چه انتظاری دارند؟

آنها در زمان تدریس چه میكنند؟

رفتار آنها با دانشجویان چگونه است؟

اساتید چگونه پیشرفت و تلاشهایشان را ارزیابی میكنند؟

https://farhangi.msrt.ir/fa/news/40946/

#آموزش_عالی #دانشگاه #هویت_حرفه ای
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
📝📝📝 گزارش مطالعه شخصی

✍️ علی جعفرآبادی

چندیست که در مسیر مطالعات و گفت‌و‌گو‌هایم، ذهنم مشغول جایگاه و نقش و کارنامة تشکل‌های صنفی و گروه‌های آموزشی در آموزش‌و‌پرورش و تاثیر آن‌ها بر ارتقای سطح تربیت معلم شده است:

گروه‌های آموزشی به‌مثابه ساز‌و‌کاری برای بهبود كيفيت آموزشي معلمان، تكامل تدريجي هدف‌هاي آموزشي و تعيين راهبردهاي تحولی برای رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی؛ و کانون‌ها و تشکل‌های صنفی به‌منزلة ساز‌‌و‌کاری برای حمایت از حقوق صنفی فرهنگیان و اعمال نظر در تصمیم‌ها و سیاست‌های مربوط به فرهنگیان.

هم گروه‌های آموزشی و هم تشکل‌های صنفی، هر دو، برخاسته از متن و بدنة معلمی کشور هستند و می‌توانند مایة توانمندی و سربلندی این گروه باشند. آموزش‌و‌پرورش نمی‌تواند و نباید از کارکرد چنین نهادهایی غافل باشد؛ و بهتر است بگوییم حیف است، اگر خود را از هم‌افزایی آنها محروم کند.

به نظر می‌آید چهار حالت برای سنجش رابطة گروه‌های آموزشی و تشکل‌های صنفی (به اختصار، تشکل) با نهاد آموزش‌و‌پرورش می‌توان تصور کرد:

1️⃣ تشکل قوی و آموزش‌و‌پرورش قوی:
در این حالت هر دو نهاد به خوبی به وظایف خود عمل و حقوق خود را استیفا می‌کنند و در مقابل دیگری و جامعه پاسخ‌گو هستند. حاصل این تعامل که تعامل بزرگان و قدرتمندان است، رشد و بالندگی هر دو گروه و جامعه خوهد بود.

2️⃣ تشکل ضعیف و آموزش‌و‌پرورش ضعیف:
نه تشکل می تواند آموزش‌و‌پرورش را تغییر دهد و نه آموزش‌و پرورش تشکل‌ها (و به تبع آن، معلمان و مدارس) را. هر دو به گوشه‌ای افتاده‌اند و روزگار می‌گذرانند.

3️⃣ تشکل قوی و آموزش‌و‌پرورش ضعیف:
در این حالت علی‌القاعده تشکل‌ها این توان را می‌یابند که به آموزش‌و‌پرورش جهت دهند و در صورت لزوم، آن را مؤاخذه کنند و چه بسا زمینه تغییر مدیران را فراهم آورند.

4️⃣ تشکل ضعیف و آموزش‌و‌پرورش قوی:
منظور از قوی، در این حالت، داشتن دست بالا در ساز و کارهای سیاسی است؛ نه قوت علمی و مدیریتی.
آموزش‌و‌پرورش همه فضای آموزشی و پرورشی و عرصه‌های اجتماعی و سیاسی مرتبط با این حوزه را تصرف می‌کند. هم قانونگذار است و هم مفسر و هم مجری قانون و بدین ترتیب تشکل‌ها روز به روز لاغر‌تر می‌شوند.

در این حالت معلمان نقش راهبری و پیامبری جامعه را از دست می‌دهند و خطر چاپلوسی و سوء‌استفاده، نخبگان و تشکل‌ها را تهدید می‌کند؛ و بیم آن است که نخبگان و تشکل‌ها استانداردها را با سلیقه مدیران آموزش‌و‌پرورش بسنجند. در این وضعیت است که استعدادی رشد نمی‌کند و صدایی بر نمی‌خیزد و تشکل‌ها و جامعة معلمی توانش را از دست می‌دهد و برای رسیدن به نان، آبرو و هویت شخصی و حرفه‌ای‌اش را به معامله می‌آورد.

#هویت_معلمی
#گزارش_مطالعه
#تشکل_های_صنفی
#گروه_های_آموزشی
#مدیریت_آموزشی
#سیاستگذاری_آموزشی

@TeacherasLLL
🆔 @MostafaTajzadeh
Forwarded from اتچ بات
🇮🇷 ضرورت افراشتگی پرچم در آموزش و پرورش

🖋 یکی از ابعاد در خور توجه در مراسم تحلیف رییس جمهور جدید آمریکا، استفاده گسترده و بیش از دویست هزارتایی از نماد پرچم، به علت ناممکن بودن حضور مردم در شرایط کرونایی، در این مراسم بود.
این موضوع بهانه ای شد تا بر جایگاه و اهمیت آموزشی معرفی نمادهای هویت ملی تاکید کنم.

📌 خاطرم هست چند سال پیش از این شنیدم (و البته هیچ وقت نتوانستم ببینم و بخوانم) بر اساس پژوهشی میزان عِرق و تعهد ملی در جوانان کاهش یافته و این امر نگرانی برخی سیاستگذاران را در پی داشته است؛ چرا که کاهش عِرق ملی، کاهش امنیت اطلاعاتی و افزایش احتمال نفوذ اطلاعاتی را در پی دارد.
نمی دانم آیا چنین پژوهشی واقعا بوده یا خیر؛ اما دقیقا پس از آن بود که استفاده از نماد پرچم در میادین شهر تهران آغاز شد و حتی در دیدارهای گوناگون رهبری نیز نماد پرچم جایگاه ویژه ای پیدا کرد.

🇮🇷 در پایگاه رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است:
«در هرگونه تبليغ يا بحث از پرچم ايران بر هر دو وجه ملی و مذهبی مستتر در پرچم ايران تأکید شود تا از هر گونه نگاه تك بعدی كه جايگاه پرچم كشور را تضعيف می‌کند اجتناب شود (اين موضوع بايد مورد توجه همه رسانه¬‌ها بويژه رسانه¬‌های رسمی گرفته تا آموزش و پرورش و سازمان تبليغات و ساير نهادهای مربوطه باشد)،

سيستم آموزشی كشور نقش بسيار مهمی در تثبيت جايگاه نمادها و نشانه های ملی و انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی دارد. يكی از ابزارهای سيستم آموزشی در اين جهت كتاب های درسی است كه بايد به شكل سنجيده و دقيق، به طرح موضوع پرچم بپردازند. بايد با ارائه جذاب و دلنشين تاريخچه پرچم در ايران و جهان و ذكر اهميت آن و ريشه های فرهنگی و تاريخی و دينی و ملی پرچم ايران اين موضوع را در ذهن و ضمير دانش‌آموزان جا انداخت. امروزه در همه منابع آموزش و پرورش تأکید می‌شود كه قالب و فرم ارائه مطلب به اندازه محتوای آن مهم است، بنابراين در مسأله پرچم هم قالب و شيوه ارائه مطلب اهميت خاص خود را دارد كه البته اين موضوع قابليت پرداخت جذاب را هم دارد مثلاً می‌توان از تصاوير و نقش‌های قدیمی و جديد و عبارات و اشعار مربوط به پرچم در متون قديمی و ... بهره برد (مخاطب اين بخش بيشتر وزارت آموزش و پرورش و به‌نسبت کمتری وزارت علوم، فناوری و تحقيقات است).»
https://sccr.ir/News/14233/1/

📌 بر اساس پژوهش تحلیل محتوایی از کتاب های تاریخ و ادبیات فارسی دوره متوسطۀ رشته علوم انسانی در سال 1385، آموزش هویت ملی در کتاب های درسی مورد نظر ناقص و گذرا بوده، و در میان دروس، صفحات و تصاویر این کتاب ها به نمادهای هویت ملی توجه متعادلی نشده است. از آنجا که پس از خانواده، نهاد آموزش وپرورش در شکل گیری شخصیت دانش آموزان نقش اصلی دارد و کتاب های درسی، محور کار مدارس می باشد، لازم است برای تکوین هویت ملی دانش آموزان در این کتاب ها، بیشتر به نمادهای هویت ملی توجه شود.
http://noavaryedu.oerp.ir/article_78886_9e0815ee3a56102a73353ed60f2e82b4.pdf

✍️ علی جعفرآبادی

#پرچم #ایران
#کتب_درسی
#هویت_ملی
#سازمان_پژوهش_و_برنامه_ریزی_آموزشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
Forwarded from بایگانی
🔎 نگاهی به توئیت‌های منتخب روز:

https://twitter.com/MusicIsAll1367/status/1355884287787200513?s=09

احسان بداغی:
سخنگوی هیات نظارت: بررسی رفتار #عنابستانی اولویت ما نیست.
نجم‌آبادی، نماینده سبزوار: رسانه‌ها مثل شعبان بی‌مخ از کاه کوه ساختند.
حاجی دلیگانی، عضو هیات رئیسه: ناجا عذرخواهی کند.
#مجلس_انقلابی، حامی عدالت، پشتیبان مظلومان، ایستاده در برابر باندبازی‌های سیاسی

زهرا کشوری:
به دنبال سلسله گزارش های منتشر شده در روزنامه ایران، اسحاق جهانگیری دستور جا به جایی روستای ساخته شده روی شهر ۶ هزارساله چگاسفلی را داد. جا به جایی روستا به شکلی انجام می گیرد که اهالی روستا بتوانند از مزایای حضور گردشگر در مهمترین سند تعلق خلیج فارس به ایرانیان بهره ببرند.

علی اکرمی:
نمایندگان در کمیسیون تلفیق عوارض و تعرفه واردات سیگار را به ۴ هزار میلیارد افزایش داده‌اند؛ نتیجه این تعرفه‌گذاری‌ نسنجیده و ساده‌انگارانه اینست که از سال دیگر سیگار فقط به صورت قاچاق و بدون نظارت وارد خواهد شد؛ درآمدی هم از وارداتش حاصل نمی‌شود.
#بودجه

سهند ایرانمهر:
زمانیکه افکار عمومی به ماجرای #سرباز_راهور حساس بود، #مجلس_انقلابی خود را حامی او معرفی می‌کرد، آب ‌که از آسیاب افتاد، غضنفر‌آبادی سخنگوی هیات نظارت بر نمایندگان می‌گوید موضوع اولویت ما نیست و اکثرا به سمت #عنابستانی قل خوردند. قرائت انقلابی‌ بی‌اعتنایی به مطالبات‌ به‌ مدد‌ مرور زمان!

Zia Nabavi:
مخالفت رهبر با واکسن‌های تائیدشده جهانی از روی حس پدری است و مخالفت کارشناسان با واکسن بدون تائیدیه جهانی، خیانت ملی...
سعید نمکی
وزیر بهداشت

داریوش آرمان:
دكتر #جهانپور در واكنش به دكتر #محرز كه گفته بود #واكسن_روسي هيچ تائيديه بين المللي ندارد و ازآن استفاده نمي كند:"ايشان شأني براي ارزيابي واكسن هاي ديگر ندارد.
دكتر هاشميان: اظهارات دكتر محرز براي همه سنديت دارد. ضمنا دكتر جهانپور پزشك عمومي است، چرا درباره مسائل تخصصي نظر مي دهد؟!

Saeed Shariati:
نظارت استصوابی را بردارید آرای نمایندگان بی‌هیچ هراسی شفاف خواهد شد.

عباس عبدی:
شعبان بی‌مخ چون مخ نداشت قادر نبود کاه را به کوه تبدیل کند بلکه برعکس با چاقو و مشت و عربده و نوچه‌هایش کوه را تبدیل به کاه می‌کرد.
لطفا کار #عنابستانی را کاه جلوه ندهید.

ali mojtahedzadeh:
اگر چه بازپرس محترم دادسرای امنيت با استناد به #تبصره_ماده_۴۸ حتی حاضر به اعطا اجازه حضور اينجانب در شعبه جهت اعلام وکالت در پرونده سرکار خانم‌ها #ويدا_ربانی و #تهمینه_مفیدی نشد اما با صدور قرار ‌وثيقه برای خانم مفيدی و توديع آن انشاالله ايشان تا فردا آزاد ميشوند

Azar Mansoori:
با اینکه سازمان نظام پزشکی و متخصصان می گویند #واکسن_کرونا باید تاییدیه سازمان بهداشت جهانی و سازمان غذا و داروی ایران را داشته باشد و به همین دلیل واکسن #روسی رد است، اما جناب وزیر می گویند این خباثت ها در مورد این واکسن خیانت ملی است.!
بیچاره مردم‌

حسن یونسی:
پس از اعلام ممنوعیت برخی واکسنها از سوی مقام رهبری، مسوولین دیگری هم در تایید یا رد واکسنها اظهار نظر کردند؛ حال آنکه قرار بود ستاد ملی کرونا تنها مرجع تصمیم گیر باشد.
بهتر است پیش از آنکه این موضوع به یک بحران تبدیل شود، با جبران این خطا، کار را به مراکز علمی معتبر و ستاد ملی بسپارند

مجتبی حسینی:
بهروز محبی نجم آبادی نماینده سبزوار در مجلس: «فضای رسانه‌ای تبدیل شده به عده‌ای #شعبان‌بی‌مخ که از کاه ،کوه می‌سازند»
پ.ن: شعبان جعفری چون به حکومت متزلزل پهلوی جان دوباره داد، از شاه لقب تاجبخش گرفت و از مردم لقب بی مخ. دیالوگ ها رو جابه جا خواندی آقای نماینده!

مهتا بذرافکن:
دولت محبوبشان با مجوز دادن های بی شمار برای برداشت آب‌های زیرزمینی کشور را تا یک قدمی نابودی پیش‌برد، حالا نوبت مجلس انقلابی است که آن راه شوم را دنبال کند.
در جایی که اسرائیل با همه توان از آب‌های زیرزمینی اش محافظت میکند، مجلس تصمیمی برای نابودی آب‌های زیرزمینی می‌گیرد.
#کشت_برنج

Roozbeh.bi yaghin:
#اصلاح‌طلب_واقعی در عین حالی که #برانداز_نیست ،
هیچ انقلابی را #هویت خود ندانسته و هیچ نظامی هم برایش #خط_قرمز و مقدس نیست
خط قرمز برای او #معامله و مصادره آزادی، دموکراسی و منافع ملی است.

حسین رزاق:
در دادگاه انقلاب تهران متهم شده‌ام به تبلیغ علیه نظام! البته مثل احضارهای قبلی که عناوین مشابه داشت، اینبار هم به دادگاه نمیروم.
اگر قرار به محاکمه‌ای باشد مسئولین کشتار مردم کف خیابان و جنایت در آسمان و اعدام بی‌گناهان در اولویت هستند که برای تبلیغ علیه نظامشان سنگ تمام گذاشتند!

روزنامه شریف:
دو دانشجوی شریف بابت اظهارنظرهای توییتری‌شان درباره تهیه #واکسن_کرونا از سوی نهادهای امنیتی احضار شده و یکی از آنها تفهیم اتهام نیز شده است.



🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝آقای لاریجانی! بد نیست مختصر عقلی هم برای مردم قائل باشیم!

✍️ از اینستاگرام مصطفی فقیهی

امشب، سوال من در کلاب هاوس، از دکتر لاریجانی در مورد اخوی ایشان، آقای صادق لاریجانی بود که گفتم، دوران ایشان ، سیاہ ترین دوران با نگاه غرض ورزانه ی شخصی علیه منتقدین شخص ایشان و بعضا خانواده بود، از ایشان پرسیدم: البته اگر برادر شما رییس قوه بود، صادقانه بگویم که جسارت طرح این سوال را نداشتم، چون حتما فردا طرح شکایت می شد. چندان که بارها این اتفاق افتاده است.

شهره بود که آن ایام، می گفتند هر کسی را که می خواهید اعم از رهبری را هم نقد کنید، کسی با شما کاری ندارد! فقط خدا نکند کسی به آقای آملی یا خانواده ایشان بگوید بالای چشمش ابروست.

یادم میاد سال ۹۲ سایت انتخاب با فاطمه هاشمی مصاحبه کرد و در پاسخ به سخنان تند یک نماینده گفت، کاش نام برادر من هم لاریجانی بود. فورا هم عليه من اعلام جرم شد و هم فاطمه هاشمی. و خانم هاشمی در حکمی حیرت انگیز، بخاطر همان یک جمله، ۶ ماه حبس گرفت و من هم محکوم شدم.

آقای لاریجانی، امشب بهترین زمان برای شکستن این سکوت و انتقاد از دستگاه قضایی دوره گذشته است تا انتقادات امروزتان به دادگاه، قابل پذیرش برای مردم باشد.

این که شما پشت پرده، فرض با همه ی این مظالم، مخالف بودید، چیزی از بار مسئولیت تان کم که نمی کند هیچ! بیش هم می کند ! و این گزاره ساده را به ذهن می رساند که در خانواده، تقسیم وظیفه
شده. الان هم گفتید که من نباید تاوان دیگر برادرانم را بدهم.
به قول خودتان جناب دکتر لاریجانی، لطفا مختصر عقلی هم برای مردم قائل باشیم

و نشد عرض کنم که جناب #لاریجانی! حسابی زحمت شد که طی ۱۰ سال صدرات اخوی تان بر دستگاه قضا، سه بار از پشت بلندگوی مجلس آن هم در دفاع از ۲ نماینده مجلس انتقاد فرمودید؟

از سوی دیگر، جناب #لاریجانی از برنامه #هویت اعلام برائت کرده و گفتند پس از پخش متوجه شدند و این کار زیردستان ایشان بوده!
قبول! اما چرا جلوی پخش قسمت‌های بعدی این برنامه را نگرفتند؟ نکند، دفعات بعدی هم بعد از پخش توسط زیردستان» متوجه شدید؟ این زیردستان در دوران ریاست جمهوری تان مسئله ساز نشوند؟

🆔 @MostafaTajzadeh
📌 تراجنسی بودن؛ تعصبات و چالش‌های اجتماعی

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو:
@alipsychiatrist

✳️ واقعیت زندگی به عنوان یک فرد تراجنسی(transgender)، بسیاری از اوقات دربردارندهٔ تجربه هایی مانند مواجهه با تعصب، تبعیض، و حتی خشونت است. این رویکردها اغلب نتیجهٔ مجموعه ای از عوامل و نگرش‌های اجتماعی است که تحت عناوینی مانند "ترنس هراسی" و "تعصب جنسیتی"، شناخته می‌شوند.

تعصب جنسیتی(cissexim) بر این پیش فرض استوار است که تطابق کامل بین هویت جنسی یک فرد (احساس او از زن یا مرد بودنش) با جنسیت بیولوژیک و جسمانی او، تنها وضعیت بهنجار، طبیعی و معتبر است.
با این پیش فرض، هر وضعیتی خلاف این حالت، محکوم به حذف، سرکوب، و رانده شدن به حاشیه به عنوان یک ناهنجاری است.

ترنس هراسی(transphobia) که پدیده ای بسیار نزدیک به تعصب جنسیتی است، شامل مجموعه نگرشها و باورهای منفی نسبت به هویت تراجنسی، شامل درنظر گرفتن آن به عنوان یک بیماری روانی، یک وضعیت گذرا یا حتی یک دروغ، است.
تحقیر، خشونت و رفتار تبعیض آمیز با افراد ترنس، و مشروط کردن اعتبار و مقبولیت آنها به ادامهٔ زندگی در قالب جنسیت بیولوژیکشان، از پیامدهای چنین باورهایی است.

✳️ نگرش های تبعیض آمیز و طردکننده به افراد ترنس، در هنگام استخدام، اعطای مسکن و حتی مراقبت های درمانی، منتهی به آن شده است که میزان شیوع بی خانمانی، فقر، مشکل اشتغال و محرومیت از خدمات سلامت، در میان افراد ترنس بیش از سایر افراد جامعه باشد.
به طور نمونه، بسیاری از شرکتهای بیمه، خدمات مربوط به اعمال جراحی تغییر جنسیت افراد ترنس را تحت پوشش قرار نمی‌دهند؛ این موضوع، با درنظر گرفتن هزینه بالای این خدمات، باعث روی آوردن بسیاری از افراد ترنس به افراد غیرمتخصص، انجام جراحی در فضاهای غیراستاندارد، و ایجاد عوارض، بدشکلی، عفونت و حتی مرگ می‌شود.

شیوع ۵۵ درصدی اختلال اضطراب‌ اجتماعی، در میان افراد تراجنسی، در مقایسه با شیوع ۶ تا ۷ درصدی آن در میان سایر افراد جامعه، نشانه ای از تاثیر نگرش‌ها و رویکردهای اجتماعی تنش زا بر سلامت روان این گروه از افراد جامعه است.
در حدود ۴۰ درصد از افراد ترنس ساکن امریکا سابقه یک نوبت اقدام به خودکشی را گزارش کرده اند، در حالیکه که آمار خودکشی در جامعه عمومی امریکا، نزدیک به ۲ درصد است.

✳️ موانع و محرومیت‌هایی که در مسیر اشتغال، سکونت و سلامت افراد ترنس قرار گرفته است را می‌توان یک انتخاب جمعی از سوی سایر افراد و نهادهای جامعه در نظر گرفت. بر همین اساس، جستجوی راه حل برای رویکردهای متعصبانه به افراد ترنس، در درجه اول مستلزم شنیدن صدای آنها به عنوان قربانیان این نگرشها، و در درجه دوم، دعوت کلیه افراد جامعه به پذیرش سهم خود در تلاش برای ایجاد تغییر است؛ حرکت به سمت این انتخاب جمعی، که انسان های دیگر را فراتر از هر گرایش، هویت یا اقلیتی که به آن تعلق دارند، در درجه اول به عنوان یک همنوع، و نه به عنوان تهدیدی برای نظم اجتماعی، شایستهٔ احترام بدانیم.

#روان_شناسی #روان_پزشکی
#تراجنسی #هویت_جنسی
#ترنس #ملال_جنسی
#روان_درمانی


🆔@alipsychiatrist
http://queergrace.com/transphobia/
✍🏼زهرا عبدی

ما «ملت ایران» ملتی هستیم که ما را به سخت جانی مان این گمان نبود». سربچرخان و ببین اعراب، اسکندر، مغول ها و ... چگونه بر جنازه های ما اسب دواندند تا تاربه تار تن ما را از هم گسستند اما چیزی در وجود ما بود که نتوانستند آن را از بین ببرند و آن مفهوم «ملت ایران» بود. ما زیر چرخ ارابه ها بارها و بارها محو شدیم اما مفهوم «ملت ایران» را حفظ کردیم.

این مفهوم را از هر قومی که بودیم، در جایی از تن خود حفظش کردیم که دست هیچ تباهی به آن نرسد. «کلان روایت های تحمیلی بر ما تاختند، قدرت های حاکم با شیوه های مختلف هویت سازی سعی در نابودی این مفهوم داشتند اما از نظر من هنوز این مفهوم در تن من و تو زنده است و زهدان ما نخشکیده. این همه کوچ اجباری هم نتوانسته این مفهوم را نابود کند. هر ایرانی بخشی از این مفهوم را در جایی از سرزمین وجودی خودش، باردار است و آن را حمل می کند. ممکن است این بارداری به طول انجامد اما این تاریخ هزاران ساله نشان داده ما این نطفه را، از چه روزگاران اخته ای گذر دادیم و دوباره از نو زادیمش. نشانه های بسیار بر این مدعا دارم که به مرور برایتان از آن خواهم نوشت. امروز آخرین روز تابستان است و این نهمین پاییزی است که گذر
پادشاه فصل ها» را ایران نبودم. بعد از مهاجرت به کانادا، زمستان ها و تابستان ها وبهارهایی را در ایران بودم اما به طرز غریبی هیچ پاییزی را در ایران نبودم.

کانادا کشوری است که افتخار خود را در چندملیتی و چندفرهنگی بودن خود می داند. در اولین روز ورود به ما دفترچه ای دادند که در آن از مهاجران تقاضا شده بود در خانه به زبان خود سخن بگویید و مگذارید فرزندان تان زبان و فرهنگ تان را از دست بدهند. اما با وجود این استقبال از هویت چندفرهنگی کانادایی، بیشتر مهاجرین به تمامی در فرهنگ میزبان حل می شوند. جشن ها و آیین های مناسبتی تقویمی خود را فراموش می کنند. من تمام این سال ها به ملیت های متفاوت خوب نگاه کردم (من نویسنده ام و یکی از مهم ترین ابزارهای شغل من نگاه کردن است. این هشت سال خیره نگریستن به فرهنگ ها، ذهنی مقایسه گر را به من داده است. فارغ از محبت من به فرهنگ ایرانی، باید به عنوان یک ناظر برایتان بگویم که ایرانیان از میان تمام انواع مهاجرین بیشتر از همه آیین های فرهنگی شان را پاس می دارند، اخبار کشورشان را دنبال می کنند و حتا بیشتر از قبل «ایرانی» اند. چرا؟ چون «ایران» بیشتر از آن که یک کشور باشد، یک «مفهوم» است.

ایران یک «آگاهی» است که در بطن من و توست. ایران یک «مفهوم» است که در جان تک تک ماست. #ایران #هویت ایرانی

https://www.instagram.com/p/CUIenGcpmn7/?utm_medium=copy_link
@MostafaTajzadeh
📝📝📝چرا جامعه به مرگ ها بی تفاوت شده؟

✍🏼امیر دبیری مهر


عده ای معتقدند بی تفاوتی جامعه به مرگ روحانیان حتی در سطوح بالای حوزوی و سیاسی ،نشانه اعتراض مردم و شکاف انها با اخوند جماعت و مقامات رسمی است . درباره این ادعا و چند و چون آن می توان وباید مفصل و‌بدون تعصب بحث کرد اما بحث من درباره این واکنش افکار عمومی بالاتر از این حرفهاست و بیشتر از انکه موضوعی سیاسی باشد کاملا جامعه شناختی است.

اکثریت جامعه ایران نه تنها به فوت حضرات و اقایان علوی گرگانی(ره) و محمدی ری شهری آنچنان که برخی انتظار داشتند بی تفاوت بود به مرگ رضا براهنی روشنفکر و نویسنده نامدار هم واکنشی نشان نداد ‌جالب است بدانید حتی اکثریت نسل جدید هیچ کدام از این رفتگان را نمی شناسد.ماجرا پیچیده تر از این حرفهاست.

اکثریت جامعه ایرانی از تجلیل و توجه و عنایت به بزرگان و متفکران و روشنفکران و روحانیون و سیاسیون مایوس شده و عمر خود را تباه شده در نظرات و‌نظریات و ایدئولوژی های انها می داند و احساس بازیچه شدن در میدانی دارد که بازیگران اصلی آن همین جماعت بودند اما نتیجه ای حاصل نشده و آرمان‌های خود را بر باد رفته می ‌داند ودر عوض به کسانی روی اورده که دم و لحظه انها را شاد می کنند و اساسا حرف مهم ‌‌وجدی نمی زنند و ادعای بزرگی ندارند و حتی گاهی در منتهی الیه طیف ابتذال ‌وپوچی قراردارند ازسلبریتی ها گرفته تا شومن ها تا دلقک و تلخک ها.

این وضعیت حاکی از افسردگی عمیق و یاس فراگیر در جامعه نسبت به اینده است نوعی تخدیر جمعی و بی تعلقی و دم غنیمتی . دیگر منابر و وعاظ ،مخاطب پرو‌پاقرصی ندارند و‌روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان هم مخاطبی نمی یابند ...این جامعه نیازمند یک برزخ است تا با رهایی از غم نان و معاش دوباره به موقعیت و وضعیت خود بیندیشید و شاید دوباره سخن ها را بشنود. واقعیات تلخ اجازه نمی دهد این مردم ارمان اندیش شوند و آن را سراب می دانند باید واقعیات شیرین به زندگی مردم بازگردد شاید دوباره به آرمان‌ها بیندیشند . من بر این باورم بدون ارمان زندگی ارزش زیستن ندارد .
#امیر_دبیری_مهر #جامعه_شناسی #ری_شهری #براهنی #مرگ #ایران #ابتذال #هویت

@andishkadeye_kherad
@MostafaTajzadeh

در صورتی که محتوای این مطلب مورد پسند شما بود آن را همرسانی یا باز نشر کنید
📝📝📝«همه‌پرسی» به مثابه عنصر هویت ساز جنبش

🖊 مصطفی محب‌کیا

اعتراضات گسترده مردم ایران وارد ماه سوم خود شده است. تا کنون بیش از ۴۰۰ شهید در این اعتراضات، گواه آزادی‌خواهی و عدالت طلبی ملت ایران شده‌اند. سرکوب بی امان حکومت ادامه دارد اما شعله‌های اعتراضات مسالمت امیز مردمی خاموش نشده است. برخی سخن از انقلاب می‌کنند و برخی شورش بی رهبرش می‌نامند.

اعتراض، می‌تواند نقطه آغاز هر جنبش اجتماعی باشد اما نه هر اعتراضی. اعتراض به شرط تداوم، می تواند نوید بخش شکل گیری یک جنبش اجتماعی باشد. برای شکل گیری یک جنبش اجتماعی تمام عیار، چهار مرحله را یاد کرده‌اند.
نخست شروع اعتراض،
دوم تداوم اعتراض،
سوم هویت یابی اعتراض،
چهارم شکل گیری یک گروه هماهنگ کننده (جایگزین رهبرو رهبری در انقلابات قدیم) برای ساماندهی و پیگیری مطالبات که مورد وثوق معترضان درون جنبش باشد. (جنبش‌های اجتماعی-سعید مدنی، ۱۳۹۴)

آنچه در این بیش از دو ماه در ایران اتفاق افتاده، طی مراحل نخست و دوم شکل گیری جنبش است. تجربه نشان داده است، جنبش‌ها در دو مرحله نخست بسیار شکننده و آسیب پذیر هستند و نیروهای پادجنبش (بخوانید حکومت) می‌توانند شرایط را به پیش از شروع اعتراضات برگردانند. اما با شکل گیری هویت، جنبش به نقطه برگشت ناپذیر می‌رسد. هویت چیزی نیست جز مخرج مشترک مطالبات تمام معترضانی که خود را عضو جنبش می‌دانند. هنگامی که هویت شکل بگیرد، اعضای جنبش با شعارها و نمادها و مطالبات مشترک می‌توانند یکدیگر را همیابی کرده و تمایز خود را از پادجنبش نشان دهند و به این صورت به سازمان ‌یافتگی بیشتری در کنش‌های اعتراضی دست یابند.

اساسا هویت درمیان گفتگوهای هم عرض درون شبکه‌های اعتراضی شکل می‌گیرد. بسته از پیش و از بیرون تهیه شده‌ای نیست که به جنبش عرضه شود. تولید درون جوش کنشگران جنبش است. اما در همین گفتگوهای هم عرض، گروه‌های نخبگانی تاثیر بسزایی می‌توانند داشته باشند.

آنچه از شعارها و کنش‌های شجاعانه معترضان در این مدت دیده شده ، وجود یک سطح از رادیکالیسم بالاست. رادیکالیسمی که بسیاری از اصلاح‌طلبان را ناتوان از همراهی با آن کرده است. از سوی دیگر رفتارها و کنش‌های غیر ملی طیف گسترده‌ای از اپوزیسیون خارج کشور، مانع از پذیرش آنها از سوی معترضان داخل کشور شده است. اما در این میان نیروها و‌ چهره‌هایی وجیه در داخل کشور ضمن همراهی با معترضان، مطالبه «همه‌پرسی» را مطرح کرده‌اند.

مولوی عبدالحمید از زاهدان، جمعی از ماموستایان از غرب کشور ، بیت مرحوم آیت‌اله منتظری از قم، ابوالفضل قدیانی از فعالان سیاسی از تهران و مهندس محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی از تهران و... در شمار کسانی‌اند که از همه‌پرسی (رفراندوم) به عنوان راه حل سخن گفته اند. این مطالبه که در بسیاری از شعارهای کف خیابان و دیوارنوشته‌های اعتراضی شهری دیده شده، قابلیت این را دارد در همراهی با رادیکالیسم موجود و هم‌پیوندی طیف‌های مختلف معترضان، به یک مطالبه فراگیر و ملی و یکی از عناصر هویت بخش اعتراضات تبدیل شود و به ارتقای آن تا مرحله برگشت ناپذیری یک جنبش تمام عیار کمک کند.

به نظر می‌آید شعار و مطالبه «همه‌پرسی» می‌تواند هم جواب‌گوی رادیکالیسم معقول موجود در جنبش باشد و هم مورد توافق اکثریت معترضان به وضع موجود قرار گیرد.

تلاش برای ارتقای سطح جنبش به مرحله هویت یابی و عبوراز شکنندگی آن برعهده تمام کسانی است که در این جنبش فعال هستند، اما نخبگان سیاسی و نیروهای ملی عهده دار مسئولیت بیشتری هستند. چرا که توانایی بیشتری در دامن زدن به گفتگو حول مطالبات و تشکیل ائتلاف‌های ملی دارند.
#رفراندوم
#ایران_فردا
#همه_پرسی
#زن_زندگی_آزادی
#هویت_جنبش_اجتماعی
http://bit.ly/3F38L7j @MostafaTajzadeh
🔴 جنبش‌های اجتماعی به روایت سعید مدنی - 2
▪️ جنبش‌های اجتماعی و
هویت -1

🔷 سعید مدنی

▪️ واژگان، ایده‌ها و اعمال که در‌نهایت هویت مشترک جنبش را شکل و سامان می‌دهند، در فرایند پدید‌آیی تا برآمدن جنبش و در جریان تحول آن، به‌تدریج انباشتی از مفاهیم و مواضع را دربارۀ مسائل موجود و آیندۀ جنبش فراهم می‌آورند که زمینه‌ساز پیوند ذهنی درون جنبش می‌شوند. این نظام اندیشگی در‌نهایت نظام ارزشی مرکب از باید‌ها و نبایدهای جنبش را به‌‌وجود می‌آورد که یکی از مهم‌ترین عوامل در تعریف «ما»ی جنبش و تمایز از «آن‌ها»ی غیر یا ضدجنبش است. همین نظام ارزشی است که با‌وجود مقابلۀ نظام‌های مستقر و مسلط از طریق سرکوب امکان تداوم جنبش را فراهم می‌آورد.

🔹هویت‌گرایی یکی از مباحث و موضوعات مهم در شناخت جنبش‌های اجتماعی است. جنبش اجتماعی به‌مثابه یک کنش جمعی و گروهی مستلزم آگاهی مشترک، احساس همدلی و وابستگی به گروه یا جماعت یا حتی موضوعی اجتماعی است که من و شما را از دیگران متمایز می‌سازد. هویت معمولاً در قالب یک منشور منعکس می‌شود. هویت کیستی فرد، جنبش و جایگاه فرد را نسبت به سایر افراد جامعه که آن هویت را نپذیرفته‌اند تعیین می‌کند. اینکه هویت چگونه و تحت تأثیر چه عواملی شکل می‌گیرد موضوع دیگری است که باز هم به توضیح مفهوم جنبش اجتماعی کمک زیادی می‌کند. دسته‌ای از صاحب‌نظران معتقدند هویت همان باورها و اعتقاداتی است که افراد انگیزه و توانایی کافی برای دفاع از آن‌ها را دارند. این دیدگاه بر عناصر ذهنی در شکل‌گیری هویت تأکید دارد و این ذهنیت را از وضعیت زیست اجتماعی افراد تفکیک می‌کند.

▪️ رویکرد دیگر مفهوم هویت را در سایۀ تعیین ساختارهای اجتماعی توضیح می‌دهد. برخلاف دیدگاه پیشین، این نظریه معتقد است که هویت تحت تأثیر شرایط کلان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرد، و از ‌همین‌ رو هویت گروه‌ها بازتاب شرایط سیاسی ـ اجتماعی و تقسیم‌کار در روابط اجتماعی و نهادهای مهمی همچون خانواده، دولت، دین، نظام آموزشی و ساختار قدرت است. هویت طبقاتی، هویت‌های زیست‌شناختی (جنسیت، قومیت، سن) و هویت‌های وسیع‌تر مبتنی بر منافع مشترک ملی همه حاصل شرایطی است که افراد در آن به‌سر می‌برند و نسبت به آن حساسیت دارند. در جنبش‌های اجتماعی جدید که پس از این به آن‌ها خواهیم پرداخت، هویت در قالب جنبه‌های نمادین و فرهنگی به شکل نیرومندی بروز و ظهور پیدا می‌کند و قادر است نظام‌های معنایی مسلط و فرهنگ غالب را به‌چالش بکشد. به‌این‌ترتیب جنبش¬های اجتماعی جدید دگرگونی‌های بنیادین در ساختار و باور‌های فرهنگی پدید می‌آورند.

▪️ وقوف بر تفاوت «ایدئولوژی» و «هویت» در شناخت جنبش اهمیت جدی دارد و کلید پاسخ به بسیاری از ابهامات و پرسش‌ها دربارۀ ماهیت جنبش و توضیح و تبیین روابط درون آن است. جنبش‌های اجتماعی جدید ادعای برخورداری از هویت را دارند و نه ایدئولوژی.

🔹تأکید بر مفاهیم و مسائلی همچون حق حاکمیت مردم، احترام به کرامت انسان‌ها و پرهیز از خشونت، عدالت، آزادی و برابری متأثر از هویت جنبش‌ها است. برخی از مهم‌ترین رئوس هویت که در جنبش‌های اخیر مورد‌ اشاره قرار گرفته عبارت‌اند از:

- پذیرش تکثر و پلورالیسم
- تحکیم پیوند حاصل از میراث دینی و ملی و تأکید بر تقویت ارزش‌های والای فرهنگ ایرانی
- نفی تبعیضات قومی، جنسیتی، طبقاتی و مذهبی
- نفی اجبار مردم به پایبندی به مرام و مسلک خاص
- تأکید بر فعالیت احزاب، رسانه‌های مستقل، دسترسی آزادانه به اطلاعات و آزادی زندانیان سیاسی
- تأکید بر پرهیز از خشونت، فعالیت مسالمت‌آمیز و توسل به راه‌های غیر‌خشونت‌آمیز
- نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی
- احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش
- تأکید بر صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی و منصفانه و نفی نظارت استصوابی
- نفی هر اقدام برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال
- دفاع از کرامت انسان‌ و حقوق بنیادین بشر فارغ از مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی
این موارد فهرست کوتاهی از سرفصل‌هایی است که می‌تواند چارچوب هویتی یک جنبش را شکل دهد....

@MostafaTajzadeh
متن کامل:
https://bit.ly/3XwGQ6f
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#جنبش‌های_نوین_اجتماعی
#هویت_در_جنبش‌های_اجتماعی
https://t.me/iranfardamag
🔴 جنبش‌های اجتماعی به روایت سعید مدنی - 2
▪️ جنبش‌های اجتماعی و
هویت -2

🔷 سعید مدنی

▪️ آیا هویت جنبش‌های جدید، مثل خود جنبش، جدید است؟ و آیا با پدیدآیی جنبش حادث می‌شود یا در پیوند با هویت‌های گذشته و ادامۀ آنها است، هرچند که تکمیل، اصلاح و بازسازی شده باشد؟ پاسخ این است که اولاً جنبش‌ها در سطح جامعه و حتی در سطح بین‌الملل با یکدیگر پیوند و حتی هم‌افزایی دارند. بنابراین هویت هر جنبش را نمی‌توان از کل جنبش‌های دموکراسی‌خواهانه، تغییر‌خواهانه، قانون‌گرایی‌خواهانه و مشروطه‌طلبانۀ پیش از آن منفک و مستقل کرد. در‌عین‌حال باید بلافاصله تأکید کرد که هر جنبش ویژگی‌هایی دارد که آن را از جنبش‌های پیشین متمایز می‌کند. هویت جنبش‌ها در پیوند با فرایند شکل‌گیری اندیشه‌ها، باورها و ارزش‌ها در ادوار گذشته است. درواقع، تبار جنبش و گفتمان آن محصول یک فرایند تحول اندیشه و تفکر دربارۀ دموکراسی و عدالت در پیش از آن است که با تولد جنبش جدید، این اندیشه بار دیگر بازبینی می‌شود و در قالب و سامان جدید و با دریافت‌های به‌روز‌شده و در برخی موارد متفاوت شکل می‌گیرد. بنابراین در عین پیوستگی با گذشته از شاخصه‌ها و ویژگی‌های متمایزی نیز برخوردار است.

🔸هویت مبتنی بر خاطرۀ جمعی است، از‌این‌رو افراد تبار آن را در گذشته تشخیص می‌دهند و تفسیر می‌کنند. به سخن دیگر، هویت در بستری از روایت شکل می‌گیرد. گفته‌اند روایت کل قابل‌فهمی است که بر توالی و رشته رویدادهای هر داستان حاکم است. درواقع، روایت از زنجیرۀ حوادثی تشکیل شده که پیرامون «موضوع» یا پدیده شکل می‌گیرند. جنبش‌ها آغازی دارند و پس از آن زنجیره‌ای از حوادث، رویدادها و اتفاقات تلخ و شیرین قرار می‌گیرد که در بازخوانی تاریخی جنبش می‌توان به آن اشاره کرد. ویژگی اول روایت، برخورداری از یک نقطۀ آغاز برجسته، ارزشمند و قابل‌دفاع است که هدفی را تعیین می‌کند. ما به محض شروع به روایت به یک آغاز می‌اندیشیم. این آغاز تنها برای علاقه‌مندان و حامیان جنبش اهمیت ندارد بلکه حتی مخالفان جنبش نیز، با وجود معارضه و مقابله با جنبش، نمی‌توانند اهمیت آغاز را کتمان کنند.

▪️ ویژگی دوم روایت، رویدادهای متوالی و مرتبط است. رویدادها و حوادثی که به حساب آورده می‌شوند، از ارزش ویژه برخوردارند، نوعی پیوند و تسلسل میان آنها برقرار است و در هر نوبت روایت نقطۀ پایانی دارند. حوادث برای همۀ ما پیوند، مفهوم و تسلسل دارند. جنبش‌ها همواره در حال نوشتن روایت خود هستند و این روایت همیشه یک نقطۀ پایان و سپس آغاز جدید دارد. این سلسله انتها ندارد و به هر بهانه‌ای «ما»ی جنبش یا «آن‌ها»ی ضد‌جنبش به عکس‌ها و تصاویر این آلبوم می‌افزاییم.

🔸ویژگی سوم روایت، تنظیم رویدادها است. مجموعۀ حوادث ارزش واحدی ندارند، برخی مهم‌ترند، برخی مقدمۀ دیگری هستند، برخی با دیگری رابطۀ علنی دارند، اما در‌هرحال دارای مسیر، هدف و پیوند خطی مشخصی هستند. همۀ حوادثِ مرتبط با یک جنبش واجد معنا و مفهوم مشترکی نیز هستند، مثل خواست و مطالبۀ دموکراسی و تغییر. از اینجا ویژگی چهارم روایت احصا می‌شود. همۀ این حوادث یا روایت‌ها دارای مفهومی منسجم و پیوسته هستند. شخصیت‌های قصه، داستان، حماسه تکه‌های پازل‌ روایتی واحد هستند. ویژگی آخر روایت نشانه‌گذاری است. آیا داستانی، روایتی سراغ دارید که از آغاز تا پایان نشانه‌ها را به‌کار نگیرد؟ شاهنامه را ببینید، سیمرغ، رستم، سهراب، کیکاوس. بعید است اشاره‌ای به هریک از این واژه‌ها بشود و شما به یاد شاهنامه نیفتید. «عدالت‌خانه» در مشروطه یا «ملی شدن صنعت نفت» در نهضت ملی نشانه‌هایی هستند که ما با شنیدن آن‌ها به یاد آن واقعه و روایت و هویت ادغام‌شده در آن می‌افتیم.

▪️ جنبش‌ها سرشار از نماد و نشانه‌ هستند. برخی از این نشانه‌ها را جنبش و ابتکارات درون آن پدید می‌آورد و برخی را سرکوب‌کنندگان جنبش. هر نشانه و مفهوم عادی و معمولی معنای خاصی پیدا می‌کند، و باید این نشانه‌ها را از دل روایت جنبش استخراج کرد.

🔸روایت‌ها ممکن است ثابت و گاه ارتجاعی باشند. روایت ثابت آن است که حوادث و وقایع تغییری در دوری و نزدیکی نسبت به هدف آن ایجاد نکنند. در‌واقع در این وضعیت پدیده یا «سوژه» نازا و عقیم می‌شود، حوادثی رخ می‌دهند اما تغییری در موقعیت جنبش پدید نمی‌آورند. این مثل روایت داستانی یکنواخت یا فیلمی است که گره دراماتیک ندارد، حوصلۀ شما از آن سر می‌رود....

متن کامل:

https://bit.ly/3QmHdh8
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#جنبش‌های_نوین_اجتماعی
#هویت_در_جنبش‌های_اجتماعی
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
📚#معرفی_کتاب

✍🏻این روزها کتابی از
#محمد_مختاری، پس از سال‌ها از طرف #نشر_بوتیمار تجدیدچاپ شده است؛ کتاب‌ #تمرین_مدارا اثری تألیفی و شامل مجموعه مقالات مختاری است.
«تمرین مدارا» شامل بیست مقاله از مختاری در
#بازخوانی_فرهنگ است. وی در این کتاب با نگاهی #انتقادی و موشکافانه به وجوه مختلف فرهنگ و ریشه‌های آن نقب زده است و به این موضوع پرداخته است که چه وجوهی از گذشته فرهنگی با بقای خود در ذهنیت ایرانی معاصر، ما را از #تفکر_انتقادی بازداشته‌اند. تمرین مدارا درواقع نوعی بازخوانی انتقادی فرهنگ کهن از خلال #ادبیات و #ضرب‌_المثل‌ها و دیگر نمودهای این فرهنگ است. مختاری در اولین مقاله‌ی این کتاب با‌عنوان بازخوانی فرهنگ، درباره‌ی ضرورت این بازخوانی می‌نویسد:

«بازخوانی فرهنگ یکی از ضرورت‌های دوران ماست. نزدیک به یک‌صدوپنجاه‌سال است که جامعه‌ی ما، از یک سو درگیر با سنت و نو مانده است. از سوی دیگر، به تقابل فرهنگ‌های خودی و غیرخودی گرفتار است؛ و #دوران_بحرانی_گذار خود را می‌گذراند. پس ناگزیر است برخورد آگاهانه و سنجیده‌ای با این درگیری و گرفتاری، و علل و عوامل آن داشته باشد. یعنی باید به بازخوانی همه‌جانبه فرهنگ، در کلاف به‌هم‌پیچیده‌ی روابط فرهنگی جهانی، و نقد سنت و معرفت تاریخی خود بپردازد. چیستی خود را بشناسد. مبانی #هویت یا #بی‌_هویتی و موقعیت خود را درک کند».

مختاری در ادامه‌ی این مقاله، بازخوانی را #تمرین_انتقاد دانسته و نوشته است:

«بازخوانی، تمرین انتقاد است. زیرا هم اطلاع از مبانی گذشته و اکنون، و کوشش برای فهم آنهاست. دوباره‌خواندن به این معناست که همه پندارها و گفتارها و رفتارها و روابط و شکل‌های نهادی‌شده را باید از دل این زندگی، جامعه، تاریخ، و به‌طورکلی فرهنگ بیرون کشید، و دوباره خواند. تا با درک مقدورات و محدودیت‌های خویش، بتوان از بنیان‌ها و عارضه‌های بازمانده فاصله گرفت. امکانات یاری‌دهنده را تقویت کرد. به نگرش باز و پویایی دست یافت برای درک و گزینش و به‌کارگیری ارزش‌ها، روش‌ها، نهادها، شیوه‌های جدید تقسیم کار، مبانی تنظیم عقلانی جامعه و کارکردهای فرهنگی اطلاعات، دانش، تکنولوژی، کالاهای فرهنگی و غیرفرهنگی که در روند تبادل جهانی به جامعه ما راه می‌یابد».

مقاله‌های این کتاب نوشته‌شده در سال‌های ٧٠ تا ٧٥ هستند و بسیاری از آنها در نشریات همان سال‌ها منتشر شده‌اند. «بازخوانی فرهنگ»، «فرهنگ بی‌چرا»، «از پوشیده‌گویی تا روشن‌گویی»، «هنر و ادبیات و معضل هویت ملی»، «حافظه تاریخی مظلوم»، «موقعیت اضطراب»، «تمرین مدارا و ذهنیت انتقادی» و «بی‌ارتباطی در عصر ارتباطات» از جمله مقالاتی هستند که در این کتاب می‌خوانیم.


نقد و نگاهی بر کتاب « تمرین مدارا» از #محمد_مختاری با قلم نازنین متین‌نیا که در اردیبهشت ۱۳۹۶ در سایت خانه علوم انسانی درج شده‌است.
👇👇👇👇

خوش‌بینانه بیست سال گذشته است. بیست سال از روزهایی که محمد مختاری ذره‌بینش را روی جامعه ایرانی گرفت تا موشکافانه، تمام گره‌های موجود را پیدا کند و علل و معلول را به یکدیگر وصل کند. حساب و کتاب می‌کنم که بیست سال، چون تاریخ نوشته شده در مقدمه کتاب «تمرین مدارا» به قلم مختاری، از جمع‌آوری مقالاتی حرف می‌زند که مابین سال‌های ۷۰ تا ۷۵ نوشته شده است. اما اگر این سند ثبت شده را رها کنیم و به تجربه‌ی زیسته و تفکر صاحب قلم و اندیشه «تمرین مدارا» دقت کنیم، آنچه که در کتاب می‌خوانیم، تاریخ تولدی دورتر از این بیست سال دارند و به زمانی دورتر می‌رسند. زمانی که جهان اطراف ما ایرانی‌ها، به پیچیدگی این روزها نبود و #فضای_جمعی هم گستردگی این روزها را نداشت. دورانی که مختاری به «مدارا» و «تمرین» آن فکر می‌کرده، دوران دورتری است که همه‌چیز شکل دیگری داشته...
🔗 نوشتار کامل این نقد را در لینک زیر بخوانید:👇
https://bit.ly/3lOYzrM
https://bit.ly/41eQBs7
https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝« کودکان کار و مشارکت ناخواسته‌ در چرخه‌ی بازتولید خشونت و فلاکت اجتماعی »

✍️
فریبا نظری

#کودک‌کار کودکی است که به سبب مشکلات و عواملی به مدت طولانی و مستمر به کار گرفته می‌شود.
براساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی می‌شوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آن‌ها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام‌وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند. #قاچاق_انسان از راه‌های عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. در ایران نیز مانند برخی‌از کشورها، با پدیده‌ی نابهنجار و خشونت‌بار کودکان کار، روبرو هستیم. 

مروری بر وضعیت کودکان کار در ایران:
۱- افزایش تعداد کودکان کار در سه دهه‌ی گذشته (atiyeonline.ir/xvXZ)
۲- کاهش سن تعدادی از کودکان کار به زیر ۵ سال ( migna.ir)
۳- افزایش کودکان کار ایرانی نسبت به اتباع خارجی ( همان)
۴- اشتغال به دستفروشی، تکدی گری، جمع آوری ضایعات، کار در مغازه ها و رستوران‌ها و کارگاه های مکانیکی و تعمیرکاری( otiyeonline.ir)
۵- افزایش روی‌آوری به جمع‌آوری زباله‌ها و پاکبانی فضای سبز خیابان 
۶-  پدران این کودکان غالبأ بیکار، ازکارافتاده، گرفتاراعتیاد، و یا دست‌فروش، کارگر ساختمانی و فصلی و مادران‌شان خانه‌دار یا دستفروش و درمواردی گرفتار اعتیاد و تن‌فروشی هستند و در بسیاری موارد کودکان را ترک کرده‌اند
۷- درمعرض خطربودن این کودکان
۸- افزایش تعداد کودکان دختر کار
۹- وجود برخی کودکان بی‌شناسنامه در بین آنان
۱۰- نارضایتی بیش‌از ۵۰درصد کودکان کار از شرایط زیستی خود ( delgarm.com)
۱۱- وضعیت نابهنجار بهداشت جسم و روان
۱۲- نداشتن سواد تقریباً نیمی از این کودکان
۱۳- وجود تعداد بیشتر کودکان دختر در کارگاه‌های بازیافت زباله( همان)

برخی‌از خطرات و آسیب‌های مبتلابه کودکان کار:
۱- ناامنی جسمی و روانی
۲- آزار و سوءاستفاده‌های جنسی
۳- اعتیاد و ورود در چرخه‌ی مصرف و فروش مواد مخدر
۴- نابودی امید و اعتماداجتماعی
۵- تخریب #هویت فردی و اجتماعی و ملی
۶- ترک تحصیل
۷- بیماری و سوءتغذیه
۸- چرخه‌ی ناقص و معیوب #جامعه‌پذیری
ازجمله: نبود بهره‌مندی از رشد در خانواده، گروه‌های بهنجار و متناسب هم‌سالان، نهادهای آموزشی و رسانه‌ها
۹- تجربه نکردن دوران طبیعی و بهنجار و امن کودکی و #دلبستگی‌ایمن
۱۰- نبود تجربه‌ی زیسته‌ی همراه با احترام و برخورداری از حقوق شهروندی
۱۱- آسیب‌های فردی و اجتماعی ناشی از ناامنی و خشونت و سایر عواملی که در موارد بالا بدان‌ها اشاره شد، همچون: انواع #بزهکاری، #وندالیسم، خودآزاری، دیگرآزاری، بازتولید خشونت و آسیب‌های جامعه

چند پرسش‌ مهم و حیاتی از متولیان و مسئولان:

1️⃣ چرا آمار و وضعیت شفاف و روشنی از کودکان کار، وجود ندارد؟
2️⃣ کارگزاران متولی و پاسخ‌گوی کودکان کار، کدام سازمان‌ها و دستگاه‌ها هستند؟
3️⃣چرا بجز جمع‌آوری ادواری همراه با رعب و تشدید ناامنی و فشار روانی برای این کودکان، راهبرد و اقدام عملی برای حل مشکلات‌شان؛ ازسوی کارگزاران متولی، انجام نمی‌گیرد؟
4️⃣چرا از ظرفیت و توان سازمان‌های مردم نهاد و کنش‌گران حوزه‌ی کودکان برای رفع مشکلات این گروه از کودکان، بهره‌برداری نمی‌شود؟
5️⃣چرا از ظرفیت و توان علمی و تخصصی و پژوهشی #جامعه‌شناسان و روانشناسان و مددکاران اندیشمند و علاقمند به این گروه از کودکان، بهره‌برداری نمی‌شود؟
6️⃣آیا اراده و عزمی به‌جز شعار و تصاحب پست‌هایی به نام این کودکان، برای حل و رفع مشکلات و وضعیت اسف‌بار و فلاکت‌بار کودکان کار؛ وجود دارد؟
7️⃣آیا به چرخه‌ی بازتولید خشونت و بیماری‌های فردی و اجتماعی #جامعه‌ی_آنومیک و درحال #فروپاشی اجتماعی امروز، ازسوی این گروه از کودکان در قالب نابهنجاری‌های آینده‌ی این سرزمین؛ توجهی ازسوی حاکمیت می‌شود؟
8️⃣آیا نسبت‌به عوامل متعدد پیدایش و افزایش کودکان کار در جامعه، اهمیت و حساسیت و توجهی ازسوی حاکمیت، وجود دارد؟
9️⃣ اگر پاسخ چند پرسش‌ پایانی، مثبت است؛ چرا پس‌از گذشت بیش از چهار دهه، آمار کودکان کار و نیز وضعیت فلاکت‌بار و دلخراش آنان؛ هم‌چنان روبه افزایش و تزاید است؟

کودکان کار امروز، #سرگردان‌های_کوچک_و_خسته‌ای هستند که نقش آینه‌ی نمایش‌گر سلامت اجتماعی و بهنجار جامعه‌ی ما در سالیان پیش‌رو را ایفا می‌کنند. آینه‌ای که غبار بی‌لیاقتی کارگزاران متولی و بی‌اخلاقی و منفعت طلبی و جاه‌طلبی شان، آن را کدر و تار ساخته و تنها، انسان‌های دیگردوست و دارای سلامت جان و اندیشه و کنش‌گران دغدغه‌مند؛ آینده‌ را در آن به‌وضوحی تلخ می‌بینند و ازاینروست که فریاد می‌زنند و مطالبه می‌کنند:
کودکان کار، خسته هستند و نیازمند یک
#زندگی_معمولی!

۲۰ تیر۱۴۰۲

@Sociologyofsocialgroups
📝📝📝روشنفکری و دین شناسی در تاریخ معاصر

✍🏻علیرضا علوی تبار

از دیدگاه و موضع اجتماعی-سیاسی، #روشنفکران_مذهبی در عین حفظ #استقلال و #هویت خاص خویش کاملاً تحت تأثیر سرمشق غالب در هر دوره بوده اند. در واقع در هر دوره از زمان مواضع روشنفکران ایرانی از سر مشقی تأثیر می پذیرفته است و همین سرمشق، شباهت میان کارکرد اجتماعی روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی را نشان می داده است.

از نظر #سرمشق غالب، می توان سه دوره را تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از یکدیگر متمایز ساخت. 

دین شناسی دوره اول: این دوره مقارن با #روشنفکری دوره مشروطه است و شاخص ترین چهره آن سید جمال الدین اسدآبادی است. پرسش هایی که در این دوره در مقابل دین قرار می گیرند چندان عمیق نبوده و از تنوع زیادی برخوردار نیستند؛ از این رو، پاسخ هایی که از جانب روشنفکران مذهبی برای آنها تدارک می شود نیز چندان متنوع نیست.

اصلی ترین ویژگی های #دین_شناسی روشنفکران را در این دوره می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

۱. بازگشت به سنت صدر اسلام و پاک کردن اسلام از خرافات
۲. محکوم کردن سنت پرستی کورکورانه و تقلید صرف
۳. طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ملیت گرایی های افراطی محلی و منطقه ای
۴. مبارزه با استبداد و پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید معطوف به حاکمیت مردم
۵. پذیرش علم و فن جدید و اعتقاد به عدم مغایرت دین با آنها

دین شناسی دوره دوم: با شکستن فضای فرهنگی-سیاسی دوره رضاخان محیطی امیدوار و پرنشاط در عرصه فکری و اجتماعی ایران پدید آمد و منجر به تولید اندیشه ها و حرکت های اجتماعی متعدد گشت؛ تفسیر #روشنفکران از دین نیز، طی این دوران عمق و ابعاد گوناگون یافت. شاخص ترین اسلام شناس روشنفکر این دوره، مهندس #مهدی_بازرگان است. البته تنها بازرگان نیست که این گونه دین را تفسیر می کند و می فهمد، بلکه بسیاری از روشنفکران و حتی روحانیان تحت تأثیر این سرمشق قرار می گیرند.

دین شناسی دوره سوم: دوره سوم که همزمان است با دوره غرب ستیزی، به عنوان سرمشق غالب روشنفکری با چهره شاخصی چون دکتر #علی_شریعتی مشخص می شود.

در موقعیت کنونی، در زمینه تفسیر و درک مفاهیم دینی نیز که مختص روشنفکران مذهبی است می توان از غلبه چند گرایش و دیدگاه سخن گفت؛ گرایش ها و دیدگاه هایی که درک و تفسیر دین در سایه آنها و تحت تأثیر آنها صورت می پذیرد؛ برخی از این عناصر به شرح زیرند:

۱. پذیرش دیدگاه «واقع باوری انتقادی» به عنوان مبدأ شناخت شناسی. واقع باوری انتقادی اگرچه به وجود واقعیت و قابل حصول بودن آن باور دارد و در عرصه معرفت، هدف را وصول به حقیقت می داند اما اولاً ذهن و فاعل شناسایی را صرفاً منفعل و آینه وار نمی بیند و شناخت را حاصل تأثیر و تأثر متقابل میان فاعل شناسایی و موضوع شناخت می داند(دیدگاه عینکی در شناخت).ثانیاً، شناخت را امری پیچیده می داند و معتقد است به آسانی نمی توان از شناختنی حق و کامل دم زد.

۲. رهیافتی واحد به سه حوزه مختلف دین، فلسفه و علم رویکرد جدید روشنفکری دینی اگر چه استقلال سه حوزه مختلف بینش دینی تفکر فلسفی و دید علمی را می پذیرد، اما در هر سه حوزه از رویکردی واحد که همانا عقلانیت انتقادی است برخوردار است؛ عقلانیتی که هم به نقد و سنجش نقادانه می پردازد و هم به محدودیت های خود واقف است.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23954
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir