Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 برای «محسنِ موطلایی»؛ پدیده فراموششده کشتی
✍🏼 شهاب
#رشته_توییت
▫کشتی و ورزش زورخانهای، حداقل در ظاهر، نماد پهلوانی و جوانمردی ایران هستن. این روزها که دلاوریهای کشتیگیرانمون در المپیک توکیو زیر ذرهبینه، بد نیست به سراغ قهرمانی بریم که در کنج اتاقی، خیرهبهسقف مونده.
✳ بهمنماه ۱۳۸۹، محمد بنا، غلامرضا محمدی، محمدعلی صنعتکاران و ناصر نوربخش به شهر بروجرد در استان لرستان، جایی که جام یادگار امام برگزار میشد رفته بودن تا کشتیگیری بومی و جوان رو زیر نظر بگیرن که با چند قهرمانی در ردههای پایه آسیا، حالا در ۲۰سالگی همچنان میدرخشید: محسن قاسمی.
محسن، پسری بااستعداد بود که در ۸ سالگی، زیر نظر محسن مرادی و در شهر بروجرد، کشتی رو شروع کرده بود و بعد از قهرمانیهای پیاپی در ردههای پایه نوجوانان و جوانانِ استانی و کشوری، به تیم ملی نوجوانان راه پیدا کرده بود.
محسن، در اولین تجربه آسیایی خودش، سال ۲۰۰۶ برنز گرفت؛ اما دو سال بعد و در سال ۲۰۰۸، طلای نوجوانان آسیا رو به گردن آویخت و در ادامه این روند مثبت، سال ۲۰۱۰ در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا و وزن ۶۶ کیلوگرم، بازهم قهرمان آسیا شد. این روند، روند یک «امید مدال آینده المپیک» بود.
نگاه خاص محمد بنا به محسن برای وزن ۷۴ کیلو که به قول بزرگان، پاشنه آشیل اون زمان کشتی فرنگی ایران بود و قهرمانیهای پیاپی آسیایی محسن در هر ۳ رده نوجوانان، جوانان و بزرگسالان، باعث شده بود که محسن، برای مسابقات جهانی ۲۰۱۲ روسیه و المپیک لندن، یکی از شانسهای اصلی سهمیه باشه.
پاییز ۱۳۹۰ (۲۰۱۱) و زمانی که تیم در حال خیز برداشتن برای مسابقات جهانی و المپیک بود؛ بحران تعطیلی لیگ کشتی در ایران پیش اومد! محسن در مصاحبه زیر با تاکید بر اینکه یکی از معدود منابع درآمد کشتیگيران از بین رفته، طعنهای هم به قراردادهای هنگفت فوتبال زد.
اردیبهشت ۹۱ و با فاصله کوتاهی از المپیک لندن، تیم ملی برای مسابقات قهرمانی جهان عازم روسیه شد. محسن در تیم حضور داشت ولی در فینال، علیزاده بود که در وزن ۷۴کیلو برای ایران کشتی گرفت و البته شکست خورد! اما در نهایت، تیم پُرامید ایران، ۵-۲ ترکیه رو مغلوب کرد و قهرمان تیمی جهان شد.
امان از بیسهمیه موندن ایران در ۷۴ کیلوی فرنگی المپیک ۲۰۱۲ لندن و جای خالی محسن در تیم المپیک ایران. جایی که ولاسوف روس، که قبلاً یک بار مغلوب محسن شده بود و در این عکس گرفتار در باراندازشه، قهرمان المپیک شد! احتمالاً واستون قابل تصوره که با دیدن قهرمانی ولاسوف، چه بر محسن گذشته.
چند ماه بعد، روزگار، یک بار دیگه یقه محسن رو که با از دست دادن المپیک لندن در وضعیت روحی خوبی نبود، گرفت. در جریان یک تصادف سنگین، محسن مصدوم شد و تحت نظر پزشک، به استفاده از مخدرهای دارویی روی آورد. اما متاسفانه، این آغازی بر پایان زندگی ورزشی محسنیه که «تنها» مونده بود.
کنارهگیری مقطعی «سیمون بایلز»، قهرمان پرفروغ ژیمناستیک زنان امریکا حین برگزاری المپیک توکیو به علت مشکلات روحی، بیش از پیش فشارهای روانی قهرمانانی رو که از سنین پایین در رده ملی ورزش رقابتی میکنن، عیان کرد. «سیمونِ همیشهطلایی»، با کمک روانشناسان به بازیها برگشت و برنز گرفت.
اما مگه تیم ملی کشتی ایران، روانشناس ورزشی داشت؟! محسنی که عادت به قهرمانی داشت و در آستانه کشتی گرفتن در المپیک لندن بود، از بد روزگار، تبدیل شد به محسن معتاد به دارو و روزبهروز بیشتر در این ورطه فرو رفت. تغییر وجنات محسن در این عکسها، گواه زوال تدریجی این قهرمان ملی ایرانه.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
🆔@alipsychiatrist
https://twitter.com/Shahabesque/status/1423303281774940163?s=09
✍🏼 شهاب
#رشته_توییت
▫کشتی و ورزش زورخانهای، حداقل در ظاهر، نماد پهلوانی و جوانمردی ایران هستن. این روزها که دلاوریهای کشتیگیرانمون در المپیک توکیو زیر ذرهبینه، بد نیست به سراغ قهرمانی بریم که در کنج اتاقی، خیرهبهسقف مونده.
✳ بهمنماه ۱۳۸۹، محمد بنا، غلامرضا محمدی، محمدعلی صنعتکاران و ناصر نوربخش به شهر بروجرد در استان لرستان، جایی که جام یادگار امام برگزار میشد رفته بودن تا کشتیگیری بومی و جوان رو زیر نظر بگیرن که با چند قهرمانی در ردههای پایه آسیا، حالا در ۲۰سالگی همچنان میدرخشید: محسن قاسمی.
محسن، پسری بااستعداد بود که در ۸ سالگی، زیر نظر محسن مرادی و در شهر بروجرد، کشتی رو شروع کرده بود و بعد از قهرمانیهای پیاپی در ردههای پایه نوجوانان و جوانانِ استانی و کشوری، به تیم ملی نوجوانان راه پیدا کرده بود.
محسن، در اولین تجربه آسیایی خودش، سال ۲۰۰۶ برنز گرفت؛ اما دو سال بعد و در سال ۲۰۰۸، طلای نوجوانان آسیا رو به گردن آویخت و در ادامه این روند مثبت، سال ۲۰۱۰ در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا و وزن ۶۶ کیلوگرم، بازهم قهرمان آسیا شد. این روند، روند یک «امید مدال آینده المپیک» بود.
نگاه خاص محمد بنا به محسن برای وزن ۷۴ کیلو که به قول بزرگان، پاشنه آشیل اون زمان کشتی فرنگی ایران بود و قهرمانیهای پیاپی آسیایی محسن در هر ۳ رده نوجوانان، جوانان و بزرگسالان، باعث شده بود که محسن، برای مسابقات جهانی ۲۰۱۲ روسیه و المپیک لندن، یکی از شانسهای اصلی سهمیه باشه.
پاییز ۱۳۹۰ (۲۰۱۱) و زمانی که تیم در حال خیز برداشتن برای مسابقات جهانی و المپیک بود؛ بحران تعطیلی لیگ کشتی در ایران پیش اومد! محسن در مصاحبه زیر با تاکید بر اینکه یکی از معدود منابع درآمد کشتیگيران از بین رفته، طعنهای هم به قراردادهای هنگفت فوتبال زد.
اردیبهشت ۹۱ و با فاصله کوتاهی از المپیک لندن، تیم ملی برای مسابقات قهرمانی جهان عازم روسیه شد. محسن در تیم حضور داشت ولی در فینال، علیزاده بود که در وزن ۷۴کیلو برای ایران کشتی گرفت و البته شکست خورد! اما در نهایت، تیم پُرامید ایران، ۵-۲ ترکیه رو مغلوب کرد و قهرمان تیمی جهان شد.
امان از بیسهمیه موندن ایران در ۷۴ کیلوی فرنگی المپیک ۲۰۱۲ لندن و جای خالی محسن در تیم المپیک ایران. جایی که ولاسوف روس، که قبلاً یک بار مغلوب محسن شده بود و در این عکس گرفتار در باراندازشه، قهرمان المپیک شد! احتمالاً واستون قابل تصوره که با دیدن قهرمانی ولاسوف، چه بر محسن گذشته.
چند ماه بعد، روزگار، یک بار دیگه یقه محسن رو که با از دست دادن المپیک لندن در وضعیت روحی خوبی نبود، گرفت. در جریان یک تصادف سنگین، محسن مصدوم شد و تحت نظر پزشک، به استفاده از مخدرهای دارویی روی آورد. اما متاسفانه، این آغازی بر پایان زندگی ورزشی محسنیه که «تنها» مونده بود.
کنارهگیری مقطعی «سیمون بایلز»، قهرمان پرفروغ ژیمناستیک زنان امریکا حین برگزاری المپیک توکیو به علت مشکلات روحی، بیش از پیش فشارهای روانی قهرمانانی رو که از سنین پایین در رده ملی ورزش رقابتی میکنن، عیان کرد. «سیمونِ همیشهطلایی»، با کمک روانشناسان به بازیها برگشت و برنز گرفت.
اما مگه تیم ملی کشتی ایران، روانشناس ورزشی داشت؟! محسنی که عادت به قهرمانی داشت و در آستانه کشتی گرفتن در المپیک لندن بود، از بد روزگار، تبدیل شد به محسن معتاد به دارو و روزبهروز بیشتر در این ورطه فرو رفت. تغییر وجنات محسن در این عکسها، گواه زوال تدریجی این قهرمان ملی ایرانه.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
🆔@alipsychiatrist
https://twitter.com/Shahabesque/status/1423303281774940163?s=09
Telegraph
برای «محسنِ موطلایی»؛ پدیده فراموششده کشتی
✍🏼 شهاب #رشته_توییت کشتی و ورزش زورخانهای، حداقل در ظاهر، نماد پهلوانی و جوانمردی ایران هستن. این روزها که دلاوریهای کشتیگیرانمون در المپیک توکیو زیر ذرهبینه، بد نیست به سراغ قهرمانی بریم که در کنج اتاقی، خیرهبهسقف مونده. بهمنماه ۱۳۸۹، محمد بنا، غلامرضا…
✍🏼 ایلین
#رشته_توییت
✅ روزانه بودم، ولی بهم خوابگاه نمیدادن. میگفتن جا نداریم. گفتم من چیکار کنم؟ گفتن یا خونه بگیر یا برگرد شهرستان خودت درس بخون هفتهی اول خونهی مادر یکی از همکلاسیام تو چیتگر زندگی کردم. بعد بهم اجازه دادن تو نمازخونهی خوابگاه دخترا بمونم. ماه اول کارشناسیم اونجا گذشت. چندتا دختر دیگه هم بودن. تشک و تخت در کار نبود. شب وسایلمو بغل میکردم و زیر منبر میخوابیدم چون میترسیدم چیزی رو بدزدن. وقتی دانشگاه میرفتم چیزای مهم رو با خودم میبردم و بقیه چیزا رو به هر نحوی که میتونستم جا میدادم کسی نبینه. موقع اذان صبح بیدارمون میکردن که بریم تو راهرو بخوابیم چون حاجآقا میخواست بیاد نماز بخونه. سرماخوردگیم تا ۳ هفته طول کشید. نمیدونستم سلف کجاست. بلد نبودم غذا رزرو کنم. میترسیدم پولام تموم شن، فقط یه وعده غذا میخوردم، شیر و خرما با چند تا قند. ۱۱ کیلو لاغر شده بودم.
✅یه روز صبح تا کلاس دوییدم، از ظهر قبلش غذا نخورده بودم. رفتم دستشویی یه آبی به صورتم بزنم دیدم لبام آبیه. فکرکردم جوهر ریخته. از دوستم پرسیدم و انقدر سرم داد زد که فهمیدم چه بلایی داشتم سر خودم میاوردم. ولی راه فراری وجود نداشت. باید تحمل میکردم. وضع مالی خانواده خوب نبود. ساختمون نمازخونه حموم نداشت. یواشکی میرفتم تو یکی از بلوکهای دیگه که همهشون ارشد بودن. یه بار یکی فهمید و کلی دعوام کرد. لباسامو میشستم و از در و دیوار نمازخونه آویزون میکردم. صبحها میرفتم تو پارک روبروی خوابگاه که مسواک بزنم. اکثر روزا صبحانه نداشتم، یادم میرفت غذا بخورم. بعد اون یه ماه بهم یه خوابگاه تو هفتتیر دادن. وقتی رسیدم فهمیدم اونجا هم ظرفیت نداره و باز باید تو نمازخونهش بمونم. نمازخونهی قبلی بد بود ولی هرچی بود با دانشگاه فاصلهای نداشت. این یکی نیم ساعت دور بود و یا باید به اتوبوس میرسیدی یا ۶ صبح لای جمعیت مترو له میشدی تا دیر نکنی.
✅بعد دو هفته بهم یه اتاق دادن. با ۱۱ نفر دیگه هماتاق بودم. یه یخچال، بدون کمد، با نشتی گاز. ولی برای من بهشت بود. هفتهی بعدش تولدم بود. پدر و مادرم از شمال اومدن و برام تشک و … آوردن. یه روز از خوابگاه زنگ زدن گفتن اگه میخوای هر ترم خوابگاه داشته باشی باید معدل الف شی. ترم اول معدل الف شدم، شدم نفر دوم کلاس. با ذوق رفتم امور خوابگاه و بهم گفتن این ترم حساب نمیشه چون همهش پیشنیازه. ترم دوم تو همون خوابگاه تونستم بمونم. تو یه اتاق کوچیکتر. الف شدم. اول ترم سه رفتم امور خوابگاه، گفتن باید دو ترم پشت سر هم الف شی. گفتم ترم قبل هم الف بودم. گفتن اون حساب نمیشه چون پیشنیاز بوده. دوباره اول ترم پاییز بود و من چارهای جز خوابیدن تو نمازخونه نداشتم. این بار زودتر مشکلم حل شد. ترم سه الف شدم، ترم چهار رفتم امور خوابگاه، گفتن اولویت با دانشجوهای ورودی جدیده. باید صبر کنی، تو همون اتاقت بمون ولی شاید مجبور شی تخلیه کنی.
✅اول ترم پنج با معدل الف رفتم امور خوابگاه، گفتن برو پیش یکی از دوستات تو خوابگاه مهمان شو تا بتونیم بهت خوابگاه بدیم. اول ترم شش با معدل الف رفتم امور خوابگاه، گفتم سه ساله دارم الف میشم، هر ترم باید استرس خوابگاه داشتن رو بکشم؟ گفتن میخواستی با کنکور زبان نیای.
- تو که شرایطت رو میدونستی چرا کوتاهی کردی؟
- تو که میدونی نمیتونی خونه بگیری چرا درس نخوندی؟
راهی نداشتم به جایی ثابت کنم استادم ترجمهم رو دزدیده و به اسم خودش زده و داره تهدیدم میکنه که یا باید خفهخون بگیرم یا منو هر ترم میندازه.
بهم گفتن به غیرالف خوابگاه نمیدیم.
گشتم دنبال یه خوابگاه بیرون دانشگاه. همه گرون و دور. یه پانسیون تازه تاسیس پیدا کردم که نزدیک پارک ملت بود. یه اتاق تک نفره داشت، تخت داشت، دستشویی داشت، پنجره هم داشت. نگران هزینهش بودم، شرایط خانواده خوب بود ولی حق خودم نمیدیدم که ازشون چنین درخواستی بکنم.
✅به پدرم گفتم، گفت هزینهی گرفتن خونه خیلی بیشتر از اجارهی اون پانسیونه. همونو بگیر. تو این اتاق که برای من حکم قصر رو داشت، ۲ سال از بهترین سالهای تهرانم سپری شد. این عکس شب اوله، اونایی که کلیپای زبان چینی منو نگاه میکردن، احتمالا بکگراند همیشگی ویدیوهامو یادشون بیاد :)
✅وقتی حرف دانشگاهم و اپلای به آمریکا و ویزام و … میشه و بهم میگن “خرشانسی” “حتما یکی کارات رو برات جور کرد”، “اگه ما جای تو بودیم الان وضعمون خیلی بهتر بود”، فقط لبخند میزنم. چون خودم بهتر از هر کس دیگهای میدونم تو اون ۵ سال تو تهران به من چی گذشت.
https://twitter.com/YiLinHastam/status/1441577889049284612?s=09
@MostafaTajzadeh
#رشته_توییت
✅ روزانه بودم، ولی بهم خوابگاه نمیدادن. میگفتن جا نداریم. گفتم من چیکار کنم؟ گفتن یا خونه بگیر یا برگرد شهرستان خودت درس بخون هفتهی اول خونهی مادر یکی از همکلاسیام تو چیتگر زندگی کردم. بعد بهم اجازه دادن تو نمازخونهی خوابگاه دخترا بمونم. ماه اول کارشناسیم اونجا گذشت. چندتا دختر دیگه هم بودن. تشک و تخت در کار نبود. شب وسایلمو بغل میکردم و زیر منبر میخوابیدم چون میترسیدم چیزی رو بدزدن. وقتی دانشگاه میرفتم چیزای مهم رو با خودم میبردم و بقیه چیزا رو به هر نحوی که میتونستم جا میدادم کسی نبینه. موقع اذان صبح بیدارمون میکردن که بریم تو راهرو بخوابیم چون حاجآقا میخواست بیاد نماز بخونه. سرماخوردگیم تا ۳ هفته طول کشید. نمیدونستم سلف کجاست. بلد نبودم غذا رزرو کنم. میترسیدم پولام تموم شن، فقط یه وعده غذا میخوردم، شیر و خرما با چند تا قند. ۱۱ کیلو لاغر شده بودم.
✅یه روز صبح تا کلاس دوییدم، از ظهر قبلش غذا نخورده بودم. رفتم دستشویی یه آبی به صورتم بزنم دیدم لبام آبیه. فکرکردم جوهر ریخته. از دوستم پرسیدم و انقدر سرم داد زد که فهمیدم چه بلایی داشتم سر خودم میاوردم. ولی راه فراری وجود نداشت. باید تحمل میکردم. وضع مالی خانواده خوب نبود. ساختمون نمازخونه حموم نداشت. یواشکی میرفتم تو یکی از بلوکهای دیگه که همهشون ارشد بودن. یه بار یکی فهمید و کلی دعوام کرد. لباسامو میشستم و از در و دیوار نمازخونه آویزون میکردم. صبحها میرفتم تو پارک روبروی خوابگاه که مسواک بزنم. اکثر روزا صبحانه نداشتم، یادم میرفت غذا بخورم. بعد اون یه ماه بهم یه خوابگاه تو هفتتیر دادن. وقتی رسیدم فهمیدم اونجا هم ظرفیت نداره و باز باید تو نمازخونهش بمونم. نمازخونهی قبلی بد بود ولی هرچی بود با دانشگاه فاصلهای نداشت. این یکی نیم ساعت دور بود و یا باید به اتوبوس میرسیدی یا ۶ صبح لای جمعیت مترو له میشدی تا دیر نکنی.
✅بعد دو هفته بهم یه اتاق دادن. با ۱۱ نفر دیگه هماتاق بودم. یه یخچال، بدون کمد، با نشتی گاز. ولی برای من بهشت بود. هفتهی بعدش تولدم بود. پدر و مادرم از شمال اومدن و برام تشک و … آوردن. یه روز از خوابگاه زنگ زدن گفتن اگه میخوای هر ترم خوابگاه داشته باشی باید معدل الف شی. ترم اول معدل الف شدم، شدم نفر دوم کلاس. با ذوق رفتم امور خوابگاه و بهم گفتن این ترم حساب نمیشه چون همهش پیشنیازه. ترم دوم تو همون خوابگاه تونستم بمونم. تو یه اتاق کوچیکتر. الف شدم. اول ترم سه رفتم امور خوابگاه، گفتن باید دو ترم پشت سر هم الف شی. گفتم ترم قبل هم الف بودم. گفتن اون حساب نمیشه چون پیشنیاز بوده. دوباره اول ترم پاییز بود و من چارهای جز خوابیدن تو نمازخونه نداشتم. این بار زودتر مشکلم حل شد. ترم سه الف شدم، ترم چهار رفتم امور خوابگاه، گفتن اولویت با دانشجوهای ورودی جدیده. باید صبر کنی، تو همون اتاقت بمون ولی شاید مجبور شی تخلیه کنی.
✅اول ترم پنج با معدل الف رفتم امور خوابگاه، گفتن برو پیش یکی از دوستات تو خوابگاه مهمان شو تا بتونیم بهت خوابگاه بدیم. اول ترم شش با معدل الف رفتم امور خوابگاه، گفتم سه ساله دارم الف میشم، هر ترم باید استرس خوابگاه داشتن رو بکشم؟ گفتن میخواستی با کنکور زبان نیای.
- تو که شرایطت رو میدونستی چرا کوتاهی کردی؟
- تو که میدونی نمیتونی خونه بگیری چرا درس نخوندی؟
راهی نداشتم به جایی ثابت کنم استادم ترجمهم رو دزدیده و به اسم خودش زده و داره تهدیدم میکنه که یا باید خفهخون بگیرم یا منو هر ترم میندازه.
بهم گفتن به غیرالف خوابگاه نمیدیم.
گشتم دنبال یه خوابگاه بیرون دانشگاه. همه گرون و دور. یه پانسیون تازه تاسیس پیدا کردم که نزدیک پارک ملت بود. یه اتاق تک نفره داشت، تخت داشت، دستشویی داشت، پنجره هم داشت. نگران هزینهش بودم، شرایط خانواده خوب بود ولی حق خودم نمیدیدم که ازشون چنین درخواستی بکنم.
✅به پدرم گفتم، گفت هزینهی گرفتن خونه خیلی بیشتر از اجارهی اون پانسیونه. همونو بگیر. تو این اتاق که برای من حکم قصر رو داشت، ۲ سال از بهترین سالهای تهرانم سپری شد. این عکس شب اوله، اونایی که کلیپای زبان چینی منو نگاه میکردن، احتمالا بکگراند همیشگی ویدیوهامو یادشون بیاد :)
✅وقتی حرف دانشگاهم و اپلای به آمریکا و ویزام و … میشه و بهم میگن “خرشانسی” “حتما یکی کارات رو برات جور کرد”، “اگه ما جای تو بودیم الان وضعمون خیلی بهتر بود”، فقط لبخند میزنم. چون خودم بهتر از هر کس دیگهای میدونم تو اون ۵ سال تو تهران به من چی گذشت.
https://twitter.com/YiLinHastam/status/1441577889049284612?s=09
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
📝📝 طرح جوانی جمعیت
✍️ نازوَند بهاری
#رشته_توییت
✅ «طرح جوانی جمعیت» که بدون بررسی در صحن علنی مجلس تصویب شده برخی امتیازات به افراد صاحب فرزند (اغلب بیش از ۳فرزند) اعطا میکند، اما امکان پیشگیری از بارداری و سقط جنین را ممنوع میکند. با نگاهی به این قانون ببینیم که چطور بناست به مجرمان بالقوه و بالفعل تبدیل شویم:
✅ ماده ۶۱《هرکس به طور گسترده دارو و وسائل اسقاط غیرقانونی جنین را فراهم سازد و یا معاونت و مباشرت به اسقاط غیرقانونی جنین به طور وسیع نماید و یا در تجارت سقط جنین فعال و یا موثر باشد از مصادیق موضوع ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی محسوب میگردد》
یعنی فساد فیالارض با مجازاتِ اعدام
✅ و همچنین طبق ماده ۷۱، مسئولینی که از اجرای این قانون استنکاف کنند《به مجازات حبس یا جزای نقدی درجه ۴ یا ۵ محکوم میشوند.》یعنی به حبس از ۲ تا ۱۰ سال!
✅ هر رفتاری که در تضاد با اجرای این قانون باشد ممنوع خواهد بود، از پخش تیزرهای تبلیغاتی با حضور کمتر از سه فرزند گرفته تا تولید هر محتوایی در قالب فیلم، سریال و انیمیشن که با فرزندآوری مخالفتی ضمنی یا علنی داشته باشد.
حتی دیگر استفاده از عبارت《بارداری پرخطر و ناخواسته》در شبکهی بهداشت و درمان ممنوع است و صرفاً میتوان از عبارت《مراقبت ویژه》استفاده شود
✅ ماده ۱۷ این قانون مدت مرخصی زایمان را به ۹ماه با پرداخت کلیهی حقوق و مزایا افزایش داده و دورکاری شاغلینِ باردار را به مدت ۴ماه اجباری کرده است. بدیهیست به زودی شاهد تعدیلِ هرچه بیشتر نیروی کار زن از مشاغل و البته عدم تمایلِ هرچه بیشتر کارفرما به استخدام زنان خواهیم بود.
✅ پزشک موارد سقط را به کمیسیون ارجاع میدهد. این کمیسیون که مرکب از قاضی ویژه، پزشک متخصص و متخصص پزشک قانونی میباشد، با رعایت اصل عدم جواز سقط در موارد تردید، براساس دستورالعمل فقهی مربوط، با اکثریت آرا مشروط به اینکه قاضی عضو کمیسیون موافق باشد، اقدام به صدور رای می نماید.
✅ و براساس ماده ۵۸《هرگونه خرید، فروش و پخش داروهای سقط جنین، خارج از سامانه ردیابی و رهگیری فرآوردههای دارویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جرم است و مشمول مجازات درجه ۳ تا ۶ قانون مجازاتهای اسلامی میباشد》 یعنی ۲ماه تا ۱۵ سال حبس!
✅ با توجه به ممنوعیت پیشگیری از بارداری و ازآنجا که دیگر غربالگری اجباری نبوده، و برای زوجهی کمتر از ۲۳ سال نیز تسهیلات مالی بسیاری در نظر گرفته شده است، به زودی علاوه بر بیدادِ بیماریهای جنسی و مقاربتی، شاهدِ ازدواج هرچه بیشتر دختران زیر سن قانونی با فرزندانی نارس خواهیم بود.
✅ به زودی زنان پیش از پیش از تحصیل و اشتغال بازمانده و با از دست دادن استقلال مالی، تحت سلطه و خشونت خواهند بود. البته این قانون در حالی به این سرعت تصویب و به قانون بدل شده که لایحهی《تامین امنیت زنان علیه خشونت》بیش از ده سال است که در انتظار تصویب باقی مانده.
@MostafaTajzadeh
✍️ نازوَند بهاری
#رشته_توییت
✅ «طرح جوانی جمعیت» که بدون بررسی در صحن علنی مجلس تصویب شده برخی امتیازات به افراد صاحب فرزند (اغلب بیش از ۳فرزند) اعطا میکند، اما امکان پیشگیری از بارداری و سقط جنین را ممنوع میکند. با نگاهی به این قانون ببینیم که چطور بناست به مجرمان بالقوه و بالفعل تبدیل شویم:
✅ ماده ۶۱《هرکس به طور گسترده دارو و وسائل اسقاط غیرقانونی جنین را فراهم سازد و یا معاونت و مباشرت به اسقاط غیرقانونی جنین به طور وسیع نماید و یا در تجارت سقط جنین فعال و یا موثر باشد از مصادیق موضوع ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی محسوب میگردد》
یعنی فساد فیالارض با مجازاتِ اعدام
✅ و همچنین طبق ماده ۷۱، مسئولینی که از اجرای این قانون استنکاف کنند《به مجازات حبس یا جزای نقدی درجه ۴ یا ۵ محکوم میشوند.》یعنی به حبس از ۲ تا ۱۰ سال!
✅ هر رفتاری که در تضاد با اجرای این قانون باشد ممنوع خواهد بود، از پخش تیزرهای تبلیغاتی با حضور کمتر از سه فرزند گرفته تا تولید هر محتوایی در قالب فیلم، سریال و انیمیشن که با فرزندآوری مخالفتی ضمنی یا علنی داشته باشد.
حتی دیگر استفاده از عبارت《بارداری پرخطر و ناخواسته》در شبکهی بهداشت و درمان ممنوع است و صرفاً میتوان از عبارت《مراقبت ویژه》استفاده شود
✅ ماده ۱۷ این قانون مدت مرخصی زایمان را به ۹ماه با پرداخت کلیهی حقوق و مزایا افزایش داده و دورکاری شاغلینِ باردار را به مدت ۴ماه اجباری کرده است. بدیهیست به زودی شاهد تعدیلِ هرچه بیشتر نیروی کار زن از مشاغل و البته عدم تمایلِ هرچه بیشتر کارفرما به استخدام زنان خواهیم بود.
✅ پزشک موارد سقط را به کمیسیون ارجاع میدهد. این کمیسیون که مرکب از قاضی ویژه، پزشک متخصص و متخصص پزشک قانونی میباشد، با رعایت اصل عدم جواز سقط در موارد تردید، براساس دستورالعمل فقهی مربوط، با اکثریت آرا مشروط به اینکه قاضی عضو کمیسیون موافق باشد، اقدام به صدور رای می نماید.
✅ و براساس ماده ۵۸《هرگونه خرید، فروش و پخش داروهای سقط جنین، خارج از سامانه ردیابی و رهگیری فرآوردههای دارویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جرم است و مشمول مجازات درجه ۳ تا ۶ قانون مجازاتهای اسلامی میباشد》 یعنی ۲ماه تا ۱۵ سال حبس!
✅ با توجه به ممنوعیت پیشگیری از بارداری و ازآنجا که دیگر غربالگری اجباری نبوده، و برای زوجهی کمتر از ۲۳ سال نیز تسهیلات مالی بسیاری در نظر گرفته شده است، به زودی علاوه بر بیدادِ بیماریهای جنسی و مقاربتی، شاهدِ ازدواج هرچه بیشتر دختران زیر سن قانونی با فرزندانی نارس خواهیم بود.
✅ به زودی زنان پیش از پیش از تحصیل و اشتغال بازمانده و با از دست دادن استقلال مالی، تحت سلطه و خشونت خواهند بود. البته این قانون در حالی به این سرعت تصویب و به قانون بدل شده که لایحهی《تامین امنیت زنان علیه خشونت》بیش از ده سال است که در انتظار تصویب باقی مانده.
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from بینام
📝📝 آبان ۹۸
✍️ @SherVN31
#رشته_توییت
✅ کسانی که با آمار آشنایی داشته باشن میدونن که تعداد مرگ و میر یک دادهی کاملاً خوشرفتار و قابل پیشبینی با روشهای ریاضی هست. من ابتدا آمار مرگ و میر ایرانیها در پاییز ۹۸ رو با زمان مشابه سالهای قبل به تفکیک هر استان بررسی کردم. توجه کنید هنوز کرونا وارد ایران نشده.
✅ به وضوح مشخصه این آمار به طور غیرقابل توجیهی در تمام استانها افرایش داشته. همین موضوع، که اصلاً با نحوهی توزیع نرمال این داده جور نیست و نباید ۹۶٪ استانها آمارشون بیدلیل اضافه شه، من رو واداشت تا نسبت مرگ و میر سال ۹۸ به سال قبل رو با آمار مشابه به تفکیک استان بررسی کنم.
✅ در هر سطر نسبت میزان مرگ و میر در استانهای ایران در پاییز هر سال نسبت به سال قبل به ترتیب حروف الفبا آورده شده. دو جور مقایسه ممکنه؛ سطری و ستونی. اول مقایسه سطری قبل از سال ۹۸: مشخصه در هر استان نسبت به سالهای قبل، ما ترکیبی از کاهش یا افزایش داشتیم، که این کاملاً طبیعیه.
@MostafaTajzadeh
https://is.gd/2EXwgF
✍️ @SherVN31
#رشته_توییت
✅ کسانی که با آمار آشنایی داشته باشن میدونن که تعداد مرگ و میر یک دادهی کاملاً خوشرفتار و قابل پیشبینی با روشهای ریاضی هست. من ابتدا آمار مرگ و میر ایرانیها در پاییز ۹۸ رو با زمان مشابه سالهای قبل به تفکیک هر استان بررسی کردم. توجه کنید هنوز کرونا وارد ایران نشده.
✅ به وضوح مشخصه این آمار به طور غیرقابل توجیهی در تمام استانها افرایش داشته. همین موضوع، که اصلاً با نحوهی توزیع نرمال این داده جور نیست و نباید ۹۶٪ استانها آمارشون بیدلیل اضافه شه، من رو واداشت تا نسبت مرگ و میر سال ۹۸ به سال قبل رو با آمار مشابه به تفکیک استان بررسی کنم.
✅ در هر سطر نسبت میزان مرگ و میر در استانهای ایران در پاییز هر سال نسبت به سال قبل به ترتیب حروف الفبا آورده شده. دو جور مقایسه ممکنه؛ سطری و ستونی. اول مقایسه سطری قبل از سال ۹۸: مشخصه در هر استان نسبت به سالهای قبل، ما ترکیبی از کاهش یا افزایش داشتیم، که این کاملاً طبیعیه.
@MostafaTajzadeh
https://is.gd/2EXwgF
Telegraph
آبان ۹۸
📝📝 آبان ۹۸ ✍️ @SherVN31 #رشته_توییت ✅ کسانی که با آمار آشنایی داشته باشن میدونن که تعداد مرگ و میر یک دادهی کاملاً خوشرفتار و قابل پیشبینی با روشهای ریاضی هست. من ابتدا آمار مرگ و میر ایرانیها در پاییز ۹۸ رو با زمان مشابه سالهای قبل به تفکیک هر استان…
Forwarded from اتچ بات
📝📝 روایت آبان ۹۸
✍️ بهمن دارالشفایی
#رشته_توییت
✅ روایت یکی از پرشمار قربانیان بینامونشان آبان۹۸:
این روایت یکی از کسانی است که در آبان۹۸ کشته نشد ولی آسیبهایی بسیار شدید و ماندگار دید. هیچجا هیچ خبری در موردش نیست و من هم همان موقع خیلی اتفاقی در جریان ماجرایش قرار گرفتم و بعد ماجرا را دنبال کردم. از صحت جریان مطمئنم و به دلایل واضح ترجیح دادم روایت را بدون نام منتشر کنم.
✅ این خانم جوان ساعت ۱۰ صبح جمعه ۲۴آبان۹۸ و در حالی که از گرانشدن بنزین بیخبر بود وارد شهر نهچندان بزرگشان شد. وقتی رسید دید مردم ماشینهایشان را وسط خیابان خاموش کردهاند و فهمید چه خبر شده. او هم به گفته خودش در این ترافیک گیر کرد و همینطور نشست.
✅ بعد از مدتی یگان ویژه آمد و با بلندگو از مردم خواست متفرق شوند که نشدند. بعد ماموران یگان ویژه با باتوم به جان ماشینها افتادند و شروع کردند به شکستن آینهها و شیشهها و .... یکی از مامورها به ماشین او رسید و از او خواست پیاده شود. او هم گوش نکرد و سر جایش نشست.
✅ مامور در ماشین را باز کرد و با باتوم چند ضربه به سمت چپ بدن او کوبید که باعث شکستن کتف و آرنج چپش شد. بعد هم میخواست به سرش ضربه بزند که او دستش را روی سرش گذاشت و پنج انگشت دست چپش هم شکست. بعد مامور او را از ماشین پیاده کرد و چند ضربه دیگر زد که در اثراین ضربهها سه دندهاش ترک خورد.
✅ ماشینها کمکم متفرق شدند. او را هم به بیمارستان بردند و دستش را عمل کردند. بعد از چند روز برای عملهای تکمیلی به یک شهر بزرگ رفت و آنجا هم یکی دو عمل دیگر رویش کردند. اما اوضاع رو به وخامت بود. ضرباتی که به کتف و گردنش زده بودند باعث فشار به جمجمه و نخاعش شده بود و در نهایت حدود یک ماه بعد از ضربه اولیه مجبور شدند او را به کمای مصنوعی ببرند تا بتوانند معالجه را ادامه دهند.
✅ در طول این کما، مادر ۵۱ ساله او سکته (بخوانید دق) کرد و از دنیا رفت. دو نفر از بستگان نزدیکش هم در شلیک به هواپیمای اوکراینی کشته شدند (خودش میگفت وجدانش برای این دو مرگ هم معذب است، چون آنها در آن زمستان قصد سفر به ایران را نداشتهاند و به خاطر اتفاقی که برای او افتاده بوده تصمیم گرفتهاند بیایند و پیش خانواده باشند.
✅ چند ماه بعد او از کما بیرون آمد و با این فجایع روبهرو شد. چند ماه هم روی ویلچر بود و الان مدتی است میتواند با واکر راه برود.
✅ به همین سادگی زندگی چند خانواده ویران شد. حتی اگر از دید حکومت هم نگاه کنیم، حداکثر خطای این فرد این بوده که به حرف مامور یگان ویژه گوش نکرده و ماشینش را حرکت نداده است. همین. فقط همین.
@MostafaTajzadeh
✍️ بهمن دارالشفایی
#رشته_توییت
✅ روایت یکی از پرشمار قربانیان بینامونشان آبان۹۸:
این روایت یکی از کسانی است که در آبان۹۸ کشته نشد ولی آسیبهایی بسیار شدید و ماندگار دید. هیچجا هیچ خبری در موردش نیست و من هم همان موقع خیلی اتفاقی در جریان ماجرایش قرار گرفتم و بعد ماجرا را دنبال کردم. از صحت جریان مطمئنم و به دلایل واضح ترجیح دادم روایت را بدون نام منتشر کنم.
✅ این خانم جوان ساعت ۱۰ صبح جمعه ۲۴آبان۹۸ و در حالی که از گرانشدن بنزین بیخبر بود وارد شهر نهچندان بزرگشان شد. وقتی رسید دید مردم ماشینهایشان را وسط خیابان خاموش کردهاند و فهمید چه خبر شده. او هم به گفته خودش در این ترافیک گیر کرد و همینطور نشست.
✅ بعد از مدتی یگان ویژه آمد و با بلندگو از مردم خواست متفرق شوند که نشدند. بعد ماموران یگان ویژه با باتوم به جان ماشینها افتادند و شروع کردند به شکستن آینهها و شیشهها و .... یکی از مامورها به ماشین او رسید و از او خواست پیاده شود. او هم گوش نکرد و سر جایش نشست.
✅ مامور در ماشین را باز کرد و با باتوم چند ضربه به سمت چپ بدن او کوبید که باعث شکستن کتف و آرنج چپش شد. بعد هم میخواست به سرش ضربه بزند که او دستش را روی سرش گذاشت و پنج انگشت دست چپش هم شکست. بعد مامور او را از ماشین پیاده کرد و چند ضربه دیگر زد که در اثراین ضربهها سه دندهاش ترک خورد.
✅ ماشینها کمکم متفرق شدند. او را هم به بیمارستان بردند و دستش را عمل کردند. بعد از چند روز برای عملهای تکمیلی به یک شهر بزرگ رفت و آنجا هم یکی دو عمل دیگر رویش کردند. اما اوضاع رو به وخامت بود. ضرباتی که به کتف و گردنش زده بودند باعث فشار به جمجمه و نخاعش شده بود و در نهایت حدود یک ماه بعد از ضربه اولیه مجبور شدند او را به کمای مصنوعی ببرند تا بتوانند معالجه را ادامه دهند.
✅ در طول این کما، مادر ۵۱ ساله او سکته (بخوانید دق) کرد و از دنیا رفت. دو نفر از بستگان نزدیکش هم در شلیک به هواپیمای اوکراینی کشته شدند (خودش میگفت وجدانش برای این دو مرگ هم معذب است، چون آنها در آن زمستان قصد سفر به ایران را نداشتهاند و به خاطر اتفاقی که برای او افتاده بوده تصمیم گرفتهاند بیایند و پیش خانواده باشند.
✅ چند ماه بعد او از کما بیرون آمد و با این فجایع روبهرو شد. چند ماه هم روی ویلچر بود و الان مدتی است میتواند با واکر راه برود.
✅ به همین سادگی زندگی چند خانواده ویران شد. حتی اگر از دید حکومت هم نگاه کنیم، حداکثر خطای این فرد این بوده که به حرف مامور یگان ویژه گوش نکرده و ماشینش را حرکت نداده است. همین. فقط همین.
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝📝مهاجرت نکردم
✍🏻 بهمن انصاری
#رشته_توییت
✅ من سالهای ٩٣-٩۴ که پول و شرایط مهاجرت رو داشتم، نکردم. هدفم همیشه این بود که بمونم و خاکی که عاشقشم رو بسازم. فوقلیسانس تاریخ دارم. دکتری قبول شدم اما بخاطر هزینههای بالا انصراف دادم (اشتباه کردم). و الان سالهاست که روزها کارگری میکنم و شبها پژوهش.
✅ ثمره این سالها ٧ کتاب پژوهشی تاریخ، ٣ کتاب ادبی (رمان و شعر) و دهها مقاله علمی و پژوهشی شد. اما از اونجایی که به شرافت قلم اعتقاد دارم و متصل به هیچ حزب و دسته و مسلکی نیستم و تمام پیشنهادات همکاری از جاهای مختلف رو رد کردم، صدام شنیده نمیشه!
✅ فرض مثال در همین توییتر، توییتهای مربوط به کتابهام حداکثر ۵٠ تا فیو میخوره و تمام! مقایسه کنید با دیده شدن توییتهای برهنهنمایی!
کتابهام همهجا هست اما کسی حاضر به معرفی یا تبلیغ نیست. چرا؟ چون همه پولکی هستند!!! کسی به فکر نشر فرهنگ نیست!
اینها برای شما چند خط توییته و برای من دردی که بند بند وجودمو بیمار کرد و ثمرهاش مشتمشت قرصهایی شده که روزانه تو این سن و سال باید مصرف کنم.
✅ گلهای نیست چون این راهی بود که خودم انتخاب کردم. و پشیمون نیستم. حتی اگر ١ نفر با مطالعه آثار من درصدی عشق وطن در دلش شعلهور بشه، من مزد کارم رو گرفتم.دردی به وسعت ٣٢ سال عمری که تا امروز سپری کردم.
و این رشتوی کوتاه هیچ ارزشی نداره. فقط جهت تخلیه روحی و روانی خودم نوشتم.
والسلام
@MostafaTajzadeh
✍🏻 بهمن انصاری
#رشته_توییت
✅ من سالهای ٩٣-٩۴ که پول و شرایط مهاجرت رو داشتم، نکردم. هدفم همیشه این بود که بمونم و خاکی که عاشقشم رو بسازم. فوقلیسانس تاریخ دارم. دکتری قبول شدم اما بخاطر هزینههای بالا انصراف دادم (اشتباه کردم). و الان سالهاست که روزها کارگری میکنم و شبها پژوهش.
✅ ثمره این سالها ٧ کتاب پژوهشی تاریخ، ٣ کتاب ادبی (رمان و شعر) و دهها مقاله علمی و پژوهشی شد. اما از اونجایی که به شرافت قلم اعتقاد دارم و متصل به هیچ حزب و دسته و مسلکی نیستم و تمام پیشنهادات همکاری از جاهای مختلف رو رد کردم، صدام شنیده نمیشه!
✅ فرض مثال در همین توییتر، توییتهای مربوط به کتابهام حداکثر ۵٠ تا فیو میخوره و تمام! مقایسه کنید با دیده شدن توییتهای برهنهنمایی!
کتابهام همهجا هست اما کسی حاضر به معرفی یا تبلیغ نیست. چرا؟ چون همه پولکی هستند!!! کسی به فکر نشر فرهنگ نیست!
اینها برای شما چند خط توییته و برای من دردی که بند بند وجودمو بیمار کرد و ثمرهاش مشتمشت قرصهایی شده که روزانه تو این سن و سال باید مصرف کنم.
✅ گلهای نیست چون این راهی بود که خودم انتخاب کردم. و پشیمون نیستم. حتی اگر ١ نفر با مطالعه آثار من درصدی عشق وطن در دلش شعلهور بشه، من مزد کارم رو گرفتم.دردی به وسعت ٣٢ سال عمری که تا امروز سپری کردم.
و این رشتوی کوتاه هیچ ارزشی نداره. فقط جهت تخلیه روحی و روانی خودم نوشتم.
والسلام
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝 چرا این بار صندق ذخیره فرهنگیان
✍️ مریم وحیدیان
#رشته_توییت
✅ سودعملیاتی #صندوق_ذخیره_فرهنگیان با سه هلدینگ، سال ۹۹ تقریباً ۳۴۰۰ میلیارد تومان وپیش بینی میشود، امسال به ۴ هزار میلیارد تومان برسد. دولت اما برای دخالت و عایدی از این صندوق که از منابع معلمان شکل گرفته، یکبار با تغییر اساسنامه
✅ یکبار هم باتلاش برای تغییر ماهیت آن از مالکیت معلمان به مالکیت دولتی قصد در دخالت در تصمیمات آن داشته که در مورد اول کاملا شکست خورد. گروهی از معلمان تحت عنوان «گروه مطالبهگران» طی یک سال پیگیری اساسنامه صندوق را تغییر دادند که مهمترین دستاورد آن تغییر تعداد معلمان عضو هیأت امنای صندوق از ۳ به ۶ نفر بود که با آرای تمامی معلمان در سراسر کشور انتخاب میشوند. همچنین قرار شد سود عرضه سهام در بورس تحت عنوان ارزش مالکانه به حساب معلمان واریز شود که هر دو مورد هنوز عملی نشده، اگر مصوب و قانونی شده است که خود پیشروی بزرگیست.
✅ مبارزات جمعی و دخالت گر معلمان در مسئله صندوق کسب دستاوردهای بزرگ آنها را عملی کرده است. ویژگی اصلی کنشگری آنها دخالت گری شورایی، عدم وابستگی به چهرهها و درونزایی و چهرهسازی و مشروعیت بالای کانون صنفی معلمان، تلاش آنها برای حفظ اموال، بهرهگیری از سود آن و بالا بردن دخالت گری در اداره صندوق ذخیره فرهنگیان و بالا بودن سطح آگاهی آنها از قوانین مربوط به خودشان و شیوه مطالبهگری بوده است.
@MostafaTajzadeh
✍️ مریم وحیدیان
#رشته_توییت
✅ سودعملیاتی #صندوق_ذخیره_فرهنگیان با سه هلدینگ، سال ۹۹ تقریباً ۳۴۰۰ میلیارد تومان وپیش بینی میشود، امسال به ۴ هزار میلیارد تومان برسد. دولت اما برای دخالت و عایدی از این صندوق که از منابع معلمان شکل گرفته، یکبار با تغییر اساسنامه
✅ یکبار هم باتلاش برای تغییر ماهیت آن از مالکیت معلمان به مالکیت دولتی قصد در دخالت در تصمیمات آن داشته که در مورد اول کاملا شکست خورد. گروهی از معلمان تحت عنوان «گروه مطالبهگران» طی یک سال پیگیری اساسنامه صندوق را تغییر دادند که مهمترین دستاورد آن تغییر تعداد معلمان عضو هیأت امنای صندوق از ۳ به ۶ نفر بود که با آرای تمامی معلمان در سراسر کشور انتخاب میشوند. همچنین قرار شد سود عرضه سهام در بورس تحت عنوان ارزش مالکانه به حساب معلمان واریز شود که هر دو مورد هنوز عملی نشده، اگر مصوب و قانونی شده است که خود پیشروی بزرگیست.
✅ مبارزات جمعی و دخالت گر معلمان در مسئله صندوق کسب دستاوردهای بزرگ آنها را عملی کرده است. ویژگی اصلی کنشگری آنها دخالت گری شورایی، عدم وابستگی به چهرهها و درونزایی و چهرهسازی و مشروعیت بالای کانون صنفی معلمان، تلاش آنها برای حفظ اموال، بهرهگیری از سود آن و بالا بردن دخالت گری در اداره صندوق ذخیره فرهنگیان و بالا بودن سطح آگاهی آنها از قوانین مربوط به خودشان و شیوه مطالبهگری بوده است.
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝 📝📝بوی ایران
✍️ مولایی
#رشته_توییت
✅ وقتی با تور به تاجیکستان رفتم افتخاری عجیب وجودم را فرا گرفت زیرا آنجا تنها جاییست که انسان احساس ایرانی بودن میکند؛ حتی بیشتر از خود ایران!
✅ از لحظهٔ ورود به فرودگاه «دوشنبه» که این بیت حافظ را بر آن نوشتهاند:
«رواق منظر چشم من، آشیانهٔ توست،
کرم نما و فرود آ، که خانه خانهٔ توست»
این حس شروع می شود.
✅ زبان زیبای فارسی با تلفظ کهن خراسانی، اندیشه را تا دوردستهای دوران «سامانیان» واپس می برد. با آن لغات فراموش شدهٔ کهن دری و پهلوی.
✅ وارد شهر که میشوم. تمام کوچهها و خیابانها، با اسامی ایران باستان نامگذاری شده و تندیسهای «خیام» و «پسر سینا» و «رودکی» و «فردوسی» همه جا به چشم میخورد.
✅ واحد پولشان «سامانی» است که ناخودآگاه شکوه شاهنامه را در دل، متجلی میکند.
نامهای زنان گیسو فروهشتهٔ آنها ، با آن لباسهای شاد و رنگی و پوشیده، اینهاست: دلربا، دلکش، دلبر، فرنگیس ، مشک افشان، گیسو سیاه. نام مردانشان: سیاوش، ایرج، فریدون، فرهاد.
✅ همهٔ شهر به سبک ایران باستان، غرق سرور و آواز، رامشگری و خنیاگری است.
و در تقویمشان دوازده ماه سال را عزا پر نکرده است! پیش از نوروز، همهٔ مردم در کوی و برزن مینوازند و میرقصند.
✅ روز اول نوروز در مکان بزرگی به نام «نوروزگاه» که به شیوهٔ تخت جمشید آراسته شده جمع میشوند و هزاران هزار انسان، دستافشان و پایکوبان، شادی میکنند.
✅ مکانهای جغرافیایی کشورشان برای اهل ادبیات و تاریخ نام های رویایی است: جیحون، بدخشان، خجند و... حتی مکانهایی که جزو تاجیکستان نیستند، ولی وقتی در آن فضا قرار میگیری نامشان به یاد میآید: خوارزم، بخارا، سمرقند، ذهن را به هرسویی می کشانند.
✅ فاصلهٔ ده ساعتهٔ دوشنبه تا نزدیکترین ساحل فرارودان را با شوقی کودکانه طی میکنم و در ذهنم گذر کیخسرو از جیحون و تیر آرش و تسلیم شدن سیاوش که میگفت:
«یکی کشوری جویم اندر جهان,
که نامم ز کاووس ماند نهان.»
✅ ابتدا اندوه میخوردم که چرا این تکه از بدنهٔ ایران جدا شده، ولی بعد اندیشیدم که همان بهتر که جزو ایران نیست، تا حداقل بر روی این کرهٔ خاکی که روزگاری چهل و چهار سرزمینش، زیر پای پادشاهی داریوش بود.
زمین کوچکی باقی مانده باشد که رنگ و روی ایرانی به خود گرفته باشد بوی ایران بدهد.
همان بهتر که جزو ایران نیست....
@MostafaTajzadeh
✍️ مولایی
#رشته_توییت
✅ وقتی با تور به تاجیکستان رفتم افتخاری عجیب وجودم را فرا گرفت زیرا آنجا تنها جاییست که انسان احساس ایرانی بودن میکند؛ حتی بیشتر از خود ایران!
✅ از لحظهٔ ورود به فرودگاه «دوشنبه» که این بیت حافظ را بر آن نوشتهاند:
«رواق منظر چشم من، آشیانهٔ توست،
کرم نما و فرود آ، که خانه خانهٔ توست»
این حس شروع می شود.
✅ زبان زیبای فارسی با تلفظ کهن خراسانی، اندیشه را تا دوردستهای دوران «سامانیان» واپس می برد. با آن لغات فراموش شدهٔ کهن دری و پهلوی.
✅ وارد شهر که میشوم. تمام کوچهها و خیابانها، با اسامی ایران باستان نامگذاری شده و تندیسهای «خیام» و «پسر سینا» و «رودکی» و «فردوسی» همه جا به چشم میخورد.
✅ واحد پولشان «سامانی» است که ناخودآگاه شکوه شاهنامه را در دل، متجلی میکند.
نامهای زنان گیسو فروهشتهٔ آنها ، با آن لباسهای شاد و رنگی و پوشیده، اینهاست: دلربا، دلکش، دلبر، فرنگیس ، مشک افشان، گیسو سیاه. نام مردانشان: سیاوش، ایرج، فریدون، فرهاد.
✅ همهٔ شهر به سبک ایران باستان، غرق سرور و آواز، رامشگری و خنیاگری است.
و در تقویمشان دوازده ماه سال را عزا پر نکرده است! پیش از نوروز، همهٔ مردم در کوی و برزن مینوازند و میرقصند.
✅ روز اول نوروز در مکان بزرگی به نام «نوروزگاه» که به شیوهٔ تخت جمشید آراسته شده جمع میشوند و هزاران هزار انسان، دستافشان و پایکوبان، شادی میکنند.
✅ مکانهای جغرافیایی کشورشان برای اهل ادبیات و تاریخ نام های رویایی است: جیحون، بدخشان، خجند و... حتی مکانهایی که جزو تاجیکستان نیستند، ولی وقتی در آن فضا قرار میگیری نامشان به یاد میآید: خوارزم، بخارا، سمرقند، ذهن را به هرسویی می کشانند.
✅ فاصلهٔ ده ساعتهٔ دوشنبه تا نزدیکترین ساحل فرارودان را با شوقی کودکانه طی میکنم و در ذهنم گذر کیخسرو از جیحون و تیر آرش و تسلیم شدن سیاوش که میگفت:
«یکی کشوری جویم اندر جهان,
که نامم ز کاووس ماند نهان.»
✅ ابتدا اندوه میخوردم که چرا این تکه از بدنهٔ ایران جدا شده، ولی بعد اندیشیدم که همان بهتر که جزو ایران نیست، تا حداقل بر روی این کرهٔ خاکی که روزگاری چهل و چهار سرزمینش، زیر پای پادشاهی داریوش بود.
زمین کوچکی باقی مانده باشد که رنگ و روی ایرانی به خود گرفته باشد بوی ایران بدهد.
همان بهتر که جزو ایران نیست....
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝📝 چرا کمدین شدم؟!
✍🏻 زینب موسوی
#رشته توییت
✅ 12 مهر 1393 بود. رفتم ارایشگاه موهامو کوتاه کردم که دو روز بعد (عید قربان) برم عروسی دوستم. حدود ساعت 12 گوش چپم یه مقداری درد گرفت.
✅ گفتم حتما رفتم آرایشگاه موهامو شستم کف رفته توش. محل ندادم که بخوابم ولی خوابم نبرد تا صبح. صبح اس ام اس دادم به رییسم که امروز میشه نمیام سرکار.
✅ شب قرار بود برم عروسی از صبح هی گوش پاک کن و اینا که گوشم تمیز شه. چیزی نبود یه مقدار خرید داشتم رفتم خریدامو کردم برگشتم دردش بیشتر شد.
خواهرم یه کدئین داد گف اینو بخور ولی یه دکتر هم برو. رفتم دکتر عمومی یه نگاه کرد گف عفونت نیس. ملتهبه یه کم. مسکن داد. یه پروفن خوردم.
✅ رفتم عروسی دوستم. خوش گذشت. اخرای شب دیگه یه کم پرش پلک راست داشتم. درد دوباره گوش چپ. زودتر برگشتم خونه. گفتم بخوابم شاید خوب شه.
سرمو گذاشتم رو بالش انگار یه سیخ داغ رفت تو گوش چپم. دردش بدترین دردی بود که تحمل کردم تا حالا. پناه بردم به مسکن.
✅ منی که تو کل عمر هرگز هرگز دکتر نرفتم و دارو نخوردم اون شب از درد تا ساعت 4 صبح 25 تا پروفن خوردم. بعد مامانو بیدار کردم بریم دکتر.
طبیعا دکتر عمومی تو اون ساعت یه بررسی کرد گف ملتهب هم نیست. یه آمپول دگزا زد و قطره دگزا داد که یه ساعت یه بار بریزم تو گوشم. ساعت 6 خوابم برد.
✅ صبح خیلی دیر بیدار شدم. سریع لباس پوشیدم رفتم شرکت تا رسیدم شرکت دوستم گفت زی چرا اینجوری شدی و زد زیر گریه. ترسیدم تو آینه نگاه کردم
سمت چپ صورتم فلج شده بود. پلک سمت راست می پرید و خیلی ناجور بود. ترسیدم برگشتم خونه مامان وقتی دید گریه کرد زنگ زدم دکتر اعصاب روان که آشنا بود.
✅ عصر رفتیم دکتر گفت این فلج بلزه تا 99 درصد هیچی نیست mri بده خیالت راحت شده. کورتن نوشت. دو هفته این طوری هستی بدتر نمیشی و خوب میشی.
ام آر آی خیلی دیر نوبت داد. نصفه شب شب عید غدیر نوبت ام آر آی بود. از صبح با رفیقم رفتیم خرید. از ظهر لبم کج شد حرف زدنم با لکنت و سخت.
✅ ساعت 10 شب رفتم خونه و نمیخواستم مامان منو ببینه دستم رو صورتم بود. آنقدر مامان بابا گریه کردن که من سعی میکردم آرامشون کنم رفتم mri.
4 روز بعد نتیجه اش اومد و بردم برای دکترم. گف باید آزمایش بیشتری بدی و بری پیش دکتر مغز و اعصاب. به ام اس مشکوکی!
✅ همون شب به سختی وقت دکتر مغز و اعصاب گرفتیم همون حرفا رو زد و نوار مغز و نوار عضله و mri های همیشگی شروع شد. من خودمو باختم. پرش پلک و لرزش دست و پا برای 2 ماه قطع نشد. نمیتونستم تنهایی از زمین بلند شم. نمیتونستم غذامو قورت بدم. نمیتونستم راه برم!
✅ یه روز وسط خیابون زمین خوردم و خیلی طول کشید تا کسی بیاد کمک کنه بلند شم. من فهمیدم چقدر تنها و ضعیفم و قسم خوردم دیگه ضعیف نباشم. اون روز رفتم حرم و قول دادم که هیچ کاری نکنم جز تمرکز برای بهبودی. ظاهرا چیزی عوض نشد من برای 5 ماه آینده هم همین طوری بودم ولی من عوض شدم.
✅ خیلیا رو از زندگیم حذف کردم. خیلی چیزا رو ترک کردم و منزوی ترین آدم دنیا شدم. هر روز فقط میگفتم تو باید خوب شی. باقی چیزا مهم نیست.
بعد 8 ماه و در معاینه سوم پنجمین دکتر من فهمیدم دقیقا چمه و چطوری میتونم کنترلش کنم. من به یکی از بیماری های شبیه به ام اس دچار شده بودم.
✅ فهمیدم این لرزش ها بعد کافئین زیاد و سرما و گرمای زیاد و استرس و فشار تا آخر عمر با منه ولی قابل کنترله و همه چیز دست منه
8 ماه بعد اون عروسی من می دونستم باید شکل دیگه ای زندگی کنم که راه رفتن آرزوم نشه و تونستم این کارو کنم و این بزرگترین کاریه که تو عمرم کردم.
📌شوخی زینب موسوی؛ کمدین خندوانه "معروف به امپراطور کوزکو" با سفر رییسی به روسیه و نماز خواندنش در کرملین که منجر به بسته شدن صفحه اینستاگرام وی شد!
@MostafaTajzadeh
✍🏻 زینب موسوی
#رشته توییت
✅ 12 مهر 1393 بود. رفتم ارایشگاه موهامو کوتاه کردم که دو روز بعد (عید قربان) برم عروسی دوستم. حدود ساعت 12 گوش چپم یه مقداری درد گرفت.
✅ گفتم حتما رفتم آرایشگاه موهامو شستم کف رفته توش. محل ندادم که بخوابم ولی خوابم نبرد تا صبح. صبح اس ام اس دادم به رییسم که امروز میشه نمیام سرکار.
✅ شب قرار بود برم عروسی از صبح هی گوش پاک کن و اینا که گوشم تمیز شه. چیزی نبود یه مقدار خرید داشتم رفتم خریدامو کردم برگشتم دردش بیشتر شد.
خواهرم یه کدئین داد گف اینو بخور ولی یه دکتر هم برو. رفتم دکتر عمومی یه نگاه کرد گف عفونت نیس. ملتهبه یه کم. مسکن داد. یه پروفن خوردم.
✅ رفتم عروسی دوستم. خوش گذشت. اخرای شب دیگه یه کم پرش پلک راست داشتم. درد دوباره گوش چپ. زودتر برگشتم خونه. گفتم بخوابم شاید خوب شه.
سرمو گذاشتم رو بالش انگار یه سیخ داغ رفت تو گوش چپم. دردش بدترین دردی بود که تحمل کردم تا حالا. پناه بردم به مسکن.
✅ منی که تو کل عمر هرگز هرگز دکتر نرفتم و دارو نخوردم اون شب از درد تا ساعت 4 صبح 25 تا پروفن خوردم. بعد مامانو بیدار کردم بریم دکتر.
طبیعا دکتر عمومی تو اون ساعت یه بررسی کرد گف ملتهب هم نیست. یه آمپول دگزا زد و قطره دگزا داد که یه ساعت یه بار بریزم تو گوشم. ساعت 6 خوابم برد.
✅ صبح خیلی دیر بیدار شدم. سریع لباس پوشیدم رفتم شرکت تا رسیدم شرکت دوستم گفت زی چرا اینجوری شدی و زد زیر گریه. ترسیدم تو آینه نگاه کردم
سمت چپ صورتم فلج شده بود. پلک سمت راست می پرید و خیلی ناجور بود. ترسیدم برگشتم خونه مامان وقتی دید گریه کرد زنگ زدم دکتر اعصاب روان که آشنا بود.
✅ عصر رفتیم دکتر گفت این فلج بلزه تا 99 درصد هیچی نیست mri بده خیالت راحت شده. کورتن نوشت. دو هفته این طوری هستی بدتر نمیشی و خوب میشی.
ام آر آی خیلی دیر نوبت داد. نصفه شب شب عید غدیر نوبت ام آر آی بود. از صبح با رفیقم رفتیم خرید. از ظهر لبم کج شد حرف زدنم با لکنت و سخت.
✅ ساعت 10 شب رفتم خونه و نمیخواستم مامان منو ببینه دستم رو صورتم بود. آنقدر مامان بابا گریه کردن که من سعی میکردم آرامشون کنم رفتم mri.
4 روز بعد نتیجه اش اومد و بردم برای دکترم. گف باید آزمایش بیشتری بدی و بری پیش دکتر مغز و اعصاب. به ام اس مشکوکی!
✅ همون شب به سختی وقت دکتر مغز و اعصاب گرفتیم همون حرفا رو زد و نوار مغز و نوار عضله و mri های همیشگی شروع شد. من خودمو باختم. پرش پلک و لرزش دست و پا برای 2 ماه قطع نشد. نمیتونستم تنهایی از زمین بلند شم. نمیتونستم غذامو قورت بدم. نمیتونستم راه برم!
✅ یه روز وسط خیابون زمین خوردم و خیلی طول کشید تا کسی بیاد کمک کنه بلند شم. من فهمیدم چقدر تنها و ضعیفم و قسم خوردم دیگه ضعیف نباشم. اون روز رفتم حرم و قول دادم که هیچ کاری نکنم جز تمرکز برای بهبودی. ظاهرا چیزی عوض نشد من برای 5 ماه آینده هم همین طوری بودم ولی من عوض شدم.
✅ خیلیا رو از زندگیم حذف کردم. خیلی چیزا رو ترک کردم و منزوی ترین آدم دنیا شدم. هر روز فقط میگفتم تو باید خوب شی. باقی چیزا مهم نیست.
بعد 8 ماه و در معاینه سوم پنجمین دکتر من فهمیدم دقیقا چمه و چطوری میتونم کنترلش کنم. من به یکی از بیماری های شبیه به ام اس دچار شده بودم.
✅ فهمیدم این لرزش ها بعد کافئین زیاد و سرما و گرمای زیاد و استرس و فشار تا آخر عمر با منه ولی قابل کنترله و همه چیز دست منه
8 ماه بعد اون عروسی من می دونستم باید شکل دیگه ای زندگی کنم که راه رفتن آرزوم نشه و تونستم این کارو کنم و این بزرگترین کاریه که تو عمرم کردم.
📌شوخی زینب موسوی؛ کمدین خندوانه "معروف به امپراطور کوزکو" با سفر رییسی به روسیه و نماز خواندنش در کرملین که منجر به بسته شدن صفحه اینستاگرام وی شد!
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝📝پیشرفت های استراتژیک
#رشته_توییت
SFallahpour ✍🏻
✅ دیروز بزرگترین نیروگاه برق خورشیدی در عمان افتتاح شد. ظرفیت تولید نیروگاه ۵۰۰ مگاوات و هزینه ساختش ۴۰۳ میلیون دلار بود. مهمترین پیمانکار و سرمایه گذار بخش خصوصی: شرکت آکوا پاور عربستان
کشورهای عربی خلیج فارس با سرعت بالایی در مسیر توسعه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر حرکت میکنند
✅ پروژه بعدی آکوا پاور در عمان، تولید نیروگاه برق خورشیدی با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات است. آکوا پاور تا کنون ۸ پروژه عمده در عمان داشته و مجموعه سرمایه گذاریهای آن در عمان بالغ بر ۲/۶ میلیارد دلار است
✅ بر اساس چشم انداز انرژی عمان، ۳۰ درصد از برق کشور تا ۲۰۳۰ باید با انرژی پاک تامین شود. امارات هفته گذشته پنجمین فاز از توسعه پارک انرژی خورشیدی دبی را به ارزش بیش از ۵۶۰ میلیون دلار افتتاح کرد
ظرفیت تولید این پروژه تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۵ هزار مگاوات میرسد.
✅ بر اساس چشم انداز استراتژیک دبی، ۷۵ درصد مایحتاج انرژی امارت تا سال ۲۰۵۰ باید با منابع انرژی پاک تامین شود.
@MostafaTajzadeh
#رشته_توییت
SFallahpour ✍🏻
✅ دیروز بزرگترین نیروگاه برق خورشیدی در عمان افتتاح شد. ظرفیت تولید نیروگاه ۵۰۰ مگاوات و هزینه ساختش ۴۰۳ میلیون دلار بود. مهمترین پیمانکار و سرمایه گذار بخش خصوصی: شرکت آکوا پاور عربستان
کشورهای عربی خلیج فارس با سرعت بالایی در مسیر توسعه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر حرکت میکنند
✅ پروژه بعدی آکوا پاور در عمان، تولید نیروگاه برق خورشیدی با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات است. آکوا پاور تا کنون ۸ پروژه عمده در عمان داشته و مجموعه سرمایه گذاریهای آن در عمان بالغ بر ۲/۶ میلیارد دلار است
✅ بر اساس چشم انداز انرژی عمان، ۳۰ درصد از برق کشور تا ۲۰۳۰ باید با انرژی پاک تامین شود. امارات هفته گذشته پنجمین فاز از توسعه پارک انرژی خورشیدی دبی را به ارزش بیش از ۵۶۰ میلیون دلار افتتاح کرد
ظرفیت تولید این پروژه تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۵ هزار مگاوات میرسد.
✅ بر اساس چشم انداز استراتژیک دبی، ۷۵ درصد مایحتاج انرژی امارت تا سال ۲۰۵۰ باید با منابع انرژی پاک تامین شود.
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
◽️به محض اینکه لنین مُرد معلوم شد که شخص دوم انقلاب یعنی تروتسکی خودفروخته و خائن بوده در نتیجه، رهبران دیگرِ انقلاب مانند استالین، کامنف، زینوویف و بوخارین، او را از کشور روسیه رانده سپس در مکزیک او را بوسیله مزدوری بنام رامون مرکادر با یخ شکن کشتند اما ۵سال بعد معلوم شد کامنف، زینوویف و بخارین نیز دشمن خلق بودند در نتیجه محاکمه و خیلی زود با دستور استالین توسط هنریخ یاگودا(نفر اول وزارت امنیتNKVD) اعدام شدند.
اندکی بعد معلوم شد خودِ هنریخ یاگودا هم جاسوسِ امپریالیستها بوده! مَردک نه تنها جاسوس بوده بلکه از خانه باغش هم هزاران عکس و فیلم سکسی، لباس زیر، زنانه و آلت پلاستیکی پیدا کردند! هنگام مرگ تازه میگفت«به نظر میرسد خدا وجود داشته باشد»میگفت من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم حالا حكم مرگم را صادر كرده است."وی سرانجام بدستور استالین و بدست معاونش نیكلای یژوف کشته شد.
اما مدتی بعد معلوم میشود که خودِ نیكلای یژوف هم، رفیق صادقی نبوده و دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان بوده در نتیجه محاکمه و بوسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته میشود اما چیزی نمیگذرد که بعد از مرگ استالین یک مرتبه بر همگان آشکار میشود که خودِ لاورنتی بریا(رئیس وزارت امنیت)نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و جاسوس انگلستان بوده که بدستور خروشچف دستگیر و در دادگاهی که ریاست آنرا گئورگی ژوکوف برعهده داشت به اعدام محکوم میگردد.
اما اندکی بعد گئورگی ژوکوف نیز عنصر نامطلوب تشخیص داده شد و از مشاغل برکنار و به اورال تبعید میگردد اصلا در همین زمان مشخص میشود که خود استالین نیز دشمن خلق و خائن بوده و نه تنها استالین بلکه اکثریت اعضای پولیت بورو نیز خودفروخته بودند در نتیجه گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند اما بعدها مشخص شد که خود خروشچف نیز خودسر، ماجراجو و دشمن بوده و بوسیله برژنف برکنار و تا زمان مرگش در ویلایی در حومهٔ مسکو تحت نظر بود و در زمان مرگش در سپتامبر ۱۹۷۱ تحت تدابیر شدید امنیتی دفن شد حتی به خانوادهاش نیز اجازه شرکت در مراسم داده نشد.
اما وقتی برژنف مُرد و گورباچف آمد تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف بیشترین ضربه ها را به روسیه زده و سالها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده اما وقتی گورباچفِ جوان بقدرت میرسد معلوم شد که اصلا کل حزب کمونیست روسیه خائن و دشمن بوده و عجیب تر اینکه وقتی اتحاد جماهیر شوروی فرو میریزد معلوم میشود که خود گورباچف نیز خائن و مامورِ امپریالیزم بوده تا باعث فروپاشی اتحادجماهیر شوروی گردد! سرانجام، انقلاب، بعد از خوردن همه فرزندانش، این بار، خودش را و کشور را خورد و روسیه تکه پاره شد دقیقا مثل معده آدم درگذشته، که وقتی هیچ غذایی برای هضم نمی یابد شروع به خوردن خود میکند!
✍🏻 حافظ شیرازی
#رشته_توییت
@MostafaTajzadeh
https://twitter.com/hafezshyrazi72/status/1610740518111309824?t=UdJPQxY_aleyExIGz2ZE1Q&s=09
🆔@alipsychiatrist
اندکی بعد معلوم شد خودِ هنریخ یاگودا هم جاسوسِ امپریالیستها بوده! مَردک نه تنها جاسوس بوده بلکه از خانه باغش هم هزاران عکس و فیلم سکسی، لباس زیر، زنانه و آلت پلاستیکی پیدا کردند! هنگام مرگ تازه میگفت«به نظر میرسد خدا وجود داشته باشد»میگفت من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم حالا حكم مرگم را صادر كرده است."وی سرانجام بدستور استالین و بدست معاونش نیكلای یژوف کشته شد.
اما مدتی بعد معلوم میشود که خودِ نیكلای یژوف هم، رفیق صادقی نبوده و دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان بوده در نتیجه محاکمه و بوسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته میشود اما چیزی نمیگذرد که بعد از مرگ استالین یک مرتبه بر همگان آشکار میشود که خودِ لاورنتی بریا(رئیس وزارت امنیت)نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و جاسوس انگلستان بوده که بدستور خروشچف دستگیر و در دادگاهی که ریاست آنرا گئورگی ژوکوف برعهده داشت به اعدام محکوم میگردد.
اما اندکی بعد گئورگی ژوکوف نیز عنصر نامطلوب تشخیص داده شد و از مشاغل برکنار و به اورال تبعید میگردد اصلا در همین زمان مشخص میشود که خود استالین نیز دشمن خلق و خائن بوده و نه تنها استالین بلکه اکثریت اعضای پولیت بورو نیز خودفروخته بودند در نتیجه گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند اما بعدها مشخص شد که خود خروشچف نیز خودسر، ماجراجو و دشمن بوده و بوسیله برژنف برکنار و تا زمان مرگش در ویلایی در حومهٔ مسکو تحت نظر بود و در زمان مرگش در سپتامبر ۱۹۷۱ تحت تدابیر شدید امنیتی دفن شد حتی به خانوادهاش نیز اجازه شرکت در مراسم داده نشد.
اما وقتی برژنف مُرد و گورباچف آمد تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف بیشترین ضربه ها را به روسیه زده و سالها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده اما وقتی گورباچفِ جوان بقدرت میرسد معلوم شد که اصلا کل حزب کمونیست روسیه خائن و دشمن بوده و عجیب تر اینکه وقتی اتحاد جماهیر شوروی فرو میریزد معلوم میشود که خود گورباچف نیز خائن و مامورِ امپریالیزم بوده تا باعث فروپاشی اتحادجماهیر شوروی گردد! سرانجام، انقلاب، بعد از خوردن همه فرزندانش، این بار، خودش را و کشور را خورد و روسیه تکه پاره شد دقیقا مثل معده آدم درگذشته، که وقتی هیچ غذایی برای هضم نمی یابد شروع به خوردن خود میکند!
✍🏻 حافظ شیرازی
#رشته_توییت
@MostafaTajzadeh
https://twitter.com/hafezshyrazi72/status/1610740518111309824?t=UdJPQxY_aleyExIGz2ZE1Q&s=09
🆔@alipsychiatrist
✅رشتهتوییت
محمد آلطه @s_m_tahaa
📌گزارش بسیار هولناک الجزیره از خروج میلیاردها دلار از کشور به سبب مهاجرت که نکات خلاصه بندی شدهای از اون را ترجمه کردم که عمق فاجعه کاملا مشخص بشه/۱
#رشته_توییت
📌الجزیره ابتدا علت اصلی مهاجرت ایرانیان را نداشتن امید به آینده، شیوه حکمرانی، فساد اداری،افزایش نرخ ارز وهمچنین وضعیت حقوق بشر ذکر میکنه. در متن اشاره میکنه که بعد از ماجرای مهسا امینی این حس بسیار زیاد شده است. طبق آماری که از منابع خارجی اعلام میکنه از بعد انقلاب تا الان/۲
📌بیش از یک میلیون نفر جلای وطن کردهاند. و این آمار همگام با تحریم ها علیه ایران افزایش قابل توجه داشته است. طبق مصاحبه د.بهرام صلواتی(مدير رصدخانه مهاجرت ايران) از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۱ سالانه بطور میانگین ۸۶ هزار نفر مهاجرت کردهاند. صلواتی در ادامه میگه اعتبار پاسپورت ایرانی/۳
📌۱۰۲ از ۱۱۶ کشور است و هر ایرانی بطور میانگین برای مهاجرت ۴۵ هزار دلار از کشور خارج کرده است. در ادامه از منابع غیر رسمی در ایران نقل میکنه که در یک سال و نیم گذشته از جانب مهاجران ایرانی ۷۰ میلیارد دلار در بخش املاک و شرکت های تجاری کانادا سرمایه گذاری شده است/۴
📌صلواتی در جایی از مصاحبه میگه که فیلترینگ گسترده در ایران امکان ادامه فعالیت برای بسیاری از شرکت ها را ازبین برده در متن ذکر میکنه که با توجه به سختی مهاجرت به کانادا در سال های اخیر بیشتر افراد به بهانه ادامه تحصیل توانستهاند به کانادا مهاجرت کنند /۵
📌علت اصلی انتخاب کانادا هم طبق گزارش آینده روشن و زبان انگلیسی ذکر شده است. مقصد اصلی مهاجرت ایرانیان طبق آمار ۵ کشور آمریکا، کانادا، ترکیه، آلمان و انگلیس ذکر شده است/۶
📌مهاجران ایرانی در تأسیس شرکت های یونیکورن(شرکت های یا حداقل سرمایه یک میلیارد دلار) رتبه دهم در دنیا را دارند. در دو سال گذشته فقط در ترکیه ۱۶۶۱ شرکت، توسط ایرانی ها ثبت شده است/۷
📌از خانم فهیمه بهزادی پژوهشگر رصدخانه مهاجرت ایران در دانشگاه شریف نقل میکنه که فقط در سال ۲۰۲۲سه و نیم میلیارد دلار ایرانیان مهاجر در ترکیه املاک خریداری کردهاند. طبق آمار رسمی آمریکا در سال۲۰۱۸حدود۲۹هزار ایرانی در بخش بهداشت آمریکا فعال هستند که۸هزار نفر پزشک و جراح میباشند/۸
📌در بخشی از متن از دکتر محمد رئیس زاده (رئیس سازمان نظام پزشکی کشور) صحبت های هولناکی نقل میکنه. رئیسزاده میگه اگر این اوضاع مهاجرتی ادامه پیدا کنه تا ۵ سال آینده ایران خالی از پزشک متخصص و جراح خواهد شد و در بخش متخصص قلب بحران بسیار جدی است/۹
📌در آخر گزارش آماری عجیب از موسسه گالوپ نقل میکنه که۷درصد افراد مهاجر دنیا علاقه به بازگشت به وطن دارند در حالی که این آمار برای ایرانیان مهاجر یک درصد است.
در این گزارش عکسی الجزیره انتخاب کرده با این توضیح که صف ایرانیان برای دریافت دارو که این روزها به کالای نایاب تبدیل شده/۱۰
🆔@MostafaTajzadeh
محمد آلطه @s_m_tahaa
📌گزارش بسیار هولناک الجزیره از خروج میلیاردها دلار از کشور به سبب مهاجرت که نکات خلاصه بندی شدهای از اون را ترجمه کردم که عمق فاجعه کاملا مشخص بشه/۱
#رشته_توییت
📌الجزیره ابتدا علت اصلی مهاجرت ایرانیان را نداشتن امید به آینده، شیوه حکمرانی، فساد اداری،افزایش نرخ ارز وهمچنین وضعیت حقوق بشر ذکر میکنه. در متن اشاره میکنه که بعد از ماجرای مهسا امینی این حس بسیار زیاد شده است. طبق آماری که از منابع خارجی اعلام میکنه از بعد انقلاب تا الان/۲
📌بیش از یک میلیون نفر جلای وطن کردهاند. و این آمار همگام با تحریم ها علیه ایران افزایش قابل توجه داشته است. طبق مصاحبه د.بهرام صلواتی(مدير رصدخانه مهاجرت ايران) از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۱ سالانه بطور میانگین ۸۶ هزار نفر مهاجرت کردهاند. صلواتی در ادامه میگه اعتبار پاسپورت ایرانی/۳
📌۱۰۲ از ۱۱۶ کشور است و هر ایرانی بطور میانگین برای مهاجرت ۴۵ هزار دلار از کشور خارج کرده است. در ادامه از منابع غیر رسمی در ایران نقل میکنه که در یک سال و نیم گذشته از جانب مهاجران ایرانی ۷۰ میلیارد دلار در بخش املاک و شرکت های تجاری کانادا سرمایه گذاری شده است/۴
📌صلواتی در جایی از مصاحبه میگه که فیلترینگ گسترده در ایران امکان ادامه فعالیت برای بسیاری از شرکت ها را ازبین برده در متن ذکر میکنه که با توجه به سختی مهاجرت به کانادا در سال های اخیر بیشتر افراد به بهانه ادامه تحصیل توانستهاند به کانادا مهاجرت کنند /۵
📌علت اصلی انتخاب کانادا هم طبق گزارش آینده روشن و زبان انگلیسی ذکر شده است. مقصد اصلی مهاجرت ایرانیان طبق آمار ۵ کشور آمریکا، کانادا، ترکیه، آلمان و انگلیس ذکر شده است/۶
📌مهاجران ایرانی در تأسیس شرکت های یونیکورن(شرکت های یا حداقل سرمایه یک میلیارد دلار) رتبه دهم در دنیا را دارند. در دو سال گذشته فقط در ترکیه ۱۶۶۱ شرکت، توسط ایرانی ها ثبت شده است/۷
📌از خانم فهیمه بهزادی پژوهشگر رصدخانه مهاجرت ایران در دانشگاه شریف نقل میکنه که فقط در سال ۲۰۲۲سه و نیم میلیارد دلار ایرانیان مهاجر در ترکیه املاک خریداری کردهاند. طبق آمار رسمی آمریکا در سال۲۰۱۸حدود۲۹هزار ایرانی در بخش بهداشت آمریکا فعال هستند که۸هزار نفر پزشک و جراح میباشند/۸
📌در بخشی از متن از دکتر محمد رئیس زاده (رئیس سازمان نظام پزشکی کشور) صحبت های هولناکی نقل میکنه. رئیسزاده میگه اگر این اوضاع مهاجرتی ادامه پیدا کنه تا ۵ سال آینده ایران خالی از پزشک متخصص و جراح خواهد شد و در بخش متخصص قلب بحران بسیار جدی است/۹
📌در آخر گزارش آماری عجیب از موسسه گالوپ نقل میکنه که۷درصد افراد مهاجر دنیا علاقه به بازگشت به وطن دارند در حالی که این آمار برای ایرانیان مهاجر یک درصد است.
در این گزارش عکسی الجزیره انتخاب کرده با این توضیح که صف ایرانیان برای دریافت دارو که این روزها به کالای نایاب تبدیل شده/۱۰
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
✅چرا باید فرودگاههای استانبول و دوبی با آن همه هزینه ساخت موقعیت خود را به فرودگاهی در تهران ببازند؟
✍🏿وحید باسره
#رشته_توییت
✅سوال: چرا باید فرودگاههای استانبول و دوبی با آن همه هزینه ساخت موقعیت خود را به فرودگاهی در تهران ببازند؟
بندر جبلعلی امارات و اپراتور آن با سالی بیش از ۲۰ میلیارد دلار درآمد چرا باید نقش هاب منطقهای خود را به بندرعباس و چابهار ببازد؟
بندر فجیره هاب بانکرینگ
✅منطقه با آن نقش کلیدی که در حمل و نقل دریایی منطقه پیدا کرده و میلیاردها دلار درآمد دارد چرا باید بازی را به قشم واگذار کند؟
همان استانبول، شده یکی از کانونهای گردشگریجهان، اصفهان ما بالذاته رقیب آن است، چرا باید فرصتی دست بدهد که اصفهان سالی ۲۰ میلیون گردشگر جذب کند؟
✅کریدورهای شمال-جنوب و شرق به غرب ایران بهترین مسیرهای ترانزیت کالا در منطقه هستند. اما چرا باید این فرصت ژئوپلتیک کم نظیر برای ایران فعال شود؟
هر تن کالای ترانزیتی برابر با یک بشکه نفت درآمد دارد، اشتغالزایی آن به کنار، نقش ایران را در سیاست منطقهای و جهانی محوری میسازد
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
✍🏿وحید باسره
#رشته_توییت
✅سوال: چرا باید فرودگاههای استانبول و دوبی با آن همه هزینه ساخت موقعیت خود را به فرودگاهی در تهران ببازند؟
بندر جبلعلی امارات و اپراتور آن با سالی بیش از ۲۰ میلیارد دلار درآمد چرا باید نقش هاب منطقهای خود را به بندرعباس و چابهار ببازد؟
بندر فجیره هاب بانکرینگ
✅منطقه با آن نقش کلیدی که در حمل و نقل دریایی منطقه پیدا کرده و میلیاردها دلار درآمد دارد چرا باید بازی را به قشم واگذار کند؟
همان استانبول، شده یکی از کانونهای گردشگریجهان، اصفهان ما بالذاته رقیب آن است، چرا باید فرصتی دست بدهد که اصفهان سالی ۲۰ میلیون گردشگر جذب کند؟
✅کریدورهای شمال-جنوب و شرق به غرب ایران بهترین مسیرهای ترانزیت کالا در منطقه هستند. اما چرا باید این فرصت ژئوپلتیک کم نظیر برای ایران فعال شود؟
هر تن کالای ترانزیتی برابر با یک بشکه نفت درآمد دارد، اشتغالزایی آن به کنار، نقش ایران را در سیاست منطقهای و جهانی محوری میسازد
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegraph
✅چرا باید فرودگاههای استانبول و دوبی با آن همه هزینه ساخت موقعیت خود را به فرودگاهی در تهران ببازند؟
@vahidbasereh #رشته_توییت ✅سوال: چرا باید فرودگاههای استانبول و دوبی با آن همه هزینه ساخت موقعیت خود را به فرودگاهی در تهران ببازند؟ بندر جبلعلی امارات و اپراتور آن با سالی بیش از ۲۰ میلیارد دلار درآمد چرا باید نقش هاب منطقهای خود را به بندرعباس و چابهار…
📝📝📝 آخرالزمان در سیستان
✍🏻 مریم شکرانی
#رشته_توییت
✅اینجا در نوار مرزی ایران و افغانستان؛ ملک قیمتی ندارد و خانههای بدون مشتری زیادی متروکه شده. محمد صفرزهی، مالک یک دفتر معاملات مسکن در زابل میگوید "در مقابل هر ۷۰ درخواست فروش، تنها دو درخواست خرید داریم و مردم دستهدسته در حال مهاجرت هستند."
✅مزارع و باغها بدون قطرهای آب خشکیده و خریداری ندارند و بیآبی گاو و گوسفندان را تلف کرده است. کشاورزان میگویند نزدیک به سه سال است که حتی یک بوته عدس نکاشتهاند اما دولت خسارت طرح "نکاشت" را به کشاورزان پرداخت نکرده است.
✅افغانستان آب را بطور کامل روی سیستان قطع کرده و مرزنشینان تمام دار و ندارشان را به بحران آب باختهاند. حالا منبع درآمد بسیاری از آنها تنها یارانه ماهانه ۳۰۰ هزار تومانی است که حدود ۶ دلار میشود و زندگی با آن نمیچرخد. چهرههای تکیده، دهانهای بیدندان و لباسهای مندرس گواه وضعیت معاش مرزنشینان سیستانی است.
✅در قُرقُری و تختشاه قایقهای بهگلنشسته و وارونه کنار تابلوهای «شنا ممنوع» دیده میشوند اما از اسکله تنها لاستیکهای سیاه لنگرگاه به جا مانده و برهوتی با خاک ترکخورده و شور. در حوالی هامون نام خانوادگی بیشتر روستانشینان صیاد و صیادی است اما از پیشینه اجدادی، تنها تورهای صیادی آویزان به دیوارها مانده که زیر نور آفتاب پوسیدهاند.
✅صحنهها در سیستان آخرالزمانی است. خورشید مثل آتش گداخته جهنم است و تا چشم کار میکند برهوت است و برهوت. لایههای ضخیم نمک بر خاک کنار جاده برق کورکنندهای دارد. خاک مثل مردهای کف به لب آورده است.
✅در جاده، گردباد زوزه میکشد و شنهای روان را پیچ و تابخوران به هوا میبرد. حسن شهدادی، معلم زابلی میگوید جاده تا صدمتری کور است و اهالی میگویند طوفان شن و نمک باعث شیوع آسم در منطقه شده است. موج مهاجرت آدمها و مشاغل سبب شده که گاهی اهالی برای خرید یک نان ساده ۵۰ دقیقه در گرمای ۴۰ درجه پیادهروی کنند و اولین سلمانی یا بقالی ۳۰_۴۰ کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد! فروشگاه لوازم خانگی یا کتابفروشی که وجود خارجی ندارد!/ ۷ لینک گزارش میدانی من از سیستان و نقطه صفر مرزی ایران و افغانستان:
https://sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/883070-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%AE%D8%B4%DA%A9-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88…
@MostafaTajzadeh
✍🏻 مریم شکرانی
#رشته_توییت
✅اینجا در نوار مرزی ایران و افغانستان؛ ملک قیمتی ندارد و خانههای بدون مشتری زیادی متروکه شده. محمد صفرزهی، مالک یک دفتر معاملات مسکن در زابل میگوید "در مقابل هر ۷۰ درخواست فروش، تنها دو درخواست خرید داریم و مردم دستهدسته در حال مهاجرت هستند."
✅مزارع و باغها بدون قطرهای آب خشکیده و خریداری ندارند و بیآبی گاو و گوسفندان را تلف کرده است. کشاورزان میگویند نزدیک به سه سال است که حتی یک بوته عدس نکاشتهاند اما دولت خسارت طرح "نکاشت" را به کشاورزان پرداخت نکرده است.
✅افغانستان آب را بطور کامل روی سیستان قطع کرده و مرزنشینان تمام دار و ندارشان را به بحران آب باختهاند. حالا منبع درآمد بسیاری از آنها تنها یارانه ماهانه ۳۰۰ هزار تومانی است که حدود ۶ دلار میشود و زندگی با آن نمیچرخد. چهرههای تکیده، دهانهای بیدندان و لباسهای مندرس گواه وضعیت معاش مرزنشینان سیستانی است.
✅در قُرقُری و تختشاه قایقهای بهگلنشسته و وارونه کنار تابلوهای «شنا ممنوع» دیده میشوند اما از اسکله تنها لاستیکهای سیاه لنگرگاه به جا مانده و برهوتی با خاک ترکخورده و شور. در حوالی هامون نام خانوادگی بیشتر روستانشینان صیاد و صیادی است اما از پیشینه اجدادی، تنها تورهای صیادی آویزان به دیوارها مانده که زیر نور آفتاب پوسیدهاند.
✅صحنهها در سیستان آخرالزمانی است. خورشید مثل آتش گداخته جهنم است و تا چشم کار میکند برهوت است و برهوت. لایههای ضخیم نمک بر خاک کنار جاده برق کورکنندهای دارد. خاک مثل مردهای کف به لب آورده است.
✅در جاده، گردباد زوزه میکشد و شنهای روان را پیچ و تابخوران به هوا میبرد. حسن شهدادی، معلم زابلی میگوید جاده تا صدمتری کور است و اهالی میگویند طوفان شن و نمک باعث شیوع آسم در منطقه شده است. موج مهاجرت آدمها و مشاغل سبب شده که گاهی اهالی برای خرید یک نان ساده ۵۰ دقیقه در گرمای ۴۰ درجه پیادهروی کنند و اولین سلمانی یا بقالی ۳۰_۴۰ کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد! فروشگاه لوازم خانگی یا کتابفروشی که وجود خارجی ندارد!/ ۷ لینک گزارش میدانی من از سیستان و نقطه صفر مرزی ایران و افغانستان:
https://sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/883070-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%AE%D8%B4%DA%A9-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88…
@MostafaTajzadeh
شرق
چشم خشک «سیستو*»
«حمله شده ... به روستای ساسولی حمله شده...» فریاد و همهمه در زوزه شن باد میپیچید و صدای تیر قطع نمیشد. سورجان از لای نیهای بلند پرده حصیری، سایههای شتابان زیر ستیغ آفتاب را به یاد میآورد و پاجامک گشاد مردان که در باد تقلا میکرد و کفشهای کهنه خاکآلودی…