📝📝📝آدمهای شبیه ارشد امید صداهای خاموش این کشورند
✍شهرزاد همتی
✅لیلاارشد که در انتخابات شورای شهر ثبت نام کرد، ولولهای میان فعالان مدنی برپا بود. من اما از همان ابتدا مخالف بودم. مخالف بودم به خاطر اینکه نگران خانه خورشید بودم و خودم. من فکر میکردم شورا و دردسرهای تمام نشدنیاش ممکن است ارشد را از خانه خورشید دور کند، با خودخواهی دلم این را نمیخواست. احساس میکردم جهان قشنگش در این ساختمان پرامید را نباید به دست آدمهایی بسپارد که چیزی از فعالیت مدنی نمیدانند. اما شور و حالی که در میان فعالین اجتماعی میدیدم به آینده امیدوارم کرده بود، امیدوارم کرده بود که لیلا ارشد میتواند صدای زنان آسیب دیده دروازهغار را به گوش آنها برساند. امروز صبح که مطمئن بودم انصراف میدهد، غم امانم نمیداد. فکر میکردم به امید زنهای خانه خورشید، همه آنهایی که گام به گام به کمک ارشد اعتیادشان را ترک کرده بودند آرام آرام اتاق کوچکی کرایه کرده بودند و الفبای زندگی سالم را میآموختند، احساس میکردم صدای این زنان که قرار بود به واسطه ارشد به شورا برسد، باز هم پشت درهای بهشت باقی میماند. با همه اینها حرفی که امروز لیلا ارشد زد آبی بود بر روی آتش خشم و غمی که در دلم لانه کرده بود. ارشد گفت: نهال دموکراسی در ایران هنوز نحیف است و من برای اینکه بتوانم رشد این شاخه را کمک کنم انصراف میدهم. دلایل این انصراف بماند برای یک وقت بهتر.... همه اینهارا نوشتم تا بگویم کسانی شبیه #لیلاارشد سرمایه اجتماعی ما هستند.
✅دوباره از فردا همهچیز برای خانه خورشید عادی می شود. خانم ارشد به دروازهغار بر میگردد و من و امثال من هم به اعتبار و پشتوانه او در کوچه پس کوچههای دروازه غار بدون ترس قدم میزنیم و درباره آسیبهای اجتماعی مینویسیم. من فکر میکنم جای کسانی مثل لیلا ارشد در شورای شهر خالی است. او امروز انصراف داد و گفت به #لیست_امید رای میدهد. من اما به امید صداهای خاموش فکر میکنم. آدمهای شبیه ارشد امید صداهای خاموش این کشورند... ارشد همان روزی که مردان شهرداری با چوب و چماق به پارک حقانی در دروازه غار یورش بردند و چادر کارتنخوابها را آتش زدند، به کمک کارتنخوابها شتافت و چادرهای آتش زده را خاموش کرد. او یک فعال مدنی است و کاش شورای شهر روزی قدر آدمهای شبیه لیلا ارشد را بدانیم
✅ما فاتحان قلعه های فخر تاریخیم
شاهدان شهرهای شوکت هر قرن
قصه های بیشه ی انبوه، پشتش کوه، پایش نهر
قصه های دست گرم دوست در شب های سرد شهر.
@leilaarshad
@MostafaTajzadeh
✍شهرزاد همتی
✅لیلاارشد که در انتخابات شورای شهر ثبت نام کرد، ولولهای میان فعالان مدنی برپا بود. من اما از همان ابتدا مخالف بودم. مخالف بودم به خاطر اینکه نگران خانه خورشید بودم و خودم. من فکر میکردم شورا و دردسرهای تمام نشدنیاش ممکن است ارشد را از خانه خورشید دور کند، با خودخواهی دلم این را نمیخواست. احساس میکردم جهان قشنگش در این ساختمان پرامید را نباید به دست آدمهایی بسپارد که چیزی از فعالیت مدنی نمیدانند. اما شور و حالی که در میان فعالین اجتماعی میدیدم به آینده امیدوارم کرده بود، امیدوارم کرده بود که لیلا ارشد میتواند صدای زنان آسیب دیده دروازهغار را به گوش آنها برساند. امروز صبح که مطمئن بودم انصراف میدهد، غم امانم نمیداد. فکر میکردم به امید زنهای خانه خورشید، همه آنهایی که گام به گام به کمک ارشد اعتیادشان را ترک کرده بودند آرام آرام اتاق کوچکی کرایه کرده بودند و الفبای زندگی سالم را میآموختند، احساس میکردم صدای این زنان که قرار بود به واسطه ارشد به شورا برسد، باز هم پشت درهای بهشت باقی میماند. با همه اینها حرفی که امروز لیلا ارشد زد آبی بود بر روی آتش خشم و غمی که در دلم لانه کرده بود. ارشد گفت: نهال دموکراسی در ایران هنوز نحیف است و من برای اینکه بتوانم رشد این شاخه را کمک کنم انصراف میدهم. دلایل این انصراف بماند برای یک وقت بهتر.... همه اینهارا نوشتم تا بگویم کسانی شبیه #لیلاارشد سرمایه اجتماعی ما هستند.
✅دوباره از فردا همهچیز برای خانه خورشید عادی می شود. خانم ارشد به دروازهغار بر میگردد و من و امثال من هم به اعتبار و پشتوانه او در کوچه پس کوچههای دروازه غار بدون ترس قدم میزنیم و درباره آسیبهای اجتماعی مینویسیم. من فکر میکنم جای کسانی مثل لیلا ارشد در شورای شهر خالی است. او امروز انصراف داد و گفت به #لیست_امید رای میدهد. من اما به امید صداهای خاموش فکر میکنم. آدمهای شبیه ارشد امید صداهای خاموش این کشورند... ارشد همان روزی که مردان شهرداری با چوب و چماق به پارک حقانی در دروازه غار یورش بردند و چادر کارتنخوابها را آتش زدند، به کمک کارتنخوابها شتافت و چادرهای آتش زده را خاموش کرد. او یک فعال مدنی است و کاش شورای شهر روزی قدر آدمهای شبیه لیلا ارشد را بدانیم
✅ما فاتحان قلعه های فخر تاریخیم
شاهدان شهرهای شوکت هر قرن
قصه های بیشه ی انبوه، پشتش کوه، پایش نهر
قصه های دست گرم دوست در شب های سرد شهر.
@leilaarshad
@MostafaTajzadeh