فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
✍🏻فخرالسادات محتشمی پور:

روزها را می‌شمارم تا تو‌ بیایی محبوب من!
روزها را می‌شمارم تا تمام شود دوره هجران
روزهایی که به شبهایی بلند متصلند.
و شبهایی که دیر می‌گذرند.
یک سال و‌چهارماه از بازداشت و‌حبس ظالمانه‌ات به جرمنقد رهبر گذشت.
و من هرگز نمی‌گذارم این ظلم فراموش شود.

#نقد_جرم_نیست
#جای_منتقد_زندان_نیست
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#سید_مصطفی_تاجزاده_را_آزاد_کنید

@MostafaTajzadeh
مطلع شدم که آقای کروبی عزیز درگیر بیماری کرونا شده بستری هستند با خانم کروبی برای احوالپرسی تماس گرفتم. ایشان که خودشان هم به دلیل تردد در بیمارستان گرفتار همین مشکل شده بود، گفت که آقای کروبی از بیمارستان به منزل منتقل شده و با دستگاه اکسیژن مشکل ریه تاحدی کنترل می‌شود.

گفتم کاش می‌توانستیم به عیادت بیاییم. آنگاه که این بانوی مقاوم و همراه زبان به شکایت از وضعیت ادامه حصر غیرقانونی و ظالمانه شویش و دیگر محصوران عزیز، خانم رهنورد و آقای موسوی گشود، گفتم اینها جواب این حجم انبوه از ظلم را چگونه می‌دهند. او گفت با واکنش‌های مردم آسیب دیده پاسخ می‌گیرند هرچند برایشان عبرت نمی‌شود.

ایشان مثل همیشه با یادآوری دوران حبس آقای کروبی در رژیم گذشته از جایگاه روحانیت در میان مردم و احترام و اعتبارشان خاطراتی تعریف کرد. همان مردمی که حالا خود و فرزندانشان روحانیت را مسبب وضعیت کنونی میهن عزیز می‌دانند. روحانیون مقصر و آنانی که بیرون از قدرت حتی اگر در این سرنوشت تقدیر شده سهمی نداشته باشند ولی با سکوتشان به ظالم و استمرار ظلم یاری می‌رسانند.

اولین بار بود که این پیر خوش مرام نتوانست با من صحبت کند و سلام گرمش را با واسطه به همسرجان رساند.
خداوند شفایش دهد و عاقبت ما را بخیر گرداند.

پ.ن: تصویر مربوط به مرداد ۹۶ است که آقای کروبی را برای مشکل قلبی به بیمارستان آورده بودند و من گزارشی هم در رابطه با تلاش برای ملاقات در پیج اینستا به شرح زیر نوشته بودم:

امشب با همسرجان باتفاق بهاره هدایت و امین و چندتا از دوستان رفتیم بیمارستان که شاید عیادتی از شیخ کروبی عزیز داشته باشیم. گفتند ساعت ملاقات نیست و برای هماهنگی به بخش زنگ بزنین. همسرجان زنگ زد خودش رو معرفی کرد و خواهش کرد که بتونیم ایشون رو خیلی کوتاه ملاقات کنیم که مامورین امنیتی اجازه ندادند. خواستیم دسته گل هایی را که برده بودیم تقدیم کنیم باز هم اجازه ندادند. همسرجان گفت پس لطفا سلام ما را برسانید و بگویید دعاگوییم و مشتاق دیدار.

در حیاط بیمارستان در حال خداحافظی بودیم که دیدم یکی از ماموران امنیتی پایین آمده و در آستانه درب ایستاده به او گفتم می توانید گل ها را برایشان ببرید؟گفت بله و آن ها را تحویل گرفت. گفتم سلام ما را برسانید و لطفا امانت دار خوبی باشید. گفت چشم. مامور با ادبی بود!
#به_حصر_غیرقانونی_پایان_دهید
#نقد_جرم_نیست
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
@MostafaTajzadeh